از مرحوم بهلول و امام موسي صدر نقل شده است كه شخصي را در ارتش سوريه ديدهاند که نام و اوصافش با سفياني مطابقت ميکند. در مصاحبهاي كه با مرحوم بهلول شده در اين زمينه در چنين آمده است:
ـ آقاي بهلول لطفاً جريان سفر خود را به سوريه و ديدن عثمان بن عنبسه سفياني را که در روايات آمده و جزء علامات حتمي ظهور امام زمان(ع) است بيان فرماييد.
ـ بسم الله الرحمن الرحيم. من براي زيارت حضرت زينب(س) و حضرت رقيه(س) به سوريه رفته بودم و در حدود بيست روز در آنجا بودم.حافظ اسد (رئيس جمهور پيشين) مرا دعوت نمود و به خانه خود برد و از من پذيرايي نمود و از آنجا مرا به ارتش سوريه برد و گفت که براي ارتش سوريه صحبت کنم، من هم به منبر رفته، براي آنها سخنراني کردم.وقتي که از منبر پايين آمدم يک منصب داري داخل شد. در آن وقت عدهاي گفتند: «جاء سفياني؛ يعني سفياني آمد». ديدم او يک سرتيپ ارتش سوريه است. من با او شروع به صحبت کردن کردم و اسم کوچک او را پرسيدم. گفت:اسمم عثمان بن عنبسه است. ديدم خودش است و او از لحاظ قيافهاي همان خصوصياتي را داشت که در روايات از سفياني آمده است.
در صحبتهاي خود با او متوجه شدم که وي به فکر اين است که رييس جمهور سوريه شود و اين موضوع را از اينجا فهميدم که وقتي من پيش او از حافظ اسد تعريف کردم که حافظ اسد خيلي نسبت به من مهرباني کرده است. او گفت: حافظ اسد به شما لطفي نکرده اگر من جاي حافظ اسد بودم شما را نخستوزير خود ميکردم و من از اين حرفش فهميدم او ميل دارد جاي حافظ اسد بنشيند. همان طور که ميبينيد دليل ايشان براي اثبات مدعا چندان قوي نيست. از اسارت امام موسي صدر - که خداوند هرچه سريعتر اين رادمرد استوار را از دست دژخيمان وابسته و همراه با صهيونيستها رها کند- حدود سه دهه معادل مدت استخدام در نهادهاي دولتي ميگذرد. از همين رو احتمال صحت تطبيق ايشان نيز تا حد زيادي مخدوش ميشود و چندان قابل اعتنا نميتواند باشد؛ زيرا به طور طبيعي اگر چنان درجه داري سي سال قبل در ارتش مشاهده شده باشد الآن بايد در دوره بازنشستگي گذر عمر را تجربه كند. از همين رو بهتر است مترصد شورش باشيم نه به دنبال يافتن شخصيت، پيش از آغاز اقدامات او. آنگونه که از سياق روايات برميآيد وظيفه ما آمادگي براي مقابله با اقدامات سفياني و کاهش تلفات و آسيبهاي ناشي از آن و نه جست و جو براي شناسايي اوست. متأسفانه تا کنون ماجراي سفياني بسان داستاني جذاب و پيشگويي شيريني در ميان ما جاي يافته که آن را نُقل جلسات و محافل خويش کرده و پس از اشارهاي اجمالي به شخصيت و اقدامات او افزودهايم: «مي گويند او را در ارتش سفياني ديدهاند.» شايد بهتر باشد به جاي آنکه مصداق اين بيت شعر شويم:
پي قيل و قال مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند
اين نکتهها را مدّ نظر بياوريم که:
1. شورش سفياني سرآغاز فتنههاي غرب و شرق است که طبيعتاً کشور و ملت ما نيز از تبعات آن آسيب خواهند ديد؛
2. بيشترين كساني كه به دست سفياني كشته ميشوند، شيعيانند. به گونهاي که در روايات گفته شده است تا دو ماه مردانتان را از او مخفي سازيد و از آنجا که شيعيان نسبت به هم حقوق بسياري دارند همزمان با آمادگي براي صيانت از خويش، خود را مهياي حمايت و مددرساني به ديگر شيعيان کنيم. مسلماً شيعيان ساکن اردن، سوريه، عراق و عربستان با شورش سفياني دچار مشکلات جدي خواهند شد جا دارد از خود بپرسيم آيا ما به وظايف خويش در قبال ايشان آشنايي داريم و ميدانيم براي دوران کنوني و آن ايام چه تکاليفي برعهده ما قرار داده شده است؟ و آيا اساساً تأسيس يک حکومت اسلامي شيعي مسئوليتها و تکاليف جديدتر و جديتري نسبت به ديگران برعهده ما قرار ميدهد يا خير؟؛
