نا امیدی (نه می تونم به گذشته برگردم و نه کاری از دستم بر میاد برای الان و آینده ام)

تب‌های اولیه

55 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ادامه....
احداث چندین مسجد در روستاها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که به شهر خواجه بازگشتم، به‌طور میانگین، هرساله یک مسجد در روستاهای آذربایجان شرقی تأسیس کردیم، در طول مدت طلبگی‌ام، تاکنون هم یک ریال شهریه از هیچ یک از مراجع عظام دریافت نکردم، مقیدم هر سال نیز خمس اموالم را پرداخت ‌کنم. در این مورد بد نیست خاطره‌ای را نقل کنم، یکی از سال ها پدرم نتوانست خمس محصولات باغ را بدهد، این مسئله باعث شد تا سال بعد، سرما تمامی محصولات‌مان را از بین ببرد. طلبه‌های امروزی از امکانات بسیاری برای تحصیل برخوردار هستند، اما تحصیل در حوزه علمیه پیش از انقلاب اسلامی و سال های بعد از آن، به سختی صورت می گرفت، حتی برخی ایام بویژه در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی نانی برای خوردن پیدا نمی کردیم. شرکت در مبارزات انقلابی در ایام پیروزی انقلاب اسلامی، سربازان رژیم شاهنشاهی به مدرسه حجتیه حمله کرده و طلاب را به گلوله بستند. در یکی از روزها ساواکی ها وارد حجره ما شدند، چهار نفر بودیم که ما را روبه دیوار کردند، وقتی در برابر آنها مقاومت کردم یکی از ساواک، یقه ام را گرفت و به سمت پنجره ای که با نرده محافظ شده بود پرتاب کرد، بطوری که اگر نرده نبود به سمت حیاط مدرسه پرتاب می شدم. روز بعد، ساواک مجدد به حجره ما آمدند و یکی از هم حجره ای های ما را دستگیر کردند که تا 55 روز خبری از او نداشتیم، حتی تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از نحوه شکنجه و محل نگهداری اش چیزی نمی گفت. حضور در مناطق جنگی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در ایام هشت سال دفاع مقدس، تغذیه و کمک های مردمی را جمع آوری کرده و به دست رزمندگان اسلام در منطقه فکه می‌رساندم. در آن ایام همزمان با ایام فاطمیه‌(س) نیز چند سخنرانی نیز در شهرهای اندیمشک و فکه و اهواز و آبادان انجام دادم. حضور تبلیغی در مناطق زلزله زده بر اساس رسالت تبلیغی خود، سال گذشته بعد از وقوع زلزله در مناطق هریس و ورزقان در محل حادثه حضور پیدا کردم تا در کنار مردم باشم. و برایشان روحیه دهم در مدتی که مشغول فعالیت تبلیغی در مناطق زلزله زده بودیم به علت بیماری دیابت، میزان قندخونم بسیار افزایش پیدا کرده بود اما با این حال دست از تبلیغ دین و کمک به آسیب‌دیدگان برنداشتم. تفاوت طلبه های دیروزی و امروزی امروزه در مدارس علمیه امکانات رفاهی و علمی برای طلبه‌ها بسیار خوب است، علاوه بر آن، طلبه‌ها از شهریه های مناسب نیز برخوردار هستند، تغذیه و خورد و خوراک شان آماده و محیاست در صورتی که در زمان ما چنین نبود. در زمان تحصیل ما در حوزه علمیه امکانات نبود اما درس و تحصیل و مباحثه در سطح خوبی بود. طلبه های گذشته معتقد به بیان احکام بودند و به آن اهمیت می دهند تا مردم را ارشاد کنند، اما امروز بیشتر طلبه ها با هدف وارد شدن به امور اداری تحصیل می کنند. سال گذشته در زلزله هریس و ورزقان با حضور در روستاهای زلزله زده، نماز میت را اقامه می کردم، پدر استاد اعتمادی از اساتید حوزه علمیه، در یکی از روستاها مساله ای را به اشتباه بیان کرده و به شهر بازگشته بود، بعد که متوجه اشتباه می‌شود با پای پیاه و مرکب، مجدد به آن روستا برگشته و صورت درست مساله را برای مردم بیان کرده بود.

