مگر پیامبر(ص) به طلحه وعده ی بهشت نداده بودند؟

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

Motahar57;450150 نوشت:
این یعنی یا وعده ی پیامبر اعظم(ص) درست است که با عقل سازگار نیست (کسی که ولایتمدار نیست چه طور می تواند صد درصد بهشتی باشد) یا این که ناعوذ بالله در جنگ جمل امیرالمومنین(ع) بر حق نبوده اند.

شما فرموده اید
یا وعده پیامبر اعظم صلی الله علیه واله وسلم درست است
یااینکه نعوذبلله در جنگ جمل امیرالمومنین علی علیه السلام بر حق نبوده اند
یا یعنی احتمال
اگر یک احتمال دیگر هم به دو احتمال دیگر بیفزاید یعنی
یا اینکه پیامبر صلی الله علیه واله وسلم چنین فرمایشی نداشته اند
مشکل حل می شود
حدیثی که ادعا میشود پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرمود اند این است :
طلحه (رض) از معدود افرادي بود كه در اين جنگ با فداكاري فراوان از رسول خدا دفاع كرد تا دستش فلج شد و چندين اثر زخم تير و شمشير در بدنش ايجاد شد. وقتي پيامبر خدا (ص) شجاعت و فداكاري او را مشاهده نمود، فرمودند:«اوجب طلحه الجنه» طلحه بهشت را براي خود محقق ساخت(1)
به سند این روایت نگاه کنید
در سنن ترمذي آمده است:حدثنا ابو سعيد الاشج، حدثنا يونس بن بکير، عن محمد بن أسحاق عن يحيي بن عباد بن عبدالله بن الزبير عن ابيه عن جده عبدالله بن الزبير، عن الزبير قال:

در سلسله سند این روایت عبدالله بن زبیر است که از نظر ما نمی تواندثقه باشد و به گفته هایش اعتماد نیست ، پس نمی توان این روایت را قبول کرد
از طرفی عمر بن خطاب در هنگام انتخاب شورای شش نفره با يكايك آنان صحبت مي كند ، و به طلحه مي گويد : پيامبر از تو ناراضي بود ! ! (2)
حال باید از جاعل این حدیث پرسید کسی که به گفته خلیفه دوم که از نظر شما از امثال طلحه بالاتر است ، مورد عدم رضایت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم بوده ؟ ایا می تواند اهل بهشت باشد ، مگر نه اینکه عدم رضایت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم عدم رضایت خدا را به دنبال دارد
باز چطور می شود پیامبر صلی الله علیه واله وسلم به کسی چک سفید دهد و بگوید تو اهل بهشت هستی در حالیکه بجز طلحه کسان دیگر نیز چنین احادیثی درباره یشان جعل شده و در آینده مشکلات زیادی آفریدند

1.ترمذي (3739) مسند احمد (1/165) ، مستدرك حاكم (4/1374)
2.کامل ابن‏اثیر ج3 ص 66 کنزالعمال ج5 ص715 به بعد.

یکی از احتمالات شما

Motahar57;450150 نوشت:
یا این که ناعوذ بالله در جنگ جمل امیرالمومنین(ع) بر حق نبوده اند.

اگر همین اثبات شود یعنی طرف دیگر احتمال خود به خود اعتبار خود را از دست می دهد
توضیح اینکه اگر ثابت شود امام در جنگ جمل بر حق بود اند ، یا اینکه پیامبر العیاذ بالله اشتباه کرده اند که قطعا درست نیست یا اینکه حضرت چنین فرمایشی نداشته اند
مسلمانان دو گروه هستند
شیعه و سنی
شیعه حضرت علی علیه السلام را خلیفه بلافصل می دانند و به طریقه اولی در هنگام خلافت مشروع می دانند
اهل سنت نیز که حضرت علی علیه السلام را خلیفه چهارم می دانند ، قطعا بر حق می دانند
پس حضرت علی علیه السلام هم از نظر شیعه و هم از نظر اهل سنت در هنگام خلافت بر حق بوده اند
حتی کناره گیری زبیر از جنگ (1) خود نشانه حقانیت حضرت علی علیه السلام در نزد زبیر است ولی متاسفانه بجای اینکه به طرف حق برگردد به کوه وبیابان رفت
پس اگر از نگاه یک غیر شیعی هم به قضیه نگام کنیم حق قطعا با حضرت علی علیه السلام بوده است و کسانی که بر علیه ایشان جنگ را به راه انداخته اند نمی توانند چک سفید از پیامبر صلی الله علیه واله وسلم گرفته باشند و که بهشت از آنان باشد
معیار اسلام ان اکرمکم عندالله اتقکم می باشد نه چیز دیگری
1شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 167.

سلام
خیلی ممنون از توضیحات استاد عزیز
یک سؤال هم بنده دارم: به طور کلی اخباری که معصومین ما از آینده داده اند، مثل خبر شهادت امام حسین (ع)، غصب خلافت حضرت علی (ع)، غایب شدن امام زمان (ع) و... اینها همه جبر هستند و حتماً باید اتفاق می افتادند؟ یا اینکه اگر شرایط زمانه به گونه دیگری رقم میخورد هیچ منافاتی نداشت که امام حسین (ع) اینطور به شهادت نرسند؟

با تشکر سوال تکمیلی دیگری داشتم
فارق از صحت و سقم آن، روایت عشره مبشره که اهل تسنن معتقد به آن است (یعنی ده نفری که از سوی حضرت رسول به بهشت بشارت داده شدند) آیا در یک حدیث است یا در حدیث های مختلف بیان شده؟
همچنین میخواستم بدانم القابی همچون سیف‌السلام که به زبیر داده شده بود در زمان حضرت رسول بوده؟

Motahar57;450150 نوشت:
اگه کسی می تونه به این سوال پاسخ بده خواهش می کنم مضایقه نکنه.
دوست گرامی سلام

این حدیث جعلی اگر صحیح بود مطمئنا از زیر دست مسلم و بخاری صاحبان متعصب صحیحین در نمیرفت. چنانچه در صحیحین این حدیث معروف به وعده 10 تن از صحابه به بهشت نیامده.

Motahar57;450150 نوشت:
سلام به همگی. پیامبر اعظم(ص) به طلحه وعده ی بهشت داده بودند.

حديث عشره مبشره يكي از احاديثي هست كه در نزد پيروان سقيفه بسيار سرو صدا نموده است و انها با متمسك قرار دادن به اين روايت جعلي و دروغ مي خواهند اثار و خواص گناهان اولياء و اربابان خود را از صفحه تاريخ حذف كنند
جالب اينجا هست كه هميچ كدامين از بزرگان صحابي، انصار و مهاجرين جز اين روايت نيستند الا دشمنان حربي و غاصبين خلافت مولا علي ع، همين نكته كوچك خود مويد جعلي بودن اين روايت هست زيرا سوال پيش مي ايد چرا افرادي در اين كابينه عشره مبشره بايد قرار بگيرند كه خودشان از دشمنان مولا علي ع هست؟ چرا بايد به افرادي توجه شود از مبغوضان درگه رسول الله ص هستند؟ چرا بايد اشخاصي جز اين روايت باشند كه مولا علي ع كه همان مع الحق هستند يا ايمان انها را بر باد داده است و يا انها را لعن و نفرين نموده است؟ ليكن همه اين مطالب نشان دهنده و ثابت كننده جعلي بودن اين روايت هست اما سوال پيش مي ايد چرا عمار كه مع الحق هست، چرا سلمان كه منا اهل بيت هست چرا ابوذر و بزرگان ديگر نبايد در زمره اين عشره مبشره باشند؟ اينان حتي حضرت ام المومنين خديجه كبري را هم جز عشره مبشره نياورده اند حال انكه خود عايشه تصريح بر اين دارد رسول الله ايشان را بر همه زنان خودشان ارجع المقام مي دانستند، چگونه پيغمبر بشارت بهشت به اين بزگواران نمي دهد اما هر انكه دشمن رسول خدا و اهل بيتش هست بايد در زمره بهشتيان باشد؟

اما پاسخ ما به اناني كه اعتقاد به اين روايت دارند، مبذولات بزرگ نواصب عالم ابن تيميه مي باشد اين ناصبي خبيث وقتي نمي تواند منزلت و جايگاه و مقام مولا را به صورت علمي نقد كند تنها صلاحش اين هست ليس في صحيحين حال پاسخ ما هم به اقايان اين هست

ليس في الصحيحين.
يا:
لعدم وروده في الصحيحين.

منهاج السنة، ج4، ص389

اين ها بحث هاي دلالي و كلامي بوده هست و حال مي خواهيد بحث رجال اين حديث را با هم داشته باشيم

روايتي در سنن ترمذي هست كه حميد عبدالرحمن از پدرش يعني ابن عوف روايت عشره مبشره را مي گويد كه جالب هست جناب عسقلاني در كتاب تهذيب خودش مي گويد او از پدرش روايت نشنيده
فروايته عن عمر منقطعة قطعا ، و كذا عن عثمان و أبيه
و علما گفته اند كه جناب عبد الرحمان بن عوف در سال 33 از دنيا رفته و از طرفي مزي در تهذيب الكمال خودش مي گويد او زماني كه مرد 73 سال سن داشته و عسقلاني در تهذيب خودش از بزرگان مانند امام احمد و يحيي بن معين اورده او در سال 105 از دنيا رفته حالا شما 105 از 73 كم كنيد مي شود 32 و جالب اينجا هست كه يعني زماني كه حميد بدنيا امد 1 سال 32 بوده و پدرش در سال 33 از دنيا رفته حالا چطوري از پدرش حديث شنيده؟ چطوري توانسته حديث را ثبت و ظبط كند؟ حال انكه معيار شنيدم و سمع حديث در رجال اهل سنت 5 سالگي هست لذا اين روايت مرسل هست

مطلب بعدي اين هست كه بزرگان حديثي اهل سنت نيز او را بهشتي نمي دانند:::::::

صالح بن محمد: سمعت عباد ابن یعقوب یقول: الله أعدل من أن یدخل طلحة والزبیر الجنة.
قلت: ویلک ! ولم ؟ قال: لانهما قاتلا علیا بعد أن بایعاه.
صالح بن محمد می گوید:از عباد بن یعقوب شنیدم که می گفت:خداوند عادل تر از آن است که طلحه و زبیر را وارد بهشت کند.
گفتم:وای بر تو! چرا؟گفت:چون آن دو با علی بن ابیطالب جنگیدند بعد از آن که با او بیعت کرده بودند.
سیراعلام النبلاء ج14 ص29 و تهذیب الکمال ج5ص59 الفاروق الحدیثه للطباعه والنشر

روایت از عباد بن یعقوب است.ایشان از روات بخاری،ترمذی،ابن ماجه،بزار و دیگران هست.
ذهبی در سیراعلام النبلاء در مورد او می گوید:الشیخ العالم،الصدوق
در میزان الاعتدال ج2ص379 ش4149 می گوید:صادق فی الحدیث
ابوحاتم نیز در مورد ایشان می گوید:شیخ ثقه.سیراعلام النبلاء ج11 ص 537 .

