جمع بندی مقدمات صحیح در باب جبر و اختیار

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مقدمات صحیح در باب جبر و اختیار

بررسی مفصل ترین روایت از معصومین درباره جبر و اختیار - رساله اهوازیه امام هادی(ع)

سلام متن های خیلی جالبی بود ممنون از بزرگواران و اساتید تبریک عید
یک پاسخی خلاصه میخواستم
1-خداوند اختیار دارد و اختیار انسان در طول اراده خداست
2-انسان بدون اراده و خواست خدا ظلمی نمی تواند انجام دهد
پس انسان با خواست و اراده خدا معصیت و ظلم میکند
در این صغری و کبری چه مقدمه ای باید اضافه یا کم شود تا مقصود امام صادق بصورت تبیین فلسفی در آید؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Arial Black"][="Blue"]

بسم الله الرحمن الرحيم


با عرض سلام و تبريك سال نو

صحت نتيجه در قياس ذيل:
انسان مختار است و اختيار او در طول اراده الهي است؛
هر كاري كه انسان انجام مي دهد اعم از خوب و بد خارج از اراده خداوند نيست؛
بنابراين افعال بد و معاصي انسان نيز با اراده الهي صورت ميگيرد.
متوقف بر تبيين انواع اراده است. در يك تقسيم بندي، اراده الهي به تكويني و تشريعي تقسيم مي شود:
مقصود از اراده تکوینی این است که شی‌ء مراد در نظام تکوین و واقع تحقق پیدا کرده است، چنان‌که در قرآن کریم آمده است: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون؛ چون بخواهد چیزى را بیافریند، فرمانش این است که می‌گوید: موجود شو، پس موجود می‌شود».(1) در اراده‌های تکوینی، مراد هرگز تخلف پیدا نمی‌کند؛ یعنی اگر اراده خدا به چیزی تعلق گرفت، وجود آن چیز، حتمی و ضروری خواهد بود. بر این اساس، هر موجودی متعلق اراده تکوینی خدا است و هیچ چیز از اراده تکوینی او خارج نیست. مختار بودن انسان نیز متعلق اراده تکوینی خدا است. خدا اراده کرده است که افعال ارادی انسان با اختیار خود وی پدید آید؛ لذا انسان به اراده خداوند مختار است.

اما مقصود از اراده تشریعی این است که خداوند متعال از لحاظ تشریع و جعل قانون چیزی را اراده نموده است؛ یعنی چیزهایی را که می‌خواسته مردم انجام دهند تا به کمال و سعادت برسند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «ما یریدُ اللهُ لیجعلَ علیکم من حرجٍ و لکن یریدُ لیطهّرَکم و لیتمّ نعمتهُ علَیکم؛ خدا نمی‌خواهد شما در رنج افتید، بلکه می‌خواهد که شما را پاکیزه سازد و نعمتش را بر شما تمام کند».(2)
در اراده تشریعی خدای سبحان از انسان مختار می‌خواهد که کارهایی را انجام دهد و از کارهایی پرهیز کند. اگر انسان به دستورات الهی با حُسن اختیار خود گردن نهاد، پاداش الهی را خواهد چشید و اگر با سوء اختیار خود، از دستورات الهی سرپیچی نمود، کیفر خواهد شد. تخلف از اراده تشریعی خداوند ممکن است؛ زیرا خداوند به اراده تکوینی‌اش اراده کرده انسان با اختیار، مسیر سعادت یا شقاوت خود را برگزیند.
بنابراین، آنچه تخلف از آن ممکن نیست، اراده تکوینی خدا است. در نتیجه نه تنها انسان که سرتاسر وجودش نیاز و فقر است، بلکه هیچ قدرتی در عالم هستی قادر نیست در برابر اراده تکوینی خداوند مخالفت کند؛ زیرا جز خداوند سایر موجودات همه و همه عین فقر و وابستگی و احتیاج به ذات لایزال الهی هستند، و آن‌که از خود چیزی ندارد، چگونه می‌تواند در برابر دارای مطلق، به مخالفت برخیزد.(3)
با توجه به تفاوت مذكور در بحث اراده الهي، قياس صورت گرفته بر مبناي اراده تكويني خداوند صحيح است و منافاتي با اختيار انسان ندارد. به عبارتي در عالم هستي هيچ چيز خارج از اراده تكويني خداوند نيست، هر چند اراده تشريعي او بر افعال خير و صلاح تعلق گرفته است.


