مهاجرت به قم برای تربيت فرزند

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مهاجرت به قم برای تربيت فرزند

با سلام و خسته نباشید
یکی از دوستان نزدیکم، تصمیم داره برای تربیت بهتر فرزندش، شهر محل زندگیش رو تغییر بده و یکی از گزینه هاش شهر قم هست.
در مورد تربیت فرزند هم خوب طبیعتا هرچقدر هم توی خونه سعی بشه درست تربیت بشه، اما نمیشه زیاد توی مدرسه یا کوچه و خیابون اطمینان حاصل کرد که از دوستان یا معلمان و ... چه مسائلی یاد میگیرن.
این دوستم میخواد با تغییر محل زندگیش، این مشکل رو به حداقل برسونه و کمش کنه.

اما در اینکه این بچه رو میخواد از پدر بزرگ و مادر بزرگش دور کنه، دچار شک شده، که آیا گناهی متوجهش هست از این باب یا خیر؟
ممنونم اگه توضیح بدین
یا حق

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما پرسشگر محترم
افرادي كه قم زندگي كرده اند مي دانند كه يكي از مشكلات شهرداري ايجاد فضاي هاي سرسبز در شهر است. پرورش گل و كشت چمن در آب و هواي قم خيلي دشوار است. گاهي مدت ها از نهال ها و گل ها را در گلخانه مراقبت مي كنند تا قوي شوند و بعد انها را در فضاي آزاد مي آورند. آب قم املاح و نمك زيادي دارد و هواي آن در بهار و تابستان بسيار گرم است و پاييز و زمستان قم خشك و بي رحم است.
همين طور كه آب و هواي قم زحمت زيادي براي شهرداري ايجاد مي كند تا گل و چمن خوبي براي شهروندان ايجاد كند. پرورش فرزند در شهرها و روستاهايي كه از نظر معنوي سالم نيستند زحمت زيادي براي والدين دارد. هر چه محيط ناسالم تر باشد مراقبت ها با رعايت اصول روان شناختي و تربيتي حساس تر و دقيق تر مي شود.
در تربيت فرزندان بايد به چند نكته دقت كنيم:
1- هر شهري انسان هاي خوب و شريف دارد انسان هاي ناسالم هم دارد. نبايد تصور كنيم كه مثلا يك شهر مدينه فاضله است و همه مردمانش از فرشتگان هستند.
2- براساس گزارش هاي دادگاه ها، پليس، معلمان، روحانيون كه با مردم در ارتباط هستند مي توان متوجه شد چه شهري يا چه منطقه اي از يك شهر مشكلاتش زيادتر است.
3- درست است كه شهري مثل قم به بركت حضور حضرت معصومه و جمكران و فيضه متبرك است ولي فراموش نكنيم كه شهرهاي چون قم به دليل اين كه مهاجران زيادي دارد مشكلات زيادي هم از نظر جرم و فساد و مشكلات تربيتي و فرهنگي به خصوص در برخي مناطقش وجود دارد. البته منكر هم نمي شويم كه از برخي از مهد كودك ها تا دبيرستان هاي غيرانتفاعي با مديريت افراد مذهبي اداره مي شوند كه دغدغه ديني دارند. از اين جهت براي خانواده هايي كه مشكل مالي ندارند اين امر مثبت است.
يكي از اساتيد روان شناس كه در تهران مطب داشت و عضو هيئت علمي دانشگاه بود زندگي خود را به قم منتقل كرد مي گفت مي دانم قم هم صد درصد مذهبي نيست و فساد در قم هم زياد است ولي برخي از فضاهاي آموزشي ديني در قم وجود دارد كه در شهرهاي ديگر به خصوص تهران نيست. مي خواهم فرزندانم دوران بلوغشان را كه حساس است در اين شهر بگذرانند بعد خودشان مي توانند گليم خودشان را از آب بكشند.
4- تربيت ديني فرزندان در شهرهايي غير از قم دشوار است ولي اگر والدين زحمت بكشند و شرايط تربيتي خوبي را فراهم آورند فرزندانشان واكسينه مي شود. از نظر جامعه شناختي بلوغ بيشتري نسبت به كل جامعه كشور خواهند داشت اين افراد در دوران سربازي، دانشگاه يا مأموريت هاي شغلي بهتر مي توانند زندگي معنوي خود را ادامه دهند و كمتر گرفتار مكرهاي اجتماعي يا هوسهاي نفساني مي شوند.
5- براي مهاجرت بايد همه جانبه فكر كرد. نبايد مشكلات شهر بعد از مهاجرت را ناديده گرفت. آيا خانواده مي توانند از نظر آسايشي مانند قبل باشند آيا پدر خانواد شغلش را از دست نمي دهد و سفرشان پر زحمت نخواهد شد؟ و به دليل مشكلات مالي از همان مراكز آموزشي محروم نمي شوند؟
6- بسياري از مراكز آموزشي ديني در شهرهاي مذهبي در تربيت دانش اموزان موفق هستند ولي به ياد داشته باشيد كه اين مراكز هم كاملا بي عيب نيستند ممكن است فرزنداني به اجبار والدين به اين مراكز بيايند ولي خود از نظر اخلاقي سالم نباشند كه والدين بايد در دوست يابي فرزندان غيرمستقيم انها را جهت دهند و مراقب باشند.
7- گاهي مي توان با مشورت افراد آگاه مانند پليس و معلمان و روحانيون در شهر نقاط خوب را براي زندگي برگزيد. يا مي تواند ان همه هزينه را كه صرف هجرت مي كنيم و فرزندان را از ارتباط با خويشاوندان محروم مي كنيم خرج رشد معنوي و آموزش ديني انها كرد البته آموزش هايي كه متكي بر اصول تربيتي باشد و زير نظر افراد صاحب نظر باشد. چون برخي از مدارس مذهبي ذوقي اداره مي شوند و از روش هاي تربيت اسلامي صحيح محروم هستند.

اگر سؤالي هست بفرمايد[/]

با سلام

یک مثال: پدری دید و شنید که فرزندش با دوستان بیتربیت رفت آمد میکند پدر یک روز در این فکر بود که از این شهر به شهری مذهبی مثلا شهر قم به گفته دوستتون سکونت کند فرزند سنگ بزرگی را آورد و در کیف خود گذاشت پدر گفت این سنگ چبست فرزند گفت این سنگ را در آن شهر احتیاج دارم پدرش گفت ای فرزند نادان مگر در آن شهر سنگ نیست فرزند در جواب پدر گفت مگر در آن شهر که می خواهیم برویم دوستان بیتربیت نیست
اگر تنها یک راه برای دور شدن از افراد بیتربیت و زندگی کردن در یک شهر مذهبی از آن‌ها برای ما وجود داشت دیگر مجبور نبودیم با آن‌ها ملاقات کنیم
ادب، یک ارزش اخلاقی و اجتماعی است، هم برای فرزندان و هم برای اولیا و مربیان آنان ارزش آفرین است. ادب در هر کس و هر شهری باشد، هاله ای از محبت و مجذوبیت را بر گرد خود پدید می آورد و انسان با ادب را عزیز و دوست داشتنی می کند. آراستگی هر چیزی به چیزی است و شرافت نسب و اعتبار خانوادگی نیز به ادب است. امام علی(ع) فرمود: "با بی ادبی، هیچ شرافتی نیست کسی که بی اصل و تبار و نسب و حسب باشد، اگر ادب داشته باشد، شرافت می یابد. ادب، حتی نسب و تبار نامناسب را هم می پوشاند"

یکی از بزرگ ترین لذات نوه ها این است که به منزل پدر بزرگ و مادر بزرگ بروند تا هر آنچه میخواهند انجام دهند. در برخی شرایط پدر بزرگ و مادر بزرگ حتی بی احترامی نوه ها به خود را نیز از روی مهربانی نادیده می‌گیرند. اما از آنجا که کلید موفقیت در هر کار میانه روی است، بهتر است در محبت نیز میانه رو باشند، زیرا گاهی اوقات آسیب لوس شدن از خود نوه ه فراتر رفته و به عدم حرف شنوی و اطاعت و در مواردی به تقابل با والدین میانجامد.پدر بزرگ و مادر بزرگ به قدری با صداقت، محبت و حوصله با نوه ها رفتار میکنند که خود باعث ایجاد نوعی احترام متقابل شده و در بسیاری از موارد نیاز به مداخله رفتاری ما را از بین میبرند. پس بهتر است قدرشان را بدانیم.

موضوع قفل شده است