سوال پيش مي ايد اقاي عباده بن يعقوب كه از كبار المحدثين هست و از ناقلين روايت هست چگونه مي شود كه روايت معروف عشره مبشره را سمع ننموده و خلاف رسول الله سخن مي گويد؟ اين نيز مبينه اي اشكار براي بطلان اين روايت هست زيرا اگر اين روايت صحيح بوده ايشان نبايد چنين سخني را افاضه مي كردند

مطلب بعدي اين هست كه وهابيت وقتي در باب توسل به اوليا خدا مي رسند مي گويند ايا ترازوي عدل الهي براي وزن كردن تربچه هست يا وزن كردن اعمال مردم كه شما همه امام زاده ها را ثالح مي دانيد خوب ما هم از اقايان سوال مي كنيد ايا اين ترازوي خدا براي وزن تربچه هست كه هنوز قيامت نشده اقايان بهشتي مي شوند؟

مضاف بر اينكه نويد بهشت در طول انجام اعمال صالح و متقي بودن خود شخص هست، اينها كه ديگر از لعم باعورا بالاتر نيستند خداوند به او ولايت تكويني داد اما بعد از خروج و عدول از واضع الهي خداوند اين مقاب را از او سلب نمود ضمن اينكه به ياد داشته باشيد شيطان چه مقام داشت و بعد از انجام فرائض خداوند او را ارتقا داد اما در اخر او از خوارج شد ايا خدا هم سرنوشت شيطان را نمي دانست كه او را به اين مقام ارتقا داد و سپس تنزل داد؟

همه ما انسان ها در طول زندكگي در حال ازمايش شدن هستيم و همه ما بعد از انجام ازمايش هست كه سربلند بيرون مي اييم،

Motahar57;450150 نوشت:
یا این که ناعوذ بالله در جنگ جمل امیرالمومنین(ع) بر حق نبوده اند.

دوست عزيز در اينكه مولا علي ع در تمامي غزواتشان بر حق بوده اند شكي نيست و اين مسئله هم از قران قابل اثبات هست و هم سنت و هم ديدگاه تابعين مذهب اهل سنت

عقيده اهل سنت درمورد غزوات مولا علي ع اين است:

وكان على رضى الله عنه هو المحق المصيب فى تلك الحروب هذا مذهب أهل السنة

مذهب اهل سنت این است که در تمام آن جنگها ، علی (علیه السلام) بر حق و در راه درست بوده است.

صحيح مسلم بشرح النووي ، ج 18 ص 11 ، اسم المؤلف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي الوفاة: 676 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392 ، الطبعة : الطبعة الثانية

ضمن اينكه به ياد داشته باشيد الباني هم بر گمراهي عايشه در جنگ جمل و خروج او صحه گذاشته است

kheymegahabalfazl;451356 نوشت:
حديث عشره مبشره يكي از احاديثي هست كه در نزد پيروان سقيفه بسيار سرو صدا نموده است و انها با متمسك قرار دادن به اين روايت جعلي و دروغ مي خواهند اثار و خواص گناهان اولياء و اربابان خود را از صفحه تاريخ حذف كنند

لطفا سوال طرح شده را هم جواب دهید! دست کم اول خود حدیث را هم بگوییدکه بدانیم 10 نفر ادعایی چه کسانی بودند بعد ادله ردیه بیاورید. لطفا!

manmehdiam;451311 نوشت:
فارق از صحت و سقم آن، روایت عشره مبشره که اهل تسنن معتقد به آن است (یعنی ده نفری که از سوی حضرت رسول به بهشت بشارت داده شدند) آیا در یک حدیث است یا در حدیث های مختلف بیان شده؟
همچنین میخواستم بدانم القابی همچون سیف‌السلام که به زبیر داده شده بود در زمان حضرت رسول بوده؟

manmehdiam;451410 نوشت:
لطفا سوال طرح شده را هم جواب دهید! دست کم اول خود حدیث را هم بگوییدکه بدانیم 10 نفر ادعایی چه کسانی بودند بعد ادله ردیه بیاورید. لطفا!


سلام
باتشكر
دوست گرامي
روايت عشره مبشره را ايشان بايد مي اوردند نه ما دوما عزيزم دلم، هدف ما بطلان اين روايت بود كه زديم علي ايحال روايت را خدمت شما رائه مي كنيم

« حدثنا قتیبة أخبرنا عبد العزیز بن محمد، عن عبد الرحمن بن حمید، عن أبیه، عن عبد الرحمن بن عوف، قال: قال رسول الله (صلی­الله­علیه­و­آله) : «أبو بکر فی الجنة، و عمر فی الجنة، و عثمان فی الجنة، و على فی الجنة، و طلحة فی الجنة، و الزبیر فی الجنة، و عبد الرحمن بن عوف فی الجنة، و سعد بن أبی وقاص فی الجنة، و سعید بن زید فی الجنة، و أبو عبیدة بن الجراح فی الجنة»

پيغمبر مي فرمايد اين 10 نفر بهشتي هستند (10 نفر مذكور)

در مورد بخش دوم بايد بگويم كه اين روايت از طريق ديگري نيز وارد شده است كه انها نيز ضعيف و موضوع هستند

و جالب اينجا هست علاوه بر موضوع بودن ان طرق ها يكي از نواقصش اين هست كه در هر حديث افرادي از اين عشره مبشره كم و زياد شده اند يعني در روايت ان عوف او جز يكي از همين عشره مبشره هست و در رويت ابن داوود كه ديگر امده در ابن ماجه و غيره هم به همين طور

اما در مورد سيف الاسلام بودن زبير، حقير تا كنون سندي مستند و مستدل در اين باره نديده ام اما بسيار شنيده ام ولي شنيدن كي بود مانند ديدن ولي اگر هم چنين حديثي وارد شده باشد باز هم قابل مناقشه هست زيرا هر انساني در هر دوره ممكن هست بر اساس كاركرد اعمال صحيحش مشمول رحمات الهي قرار بگيرد مانند بلعم باعورا و همچنين پيغمبر نيز صحابي را داشتند كه كاتب وحي بودند اما منافق شدند و يكي را هم انقدر به درجه فسق رسيده بود كه زمين انرا پذيرش براي دفن نمي كرد،
يك مثال عقلي مي زنم، فرمانده عمليات يك گروه در انجام ماموريت خود موفق مي شود و ماموريت را به نحو احسن انجام مي دهد و فرمانده لشكر به اين جهت كه اين ماموريت خطير بوده به ايشان ترفيع درجه مي دهد، ايا اين بدين معنا هست مادام العمر اين درجه بر شانه او نصب خواهند ماند؟ ايا اين بدين معنا هست ايشان ديگر مبرا و مصون از همه خطا و اشتباه هستند؟ خير هر زماني كه ان فرمانده تخطي و تعدي و عدول از مواضع يك ارگان نمود او از مقام نائل امده تنزل پيدا مي كند همان گونه كه شيطان تنزل پيدا نمود

شما ايه 30 سوره احزاب را بخوانيد، با اينكه خداوند همسران رسول را به درجه ام المومنين بودن رسانده است باز هم انها را مورد نزير قرار مي دهد و اين بدين معنا هست رسيدن يه يك مقام و درجه موجبات بهشتي شدن را فراهم نمي كند بلكه خروج از يك قائده و ضابطه بلكه عقوبت و عقاب الهي را به همراه دارد ليكن اقاي طلجه نيز از اين مسثني خارج نيست

برادر manmehdiam مطلب ذيل را بخوانيد مي تواند به شما در پاسخ به سيف الله بودن طلحه كمك كند

آيا شمر بن ذي جوشن از خواص مولا علي ع بوده است؟

دو نكته مهم ديگر براي مهر بطلان زدن به روايت عشره مبشره

کسی که از امیرالمومنین اطاعت نکند وارد بهشت نمی شود

مطلبي بعدي هم تعهد و عهد و پيمان رسول خدا با مولا علي ع براي جنگيدن با جملي ها و صفيني ها و نهرواني ها نيز مهر بطلاني بر عشره مبشره هست زيرا اگر انها بر حق بودند پيغمبر اذن جنگ به مولا علي ع نمي داند در نتيجه در كفر انها شكي نيست

آيا امير المومنين سيدنا علی ع برادر کشی راه انداخت؟!


پس تا اینجا اینگونه شد که مثلا برای زبیر حضرت رسول در حدیثی به بهشتی بودنش بشارت داده ولی آن حدیث جعلی است.
ولی ما قبول داریم که حضرت رسول به ایشان لقب سیف‌الاسلام (به بزرگی و وجاهت و جوانب این لقب بیاندیشید!) داده اند با این که دست کم به علم غیب میدانستند که شمشیرش در آینده جز به ناحق نخواهد بود و خودش جز جهنمی نیست.
قابل تامل است که این لقب ارتباط شخص با دین است ،‌یک جامعیتی دارد.مثلا حضرت علی را ابوتراب یا مثلا اگر ابوبکر را ابوبکر صدیق گفته باشند این اصفات صرفا یک ویزگی شخصی است ولی سیف‌الاسلام صفتی است که در اثر آن و توسط شخصیت آن شخص ، وجاهت دین اسلام تعریف میشود!

فقط این عرایض قابل تامل است!
مخلص سوال خاصی ندارم و متشکرم از توضیحات دوستان .

manmehdiam;451959 نوشت:
پس تا اینجا اینگونه شد که مثلا برای زبیر حضرت رسول در حدیثی به بهشتی بودنش بشارت داده ولی آن حدیث جعلی است.

بله حديث جعلي هست

manmehdiam;451959 نوشت:
ولی ما قبول داریم که حضرت رسول به ایشان لقب سیف‌الاسلام (به بزرگی و وجاهت و جوانب این لقب بیاندیشید!) داده اند با این که دست کم به علم غیب میدانس

ببخشيد چه كسي گفت در اين زمينه روايت داريم؟ مي شود روايت را بياوريد ما هم ببينيم؟ بنده گفتم ما اين را شنيده ايم اما تاكنون كسي روايتي را به ما نشان نداده است مضاف بر اينكه ايا خدا علم غيب داشت يا نه؟ اگر داشت و مي دانست شيطان بعد ها از خوارج مي شد چرا مقام او را ارتقا داد؟ و از مقام جن به مقام ملائكه اورد؟

manmehdiam;451959 نوشت:
یا مثلا اگر ابوبکر را ابوبکر صدیق گفته باشند


اين روايت هم دروغ هست و قبلا به ان پاسخ گفته ايم

آيا ابوبكر اولين كسي بود كه مسلمان شد!!!؟؟؟

بنده در اين موضوع قبلا با يك وهابي مناظره داشتم به لينك بالا برويد و دقيقا مطالعه كنيد و در كتاب ترمذي هم يك روايت به ادعاي ابوبكر حجعل شده است كه خودش را صديق مي داند كه در پايان روايت هم ابوعيسي مي گويد روايت نااشنا و غريب يعني ضعيف هست ضمن اينكه مدعيان هم اگر قائل بر اين باشند ابوبكر صديق هست كار خودشان به مشكل بر مي خورد زيرا ابوبكر به دخترش تهمت زنا داد

ابوبکر دخترش عائشه را متهم به فحشاء کرده است+تصویر

manmehdiam;451959 نوشت:
ولی سیف‌الاسلام صفتی است که در اثر آن و توسط شخصیت آن شخص ، وجاهت دین اسلام تعریف میشود!

