جمع بندی نامزدم به دلم نمی نشیند

تب‌های اولیه

90 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

باسلام

جناب سورنا یک خانم چیزی که از یک آقا میخواهد اینکه اقتدار داشته باشه و مطمئنا این موضوع تو انتخاب بعدی هم لحاظ خواهد شد

خیلی از ادمها شاید خیلی اشتباهات انجام بدن اجازه ندید اشباهات اونها تو زندگی شما تا این حد تاثیر بگذاره

شما یک مرد هستید پس قاطع خواسته خودتون رو با خانواده در میون بگذارید همان طور واسطه این خواستگاری و آشنایی شدن واسطه تمون شدنش هم میشن

بنده دیگه عرضی ندارم

براتون آرزوی موفقیت ، بهروزی و خوشبختی دارم

یاحق

UTD;1000648 نوشت:
به نام خدا

با سلام
بنظر بنده بجای آنکه شما دنبال مقصر باشید،به این بنده خدا راه حل بدید و کمتر بترسونید...

و اینکه خواستم نمونه ای از یک تاپیک را به شما نشان دهم در رابطه با بازی کردن احساسات شخصی، ولی اینبار طرف مقابل، اقاست،فقط پاسخ کاربران را ببینید، فقط یک نفر از کاربران اشاره به حق الناس میکند که ٱن هم در نهایت با طلب بخشش از خدا حل خواهد شد...همین، فقط در همین حد...بعضی دوستان هم اشاره کردن اصلا از نظر شرعی حق الناسی به گردن ندارند...
فقط مقایسه کنید با پاسخ هایی که اینجا به یک کاربر اقا میدن با یک کاربر خانم...
قضاوت با شما.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=61017

اولا که چقدر واقعا قابل مقایسه بود این دو مورد: یکی دو ماه گفتگو در برابر سه سال نامزدی
در ثانی حتی اگر همین آقا هم بعد از ازدواج بعدی شان می آمدند و می گفتند دختری که قبلا با او نامزد بودم هنوز با من ارتباط دارد و می ترسم مرا نبخشیده باشد و تلخی های زندگیم تاوان دل شکسته او باشد؛ می خواهم از او حلالیت بطلبم و... همان صحبت هایی که در آن تاپیک شد به این آقا هم می گفتیم.

UTD;1000648 نوشت:
به نام خدا

با سلام
بنظر بنده بجای آنکه شما دنبال مقصر باشید،به این بنده خدا راه حل بدید و کمتر بترسونید...

و اینکه خواستم نمونه ای از یک تاپیک را به شما نشان دهم در رابطه با بازی کردن احساسات شخصی، ولی اینبار طرف مقابل، اقاست،فقط پاسخ کاربران را ببینید، فقط یک نفر از کاربران اشاره به حق الناس میکند که ٱن هم در نهایت با طلب بخشش از خدا حل خواهد شد...همین، فقط در همین حد...بعضی دوستان هم اشاره کردن اصلا از نظر شرعی حق الناسی به گردن ندارند...
فقط مقایسه کنید با پاسخ هایی که اینجا به یک کاربر اقا میدن با یک کاربر خانم...
قضاوت با شما.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=61017

این متن عیناً نوشته ی اون خانوم هست.

Witeh-Rose;1000653 نوشت:

با سلام
من حدود یک سال پیش ازدواج کردم و پیش از آن که با همسرم آشنا شوم با پسری گفتگو میکردم. قصدمان ازدواج بود اما بعد از حدود یکی دو ماه دریافتم به دلایلی که پیش از آن درست در موردشان فکر نکرده بودم و یا سرسری از آن گذشته بودیم ازدواج ما میسر نیست. مثلا از نظر جغرافیایی از هم دور بودیم، و من نمیتوانستم او را نزد خوذ بیاورم و یا پیش او بروم . در کل، سعی کردم این موضوع را به او بگویم. او پذیرفت و من ارتباطمان را کمتر کردم و بعد از چند ماه همسرم از من خواستگاری کرد و من پاسخ مثبت دادم.

این خانم آنچه را که باید میگفت من پر رنگ کردم. از طرفی پیام دادن اون فرد نوعی خیانت محسوب میشه و باید رابطه کاملا قطع میشد. ( اینجا گناه به گردن ایشان هست)

اما در نظر داشته باشین مدت و شدت گناه باهم فرق داره!

در حالت اول من دو ماه وقت شما رو میگیرم در نهایت به اندازه ی دو ماه ضربه ی عاطفی میخورید . ( که ابته در دو ماه افراد خیلی بهم وابستگی ندارن)

در حالت دوم من سه سال با شما نامزد هستم و سه سال فکر شما رو درگیر میکنم. در این مدت از نظر عاطفی وابسته میشین... اقوام و دوستان همه مطلع میشن... ضررهای مادی اتفاق میافته و .......

کدام از این دو حالت بدتر و شدید تر هست؟ کدام نیاز به تدبیر داره؟

پس باید هر عملی رو بهش توجه کرد و دنبال حقوق از دست رفته گشت.

اللیل والنهار;952841 نوشت:
باسلام

این دل شکستن خیلی بهتر از پیامهای بیخودی به خیال حلالیت طلبیدن اینها که این فرد رو هی متوجه شما میکنه هستش

هیچ راهی به جز از بین رفتن سیم کارت نیست

چون حتی تعویضش هم مشکل رو حل نمیکنه Smile

هر چه زودتر این موضوع رو تمومش بکنید به صلاح خودتون و اون فرد خواهد بود.

UTD;1000648 نوشت:
فقط مقایسه کنید با پاسخ هایی که اینجا به یک کاربر اقا میدن با یک کاربر خانم...

