جمع بندی منظور از سبک شمردن نماز چیست؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

شروین جون;931080 نوشت:
سلام

منظور از سبک شمردن نماز چیه؟آیا اگه نماز رو سر وقت نخونیم سبک شمردیم؟

این حدیث که"شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد" از ائمه نقل شده نشون دهنده اهمیت این موضوع هست

بعنوان مثال بنده در حال انجام فعالیتی هستم و اذون گفته میشه اما بعد از فعالیتم نماز رو میخونم.این به معنای سبک شمردن نماز هست؟آیا اینکه از قبل بدونیم فعالیت مورد نظر با وقت نماز تداخل داره یا ندونیم ، در اصل قضیه یعنی سبک شمردن نماز فرقی داره؟

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمه الله

امام جعفر صادق علیه السلام در تفسیر آیات "فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ؛ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ؛ پس وای بر نمازگزاران ؛ که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند"۱ می‏فرمایند: تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ؛ منظور تاخیر انداختن نماز از اول وقتش بدون عذر است.۲

در این رابطه توجه به چند نکته لازم است:

۱. اهمیت دادن به چیزی، یک امر روشن و واضح است و کسی نمی تواند بگوید من نمیدانم اهمیت دادن به چه معناست.

۲. عذر هم یک معنای عرفی و عام دارد که کاملا مشخص است. یعنی کاری که به طور معمول مانع از ادای نماز در اول وقت می شود.

۳. گاهی اوقات عذری که انسان برای خودش پیدا می کند، ممکن است عرفاً قابل قبول باشد، اما خودش در اعماق قلبش می داند که می توانست به نحوی این عذر را برطرف کرده و نمازش را اول وقت بخواند. یعنی اگر به اندازه کافی اهمیت قائل می شد، به هرحال چند دقیقه ای وقت برای نماز اول وقت پیدا می کرد، کما اینکه اگر در همان زمان کار دیگری که برایش ارزش و اهمیت زیادی دارد پیش بیاید (مثلا تماس تلفنی از جانب یک شخص مهم)، حتما در انجامش تاخیر نخواهد کرد.

۴. هر کسی به خودش بیش از همه واقف است و می داند قلباً چقدر برای نمازش ارزش و اهمیت قائل است.

۵. قاعدتا چیزی که انسان باید نسبت به آن پاسخگو باشد، اعمال حقیقی و نیت قلبی اوست،‌ نه چیزی که در ظاهر عیان است.


پی نوشت:
۱. سوره مبارکه ماعون، آیه ۴ و ۵
۲. بحار الانوار، ج۶، ص۸

با سلام

در پاسخ به این پرسش به مطالب ذیل توجه نمایید :
مقصود از سبک شمردن نماز، اهمیت ندادن به آن است. یکى از مصادیق سبک شمردن نماز این است که شخص گاهى نماز را ترک مى‏کند و یا با نداشتن عذر شرعى، نماز را از اول وقت به تأخیر مى‏اندازد هم چنین با سرعت زیاد خواندن، رکوع و سجود را صحیح و درست انجام ندادن، قرائت و اذکار را بدون توجه و غلط خواندن، شرایط نماز (مثل طهارت، قبله شناختن، وقت و ساتر داشتن و ...) را رعایت نکردن، با بودن مسجد و جماعت نماز را فرادا خواندن و ... همه اینها از مصادیق سبک شمردن نماز است.
براى اینکه نیکو شمردن و بزرگداشت نماز از سبک شمردن آن متمایز شود توجه به روایتى از امام صادق(ع) راهگشا و رهنماى ارزشمندى است، قال الصادق(ع):«اوّل ما یحاسب به العبد الصّلوه، فان قبلت قبل سائر عمله و ان ردّت علیه، ردّ علیه سائر عمله؛ اولین چیزى که مورد سؤال قیامت واقع مى‏شود، نماز است اگر نماز قبول شد، سایر اعمال نیز به تبع آن پذیرفته مى‏شود و گرنه سایر اعمال نیز مردود مى‏شود». اولین چیز درباره نماز بررسى شرایط اصلى نماز شامل طهارت بدن و لباس و حلال بودن جامه و مکان، حلال بودن خوراک و نظایر آن است و این مربوط به ظاهر امر نماز است اما حفظ همین شرایط ظاهرى مورد تأکید شریعت مقدس مى‏باشد به طورى که براى آن هزاران حکم شرعى وضع شده است. شما براى آشنایى با احکام و شرایط نماز حتما به رساله توضیح المسائل فقهاى عظیم‏الشّأن مراجعه نمائید. عدم توجه به هر یک از این شرایط ظاهرى از قبیل طهارت تن و جامه و... استخفاف و سبک شمردن امر نماز مى‏باشد

