جمع بندی معیار برای پرستش خداوند

تب‌های اولیه

312 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شعیب;1004472 نوشت:

متاسفانه شما بر مبنای خود تان هم استوار نیستید !! بنده روایت و یا نقل تاریخی آوردم؟؟
فقط دو آیه قرآن را آوردم و از شما خواستم ظاهر این دو آیه را ببینید و جدای از هر گونه روایت و نقلی در باره این آیات نظر دهید .
مگر مبنای شما اکتفای به ظاهر قرآن نیست پس بسم الله . درباره این دو آیه نظر دهید.

من نمی دانم چه تحمیلی بر آیات انجام شدهاست بنده که فقط برای شما دو آیه را آوردم و ترجمه کردم.

درست است که شما به آیه قرآن اشاره کردید اما مطلبی که در ذیلش آوردید مربوط به روایات بود. شما از همین روایات نتیجه گرفتید آنکس که خداوند درباره اش گفته:

عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ، آصف بن برخیاست. یا آن زنی که تختش را آورد بلقیس بود و بعد نتیجه گرفتید: حال که الذی عنده علم من الکتاب این کار را انجام می دهد من عنده علم الکتاب چه ها که می تواند بکند.
لابد دومی هم، باز بنا بر روایات،
علىّ بن أبی طالب است. پس نگو من فقط دو آیه از قرآن آوردم.

شعیب;1004472 نوشت:


شما این فردی را که تخت بلقیس را نزد حضرت سلمان آورد انسان نمی دانید؟؟ به گفته قرآن که عفریت از جن که نبوده ، حتما خدا ملکی از آسمان نازل کرده که در مقابل سلیمان سخن بگوید وکه قبل از چشم بر هم زدنی من تخت را برای تو می آورم!!! چقدر خلاف ظاهر سخن می گویید.

انسان محدوده قدرت و توانمندیش مشخص است، کاری که آن جن می خواست بکند یا آنکه آن دیگری کرد، اموری مافوق بشری هستند که از دست انسان بر نمی آید. وقتی جن در محضر سلیمان حاضر می شود و به او وعده آوردن تخت ملکه سبا را می دهد اگر آن دیگری نیز از جنس جن یا ملائکه باشد چه مشکلی پیش می آورد؟ چرا خلاف ظاهر است؟
آیا ملائکه در محضر انبیاء حاضر نشده اند آن هم بدون اینکه شناخته شوند؟!
پس ملائکه ای که حضرت ابراهیم برایشان گوساله کباب کرد چه بودند؟ آیا وقتی نزد لوط رفتند آنهارا شناخت؟

شعیب;1004473 نوشت:

باور کنید پر است قرآن از کرامات و خارق العاده های اولیا و انبیای الهی فقط چشمی می خواهد که آنها را ببیند و دلی می خواهد که آنها را درک کند (حتی با همین سبک ظاهر بینی هم به سراغ قرآن بروید خیلی چیز نصیبتان می شود):
به طور مثال راجع به حضرت یوسف می‌فرماید: « اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى‏ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرا [یوسف/93] اين پيراهن من‌را ببريد و به صورت پدرم بياندازيد، بينا مى‏‌شود». سپس در ادامه می‌فرماید: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرا [یوسف/96] هنگامى كه بشارت دهنده آمد، آن (پيراهن) را بر صورت او افكند، ناگهان بينا شد». در این آیه می‌فرماید حضرت یوسف(علیه‌السلام) با فرستادن پیراهن خود برای پدر، چشمان او را شفا داد به اذن خدا، کاری که کاملا غیر عادی و فوق بشری بود.
آیا این قدرت روحی حضرت یوسف بود یا نه؟
تعبیر خواب حضرت یوسف را چه می گویید؟

قرآن به صراحت از کار ما فوق بشری که در نفس سلیمان بود خبر می دهد
قرآن راجع به حضرت سلیمان می‌فرماید: «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتِينا مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِين* وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُون [نمل/16-17] و سليمان وارث داود شد، و گفت اى مردم! به ما سخن گفتن پرندگان تعليم داده شده است و از هر چيزی به ما عطا گرديده اين فضيلت آشكارى است. لشكريان سليمان از جن و انس و پرندگان نزد او جمع شدند و آن قدر زياد بودند كه بايد توقف كنند تا به هم ملحق شوند». این آیات و مانند آن که در رابطه با حضرت سلیمان نازل شده است، می‌فرماید: سلطنتی که به حضرت سلیمان داده شده بود که تمام عالم را در بر می‌گرفت و جن و انس در خدمت حضرت بودند که بدون شک چنین سلطنتی از طاقت بشری خارج است.

فاعتبروا یا اولوالابصار

همانگونه که در مورد معجزات عیسی و موسی خدمتتان عرض کردم، این دست و توانمندی خداوند است که این امور را انجام می دهد نه موسی و عیسی و یوسف و غیره که بشری بیش نیستند.

shahed1;1004511 نوشت:
گر منظورتان از بتهایی که مشرکان قوم پیامبر می پرستیدند همان فرشتگان هستند که حرفی نیست اما اگر چیز دیگری مد نظرتان می باشد لطفاً منظورتان را با معرفی آیات مربوطه توضیح دهید.

با سلام
نه بت های مشرکین غیر از ملائکه بت های دست ساز از سنگ و چوب نیز بوده اند . که در آیات 20 و 21 سوره نجم آمده است.
[=me_quran]أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى [=me_quran]وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى
که این ها را از جنشس مونث و دختر خدا می دانستند.
اگر شما ادعا می کنید این ها همان ملائکه بوده اند دلیل بر این ادعای خود از قرآن بیاورید.

و جالب اینجاست که شما از قول لغوی برای منظور خود دلیل می آورید و این را برای خود می پسندید و برای دیگران نه!!!
لطفا موضع خود را مشخص کنید آنگاه بحث را ادامه دهید:

shahed1;1004511 نوشت:
کلمه جبت فقط یک بار در قرآن بکار رفته و بطوری که گفته اند: این کلمه و در اصل عبری است که از جابه گرفته شده و به متکبری اطلاق می شود که ضعف عقل دارد. طاغوت غیر از آیه ای که بدان اشاره کردید هفت بار در قرآن آمده و در هیچ یک از آنها مراد بت نبوده است.

shahed1;1004536 نوشت:
همانگونه که در مورد معجزات عیسی و موسی خدمتتان عرض کردم، این دست و توانمندی خداوند است که این امور را انجام می دهد نه موسی و عیسی و یوسف و غیره که بشری بیش نیستند.