گفتيم اين روايت وجود ندارد و اگر وجود دارد شما بياور ما پاسخ گو باشيم---- اضافه اينكه ترفيع و ارتقا درجه در عرض تاريخ نيست بلكه در طول تاريخ هست و با توجه به انجام اعمال قبيح شخص تحت تاثير عقاب قرار مي گيريد دوست عزيز اين مقام ها كه بالاتر از مقام قدرت تكويني بلعم بااورا نيست حال انكه اين مقام را خداوند بر او نصب كرد

manmehdiam;451959 نوشت:
ولی ما قبول داریم که حضرت رسول به ایشان لقب سیف‌الاسلام (به بزرگی و وجاهت و جوانب این لقب بیاندیشید!) داده اند

دوست گرامی می شود سند این روایت را ارائه دهید

به شرطها و شروطها:Narahat az:

عماد;452661 نوشت:
دوست گرامی می شود سند این روایت را ارائه دهید

من چنین ادعایی ندارم. صرفا استنباطم از پست شما این بود. حال شما بفرمایید چگونه بوده؟
آیا القاب طلحه الخیر یا سیف الاسلام زبیر یا ....کلا دروغ است؟ یا این القاب را خودشان بعد ها به خودشان داده اند؟
فکر میکنم به خالد بن ولید هم سیف الاسلام میگفتند که ریشه آن را هم نمیدانم

کلا این افراد که شیعه قبولشان ندارد، با این القاب در زمان حضرت رسول چه وضعی داشتند. هیچ یک از این القاب مربوط به زمان حضرت رسول نیست؟

manmehdiam;453245 نوشت:
آیا القاب طلحه الخیر یا سیف الاسلام زبیر یا ....کلا دروغ است؟ یا این القاب را خودشان بعد ها به خودشان داده اند؟

در این که این افراد در زمان حضرت رسول الله صلی الله علیه واله وسلم جزء صحابه بوده اند شکی نیست ، حتی زبیر جز کسانی بود که به حمایت از حضرت علی علیه السلام در مقابل سقیفه نشینان در منزل حضرت زهرا سلام الله علیها تحصن نمود
درباره طلحه الخیرنمی توان پذیرفت که پیامبر صلی الله علیه واله وسلم چنین لقبی را به طلحه داده باشند علامه سید جعفر مرتضی عالمی کتاب شریف خودشان الصحیح این را ساختگی می دانند (1)
توضیح اینکه مورد سبب این لقب چنین آمده
إن رسول الله (ص) قد سماه في أحد ب‍ (طلحة الخير)؛ لأنه أنفق سبعمائة ألف درهم (2)
پیامبر صلی اله علیه واله وسلم در احد او را طلحه الخیر نامید چون هفصد هزار درهم بخشید
این با عقل سازگاری ندارد چون این مبلغ برای اداره یک دولت کافی بود
سپاه مشرکین که سه هزار یا پنج هزار نفر بودند با 25000دینار سه هزار شتر و صد اسب و هفصد وسلیه جنگی خریده بودند وبه جنگ آمده بودند چطور می شود طلحه به تنهایی که از دوسال است از مکه دست خالی به مدینه آمده و جزء مهاجرین بوده توانسته اینقدر سرمایه داشته باشد و ببخشد و لقب طلحه الخیر بگیرد
جاعل این این حدیث گویا عددها را نمی دانسته یا دقت نکرده وگرنه چنین خبطی نمی کرد
یکی از روشهای معاویه برای مقابله با حضرت علی علیه السلام جعل حدیث و فضیلت تراشی برای مخالفان و رقبای حضرت علی علیه السلام بوده است
یا عقل این را قبول می کند که پیامبر صلی الله علیه واله وسلم
هم در باره حضرت علی علیه السلام مژده بهشت داده باشند و هم درباره کسی که در مقابل حضرت علی علیه السلام ایستاده و باعث کشته شدن 19000نفر مسلمان در آن زمان شده
یکی از اینها جعلی است با توجه به اینکه احادیث فضایل حضرت علی علیه السلام را شیعه وسنی قبول دارند نمی توان گفت جعلی است ولی این احادیث را حتی بعضی از اهل سنت درباره آن تردید کرده اند پس نمی توانند درست باشد
از نظر عقلی هم
بد و بد با هم می جنگند ، مثل بسیاری از جنگهای دنیا ، صدام با آمریکا ، اوس با خزرج ووو
بد وخوب باهم می جنگند ، پیامبر صلی الله علیه واله وسلم وبا ابوسفیان و ...
یا می شود گفت دو خوب با هم جنگیده اند هر دو هم خوب بود ه اند هر دو هم اهل بهشتند ، و19000نفر بینشان کشته شده مشکلی ندارد

1 الصحيح من سيرة النبي الأعظم(ط-قديم) ،ج‏6،ص:218
2.تاريخ الخميس ج 1 ص 432، والسيرة الحلبية ج 2 ص 238.

الحیاة;450150 نوشت:
پیامبر اعظم(ص) به طلحه وعده ی بهشت داده بودند.

اگر چنين چيزي صحيح هست چرا يك دليل صحيح اقامه نمي كنند؟

[="Blue"]

الحیاة;450150 نوشت:
سلام به همگی. پیامبر اعظم(ص) به طلحه وعده ی بهشت داده بودند. از طرفی سال ها بعد همین شخص مقابل امام زمان خود یعنی امیرالمومنین(ع) ایستاد. با کمی تفکر درمی یابیم که این دو در تناقض است یعنی پیامبر اکرم(ص) به کسی وعده ی بهشت داده اند که در موعد امتحان الهی ولایتمدار خوبی نبود. این یعنی یا وعده ی پیامبر اعظم(ص) درست است که با عقل سازگار نیست (کسی که ولایتمدار نیست چه طور می تواند صد درصد بهشتی باشد) یا این که ناعوذ بالله در جنگ جمل امیرالمومنین(ع) بر حق نبوده اند.

اگه کسی می تونه به این سوال پاسخ بده خواهش می کنم مضایقه نکنه.

بزرگوار این حدیث ظاهرا صحیح هست ! زیرا از روایات متواتر اهل السنت هست که در سه کتب از کتاب های اصلی ان ها ذکر شده است .....

در مورد اینکه گفتید چه طور کسی که ولایت قبول نداره به بهشت میرود باید عرض کنم سخن پیامبر به نهایت کار برمیگردد .... ممکن است که در ابتدا بعضی از صحابه بزرگ به خاطر اشتباهات مورد مواخذه در قیامت قرار بگیردند ولی در نهایت به خاطر اعمال نیکی که داشته اند و شفاعتی که قطعا شامل حالشان میشود انان را اهل بهشت و رستگاری میکند زیرا انان بودند که زمینه رستگاری ملیون ها مسلمان فراهم کردند و بی شک خودشان محروم نخواهند ماند

تک تک صحابه به خصوص صحابه بزرگ که در هجرت و سایر مسائل یار پیامبر بودند زحمت هایی زیادی برای اسلام کشیده اند که تا ابد همه مسلمان جهان مدیون ان بزرگواران هستند ..... گرچه اشتباهات و خطاهایی هم کرده باشند زیرا انان معصوم از خطا نبودند[/]

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
در مورد اینکه گفتید چه طور کسی که ولایت قبول نداره به بهشت میرود باید عرض کنم سخن پیامبر به نهایت کار برمیگردد .... ممکن است که در ابتدا بعضی از صحابه بزرگ به خاطر اشتباهات مورد مواخذه در قیامت قرار بگیردند ولی در نهایت به خاطر اعمال نیکی که داشته اند و شفاعتی که قطعا شامل حالشان میشود انان را اهل بهشت و رستگاری میکند زیرا انان بودند که زمینه رستگاری ملیون ها مسلمان فراهم کردند و بی شک خودشان محروم نخواهند ماند
تک تک صحابه به خصوص صحابه بزرگ که در هجرت و سایر مسائل یار پیامبر بودند زحمت هایی زیادی برای اسلام کشیده اند که تا ابد همه مسلمان جهان مدیون ان بزرگواران هستند ..... گرچه اشتباهات و خطاهایی هم کرده باشند زیرا انان معصوم از خطا نبودند

این گفته شما قابل قبول نیست
اولا: در تمام کتابهای اهل سنت هم آمده باشد از نظر ما معتبر نیست ، اگر این معیار باشد که بسیاری از احادیث که عقاید ما را زیر سوال می برد از نظر اهل سنت و کتابهای خودشان متواتر است، اینکه ما گاهی به کتابهای آنها استناد می کنیم از این باب نیست کتابهای آنها معتبر است یا ما آن حدیث را قبول داریم، بلکه از باب این است که ما چیزهای که آنها قبول دارند علیه آنان احتجاج می کنیم
ثانیا: بسیاری از صحابه جنایاتی انجام دادند که از کمک اندکشان به اسلام بیشتر بوده و باعث انحرافاتی شدند که نسل های آینده اسلامی را دجار اشتباه کردند، ایا با اینکه قبلا خدماتی داشته اند می توان کارهای بعدی آنان را نادیده گرفت و آنان را اهل بهشت دانست،؟

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:

بزرگوار این حدیث ظاهرا صحیح هست ! زیرا از روایات متواتر اهل السنت هست که در سه کتب از کتاب های اصلی ان ها ذکر شده است .....

در مورد اینکه گفتید چه طور کسی که ولایت قبول نداره به بهشت میرود باید عرض کنم سخن پیامبر به نهایت کار برمیگردد .... ممکن است که در ابتدا بعضی از صحابه بزرگ به خاطر اشتباهات مورد مواخذه در قیامت قرار بگیردند ولی در نهایت به خاطر اعمال نیکی که داشته اند و شفاعتی که قطعا شامل حالشان میشود انان را اهل بهشت و رستگاری میکند زیرا انان بودند که زمینه رستگاری ملیون ها مسلمان فراهم کردند و بی شک خودشان محروم نخواهند ماند

تک تک صحابه به خصوص صحابه بزرگ که در هجرت و سایر مسائل یار پیامبر بودند زحمت هایی زیادی برای اسلام کشیده اند که تا ابد همه مسلمان جهان مدیون ان بزرگواران هستند ..... گرچه اشتباهات و خطاهایی هم کرده باشند زیرا انان معصوم از خطا نبودند

بسمه تعالی برادر گرامی سلام علیکم از شما که طلبه واهل علم وتحقیق هستید(حال چه شیعه باشید و چه سنی)اینگونه صحبت بعید است!!!اولا این حدیث در صحیح بخاری و مسلم نیامده!و حال آنکه چنین حدیث مهمی (از نظر اهل سنت)که اینگونه روی آن مانور میدهند توسط بخاری و مسلم یا دیده نشده که خود نشان دهنده عدم شهرت و صحت این حدیث در آن زمان بوده و یا اینکه خود بخاری و مسلم آن را صحیح نمیدانستند!اما در آن کتب دیگر همگی سندشان از نظر سند شناسی حدیثی خود اهل سنت یا ضعیف است یا صحیح السند نیست!اولا اعمال نیک بنابر نص قرآن ممکن است حبط شود پس این آقایان حتی اگر اعمالی با نیت صحیح انجام داده باشند اعمالشان حبط شده از طرفی شفاعت به مشرکین و کافران ومنافقان نمیرسد که هم آیات این را میگویند هم روایت فریقین آیا طلحه ای که یکی از مسببین جنگ جمل بود و 10ها هزار نفر در این جنگ کشته شدند و او در قتل آنها شریک است (و حال آنکه به نص قرآن اگر شخصی یک مومن!دقت کنید یک مومن را عمدا به قتل برساند جهنمی است و مورد غضب و لعن خداوند و در جهنم جاودانه میماند و مسلما طلحه در جنگ با سپاه امیر المومنین حداقل!یک نفر مومن را عمدا به قتل رسانده است) آیا به شفاعت و بهشت میرسد؟؟؟!!!بنا بر نظر خود ابوحنیفه امام حنفی ها هر کس بر خلیفه مسلمین خروج کند کافر است!آیا طلحه با این فتوا خود اهل سنت کافر نیست؟؟؟و حال آنکه او نه تنها بر امام علی سلام الله علیه که حتی بر عثمان هم خروج کرد!!!!!آیا این طلحه نبود که با امام علی بیعت کرده سپس بیعت خود را شکست؟؟؟!!آیا طلحه نبود که با همکاری دوستش زبیر عایشه را فریب داد و سبب یاد کردن قسم دروغ شد؟؟؟!!(در آن داستان عایشه حدیثی را از پیامبر به خاطر آورد که درباره سگ های آن منطقه بود و عایشه خواست که برگردد اما طلحه و زبیر 40 نفر را اجیر کردند که آنها به دروغ سوگند بخورندکه این محل آنجایی که رسول خدا گفته است نیست!!!!!!!!)آیا پیامبر نفرمود لا یحب علیا منافق ولا یبغضه مومن که در سنن ترمذی که از صحاح سته است و همچنین در کتب دیگر اهل سنت آمده آیا کسی که به جنگ کسی میرود و حاضر است او را بکشد یا خود کشته شود دشمن و کینه دار از شخص مقابل نیست؟؟؟؟؟؟!!!!!و جالب است بدانید که در روایتی که از طریق شیعه نقل شده زبیر در دیدار با امام علی در همان جمل همین حدیث ساختگی را مطرح میکند که امام آن را رد کرده و دروغ میدانند!!!سخن درباره این حدیث عشره مبشره و طلحه بسیار است که اینجا فقط گوشه ای از دروغ بودن این حدیث و شخصیت طلحه بیان شد با تشکر والسلام علی عباد الله الصالحین

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
بزرگوار این حدیث ظاهرا صحیح هست ! زیرا از روایات متواتر اهل السنت هست که در سه کتب از کتاب های اصلی ان ها ذکر شده است .....