[="Tahoma"][="Navy"]

شروین جون;931080 نوشت:
سلام

منظور از سبک شمردن نماز چیه؟آیا اگه نماز رو سر وقت نخونیم سبک شمردیم؟

این حدیث که"شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد" از ائمه نقل شده نشون دهنده اهمیت این موضوع هست

بعنوان مثال بنده در حال انجام فعالیتی هستم و اذون گفته میشه اما بعد از فعالیتم نماز رو میخونم.این به معنای سبک شمردن نماز هست؟آیا اینکه از قبل بدونیم فعالیت مورد نظر با وقت نماز تداخل داره یا ندونیم ، در اصل قضیه یعنی سبک شمردن نماز فرقی داره؟

با تشکر


سلام
سبک شمردن نماز یعنی آنرا امر مهم محسوب نکردن و هرچیزی را بر آن ترجیح دادن که از مصادیق آن تاخیر بدون عذر از وقت است.
اگر کاری باشد که ضرورتا باید انجام گیرد تاخیر نماز سبک شمردن آن نیست هرچند اثر معنوی منفی خود را دارد.
بهتر است برنامه های خود را طوری تنظیم کنیم که بتوانیم نماز را سر وقت بجا آوریم.
بقول شهید رجایی به کار بگوییم وقت نماز است نه بالعکس.
یا عزیز یا رحیم[/]

حنیف;931471 نوشت:
امام جعفر صادق علیه السلام در تفسیر آیات "فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ؛ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ؛ پس وای بر نمازگزاران ؛ که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند"۱ می‏فرمایند: تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ؛ منظور تاخیر انداختن نماز از اول وقتش بدون عذر است.

اتفاقاً اینجا یک ایرادی بنظر می رسد که بنده قبلا قصد داشتم در این مورد تاپیک بزنم ولی حالا همین جا میگویم
در آیات قرآن این اصطلاح ویل یا وای به حال در مورد گروههای بکار رفته است مثلاً در چندین مورد میفرمایید ویل للمکذبین وای به حال دروغگویان و در جای دیگر آمده است وای به حال کم فروشان
خب اینها منطقی است و ایرادی بر آن نیست
اما چرا وای به حال نمازگزارانی که در نمازشان کوتاهی و سستی میکنند ؟!
با توجه به اینکه در آیات دیگر این طور آمده که خداوند بی نیاز از از عبادت است و منفعت آن متوجه خود فرد می شود
این سوال پیش میآید چرا این گروه از نمازگزاران که به هر دلیل ممکن است در مواقعی یا برای مدتی نتوانند نماز بخوانند در رده دروغگویان و کم فروشان قرار گرفته اند؟!
این تفسیر که شما اشاره کرید هم راهگشا نیست
این روایت و این طور روایات در مواردی مشاهده شده است که بجای برطرف کردن ایراد مطلب را دشوارتر کرده اند

البته بایست این را هم اضافه کنم که
در این آیات که میفرماید

پس وای به حال نمازگزاران
کسانی که در نمازشان کوتاهی میکنند در ادامه هم آمده است
و کسانی که ریا میکنند و زکات نمیدهند. حالا ممکن است سوال شود آیا منظور تک تک اینهاست یا نمازگزانی که هم کوتاهی میکنند و هم ریا میکنند
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ﴿۴﴾
پس واى بر نمازگزارانى (۴)

الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿۵﴾
كه از نمازشان غافلند (۵)

الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿۶﴾
آنان كه ريا مى كنند (۶)

وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿۷﴾
و از [دادن] زكات [و وسايل و مايحتاج خانه] خوددارى مى ‏ورزند (۷)

از مصادیق بارز سبک شمردن نماز ، خواندن قرائت سریع می باشد. من چند مورد مشاهده کرده ام که امام جماعت این نکته را رعایت نمی کند بطور مثال حمد و سوره را در عرض بیست ثانیه می خواند و یا در هنگام خواندن ذکور بدن آرام نیست.

