جمع بندی نفقه نداشتن زن در ایام غیر حمل

تب‌های اولیه

100 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نفقه نداشتن زن در ایام غیر حمل

سلام

آیات قرآن رو بررسی کردم ( قبلا گفتم مباحث و گفتگوهایی در فضای مجازی درباره نفقه دیده بودم که باعث شد این تاپیک ها رو ایجاد کنم )
در سوره طلاق ، زن حق مسکن داره ( یعنی هر جا مرد سکونت کنه باید زنش رو هم سکونت بده)
اما خوراک و پوشاک زن فقط در ایام حاملگی واجب شده.
در سوره بقره نیز خوراک و پوشاک را در زمان حاملگی دانسته.
ایه 233 بقره و ایه 6 سوره طلاق منظورمه
نفقه و انفاق مرد در قرآن اومده اما فقط در چند مورد استفاده شده.
یکی خوراک و پوشاک
و دوم مهریه ( که در سوره ممتحنه اومده)

با این توضیحات
نفقه زن در قرآن مربوط به زمان حاملگی هست. و به نظر نمی رسد آیه ای داشته باشیم که نفقه رو غیر از این چند مورد دانسته باشد.
کل حق و حقوقات مالی زن که در قرآن دیدم اینها بود :
حق مسکن
حق خوراک و پوشاک در ایام حاملگی ( از کلمه انفاق استفاده شده)
حق شیردهی در صورتی که زن به بچه شیر بدهد ( از کلمه اجر استفاده شده )
حق مهریه( از کلمه انفاق استفاده شده )

آیا قرآن به نفقه خوراک و پوشاک زن در ایام عادی اشاره کرده است؟

برچسب: 

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مغیث

[TD][/TD]

بیت المعمور;1023301 نوشت:
سلام

آیات قرآن رو بررسی کردم ( قبلا گفتم مباحث و گفتگوهایی در فضای مجازی درباره نفقه دیده بودم که باعث شد این تاپیک ها رو ایجاد کنم )
در سوره طلاق ، زن حق مسکن داره ( یعنی هر جا مرد سکونت کنه باید زنش رو هم سکونت بده)
اما خوراک و پوشاک زن فقط در ایام حاملگی واجب شده.
در سوره بقره نیز خوراک و پوشاک را در زمان حاملگی دانسته.
ایه 233 بقره و ایه 6 سوره طلاق منظورمه
نفقه و انفاق مرد در قرآن اومده اما فقط در چند مورد استفاده شده.
یکی خوراک و پوشاک
و دوم مهریه ( که در سوره ممتحنه اومده)

با این توضیحات
نفقه زن در قرآن مربوط به زمان حاملگی هست. و به نظر نمی رسد آیه ای داشته باشیم که نفقه رو غیر از این چند مورد دانسته باشد.
کل حق و حقوقات مالی زن که در قرآن دیدم اینها بود :
حق مسکن
حق خوراک و پوشاک در ایام حاملگی ( از کلمه انفاق استفاده شده)
حق شیردهی در صورتی که زن به بچه شیر بدهد ( از کلمه اجر استفاده شده )
حق مهریه( از کلمه انفاق استفاده شده )

آیا قرآن به نفقه خوراک و پوشاک زن در ایام عادی اشاره کرده است؟

به نام ایزد منان
باسلام به شما دوست عزیز

در پاسخ به سوال شما توجه به چند نکته ضروری است:

اول: آیه 233 سوره بقره مختص به زمان بارداری نیست.

آیه به صورت اطلاق میفرماید:{ وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ...}؛
مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر مى دهند. (این) براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند براى او متولد شده (پدر) لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته (در مدت شیر دادن بپردازد).

مولود له ، زوج (پدربچه) است و هیچ صحبتی از زمان حمل در این آیه نشده است. این آیه هیچ ارتباطی با زمان حمل ندارد. در آیه خداوند میفرماید که زمان شیردهی 2 سال است و زوج هم که مولود له است موظف به پرداخت نفقه است. از کجای این بیان اختصاص نفقه به ایام حمل و بارداری میشود؟

دوم: آیه 6 سوره طلاق نیز که میفرماید: { وَإِنْ کُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتَّیٰ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ
و به زنان مطلّقه اگر حامله باشند تا وقت وضع حمل نفقه دهید.

هیچ ارتباطی با نفقه زوج ندارد زیرا مربوط به زن مطلقه است. یعنی زن مطلقه اگر باردار باشد همچنان بر مرد (شوهر وی) واجب است که نفقه او را بپردازد و نمیتواند بگوید که من وی را طلاق داده ام. حق مسکن مطرح درآیه نیز مربوط به مطلقه است. چرا که آیه در سوره طلاق و بعد از احکام طلاق بیان شده است. (این آیه حکایت از رفتار با زن مطلقه دارد و ارتباطی با اصل مساله نفقه ندارد گرچه در ضمن آیه به نفقه دادن به زن مطلقه باردار اشاره مینماید).

سوم: برای اینکه دانسته شود چه چیزی و به چه اندازه ای در شرع مقدس واجب شده است تنها مصدر و منبع؛ کتاب خداوند نیست. بلکه علم فقه منابع دیگری همچون سنت شریفه نیز دارد. بسیاری از مباحث در قرآن علی سبیل الاجمال مطرح است که به مقتضای(لِتُبَيِّنَ‌ لِلنَّاسِ‌ مَا نُزِّلَ‌ إِلَيْهِمْ‌) و حدیث متواتر ثقلین مرجع در این امور پیامبر و اهل بیتشان( علیهم السلام) می باشد. در روایات پر شمار معصومین تاکید شده است که مرد مطلقا موظف به پرداخت نفقه است.مانند روایت زیر:

حریز می‏گوید به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم آن که نفقه‏ اش بر من لازم است و (در صورت نپرداختن) بر آن مجبور می‏شوم، کیست؟ آن حضرت فرمود: الْوالِدانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَةُ (1) ؛ پدر و مادر، فرزند و همسر.

در پاره‏ ای از روایات، نفقه، حق زن شمرده شده و شوهر مکلف است مخارج همسرش را بپردازد و خوراک و پوشاک او را تأمین کند.(2)


[/HR]
پی نوشت ها:
1. الخصال، ج1، ص248.
2. بحارالانوار، ج100، ص254.

و اما آخرین قسمت از پرسش شما که فرمودید آیا قرآن به نفقه خوراک و پوشاک زن در ایام عادی اشاره کرده است؟

باید عرض کنم آیه 34 سوره نساء حکم نفقه را بصورت عام بیان کرده و زمان و مکانی برای نفقه اختصاص نداده است. آیه میفرماید:
{
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی‏ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَیبَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به دلیل برتری هایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به دلیل انفاق هایی که از اموالشان (در مورد زنان) می‏کنند.

یعنی مرد موظف به تامین نفقه خوراک، پوشاک و مسکن زن بدون محدودیت زمانی (مثل دوران بارداری) است.

درپناه قرآن مؤید و منصور باشید

با سلام و احترام

مغیث;1023614 نوشت:
به نام ایزد منان
باسلام به شما دوست عزیز

در پاسخ به سوال شما توجه به چند نکته ضروری است:

اول: آیه 223 سوره بقره مختص به زمان بارداری نیست.

آیه به صورت اطلاق میفرماید:{ وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ...}؛
مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر مى دهند. (این) براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند براى او متولد شده (پدر) لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته (در مدت شیر دادن بپردازد).

مولود له ، زوج (پدربچه) است و هیچ صحبتی از زمان حمل در این آیه نشده است. این آیه هیچ ارتباطی با زمان حمل ندارد. در آیه خداوند میفرماید که زمان شیردهی 2 سال است و زوج هم که مولود له است موظف به پرداخت نفقه است. از کجای این بیان اختصاص نفقه به ایام حمل و بارداری میشود؟

متاسفانه یادم رفت این نکته رو اضافه کنم و بعد از ارسال موضوع امکان ویرایش نبود لذا منتظر ماندم تا بعد از پاسخگویی شما تکمیل کنم.
لذا عرض میکنم در این آیات، نفقه زن مربوط به زمان حمل است و تا انتهای شیردهی ادامه دارد.

مغیث;1023614 نوشت:
[=#6633cc]
دوم: آیه 6 سوره طلاق نیز که میفرماید: { وَإِنْ کُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتَّیٰ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ
و به زنان مطلّقه اگر حامله باشند تا وقت وضع حمل نفقه دهید.

هیچ ارتباطی با نفقه زوج ندارد زیرا مربوط به زن مطلقه است. یعنی زن مطلقه اگر باردار باشد همچنان بر مرد (شوهر وی) واجب است که نفقه او را بپردازد و نمیتواند بگوید که من وی را طلاق داده ام. حق مسکن مطرح درآیه نیز مربوط به مطلقه است. چرا که آیه در سوره طلاق و بعد از احکام طلاق بیان شده است. (این آیه حکایت از رفتار با زن مطلقه دارد و ارتباطی با اصل مساله نفقه ندارد گرچه در ضمن آیه به نفقه دادن به زن مطلقه باردار اشاره مینماید).

البته فرضی که شما مطرح می کنید به نفع نظریه سومی است. که یک گام جلوتر از چیزی است که بیان کردم که البته برای بنده زیاد قابل قبول نبود و الا این فرضی که می فرمایید تبعاتی دارد که فعلا کاری به آن ندارم.
لکن طبق آنچه بنده فهمیدم این آیات اختصاص به زنان مطلقه ندارد.