شما خلاف ظاهر قرآن حرف می زنید عیسی صراحتا می گویید احیی اخلق شما می گویید نه منظورش این نیست .
اجتهاد در مقابل نص!!

shahed1;1004533 نوشت:
درست است که شما به آیه قرآن اشاره کردید اما مطلبی که در ذیلش آوردید مربوط به روایات بود. شما از همین روایات نتیجه گرفتید آنکس که خداوند درباره اش گفته: عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ، آصف بن برخیاست. یا آن زنی که تختش را آورد بلقیس بود و بعد نتیجه گرفتید: حال که الذی عنده علم من الکتاب این کار را انجام می دهد من عنده علم الکتاب چه ها که می تواند بکند.
لابد دومی هم، باز بنا بر روایات، علىّ بن أبی طالب است. پس نگو من فقط دو آیه از قرآن آوردم.

آیا بنده خلاف ظاهر مطلبی گفته ام؟؟
شما چکار دارید که روایت ذیل این آیه چه گفته من دارم با ظاهر قرآن با شما سخن می گویم لطفا طفره نروید.

shahed1;1004533 نوشت:
انسان محدوده قدرت و توانمندیش مشخص است، کاری که آن جن می خواست بکند یا آنکه آن دیگری کرد، اموری مافوق بشری هستند که از دست انسان بر نمی آید. وقتی جن در محضر سلیمان حاضر می شود و به او وعده آوردن تخت ملکه سبا را می دهد اگر آن دیگری نیز از جنس جن یا ملائکه باشد چه مشکلی پیش می آورد؟ چرا خلاف ظاهر است؟
آیا ملائکه در محضر انبیاء حاضر نشده اند آن هم بدون اینکه شناخته شوند؟!
پس ملائکه ای که حضرت ابراهیم برایشان گوساله کباب کرد چه بودند؟ آیا وقتی نزد لوط رفتند آنهارا شناخت؟

کار خارق العاده از یک ملک که اختیاری ندارد و تماما محض اراده الهی است که این قدر تشویق و بارک الله ندارد اطفاقا اگر می خواست بگوید از طایفه جن نفری دیگر این کار را کرده به همان جمله قبل عطف می کرد و اگر می خواست که بگوید که ملکی این کار را کرد حتما طایفه اش را همان جور که طایفه جن را مشخص کرده مشخص می کرد.
صراحت و ظاهر قرآن را برای این که با عقایدتان جور در نمی آید (عقاید شکا خلاف ظاهر قرآن است ) این قدر تاویل و تحریف نکنید.

shahed1;1004527 نوشت:
آن چیزی که حضرت عیسی در ابتدای آیه 49 می گوید این است:

... أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ

می فرماید: من با معجزه از پروردگارتان سوى شما آمده‌ام من از گل براى شما چيزى به شكل پرنده مى‌سازم و در آن مى‌دمم و آن به اذن خدا پرنده‌اى مى‌شود.

یعنی این چیزهایی که به عنوان معجزه برایتان آورده ام مال من نیستند بلکه تعلق به پروردگارتان دارد.
موسی و هارون نیز همین جمله عیسی را در دربار فرعون می گویند.

عیسی می گوید: قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ - من با معجزه از پروردگارتان سوى شما آمده‌ام
موسی و هارون نیز می گویند:قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ- ما براى تو از سوى پروردگارت معجزه‌اى آورده‌ايم

معجزه عیسی چه بود؟ اینکه از گل پرنده می ساخت و در آن می دمید و به اذن الهی پرنده می شد....
معجزه موسی چه بود؟ اینکه عصایش را می انداخت و تبدیل به مار می شد...


باز دست از ظاهر برداشتید اخلق یعنی من خلق می کنم احیی یعنی من حیات می بخشم بله این ها همه به قدرت الهی و باذن الهی است هیچ کاری خارج از اذن الهی نیست. حتی سوزاندن آتش و حتی تایپ کردن من و شما.

شعیب;1004826 نوشت:
با سلام
نه بت های مشرکین غیر از ملائکه بت های دست ساز از سنگ و چوب نیز بوده اند . که در آیات 20 و 21 سوره نجم آمده است.
[=me_quran]أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى [=me_quran]وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى
که این ها را از جنشس مونث و دختر خدا می دانستند.
اگر شما ادعا می کنید این ها همان ملائکه بوده اند دلیل بر این ادعای خود از قرآن بیاورید.

و جالب اینجاست که شما از قول لغوی برای منظور خود دلیل می آورید و این را برای خود می پسندید و برای دیگران نه!!!
لطفا موضع خود را مشخص کنید آنگاه بحث را ادامه دهید:

با سلام

اما آیات سوره نجم درباره ملائکه صحبت می کنند که قوم پیامبر آنها را شفیع خود قرار می دادند
اگر از ابتدای سوره شروع کنید صحبت بر سر این است که پیامبر فرشته وحی را دیده است بعد سئوال می کند آیا شما هم لات و منات و عزی(فرشتگان مقرب مورد اعتقاد قوم پیامبر) را دیده اید؟!
سپس در آیه 21 می فرماید آیا پسران مال شما و دختران مال خداوند است، در واقع قوم پیامبر ملائکه را دختران خداوند می پنداشتند. شبیه همین آیه 21 در آیه 149 صافات نیز آده است و بطور واضح در آیه بعدش، یعنی 150، می گوید: آیا ما ملائکه را مونث آفریدیم و آنها شاهد بودند؟
خداوند در آیه 23 نجم می فرمایند اینها، لات و منات و عزی، نیستند مگر اسمائی که شما و پدرانتان نامیده اید.
آنگاه آیه 27 نجم کار را تمام می کند و می گوید:

إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَىٰ(53:27)
کسانی که به آخرت ایمان ندارند ملائکه را با نامهای مونث نامگذاری می کنند

پس در اینجا بتها همان ملائکه هستند اما آیا شما آن را خواهید پذیرفت؟!
ایا دلیلی برای عدم پذیرش خود اقامه خواهید کرد؟!

shahed1;1004966 نوشت:
اما آیات سوره نجم درباره ملائکه صحبت می کنند که قوم پیامبر آنها را شفیع خود قرار می دادند
اگر از ابتدای سوره شروع کنید صحبت بر سر این است که پیامبر فرشته وحی را دیده است بعد سئوال می کند آیا شما هم لات و منات و عزی(فرشتگان مقرب مورد اعتقاد قوم پیامبر) را دیده اید؟!