حال از کارشناس محترم سوالاتی دارم:

سرعت حداقلی چقدر است ؟ به فرض برای همین حمد و سوره ای که مثال زده شد زمان قرائت چقدر باید باشد؟

در صورت عدم رعایت امام جماعت ، می توان نماز را فرادی خواند؟

prosperity;931655 نوشت:
البته بایست این را هم اضافه کنم که
در این آیات که میفرماید

پس وای به حال نمازگزاران
کسانی که در نمازشان کوتاهی میکنند در ادامه هم آمده است
و کسانی که ریا میکنند و زکات نمیدهند. حالا ممکن است سوال شود آیا منظور تک تک اینهاست یا نمازگزانی که هم کوتاهی میکنند و هم ریا میکنند
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ﴿۴﴾
پس واى بر نمازگزارانى (۴)

الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿۵﴾
كه از نمازشان غافلند (۵)

الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿۶﴾
آنان كه ريا مى كنند (۶)

وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿۷﴾
و از [دادن] زكات [و وسايل و مايحتاج خانه] خوددارى مى ‏ورزند (۷)

به نظرم بهتر باشه شان نزول آیه هم بدونیم. که در چه مورد و برای چه چیزی نازل شده

روزنه;931694 نوشت:
به نظرم بهتر باشه شان نزول آیه هم بدونیم. که در چه مورد و برای چه چیزی نازل شده

من دنبال شان نزول نگشتم . ولی شان نزول آیا میتواند ایراد وارد برآن را پاسخ بدهد.

prosperity;931703 نوشت:
من دنبال شان نزول نگشتم . ولی شان نزول آیا میتواند ایراد وارد برآن را پاسخ بدهد. مثلا ممکن است کسی بگوید من نماز نمی خوانم تا دیگر وای به حالم هم نباشد

چرا که نه. ما خیلی آیات و وقتی با شان نزولشون میخونیم معنیش بهتر متوجه میشیم.
مثل آیاتی که برای امام علی نازل شده بود و ... . میشه احکامی درآورد.
منظورم تکمیل فرمایشات شما بود

prosperity;931648 نوشت:
اتفاقاً اینجا یک ایرادی بنظر می رسد که بنده قبلا قصد داشتم در این مورد تاپیک بزنم ولی حالا همین جا میگویم
در آیات قرآن این اصطلاح ویل یا وای به حال در مورد گروههای بکار رفته است مثلاً در چندین مورد میفرمایید ویل للمکذبین وای به حال دروغگویان و در جای دیگر آمده است وای به حال کم فروشان
خب اینها منطقی است و ایرادی بر آن نیست
اما چرا وای به حال نمازگزارانی که در نمازشان کوتاهی و سستی میکنند ؟!
با توجه به اینکه در آیات دیگر این طور آمده که خداوند بی نیاز از از عبادت است و منفعت آن متوجه خود فرد می شود
این سوال پیش میآید چرا این گروه از نمازگزاران که به هر دلیل ممکن است در مواقعی یا برای مدتی نتوانند نماز بخوانند در رده دروغگویان و کم فروشان قرار گرفته اند؟!
این تفسیر که شما اشاره کرید هم راهگشا نیست
این روایت و این طور روایات در مواردی مشاهده شده است که بجای برطرف کردن ایراد مطلب را دشوارتر کرده اند

سلام و عرض ادب و احترام
ضمن پوزش از تاخیر طولانی در پاسخ، بنده به علت کسالت مدتی در مرخصی بودم و به این دلیل پاسخ به سوال حضرتعالی تاخیر افتاد.

فرمودید چرا به نماز اینقدر اهمیت داده شده که حتی کوتاهی کردن و سستی در آن، توبیخ حق تعالی را در پی دارد؟

در بسیاری از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام، مهم‏ترین مسأله (پس از شناخت خداوند و ایمان به او) برپا داشتن نماز شمرده شده است‏.1

در حقیقت، با اینکه شرع مقدس، شامل اوامر و نواهی زیادی ست و انسان برای رستگاری باید نسبت به تمامی آنها کوشا و مراقب باشد، اما نماز مانند نخ تسبیحی ست که تمام این افعال را در کنار هم قرار داده و باعث می شود که تسبیح (دین) کامل شده و معنای حقیقی پیدا کند.