صابر;1000481 نوشت:
پس بهتر است خودتان را بیش از این اسیر این داستان نکنید چون حتی سه سال هم مدت زیادی است و او احتمالا به شما دلبستگی پیدا نموده و با کنار زدن او ممکن است ناراضی شود ولی توصیه می کنیم با دلایل قاطعانه او را متقاعد کنید که به درد یکدیگر نمی خورید ولی نگویید که به فرد دیگری علاقه مندید.

مسلم;1000577 نوشت:
پس چه بهتر که از همان ابتدا باشد که هنوز آثاری بر «آریِ» ما مترتب نشده است! از همان ابتدا قاطعانه بگوییم: «نه»!

Reza-D;1000520 نوشت:
شما هم همانطور که کاربر "ali 000" گفتند کاری به حرف دیگران نداشته باشید. وقتی حسی به او ندارید بدون حتی یک لحظه فکر کردن باید این نامزدی را به هم بزنید

ali 000;1000508 نوشت:
هر چه زودتر رابطه رو به هم بزن هم خودتو راحت کن هم اونو.

Im_Masoud.Freeman;1000636 نوشت:
پس با قاطعیت و با نهایت ادب و نزاکت به عمه و دختر عمه تون بگید که شما مناسب هم نیستید

دختر دهه شصتی;1000491 نوشت:
بهتر هست قبل از هر چیز به روانشناس مراجعه کنین و از ایشان کمک بخواین و بعد از اون دست به هر عملی بزنید . در این مدت هم ارتباط خودتون رو به بهانه کار یا تحصیل با اون دختر محدود کنید.

روزنه;1000504 نوشت:
بدور از اتفاقات و دید منفی برید میش مشاور باهم و نتیجه ی قطعی بگیرید اکر مشاور گفت به درد هم نمیخورید و بعدها دچار طلاق میشین عمه تون هم قبول میکنه

مهر...;1000612 نوشت:
اقا کل روستا رو با خبر کرده بودن .زیر تیغ که نبرده بودنش .یه نه میگفت و سه سال از بهترین روزهایی ک میدونست برای هر دو طرف باشه رو حروم نمیکرد ‌

ترگل;1000621 نوشت:
این رابطه از اولشم اشتباه بوده الانم ادامه دادانش کار اشتباه تریه ...

اللیل والنهار;1000562 نوشت:
خب همون موقع تکلیف همه رو روشن میکردید یعنی جدی پاپیش میزاشتید چند جلسه خواستگاری بعد میگفتید ازش خوشم نمیاد به این دلیل به این دلیل

اللیل والنهار;1000562 نوشت:
تمام

اتفاقا ما حق رو هم به این اقا میدیم هم به اون خانم

خودتون رو وارد بازی بزرگترا نکنید

باسلام

هیچکی نمیکه ایشون این مسیر رو ادامه بده

چه برای خانم چه برای آقا

ولی این رو متوجه باشند که زندگی همینه خانواده خواستهاشون رو تحمیل خواهند کرد اگر ایشون انتخاب دیگری هم داشته باشه

و اگر فرد هم نخواهد رفتار مناسب داشته باشه خیلی مسائل هم برای خودش وهم دیگری ایجاد خواهد شد

فرق نمیکند حال چه زن باشد چه مرد

اینجا سوال کننده اقا هست در تایپک دیگر خانم

[="Times New Roman"][="Black"]

UTD;1000648 نوشت:
به نام خدا

با سلام
بنظر بنده بجای آنکه شما دنبال مقصر باشید،به این بنده خدا راه حل بدید و کمتر بترسونید...

و اینکه خواستم نمونه ای از یک تاپیک را به شما نشان دهم در رابطه با بازی کردن احساسات شخصی، ولی اینبار طرف مقابل، اقاست،فقط پاسخ کاربران را ببینید، فقط یک نفر از کاربران اشاره به حق الناس میکند که ٱن هم در نهایت با طلب بخشش از خدا حل خواهد شد...همین، فقط در همین حد...بعضی دوستان هم اشاره کردن اصلا از نظر شرعی حق الناسی به گردن ندارند...
فقط مقایسه کنید با پاسخ هایی که اینجا به یک کاربر اقا میدن با یک کاربر خانم...
قضاوت با شما.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=61017


سلام

تصویر زیر رو ببینید

[SPOILER]

[/SPOILER]

کاربران ارسال کننده پست در این تاپیک و اون تاپیکی که شما لینک دادی

بین خانم ها فقط خانم اللیل والنهار در این دو تاپیک مشترک هستن که به نظرم نظراتشون منصفانه بود و باقی خانم ها اشخاص دیگری بودن که در این تاپیک حضور ندارند

پس نمی تونید بگید خانم ها اینجا یه حرف میزنن اونجا یه حرف دیگه[/]

سورنا...۶;1000501 نوشت:
ممنون از راهنمایتون.سپاس
من قبلش که برم برا حرف های اولیه.پدر ومادرم با من خیلی حرف زدن ولی هنو قبول نمی کردم چون خونه نامزدم روستاست من چندماهی یا چندسالی نمیرفتم روستا ازش هیچی نمیدونستم بعدش که رفتیم برا حرف زدن بین بابام وعمه ام یه بحثی هست که مثلا چرا داداش بزرگم رو برا دخترش نبردن ولی به صورت علنی نگفتن و دیدم عمم اینا اینجوری کردن به بابام اینا گفتم که من خوشم نیامده جواب بدید که بدرد هم نمیخوریم از اونجایی که عمه ام اینا روستا رو با خبر کرده بودن بابام گفت. من نمیگم؛گفت که بابا نداره اینا آهش میگیره
منم فراموش کردم بعدش یه قضیه های پیش اومد که دختر عمه امگفت به من شما لیسانس داری ومن بی سوادم اینا توزندگی میگی از این حرفا،بعدش به بابام اینا گفتم که بگن من نمی خوامش ولی بابام گفت نمیگه بایدقبولش کنم
الان هیچ حسی نسبت بهش ندارم و میترسم جوابشون رو بدم آهش بگیرتم. به نظر شما چیکار کنم

