جمع بندی مقایسه گناه های جنسی با یکدیگر .

تب‌های اولیه

91 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

hadihama1360;312858 نوشت:
من از تصمیمی که گرفتم اصلا پشیمان نیستم و اصلا هم این دین اسلام رو قبول ندارم تو هم برای خودت متاسف باش از این دین به من جز ضرر هیچی نرسیده من قبولش ندارم آدم که زورکی یک چیزی رو قبول نمیکنه

با سلام

شما می فرمائید (به من جز ضرر چیزی نرسیده) خب دقیقا بفرمائید اون ضرر رو...

کامل و دقیق تا دوستان متخصص ریشه یابی کنند...

در غیر اینصورت این وبسایت رو ترک کنید... بدلیل اینکه این وبسایت به هدف رفع مشکلات و برطرف کردن اونها طراحی و ایجاد شده نه آلوده کردن تاپیک ها با حرف ها و شعارهای بی معنی در جهت گمراه کردن افکار جوانها! نظر بنده این هست که شما ظاهرا اصلا توضیحات افراد رو با دقت مطالعه نمی کنید! یکبار دیگه با دقت توضیحات دیگران رو از ابتدا مطالعه کنید و انجام بدید! با این لج بازی هاتون فقط به خودتون ضرر میزنید... ظاهرا باید خیلی مغرور باشید... اینقدر باد کردید که همه رو نادان و خودتون رو دانای عالم فرض می کنید! اگر بواسطه گناهانتون خداوند به شما پشت کرده باشه... اگر تا صد صفحه هم برای شما با منطق توضیح بدن هیچ فایده ای برای شما نخواهد داشت... چون در شما ظلمت وجود داره... شما ابتدا باید به خداوند ثابت کنید که واقعا خودتون هم می خواید تا ظلمت و غرور و تکبر و هوسرانی و دنیا پرستی در شما وجود نداشته باشه و با کمال میل و از ته قلب اونو از خدا بخواین... و سپس برگردید اینجا و درست به حرفهای افراد دقت کنید...

نقل قول:
من توهین نکردم فقط گفتم قبول ندارم آیا این توهین هست؟

:ok:
نقل قول:
در ضمن از این محبت و آرامشی که میگین باید یه ذره تو این کشورهای اسلامی وجود داشته باشه

داره من که دیدم کی گفته نداره؟
قبول دارم شاید بعضی از مردم اینجوری باشن اما بقیه چی ادم نباید زود قضاوت کنه اگه یک نفرو دید که متکبر و گناه کارهست بگه حتما مادر و پدر و جد و ابادش هم گناه کارن
من از شما دینتونو پرسیدم ولی شما جوابمو ندادید ولی بدونید یک روزی پشیمون میشید و پشیمونی هم سودی نداره من میگم اگه خودتون دوست ندارید به اسلام رو بیارید لطفا بقیه رو اینطور نکنید با حرفاتون
نقل قول:
من زیاد دیگه وارد جزییات نمیشم هیچ کدوم از اینهایی رو هم که گفتین قبول ندارم بیشتر هم دیگه راجع بهش بحث نمیکنم

هر طور راحتید شما هم اگه برید یه کوچولو امار بگیرید میبینید که هر چی گفتین دروغ محض و دلیلای الکی هستش
تصمیم با خودتون هست توی تاریکی بمونید...
یاعلی:Gol:

دیشب خواب بدی دیدم خواب دیدم یه مادر شهید که از آشنایانمون بود اومده بود دم خونمون و به من میگفت این افکار بد و حس بدی که نسبت به خدا گرفتی رها کن من هراسان از خواب پریدم و حالم خیلی بد شد از صبح تا حالا هم ارامش ندارم چی کار باید بکنم؟

hadihama1360;313651 نوشت:
دیشب خواب بدی دیدم خواب دیدم یه مادر شهید که از آشنایانمون بود اومده بود دم خونمون و به من میگفت این افکار بد و حس بدی که نسبت به خدا گرفتی رها کن من هراسان از خواب پریدم و حالم خیلی بد شد از صبح تا حالا هم ارامش ندارم چی کار باید بکنم؟

به نام خدا
سلام

به نظر من یک تاپیک جدید توی قسمت http://www.askdin.com/forum444.html ایجاد کنید و از کاربرا بخواید بهتون کمک و راهنمایی کنن . کاربرای اسک دین تنهاتون نمیزارن و از کجا شروع کردن و به چه سمت رفتن رو بهتون میگن :Cheshmak:

یا حق

ارجعی الی ربک

hadihama1360;313651 نوشت:
دیشب خواب بدی دیدم خواب دیدم یه مادر شهید که از آشنایانمون بود اومده بود دم خونمون و به من میگفت این افکار بد و حس بدی که نسبت به خدا گرفتی رها کن من هراسان از خواب پریدم و حالم خیلی بد شد از صبح تا حالا هم ارامش ندارم چی کار باید بکنم؟

با سلام

به نظر من فعلا سوال و جواب پرسیدن رو ترک کنید و این مراحل رو دنبال کنید:

مراحل زیر فقط مربوط به (اونهایی که دنبال لذت بردن از نماز می گردند) نیست، بلکه برای رسیدن به کمال انسانی هم هست... چون به نظر من تا زمانی که خدا باهاتون دوست نشه به هدفتون نخواهید رسید. به نظر من اول خدا رو با خودتون دوست کنید و بعد ادامه بدید... اونوقت می فهمید که چقدر بندگی خدا لذت بخش تر از کارهای دنیا هست:

http://mahnavard.blog.ir/1391/11/14/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D8%B0%D8%AA-%D8%A8%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%82%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D9%88%D9%84

http://mahnavard.blog.ir/1391/11/14/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D8%B0%D8%AA-%D8%A8%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%82%D8%AF%D9%85-%D8%AF%D9%88%D9%85

[="Tahoma"][="Navy"]

hadihama1360;313651 نوشت:
دیشب خواب بدی دیدم خواب دیدم یه مادر شهید که از آشنایانمون بود اومده بود دم خونمون و به من میگفت این افکار بد و حس بدی که نسبت به خدا گرفتی رها کن من هراسان از خواب پریدم و حالم خیلی بد شد از صبح تا حالا هم ارامش ندارم چی کار باید بکنم؟

سلام علیکم
شاید اگر این خواب را نمی دیدید،حرف کسی را قبول نمی کردید،حقیقتا مشکل شما همین گمان بد به پروردگار است.
این خواب را تفأل به خیر کنید،زیرا تذکری تأثیر گذار از ناحیه خداوند برای شما بوده است،البته یک نکته دیگر نیز در این خواب وجود دارد و آن اینست که مشخص می شود شما فرد مغرضی نیستید و حرفهای شما همانطور که بنده حدس می زدم از سرِ عناد نیست.الحمدلله.
خداوند درباره گمان بد به خودش می فرماید:
ِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيراً (فتح/6)
کسانی را كه بر خدا بدگمانند عذاب كند. بر گردشان بدى حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت و لعنتشان كرد و جهنم را برايشان آماده كرده است و جهنم بد سرانجامى است.