درست است که اگر هر کدام از مهره های تسبیح نباشند، تسبیح ناقص است؛ اما اگر نخ تسبیح نباشد، اصولا تسبیحی شکل نگرفته که بتوان راجع به نقص یا کامل بودن آن صحبت کرد.

البته همانطور که قبلا هم عرض شد، این بدان معنا نیست که اگر کسی یک روز نمازش تاخیر افتاد، پس اهل آتش است؛ بلکه باید این توجه و این اهمیت خاص برای نماز، در قلب و روح انسان شکل گرفته و آن را باور داشته باشد.
وقتی باور پیدا شد، انسان در هر حالی که باشد، نماز را در اول وقت به پا می دارد، مگر اینکه حقیقتا عذری داشته باشد که نتواند.

معنای عذر داشتن هم کاملا بستگی به افراد و شرایط و موقعیت آنها دارد و برای هر کسی مشخص است.
هر کسی در اعماق وجودش می تواند بفهمد که آیا الان می تواند چند دقیقه ای برای نماز کارش را تعطیل کند، یا نه.

مسئله اهم و مهم کردن هم همیشه و در تمام مسائل دینی و عقلی، جایگاه خاص خودش را دارد.

برای مثال بدیهی ست که نجات جان یک انسان بر نماز اول وقت اولویت دارد یا حتی گاهی واجب است.

تشخیص وظیفه در موقعیت، یکی از مهمترین مسائلی ست که اگر انسان بتواند در آن دقت کرده و بر اساس آن عمل کند، قطعا به سعادت و کمال او منتهی خواهد شد.

1. سوره بقره، آیه3؛ سوره نساء، آیه 162؛ سوره توبه، آیه 18

abbas_hamedi;931692 نوشت:
از مصادیق بارز سبک شمردن نماز ، خواندن قرائت سریع می باشد. من چند مورد مشاهده کرده ام که امام جماعت این نکته را رعایت نمی کند بطور مثال حمد و سوره را در عرض بیست ثانیه می خواند و یا در هنگام خواندن ذکور بدن آرام نیست.

حال از کارشناس محترم سوالاتی دارم:

سرعت حداقلی چقدر است ؟ به فرض برای همین حمد و سوره ای که مثال زده شد زمان قرائت چقدر باید باشد؟

در صورت عدم رعایت امام جماعت ، می توان نماز را فرادی خواند؟

قرائت صحیح، می تواند از مصادیق سبک شمردن نماز باشد؛ اما نه همیشه.
در نماز جماعت، مستحب است که امام جماعت، مراعات حال افراد مسن و پیر را کرده و نماز را طولانی نکند.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:

اذا ام احدکم الناس فلیخفف فان فیهم الصغیر و الکبیر و الضعیف و المریض و ذالحاجه، و اذا صلی لنفسه فلیططول ما بیشاء1

"هرگاه کسی در نماز پیشوای مردم شد، نماز را کوتاه کند که در میان کسان کوچک و بزرگ، و بیمار و ناتوان و حاجتمند هست؛ و هر وقت برای خود نماز گذارد هر چه خواهد طول دهد."

امام جماعت می تواند در عین اینکه نماز را (به جهت اطاعت امر الهی) سریع می خواند، حضور قلب هم داشته باشد و این دو نافی یکدیگر نیستند.

سرعت و زمان خاصی برای قرائت نماز نمی توان در نظر گرفت، مسلم است که اگر مسئله خاصی وجود نداشته باشد، هر چه انسان نماز را با توجه و طمانینه بخواند، بهتر است.


