نقدی بر وجود امامت در اسلام

تب‌های اولیه

54 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

زنده ی بیدار;4934 نوشت:
آن رویکردی که خویشتن را یکسر بر حقیقت می داند اندکی نیز احتمال نخواهد داد که فرد مقابل بهره مند از حقیقتی باشد.

در تأیید حرف مدیر محترم سایت

[QUOTE=faryad;5386]درود همانطور که در پست قبل گفتم من جناب صدیق را در لیست سیاهم قرار دادم و می خواستم تنها با ایشان مباحثه نداشته باشم . اما بعد از چند پیام خصوصی که بین من و مدیر سایت رد و بدل شد تصمیم گرفتم اصلا در این سایت فعالیت نداشته باشم. به همین خاطر تصمیم گرفتم یک جمع بندی و خلاصه گیری از موضوعات بحث شده در این سایت داشته باشم
از دو تاپیکم یکی که کلا بسته شد و ادامه مباحثه در زمینه آن را به من ندادند! و این تاپیک که در این پست جمع بندی از موضوعات می کنم و چند سوال باقی مانده در اذهان را جواب می دهم و از دوستانی که بعد از من پست می زنند بخاطر اینکه نمی توانم جوابگوی انها باشم عذرخواهی می کنم
1- چرا من جناب صدیق را در لیست سیاه قرار دادم؟ من اصولا با برخی ادمها اصلا بحث نمی کنم و دلایل خاص خودم را دارم . اما همه دلیلها را می توان در یک جمله خلاصه کرد " انکس که نمی داند نادان است و انکس که می داند و انکار می کند ظالم است " افرادی که نمی دانند با بحثها باید اگاه شوند اما با مباحثه نمی توان ظالم را شکست داد و مبارزه می طلبد. فروم نه جای مبارزه ( و جدال و توهین و ... ) است و نه من اینکار را می کنم. [/QUOTE]

دوست خوبم

توصیه می کنم دایرۀ تحملتان را بالا ببرید ...

شما که مدیران سایت، مدیران انجمن ها و کارشناسان محترم را به تحمل بالا توصیه می کنید. تحمل به کجا بردید؟ لیست سیاه آخرین ترکش شماست؟ یا هنوز هم ترکش هائی باقی است؟

نا گفته پیداست این هم گواهی آشکار از تحجر و ضعف استدلال شما که در برابر هر کسی که توان محاجه و استقامت بر ادعاهای بی اساس و خارج از مبنا و اصولتان را ندارید، از این شیوۀ کهنه و فرسودۀ "لیست سیاه" و وارد کردن اتهاماتی نظیر "نادان" و "ظالم" و ... استفاده می کنید.

[QUOTE=faryad;5386]جواب برخی صحبتهای جناب صدیق: من این جوابها را برای ایشان نمی دهم (چون مطمئنم که ایشان حرفهای من را ناگفته می خواند!) بلکه فقط برای روشن شدن برخی اذهان برخی قسمتهای ان را اشاره می کنم. ام المومنین و حکم حرمت: ایشان با اشاره به آیه ای که ام المومنین در ان آمده است و همچنین آیه 53 سوره احزاب اشاره می کند این دو آیه هر دو به یک موضوع اشاره می کنند. ابتدا ترجمه کامل این آیه را می گذارم. 6 احزاب : پیغمبر اولی و سزاوارتر به مومنان است از خود انها و زنان پیغمبر مادران مومنان هستند و خویشاوندان نسبی شخص , بعضی بر بعض دیگر در کتاب خدا مقدمند از مهاجر و انصار ( که باهم عقد اخوت بستند ) مگر انکه به نیکی و اجسان بر دوستان خود از مهاجر و انصار وصیتی کنید که این ( تقدم وصیت ) در کتاب خدا مسطور گردیده است. [/QUOTE]