منبع : حوزه نیوز

روایت یک روحانی که بعد از منبر چوپانی می کند

درمنطقه علاوه برکارتبلیغاتی که عمدتاً خواندن روضه و مداحی است، کشاورزی و دامداری وگوسفند چرانی هم می کنم. وانت دوکابینه دارم. هم مسافرکشی می کنم. البته به مردم گفته ام هروقت بالباس روحانی ( عبا و عمامه ) رانندگی می کنم از شما کرایه نمی گیرم...
حجت الاسلام ناصرجمالی یکی ازروحانیون جوان روستای چهارمحل منطقه عمارلو درشهرستان رودبارگیلان است که پس ازانجام فرایض روضه خوانی ومداحی، بالباس کار به دامداری وکشاورزی نیزمشغول مشغول است.

به گزارش شمال نیوز، درسفری به روستای چهارمحل عمارلو دراستان گیلان، دردیدار بااین روحانی جوان به گفتگو نشستیم.
حجت الاسلام شیخ ناصر جمالی درخصوص کارومنبر گفت: من علاوه برمطالعه کتاب وپیگیری درس های علمی وحوزوی درمراسم های مذهبی ودیگرمجالسی که درروستاهای منطقه برگزارمی شود شرکت می کنم. بعد از آن بیکارنمی مانم وبه کارکشاورزی ودامداری مشغول می شوم.
شیخ جمالی درادامه با اشاره به ادامه تحصیل درحوزه مهدویه رشت افزود: ازکودکی ملایی رادوست داشتم. این بود که ازسال سوم راهنمایی درسال 1371 وارد حوزه مهدویه رشت شدم. باعلاقه درس هایم راخوب یاد می گرفتم. درساعت های بیکاری نیزبنایی می کردم. زمانی هم که ازرشت به عمارلو آمدم علاوه برروضه خوانی به کارکشاورزی، دامداری وحتی بنایی مشغولم.
جمالی گفت: منطقه عمارلو یک منطقه کوهستانی است، باتوجه به روستاهای اطراف، مردمی مهربان وسختکوشی دارد که اکثرشان به دامدار وکشاورزی مشغولند. نیازهست که دولت توجه بیشتری نسبت به این منطقه ومردم محروم آن داشته باشد.
جمالی درمورد فعالیت خودگفت: اکثراً برای منبر به روستاهای منطقه دعوت می شوم. باوانت مزدای دوکابینه ای که دارم مردم مسیر راهم جابجا می کنم. البته گفته ام تاوقتی لباس دارم ازکسی کرایه نمی گیرم. ولی وقتی لباس هارا برای کاردر می آورم، ازمردم کرایه می گیرم. دراصل مسافرکشی می کنم.
حجت الاسلام جمالی درپاسخ به عکس العمل مردم ومسئولان درخصوص کارش گفت: همه مردم منطقه مرامی شناسند وابراز علاقه می کنند. ازکارم راضی اند. ولی بعضی ها باتعصبی که دارند فکرمی کنند کسی که ملا شد ولباس روحانی پوشید دیگرنبایستی کار بکند. البته رئیس یکی ازسازمان های فرهنگی شهرستان تلفنی ازمن خواست به دفترش بروم. من هم رفتم. ناراحت بود. به من گفت: به ما گزارش داده اند که شما بزگالشی می کنی ؟!.
گفتم بله بنده هم روضه می خوانم وهم بقول شما بزگالشی می کنم. یعنی بعد ازمنبر ومداحی دامداری، کشاورزی و بنایی هم می کنم. روی پای خودم ایستاده ام. کجای این کارخوب نیست ؟!. گله هم کردم که چرا وقت مراگرفته است !.
جمالی درخصوص کمک دولت گفت: ازدولت تقاضادارم اولاً مردم منطقه عمارلو زندگی شان ازطریق دامداری، کشاورزی وباغداری می گذرد. بنابراین نیازبه مساعدت وکمک مالی درقالب وام دارند. به مردم منطقه وام بدهند تا بتوانند دامداری وکشاورزی شان راتوسعه بدهند. درکناراین مردم من هم برای توسعه دامداری وکشاورزی خودم نیاز به وام دارم که امیدوارم دولت به این خواسته ما توجه کند.

