جمع بندی نظام اخلاقی اسلام

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظام اخلاقی اسلام

با سلام و عرض ادب

در نظام اخلاقی اسلام حد نصاب ارزش چیست؟کارهائی که این حد نصاب را نداشته باشند آیا اثر کمالی دارند؟

ممنون از پاسخگوئی

کارشناس بحث : سینا

همانطور که می دانیددر نظام اخلاقي اسلام، نيت وقصد انسان برای انجام دادن یک عمل، در واقع روح و منشأ اساسي ارزش اخلاقي عمل به حساب مي­ آيد. بنابراين کاري را می توان دارای ارزش اخلاقی دانست که از نيت و انگيزة صحيح فاعل سرچشمه گرفته باشد.
وبا توجه به این که نيت تقرّب، بدون ايمان به خدا ممکن نيست پس می توانیم چنین نتیجه گیری کنیم که حدّ نصاب ارزش در نظام اخلاقي اسلام، ايمان است يعني در اين نظام ارزشي، تنها افعالي ارزشمند شمرده مي­شوند که از ايمان به خدا سرچشمه گرفته باشند.چرا که نظام اخلاقي اسلام با نظام عقيدتي آن مربوط است و نمي‌تواند مستقل از آن باشد.


حديث معروف انَّمَا الْاعْمالُ بِالنِّيَّاتِ اشاره به همين امر دارد، چرا که ارزش اعمال بستگى به نيّتها دارد .ملاك ارزش، نيّت است و بسته به اينكه نيّت انسان خدايي باشد يا شيطاني، موجب مي‌ شود يك كار رشد يا سقوط كند.

كاري از نظر اسلام ارزش دارد كه بدون واسطه يا مع‌الواسطه با خداوند رابطه پيدا كند و علت اينكه نيّت، موجب ارزش كار مي‌شود، رابطه با خداست؛ زيرا به‌وسيله نيّت است كه اين رابطه تحقق مي‌ پذيرد

پس هر چه که نيت انجام کار خالصتر باشدآن کار ارزشمندتر است.



اگر در عملي، نيّت نباشد يا نيّت صحيحي نباشد، آن عمل موجب كمالي براي نفس نخواهد بود. ا

ز اين رو، خداوند مي‌ فرمايد:
«وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قَرِينًا؛
و كساني كه اموالشان براي رياكاري و خودنمايي انفاق كنند و ايماني نه به خداوند و نه به روز قيامت نداشته باشند (شيطان با آنان قرين است) و كسي كه شيطان قرين او باشد بد قريني دارد». (نساء، 38)

كساني كه به انگيزه ريا و خودنمايي و نه براي خداوند كاري را انجام مي‌دهند، قرين شيطان هستند.




البته با توجه به انگیزه های گوناگون عمل ، ارزشهای اخلاقی هم مراتب گوناگونی پیدا می کند
حضرت علی علیه السلام می فرماید:«ان قوما عبدواالله رغبة، فتلک عبادة التجار; وان قوما عبدواالله رهبة، فتلک عبادة العبید; و ان قوما عبدواالله شکرا، فتلک عبادة الاحرار»; گروهی خدا را از سر شوق (به پاداش)، عبادت می کنند که این، عبادت تاجران است و گروهی خدا را از سر ترس، عبادت می کنند که این، عبادت غلامان است; گروهی نیز خدا را به دلیل سپاس (بر نعمتهایش)، عبادت می کنند که این، عبادت آزادگان است.

با توجه به روایت بالا می بینیم که انگیزه ها در عبادت متفاوت است البته همه این انگیزه ها در عبادت، پسندیده است و کاری که با هر یک از این انگیزه ها انجام بگیرد دارای ارزش اخلاقی خواهد بود. اما ارزشها با یکدیگر فاصله دارند.




