جمع بندی من کجای این قضیه ام ...؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من کجای این قضیه ام ...؟

[h=2][/h]
با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:


سلام
این روزها شاهد اتفاقات و حوادث ناخوشایند هستیم که هرکدام از آن ها بازتاب های روانی زیادی را به همراه داشت.

آخرین خبری که در حال حاضر جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده حادثه ساختمان پلاسکو و شهادت آتش نشان های عزیز و جان فشان می باشد.

آن چه که فضای خبر رسانی مجازی را پر کرده است، ارسال خبرها با نشان کردن ابعاد مختلف موضوع از اعتراض به سلفی گرفتن افراد حاضر در صحنه،
برآورد و اندازه گیری مالی حادثه، همدردی با نشر عکس های خانوادگی شهدا و .... گرفته تا کوتاهی و تقصیر مسئولین ذیربط...

حال:
پرداختن به ابعاد مختلف چقدر درست است؟

چگونه می توان در این مواقع زاویه تشخیص رفتار درست را تنظیم کرد؟

در صورت تشخیص درست موضع، در برابر رفتار نادرست دیگران باید سکوت کرد یا افراد را به مسیر اصلی سوق داد؟

چقدر این مسائل (رفتار درست و نادرست) به منابع درونی و بیرونی تک تک افراد مرتبط است؟

و....

با تشکر از تحلیل روان شناختی کارشناس محترم و مشارکت کاربران عزیز@};-



با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما
واقعيت اين است كه با شبكه هاي مجازي به ويژه تلگرام اخبار لازم و غيرلازم، واقعي و شايعه اي، دوستانه و مغرضانه و تفنني و طنز و..با سرعت بسيار زيادي بين مردم منتشر مي شود.
برخي كانال هاي حقيقي و حقوقي اصرار دارند در اعلام اولين اخبار بكر و تازه.
- بسياري از افراد بدون تحليل درست و سنجيدن واقعي يا غير واقعي بودن اخبار حتي قبل از خواندن دقيق سريع آن را منتقل مي كنند.
- اين حجم انبوه اطلاعات بدون غربالگري و فيلتر براي ذهن ما مضر است.
- گاهي اخبار با هيجان هاي متفاوت متعارض شاد و ناشاد حال ما را بد مي كنند و به ما شوك وارد مي كنند مانند ريختن آب جوش در ليواني كه با آب سرد شسته شده است.
- بنابراين لازم است در سطح كلان كشوري و در سطح خرد خويشاوندي و خانوادگي و فردي فرهنگ رسانه و سواد سايبري خود را افزايش دهيم.
- نبايد اجازه دهيم هر خبري هر جا و هر زمان و براي هر سن منتشر شود.
- كودكان و پيران و بيماران ما ظرفيت هر خبر و يا هر حجمي از اخبار را ندارند
- متأسفانه جناح هاي سياسي كه بايد به خدمت مردم فكر كنند در فكر قدرت هستند و براي اثبات خود حاضر هستند خبرها را دست آويز قرار دهند و به نفع خود موج سوازي كنند با لجن كشيدن طرف مقابل و سياه نمايي.
- مسؤولان دقت لازم را در نشر اخبار ندارند لزومي ندارد آرامش جامعه را به هم بزنيم با نشر دادن اخبار اتهام مفاسد اقتصادي در زماني كه مردم گرفتار تورم شديد هستند اين امر قبل از اثبات اتهام به غير از ناآرامي و بدبيني چيزي به همراه ندارد به خصوص اين كه مردم معمولا سابقه برخورد قاطع با افرادي را كه پرونده سنگين داشته اند نديده اند.
- خودمان تلاش كنيم چندين منبع خبري موثق را داشته باشيم و در وقتي از روز آن را ببينيم. با رجوع لحظه به لحظه آرامش خود و احيانا ديگران را به هم نريزيم ( البته حتي خبرهاي خوش هم باشد لازم است وقت خاصي براي اين كار باشد نه پيوسته و علي الدوام)
- گاهي ناشي گري در سطح كلان است مثلا شما ببينيد پليس ما بايد در طول سال برنامه راهنمايي و مديريت و فرهنگ سازي رانندگي را به عهده بگيريد و برنامه هاي مختلف براي فرهنگ رانندگي و سفر داشته باشد ولي چه مي كند؟ دقيقا ايام مسافرت كه مي شود پيوسته برنامه هاي فشرده پليس شروع مي شود:
هشدارهاي پليسي، تصادف هاي جاده اي، گزارش از مصدمان و كشته شدگان. مقايسه كشته شدگان با سال هاي گذشته و كشورهاي ديگر و كشته شدگان جنگ تحميلي و... در حالي كه بايد عكس اين باشد طوري فرهنگ سازي شود كه مردم ايام تعطيلي آرامش داشته باشند مسافرت ها را متمركز نكنند به برخي مناطق كشور و...
- حتما كانال و سايت هاي مخصوص شبهات و شايعات داشته باشيم قبل از باور يك خبر يا نشر آن احتمال بدهيم كه خبر جعلي باشد يا شايعه يا شبهه باشد.
- دقت كنيم كه در رواياتي داريم از دروغگويي و ناداني انسان همين بس كه هر چه مي شنود را براي ديگران نقل مي كند. لازم نيست هر خبري را نشر دهيم.
- از كانال هاي خبر براي نشر اخلاق اجتماعي كمك بگيريم. مثلا زشتي سلفي گرفتن هنگام نياز ديگران و عذاب آنها برجسته شود و فرهنگ قانون طلايي را نشر دهيم: هر چه براي خود مي پسنديم براي ديگران هم بپسنديم و برعكس

