جمع بندی مقایسه ای میان دنیا و آخرت یک فرد ثروتمند و یک فرد فقیر

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مقایسه ای میان دنیا و آخرت یک فرد ثروتمند و یک فرد فقیر

سلام

چند وقت پیش توی یک برنامه تلویزیونی ، یک پزشک متخصص دعوت کرده بودند که ایشون زندگیش رو در خارج از کشور رها کرده بود و اومده در ایران و بصورت خیریه به درمان بیماران سرطانی نقاط مختلف کشور میپرداخت

مجزی برنامه از ایشون سوال کرد چی شد که اومدی ایران ؟
اقای دکتر جواب داد که با خودم حساب کردم که این چند سال که خارج از کشور بودم و کار کردم تا صد سال دیگه هم اگه زنده باشم ثروت دارم و دیگه به پول نیاز ندارم و برای همین برگشتم به کشورم خدمت کنم
مجری پرسید یعنی اگه اینقدر ثروت نمیداشتی برنمیگشتی ؟ دکتر گفت ، شاید نه..

با خودم فکر میکردم خوب اینکه هنر نیست که کسی شکمش سیر باشه و بعد رایگان بیاد از تخصصش برای خدمت به جامعه استفاده کنه ، شاید خیلی از ماها هم اگه تا به اندازه صد سال دیگه ثروت داشته باشیم خودمون رو وقف خدمت رایگان به مردم کنیم.....

اما سوالی که داشتم اینه که این اقای دکتر با این همه نعمت علم و ثروتی که خداوند بهش داده ، داره خدمات بزرگی هم به مردم میکنه و هفتاد میلیون ایرانی هم دعاگوش هستند....

حالا فرض کنید یک مردی باشه که بقدری فقیر باشه که صورت خودش رو با سیلی سرخ کنه و از پس زندگی خانواده خودش هم برنیاد چه برسه به اثرگذاری مفید برای جامعه...

میخواستم ببینم با توجه به شناختی که شما عزیزان از خداوند دارید قیاس این دو نفر در دیدگاه خداوند چطور هست؟
فردی که دنیا داره خیلی راحت تر میتونه اخرت خودش رو هم بسازه ، ولی فردی که دنیا نداره ، بخاطر بی بهره بودن از دنیا حتی ممکنه به گناه هم کشیده بشه و اخرت خودش رو از دست بده....

یعنی اون پزشک در رفاه هست ، به مردم خدمت هم میکنه ، و کلی منشا اثر خیر هست و احتمالا اخرت خوبی هم خواهد داشت
اما یک فرد فقیر ، نه این دنیا زندگی خوب و در رفاهی میتونه داشته باشه و نسبت به اون پزشک در مشقت بیشتری هست ، به اندازه پزشک اثر گذار نیست ، و با این همه رنجی هم میکشه مشخص نیست بتونه رنج این دنیا رو تحمل کنه و به گناه نیفته و در نهایت بتونه اخرت خودش رو حفظ کنه....

صحبت من سر این نیست که خدا از هر کس به اندازه تکلیفی که بعهده اش هست ، حسابرسی خواهد کرد ، صحبت من سر این هست که وقتی در این دنیا در سطح پایین مادیات باشی ، خیلی کارت سختتر هست که بتونی به تکالیفت برسی تا زمانی که در رفاه باشی....

مثلا دو فرد که با ایمان هستند ، به نظر من قطعا شیطان اونیکه فقیر هست ، براش خیلی راحتتر هست از درگاه خدا ناامیدش کنه تااینکه فردی که ثروتمند هست و غرق در نعمات خداوند.

یعنی یک فرد ثروتمند با ایمان چون در این دنیا رنج و غم مادی نداره ، خیلی مرتب نماز و واجباتش رو انجام میده ، به دیگران خدمت میکنه ، همیشه به خدا امید داره چون غرق در نعمات خداوند هست ، و هم مورد تحسین جامعه هست هم خداوند ، حالا یک فرد که همیشه غم نان داره و خیلی راحت زمینه یاس از رحمت خدا داره ... این فرد خیلی در برابر گناه اسیب پذیر هست ... یعنی یک جاهایی ممکنه نماز نخونه ، گناه کنه و... چون ناامید هست و....

امیدوارم سوالم مفهوم باشه
متشکرم.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد رئوف

با سلام خدمت شما دوست گرامی

(به جهت طولانی بودن سوالتون از نقل قولش خودداری کردم)

برای تامل بیشتر در مطلبی که گفتید، توجه به چند نکته مناسب است:

- نخست آنکه این چنین نیست که ثروتمندان، امتحان آسانی داشته باشند. برخلاف تصور ما، ثروتمندان نیز امتحانات دشواری در پیش دارند. اینکه در اوج قدرت و ثروت ظاهری، هنگامی که حس بی نیازی به شما دست می دهد و نفس اماره مکررا و با شدت شما را به امور ناشایست دعوت می کند، اموری که به راحتی می توانید انجام دهید و حتی ممکن است کسی متوجه آن هم نشود، در این حالت، در مقابل خداوند به خاک بیفتیم و با یاد او، دست از گناه برداریم. همچنان خود را نیازمند خداوند بدانیم و فریب این ثروت و قدرت ظاهری را نخوریم. این مسئله بسیار بسیار دشوار است. شاهد این مسئله هم آن است که در طول تاریخ افراد بسیاری بوده اند که به جهت ثروتمند شدن و اینکه خود را بی نیاز تصور کرده اند، خداوند و نعمت های او را فراموش کرده اند.