داداش گلم عشق بازی و دوست داشتن قبل ازدواج ( منظورم جسمی نیست )
اینکه زنتو ببینی دلت پرواز کنه
هی دوست داشته باشی بیشتر باهاش باشی و اون هم این رو دوست داشته باشه
اینکه از بودن در کنارش لذت ببری یکی از مهم ترین چیزها رو ازدواجه
من سنتی ازدواج کردم
همسرمم دوست دارم
ولی همیشه حسرت این رو میخورم که چرا یهو نامزد کردم و کمی نگذاشتم وقت بگذره تا دلم براش تنگ شه
یکم در دسترسم نباشه و عشقش تو وجودم بجوشه
من همسرمو دوست دارم ولی عشق بازی باهاش نکردم
این کار معایبی هم داره ولی شیرینه
من که زنم رو دوست دارم اینو میگم
شما که حتی ازش خوشتم نمیاد
چه آهی ؟
آه چیه اصلا ؟
اینکه باهاش ازدواج کنی و فرا خیانت کنی و خدایی نکرده زنایی انجام بدی که مجازاتش مرگه بهتره یا چیز من دراوردی ( در این زمینه ) به اسم آه ؟
دل اون دختر اون موقع بیشتر میشکنه یا الان ؟
اگه دلت نمیخواد بهشو و مشخص هم هست هم کفو نیستید
زندگی شخصی خودته دختر هم نیستی که
زن گرفتن دوتا بعد منطقی و احساسی داره
این زنی که برات گرفتن نه منطقیه و نه احساسی داری بهش
صغری کبری کردن نداره که بهم بزن تموم شه بره
اون دختر هم اگه منطقی بهش توضیح بدی قانع میشه
انشاالله همه جوونا خوشبخت بشن

Ali407;1000680 نوشت:

همسرمم دوست دارم
ولی همیشه حسرت این رو میخورم که چرا یهو نامزد کردم و کمی نگذاشتم وقت بگذره تا دلم براش تنگ شه
یکم در دسترسم نباشه و عشقش تو وجودم بجوشه
من همسرمو دوست دارم ولی عشق بازی باهاش نکردم

درباره ی دوست داشتن و عشق بیشتر از قبل بخوانید و آگاه باشید. همچنین درباره روابط قبل از ازدواج و حدود اون از زمان تا ارتباط با شخص . مقالات متعددی وجود داره که در سایت های مشاوره همیاری و همدردی و مشاوره خانواده موجود هست.

این حرف شما تضاد زیادی داره.

دختر دهه شصتی;1000685 نوشت:
درباره ی دوست داشتن و عشق بیشتر از قبل بخوانید و آگاه باشید. همچنین درباره روابط قبل از ازدواج و حدود اون از زمان تا ارتباط با شخص . مقالات متعددی وجود داره که در سایت های مشاوره همیاری و همدردی و مشاوره خانواده موجود هست.

این حرف شما تضاد زیادی داره.

تضاد که نه ایراد دارد .
خودمم گفتم
ولی در کنار معایبی که دارد همچین خالی از مزایا هم نیست
مثلا الان برادر زن ما با نامزدش اختلاف دارد و از ترس مهریه تا الان زوری ( حداقل جوری که ما میبینیم ) تحمل میکند.
دیگر قرار نیست یک زندگی به هر قیمتی ادامه پیدا کند.
نداشتن قید و بند های ازدواج در زمان اشنایی ابتدایی زوجین ( به دور از روابط جنسی ) به جهت شناختن بیشتر یکدیگر در کنار اینکه اون رابطه به راحتی ممکن هست از بین بره و شخص مقابل آسیب ببینه ولی در موردی مثل برادر خانوم ما و امثالش میتواند مشکل گشا باشد.
یا در مورد این آقا میبینیم که این مساله باعث شده حداقل تکلیفش با خودش مشخص باشه و ببینه که نمیخواد
حالا اگر یهویی نامزد میکردن و الان میدید که نمیخوادش چقدر باید بیشتر عذاب میکشید.
در کل در مورد موضوع تاپیک که بهترین راه عدم پیگیری این دوستمون و عقب نشینی هست
در مورد موضوعی که بنده گفتم هم جای بحث و نکته زیاد هست که لزومی به این کار نیست

Ali407;1000732 نوشت:
تضاد که نه ایراد دارد .
خودمم گفتم
ولی در کنار معایبی که دارد همچین خالی از مزایا هم نیست
مثلا الان برادر زن ما با نامزدش اختلاف دارد و از ترس مهریه تا الان زوری ( حداقل جوری که ما میبینیم ) تحمل میکند.
دیگر قرار نیست یک زندگی به هر قیمتی ادامه پیدا کند.
نداشتن قید و بند های ازدواج در زمان اشنایی ابتدایی زوجین ( به دور از روابط جنسی ) به جهت شناختن بیشتر یکدیگر در کنار اینکه اون رابطه به راحتی ممکن هست از بین بره و شخص مقابل آسیب ببینه ولی در موردی مثل برادر خانوم ما و امثالش میتواند مشکل گشا باشد.
یا در مورد این آقا میبینیم که این مساله باعث شده حداقل تکلیفش با خودش مشخص باشه و ببینه که نمیخواد
حالا اگر یهویی نامزد میکردن و الان میدید که نمیخوادش چقدر باید بیشتر عذاب میکشید.
در کل در مورد موضوع تاپیک که بهترین راه عدم پیگیری این دوستمون و عقب نشینی هست
در مورد موضوعی که بنده گفتم هم جای بحث و نکته زیاد هست که لزومی به این کار نیست

تضاد رو برای احساس شما بیان کردم ، معایب به کنار

درسته که باید مدتی برای آشنایی بگذره و افراد هم رو بیشتر بشناسن ولی وقتی برای شما یهویی اتفاق افتاده و در عین حال اتفاق ناخوشایندی هم نبوده و نیست پس دیگر حسرت روزهای آشنایی و نامزدی نباید اتفاق بیافته.