توضیح اینکه
مردان می دانستند که باید به همسرشان وقتی حامله است نفقه بدهند.
لکن این شبهه پیش می آید که آیا بعد از طلاق و در زمان عده نیز باید به زن ها نفقه بدهیم؟

لذا آیات سوره طلاق نازل شده و این شبهه را برطرف می کند
و دو شبهه را رفع می کند:
یکی مسکن
یکی نفقه ایام حمل

یعنی مردان می دانستند که همسرشان حق مسکن دارد و باید در زمان حاملگی به او نفقه بدهند.
اما در زمان عده طلاق چه طور؟!
این آیات بیان می دارد که در ایام عده دو چیز واجب است
یکی نفقه حاملگی
و یکی حق مسکن
اما در این آیات نفقه ایام عادی بیان نشده است
در حالی که اگر نفقه عام بود لازم بود در این آیات برای رفع شبهه، از حرف شرط استفاده نمیشد و نفقه را محدود به زمان حمل نمی کرد...
لذا می فرماید
اگر حامله بودند ، نفقه آنها را تا پایان مدت حمل بدهید...

مغیث;1023614 نوشت:
[=#6633cc

سوم:[/] برای اینکه دانسته شود چه چیزی و به چه اندازه ای در شرع مقدس واجب شده است تنها مصدر و منبع؛ کتاب خداوند نیست. بلکه علم فقه منابع دیگری همچون سنت شریفه نیز دارد. بسیاری از مباحث در قرآن علی سبیل الاجمال مطرح است که به مقتضای(لِتُبَيِّنَ‌ لِلنَّاسِ‌ مَا نُزِّلَ‌ إِلَيْهِمْ‌) و حدیث متواتر ثقلین مرجع در این امور پیامبر و اهل بیتشان( علیهم السلام) می باشد. در روایات پر شمار معصومین تاکید شده است که مرد مطلقا موظف به پرداخت نفقه است.مانند روایت زیر:

حریز می‏گوید به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم آن که نفقه‏ اش بر من لازم است و (در صورت نپرداختن) بر آن مجبور می‏شوم، کیست؟ آن حضرت فرمود: الْوالِدانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَةُ (1) ؛ پدر و مادر، فرزند و همسر.

در پاره‏ ای از روایات، نفقه، حق زن شمرده شده و شوهر مکلف است مخارج همسرش را بپردازد و خوراک و پوشاک او را تأمین کند.(2)


[/HR]
پی نوشت ها:
1. الخصال، ج1، ص248.
2. بحارالانوار، ج100، ص254.

نکته خوبی است اما نباید غافل شد که
بین قرانیون
و فقه قرآن محور
و سوال بنده تفاوت وجود دارد.

قرآنیون ، احادیث را برای استخراج و استنباط احکام دین، قبول ندارند.
اما من جزو آنها نیستم.

قران محورها :

این گروه سنت و احادیث را قبول دارند
مثل آیت الله حیدری و صادقی تهرانی

شما نمی توانید با روایتی که بیان داشتید، مبنای فقهی این گروه را رد کنید.
طبق این مبنا، این گونه روایات رد می شوند.

البته ناگفته نماند که این روایت اصلا مخالفتی با ادعای بنده ندارد و شما به اشتباه تصور کردید این روایت دلالت به نفقه مطلق به زن دارد.

سوال بنده :

گرچه سوال بنده به نوعی در ذیل مبنای فقهی امثال صادقی تهرانی و حیدری قرار دارد
اما نسبت به آن مسکوت است.
یعنی میخواهد بداند آیه ای وجود دارد؟ که طبق تحقیق بنده چنین ایه ای وجود ندارد و نفقه در ایام عادی در قران نیامده.

مغیث;1023616 نوشت:
و اما آخرین قسمت از پرسش شما که فرمودید آیا قرآن به نفقه خوراک و پوشاک زن در ایام عادی اشاره کرده است؟

باید عرض کنم آیه 34 سوره نساء حکم نفقه را بصورت عام بیان کرده و زمان و مکانی برای نفقه اختصاص نداده است. آیه میفرماید:
{
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی‏ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَیبَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به دلیل برتری هایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به دلیل انفاق هایی که از اموالشان (در مورد زنان) می‏کنند.

یعنی مرد موظف به تامین نفقه خوراک، پوشاک و مسکن زن بدون محدودیت زمانی (مثل دوران بارداری) است.

درپناه قرآن مؤید و منصور باشید

این نکته دارای اشکالاتی است که عرض خواهم کرد

اول اینکه در این آیه مولا در مقام بیان موارد انفاق نیست تا بخواهیم اطلاق گیری کنیم.
در این آیه میفرماید یکی از علل قوامیت مردان، پرداخت نفقه است.
نمیخواهد موارد و محدوده نفقه را بیان کند.

مغیث;1023616 نوشت:
و اما آخرین قسمت از پرسش شما که فرمودید آیا قرآن به نفقه خوراک و پوشاک زن در ایام عادی اشاره کرده است؟

باید عرض کنم آیه 34 سوره نساء حکم نفقه را بصورت عام بیان کرده و زمان و مکانی برای نفقه اختصاص نداده است. آیه میفرماید:
{
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی‏ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَیبَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به دلیل برتری هایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به دلیل انفاق هایی که از اموالشان (در مورد زنان) می‏کنند.

یعنی مرد موظف به تامین نفقه خوراک، پوشاک و مسکن زن بدون محدودیت زمانی (مثل دوران بارداری) است.

درپناه قرآن مؤید و منصور باشید

اشکال دوم :
همه فقها تمسک به عام در شبهه مصداقیه را جایز نمی دانند .
مثلا مولا می گوید" اکرم العالم" این عام و مطلق است حال اگر شک کردیم که آیا زید عالم هست یا نه؟ نمی توانیم به عموم اکرم العلما تمسک کنیم و بگوییم زید را هم باید اکرام کرد.

بیت المعمور;1023661 نوشت:
متاسفانه یادم رفت این نکته رو اضافه کنم و بعد از ارسال موضوع امکان ویرایش نبود لذا منتظر ماندم تا بعد از پاسخگویی شما تکمیل کنم.
لذا عرض میکنم در این آیات، نفقه زن مربوط به زمان حمل است و تا انتهای شیردهی ادامه دارد.

به نظر می رسد در آیه 233 سوره بقره تاکید بر عبارت " و علی المولود له رزقهن و کسوتهن" است، لذا آیه تاکید دارد فردی که موظف به پرداخت نفقه است پدر بچه میباشد.
از سوی دیگر آیه حرفی از حمل نزده و تنها بحث شیر دادن و رضاع را مطرح کرده است، لذا نفقه را مختص به زمان حمل ننموده است.

بیت المعمور;1023662 نوشت:
یعنی مردان می دانستند که همسرشان حق مسکن دارد و باید در زمان حاملگی به او نفقه بدهند.
اما در زمان عده طلاق چه طور؟!
این آیات بیان می دارد که در ایام عده دو چیز واجب است
یکی نفقه حاملگی
و یکی حق مسکن
اما در این آیات نفقه ایام عادی بیان نشده است
در حالی که اگر نفقه عام بود لازم بود در این آیات برای رفع شبهه، از حرف شرط استفاده نمیشد و نفقه را محدود به زمان حمل نمی کرد...
لذا می فرماید
اگر حامله بودند ، نفقه آنها را تا پایان مدت حمل بدهید...

در آیه 6 سوره طلاق نفقه ایام عادی ظاهرا بیان نشده اما نفقه را منحصر در ایام بارداری نیز ننموده است بلکه اگر از حرف شرط نیز استفاده شده جنبه اخلاقی را در نظر گرفته است.

زن هنگامی که باردار است حتی اگر طلاق گرفته باشد مرد موظف به پرداخت نفقه اوست چرا که بچه ای را حمل میکند که فرزند این پدر است. پس به طریق اولی وقتی که مطلقه نبوده و همسر مرد باشد نیز نفقه به او تعلق میگیرد. و اگر آیه فرموده " حتی یضعن الحمل" ( تا هنگامی که زایمان کنند) یعنی مشخص مینماید تا چه وقت به زن مطلقه باردار باید نفقه پرداخت کرد به این معنی که پس از زایمان فرزند به پدر تحویل داده میشود و آن زن که طلاق گرفته از زندگی مرد خارج میشود لذا پس از آن دیگر نفقه ای بر گردن مرد نیست.

آیه فرموده: اگر حامله بودند، نفقه آنها را تاپایان حمل بدهید یعنی به طریق اولی وقتی که همسر شما هستند و طلاق نگرفته اند نیز شامل نفقه میشوند. چطور میشود زن فقط در ایام بارداری حق نفقه داشته باشد و در غیر آن ایام خیر؟

بیت المعمور;1023663 نوشت:
البته ناگفته نماند که این روایت اصلا مخالفتی با ادعای بنده ندارد و شما به اشتباه تصور کردید این روایت دلالت به نفقه مطلق به زن دارد.

از کجای روایت اختصاص نفقه به ایام حمل برداشت میشود؟ و بر چه اساس عام بودن آن رد میشود؟

بیت المعمور;1023664 نوشت:
اول اینکه در این آیه مولا در مقام بیان موارد انفاق نیست تا بخواهیم اطلاق گیری کنیم.
در این آیه میفرماید یکی از علل قوامیت مردان، پرداخت نفقه است.
نمیخواهد موارد و محدوده نفقه را بیان کند.

بیت المعمور;1023665 نوشت:
اشکال دوم :
همه فقها تمسک به عام در شبهه مصداقیه را جایز نمی دانند .

اولا:

این آیه ولو اطلاق نداشته باشد و در مقام اطلاق گیری هم نباشد ولی مخاطب آن عرف است. نفقه در ذهن عرف همان نفقه ای است که مردان به زنانشان می دهند.