در واقع می توان اینچنین گفت که براي آنکه فعلي داراي ارزش اخلاقي باشد هم حُسن فاعلي لازم است و هم حُسن فعلي. و به عبارت ديگر: آن کار هم بايد با انگيزة وصول به کمال حقيقي انجام شود و هم کاري باشد که بتواند انسان را به مقام قرب الهي برساند. ودر واقع همان مراتب مختلف ارزش های اخلاقی می تواند میزان رسیدن به کمال را برای ما مشخص نماید.با توجه به آنچه گفته شدچنانچه عمل ما در دایره ی ارزش اخلاقی قرار گیرد ما را به کمال خواهد رساند البته با تفاوت در درجات اما چنانچه آن عمل از این دایره بیرون باشد کمالی برای انسان به ارمغان نخواهد آورد.پس در یک کلام اگر عمل انسان با تقوای الهی همراه باشد ارزش اخلاقی دارد.

قرآن مجید، نقش ارزنده تقوا را چنین بازگو می كند:
«... انَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقینَ»
همانا خداوند (اعمال نیك و صالح را) تنها از باتقوایان می پذیرد.

[="Tahoma"][="Black"]

نقل قول:
تقرّب، بدون ايمان به خدا ممکن نيست
اگر ایمان را باور ایمن (از شک) تعریف کنیم این گزاره نادرست است. تقرّب بدون باور به خدا ممکن است. خداناباوران با حرکت به سمت کمال به خدا نزدیک می شوند. حتی اگر اسم خدا را هم نشنیده باشند.

نقل قول:
پس می توانیم چنین نتیجه گیری کنیم که حدّ نصاب ارزش در نظام اخلاقي اسلام، ايمان است يعني در اين نظام ارزشي، تنها افعالي ارزشمند شمرده مي­شوند که از ايمان به خدا سرچشمه گرفته باشند.چرا که نظام اخلاقي اسلام با نظام عقيدتي آن مربوط است و نمي‌تواند مستقل از آن باشد.

خیر نمی توانیم. پیامبر می فرمایند خداوند کافر خوشرو را از مومن بدرو بیشتر دوست دارد. حضرت علی هم می فرمایند اگر امید نبود خوف از عذاب وو امید به پاداش و ... پس باز کسب مکارم اخلاق لازم بود زیرا کلید سعادت اند.

در بقیه مطالب اشکالی ندیدم[/]

armandaneshjoo;262536 نوشت:
نقل تقرّب، بدون ايمان به خدا ممکن نيست اگر ایمان را باور ایمن (از شک) تعریف کنیم این گزاره نادرست است. تقرّب بدون باور به خدا ممکن است. خداناباوران با حرکت به سمت کمال به خدا نزدیک می شوند. حتی اگر اسم خدا را هم نشنیده باشند.


قرار گرفتن خدا ناباوران در مسیر تکامل امری اتفاقی نیست بلکه لازمه ی آن پاسخگویی به فطرت درونیست که خود ازپیش نیازهای ایمان است پس حتی این گروه از انسانها نیز برای تقرب وقرار گرفتن در مسیر کمال نیازمند ایمان ویا پیش زمینه های ایمانند که در این مثال فطرت ازجمله ی پیش زمینه های ایمان می باشد.چرا که رجوع به فطرت از پایه های اساسی خداشناسی معرفی شده است.همانطور که می دانید یکی از مسائل فطری در وجود انسان،خداشناسی و توجه به موجود کامل است
و مهمترین مساله در راه ایمان به خدا آنست که انسان بتواند موانع و پرده هایی که روی فطرت او را پوشانده بردارد.
در اندیشه ی شهید مطهری این مطلب بسیار زیبا بیان شده است ایشان بر این عقیده هستند که بدون اعتقاد به فطرت و وجود یک سلسله ارزش های متعالی در انسان، تکامل انسان هیچ مبنای منطقی و معقولی نخواهد یافت.