با سلام
نه آیات همچنین ظهوری ندارند
چرا خدا در ادامه سخن دیدن فرشتگن توسط پیامبر سخن از لات و عزی و منات می کند چون آنها این سه را نمادهای فرشتگان بر روی زمین و به صورت بت ساخته بودند و آن را می دیدند و فرشتگان را نمی دیدند.
در آیه دیگرمی فرمیا:
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]«یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا[=Traditional Arabic] ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ‏[=Traditional Arabic] الذُّبابُ‏ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ» حج: 73.
ببینید خدا مثال عینی برای مشرکین می زند مشرکین می دیدند بت هایی که می سازند حتی یک مگس را هم از خودنمی تواند دور کند (در حالی که همچین چیزی را درباره ملائکه نمی توان گفت چرا که آنها اگر فقط ملائکه را می پرستیددند می گفتند چرا ملائکه هم می توانند خلق کنند هم می توانند مگس را از خود دور کنند و دیگر وجهی برای بیان این آیه باقی نمی ماند) این آیه آنجا بیشتر روشن می شود که در تاریخ هست که مشرکین برای بت نعمت خود از خرما سری ساخته بودند که این آیه و بیان ربودن مگس از آنها به روشنی واضح می شود.
پس جای هیچ انکاری نیست که مشرکین عصر جاهلی بجر ملائکه بت های دست ساخته خود را نیز می پرستیدند

در این ورد (چون بسیار روشن و واضح است) ادامه بحث را اتلاف وقت می بینم
در صورت نیاز تاپیکی احداث فرمایید.

این مطلبی بود که من نوشتم:

shahed1;1004511 نوشت:


اگر منظورتان از بتهایی که مشرکان قوم پیامبر می پرستیدند همان فرشتگان هستند که حرفی نیست اما اگر چیز دیگری مد نظرتان می باشد لطفاً منظورتان را با معرفی آیات مربوطه توضیح دهید.


و این هم پاسخ شما به آن بود:

شعیب;1004826 نوشت:
با سلام
نه بت های مشرکین غیر از ملائکه بت های دست ساز از سنگ و چوب نیز بوده اند . که در آیات 20 و 21 سوره نجم آمده است.
[=me_quran]أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى [=me_quran]وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى
که این ها را از جنشس مونث و دختر خدا می دانستند.
اگر شما ادعا می کنید این ها همان ملائکه بوده اند دلیل بر این ادعای خود از قرآن بیاورید.

و جالب اینجاست که شما از قول لغوی برای منظور خود دلیل می آورید و این را برای خود می پسندید و برای دیگران نه!!!
لطفا موضع خود را مشخص کنید آنگاه بحث را ادامه دهید:

باز برایتان نوشتم:

shahed1;1004966 نوشت:
با سلام

اما آیات سوره نجم درباره ملائکه صحبت می کنند که قوم پیامبر آنها را شفیع خود قرار می دادند
اگر از ابتدای سوره شروع کنید صحبت بر سر این است که پیامبر فرشته وحی را دیده است بعد سئوال می کند آیا شما هم لات و منات و عزی(فرشتگان مقرب مورد اعتقاد قوم پیامبر) را دیده اید؟!

حالا چه می گویی؟

شعیب;1004974 نوشت:

با سلام
نه آیات همچنین ظهوری ندارند
چرا خدا در ادامه سخن دیدن فرشتگن توسط پیامبر سخن از لات و عزی و منات می کند چون آنها این سه را نمادهای فرشتگان بر روی زمین و به صورت بت ساخته بودند و آن را می دیدند و فرشتگان را نمی دیدند.

من از اول همین را از شما پرسیدم ولی جوابتان چیز دیگری بود بعد که مسئله برایتان تبیین شد بت و ملائکه را یکی کردید!
هیچ یک از اقوامی که قرآن از آنها اسم می برد ، سنگ و چوب مجسمه بنا و بارگاه را پرستش نمی کردند بلکه آنها این اشیاء را نماد ملائکه و مقدسین خود قرار می دادند، اگر قوم پیامبر نیز چنین می کردند بتهایشان در اصل نماد ملائکه بودند و آنها به خیال خود ملائکه را پرستش می کردند.

shahed1;1004981 نوشت:
من از اول همین را از شما پرسیدم ولی جوابتان چیز دیگری بود بعد که مسئله برایتان تبیین شد بت و ملائکه را یکی کردید!
هیچ یک از اقوامی که قرآن از آنها اسم می برد ، سنگ و چوب مجسمه بنا و بارگاه را پرستش نمی کردند بلکه آنها این اشیاء را نماد ملائکه و مقدسین خود قرار می دادند، اگر قوم پیامبر نیز چنین می کردند بتهایشان در اصل نماد ملائکه بودند و آنها به خیال خود ملائکه را پرستش می کردند.

با سلام
بنده گمان کردم که شما وجود هر نوع بتی را در بین مشرکان زمان پیامبر منکر شده اید و بیانتان هم در پست ها این مطلب را می رساند :

shahed1;1004511 نوشت:
اگر منظورتان از بتهایی که مشرکان قوم پیامبر می پرستیدند همان فرشتگان هستند که حرفی نیست اما اگر چیز دیگری مد نظرتان می باشد لطفاً منظورتان را با معرفی آیات مربوطه توضیح دهید.

shahed1;1004966 نوشت:
پس در اینجا بتها همان ملائکه هستند اما آیا شما آن را خواهید پذیرفت؟!

مخصوصا این پست شما که صراحت در این دارد که شما وجود بت های دست ساز توسط مشرکان را نفی کرده اید:
shahed1;1004224 نوشت:
ما اسمش را بت گذاشته ایم ولی حقیقت این است که بتهای قوم پیامبر جز ملائکه نبودند و قرآن در هیچ جا بجز ملائکه، از بت دیگری برای آن قوم اسم نبرده است.

