جمع بندی می خواهم دین برتر و الهی را انتخاب کنم . از کدامین منبع الهی ؟؟؟

کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

باسلام
اصول دین اسلام، سه مورد می باشد که مورد توافق مسلمانان است.
این اصول عبارتند از توحید، نبوت، معاد.

بر این اساس، هر مسلمانی لازم است که معتقد به این سه امر باشد و انها را قبول داشته باشد.[1]
البته هر مسلمانی لازم است که در صورت امکان با تحقیق و بررسی به این سه اصل اعتقاد داشته باشد و اگر نمیتواند و توان تفکر دراین امور نداشته باشد، لااقل در حد اطمینان به این اصول باور داشته باشد.

اصول دین اسلام بر اساس عقل اثبات میشود.
بر اساس ادله عقلی، خداوند متعال وجوددارد و واحد است و شریکی ندارد( توحید)[2]
بر اساس ادله قطعی عقلی، چون خداوند متعال حکیم است و رحیم، برای انکه بندگان رابه سعادت برساند، برنامه جامعی را توسط بندگان شایسته اش بفرستد(نبوت)[3]
بر اساس ادله عقلی، چون خداوند عادل و حکیم است، به غیر از این دنیا، سرای دیگری را مهیا میکند تا بندگان در ان عالم جزا و پاداش اعمال خود را ببینند و تحقق سعادتمندی خود را در انجا مشاهده کنند(معاد)[4]
اینها اصول دین اسلام است که هر مسلمانی انرا قبول دارد و هر کس حتی اگر یکی از این امور را قبول نداشته باشد، مسلمان نیست.
[=microsoft sans serif]

---

[/HR][=microsoft sans serif][1] . اموزش عقائد،استاد مصباح، ص 12

[=microsoft sans serif][2] . اموزش فلسفه، استاد مصباح، ج2، درس 62 و 63

[=microsoft sans serif][3] . مبانی اندیشه اسلامی، ج2، ص 139-142

[=microsoft sans serif][4] . مبانی اندیشه اسلامی، ج1، ص 192-194

[=microsoft sans serif]

این همه دین در دنیا وجود دارد که قطعا همه با هم نمی توانند صحیح باشند و فقط دو حالت ممکن است:

1. یا همه به جز یکی اشتباه هستند و یکی دین حق است.
2. یا همه به کل اشتباه هستند و هیچ کدام حق نیست.

به راستی ما چقدر خوش شانس بوده ایم که در ایران به دنیا آمدیم، تنها کشوری در جهان که مردم آن به دین حق هستند و 6.9 میلیارد نفر دیگر جهان به دین باطل، ولی فکر می کنند خودشان خوش شانس هستند که به دین حق هستند و بقیه جهان به دین باطل!

عزیز دل . ما بدون مدرک و اصول نمیگیم که دینمون حق هستش !!!
دین ما از همه لحاظ کامل تره .... درسته حتی اونیم که گاو میپرسته میگه من چقدر خوش شانس بودم که بابام و مادرم گاو پرست ودن

من تقریبا اکثر دین هارو مطالعه کردم هیچ کتابی مثل قران و هیچ دینی مثل اسلام نیست . من هرچقدر به شما میگم شما باز حرف خودتو میزنی . میگم 34636346346346348999 دلیل برات میارم که دین اسلام کامل ترینه .

شما یکم برو تحقیق کن

اصلا شما یاهو تونو بفرستید به من تو یاهو مسنجر . انقدر براتون دلیل بیارم که موهامون سفید شه :khaneh::khaneh:

منم به شخصا اصلا بخاطر اینکه پدر مادرم مسلمونن . دین رو قبول نکردم . پاش بیفته کافرم میشه . ولی میبینم هیچ کتابی مثل قران نیست و قطعا قران یه معجزست

[=microsoft sans serif]

همانطور که عرض شد، اصول دین به اصول اعتقادی گفته میشود که تمامی مسلمانان به ان اعتقاد دارندو وجه تشخیص و تمایز مسلمان از غیر مسلمان است.
اما هر یک از مذاهب اسلامی وفرقه های ان، به برخی امور اعتقادی دیگر نیز معتقدند که چون اختصاصی انان است، به عنوان اصل دینی شمرده نمیشود.
در مذهب تشیع نیز اصل امامت و عدل دو اصل اعتقادی است که اصول مذهب انان است نه اصول دین.