3. معلوم نيست چرا ما اين همه به تطبيق نشانهها و نه دريافت و استخراج وظايف خود تأکيد ميورزيم. يکي از بزرگاني که به تعيين وقت براي ظهور شهرت داشت و چندي است به رحمت ايزدي پيوسته، گاه براي مخاطبان خود چنان مشکل ساز ميشده است که عملاً آنان را از مسير دين خارج کرده و زمينه ساز تزلزل عقيدتي آنان را فراهم ميساخته است. نويسنده کتاب «نشانههاي يار و چکامه انتظار» مشکلاتي را که جمعي از دانشجويان در ايام حمله نخست آمريکا به سبب شنيدن صحبتهاي اين سخنران شهير بدان دچار شده بودند، آورده است. در نقل اين صحبت که سفياني الآن در ارتش سوريه وجود دارد بهتر است مخاطب خود را متوجه صحت احتمالي و نه قطعي آن كنيم وگرنه به تعبير روايات مصداق آن شخصي ميشويم که بدون بصيرت در مسيري گام برداشت و هرچه بيشتر قدم برميداشت يشتر از مقصدش دور ميشد.
4. تنها چهار ماه پس از آغاز شورش سفياني مردم دچار قحطي و تورم شديدي ميشوند که به دنبال تهيه، انبار و احتکار کردن آذوقه و مواد غذايي ميافتند. حتي در بعضي از روايات آمده که براي يک سال خود آذوقه تهيه کنيد. آيا اين دست روايات نميتوانسته در طول اين سه دهه که احتمال حضور سفياني را در ارتش سوريه ميدادهايم مبناي جدي سياستگذاري و تصميم گيريهاي وزارتخانههايي نظير جهاد کشاورزي (جهاد سازندگي و کشاورزي)، بازرگاني، نيرو، صنايع، رفاه و ... قرار گيرد؟ آيا واقعاً حال که دولت جمهوري اسلامي، برمبناي تعاليم و آموزههاي ارزشمند و بيبديل اهل بيت(ع) در اختيار ما قرار گرفته است بهانهاي براي کوتاهي در انجام وظايف کلان خود داريم؟
5. با شروع شدن ماجراي سفياني تا زمان ظهور امام عصر(ع) طيّ سه نوبت در ماههاي رجب، رمضان و محرم نداهاي آسماني براي تشخيص مسير حق از باطل به مدد انسانها ميآيند حتي نداي دوم را ملک مقرب خداوند، جناب جبرييل(ع)، به نحوي سر ميدهد که تک تک انسانها و ديگر موجودات آن را ميشنوند و عذري براي احدي باقي نميگذارد؛ اما با اين حال بازهم براي بسياري ناگهاني است. علت اين ناگهاني بودن را بايد در شدت التهابات جهاني و خصوصاً منطقهاي يافت که بسياري از مردم جهان به علت جنگها و خونريزيها يا بيماريهاي فراگير و واگيردار گرفتار مرگ سرخ يا سفيد ميشوند و تعداد قابل توجهي از آنها نيز دچار مرگ روحي و عقيدتي ميشوند. در آن زمان تزلزل در عقايد و باورها به قدري شديد است که گاه به اندازه فاصله يک صبح تا عصر يا شب تا به صبح شخص ايمان خود را از دست ميدهد. اگر ما واقعاً باور داشتيم سفياني يکي از نشانههاي حتمي ظهور است و اين احتمال را ميداديم که او الآن وجود دارد، با در نظر گرفتن رواياتي که در اين بند برشمرديم سياستهاي اصلي، مبنايي و کلان وزارتخانههاي آموزش و پرورش، علوم، تحقيقات و فناوري، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و .... و سازمانظير سازمان تبليغات اسلامي و حوزههاي علميه ما در سراسر کشور، اينگونه بود که الآن شاهد هستيم. در پايان بايد پرسيد: آيا اساساً در جهتگيريهاي کلان ما رويکردهاي آخرالزماني برگرفته از آيات قرآن کريم و روايات اهل بيت(ع) جايگاهي دارد؟
یکی از دوستان گروه تاریخ که درباره سفیانی کار کرده بود .درباره سفیانی نظرش این بود که ایشان ،از کسانی است که فرزندان معاویه انتظار آمدنش را می کشیدند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد . این جریان پس از درگیرهایی است که مروان بن حکم پدید آورد و پس از آن،حکومت را از بچه های معاویه به خودش منتقل کرد .به هر حال در تاریخ دلیلهایی را می توان یافت که نشان می دهد اندیشه سفیانی از بنی امیه وارد کلام شیعی شده است . یعنی ابتدا آنها امید به او داشتند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد و به آل ابوسفیان تحویل دهد و کم کم ندای آمدن سفیانی که منجی امویان شاخه سفیانی بود وارد اعتقادات مهدوی شده و او را مقدمه ظهور حضرت مهدی پنداشتند. یعنی ابتدا فرزندان ابوسفیان انتظار او را به عنوان منجی می کشیدند و بعدها این انتظار در قالب مانعی در ظهور حضرت مهدی در شخصی به نام سفیانی تبلور پیدا کرده ،وارد تشیع شد .