شاید شما بگوئید به چه دلیل مستحق چنین عذابی هستند،فقط برای گمان بد؟
پاسخ اینست که همه عذابها و نعماتی که انسان در سرای دیگر با آن مواجه می شود،ثمره اعمال(اعم از اعمال جوانحی یا قلبی و جوارحی)خود اوست.
کسی که به مبداء عالم،به سرچشمه همه خوبی ها،به کمال مطلق و عطا کننده کمال،به کسی که در عین مهربانی حکیم نیز هست، گمان بد ببرد،در واقع چیز خوبی برایش نمانده است و در حقیقت خودش جهنم را برای خود آماده کرده است.
وقتی به این همه خوبی گمان بد پیدا کرد و آنرا بد دانست،دیگر کجا می تواند خوبی و نیکی پیدا کند تا به آن متصل شود!زیرا همه خوبی ها از اوست.
برادر عزیزم اعتقادات هر شخصی فنداسیون ساختمان وجود اوست،در اعتقاداتت مخصوصا توحید،یک بازنگری بکن،ضرر نخواهی کرد.
موفق و موید باشید.
[/]

من تمام تلاشم رو میکنم که عین سابق حداقل به اعتقاداتم برگردم فقط یک مشکل دارم و اون هم کارهای بدی هست که بهش عادت کردم و ترکش برایم خیلی سخت شده و تقریبا غیر ممکن ولی از خدا میخوام خودش کمکم بکنه

من دیگه افکار بد در سر ندارم و نظرم نسبت به خدا خوبه اما چون ارادم ضعیفه نمیتونم نماز بخونم به خاطر دلایلی که دارم و مشکل اصلی من حل نشده باقی خواهد ماند خلاصه هر مشکلی هست از من هستش نه چیز دیگه ای اما خوب نتونستم حلش بکنم دیگه باید همینجوری بمونم و بسوزم و بسازم اگر در این مدت حرفهایی زدم من رو ببخشید

hadihama1360;313902 نوشت:
من دیگه افکار بد در سر ندارم و نظرم نسبت به خدا خوبه اما چون ارادم ضعیفه نمیتونم نماز بخونم به خاطر دلایلی که دارم و مشکل اصلی من حل نشده باقی خواهد ماند خلاصه هر مشکلی هست از من هستش نه چیز دیگه ای اما خوب نتونستم حلش بکنم دیگه باید همینجوری بمونم و بسوزم و بسازم اگر در این مدت حرفهایی زدم من رو ببخشید

به نام خدا
سلام
hadihama1360 گرامی

میتونی این تایپیک رو بخونی و نظرت رو بگی ؟ کلیک کنید
فقط مهم اینه که نظرت رو بگی که آیا حرف های استاد مطهری رو که توی اون تاپیک نوشتن رو قبول داری ؟

یا حق

[="Tahoma"][="Navy"]

hadihama1360;313902 نوشت:
من دیگه افکار بد در سر ندارم و نظرم نسبت به خدا خوبه اما چون ارادم ضعیفه نمیتونم نماز بخونم به خاطر دلایلی که دارم و مشکل اصلی من حل نشده باقی خواهد ماند خلاصه هر مشکلی هست از من هستش نه چیز دیگه ای اما خوب نتونستم حلش بکنم دیگه باید همینجوری بمونم و بسوزم و بسازم اگر در این مدت حرفهایی زدم من رو ببخشید

سلام علیکم
الحمدلله الهادی/سپاس خدائی را که هدایت کننده است.
سعی کنید نمازتان را بخوانید،زیرا هیچ چیز نورانیت خاص نماز را ندارد و شما نباید خود را از نورانیت آن محروم کنید.

برای تقویت اراده،از جمله راههائی که وجود دارد و بسیار ساده و در عین حال تأثیر گذار است،اینست که:
برای کارهای کوچک و روزمرّه خود،چنین عمل کنید که،مثلا می خواهید الان کتاب بخوانید سریع نیّت خود را عملی کنید.مشغول نگاه کردن تلویزیون هستید،به خود می گوئید دیگر نگاه نکنم،سریعا از مقابل آن برخیزید.تشنه شده اید،سریعا بروید آب بخورید.و امور دیگر نیز همینطور.
با این کار که زحمت خاصی برای شما ندارد و در ضمن کارهای روزانه انجام می شود،کم کم اراده شما قوی تر شده و به لطف خدا قدرت شما در مقابل گناه بیشتر خواهد شد.به لطف خدا.
موفق باشید.[/]

من الان 28 سالم هست و دیگه بچه نیستم الان 14 یا 15 سال هست که دیگه نتونستم این کار رو ترک بکنم باور کنید هزار راه نرفته را رفتم و نشد که نشد خیلی شدیده نمیتونم کاریش بکنم به هر حال میگذرونم دیگه ولی دیگه مزاحم شما هم نمیشم تو این سایت

نقل قول:
من الان 28 سالم هست و دیگه بچه نیستم الان 14 یا 15 سال هست که دیگه نتونستم این کار رو ترک بکنم باور کنید هزار راه نرفته را رفتم و نشد که نشد خیلی شدیده نمیتونم کاریش بکنم به هر حال میگذرونم دیگه ولی دیگه مزاحم شما هم نمیشم تو این سایت

من بهت پیشنهاد میکنم به دنبال معنی درمانی تو زندگی باشی ... اساس این نوع روانشناسی رو دانشمند ی به نام فرانکل پایه ریزی کرده ... که در جاهایی جلوی نظر فروید ایستادگی میکند . داستان اینگونه هست که ایشان در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان اسیر گرفته میشه و به اردوگاههای کار اجباری میره .... غذای کم ... کار زیاد .... واونجور که خودشون تعریف میکنن اگر میدیدن که ماهیچه های بدنت از بین رفته ... میبردن و میسوزوندنت ... خیلی ها از فرط خستگی و گرسنگی خودشون رو به کوره میسپردن ... ولی ایشون با کاشی صورتشون رو اصلاح میکردند تا حالت پژمردگی صورت نداشته باشن ... نهایتا در چنین جایی عمیق ترین رفتارها و خصوصیات روانشناختی بشر قابل بررسی میشه ... و اینکه ایشون در کتابشونادعا میکنند ... در این جامعه هیچ شخصی به دنبال خود ارضایی و ... نمیرفت ....علتش هم کار زیاد ... در ارتباط نبودن با جنس مخالف و غذای کم .... عنوان میکنه .... کتابش رو تو اینترنت ندیدم ولی میتونی راحت از بیرون تهیه اش بکنی ....

به نظرم 2 تا کار داری :
1- معنی گرایی برای زندگیت ....
2- کار زیاد . ارتباط با جنس مخالف کم . غذای کم ...

البته من تو این زمینه تجربه ندارم ... فقط به ذهنم رسید برات بگم .

به نام او

ممنون از دوستان فقط دوست گرامی محمد مهدی :
من سوالی داشتم و اون هم دلیل خوردن غذای کم برای رفع میل جنسیت بود اگر می شد توضیحی بدهید.

