من همسرم را دوست ندارم چه کار کنم؟!

تب‌های اولیه

139 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام و درود:Gol:

استاد بزرگوار تمامی سخنان شما را قبول دارم :Gol:

و در پست 46 اصلا منظورم جناب پشیمانم نبود

ببخشید که نقل قول نکردم!!!

bina88;96126 نوشت:
حقیقت مطلب این است که ( یه خورده ) حق با پشیمانم گرامی است.

امیرحسین مهدی;96154 نوشت:
یه عشق تازه مطابق روز بهر حال تا اونجایی که به ما گفتن ما اجازه داریم ازدواج مجدد کنیم تا چهار همسر.

بنده منظورم سخنان بالا بود!

و از این قبیل سخنان!

علی یارتان:Gol:

امیرحسین مهدی;96154 نوشت:
ا اونجایی که به ما گفتن ما اجازه داریم ازدواج مجدد کنیم تا چهار همسر

البته با رعایت کامل عدالت که فکر نمی کنم کار هر (هیچ)کسی باشه.
در غیر اینصورت خدا چنین اجازه ای به شما نداده

erfan_alavi;96225 نوشت:
با سلام.

دوست عزیز احکام اسلام بر پایه حکم الهی است و سخن مستقیم خداست و البته خود خدا بهتر می دانسته که چنین حکمی برای مردان قرار داده است؛همانطور که موارد دیگری از قبیل متعه را برای مردان حلال نموده است؛اینها احکامی هستند که نظر شخصی افراد را بر نمی تابد و نظر دیگران هر چند محترم است ولی در این گونه موارد، فقط در حد شنیدن نه فراتر از ان....

خلاصه شرافت مرد به چیزهایی است که خلاف احکام الهی نباشد و این مورد ارتباطی به این شرافت ندارد،...

الگو بودن رفتار معصوم برای ما حجت شرعی است ؛حتما غرض از چند همسری برای معصوم و چگونگی رفتار بین انها نیز از ضروریاتی بوده است که برای موارد مربوطه اش الگو باشد،حالا کسی نگفت که شخص بدون شرایط برود چهار زن بگیرد و یا متعه نماید...

--------------------------

یاحق

سلام مجدد به همه ي شما خوبان:Gol:

قصد من و همينطور خيلي از دوستان از شركت توي اين بحث دادن نظرات و ارائه راهكارهاي مختلف هست، همه مون مي دونيم اينجا كارشناساي خوبي داره و به موقع پاسخگو خواهند بود. ان شاء الله.

كه اگه غير از اين باشه و دوستان هيچ كدوم اينجا نيان و نظر نذارن، تايپيكي به وجود نمياد و مي شه يك سوال كه كاربر مي پرسه و و يه جواب از كارشناس سايت ؛ بعدش هم تايپيك بسته خواهد شد، كه فك نمي كنم اينطوري جالب باشه؛ بالاخره نظرات همه محترم هست ( البته تا جايي كه موضوع اصلي رو دنبال كنه)

ببينيد جناب erfane_ alavi منظور بنده مخالفت با احكام الهي نيست؛ لطفاً برداشت غلط نفرمائيد.
منظور من اينه كه:
آقايون محترمي كه قصد ازدواج اونم از نوع 4 همسري به بالا و متعه چه مي دونم چيزاي ديگه دارن؛ لطفاً موقع خواسگاري عين همين مطلب رو به خانوماي عزيز صادقانه بيان كنن.
بله صادقانه بگن كه ؛ خداوند به ما اجازه ازدواج تا 4 همسر و متعه و ... داده و ما مي تونيم از اين حق مون استفاده كنيم؛ حلال هم هست. فقط همينو زمان خواسگاري بگن.

فك نمي كنم كار سختي باشه. اينطور نيست؟؟؟

كه خانوماي محترم دقيقاً بدونن اين آقا قصد تشكيل دائمي خونواده و بچه دار شدن و بقيه چيزا رو نداره و كلاً خانوما تكليف خودشونو از اول بدونن. و اينطور نشه كه فردا روز همه چي به ضرر خانوما تموم بشه.

به نظر من با اين تبليغات براي ازدواج مجدد و متعه و نمي دونم تعدد همسر ؛ آقايون خواسته يا ناخواسته ؛ خانوما رو نسبت به خودشون بي اعتماد مي كنن؛ كه اگه قراره ازدواجي به اينجا منتهي بشه كه آقا هر وقت دلش خواست بره متعه و ازدواج مجدد بكنه همون بهتر كه از اول ازدواجي صورت نگيره و اين آقايون محترم كلاً زندگيشونو بر پايه ازدواج هاي موقت پايه ريزي كنن.
تا هر موقع دلشون خواست با هر كي كه دلشون خواست باشن. خلاص.
تا بعد
يا علي :Gol:

پشیمانم;95781 نوشت:

[=arial]هو المحبوب
[=arial]من جوانی حدود سی ساله هستم که هشت سال پیش ازداوج کردم(3سال تو عقد بودم)
[=arial]به دونه حاشیه میخوام برم سر اصل مطلب من همسرم و تا موقعی که می خواستیم بریم آزمایش ندیده بودم(البته یک روز قبل عکس شو دیدم که مال چند سال پیشش بود!) و خانواده ام فقط بر اساس ملاک هایی که داشتم(مذهبی بودن حجاب و...)برام انتخاب کرده بودند و انصافا شاید از نظر اعتقاد و مذهب در حال حاضر خیلی خوب باشه(البته قبلا یه سری مشکلات داشت اگه نیاز بود میگم) ولی مشکل من اینه که هیچ علاقه ی قلبی به ایشون ندارم از همون اولم نداشتم! هیچ وقت خودم نبودم ولی خوب گفتم همون طور که گفتند علاقه بعد از ازدواج ایجاد میشه و...(که خودتون فکر کنم بهتر از من بدونید)
[=arial]عقد کردیم (چون شاید هیچ دلیل منطقی برای رد کردن نداشتم)
[=arial]اوایل خیلی تلقین می کردم هدیه ، گل، هر کاری که بگید کردم(البته اینو بگم که خودش در حد افراطی دوسم داره!) ولی هیچ فایده ای نداشت به کسی هم نمی گفتم فقط خدا
[=arial]ولی دوست داشتن من در حد ظاهری بود من از چهره و... خوشم نمیومد!
[=arial]و تا حالا هم فقط از روی ابرو و اعتقاداتم زندگی میکنم و می تونم ادامه بدم
[=arial]شاید این درخواست همسرم منو به اینجا کشوند که "بچه دار بشیم"
[=arial]یه چند سال اول گفتم امادگی ندارم تا این که سه پیچ شد آخرین باری که گفت گفتم یک سال دیگه و الان موعد مقرر فرا رسیده و من همون حسی که به همسرم دارم به بچه هم دارم و خیلی وحشت دارم از این موضوع(باز هم همون صحبت های موقع ازدواج رو می شنوی که بچه بیاد این حس درست میشه بچه زندگی رو شیرین می کند و...)اومدیم و این اتفاق نیفتاد!
[=arial]اون موقع من چه کار کنم
[=arial]این اواخر دیگه نتونستم طاقت بیارم(به کسی نگم) پیش روانشناسم رفتم ولی فقط یه جلسه که فعلا نتیجه خاصی نداشت
[=arial]واقعیت اینه که خیلی ناامیدم و فقط به صبر کردن فکر می کنم(خدا رو شکر این طاقت رو خدا به من داده ولی زندگی عاشقانه چی میشه؟!)




پشیمانم;95814 نوشت:
آقای معدن چی اشتباه نکن!
پدر و مادر من کاملا اون چیزی که خودم خواستن رو برام انتخاب کردند
اگه تجربیات اونا نبود که معلوم نبود من الان چه وضعیتی داشتم
مشکل من اینه که فکر می کردم چون ادم مقیدی هستم می تونم فقط با اخلاق خوب کنار بیام و هیچ توجه ای به زیبایی نداشتم(اوایلم فکر میکردم این یه هوس است)
ولی بعداین موضوع مهم شد
الانم خیلی وقتا میگم خدایا خودت یا تو این دنیا برام یه کاری بکن یا این که صبر بده تا به اون هوریهایی که گفتی برسم

احساس می کنم این اواخر همسرم هم به این صحبت هایی که می کنم حساس شده!


پشیمانم;95825 نوشت:
ممنونم از شما ماه بانو گرامی و دیگر دوستان که از روایات مطالبی رو ارسال کردند
نگرانی شما رو هم درک می کنم
درسته موضوع مهمی است و با اعتقادات طرف سر و کار داره خود من برای همین تاپیک 6 ماه با خودم کلنجار رفتم که خدای نکرده با اعتقادت مردم بازی نکنم و کسی رو دچار وسواس و... نکنم

هنوزم اعتقاد دارم که برای زندگی اخلاق و مذهب 95% ملاک ها است (چون واقعا از نزدیک مشاهده کردم که چقدر زندگی ها بخاطر نبود اعتقادات و مذهب از هم پاشیده)

ولی این 5% اخر هم مهمه
چه کنم که حرفاتون طلاست ولی...!

بنده بیشتر دوست دارم حالا که این تاپیک زده شده افراد بیشتری بازدید کننده داشته باشه تا وقتی پاسخگوها جواب میدن همه دوستان با کم و کیف این قضیه اشنا بشن

لطفا در خواست دارم از مدیریت محترم سایت که این تاپیک را محدود نفرمایند تا دوستان راحت نظرات خود را مطرح کنند

خودمم شاید خیلی مشتاق شنیدن هستم، باعث دلگرمی میشه

پشیمانم;95831 نوشت:
بله همسرم کاملا به حرفام گوش می کنه
البته مسائلی که یه مقدار به روز بودن است(مثلا روسری که من دوست دارم چون حجابش براش سخته حاضر نیست سر کنه و...)
در مورد مسائل زناشویی هم چیزی نگم بهتره چون دوست ندارم تاپیک بسته بشه
اگه صحبت کردن در موردش مانعی نداره در پستهای بعدی می نویسم

پشیمانم;95838 نوشت:
-10 روز
-سوال سختیه و جواب دادن بهش سختر! انتخابش نمی کردم
-خیر ، من با ایده ال ترین فکر که؛ دینم کامل میشه و برای این که به گناه نیفتم ازدواج کردم
_نه زیاد برون گرا نه درون گرا ولی اگه قرار باشه انتخاب کنم شاید درون گرا

پشیمانم;95841 نوشت:
خودم فکر نمی کردم اذیت بشم ولی دارم از نوشته هاتون اذیت میشم!