سلام عليكم

ببخشيد شما مي توانيد براي ما متواتر را تعريف كنيد؟

پنبه اين حديث را جناب خيمه گاه زده اند و ايشان بسيار زيبا و شيوا و علمي بررسي كدند و ضعف و بطلان روايت را ثابت كرده اند

دوم در نزد اهل سنت روايات متواتر ضعيف هم وجود دار

د

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
سخن پیامبر به نهایت کار برمیگردد


عجب الفاظ هاي عجيب و غريبي

ببخشيد اين سخنان را از كجا اورده ايد مي شود سند هم دهيد؟

مگر مي شود شيطان هم مورد بخشش قرار بگيرد؟

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
ممکن است که در ابتدا بعضی از صحابه بزرگ به خاطر اشتباهات مورد مواخذه در قیامت قرار بگیردند ولی در نهایت به خاطر اعمال نیکی که داشته اند و شفاعتی که قطعا شامل حالشان میشود انان را اهل بهشت و رستگاری میکند


صحابه به نص امام صادق ع همه بهشتي هستند و اهل نه گناه هستند و نه الودگي اما ان كساني كه در نزد شما صحابي هستند اينها از منافقيني بودند كه وارد صحابه شده بودند و قصدترور پيغمبر را داشتند في اصحابي اثني عشر منافقا و دو نفر را مولا علي ع صريح در صحيح مسلم منافق خواهند و منافقين از منظر قران جايگاهشان مشخص هست ان المنافقين في درك الاسفل من نار گويا شما خودتان را خدا پنداشته ايد كه مي خواهيد منافقين را شفاعت كنيد؟

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
زیرا انان بودند که زمینه رستگاری ملیون ها مسلمان فراهم کردند و بی شک خودشان محروم نخواهند ماند


عجبببببببببببببببب، عجب اشخاص عجيبي، كساني كه خود گمراه بودند و گمراه گشتند اما مايه رستگاري امت شدند :khaneh:

چگونه مي شود كسي گمراه باشد اما مايه هدايت باشد مثلا بگويم عجب شيطان گمراه كننده، به بهشت برنده اي :khaneh:

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
ک تک صحابه به خصوص صحابه بزرگ که در هجرت و سایر مسائل یار پیامبر بودند


صحابه بله اما نه منافقين

اما روايات صحيح جالبي هم وجود دارد كه اقرار مي كند بيشتر صحابي بهشتي هستند بخوانيد و لذت ببريد

یُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِی فَیُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ یَزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ
فردای قیامت صحابه من را از راست و چپ می گیرند و من عرضه می دارم که اینها صحابه من هستند، گفته می شود از روزی که تو از آنها جدا شدی، ‌اینها به ارتداد و دوران جاهلیت برگشتند.
صحیح بخاری ج2ص 490 حدیث 3447 المطبعه السلفیه

6099عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ بَیْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ فَقُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ قُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى فَلَا أُرَاهُ یَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ
پیامبر ص فرمود:من، فردای قیامت در کنار حوض ایستاده ام و تعدادی از صحابه می خواهند نزد من بیایند، ولی آنها را از طرف حوض بر می گردانند به سوی دیگر. گفتم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند: به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتند. سپس گروه دیگری را اینگونه به سمت آتش می برند.می گویم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند: به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتند.، و از اینها هیچکس از آتش نجات پیدا نمی کند، مگر به اندازه هَمَل نعم
صحیح بخاری حدیث6099


عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
همه مسلمان جهان مدیون ان بزرگواران هستند

ان بزگواران به اقرار عايشه همه كافر شدند، ايا جهان خود را مرهون كافران هست؟ پس مشخص شد علت اين همه كفر وجود اين كافران به اقرار شما بوده است

لما قبض رسول الله صلی الله علیه و سلم، ارتدت العرب قاطبة.
بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، تمام عرب مرتد شدند.
تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج30، ص314 - البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج6، ص336 - لسان العرب لإبن منظور، ج1، ص681 - نیل الإوطار للشوکانی، ج1، ص36

عالم مقدس ملکوت;547322 نوشت:
زیرا انان معصوم از خطا نبودند

اتفاقا معصوم هم بودند

بالإِجماع على إمامة أبي بكر وعمر وعثمان مع الإِجماع على أنّهم لم تجب عصمتهم، وإن كانوا معصومين بمعنى أنّهم منذ آمنوا كان لهم ملكة اجتناب المعاصي مع التمكن منها وفي هذا النص اُمور:
اجماع هست كه ابوبكر و عمر و عثمان معصوم بودند، با اينكه توانايي گناه داشتند اما ملكه گناه نكردن در آنها وجود داشته است
شرح المقاصد في علم الكلام - التفتازاني - ج ٢ - الصفحة ٢٧٩

عجيب هست كمه در عصمت انها اجماع نيز وجود دارد و از منظر اهل سنت كسي كه اجماع را منكر شود كافر هست

كَونه تَعَالَى خلقهمْ عُدُولًا
خداوند صحابي را عادل خلق كرده و اين يعني انها يك عصمت ذاتي داشته اند
الكتاب: الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة- المؤلف: أحمد بن محمد بن علي بن حجر الهيتمي السعدي الأنصاري، شهاب الدين شيخ الإسلام، أبو العباس (المتوفى: 974هـ)- المحقق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط- الناشر: مؤسسة الرسالة – لبنان- ج 2 – ص 604

بسمه تعالی برادر گرامی سلام علیکم دوست عزیز بنده دقیق متوجه خطوط آخر مطلب شما نشدم آیا شما معتقد به عصمت صحابه (چه آنها که شیعه قبول دارد و چه ندارد)هستید؟؟؟؟آیا به جز تفتازانی کس دیگری چنین ادعایی درباره سه خلیفه اول کرده است؟این حرف تفتازانی به نظرم مخالف صریح قرآن و سنت و تاریخ اسلامی است و به نظرم کاملا جاهلانه است از طرفی فکر میکنم عدالت با عصمت تفاوت دارد هر معصومی عادل است اما هر عادلی معصوم نیست!با تشکر والسلام علی عباد الله الصالحین

اسلام قرآنی;547408 نوشت:
و به نظرم کاملا جاهلانه است

پس به نظر شما اهل سنت همه جاهل هستند زيرا اجماع تفنتازاني اين هست اينها معصومند دوما افراد بسيار ديگري اينها را معصوم مي دانند اگر نياز باشد باز هم روايت مي اورم سوما وقتي اهل سنت مي گويند اينها بعشتي هستند و قطع به يقين مي گويند خوب نشان از عصمت انها دارد چون هنوز در ترازوي عدل قرار نگرفتند مي گويند بهشتي هستند يعني معصومند از گناه كه بهشتي هستند

اسلام قرآنی;547408 نوشت:
بسمه تعالی برادر گرامی سلام علیکم دوست عزیز بنده دقیق متوجه خطوط آخر مطلب شما نشدم آیا شما معتقد به عصمت صحابه (چه آنها که شیعه قبول دارد و چه ندارد)هستید؟؟؟؟آ

عليكم سلام

بنده معتقد به عصمت صحابي نيستم بلكه اهل سنت هستند دوست عزيزم

بسمه تعالی دوست گرامی سلام علیکم از اینکه به پرسش حقیر جواب دادید متشکرم اگر میشود تعدادی از آن روایات را بیاورید تا بنده ببینم(در حال تحقیق هستم)بنده عرض کردم این نظر جاهلانه است چون نه در قرآن آیه ای دارند(مثلا آیه تطهیر که درباره اهل بیت داریم)نه از پیامبر روایتی مبنی بر عصمت آن سه نفر داریم و نه اینکه خود آنها مدعی عصمت بودند و بر عکس بارها در تواریخ و روایات اهل سنت به اشتباهات و حتی گناهان آنها اشاره شده و از طرفی آنها که قبل از اسلام مشرک وبت پرست بودند چگونه دارای مقام عصمت میشوند درحالی که هیچ معصوم در طول تایخ بشر مدتی بت پرست ومشرک و کافر نبوده!!ما هم میگوییم برخی از صحابه نه تنها بهشتی اند بلکه جز حواریون پیامبر و ائمه هستند(مانند ابوذر غفاری-مقداد-عمروبن حمق خزاعی و...)آیا این اشخاص معصوم اند؟؟؟؟یا شهدا که همه میدانند که آنها حتما بهشتی اند آیا معصوم بوده اند؟؟؟؟؟؟؟با تشکر والسلام علی عباد الله الصالحین

[="Blue"]

اسلام قرآنی;547357 نوشت:
بسمه تعالی برادر گرامی سلام علیکم از شما که طلبه واهل علم وتحقیق هستید(حال چه شیعه باشید و چه سنی)اینگونه صحبت بعید است!!!اولا این حدیث در صحیح بخاری و مسلم نیامده!و حال آنکه چنین حدیث مهمی (از نظر اهل سنت)که اینگونه روی آن مانور میدهند توسط بخاری و مسلم یا دیده نشده که خود نشان دهنده عدم شهرت و صحت این حدیث در آن زمان بوده و یا اینکه خود بخاری و مسلم آن را صحیح نمیدانستند!اما در آن کتب دیگر همگی سندشان از نظر سند شناسی حدیثی خود اهل سنت یا ضعیف است یا صحیح السند نیست!اولا اعمال نیک بنابر نص قرآن ممکن است حبط شود پس این آقایان حتی اگر اعمالی با نیت صحیح انجام داده باشند اعمالشان حبط شده از طرفی شفاعت به مشرکین و کافران ومنافقان نمیرسد که هم آیات این را میگویند هم روایت فریقین آیا طلحه ای که یکی از مسببین جنگ جمل بود و 10ها هزار نفر در این جنگ کشته شدند و او در قتل آنها شریک است (و حال آنکه به نص قرآن اگر شخصی یک مومن!دقت کنید یک مومن را عمدا به قتل برساند جهنمی است و مورد غضب و لعن خداوند و در جهنم جاودانه میماند و مسلما طلحه در جنگ با سپاه امیر المومنین حداقل!یک نفر مومن را عمدا به قتل رسانده است) آیا به شفاعت و بهشت میرسد؟؟؟!!!بنا بر نظر خود ابوحنیفه امام حنفی ها هر کس بر خلیفه مسلمین خروج کند کافر است!آیا طلحه با این فتوا خود اهل سنت کافر نیست؟؟؟و حال آنکه او نه تنها بر امام علی سلام الله علیه که حتی بر عثمان هم خروج کرد!!!!!آیا این طلحه نبود که با امام علی بیعت کرده سپس بیعت خود را شکست؟؟؟!!آیا طلحه نبود که با همکاری دوستش زبیر عایشه را فریب داد و سبب یاد کردن قسم دروغ شد؟؟؟!!(در آن داستان عایشه حدیثی را از پیامبر به خاطر آورد که درباره سگ های آن منطقه بود و عایشه خواست که برگردد اما طلحه و زبیر 40 نفر را اجیر کردند که آنها به دروغ سوگند بخورندکه این محل آنجایی که رسول خدا گفته است نیست!!!!!!!!)آیا پیامبر نفرمود لا یحب علیا منافق ولا یبغضه مومن که در سنن ترمذی که از صحاح سته است و همچنین در کتب دیگر اهل سنت آمده آیا کسی که به جنگ کسی میرود و حاضر است او را بکشد یا خود کشته شود دشمن و کینه دار از شخص مقابل نیست؟؟؟؟؟؟!!!!!و جالب است بدانید که در روایتی که از طریق شیعه نقل شده زبیر در دیدار با امام علی در همان جمل همین حدیث ساختگی را مطرح میکند که امام آن را رد کرده و دروغ میدانند!!!سخن درباره این حدیث عشره مبشره و طلحه بسیار است که اینجا فقط گوشه ای از دروغ بودن این حدیث و شخصیت طلحه بیان شد با تشکر والسلام علی عباد الله الصالحین

سلام و عرض ادب

برادر گرامی ! پیروری شما از کلام الله و دوری از خرافات و بدعت ها قابل ستودن است ولی متاسفانه هنوز ریشه تعصب را در خود خشک نکرده اید و مخلصانه پیرو حقیقت نشده اید

اول اینکه من گفتم در سه کتاب از کتاب های اهل سنت امده و نگفتم در صحیحین است بلکه در سنن ترمذی و سنن ابن ماجه و سنن ابن داوود امده است

دوم اینکه شما که مخلص کلام الله هستید میدانید که الله متعال فرموده الیس الله باحکم الحامکین ؟؟؟ پس خواهشا در مورد بزرگان دین نظر و گذشتگان حکم قطعی ندهید ...