بنده نمی گویم واقعا نظر شما نفی وجود بت ها در زمان پیامبر بوده است (و شما الآن دارید آن را حاشا می کنید) بلکه می گویم سوء تفاهمی پیش آمده و بنده بر اساس همین برداشت در صدد اثبات وجود بت ها از قرآن نه تاریخ و روایات(بر طبق مبنای شما) بر آمدم که البته شواهدی هم بر این مطلب از قرآن برای شما بیان کردم :
شعیب;1004974 نوشت:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ‏ الذُّبابُ‏ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ» حج: 73.

این جور که می فرمایید شما وجود بت ها را در میان عرب جاهلی قبول دارید ولی این بت ها را نماد هایی برای فرشتگان می دانید.
ما هم قبول داریم که برخی از این بت ها (البته برخی از آنها) نماد فرشتگان بودند (که همان سه بت بزرگ لات عزی و منات هستند) اما باز باید بدانید که مشرکین جاهلی همین ها را نیز می پرستیدند یعنی همان هایی که با دست می ساختند و در مقابل آنها کرنش می کردند و از آنها چیز می خواستند که آیه اش را بیان کردم که خدا می فرماید: ان الذین تدعون من دون الله لن یخلقوا ذبابا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ‏ الذُّبابُ‏ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ

پس باید بپذیرید که مشرکین عصر جاهلی هر چند نماد سازی می کردند ولی باز از همین نمادها چیز می خواستند(به شهادت آیه)

شعیب;1005045 نوشت:

این جور که می فرمایید شما وجود بت ها را در میان عرب جاهلی قبول دارید ولی این بت ها را نماد هایی برای فرشتگان می دانید.
ما هم قبول داریم که برخی از این بت ها (البته برخی از آنها) نماد فرشتگان بودند (که همان سه بت بزرگ لات عزی و منات هستند) اما باز باید بدانید که مشرکین جاهلی همین ها را نیز می پرستیدند یعنی همان هایی که با دست می ساختند و در مقابل آنها کرنش می کردند و از آنها چیز می خواستند که آیه اش را بیان کردم که خدا می فرماید: ان الذین تدعون من دون الله لن یخلقوا ذبابا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ‏ الذُّبابُ‏ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ

پس باید بپذیرید که مشرکین عصر جاهلی هر چند نماد سازی می کردند ولی باز از همین نمادها چیز می خواستند(به شهادت آیه)

با سلام و سپاس فراوان

من قبول ندارم که مشرکین جاهلی آنچه را می تراشیدن و می ساختند پرستش و تعبد می کردند ، و در قرآن به چیزی بر نخورده ام که این را بگوید، پرستش در مورد کسی صدق می کند که صاحب حکم و امر باشد، بشنود و ببیند.
آنها اگر چه معتکف بتان می شدند و با آنها راز و نیاز می کردند ولی خواستگاه اصلیشان کسانی بودند که بتها به آنها وابسته می شدند. الآن در هندوستان خانه ها و معابد بسیاری وجود دارند که در آنها گانشا( بتی با سر فیل) بر تخت نشسته و هندوها صبح و شب با آن راز و نیاز می کنند اما این گانشا در سرزمین خدایان برای خودش کسی است و وجود خارجی دارد( البته به زعم هندو ها) یا نمونه دیگر مسیحیان هستند که با مجسمه مسیح راز و نیاز می کنند و از آن حاجت می طلبند و شفا می خواند یا ....
اما حقیقت این است که یک بت پرست آنقدر در تماثیل خدایان ساخته دست خود محو می شود که فرقی بین صنم و آنچه صنم به آن وابسته شده و نمادش گردیده نمی گذارد و این پدیده غریبی نیست بلکه کاملاً ملموس و مشهود است.
و اما آیه ای که معرفی کردی مشابهش در سوره نحل ایات 20 و 21 وجود دارد، در آنجا بیان می شود معبودان به این دلیل نمی توانند چیزی خلق کنند که مرده اند و زنده نیستند.
حقیقت این است که همه اقوام انبیاء سنت اباء اولینشان را می پرستیدند نه ملائکه و مقدسین را، و آباء اولین همگی مرده اند.
خداوند در کتابش ملائکه و مقدسین را استنطاق کرده است و آنها از پرستش مردمان اظهار بی اطلاعی کرده اند.

...وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ ۚ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ(10:66)
کسانی که غیر خدا را شریک او گرفته و می خوانند، در حقیقت از آنها تبعیت نمی کنند بلکه تابع ظن و گمان شده اند.

shahed1;1005058 نوشت:
من قبول ندارم که مشرکین جاهلی آنچه را می تراشیدن و می ساختند پرستش و تعبد می کردند ، و در قرآن به چیزی بر نخورده ام که این را بگوید، پرستش در مورد کسی صدق می کند که صاحب حکم و امر باشد، بشنود و ببیند

با سلام
شما با فهمتان از رب و معبود به سراغ عملکرد مشرکین می روید و می گویید:
shahed1;1005058 نوشت:
پرستش در مورد کسی صدق می کند که صاحب حکم و امر باشد، بشنود و ببیند.

بله در حقیقت این گونه است و اشکال همه عقلا به بت پرست ها و اشکال قرآن و پیامبر هم به بت پرست ها همین بود که چرا چیز هایی را می پرستید که نه می شنوند نه می بینند و نه می توانند از خود دفاع کنند در داستان حضرت ابراهیم و شکستن بت ها ببینید ایشان با این کار آنها را متوجه نقص رفتاریشان در پرستش سنگ و چوب دست ساز خودشان کرد.

shahed1;1005058 نوشت:
آنها اگر چه معتکف بتان می شدند و با آنها راز و نیاز می کردند ولی خواستگاه اصلیشان کسانی بودند که بتها به آنها وابسته می شدند. الآن در هندوستان خانه ها و معابد بسیاری وجود دارند که در آنها گانشا( بتی با سر فیل) بر تخت نشسته و هندوها صبح و شب با آن راز و نیاز می کنند اما این گانشا در سرزمین خدایان برای خودش کسی است و وجود خارجی دارد( البته به زعم هندو ها) یا نمونه دیگر مسیحیان هستند که با مجسمه مسیح راز و نیاز می کنند و از آن حاجت می طلبند و شفا می خواند یا ....