چند روز پیش یکی از مسئولان پنتاگون در مورد حمله به ایران چنین سخنی گفت: ((برای حمله به ایران که از نیروی 10 میلیونی برخوردار است.حداقل به 12 میلیون نیرو احتیاج داریم.))(منبع فارس نیوز)
چگونه ممکن است با این اعداد و ارقامی که در مورد تعداد سپاهیان سفیانی در روایات ذکر شده که حتی به 1 میلیون هم نمی رسد.بتواند به این همه فتوحات دست یابد.؟
ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم ((اللهم عجل لولیک الفرج))
چند روز پیش یکی از مسئولان پنتاگون در مورد حمله به ایران چنین سخنی گفت:
((برای حمله به ایران که از نیروی 10 میلیونی برخوردار است.حداقل به 12 میلیون نیرو احتیاج داریم.))(منبع فارس نیوز)
چگونه ممکن است با این اعداد و ارقامی که در مورد تعداد سپاهیان سفیانی در روایات ذکر شده که حتی به 1 میلیون هم نمی رسد.بتواند به این همه فتوحات دست یابد.؟
ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم ((اللهم عجل لولیک الفرج))
این اخه کاری نداره به تعداد که نیست مثلا هیتلر یه نفر بود یه دنیا ر وبهم زد
سلام
اگر یک نگاه به وصیت نامه هیتلر بیندازید متوجه می شوید .که هیتلر خودش رو همچین تنها هم در نظر نگرفته و جوانان آلمانی رو همیشه در کناره خودش قرار داده.
تنها کاری که هیتلر به تنهایی انجام داد خودکشی بود.
هر کدام از اساتید تاریخ بفرمایند هیتلر یه نفره توانست دنیا رو بهم بزنه بنده قبول می کنم.
لطفاً اساتید نظر بدهند.:Gol:
یکی از دوستان گروه تاریخ که درباره سفیانی کار کرده بود .درباره سفیانی نظرش این بود که ایشان ،از کسانی است که فرزندان معاویه انتظار آمدنش را می کشیدند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد . این جریان پس از درگیرهایی است که مروان بن حکم پدید آورد و پس از آن،حکومت را از بچه های معاویه به خودش منتقل کرد .به هر حال در تاریخ دلیلهایی را می توان یافت که نشان می دهد اندیشه سفیانی از بنی امیه وارد کلام شیعی شده است . یعنی ابتدا آنها امید به او داشتند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد و به آل ابوسفیان تحویل دهد و کم کم ندای آمدن سفیانی که منجی امویان شاخه سفیانی بود وارد اعتقادات مهدوی شده و او را مقدمه ظهور حضرت مهدی پنداشتند. یعنی ابتدا فرزندان ابوسفیان انتظار او را به عنوان منجی می کشیدند و بعدها این انتظار در قالب مانعی در ظهور حضرت مهدی در شخصی به نام سفیانی تبلور پیدا کرده ،وارد تشیع شد .