سوم اینکه طلحه و زبیر فریب خوردگان جنگ جمل بودند و اگر کتاب نقش عایشه در اسلام که محقق گرامی مرحوم علامه عسکری رحمه الله تحقیق کرده را مطالعه کنید خواهید دید که اتش بیار معرکه عبد الله بن زبیر بوده نه طلحه ! طلحه به خطا رفت و گمان کرد با شرکت در فتنه جمل از عقیده خود دفاع کرده و ان دفاع از حرم و همسر رسول خدا بوده است .... ولی در این میان به خطا رفت و دچار معصیت شد ولی دلیل نمیشود که همه اعمالش نابود شود ... ان جا جنگ بوده و همه دنبال مبارزه بودند حال اگر کسی به دست طلحه کشته شده طبیعی هست چون اگر او کسی نمیکشت بقیه او را میکشتند

شما دوست عزیز مثل بقیه نباشید که فقط نگاه به نقاط تیره زندگی افراد باز کردند و نقاط مثبت را انکار میکنند .... در قیامت شفاعت و تخفیف هایی وجود دارد که به خصوص امت اسلام از ان بهره مند هستند و در راس انان یاوران اسلام و صحابه از همه شایسته تر به شفاعت و رحمت خدا هستند ..... وحشی قاتل حمزه سید الشهدا هم بخشیده شد چه برسد به طلحه الخیر ! گرچه معصیت بزرگ او به خاطر بیعت شکنی با امیرالمومنین علیه السلام قابل انکار نیست و بی شک مواخذه خواهد شد[/]

[="Blue"]

عماد;547338 نوشت:
این گفته شما قابل قبول نیست
اولا: در تمام کتابهای اهل سنت هم آمده باشد از نظر ما معتبر نیست ، اگر این معیار باشد که بسیاری از احادیث که عقاید ما را زیر سوال می برد از نظر اهل سنت و کتابهای خودشان متواتر است، اینکه ما گاهی به کتابهای آنها استناد می کنیم از این باب نیست کتابهای آنها معتبر است یا ما آن حدیث را قبول داریم، بلکه از باب این است که ما چیزهای که آنها قبول دارند علیه آنان احتجاج می کنیم
ثانیا: بسیاری از صحابه جنایاتی انجام دادند که از کمک اندکشان به اسلام بیشتر بوده و باعث انحرافاتی شدند که نسل های آینده اسلامی را دجار اشتباه کردند، ایا با اینکه قبلا خدماتی داشته اند می توان کارهای بعدی آنان را نادیده گرفت و آنان را اهل بهشت دانست،؟

برادر عزیزم ! چه طور هر حدیثی که به نفع عقاید شما باشد نزد شما صحیح است ولی بقیه احادیث اهل السنت غیر قابل قبول ؟!!!!!!!!!! این روش واقعا منطق است یا خود فریبی ؟؟؟

اینکه میگویید صحابه انحرافاتی ایجاد کردند که باعث گمراهی ایندگان شده حرف بی بند و اساس هست و غلو هست ! زیرا ان ها نه تنها ندای توحید را به خیلی از کشورهای کفر رساندند بلکه خدمات شایسته ای به مسلمین انجام دادند ..... صحابه معصوم نبودند که خالی از خطا باشند بنابراین اشتباهات انان باعث بطلان صالحات انان نمیشود .... گرچه هرگز احدی در جهان اسلام با شخص امیر المومنین علیه السلام قابل مقایسه نیست و به مقام او هیچ کسی نمیرسد ولی به هر حال بقیه صحابه هم مستحق ستایش و شفاعت هستند ... رضی الله عنهم و رضوا عنه[/]

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:

سلام و عرض ادب

برادر گرامی ! پیروری شما از کلام الله و دوری از خرافات و بدعت ها قابل ستودن است ولی متاسفانه هنوز ریشه تعصب را در خود خشک نکرده اید و مخلصانه پیرو حقیقت نشده اید

اول اینکه من گفتم در سه کتاب از کتاب های اهل سنت امده و نگفتم در صحیحین است بلکه در سنن ترمذی و سنن ابن ماجه و سنن ابن داوود امده است

دوم اینکه شما که مخلص کلام الله هستید میدانید که الله متعال فرموده الیس الله باحکم الحامکین ؟؟؟ پس خواهشا در مورد بزرگان دین نظر و گذشتگان حکم قطعی ندهید ...

سوم اینکه طلحه و زبیر فریب خوردگان جنگ جمل بودند و اگر کتاب نقش عایشه در اسلام که محقق گرامی مرحوم علامه عسکری رحمه الله تحقیق کرده را مطالعه کنید خواهید دید که اتش بیار معرکه عبد الله بن زبیر بوده نه طلحه ! طلحه به خطا رفت و گمان کرد با شرکت در فتنه جمل از عقیده خود دفاع کرده و ان دفاع از حرم و همسر رسول خدا بوده است .... ولی در این میان به خطا رفت و دچار معصیت شد ولی دلیل نمیشود که همه اعمالش نابود شود ... ان جا جنگ بوده و همه دنبال مبارزه بودند حال اگر کسی به دست طلحه کشته شده طبیعی هست چون اگر او کسی نمیکشت بقیه او را میکشتند

شما دوست عزیز مثل بقیه نباشید که فقط نگاه به نقاط تیره زندگی افراد باز کردند و نقاط مثبت را انکار میکنند .... در قیامت شفاعت و تخفیف هایی وجود دارد که به خصوص امت اسلام از ان بهره مند هستند و در راس انان یاوران اسلام و صحابه از همه شایسته تر به شفاعت و رحمت خدا هستند ..... وحشی قاتل حمزه سید الشهدا هم بخشیده شد چه برسد به طلحه الخیر ! گرچه معصیت بزرگ او به خاطر بیعت شکنی با امیرالمومنین علیه السلام قابل انکار نیست و بی شک مواخذه خواهد شد

بسمه تعالی برادر گرامی سلام علیکم اتفاقا تا زمانی که انسان تعصب را از خود دور نسازد نمیتواند با کلام الله آشنا شود واز آن پیروی کند که امیدوارم که بنده وشما بدون تعصب و نظر خاصی درباره حقایق بر محور کتاب الله و سنت قطعیه 14 معصوم گفتگو کنیم ان شا الله اما درباره نظراتتان:مطلب اول شما:بنده صحاح سته اهل سنت را میشناسم و دقیقا منظور شما را در همان کامنت اولی دریافتم که منظورتان کتبی غیر از صحیحین(بخاری و مسلم)است اما شما که اهل تحقیق هستید میدانید که اهل سنت بخاری و مسلم را برترین و متقن ترین کتب روایی میدانند و آنها را بر 4 کتاب دیگر برتری میدهند و حتی بخاری را برتر از مسلم میدانند از طرفی اگر ادامه مطلب بنده را مطالعه میکردید بنده عرض کردم(چنین حدیث مهمی (از نظر اهل سنت)که اینگونه روی آن مانور میدهند توسط بخاری و مسلم یا دیده نشده که خود نشان دهنده عدم شهرت و صحت این حدیث در آن زمان بوده و یا اینکه خود بخاری و مسلم آن را صحیح نمیدانستند!)منظورم کاملا واضح است!پس لطفا دقت کنید!اما مطلب دوم شما:واقعا عجیب است!بنده از همان کتاب الله و الله که شما آن را احکم الحاکمین مینامید مطلب نقل کردم و همان قرآن درباره کافران و مشرکان و منافقان و ظالمین فرمایش دارد و آنها را معرفی کرده و آنان را لعن فرموده(بیش از 10 آیه در قرآن درباره لعن این گروه ها داریم)بنده از همان کتاب الله شخصیت طلحه را معرفی کردم!!امیدوارم بنده و شما مومن به بعض و نکفر به بعض نباشیم!!بار دیگر کامنت قبلی بنده را مطالعه کنید و نظرات قرآن را دریابید! اما مطلب سوم شما:اولا بسیاری از جهنمیان فزیب خوردگان اند(چه فریب شیطان جن چه شیاطین انسی)پس صرف ادعای فریب خوردگی آنها را از جهنم نجات نمیدهد!!ثانیا مطلب عبد الله بن زبیر مربوط به خود زبیر است نه عایشه وطلحه!زبیر در مذاکرات و گفتگو با امیر المومنین از جنگ با ایشان صرف نظر کرد اما عبد الله پسر نحسش اورا ترغیب به جنگ کرد مشخص است که این مطلب در آستانه آغاز جنگ بوده نه شروع آن!(که حمله وحشیانه اصحاب جمل به بصره و ضرب وشتم عامل امیر المومنین و بیرون کردن او از بصره و تصرف شهر و... مربوط به قبل از این مباحث عبد الله بوده) خواهشا تاریخ را کامل نقل و مطالعه کنید! استدلال شما واقعا عجیب و خنده دار است!اگر سپاه امیر المومنین حق بوده مسلما سپاه مقابل او باطل است!آیا امام معصوم با اهل ایمان و اهل بهشت میجنگد؟؟؟؟؟!!!آیا این خلاف عصمت نیست؟؟؟؟!!!از طرفی طلحه به چه مجوزی مسلمانی را به قتل میرساند؟؟آیا او به جنگ با آن مسلمین برخواست و بر آنها شمشیر کشید و آنها از امامشان وخودشان دفاع کردند یا سپاه امیر المومنین به طلحه حمله کرد؟؟؟!!!مسلم است که سپاه امام فقط از اسلام و امامشان دفاع کردند و در برابر بیعت شکنی و طغیان اصحاب جمل ایستادند و از اسلام و امام دفاع کردند واقعا این اندازه بی بصیرتی و تعصب از شما بسیار عجیب است!!!!! دوست گرامی شفاعت وجود دارد اما نه برای کافران ومنافقان و ظالمان! اما روایتی درباره شفاعت:قال رسول الله من غ[=Times New Roman]ش العرب لم یدخل فی شفاعتی و لم تَنلُه مودتی / [=BBadr][=BBadr]در حدی[=BBadr][=BBadr]ث [=BBadr][=BBadr]صحیح رسول خدا فرمودند[=BBadr][=BBadr]: [=BBadr][=BBadr]هر کس عر[=BBadr][=BBadr]ب [=BBadr]را فریب دهد داخل در شفاعت من نمیشود و محبت من به او نمیرسد [=BBadr][=BBadr]مسند احمد،ج [=BBadr][=BBadr]1[=BBadr][=BBadr]، [=BBadr]ص 7 نقل از رساله شفاعت شافعین حجت الاسلام محسن نورانی(البته مقصود از عرب در این روایت مسلمین است که در همین کتاب مسند احمد بن حنبل در حدیثی دیگر معنایش مشخص شده)که با وجود فریب مسلمین توسط اصحاب جمل برای جنگ با امام به عنوان خون خواهی عثمان (که در چندین روایت وکتب معتبر اهل سنت طلحه یکی از قاتلان عثمان نامیده میشود) و همچنین فریب عایشه توسط طلحه وزبیر در همان داستان سگ ها که در کامنت قبلی گفتم تکلیف آنها برای شفاعت کاملا روشن است وروایات و خصوصا آیات قرآن کریم درباره عدم شفاعت برای اصحاب جمل و کلا دشمنان ائمه معصومین بسیار زیاد است!!! از طرفی صحابه به نظر شیعه باید علاوه برهمراهی پیامبر محب و پیرو اهل بیت هم باشند که در این صورت یقینا صحابه پیامبر هستند نه آنها که بعد از رسول خدا به اهل بیتش ظلم کردند و با آنها جنگیدند و با چنین حالی از دنیا رفتند(مانند خلفا سه گانه و طلحه وزبیر و...) اما از دیدگاه علمای اهل سنت 19 تعریف برای صحابه وجود دارد!(که استاد ابوالقاسمی به زیبایی در برنامه دفاع از صحابه در شبکه ولایت مطرح کردند)اما اینکه شما وحشی را با طلحه مقایسه میکنید بسیار عجیب است او یک برده بود که حضرت حمزه و پیامبر را نمیشناخت و برای آزادی خود فقط حمزه سید الشهدا را به شهادت رساند و بعد از فتح مکه از پیامبر تقاضای بخشش کرد و پیامبر اورا بخشید اما خواست که دیگر اورا نبیند و بنا بر اقوالی از کتب اهل سنت بعدا اگر اشتباه نکنم به خاطر مصرف زیاد شراب مرد! اما طلحه یک مرد آزاد بود و به قول شما صحابه نزدیک به پیامبر بود و اهل بیت و امام علی را میشناخت و برای رسیدن به مقام خلافت بر خلیفه مسلمین و امام معصوم شورید و عامل گمراهی چندین هزار نفر گشت و در ایجاد فتنه ای بزرگ دخالت داشت و شریک در قتل 10 ها هزار مسلمان بود و در همین جنگ بدون اینکه به سوی امام خویش بیاید و توبه کرده وجبران ما فات کند به هلاکت رسید حال وحشی کجا و طلحه کجا!!!!! اما امیر المومنین در نهج البلاغه درباره طلحه و زبیر سخنانی دارند که به نظرم در خطبه های 218 و219 به اوج خود میرسد و در نامه 54 حضرت آنها را تهدید به ننگ در دنیا و آخرت و آتش دوزخ میکند(ترجمه استاد دشتی و ترجمه علامه جعفری) پس دوست گرامی بهتر است دقیق و کامل ببینیم و بدون تعصب ان شا الله با تشکر والسلام علی عباد الله الصالحین [=BBadr][=BBadr]
[=BBadr][=BBadr]
[=BBadr][=BBadr][=BBadr][=BBadr]
[=BBadr]
[=BBadr][=BBadr]
[=BBadr][=BBadr][=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=BBadr][=BBadr]
[=BBadr][=BBadr][=BBadr][=BBadr]