armandaneshjoo;262536 نوشت:
پس می توانیم چنین نتیجه گیری کنیم که حدّ نصاب ارزش در نظام اخلاقي اسلام، ايمان است يعني در اين نظام ارزشي، تنها افعالي ارزشمند شمرده مي­شوند که از ايمان به خدا سرچشمه گرفته باشند.چرا که نظام اخلاقي اسلام با نظام عقيدتي آن مربوط است و نمي‌تواند مستقل از آن باشد. خیر نمی توانیم. پیامبر می فرمایند خداوند کافر خوشرو را از مومن بدرو بیشتر دوست دارد. حضرت علی هم می فرمایند اگر امید نبود خوف از عذاب وو امید به پاداش و ... پس باز کسب مکارم اخلاق لازم بود زیرا کلید سعادت اند.

آنچه که در احادیثی به این شکل مشاهده می کنیم به این معنا نیست که معصوم علیهم السلام مومن وکافر را روبروی هم قرار داده باشند ومقایسه ای بین اعتقاد این دو گروه داشته باشند بلکه هدف، توجه دادن ودستور به فضیلت اخلاقی ویا دور شدن از رذیله ی اخلاقی خاصی بوده آن هم به دلیل اهمیت فوق العاده ی آن خصوصیت اخلاقی.
پس عقیده ی کافر با مومن مورد ملاحظه قرار نگرفته بلکه صرفا توجه به خصوصیت اخلاقیشان شده.
ومنظور این نیست که کافرخوشرو از مومن ترشرو بهتر است وتمام خصوصیاتش از او با لاتر است بلکه کافر صرفا به خاطر داشتن این خصوصیت در این زمینه از مومن بد اخلاق بهتر معرفی شده گاه به دلیل اهمیت موضوع اغراق در حدیث وجود دارد برای تنبه .


قال على عليه السلام:

«يا كُمَيْلُ! لَيْسَ الشَّأْنُ انْ تُصَلِّيَ وَ تَصُومَ وَ تَتَصَدَّقَ، الشَّأْنُ انْ تَكُونَ الصَّلاةُ بِقَلْبٍ نَقِيٍّ وَ عَمَلٍ عِنْدَ اللَّهِ مَرضِيٍّ، وَ خُشُوعٍ سَوِيٍّ»؛

«اى كميل! مهمّ اين نيست كه نماز بخوانى و روزه بگيرى و در راه خدا انفاق كنى، مهمّ اين است كه در نماز (و ساير اعمال) با قلبى پاك و به طور شايسته در پيشگاه خدا قرارگيرى، و عملت آميخته با خشوع بوده باشد»



جنبه ‏هاى واقعى اعمال و چگونگى و كيفيّت عمل است كه ارزش واقعى آن را تعيين مى‏ كند، نه ظاهر و مقدار آن‏.
.

«ايمان» و «عمل صالح» از جمله امورى است كه نظام ارزشى اسلام را تشكيل مى ‏دهد؛ چرا كه اين امور چيزهايى است كه انسان را به خداوند نزديك مى‏ كند.
خداوند در قرآن در سوره بینه می فرماید:

« انّ الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البريّه »



« کساني که ايمان آوردند و کارهاي شايسته انجام دادند، بهترين مخلوقاتند. »


نظام ارزشى اسلام را «ايمان» و «عمل صالح» و «احساس مسؤوليّت» بيان می ‏كند و بهترين مخلوقات را هم بر همين مقياس معرّفى مى ‏نمايد.

در آيه 13 سوره حجرات نیز، تقوا به عنوان يكى از محورهاى نظام ارزشى اسلام معرّفى شده است. خداوند در اين آيه شريفه مى‏ فرمايد:
يا أَيُّهَا الناسُ إِنا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَانْثى‏ وَجَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَقَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ

اى مردم! ما شما را از يك مردم و زن آفريديم و شما را تيره ‏ها و قبيله ‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست) گرامى ‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!


[=microsoft sans serif]



[=microsoft sans serif]


موضوع قفل شده است