چرا از خدمت هایی که کردید پشیمون هستید ....
به هر حال اگر کم کاری از خودتون بوده تا به حال هر چه بوده گذشته مهم ادامه ی مسیر زندگیتون هست که باید با انرژی و انگیزه ی بسیار و با دقت و برنامه ریزی ... توکل و توسل...
ان شاء الله بقیه ی فرصت هایی که خیلی هم ان شاء الله زیاد هست رو ازش خوب استفاده کنید.... بعد هم خدا رو شکر کنید که فقط 29 سال دارید ... شما فکر میکنید که خیلی فرصت ها رو از دست دادید اما همین که 30 ساله نیستید خیلی میتونه جای شکر داشته باشه,,,,,,
درضمن اگر خدمت میکردید و فعالیت های جهادی داشتید که خیلی خوبه اجرش باقی میمونه نباید با نارضایتی و ناشکری از دستش بدید... اگر هم همون طور که گفتید افراط و تفریط هایی داشتید از خداوند عذرخواهی کنید و بخواهید که عواقب اعمال گذشته رو شامل حالتون نکنه و توبه کنید...
خداوند هم قدیم الاحسانه و شما رو به کرم خود خواهد بخشید.... کافیه توانایی های خودتون رو باور کنید و خودتون رو ببخشید و با خودتون بگید که به لطف خدا از این به بعد رو خواهید داشت و آینده رو برای خود و خانواده خواهید ساخت....
* میتونید با خدا معامله کنید.... خدایا من به تو امید دارم تا الان تلاش کردم و فقط نیّتم رو برای خودت خالص کردم
از این به بعد اجر دنیویش رو نصیبم کن تا در این دنیا هم سر فراز باشم چون اگر بر ما ببخشی چیزی کم نخواهد شد و اگر من شایسته نعمتهای تو نباشم تو شایسته هبه و بخشش به بندگانت هستی...

*به خدا حسن ظن داشته باشید .... خداوند متعال خودشون کفایتتون خواهد کرد...
*به دنیا پشت نکنید ناامید نباشید.... در حدیثی از امام صادق جان (ع) میخوانیم : نعم العون الدنیا علی الآخرة، دنیا خوب یاوری است برای آخرت.

*از همین امروز برنامه ریزی داشته باشید.... دستانتون رو بر روی زانوان خودتون بگذارید و یاعلی بگید... تلاش رو آغاز کنید...

*کی گفته به سخنان حضرت علی (ع)نمیشه اتّکا کرد و دل آروم بود؟؟

امام علی (علیه السلام) در کنار همه تاکیدهایی که نسبت به غنیمت شمردن فرصتها
و لحظه لحظه های زندگی دارند، راهکارهایی را هم برای کسانی که تاکنون از این فرصتها بهره نبرده و آن را ضایع کرده اند بیان می فرماید تا این افراد به ناامیدی دچار نشوند و هم اکنون برای نجات خود کاری کنند که فردا دیر است. ایشان می فرماید:

فاستدرکوا بقیه ایامکم و اصبروا لها انفسکم فانها قلیل فی کثیر الایام التی تکون منکم فیها الغفله و التشاغل عن الموعظه
(سید رضی/ خطبه 85)
پس، در این چند روز که زنده اید، گذشته را جبران کنید، و خود را به شکیبایی ورزیدن و سختی دیدن خوی دهید. که این روزها برابر روزهایی - فراوان - که در غفلت بودید اندک است
از دیدگاه امام علی جان (علیه السلام) جبران گذشته و از دست ندادن فرصتهای پیش رو که یکی از روشهای مدیریت زمان به شمار می آید به شرط آنکه دچار تسویف نشده و فردا فردا نکند (الکلینی 2/ 136)، یکی از موجبات رستگاری است .