سایمن سینک یکی از چهره های شناخته شده دنیاست که کتاب “رهبران آخرین نفر غذا می خورند” را نوشته است و سخنرانی های زیادی در سایت TED دارد.
سایمن سینک در این ویدیو از مشکلات نسلی می گوید که متولدین ۱۹۸۴ به بعد هستند. شاید با توجه به ضریب نفوذ تکنولوژی در ایران بشود آن را همان دهه ۷۰ ها و دهه ۸۰ های خودمان نامید.
او در این ویدیو می گوید که چطور تربیت والدین، تکنولوژی، بی صبری و بی حوصلگی و عامل محیط ۴ مشخصه ای هستند که پازل شکل دهنده مشکلات آنان را کامل می کنند.

[FLV]https://www.tarafdari.com/sites/default/files/contents/user7008/content-video/simon-sinek-subbed4.mp4[/FLV]

منبع

مساله ای که مورد غفلت قرار می گیرد ، این است که ممکن است این قبیل حوادث ، نتیجه گناهان ما باشد.

ارتباط بلاها و مصیبت ها با گناه و معصیت، به گونه ای است که قرآن کریم هر پیشامدی را که برای انسان رخ دهد براثرگناه دانسته، می فرماید: هربلا و مصیبت که به شما برسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده اید و و بسیاری از آنها را نیز خداوند عفو می کند.

گناهان در جامعه ما خیلی شیوع دارند: ربا خواری ، بی توجهی به خمس و زکات ، موارد اخلاقی ، رها کردن امر به معروف و نهی از منکر ، ترک نماز ، ....

اگر آماری از این گناهان داشته باشیم ، با رجوع به روایات و قرآن ، چرایی بروز خیلی از حوادث را درک می کنیم.

گرچه به خاطر حضور برخی افراد در جامعه ، که در رتبه بالای انسانیت و تقوا و عبودیت و معنویت هستند ، خداوند خیلی از بلاها را که به به خاطر اعمالمان مستحق آنها شده ایم رفع می فرماید.

