جمع بندی نحوه ارتباط شیعیان با امام حسن عسکری(ع)

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نحوه ارتباط شیعیان با امام حسن عسکری(ع)
در زمان امامت امام حسن عسکری با وجود فشار و کنترل شدید عباسیان بر زندگی امام حسن، ایشان به چه نحوی با شیعیان ارتباط برقرار میکردند زیرا عباسیان به هیچ کس اجازه ورود به بیت امام را نمی دادند و ایشان را در محاصره خانگی قرار داده بودند و ایشان در هفته دو روز باید به دارالخلافه حضور پیدا می کردند از طرفی در کتاب های تاریخی گفته شده وکلای امام و شیعیان با ایشان ملاقات حضوری داشته اند که این ها با هم تناقض دارد؟ حقیقتا میخواهم بدانم برقراری این ارتباط حضوری به چه نحو بوده است؟ برای امر مهمی به پاسخ دقیق و منبع معتبر نیاز ضروری دارم. برای مثال: بارها حضور عثمان بن سعید به بیت امام ویا در جلسه ای حضور چهل تن از اصحاب و شیعیان امام که عثمان نیز جز آنان بوده و در این جلسه امام زمان به شیعیان معرفی میگردد، و... آیا واقعا این جلسات و ملاقات حضوری با وجود جو تاریک و خفقان و محدودیت که توسط عباسیان بر امام لحاظ گردیده اتفاق افتاده است؟چگونه؟
با نام و یاد دوست           کارشناس بحث: استاد ممسوس
با سلام و احترام عرض تسلیت رحلت امام خمینی و شهدای 15 خرداد یکی از دورانهای خفقان بار و سخت اهل بیت، عصر امام حسن عسکری علیه السلام در شهر سامرا بود. در زمانی که امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا فرا خوانده شد، امام حسن عسکری پدر را در این سفر اجباری همراهی میکرد در حالی که بیش از 4 سال نداشت.(1) از این رو اکثر عمر شریف خود را در سامرا گذراند و در همین شهر به شهادت رسید.   اگر چه در برخی از منابع سخن از حضور امام حسن عسکری علیه السلام در ایام حج در مکه وجود داد اما مشهور است تنها امامی که حج به جا نیاورد امام حسن عسکری علیه السلام است.(2)   پی نوشت: 1.مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، دار الاضواء، ۱۴۰۹ق، بیروت، ص 259 2.شیخ صدوق‏، محمد بن علی، عيون أخبار الرضا عليه السلام‏، نشر جهان‏، ۱۳۷۸ق، تهران، ج 2 ص 135؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، نشر بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق، تبریز، ج 3 ص 198    
  دوره خفقان بار امام حسن عسکری علیه السلام در شهر سامرا همزمان بود با خلافت سه خلیفه معتز، مهتدی و معنمد عباسی پس از شهادت امام هادی علیه السلام به مدت یک سال امام حسن عسکری علیه السلام از آزادی نسبی برخوردار بود در این مور گزارشهایی نقل شده که شیعیان با ان حضرت ملاقات داشتند اما طولی نکشید که این رویه تغییر یافت و معتز به علت بد گمانی به امام حسن عسکری علیه السلام ایشان را به مدت یک سال زندانی نمود. پس از مرگ معتز امام از زندان آزاد شد و معتمد عباسی روی کار امد. در این دوره باز امام به فعالیتهای خود در زمینه مسائل اجتماعی و مالی شیعیان ادامه داد. حکومت بنی عباس با احساس خطر از عملکرد امام حسن عسکری علیه السلام دوباره امام زندانی شد و پس از یک ماه در خانه حسن بن سهل در شهر واسط عراق محبوس شد. در این مدت حضرت تحت نظارت و کنترل بیشتری قرار داشت.(1)   پی نوشت: 1. مسعودی، اثبات الوصیه، ص 268-269      
ارتباط امام حسن عسکری علیه السلام با شیعیان در سامرا رفت و امد امام و عملکرد ایشان تحت کنترل شدید حکومت بنی عباس بود انان رفت و امدها را زیر نظر داشتند و سعی میکردند از ارتباط حضرت با مردم بکاهند. انان حضرت را مجبور کرده بودند که در هفته روزهای دوشنبه و پنج شنبه خود را به دارالاماره معرفی نماید. شیعیان که از عبور حضرت اطلاع داشتند خود را به مسیره راه حضرت رسانده و با ایشان ملاقات میکردند طبعا این ملاقاتها سری و مخفیانه بوده البته در برخی از روزها حضرت از طریق نامه انان را از سلام و صحبت کردن و حتی اشاره در مسیره راه بر حذر میکرد تا جان آنان حفظ شود . زیرا حکومت بنی عباس از این طریق شیعیان را شناسایی کرده و انان را دستگیر مینمود.(1)     پی نوشت:   1.قطب الدین راوندی، سعید بن عبد الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج 1 ص 439