با سلام
بحث جالبيه
استاد كاوه عزيز
بي زحمت همين بحث را ادامه مي دهيد البته با سند و منبع
باسلام
می تونیدکمی هم درموردملک عبدالله دوم (پادشاه اردن)اطلاعات به مابدهید؟
آخه قراره اودربزرگترین مانورنظامی دراردیبهشت ماه(همین ماه بعدی که خیلی نزدیک ماه رجب نیزمی باشد)بعنوان بزرگترین فرمانده وپرچم دار نظامی اعراب معرفی گردد
وبه اوازباارزش ترین مدال های نظامی غربی وعربی اهداشود
احتمالاً منطقه ی این مراسم بزرگ درهمان وادی یابس(دراردن) باشد،دقیق نمی دانم
باتشکر
سلام به همه اساتید، این بحث هایی اعلان هست به نظر من با زمان حال به هیچ عنوان قابل انطباق نیست.
و یا شایدم این مواردی که می فرمایید به این صورت قابل نتیجه گیری نیست. مثلا یه سپاه یک میلیونی با تجهیزات هر کشوری تو خاور میانه کاری تو جهان نمی تونه پیش ببره چه برسه 100 هزار نفری.
مسئله بعدی اینه خاورمیانه بخش کوچکی از جهان هست و تقریبا بجز ایران همه کشورهای آن تحت نظر آمریکا هستند، الان قدرت برتر مادی جهان با فاصله زیاد آمریکا هست البته با زحمتی که می کشن حقشونم هست.
فقط کافی هر کشوری بخواد به منافع آمریکا آسیب بزنه اونوقت که اگه کار بالا بگیره بمب اتم 100 جور بمب دیگه جنگ یک روزه تموم می کنه.
باید به نظرم بیشتر رو وظایف کار کرد تا رو نشانه ها.
یکی از دوستان گروه تاریخ که درباره سفیانی کار کرده بود .درباره سفیانی نظرش این بود که ایشان ،از کسانی است که فرزندان معاویه انتظار آمدنش را می کشیدند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد . این جریان پس از درگیرهایی است که مروان بن حکم پدید آورد و پس از آن،حکومت را از بچه های معاویه به خودش منتقل کرد .به هر حال در تاریخ دلیلهایی را می توان یافت که نشان می دهد اندیشه سفیانی از بنی امیه وارد کلام شیعی شده است . یعنی ابتدا آنها امید به او داشتند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد و به آل ابوسفیان تحویل دهد و کم کم ندای آمدن سفیانی که منجی امویان شاخه سفیانی بود وارد اعتقادات مهدوی شده و او را مقدمه ظهور حضرت مهدی پنداشتند. یعنی ابتدا فرزندان ابوسفیان انتظار او را به عنوان منجی می کشیدند و بعدها این انتظار در قالب مانعی در ظهور حضرت مهدی در شخصی به نام سفیانی تبلور پیدا کرده ،وارد تشیع شد .
از خواندن این مطلب خیلی متعجب شدم:
1. شما سفیانی را با "ایشان" خطاب کردید؟
2. به نظر شما و دوستتان اگر اینگونه است، پس آن همه احادیثی که درمورد سفیانی داریم چه میشود؟ روایات مربوط به سفیانی بخش قابل توجهی را در مجموعه روایات مهدویت ارائه میدهند که نمی توان با حرف 1 نفر آنها را کنار گذاشت.
اگر این گونه باشد این نتیجه به ذهن میرسد که یا ائمه ما هم از اون کسانی بوده اند که از افسانه های بنی امیه خوششان آمده و تقلید کرده اند.
و یا تمام کتب روایی ما که از ائمه احادیثی درباره سفیانی دارند همه جعلی است، که اگر اینگونه باشد، هیچ کتابی در شیعه معتبر نیست.
یکی از دوستان گروه تاریخ که درباره سفیانی کار کرده بود
سلام
دوست عزیز مطلب را با کمی تامل مطالعه نمایید
کاوه;23214 نوشت:
.درباره سفیانی نظرش این بود
در این جملات دو موضوع مشخص می شود(با مطالعه بنده)
1.این نظر خود جناب کاوه نیست
2.با استفاده از ضمیر گذشته احتمال قطع شدن دوستی ایشان و هچنین عوض شدن نظر وجود دارد؟!