یا حق

hadihama1360;314064 نوشت:
من الان 28 سالم هست و دیگه بچه نیستم الان 14 یا 15 سال هست که دیگه نتونستم این کار رو ترک بکنم باور کنید هزار راه نرفته را رفتم و نشد که نشد خیلی شدیده نمیتونم کاریش بکنم به هر حال میگذرونم دیگه ولی دیگه مزاحم شما هم نمیشم تو این سایت

با سلام

شما که ظاهراً به حرفهای بنده توجهی نکردید حداقل به این موارد زیر توجه کنید:

(1) فایل PDF زیر رو باز کنید و در اون بگردید دنبال مشکلتون و کارهایی که گفته بدقت انجام بدید (دنبال دلیلش نگردید و فقط انجام بدید):

http://www.makarem.ir/File/compilation/PDF/Persian/aathare_akhlaghi/moshkelate_jensi_javanan.PDF

(2) فایل mp3 زیر رو (صوت عربی کل سوره بقره) سعی کنید هر 3 روز یکبار بصورت کامل گوش داده باشید (در سوره بقره یک رازی وجود داره):

http://d.takdid.com/sowti/Quran/Tartil/Parhizgar/002.mp3

+ بعد دیگه مشکلتون به طور کامل حل میشه...

اگر باز هم بعد از این تشیف بیارید اینجا و بفرمائید که: "نه این چیزها بدرد من نمیخوره!" این نشون می ده که حتی خودتون هم نمی خواین که تغییر کنین!

مثلا من الکی می تونم بیام اینجا و بگم من همه کارهای بالا رو انجام دادم و متاسفانه هیچ کدوم جواب نداد... کی به کیه... کی باور می کنه که واقعا اونها رو انجام دادید یا نه؟!

پس ای جوانهایی که این پستها رو می خونید به حرف های نا امید کننده یک آدم که معلوم نیست کیه و از کجا اومده اعتنا نکنید و توصیه های اساتید و همینطور بنده رو با دقت انجام بدید و مطمئن باشید که راه درست همینه...

و این شیطانه که همیشه سعی داره بذر نا امیدی رو در دل شما جوانها بکاره... و از دل ساده شما جوانها سوء استفاده کنه... پس به حرفهای نا امید کننده در این تاپیک توجه نکنید و توصیه ها رو حتما اجرا کنید... حتما... حتما...

انشاء الله که موفق می شید...
یا حق

از خدا بخواید کمکتون کنه.همیشه این دعا رو بکنید همیشه.واقعا بهتون تلقین هم میشه که دارین ترک میکنید

سلام
ناخوداگاه انسان مثل یه کودک 3ساله عمل می کنه حتی ممکنه دستش رو به اتش هم بزنه
زمانی که یه چیز وارد ناخوداگاه شد و مرتب تکرار شد ناخوداگاه اونو قبول می کنه و ثبت می شه
اگر خوداگاه(جسم)هم بخواد ترک بکنه ناخوداگاه اجازه نمی ده
گریه کردن تو سر زدن هزار تا کار کردن و باز سر خونه اول رسیدن فقط بخاطر دلیل بالاست
جهت اطلاع بگم که قدرت ناخوداگاه انسان میلیون ها برابر جسم انسانه
و اگر ما بخواهیم این مشکل رو حل کنیم باید از ناخوداگاه وارد بشیم
حالا شاید بگین چرا چیزای دیگه وارد ناخوداگاه نمی شه مثلا درس خوندن مثلا کار خوب کردن یا حتی نماز خوندن
باید بگم که اینا هم وارد می شن ولی دو شرط باید باهاش باشه یکی علاقه و یکی تمرکز اگر این دو باشن مطمعن باشید بعد از مدتی ناخوداگاه با اذان صبح بلند می شیم با عشق تمام نماز می خونیم
ولی اگر همراه نماز تمرکز نباشه و با علاقه قلبی نباشه پس از مدتی فقط در جهت تکلیف انجام داده می شه
حالا چرا استمنا در ناخوداگاه ثبت می شه؟؟چون هم علاقه هر چند کاذب باهاشه و هم تمرکز فوق العاده زیاد واسه همین دو مورده که بعد از چند بار انجام دادن مثل غذا خوردن درون ناخوداگاه ثبت می شه و نمی شه کاریش کرد مگر اینکه از طریقی وارد ناخوداگاه شده و این عمل رو پاک کرد که همچین کاری می شه تو روانشناسی جدید این مورد اومده و دیگه این جمله صحیح نیس کسی نمی تونه ترک کنه
این دلیل اصلی عدم ترک بود
عواملی مثل ورزش کردن رقابتی و بطور کل مشغولیت فکر هم به اینخاطره که به فکر اجازه داده نشه به هر جا دوست داشت سری بزنه
نماز خوندن و قران خوندن و روزه و... تمام این موارد در واقعا یه نوع خودشناسی قوی هست یعنی ناخوداگاه ما طوری شکل بگیره که کلا معنوی باشیم از ارامش درون استفاده کنیم
باور کنین باور کنین یک ساعت تجربه ارامش درون چنان لذت بخشه که هیچ لذتی به اندازه اش نیس گذر زمان رو اصلا متوجه نخواهیم شد با عشق زندگی می کنیم
پس می شه اینکارا هم نکرد و با تمام وجود با عشق و ارامش زندگی کرد
یا علی

مسافر زمان;314141 نوشت:
سلام
ناخوداگاه انسان مثل یه کودک 3ساله عمل می کنه حتی ممکنه دستش رو به اتش هم بزنه
زمانی که یه چیز وارد ناخوداگاه شد و مرتب تکرار شد ناخوداگاه اونو قبول می کنه و ثبت می شه
اگر خوداگاه(جسم)هم بخواد ترک بکنه ناخوداگاه اجازه نمی ده
گریه کردن تو سر زدن هزار تا کار کردن و باز سر خونه اول رسیدن فقط بخاطر دلیل بالاست
جهت اطلاع بگم که قدرت ناخوداگاه انسان میلیون ها برابر جسم انسانه
و اگر ما بخواهیم این مشکل رو حل کنیم باید از ناخوداگاه وارد بشیم
حالا شاید بگین چرا چیزای دیگه وارد ناخوداگاه نمی شه مثلا درس خوندن مثلا کار خوب کردن یا حتی نماز خوندن
باید بگم که اینا هم وارد می شن ولی دو شرط باید باهاش باشه یکی علاقه و یکی تمرکز اگر این دو باشن مطمعن باشید بعد از مدتی ناخوداگاه با اذان صبح بلند می شیم با عشق تمام نماز می خونیم
ولی اگر همراه نماز تمرکز نباشه و با علاقه قلبی نباشه پس از مدتی فقط در جهت تکلیف انجام داده می شه
حالا چرا استمنا در ناخوداگاه ثبت می شه؟؟چون هم علاقه هر چند کاذب باهاشه و هم تمرکز فوق العاده زیاد واسه همین دو مورده که بعد از چند بار انجام دادن مثل غذا خوردن درون ناخوداگاه ثبت می شه و نمی شه کاریش کرد مگر اینکه از طریقی وارد ناخوداگاه شده و این عمل رو پاک کرد که همچین کاری می شه تو روانشناسی جدید این مورد اومده و دیگه این جمله صحیح نیس کسی نمی تونه ترک کنه
این دلیل اصلی عدم ترک بود
عواملی مثل ورزش کردن رقابتی و بطور کل مشغولیت فکر هم به اینخاطره که به فکر اجازه داده نشه به هر جا دوست داشت سری بزنه
نماز خوندن و قران خوندن و روزه و... تمام این موارد در واقعا یه نوع خودشناسی قوی هست یعنی ناخوداگاه ما طوری شکل بگیره که کلا معنوی باشیم از ارامش درون استفاده کنیم
باور کنین باور کنین یک ساعت تجربه ارامش درون چنان لذت بخشه که هیچ لذتی به اندازه اش نیس گذر زمان رو اصلا متوجه نخواهیم شد با عشق زندگی می کنیم
پس می شه اینکارا هم نکرد و با تمام وجود با عشق و ارامش زندگی کرد
یا علی