علی بن جعفر حلبی نقل کرده: در یکی از روزها که قرار بود امام به‌ دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی نوشته ای بدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.(1) اگر چه شهر سامرا اغلب از اهل سنت تشکیل میشد اما در همین شهر سنی نشین شیعیان حضور داشتند و یا اینکه برخی از شیعیان از شهر های دیگر حتی از ایران برای دیدن حضرت و پرداخت وجوهات شرعی به این شهر سفر میکردند اما این ملاقاتها و سفرها در قالب تقیه و غیر علنی بوده است. با این حال امام به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات شرعی اهتمام خاصی داشت.(3)   پی نوشت: 1. قطب الدین راوندی، سعید بن عبد الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج 1 ص 439 2.کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش، ص 560    ادامه دارد
با عرض سلام و احترام با اینکه امام حسن عسکری (علیه السلام) تحت اشراف کامل اطلاعاتی قرار داشت اما با این حال فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی آن حضرت با زیرکی و ظرافت خاصی ادامه داشت. او شاگردانی را تربیت کرده بود که کمک شایانی به نشر معارف اسلامی، شیعی و رفع شبهات شبهه افکنان و پاسخگویی به پرسشگران انجام دادند. شیخ طوسی تعداد این سربازان فرهنگی و فکری امام حسن عسکری (علیه السلام) که در مکتب آن امام به بهترین وجه تربیت یافته بودند را بالغ بر ۱۰۰ نفر ذکر کرده است.(۱) افراد شاخص و برجسته علمی که افتخار شاگردی آن حضرت را به دست اورده بودند و از خرمن دانش او بهره جسته بودند عبارتند از: احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، عبدالله بن جعفر حمیری، ابو عمر و عثمان بن سعید عمری، ... . پی نوشت: 1. شیخ طوسی، رجال، المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۱، نجف، ص۴۲۷
شیوه ارتباط با امام حسن عسکری علیه السلام توسط عثمان بن سعید عمری امام حسن عسکری (علیه السلام) علیرغم تمام محدودیت‌های دستگاه عباسی و کنترل‌های امنیتی که آن‌ها بر زندگی امام اعمال می‌کردند، یک مجموعه فعالیت‌های سری و سیاسی را رهبری می‌کردند. ولی با این وجود به خاطر رعایت اصول حفاظت و اطلاعات از ناحیه امام، این فعالیت سری هیچ گاه برای دستگاه خلافت آشکار نشد. چرا که در صورت آشکار شدن این موضوع علاوه بر ممانعت با حضرت با شدیدترین رفتارها برخورد می‌کردند. یکی از موارد ویژه ارتباط گیری شیعیان با امام حسن عسکری علیه السلام در قالب روغن فروش، توسط وکیل برجسته حضرت به نام عثمان بن سعید عمری است. وی مسئولیت‌های وکالت و نیابت از جانب امام را مخفی می‌کرد تا امام از گزند حکومت محفوظ بماند. وی در پوشش روغن فروش در حالی که وجوهات و نامه های مردم را در داخل ظرف روغن جاساز کرده بود به درب خانه حضرت آمده و آن را تحویل میداد. وی با همین شیوه نامه های حضرت را به شیعیان میرساند. از این رو لقب او را «سمّان» و «زَیّات» نیز گفته‌اند (1) پی نوشت: 1.طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ق، ص 354
نامه ها درون چوب در اثر مراقبتی که نسبت به امام حسن عسکری(ع) وجود داشت، شیعیان برای دیدن او مشکل داشتند و از راه‌های گوناگون تلاش می‌کردند؛ برای نمونه هنگامی که خلیفه برای دیدن والی بصره می‌رفت و امام عسکری(ع) را نیز همراه خویش می‌برد، اصحاب امام در طول راه خود را برای دیدن وی آماده می‌کردند. «داود بن اسود»، خدمتگزار امام که مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمام خانه حضرت عسکری علیه السلام بود، می گوید: «این چوب را بگیر و نزد «عثمان بن سعید» ببر و به او بده». من چوب را گرفته، روانه شدم. در راه به یک نفر سقّا برخوردم. قاطر او، راه مرا بست. سقا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم وبه قاطر زدم. چوب شکست و من وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه ای افتاد که در داخل چوب بود؛ به سرعت چوب را زیر بغل گرفته، برگشتم.