[/HR]1. سوره يس، آيه82.
2. سوره مائده، آيه6.
3. اقتباس شده از سايت اسلام كوئست، تفاوت اراده تكويني و تشريعي.
[/]

عامل;916941 نوشت:
در اراده تشریعی خدای سبحان از انسان مختار می‌خواهد که کارهایی را انجام دهد و از کارهایی پرهیز کند. اگر انسان به دستورات الهی با حُسن اختیار خود گردن نهاد، پاداش الهی را خواهد چشید و اگر با سوء اختیار خود، از دستورات الهی سرپیچی نمود، کیفر خواهد شد. تخلف از اراده تشریعی خداوند ممکن است؛ زیرا خداوند به اراده تکوینی‌اش اراده کرده انسان با اختیار، مسیر سعادت یا شقاوت خود را برگزیند.

سلام استاد بزرگوار
ممنون از توضیح
پس با این حساب افعالی که انجام میدیم خارج از جهت دهی خدا هست و به خود ما بستگی داره؟
قبل از اینکه انسان به وجود بیاد خداوند اطلاع دارد که کدام افراد جهنمی هستند کدام افراد بهشتی
آن افراد جهنمی را چرا وارد دنیا میکند تاا با اختیار خودشون وارد جهنم شوند؟اگر خود فرد اطلاع داشته باشد از عاقبت که وارد دنیا نمیشود

عامل;916941 نوشت:
به عبارتي در عالم هستي هيچ چيز خارج از اراده تكويني خداوند نيست، هر چند اراده تشريعي او بر افعال خير و صلاح تعلق گرفته است.

هو العالم

با سلام و عرض ادب

گاهی وقتا ما کارهایی رو ناخواسته انجام میدیم که ظاهرا خوب نیست ولی اتفاقا برعکس تبدیل به بهترین عمل در موقعیت میشه

در اینصورت ما عمل خلافی انجام دادیم که از نفس صادر شده یا اینکه از طرف خدا بوده ؟مصداق همون ایه: تو تیر نیافکندی بلکه ما تیر افکندیم(چگونه تشخیص بدیم؟)

چون در کتب نوشته انچه که انسان رو با اصرار به انجام ان عمل وادارمیکنه این از نفس منشا میگیره(البته منظور من عملی هست که نمیدونیم چه عواقبی خواهد داشت و ظاهرا بد هست ولی باطنا نمیدونیم)

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

hessam78;917217 نوشت:
پس با این حساب افعالی که انجام میدیم خارج از جهت دهی خدا هست و به خود ما بستگی داره؟
قبل از اینکه انسان به وجود بیاد خداوند اطلاع دارد که کدام افراد جهنمی هستند کدام افراد بهشتی
آن افراد جهنمی را چرا وارد دنیا میکند تاا با اختیار خودشون وارد جهنم شوند؟اگر خود فرد اطلاع داشته باشد از عاقبت که وارد دنیا نمیشود