دوست عزیز

وضعیت عایشه را که در پست قبلی برایتان به طور تام و تمام روشن نمودم، اما گویا یادتان رفته که بعلاوۀ آنهمه فضائل و مناقب دیگری، که از آیات و روایات، در خصوص علی (ع) بوضوح وارد شده است. پیوند برادری و اخوت علی (ع)، که پیامبر اکرم (ص) با تأمل خاص، بین همۀ انصار و مهاجر پیوند برادری ایجاد نمود، الاّ امیرالمؤمنین علی (ع) که باقی ماند و آنگاه که علی با تأثر و اندوه، به پیامبر رجوع کرد، پیامبر اکرم (ص) وی را به برادری و پیوند اخوت با خویش وعده داد. (چه کسی جز علی به چنین افتخاری نائل آمد؟)

[QUOTE=faryad;5386]-آنچه که از سه نکته بالا بدست می آید این است که در دوران جاهلیت برخی افراد دیگر را مادر یا پسر یا ... می خواندند. و خدا بیان می کند که این افراد به صرف اینکه شما انها را مادر یا پسر می خوانید پسر و مادر شما نمی شوند. همانطور که می بینید این آیه اصلا بحثی در مورد عدم ازدواج با زنان پیامبر نکرده بلکه بحث بر روی القاب است و خدا لقب مادر ( بجز مادر حقیقی ) را فقط مختص به زنان پیامبر می داند. [/QUOTE]

دوست گرامی

با این بحث هائی که مجدداً طرح می کنید و پیشتر مورد بررسی قرار گرفته ره به جائی نمی برید. اینکه خداوند در آیۀ مورد اشاره به زنان پیامبر لقب ام المؤمنین داده، صحیح. اما شما بر چه اساسی حق ولایت، به آن معنای خاص مخصوص انبیاء، رسول مکرم اسلام و جانشینان آن حضرت را بر آن حمل می کنید؟

چگونه آن همه آیات مربوط به فضائل و مناقب علی (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت و آیۀ ولایت را که به تأیید شیعه و سنی در شأن علی (ع) نازل شده و آنهمه روایات صحیحه که در حد تواتر از قول نبی مکرم اسلام وارد شده را بعضاً انکار نموده و گاهاً مخدوش می شمارید. (نگویید کدام آیات و کدام روایات که ترفندتان بر همگی رو شده) ...

اما از آنسوی به اتکاء یک آیه و آنهم با برداشت شخصی خودتان که به هیچ مبنا و اصولی پایبند نیست را دلیل بر ولایت عایشه می گیرید. و ولایت عایشه را بر ولایت علی (ع) ترجیح می دهید.

در حالیکه نه تنها مسألۀ ولایت، به آن حدی که منظور نظر شماست از کلمۀ ام المؤمنین قابل استنباط نیست و توسط هیچ یک از مفسران و صاحبان اندیشه هم ادعا نشده بلکه به فرض اثبات ولایت برای عایشه بعنوان مادر، چنان که گفتید و گفتیم؛ اطاعت از آن، تا زمانی واجب است که با امر الهی و دستور ولی و جانشین پیامبر مغایر و مخالف نباشد. زیرا اگر چنین بود که باید جانشین و خلیفۀ پیامبر می بود و یا اینکه از اطاعت از خلیفه و جانشین پیامبر مستثنی می شد که چنین دلیلی هم موجود نیست. بلکه خلافش ثابت است.

پس اگر چه به اعتقاد شیعه، ولایت و جانشینی، حقی الهی است که بر اساس حکمت، از طریق پیامبر خاتم، به کسی داده می شود که صلاحیت های لازم این عهد الهی را داشته باشد به عبارتی واجد علم خدادادی، مصونیت از خطا و عصمت از گناه باشد. تا بتواند همۀ شئون و وظایف پیامبر بجز نبوت و رسالت را بر عهده گرفته و امور جامعۀ اسلامی را به بهترین وجه ممکن اداره کند. و این حق و مسئولیت، به اعتقاد شیعه به امر الهی توسط پیامبر به علی (ع) واگذار شده است (دلایل بسیاری وجود دارد که ذکر آنها از جوصلۀ این بحث خارج است.) از اینرو موضوع خلافت خلفای سه گانه،(ابابکر و عمر و عثمان) آغاز بحث و گفتگو است.