 وقتی به در خانه امام رسیدم، «عیسی»، خدمت گزار امام کنار در به استقبالم آمد و گفت: «آقا و سرورت می گوید که چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟»، گفتم: «نمی دانستم داخل چوب چیست»، امام علیه السلام فرمود: «چرا کاری می کنی که مجبور به عذر خواهی شوی؟ مبادا بعد از این چنین کاری کنی، اگر شنیدی کسی به ما ناسزا هم می گوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما، در شهر و دیار بدی به سر می بریم؛ تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما می رسد». این قضیه نشان می دهد که امام، اسناد، نامه ها و نوشته هایی را که سرّی بوده، در میان چوب، جاسازی می کرد و برای «عثمان بن سعید» که شخص بسیار مورد اعتماد و رازداری بوده، می‌فرستاد و این کار را به عهده مأمور حمام که کارش هیزم آوردن و چوب شکستن و... بود و معمولاً سؤ ظن کسی را جلب نمی‌کرد، واگذار کرده بود.(1)   پی نوشت: 1.ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، علامه، 1379ق، قم، ج 4 ص 427  
نامه نگاری امام یکی دیگر از شیوه های ارتباط گیری امام با شیعیان، نامه نگاری توسط آن حضرت بود. در این باره میتوان به نامه های ایشان به علی بن حسین بن بابویه(1) و مردم قم و آوه اشاره کرد.(2) شیخ صدوق بر این باور است که امام قبل از شهادت خود نامه های متعددی را برای مردم مدینه به دست مبارک خویش نوشت. (3) شیعیان هم متقابلا در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه می‌نوشتند و پاسخ آن را دریافت می‌کردند. همچنین باید از عقید، خادم خاص امام، یاد کرد که امام او را از کودکی بزرگ کرده و حامل بسیاری از نامه‌های ایشان به شیعیان بود.(4) و فردی با کنیه غریب ابوالادیان که خادم حضرت بوده و ارسال تعدادی از نامه‌ها را به عهده داشته است.(5) پی نوشت: 1. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، نجف، بی نا، 1376ق. ج 3 ص 527 2. همان ج 3 ص 526 3. صدوق، کمال الدین، و تمام النعمه، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، بی‌نا، 1390ق، ج2، ص 474 4.شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، تهران،‌ مکتبه النینوا، 1398ق. ص 272 5. شیخ صدوق، همان 475
در پستهای گذشته به شیوه ارتباط امام با شیعیان و چگونگی ان اشاره شد و مواردی از این دست بیان گردید. یکی از وظایف خطیر امام حسن عسکری این بود که جامعه شیعی را برای غیبت حضرت ولی عصر آماده نماید از این رو در اواخر عمر شریف خود کمتر خود را به مردم نشان میداد و بیشتر امور به دست نواب و وکلای حضرت اداره میشد و مردم کمتر امام را ملاقات میکردند تا زمینه غیبت حضرت ولی عصر برای مردم فراهم گردد. گزارشهایی وجود دارد که باز حاکی از ارتباط امام با برخی از شیعیان خاص بوده و در منابع هم ذکر شده است. امام حسن عسکری علیه السلام در این جلسات یا ملاقاتها، فرزند خویش حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را به شیعیان خاص خود نشان میداد و حجت را بر انها تمام میکرد. البته واضح است که جو خفقان بار سامرا برای شیعیان بسیار سخت و سنگین بوده است و امام با رعایت تمام تدابیر امنیتی فرزندش را به دیگران نشان میداد تا افرادی باشند که بر وجود حضرت مهدی شهادت دهند و شیعیان دیگر غیبت را باور کنند.