کاوه;23214 نوشت:
ایشان
در مورد لفظ ایشان آیا محترمانه سخن گفتن موردی دارد و خطا است؟!!:Gol:
کاوه;23214 نوشت:
،از کسانی است که فرزندان معاویه انتظار آمدنش را می کشیدند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد . این جریان پس از درگیرهایی است که مروان بن حکم پدید آورد و پس از آن،حکومت را از بچه های معاویه به خودش منتقل کرد .به هر حال در تاریخ دلیلهایی را می توان یافت که نشان می دهد اندیشه سفیانی از بنی امیه وارد کلام شیعی شده است . یعنی ابتدا آنها امید به او داشتند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد و به آل ابوسفیان تحویل دهد و کم کم ندای آمدن سفیانی که منجی امویان شاخه سفیانی بود وارد اعتقادات مهدوی شده و او را مقدمه ظهور حضرت مهدی پنداشتند. یعنی ابتدا فرزندان ابوسفیان انتظار او را به عنوان منجی می کشیدند و بعدها این انتظار در قالب مانعی در ظهور حضرت مهدی در شخصی به نام سفیانی تبلور پیدا کرده ،وارد تشیع شد .
حال این مدعا که وارد شیعه شده یا خیر باید بررسی گردد؟
منظور چیست؟!!
چه کسی وارد تشیع کرده است؟!
آیا ممکن است امامان این عقیده را تایید کرده باشند و این چنین وارد شده است؟
با سلام و تشکر
بنده از خدمت شما مرخص شده ام. اما دیدم این سوال بی جواب مانده که لازم دانستم اشاره ای شود.
در این باره کتاب آقای صادقی درباره سفیانی را بخوانید نشر پژوهشگاه دفتر تبلیغات قم است.
7. سفياني و امروز
از مرحوم بهلول و امام موسي صدر نقل شده است كه شخصي را در ارتش سوريه ديدهاند که نام و اوصافش با سفياني مطابقت ميکند. در مصاحبهاي كه با مرحوم بهلول شده در اين زمينه در چنين آمده است:
ـ آقاي بهلول لطفاً جريان سفر خود را به سوريه و ديدن عثمان بن عنبسه سفياني را که در روايات آمده و جزء علامات حتمي ظهور امام زمان(ع) است بيان فرماييد.
ـ بسم الله الرحمن الرحيم. من براي زيارت حضرت زينب(س) و حضرت رقيه(س) به سوريه رفته بودم و در حدود بيست روز در آنجا بودم.حافظ اسد (رئيس جمهور پيشين) مرا دعوت نمود و به خانه خود برد و از من پذيرايي نمود و از آنجا مرا به ارتش سوريه برد و گفت که براي ارتش سوريه صحبت کنم، من هم به منبر رفته، براي آنها سخنراني کردم.وقتي که از منبر پايين آمدم يک منصب داري داخل شد. در آن وقت عدهاي گفتند: «جاء سفياني؛ يعني سفياني آمد». ديدم او يک سرتيپ ارتش سوريه است. من با او شروع به صحبت کردن کردم و اسم کوچک او را پرسيدم. گفت:اسمم عثمان بن عنبسه است. ديدم خودش است و او از لحاظ قيافهاي همان خصوصياتي را داشت که در روايات از سفياني آمده است.