با سلام

من یکی از آشناهامون میگن:

خب فرض کن من سوئیچ کردم روی اسلام و نماز و روزه و اینها... حالا اگر اون دنیا رسید و معلوم شد همه اینها کشک بوده چی؟ اونوقت نه در این دنیا عشق و حال کردم و نه در اون دنیا!

بنده خدمتشون عرض کردم: ما دو نوع مسلمان داریم:

(1) مسلمانانی که اسلام آورده اند

(2) مسلمانانی که ایمان آورده اند

اگر تلاش کنی که خودت رو از دسته دوم قرار بدی از هر کاری که برای اسلام و قرآن می کنی لذت خواهی برد... اون هم چه لذتی... که هیچ لذتی در دنیا با اون برابری نخواهد کرد... و دیگه اصلا احتیاجی به لذتهای دیگه پیدا نمی کنی و اصلا طرفشون نمی ری... حتی اگر در یک اطاق در بسته باشی... حتی اگر ماهواره کنارت باشه و روشن باشه... در تاریخ کسانی بودند که در خانواده های کثیف بدنیا اومدند ولی چون خودشون اراده کردن و به غیب ایمان آوردن و برای رسیدن به حقیقت تلاش کردن... حتی در اون خانواده های کثیف هم به کمال رسیدن... تلویزیون کنارش روشنه... داره فیلم مشکل دار نشون میده... اونم چه فیلمی... کل اینترنت رو بگردی پیداش نمی کنی... بظاهر همه فکر می کننه داره به فیلم نگاه می کنه ولی در حقیقت داره به دیوار نگاه می کنه... چون مزه لذتی رو چشیده که از این لذت به مراتب بسیار بسیار بالاتره... و نمی خواهد با دیدن این صحنه های مشکل دار از لذتش بکاهه...

اونی که ایمان آورده 4 قسمت یک سریال تلویزیونی باحال رو دیده در حالی که بقیش رو هم دوست داره ببینه ولی دقیقا در زمانی که قسمت پنجم اون سریال باحال شروع میشه بصورت اتفاقی وقت قرآن خوندنش میرسه ولی اون میره به سمت قرآن چون که قرآن رو بیشتر از اون سریال باحال دوست داره... چون اون دیگه عاشق شده... اگر برای کسب حقیقت و رسیدن به خدا تلاش کنی، ممکنه چندین سال بگذره ولی بعد از مدتی خدا لذتی بالاتر از لذت های جنسی رو بهت هدیه میده...

پس دو حالت داره:

یا در اون دنیا همه چیز سر کاری بوده و یا نبوده:

(1) اگر سر کاری باشه (که نیست): {مسلمانِ با ایمان} هیچ ضرری نکرده، زیرا از دنیا هم لذت برده

(2) اگر سر کاری نباشه: مسلمان با ایمان هم در دنیا لذت برده و هم در آخرت لذتی بسیار بیشتر خواهد برد...

پس نتیجه میگیریم که متضرر واقعی فرد بی ایمان خواهد بود

تا بحال دقت کردید که چرا پولدارها وقتشون رو صرف خریدن چیزهای گران و مسخره می کنند؟! مثلا مثل خریدن مجسمه های میلیاردی و... یا صرف کارهای خنده دار... بخاطر اینکه از بسکی هرچه خواستند در اختیارشان بوده دیگه به لذتهای قبلی عادت کردند و دیگه اون لذتها براشون لذت بخش نیست... و دنبال یک لذت جدید میگردند...

تو برو از صبح تا ظهر مثل یک کارگر سخت کار کن... بعد ظهر بیا یک نیمروی توپ بزن... ببین لذت کدومش بیشتره... لذت اون نیمروهه یا لذت اون ثروتمند با اونهمه غذاهای خوشمزه که با اکراه می خوره...

ماه نورد;314117 نوشت:
با سلام

شما که ظاهراً به حرفهای بنده توجهی نکردید حداقل به این موارد زیر توجه کنید:

(1) فایل pdf زیر رو باز کنید و در اون بگردید دنبال مشکلتون و کارهایی که گفته بدقت انجام بدید (دنبال دلیلش نگردید و فقط انجام بدید):

http://www.makarem.ir/file/compilation/pdf/persian/aathare_akhlaghi/moshkelate_jensi_javanan.pdf

(2) فایل mp3 زیر رو (صوت عربی کل سوره بقره) سعی کنید هر 3 روز یکبار بصورت کامل گوش داده باشید (در سوره بقره یک رازی وجود داره):

http://d.takdid.com/sowti/quran/tartil/parhizgar/002.mp3

+ بعد دیگه مشکلتون به طور کامل حل میشه...

اگر باز هم بعد از این تشیف بیارید اینجا و بفرمائید که: "نه این چیزها بدرد من نمیخوره!" این نشون می ده که حتی خودتون هم نمی خواین که تغییر کنین!

مثلا من الکی می تونم بیام اینجا و بگم من همه کارهای بالا رو انجام دادم و متاسفانه هیچ کدوم جواب نداد... کی به کیه... کی باور می کنه که واقعا اونها رو انجام دادید یا نه؟!

پس ای جوانهایی که این پستها رو می خونید به حرف های نا امید کننده یک آدم که معلوم نیست کیه و از کجا اومده اعتنا نکنید و توصیه های اساتید و همینطور بنده رو با دقت انجام بدید و مطمئن باشید که راه درست همینه...

و این شیطانه که همیشه سعی داره بذر نا امیدی رو در دل شما جوانها بکاره... و از دل ساده شما جوانها سوء استفاده کنه... پس به حرفهای نا امید کننده در این تاپیک توجه نکنید و توصیه ها رو حتما اجرا کنید... حتما... حتما...