این نفقه شامل همه موارد میشود. پس عمومیت یا اطلاق را از فهم عرف که مخاطب آیه است استفاده میکنیم.
به عبارت دیگر آیه مفروض گرفته که مردان نفقه را به همسرانشان پرداخت میکنند در ادامه به همان نفقه اشاره کرده و می فرماید: چون شما این نفقه را می پردازید پس "قوام" هستید.

در واقع نفقه در آیه اشاره به نفقه رایجی دارد که همه از آن خبر دارند و آن هم نفقه ای است که شامل زمان حمل و غیر حمل می شود. لذا با این توضیح ما تمسک به عام در شبهه مصداقیه نکرده ایم زیرا عمومیت یا اطلاق را از خود آیه استفاده نمی کنیم بلکه از معنای مفروضی که در ذهن مخاطب است و عرف از آن می فهمد استفاده میکنیم. و اگر شارع مرادش غیر از این باشد باید در دلیل دیگری عرف را تخطئه کند و بگوید این عمومیتی را که شما می فهمید من قبول ندارم و چون چنین دلیلی وجود ندارد پس معلوم میشود که شارع همان فهم عرفی را تایید کرده است.

ثانیا:
برفرض که از آیه و فهم عرفی، عموم و اطلاق را نتوانیم ثابت کنیم در این صورت نیز شبهه مصداقیه مطرح نیست. زیرا در علم اصول و قاطبه اصولیین متاخر تخصیص کتاب را به خبر واحد روا می دانند تا جایی که محقق نائینی مساله را اجماعی می خواند و بحث از آن را در علم اصول، نشانه خلافی بودن آن نمی داند.

لذا با وجود اخبار آحاد در خصوص نفقه و عمومیت آن، شبهه ای باقی نمی ماند و شبهه مصداقیه ادعای بدون دلیل است.

مغیث;1023746 نوشت:
به نظر می رسد در آیه 233 سوره بقره تاکید بر عبارت " و علی المولود له رزقهن و کسوتهن" است، لذا آیه تاکید دارد فردی که موظف به پرداخت نفقه است پدر بچه میباشد.
از سوی دیگر آیه حرفی از حمل نزده و تنها بحث شیر دادن و رضاع را مطرح کرده است، لذا نفقه را مختص به زمان حمل ننموده است.

عرض کردم بعد از ارسال موضوع امکان ویرایش نبود.
لذا آیه 233 بقره درباره نفقه تا انتهای شیردهی است.
و آیه 6 طلاق درباره نفقه حاملگی است و نیز حق مسکن.

اگر به ترجمه آیه که خودتان هم آوردید توجه کنید مشکل حل خواهد شد.

بنده همان بخش را با ترجمه اش از ارسال خودتان می آورم:
( کاملا واضح است)

وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ...}؛
مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر مى دهند. (این) براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند براى او متولد شده (پدر) لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته (در مدت شیر دادن بپردازد).

همانطور که واضح است نفقه مادر تا انتهای شیرخوارگی بر عهده پدر است.

و در ایه سوره طلاق درباره نفقه مادر در ایام حاملگی صحبت می کند.

مغیث;1023748 نوشت:
در آیه 6 سوره طلاق نفقه ایام عادی ظاهرا بیان نشده اما نفقه را منحصر در ایام بارداری نیز ننموده است بلکه اگر از حرف شرط نیز استفاده شده جنبه اخلاقی را در نظر گرفته است.

زن هنگامی که باردار است حتی اگر طلاق گرفته باشد مرد موظف به پرداخت نفقه اوست چرا که بچه ای را حمل میکند که فرزند این پدر است. پس به طریق اولی وقتی که مطلقه نبوده و همسر مرد باشد نیز نفقه به او تعلق میگیرد. و اگر آیه فرموده " حتی یضعن الحمل" ( تا هنگامی که زایمان کنند) یعنی مشخص مینماید تا چه وقت به زن مطلقه باردار باید نفقه پرداخت کرد به این معنی که پس از زایمان فرزند به پدر تحویل داده میشود و آن زن که طلاق گرفته از زندگی مرد خارج میشود لذا پس از آن دیگر نفقه ای بر گردن مرد نیست.

آیه فرموده: اگر حامله بودند، نفقه آنها را تاپایان حمل بدهید یعنی به طریق اولی وقتی که همسر شما هستند و طلاق نگرفته اند نیز شامل نفقه میشوند. چطور میشود زن فقط در ایام بارداری حق نفقه داشته باشد و در غیر آن ایام خیر؟

مفهوم گیری به طریق اولویت در این آیات نادرست است.

اصولا آیات سوره طلاق میخواهد بگوید زنی که در عده به سر می برد مانند زن قبل از عده طلاق است.
یعنی اگر بخواهیم مفهوم گیری کنیم مفهوم موافق به طریق مساوات درست است نه اولویت.

لذا این آیات بیان می دارد علقه زوجیت در ایام عده همچنان به مانند قبل عده است و زن دارای همان حقوق پیش از عده است و این حقوق بیان میشود.

لذا حقوقی که برای زن در ایام عده بیان شده، در مورد زن معمولی نیز صادق است.

در این آیات ابتدا و در مرحله اول می فرماید زن در ایام عده همچنان در علقه زوجیت و دارای حقوق یک زن می باشد.
در مرحله دوم انواع عده را شرح میدهد
عده زنان یائسه و زنانی که حیض نمی بینند اما تردید وجود دارد.
عده زنان حامله
پس عده زنها را مشخص می کند.
بعد هم می فرماید این زنها دارای حق مسکن هستند.
و بعد می فرماید اگر زن در عده حمل بود حق نفقه دارد و باید تا وضع حمل نفقه بدهید.

در نتیجه این دو حق برای زن عادی عینا وجود دارد و تفاوتی میان زن در عده و قبل عده نیست.
پس فی الجمله زن ها دو حق بیشتر ندارند :
حق مسکن
حق نفقه حمل

اللیل والنهار;1023826 نوشت:
باسلام

یه سوال برام پیش آمد بر فرض قبول اینکه نفقه فقط برای زمان بارداری و شیر دهی باشد پس در غیر این مواقع زن باید اختیاری برای انجام کار و تهیه نیازهای خود داشته باشد اینجا پس اختیار و اجازه زن برای خروج از منزل هم باید مطرح باشد.

آیا آیه داریم که به این موضوع اشاره کرده باشد؟

نمی شود که نفقه بر عهده زن باشد ولی اختیاری برای تامین آن نداشته باشد.

«علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف». (بقره، 233) بر صاحب فرزند لازم است که خوراک و لباس مادر را به طور متعارف بپردازد.

و یک سوال دیگه اینکه فرزند تا زمانی که زن حامله هست و به بچه شیر میده براش فرزند محسوب میشه؟ که فقط نفقه شامل این دوران براش باشه؟ پس در این صورت مادر هیچ گونه مسئولیت نسبت به این فرزند ندارد مرد خودش باید ترو خشکش بکنه نگهداری بکنه ازش و... چون بعد این موارد فرزندش محسوب نمیشه درسته؟ و علت اینکه گفته شده برای این موارد هم می تونه زن از مرد مطالبه دستمزد بکنه؟ گویا شما نگهداری یه کودک رو بر عهده گرفته اید مثل مثلا مهد کودک که کار میکنند؟

باتشکر
یاحق

با سلام و احترام

آیا خطاب شما به بنده است ؟ و دوست دارید پاسخ بدهم؟

مغیث;1023749 نوشت:
از کجای روایت اختصاص نفقه به ایام حمل برداشت میشود؟ و بر چه اساس عام بودن آن رد میشود؟

اگر قرار است بحث روایی بشود

اولا باید به سندش دقت کنیم که شما اهمیتی به آن ندادید.
دوما برای تشخیص دلالت حدیث و روایت باید متن عربی آن را بیاورید که شما به آن بذل توجه نفرمودید.
سوما طبق مبنای فقهی که عرض کردم ، این روایات رد می شوند.
پس برای اینکه به دلالت روایت برسیم شما حداقل دو نکته اول را پیش ببرید تا ببینیم آیا دلالت دارد یا خیر؟

پس برای اتقان و استحکام رای، پاسخ خودم را موکول میکنم به بعد از بررسی سند و ارائه کامل متن روایت.

مغیث;1023752 نوشت:
اولا:

این آیه ولو اطلاق نداشته باشد و در مقام اطلاق گیری هم نباشد ولی مخاطب آن عرف است. نفقه در ذهن عرف همان نفقه ای است که مردان به زنانشان می دهند. این نفقه شامل همه
موارد میشود. پس عمومیت یا اطلاق را از فهم عرف که مخاطب آیه است استفاده میکنیم.
به عبارت دیگر آیه مفروض گرفته که مردان نفقه را به همسرانشان پرداخت میکنند در ادامه به همان نفقه اشاره کرده و می فرماید: چون شما این نفقه را می پردازید پس "قوام" هستید.

در واقع نفقه در آیه اشاره به نفقه رایجی دارد که همه از آن خبر دارند و آن هم نفقه ای است که شامل زمان حمل و غیر حمل می شود. لذا با این توضیح ما تمسک به عام در شبهه مصداقیه نکرده ایم زیرا عمومیت یا اطلاق را از خود آیه استفاده نمی کنیم بلکه از معنای مفروضی که در ذهن مخاطب است و عرف از آن می فهمد استفاده میکنیم. و اگر شارع مرادش غیر از این باشد باید در دلیل دیگری عرف را تخطئه کند و بگوید این عمومیتی را که شما می فهمید من قبول ندارم و چون چنین دلیلی وجود ندارد پس معلوم میشود که شارع همان فهم عرفی را تایید کرده است.

اولا اگر مقصود عرف باشد، عرف زمان رسول است نه عرف الان....