نکته دیگر در این خصوص آنکه جبران فرصتهای از دست رفته تنها به افرادی که به مسیر خطا رفته اند اختصاص ندارد بلکه در مورد مؤمنین هم صادق است.
امام علی (علیه السلام) می فرماید:
بقیه عمر المرء لا قیمه له یدرک بها ما قد فات و یحیی ما مات
(مجلسی، بحارالانوار 6/ 138؛ راوندی، الدعوات/ 122)
امام علی (علیه السلام) می فرماید: باقی مانده عمر مؤمن قابل ارزش گذاری نیست، چون می تواند به وسیله آنچه از دست رفته را جبران نماید و فرصت های سوخته را زنده کند.

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
خدمت جناب عالی
یک کتابی خدمتتون معرفی می کنم ان شا الله بخونید
و ان شا الله مشکلتون حل بشه
تا اون جایی که من خوندم شما به مشکل
افراط و تفریط مبتلا شدید

****************************************
در ضمن به نظر من اگر زندگی ایت الله العظمی مرعشی نجفی _رحمت الله علیه_که ان شا الله ما را شفاعت کنند رو بخونید خوبه
مثلا برای این عالم بزرگوار بعضی اوقات پیش میامد ساعت ها غذا نمی خورد تا کتاب بخره تا از اسلام شیعه محافظت کند
****************************************

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اسم کتاب:راه غلبه بر نگرانیها و نا امیدیها
نویسنده:محمّد جعفر امامی
زیر نظر:فیلسوف عارف،فقیه فاضل،مفسر بزرگ قرآن،نویسنده ی توانای جهان اسلام،استاد اخلاق،علامه مهذب،پاک و هوشمندحضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی(دامت برکاته)
توضیح:
پژ مردگی، افسردگی، احساس عدم نشای و دل مردگی، از پدیده های وحشتناک عصر ماست. نمی گوییم در گذشته اینها وجود نداشته ولی قدر مسلم ابعاد آن این چنین وسیع نبوده است. بسیاری از مردم در کشورهای بزرگ صنعتی، صبح با «دارو» از خواب، بیدار می شوند و با «دارو» به خواب می روند، غالباً در جستجوی داروهای مسکن اعصاب، مواد مخدر، کتابهائی که گفتگو از مبارزه با نگرانیها می کند، هستند. لبخندهای مصنوعی آنها روشنگر تضاد درون و برون آنهاست. قیافه ها عصبانی و گفتگوهای بی روح، همه نشانی از این وضع ناراحت کننده است. افزایش هولناک آمار بیماران روانی و توسعة روز افزون بیمارستان های روان و اعصاب، دلیل زندة دیگری برای این موضوع به شمار می رود.
لینک:
http://makarem.ir/compilation/?lid=0&mid=61858&CatID=6514
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عکس کتاب:

سلام
اولین کاری که شما میکنی اینه که باید مشکلاتت رو از هم تفکیک کنی چون وقتی به همش با هم فکر کنی نمیتونی برنامه درستی براش بریزی. لذا باید از هم جداشون کنی و یکی یکی حلش کنی. به عنوان مثلا میتونی به این شکل تقسیمش کنی:
1- موقعیت شغلی
2- برنامه ریزی برای ازدواج
3- روابط خانوادگی و اجتماعی
4- شرکت در کارهای فرهنگی
5- برنامه های شخصی مثل اعتقادات، عبادات و ...