من و همسرم همسنیم و اون خیلی بی حوصله شده و برای خیلی از پیشنهاد های من میگه خیلی دیره دیگه!
ایشون منو انرژیک می بینه و جون خودشو یه زنی که دیگه برای این کار دیر شده!
و نسبت به بعضی چیرا خواسته من عملی نیست مثل کوتاه بودن قد ایشون

با سلام
من در موقعیت شما نیستم و شاید اگر در موقعیت شما بودم اونطور که باید به چیزی که می گم عمل نمی کردم ولی، با توجه به اینکه فرمودین خانمتون به لحاظ دینی اهل رعایته و خیلی هم شما رو دوست داره، شاید بهتر باشه ملاحظه ی عواطف ایشون رو هم بکنین، این رو در نظر بگیرین که اگه شما از ایشون فاصله بگیرین یا اون چنین احساسی کنه با توجه به علاقه ای که به شما داره و اینطور مراعات شما رو می کنه چه ضربه ی عاطفی بزرگی می خوره، درسته که الگوی «غالب فعلی» فقه به ما اجازه ی اختیار همسر دوم رو داده ولی باید توجه داشت که احکام فقهی حداقلی تنظیم شده، مرادم از فقه معنای خاص فقهه، آنچه که مثلا در قالب توضیح المسائل نمود پیدا می کنه، در برابر اخلاق دینی که لطیف تر و سخت گیرانه تره، به نظرم این خودش یه موقعیت امتحانه، شرایط جامعه شناختی جامعه ی امروز ما در نسبت با جامعه ی صدر اسلام تغییرات زیادی کرده، تغییر شرایطی که گاها بازبینی در احکام فقهی رو می طلبه، در اینجا مجال ورود در این بحث نیست، حقیر در تاپیک «فقه و چالش های معاصر» مباحثی رو در این زمینه مطرح کردم، دوستان می تونن به اونجا مراجعه کنن، به هر ترتیب، در شرایط امروز جامعه ی ما اگه هم نگیم همه ی موارد لااقل در خیلی از موارد اختیار همسر دوم به این شکل ضربه ی عاطفی بزرگی به همسر اول وارد می کنه و به نظرم می یاد اگه با دلایل اخلاقی موجه و خداپسندانه ای همراه نباشه فردای قیامت مورد بازخواسته، با خودتون و خدای خودتون خلوت کنین و از یه موضع فراشخصی صادقانه قضیه رو بررسی کنین بعد با توکل بر خدا تصمیمی که فک می کنین نزدیک ترین به تقوا و عدالته رو بگیرین، خداوند متعال هم بینا به احوال شما و شاکره، و اینچنین عمل از روی تقوا رو به مراتب بهتر جواب می ده، جواب دادنی در شان خودش و نه در شان کار شما...

وااااااااااااااای

چرا هرکی‌ یه چیزی میگه
آقای پشیمان شما بطور خصوصی با مشاوری اینجا تو تماس باشین اینجا هم میام ما نظر میدیم ببینین آخرش چی‌ می‌شه:Gig:
شما خودتو بدبخت کردین دیگه یکی‌ دیگرو بدبخت نکنین این ۱:ok:

اگه از روز اول از قیافه و ظاهر این خانوم خوشت نیومد چرا یه جوری سعی‌ نکردی نذاری کار به عقدو ازدواج بکشه
با این کار هم به خودتون ظلم کردین هم به اون بدبخت
کاش میشد بگین خودتون تا چه حد زیبا هستین که اینقدر از دسته خانومتون شاکی‌ هستین اگه زیبا بودین
خونوادتون حداقل باید این درک داشتن که حداقل دختری در حد زیبای خودتون واسطون انتخاب کنن
حالا همهٔ اینا گذشته یه توصیه اگه شما زیباترین زن دنیارو‌هم داشته باشین یه روز دلتونو می‌زنه اینارو به شما نمیگما به ،،،،

پانته آ;96355 نوشت:
سلام مجدد به همه ي شما خوبان:gol:

قصد من و همينطور خيلي از دوستان از شركت توي اين بحث دادن نظرات و ارائه راهكارهاي مختلف هست، همه مون مي دونيم اينجا كارشناساي خوبي داره و به موقع پاسخگو خواهند بود. ان شاء الله.

كه اگه غير از اين باشه و دوستان هيچ كدوم اينجا نيان و نظر نذارن، تايپيكي به وجود نمياد و مي شه يك سوال كه كاربر مي پرسه و و يه جواب از كارشناس سايت ؛ بعدش هم تايپيك بسته خواهد شد، كه فك نمي كنم اينطوري جالب باشه؛ بالاخره نظرات همه محترم هست ( البته تا جايي كه موضوع اصلي رو دنبال كنه)

ببينيد جناب erfane_ alavi منظور بنده مخالفت با احكام الهي نيست؛ لطفاً برداشت غلط نفرمائيد.
منظور من اينه كه:
آقايون محترمي كه قصد ازدواج اونم از نوع 4 همسري به بالا و متعه چه مي دونم چيزاي ديگه دارن؛ لطفاً موقع خواسگاري عين همين مطلب رو به خانوماي عزيز صادقانه بيان كنن.
بله صادقانه بگن كه ؛ خداوند به ما اجازه ازدواج تا 4 همسر و متعه و ... داده و ما مي تونيم از اين حق مون استفاده كنيم؛ حلال هم هست. فقط همينو زمان خواسگاري بگن.

فك نمي كنم كار سختي باشه. اينطور نيست؟؟؟

كه خانوماي محترم دقيقاً بدونن اين آقا قصد تشكيل دائمي خونواده و بچه دار شدن و بقيه چيزا رو نداره و كلاً خانوما تكليف خودشونو از اول بدونن. و اينطور نشه كه فردا روز همه چي به ضرر خانوما تموم بشه.

به نظر من با اين تبليغات براي ازدواج مجدد و متعه و نمي دونم تعدد همسر ؛ آقايون خواسته يا ناخواسته ؛ خانوما رو نسبت به خودشون بي اعتماد مي كنن؛ كه اگه قراره ازدواجي به اينجا منتهي بشه كه آقا هر وقت دلش خواست بره متعه و ازدواج مجدد بكنه همون بهتر كه از اول ازدواجي صورت نگيره و اين آقايون محترم كلاً زندگيشونو بر پايه ازدواج هاي موقت پايه ريزي كنن.
تا هر موقع دلشون خواست با هر كي كه دلشون خواست باشن. خلاص.
تا بعد
يا علي :gol:

سلام.

ببنید نفس این عمل به خودی خود اشکالی ندارد ولی چیزی که هست ؛شرایط و فرهنگ روز جوری شده که اختیار نمودن بیش از دو همسر را بغرنج نموده است؛در زمان پیش مثلا در زمان حضرت ابوطالب و دیگران ازدواج وتعدد همسر به این شکل کنونی نبوده ؛به عنوان مثال در سفرهای مختلف که چندین سال یا ماه طول می کشیده؛ وقتی شخص از سفر بازمی گشته شاید یک یا دو تا زن نیز اختیار می کرده و با خود می اورده واین مطلب یک امر عادی بود،حتی من در مورد حضرت ابوطالب همچین مطلبی را شنیده ام ؛باز هم می گم من به اینکه در وضع کنونی اختیار بیش از یک همسر باعث لطمات مادی و معنوی به طرف مقابل باشد کاری ندارم ،ممکن است چنین چیزی باشد ؛ولی اینکه مرد در روز خواستگاری یا عقد باید همچین پیمانی بگذارد قاعدتا نه حکمی شرعی دارد و نه عرفی ..

در هر حال پیش بینی اینده چیزی نیست که بشود انرا پیش روی خود قرار داد و تعهد را بر ان گذاشت؛به قول معروف روزگار هزاران چرخ می خورد و کسی نمی داند در اینده با چه مسائلی روبرو می شود ؛برای همین خداوند در این مسئله زیاد سخن نگرفته است ،البته قیاس برخی از معصومین مانند ازدواج حضرت زهرا (س) و حضرت امیر با دیگر اشخاص قیاسی مع الفارق است ؛ولی این امر به دیگر معصومین که از ناحیه همسر شرایطی مغایر با ان دو داشتند تعمیم داده نشد تا ملاک یک همسری یک الگوی عاطفی لحاظ گردد،البته دارم می گم که شرایط و مقتضیات زمانه کفه این ترازو را میزان می کند...

بازم می گم شرایط کنونی و مسائل فرهنگی بین ما ایرانیان به همچین امری به سادگی تن نمی دهد؛والبته درست هم هست ،چون زندگی هر مللی را اداب و فرهنگ ان ملل پوشش می دهد و خلاف انرا به سادگی هضم نمی کند؛نتیجتا شرایط امروز، اختیار بیش از دو همسر را با حصاری تنگ تنیده است که بیرون امدن از ان جز با ویژگیها و خصوصیات این روزگار غیر ممکن است،که البته عوارض این امر(لطمات و پیامدهای بعدی برای شخص) نیز تبعیت از همین موضوع می کند..

یاحق

خیلی جالبه
وقتی یه اقا به هر دلیلی از خانومش خسته شده تنوع طلبی، اشکالی در همسرش و هر دلیلی... بهش حق میدن همه اقایون و حتی فقه و قانون
ولی اگه یه خانم دقیقا فقط مشکلش همین مشکل اقای پشیمانم با خانمش باشه باید چیکار کنه؟ همسرش رو دوست نداشته باشه تو قانون جمهوری اسلامی فکر می کنین چه چاره ای داره؟ اصلا شما اقایون حق به جانب چه حقی به همچین خانمی میدین؟؟
قانون حق طلاق خلع میده یعنی خانم باید یه پولی به اقا بده از حقوقش بگذره اقا رو راضی کنه بعد بتونه جدا شه
ولی طبق همین قانون اسلامی مرد هر وقت که بخواهد میتواند همسر خود را مطلقه کند...
و راههای دیگر که دوستان خیلی بهش تسلط دارن و کلا علاقه دارن در امر مستحب ازدواج بشن سابقون
جناب اقای پشیمانم گرامی
فقط بیاندیشین اگر شما الان در جایگاه همسرتون بودین و ایشون همین مثلا بی علاقگی رو داشتن چه انتظاری داشتین چه چاره ای می اندیشیدین؟؟
در پناه خدا

پشیمانم;95781 نوشت:
این اواخر دیگه نتونستم طاقت بیارم(به کسی نگم) پیش روانشناسم رفتم ولی فقط یه جلسه که فعلا نتیجه خاصی نداشت واقعیت اینه که خیلی ناامیدم و فقط به صبر کردن فکر می کنم(خدا رو شکر این طاقت رو خدا به من داده ولی زندگی عاشقانه چی میشه؟!)