خوشبختانه گزارشات متعددی وجود دارد که این جلسات و ملاقاتها بین امام و برخی از خواص رخ داده است. و در این جلسات خواص شیعه حضرت مهدی را در سنین کودکی زیارت کردند و به این توفیق نائل شدند. شیخ مفید در گزارشی اسامی انها را این گونه مطرح کرده است: محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر ابوعلی بن مطهر، عمرو اهوازی و ابونصر طریف، خادم خانه امام یازدهم(علیه السلام)(1) در گزارش دیگری امده است که محمد بن عثمان عمری به همراه چهل نفر از خواص شیعه در محضر امام حسن عسکری علیه السلام بودند که ایشان فرزند خود حضرت مهدی ارواحنا فداه را به انان نشان داد و فرمود: «هذا إمامکم من بعدی و خلیفتی علیکم، أطیعوه و لاتتفرقوا من بعدی فی أدیانکم لتهلکوا، أما انکم لاترونه بعد یومکم هذا»(2)     پی نوشت: 1. شیخ مفید، الارشاد، کنگره شیخ مفید، 1413ق، قم، ج 2 ص 351-354 2. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه،  اسلامیه، 1395ق، تهران، ج 2 ص 435
شیخ طوسی هم در الغیبه روایتی همانند روایت قبل بیان کرده است که افرادی از قبیل: محمد بن معاویه،علی بن بلال، احمد بن هلال، حسن بن ایوب بن نوح حضرت مهدی علیه السلام را در دوران کودکی مشاهده نمودند.(1) مرحوم کلینی هم به نقل از ضوء بن علی عِجْلی روایتی را بیان کرده است که مردی از اهالی فارس گفت: به منظور خدمت در منزل حضرت عسکری(علیه السلام) به سامرا رفتم و امام(علیه السلام) مرا مسئول خرید خانه کرد. روزی امام عسکری(علیه السلام) فرزند خود را (که در حدود دو سال داشت) به من نشان داد و فرمود: «هذا صاحبکم». ضوء بن علی عجلی اضافه می‌کند که آن مرد اهل فارس گفت پس از آن تا زمان رحلت امام حسن عسکری(علیه السلام)، دیگر آن کودک را ندیده است.(2) پی نوشت: شیخ طوسی، الغیبه، دارالمعارف الاسلامیه، 1411ق، قم، ص 357 کلینی، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، 1407ق، تهران، ج 1 ص 329
شیخ مفید در کتاب الفصول العشره فی الغیبه نقل میکند: اشخاصی از خاندانهای مختلف مانند بنی الرحبا از نصیبین و بنی سعید و بنی مهزیار از اهواز و بنی الرکولی از کوفه و همچنین خاندان نوبختی از بغداد و گروهی از اهالی شهر های قزوین، قم و مناطق جبالی ایران در زمان حیات شریف امام حسن عسکری علیه السلام موفق به دیدار حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف  شدند.(1) نمونه بارز آن احمد بن اسحاق اشعری قمی است که وکیل امام حسن عسکری علیه السلام در قم بود مردم قم از او سوال نمودند که ایا حضرت مهدی علیه السلام وجود دارد؟ او برای اینکه اطلاعات بیشتری کسب کند و جانشین حضرت را با چشم خود ببیند، به سامرا رفت و به محضر ایشان رسید. قبل از اینکه او سخنی بگوید، امام عسکری فرمود: احمد بن اسحاق! خداوند متعال از اوّل خلقت آدم تا امروز زمین را خالی از حجت قرار نداده است و تا قیامت هم خالی نخواهد گذاشت. پی نوشت: 1. شیخ مفید، الفصول العشره فی الغیبه، دارالمفید، 1413ق، قم، ص 80