توجه:
در پرسیش از یک حادثه ، ما دو سئوال می توانیم بپرسیم:
چرا این اتفاق افتاد؟
چگونه این اتفاق افتاد؟
مثلاً:
چرا باران می آید؟ جواب: به خاطر رشد درختان و سیراب شدن حیوانات و ...
چگونه باران می آید؟ جواب: بر اثر نور خورشید آب دریاها بخار می شود و تشکیل ابر می دهد و ....

متأسفانه تمام بررسی هایی که روی حوادث و سوانح (زمین لرزه ، تصادفات ، ...) انجام می شود ، در خصوص "چگونگی" روی دادن آنهاست نه "چرایی" آنها.
اگر هم از کلمه "چرا" استفاده کنند ، اما باز جوابی که میدهند ، جواب "چگونگی" است ، نه "چرایی".

این نشان از این دارد که هنوز نخبگان ما ، "دید اسلامی" نسبت به امور ندارند.

در حالیکه مزیتی که ما نسبت به جوامع غربی داریم اینست که آنها فقط اثر مادی پدیده ها را بر روی هم می دانند (همان "چگونگی") ، اما ما علاوه بر آن ، توسط دینمان از اثرات عوامل دیگر نیز آگاه شده ایم.

از زبان مربی یک مهد کودک:(کودکان 3تا 6سال)

این روزها بچه ها از اولین فرصت شان برای بازی آزاد(ساعاتی که آموزش ندارند) پلاسکو بازی می کنند!

در ابتدای بازی جدالی بر سر قرار گرفتن در نقش آتش نشان در می گیرد و نهایتا دختران بعنوان آسیب دیده درخواست کمک می کنند و پسرا بعنوان آتش نشان از وسایلی که کمترین نشان از ابزار آتش نشانی دارد مثل مکعب های استوانه ای قرمز رنگ، و تفنگ های آب پاش و... به نجات می آیند و ادامه بازی تا مجروح شدن و ...

تحلیل این بازی بچه ها می تواند از زوایای مختلف صورت گیرد،
دادن اطلاعات به بچه ها و ورود این مقطع سنی به این جریان اجتماعی چقدر لازم است؟

چه سود و زیان هایی از نظر روانی به این سن وارد می شود؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]تنظيم رفتار در قبال اخبار فضاي مجازي
پرسش:
این روزها شاهد اتفاقات و حوادث ناخوشایند هستیم که هرکدام از آن ها بازتاب های روانی زیادی را به همراه داشت. آخرین خبری که در حال حاضر جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده حادثه ساختمان پلاسکو و شهادت آتش نشان های عزیز و جان فشان می باشد.
آن چه که فضای خبررسانی مجازی را پر کرده است، ارسال خبرها با نشان کردن ابعاد مختلف موضوع از اعتراض به سلفی گرفتن افراد حاضر در صحنه،
برآورد و اندازه گیری مالی حادثه، همدردی با نشر عکس های خانوادگی شهدا و .... گرفته تا کوتاهی و تقصیر مسئولین ذی ربط...حال:
پرداختن به ابعاد مختلف چقدر درست است؟
چگونه می توان در این مواقع زاویه تشخیص رفتار درست را تنظیم کرد؟
در صورت تشخیص درست موضع، در برابر رفتار نادرست دیگران باید سکوت کرد یا افراد را به مسیر اصلی سوق داد؟
چقدر این مسائل (رفتار درست و نادرست) به منابع درونی و بیرونی تک تک افراد مرتبط است؟