نکته و جواب این حرفه را خودتان داده اید:

shahed1;1005058 نوشت:
اما حقیقت این است که یک بت پرست آنقدر در تماثیل خدایان ساخته دست خود محو می شود که فرقی بین صنم و آنچه صنم به آن وابسته شده و نمادش گردیده نمی گذارد و این پدیده غریبی نیست بلکه کاملاً ملموس و مشهود است

در واقع این ها بت ها را می پرستیدند و از آنها چیزی می خواستند و آنها را عبادت می کردند و در مقابل ان کرنش می کردند :
ان الذین تدعون من دون الله لن یخلقوا ذبابا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ‏ الذُّبابُ‏ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ

بلاخره در زمان انبیاء و مخصوصا زمان جاهیت مشرکین بت هایی با دست خود می ساختند و آنها را عبادت می کردندو هر گونه اعتقاد الوهی و رفتار عبادت گونه از آنها در مقابل این بت ها سر می زد

شعیب;1005151 نوشت:


بلاخره در زمان انبیاء و مخصوصا زمان جاهیت مشرکین بت هایی با دست خود می ساختند و آنها را عبادت می کردندو هر گونه اعتقاد الوهی و رفتار عبادت گونه از آنها در مقابل این بت ها سر می زد

باسلام و تشکر

جناب شعیب؛ شما از یکطرف حرف بنده را تایید می کنید و از طرف دیگر دوباره حرف خودتان را می زنید؟!
من می گویم تعبد در مورد کسی صدق می کند که صاحب حکم و امر باشد آیا اجسام و جمادات صاحب حکم هستند؟
یعنی قوم پیامبر که خداوند را رب و خالق همه چیز می دانستند این را نمی دانستند؟
آنها چه چیز بتها را تعبد می کردند؟ مگر جمادات می توانند حرف بزنند که از خود حکم داشته باشند؟!
همه ما ضریح امام حسین و تجمعات گرد آن و راز و نیاز و طلب حاجت مردم را در حرکت کاروان سفینة النجاه شاهد بودیم اما آیا کسی را دیدی که به فرمان ضریح کاری انجام داده باشد؟!
قوم ابراهیم و قوم پیامبر و سایر اقوام انبیاء نیز به همین صورت عمل می کردند و اگر بتی را تعبد می نمودند در اصل اوامر منسوب به آن کسی بود که مجسمه و بنا و بارگاه تمثال آن شده بودند.

شعیب;1005151 نوشت:

در واقع این ها بت ها را می پرستیدند و از آنها چیزی می خواستند و آنها را عبادت می کردند و در مقابل ان کرنش می کردند :
ان الذین تدعون من دون الله لن یخلقوا ذبابا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ‏ الذُّبابُ‏ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ

در پست قبل پاسخ این استدلال داده شده:

shahed1;1005058 نوشت:

و اما آیه ای که معرفی کردی مشابهش در سوره نحل ایات 20 و 21 وجود دارد، در آنجا بیان می شود معبودان به این دلیل نمی توانند چیزی خلق کنند که مرده اند و زنده نیستند.

حقیقت این است که همه اقوام انبیاء سنت اباء اولینشان را می پرستیدند نه ملائکه و مقدسین را، و آباء اولین همگی مرده اند.

shahed1;1005153 نوشت:
جناب شعیب؛ شما از یکطرف حرف بنده را تایید می کنید و از طرف دیگر دوباره حرف خودتان را می زنید؟!

تا جایی که حرفتان درست باشد آن را تایید می کنم و آن جا که اشتباه باشد آن را رد کرده و تذکر می دهم .

shahed1;1005153 نوشت:
من می گویم تعبد در مورد کسی صدق می کند که صاحب حکم و امر باشد آیا اجسام و جمادات صاحب حکم هستند؟
یعنی قوم پیامبر که خداوند را رب و خالق همه چیز می دانستند این را نمی دانستند؟
آنها چه چیز بتها را تعبد می کردند؟ مگر جمادات می توانند حرف بزنند که از خود حکم داشته باشند؟!

عرض کردم ، مشرکین آنقدر به این بت ها انس و تعلق پیدا کرده بودند که مستقیم از آنها خواسته های خود را می خواستند و آنها را می پرستیدند و با این که می دیدند که این ها توانایی هیچ کاری را ندارند ولی عقیده خرافی آنها در قبال بت ها نمی گذاشت این ناتوانی را در قبال بت ها قبول کنند. برای همین بنده عرض کردم:

شعیب;1005151 نوشت:
بله در حقیقت این گونه است و اشکال همه عقلا به بت پرست ها و اشکال قرآن و پیامبر هم به بت پرست ها همین بود که چرا چیز هایی را می پرستید که نه می شنوند نه می بینند و نه می توانند از خود دفاع کنند در داستان حضرت ابراهیم و شکستن بت ها ببینید ایشان با این کار آنها را متوجه نقص رفتاریشان در پرستش سنگ و چوب دست ساز خودشان کرد.

در سوره انبیاء اولا به عبادت مشرکین زمان ابراهیم اشاره کرده که آنها همین تماثیل و بت ها را می پرستیدند:
[=me_quran]إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند .

[=me_quran]قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ

گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند

و اینجا بود که حضرت ابراهیم برای فهماندن به آنها که این تماثیل کاری نمی توانند بکنند و قدرتی ندارند طرح شکستن بت ها را ریخت:
[=me_quran]وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ
و به خدا سوگند که چون شما بروید، چاره این بتانتان را خواهم کرد

[=me_quran]فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ
آنها را خرد کرد مگر بزرگ ترینشان را، تا مگر به آن رجوع کنند

آنگاه که آنها مراجعه کردند آنها را به فطرتشان رجوع داد که واقعا این بت ها هیچ کاری نمی توانند بکنند:

[=me_quran]قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ
، گفتند: چه کس به خدایان ما چنین کرده است ? هر آینه او از ستمکاران است

ابراهیم را بر این کار احضار کردند و او را بازخواست کردند:

[=me_quran]قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ

گفتند: ای ابراهیم ، تو با خدایان ما چنین کرده ای ?

[=me_quran]قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ

گفت : بلکه بزرگ ترینشان چنین کرده است اگر سخن می گویند از آنها، بپرسید

[=me_quran]فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ

با خودشان گفت و گو کردند و گفتند: شما خود ستمکار هستید

[=me_quran]ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ

آنگاه به حیرت سر فرو داشتند و گفتند: تو خود می دانی که اینان سخن نمی گویند

[=me_quran]قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ

گفت : آیا سوای الله چیزی را می پرستید که نه شما را سود می رساند نه زیان

[=me_quran]أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

بیزارم از شما و از آن چیزهایی که سوای الله می پرستید آیا به عقل، درنمی یابید ?

shahed1;1005153 نوشت:
همه ما ضریح امام حسین و تجمعات گرد آن و راز و نیاز و طلب حاجت مردم را در حرکت کاروان سفینة النجاه شاهد بودیم اما آیا کسی را دیدی که به فرمان ضریح کاری انجام داده باشد؟!