1. نهج الفصاحه صفحه436 حدیث3168

سوال:
منظور از سبک شمردن نماز چیست؟ با توجه به این حدیث که"شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد" آیا تاخیر انداختن نماز از اول وقت، مصداقِ سبک شمردن است؟
چرا به نماز اینقدر اهمیت داده شده که کوتاهی کردن و سستی در آن، توبیخ حق تعالی را در پی دارد؟

پاسخ:
امام جعفر صادق (علیه السلام) در تفسیر آیات "فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ؛ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ؛ پس وای بر نمازگزاران ؛ که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند"۱ می‏فرمایند: تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ؛ منظور تاخیر انداختن نماز از اول وقتش بدون عذر است.۲

در این رابطه توجه به چند نکته لازم است:
۱. اهمیت دادن به چیزی، یک امر روشن و واضح است و کسی نمی تواند بگوید من نمیدانم اهمیت دادن به چه معناست.

۲. عذر هم یک معنای عرفی و عام دارد که کاملا مشخص است. یعنی کاری که به طور معمول مانع از ادای نماز در اول وقت می شود.

۳. گاهی اوقات عذری که انسان برای خودش پیدا می کند، ممکن است عرفاً قابل قبول باشد، اما خودش در اعماق قلبش می داند که می توانست به نحوی این عذر را برطرف کرده و نمازش را اول وقت بخواند. یعنی اگر به اندازه کافی اهمیت قائل می شد، به هرحال چند دقیقه ای وقت برای نماز اول وقت پیدا می کرد، کما اینکه اگر در همان زمان کار دیگری که برایش ارزش و اهمیت زیادی دارد پیش بیاید (مثلا تماس تلفنی از جانب یک شخص مهم)، حتما در انجامش تاخیر نخواهد کرد.

۴. هر کسی به خودش بیش از همه واقف است و می داند قلباً چقدر برای نمازش ارزش و اهمیت قائل است.

۵. قاعدتا چیزی که انسان باید نسبت به آن پاسخگو باشد، اعمال حقیقی و نیت قلبی اوست،‌ نه چیزی که در ظاهر عیان است.

اما در مورد اهمیت نماز، در بسیاری از آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام)، مهم‏ترین مسأله (پس از شناخت خداوند و ایمان به او) برپا داشتن نماز شمرده شده است‏.3 در حقیقت، با اینکه شرع مقدس، شامل اوامر و نواهی زیادی ست و انسان برای رستگاری باید نسبت به تمامی آنها کوشا و مراقب باشد، اما نماز مانند نخ تسبیحی ست که تمام این افعال را در کنار هم قرار داده و باعث می شود که تسبیح (دین) کامل شده و معنای حقیقی پیدا کند. درست است که اگر هر کدام از مهره های تسبیح نباشند، تسبیح ناقص است؛ اما اگر نخ تسبیح نباشد، اصولا تسبیحی شکل نگرفته که بتوان راجع به نقص یا کامل بودن آن صحبت کرد.

البته همانطور که قبلا هم عرض شد، این بدان معنا نیست که اگر کسی یک روز نمازش تاخیر افتاد، پس اهل آتش است؛ بلکه باید این توجه و این اهمیت خاص برای نماز، در قلب و روح انسان شکل گرفته و آن را باور داشته باشد.
وقتی باور پیدا شد، انسان در هر حالی که باشد، نماز را در اول وقت به پا می دارد، مگر اینکه حقیقتا عذری داشته باشد که نتواند. معنای عذر داشتن هم کاملا بستگی به افراد و شرایط و موقعیت آنها دارد و برای هر کسی مشخص است. هر کسی در اعماق وجودش می تواند بفهمد که آیا الان می تواند چند دقیقه ای برای نماز کارش را تعطیل کند، یا نه.

مسئله اهم و مهم کردن هم همیشه و در تمام مسائل دینی و عقلی، جایگاه خاص خودش را دارد. برای مثال بدیهی ست که نجات جان یک انسان بر نماز اول وقت اولویت دارد یا حتی گاهی واجب است. تشخیص وظیفه در موقعیت، یکی از مهمترین مسائلی ست که اگر انسان بتواند در آن دقت کرده و بر اساس آن عمل کند، قطعا به سعادت و کمال او منتهی خواهد شد.


پی نوشت:
۱. سوره مبارکه ماعون، آیه ۴ و ۵
۲. بحار الانوار، ج۶، ص۸
3. سوره بقره، آیه3؛ سوره نساء، آیه 162؛ سوره توبه، آیه 18

موضوع قفل شده است