جمع بندی نفقه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نفقه

با عرض سلام و خسته نباشید. خیلی به پاسخ این سوال احتیاج دارم ممنون میشم پاسخ بدید.

من دختری بودم که در خانواده نسبتا مرفهی زندگی میکردم، و نیازهای روزمره ام درحد خوب تامین بود.
خواستگارهای زیادی نداشتم. تعدادی که بودند فقط یکی از آنها از لحاظ ایمان مورد پسندم شد که آنرا انتخاب کردم.
به این دو دلیل ایشان را پذیرفتم:
1.خود ارضایی داشتم و میخواستم با ازدواج از این گناه رها شوم.
2.خواستگار های مناسب تری نداشتم.

ایشان از لحاظ مادی در مضیقه بودند و خانواده شان هم در سطح معمولی رو به ضعیف بودند ولی همسرم تلاشگر بود و گفتم با گذشت زمان میتواند شرایط را درست کند خوب نیست که به خاطر شرایط مادی به ازدواج تن ندهم.

ازدواج کرده ام. اما شرایط مالی مان خیلی ضعیف است.
خانواده ام با ازدواج مخالف بودند به همین دلیل جهیزیه ای به من ندادند.
الان همسرم کاری است و تلاشگر. اما درآمدی که دارد صرف قرض و خرید جهیزیه اینها میشود و پولی برای لباس و غذا و حتی موارد درمانی فراهم نیست ، در حد تناسب با زندگی قبلی ام هم نیست که از شرایط نفقه بوده.
حال سوال من این است.
نفقه من به چه صورت میشود ؟ همسرم درآمد دارد ولی به من نمیرسد. مثل همیشه صبر کنم تا قرض اینها تمام شود یا اینکه بر عهده همسرم است که لباس در حد خودم ، غذا در حد خودم و... را فراهم کند؟ یا در این شرایط تهیه مایحتاج ام به صورت معمولی نه در حد زندگی قبلیم کافی است ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شفا

question;526087 نوشت:
با عرض سلام و خسته نباشید. خیلی به پاسخ این سوال احتیاج دارم ممنون میشم پاسخ بدید.

من دختری بودم که در خانواده نسبتا مرفهی زندگی میکردم، و نیازهای روزمره ام درحد خوب تامین بود.
خواستگارهای زیادی نداشتم. تعدادی که بودند فقط یکی از آنها از لحاظ ایمان مورد پسندم شد که آنرا انتخاب کردم.
به این دو دلیل ایشان را پذیرفتم:
1.خود ارضایی داشتم و میخواستم با ازدواج از این گناه رها شوم.
2.خواستگار های مناسب تری نداشتم.

ایشان از لحاظ مادی در مضیقه بودند و خانواده شان هم در سطح معمولی رو به ضعیف بودند ولی همسرم تلاشگر بود و گفتم با گذشت زمان میتواند شرایط را درست کند خوب نیست که به خاطر شرایط مادی به ازدواج تن ندهم.

ازدواج کرده ام. اما شرایط مالی مان خیلی ضعیف است.
خانواده ام با ازدواج مخالف بودند به همین دلیل جهیزیه ای به من ندادند.
الان همسرم کاری است و تلاشگر. اما درآمدی که دارد صرف قرض و خرید جهیزیه اینها میشود و پولی برای لباس و غذا و حتی موارد درمانی فراهم نیست ، در حد تناسب با زندگی قبلی ام هم نیست که از شرایط نفقه بوده.
حال سوال من این است.
نفقه من به چه صورت میشود ؟ همسرم درآمد دارد ولی به من نمیرسد. مثل همیشه صبر کنم تا قرض اینها تمام شود یا اینکه بر عهده همسرم است که لباس در حد خودم ، غذا در حد خودم و... را فراهم کند؟ یا در این شرایط تهیه مایحتاج ام به صورت معمولی نه در حد زندگی قبلیم کافی است ؟

سلام علیکم

طبق نظر رهبري:

نفقه شرعا اندازه‌اى ندارد‌[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]،بلكه قاعده اين است كه به آنچه زن احتياج به آن دارد از قبيل غذا و خورش و پوشش و فرش و پرده و سكونت دادن و خادم داشتن و وسائلى كه بر آشاميدن و پختن و نظافتش و غير اينها به آنها نياز دارد.(1)