دوما ما گفتیم شارع خودش در این موارد ورود پیدا کرده است و فرموده حق زن دو چیز است:
حق مسکن
نفقه حمل
و لذا جایی برای عرف باقی نمی ماند.
سوما برخی مفاهیم شرعی هستند نه عرفی مثل نکاح و طلاق و حقوق زناشویی...
پس حقوق زناشویی از عرف منشا نمی گیرند
بلکه حقوق زناشویی توسط شارع تعیین می شود.

اللیل والنهار;1023826 نوشت:

یه سوال برام پیش آمد بر فرض قبول اینکه نفقه فقط برای زمان بارداری و شیر دهی باشد پس در غیر این مواقع زن باید اختیاری برای انجام کار و تهیه نیازهای خود داشته باشد اینجا پس اختیار و اجازه زن برای خروج از منزل هم باید مطرح باشد.

آیا آیه داریم که به این موضوع اشاره کرده باشد؟

نمی شود که نفقه بر عهده زن باشد ولی اختیاری برای تامین آن نداشته باشد.

«علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف». (بقره، 233) بر صاحب فرزند لازم است که خوراک و لباس مادر را به طور متعارف بپردازد.

نکته اول
همانطور که واقفید این آیه مربوط به دوران رضاع است.
و این به صراحت مشخص است.
و اگر کسی این آیه را برای زمان غیر از رضاع می آورد خلاف ظاهر بلکه نص آیه نظر داده است.
کافی است ترجمه ای که کارشناس آورد را بخوانیم.

نکته دوم
در اجازه خروج از منزل، اختلاف فتوا و اجتهاد داریم.
لذا برخی مراجع بر این باورند که زن اختیار دارد که از منزل خارج شود مگر زمانی که مرد نیاز جنسی داشته باشد.

نکته سوم
ما به دلیل احکام آگاهی نداریم پس استبعاد شما نمی تواند خدشه ای به احکام وارد سازد.
اما به هر حال مهریه در قبال همین چیزها است.
و در قرآن به مهریه قنطار اشاره شده که بسیار سنگین است میتوانید با جستجو به مقدار تقریبی قنطار دست پیدا کنید.
جالب اینکه قرآن برای مهریه نیز از تعبیر انفاق ( نفقه) استفاده کرده است.
نکته چهارم :
زن برای کار در منزل میتواند مزد بگیرد.
پس شغل زن حتما نباید بیرون از منزل باشد.
چه بسا قوامیت مرد چنین اقتضا کند که مرد نوع شغل زن را تعیین کند.

نکته پنجم :
برای هر چیزی نیاز به آیه نداریم و قاعده حلیت جاری است.
مثلا ازدواج موقت بنا به اعتقاد برخی نیاز به ایه قرآن ندارد. چون نکاح حلال است.
لذا کار زن برای رفع نیاز های اقتصادی و مالی، حلال است.

اللیل والنهار;1023826 نوشت:
ONT][/COLOR]
و یک سوال دیگه اینکه فرزند تا زمانی که زن حامله هست و به بچه شیر میده براش فرزند محسوب میشه؟ که فقط نفقه شامل این دوران براش باشه؟ پس در این صورت مادر هیچ گونه مسئولیت نسبت به این فرزند ندارد مرد خودش باید ترو خشکش بکنه نگهداری بکنه ازش و... چون بعد این موارد فرزندش محسوب نمیشه درسته؟ و علت اینکه گفته شده برای این موارد هم می تونه زن از مرد مطالبه دستمزد بکنه؟ گویا شما نگهداری یه کودک رو بر عهده گرفته اید مثل مثلا مهد کودک که کار میکنند؟

باتشکر
یاحق

بگذارید ابتدا از زوایه فقه معروف بنگریم

مگر اشکال شما به فقه امروزین وارد نیست؟
الان هم ولایت فرزند بر عهده پدر است.
و زن بابت شیر دادن میتواند شیربها بگیرد.
در فقه امروزین، عدم ولایت مادر بر فرزند به معنای مادر نبودن نیست.
مادر میتواند بچه را تربیت کند
میتواند به او شیر بدهد
رابطه مادری هم که قابل انقطاع و انفصال نیست. این رابطه ای نیست که با قوانین شرعی سلب شود.
روابط عاطفی هم برقرار است.
لکن ولایت با پدر است.
لذا به نظر نمی رسد اشکال شما بر نظریه ای که در این جا مطرح کردم وارد باشد همانطور که به نظر فقه امروزین وارد نیست.

اللیل والنهار;1023890 نوشت:
باسلام
بله

دنبال پاسخ شما برای این سوالها بودم که با خوندن همه این مطالب برام این سوال پیش آمد

ظاهرا سوالاتی هم در نقل قولها دارید
درباره روایت اجمالا دوبار پاسخ داده ام.
درباره قیاس اولویت هم پاسخ داده ام که اگر جایی برایتان مبهم است دقیقا بگویید کجا...
ما مفهوم موافق داریم و مفهوم مخالف.
مفهوم موافق دو نوع است : مساوات و اولویت
در موضوع زن قبل و در حین عده ، مساوات برقرار است.

مغیث;1023752 نوشت:
[=#0000ff].

ثانیا:
برفرض که از آیه و فهم عرفی، عموم و اطلاق را نتوانیم ثابت کنیم در این صورت نیز شبهه مصداقیه مطرح نیست. زیرا در علم اصول و قاطبه اصولیین متاخر تخصیص کتاب را به خبر واحد روا می دانند تا جایی که محقق نائینی مساله را اجماعی می خواند و بحث از آن را در علم اصول، نشانه خلافی بودن آن نمی داند.

لذا با وجود اخبار آحاد در خصوص نفقه و عمومیت آن، شبهه ای باقی نمی ماند و شبهه مصداقیه ادعای بدون دلیل است.

نکته اول
خودتان هم واقفید که همه اصولیین و فقها تخصیص کتاب با خبر واحد را قبول ندارند.
بعلاوه بنده نیز به شما گروه سومی را معرفی کردم که فقهشان قرآن محور است و اینگونه روایات را رد می کنند.

نکته دوم:
شما اگر میخواهید طبق مبنای اصولی و فقهی خودتان چیزی را به اثبات برسانید لازم است قواعد بحث علمی را رعایت کنید. مثلا سند روایت، متن عربی و مانند اینها را رعایت کنید. اینکه بفرمایید برخی روایات مدعای شما را اثبات می کند، صرفا بیان کردن ادعا است نه دلیل.

بیت المعمور;1023821 نوشت:
اصولا آیات سوره طلاق میخواهد بگوید زنی که در عده به سر می برد مانند زن قبل از عده طلاق است.
یعنی اگر بخواهیم مفهوم گیری کنیم مفهوم موافق به طریق مساوات درست است نه اولویت.

لذا این آیات بیان می دارد علقه زوجیت در ایام عده همچنان به مانند قبل عده است و زن دارای همان حقوق پیش از عده است و این حقوق بیان میشود.

لذا حقوقی که برای زن در ایام عده بیان شده، در مورد زن معمولی نیز صادق است.

در این آیات ابتدا و در مرحله اول می فرماید زن در ایام عده همچنان در علقه زوجیت و دارای حقوق یک زن می باشد.
در مرحله دوم انواع عده را شرح میدهد
عده زنان یائسه و زنانی که حیض نمی بینند اما تردید وجود دارد.
عده زنان حامله
پس عده زنها را مشخص می کند.
بعد هم می فرماید این زنها دارای حق مسکن هستند.
و بعد می فرماید اگر زن در عده حمل بود حق نفقه دارد و باید تا وضع حمل نفقه بدهید.

در نتیجه این دو حق برای زن عادی عینا وجود دارد و تفاوتی میان زن در عده و قبل عده نیست.
پس فی الجمله زن ها دو حق بیشتر ندارند :
حق مسکن
حق نفقه حمل

با سلام

درباره برداشت شما از آیه 6 سوره طلاق باید عرض کنم که:

اولا:

کجای آیه شریفه بیان می دارد که آیه در صدد بیان این نکته است که زن در ایام عده احکام زوجه را دارد؟ آیه می فرماید که اگر زن باردار باشد مرد موظف به تامین نفقه و سکنی است. حال این پیش فرض شما مخاطب گرامی که آیه شریفه در مقام بیان این نکته است که احکام زن در عده با حال زوجیت یکی است را از کجای آیه استفاده کردید؟

در ثانی اگر اصرار بر همانند سازی باشد باید گفته شود آیه شریفه در صدد بیان این است که زن در ایام عده در صورت باردار بودن همان احکام زوجه را دارد و لذا زن در ایام عده، حق سکنی و نفقه را دارد، و نه اینکه زوجه احکام زن مطلقه را دارد!

بین این دو خیلی تفاوت وجود دارد. شما هم در ابتدا با با این مقدمه شروع میکنید که: " اصولا آیات سوره طلاق می خواهد بگوید زنی که در عده به سر می برد مانند زن قبل از عده طلاق است"، ولی در ادامه با یک پیچ تاریخی نتیجه می گیرید که: " در نتیجه این دو حق برای زن عادی عینا وجود دارد و تفاوتی میان زن در عده و قبل عده نیست"

یعنی اینگونه نتیجه می گیرید که: آنچه برای مطلقه ثابت است؛ برای زوجه ثابت است! این چه نوع استدلالی است؟! خیر؛ آن چیزی که برای زوجه ثابت است برای مطلقه در صورت باردار بودن ثابت است نه عکس آن.

و آن چیزی که برای زوجه ثابت است نفقه است نه نفقه زن باردار. حداقل این قسمت آیه از این جهت در مقام بیان نبوده و پیامی به مخاطب خود ارائه نمی دهد؛ هرچند که با توجه به بافت نزول آیه معنای آن کاملا روشن است. اصولا جدا کردن آیه از بافت نزولش و سعی در ارائه معنای جدید به لحاظ اصول روش شناختی امری کاملا غلط است.

