می خواهم این رابطه گناه آلود را قطع کنم اما ...

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
می خواهم این رابطه گناه آلود را قطع کنم اما ...

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سوالی داشتند که امکان طرح آن با نام کاربری خود شان نبود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان ضمن حفظ امانت، جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم، با نام کاربری "مدیر ارجاع سؤالات" درج می شود:


نقل قول:

سلام

من چند سال پیش وقتی اوائل دوران کارشناسی بودم آنچنان پیشنهادی برای ازدواج یا دوستی نداشتم شاید در کل دو یا سه تا
ولی از سال 3 دانشگاه پیشنهادات مختلف شروع شد از استادم بگیرید تا پسر خاله پسر دایی و ...

اون موقعها میگفتم نه و بعد منتظر ی ادم خوب میمونم واسه ازدواج ...
تا دو سال پیش که اون موقع اوج روابطم بود ( چ اشنایی توی اینترنت چ توی محل کار یا دانشگاه ....)
من در یک زمان با چند پسر دوست میشدم بیرون میرفتم ولی ارتباطی نداشتم ، حتی نمیذاشتم دست شون بهم بخوره
تا اینکه این اخری یه پسری بود که توی تلگرام اشنا شدیم میگفت قصدش ازدواجه ، کم کم گذشت و بهش وابسته شدم، آره وابسته شدم!
هر چند ادم خوبی بود خدایش... و یواش یواش باعث شد از پسرای دیگه فاصله بگیرم
ولی برای ازدواج همش داشت بهانه می آورد، یه بار می گفت که بابام راضی نمیشه با غریبه وصلت کنیم، یه بار می گفت باید کارم بهتر شه و....
ولی من دیگه وارد رابطه شده بودم و نمی تونستم دل بکنم.
هر روز می دونستم همه حرفاش دروغ و کلکه ولی ...
ی ماه پیش گفتم این رابطه رو تموم میکنم ولی بعد یه هفته شل شدم، نشد که بشه....
دوباره تصمیم گرفتم این رابطه رو قطع کنم ولی نمی دونم بتونم یا نه؟ چیکارکنم؟

من واقعا از خدا هم خجالت می کشم

میشه کمکم کنید ؟

خیلی ممنون


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

مدیر ارجاع سوالات;934910 نوشت:
دوباره تصمیم گرفتم این رابطه رو قطع کنم ولی نمی دونم بتونم یا نه؟ چیکارکنم؟

سلام علیکم. از اینکه مشکلتان را در انجمن مطرح کردید متشکریم.

شما الان در شرایط سختی به سر می برید که با بکار گیری راهکارهایی که در پی می آید، می توانید این بحران را با آسیب و درد کمتری سپری کنید.در مرحله اول شما بایستی به ضرورت قطع این رابطه توجه کنید.برداشت بنده از پیام شما این بود که ایشان مایل به ازدواج با شما نیست.چنانچه اینطور است توجه داشته باشید که ازدواج اجباری و از روی اکراه آسیب های فراوانی دارد.علاقه شرط اساسی ازدواج است و بدون آن زندگی در معرض فروپاشی است.بنابراین در این فرض لازم است که جرأت به خرج دهید و به این رابطه پایان دهید.قطعا شما اولین کسی نیستید که دچار شکست عشقی شده اید.افراد زیادی در جامعه وجود دارند که مانند شما در حال تجربه کردن این بحران هستند.به این نکته توجه داشته باشید که شکست عشقی درد دارد.بعد از مرگ یک عزیز، پایان یک رابطه عاطفی یکی از بزرگترین ضربه های احساسی است که شخص می تواند تجربه کند پس کاملا طبیعی و در واقع ضروری است که شخص برای این فقدان سوگواری کند. نکته بعد اینکه فکر نکنید که بزرگترین عشق روی زمین را از دست خواهید داد..به خودتان نگویید کلا یک آدم برای شما روی زمین وجود داشته است و حالا در حال از دست دادن او هستید. بامیستر می گوید: «عشق باعث می شود که فکر کنید فقط همین آدم است که با شما هماهنگ است. در فیلم ها و کتاب ها هم به این اسطوره دامن می زنند اما مسئله اینجاست هیچ چیز جادویی در مورد یک شخص خاص وجود ندارد.» در واقع در روی زمین تعداد زیادی آدم وجود دارند که می توانیم با آنها رابطه خوبی داشته باشیم. البته درست بعد از به پایان رسیدن یک رابطه عاطفی، نمی توانیم اینجوری فکر کنیم اما باید بپذیرید که به احتمال خیلی خیلی زیاد شما کس دیگری را پیدا می کنید و کمی بعد فکر می کنید که او هم تنها کسی روی زمین هست که این اندازه او را دوست دارید.
لازم است برای قطع رابطه تمامی کانالهای ارتباطی خود را قطع کنید.شماره تلفن ،ایمیل،اینترنت و...
چند تکنیک جهت مقابله با شکست عاطفی:
1.فهرستی از معایب این ازدواج و نیز معایب فردی را که عاشقش هستید را آماده کنید و در کاغذی بنویسید و جایی که زیاد با چشمتان تماس دارد قرار دهید و مرتب به آن فکر کنید.هر روز آن را مرور کنید.
2.خاطرات خوشی که با هم داشته اید را بر روی کاغذ بنویسید وتخلیه هیجانی کنید(چنانچه خواستید گریه کنید) سپس کاغذ را تکه تکه کنید و در سطل آشغال بیندازید.این کار به شما کمک می کند که خاطراتی که در ذهن دارید را فراموش کنید.
3.از تکنیک تونل زمان استفاده کنید.ترس از قطع ارتباط به شما اجازه نمی دهد اقدام به پایان رابطه کنید.در این صورت شما می توانید از این تکیک استفاده کنید.این تکنیک شما را به آینده می برد.شاید شما بترسید که نکند نتوانم این فقدان را تحمل کنم.روزی که قطع ارتباط را شروع می کنید خیلی دردناک است اما یک هفته بعد دردش کمتر میشود و یک ماه بعد کمتر و شش ماه بعد هم همینطور و یکسال بعد و دو سال بعد و سالهای آینده هم به همین ترتیب.کار به جایی می رسد که تقریبا اثری از آن نمی ماند.رؤیا پردازی کنید.فرض کنید شش ماه دیگر خواستگاری آمده و مورد مناسبی است.با او ازدواج می کنید و مثلا دو سال بعد، بچه دار می شوید و بچه هایتان بزرگ می شوند و کلی خاطرات و حوادث در زندگی شما اتفاق می افتد که این خاطره و بحرانی که الان در آن هستید به طور کامل فراموش شده است.