در صحبتهاي خود با او متوجه شدم که وي به فکر اين است که رييس جمهور سوريه شود و اين موضوع را از اينجا فهميدم که وقتي من پيش او از حافظ اسد تعريف کردم که حافظ اسد خيلي نسبت به من مهرباني کرده است. او گفت: حافظ اسد به شما لطفي نکرده اگر من جاي حافظ اسد بودم شما را نخستوزير خود ميکردم و من از اين حرفش فهميدم او ميل دارد جاي حافظ اسد بنشيند. همان طور که ميبينيد دليل ايشان براي اثبات مدعا چندان قوي نيست. از اسارت امام موسي صدر - که خداوند هرچه سريعتر اين رادمرد استوار را از دست دژخيمان وابسته و همراه با صهيونيستها رها کند- حدود سه دهه معادل مدت استخدام در نهادهاي دولتي ميگذرد. از همين رو احتمال صحت تطبيق ايشان نيز تا حد زيادي مخدوش ميشود و چندان قابل اعتنا نميتواند باشد؛ زيرا به طور طبيعي اگر چنان درجه داري سي سال قبل در ارتش مشاهده شده باشد الآن بايد در دوره بازنشستگي گذر عمر را تجربه كند. از همين رو بهتر است مترصد شورش باشيم نه به دنبال يافتن شخصيت، پيش از آغاز اقدامات او. آنگونه که از سياق روايات برميآيد وظيفه ما آمادگي براي مقابله با اقدامات سفياني و کاهش تلفات و آسيبهاي ناشي از آن و نه جست و جو براي شناسايي اوست. متأسفانه تا کنون ماجراي سفياني بسان داستاني جذاب و پيشگويي شيريني در ميان ما جاي يافته که آن را نُقل جلسات و محافل خويش کرده و پس از اشارهاي اجمالي به شخصيت و اقدامات او افزودهايم: «مي گويند او را در ارتش سفياني ديدهاند.» شايد بهتر باشد به جاي آنکه مصداق اين بيت شعر شويم:
پي قيل و قال مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند
اين نکتهها را مدّ نظر بياوريم که:
1. شورش سفياني سرآغاز فتنههاي غرب و شرق است که طبيعتاً کشور و ملت ما نيز از تبعات آن آسيب خواهند ديد؛
2. بيشترين كساني كه به دست سفياني كشته ميشوند، شيعيانند. به گونهاي که در روايات گفته شده است تا دو ماه مردانتان را از او مخفي سازيد و از آنجا که شيعيان نسبت به هم حقوق بسياري دارند همزمان با آمادگي براي صيانت از خويش، خود را مهياي حمايت و مددرساني به ديگر شيعيان کنيم. مسلماً شيعيان ساکن اردن، سوريه، عراق و عربستان با شورش سفياني دچار مشکلات جدي خواهند شد جا دارد از خود بپرسيم آيا ما به وظايف خويش در قبال ايشان آشنايي داريم و ميدانيم براي دوران کنوني و آن ايام چه تکاليفي برعهده ما قرار داده شده است؟ و آيا اساساً تأسيس يک حکومت اسلامي شيعي مسئوليتها و تکاليف جديدتر و جديتري نسبت به ديگران برعهده ما قرار ميدهد يا خير؟؛
3. معلوم نيست چرا ما اين همه به تطبيق نشانهها و نه دريافت و استخراج وظايف خود تأکيد ميورزيم. يکي از بزرگاني که به تعيين وقت براي ظهور شهرت داشت و چندي است به رحمت ايزدي پيوسته، گاه براي مخاطبان خود چنان مشکل ساز ميشده است که عملاً آنان را از مسير دين خارج کرده و زمينه ساز تزلزل عقيدتي آنان را فراهم ميساخته است. نويسنده کتاب «نشانههاي يار و چکامه انتظار» مشکلاتي را که جمعي از دانشجويان در ايام حمله نخست آمريکا به سبب شنيدن صحبتهاي اين سخنران شهير بدان دچار شده بودند، آورده است. در نقل اين صحبت که سفياني الآن در ارتش سوريه وجود دارد بهتر است مخاطب خود را متوجه صحت احتمالي و نه قطعي آن كنيم وگرنه به تعبير روايات مصداق آن شخصي ميشويم که بدون بصيرت در مسيري گام برداشت و هرچه بيشتر قدم برميداشت يشتر از مقصدش دور ميشد.