شما چه اصراری دارید که توسلات مشروع مردم را با بت پرستی جاهلانه و مشرکانه یکسان پنداری کنید
انی مسائل را قبلا بارها بحث کرده ایم اگر سوالی دارید تاپیکی ایجاد کنید

shahed1;1005153 نوشت:
قوم ابراهیم و قوم پیامبر و سایر اقوام انبیاء نیز به همین صورت عمل می کردند و اگر بتی را تعبد می نمودند در اصل اوامر منسوب به آن کسی بود که مجسمه و بنا و بارگاه تمثال آن شده بودند.

[=me_quran]إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

[=me_quran]قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.

باسلام
ومن اضل ممن يدعوا
من دون الله من لا يستجيب له الى يوم القيمة وهم عن دعائهم غفلون

کيست گمراه تر از آنان که معبوداني را در کنار خدا مي خوانند که آنها تا روز رستاخيز نتوانند پاسخشان دهند، و آنان از عبادات آنها به کلي بي خبرند؟

واذا حشر الناس كانوا لهم اعداء وكانوا بعبادتهم كفرين
و هنگامي كه مردم (در روز قضاوت) احضار شوند، معبودانشان دشمنانشان خواهند شد و عبادت و شرك آنها را علنا محكوم خواهند كرد.

تو آيه دومي نوشته كه در روز محشر بتا دشمن كسايي كه عبادتشون كردن ؟خواستم بدونم روز قيامت همين هبله با هرچیز بی جانی که مردم عبادتشان کردن شاملش میشه یانه.

shahed1;1005153 نوشت:

قوم ابراهیم و قوم پیامبر و سایر اقوام انبیاء نیز به همین صورت عمل می کردند و اگر بتی را تعبد می نمودند در اصل اوامر منسوب به آن کسی بود که مجسمه و بنا و بارگاه تمثال آن شده بودند.

شعیب;1005236 نوشت:

[=me_quran]إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

[=me_quran]قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.

با سلام

از آنجا که تعبد به معنای اطاعت بی قید و شرط است یا به قول شما آن اطاعتی است که توأم با اعتقاد به الوهیت باشد، اگر قوم ابراهیم صرفاً مجسمه ها را تعبد می کردند، مطیع چه چیز آنها بودند؟ مگر آن مجسمه ها می توانستند از خود حکم صادر کنند؟!
و اگر آلهه آن قوم مجسمه ها بودند پس چرا وقتی ابراهیم آنها را خرد کرد گفتند:

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ(21:68)
گفتند اگر می خواهید کاری بکنید او را بسوزانید و خدایانتان را یاری کنید

ابراهیم مجسمه ها ( آلهه) را نا بود کرد پس آنها قصد یاری چه چیزی را داشتند؟!
آیا قوم ابراهیم همین مجسمه ها را با خدا شریک ساخته بودند و از حکمشان تبعیت می کردند؟!

shahed1;1005269 نوشت:
از آنجا که تعبد به معنای اطاعت بی قید و شرط است یا به قول شما آن اطاعتی است که توأم با اعتقاد به الوهیت باشد، اگر قوم ابراهیم صرفاً مجسمه ها را تعبد می کردند، مطیع چه چیز آنها بودند؟ مگر آن مجسمه ها می توانستند از خود حکم صادر کنند؟!
و اگر آلهه آن قوم مجسمه ها بودند پس چرا وقتی ابراهیم آنها را خرد کرد گفتند:

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ(21:68)
گفتند اگر می خواهید کاری بکنید او را بسوزانید و خدایانتان را یاری کنید

ابراهیم مجسمه ها ( آلهه) را نا بود کرد پس آنها قصد یاری چه چیزی را داشتند؟!
آیا قوم ابراهیم همین مجسمه ها را با خدا شریک ساخته بودند و از حکمشان تبعیت می کردند؟!

با سلام
مهم این است که قرآن به صراحت می فرماید این ها همین بت ها را (هذه التماثیل را) می پرستیدند و عبادت می کردند و هر نوع برداشت دیگر مخالفت با صریح آیه است:

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.

پس لطفا ظاهر آیات را تاویل نفرمایید .

shahed1;1005269 نوشت:
اگر قوم ابراهیم صرفاً مجسمه ها را تعبد می کردند، مطیع چه چیز آنها بودند؟ مگر آن مجسمه ها می توانستند از خود حکم صادر کنند؟!

یان را چند بار توضیح دادم؛ اینقدر این کفار و مشرکین اعتقادشان سخیف است و متوجه سخافت و پستی اعتقاد خود نمی شوند که حضرت ابراهیم مجبور می شود برای فهماندن به آنها که این ها هیچ کاره هستند و حتی نمی توانند حرف بزنند و نمی توانند از خود دفاع کنند و ... (مجبور می شود) بت ها را بشکند و تبر را بر دوش بت بزرگ تر بگذارد و بگوید از این بت سوسال کنید تا آنها متوجه شوند که این بت ها واقعا پوچ هستند.
این ها معتقد بودند این بت ها دارای روح هستند و این روح برای آنها کارایی دارد؟؟ یعنی بتهای بی جان را با این که با چشم می دیدند که بی جان است اما در عقیده معتقد بودند این بت صاحب حکم است و کارایی دارد و ...برای همین حضرت ابراهیم این رفتار را انجام می دهد:

[=me_quran]قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ

گفتند: ای ابراهیم ، تو با خدایان ما چنین کرده ای ?

[=me_quran]قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ

گفت : بلکه بزرگ ترینشان چنین کرده است اگر سخن می گویند از آنها، بپرسید

[=me_quran]فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ

با خودشان گفت و گو کردند و گفتند: شما خود ستمکار هستید

[=me_quran]ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ

آنگاه به حیرت سر فرو داشتند و گفتند: تو خود می دانی که اینان سخن نمی گویند

[=me_quran]قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ

گفت : آیا سوای الله چیزی را می پرستید که نه شما را سود می رساند نه زیان

[=me_quran]أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

بیزارم از شما و از آن چیزهایی که سوای الله می پرستید آیا به عقل، درنمی یابید ?