اگر منظور شما از جهت دهي همان اجبار بندگان است، حق با شماست و خداوند هيچ بنده اي را مجبور به كاري نكرده و انها با اختيار خود كار خير يا شر را انجام مي دهند.
اما در مورد مطلب دوم، علم خداوند به سعيد يا شقي بودن انسانها، موجب اجبار آنها نيست. به عبارتي خداوند انسان را پاك و بي گناه مي افريند و اين خود اوست كه راه درست يا نادرست را انتخاب مي كند. بنابراين خداوند انسان را بي گناه و با سرمايه اوليه عقل و وجدان خلق كرده و در ادامه با فرستادن رسولاني هدايت مي كند. پس مقدمات سعادت را برايش فراهم كرده اما در عين حال برخي از آنها راه شقاوت را برمي گزينند. از طرفي وجود تضاد براي شكوفايي استعدادها امري لازم است و نقش شیطان های جنی و انسی یک نقش ضروری است و باید وجود داشته باشند، اما این که چه کسی این نقش را بازی کند با انتخاب و اراده می باشد و جبری از ناحیه خداوند وجود ندارد. بنابراين خداوند انسان را پاك و با سرمايه اوليه(عقل و وجدان) و ثانويه(ارسال رسولان) آفريد و چنين كاري لطف و خير است. هر چند برخي با اختيار خود به بيراهه مي روند و توجهي به اسباب هدايت ندارند. [/]

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

طارق اللیل;917249 نوشت:
گاهی وقتا ما کارهایی رو ناخواسته انجام میدیم که ظاهرا خوب نیست ولی اتفاقا برعکس تبدیل به بهترین عمل در موقعیت میشه
در اینصورت ما عمل خلافی انجام دادیم که از نفس صادر شده یا اینکه از طرف خدا بوده ؟مصداق همون ایه: تو تیر نیافکندی بلکه ما تیر افکندیم(چگونه تشخیص بدیم؟)
چون در کتب نوشته انچه که انسان رو با اصرار به انجام ان عمل وادارمیکنه این از نفس منشا میگیره(البته منظور من عملی هست که نمیدونیم چه عواقبی خواهد داشت و ظاهرا بد هست ولی باطنا نمیدونیم)

اينكه انسان گاهي مرتكب تجري(انسان قصد عمل شر و بدي را ميكند اما در واقع چنين چيزي محقق نمي شود) مي شود، هر چند قصد گناه كرده و خبث باطني فاعل را نشان مي دهد، اما مرتكب گناهي نشده و عقاب ندارد و اين ممكن است از لطف خداوند باشد كه گاهي اوقات بنده را از ارتكاب گناه نگه دارد.
بحث تجري اولا منتسب به خود انسان است و ثانيا با بحث توحيد افعالي كه مد نظر آيه شريفه ما رميت اذ رميت است، تفاوت زيادي دارد. در بحث توحيد افعالي هر كاري منتسب به خداست، به عبارتي بحث توحيد افعالي با اراده تكويني به نحوي قرابت دارد، بطوري كه خالق، رازق، مالك و رب حقيقي خداوند است و بس. در اراده تكويني نيز اراده كرده كه انسان با اختيار خود راه خويش را انتخاب كند.
[/]

[=Arial Black]

بسم الله الرحمن الرحیم



سوال:
با توجه به اینکه همه چیز تحت اراده الهی است، آیا انسان با اراده و خواست خدا گناه یا ظلم می کند؟
پاسخ:
سوال مذکور را می توان در قالب قیاس ذیل بیان کرد:
انسان مختار است و اختيار او در طول اراده الهي است؛
هر كاري كه انسان انجام مي دهد اعم از خوب و بد خارج از اراده خداوند نيست؛
بنابراين افعال بد و معاصي انسان نيز با اراده الهي صورت ميگيرد.
صحت نتیجه این قیاس متوقف بر تبيين انواع اراده است. در يك تقسيم بندي، اراده الهي به تكويني و تشريعي تقسيم مي شود:

مقصود از اراده تکوینی این است که شی‌ء مراد در نظام تکوین و واقع تحقق پیدا کرده است، چنان‌که در قرآن کریم آمده است: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون؛ چون بخواهد چیزى را بیافریند، فرمانش این است که می‌گوید: موجود شو، پس موجود می‌شود».(1) در اراده‌های تکوینی، مراد هرگز تخلف پیدا نمی‌کند؛ یعنی اگر اراده خدا به چیزی تعلق گرفت، وجود آن چیز، حتمی و ضروری خواهد بود. بر این اساس، هر موجودی متعلق اراده تکوینی خدا است و هیچ چیز از اراده تکوینی او خارج نیست. مختار بودن انسان نیز متعلق اراده تکوینی خدا است. خدا اراده کرده است که افعال ارادی انسان با اختیار خود وی پدید آید؛ لذا انسان به اراده خداوند مختار است.