سلام
با تلقین باور کرده اید که ایشان را دوست ندارید لذا با تلقین و با تمرکز به جنبه های مثبت به خود بباورانید که اورا دوست دارید . این تلقین را مدتی چند مثلا دو سه ماه با جدیت ادامه دهید . اگر اثری کرد که الحمد لله اگر نه تا وقتی که بینتان مشکلی نیست به این وضعیت رضایت دهید و عشق و محبت خود را در ابعاد دیگر و بخصوص ابعاد معنوی خرج کنید اما اگر قضیه مشکل ساز شد مجاز به ازدواج مجدد خواهید بود .
موفق باشید

سلام به همه دوستان گرامی
ممنونم از این که وقت گذاشتید و پیام ارسال کردید
من فرصت این که همه پست ها رو تک به تک بخوام جواب بدم ندارم بنابراین هر جا که فکر کردم لازمه جواب می دم شما خودتون دنبال جواب بگردید
انشاالله که با کمک شما و مدیران اینجا به نتیجه نهایی برسیم

یه خواهشی از مدیریت دارم که لطف کنند و پستها رو حذف نکنند(البته اونایی که به موضوع ربط داره) چون اگه موضوع اینجا حل نشه کسایی هستند که بعدا راحلی رو به طرف پیشنهاد بدند با تحریف شده و با سلیقه شخصی خودشون پس بهتره کارشناسان با منطق و استدلال جواب دوستان را بدهند
دوستی که پستش حذف شده بود و پیام خصوصی داده بود .... ازدواج موقت ؛ نه به روحیه من می خوره نه به فرهنگمون و فکر می کنم مشکلاتم با این قضیه خیلی بیشتر میشه

گفتین بگم دوسش دارم ای کاش مثل پیغمبر صاحب نفسی بود به منم می گفت برو به همسزت بگو دوست دارم این کارو زیاد می کنم ولی نه با علاقه بلکه از روی... و ترحم، دلم براش می سوزه (خیلی از این احادیث رو خوندم شایدم بعضی وقتی برای ثواب!)

بعضی ها گفتید درد بی دردی بارها به خودم گفتم و قبول کردم!
اهل ارایش و ... نیست هر از گاهی اگه من بگم فقط!
بابا من همه چیز ظاهری همسر و دیدم ولی فکر نمی کردم روزی اسیر این بشم که اینا برام مهم باشه من فقط به معنویات فکر می کردم دارم به این نتیجه می رسم که ضعف ایمان منو به اینجا کشونده تو رو خدا برام دعا کنید

من پیش روان شناس رفتم نه روان پزشک! کلا نظراتش برام مزخرف بود فقط از نظر غربیها برام حرف زد(سکس فعال دوساعته و...!) با یک هزینه زیاد
استاد ای کاش طوری می گفتید که همه بفهمند!(فلسفی صحبت می کنید)

درسته همسرم قبل من کسی رو دوست داشت که به دلایلی قبل ازدواج من این قضیه تموم شده بود
ولی اوایل من اذیت می شدم و اذیتش می کردم بعد همسرم تمام دفتر خاطرات و... که نشونی ازاون بنده خدا هم توش بود با این که خیلی براش عزیز بود از بین برد تا اعتماد سازی کنه و ثابت کنه که انو فراموش کرده

امیر حسین مهدوی اصلا با شما موافق نیستم من می خواستم مشکلم با همسرم حل شه نه این که...!!

کاری دارم که در هفته یکی دو روز بیکارم
با خانواده همسرم اوایل خوب نبودم چون تحویل نمی گرفتن خانواده شلوغی بود ولی بعدها خودمو وقف دادم (همیشه این طوره من خودم نیستم!!)
بزرگترین مشکلم شاید همین دوستت دارم گفتن الکی یا وقتی اگه همسرم رو نبینم برای برای یک ماه دلم براش تنگ نمیشه اگرم دلتنگی باشه فقط برای مسائل زناشویی!
تنها لذتم از زندگی همین مسائل جنسی است از این قضیه همسرم هم داره خسته میشه!
بله پیش روان پزشک رفتم برای مشکل افسردگی و... البته خیلی وقت پیش

حامدمشکل ساز شدن یعنی چی؟؟

از پیام های guest وسوالات seyed که منو به فکر فرو برد و سید ضیاء عزیز که آرامش خاصی رو به من منتقل کرد
ممنونم

نظرات hydrghl اصلا برام جالب نبود تااندازه ای همbina

( یکی از کاربرا تصویر شریعتی رو گذاشته بود یاد خاطراتم در دوران دانشگاه افتادم که بچه هایی که کتابهای شریعتی رو می خوندن همیشه حرف از احساس و عاطفه و... می زدن می گفتن باید با عشق نماز خوند باید با حال نماز خوند خیلی مواقع که حال نداشتن نماز نمی خوندن می گفتن این نماز فایده نداره هرچی به اینا می گفتی دین یه دستوره و ربطی به احساس و ...نداره فایده نداشت
خیلی از خانم های گرامی هم با فکر خودشون بحث تعدد زوجین رو می سنجند وقتی نمی تونند هضمش کنند پس پاکش میکنند(واقعا بدونه قرض این مطلب رو گفتم من موافق این قضیه نیستم ولی چون مجتهد نیستم پس تقلید می کنم)

پشیمانم;96445 نوشت:
یه خواهشی از مدیریت دارم که لطف کنند و پستها رو حذف نکنند(البته اونایی که به موضوع ربط داره) چون اگه موضوع اینجا حل نشه کسایی هستند که بعدا راحلی رو به طرف پیشنهاد بدند با تحریف شده و با سلیقه شخصی خودشون پس بهتره کارشناسان با منطق و استدلال جواب دوستان را بدهند دوستی که پستش حذف شده بود و پیام خصوصی داده بود .... ازدواج موقت ؛ نه به روحیه من می خوره نه به فرهنگمون و فکر می کنم مشکلاتم با این قضیه خیلی بیشتر میشه


سلام علیکم
جناب پشیمانم گرامی
پست جناب رحیمی هیچ دلیلی برای حذف نداشت و به صورت اشتباهی از طرف آدمینی حذف شده.من هرچه سعی کردم نتونستم پست رو به حالت اول برگردونم چون واقعا دلیلی برای حذف نداشت.اون هم یک نظر بود مانند باقی نظرات
همین جا از طرف همکارانم از جناب رحیمی عذرخواهی میکنم
پستی حذف نخواهد شد مگر اینکه مخالف قوانین سایت،مختل کننده بحث و بی مورد باشه
جناب استاد حامی هم برای اظهار نطرشون تشریف خواهند آورد.علت این تاخیر برای این هست که کاربران مشکل شما رو مشاهده کنند و به قول خودتون اگر کسی این چنین مشکلی داره پیگیر این بحث باشه و به قول خود جناب حامی و اکثر روانشناسان با اظهارنظر کاربران بحث دم بکشه و به اون قوام برسه تا نظر کارشناسی ارائه بشه
پیروز و سربلند باشید

پشیمانم;96445 نوشت:
حامدمشکل ساز شدن یعنی چی؟؟

سلام
فراموش کردم که بگویم لازم است از توجه به زنان دیگر بخصوص به جنبه هایی که در همسرتان بعنوان نقص می شناسید مثلا صورت پرهیز کنید . منظور از مشکل ساز بودن مختل شدن جریان زندگی بخاطر این مشکل است
موفق باشید

سلام به همه ی بزرگواران
بنده دارم بحث رو پیگیری می کنم ولی از اونجایی که نمی تونم راه حلی ارائه بدم فقط برای جناب پشیمانم و دیگر آقایونی که به خدا اعتقاد دارند ولی همچین مشکلاتی دارند و می خوان مشکل رو رفع کنن و نه اینکه این یکی رو بذارن کنار برن سراغ یکی دیگه از صمیم قلب دعا می کنم. انشاءالله که مهر و محبت بین این آقایون و همسرانشون بیش از پیش بشه و با هم مسیر زندگی خدایی رو پیش بگیرن.
الهی آمین یا رب العالمین

اینم یه دعای زیبا از امام سجاد علیه السلام:

دعای 54

اى زداينده اندوه، و اى زايل كننده غم، اى بخشنده در دنيا و آخرت، و مهربان در هر دو سراى، بر محمد و آل محمد رحمت فرست، و اندوه مرا بر طرف كن، و غمم را بزداى. اى يگانه، اى يكتا، اى بی نياز، اى كسى كه نزاده و زائيده نشده، و هيچ همتائى نداشته، مرا نگاه دار و پاك ساز، و گرفتاريم را بر طرف كن .
و آية الكرسى و معوذتين و قل هو الله احد را بخوان و بگو:
خدايا من از تو مسئلت مى‏كنم، همچون سؤال كسى كه احتياجش سخت، و نيرويش سست، و گناهانش انبوه شده همچون سؤال كسى كه براى حاجت خود فرياد رسى، و براى ناتوانيش نيرو دهنده‏اى، و براى گناهش آمرزنده‏اى جز تو نمى‏يابد. اى صاحب جلال و اكرام. توفيق عملى را از تو مى‏خواهم كه بوسيله آن هر كه آن را بجا آورد او را دوست دارى.
و يقينى را كه هر كس در جريان قضاى تو به آن متيقن شود او را بدان وسيله سود دهى.
خدايا، رحمت فرست بر محمد و آل محمد و دلم را بسوى راستى فرا كش، و حاجتم را از دنيا بگسل و رغبتم را از سر شوق به لقايت در آنچه نزد تو است. قرار ده، و صدق توكل بر خويش را بر من ارزانى دار. ترا از خير سرنوشت گذشته مسئلت مى‏كنم، و از شر آن بتو پناه مى‏برم. ترس عبادتكاران ترا. و عبادت خاشعان در پيشگاه ترا، و يقين توكل كنندگان بر ترا، و توكل مؤمنان بتو را، از تو مسئلت دارم.
خدايا رغبت مرا در مسئلتم مانند رغبت دوستانم در مسئلتهاشان، و ترسم را مانند ترس اوليائت قرار ده، و مرا در خشنودى خود چنان بكار دار كه با وجود آن چيزى از دين تو را به علت ترس از آفريده‏ اى ترك نكنم.
خدايا اين حاجت من است، پس رغبتم را در آن عظيم ساز، و عذر مرا در آن، آشكار گردان. و حجتم را در آن بر زبانم گذار و بدنم را در آن عافيت بخش.
خدايا هر كه صبح كند در حالى كه به غير از تو اعتماد و اميدى داشته باشد، پس من صبح كردم. در حالى كه اعتماد و اميدم در همه كارها توئى. پس به نيك فرجام‏ترين آنها برايم حكم كن، و مرا به رحمت خود از فتنه‏هاى گمراه كننده نجات بخش. اى مهربانترين مهابانان.
و خداى رحمت فرستد بر سيد ما محمد پيغمبر خدا كه برگزيده است، و بر آل او كه پاكانند.