آیات گویا است و نیاز به هیچ تفسیری ندارد البته اگر کسی بنا بر خواسته خود آنها را تاویل به تفسیر به رای نکند!!!

shahed1;1005269 نوشت:
با سلام

از آنجا که تعبد به معنای اطاعت بی قید و شرط است یا به قول شما آن اطاعتی است که توأم با اعتقاد به الوهیت باشد، اگر قوم ابراهیم صرفاً مجسمه ها را تعبد می کردند، مطیع چه چیز آنها بودند؟ مگر آن مجسمه ها می توانستند از خود حکم صادر کنند؟!
و اگر آلهه آن قوم مجسمه ها بودند پس چرا وقتی ابراهیم آنها را خرد کرد گفتند:

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ(21:68)
گفتند اگر می خواهید کاری بکنید او را بسوزانید و خدایانتان را یاری کنید

ابراهیم مجسمه ها ( آلهه) را نا بود کرد پس آنها قصد یاری چه چیزی را داشتند؟!
آیا قوم ابراهیم همین مجسمه ها را با خدا شریک ساخته بودند و از حکمشان تبعیت می کردند؟!

شعیب;1005348 نوشت:

با سلام
مهم این است که قرآن به صراحت می فرماید این ها همین بت ها را (هذه التماثیل را) می پرستیدند و عبادت می کردند و هر نوع برداشت دیگر مخالفت با صریح آیه است:

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.

پس لطفا ظاهر آیات را تاویل نفرمایید .

سلام

تأویلی درکار نیست، سئوالات بی پاسخ گواه هستند.

دیگر اصراری نیست، مهم این است که هم بنده و هم شما معتقدیم آنچه یک دوگانه پرست علاوه بر خداوند به آن ایمان دارد موجودی است ورای اشیائی که آنها را بعنوان نماد قرار داده است، بسیاری از مردم گمان می کنند بت پرست کسی است که به دست خود مجسمه ای می سازد و از او حاجت می خواهد و با آن مجسمه راز و نیاز می کند در حالیکه هیچ یک از اقوام و ملتهایی که قرآن از آنها اسم می برد چنین نمی کردند. و اگر به بتها روی می آوردند به زعم خود، رویشان به سمت موجودی در ورای بیت بود ولی از آنجا که در ورای بت چیزی نبود، عین این است که آنها با همان مجسمه ها و نمادها راز و نیاز می کردند و آن را شریک خدا ساخته بودند.
مثل کسانی که صلیب را نماد عیسی قرار داده اند و برایشان مانند این است که روح عیسی در آن حلول کرده اما واقعاً عیسایی با آن مشخصاتی که مسیحیان می شناسند هرگز وجود خارجی نداشته و صلیبی درکار نبوده است بنابر این مسیحیان واقعاً همان صلیبی را که خود ساخته اند به خدایی گرفته اند.

shahed1;1005409 نوشت:
سلام

تأویلی درکار نیست، سئوالات بی پاسخ گواه هستند.


با سلام
اتفاقا شما بر خلاف مبنای خود دست از ظاهر می کشید و خلاف ظاهر سخن می گویید:
ابراهیم به آذر می گوید این چه رفتاری است که در مقابل این تماثیل !!-نه آن ارواح آسمانی- دارید؟ و آذر می گوید ما پدران خود را عابد و پرستنده این تماثیل یافته ایم این یعنی چه ؟؟ لطفا واضحات را انکار نکنید و اگر می خواهید بحث بی دلیل بکنید و می خواهید زیر بار ظاهر آیات نروید بگویید تا بحث را ادامه ندهیم؟؟!!

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.

shahed1;1005409 نوشت:
دیگر اصراری نیست، مهم این است که هم بنده و هم شما معتقدیم آنچه یک دوگانه پرست علاوه بر خداوند به آن ایمان دارد موجودی است ورای اشیائی که آنها را بعنوان نماد قرار داده است

و من با آیه قرآن برای شما ثابت کردم که مردم جاهل همین بت ها را می پرستیدند و از آنها درخواست داشتند و حضرت ابراهیم با شکستن بت ها این مساله را به آنها فهماند که عقیده آنها اشتباه است.

shahed1;1005409 نوشت:
بسیاری از مردم گمان می کنند بت پرست کسی است که به دست خود مجسمه ای می سازد و از او حاجت می خواهد و با آن مجسمه راز و نیاز می کند
نه تنها بسیاری از مردم به این موضوع اعتقاد دارند که بسیاری از آیات قرآن هم همین مطلب را بیان می فرماید که من چند نمونه برای شما از این آیات را بیان کردم و شما بی هیچ پاسخی به تکرار ادعای خود پرداختید

shahed1;1005409 نوشت:
در حالیکه هیچ یک از اقوام و ملتهایی که قرآن از آنها اسم می برد چنین نمی کردند.
بر خلاف ظاهر قرآن حرف می زنید:
یـأبت لم تعبد ما لایسمع و لایبصر و لایغنی عنک شیئا
أفتعبدون من دون الله مالاینفعکم شیئا و لایضرکم

در آیه 95 سوره صافات به صراحت بیان می کند که مشرکین آنچه را با دستان خود می تراشیدند عبادت می کردند :
أتعبدون ماتنحتون

و همچنین این آیه که حضرت ابراهیم به پرستش مستقیم بت ها توسط قومش اشاره می کند:

إنما تعبدون من دون الله أوثـنا و تخلقون إفکا

شعیب;1005706 نوشت:

اتفاقا شما بر خلاف مبنای خود دست از ظاهر می کشید و خلاف ظاهر سخن می گویید:
ابراهیم به آذر می گوید این چه رفتاری است که در مقابل این تماثیل !!-نه آن ارواح آسمانی- دارید؟ و آذر می گوید ما پدران خود را عابد و پرستنده این تماثیل یافته ایم این یعنی چه ؟؟ لطفا واضحات را انکار نکنید و اگر می خواهید بحث بی دلیل بکنید و می خواهید زیر بار ظاهر آیات نروید بگویید تا بحث را ادامه ندهیم؟؟!!

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.