[=BBadr][=BBadr]
[=BBadr][=BBadr][=BBadr][=BBadr]
[=BBadr][=BBadr]
[=BBadr][=BBadr]

عالم مقدس ملکوت;549071 نوشت:

برادر عزیزم ! چه طور هر حدیثی که به نفع عقاید شما باشد نزد شما صحیح است ولی بقیه احادیث اهل السنت غیر قابل قبول ؟!!!!!!!!!! این روش واقعا منطق است یا خود فریبی ؟؟؟

اینکه میگویید صحابه انحرافاتی ایجاد کردند که باعث گمراهی ایندگان شده حرف بی بند و اساس هست و غلو هست ! زیرا ان ها نه تنها ندای توحید را به خیلی از کشورهای کفر رساندند بلکه خدمات شایسته ای به مسلمین انجام دادند ..... صحابه معصوم نبودند که خالی از خطا باشند بنابراین اشتباهات انان باعث بطلان صالحات انان نمیشود .... گرچه هرگز احدی در جهان اسلام با شخص امیر المومنین علیه السلام قابل مقایسه نیست و به مقام او هیچ کسی نمیرسد ولی به هر حال بقیه صحابه هم مستحق ستایش و شفاعت هستند ... رضی الله عنهم و رضوا عنه

بسمه تعالی سلام علیکم فقط نکته ای درباره صحابه که شما استدلال به آیه 100 سوره توبه کردید از شما که مدعی پیروی از قرآن هستید بعید است!آیه این است: و السابقون الاولون من المهاجرین والانصار و الذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضوا عنه و ادامه آیه اما ترجمه آیه: و پیشگامان نخستین از مهاجران وانصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود است و آنان (نیز)از او خشنودند و ادامه آیه پس مشخص است که آیه اولا تعدادی از صحابه را میگوید نه همه را بر خلاف آنچه اهل سنت گمان میکنند ثانیا مشخصا تابعین از آن تعداد صحابه باید نیکوکارانه و پیروی در امور نیک و اسلامی بکنند نه هر تبعیتی!(استاد ابوالقاسمی در برنامه دفاع از صحابه و برنامه های دیگر در شبکه ولایت بارها این شبهه را پاسخ داده اند)پس اگر صحابه ای از فرمان خداوند و رسول سرپیچی کند هرگز نباید از او تبعیت کرد و او نیز هرگز مورد رضایت خداوند متعال نیست بهترین نمونه برای صحابه امام علی سلام الله علیه و افرادی مانند ابوذر غفاری و عمار بن یاسر و مقداد بن اسود کندی اند و برای تابعین هم بزرگانی چون اویس قرنی و محمد بن ابوبکر و میثم تمارو برخی از شهدای کربلااند(برخی دیگراز شهدای کربلا خود صحابه بوده اند) پس لطفا بدون تعصب و با دقت در آیات بحث کنیم با تشکر والسلام علی عباد الله الصالحین

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
برادر گرامی ! پیروری شما از کلام الله و دوری از خرافات و بدعت ها قابل ستودن است ولی متاسفانه هنوز ریشه تعصب را در خود خشک نکرده اید و مخلصانه پیرو حقیقت نشده اید

ببخشيد جناب ملكوت ايا شما مهندس تشخيص بدعت و خرافات هخستيد كه به ديران چنين نسبتي مي دهيد؟ نظر شما در مورد بدعت هاي مولايتان عمر بن خطاب چيست؟

ثانيا شما چگووه مي خود جرات جسارت به يك مومن مخلص را مي دهيد و به او مي گويد رگ و ريشه تعصب دارد؟ براستي چقدر ادبيات شما پيروان عمر با ادبيات اسلام ناب در فاصله هست

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
اول اینکه من گفتم در سه کتاب از کتاب های اهل سنت امده و نگفتم در صحیحین است بلکه در سنن ترمذی و سنن ابن ماجه و سنن ابن داوود امده است

احاديث ضعيف و باطل هست و به لحاظ علمي قبيح هست كسي بخواهد براي دفاع از كفار به احاديث ضعيف متمسك شود

دوم از منظر شما همه صحابي معصومند و بهشتي اگر اينگونه هست ديگر توسل به اين حديث معنا ندارد لذا بطلان حديث را هم مرتفع مي كند

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
دوم اینکه شما که مخلص کلام الله هستید میدانید که الله متعال فرموده الیس الله باحکم الحامکین ؟؟؟

اگر شما به اين حكم اعتقاد داريد بفرمايد اگر كسي با اين حكم مبارزه و مخالفت كند حكمش چيست؟ زيرا خودتان اولين كسي هستيد كه با ان مخالفت كرده ايد

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
هنوز ریشه تعصب را در خود خشک نکرده اید

گويا شما خودتان را خدا فرض نموده ايد و براي ديگران حكم مي كنيد

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
پس خواهشا در مورد بزرگان دین نظر و گذشتگان حکم قطعی ندهید

عجيب هست كه اهل سنت اين بزرگان دين را تكفير مي كنند

و عجيب تر از همخه خداوند در قران دو زن پيغمبر را كگافر مي داند و همچنين جهنمي طبق ايه 4 و5 سوره تحريم ان دو شقي به اقرار عمر عايشه و حفصه بوده اند كه در صحيح بخاري امده است

اما از همه جالب تر اين هست كه خداوند به سخن شما هم گوش نداده و همه ان به اصطلاح شما بزرگان دين را جهنمي مي داند:khaneh:

یُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِی فَیُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ یَزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ
فردای قیامت صحابه من را از راست و چپ می گیرند و من عرضه می دارم که اینها صحابه من هستند، گفته می شود از روزی که تو از آنها جدا شدی، ‌اینها به ارتداد و دوران جاهلیت برگشتند.
صحیح بخاری ج2ص 490 حدیث 3447 المطبعه السلفیه

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
سوم اینکه طلحه و زبیر فریب خوردگان جنگ جمل بودند

اولا كه بسيار عجيب هست شما برادر اهل سنت نام عايشه را از ميان جملي ها لاك گرفته ايد حالا ترس شما از چجه هست الله اعلم اما انچه مبين هست اين مي باشد مي ترسيد نام او را بياوريد مبادا جرحي بر مادر شما وارد شود و همين مسئله مويد اين هست كه عمل انها بر باطل بوده است كما اينكه اين اجماع اهل سنت هم هست يعني باطل بودن انها

اما طلجه و زبير نه تنها فريب خورده بودند بلكه خودشان عامل اين جنگ افروزي بودند دليل ما هم اين هست اگر طلحه فريب خورده بود چرا بعد از نصيحت مولا علي ع توبه نكرد و به سپاه مولا علي ع برنگشت؟

مسئله فريب نيست بلكه انچه بزرگ نواصب عالم هم به ان اقرار دارد مخالفت و جنگ افروزي طلحه و زبير با مولا علي ع هست ونه فريبخ خوردن

قد أنكر خلافته من الصحابة طلحة والزبیر وغیرهما

خلافت علی (علیه السلام) را گروهی از صحابه همچون طلحه و زبیر ، انکار کردند.

منهاج السنة النبویة ، ج 4 ص 402 ، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406 ، الطبعة
: الأولى ، تحقیق : د. محمد رشاد سالم

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
اگر ک
عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
تاب نقش عایشه در اسلام که محقق گرامی مرحوم علامه عسکری رحمه الله تحقیق کرده را مطالعه کنید خواهید دید که اتش بیار معرکه عبد الله بن زبیر بوده نه طلحه

ما كتاب شما را هم خوانده ايم اما انچيزي كه در اين كتاب نوشته بود اين هست كه اصلا طلحه و زبير براي رسيدن به خلافت پا به عرصه جنگ گذاشته بودند و اصلا مبحث جنگ بر خلافت بوده است و نه اينكه چه كسي اتش بيار معركه بوده لذا انها پا بر اين وادي غزو گذاشتند تا به خلافت برسند

فکان معاذ ابن عبید الله یقول: والله لو ظفرنا لاقتتلنا، ما کان الزبیر یترک طلحة والأمر ولا کان طلحة یترک الزبیر والأمر
معاذ بن عبید می گفت: بخدا اگر ما پیروز مى‏ شدیم؛خود همدیگر را مى‏ کشتیم زیرا هرگز زبیر حاضر نمی شد که کار (خلافت) را به طلحه بسپارد،همچنین طلحه خلافت را به زبیر واگذار نمى ‏کرد
الکامل فی التاریخ ج3ص102 دارلکتب العلمیه

اما من دويت داشتم شما جرات مي كردي مطلب كامل عبد الله بن زبير را مي خواندي اما از ترس بيان نكرديد زيرا مادرتان عايشه هم به سختي زير سوال مي رفت

فأبي عليها إبن الزبير.
إبن زبير مانع از برگشتن عايشه شد.
المصنف لعبد الرزاق الصنعاني، ج11، ص365، ح20753

لذا عايشه هم نامش جز جنگ افروزان جمل ثبت هست زيرا به استناد به نامه مولا علي ع عايشه خود عامل جنگ بوده است نه كسه ديگري