[=Arial Black]عشق مقوله زیباییه که باید از درون زنده بشه هران کسی که در این حلفه نیست زنده به عشق براو نمرده به فتوای من نماز کنید رجوعی داشته باش بدرون ببین جریان عشق چند در صده نه در مورد همسرت ببین خودت رو چقدر دوست داری تمریناتی داره عرض خواهم کرد:Gol:

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
از همه دوستانی که در این بحث شرکت کردند تشکر می کنم و از اینکه قصد کمک به دوست جدیدمان را دارند قدر دانی می کنم
من تمام نظر دوستان را به دقت خواندم البته بابت اینکه اینقدر دیر وارد بحث شدم معذرت می خواهم این چند وقت سرم خیلی شلوغ بود یک توضیح هم در مورد خودم بدهم برای دوستان تازه وارد درسته که من همکار اجرایی انجمن نرم افزار هستم ولی در انجمن مشاوره هم با اجازه استاد حامی و دیگر همکاران فعالیت زیادی دارم چون در زمینه ازدواج و آموزش های قبل از ازدواج اطلاعات زیادی دارم

چند نکته برای بهتر شدن بحث عرض کنم
دوستان عزیز سعی کنند بحث ازدواج موقت و چند همسری را در این تاپیک مطرح ننکند چون در این زمینه تاپیک های مستقل زیاد داریم و خیلی راه گشای این بحث هم نیست
عزیزان خوبم توجه کنند اگر با نظر کسی موافق نیستید خیلی محترمانه مطرح کنید که بحث به انحراف کشیده نشود
بیاید مشکل را از اینجا به بعد برسی کنیم به گذشته فرد و اینکه چرا در گذشته چنین اشتباهتی را مرتکب شده کاری نداشته باشیم البته نظر دوستان درست است مثلا ایشان سه سال وقت داشته که ظاهر همسر خود را خوب ببیند ولی برای اکنون باید راه حل پیدا کرد
با تشکر

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
یک سلام ویژه به جناب پشیمان
دوست خوبم توصیه می کنم در درجه اول به یک مشاوره خوب خانواده مراجعه کنید اگر بتوانید از استاد حامی خودمان هم به صورت خصوصی استفاده کنی خیلی خوب است.
این مشکل شما در جامعه ما رو به افزایش است دلیلش هم افزایش بی حجابی در سطح جامعه ما هست چون همه افراد از یک درجه ایمان برخوردار نیستد نگاه های آلوده باعث می شود که ناخواسته همسر خود را با دیگران از نظر زیبایی مقایسه کنند و معولا مشکلاتی برای فرد پیش می آید البته همه افراد یک جور نیستند مثلا افرادی که مثل شما مقید هستند به فکر چاره و راه حل درست می افتند و عده ای که ایمان کمتری دارند به سمت گناه می روند نکته این است که این مقایسه بلای جان خانواده است
وقتی فرد در جامعه افراد زیبا تر و بهتر از نظر ظاهری از همسر خود را می بیند و دست به مقایسه می زند باعث افسردگی و دل مردگی فرد می شود
حال راه چاره چیست؟
با ما همراه باشید

mahdi60;96843 نوشت:
ببیاید مشکل را از اینجا به بعد برسی کنیم به گذشته فرد و اینکه چرا در گذشته چنین اشتباهتی را مرتکب شده کاری نداشته باشیم البته نظر دوستان درست است مثلا ایشان سه سال وقت داشته که ظاهر همسر خود را خوب ببیند ولی برای اکنون باید راه حل پیدا کرد
با تشکر

اگه به گذشتهٔ طرف کار نداشته باشیم از کجا سر نخ پیدا کنیم که مشکلو حل کنیم
اگه منظورتون اینه که من گفتم چرا سعی‌ نکردی کار به ازدواج نکشه
این یه تلنگری برای دوستانی که هی‌ میگن قیافهٔ طرف واسم مهم نیست اما درصورتی که مهم


اما در کل با شما موافقم

با سلام
خدمت همه سروران گرامی
بحث را با دقت دنبال کرده ام.
در مشاوره های زیادی با این مشکل مواجه شده ام.
1- دوستان نباید به دوستمان "پشیمانم" که فردی متدین است راحت انگ های مختلف بچسبانیم. ایشان اگر مقید نبودند لازم نبود که این همه دغدغه داشته باشند و احساس گناه که نکنه به همسرشان ظلمی کنند.
لازم نبود از روان شناس کمک بگیرند و راه های متعددی را تجربه کنند.
2- دوستی گفته بود از روان شناس کمک بگیر اما روان شناس تان دیندار نباشد که برای شما محدودیت هایی ایجاد می کند و دین دست او را می بندد.
دوست من دین آیین بهتر زیستن است که متکی به وحی است نه مسائل انسانی و تجربی که ممکن است به راحتی تغییر کند. در واقع در مسیر دین حرکت کردند متناسب با رویکرد جدید روان شناسی است. در دنیا هیچ روان شناسی حق ندارد بدون در نظر گرفتن فرهنگ مُراجع درمانگری کند. کم ندیده و نشنیده ام که خروج از هدایت گری های دینی کار را مشکل کرده است. به نظر شما اگر دین اجازه نمی دهد که سکس تراپیست مرد را یک زن - مگر در ضرورت- به عهده بگیرید اشتباه است و نمونه های دیگر که در این تاپیک مجال بررسی آن نیست.
3- نکات بسیاری خوبی را دوستان برای راهنمایی مطرح کردند. اما یک نکته که در راهنمایی مهم است این است که ما در درجه اول عمق مشکل را ارزیابی کنیم، برخی خیلی سطحی مسأله را نگاه کردند تا جایی که به افرادی که چنین مشکلی دارند، انگ هوس باز و...زدند. و طبیعتا این انگ مشکلی را حل نمی کند.
4- برخی هم از حذف شدن پست می ترسند در حالی که لزومی ندارد که پستی بدون دلیل حذف شود مگر این که از دایره بحث خارج باشد البته من کمی حوصله کردم که به برخی از پست ها کارت قرمز ندادم

یک مثال و تأمل
در دنیای علم، مشاوره خانواده، خانواده درمانی، مشاوره ازدواج،طلاق درمانی، زوج درمانی و....یک جایگاه تخصصی دارد متأسفانه در کشور ما ما به خود حق می دهیم با مطالعه چند کتاب پا تو کفش متخصصان کنیم. درست مثل این که ما فکر کنیم برای جراح شدن فقط خرید اسباب جراحی کافی است و یا برای پزشک شدن با یک دوره کار در داروخانه همه چیز تمام می شود.
مسائل مربوط روان امر پیچیده ای است باید با احتیاط و بررسی همه جانبه وارد شد. تنها افراد ناشی جرأت دارند یا با چند سطر به فکر درمان واقعی باشند.

البته جسارت به دوستان نمی کنم متوجه هستم که دوستان توصیه های خود را در کنار رجوع به متخصص بیان فرمودند. نباید هم انتظار داشته باشیم درمان حقیقی در این جا اتفاق بیفتد البته بررسی های یادشده و تأمل ها کمک زیادی به ما و دوستمان "پشیمانم" می کند.
ادامه دارد...

با سلام خدمت همه استادان و سروران خودم.
سوادی ندارم و از کارشناسی هم چیزی نمی دانم.
ولی به این دوست عزیز توصیه می کنم ،همانطور که تا حالا به خاطر خدا به او چیزی نگفته ای باز هم نه به او و نه به دیگری چیزی بگو.
فقط درد دلت را با خدا در میان بگذار و از خدا خالصانه بخواه تا زیباییهای او را به تو نشان دهد و مهر او را را در دلت جای دهد.
از نفس پیروی نکن چون همسایه شیطان است.
به خود خدا برای خدا دوستش بدار و از او بخواه مهر او را در جانت جای دهد چنین می شود.
فقط لازم است اینجا قدری از خود وخود خواستن فاصله بگیری خواهی دید زیباییهایی در او نهفته که هیچ زیبا صورتی ندارد.
دوست بسیار کوچک شما امیر احمدی

سلام به دوستان و اساتید محترم...
جناب پشیمان من کاملا احساسات و حرف های شما رو میفهمم حتی میدونم چه عذابی دارید میکشید...
دوستان حرفهای خوبی زدند اما متاسفانه به غیر ازبعضی دوستان بزرگوار کسی واقعی به موضوع نگاه نکرد و اکثرا با احساسات و قضاوت های نادرست و سرزنش به بحث پرداختند...باید در شرایطش باشید تا ببینید چی میکنه،نسخه ها هم باید واقعی و عملی باشه نه در حد حرف...
جناب پشیمان در مورد موارد اخلاقی ایشون که گفتید باید بگم شما هم قبول کنید زیاد خوب با ایشون برخورد نکردید و ایشون متوجه مصنوعی بودن حرکات و رفتار شما شده(زن ها توی این موارد خیلی باهوش هستند ) ..اما با توجه به این که میگید دوستتون داره اگر تلاش کنید و مشاوره برید(اگر مشاور قبلی خوب نبود خب عوضش کنید)انشالله خیلی بهتر خواهد شد..
البته بگم بعضی ها کلا روحیه خشک و دل مرده ای دارند که ریشه در گذشته اون ها داره و شما باید با صبر و صحبت های تاثیر گذار از ایشون بخواهید با نشاط تر باشند..