با سلام و سپاس

من چیز زیادی از شما نمی خواهم جز پاسخ به سئوالات زیر که الآن برای چندمین بار است ارسال می کنم و جواب نمی دهی:

نقل قول:
از آنجا که تعبد به معنای اطاعت بی قید و شرط است یا به قول شما آن اطاعتی است که توأم با اعتقاد به الوهیت باشد، اگر قوم ابراهیم صرفاً مجسمه ها را تعبد می کردند، مطیع چه چیز آنها بودند؟ مگر آن مجسمه ها می توانستند از خود حکم صادر کنند؟!
و اگر آلهه آن قوم مجسمه ها بودند پس چرا وقتی ابراهیم آنها را خرد کرد گفتند:

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ(21:68)
گفتند اگر می خواهید کاری بکنید او را بسوزانید و خدایانتان را یاری کنید

ابراهیم مجسمه ها ( آلهه) را نا بود کرد پس آنها قصد یاری چه چیزی را داشتند؟!
آیا قوم ابراهیم همین مجسمه ها را با خدا شریک ساخته بودند و از حکمشان تبعیت می کردند؟!


الآن دوباره می روی و چند روز بعد بر می گردی و باز همان می کنی که در چند پست گذشته انجام دادی بدون اینکه پاسخ سئوالات فوق را بدهی. من می توانم از وضعیت موجود جامعه خودمان مثالهای مشابه زیادی برایت بزنم ولی چون خوشایندت نیست نمی زنم و سعی می کنم بگونه دیگری موضوع را روشن کنم پس لطفاً به سئوالات فوق پاسخ بده!

shahed1;1005736 نوشت:

با سلام و سپاس

من چیز زیادی از شما نمی خواهم جز پاسخ به سئوالات زیر که الآن برای چندمین بار است ارسال می کنم و جواب نمی دهی:

الآن دوباره می روی و چند روز بعد بر می گردی و باز همان می کنی که در چند پست گذشته انجام دادی بدون اینکه پاسخ سئوالات فوق را بدهی. من می توانم از وضعیت موجود جامعه خودمان مثالهای مشابه زیادی برایت بزنم ولی چون خوشایندت نیست نمی زنم و سعی می کنم بگونه دیگری موضوع را روشن کنم پس لطفاً به سئوالات فوق پاسخ بده!

سلام
بنده بحث را دنبال میکنم...
شما پست قبلی کارشناس محترم را نقل قول کردید ولی هیچ پاسخ استدلالی به ادله قرآنی ایشان ندادید.

مشرکین نبوت را قبول نداشتند

آنها قبول نداشتند که بشری بتواند رسول خدا باشد.

آنها می گفتند کسی می تواند نائب خدا باشد که خودش خدا باشد.

این رابطه از طریق توالد و تناسل انجام می گرفت.

آیات فراوان است من چند نمونه ذکر می کنم برای اینکه بدانیم آنها رسالت را قبول نداشتند :

مَا هَـٰذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يُرِ‌يدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَـٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّ‌حْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَ‌اكَ إِلَّا بَشَرً‌ا مِّثْلَنَا

وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّـهِ مَا هَـٰذَا بَشَرً‌ا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِ‌يمٌ

قَالَتْ لَهُمْ رُ‌سُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ

اما برای توالد و تناسل هم آیات بسیار است و یک نمونه ذکر می کنم ( نسبت خانوادگی جنیان با خدا. از رابطه و آمیزش بین این دو، فرشتگان به عنوان دختران خدا متولد می شدند ) :

وَجَعَلُوا لِلَّـهِ شُرَ‌كَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ ۖ وَخَرَ‌قُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ

مشرکان کسی را تعبد می کردند که مورد تایید خداوند باشد اما چه کسی مورد تایید خدا بود ؟

کسی که فرزند خدا بود مثل فرشتگان و جنیان

کسی که خداوند او را با ثروت و قدرت و مکنت مورد تایید قرار می داد.

آنها سنت هایی را قبول می کردند که توسط همین آلهه تایید میشد و همینکه مورد عذاب الهی واقع نمیشدند نشان می داد که خداوند از آن قوانین و سنتها راضی است.

چند نمونه از آیات :

وَنَادَىٰ فِرْ‌عَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ‌ وَهَـٰذِهِ الْأَنْهَارُ‌ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِي ۖ أَفَلَا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٥١﴾ أَمْ أَنَا خَيْرٌ‌ مِّنْ هَـٰذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿٥٢﴾ فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَ‌ةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِ‌نِينَ ﴿٥٣﴾ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿٥٤﴾




وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّـهُ أَمَرَ‌نَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَأْمُرُ‌ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٢٨﴾ قُلْ أَمَرَ‌ رَ‌بِّي بِالْقِسْطِ ۖ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ۚ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ﴿٢٩﴾ فَرِ‌يقًا هَدَىٰ وَفَرِ‌يقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٠﴾




بَلْ مَتَّعْتُ هَـٰؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿٢٩﴾ وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ‌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٣٠﴾ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنُ عَلَىٰ رَ‌جُلٍ مِّنَ الْقَرْ‌يَتَيْنِ عَظِيمٍ ﴿٣١﴾ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَ‌حْمَتَ رَ‌بِّكَ ۚ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَرَ‌فَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَ‌جَاتٍ لِّيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِ‌يًّا ۗ وَرَ‌حْمَتُ رَ‌بِّكَ خَيْرٌ‌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ﴿٣٢﴾ وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ‌ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِ‌جَ عَلَيْهَا يَظْهَرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾




قَالُوا إِنْ هَـٰذَانِ لَسَاحِرَ‌انِ يُرِ‌يدَانِ أَن يُخْرِ‌جَاكُم مِّنْ أَرْ‌ضِكُم بِسِحْرِ‌هِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِ‌يقَتِكُمُ الْمُثْلَىٰ ﴿٦٣﴾ فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا ۚ وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ ﴿٦٤﴾ طه
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَ‌ةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ﴿٤٠﴾




وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ‌ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿٣٥﴾

وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَـٰذَا ۙ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿٣١﴾ وَإِذْ قَالُوا اللَّـهُمَّ إِن كَانَ هَـٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ‌ عَلَيْنَا حِجَارَ‌ةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّـهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾


سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَ‌كُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا أَشْرَ‌كْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّ‌مْنَا مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا ۗ قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِ‌جُوهُ لَنَا ۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُ‌صُونَ ﴿١٤٨﴾ قُلْ فَلِلَّـهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ ۖ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٤٩﴾


وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَ‌كُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّ‌مْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّ‌سُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾


وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّ‌حْمَـٰنُ مَا عَبَدْنَاهُم ