مهارت هدف گذاري (با رويكرد ادبيات عرفاني)
تبهای اولیه
نويسنده:م. ح. قديري
قسمت اول
مقدمه
کشتی ایام باحرکت در، اقیانوس زندگی سینه زمان را میشکافد و همچنان به پیش میرود.جذر و مدّ ناخوشیها وخوشیها گاه، و بیگاه، مهمان دل مسافران میشود و تکرار غروب وطلوع خورشید، ندای خاموش سالنامه و تقویمها، وادارشان میکند که در آیینه ایام، به تماشای گذر عمر خود بنشینند وبا خود بگویند: راستی کشتی ایام از کجا آمده؟ الآن کجا هستیم؟و سرانجام ماچه خواهد شد؟
با وزش باد موافق خوشیها، تنها عده کمی به دنبال پاسخ میروند، ولی هنگامی که گرداب هائل سرگردانی، فکر را درخود میچرخاند، موقعی که عقاب تیز پنجه أجل، کبوتران شادی ها را شکار میکند، وقتی که فرشته سفید لبخند، جای خود را به دیو سیاه دلهره میدهد، و زمانی که غول بی هویتی و یکنواختی بر سرنوشت انسان سایه میافکند، مسافران را دو گروه متفاوت مییابی: آنهایی که از گنج باور ومعنا، محروماند ورنگ سبز آرامش رانمی بینند. و اینهایی که با عینک زیبا بینِ توکل، زینبوار، حتی در توفان پر بلای کربلا جز زیبایی، چیزی نمیبینند (مارأیتُ الاّ جمیلا). و درامواج زندگی، جلیقه نجا ت «توسّل و تلاش» را به تن کردهاند.و آنهایی که دچار گردابهای تشویش و پوچی شدهاند و ابر سیاه رنجها را پایان همه لذّتها میدانند و اینهایی که دست دل در دست کشتیبان ثقلین (قرآن وعترت) نهادهاند وبرای عمری، آرامش وامنیت را مهمان دل خود کردهاندو پرچم غرورانگیز «حسین، کشتی نجات است و چراغ هدایت» را بر فراز کشتی ایام به اهتزار در آوردهاند[1].
-------------
[1] . تهیه و ساخت آزمون هدف در زندگی با تکیه بر اسلام، محمدحسین قدیری، پایان نامه ارشد رشته روان شناسی بالینی.حوزه-حدیث زندگی - خرداد و تیر 1382، شماره 11 - نقش معنا در زندگی - پدبدآورنده محمدحسین قدیری
ادامه دارد.....
قسمت دوم
هدف و معنای زندگی در ادبیات عرفانی و دینی ،موج می زند..قبل از ورود به بحث لازم است اشاره کنیم که در اشعار هدف گاهي به خالق و گاهي به انسان اشاره دارد:
[=B Traffic]هدف آفرينش
[=B Lotus]يكى از مسائل مهم در فلسفه الهى و كلام مساله هدف آفرينش است كه مورد بحثها و اختلاف نظرهايى واقع شدهاست از يك سوى بعضى از صاحب نظران هدف و علت غائى در افعال الهى را انكار كردهاند و از سوى ديگر كسانى هدف الهى را سود رساندن به مخلوقات شمردهاند و گروه سومى قائل به وحدت علت فاعلى و علت غائى در مجردات شدهاند (مصباح یزدی، 1377، ج2، ص430).
[=Wingdings][=Wingdings]-[=B Lotus]متکلمین[=B Lotus]: الف) معتزله[=B Lotus]: [=B Lotus]ازنظر[=B Lotus] معتزله[=B Lotus] هیچ کار حکیمآنهای بدون نتیجه و فایده نیست بنابراین هدف و غایت در خلقت هم هست البته این غایت به خدا باز نمیگردد بلکه به مخلوق بازمیگردد به عبارت دیگر آفرینش برای فایده بخشی به مخلوق است (امام خمینی، 1362، ص42).ب ) اشاعره: افعال خدا هیچ گونه غرض و غایتی ندارد. خدا هر کاری کند حکیمانه است (نهاین که او تنها کاری که حکیمانه باشد انجام میدهد[=B Lotus][=Times New Roman][1][=B Lotus] (نصری، 1378، ص70).
[=Wingdings][=Wingdings]-[=B Lotus]فلاسفه[=B Lotus]: فلاسفه معتقدند غرض انسان از کارهایش، جبران کمبودها و به کمال رساندن نواقص است. قانون مصلحت و مفسده، بر کار او حاکم است؛او را به حرکت وا می دارد یا از آن بازمی دارد، ولی این قانون در کار خدا نیست (طباطبایی، ج12، ص9). علت خلق نه نیاز خالق و نه نیاز مخلوق است بلکه علت آفرینش لبریزی ذات حق از کمال وجود که نتیجه تجلی ذات و صفات است و آفرینش همان تجلی است (امام خمینی، 1362، ص 45و44)
[=B Lotus]در فلسفه ثابت شده که هر فعل اختیاری هدف و علت غایی دارد ولی [=B Lotus]اثبات علت غائى براى هر فعل اختيارى بدين معنى نيست كه لزوما در ذات فاعل مختار چيزهايى بنام علم و شوق و تصميم پديد آيد و به ديگر سخن لازم باشد كه علت غائى مغاير با علت فاعلى و زائد بر آن باشد بلكه اين مغايرت و تعدد مخصوص فاعلهاي بالقصد است كه مبادى علمى و شوقى ايشان زائد بر ذاتشان مىباشد و اما در ساير فاعل هاى مختار (مثل خدا و ملائکه) ممكن است علم اجمالى يا تفصيلى به كار و غايتش و همچنين محبت اصيل به غايت و محبت تبعى و فرعى به فعل عين ذات فاعل يا از لوازم آن باشد. و آنچه در همه فاعل هاى مختار ضرورت دارد علم و اراده بمعناى عام است خواه عين ذات باشد يا زائد بر ذات و خواه علم حضورى باشد يا حصولى و خواه اراده عين حب به ذات و در نتيجه عين ذات باشد يا فعل و يا كيفيتى زائد بر ذات و خواه از لوازم ذات باشد يا از عوارض انفكاك پذير مفارق (مصباح یزدی، 1377، ج2، ص107).
