جمع بندی مومن آیینه ی مومن است!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مومن آیینه ی مومن است!

بسم الله النور
با سلام و عرض ادب

با توجه به این حدیث یعنی هر عیبی که در افراد میبینیم در خودمان است؟

مثلا من میبینم که یکی دروغ میگه یعنی من خودم دروغگو هستم ؟
یا مثلا میبینم طرف مسولیت پذیر نیست یعنی خودم مسولیت پذیر نیستم؟!

در مورد لفظ ایینه که در مثنوی هم زیاد اومده لطفا توضیح بدید .... کی ما ایینه میشیم؟

یعنی ممکنه کسی بد باشه و ما اون رو خوب بدونیم ؟ و این منطقیه ؟

تشکر@};-

برچسب: 


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی ؛

طارق اللیل;919316 نوشت:
با توجه به این حدیث یعنی هر عیبی که در افراد میبینیم در خودمان است؟

مثلا من میبینم که یکی دروغ میگه یعنی من خودم دروغگو هستم ؟
یا مثلا میبینم طرف مسولیت پذیر نیست یعنی خودم مسولیت پذیر نیستم؟!

در مورد لفظ ایینه که در مثنوی هم زیاد اومده لطفا توضیح بدید .... کی ما ایینه میشیم؟

یعنی ممکنه کسی بد باشه و ما اون رو خوب بدونیم ؟ و این منطقیه ؟

در پاسخ به سوال شما دوست گرامی باید عرض کنم اولا روایت مورد شما در ۱۴ منبع از کتب روایی بیان شده است که در تعدادی از این کتاب ها ؛ در ذیل روایت شرح این روایت بیان شده است؛ در ۶ مورد از این کتب روایت به نقل از امام علی علیه السلام و در ۳ مورد روایت به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان شده است.

اما در خصوص مفهوم مورد اشاره شما از روایت به شرح های بیان شده در ذیل روایت می پردازم:
علامه مجلسی در شرح این روایت می فرمایند: «مرآه و یا آینه به این دلیل در روایت به کار برده شده است که انسان همانگونه که ممکن است از عیوب ظاهری خود غافل باشد و با نگاه در آینه آن را متوجه می شود ؛ از عیوب و نواقص اخلاقی خود نیز غافل باشد و مومن باید شان آینه را داشته باشد از این جهت که زشتی های اخلاقی برادر مومنش را بسان آینه نشان او داده تا او آن ها را مرتفع کند. ( به این معنا که اگر کسی خصلت زشتی دارد از مقابل خلق زشت او بی توجه رد نشویم و عیب او را به او خاطر نشان کنیم شاید از آن غافل است)(۱)
اما علامه مجلسی در ادامه به بیان نظر قطب الدین راوندی پرداخته و می فرماید:
« به نقل از قطب راوندی بیان شده است که مومن تمام آن چه را که از برادر مومنش می بیند باید بیان کند اگر حسنی ببیند آن را بیان نماید تا او را زینت دهد و اگر قبیح باشد؛ او را متنبه کند تا از آن دست بردارد.»(۲)
علامه مجلسی در ادامه بیان می دارند که در شرح این روایت صوفیه نیز نظری دارند. بر اساس نظر آنان لفظ مومن دوم که در روایت آمده است منظور خداوند متعال است و بنابراین نظر آنان چنین است: مومن آینه خداوند است؛ این گروه در تبیین نظریه خود به این مساله می پردازند که مومن مظهر صفات کمالیه خداوند متعال است و همانگونه که فرد در آیینه خود را می بیند؛ چون مومن مظهر صفات کمالیه خداوند است؛ گویی آیینه خداوند است.(۳)
اما در مجموعه ورام در شرح این روایت چنین آمده است که : «منظور از آیینه این است که مومن عیوبش را در عیوب دیگران می بیند و می داند که طبیعت انسان ها نزدیک به هم است در متابعت کردن از هوای نفس. پس نفس خود را در آنچه مذمت شده است دور می کند و این روشی است برای تادیب و ادب نمودن».(۴)
به عبارتی در این شرح به ضرب المثل :« ادب از که آموختی از بی ادبان» اشاره شده است . در مقابل خطای دیگران انسان باید در خود این تذکر را ایجاد کند که ممکن است اگر من هم به جای او بودم چنین اشتباهی را انجام می دادم از این رو خودم را ادب نمایم که در موقعیت های مشابه در زندگی مانند این خطا را مرتکب نشوم.