اما در مورد ظاهر هم باید بگم ..یه استادی داشتیم میگفت با 3میلیون میشه از یه دختر خیلی زشت یک عدد هوری ساخت....با روش های جدیدی که اومده واقعا این امر میسر شده..شما همین هنر پیشه های بی ریخت غربی رو اگر ببینید قیافه هاشون رو قبل از این که روشون کار بشه حتما باید کفاره بدید...
در مورد هیکل هم باز با رژیم مناسب میشه اندام مورد پسندی ساخت..در مورد قد هم میشه از لباس ها و کفش و دمپایی هایی استفاده کرد که این موضوع کمتر توی چشم بیاد...این رو هم بدونید همه یه ایرادی دارن و بعد از این کارها اگر باز ایرادی دیدید زیاد سخت نگیرید..
همه این ها بستگی به این داره که ایشون رو باخودتون همراه کنید و واقعا باهاش دوست باشید.و خب یکم هم سرمایه میخواد که ارزش داره برام دوام زندگی.. :Cheshmak:
باور کنید این نسخه قابل اجراست چون نمونه اش رو در یکی از آشناها دیدم (ببخشید که میگم ):
دختری بود که خیلی زشت بود اما اخلاق خوبی داشت بعد از 28 سال یکی پیدا شد و باهاش ازدواج کرد... با همین کارها و عمل طوری شد اون خانوم که همه پسرهای فامیلشون پشیمون شدن چرا بااون ازدواج نکردن!

تذکر مهم:اگر خواستید این کارها رو بکنید کاملا با سیاست پیش برید تا یه وقت سرخورده نشه

حامی;96929 نوشت:
یک مثال و تأمل
در دنیای علم، مشاوره خانواده، خانواده درمانی، مشاوره ازدواج،طلاق درمانی، زوج درمانی و....یک جایگاه تخصصی دارد متأسفانه در کشور ما ما به خود حق می دهیم با مطالعه چند کتاب پا تو کفش متخصصان کنیم. درست مثل این که ما فکر کنیم برای جراح شدن فقط خرید اسباب جراحی کافی است و یا برای پزشک شدن با یک دوره کار در داروخانه همه چیز تمام می شود.
مسائل مربوط روان امر پیچیده ای است باید با احتیاط و بررسی همه جانبه وارد شد. تنها افراد ناشی جرأت دارند یا با چند سطر به فکر درمان واقعی باشند.

البته جسارت به دوستان نمی کنم متوجه هستم که دوستان توصیه های خود را در کنار رجوع به متخصص بیان فرمودند. نباید هم انتظار داشته باشیم درمان حقیقی در این جا اتفاق بیفتد البته بررسی های یادشده و تأمل ها کمک زیادی به ما و دوستمان "پشیمانم" می کند.
ادامه دارد...

آقای حامی‌ بفرمایین ادامشو بگین
بالاخره مشکله این آقا چیه‌ نداشتن زیبائی‌ ظاهری خانومش یا نداشتن یه روحیه خوب برای جلب شوهرش
یا،،،،


با سلام
واقعا بدون بررسی عمیق و دو جانبه نمی توان راهکار و تکنیکی داد.
در مشاوره های زوج درمانی یا خانواده درمانی وقتی با یکی از اعضا خانواده صحبت می کنیم در وهله اول گمان می کنیم که حق با این فرد است ولی وقتی دیگران هم حرف شان را می زنند مسأله تغییر می کند.
گاهی واقعا ریشه مشکل به دو طرف بر می گردد.
من به خودم اجازه نمی دهم وارد در این مجال مجازی وارد مشاوره شوم. اما نکاتی هست که باید توجه شود.
گاهی افراد واقع بین نیستند یعنی همه کمالات را در یک فرد دوست دارند ببینند. یا نمی خواهند تناسب را توجه کنند مثلا دقت نمی کنند که به هرحال زن و شوهر باید از نظر زیبایی تناسب نسبی داشته باشند. از سویی دیگر گاهی ایراد ها ریشه در اضطراب افراد یا اسیر بودن هشیار یا ناهشیار دل در زلف دیگری دارد یعنی واقعا طرف مقابل مشکلی ندارد اما فرد به دلیل مسائل روانی اش دچار تحریف در نگزش می شود.
از سویی هم ممکن است زن به علل مختلفی جلوه نمایی و رفتار ها و ناز و عشوه های زنانه نداشته باشد
مانند افسردگی، بی توجهی به اهمیت موضوع، اعتراض و انتقام و مقابله به مثل، تشویش های ذهنی، سبک تربیتی و فرهنگی و بی توجهی به نیاز جنسی مرد و سرد مزاجی، نگرش منفی به رابطه زناشویی و..
بنابراین توصیه اکید دارم که برای رفع مشکل هر دو زیر نظر مشاور باشند البته لازم نیست صریح به همسرش بگوید که من به شما علاقه ای ندارم می توانند موضوع مشاوره را رسیدن به زندگی ای شیرین قرار دهند و در ضمن مشاوره مرد مسأله را مشاور در میان بگذارد.
موفق باشید

به نام خدا

پشیمانم;96445 نوشت:
کاری دارم که در هفته یکی دو روز بیکارم با خانواده همسرم اوایل خوب نبودم چون تحویل نمی گرفتن خانواده شلوغی بود ولی بعدها خودمو وقف دادم (همیشه این طوره من خودم نیستم!!) بزرگترین مشکلم شاید همین دوستت دارم گفتن الکی یا وقتی اگه همسرم رو نبینم برای برای یک ماه دلم براش تنگ نمیشه اگرم دلتنگی باشه فقط برای مسائل زناشویی! تنها لذتم از زندگی همین مسائل جنسی است از این قضیه همسرم هم داره خسته میشه! بله پیش روان پزشک رفتم برای مشکل افسردگی و... البته خیلی وقت پیش

سلام بر برادر پشیمان
مطمئنا خیلی از مسائل در بروز این فکر تاثیر گذار بوده و هست
ولی بنده فکر می کنم این بیکاری و برنامه نداشتن و به تب در منزل بودن خودش باعث خیلی از مشکلات است
خانواده های زیادی رو میشناسم که هیچ مشکلی رو ندارن ولی وقتی مرد خونه یکی دو روز را مرخصی میگیره تا خونه بمونن کلی مشکل پیدا می کنند
سعی کنید یه برنامه ریزی دقیقی داشته باشید و اگر واقعا اوقات فراقت دارید با ورزش یا برنامه های دیگه(حتی شغل دوم) پر کنید که از افکار مزاحم به دور باشید

یا علی

سلام
دوست عزیز از نظر من فقط تلقین زندگی شما رو به این جهنم سوزان تبدیل کرده
بعید میدونم زندگیتون زیاد ادامه پیدا کنه با این تفکرات و تلقینات
شما شاید بهترین راه حلتون این باشه که بگد همسر من بهترین زن دنیاس و..
الکی تو ذهنتون روزی 100 بار بگید من همینجوریشو به 100 از اون زنایی که فقط ظاهر دارن و دیگه هیچی ندارن و خیانت به شوهر هم براشون کاری عادیه و...نمیدم
اصلا فکر کنید زیبا ترین زن دنیا بوده و شما سر یه اشتباه رانندگی و...باعث شدید به این روز بیوفته
و الان تو ذهنتون بگید اگر به این روز افتاده تقصیر شما بوده و حالا باید جبران کنید
تو رو خدا با این فکر دیگه به اون بنده خدا نگاه نکنید
شاید اون تا حالا 10000بار متوجه این بی میلی تون شده ولی به روی خودش نیاورده
مواظب قهر خدا باشیدا
خدای نکرده سر تصادفی چیزی قیافه و جسم شما قدری زننده تر میشه که شاید هر روز ارزوی مرگ کنیدا
پس خدا رو در نظر بگیرید
میدونم ظرفیت بالایی میخواد
ولی خب شما هم میتونی ظرفیتتو ببری بالا
شما انسان هستی اشرف مخلوقات
شما قراره سالیان دیگه هم باهم زندگی کنید
سر یه سفره غذا بخورید
و....
اصلا خدای نکرده اگر فردا خبر مرگشو بدن چه حسی بهتون دست میده
پس ببنید ته دلتون دوسش دارید ولی امان از این تلقینی که کار شما رو به اینجا کشونده....
راستی من این سایت کمتر میام و بیشتر تو کانون گفتگوی قرانی هستم
اگر خواستی بیا اونجا در خدمتم
http://www.askquran.ir/member.php?u=40995
یا علی(ع)

سلام.
به نظر من بهش بگين چه تيپ همسري دوس دارين تا همسرتون هم همون طور عمل كنند...مثلا بگين من وقتي از بيرون ميام دوست دارم به خودت رسيده باشي...كلا هر چي در نظرتونه در قالب نامه بنويسيد بهشون بدين اثره عجيبي داره.....

امیر احمدی;97033 نوشت:
با سلام خدمت همه استادان و سروران خودم.
سوادی ندارم و از کارشناسی هم چیزی نمی دانم.
ولی به این دوست عزیز توصیه می کنم ،همانطور که تا حالا به خاطر خدا به او چیزی نگفته ای باز هم نه به او و نه به دیگری چیزی بگو.
فقط درد دلت را با خدا در میان بگذار و از خدا خالصانه بخواه تا زیباییهای او را به تو نشان دهد و مهر او را را در دلت جای دهد.
از نفس پیروی نکن چون همسایه شیطان است.
به خود خدا برای خدا دوستش بدار و از او بخواه مهر او را در جانت جای دهد چنین می شود.
فقط لازم است اینجا قدری از خود وخود خواستن فاصله بگیری خواهی دید زیباییهایی در او نهفته که هیچ زیبا صورتی ندارد.
دوست بسیار کوچک شما امیر احمدی

سلام جملات قشنگی نوشتید
ولی من در این مورد(فقط خدا) دیدم که خیلی ها ضربه خوردن به خاطر کم ظرفیتی یا هر چیز دیگه
اگر در این مورد و هزار مورد دیگه خالصانه از خدا خواستم و کسایی دیگه هم خواستند موارد دیگه ای ولی خدا به هزار مصلحت (سخت بودنش اینجاست که من مصلحتشو نمی دونم و نمی فهمم) جواب منو نداد! و به نتیجه نرسیدم چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در صورتی که دیدم شخصی بجای این که این همه خودشو اذیت کنه(شاید 10 سال) بگه فقط خدا با مراجعه به متخصص در هر موردی خیلی زود به نتیجه رسیده؟

اصلا در همین مورد ایا کسی که می ره ازدواج موقت می کنه و بعد به عبادت و بندگیش می رسه و کسی که برای خداوند صبر کرده و همش درگیره و نه نمازش معلومه و ... ایا در برابر خداوند چه حالتی دارند یا نه اصلا شاید اون طرف قرب بیشتری هم داشته باشه

جدیدن این سوال هم پیش میاد که ایا کسی که شوهرش می میره و ازدواج نمی کنه به هر دلیلی ولی پاک و با عفت در صورتی که هزار تا سختی رو تحمل می کنه
و از اون ور کسی که بعد شوهرش سریع ازدواج می کنه چه حالتی داره؟


این سوالاتی است که اگر جواب بدید خیلی ممنون میشم

سلام
همه پست ها رو خوندم و حق میدم به استادحامی که وارد این مشاوره مجازی نشوند و تشکر می کنم از ایشون و دوستان دیگر
ولی وقتی نگاه می کنم می بینم حدود 18000 نفر این موضوع را نگاه کردن در این دوهفته به این نتیجه می رسم که ادامه بدم چون انگار خیلی ها گرفتار هستند و ممکنه گرفتار بشوند
واقعیت اینه که نظرات شما همه این طور نبوده که قابل اجرا نباشه و...
به خودم اومید وار تر شدم در این دو هفته فکر می کنم بهتر شدم
البته همسرم فکر می کنه زندگی یه جور تیک زدنه حالاهم رسیدیم به تیک بچه دار شدن!

نمی دونم چه طور بگم شاید جای خیلی تعجب داشته باشه خیلی ها وقتی میگم همسرم این طوریه که زیاد اهل خرید نیست اهل ارایش نیست دکتر زیبایی و ... اصلا نداره میگن خوش بحالت خودمم وقتی مجرد بودم از این کارای خواهرام اعصابم خورد میشد ولی اخه همسرم از این ور افتاده خودم می برمش دکتر پوست بعد دوبار استفاده کردن از وسایل میگه دیگه حال ندارم خودش خوب میشه! شما پیشنهاد های خوبی دادید برای زیبایی ولی ایشون حاضر نیست این کارا رو بکنه خیلی اهمیت بده یه اصلاح ساده اونم کلی منت و... از همپیاله های خودشم برام همیشه مثال می زنه که من خیلی خوبم فلانی رو ببین!!

در مورد پر کردن وقتم شاید این بهترین پیشنهاد باشه که خودمم به فکرش افتادم ولی ایا این پاک کردن صورت مسئله نیست البته حالا که به اینجا رسید بزارید بگم( خیلی ببخشیداز گفتن این موضوع ولی شاید خیلی ها دچار این مشکل باشند ) ... شاید همین نت اومدن و بعضی وقتی رفتن به سایت های س/ک/س و مقایسه کردن خودش اوایل خیلی به من ضربه زد البته در حال حاضرم متاسفانه چون خواهر های همسرم خیلی از نظر چهره زیبا تر از ایشون هستند در موقع زناشویی از اسم اونا استفاده می کنم و ... ایشونم بخاطر دوست داشتنم چیزی نمی گه(البته اوایل خیلی شاکی شد ولی بعد...!)چند بار تصمیم گرفتم ترک کنم ولی دوباره دچار شدم!! در این زمینه لطفا راه کار بدید

لطفا با نوشتن این حرفا منو تحریم نکنید که میدونم خیلی بده ولی شاید با حرفهای شما خیلیهای مثل من درست بشن

باور کنید خیلی به حرفاتون فکر می کنم در مورد تلقین اگه این قضیه نبود که شاید وضعیت خیلی بدتر از این می شد

در اولین فرصت سعی می کنم به یه روان شناس مراجعه کنم
اگر استاد حامی در تهران مشاور خوبی رو سراغ دارند پیشنهاد بدن
ممنونم

پشیمانم;99394 نوشت:
در مورد پر کردن وقتم شاید این بهترین پیشنهاد باشه که خودمم به فکرش افتادم ولی ایا این پاک کردن صورت مسئله نیست البته حالا که به اینجا رسید بزارید بگم( خیلی ببخشیداز گفتن این موضوع ولی شاید خیلی ها دچار این مشکل باشند ) ... شاید همین نت اومدن و بعضی وقتی رفتن به سایت های س/ک/س و مقایسه کردن خودش اوایل خیلی به من ضربه زد البته در حال حاضرم متاسفانه چون خواهر های همسرم خیلی از نظر چهره زیبا تر از ایشون هستند در موقع زناشویی از اسم اونا استفاده می کنم و ... ایشونم بخاطر دوست داشتنم چیزی نمی گه(البته اوایل خیلی شاکی شد ولی بعد...!)چند بار تصمیم گرفتم ترک کنم ولی دوباره دچار شدم!! در این زمینه لطفا راه کار بدید

سلام
به به.........اونوقت انتظار دارد همسرتون به حرف شما گوش بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(الان به پختگی حرف استاد حامی رسیدم که گفتند یکطرفه وارد مساله نمیشوند)
اگر ایشون نام مردی دیگه رو میبرد شما چکار میکردی؟؟؟؟؟؟
اونوقت اعتراض میکنید که همسرتون دل مرده است؟؟مگه شما با این کار دلی هم براش میذاری؟میدونید چه ضربه سنگینی بهش میزنید و زدید با این کار؟؟؟؟؟؟این دوست داشتن نیست..بلکه شکست کامل روح ایشونه وگرنه هیچ زنی نمیتونه این مساله رو قبول کنه...

اگر یکم جنس زن رو میشناختید هرگز چنین کاری نمیکردید ..برید توبه کنید دوست عزیز و به فکر طهارت قوه خیالتون باشید چون بسیار آلوده است.
.با پر کردن وقت هم موافق نیستم..چون شما برای آرامش ازدواج کردید و این مساله پر کردن وقت هم باعث دور شدن شما از خانواده میشه خصوصا بعد از به دنیا اومدن بچه موضوع خیلی بدتر خواهد شد
پشیمانم;99394 نوشت:
نمی دونم چه طور بگم شاید جای خیلی تعجب داشته باشه خیلی ها وقتی میگم همسرم این طوریه که زیاد اهل خرید نیست اهل ارایش نیست دکتر زیبایی و ... اصلا نداره میگن خوش بحالت خودمم وقتی مجرد بودم از این کارای خواهرام اعصابم خورد میشد ولی اخه همسرم از این ور افتاده خودم می برمش دکتر پوست بعد دوبار استفاده کردن از وسایل میگه دیگه حال ندارم خودش خوب میشه! شما پیشنهاد های خوبی دادید برای زیبایی ولی ایشون حاضر نیست این کارا رو بکنه خیلی اهمیت بده یه اصلاح ساده اونم کلی منت و... از همپیاله های خودشم برام همیشه مثال می زنه که من خیلی خوبم فلانی رو ببین!!

اول خودتون رو اصلاح کنید و در این مورد هم اقتدار داشته باشید...چطور در اون مورد خاص گفتید بخاطر دوست داشتن قبول کرد ؟مطمین باشید اگر اقتدار داشته باشید و همچنین با تشویق و زبان مناسب میتوانید ایشون رو به این کار ترغیب کنید.
اگر دیدید در این امر ناتوان هستید و روانشناس هم جواب نداد ..همچنین مثل بنده(که ایمانم ضعیفه) ایمانتون انقدر قوی نیست که بتونید تحمل کنید و توانایی لازم برای درست کردن زندگیتون رو ندارید فکر کنم باید به فکر گزینه طلاق باشید..
.

سلام

شما دقیقاَ از دیگران که تخصص ندارند درخواست یه کار تخصصی می کنید. متخصص ترین مشاوران جهان هم که این جا باشند از شما می خواهند که با همسرتان نزد زوج درمانگر حاذق بروید.
خواهش می کنم یه بار دیگر پست های بنده را با دقت مطالعه کنید.
راستی این را هم بگویم فقط یک مشاور ناشی جرأت داره یک طرفه اینجا مشاوره بدهد.
بنابراین ادامه این بحث ضروری نیست مگر این که به جای حل مشکل بخواهیم دور و بر مشکل بچرخیم و رجم به غیب کنیم.

تمثیلی حقیقت نما
آیا اگر ماشین مان خراب بشود و در خیابان هرکسی از راه برسد اجازه می دهیم هرکسی دست به کار شود حالا اگر برای ماشین مان پول زیادی هم داده باشیم حساس تر می شویم. این که افراد زیادی از ماشین پیاده می شوند و دوست دارند کمک تون کنند و یا نگاه می کنند ببینند چه خبره دلالت بر این داره که آنها هم ماشین شان خراب است یا ممکن است خراب شود. در این بین اگر تعمیرکار واردی هم از راه برسد بدون ابزار چه کار می تواند بکند. او هم به شما خواهد گفت ماشین را به تعمیرگاه او یا نزدیک ترین تعمیرگاه ببرید.
قصدم با این مثال تنها این بود که به دوستان و کاربران و البته شما بگویم که کار از این به بعد تخصصی است و از قوی ترین مشاوران هم این نوشتار کاری از پیش نمی بریم.
موفقیت شما را از خداوند خواستارم

سلام
البته قصد ندارم وارد ارزیابی و قضاوت در کارتان شوم و همچنان اصل شخصیت شما را محترم می دانم.
دوستان نکته ای گفتند من از نظر علمی کمی باز ترش کنم آنها گفتند ممکن است همسرتان بو برده باشد و....
بله زنان از نظر روان شناختی در تفسیر زبان بدن قوی تر از مردان هستند و بیشتر تبادلات ارتباطی ما از کانال روابط غیر کلامی( چهره، نوع نگاه، حالت نشستن، دست دادن، و.....) منتقل می شود و شما با بیان هایی که داشتید ایشان را در تفسیرشان موفق تر کردید. سردی او ریشه در رفتارهای شما داشته است. البته اگر هم اوائل می خواسته که کاری کند تا تو دل برو بشود ولی گویی می دیده که این خانه از پای بست....
برشما هر دو باید مشاوره حضوری مستمر تا رسیدن به زندگی ای شیرین.