انشاء الله که موفق می شید...
یا حق


من این کتاب را قبلا بارها و بارها خونده بودم شبیه به توصیه هایی هست که همیشه تو این سایت و جاهای دیگه هست و پرداخته به دور از تنهایی و رژیم غذایی و نماز و اینها البته این کارها رو همه رو من انجام دادم و به مدتهای طولانی هم انجام دادم اما هیچ فایده ای نداشت خوب شاید برای بقیه موثر باشد اما طرز بیان شما اصلا خوب نیست که میگویید کیه و از کجا اومده من هر چی که باشم بالاخره یک انسان هستم و مشکلم رو اومدم خیلی صادقانه تو این سایت مطرح کردم و البته تجربیات و کارهایی رو هم که کردم اومدم گفتم اگر خوب نیست و اصلا نباید میگفتم خوب از روز اول میگفتید منم هیچی نمیگفتم نمیدونم چی باید بگم این کارها و توصیه های شما هیچ کدوم نمیتونه مشکل من رو حداقل حل بکنه و برای من کارایی نداره خوب شاید برای بقیه موثر باشه در ضمن اگر این کارها موثر بود تا الان این مسایل خیلی راحت تر از اینها حل شده بود

vahid_barvarz;313922 نوشت:
به نام خدا
سلام
hadihama1360 گرامی

میتونی این تایپیک رو بخونی و نظرت رو بگی ؟ کلیک کنید
فقط مهم اینه که نظرت رو بگی که آیا حرف های استاد مطهری رو که توی اون تاپیک نوشتن رو قبول داری ؟

یا حق

من اینها رو قبول دارم اما این حرفها قشنگه ولی مشکل من رو حل نمیکنه من اگر به سمت خد بیام باید دیگه خودارضای نکنم که الان نمیتونم پس در نتیجه به سمت خد هم نمیتونم بیام فکر کنم پرونده من دیگه بسته بشه و تا آخر عمرم هم نتونم به سمت نماز و خدا بیام

hadihama1360;314200 نوشت:
من اینها رو قبول دارم اما این حرفها قشنگه ولی مشکل من رو حل نمیکنه من اگر به سمت خد بیام باید دیگه خودارضای نکنم که الان نمیتونم پس در نتیجه به سمت خد هم نمیتونم بیام فکر کنم پرونده من دیگه بسته بشه و تا آخر عمرم هم نتونم به سمت نماز و خدا بیام

با سلام

من فکر کنم مشکلتون این هست که فکر می کنید یا باید کامل به سمت خدا بیاین و یا فقط توی گناه باشید!

حتما لازم نیست اون اول کامل ِ کامل باشید... یواش یواش و بصورت ناقص برید جلو... خدا درکتون می کنه...

یک برگه بیارید و در اون مثلا 40 تا دایره کوچک بزارید. و اولین دایره رو مثلا بزارید 20 (یعنی 20 بهمن (منظورم فردا هست) و همینطور برید جلو... 20 21 22 23 24 و.... تا 40 روز یا بیشتر... بعد مثلا بگید من از امروز تصمیم میگیرم که اون کار زشتی که هر روز می کنم رو بجای 5 بار 3 بار انجام بدم... و همینطور کمش کنید و در اون ورق جلوش یک عدد بزارید که خودتون هم بفهمید روند پیشرفتتون چی بوده... و مثلا از یک روز خاص مثلا بگید من از امروز زمانیکه وقت اذان ظهر شد میرم جایی که کسی منو نبینه و نماز ظهر نمی خونم بلکه فقط ادای نماز خوندن رو در میارم... (مثل حالت پانتومیم) همینطوری الکی دولا راست بشین... فقط اداشو در بیارین... اون هم در جایی که کسی شما رو نبینه... و دوباره چند هفته بعد کمی بهترش کنید و بگید نماز مغرب هم اینکار رو می کنید و الی آخر تا اینکه کامل بشید... اینها همه مثال بود... منظورم این بود که یواش یواش برید جلو و روند جلو رفتنتون رو به صورتی در برگه یادداشت کنید... که بتونید ببینید و بررسی کنید... کسانی هم که اطراف شما هستند اگر اون برگه رو دیدند بهشون یک دروغ مصلحتی بگید یا هرچیزی که دوست دارید...

در بین این زمان یادتون باشه که از خوردن خوراکی هایی که فکر می کنید محصول (کشورهای غربی) هست خودداری کنید... مثل موز، مثل شکلات و کاکائو و امثال اینها... و در مکانهای تحریک کننده قرار نگیرید... سعی کنید در جای در بسته قرار نگیرید (منظورم جایی هست که امکان گناه کردن شما در اونجا بیشتر هست)... لباس تنگ نپوشید...

+ به اضافه اینکه اون پست های قبلی که بنده برای شما تایپ کرده بودم رو با دقت بخونید... برای شما نوشته شده! برای خواندن هست... نه خوردن! حتما اجرا کنید!!!

دیگه این بود کاری که از دست من برای شما بر می یامد...

در غیر اینصورت این خودتون هستید که نمی خواید و کسی که خودش برای تغییر خودش تلاش نکنه هر بلایی که سرش بیاد حقشه... زیرا که خداوند نسبت به انسانها ظالم نیست بلکه این خود انسانها هستند که به خود ظلم می کنند...

ماه نورد;314714 نوشت:
با سلام

من فکر کنم مشکلتون این هست که فکر می کنید یا باید کامل به سمت خدا بیاین و یا فقط توی گناه باشید!

حتما لازم نیست اون اول کامل ِ کامل باشید... یواش یواش و بصورت ناقص برید جلو... خدا درکتون می کنه...

یک برگه بیارید و در اون مثلا 40 تا دایره کوچک بزارید. و اولین دایره رو مثلا بزارید 20 (یعنی 20 بهمن (منظورم فردا هست) و همینطور برید جلو... 20 21 22 23 24 و.... تا 40 روز یا بیشتر... بعد مثلا بگید من از امروز تصمیم میگیرم که اون کار زشتی که هر روز می کنم رو بجای 5 بار 3 بار انجام بدم... و همینطور کمش کنید و در اون ورق جلوش یک عدد بزارید که خودتون هم بفهمید روند پیشرفتتون چی بوده... و مثلا از یک روز خاص مثلا بگید من از امروز زمانیکه وقت اذان ظهر شد میرم جایی که کسی منو نبینه و نماز ظهر نمی خونم بلکه فقط ادای نماز خوندن رو در میارم... (مثل حالت پانتومیم) همینطوری الکی دولا راست بشین... فقط اداشو در بیارین... اون هم در جایی که کسی شما رو نبینه... و دوباره چند هفته بعد کمی بهترش کنید و بگید نماز مغرب هم اینکار رو می کنید و الی آخر تا اینکه کامل بشید... اینها همه مثال بود... منظورم این بود که یواش یواش برید جلو و روند جلو رفتنتون رو به صورتی در برگه یادداشت کنید... که بتونید ببینید و بررسی کنید... کسانی هم که اطراف شما هستند اگر اون برگه رو دیدند بهشون یک دروغ مصلحتی بگید یا هرچیزی که دوست دارید...