منابع:
۱)- مجلسی؛ مراه العقول؛ج۹؛ص۱۴
۲)- همان ؛ص۱۵
۳)- همان
۴)- ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى؛ ج۱؛ ص۹۶.

بسم الله الرحمن الرحیم
عرض ادب و سلام خدمت شما دوستان گرامی؛

طارق اللیل;919316 نوشت:
با توجه به این حدیث یعنی هر عیبی که در افراد میبینیم در خودمان است؟

مثلا من میبینم که یکی دروغ میگه یعنی من خودم دروغگو هستم ؟
یا مثلا میبینم طرف مسولیت پذیر نیست یعنی خودم مسولیت پذیر نیستم؟!

در مورد لفظ ایینه که در مثنوی هم زیاد اومده لطفا توضیح بدید .... کی ما ایینه میشیم؟

یعنی ممکنه کسی بد باشه و ما اون رو خوب بدونیم ؟ و این منطقیه ؟

در ادامه سوال شما باید عرض کنم همانگونه که بیان شد؛ این روایت در بیش از ده منبع روایی بیان شده است. اما باید دانست که متن روایات نیز مانند هر متن دیگری نیاز داردتا به شکل کامل دیده شود و با توجه به سیاق و اسلوب های بیان شده در متن آن ؛ فهم بهتری از آن صورت گیرد. در ادامه عبارات پس از متن « المومن مراه المومن» را در روایات خدمت شما عرض می کنم و سپس به تحلیل مفهوم این روایت بر اساس متن کامل آن خواهم پرداخت:

1- قال علی علیه السلام : «.......يَا كُمَيْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّهُ يَتَأَمَّلُهُ فَيَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ يُجْمِلُ حَالَتَه‏» (1)
ترجمه: اى كميل! مؤمن آينه‏ ى مؤمن است زيرا كه دقت مي كند جلو تهيدستى او را ميگيرد و حالش را نيكو كند.

اگر در متن این روایت دقت شود به خوبی این مساله قابل فهم است که اصلا موضوع روایت در خصوص مساله فقر و توجه مسلمین به خصوص مومنین به یکدیگر در راستای رفع نیازهای هم بوده است. در این روایت تصریح شده است که آئینه بوده مومن از این جهت است که اوضاع اقتصادی برادر مومنش را در نظر می گیرد و چون او را درک می کند مانند آئینه هر زمان که نیاز و فقر مالی او را درک کند ( قبل از آن که او به زبان بیاورد و اعلام نیاز کند و کرامت او زیر سوال رود ) نیاز او را مرتفع می کند.

2- « المؤمن‏ مرآة المؤمن‏ و المؤمن أخو المؤمن يحوطه من ورائه» (2)
ترجمه: مومن آئینه مومن است و برادر مومن است او را از پشت سر محافظت می کند.

در این روایت هم به همین مساله به نوعی اشاره شده است که آئینه بودن مومن برای مومن به معنای این است که برادر مومن خود را همواره می بیند و او را در نظر دارد و نیازش را برطرف می کند.

3- اما در یک کتاب فارسی در شرح روایت چنین آمده است: « مؤمن آينه مؤمن است؛ يعنى هر كه مؤمن است بايد كه بر سبيل شفقت به حال مؤمنان نگرد، و اگر ناصوابى از يكى به حاصل آيد كه تعلّق به دين يا به دنيا يا به أدب نفس دارد وي را پنهان نصيحت كند......».(3)
در این شرح روایی نیز بیان شده است که باید مومنین نسبت به هم همانند آئینه باشند از این جهت که همانند نکاتی که در ابتدای نوشتار عرض شد نسبت بهم بی تفات نیستند.