حامی;99472 نوشت:
بله زنان از نظر روان شناختی در تفسیر زبان بدن قوی تر از مردان هستند و بیشتر تبادلات ارتباطی ما از کانال روابط غیر کلامی( چهره، نوع نگاه، حالت نشستن، دست دادن، و.....) منتقل می شود

تجربه نشان می دهد خیلی از خانم ها از رفتار نادرست مردان شان مانند چشم چرانی، دیدن تصاویر و کلیپ های پرونوگرافی، اس ام اس های مشکوک و....خبر هم دارند ولی به دلیل این که نمی خواهند حرمت ها شکسته شود دنبال راه هایی هستند که غیرمستقیم او را برگردانند

باعرض سلام و تشکر خدمت تمامی دوستان و مرتبطین با اسک دین در سطوح مختلف و تشکر ویژه خدمت حامی بزرگوار
خدمت شما عرض کنم که موضوع مذکور موضوع بسیار مهم است و به نظر من تجزیه و تحلیل های مختلف که در بعضی از موارد ناشی از عدم تخصص و یا عدم دقت در موضوع و مسأله پیش آمده ، می باشد.
همیشه حل مسأله نداشتن احساس و عشق و علاقه به همسر با طلاق ، ازدواج موقت ، خواندن اذکار خاص و... امکان پذیر نیست همانطور که علت و ریشه ندانشتن علاقه و احساس عدم رضایت از همسر به دلیل نداشتن جذابیت های ظاهری و... نیست.
با توجه به متن اصلی که ایشان در آن متن مسأله خود را مطرح کرده اند این وضعیت از دوحال خارج نیست :
1- که به طور کلی در ارتباط با جنس مخالف احساس طبیعی و عادی وجود نداشته است و از نظر روانی و جسمی آمادگی ازدواج وجود نداشته است که این مسأله ممکن است از دوران نوجوانی شروع شده و خانواده هایی که از در ارتباط با دختر و پسر دچار افراط یا تفریط هستند یک نوع بی احساسی را در دختر و یا پسر خود نسبت به جنس مخالف ایجاد می کنند در حالی در هر انسان گرایش و کشش به طرف جنس مخالف نشان دهنده سلامت هویت جنسیتی فرد است البته مدیریت این احساسات و عواطف تا زمان مناسب موضوعی است که در پست های دیگری باید به آن پرداخته شود.
اگر فرد از ابتدا هیچ احساسی نسبت به جنس مخالف نداشته و وضعیتش با حالت بالا مطابقت داشت و اصلا دلیل ازدواج و رابطه زناشویی را ندانست ، وضعیت پیچیده ای داشته و ممکن است با هر ازدواجی شکست بخورد در این صورت باید از روان کاو و روان شناس و حتی از افرادی که به عنوان متخصصین درمان مشکلات جنسی و جنسیتی از آنها نام برده می شود استفاده شود.
2- مشکل در ارتباط با خود همسر است و انتخاب همسر از همان اول به دلیل فشارهای خانواده بوده است و ایشان بدون انگیزه و احساس علاقه بالا و دیدن یک عکس اقدام به ازدواج کرده است که به طور کلی مسیر انتخاب همسر را درست نرفته اند البته بهتر بود این مسأله را با خود همسر در جلسات گفت و گو درمیان گذاشته و یک فکر منطقی برای این مسأله می کردند.البته در اینجا باید گفته شود این طور نیست که هر کسی از اول احساس نداشته باشد و با طرف مقابلش ازدواج کند این احساس بعد از مدتی در ظاهر می شود نه اینطور نیست و افراد وحالات روحی آنها و قابلیت ها افراد با هم متفاوت است.از طرفی با توجه به وجود مشکل عدم علاقه و احساس ایشان اقدام به تشکیل زندگی و مستقل شدن داشته و حتی بعد از آن ریسک بعدی بچه دار شدن بوده است که با توجه به ابهام امکان ادامه زندگی ایشان اقدام به بچه دار شدن کرده اند .اما اگر مشکل ایشان (پشیمانم) از نوع دوم باشد راهکارهای زیر پیشنهاد می شود که به نظر می رسد به ترتیب اولویت این راهکارها انجام شود :
1- تغییر نگرش نسبت به همسر و تلقین و خودگویی های مثبت نسبت به خوبی ها و نقاط مثبت همسر و پرهیز از برجسته کردن و فاجعه آمیز کردن نقاط منفی ، پرهیز از مقایسه و در نهایت مبارزه کردن با افکار منفی و وسواس گونه عدم وجود احساس و علاقه به همسر در این موارد از تکنیک های مدیریت فکر باید بهره مند شد. مثالی که برای روشن تر شدن این تکنیک می توان ذکر کرد این است که ما از فردی که افسرده است و یا آستانه خنده اش بالاست می خواهیم هنگام شنیدن طنز و فکاهی خودش را به صورت مصنوعی به خنده بزند و سعی کند به جای تمرکز وسواس گونه نسبت به این فکر که چرا من خنده ام نمیگیرد، به موضوع شنیده شده دقت و توجه کند و به اجبار خودش را به خنده بزند به مررو زمان با تمرکز زدایی از مشکل به موضوع وضعیتش بهتر می شود البته یادآور می شود به هیچ وجه نباید خودش را افراد عاشق مقایسه کنند و نباید خودش را نسبت به نداشتن احساس شوره و شعف نسبت به همسرش سرزنش کند. بعد از مدتی مثلا یک ماه اگر این تکنیک خودمدیریتی و ایجاد انگیزه و شناخت نسبت به همسر و جذابیت های همسر ، موفق به ایجاد احساس نشد تکنیک بعدی سفارش می شود:
2- ایجاد مهارت های جرأت ورزی و ایجاد شناخت در خود وهمسر نسبت به غیر منطقی بودن ازدواج و بی اهمیت شدن به صحبت های مردم و ایجاد جسارت نسبت به طلاق و جدا شدن و پرهیز از احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به این موضوع چون هدف یک زندگی زناشویی، احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به طلاق و جدایی نباید باشد.
با آروزی موفقیت برای تمامی سروران بزرگوار

با سلام و احترام خدمت تمامی کاربران محترم

و تشکر ویژه از مدیریت و کارشناس محترم انجمن مشاوره جناب حامی و جناب امیدوار گرانقدر و بزرگوار

قصد مداخله و راهکار دادن ندارم ، چرا که به قول جناب حامی در این مشکلات حتما باید از مشاوره ی حضوری با حضور طرفین ( زن و شوهر ) کمک گرفت . (دقت کنید که مشاور متدین ، دلسوز و مجرب باشه. )

ولی در کنار مشاوره ی حضوری و بکار بستن تکنیک های ارائه شده ، خوندن تاپیک های زیر رو خیلی توصیه می کنم ،

این تاپیک ها رو جناب حامی (مدیریت انجمن مشاوره) بر اساس سالها مطالعه و پژوهش و تجربه های مشاوره ای زدند ، و تجربیات شون رو به ارزانی در اختیار همه قرار دادند (خدا خیرشون بده ) و مطالب بسیار بسیار مهم و کاربردی رو اشاره کردند .



با آرزوی زندگی گرم و شیرین در پناه امام عصر روحی له الفداه

موفق باشید

میدونم که در نظر دارین برین مشاوره

ولی برای اینکه انگیزه ی بیشتری پیدا کنید و هر چه زودتر اقدام به مشاوره کنید روایات زیر رو مرور کنید .

:ok!:هيچ گروهى در امور خود با يكديگر مشورت نكردند، مگر اينكه به بهترين راه دست يافتند.

:ok!:هيچ بنده‏اى با مشورت بدبخت نشده و كسى كه از مشورت در كارها دور بوده، هرگز سعادتمند نشده است.

:ok!:هيچ كمك و پشتيبانى استوارتر و مطمئن تر از مشورت نيست

:ok!:هيچ مردى با ديگران مشورت نكند، مگر اينكهبه راه صحيح هدایت و راهنمايى شود.

:ok!:هر كس در كارها مشورت كند از رسيدن به راه صحيح و هدايت، محروم نخواهد شد و هر كس كه آن را ترك نمايد از گمراهى بى نصيب نخواهد ماند.

:ok!:كسى كه نظرها و آرا را ملاحظه و مورد توجّه قرار دهد، به اشتباه خود پى خواهد برد.

:ok!:نظرات مختلف را در كنار هم جمع بندى كنيد تا آنچه صحيح و درست است به دست آيد.

:ok!:مشورت عين هدايت است و آن كس كه خود را از مشورت ديگران بى نياز پندارد خود را به مخاطره افكنده است.

:ok!:راه درست و صواب به دست نیاید مگر با مشورت کردن

ولی یک نکته ی بسیار مهمی در مشورت هست :

حتما دقت کنید مشاور فردی دیندار و متدین باشه ، چرا که خود ایمان و تقوای مشاور باعث میشه خدا راه های بهتری رو جلوی پای مشاور قرار بده .


چرا که خود خداوند می فرماید :
و من يتق الله، يجعل له فرقاناً ؛ کسی که خداترس باشد و تقوا پیشه کند ، خداوند راه تشخیص مسیر حق و باطل را به او نشان می دهد .

پس کسی که خدا راهنماییش کنه می تونه به بهترین وجه راهنمایی تون کنه و بهترین راه بهتون معرفی کنه .

موفق و پیروز باشید در تمامی مراحل زندگی ؛

تنهاترین سردار;99448 نوشت:
اگر یکم جنس زن رو میشناختید هرگز چنین کاری نمیکردید ..برید توبه کنید دوست عزیز و به فکر طهارت قوه خیالتون باشید چون بسیار آلوده است.

سلام
در این زمینه بیشتر توضیح بدید و باید چه کار کرد
بیشتر از ده بار تلاش کردم ولی بعد یکی دو هفته شکست خوردم و...

پشیمانم;114954 نوشت:
سلام در این زمینه بیشتر توضیح بدید و باید چه کار کرد بیشتر از ده بار تلاش کردم ولی بعد یکی دو هفته شکست خوردم و...