وكتب لعائشة رضي الله عنها أما بعد فإنك قد خرجت من بيتك تزعمين أنك تريدين الإصلاح بين المسلمين وطلبت بزعمك دم عثمان وأنت بالأمس تؤلبين عليه فتقولين في ملا من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم اقتلوا نعثلا فقد كفر قتله الله واليوم تطلبين بثأره فاتقى الله وارجعي إلى بيتك وأسبلي عليك سترك قبل أن يفضحك الله ولا حول ولا قوة إلى بالله العلي العظيم
السيرة الحلبية ج 3 ص 356

(علي (عليه‌السلام)) به عائشه نامه نوشت که : تو از خانه بيرون آمده‌اي و گمان مي‌کني که قصد اصلاح بين مسلمانان را داري و گمان مي‌کني که طالب خون عثمان هستي ؛ و تا ديروز مردم را بر ضد وي تحريک مي‌کردي و در بين اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مي‌گفتي : نعثل را بکشيد که کافر شده است خدا او را بکشد !!!
اما امروز آمده‌اي خونخواه وي شده‌اي ؟ از خدا بترس و به خانه‌ات برگرد و حجاب خويش را در برگير قبل از آنکه خدا تو را رسوا سازد ولا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم

همان طوري كه مشاهده نموديد مولا علي ع مسبب و عامل فتنه انگيزي جنگ جمل را خود عايشه مي داند و نه شخص ديگري كما اينكه در نهج البلاغه هم فرمودند

شِقَاقٌ وَ دِینُکُمْ نِفَاقٌ وَ مَاؤُکُمْ زُعَاقٌ وَ الْمُقِیمُ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ وَ الشَّاخِصُ عَنْکُمْ مُتَدَارَکٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ
شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید، تا شتر صدا مى‏کرد مى‏جنگیدید، و تا دست و پاى آن قطع گردید فرار کردید.اخلاق شما پست، و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دو رویى، و آب آشامیدنى شما شور و ناگوار است.

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
طلحه به خطا رفت و گمان کرد با شرکت در فتنه جمل از عقیده خود دفاع کرده و ان دفاع از حرم و همسر رسول خدا بوده است

عجيب هست كه شما در بخش هاي قبل ادعا كرديد طلحه و زبير فريب خورده اند اما در اينجا مي گويد به خطا رفته اند اگر كسي گول خورده باشد چگونه دچار خطا شده است؟ خطا را كسي انجام مي دهد كه اگاهانه باشد و اين جا شما صريحا دست بر نقطه اي گذاشتيد كه طلحه را هم رسوا كرديد و ان هم اگاهانه وارد جنگ شدن هست

ثانيا ما از مصادر خودتان ثابت نموديم كه طلحه و زبيرجهت جنگ به خلافت رفته اند و نه دفاع از حريم رسول الله مضاف اهل سنت مدعي هستند عايشه در جمل نبوده اينكه شما تلويحا اقرار كرديد عايشه يكي از فرماندهان جنگ بوده و طلحه براي دفاع از او حاظر شده خود به خود از منظر صحابي كفر عايشه را هم ثابت مي كند

ما يشكّ في قتال علي الا كافر
كسي شك نمي كند در حقانيت جنگ علي ع مگر كافر
ترجمة الامام علي 7 من تاريخ دمشق : ج3 ص111 ط بيروت .

ثالثا شما مدعي هستيد اين جنگ نبوده بله عايشه براي صلح رفته اگر براي طلح رفته به چه علت شما مي گويد او رفته براي دفاع از عايشه؟ مضاف اگر صلح بوده چرا مي گويد اتش بيار معركه جنگ پسر زبير بوده؟

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
دلیل نمیشود که همه اعمالش نابود شود

ببخشيد برادر ملكوت شما اين همه فضل را به تنهايي به دست اورده ايد؟

گويا شما ناسخ بر قران هم هستيد و ما خبر نداشتيم

خداوند در قران مي فرمايد:

وَلَوْ أَشرَْكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كاَنُواْ يَعْمَلُون‏. انعام / 88.
و اگر آن‌ها مشرك شوند [مى‌شدند]، اعمال (نيكى) كه انجام داده‏اند، نابود مى‏گردد (و نتيجه‏اى از آن نمى‏گيرند).

اگر ثابت شود كه كسي مشرك شده است همه اعمال نيكش باطل هست، حال سوال مطرح مي كنيم ايا كسي كه با علي ع بجنگ كافر هست؟

مرحوم شیخ مفید در " الافصاح " ص 124 – 125 چنین می گویند :

به التواتر من الأخبار ، ولا أجمع على صحته رواة الآثار ، وقد قابله ما هو أشهر منه ، عن أمير المؤمنين عليه السلام ، وأكثر نقلة ، وأوضح طريقا في الإسناد ، وهو أن رجلا سأل أمير المؤمنين عليه السلام بالبصرة ، والناس مصطفون للحرب ، فقال له : علام نقاتل هؤلاء القوم - يا أمير المؤمنين - ونستحل دماءهم وهم يشهدون شهادتنا ، ويصلون إلى قبلتنا ؟ فتلا عليه السلام هذه الآية ، رافعا بها صوته : { وإن نكثوا أيمانهم من بعد عهدهم وطعنوا في دينكم فقاتلوا أئمة الكفر إنهم لا أيمان لهم لعلهم ينتهون } . فقال الرجل حين سمع ذلك : كفار ، ورب الكعبة . وكسر جفن سيفه ولم يزل يقاتل حتى قتل .
خبری مشهورتر از امیرالمومنین علیه السلام می باشد که بیشتر آن را نقل کرده و طریق اسناد آن روشن تر می باشد و خبر این است :
مردی از امیرالمومنین علیه السلام در بصره سوالی کرد در حالی که مردم آماده جنگ بودند ، چرا با این قوم جنگ می کنیم و خون آن را حلال می دانیم در حالی که ایشان نیز به همان چیزی ما بدان شهادت داده ایم ، شهادت می دهند و بر قبله ما نماز می خوانند ؟
سپس امیرالمومنین علیه السلام این آیه را با صدای بلند برای او تلاوت فرمودند :
و اگر سوگندهاى خود را پس از پيمان خويش شكستند و شما را در دينتان طعن زدند، پس با پيشوايان كفر بجنگيد، چرا كه آنان را هيچ پيمانى نيست، باشد كه [از پيمان‏شكنى‏] باز ايستند.
وقتی آن مرد این آیه را شنید فریاد زد : به خدای کعبه که – آنها – کافرند . و نیام شمشیرش را شکست و آنقدر جنگید تا شهید شد .

همان گونه كه مشاهده كرديد در اخبار متواتر شيعه امده است مولا علي ع انها را كافر مي دانست

ضمن اينكه بنده اقرار صحابي را هم اوردم كسي كه با علي بجنگد كافر هست، مضاف بر اينكه پيغمبر در حديث صحيح فرمودند من حارب عليا فقد حاربني من حاربي فقد حارب الله جنگ با علي جنگ با خداست لذا كسي كه با خدا بجنگد يعني مسيرش بر غير اسلام و بر غير منهاج اسلام هست يعني جنگ افروزان با خدا مشرك هستند و همان گونه كه خداوند در قران فرموده است كافران و مشركان اعمال نيكشان هم باطل هست اما بعد از 1400 سال نزول قران يك ناسخ جديد به نام ملكوت پيدا شده است مدعي هست نهخ خير خداوند هزيان گفته و اعمال نيك انها محاسبه مي شود

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
در قیامت شفاعت و تخفیف هایی وجود دارد که به خصوص امت اسلام از ان بهره مند هستند و در راس انان یاوران اسلام و صحابه از همه شایسته تر به شفاعت و رحمت خدا هستند

اما من نمي دانم چرا اين تخيفيف ها شامل حال اين صحابي نمي شود و همه جهنمي و كافر هتستند

یُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِی فَیُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ یَزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ
فردای قیامت صحابه من را از راست و چپ می گیرند و من عرضه می دارم که اینها صحابه من هستند، گفته می شود از روزی که تو از آنها جدا شدی، ‌اینها به ارتداد و دوران جاهلیت برگشتند.
صحیح بخاری ج2ص 490 حدیث 3447 المطبعه السلفیه

6099عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ بَیْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ فَقُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ قُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى فَلَا أُرَاهُ یَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ
پیامبر ص فرمود:من، فردای قیامت در کنار حوض ایستاده ام و تعدادی از صحابه می خواهند نزد من بیایند، ولی آنها را از طرف حوض بر می گردانند به سوی دیگر. گفتم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند: به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتند. سپس گروه دیگری را اینگونه به سمت آتش می برند.می گویم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند: به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتند.، و از اینها هیچکس از آتش نجات پیدا نمی کند، مگر به اندازه هَمَل نعم
صحیح بخاری حدیث6099


بنده نمي دانم جناب ملكوت احاديث غير صحيحن را خوب خوانده است حال انكه از اخبار شاذ و نادر و باطل تاريخ هستند اما رواياتي كه اجماعي هست در نزد شيعه و ان هم جهنمي بودن صحابي را ثابت مي كند را نخوانده و به ان اشاره نمي كند به نظرتان چرا از اين روايات فراري هست؟

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
وحشی قاتل حمزه سید الشهدا هم بخشیده شد

پاسختان را از قران مي دهم

وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا ﴿93/نساء﴾
و هر كس عمدا مؤمنى را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى‏گيرد و لعنتش مى‏كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است

عجيب هست كه عايشه و طلحه و وحشي 20 هزار ادم و مسلمان كشته اند اما از منظر شما خداوند باز هم هزيان كفته است اينها به شفاعت جناب ملكوت بهشتي هستند شاه بخشيد شاه قلي نمي بخشد

عالم مقدس ملکوت;549071 نوشت:
برادر عزیزم ! چه طور هر حدیثی که به نفع عقاید شما باشد نزد شما صحیح است ولی بقیه احادیث اهل السنت غیر قابل قبول ؟!!!!!!!!!! این روش واقعا منطق است یا خود فریبی ؟؟؟

پيغمبر در هنگام مناظره با يهود به ان مطالبي اشاره مي كردند كه به نفع خودشان هست به نظر شما اين روش منطقي بوده يا خود فريبي؟

قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿93/آل عمران﴾
بگو اگر [جز اين است و] راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و آن را بخوانيد

عالم مقدس ملکوت;549071 نوشت:
اینکه میگویید صحابه انحرافاتی ایجا
عالم مقدس ملکوت;549071 نوشت:
د کردند که باعث گمراهی ایندگان شده حرف بی بند و اساس هست و غلو هست

برادر عزيزم من شما را درك مي كنم زيرا چون اهل سنت هستيد و تعصب بر صحابي دايرد مجبوريد اين طوري از انها دفاع كنيد اما اگر زحمتي مي كشيديد همان صحيتان يعني بخاري را مي خوانديد متوجه مي شديد هنوز از كفن و دفن پيغمبر چند سالي نگذشته بود همه اسلام را تغيير دادند حتي نماز را و عجيب هست كه اين بدعت گذاران در همان صدر اسلام به گمراهي و ضلالت دچار شدند حالا چگونه مي خواهند بلاد كفر را هدايت كنند والله ما نمي دانيم شما از كجا فهميديد و با چه فرمولي محاسبه كرديد هم نمي دانيم اگر بگوييد سپاس گذار مي شويم

حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ زُرَارَةَ قَالَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ وَاصِلٍ أَبُو عُبَيْدَةَ الْحَدَّادُ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ أَبِي رَوَّادٍ أَخِي عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ أَبِي رَوَّادٍ قَالَ سَمِعْتُ الزُّهْرِيَّ يَقُولُ دَخَلْتُ عَلَى أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ بِدِمَشْقَ وَهُوَ يَبْكِي فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ فَقَالَ لَا أَعْرِفُ شَيْئًا مِمَّا أَدْرَكْتُ إِلَّا هَذِهِ الصَّلَاةَ وَهَذِهِ الصَّلَاةُ قَدْ ضُيِّعَتْ
زهری می‏گوید: در دمشق، وارد بر أنس بن مالك شدم و ديدم گريه مي‌كند. علتش را سؤال كردم و گفت: آنچه كه از سنت پيامبر مي‌دانستم، همه‌اش از بين رفته است؛ غير از نماز كه آن هم ضايع و نابود شد.
صحيح بخاري، ج1، ص134، ح530، كتاب مواقيت الصلاة، باب تضييع الصلاة عن وقتها