منابع:
1)- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق،ج۷۴،ص۴۱۴.
۲)- پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) - تهران، چاپ: چهارم، 1382ش؛ ص۷۸۲.
۳)- قضاعي، محمد بن سلامة، شرح فارسى شهاب الأخبار(كلمات قصار پيامبر خاتم ص) - تهران، چاپ: اول، 1361 ش؛ ص۴۶.

آلاء;921192 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض ادب و سلام خدمت شما دوستان گرامی؛

در ادامه سوال شما باید عرض کنم همانگونه که بیان شد؛ این روایت در بیش از ده منبع روایی بیان شده است. اما باید دانست که متن روایات نیز مانند هر متن دیگری نیاز داردتا به شکل کامل دیده شود و با توجه به سیاق و اسلوب های بیان شده در متن آن ؛ فهم بهتری از آن صورت گیرد. در ادامه عبارات پس از متن « المومن مراه المومن» را در روایات خدمت شما عرض می کنم و سپس به تحلیل مفهوم این روایت بر اساس متن کامل آن خواهم پرداخت:

1- قال علی علیه السلام : «.......يَا كُمَيْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّهُ يَتَأَمَّلُهُ فَيَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ يُجْمِلُ حَالَتَه‏» (1)
ترجمه: اى كميل! مؤمن آينه‏ ى مؤمن است زيرا كه دقت مي كند جلو تهيدستى او را ميگيرد و حالش را نيكو كند.

اگر در متن این روایت دقت شود به خوبی این مساله قابل فهم است که اصلا موضوع روایت در خصوص مساله فقر و توجه مسلمین به خصوص مومنین به یکدیگر در راستای رفع نیازهای هم بوده است. در این روایت تصریح شده است که آئینه بوده مومن از این جهت است که اوضاع اقتصادی برادر مومنش را در نظر می گیرد و چون او را درک می کند مانند آئینه هر زمان که نیاز و فقر مالی او را درک کند ( قبل از آن که او به زبان بیاورد و اعلام نیاز کند و کرامت او زیر سوال رود ) نیاز او را مرتفع می کند.

2- « المؤمن‏ مرآة المؤمن‏ و المؤمن أخو المؤمن يحوطه من ورائه» (2)
ترجمه: مومن آئینه مومن است و برادر مومن است او را از پشت سر محافظت می کند.

در این روایت هم به همین مساله به نوعی اشاره شده است که آئینه بودن مومن برای مومن به معنای این است که برادر مومن خود را همواره می بیند و او را در نظر دارد و نیازش را برطرف می کند.

3- اما در یک کتاب فارسی در شرح روایت چنین آمده است: « مؤمن آينه مؤمن است؛ يعنى هر كه مؤمن است بايد كه بر سبيل شفقت به حال مؤمنان نگرد، و اگر ناصوابى از يكى به حاصل آيد كه تعلّق به دين يا به دنيا يا به أدب نفس دارد وي را پنهان نصيحت كند......».(3)
در این شرح روایی نیز بیان شده است که باید مومنین نسبت به هم همانند آئینه باشند از این جهت که همانند نکاتی که در ابتدای نوشتار عرض شد نسبت بهم بی تفات نیستند.

منابع:
1)- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق،ج۷۴،ص۴۱۴.
۲)- پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) - تهران، چاپ: چهارم، 1382ش؛ ص۷۸۲.
۳)- قضاعي، محمد بن سلامة، شرح فارسى شهاب الأخبار(كلمات قصار پيامبر خاتم ص) - تهران، چاپ: اول، 1361 ش؛ ص۴۶.