بر عکس من افرادی رو دیدم آشنایی و نامزدی خوبی داشتن و متأسفانه ازدواج بدی داشتن و یا پشیمونن یا طلاق گرفتن. اگر موقعی بخوان خاطره ی شیرینی رو بگن چون تو زندگی مشترک نداشتن بر میگردن به عقب. ( یادش بخیر فلان زمان....)

ما یک مثل داریم که میگیم نه به این شوری و نه به اون بی نمکی.

شوری مثل استارتر که سه سال به آشنایی یا نامزدی گذشته و هیچ تکلیفی معلوم نیست و بی نمکی برای کسی که در ماه اول آشنایی صیغه محرمیت میخونن و بعدش فوری عقد میکنن. در هر دو معایبی هست اما برای کسی که بعد از این گذرگاه که ریسک بالایی داره فوری عقد کنه و راضی و عاشق باشه خواسته برگشت به عقب جای بحث داره و باید بررسی بشه.

در هر حال زندگی شماست و بر میگردیم به موضوع تاپیک

به نام خدا
سلام
باعرض پوزش ........... کردی وقتی کسی دیگه رو مد نظر داشتی رفتی با دختر عمه ات ازدواج کردی. چمشتو درویش کن که هر دختری رو میبینی عاشقش نشی. امثال شماها هستن که حرمت ازدواج رو از بین بردن. وقتی دلت پیش کسی دیگه هست اصلا حق نداشتی جلو بری حتی اگه پدر مادرت بهت فشار آورده باشن.

[="Tahoma"]

HAQIQAT;1000736 نوشت:
به نام خدا
سلام
باعرض پوزش ........... کردی وقتی کسی دیگه رو مد نظر داشتی رفتی با دختر عمه ات ازدواج کردی. چمشتو درویش کن که هر دختری رو میبینی عاشقش نشی. امثال شماها هستن که حرمت ازدواج رو از بین بردن. وقتی دلت پیش کسی دیگه هست اصلا حق نداشتی جلو بری حتی اگه پدر مادرت بهت فشار آورده باشن.

@-)@-)@-)@-)@-)@-)@-)@-)@-)@-)@-)
خواهش میکنم توهین نکنید که باعث دلخوری نشه

[="Tahoma"]من میتونم یه سوال از استارتر محترم داشته باشم ؟
واقعا با نامزدتون تفاهم ندارید یا بعد از دیدن نیمه ی گمشده تون که پیداش کردید به این نتیجه رسیدید که با نامزدتون که همون دحختر عمه تونم هست تفاهم ندارید

اللیل والنهار;1000660 نوشت:
باسلام

هیچکی نمیکه ایشون این مسیر رو ادامه بده

چه برای خانم چه برای آقا

ولی این رو متوجه باشند که زندگی همینه خانواده خواستهاشون رو تحمیل خواهند کرد اگر ایشون انتخاب دیگری هم داشته باشه

و اگر فرد هم نخواهد رفتار مناسب داشته باشه خیلی مسائل هم برای خودش وهم دیگری ایجاد خواهد شد

فرق نمیکند حال چه زن باشد چه مرد

اینجا سوال کننده اقا هست در تایپک دیگر خان


با سلام خدمت کاربران محترم!@};-
در ازدواج همیشه معتقدیم که صدبار متر کنید و یک بار قیچی کنید این یعنی دقت کافی در انتخاب و دلبستگی...
متأسفانه در این قبیل روابط بی دقتی هایی صورت می گیرد که بیشترین خسارت را دختران مجرد می بینند که وابسته فردی می شوند که او دل در گرو دیگری دارد...

صابر;1000812 نوشت:
در ازدواج همیشه معتقدیم که صدبار متر کنید و یک بار قیچی

باسلام خداقوت

بااینکه خیاطی خوب بلد هستم متوجه این بخش از فرمایشات شما نشدم

میشه بیشتر توضیح بدید

باتشکر
یاحق

[="Times New Roman"][="Black"]

اللیل والنهار;1000816 نوشت:
باسلام خداقوت

بااینکه خیاطی خوب بلد هستم متوجه این بخش از فرمایشات شما نشدم

میشه بیشتر توضیح بدید

باتشکر
یاحق


سلام

خیلی واضحه

یعنی اول حسابی فکر و بررسی کنید ( صدبار متر کنید ) و بعد ازدواج کنید ( قیچی بزنید )[/]

Im_Masoud.Freeman;1000817 نوشت:
[=Times New Roman]
سلام

خیلی واضحه

یعنی اول حسابی فکر و بررسی کنید ( صدبار متر کنید ) و بعد ازدواج کنید ( قیچی بزنید )

باسلام

متشکرم برای توضیحات

متوجه این موضوع شدم ارتباطش با پست نقل قول شده و موضوع تایپک و بحثهای بنده رو متوجه نشدم

فکر و بررسی زمان بره چیزی که برای بنده هم سوال بود که چرا این همه طولانی بشه

اللیل والنهار;1000486 نوشت:
این مواردی که میفرمایید تو یکی دو سه جلسه خواستگاری هم میشه فهمید حالا اگه یه غریبه باشه چه برسه به فامیل ( نمی تونه فارسی حرف بزنه ،سوادش، خجالتی بودن) سه سال طولانی نبوده

شاید منظور کارشناس محترم چیز دیگر از این هست که متوجه شدم

یاحق

اللیل والنهار;1000816 نوشت:
باسلام خداقوت

بااینکه خیاطی خوب بلد هستم متوجه این بخش از فرمایشات شما نشدم

میشه بیشتر توضیح بدید

باتشکر
یاحق

چون تاپیک شما خطاب عمومی داشت بنده نیز توضیح عمومی در کامنت اون زدم. در واقع به پست شما مرتبط نیست و خطاب به همه ی کاربران و افراد است که دقت خودشون را در ازدواج بالا ببرند.

