جمع بندی میخواهم کمتر حرف بزنم
تبهای اولیه
سلام.
من 23 سالمه. سعی میکنم کمتر حرف بزنم. اما نمیتونم.
چون خارج از ایران و تنها زندگی میکنم، به یه هم زبان و دوست ایرانی که میرسم، چرت و پرت زیاد میگم، حرفهای که واقعا گفتنش نیازی نیست، بعد خودم هم عذاب میکشم از حرف زدن زیادیم. احساس بدی بهم دست میده!
دستور عملی میخواهم، روشی نمیدونم هر چیزی که کمک کنه کمتر حرف بزنم!
ممنون
کارشناس بحث : بصیر
سؤال:
چه باید کرد که کمتر سخن گفت؟
پاسخ:
در مرحله اول برای کمتر سخن گفتن، باید خودِ شخص اراده کرده باشد که کمتر حرف بزند و گرنه، صرف دوست داشتن به کم سخن بودن دردی دوا نمیکند، مرحله بعد این است که ببینیم آثار پرحرفی چیست؟ مرحله بعد کنجکاوی کنیم که چه عواملی، باعث پرحرفی شده تا با رفع آن عوامل به درمان این بیماری روحیِ خود بپردازیم.
از اثر پرحرفی همین بس که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّار» (1)؛ هر کس زیاد سخن بگوید، خطایش زیاد میشود {بالاخره در حرفِ زیاد، دروغ و غیبت و تهمت در میآید}، کسی که خطایش زیاد شد، حیائش میرود، کسی که حیائش کم شود تقوی و پرهیزش از گناه، کم میشود، کسی که پرهیزش کم شود قلبش میمیرد و کسی که قلبش مُرد، وارد جهنم میشود.
امير المؤمنين (علیه السلام) از نزديک مردى عبور كردند كه بسيار پر حرفى میكرد، حضرت در نزد او توقف كردند و فرمود: اى مرد! تو بر فرشتگان حافظ خود با اين پر حرفى كتابى را املاء میكنى {یعنی بی خود و بیجهت نامه اعمالت را پر میکنی}، از آن چه به تو سود ميدهد سخن بگو، و از سخنان واهى در گذر، حضرت فرمود: مردم همواره نيكوكار نوشته میشوند، تا زمانی که ساکت هستند، و هر گاه سخن گفتند، در اين هنگام يا نيكوكار و يا بد كار به حساب میآيند.
اما از عوامل پرحرفی، می توان به کم خردی، تنهایی و کمبود محبت اشاره کرد.
امیر المومنین (علیه السلام) فرمود: «اذا تَمَّ العَقلُ نَقصَ الکلامُ» (2)؛ هنگامی که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه میشود.
در جمله ديگری میفرمايد: «زبان عاقل، در پشت عقل او قرار دارد» يعنی: شخص عاقل، عقل خود را پيش از زبانش به کار میاندازد. در هر کاري، اول فکر ميکند، عقل و شعور خود را به کار ميگيرد، و هنگامي که به درستي سخن خود مطمئن شد، زبان به گفتار ميگشايد.
اما درمان این بیماری می تواند با تعیین جریمه برای خود یا نذر بر این که اگر فلان حرف نابجا و بی خاصیت را زدم، فلان کار خیر را بکنم یا فلان مبلغ صدقه بدهم. اگر پرحرفی از روی تنهایی و نداشتن أنیس است، به مطالعه کتابها بپردازد و از همه مهمتر وقتی در روز برای خود مشخص کرده و در آن وقت به سخن با خدا و مناجات با او بپردازد و واقعا با او صحبت کند، میتواند دعاهای «صحیفه سجادیه» را برای تکلم با خدا بخواند یا دعاهای «مفاتیح الجنان» را. و اگر می خواهد خداوند با او سخن بگوید، قرآن بخواند، امید است که رفته رفته، میل به پرحرفی از ایشان بیرون رود،البته توسل به اهل بیت (علیهم السلام) را نیز فراموش نکند که بسیار موثر است.
منابع:
1. موسوی، سید رضی، نهج البلاغه، ص 536.
2. همان، حکمت 71.