4. تنها چهار ماه پس از آغاز شورش سفياني مردم دچار قحطي و تورم شديدي ميشوند که به دنبال تهيه، انبار و احتکار کردن آذوقه و مواد غذايي ميافتند. حتي در بعضي از روايات آمده که براي يک سال خود آذوقه تهيه کنيد. آيا اين دست روايات نميتوانسته در طول اين سه دهه که احتمال حضور سفياني را در ارتش سوريه ميدادهايم مبناي جدي سياستگذاري و تصميم گيريهاي وزارتخانههايي نظير جهاد کشاورزي (جهاد سازندگي و کشاورزي)، بازرگاني، نيرو، صنايع، رفاه و ... قرار گيرد؟ آيا واقعاً حال که دولت جمهوري اسلامي، برمبناي تعاليم و آموزههاي ارزشمند و بيبديل اهل بيت(ع) در اختيار ما قرار گرفته است بهانهاي براي کوتاهي در انجام وظايف کلان خود داريم؟
5. با شروع شدن ماجراي سفياني تا زمان ظهور امام عصر(ع) طيّ سه نوبت در ماههاي رجب، رمضان و محرم نداهاي آسماني براي تشخيص مسير حق از باطل به مدد انسانها ميآيند حتي نداي دوم را ملک مقرب خداوند، جناب جبرييل(ع)، به نحوي سر ميدهد که تک تک انسانها و ديگر موجودات آن را ميشنوند و عذري براي احدي باقي نميگذارد؛ اما با اين حال بازهم براي بسياري ناگهاني است. علت اين ناگهاني بودن را بايد در شدت التهابات جهاني و خصوصاً منطقهاي يافت که بسياري از مردم جهان به علت جنگها و خونريزيها يا بيماريهاي فراگير و واگيردار گرفتار مرگ سرخ يا سفيد ميشوند و تعداد قابل توجهي از آنها نيز دچار مرگ روحي و عقيدتي ميشوند. در آن زمان تزلزل در عقايد و باورها به قدري شديد است که گاه به اندازه فاصله يک صبح تا عصر يا شب تا به صبح شخص ايمان خود را از دست ميدهد. اگر ما واقعاً باور داشتيم سفياني يکي از نشانههاي حتمي ظهور است و اين احتمال را ميداديم که او الآن وجود دارد، با در نظر گرفتن رواياتي که در اين بند برشمرديم سياستهاي اصلي، مبنايي و کلان وزارتخانههاي آموزش و پرورش، علوم، تحقيقات و فناوري، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و .... و سازمانظير سازمان تبليغات اسلامي و حوزههاي علميه ما در سراسر کشور، اينگونه بود که الآن شاهد هستيم. در پايان بايد پرسيد: آيا اساساً در جهتگيريهاي کلان ما رويکردهاي آخرالزماني برگرفته از آيات قرآن کريم و روايات اهل بيت(ع) جايگاهي دارد؟
منبع: ماهنامه موعود شماره
یکی از دوستان گروه تاریخ که درباره سفیانی کار کرده بود .درباره سفیانی نظرش این بود که ایشان ،از کسانی است که فرزندان معاویه انتظار آمدنش را می کشیدند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد . این جریان پس از درگیرهایی است که مروان بن حکم پدید آورد و پس از آن،حکومت را از بچه های معاویه به خودش منتقل کرد .به هر حال در تاریخ دلیلهایی را می توان یافت که نشان می دهد اندیشه سفیانی از بنی امیه وارد کلام شیعی شده است . یعنی ابتدا آنها امید به او داشتند تا بیاید و حکومت را از بنی مروان بگیرد و به آل ابوسفیان تحویل دهد و کم کم ندای آمدن سفیانی که منجی امویان شاخه سفیانی بود وارد اعتقادات مهدوی شده و او را مقدمه ظهور حضرت مهدی پنداشتند. یعنی ابتدا فرزندان ابوسفیان انتظار او را به عنوان منجی می کشیدند و بعدها این انتظار در قالب مانعی در ظهور حضرت مهدی در شخصی به نام سفیانی تبلور پیدا کرده ،وارد تشیع شد .
باعرض سلام خدمت اساتید بزرگوار
چند روز پیش یکی از مسئولان پنتاگون در مورد حمله به ایران چنین سخنی گفت:
((برای حمله به ایران که از نیروی 10 میلیونی برخوردار است.حداقل به 12 میلیون نیرو احتیاج داریم.))(منبع فارس نیوز)
چگونه ممکن است با این اعداد و ارقامی که در مورد تعداد سپاهیان سفیانی در روایات ذکر شده که حتی به 1 میلیون هم نمی رسد.بتواند به این همه فتوحات دست یابد.؟
ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم
((اللهم عجل لولیک الفرج))
جواب این سوال ساده است
اکثرهم لا یعقلون
با سلام
لطفاً بیشتر توضیح بدهید.
سلام
استاد گمنام لطفاً در مورد پاسخی که فرمودید شفاف سازی کنید.
وگر نه:shookhi:
سلام
بنده استاد نیستم و خاک پای اساتیدم
این اخه کاری نداره به تعداد که نیست مثلا هیتلر یه نفر بود یه دنیا ر وبهم زد
سلام
اگر یک نگاه به وصیت نامه هیتلر بیندازید متوجه می شوید .که هیتلر خودش رو همچین تنها هم در نظر نگرفته و جوانان آلمانی رو همیشه در کناره خودش قرار داده.