اما تنها صراطي كه شما را مي تواند به هدايت برساند فقط امير المومنين هست و غير مولايم سيدنا علي عليه سلام همه مسير ها و منهاج ها باطل هست همان گونه كه در صحيح بخاري امده است صحابي جهنمي هستند

وان وليتموها عليا فهاد مهتد يقيمكم على صراط مستقيم. هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم‏يخرجاه.
و اگر ولايت او (علي) را بپذيريد، او را هدايت کننده و هدايت شونده است که شما را به راه مستقيم بر پا مى‌دارد (راهنمايى مى‌کند).
اين حديث صحيح بود بر بنابر شرط شيخين ( بخارى و مسلم) و حال اينکه آن را نياورده‌اند.
الحاكم ، محمد بن عبدالله ابوعبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص73 و 74، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

عالم مقدس ملکوت;549071 نوشت:
صحابه معصوم نبودند که خالی از خطا باشند بنابراین اشتباهات انان باعث بطلان صالحات انان نمیشود

از قديم كگفته اند يك دروغ را انقدر تكرار كنيد تا براي مردم يك باور شود من پاسخ اين شبهه را دادم اما خبري از رديه نشد الا تكرار مكرارت

اتفاقا معصوم هم بودند

بالإِجماع على إمامة أبي بكر وعمر وعثمان مع الإِجماع على أنّهم لم تجب عصمتهم، وإن كانوا معصومين بمعنى أنّهم منذ آمنوا كان لهم ملكة اجتناب المعاصي مع التمكن منها وفي هذا النص اُمور:
اجماع هست كه ابوبكر و عمر و عثمان معصوم بودند، با اينكه توانايي گناه داشتند اما ملكه گناه نكردن در آنها وجود داشته است
شرح المقاصد في علم الكلام - التفتازاني - ج ٢ - الصفحة ٢٧٩

عجيب هست كمه در عصمت انها اجماع نيز وجود دارد و از منظر اهل سنت كسي كه اجماع را منكر شود كافر هست

كَونه تَعَالَى خلقهمْ عُدُولًا
خداوند صحابي را عادل خلق كرده و اين يعني انها يك عصمت ذاتي داشته اند
الكتاب: الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة- المؤلف: أحمد بن محمد بن علي بن حجر الهيتمي السعدي الأنصاري، شهاب الدين شيخ الإسلام، أبو العباس (المتوفى: 974هـ)- المحقق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط- الناشر: مؤسسة الرسالة – لبنان- ج 2 – ص 604

عالم مقدس ملکوت;549071 نوشت:
رضی الله عنهم و رضوا عنه

ببخشيد شما زحمتي بكشيد اگر ايه مي خوانيد كامل بخوانيد تا نه مهر تدليس بر شما ساري و جاري شود و نه امور حقيقي را براي مردم مشتبه كنيد

براستي اگر سخنتان حق هست چرا تدليس مي كنيد؟

رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ

ان كساني كه خدا از انها رضايت دارد حزب الله هستند و نه حزب الشيطان

ولهذا ألقى الشيطان لعمر
به همین دلیل است که شیطان سخن خود را در صلح حدیبیه بر زبان عمر جاری می‌کرد
مجموع الفتاوى ج 2 ص 52

كساني كه پيغمبر و خد را مورد ازار و اذيت قرار دهند خداوند انها را در سوره احزاب ايه 57 مورد لعن قرار داده و فرموده است جهنمي هستند عجيب هست كسي كه نفس و جان پيغمبر در واقع خود پيغمبر را ازار داده كه همان حضرت زهرا س هست و حضرت نيز بر ان شخص غضب كرده عجيب هست خداوند او را لعن كرده و جهنمي مي داند انوقت شما با كدام جواز مي خواهيد او را شفاعت كنيد؟

عالم مقدس ملکوت;549071 نوشت:
حال بقیه صحابه هم مستحق ستایش و شفاعت هستند

يكي ديگر از ادله اي كه عدم شيعه بودن شما را مرتفع مي سازد اين هست كه عقايد شيعه را هنوز نمي دانيد شيعه معتقد هست صحابي خودشان شفاعت مي كنند و نه اينكه مورد شفاعت قرار مي گيرند ان كساني را كه شما صحابي مي داني پيغمبر انها را منافق مي داند في اصحابي اثني عشر منافقا

شيخ طوسي‌مي‌ فرمايد : والشفاعة ثبتت عندنا للنبي ( صلى الله عليه وآله وسلم ) وكثير من أصحابه ولجميع الأئمة المعصومين وكثير من المؤمنين الصالحين ...
شيخ طوسي مي فرمايند : نزد ما شيعيان اثنا عشري خداوند امتياز شفاعت ‌خواهي را به پيامبر اکرم و بسياري از اصحاب ايشان و تمامي فرزندان معصوم ايشان و بسياري از مؤمنين صالح عطا نموده است .

تفسير التبيان ، للشيخ الطوسي : ج1- 213 - 214

صحابي طبق تعريب قران كسي هست كه با پيغمبر و يارانش مهربان باشد و با كفار به شدت برخورد كند و نه اينكه به پيغمبر بگويد هزيان گو و با كفار دوستي كند و با انها نجنگد و در غزوات فراري باشد لذا اينها از مقام صحابي بودن خارجند و جز كفار محسوب مي شوند طبق نص قران

عالم مقدس ملکوت;549062 نوشت:
سوم اینکه طلحه و زبیر فریب خوردگان جنگ جمل بودند و اگر کتاب نقش عایشه در اسلام که محقق گرامی مرحوم علامه عسکری رحمه الله تحقیق کرده را مطالعه کنید خواهید دید که اتش بیار معرکه عبد الله بن زبیر بوده نه طلحه ! طلحه به خطا رفت و گمان کرد با شرکت در فتنه جمل از عقیده خود دفاع کرده

اولا زحمتي بكشيد متن عربي كتاب علامه عسگري را بياوريد تا ادعايي را كه كرده ايد ثابت كنيد اما لازم است بدانيد كه طلحجه و زبير طبق روايت كتب اهل سنت از چنگ افروزان بوده اند و خبري از عبد الله زبير نيست اين عبد الله زبير را از كجا او.رده ايد؟ زيرا عاملين اصلي خود طلحه زبير و در راس ان ها عايشه بوده است

حدثني أحمد بن زهير قال حدثنا أبي قال حدثنا وهب بن جرير بن حازم قال سمعت أبي قال سمعت يونس بن يزيد الأيلي عن الزهري قال: ثم ظَهَرَا يَعْنِي طلحةُ والزُبِيرُ إلى مكةَ بَعْدَ قَتْلِ عُثْمَانَ رضي الله عنه بأربعةَ أشْهُرٍ وابنُ عامرٍ بَها يَجُرُّ الدُّنْيَا وقَدِمَ يعلى بنُ اُمَيّةَ مَعَهُ بِمَالٍ كَثِيْرٍ وزيادةٍ على أربعمائة بَعِيْرٍ فَاجْتَمَعُوا في بيتِ عائشةَ رضي الله عنها فأرادوا الرأي فقالوا: نَسِيْرُ إلى عليٍ فَنُقَاتِلُهُ.
فقال بَعْضُهُم: ليس لكم طاقةٌ بأهْلِ المَدِيْنَةِ ولَكِنَّا نَسِيْرُ حتى نَدْخُلُ البَصْرَةَ والكُوفَةَ ولِطَلْحَةَ بالكُوْفةِ شِيْعَةٌ وَهَوَى وللزُّبَيْرِ بالبَصْرَةِ هَوَى ومَعُوْنَةً فَاَجْتَمَعَ رَأيُهُم عَلَى أن يَسِيْرُوا إلى البَصْرةِ وإلى الكُوْفَةِ فَأعْطَاهُم عَبْدُ اللهِ بنُ عَامِرٍ مالاًَ كَثِيْراً وَإبِلاً فَخَرَجُوا فِي سَبْعَمِائَةَ رَجُلٍ مِنْ أهْلِ المَدِيْنَةِ وَمَكَّةَ وَلَحِقَهُم النَّاسُ حَتَّى كَانُوا ثلاثةَ آلافِ رَجُلٍ.
فَبَلَغَ عَلِيًّا مَسِيْرَهُمْ فَأَمَرَ عَلَى المَدِيْنَةِ سَهْلُ بنُ حُنَيْفِ الأنْصَارِي وَخَرَجَ فَسَارَ حتى نَزَلَ ذَاقارٍ وَكانَ مَسِيرُهُ إليها ثمانَ لَيَالٍ وَمَعَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أهْلِ المَدِيْنَةِ.
طلحه و زبير، بعد از كشته شدن عثمان چهار ماه در مكه ماندند. ابن عامر در آن جا به دنبال مال دنيا بود، يعلى بن أميه همراه با اموال زياد و چهار صد شتر به آن جا آمد. همه آن‌ها در خانه عائشه جمع شدند و نظر دادند و گفتند: ما مى‌خواهيم به سوى على برويم و با او بجنگيم.
برخى از آن‌ها گفتند: شما طاقت مردم مدينه را نداريد، ولى به سوى بصره و كوفه مى‌رويم؛ چون طلحه در كوفه طرفدار و زبير در بصره هوادار و همكار دارند. پس نظر همگى آن‌ها اين شد كه به سوى بصره و كوفه بروند.
پس عبد الله بن عامر، اموال و شترهاى فراوانى به آن‌ها دارد و با هفت نفر از اهل مكه و مدينه حركت كردند و با ساير مردمى كه به آن‌ها ملحق شدند، به سه هزار مردم رسيدند.
وقتى خبر حركت آن‌ها به اميرمؤمنان عليه السلام رسيد، سهل بن حنيف را امير آن شهر كرد و خودش به سوى ذى قار حركت و در طول هشت شب به آن جا رسيد و گروهى از مردم مدينه نيز همراه آن حضرت بودند.
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاى310)، تاريخ الطبري، ج3، ص8، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت.

جناب ملكوت چرا سخن علامه عسگري را نمي اوري؟

الحیاة;450150 نوشت:
سلام به همگی. پیامبر اعظم(ص) به طلحه وعده ی بهشت داده بودند. از طرفی سال ها بعد همین شخص مقابل امام زمان خود یعنی امیرالمومنین(ع) ایستاد. با کمی تفکر درمی یابیم که این دو در تناقض است یعنی پیامبر اکرم(ص) به کسی وعده ی بهشت داده اند که در موعد امتحان الهی ولایتمدار خوبی نبود. این یعنی یا وعده ی پیامبر اعظم(ص) درست است که با عقل سازگار نیست (کسی که ولایتمدار نیست چه طور می تواند صد درصد بهشتی باشد) یا این که ناعوذ بالله در جنگ جمل امیرالمومنین(ع) بر حق نبوده اند.

اگه کسی می تونه به این سوال پاسخ بده خواهش می کنم مضایقه نکنه.

چه سوالات ساده ای ! خب بله پیامبر به ایشون در آن زمان وعده بهشت دادند که کار نیکی انجام داده بودند اما همانطور می دونید انسان مختار است و انتخاب کننده !

به جز پیامبران و اهل بیت کسی معصوم نیست و ممکن است لغزشی داشته باشد

حالا اگه کسی بعد از اون وعده دچار لغزشی شده باشد به وعده ی پیامبر ایرادی نیست بلکه شاید این شخص نتوانسته راه درست را انتخاب کند و در کنار امام علی کسی که امامتش در غدیر خم تایید شده بود قرار بگیرد و مسئول کار خودش هست

موضوع قفل شده است