به نام خدا
سلام

دین فقط اسلام است. یعنی باید تسلیم خدا باشید. اسامی ادیان را خود پیروان آن ادیان گذاشته اند. تمام ادیان کنونی (خصوصا ادیان ابراهیمی) محتواهایی کمابیش یکسان دارند. با این حال در زمانی که پیامبر جدیدی آمده کسانی که داعیه دار دین هستند در مقابل پیامبر مقاومت کرده اند. البته ادیان غیر ابراهیمی هم به دلیل استفاده از ادبیاتی کمی متفاوت با ادیان ابراهیمی ظاهرا متفاوتند. بخشی از تفاوتها هم به توانایی درک کسانی که دستورهای پیامبران را می نوشته اند بر می گردد. بخشی از تفاوت دستورها هم به دلیل توانایی مردم آن دوره بوده (مثلا باید دید آیا از ابتدای دعوت پیامبر گفته شده شراب نجس است؟).
در انتخاب دین باید مراقب بود. لزوما اگر عده ای را دیدید که درستکارترند نباید فکر کنید که دین آنها بهتر است (یا اینکه بی دینی آنها را درستکارتر کرده). بهتر است به صحبتهای مبلغین دین دقیقا توجه شود و از آنها سند خواسته شود. بنده به عنوان کسی که تقریبا از صفر شروع کرده اطمینان می دهم در حال حاضر بهترین استدلالها را می توان از زبان روحانیون مذهب تشیع شنید.
بسیاری از مسیحیها ازدین فقط عیسی عیسی می کنند؛ کاملا باید دقت کنید که بسیاری از این جماعت با توجه به جلسه چند کشیش در هزار و چند صد سال پیش مدعی اند عیسی و روح القدس هم علاوه بر خدای پدر خدا هستند؛ البته کمی از بقیه مهربان ترند و درستکارتر؛ ادعا می کنند کتاب ما کلام مستقیم روح القدس است، اما آن چیزی را که رسما قبول دارند اگر نگاه کنید داستان قتل عیسی است و تعدادی خواب و ... که اصلا از زبان روح القدس نیست؛ در حال حاضر عبادت مشخصی ندارند (چیزی مثل نماز)؛ به دلیل خفقان حاکم کلمات اصلی انجیل به ندرت باقی مانده.
یهودیها هم که یک نفر را که مرده زنده می کرده و چندین کار خاص دیگر و به خدا فرا می خوانده به جرم جادوگری قصد قتلش را کرده اند و حالا منتظر کسی با مشخصات او هستند؛ قضاوت با خودتان.
جماعت عامه مسلمین (کسانی که خودشان را سنی می نامند) فرقه های زیادی هستند که هیچ یک همدیگر را قبول ندارند (البته در مقابل تشیع یکصدا هستند) و سردسته هایشان دختر پیامبر خدا را که در قرآن به محبت به نزدیکانش توصیه شده شهید کردند و در سالهای بعد به قتل و غارت و ... پرداختند و نگذاشتند کسی با استدلال با آنها حرف بزند و نمونه کارهایشان دراعمال القاعده هویداست. هر کسی را صلاح دیدند کافر دانسته و تجاوز به جسم و مال او را جایز می دانند. در حال حاضر امام ندارند.
شیعیان طبق قرآن که علی را ولیشان می داند عمل کرده و به ولایت علی اعتقاد دارند. بدون اذن ولی کسی را نمی کشند. تمیزتر از بقیه هستند. وضویشان طبق قرآن است. به امامی زنده و غایب اعتقاد دارند.