1- مورد اول نیاز به بحث تخصصی در مورد خودش داره یعنی باید وضعیت شما بررسی بشه و بین توانایی ها و موقعیت های شغلی و زمینه های کاری شما یک پیوندی ایجاد بشه. لذا فعلا در موردش بحث نمیکنیم
2- بعد از اینکه وضعیت شغلی شما مشخص شد یا حتی موازی با تلاش برای مشخص شدن وضعیت شغلی، میتونی برای ازدواجت هم برنامه ریزی کنی. داشتن شغل ثابت و خونه و ماشین و ... برای اقدام برای ازدواج لازم و ضروری نیست. شما میتونی اقدام کنی و در کنار این اقدام، برای فراهم شدن شرایط یک زندگی ایده آل تلاش کنی. مزیت این کار اینه که روزی یه فرد متاهل به مراتب بیشتر از مجرده و باور من اینه که اگه یه مجرد و متاهل برای یه شغل اقدام کنن، شانس موفقیت متاهل خیلی بیشتره چون جدای از وجهه اجتماعی اون، خاصیت معنوی این مسئله موجب فراهم شدن روزی خواهد شد. البته این تنها خاصیت ازدواج نیست بلکه توفیقات زیاد دیگه ای هم ایجاد میکنه که رابطه مستقیم و غیر مستقیم با مشکلات شما داره که در موارد بعدی عرض میکنم.
3- توانایی برقراری رابطه صمیمانه با دیگران اکتسابیه و چیزی نیست که بگیم طرف وقتی دنیا میاد با خودش داره و اگه نداشت دیگه نمیشه کاریش کرد. البته اکتسابی بودن شامل آموزهای محیطی هم میشه یعنی چگونگی گذراندن مراحل رشد در اون بی تاثیر نیست ولی با این حال اگه کسی در اون مراحل هم نتونست این مهارت ها رو یاد بگیره، باز هم یاد گرفتن اون در سن بزرگسالی غیر ممکن نیست. فقط کافیه برای مدتی تمرین کنی. مثلا یکی از کلید های برقراری رابطه، خوب گوش دادنه. یعنی وقتی شما تو یه جمعی قرار میگیری و در مورد موضوعی غیر تخصصی شما صحبت میکنن و فکر میکنی حرفی واسه گفتن نداری در این شرایط بهترین روش خوب گوش دادن و خوب سوال کردنه. وقتی طرف ببینه شما مشتاقانه گوش میدی و سوال میکنی زمینه شکل گیری رابطه فراهم میشه و ...
در کنار این چنانچه عرض کردم ازدواج نقش عمده ای ایفا خواهد کرد چون اولا نگاه افراد بعد از ازدواج به شما عوض خواهد شد و شما رو بزرگتر از قبل به حساب خواهد آورد ثانیا فضایی ایجاد میشه که شما رو مجبور به برقراری رابطه بیشتر میکنه و همین مسئله زمینه ساز رابطه های بیشتر و بهتر خواهد بود و ...
4-در مورد کار فرهنگی هم تجربه افراطی شما نباید مانع از هر گونه فعالیت بشه. چون این مسئله هم خودش به نوعی افراط به حساب میاد. بلکه شما باید از این بعد با مدیریت بهتری به این گونه کارها بپردازین و وقتتون رو طوری تنظیم کنین که این فعالیت ها مخل زندگی شما نشه.
5- برای تقویت ایمان و اراده در اعمال عبادی، وجود رفیق خوب و مومن، استاد مهذب و مطالعه زیاد میتونه نهایت کمک رو به شما بکنه. البته این کلیت قضیه است که در صورت نیاز میشه مسئله رو باز کرد.
بنابراین اونچه که در همه اینها مشترکه اینه که شما باید به قدری خودت رو تقویت کنی که هیچ چیزی مانع فعالیت و تلاش شما برای رسیدن به اهداف و آرمان هایی که داری نشه جز مرگ که دست خودم آدم نیست.
پیروز و سربلند

موضوع قفل شده است