احمد پرسید: حجت خدا بعد از شما کیست؟ حضرت به درون خانه رفت و لحظه‌ای بعد درحالی که کودکی سه ساله را در آغوش گرفته بود، بیرون آمد و فرمود: اگر نزد خدا و حجت‌های او مقامی والانداشتی، فرزندم را به تو نشان نمی‌دادم. این کودک هم‌نام و هم‌کنیه رسول خدا(ص) است و همین کودک است که زمین را بعد از آن‌که از ظلم پر شده، پر از عدل خواهد کرد.(1) پیش از این دیدار، امام عسکری در نامه‌ای به احمد بن اسحاق، تولد حضرت مهدی را به او خبر داده بود.(2) بنابراین طبق گزارشهایی که بیان گردید با توجه به اینکه دوران امام حسن عسکری علیه السلام دوران سخت و طاقت فرسایی برای امام و شیعیان بوده است و تمام رفتار آن حضرت رصد و کنترل می شد باز میبینیم امام با برخی از شیعیان خاص خود ملاقات دارد و یا به شیعیان نامه مینویسد و یا اینکه فرزند خویش را به آنان نشان میدهد. و این گزارشها حاکی از ارتباط سری و مخفیانه حضرت با شیعیان است. پی نوشت: 1. شیخ صدوق، کمال الدین، تصحیح علی اکبر غفاری، مؤسسه النشر الاسلامی بی تا، قم، ج 2 ص384 2. همان ج 2 ص 434   
جمع بندی پرسش: با توجه به اوضاع خفقان بار در عصر امام حسن عسکری (علیه السلام) شیعیان چگونه با ایشان ارتباط برقرار میکردند؟ چگونه حضرت سازمان وکالت را اداره مینمود؟ چگونه در جلسات خصوصی و حضوری، شیعیان حضرت مهدی (علیه السلام) را در سنین کودکی زیارت میکردند؟ پاسخ: دوره خفقان بار عصر امام حسن عسکری (علیه السلام) در شهر "سامرا" همزمان بود با خلافت سه خلیفه "معتز"، "مهتدی" و "معتمد" عباسی پس از شهادت امام هادی (علیه السلام) به مدت یک سال امام حسن عسکری (علیه السلام) از آزادی نسبی برخوردار بود در این مورد گزارشهایی نقل شده که شیعیان با آن حضرت ملاقات داشتند اما طولی نکشید که این رویه تغییر یافت و "معتز" به علت بد گمانی به امام حسن عسکری (علیه السلام) ایشان را به مدت یک سال زندانی نمود. پس از مرگ "معتز"، امام از زندان آزاد شد و "معتمد" عباسی روی کار آمد. در این دوره باز امام به فعالیتهای خود در زمینه مسائل اجتماعی و مالی شیعیان ادامه داد. حکومت بنی عباس با احساس خطر از عملکرد امام حسن عسکری (علیه السلام) ایشان را در خانه "حسن بن سهل" در شهر "واسط" "عراق" محبوس نمود. در این مدت حضرت تحت نظارت و کنترل بیشتری قرار داشت.(1) ارتباط امام حسن عسکری (علیه السلام) با شیعیان در "سامرا" رفت و آمد امام و عملکرد ایشان تحت کنترل شدید حکومت بنی عباس بود آنان رفت و آمدها را زیر نظر داشتند و سعی میکردند از ارتباط حضرت با مردم بکاهند. آنان حضرت را مجبور کرده بودند که در هفته روزهای "دوشنبه" و "پنج شنبه" خود را به "دارالاماره" معرفی نماید. شیعیان که از عبور حضرت اطلاع داشتند خود را به مسیر راه حضرت رسانده و با ایشان ملاقات میکردند طبعا این ملاقاتها سری و مخفیانه بوده البته در برخی از روزها حضرت از طریق نامه آنان را از سلام و صحبت کردن و حتی اشاره در مسیر راه بر حذر میکرد تا جان آنان حفظ شود. زیرا حکومت بنی عباس از این طریق شیعیان را شناسایی کرده و آنان را دستگیر مینمود.(2)   اگر چه شهر "سامرا" اغلب از اهل سنت تشکیل میشد اما در همین شهر سنی نشین شیعیان حضور داشتند و یا اینکه برخی از شیعیان از شهرهای دیگر حتی از "ایران" برای دیدن حضرت و پرداخت وجوهات شرعی به این شهر سفر میکردند اما این ملاقاتها و سفرها در قالب تقیه و غیر علنی بوده است. با این حال امام به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات شرعی اهتمام خاصی داشت.