در بین این زمان یادتون باشه که از خوردن خوراکی هایی که فکر می کنید محصول (کشورهای غربی) هست خودداری کنید... مثل موز، مثل شکلات و کاکائو و امثال اینها... و در مکانهای تحریک کننده قرار نگیرید... سعی کنید در جای در بسته قرار نگیرید (منظورم جایی هست که امکان گناه کردن شما در اونجا بیشتر هست)... لباس تنگ نپوشید...

+ به اضافه اینکه اون پست های قبلی که بنده برای شما تایپ کرده بودم رو با دقت بخونید... برای شما نوشته شده! برای خواندن هست... نه خوردن! حتما اجرا کنید!!!

دیگه این بود کاری که از دست من برای شما بر می یامد...

در غیر اینصورت این خودتون هستید که نمی خواید و کسی که خودش برای تغییر خودش تلاش نکنه هر بلایی که سرش بیاد حقشه... زیرا که خداوند نسبت به انسانها ظالم نیست بلکه این خود انسانها هستند که به خود ظلم می کنند...


ای بابا من بارها و بارها به شما گفتم این روشها که سهله سخت تر از اینها رو هم امتحان کردم و جواب نداده این حس خیلی شدیده در من و اصلا غیر قابل کنترل شده و فعلا تا الان که نتونستم این کار رو ترک بکنم شاید بگین نخواسته و اراده نداشته و از این حرفها الان هم که دارین میگین خودت به خودت ظلم میکنی و خداوند ظالم نیست باشه من که چیزی نگفتم اما خداوند هم مسوولیتهایی داره در قبال بنده هاش اولیش اینه که عدالت در روی زمیسن اجرا نمیشه و کلا امکانات و تواناییهای افراد که یکسان نیست و این که من به شخصه از دعا و این چیزها هیچ خیری ندیدم حالا شاید برای دیگران جواب میده و خوبه باشه اصلا قبول من خودم مقصرم اما خوب توانم هم همینقدره و نتونستم کاری بکنم اصلا مثل این که من ناتوانترین فرد تو دنیا هستم برای کنترل خودم

سلام
نا امیدی از خدا که گناهش از کار شما هم بیشتره.شما انگار که به آخر خط رسیدین

hadihama1360;314768 نوشت:
تواناییهای افراد که یکسان نیست

این جمله که استادم گفته در اکثر ناامیدی ها مشوق من بوده و بهم انگیزه و نیرو داده:
[="blue"]اگه شخصی که از ناحیه پا فلجه تو مسابقه دو اول نشه خودش مقصره.نه کس دیگه[/]
توانایی انسان بیش از اون چیزیه که ما میدونیم و کشف شده.چرا توانایی خودتو ناچیز جلوه میدی؟درسته شاید بگین درکم نمیکنی.ولی من خیلی از افرادو دیدم که با قوی کردن ارتباط خودشون با خدا تونستن به مشکلشون غلبه کنن.من مطمئنم توانایی شما نه تنها کمتر از اونا نیس شاید بیشتر از اون ها هم باشه.
چه بسا که همین گناهان باعث کاهش اعتماد به نفس شما شده و فکر میکنید در منجلابی هستید که امکان رهایی از اونو ندارید.اعتماد به نفس از شرایط اساسی موفقیت در هر کاریه.
من به شما ایمان دارم که قلبت پاکه.پس شما هم به خودت ایمان داشته باش و هر تصمیمی که گرفتی در عمل اونو نیمه کاره رها نکن که باعث سست شدن ارادت میشه.[="red"]مثل مردان بزرگ قوی باش[/]
از همه دوستان اسک دینی میخوام که برای شما و همه کسانیکه گرفتار این مشکل هستن دعا کنند.حداقل به احترام دعاهای ما سعی کن ترکش کنی...

hadihama1360;314768 نوشت:
امکانات و تواناییهای افراد که یکسان نیست

با سلام

پیشنهاد می کنم بجای کلی گویی دقیقا زندگیتون و شرایط تون رو شرح بدید که دقیقا چرا نمی تونید تا متخصصان ریشه یابی کنند... به نظر من کلی گویی های شما جز اینکه دیگران رو گمراه کنه کمکی نمی کنه...

خادم فاطمه;314859 نوشت:
سلام
نا امیدی از خدا که گناهش از کار شما هم بیشتره.شما انگار که به آخر خط رسیدین
این جمله که استادم گفته در اکثر ناامیدی ها مشوق من بوده و بهم انگیزه و نیرو داده:
اگه شخصی که از ناحیه پا فلجه تو مسابقه دو اول نشه خودش مقصره.نه کس دیگه
توانایی انسان بیش از اون چیزیه که ما میدونیم و کشف شده.چرا توانایی خودتو ناچیز جلوه میدی؟درسته شاید بگین درکم نمیکنی.ولی من خیلی از افرادو دیدم که با قوی کردن ارتباط خودشون با خدا تونستن به مشکلشون غلبه کنن.من مطمئنم توانایی شما نه تنها کمتر از اونا نیس شاید بیشتر از اون ها هم باشه.
چه بسا که همین گناهان باعث کاهش اعتماد به نفس شما شده و فکر میکنید در منجلابی هستید که امکان رهایی از اونو ندارید.اعتماد به نفس از شرایط اساسی موفقیت در هر کاریه.
من به شما ایمان دارم که قلبت پاکه.پس شما هم به خودت ایمان داشته باش و هر تصمیمی که گرفتی در عمل اونو نیمه کاره رها نکن که باعث سست شدن ارادت میشه.مثل مردان بزرگ قوی باش
از همه دوستان اسک دینی میخوام که برای شما و همه کسانیکه گرفتار این مشکل هستن دعا کنند.حداقل به احترام دعاهای ما سعی کن ترکش کنی...

سلام علیکم

ضمن حفظ احترام و قدردانی از احساس مسئولیت شما و دیگر بزرگان، مطلب شما رو که خواندم یاد این بیت افتادم:
ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا***که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
غلبه این احساس بر ذکور چون آبی است بر آتشِ ایمان، این راهکارهایی که عزیزان ارایه کرده اند به نظر حقیر می تواند تنها در پیشگیری از این امر کارگر افتد، نه درمان.

با آرزوی پیروزی و بهروزی
یا علی

نقل قول:
این راهکارهایی که عزیزان ارایه کرده اند به نظر حقیر می تواند تنها در پیشگیری از این امر کارگر افتد، نه درمان
با سلام

بنده از نظراتِ دیگران مطمئن نیستم. ولی این 3 یا 4 پست اخیری که بنده در این قسمت (به جهت کمک به دوستمان) ارسال کردم همه عملی و 100% قابل اجراست. زیرا که اینها را اجرا کرده اند و بنده به چشم خود دیده و حیرت زده شده ام و اجرا کننده آن شاید وضعش بسیار خرابتر از آن دوست شاکی ما بوده است. کسی که این روشها را اجرا کرد به قول خودش 10 سال فقط بدنبال راهی برای فرار از این مشکلات بود و در نهایت با این روشها (که در بالا گفته بودم) نه تنها مشکلش حل شد بلکه در حال حاضر به مراحل معنوی خاصی رسیده است...