این عقیده شما و بعضی از هم کیشان شماست و نه سخن اسلام.
از نظر دین مبین اسلام کسی که از همه پرهیزگار تر است , نزد خداوند متعال برتر است .و این به ملیت , رنگ , و نژاد ربطی ندارد.
افرادی بودند که توسط خود پیامبر اکرم (ص) به دین اسلام درآمدند و به دلیل عدم رعایت تقوی به سعادت نرسیدند و گمراه شدند.
در عربستان در حالیکه اعراب قریش به نژاد خود مباهات می کردند که پیامبر خاتم و کتاب قرآن در قبیله ایشان ظاهر شده است , این سلمان فارسی بود که بنا به گفته نبی اکرم آنچنان ایمان و تقوائی داشت که آن حضرت سلمان فارسی را جزو اهل بیت دانست و بسیاری بزرگان قریش را جهنمی!
لذا در پاسخ به کسی که که خیلی ساده و بی آلایش در اینجا مطرح میکند که به دنبال راههای شناخت دین هستش بهتره بجای نیش و کنایه و تمسخر ادیان یا ملل اگر آگاهی داریم , ذکر کنیم وگرنه سکوت بهتر است!

[=microsoft sans serif]

باسلام
مذهب تشیع با حضرت علی علیه السلام که اولین امام شیعیان است رسما شروع شد و شکل گرفت.
اما به جهت اینکه مذهب تشیع، توسط امام صادق علیه السلام از جهت مبانی نظری مختلف همچون عقائد، فقه و سایر علوم مورد نیاز توسعه یافت و شیعیان در این دوران از اندیشوران سایر مذاهب اسلامی بی نیاز شدند، و شیعه به عنوان یک مکتب فکری ممتاز در میان سایر مکاتب و فرق اسلامی شناخته شد، از این رو ایشان را رئیس و موسس مذهب جعفری میدانند.

سلام
اسلام سه اصل دارد
توحید نبوت و معاد
این سه اصل با عقل قابل اثبات هستند
و عقل منبعی الهی است
البته از نظر شیعه عدل و معاد که فرع بر توحید و نبوتند اصل محسوب میشوند که این دو هم دلیل عقلی دارند
یا علیم

[=microsoft sans serif]

باسلام
اینکه گفتم رسما با حضرت علی ع شروع شد، به این دلیل است که این مذهب مربوط است به پیروان حضرت علی ع که بعد از وفات حضرت رسول اکرم ص به سفارش ایشان، از حضرت علی ع پیروی کردند و وی را جانشین برحق حضرت رسول میدانند.
هرچند قبل از وفات حضرت رسول نیز اطلاق شیعه بر پیروان حضرت علی ع از سوی رسول الله وجود داشته است اما به صورت رسمی این مذهب ومکتب دینی پس از وفات حضرت رسول شروع شد.

خیر به هیچ وجه عالم تر نبودند اما شرایط زمان هر یک از ائمه با یکدیگر متفاوت بوده است و ایشان به دنبال شرایط موجود وظیفه ای را داشتند که به ان عمل میکردند.

خیر بعد از وفات رسول الله شرایط به گونه ای بود که حضرت گوشه نشین شدند و بر اثر تبلیغات و جو سنگین سیاسی کسی به سراغ ایشان نمی آمد.
البته کلا شرایط مردم ان زمان به صورتی بود که خیلی به دنبال فهم مباحث نبوده اند و تنها در فهم برخی آیات سراغ اندیشمندان وصحابه می آمدند و به همین جهت شرایط برای ایجاد یک تحول علمی و ایجاد یک مکتب فکری علمی مهیا نبود
بعد از به حکومت رسیدن ایشان نیز، مشکلاتی که از ناحیه مخالفان ایشان ایجاد شد، باعث جلوگیری از ایجاد چنین مکتبی شد، هرچند به فراخور حال برخی زمانها ایشان به بیان برخی مسائل علمی ولو به شاگردان خاص خویش و کسانی که طالب بودند می پرداختند.

خیر ایشان کتاب ننوشتند. اما در اثر ایجاد محافل بزرگ علمی و تربیت شاگردان متعدد در رشته های رایج آن زمان، به تأسیس یک مکتب فکری در مقابل مکاتب فقهی و کلامی و تفسیری ان زمان پرداختند.
البته قبل از ایشان امام باقر ع نیز تا حدودی این شرایط را مهیا کردند اما شرایط به حدی بود که امام صادق ع بهتر توانستند این کار را انجام دهند.

یک نفر که صاحب و موسس یک مکتب فکری دانسته میشود، گاه به تدوین یک اثر مهم است وگاه از ان بالاتر به ایجاد یک سری شاگرد موثر و بزرگ و تأثیر گذار است.
در آن دوران نیز روایات بسیاری که در زمینه های مختلف فقهی، کلامی و تفسیری و ... از حضرت صادق علیه السلام به شاگردانشان فرمودند و انان نیز به دیگران رساندند، نشان دهنده نقش بسیار بزرگ ایشان در ایجاد یک مکتب کامل و جدید و مستقل در مقابل مکاتب فکری ان زمان بوده است.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خدا قوت

شما با چه نوع منابع الهی آشنایی دارید، تا براساس آنها برای شما استدلال آورده شود؟

در پناه خدا

[=microsoft sans serif] می خواهم دین برتر و الهی را انتخاب کنم . از کدامین منبع الهی ؟؟؟

پرسش: من و خانواده ام به دنبال تحقيقات ديني و مذهبي مي باشم مي خواستم بدانم در دين اسلام چند اصل وجود دارد؟ و اصول دين اسلام با چه منبع الهي اثبات مي شوند.

پاسخ:
اصول دین اسلام، سه مورد می باشد که مورد توافق مسلمانان و عدلیه است.این اصول عبارتند از توحید، نبوت، معاد.بر این اساس، هر مسلمانی لازم است که معتقد به این سه امر باشد و انها را قبول داشته باشد.[1]
البته هر مسلمانی لازم است که در صورت امکان با تحقیق و بررسی به این سه اصل اعتقاد داشته باشد و اگر نمیتواند و توان تفکر دراین امور نداشته باشد، لااقل در حد اطمینان به این اصول باور داشته باشد.

اصول دین اسلام بر اساس عقل اثبات میشود.بر اساس ادله عقلی، خداوند متعال وجوددارد و واحد است و شریکی ندارد( توحید)[2]بر اساس ادله قطعی عقلی، چون خداوند متعال حکیم است و رحیم، برای انکه بندگان رابه سعادت برساند، برنامه جامعی را توسط بندگان شایسته اش بفرستد(نبوت)[3]بر اساس ادله عقلی، چون خداوند عادل و حکیم است، به غیر از این دنیا، سرای دیگری را مهیا میکند تا بندگان در ان عالم جزا و پاداش اعمال خود را ببینند و تحقق سعادتمندی خود را در انجا مشاهده کنند(معاد)[4]اینها اصول دین اسلام است که هر مسلمانی انرا قبول دارد و هر کس حتی اگر یکی از این امور را قبول نداشته باشد، مسلمان نیست.
البته هر یک از مذاهب اسلامی وفرقه های ان، به برخی امور اعتقادی دیگر نیز معتقدند که چون اختصاصی انان است، به عنوان اصل دینی شمرده نمیشود. در مذهب تشیع نیز اصل امامت و عدل دو اصل اعتقادی است که اصول مذهب انان است نه اصول دین.

[=microsoft sans serif]

---

[/HR][=microsoft sans serif][1] . اموزش عقائد،استاد مصباح، ص 12

[=microsoft sans serif][2] . اموزش فلسفه، استاد مصباح، ج2، درس 62 و 63

[=microsoft sans serif][3] . مبانی اندیشه اسلامی، ج2، ص 139-142

[=microsoft sans serif][4] . مبانی اندیشه اسلامی، ج1، ص 192-194