[=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus] واين تفصيلي است كه در كتاب تحرير الوسيله در اين زمينه آورده شده است:[=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]

امّا غذا كميت آن مقدارى است كه براى سير نمودن او كافى باشد و در جنس آن رجوع مى‌شود به آنچه كه براى امثال او در شهرش متعارف است و مناسب مزاج او است و آنچه كه عادت به آن كرده به طورى كه به ترك آن متضرر مى‌شود. و اما خورش از نظر مقدار و جنس مانند طعام آنچه كه براى امثال آنها در شهرش متعارف است و مناسب مزاجش مى‌باشد و آنچه كه عادتش است رعايتش لازم است حتى اگر عادت امثال او و مناسب مزاج آنها مثلا دوام‌گوشت باشد واجب مى‌شود. و همچنين به چيز خاص از خورش عادت داشته باشد كه به ترك آن متضرر مى‌شود بلكه ظاهر آن است كه رعايت آنچه كه براى امثال او به طور عادى متعارف است از غير طعام و خورش مانند چاى و تنباكو و قهوه و مانند اينها لازم است. و از اين بهتر اين است كه مقدار لازمى از ميوه‌هاى تابستانى كه خوردن آنها در هواى گرم مانند چيز لازم جزو نفقه است. بلكه و همچنين است آنچه كه از ميوه‌هاى مختلف در فصل‌ها براى مثل او متعارف است.
و
همچنين است حال در پوشيدن پس در مقدار و جنس آن، عادت امثال او و شهر سكونت او و فصولى كه در زمستان و تابستان احتياج به آنها دارد ملاحظه مى‌شود؛ زيرا شديدا در كم و كيف و جنس نسبت به اين مسائل اختلاف هست، بلكه اگر از صاحبان تجمل باشد واجب است كه علاوه بر لباس بدن لباسى به حسب حال امثال او، برايش تهيه شود.
و همچنين فرش و روى انداز، پس آنچه را كه بر زمين فرش مى‌كند و آنچه كه براى خواب از لحاف و بالش و آنچه كه روى آن مى‌خوابد، احتياج دارد، بايد برايش تهيّه شود و در مقدار و جنس و وصف آن به آنچه كه در غير آن ذكر شد، رجوع مى‌شود ؛
و در اسكان او استحقاق دارد كه او را در خانه‌اى كه به حسب عادت، لايق امثال او است سكونت دهد. و بايد خانه مرافقى كه احتياج به آنها دارد داشته باشد.و زن مى‌تواند از شوهر بخواهد كه او را در مسكن از مشاركت غير شوهر تنها قرار دهد- هوو باشد يا غير آن- از خانه يا حجره كه مرافق آن تنها مال او شود. يا به عاريه يا اجاره يا به ملك باشد. و اگر از اهل باديه باشد كوخ يا خانه موئى تنها كه مناسب حال او است، كفايت مى‌كند.
و امّا خادم گرفتن وقتى واجب است كه صاحب جلال و شأن و از صاحبان خدمتگزار باشد وگرنه بايد خودش خود را خدمت كند.
و اگر خدمت واجب باشد چنانچه از صاحبان حشمت و جلال باشد به طورى كه براى امثال او خادم داشتن متعارف است، بايد براى او خادمى اختصاص داد.
و اگر جلال و شأن او طورى باشد كه چند خدمتگزار داشته باشد. بعيد نيست كه واجب باشد.
و بهتر آن است كه در تمام اين موارد ذكر شده به عرف و عادت موكول شود. و همچنين است در وسائل و ادواتى كه احتياج به آنها دارد، پس در آنها آنچه كه براى امثال او بحسب نيازهاى شهرى كه در آن سكونت دارد، متعارف است، بايد ملاحظه شود.
[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]

[=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]
البته آنچه در اين مساله ذكر شده،حكم شرعي مساله است؛
اما از جهت راهنمايي اخلاقي در اين رابطه مي توانيد سوالتان را با كارشناسان اخلاق در اين زمينه مطرح كنيد.
[=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]

پي نوشت:
1-تحرير الوسيله،ج2،كتاب نكاح،فصل في النفقات،مساله8[=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]

موضوع قفل شده است