حال، صرفنظر از این بحث، و بر اساس ادلۀ اهل سنت، که اطاعت از خلیفه و حاکم (حتی غیر معصوم و غیر منصوب از طرف خدا) را واجب می دانند، با توجه به مخالفت های عایشه هم در زمان خلافت عثمان و ترغیب مردم به قتل عثمان و ... که مفصلاً ذکر شد. و نیز مخالفت و فتنه افکنی و سردمداری جنگ جمل بر علیه خلیفۀ وقت یعنی علی (ع)، خروج عایشه بر خلیفه پیامبر و امیر المؤمنین، بمعنای خروج از مدار دین و ایمان بوده و هیچ توجیهی ندارد. (شما چه توجیهی دارید؟؟؟؟)

آیا اطاعت از چنین مادری به حکم و دستور خداوند که فرمود: "و ان جاهداک علی أن تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما ..." در جائیکه ایشان، از تو خواهان شرک و مخالفت امر الهی بودند مخالفت کن ..." واجب است؟؟؟

آیا اصولاً خداوند آن ولایت خاصه بر مردم را برای چنین انسان و نظایر آن قرار می دهد. (لا ینال عهدی الظالمین)؟؟؟

البته در برابر ادعاهای متناقض و تکراری و مدورانۀ مخالفان، دلایل بسیاری به حکم قرآن و روایات و عقل سلیم موجود است که در حوصلۀ این بحث نبوده و در جای خود بسیار از آن سخن رانده شده است.

[QUOTE=faryad;5386]اهل بیت به چه کسانی خطاب می شود؟ و آیا اطاعت از انها واجب شده است؟ همانطور که اشاره شد آیه ای که به نام تطهیر بیان می شود نیمی از یک آیه است که در شان زنان پیامبر است و خطاب آیه مشخصا به زنان پیامبر است . و بنابراین اهل بیت پیامبر را زنان پیامبر و شخص پیامبر تشکیل می دهد. از سویی حدیثی که شیعیان بیان می کنند دو روایت دارد که روایت اهل سنتی " کتاب الله و سنتی " است . [/QUOTE]

متأسفم که در حالیکه بحث های دقیق و روشنی با ذکر اسناد و مدارک آن از قول شیعه و سنی در خصوص آیۀ مبارکۀ تطهیر و مصادیق آن و روایت مشهور و متواتر ثقلین در جای خود ذکر شده (می توانید در مباحث مطروحه در همین سایت جستجو کنید) باز هم، برخی آیۀ تطهیر را به زنان پیامبر منسوب می دانند در حالیکه در اکثر مدارک و اسناد، حتی از قول اهل سنت، مقصود اصحاب کساء (پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) بوده اند و حتی ام سلمه را پیامبر جزو اهل بیت نشمردند.

و در خصوص حدیث ثقلین، آنهمه اسناد فراوان و صحیح السند از قول شیعه و سنی مبنی بر "کتاب الله و عترتی" را رها کردید و یک سند غیر معروف "کتاب الله و سنتی" را مکرر طرح می کنید. اگر چه اثبات یکی بمعنای نفی دیگری نیست و ممکن است هر دو مورد هم به مناسبت های مختلفی از سوی پیامبر ذکر شده باشد.

در پایان گفتنی است: اگر چه بحث با کسی که هنوز روشن ترین حقیقت و اصلی ترین اصل دینی یعنی عصمت نبوت را نپذیرفته و در لابلای سخنانش برای اثبات ادعائی واهی و باطل،(برای اثبات ولایت و پاکی عایشه) به عصمت پیامبر حمله ور می شود، و از این طریق به حکمت خداوند نقبی تخریب گرایانه می زند و در اصل، قصدش ریشه کنی همۀ حقایق و ارزشهای دینی است. بی فایده است. اما این گمان من محدود و محتاج به ذات نامحدود است.

از اینرو در اصل، مطالبی که ذکر کردیم به حسب وظیفه، تلاشی است به دو جهت:

اولاً در جهت روشنی بخشی دوست عزیزمان، چرا که هدایت و نور از آن خداست و اگر از توان خود نا امید باشم هیچگاه از لطف و عنایت خدا در هدایت خود و دیگران نا امید نیستم.