باز هم متذکر میشوم که باید تمام آنچه که در وبلاگ آدرس داده بودم و در اینجا توضیح داده بودم و همه و همه را یکی یکی و با آرامش و صبر اجرا کنید...

ببخشید برای تنبل ها و آنهایی که دنبال یک هلو که سریع توی گلو برود می گردند از نظر بنده هیچ راهی وجود ندارد و نخواهد داشت...

برای کسانی که ممکن است اینقدر تنبل باشند که حتی حال این را نداشته باشند که پستهای قبلی بنده را در این مورد پیدا کنند تا به هدفشان برسند دوباره اینجا لینک خدمتتان ارسال می کنم:

مراحل زیر را با صبر و به ترتیب انجام دهید، البته مراحل دیگری هم هست که اگر وقت کنم حتما قرار می دهم. ولی شاید همین 4 مرحله برای شما خوانندگان کفایت کند:

ماه نورد;314985 نوشت:
با سلام

بنده از نظراتِ دیگران مطمئن نیستم. ولی این 3 یا 4 پست اخیری که بنده در این قسمت (به جهت کمک به دوستمان) ارسال کردم همه عملی و 100% قابل اجراست. زیرا که اینها را اجرا کرده اند و بنده به چشم خود دیده و حیرت زده شده ام و اجرا کننده آن شاید وضعش بسیار خرابتر از آن دوست شاکی ما بوده است. کسی که این روشها را اجرا کرد به قول خودش 10 سال فقط بدنبال راهی برای فرار از این مشکلات بود و در نهایت با این روشها (که در بالا گفته بودم) نه تنها مشکلش حل شد بلکه در حال حاضر به مراحل معنوی خاصی رسیده است...

باز هم متذکر میشوم که باید تمام آنچه که در وبلاگ آدرس داده بودم و در اینجا توضیح داده بودم و همه و همه را یکی یکی و با آرامش و صبر اجرا کنید...

ببخشید برای تنبل ها و آنهایی که دنبال یک هلو که سریع توی گلو برود می گردند از نظر بنده هیچ راهی وجود ندارد و نخواهد داشت...

برای کسانی که ممکن است اینقدر تنبل باشند که حتی حال این را نداشته باشند که پستهای قبلی بنده را در این مورد پیدا کنند تا به هدفشان برسند دوباره اینجا لینک خدمتتان ارسال می کنم:

مراحل زیر را با صبر و به ترتیب انجام دهید، البته مراحل دیگری هم هست که اگر وقت کنم حتما قرار می دهم. ولی شاید همین 4 مرحله برای شما خوانندگان کفایت کند:


سلام علیکم

ضمن تشکر از ادبیات حضرتعالی، بحثی که مطرح شد خدا را شکر برای بنده با این سن و این که عیالوار هستم جایگاهی ندارد بزرگوار. تنها بر اساس شنیده ها و دیده های شخص خودم از قشر جوان عرض کردم. آرزوی موفقیت و سعه صدر برای شما دارم. امیدوارم اساعه ادب نکرده باشم. همچنین خدمت همه سروران:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی***هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

یا علی

شما همش این روشهای تکراری رابرای من پیشنهاد میدهید که هیچ فایده و درمانی برای من نیست و به درد من نمیخوره

با سلام

آقای دکتر: مریضی شما چیه؟
مریض: .... فلان .....
آقای دکتر: خب شما این قرص را تا چند ماه مصرف کنید مشکلتان پس از چند ماه حل میشود...
مریض: {پس از چند روز دوباره مراجعه می کند و می گوید} آقای دکتر مشکل من حل نشد. نسخه شما بدرد بنده نمی خورد.
آقای دکتر: مگر من به شما نگفتم که باید چند ماه این قرص را مصرف کنید!
مریض: {پس از چند روز دیگر دوباره مراجعه می کند و می گوید} آقای دکتر مشکل من حل نشد. نسخه شما بدرد بنده نمی خورد. شما که دکتر نیستید!
آقای دکتر: دوباره با عصبانیت می گویند... مگر من به شما نگفتم که باید چند ماه این قرص را مصرف کنید! لطفا به یک پزشک روانشناس مراجعه کنید...
مریض: نه آقای دکتر بنده مرض روانی ندارم...
آقای دکتر: پس اگر مریضی روانی ندارید فقط یک حالت دارد... چند لحظه صبر کنید... دکتر بیرون میرود و با یک مامور پلیس داخل میشود و مریض را به بیرون هدایت می کنند...

پس از مدتی تحقیق معلوم میشود که این مریض در واقع از طرف رقیب این دکتر آمده بوده تا بدون هیچ خونریزی و دعوایی و بصورت کاملا نرم با تحریک کردن پزشک به خشونت جواز این پزشک را باطل کند...

بنده 2 بار به کاربر بالا گفتم که توضیحات کامل دهند و چرا ایشان دوست ندارند مشکلشان را شرح دهند تا ریشه یابی شود خدا داند! به مدیران محترم پیشنهاد می کنم که این تاپیک را قفل کنند تا جواز اسلام بیش از این با حرفهای بی ربط و بدون توضیحات کامل و خود شیرینی های غیر منطقی (توسط یک عده که دو روز است وارد این سایت شده اند و معلوم نیست از کجا آمده اند و که هستند و چه هدفی دارند) باطل نشود...

شما وبسایت زدید که جوانها را به اسلام و راه راست هدایت کنید نه اینکه آنها را منحرف کنید

از بنده گفتن بود... حال دیگر خود دانید...

بنده دیگر در این تاپیک ادامه نمی دهم...

خدانگهدار

سلام و عرض ادب
این موضوع تا اظهار نظر کارشناس مشاوره بسته و قفل بشود و پس از اظهار نظر ÷اسخگویان و کارشناسان باز شود

با تشکر

[="Tahoma"][="Navy"]سلام علیکم

hadihama1360 گرامی گمان می کنم به قدر کافی و بیشتر از آن خدمت شما عرایضی تقدیم شد.اگر به هر دلیلی بنای پذیرش ندارید به خود شما مربوط است.
فکر می کنم در این همین باب با همکاران روانشناس نیز گفتگوئی داشته باشید بد نیست.موفق باشید.
[/]

ماه نورد;314157 نوشت:
در تاریخ کسانی بودند که در خانواده های کثیف بدنیا اومدند ولی چون خودشون اراده کردن و به غیب ایمان آوردن و برای رسیدن به حقیقت تلاش کردن... حتی در اون خانواده های کثیف هم به کمال رسیدن... تلویزیون کنارش روشنه... داره فیلم مشکل دار نشون میده... اونم چه فیلمی... کل اینترنت رو بگردی پیداش نمی کنی... بظاهر همه فکر می کننه داره به فیلم نگاه می کنه ولی در حقیقت داره به دیوار نگاه می کنه... چون مزه لذتی رو چشیده که از این لذت به مراتب بسیار بسیار بالاتره... و نمی خواهد با دیدن این صحنه های مشکل دار از لذتش بکاهه...