[=B Lotus]پس عدم وجود علم و اراده زائد بر ذات در بعضى از اقسام فاعل مختار بمعناى نفى علت غائى نيست بلكه بمعناى وحدت علت فاعلى و علت غائى است چنانكه در مجردات تام علم و حب و ساير صفات كماليه عين ذات آنها است و تعدد و تغايرى با ذات ندارد و عينيت اين صفات با ذات بمعناى نفى علم و حبّ و قدرت و حيات و مانند آنها از ايشان نيست (همان، ص107).
[=Wingdings][=Wingdings]-[=B Lotus] عرفان[=B Lotus]: عالم تجلی وجود حق تعالی است (نصری، 1386، ص294).
عشق پیدا شد وآتش به همه عالم زد
000000
طفیل هستی عشق اند آدمی وپری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری (حافظ)
[=Wingdings][=Wingdings]-[=B Lotus] حکمت متعالیه (تلفیق نظر فلاسفه بانظر عرفا): [=B Lotus]امام خميني اين امر را چنين بيان ميكند: [=B Lotus]«این جهان الگوی علم خداست و جلوه ظهور اسماء و صفات ذات احدیت است. غایت در این فعل خود ذات حق تعالی است.....در حق تعالی فاعل و غایت یکی است و ممکن نیست با یکدیگر اختلاف داشته باشند....خدای تعالی عاشق ذات خویش است...همین عشق به ذات است که پی آمدش نقشهاین جهان است...پس اولا و بالذات آنچه محبوب است، همانا ذات است و اما محبوب بودن اشیاء ثانیاً و بالعرض است». بنابراین انزال کتب و ارسال رسل هم همانند نظام اتم کیانی، طبق نظام اجمل ربانی او تبعی است (امام خمینی، 1362، ص48- 47).
ادامه دارد....
قسمت سوم
[=B Lotus]جمع بين سه قول اول
[=B Lotus]مىتوان راه جمعى بين سه قول اول در نظر گرفت يعنى منظور كسانى كه علت غائى را فقط ذات مقدس الهى دانستهاند اين است كه مطلوب ذاتى و بالاصاله براى خداى متعال چيزى جز ذات مقدسش كه خير مطلق و داراى كمالات بىنهايت است نمىباشد و منظور كسانى كه علت غائى را از افعال الهى نفى كردهاند اين است كه داعى زائد بر ذات ندارد و فاعليت وى از قبيل فاعليت بالقصد نيست و منظور كسانى كه علت غائى و هدف از آفرينش را سود رساندن به مخلوقات يا به كمال رسيدن آنها قلمداد كردهاند اين است كه خواستهاند هدف فرعى و تبعى را بيان كنند و حاصل آنكه براى هر يك از دو قول ديگر مىتوان تاويل صحيحى در نظر گرفت كه منافاتى با قول مورد قبول نداشته [=B Lotus]باشد[=Times New Roman][1].
----------------
[=Times New Roman][1] . تهیه و ساخت آزمون هدف در زندگی با تکیه بر اسلام، محمدحسین قدیری، پایان نامه ارشد رشته روان شناسی بالینی، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني 0ره0.
ب:هدف مخلوق
( مؤلفه هاي زندگي هدفمند)
گاهی هم زندگی هدفمند و بامعنای مخلوق منظوراست .عمده بحث ما مربوط هدف ومعنی زندگی انسان است. حال ویژگی های این زندگی هدفمند را بیان می کنیم.
1- ذکر مدام خداوائمه(ع)؛
هردو عالم رابه دشمن ده که مارا دوست بس
2- جان برکف در راه هدف وآرمان؛
ازپای فتاده ،سرنگون باید رفت
@@@
* خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته زجان در ره هدف
چون نجات میهن شعارتوست
مرگ در راه حق افتخار توست
@@@
*من ایرانی ام آرمانم شهادت.(اشعار انقلاب)
3- گزینش همنشین والگومناسب؛
که سرپیوسته درپای ته دیرند
بدل دارم تمـــــنّای کسانی
که انــدر دل تمنای تــه دیرند
زهرچه رنگ پذیرد آزاد است
4- شوق وصال به حق؛
به دل مهرمه روی ته دیرم
بت من کعبه من قبله من
ته ای هرسو،نظرسوی ته دیرم
هدف مشخص ومنحصر مولوی با مطالعه دقیق سرتاسر مثنوی واردساختن انسان ها به درک حقیقی این جمله است ماازخدایم(انالله)وبه سوی خدا بازمی گردیم(واناالیه راجعون) (جعفری،ج1،ص11)