(3) با اینکه امام حسن عسکری (علیه السلام) تحت اشراف کامل اطلاعاتی قرار داشت اما با این حال فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی آن حضرت با زیرکی و ظرافت خاصی ادامه داشت. او شاگردانی را تربیت کرده بود که کمک شایانی به نشر معارف اسلامی، شیعی و رفع شبهات شبهه افکنان و پاسخگویی به پرسشگران انجام دادند شیوه ارتباط با امام حسن عسکری (علیه السلام) نامه ها درون ظرف روغن امام حسن عسکری (علیه السلام) علیرغم تمام محدودیت‌های دستگاه عباسی و کنترل‌های امنیتی که آن‌ها بر زندگی امام اعمال می‌کردند، یک مجموعه فعالیت‌های سری و سیاسی را رهبری می‌کردند. ولی با این وجود به خاطر رعایت اصول حفاظتی از ناحیه امام، این فعالیت سری هیچ گاه برای دستگاه خلافت آشکار نشد. چرا که در صورت آشکار شدن این موضوع علاوه بر ممانعت با حضرت با شدیدترین رفتارها برخورد می‌کردند. یکی از موارد ویژه ارتباط گیری شیعیان با امام حسن عسکری (علیه السلام) در قالب روغن فروش، توسط وکیل برجسته حضرت به نام "عثمان بن سعید عمری" است. وی مسئولیت‌های وکالت و نیابت از جانب امام را مخفی می‌کرد تا امام از گزند حکومت محفوظ بماند. وی در پوشش روغن فروش در حالی که وجوهات و نامه های مردم را در داخل ظرف روغن جاساز کرده بود به درب خانه حضرت آمده و آن را تحویل میداد. وی با همین شیوه نامه های حضرت را به شیعیان میرساند. از این رو لقب او را «سمّان» و «زَیّات» نیز گفته‌اند (4) نامه ها درون چوب "داود بن اسود"، خدمتگزار امام که مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمام خانه حضرت عسکری (علیه السلام) بود، می گوید امام به من فرمود: «این چوب را بگیر و نزد "عثمان بن سعید" ببر و به او بده.» من چوب را گرفته، روانه شدم در راه به یک نفر سقّا برخوردم قاطر او راه مرا بست سقا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم و به قاطر زدم. چوب شکست و من وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه ای افتاد که در داخل چوب بود؛ به سرعت چوب را زیر بغل گرفته برگشتم. وقتی به در خانه امام رسیدم، "عیسی" خدمت گزار امام کنار در به استقبالم آمد و گفت: «آقا و سرورت می گوید که چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟»، گفتم: «نمی دانستم داخل چوب چیست»، امام (علیه السلام) فرمود: «چرا کاری می کنی که مجبور به عذر خواهی شوی؟ مبادا بعد از این چنین کاری کنی، اگر شنیدی کسی به ما ناسزا هم می گوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما در شهر و دیار بدی به سر می بریم؛ تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما می رسد.» این قضیه نشان می دهد که امام، اسناد، نامه ها و نوشته هایی را که سرّی بوده، در میان چوب، جاسازی می کرد و برای "عثمان بن سعید" که شخص بسیار مورد اعتماد و رازداری بوده، می‌فرستاد و این کار را به عهده مأمور حمام که کارش هیزم آوردن و چوب شکستن و... بود و معمولاً سؤ ظن کسی را جلب نمی‌کرد، واگذار کرده بود.