یعنی ما هر چیزی رو که زشت یا زیبا میبینیم از زشتی و یا از زیبایی خودمونه, ما در واقع خودمون رو در اون چیزی که مینگریم میبینیم ولی به شرطی که اون چیز ایینه ای بدون زنگار باشه درسته؟

ولی من اینجا یه چیزی رو متوجه نمیشم

اگر دیگران ایینه ای با زنگار باشند یعنی ما نمیتونیم خودمون رو توش ببینیم؟(پس ایجاد نفرت میکنه و به همین خاطر بدمون میاد ازش)؟میخوام بدونم که نمیشه خودمون رو در وجود هرکسی ببینیم چون ممکنه ایینه اش زنگار دار باشه درسته؟


طارق اللیل;921401 نوشت:
در ادامه سوال شما باید عرض کنم همانگونه که بیان شد؛ این روایت در بیش از ده منبع روایی بیان شده است. اما باید دانست که متن روایات نیز مانند هر متن دیگری نیاز داردتا به شکل کامل دیده شود و با توجه به سیاق و اسلوب های بیان شده در متن آن ؛ فهم بهتری از آن صورت گیرد. در ادامه عبارات پس از متن « المومن مراه المومن» را در روایات خدمت شما عرض می کنم و سپس به تحلیل مفهوم این روایت بر اساس متن کامل آن خواهم پرداخت:

سم الله الرحمن الرحيم
عن ابي هريره عن رسول الله ( ص ) قال : المومن مراه المومن
مومن آينه مومن است
با تأمل در اين فرمايش نبي اكرم ( ص ) چند نكته را يادآور مي شويم :
1) آينه تنها عيبها را نشان نمي دهد بلكه خوبيها را نيز نشان مي دهد( اين را از ياد نبريد ).
2) آينه بديها را آنچنان كه هست نشان مي دهد ( عبرت بگير ) .
3) آينه با آرامي و مهرباني عيبها را آشكار مي سازد ( در كارهايت آينه صفت باش ).
4) آينه زماني كه پاكيزه نباشد نمي تواند عيبها را آشكار سازد ( پس تو هم آينه پاكيزه باش ).
5) آينه زمانيكه عيبها را نشان مي دهد به مقام و منزلت و ... نظري ندارد ( در نصيحت و امر ونهيت آن گونه باش ).
6) آينه در آشكار كردن عيب چشمداشتي به ستايش و تمجيد ندارد ( عبرت بگير ٬ و چشم به راه كساني كه نصيحتشان مي كنيد مباش ).
7) آينه شايسته تقدير و احترام است : هرگز كسي آن را نمي شكند مگر نادان و جاهل باشد ( تو نيز احترام برادرت را بگير زيرا تو را پند مي دهد ).
آينه هيچ گاه كار خودش را فراموش نمي كند حتي اگر شكسته شود ( از اين عبرت بگير ) .
9) آينه عيبهاي كساني را كه روبرويش ايستاده باشند در درون خود پنهان نمي كند بلكه بدون كم و كاستي آن را نمايان مي سازد ( تو نيز آنچنان باش ).
10) آينه نشان دهنده عيبهاي ظاهر است و عيبهاي باطن را با او كاري نيست ( در گمان بردن هوشيار باش ).
11) آينه عيبهاي كسي را كه مقابلش ايستاده بطور مستقيم نشان مي دهد نه از پشت سر ( تو هم از غيبت و بد گويي پرهيز كن ).
آدرس:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی؛



طارق اللیل;921401 نوشت:
یعنی ما هر چیزی رو که زشت یا زیبا میبینیم از زشتی و یا از زیبایی خودمونه, ما در واقع خودمون رو در اون چیزی که مینگریم میبینیم ولی به شرطی که اون چیز ایینه ای بدون زنگار باشه درسته؟

ولی من اینجا یه چیزی رو متوجه نمیشم

اگر دیگران ایینه ای با زنگار باشند یعنی ما نمیتونیم خودمون رو توش ببینیم؟(پس ایجاد نفرت میکنه و به همین خاطر بدمون میاد ازش)؟میخوام بدونم که نمیشه خودمون رو در وجود هرکسی ببینیم چون ممکنه ایینه اش زنگار دار باشه درسته؟