دوماً برای تنویر و تشخیص دقیق تر و آسان تر کاربران محترم یا به نور الهی بتوانند سره را از ناسره، حقیقت را از شبهه و ادعا را از دلیل راحت تر تشخیص دهند. شبهه افکنان نه دلیلی استوار بر سخنانشان دارند، نه ورود و خروجی اصولی و مبنائی در مباحث دارند، نه قصدشان تمیز حق از باطل و روشنی اذهان است و نه هدفی الهی و خیرخواهانه را در پیش دارند. تنها با ممزوج کردن گوشه ای از حقیقت با باطل، بدنبال غبار آلود کردن راه، بر رهپویان مسیر حق و حقیقت و ایمان و فضیلت اند.

به همین منظور ادامۀ بحث و بررسی شبهات بی پایه و اساس دوست عزیزمان مبنی بر "آیا عایشه خطا کرد؟" و "اشتباه و خطای پیامبر" (همان انکار عصمت نبی)، "انکار حقیقت غدیر خم" و ... را به همان دلایلی که عرض کردم، تکراری و خارج از دایرۀ اصول و مبنا می دانم. فلذا به همین اندازه بسنده نموده و بحث را خاتمه می دهم.

موفق باشید ...:roz:

مدیر سایت;5390 نوشت:
جناب فریاد شما که خودت را عقل کل میدانید احتمال هم بدهید که ممکنه شما در اشتباه و گمراهی باشید و حق با جناب صدیق باشد . بهر حال جناب صدیق کارشناس و مدیر این انجمن علمی هستند و شما باید به سوالات و اشکالات ایشان پاسخ قانع کننده بدهید . علی رغم اینکه ادعا میکنید که توهین نمیکنید ولی با زیرکی تمام به کارشناسان محترم ما توهین کرده و افترا میبندید. همان گونه که در پیام خصوصی عرض کردم قضاوت را بر عهده کاربران و خوانندگان بگذارید و افکار و شبهات قدیمی خودتان که بارها توسط اندیشمندان مسلمان پاسخ داده شده است را به دیگران دیکته نکنید .


با سلام

ضمن تشکر از همۀ کاربران محترم اعم از موافق و مخالف، منتقد و همراه و بخصوص از فریاد محترم که به فضای بحث حال و هوای دیگری داده بودند، که البته بدور از انتظار، گاهاً خارج از اصول و روش منطقی، مباحث را به توهین و افتراء مشوب و آلوده می کردند. و نیز از همۀ کارشناسان محترم و خصوص مدیر محترم سایت که تا کنون، نظارت خوبی بر همۀ بحث ها داشته اند.

همانگونه که ایشان فرمودند تا کنون، بحث های خوبی از دو طرف، با مشارکت کاربران محترم، در این فضا مطرح شد و سؤالات و شبهات مطروحه بدقت مورد بررسی قرار گرفته و جواب های مناسبی هم از سوی کارشناسان محترم داده شده که البته معمولاً همان مطالبی بود، که از قدیم مطرح بوده و پاسخ های دقیقی توسط متفکران اسلامی اعم از متکلمان، مفسران و مورخان اسلامی و شیعی در کتب کلامی، تفسیری و تاریخی داده شده است.

از اینرو، بمنظور جلوگیری از تکرار، رفتن به حواشی، و احیاناً پست های تکراری و شعر سرائی و ادبیات توهین آموز ؟؟؟ و ... از ادامۀ بحث، صرفنظر نموده، بحث های مطروحه را تا همین اندازه مکفی دانسته و قضاوت را بعهدۀ خود کاربران و خوانندگان می گذاریم.

بدون شک، بررسی و قضاوت منصفانۀ کاربران و خوانندگان، که عموماً فرهیخته اند، از هر قضاوتی بهتر، پسندیده تر و انشاءالله به صواب نزدیکتر است.

از همۀ کاربران محترم تقاضا می شود پس از مطالعۀ مباحث، در صورتیکه اشکال و یا سؤال بخصوصی در رابطه با بحث مذکور باقی ماند در تایپیک مستقلی طرح، تا توسط کارشناسان محترم پاسخ داده شود.

موفق باشید ...:roz:
موضوع قفل شده است