(5)  نامه نگاری امام یکی دیگر از شیوه های ارتباط گیری امام با شیعیان، نامه نگاری توسط آن حضرت بود. در این باره میتوان به نامه های ایشان به "علی بن حسین بن بابویه"(6) و مردم "قم" و "آوه" اشاره کرد.(7) شیخ "صدوق" بر این باور است که امام قبل از شهادت خود نامه های متعددی را برای مردم "مدینه" به دست مبارک خویش نوشت. (8) شیعیان هم متقابلا در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه می‌نوشتند و پاسخ آن را دریافت می‌کردند. همچنین باید از "عقید"، خادم خاص امام، یاد کرد که امام او را از کودکی بزرگ کرده و حامل بسیاری از نامه‌های ایشان به شیعیان بود.(9) همچنین فردی با کنیه غریب "ابوالادیان" که خادم حضرت بوده و ارسال تعدادی از نامه‌ها را به عهده داشته است.(10) خوشبختانه گزارشات متعددی وجود دارد که جلسات و ملاقاتها بین امام و برخی از خواص رخ داده است. در این جلسات خواص شیعه، حضرت مهدی (علیه السلام) را در سنین کودکی زیارت کردند و به این توفیق نائل شدند. شیخ "مفید" در گزارشی اسامی آنها را این گونه مطرح کرده است: "محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر" ابوعلی بن مطهر"، "عمرو اهوازی" و "ابونصر طریف"، خادم خانه امام یازدهم(علیه السلام)(11) شیخ "مفید" در کتاب "الفصول العشره فی الغیبه" نقل میکند: «اشخاصی از خاندانهای مختلف مانند "بنی الرحبا" از "نصیبین" و "بنی سعید" و "بنی مهزیار" از "اهواز" و "بنی الرکولی" از "کوفه" و همچنین خاندان "نوبختی" از "بغداد" و گروهی از اهالی شهر های "قزوین"، "قم" و مناطق جبالی "ایران" در زمان حیات شریف امام حسن عسکری (علیه السلام) موفق به دیدار حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدند.(12) بنابراین طبق گزارشهایی که بیان گردید با توجه به اینکه دوران امام حسن عسکری (علیه السلام) دوران سخت و طاقت فرسایی برای امام و شیعیان بوده است و تمام رفتار آن حضرت رصد و کنترل می شد، باز می بینیم امام با برخی از شیعیان خاص خود ملاقات دارد و یا به شیعیان نامه مینویسد و یا اینکه فرزند خویش را به آنان نشان میدهد. این گزارشها حاکی از ارتباط سری و مخفیانه حضرت با شیعیان است. پی نوشت: 1. مسعودی، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، دار الاضواء، 1409ق، بیروت، ص 268-269   2. قطب الدین راوندی، سعید بن عبد الله، الخرائج و الجرائح، مؤسسه امام مهدی(عج)، 1409ق، قم، ج 1 ص 439 3. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، دانشگاه مشهد،1348ش، مشهد، ص 560   4. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1411ق، قم، ص 354 5.ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، علامه، 1379ق، قم، ج 4 ص 427   6. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، بی نا، 1376ق، نجف، ج 3 ص 527 7. همان 8. صدوق، کمال الدین، و تمام النعمه، به کوشش علی اکبر غفاری، بی‌نا، 1390ق،تهران، ج2، ص 474 9.شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، مکتبه النینوا، 1398ق، تهران، ص 272 10. شیخ صدوق، همان 11. شیخ مفید، الارشاد، کنگره شیخ مفید، 1413ق، قم، ج 2 ص 351-354 12. شیخ مفید، الفصول العشره فی الغیبه، دارالمفید، 1413ق، قم، ص 80    
موضوع قفل شده است