دوما:

مساله نفقه از موضوعات علم فقه است و با توجه به اینکه منابع استنباط حکم شرعی منحصر به کتاب نیست و سنت و اجماع و عقل نیز از مصادر هستند، لذا نتیجه شما از این آیات ،که نفقه را تنها منحصر به ایام حمل و رضاع و عده می دانید، در حقیقت نادیده گرفتن منابع دیگر فقه است و این مبنا مورد تایید هیچ یک از فقها نمی باشد و نتیجه گیری شما بالطبع بدون دلیل خواهد بود.

در خصوص وجوب نفقه در تمام حالات و ثبوت آن برای زن عرض کرده بودم که از آیه 34 سوره نساء فهمیده می شود و استنباط این حکم شرعی با استفاده از روایات آحاد است که مفسر آیه کریمه بوده و احکام نفقه را واضح بیان نموده است.
لذا این آیه اطلاق واضحی دارد و قابل مناقشه نیست.

اللیل والنهار;1023906 نوشت:
ببیند حرف بنده اینه اگر حرفی از این حق و حقوق ها نیامده پس مرد برای زن نمی تواند در این باره تعیین تکلیف بکند زن هر وقت بخواهد می تواند به هر شکل با هر کاری و ساعت کاری تامین نیاز های خودش رو بکنه چون نفقه ای بهش تعلق نگرفته تا وقتی که بچه نداره بعد از حامله شدن و اینکه بچه شیر دادنش تموم شد باز بهش چیزی تعلق نمی گیره

ببینید احکام شرعی که با استحسانات عقلی به دست نمی آید یا کنار گذاشته نمی شود.
این روش شما اگر عقلایی بود، در مورد احکام فعلی نیز مورد تصدیق قرار می گرفت.
اما مبرهن است که حداقل در فقه شیعه استحسانات عقلی جایی ندارد.

در مورد حقوق زناشویی آیاتی داریم
من جمله اینکه زن باید از شوهرش تمکین کند و الا ناشزه خواهد بود. که در ایه 34 نسا به آن پرداخته شده است.
در سوی مقابل مرد نیز میتواند ناشزه شود که در آیات دیگر اشاره شده است.
پس آنچه مسلم است در آیات قرآن همین است که مصداق اصلی اش تمکین جنسی می باشد.
و برای مصادیق دیگر مثل اجازه خروج به صورت مطلق، نیاز به دلیل داریم.
الان اکثرا تصور می کنند اجازه خروج کلا به دست مرد است.
اما فقهایی هستند که این را قبول ندارند و صرفا آن را مربوط به نیاز جنسی مرد می دانند....
در این موارد شما باید به ادله رجوع کنید نه با استحسان عقلی نقد کنید چون در فقه شیعه استحسانات عقلی جایی ندارد.

به هر حال مغالطه یا همه یا هیچ نادرست است.
نمیتوان گفت چون زن در شغل خودش اختیار تام ندارد پس حکم خدا یا اجتهاد فقها باطل است.
در این صورت مردان هم اختیار تام ندارند چون زن هم حق و حقوقی دارد مثل هم خوابگی.. پس مرد هم اختیار تام ندارد....اصولا رابطه زناشویی و عقد نکاح مستلزم یک سری محدودیت ها است که توسط خداوند تعیین می شود.
ببینید روش شما یک نقد علمی نیست...

اللیل والنهار;1023906 نوشت:

آیا در مبلغ پرداختی به عنوان کارمزد این شغل هم می تواند اظهار نظر کند؟

بله که می تواند به هر حال یا مرد می تواند و برایش می صرفد که همسرش با فلان دستمزد کارهای منزل را انجام دهد یا شخص دیگری را برای کار منزل استخدام می کند....

حتی در مورد شیردادن به کودک
خداوند به این موضوع اشاره می کند که اگر برای مرد شیربها سنگین است برود دنبال شخص دیگری....

اللیل والنهار;1023906 نوشت:

اگر مهریه برای کارها در نظر گرفته شده است چرا دوباره از حق گرفتن دستمزد برای شیر دادن و غیره شده است

اینکه مهریه برای چیست، خودش مورد اختلاف است.
مثلا برخی مهریه را عوض بضع می دانند.
و همین مهریه آن قدر به مرد اختیار می دهد که بچه دار شدن به اختیار مرد است.
و حتی الان در این زمینه بین زوجین اختلاف و درگیری به وجود می آید یعنی زوجه می گوید بچه می خواهم اما مرد می گوید نمی خواهم. می روند استفتاء می کنند و حق را به جانب مرد می دهند زیرا مرد در مورد بضع و رحم صاحب حق است و ولایت دارد.

اما از این بحث که بگذاریم بنده مقصودم این بود که خداوند از مهریه به عنوان یک نوع نفقه یاد کرده است در سوره ممتحنه... و کلا مهریه یک اثر حقوقی دارد و صرفا یک هدیه نیست که بگوییم عوضی در مقابلش ندارد... این یک بده و بستان است...

نکته پایانی اینکه مهریه با شیربها منافاتی ندارد و اصولا این اشکالات شما اختصاصی به نظریه مطروحه ندارد.
بماند که کار کردن زن یک موضوع است. شیر دادن یک موضوع...مثل این می ماند که یک زن در شرکتی کار کند و به بچه اش هم شیر می دهد. دستمزد گرفتن او بابت کار در شرکت غیر از دستمزد شیر دادن است.... اینها منافاتی ندارد...

پس خواهشمندم اگر اشکالی دارید اختصاص به این نظریه داشته باشد...
چون اشکالات شما کلی است و به سایر نظریات هم وارد است.
بعلاوه اصولا یک سری استحسانات است که بحثی علمی محسوب نمی شود.

اللیل والنهار;1023906 نوشت:
پس این با اطاعت و پاسخگو بودن همه ساعت زن به نیاز مرد منافات دارد هر وقت وقت کند و بیکار باشد می تواند در خدمت مرد باشد بلاخره زندگی خرج دارد

توجه فرمودید که بنده اختلافات فقهی را عرض کردم که زن لازم نیست در همه ساعات پاسخگو باشد. اما هر دو موظف هستند بخشی از ساعات زندگی را به دیگری اختصاص بدهند و الا مرد یا زن به عنوان ناشزه شناخته می شوند. نشوز اختصاصی به زن ندارد و در قرآن مرد هم نشوز دارد. به هر حال باید زوجین به یک توافق برسند و الا اگر رابطه کاری و شغلی آنها مانع نیازهای زناشویی شود کار به جدایی خواهد رسید و این امری اجتناب ناپذیر است. این طور نیست که وقتی ما به مرد اختیار می دهیم یعنی به نیاز زن بی توجهی کند... پس برای چه ازدواج کرد؟! چرا متعهد شد؟! به همین دلیل مرد هم نشوز دارد...آیه قرآن هم داریم پس حرفی باقی نمی ماند...

اللیل والنهار;1023907 نوشت:
اگر عاطفه ای باشد همین پدر این فرزند باید فکر کند این زن باید 24 ساعته پاسخگوی نیاز او باشد بعد تابع امر او باشد اینکار بکن اون کارو نکن بعد بفرمایید شما نفقه ندارید چون شیر نمیدهید یا حامله نیستی

نکته اول
گویا خودتان هم قبول دارید اشکالتان به فقه امروز وارد است. ( پاسخی ندادید...)

نکته دوم :
زن لازم نیست به بکن و نکن های مرد عمل کند.
مگر زن ، کنیز است؟!

نکته سوم :
ما نگفتیم تربیت فرزند توسط مادر بی مزد و مجانی باشد.
بلکه گفتیم ولایت فرزند بر عهده پدر است.
یعنی اگر زن بخواهد، میتواند بابت تربیت و نگهداری فرزندش، پول دریافت کند.
اما این پدر است که تشخیص می دهد فرزندش توسط چه کسی تربیت شود.

اللیل والنهار;1023907 نوشت:

پیامبر اکرم(ص) در پاسخ به این سؤال هند (همسر ابوسفیان) که شوهرم نفقه من و فرزندم را نمیدهد، آیا میتوانم از اموالش بردارم؟ میفرمایند: به اندازه متعارف برای خود و فرزندت بردار. (متقی هندی، 1409ق: ج16، ص557)

این سوال رو زمانی پرسیدند که به فرزندشان شیر میدادند؟

من که متوجه نشدم این قسمت سوال بود یا اشکال؟!

اولا برای آوردن روایت باید به دو نکته توجه کنید
ابتدا سند
دوم متن عربی

دوما اگر نمی دانیم این سوال در زمان شیر دادن بوده یا نه؟! پس وجهی برای استدلال کردن باقی نمی ماند....

سوما فرضا که سوال مربوط به بعد از شیردهی باشد، توجیه عقلایی دارد. چه اینکه زن بابت کار در منزل یا تربیت فرزند مستحق دستمزد است.
همانطور که در قرآن نیز گاهی برای مهریه و شیربها از واژه اجر، انفاق، صداق استفاده شده است.

با سلام

مغیث;1023905 نوشت:
[=#800080]

انچه در ارسال های بعدی می آید نقل قول از بیانات شما است.

نقل قول:

کجای آیه شریفه بیان می دارد که آیه در صدد بیان این نکته است که زن در ایام عده احکام زوجه را دارد؟ آیه می فرماید..