این برداشت از روایت مومن آینه مومن است به نظرم به خاطر این است که شما خیلی به تشبیه صورت گرفته تمرکز نموده اید . ببینید دوست گرامی تشبیه هایی که در هر مورد چه در بیان های معمولی و چه در بیان های دیگر صورت می گیرد ممکن است ذهن انسان را از یک جهت نزدیک کند و شاید از چندین جهت دور نماید. شما باید به همان جهت خاص تشبیه توجه نمایید و نه این که کاملا بخواهید ان دو موردی را که به هم تشبیه شده است از همه جهت باهم مقایسه کنید.
به خاطر همین توصیه من از این جهت است که زیاد به جهت های دیگر این تشبیه فکر نکنید تا گیج شوید و فقط به این بعد تمرکز کنید که در این مثال توجه امام به این مساله است که باید مومن باید مومن دیگر را با دقت تحت نظر داشته باشد و به او توجه کند تا مومنان بدانند که در دید دیگران هستند درست مثل این که آیینه انسان را نشان می دهد.

باسمه المؤمن

عرض سلام و ادب،همینطور تشکر از مطالب ارزنده ی استاد آلاء گرامی

شاید بتوان برداشت دیگری نیز از حدیث شریف داشت،یکی از اسماء الله"المؤمن" است:

"هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ‌ "حشر/23

وجود اهل ایمان مانند آینه ای است که خداوند به اسم مؤمنش در آن ظهور کرده است(از جهت ایمانشان)

حاصل این دیدگاه می تواند(با توجه به معنای مؤمن:ایمنی بخش) برای فرد مؤمن التزام به اخلاقیات را نیز به همراه داشته باشد

مؤمن کسی است که مردم نزد او احساس امنیت می کنند،از شرّ دست و زبانش محفوظند،مردم از سوی اهل ایمان دچار تأذی و آزار

نمی شوند،جان و مال و آبروی مردم نزد اهل ایمان مأمون است و.......


