***** مفهوم شناسی ضرب المثلهای فارسی *****

تب‌های اولیه

53 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


1- گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی: صبر کردن.
2- گاومون زائیده: دردسر به سراغ آدم آمدن.
3- گاو پیشانی سفید است: همه کس و در همه جا او را می شناسند.
4- گاو بی شاخ و دم: کسی که فقط در ظاهر قوی ووحشتناک به نظر می رسد
5- گر دست فتاده ای بگیری مردی ور بر کسی خرده نگیری مردی
6- گربه شیر است در گرفتن موش لیک موش است در مصاف پلنگ
7- گرت از دست برآید ذهنی شیرین کف مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
8- گرگ که پیر می شود ، رقاص شغال می شود: هر آدم شروری ، در روزگار پیری دست آموز دیگرانست

.
1- لگد به بخت خود زدن: در مقابل خود ایستادن
2- نقش دادن: کاری به طول انجامیدن
3- لبش بوی شیر می دهد: بی تجربگی فرد
4- همه مهربانتر از مادر: تملق کردن
5- لذتی که در بخشش هست در انتقام نیست وقتی می توان ببخشی انتقام نگیر