دقت بفرمایید عرض کردم کلا سوره طلاق و آیات ابتدایی نه آیه 6

این امری بدیهی است که خداوند فرموده طلاق زن بعد از عده است.
تا پیش از پایان عده، زنتان همچنان دارای حق و حقوق یک زن است.
تمام حقوق زناشویی با عقد نکاح ، ایجاد می گردد و این حقوق تا پایان عده طلاق برقرار است که شامل حق مسکن و نفقه حمل است.
مولا در مقام بیان این حقوق است پس ابتدا انواع عده را بیان می دارد من جمله می فرماید عده زن حامله تا وضع حمل ادامه دارد. اما در ایه 6 توضیح می دهد که این زنها با انواع عده، حق مسکن دارند اما زن حامله حق نفقه هم دارد....

نقل قول:

یعنی اینگونه نتیجه می گیرید که: آنچه برای مطلقه ثابت است؛ برای زوجه ثابت است! این چه نوع استدلالی است؟!

اولا نگفتیم آنچه برای مطلقه ثابت است برای زوجه ثابت است.
معلوم است وقتی زن طلاق گرفت و علقه ازدواج از بین رفت، دیگر هیج تعهدی باقی نمی ماند چه برسد که بخواهیم همانندی اش را ثابت کنیم...

دوما گفتیم زن تا پیش از پایان عده ، هیچ تفاوتی با یک زن معمولی ندارد. علقه زوجیت و عقد نکاح همچنان به قوت خود باقی است و حقوق زن همچنان ادامه دارد.
پس همانندی برقرار است.این همانندی را از دوام عقد و علقه نکاح متوجه می شویم که در سوره طلاق به همین موضوع می پردازد...

نقل قول:

این مبنا مورد تایید هیچ یک از فقها نمی باشد

اولا سخن کاملا نادرستی است و بیان کردم فقها اختلاف دارند و اختلاف مبنا وجود دارد
دوما عرض شد این فقها ، سنت و روایت را منکر نیستند.

نقل قول:

لذا این آیه اطلاق واضحی دارد و قابل مناقشه نیست

عرض شد برای اطلاق گیری از ایه سوره نساء نیاز به مقدمات حکمت داریم. اطلاق گرفتن که دلبخواهی نیست!
و عرض شد مولا در مقام بیان موارد انفاق نیست.

بعلاوه توضیح دادم مولا خودش در موضوع نفقه و در سوره طلاق، ورود پیدا کرده.

مضافا اینکه موضوعات نکاح و طلاق و حقوق زناشویی اموری عرفی نیستند و شرع ورود پیدا میکند.

اللیل والنهار;1023940 نوشت:

نمیدون چرا خانمها از این موارد استفاده نمیکند و منتظر هستند مثلا مرد لطف کند یه مبلغی را برایشان برای این مسائل هزینه کند خودشان مثلا با دریافت مهریه در شروع زندگی مشترک البته مبلغی که کل زندگی که بااین آقا دارند را بتواند تامین کند

مثلا می تواند با آن تجارت کنند و ...

و نیاز به هزینه کردن مرد نداشته باشند حالا در این مدت زندگی مشترک که چندین سال باشد مثلا این چند ماه بارداری و شیر دادند چقدر است که برایش هم بخواهند بحث و شکایت بازی اینا بکنند که مرد نفقه نمی دهد Smile با توجه به این شرایط ازدواج که فوقش مگر تو این چند سال زندگی چندبار فرصت بچه دار شدن دارند.

بله مهریه بالا ایراد شرعی ندارد.
اما ممکن است پذیرش آن سفاهت باشد یا حرام باشد.
کما اینکه در استفتائی از یکی از علما گفته شده بود اگر سفاهت نباشد صحیح است.
بعلاوه از منظر تجاری و حقوقی، میزان مهریه بستگی به عوامل مختلفی دارد و ممکن است دختری به مهریه پایین راضی شود چون نمیخواهد طرف مقابل را از دست بدهد... صرفا مسئله اقتصادی نیست تا به فکر تامین آینده در زمان حال باشد....
بعلاوه تحلیل این مسئله بسته به تفسیر ما از ماهیت مهریه دارد.

به هر حال زن فقط نفقه حمل ندارد بلکه مهریه و حق مسکن دارد...ما دلیل اینها را نمی دانیم...

البته بنده نظریات دیگری در باب مهریه و زناشویی دیده ام لکن الان مجال طرحش نیست.
من باب نمونه تصور کنید اگر مهریه واجب نبود! ( اینها فرض خیالی نیست برای خودش دلیل دارد)
یا مهریه عوض بضع نبود!
یا تفسیر نقش قوامیت مرد و تاثیر آن بر نوع شغل زن که قبلا اشاره کردم...

اللیل والنهار;1023940 نوشت:
فقط فکر میکنم زن برای تامین پوشاک و غیره خیلی راه دارد پس چه اجباری بوده بر مرد که نفقه بدهد؟
.

ببینید مسئله اصلی تامین نیاز اقتصادی نیست...

مسئله اصلی قوامیت مرد است و قنوت زن که قبلا هم اشاره کردم...
در سوره نسا به این مطلب اشاره شده است.
قوامیت مرد دو دلیل دارد که دلیل ابتدایی آن با تعبیر ''بما فضل الله'' مطرح شده است.
تعیین حدود این قوامیت نیز در قرآن مطرح شده است.

قوامیت مرد از حیث اقتصادی در چند چیز بروز داده میشود :
مهریه
حق مسکن
نفقه حمل تا پایان شیردهی

قوامیت مرد از حیث مدیریتی در چند چیز میتواند بروز داده شود :
خروج از منزل، مسافرت....
نوع شغل زن و چگونگی آن
تربیت فرزند به عهده چه کسی باشد؟ مادر یا پرستار
شیردهی فرزند به عهده که باشد؟ مادر یا مادر رضائی

پس در زندگی زناشویی، نفقه برای رفع نیاز اقتصادی نیست بلکه به خاطر نقش قوامیت مرد است.
به زبان امروزی زن نیاز به یک تکیه گاه دارد و مرد باید نقش تکیه گاه و حامی را داشته باشد.
یعنی زن را در مسکنی پناه دهد و مراقبت امنیت او باشد
یعنی اگر زن حامله شد، مراقبش باشد و او را حمایت مالی کند.
یعنی زن را در امور زندگی مدیریت کند...
لکن حدود و صغور این موارد را شریعت تعیین می کند و عقل نمیتواند تعیین مصداق کند.
یعنی عقل نمی تواند بگوید اگر مرد نفقه مطلق ندهد، قوامیت ندارد...
یا عقل نمی تواند بگوید حق مسکن کافی است....
اینها از طریق شرع مثل کتاب و سنت مشخص میشود.

اللیل والنهار;1024004 نوشت:
باسلام

بنده با همه این مسائل مشکلی ندارم همچنان سوال بنده بی جواب مونده

زنی که شوهرش کار خانه را به خدمتکار بسپارد بچه داری را به مادر رضائی در مورد شغل زن که به گونه ای باشد که برای رفع نیازش مانع نباشد در این صورت برای خروج از منزل نیاز به رضایت مرد داشته باشد و...
یعنی اختیار تمام کمال زن با مرد باشد

در مور مهریه هم که میفرمایید

خدارو شکر آقایان هم که عاقل هستند و سفیه نیستند و میدانند بهتر است مهریه کم بدهند از این حرفها

این زن فلک زده Smile زمانی که نه حامله هست و نه به بچه شیر میده چطوری میخواهد زندگی کند؟ مثلا باتوجه به نمونه ای که مثال زدید؟

کلا منبع درامدی ندارد با توجه به این وضعیتی توضیح دادید و درمورد پرداخت مهریه هم به قول معرفی کی داده کی گرفته مگر اینکه زن یه قشقرقی بپا کند وگرنه اکثریت که کلا مهریه را پول زور میدانند:)

با همه این اوصاف خیلی ممنون میشم بفرمایید زمانهایی به غیر از شیردادن و حامله بودن زن باید مثلا چیکار کند.

حالا کاری ندارم که نقش نفقه برای چه چیزی بوده این قوامیت چطور میشود در فقط اون چند مورد براقرار است ( مثلا برای تعیین شغل زن و زمان و مکان و... غیره می تواند قوامیت داشته باشد) در این مورد بعد از بارداری و شیر دادن نقشی ندارد؟

شاید مشکل از بنده است که متوجه سوالتان نمی شوم
شاید شما درست توضیح نمی دهید...

اما نمی دانم چرا به نظرتان، پاسخ سوالتان را ندادم؟!

همانطور که مرد منبع درامد دارد، زن هم منبع درامد دارد.
همانطورکه مرد ممکن است فقیر شود یا بی کار شود.، زن هم میتواند فقیر یا بی کار شود.
اینها به نظرم بدیهی است....
لکن شغل زن طبعا می تواند تربیت فرزند و خانه داری باشد. و الا هر شغلی امکان دارد...

شاید اینطور بگویم مشکل حل شود
وقتی مردی منبع درامد ندارد، دلیل میشود زن خرجی شوهرش را بدهد.؟
ببینید اسلام برای فقرا و بیکارها راه حل دارد..
دلیل نمیشود چون فلان زن منبع درامد ندارد ما نفقه را بر مردها واجب کنیم....
به همین دلیل بارها گفته ام استدلال های شما استحسانات عقلی است و استدلال علمی نیست.

پس زمانی که زن نه حامله است و نه شیر می دهد، می رود کار میکند.
مثلا تربیت فرزند
مثلا خانه داری مثل آشپزی و نظافت
مثلا مشاغل خانگی
مثلا معلمی
مثلا پرستاری
مثلا رانندگی
لکن بهترین شغل، شغلی است که در خدمت مرد باشد مثل خانه داری و تربیت فرزند و این به قوامیت مرد نزدیک تر است.
این نکته را هم در پایان اضافه کنم
اینجا بحث ما در حقوق است و الا از حیث اخلاقی ممکن است مرد به همسرش کمک مالی کند...