صابر;1000819 نوشت:
دقت خودشون را در ازدواج بالا ببرند.

صابر;1000812 نوشت:
وابسته فردی می شوند که او دل در گرو دیگری دارد...

باسلام خداقوت

دقتشون رو تو چه موضوعی بالا ببرند در اینکه حواسشون باشه که کاراشون ممکنه چه عواقبی داشته باشه
یا دقتشون رو تو انتخاب همسر بالا ببرند که این دقتشون رو در انتخاب همسر بالا ببرند یعنی پس سه سال هم می تونند طول بدن این دقت و فکر و بررسی خودشون رو

بنده با توجه به توضیحات استارتر محترم اصلا به این نرسیدم که این خانم هم به این آقا وابسته شده باشه گویا دونفر که هیچ علاقه ای بهم ندارند رو میخواهند به زور باهم ازدواج کنند

اللیل والنهار;1000822 نوشت:
باسلام خداقوت

دقتشون رو تو چه موضوعی بالا ببرند در اینکه حواسشون باشه که کاراشون ممکنه چه عواقبی داشته باشه
یا دقتشون رو تو انتخاب همسر بالا ببرند که این دقتشون رو در انتخاب همسر بالا ببرند یعنی پس سه سال هم می تونند طول بدن این دقت و فکر و بررسی خودشون رو

بنده با توجه به توضیحات استارتر محترم اصلا به این نرسیدم که این خانم هم به این آقا وابسته شده باشه گویا دونفر که هیچ علاقه ای بهم ندارند رو میخواهند به زور باهم ازدواج کنند

سلام
خب سه سال نباید نامزد باشند
خودشون در مهمونی های خانوادگی و رفت و آمدها بررسی کنند بدون اینکه اصلا بخوان حتی بین دو خانواده مطرح کنن

سورنا...۶;1000152 نوشت:
سلام ،،، سه سالی هست که با دختر عمه ام نامزد کردم، در این سه سال فهمیدم که اخلاقش یه جوریه و حرف من رو نمیفهمه ،چون بچه روستا هست و حتی فارسی بلد نیست خوب حرف بزنه و محلی حرف میزنه، برا من اینا زیاد مهم نیست اینکه دیپلم نداره و من لیسانسم و بسیار خجالتی هست و دو ، سه باری که تلفنی حرف زدم و چند ماهی پیام میدادیم ازش پرسیدم تا گللس چندم خوندی ، چون مامانم گفته بود دیپلم داره ،به که گفتم گفت تو لیسانس داری میزنیتو سرم، بعدشباهاش حرف که زدم حس می کنم حرفم رو نمیفهمه و خودش رو از من پایینتر میدونه،،حالا پدر نداره من می خوام بهم بزنم وکسی که مدنظرم هست رو بعد سربازی ازدواج کنم،،شما کمک کنید اصلا هم تو دلم نیستش،،،بهم بزنم

یک حدیث می فرماید: با کسی که خودت دوست داری ازدواج کن، و کسی که پدر و مادرت برات در نظر گرفته اند را رها کن.
البته متن دقیق حدیث یادم نیست. میتونید جستجو کنید.

دختر دهه شصتی;1000735 نوشت:
بی نمکی برای کسی که در ماه اول آشنایی صیغه محرمیت میخونن و بعدش فوری عقد میکنن.

منظورر بنده قسمت دوم حرف شما یعنی عقد سریع هست.

Ali407;1000830 نوشت:
منظورر بنده قسمت دوم حرف شما یعنی عقد سریع هست.

سلام بله درست میفرمایین.
باید مدت زمانی رو حتماً اختصاص بدن، اما اگر این مدت نبوده و بقول معروف همه چیز یهویی اتفاق افتاده و البته الان خوشبختی و آرامش برقرار هست دیگه باید نقد الان رو بچسبید نه نسیه روزهای قبل رو.
خداروشاکر باشین برای امروز و هر جوری دوست داشتین در گذشته میگذشت امروز اجراش کنین، امروز برنامشو بچینین. شاید یک روز یا چند روز هیجان انگیز و خاطره ساز با همسرتون هست.

اللیل والنهار;1000822 نوشت:
یا دقتشون رو تو انتخاب همسر بالا ببرند که این دقتشون رو در انتخاب همسر بالا ببرند یعنی پس سه سال هم می تونند طول بدن این دقت و فکر و بررسی خودشون رو

بالا بردن دقت در ازدواج به معنای افزایش زمان آشنایی نیست... ضمن اینکه ایشان سه سال را بررسی نکرده بلکه شاید اگر یک هفته مشاوره و تحقیق دقیق انجام می شد همه چیز به خوبی تمام می شد.

اللیل والنهار;1000822 نوشت:
بنده با توجه به توضیحات استارتر محترم اصلا به این نرسیدم که این خانم هم به این آقا وابسته شده باشه گویا دونفر که هیچ علاقه ای بهم ندارند رو میخواهند به زور باهم ازدواج کنند

بله موافقم با این فرمایش شما...