سوال:
معنای صحیح روایت « مومن آئینه مومن است» چیست؟

پاسخ:
متن روایت « مومن آینه مومن است» در چندین منبع روایی ذکر شده است در ۶ مورد از این کتب روایت به نقل از امام علی علیه السلام و در ۳ مورد روایت به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان شده است.
علامه مجلسی در شرح این روایت می فرمایند: «مرآت و یا آینه به این دلیل در روایت به کار برده شده است که انسان همانگونه که ممکن است از عیوب ظاهری خود غافل باشد و با نگاه در آینه آن را متوجه می شود ؛ از عیوب و نواقص اخلاقی خود نیز غافل باشد و مومن باید شان آینه را داشته باشد از این جهت که زشتی های اخلاقی برادر مومنش را بسان آینه نشان او داده تا او آن ها را مرتفع کند. « به این معنا که اگر کسی خصلت زشتی دارد از مقابل خلق زشت او بی توجه رد نشویم و عیب او را به او خاطر نشان کنیم شاید از آن غافل است.» (۱)
اما علامه مجلسی در ادامه به بیان نظر قطب الدین راوندی پرداخته و می فرماید:
« به نقل از قطب راوندی بیان شده است که مومن تمام آن چه را که از برادر مومنش می بیند باید بیان کند اگر حسنی ببیند آن را بیان نماید تا او را زینت دهد و اگر قبیح باشد؛ او را متنبه کند تا از آن دست بردارد.»(۲)
علامه مجلسی در ادامه بیان می دارند که در شرح این روایت صوفیه نیز نظری دارند. بر اساس نظر آنان لفظ مومن دوم که در روایت آمده است منظور خداوند متعال است و بنابراین نظر آنان چنین است: مومن آینه خداوند است؛ این گروه در تبیین نظریه خود به این مساله می پردازند که مومن مظهر صفات کمالیه خداوند متعال است و همانگونه که فرد در آیینه خود را می بیند؛ چون مومن مظهر صفات کمالیه خداوند است؛ گویی آیینه خداوند است.(۳)
اما در مجموعه ورام در شرح این روایت چنین آمده است که : «منظور از آیینه این است که مومن عیوبش را در عیوب دیگران می بیند و می داند که طبیعت انسان ها نزدیک به هم است در متابعت کردن از هوای نفس. پس نفس خود را در آنچه مذمت شده است دور می کند و این روشی است برای تادیب و ادب نمودن».(۴)
به عبارتی در این شرح به ضرب المثل :« ادب از که آموختی از بی ادبان» اشاره شده است . در مقابل خطای دیگران انسان باید در خود این تذکر را ایجاد کند که ممکن است اگر من هم به جای او بودم چنین اشتباهی را انجام می دادم از این رو خودم را ادب نمایم که در موقعیت های مشابه در زندگی مانند این خطا را مرتکب نشوم.
اما برای فهم بهتر و دقیق تر روایت به سیاق روایت هم اشاراتی می شود:
۱. قال علی علیه السلام : «.......يَا كُمَيْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّهُ يَتَأَمَّلُهُ فَيَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ يُجْمِلُ حَالَتَه‏»(۶)
ترجمه: اى كميل! مؤمن آينه‏ ى مؤمن است زيرا كه دقت مي كند جلو تهيدستى او را ميگيرد و حالش را نيكو كند.
اگر در متن این روایت دقت شود به خوبی این مساله قابل فهم است که اصلا موضوع روایت در خصوص مساله فقر و توجه مسلمین به خصوص مومنین به یکدیگر در راستای رفع نیازهای هم بوده است. در این روایت تصریح شده است که آئینه بوده مومن از این جهت است که اوضاع اقتصادی برادر مومنش را در نظر می گیرد و چون او را درک می کند مانند آئینه هر زمان که نیاز و فقر مالی او را درک کند ( قبل از آن که او به زبان بیاورد و اعلام نیاز کند و کرامت او زیر سوال رود ) نیاز او را مرتفع می کند.
۲- «المؤمن‏ مرآة المؤمن‏ و المؤمن أخو المؤمن يحوطه من ورائه»(۷)
ترجمه: مومن آئینه مومن است و برادر مومن است او را از پشت سر محافظت می کند.
در این روایت هم به همین مساله به نوعی اشاره شده است که آئینه بودن مومن برای مومن به معنای این است که برادر مومن خود را همواره می بیند و او را در نظر دارد و نیازش را برطرف می کند.
۳- اما در یک کتاب فارسی در شرح روایت چنین آمده است: « مؤمن آينه مؤمن است؛ يعنى هر كه مؤمن است بايد كه بر سبيل شفقت به حال مؤمنان نگرد، و اگر ناصوابى از يكى به حاصل آيد كه تعلّق به دين يا به دنيا يا به أدب نفس دارد وي را پنهان نصيحت كند»(۸)
در این شرح روایی نیز بیان شده است که باید مومنین نسبت به هم همانند آئینه باشند از این جهت که همانند نکاتی که در ابتدای نوشتار عرض شد نسبت بهم بی تفات نیستند.

منابع:
۱. مجلسی؛ مراه العقول؛ج۹؛ص۱۴
۲.همان ؛ص۱۵
۳.همان
۴. ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى؛ ج۱؛ ص۹۶.
۵.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق،ج۷۴،ص۴۱۴.
۶. پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) - تهران، چاپ: چهارم، 1382ش؛ ص۷۸۲.
۷.قضاعي، محمد بن سلامة، شرح فارسى شهاب الأخبار(كلمات قصار پيامبر خاتم ص) - تهران، چاپ: اول، 1361 ش؛ ص۴۶.
۸. همان.

موضوع قفل شده است