تنها کاری که هیتلر به تنهایی انجام داد خودکشی بود.
هر کدام از اساتید تاریخ بفرمایند هیتلر یه نفره توانست دنیا رو بهم بزنه بنده قبول می کنم.
لطفاً اساتید نظر بدهند.:Gol:
سلام
لطفاً اساتید تاریخ عنایتی به این تایپک داشته باشند.:Gol:
:Sham:
با سلام
بحث جالبيه
استاد كاوه عزيز
بي زحمت همين بحث را ادامه مي دهيد البته با سند و منبع
باسلام
می تونیدکمی هم درموردملک عبدالله دوم (پادشاه اردن)اطلاعات به مابدهید؟
آخه قراره اودربزرگترین مانورنظامی دراردیبهشت ماه(همین ماه بعدی که خیلی نزدیک ماه رجب نیزمی باشد)بعنوان بزرگترین فرمانده وپرچم دار نظامی اعراب معرفی گردد
وبه اوازباارزش ترین مدال های نظامی غربی وعربی اهداشود
احتمالاً منطقه ی این مراسم بزرگ درهمان وادی یابس(دراردن) باشد،دقیق نمی دانم
باتشکر
سلام به همه اساتید، این بحث هایی اعلان هست به نظر من با زمان حال به هیچ عنوان قابل انطباق نیست.
و یا شایدم این مواردی که می فرمایید به این صورت قابل نتیجه گیری نیست. مثلا یه سپاه یک میلیونی با تجهیزات هر کشوری تو خاور میانه کاری تو جهان نمی تونه پیش ببره چه برسه 100 هزار نفری.
مسئله بعدی اینه خاورمیانه بخش کوچکی از جهان هست و تقریبا بجز ایران همه کشورهای آن تحت نظر آمریکا هستند، الان قدرت برتر مادی جهان با فاصله زیاد آمریکا هست البته با زحمتی که می کشن حقشونم هست.
فقط کافی هر کشوری بخواد به منافع آمریکا آسیب بزنه اونوقت که اگه کار بالا بگیره بمب اتم 100 جور بمب دیگه جنگ یک روزه تموم می کنه.
باید به نظرم بیشتر رو وظایف کار کرد تا رو نشانه ها.
از خواندن این مطلب خیلی متعجب شدم:
1. شما سفیانی را با "ایشان" خطاب کردید؟
2. به نظر شما و دوستتان اگر اینگونه است، پس آن همه احادیثی که درمورد سفیانی داریم چه میشود؟ روایات مربوط به سفیانی بخش قابل توجهی را در مجموعه روایات مهدویت ارائه میدهند که نمی توان با حرف 1 نفر آنها را کنار گذاشت.
اگر این گونه باشد این نتیجه به ذهن میرسد که یا ائمه ما هم از اون کسانی بوده اند که از افسانه های بنی امیه خوششان آمده و تقلید کرده اند.
و یا تمام کتب روایی ما که از ائمه احادیثی درباره سفیانی دارند همه جعلی است، که اگر اینگونه باشد، هیچ کتابی در شیعه معتبر نیست.
سلام
دوست عزیز مطلب را با کمی تامل مطالعه نمایید
در این جملات دو موضوع مشخص می شود(با مطالعه بنده)
1.این نظر خود جناب کاوه نیست
2.با استفاده از ضمیر گذشته احتمال قطع شدن دوستی ایشان و هچنین عوض شدن نظر وجود دارد؟!
در مورد لفظ ایشان آیا محترمانه سخن گفتن موردی دارد و خطا است؟!!:Gol:
حال این مدعا که وارد شیعه شده یا خیر باید بررسی گردد؟
منظور چیست؟!!
چه کسی وارد تشیع کرده است؟!
آیا ممکن است امامان این عقیده را تایید کرده باشند و این چنین وارد شده است؟
یا بدعت صورت گرفته است و یا هر احتمال دیگر؟
منتظر دفاعیه جناب کاوه هستیم:Gol:
با سلام و تشکر
بنده از خدمت شما مرخص شده ام. اما دیدم این سوال بی جواب مانده که لازم دانستم اشاره ای شود.
در این باره کتاب آقای صادقی درباره سفیانی را بخوانید نشر پژوهشگاه دفتر تبلیغات قم است.