اما مقصود از اراده تشریعی این است که خداوند متعال از لحاظ تشریع و جعل قانون چیزی را اراده نموده است؛ یعنی چیزهایی را که می‌خواسته مردم انجام دهند تا به کمال و سعادت برسند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «ما یریدُ اللهُ لیجعلَ علیکم من حرجٍ و لکن یریدُ لیطهّرَکم و لیتمّ نعمتهُ علَیکم؛ خدا نمی‌خواهد شما در رنج افتید، بلکه می‌خواهد که شما را پاکیزه سازد و نعمتش را بر شما تمام کند».(2)

در اراده تشریعی خدای سبحان از انسان مختار می‌خواهد که کارهایی را انجام دهد و از کارهایی پرهیز کند. اگر انسان به دستورات الهی با حُسن اختیار خود گردن نهاد، پاداش الهی را خواهد چشید و اگر با سوء اختیار خود، از دستورات الهی سرپیچی نمود، کیفر خواهد شد.
تخلف از اراده تشریعی خداوند ممکن است؛ زیرا خداوند به اراده تکوینی‌اش اراده کرده انسان با اختیار، مسیر سعادت یا شقاوت خود را برگزیند.

بنابراین، آنچه تخلف از آن ممکن نیست، اراده تکوینی خدا است. در نتیجه نه تنها انسان که سرتاسر وجودش نیاز و فقر است، بلکه هیچ قدرتی در عالم هستی قادر نیست در برابر اراده تکوینی خداوند مخالفت کند؛ زیرا جز خداوند سایر موجودات همه و همه عین فقر و وابستگی و احتیاج به ذات لایزال الهی هستند، و آن‌که از خود چیزی ندارد، چگونه می‌تواند در برابر دارای مطلق، به مخالفت برخیزد.(3)

با توجه به تفاوت مذكور در بحث اراده الهي، قياس صورت گرفته بر مبناي اراده تكويني خداوند صحيح است و منافاتي با اختيار انسان ندارد. به عبارتي در عالم هستي هيچ چيز خارج از اراده تكويني خداوند نيست، هر چند اراده تشريعي او بر افعال خير و صلاح تعلق گرفته است.

اما در مورد اینکه چرا با وجود علم خداوند به جهنمی شدن برخی انسانها، بازهم آنها را خلق می کند، باید گفت؛ علم خداوند به سعيد يا شقي بودن انسانها، موجب اجبار آنها نيست. به عبارتي خداوند انسان را پاك و بي گناه مي آفريند و اين خود انسان است كه راه درست يا نادرست را انتخاب مي كند.

بنابراين خداوند انسان را بي گناه و با سرمايه اوليه عقل و وجدان خلق كرده و در ادامه با فرستادن رسولاني هدايت مي كند. پس مقدمات سعادت را برايش فراهم كرده اما در عين حال برخي از آنها راه شقاوت را برمي گزينند. از طرفي وجود تضاد براي شكوفايي استعدادها امري لازم است و نقش شیطان های جنی و انسی یک نقش ضروری است و باید وجود داشته باشند، اما این که چه کسی این نقش را بازی کند با انتخاب و اراده می باشد و جبری از ناحیه خداوند وجود ندارد.

بنابراين خداوند انسان را پاك و با سرمايه اوليه(عقل و وجدان) و ثانويه(ارسال رسولان) آفريد و چنين كاري لطف و خير است. هر چند برخي با اختيار خود به بيراهه مي روند و توجهي به اسباب هدايت ندارند.


[/HR]1. سوره يس، آيه82.
2. سوره مائده، آيه6.
3. اقتباس شده از سايت اسلام كوئست، تفاوت اراده تكويني و تشريعي.

موضوع قفل شده است