- در همین راستا، عمل آن دکتری که گفتید هم، همچنان ارزشمند است. این فرد می توانست در خارج بماند و بر ثروت و شهرت خود بیفزاید و از امکانات مادی آن کشور که به جهت ثروتش، کاملا در دسترس او بوده، لذت ببرد. برای خود ویلا بگیرد، به تفریح برود و هزینه های تجملاتی داشته باشد. اما همه این ها را رها کرده است و به ایران برگشته و سراغ یکی از سخت ترین بیماری ها رفته تا بتواند به مردم خود کمک کند. به نظر من انسان های زیادی نیستند که ثروتمند باشند و چنین خدماتی به مردم ارائه دهند. (البته بنده فرد مذکور را نمی شناسم و نمونه ای که شما مطرح کردید را صرفا به عنوان یک مثال مورد بحث قرار می دهم)

- نکته دیگر در مورد انجام کار خیر توسط فقیر و غنی است. اگرچه اغنیاء به ظاهر امکان انجام دادن کار خیر بیشتری دارند ولی این چنین نیست که فقرا در این زمینه نمی توانند کاری بکنند. فقیری که تنها یک خرما دارد، و نیمی از آن را به فقیر دیگری می دهد، معلوم نیست که کارش از فردی ثروتمند بی نیازی که 3000 نفر را غذا می دهد، کمتر باشد. این مسئله از آن روست که خداوند اعمال هر فردی را به نسبت شرایط و امکاناتش در نظر می گیرد. فرد نخست ممکن است نیمی از کل دارایش را داده باشد در حالی که فرد دوم، یک هزارم داریش را داده باشد.

- نکته دیگر آنکه اساسا سخن گفتن در باب بهشت رفتن یا جهنم رفتن در اختیار ما نیست و این امور از اموری است که خداوند در باب آنها تصمیم خواهد گرفت. همچنین جزئیات اینکه خداوند چگونه در مورد انسان ها قضاوت خواهد کرد، بر ما معلوم نیست و ما صرفا کلیاتی می دانیم که خداوند بر اساس عدالت رفتار می کند هر چند ممکن است در برخی موارد ندانیم که عدالت چگونه جاری می شود.

موفق باشید

[="DarkSlateBlue"]

مولکول 68;715598 نوشت:
میخواستم ببینم با توجه به شناختی که شما عزیزان از خداوند دارید قیاس این دو نفر در دیدگاه خداوند چطور هست؟

مشخصه دیگه خدا اونی که در شرایط سخت تری بوده و ایمانشو حفظ کرده بیشتر پاداش میده:khandeh!:[/]

سوال:

با توجه به اینکه فرد ثروتمند، امکانات بیشتری و امتحان آسان تری دارد، آیا باید آخرت یکسانی با فرد فقیر داشته باشد؟

پاسخ:

- نخست آنکه این چنین نیست که ثروتمندان، امتحان آسانی داشته باشند. برخلاف تصور ما، ثروتمندان نیز امتحانات دشواری در پیش دارند. اینکه در اوج قدرت و ثروت ظاهری، هنگامی که حس بی نیازی به شما دست می دهد و نفس اماره مکررا و با شدت شما را به امور ناشایست دعوت می کند، اموری که به راحتی می توانید انجام دهید و حتی ممکن است کسی متوجه آن هم نشود، در این حالت، در مقابل خداوند به خاک بیفتیم و با یاد او، دست از گناه برداریم. همچنان خود را نیازمند خداوند بدانیم و فریب این ثروت و قدرت ظاهری را نخوریم. این مسئله بسیار بسیار دشوار است. شاهد این مسئله هم آن است که در طول تاریخ افراد بسیاری بوده اند که به جهت ثروتمند شدن و اینکه خود را بی نیاز تصور کرده اند، خداوند و نعمت های او را فراموش کرده اند.

- نکته دیگر در مورد انجام کار خیر توسط فقیر و غنی است. اگرچه اغنیاء به ظاهر امکان انجام دادن کار خیر بیشتری دارند ولی این چنین نیست که فقرا در این زمینه نمی توانند کاری بکنند. فقیری که تنها یک خرما دارد، و نیمی از آن را به فقیر دیگری می دهد، معلوم نیست که کارش از فردی ثروتمند بی نیازی که 3000 نفر را غذا می دهد، کمتر باشد. این مسئله از آن روست که خداوند اعمال هر فردی را به نسبت شرایط و امکاناتش در نظر می گیرد. فرد نخست ممکن است نیمی از کل دارایش را داده باشد در حالی که فرد دوم، یک هزارم داریش را داده باشد.

- نکته دیگر آنکه اساسا سخن گفتن در باب بهشت رفتن یا جهنم رفتن در اختیار ما نیست و این امور از اموری است که خداوند در باب آنها تصمیم خواهد گرفت. همچنین جزئیات اینکه خداوند چگونه در مورد انسان ها قضاوت خواهد کرد، بر ما معلوم نیست و ما صرفا کلیاتی می دانیم که خداوند بر اساس عدالت رفتار می کند هر چند ممکن است در برخی موارد ندانیم که عدالت چگونه جاری می شود.

موضوع قفل شده است