اللیل والنهار;1024021 نوشت:
باسلام بنده به استدلال های عقلی علمی کاریی ندارم بنده چیزی که در جامعه اتفاق میفتد رو دارم عرض میکنم این همه حق و حقوق ها باید بلاخره گره از مشکل این زن و مرد بازکند یا نه

منبع درامد زن رو شما کاملا با یک قوامیت مرد کلا دادید دست مرد دیگه میگه کارت این باشه بچه داری نکن کار خانه نکن فلان کار نرو چون با رفع نیاز من منافات دارد و...

بعد میفرمایید زن فقیر میشود زن که اختیارش دست خودش باشد که فقیر نمی شود که همانطور که مرد برای رفع نیاز (خوراک و پوشاک و..) نیازی به زن ندارد کار میکند رفع نیاز میکند اگر زن هم اختیارش دست خودش باشد یه فکری میکنند بلاخره

حرف سر اینه مثلا یک مردی را در نظر بگیرد دستمزد زن را برای شیر دادن و تربیت بچه و کارهای خانه و... زیاد بداند همه را بدهد به یکی دیگه بعد در این بین زن هم چون مرد سفیه نبوده و مهریه بالایی نداشته پس از این لحاظ هم منبع درامدی ندارد کاری هم که میخواد خارج از این مسائل داشته باشد باید مردش تعین تکلیف کند که به چه صورت باشد که با نیاز مرد مشکل ساز نباشد

و کاری با این شرایط که مرد میخواد نتواند پیدا کند بفرمایید این زن باید چه کند؟

شما اگر به صورت خوش بینانه به مسئله نگاه میکنید بنده دارم در بدترین شرایطی که ممکن است زن قرار گیرد نگاه میکنم بلاخره باید برایش یه راهکاری باشد مگر اینکه کلا قید زندگی مشترک را بزند :)

خوب دلیل شما برای ممانعت از شغل زن، نیاز جنسی است.
اما قبلا گفتم اجازه خروج دارد..
فرضا مردبخواهد سوء استفاده کند یک راه حل ساده دارد
لاضرر و لاضرار فی الاسلام
مگر میشود مرد حق داشته باشد فقر همسرش را قربانی نیازش بکند....
پس به فرض که مرد غرض و مرض داشته باشد، خداوند فرموده لاضرر و لاضرار
در آیات قرآن هم فی الجمله اشاره شده که عرض خواهم کرد
پس جایی برای سو استفاده نیست

بقره
. ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ . ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻣﺎﺩﺭﻱ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺯﻳﺎﻥ ﺑﻴﻨﺪ ، ﻭ ﻧﻪ ﭘﺪﺭﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﭼﺎﺭ ﺿﺮﺭ ﺷﻮﺩ [ ﺑﺮ ﭘﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻛﻮﺩﻙ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺪّ ﻣﺘﻌﺎﺭﻑ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ ، ﻭ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻃﺎﻗﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮ ﻃﻠﺐ ﺧﻮﺭﺍﻙ ﻭ ﭘﻮﺷﺎﻙ ﻧﻜﻨﺪ ] . ﻭ [ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﭘﺪﺭ ﻛﻮﺩﻙ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﻭﺩ ] ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻛﻮﺩﻙ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺘﻌﺎﺭﻑ [ ﺍﺯ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ] ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﻭﺍﺭﺙ ﺍﺳﺖ . ﻭ ﺍﮔﺮ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻭ ﻣﺸﻮﺭﺗﺸﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﻮﺩﻙ ﺭﺍ [ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ] ﺍﺯ ﺷﻴﺮ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ، ﮔﻨﺎﻫﻲ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ . ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺘﺎﻥ ﺩﺍﻳﻪ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ، ﮔﻨﺎﻫﻲ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺖ ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﺰﺩﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﻫﻴﺪ ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﺘﻌﺎﺭﻑ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﺪ .ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ، ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ .(٢٣٣)

الطلاق
وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ

به نظرم قاعده لاضرار
و این دو آیه کافی است

اللیل والنهار;1024031 نوشت:
اگر نه غرضی باشد نه مرضی و با خارج شدن زن از منزل برای کارکردن منافات داشته باشد چه کند؟ آیا این مرد نمی تواند این زن رو ناشزه بداند؟

اینجا هم خیلی ساده است.

وقتی تعارضی پیش می آید و راه حلی ندارد باید جدا شوند.
راه حل های موجود این است
1
زن با مرد صلح کند. که در قرآن هم به نوعی اشاره شده است. یعتی مرد بگوید فقر تو را برطرف میکنم تا منع شرعی نداشته باشی.
2
مرد صبر میکند تا فقر زن برطرف شود. یا زن دیگری می گیرد.
3
زن از محل زکات یا خمس رفع فقر می کند

به هر حال اگر طبق فرضتان مرضی در کارنباشد. خانه داری هم شغل است....

در هر صورت زن به واسطه شغلش ، کار حرامی انجام نداده است و نهایتا مرد میتواند طلاق بدهد.
نشوز وقتی معنا دارد که از روی اختیار و عمد باشد
نه اینکه فرد از سر فقر امکان رفع نیاز جنسی را ندارد...
حتی اگر به ایه نشوز نگاه کنید خداوند نمی گوید اگر زن ناشزه شد نفقه نده.. بلکه میگوید تو هم از حقوق زناشویی کم کن مثلا همخوابگی...
لذا نشوز زن در موردی که گفتید صدق نمی کند...

بیت المعمور;1024036 نوشت:
اینجا هم خیلی ساده است.

وقتی تعارضی پیش می آید و راه حلی ندارد باید جدا شوند.
راه حل های موجود این است
1
زن با مرد صلح کند. که در قرآن هم به نوعی اشاره شده است. یعتی مرد بگوید فقر تو را برطرف میکنم تا منع شرعی نداشته باشی.
2
مرد صبر میکند تا فقر زن برطرف شود. یا زن دیگری می گیرد.
3
زن از محل زکات یا خمس رفع فقر می کند

به هر حال اگر طبق فرضتان مرضی در کارنباشد. خانه داری هم شغل است....

در هر صورت زن به واسطه شغلش ، کار حرامی انجام نداده است و نهایتا مرد میتواند طلاق بدهد.
نشوز وقتی معنا دارد که از روی اختیار و عمد باشد
نه اینکه فرد از سر فقر امکان رفع نیاز جنسی را ندارد...
حتی اگر به ایه نشوز نگاه کنید خداوند نمی گوید اگر زن ناشزه شد نفقه نده.. بلکه میگوید تو هم از حقوق زناشویی کم کن مثلا همخوابگی...
لذا نشوز زن در موردی که گفتید صدق نمی کند...

این حرفها ظاهرا از درسهای سر کوچه نشات گرفته ، شما بفرمائید ، این حصری که در نفقه قائل شدید ، نشات گرفته از چیست؟ وقتی ثابت شد ، آنوقت دنبال راه حل باشید جهت امرار معاش بانوان ؟

بیت المعمور;1024036 نوشت:
حتی اگر به ایه نشوز نگاه کنید خداوند نمی گوید اگر زن ناشزه شد نفقه نده.. بلکه میگوید تو هم از حقوق زناشویی کم کن مثلا همخوابگی...
لذا نشوز زن در موردی که گفتید صدق نمی کند...

بیت المعمور;1024001 نوشت:
قوامیت مرد

بیت المعمور;1024001 نوشت:
مهریه

با سلام

چند نکته را خدمت همراهان عزیز عرض میکنم:

نکته اول:
به نظر میرسد بحث از سیر اصلی خود به حاشیه کشیده شده و مباحث پیش آمده در صورت نیاز به پاسخ و گفتگو در تاپیک جدیدی مطرح گردد. موضوع این تاپیک درباره نفقه زن باردار بود که کاربر گرامی" بیت المعمور" پرسش را مطرح کرده و قائل به این مطلب هستند که نفقه تنها در ایام بارداری و شیردهی به زن تعلق می گیرد که با استناد به آیه 34 سوره نساء و روایات وارده در این زمینه این نظر رد میشود و صحیح نیست.

نکته دوم:
این که روایات اعتبار دارند یا خیر نیز یک بحث مبنایی است که باید در تاپیک مستقل بحث شود، لذا اگر بحث و ابهامی در این رابطه وجود دارد باید در مجال خودش طرح شود، اما بالاخره کسی که این مبنا را قبول دارد با توجه به مبنایش اشکالی بر او نیست تا به روایات برای وجوب نفقه در زمان عادی استناد کند. یعنی خود مخاطب هم قبول دارد که اگر روایات به عنوان مبنای مستقل فقهی باشند وجوب نفقه اثبات میشود، و شبهه رفع می گردد، اما این که مبنا درست است یا خیر حرف دیگری است، که باید در تاپیک دیگری در خصوص دو مبنا بحث کرد.

نکته سوم:
آیات قرآن هرگز وجوب نفقه در زندگی عادی را رد نمی کند، از آن طرف روایات متعدد با سند صحیح وجود دارد که نفقه در زمان های عادی را نیز واجب می داند، میتوانید به این آدرس مراجعه بفرمایید:
وسائل الشیعه، ج21، ص509
بَابُ وُجُوبِ نَفَقَةِ الزَّوْجَةِ الدَّائِمَةِ بِقَدْرِ كِفَايَتِهَا مِنَ الْمَطْعُومِ وَ الْمَلْبُوسِ وَ الْمَسْكَن‏.

a-h-m-a-d;1024074 نوشت:
این حصری که در نفقه قائل شدید ، نشات گرفته از چیست؟

قبلا دلیلش را گفتم. مطالعه کنید

با سلام

مغیث;1024093 نوشت:
با سلام

[/]
نکته دوم:
این که روایات اعتبار دارند یا خیر نیز یک بحث مبنایی است.