پاسخ
سلام بر شما
واقعيت اين است كه با شبكه هاي مجازي به ويژه تلگرام اخبار لازم و غيرلازم، واقعي و شايعه اي، دوستانه و مغرضانه و تفنني و طنز و..با سرعت بسيار زيادي بين مردم منتشر مي شود.
برخي كانال هاي حقيقي و حقوقي اصرار دارند در اعلام اولين اخبار بكر و تازه.
- بسياري از افراد بدون تحليل درست و سنجيدن واقعي يا غير واقعي بودن اخبار حتي قبل از خواندن دقيق سريع آن را منتقل مي كنند.
- اين حجم انبوه اطلاعات بدون غربالگري و فيلتر براي ذهن ما مضر است.
- گاهي اخبار با هيجان هاي متفاوت متعارض شاد و ناشاد حال ما را بد مي كنند و به ما شوك وارد مي كنند مانند ريختن آب جوش در ليواني كه با آب سرد شسته شده است.
- بنابراين لازم است در سطح كلان كشوري و در سطح خرد خويشاوندي و خانوادگي و فردي فرهنگ رسانه و سواد سايبري خود را افزايش دهيم.
- نبايد اجازه دهيم هر خبري هر جا و هر زمان و براي هر سن منتشر شود.
- كودكان و پيران و بيماران ما ظرفيت هر خبر و يا هر حجمي از اخبار را ندارند
- متأسفانه جناح هاي سياسي كه بايد به خدمت مردم فكر كنند در فكر قدرت هستند و براي اثبات خود حاضر هستند خبرها را دست آويز قرار دهند و به نفع خود موج سوازي كنند با لجن كشيدن طرف مقابل و سياه نمايي.
- مسؤولان دقت لازم را در نشر اخبار ندارند لزومي ندارد آرامش جامعه را به هم بزنيم با نشر دادن اخبار اتهام مفاسد اقتصادي در زماني كه مردم گرفتار تورم شديد هستند اين امر قبل از اثبات اتهام به غير از ناآرامي و بدبيني چيزي به همراه ندارد به خصوص اين كه مردم معمولا سابقه برخورد قاطع با افرادي را كه پرونده سنگين داشته اند نديده اند.
- خودمان تلاش كنيم چندين منبع خبري موثق را داشته باشيم و در وقتي از روز آن را ببينيم. با رجوع لحظه به لحظه آرامش خود و احيانا ديگران را به هم نريزيم ( البته حتي خبرهاي خوش هم باشد لازم است وقت خاصي براي اين كار باشد نه پيوسته و علي الدوام)
- گاهي ناشي گري در سطح كلان است مثلا شما ببينيد پليس ما بايد در طول سال برنامه راهنمايي و مديريت و فرهنگ سازي رانندگي را به عهده بگيريد و برنامه هاي مختلف براي فرهنگ رانندگي و سفر داشته باشد ولي چه مي كند؟ دقيقا ايام مسافرت كه مي شود پيوسته برنامه هاي فشرده پليس شروع مي شود:
هشدارهاي پليسي، تصادف هاي جاده اي، گزارش از مصدمان و كشته شدگان. مقايسه كشته شدگان با سال هاي گذشته و كشورهاي ديگر و كشته شدگان جنگ تحميلي و... در حالي كه بايد عكس اين باشد طوري فرهنگ سازي شود كه مردم ايام تعطيلي آرامش داشته باشند مسافرت ها را متمركز نكنند به برخي مناطق كشور و...
- حتما كانال و سايت هاي مخصوص شبهات و شايعات داشته باشيم قبل از باور يك خبر يا نشر آن احتمال بدهيم كه خبر جعلي باشد يا شايعه يا شبهه باشد.
- دقت كنيم كه در رواياتي داريم از دروغگويي و ناداني انسان همين بس كه هر چه مي شنود را براي ديگران نقل مي كند. لازم نيست هر خبري را نشر دهيم.
- از كانال هاي خبر براي نشر اخلاق اجتماعي كمك بگيريم. مثلا زشتي
گرفتن هنگام نياز ديگران و عذاب آنها برجسته شود و فرهنگ قانون طلايي را نشر دهيم: هر چه براي خود مي پسنديم براي ديگران هم بپسنديم و برعكس.

انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره كارشناس: حامي 19/1/2/1395

[/]

موضوع قفل شده است