[="Tahoma"]بچه تر که بودم و با مامان خرید میرفتم،
وقتی یه چیزی میخریدم،
مامان میگفت دیگه به ویترینا نگاه نکن،
فقط حواست و نگاهت به اونی باشه که تو دستته
اونی که انتخابش کردی،
چون انتخاب خودته،
خوب و بد انتخابت بوده پس باید به انتخابِ خودت احترام بذاری،
نه که تا چشمت خورد به یه چیز بهتر پشیمون شی از انتخاب قبلیت...
ولی من که دست تو دستِ دخترم برم خرید بهش میگم،
اول خوب نگاه کن دور و برتو،
بعد انتخاب کن...
یه چیزی رو انتخاب کن که حتی اگه هزار تا چیز بهترم دیدی باز اون به نظرت از همه بهتر بیاد،
نمیتونی بعد انتخاب کردنش جلوی چشماتو بگیری که نبینی چیزای بهترو
ولی میتونی یه چیزو انتخاب کنی
که چشمات نخواد بهتر از اونو ببینه حتی....
فاطمه جوادی

[="Navy"]سلام
اینو کلی میگم

اگر زن توی خونه چارقد بزنه هیچ مردی ازش بدش نمیاد و این همه طلاق رخ نمیده!

چارقد اصلا معجزه میکنه !:)[/]

ازدواج نکن.باهاش.درسته یه مدت ناراحت و دپرس میشه و توهم عذاب وجدان میگیری.ولی یه عمر بدبخت نمیشین جفتتون.

عزراییل;1001944 نوشت:
[="Navy"]سلام
اینو کلی میگم

اگر زن توی خونه چارقد بزنه هیچ مردی ازش بدش نمیاد و این همه طلاق رخ نمیده!

چارقد اصلا معجزه میکنه !:)

[/]

چارقد چیه؟

صابر;1000812 نوشت:
متأسفانه در این قبیل روابط بی دقتی هایی صورت می گیرد که بیشترین خسارت را دختران مجرد می بینند

چه جالب استاد صابر، پس زنها قدرت تصمیم‌گیری از خودشان ندارند و قرار است فقط انتخاب بشوند
حالا این مرد است که باید در انتخابش دقت کند که دختر خسارت نبیند! خیلی جالب است
و جالب‌تر اینکه خانمها حرف شما را لایک کردند و هیچکس هم نگفت ما زنها خودمان قدرت تصمیم‌گیری داریم

صابر;1000812 نوشت:
در ازدواج همیشه معتقدیم که صدبار متر کنید و یک بار قیچی کنید
باز هم جالب است!
مرد باید بدون آنکه با دختر حرف بزند و صرفاً از روی تحقیق صدبار متر کند و بعد یک بار قیچی کند (به خواستگاری برود)
و وقتی هم قیچی کرد دیگر قیچی کرده! باید پای قیچی خود بماند که دختر خسارت نبیند!

اما دخترها زمانی شروع به متر کردن پسر می‌کند که پسر به خواستگاریش آمده. یعنی پسر باید دیده متر کند اما دختر در جلسات خواستگاری!!
آخر کجای این حرف انصاف است؟ به خدا قسم اگر این موضوع برعکس بود الان خانمها سقف اینجا را خراب کرده بودند!

هزار بار گفتم باز هم می‌گویم. عدالت از نظر زنها یعنی این:
"تمام حقوق برای ما، هیچ حق برای مردها"

mohsen1990;1002087 نوشت:
چارقد چیه؟

یعنی همان چیزی که ما مردها بخاطرش به زنهای مذهبی بدهکاریم! یعنی چادر!

mohsen1990;1002088 نوشت:
چارقد چیه؟یعنی چی؟

سلام
این مسلمون هایی که توی مالزی و اون طرفا هستن دیدین حتما...خانم هاشون وقتی بی روسری هستن مثل طایفه جنیان و می مونن

اما وقتی چارقد میزنن اینقد قشنگ میشن که!...شبیه پریان میشن!...آدم دلش می خواد جفت چرخ جفت چرخ ازینا بار طیاره کنه بیاره ایران این ور اون سوقاتی پخش کنه!:)

[SPOILER]فرهنگ نامه لغت ایران باستان:

جفت چرخ : مینی بوس[/SPOILER]

[="Tahoma"]

Reza-D;1002166 نوشت:
چه جالب استاد صابر، پس زنها قدرت تصمیم‌گیری از خودشان ندارند و قرار است فقط انتخاب بشوند
حالا این مرد است که باید در انتخابش دقت کند که دختر خسارت نبیند! خیلی جالب است
و جالب‌تر اینکه خانمها حرف شما را لایک کردند و هیچکس هم نگفت ما زنها خودمان قدرت تصمیم‌گیری داریم

نخیر .قدرت انتخاب داریم اما بسیار محدوده

مهر...;1002201 نوشت:
نخیر .قدرت انتخاب داریم اما بسیار محدوده
از نظر "ارائهء نظر" بله کاملاً قبول دارم که در اکثر موارد متاسفانه قدرت انتخاب را برای دختران بسیار محدود کرده‌ایم
در چند تاپیک تا الان به همین مورد پرداخته‌ام و شدیداً به آن معترضم

اما منظور من از آنچه در اینجا مطرح کردم، قدرت تصمیم‌گیری باطنی است. ببینید، شاید حرفهایم در ابتدا برای خانمها تلخ باشد، اما ای کاش خانمها اول حرفهایم را دقیق می‌خواندند سپس نتیجه‌گیری می‌کردند. متاسفانه گاهی ما انسان‌ها به برخی تسلیم شدن‌ها خو می‌گیریم و عادت می‌کنیم. مثلاً برده‌داری را تصور کنید، برخی از برده‌ها به آن خو گرفته بودند و زمانی که سایر برده‌ها به آنها می‌گفتند بیائید انقلاب کنیم، می‌گفتند بابا آخه چه کاری است؟! کارمان را می‌کنیم و در مقابل جای خواب و غذا و لباس می‌گیریم. چه دلیلی دارد جان خود را به خطر بیندازیم؟

درمورد خانمها هم همانطور که گفتم شکی نیست که در موارد زیادی اطرافیان نمی‌گذارند که خواسته‌هایشان را عملی کنند یا استعدادهایشان را شکوفا کنند. اما برخی خانمها به همین زندگی خو گرفته‌اند و سعی می‌کنند مسئولیت همه چیز را از گردن خود باز کنند. یا می‌گویند بابان نذاشت، یا می‌گویند مادرم باعث شد، یا می‌گویند خواستگارم مرا سر کار گذاشت، یا می‌گویند دوست‌پسرم مرا فریب داد و......

مشکل از آنجا شروع می‌شود که حقوق با مسئولیت همراه می‌شود. برخی از خانمها حقوق را طلب می‌کنند اما در عین حال حاضر نیستند مسئولیت مربوط به آن را بپذیرند
این عقیدهء من است و شما می‌توانید بپذیرید یا نپذیرید

استارتر محترم برداشت شما از نظرات چی بود ؟

غالبا وقتی استاتر یک موضوع در بحث شرکت نمیکنه تاپیک از موضوع اصلی منحرف میشه لطفا بیاین و چند خطی بنویسین

[="Arial"]

Reza-D;1000597 نوشت:
شما خانمها

[=arial]سلام
متاسفانه به تاپیک صندلی داغ نرسیدم و حسرت یه سوال یا بهتر بگم گلایه به دلم موند
انقدررررررر خانومارو جمع نبندین لطفا ...

[=arial]در مورد سوال استارتر
اولا آقای لیسانس نظرتون چیه یکم رو ادبیات و املاتون کار کنین؟
فارسی دری هم اینطوری نیست
ثانیا
وقتی به عنوان یه مرررد دهنت بنده دهن پدرمادرته همین میشه دیگه
یاد بگیر بعد از این سفت و سخت سر حرفات وایسی

ولی خب کاریه که شده
این ازدواج کلا به صلاح خانواده هاتونم نیست چه برسه به شما
از پدرمادرتم آبی گرم نمیشه
یکم معرفت قاطی لیسانست کن
یه کادو بگیر برو دیدن دخترعمه ات ، باهاش حرف بزن و بگو از اولم مخالف بودی
نه بخاطر اینکه لیسانس داری و اون نداره
بلکه کلا فرهنگتون بهم نمیخوره و باهم خوشبخت نمیشین
الانم اومدی واسه معذرت خواهی و تموم کردن قضیه
این کادو هم نشون میده که اشتباهتو پذیرفتی
بعدم بیا بیرون برو دنبال زندگیت

ممکنه کمی اوقات تلخی و حرف پیش بیاد ولی خب به آرامش بعدش می ارزه
مطمئن باش خداهم کل وقتشو صرف آه و ناله های بنده هاش پشت سرهمدیگه نمیکنه .

رهگذر آسمان;1002877 نوشت:
متاسفانه به تاپیک صندلی داغ نرسیدم
خدا بهم رحم کرد :Nishkhand:
(حقیقتاً باعث افتخارم بود @};-)

رهگذر آسمان;1002877 نوشت:
انقدررررررر خانومارو جمع نبندین لطفا
پستی که نوشتید خطاب به استارتر خیلی خوب بود. با تمامش موافقم
فقط با عذرخواهی شما هم اشتباهات خود دختر را نادیده گرفتید. واقعاً نمی‌دانم دلیلش چیست؟! :-??

و درمورد این جمله بالا که گفتید اینقدر خانمها را جمع نبندید
نقل از پست شماره 83:

Reza-D;1002241 نوشت:
درمورد خانمها هم همانطور که گفتم شکی نیست که در موارد زیادی اطرافیان نمی‌گذارند که خواسته‌هایشان را عملی کنند یا استعدادهایشان را شکوفا کنند. اما برخی خانمها به همین زندگی خو گرفته‌اند و سعی می‌کنند مسئولیت همه چیز را از گردن خود باز کنند. یا می‌گویند بابان نذاشت، یا می‌گویند مادرم باعث شد، یا می‌گویند خواستگارم مرا سر کار گذاشت، یا می‌گویند دوست‌پسرم مرا فریب داد و......

مشکل از آنجا شروع می‌شود که حقوق با مسئولیت همراه می‌شود. برخی از خانمها حقوق را طلب می‌کنند اما در عین حال حاضر نیستند مسئولیت مربوط به آن را بپذیرند

سورنا...۶;1000152 نوشت:
سلام ،،، سه سالی هست که با دختر عمه ام نامزد کردم،

سلام
دوران نامزدی برای شناخت طرفین است، حداقل شناخت شما از خودتان در این مدت این است که نمی توانید جایی در دل خود برای او باز کنید، تصمیم منطقی بگیرید و اجرا

دوستانی که نفر سوم را علت این بی میلی می دانند، بنظر من از همان اول نامزدشان نفر سوم بود و ایشان بدون تمایل و تصمیم خود وارد این بازی شدند و تمایل قلبی خود را در نظر نگرفتند...

پ.ن. پاسخ برای تغییر وضعیت فعلی شماست نه تایید چگونگی انتخاب و تصمیم تان و عملتان که بحثش جای دیگرست

[="Arial"]

Reza-D;1002885 نوشت:
خدا بهم رحم کرد

[=arial]سلام
یه سوالایی داشتم واسه پرسیدن که بعدش قید اسک دینو بزنین ....
بی شوخی همیشه گفتم از نظر من یکی از قابل احترام ترین آقایون سایت شما هستین .