چند توصیه:

1) جدا شوید و از آزادی‌تان لذت ببرید: همه می‌خواهند از غم قلبی جدا شوند، اما چگونه؟ تلاش برای پر كردن خلاء درون خود بدون وارد شدن عجولانه به یك رابطه دیگر یا بیهوده تلاش كردن یك طرفه برای برگرداندن عشق از دست رفته، ‌تنها راه است. وابستگی باعث درد و رنج می‌شود و بهترین راه برای رسیدن به آرامش و شادی، رهایی از وابستگی‌هاست. یكی از افكاری كه با آن می‌توانید خود را از غم و اندوه نجات دهید این است كه با خود تكرار كنید: من برای شاد بودن به هیچ‌كس و هیچ‌چیز نیاز ندارم. بعد از یك شكست قلبی خیلی سخت است اعتماد‌كردن به اینكه می‌توان بدون آن شخص زندگی كرد و راه را ادامه داد و شاد بود ولی زندگی بارها به ما ثابت كرده كه ما می‌توانیم! باید خلاقانه و با قدرتی كه داریم خلاءهایمان را پر كنیم.

2) خنده و گریه: همان‌طور كه خنده در خیلی از مراحل بهبودبخش است، گریه هم می‌تواند شفادهنده باشد. آیا فكر می‌كنید بعد از یك گریه خوب، اتفاقی حالتان بهتر می‌شود؟ نخیر، كلی دلایل فیزیولوژیك وجود دارد كه قدرت شفابخش بودن اشك را ثابت می‌كند. برخی از آنها توسط ویلیام فری، كسی كه برای 15 سال رییس تیم تحقیقاتی مطالعه روی اشك بوده، به ثبت رسیده است. در میان یافته‌های آنها به اشك‌های عاطفی [در مقابل اشك‌هایی كه برای جراحت‌های فیزیكی ریخته می‌شود] اشاره می‌شود كه با خود مواد سمی خاصی را دفع می‌كنند و استرس غم و اندوه را كاهش می‌دهند پس جلوی اشك خود را نگیرید.
3) دنیای جدیدی بسازید: دوستان مشترك و فعالیت‌های مشترك نمی‌گذارد به طول كامل از او جدا شوید پس دنیایی از دوستان جدید و فعالیت‌های جدید برای خود بسازید.

4)تفریحات و سرگرمیهایتان را زیاد کنید.پس از قطع ارتباط با دوستان خود قرار بگذارید و سعی کنید خاطرات خوشی را در کنار آنها خلق کنید.همچنین خود را به کارهای هنری و ورزش مشغول کنید.

مدیر ارجاع سوالات;934910 نوشت:
من در یک زمان با چند پسر دوست میشدم بیرون میرفتم ولی ارتباطی نداشتم ، حتی نمیذاشتم دست شون بهم بخوره

چه انگیزه ای باعث می شد به طور همزمان با چند پسر دوستی کنید؟این جور رابطه ای چه حسی را برای شما به ارمغان می آورد؟

[="Tahoma"][="Navy"]

مدیر ارجاع سوالات;934910 نوشت:
ی ماه پیش گفتم این رابطه رو تموم میکنم ولی بعد یه هفته شل شدم، نشد که بشه....
دوباره تصمیم گرفتم این رابطه رو قطع کنم ولی نمی دونم بتونم یا نه؟ چیکارکنم؟

سلام
اگر به زشتی عمل خود واقف شده اید با خدایتان خلوت کنید و در پیشگاهش گریه کنید و بخواهید قلب شما را از این تعلق جدا کند. لعل الله یحدث بعد ذلک امرا
یا منان[/]

[=System]احساس گناه طولانی ممکن به افسردگی یا وسواس بینجامد و در نهایت ممکن کل اسلام قربانی رهایی از یک وضعیت روانی بد شود. یعنی فرد حس کند اسلام بار سنگینی است بر دوشش و این در ناخودآگاهش بماند و نوعی زدگی ایجاد کند و فرد روزی طاقتش تمام شود و همه را رها کند. ان اخذ القلیل خیر من ترک الکثیر. سخت نگیرید.

http://www.life-with-confidence.com/deal-with-feeling-guilty.html

موضوع قفل شده است