سلام

تا حالا تغییری کرده اید؟

کدام روش ها را امتحان کردید؟

بدتر شد؟
بهتر شد؟
چه رویکردی داشت شرح دهید

ایا شکست توی بقیه روش ها هم بود ؟

mkk1369;114955 نوشت:
سلام

تا حالا تغییری کرده اید؟

کدام روش ها را امتحان کردید؟

بدتر شد؟
بهتر شد؟
چه رویکردی داشت شرح دهید

ایا شکست توی بقیه روش ها هم بود ؟

دوست من دقیقا نمی دونم چی رو می خواید بدونید!
ولی در مورد طهارت قوه خیال دوست داشتم بدونم
من روش خاصی رو امتحان نکردم
فقط سعی کردم دیگه این کارو انجام ندم و فکرمو به همین جایی که هستم انتقال بدم
ولی زیاد دوام نیاوردم و به همه حال قبل برگشت!

پشیمانم;114958 نوشت:
دوست من دقیقا نمی دونم چی رو می خواید بدونید! ولی در مورد طهارت قوه خیال دوست داشتم بدونم من روش خاصی رو امتحان نکردم فقط سعی کردم دیگه این کارو انجام ندم و فکرمو به همین جایی که هستم انتقال بدم ولی زیاد دوام نیاوردم و به همه حال قبل برگشت!

سلام

آخه دوستان راه حل هایی را برای درمان ارائه کردند

خواستم ببینم انجام دادید؟

یه پیشنهاد به خودتون گیر بدید

ایرادات خودتون را بیابید

انسان دارای اراده ایست که می تواند بادرمان روحش زیبایی را برای خود وخانواده اش ایجادکند هیچ ارایشی وپزشکی نمی تواند انسان رازیبای طبیعی دائمی کند انسان اگر از کثیفی درون پاک شود چهره بسیار زیبا می شود رشک می برند

امروز درجامعه زیبایی هست اماهمه غیر طبیعی ندوجوان ما چون مبانی زیبایی برایش روشن نیست ازان زیبایی محروم می شود

باانکه اگر برای خودش بخواهد انتخاب کند اینرا حتما می پسندد

منظور من اخلاق یا سفارشات دینی نیست فهم زیباییست که همهازان دورشده اند نگاهی که اصلا درجامعه ما نیست

پشیمانم;99394 نوشت:

در حال حاضرم متاسفانه چون خواهر های همسرم خیلی از نظر چهره زیبا تر از ایشون هستند در موقع زناشویی از اسم اونا استفاده می کنم و ... ایشونم بخاطر دوست داشتنم چیزی نمی گه(البته اوایل خیلی شاکی شد ولی بعد...!)چند بار تصمیم گرفتم ترک کنم ولی دوباره دچار شدم!! در این زمینه لطفا راه کار بدید

پشیمانم;114954 نوشت:

بیشتر از ده بار تلاش کردم ولی بعد یکی دو هفته شکست خوردم و...

با سلام و احترام

در این موارد باید ذهن رو بیشتر روی عوارض و پیامدهای منفی این کار متمرکز کنید.

:ok!:به عوارض روحی و روانی که به همسرتون وارد می کنید.
:ok!:به حرام بودن این کار, و عذاب آخرت، و اینکه اگر الان همسرتون صبر کنه، روز قیامت باید این ظلم رو در برابر همسرتون پاسخگو باشین.(وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى: و عذاب آخرت (نسبت به دنیا) بسیار شدیدتر و پایدارتر است. طه/127)
:ok!:به اینکه این گناه فعلی کم کم زمینه رو برای حرام های بعدی مساعد میکنه

:ok!:به پیامدهای منفی بعدی :
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در توصیه هایشان به امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند:

ای علی! با زنت با هوس زنی دیگر مجامعت مکن؛ زیرا می ترسم اگر فرزندی برایتان مقدر شود، مخنث یا زن صفت و دیوانه باشد.

ای علی! با همسرت به هوس خواهر او نزدیکی مکن؛ زیرا اگر فرزندی برایتان مقدر شود، باجگیر یا کمک ستمگر باشد، و گروهی از مردم به دست او نابود شوند.

*******************

ضمناً چون ظاهرا خانم تون به علت اینکه دوست تون داره و چاره ای نداره واکنش جدی نشون نمیده شما هم به نوعی عادت کردین و قبح این کار براتون ریخته.

حتما حتما در کنار راهکارها و توصیه های دوستان اگر بعد از تصمیم دوباره برگشتین نفس خودتون رو تنبیه کنید، چون نفس همیشه به بدی امر میکنه و هر چقدر شما بهش میدون بدین جلوتر میاد.

وفقکم الله؛

از نظر من عاملی که باعث به انحراف کشیدن و به گناه افتادن در روابط زناشویی می شود همچنین باعث نا رضایتی مرد از همسرش میشود(مانند موردی که جناب پشیمانم به ان اشاره کردند)

عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی و اصول شرعی در رواط بین زن و مرد است

احتمالا در این خانواده خانمها با پوشش نا مناسب در جلو نامحرمان ظاهر میشوند

آذر بانو;115252 نوشت:
در این موارد باید ذهن رو بیشتر روی عوارض و پیامدهای منفی این کار متمرکز کنید. به عوارض روحی و روانی که به همسرتون وارد می کنید.

ممنونم

ولی فکر گناه برای انسان خود گناه نوشته نمیشه!!

اون حدیث پیامبر هم برای موقع ای است که بخواد نطفه ای بسته بشه نه برای مجامعتی که فرزندی در کار نیست

گفتید نفسمو تنبیه کنم چه طوری ؟ لطفا نظر کارشناسی بدید چون بعضی وقتا نظرات بد باعث بدتر شدن کار میشه

*******

من از حرفای اینalisadra دوستمون بجز قسمت اولش چیزی نفهمیدم

گفتم من در مورد کنترل قوه تخیل راه کار می خوام

********

شادان گرامی به نکته خوبی اشاره کردن
اوایل خیلی به همسرم می گفتم خواهرات چرا این طوری حجاب می گیرن و...
ولی اون خیلی سر سری از این مسئله گذشت تا این که برای من به ظاهر عادی شد ولی در باطن...!
وقتی توی جمعی هستی که همه خانمها به خودشون رسیدن و ... ولی همسرت انقدر بی نظم و بد حجاب گرفته که حتی گردی صورتشم نمی تونی ببینی از این مرد چه توقعی دارید
ای کاش به همین جا ختم میشد همسرم خیلی بی حوصله بود و اصلا حال حرفای منو نداشت ولی اونا مشتاقانه به حرفام گوش میدادند خیلی جا ها عمل می کردند

alisadra;114966 نوشت:
انسان دارای اراده ایست که می تواند بادرمان روحش زیبایی را برای خود وخانواده اش ایجادکند هیچ ارایشی وپزشکی نمی تواند انسان رازیبای طبیعی دائمی کند انسان اگر از کثیفی درون پاک شود چهره بسیار زیبا می شود رشک می برند

حرفای شما سنگینه آقا یه کم یواش تر بفرمایید ما که زیر دیپلمیم بفهمیم شما چی میگید !!!

شادان;115346 نوشت:
عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی و اصول شرعی در رواط بین زن و مرد است احتمالا در این خانواده خانمها با پوشش نا مناسب در جلو نامحرمان ظاهر میشوند

شادان عزیز حرف خیلی خوبی زدند اگه همه رعایت کنند این جور گرفتاری ها کمتر پیش میاد

بعضی مردا به گفته قرآن قلب مریضی دارند یه موقع کار دست خودشون می دن !

واقعا از دست این خانمایی که فکر می کنن با اینجور کارا همه ازشون تعریف می کنن لجم میگیره :Narahat az:
نمیگن چقدر خونواده ها رو بدبخت می کنند و چقدر لعن و نفرین پشت سرشون درست می کنند چقدر طلاق و چقدر بدبختی برای کوچولوهای بی گناه :Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:

با سلام و احترام

پشیمانم;115656 نوشت:

ولی فکر گناه برای انسان خود گناه نوشته نمیشه!!

این کار شما فقط به ذهن و فکر تموم نمیشه (البته همون فکر و ذهن رو هم باید کارشناسان احکام از لحاظ شرعی پاسخگو باشند)
بلکه فکرتون رو به زبون میارین و باعث آزردگی روحی و روانی شدید همسرتون میشین و این خودش گناه بزرگی هست که یک نفر رو آزار بدین.

پشیمانم;115656 نوشت:

گفتید نفسمو تنبیه کنم چه طوری ؟ لطفا نظر کارشناسی بدید چون بعضی وقتا نظرات بد باعث بدتر شدن کار میشه

نفس رو به طرق مختلف میشه تنبیه کرد، ولی طوری باید نفس رو تنبیه کنیم که متنبه بشه.

مثلاً
جریمه نقدی (صدقه، هدیه برای همسر و ...)
منع کردن خودمون از چیزی که دوست داریم.
محبت بیشتر به همسر هرچند سخت مون باشه
عذرخواهی جدی از همسر
و..........

هر کاری که درست هست و نفس رو متنبهمی کنه میشه برای متنبه کردن نفس به کار برد.

سلام علیکم جمیعا

جناب پشیمانم عزیز

چند کلید دیدم توی صحبتهاتون که شاید خودتون متوجه اون نشده باشید.

1-- قد همسر

2-- گرم نگرفتن خانواده همسیر

3-- نرسیدن همسر به وضع ظاهری در منزل (( اینکه فرمودید ارایش نمیکنه مگر اینکه من بهش بگم))

4-- تلقینهای مکرر شما در طی سالهای متمادی

5-- حس خطرناک ترحم نسبت به همسر که جایگزین محبت شده و این باعث یک خودبزرگ بینی کاذب در شما شده.

شما روی این 5 مورد تمرکز کنید و تجزیه دقیق کنید خودتان و نفستان.
یک نکته دیگر خیلی مواظب باشید که این کار شما بزرگترین ناشکری است.
عموی بنده هم دقیقا مورد شما را داشت همسری بسیار صبور داشت که قویا شوهرش را دوست داشت ولی عموی بنده ایشان را دوست نداشت و بالاخره هم به هزار و یک بهانه طلاق گرفت.
پس از ان عموی بنده با دختر دائیش ازدواج کرد که هم زیبا بود و هم جوان ((خیلی جوان!!))
دختر دائی او بلائی به سر عمویم اورد که عموی بنده شب و روزش شده بود خون گریه کردن.و این بار دختردائی ایشان از عویم طلاق گرفت.

مواظب کفران نعمت و دل شکستن باشید.اینها چیزی نیست که خدای یکتا به راحتی از کنار آنها بگذرد

موضوع قفل شده است