Reza-D;1002885 نوشت:
اشتباهات خود دختر را نادیده گرفتید.

[=arial]اول اینکه جو روستا با شهر خیلی فرق میکنه
و دختر توی اون جو بزرگ شده و طبیعیه که تسلیم جزیی از رفتارش باشه

ثانیا خود شماهم موقع هر بحثی از فرد عاقل تر انتظار رفتار بهتری دارین

و ثالثا طرف صحبت ما آقا بودن و مطمئنا حرفای ما هیچ وقت به گوش اون خانم نخواهد رسید

ولی خب گذشته از همه اینها معتقدم توی هیچ اتفاقی هیچ کس بی تقصیر صددرصد نیست
این خانم هم هرچند توی جو متفاوتی تربیت و بزرگ شده باشن
بهرحال خانم هستن
و جنس خانم امکان نداره متوجه معنای رفتار یه آقا نشه
ایشون به جای اینکه سه سال قضیه رو کش بدن و بگن بالاتر از منی
باید قضیه رو خیلی قبلتر تموم میکردن
ولی خب به قول یکی از کاربرا حتما فکر کرده همین که طرفم ساکن شهره و لیسانس داره کافیه
که نتیجه همین تفکرات میشه آمار بالای خیانت متاهلین .

ریحــانه الــنبی;1002956 نوشت:
سلام
دوران نامزدی برای شناخت طرفین است، حداقل شناخت شما از خودتان در این مدت این است که نمی توانید جایی در دل خود برای او باز کنید، تصمیم منطقی بگیرید و اجرا

دوستانی که نفر سوم را علت این بی میلی می دانند، بنظر من از همان اول نامزدشان نفر سوم بود و ایشان بدون تمایل و تصمیم خود وارد این بازی شدند و تمایل قلبی خود را در نظر نگرفتند...

پ.ن. پاسخ برای تغییر وضعیت فعلی شماست نه تایید چگونگی انتخاب و تصمیم تان و عملتان که بحثش جای دیگرست


احسنت به شما گل =d> =d> =d> =d>

سؤال:

سه سالی هست که با دختر عمه ام نامزد کردم، در این سه سال فهمیدم که اخلاقش خاص است و حرف من را نمیفهمد، او روستایی است و حتی فارسی بلد نیست و محلی حرف میزند. او دیپلم هم ندارد و من لیسانسم و بسیار خجالتی هست، او پدر ندارد و من می خواهم این نامزدی را بهم بزنم و با کسی که مدنظرم هست بعد از سربازی ازدواج کنم. این کار برای من سخت است.

پاسخ:
ازدواج بزرگ‏ترين و مهم‏ترين حادثه زندگي انسان است و موفقيت يا شكست در آن سرنوشت ساز خواهد بود. ازدواج و زندگي مشترك وقتي ثمر بخش، سودمند و ماندگار است كه عقربه روحيه‏ ها، غرايز و طرز تفكر دو طرف، همسو و نزديك باشد. در غير اين صورت، ريسمان وحدت و يگانگي به ضعف و سستي مي‏ گرايد و سرانجام گسسته مي‏ شود.

ما در زندگي خود شاهد پديده ‏هاي تلخ و درد آوري هستيم كه دختران و پسران و خانواده‏هاشان را مي‏آزارد و كاخ زندگي مشترك زوجين را فرو مي‏پاشد. بي‏ترديد محاسبات غلط، احساسات زودگذر، خيالات و توهمات بي‏اساس عامل اصلي تحقق اين پديده‏ها به شمار مي‏ آيد. بنابراين، اگر در گزينش همسر اصول صحيح رعايت شود، بخش عظيمي از ناگواري‏ها و نابساماني‏ها و مشكلات از ميان مي‏رود و زندگي جوانان پربارتر و زيباتر مي‏ شود.
ظاهرا منظورتان از نامزدی این است که هنوز با او عقد محرمیت نخوانده اید ولی صحبت های اولیه انجام شده است. از نظر ما در این شرایط که هنوز عقد نکرده اید می توانید بهترین تصمیم را بگیرید و با توجه به معیارها و کفویت خودتان با او تعیین کنید که آیا به درد هم می خورید یا خیر؟!

شما در زمینه های تحصیلی، فرهنگی و خانوادگی با یکدیگر کفویت نداریدکه این موارد گرچه جزو معیارهای دسته دوم و فرعی هستند ولی چون چند معیار هستند قابل گذشت نیست و همانطور که از الآن دلزده هستید حتما بعد از ازدواج نیز نمی توانید با او سازگار شوید. بنابراین توصیه ی ما این است که تا بیش از این به او وابسته نشده اید و او نیز روی شما حساب نکرده است تکلیف خود را روشن نمایید و به خانواده تان نیز قاطعانه ولی با احترام بگویید با فرد دیگری قصد ازدواج دارید. از اعلام تصمیم خود نیز نهراسید ولی بهتر بود زودتر از این او را از تردیدتان با خبر می نمودید تا او نیز دلبسته شما نشود. البته در بحث ازدواج فامیلی مشکلات ژنتیکی نیز محتمل است.

پس بهتر است خودتان را بیش از این اسیر این داستان نکنید چون حتی سه سال هم مدت زیادی است و او احتمالا به شما دلبستگی پیدا نموده و با کنار زدن او ممکن است ناراضی شود ولی توصیه می کنیم با دلایل قاطعانه او را متقاعد کنید که به درد یکدیگر نمی خورید ولی نگویید که به فرد دیگری علاقه مندید.

موضوع قفل شده است