قبلا عرض شد روایات اعتبار دارند.
اما بحث بین ما این بود که شما دو ادعا کردید
اول اطلاق گیری از آیه نسا
دوم قیاس اولویت در سوره طلاق

و بنده این دو ادعا را نادرست دانستم.
دلیلش را در ارسال های قبل توضیح دادم.

مغیث;1024093 نوشت:
.

نکته سوم:
آیات قرآن هرگز وجوب نفقه در زندگی عادی را رد نمی کند، از آن طرف روایات متعدد با سند صحیح وجود دارد که نفقه در زمان های عادی را نیز واجب می داند، میتوانید به این آدرس مراجعه بفرمایید:
وسائل الشیعه، ج21، ص509
بَابُ وُجُوبِ نَفَقَةِ الزَّوْجَةِ الدَّائِمَةِ بِقَدْرِ كِفَايَتِهَا مِنَ الْمَطْعُومِ وَ الْمَلْبُوسِ وَ الْمَسْكَن‏.

به نظر می رسد به یک نقطه مشترک رسیده باشیم
و آن نیازمندی به روایات است زیرا در قرآن به نفقه دادن در ایام عادی نپرداخته است.

لکن اختلاف ما در گام دوم است
زیرا بنده ادعا کردم نه تنها قرآن به نفقه ایام عادی اشاره نکرده بلکه آن را واجب ندانسته است و دلیلش را عرض کردم.
بعلاوه در باب بررسی سند و دلالت روایات باید قرآن را در نظر گرفت. و این به معنای عدم اعتبار روایات نیست.
مثلا در همین باب وجوب نفقه، روایاتی داریم که پرسش گر از آیه سوره طلاق که درباره نفقه زن حامله است می پرسد نه از آیه ی مثلا سوره نساء....و همه می دانند این آیه درباره نفقه ایام حمل است....سند روایات هم باید بررسی شود چون دارای ضعف و اشکال هست....از طرفی اگر با قرآن مخالف باشد طبق استدلالی که گذشت طبعا روایات رد می شوند نه قرآن.

مغیث;1024093 نوشت:
نفقه تنها در ایام بارداری و شیردهی به زن تعلق می گیرد که با استناد به آیه 34 سوره نساء و روایات وارده در این زمینه این نظر رد میشود و صحیح نیست.

پاسخ دادم که دلیل شما اطلاق در ایه 34 سوره نسا بود که عرض شد اطلاق گرفتن دلبخواهی نیست و نیاز به دلیل دارد.
بعد ادعا کردید عرف باید ملاک باشد که عرض کردم
اولا اگر عرف ملاک باشد، مقصود عرف زمان رسول است نه عرف الان
دوما عرف در مسائلی مثل نکاح و طلاق و حقوق زناشویی مطرح نمیشود و اینها توسط شارع تعیین می شود
سوما عرف در جایی قابل طرح است که مولا( خداوند، شارع) خودش ورود نکرده باشد. اما مولا در سوره طلاق ورود پیدا کرده است و به قیاس مساوات متوجه میشویم زن دارای حق مسکن و نفقه حمل است. و این حق شامل نفقه ایام عادی نمی شود.
درباره روایات هم توضیح دادم.

اتفاقا اشکال بنده به شما در همینجاست ، که اول جنابعالی دلیل حصر را بفرمائید ، که از آیات این معنی برداشت نمی شود ،و این نتیجه عدم توجه به مضامین آیات است

این پاسخ بنده نیست ، حصر رو بفرمائید ، در همین خصوص تا ثابت نشده ، به بحث دیگری نپردازیم

بیت المعمور;1024147 نوشت:
به نظر می رسد به یک نقطه مشترک رسیده باشیم
و آن نیازمندی به روایات است زیرا در قرآن به نفقه دادن در ایام عادی نپرداخته است.

لکن اختلاف ما در گام دوم است
زیرا بنده ادعا کردم نه تنها قرآن به نفقه ایام عادی اشاره نکرده بلکه آن را واجب ندانسته است و دلیلش را عرض کردم.
بعلاوه در باب بررسی سند و دلالت روایات باید قرآن را در نظر گرفت. و این به معنای عدم اعتبار روایات نیست.
مثلا در همین باب وجوب نفقه، روایاتی داریم که پرسش گر از آیه سوره طلاق که درباره نفقه زن حامله است می پرسد نه از آیه ی مثلا سوره نساء....و همه می دانند این آیه درباره نفقه ایام حمل است....سند روایات هم باید بررسی شود چون دارای ضعف و اشکال هست....از طرفی اگر با قرآن مخالف باشد طبق استدلالی که گذشت طبعا روایات رد می شوند نه قرآن.

سلام و عرض ادب
بزرگوار اگر بقول شما در قرآن به نفقه دادن در حالت عادی پرداخته نشده دلیل واضح است چون در این زمینه جواب بدیهی است و اثبات وجوب نفقه ضروری نیست نه اینکه واجب نباشد. سوالی هم که پیش میاید حقوق زن حامله ان هم نه در شرایط عادی بلکه هنگام طلاق است.
نتیجه گیری شما نادرست است شما حقوق زن حامله طلاق داده شده رو به زوجه ایی که در عقد دائم است نسبت میدهید !! در متن پست هایی که فرستادید دقت کنید بسیار تعجب اور است فردی مانند شما که مشخص است بر بسیاری از احکام تسلط دارد به این نتیجه گیری سخیف دست یابد.

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو میروی به ترکستان است!

بیت المعمور;1024147 نوشت:
به نظر می رسد به یک نقطه مشترک رسیده باشیم
و آن نیازمندی به روایات است زیرا در قرآن به نفقه دادن در ایام عادی نپرداخته است.

لکن اختلاف ما در گام دوم است
زیرا بنده ادعا کردم نه تنها قرآن به نفقه ایام عادی اشاره نکرده بلکه آن را واجب ندانسته است و دلیلش را عرض کردم.
بعلاوه در باب بررسی سند و دلالت روایات باید قرآن را در نظر گرفت. و این به معنای عدم اعتبار روایات نیست.
مثلا در همین باب وجوب نفقه، روایاتی داریم که پرسش گر از آیه سوره طلاق که درباره نفقه زن حامله است می پرسد نه از آیه ی مثلا سوره نساء....و همه می دانند این آیه درباره نفقه ایام حمل است....سند روایات هم باید بررسی شود چون دارای ضعف و اشکال هست....از طرفی اگر با قرآن مخالف باشد طبق استدلالی که گذشت طبعا روایات رد می شوند نه قرآن.

محور اختلاف ما و شما همین چند بند است. در حقیقت شما می خواهید به خاطر آنکه قرآن فقط به نفقه در زمان بارداری و شیردهی اشاره نموده است عدم وجوب نفقه در غیر از بارداری و شیردهی را نتیجه بگیرید در حالی که این منطقی و اصولی نیست. اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند. زمانی روایات کنار گذاشته میشوند که در تعارض با قرآن باشند، نه مفسر و مبیّن قرآن.

روایت های متعدد با سند صحیح وارد شده اند که هیچ کدام ناظر به آیه طلاق نیستند، و از وجوب نفقه به صورت مطلق سخن گفته اند:

امام باقر(علیه السلام): «مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ امْرَأَةٌ فَلَمْ يَكْسُهَا مَا يُوَارِي عَوْرَتَهَا وَ يُطْعِمْهَا مَا يُقِيمُ صُلْبَهَا كَانَ حَقّاً عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا»؛ هر کسی زنی نزد او باشد و آن را نپوشانده و به شایستگی سیر نکند امام حق دارد بین آنها جدایی انداخته و به طلاق ایشان حکم دهد.(وسائل الشیعه، ج21، ص509)

در روایت دیگری از سوال اسحاق بن عمار از امام صادق(علیه السلام) چنین آمده است:

«إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ حَقِّ الْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا قَالَ يُشْبِعُ بَطْنَهَا وَ يَكْسُو جُثَّتَهَا»؛ اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) در مورد حق زن سوال کرد، امام فرمود: شکمش را سیر کرده و بدن او را بپوشاند.(همان، ص510)

باز در روایت دیگری از شهاب بن عبد ربه از امام صادق(ع) چنین آمده است:

«شِهَابِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَقُّ الْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا قَالَ يَسُدُّ جَوْعَتَهَا وَ يَسْتُرُ عَوْرَتَهَا»؛ شهاب می گوید از امام صادق(ع) سوال کردم حق زن بر مرد چیست؟ امام فرمود: گرسنگی اش را رفع کرده و او را بپوشاند. (همان، ج21، ص513)

همه این روایات سندشان صحیح است، البته روایات دیگری هم وجود دارد که به جهت اختصار به همین مقدار بسنده میشود.

شما برای کنار گذاشتن این روایات باید تعارض آنها را با قرآن اثبات کنید، نه اشاره قرآن به یک مصداق خاص از این روایات را! اینکه قرآن می فرماید بر پدران لازم است نفقه مادران را نیکو بدهند چه تعارضی دارد با اینکه نفقه زن به صورت مطلق واجب باشد؟ قرآن در مقام بیان محدوده زمانی شیردهی است طبیعتا به نفقه دهنده هم با تعبیر «مولود له» اشاره می کند، اما هرگز غیر آن را نفی نمی کند، شما هرگز نمیتوانید از اثبات وجوب نفقه در زمان بارداری و شیردهی، وجوب نفقه در سایر حالات را نفی کنید تا حکم به تعارض روایات با این آیه کنید. این همه روایت با سند صحیح را که نمیشود به این سادگی کنار گذاشت!

موضوع قفل شده است