با سلام خدمت شما.
اون فیلمی که فرمودید صامت پخش می شه یا به همراه صدا؟
فرض کنیم این فرد بتونه (!) نگاه نکنه. صدای فیلم محرک نیست؟!
این فرد از حضرت علی (ع) ایمانش به غیب بیشتره که می فرمودند به خانم های جوان سلام نمی کنم مبادا از صداشون خوشم بیاد؟!!!!
از حضرت یوسف (ع) ایمانش قویتره که فرمودند اگه رحمت خدا نبود (چند لحظه دیگه) بهشون تمایل پیدا کرده بودم؟!
:moteajeb:
اگه این داستانی که فرمودید تخیلی نیست و این فرد در قید حیاتند بفرمایید برم پابوس ایشون!
ممنون از توجه شما.:Gol:

خادم فاطمه;314859 نوشت:
اگه شخصی که از ناحیه پا فلجه تو مسابقه دو اول نشه خودش مقصره.

به نظر من این طور نیست.
شما هر کاری بکنید نمی تونید قدتون رو بلند کنید. می تونید؟ چون نمی تونید مقصرید؟

متّقی;315001 نوشت:
تنها بر اساس شنیده ها و دیده های شخص خودم از قشر جوان عرض کردم.

بنده هم فرمایش این بزرگوار را تصدیق می کنم.

استاد;315472 نوشت:
[="tahoma"][="navy"]سلام علیکم

hadihama1360 گرامی گمان می کنم به قدر کافی و بیشتر از آن خدمت شما عرایضی تقدیم شد.اگر به هر دلیلی بنای پذیرش ندارید به خود شما مربوط است.
فکر می کنم در این همین باب با همکاران روانشناس نیز گفتگوئی داشته باشید بد نیست.موفق باشید.

[/][/]

خوشحال میشم با اونها هم صحبتی داشته باشم

تنها راه مذهبی که بتونی با مشگلت روبرو بشی استفاده از ذکر هست ...
ذکر ذهن رو خالی میکنه ... و جهت فکر رو بر میگردونه ... خودت رو ببند به ذکر ... یه دونه هم وان یکاد بنداز به گردنت ... ببینم چجوری میخواد افکار شیطانی بیاد سراغت ...

FTMH_Mohammadi;315534 نوشت:
تنها راه مذهبی که بتونی با مشگلت روبرو بشی استفاده از ذکر هست ...
ذکر ذهن رو خالی میکنه ... و جهت فکر رو بر میگردونه ... خودت رو ببند به ذکر ... یه دونه هم وان یکاد بنداز به گردنت ... ببینم چجوری میخواد افکار شیطانی بیاد سراغت ...

:khandeh!: این چیزها اصلا فایده نداره دنیا الکی شده واسه عذاب ما ساخته شده لعنت به این دنیا

hadihama1360;315559 نوشت:
سلام.بنده خودم استفاده از ذکر و امتحان کردم...خیلی هم مفید بوده...ورزش هم همینطور!دوست عزیز یکم به چیزی که میگین دقت کنین!!!هستی و کائنات و که به این نظم ساخته شده زیر سول نبرید...در پناه حق:ok:

ftmh_mohammadi;315571 نوشت:
دروغ میگی ...امکان نداره کسی لفظ جلاله تو زبونش باشه و بتونه به این چیزا فکر کنه ... نمیخوای قبول کنی ...

باشه برو با لفظ جلاله معجزه کن اگه به این چیزها بود که این همه ناملایمات روحی و روانی و مشکلات در انسانها وجود نداشت

پرسش :
خود ارضایی گناهش بیشتر است یا همجنس بازی یا زنا؟

پاسخ :
يکى از مسلّمات اسلامى اين است که احکام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است، يعنى هر امر شرعى به علت مصلحت ضرورى است و هر نهى شرعى ناشى از مفسده‏ اى است که بايد ترک شود. خدا براى اين که بشر را به يک سلسله مصالح واقعى که سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب کرده است. براى اين که بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره‏ اى کارها منع نموده است و آن ها را حرام دانسته. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهيى. حکمت‏ ها به گونه ‏اى است که اگر عقل انسان به آن‏ها آگاه گردد، عقل نيز همان حکم را مى‏کند که شرع بيان کرده است.(1)

براي پاسخ به سوال که "خود ارضایی گناهش بیشتر است یا همجنس بازی یا زنا ...؟" ابتدا بايد ديد که ميزان کم تر و بيش تري و يا کوچک و بزرگ بودن گناه چيست؟
در نظر فقيهان هر گناه(کم يا زياد ، کوچک يا بزرگ) از آن جا که مخالفت با فرمان خداوند است، به خودي خود گناهي بزرگ است در هر صورت با امر خداوند مخالفت نموده است .
پيامبرصل الله علیه و آله فرمود: "لا تنظروا الي صِغِرَ الذنب و لکن انظروا اِلي مَنِ اجتَر أتم؛"(2) به کوچکي گناه منگريد، بلکه به عظمت و بزرگي کسي بنگريد که نسبت به او گستاخي و نافرماني کرده‌ايد".
در بعضي از روايات است که اگر حتي از بين دو عمل ،يکي داراي گناه کم تري باشد ، همين که قصد دارد آن را انجام دهد ، در صورت تکرار حکم گناه بزرگ و زياد را مي يابد ، هر چند گناه کم تري دارد . زيرا اصرار بر صغيره در حکم گناه کبيره است.
بنابراين مخالفت با خداوند ،چه کم و چه زياد در هر صورت گناه است . سبب دوري از رحمت خداست . مومن همواره از آنچه سبب دوري او از خدايش شود ،پرهيز و دوري مي نمايد.
پيشنهاد مي کنيم :
به جاي تصور و تمرکز بر يکي از اين چند مسئله، با عزم جدي بر ترک خودارضايي به دنبال يافتن راهکارهاي برون رفت آن بر آييد. افراد بسياري بودند که توانستند بدون گره زدن ‌آن بر گناهي ديگر آن را ترک نمايند. با تمرکز ذهني بر نياز جنسي چيزي جز تشديد نيازهاي جنسي نتيجه اي نخواهيد گرفت. راه هاي مشروع مانند ازدواج براي انسان (به رغم سختي هاي بسيار آن) باز است.

مطالب تکميلي درباره استمنا و روش های ترک آن را مي توانيد در آرشيو سايت، مطالعه کنيد لذا از طولاني کردن پاسخ خودداري کرده و شما را به سايت هاي porsojoo.ir و pasokhgoo.ir ارجاع مي دهيم.

اگر عادت به این انحراف جنسی پیدا کرده اید حتما باید با یک مشاور امین و متعهد صحبت کنید. در این زمینه همکاران گروه مشاوره در بخش های تلفنی (09400) و آن لاین (www.096400.ir) در خدمت شما هستند.

پي نوشت ها:
1. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 20، ص 52.
2. علامه مجلسی، بحارالانوار، چاپ بیروت،ج 77، ص 168.

موضوع قفل شده است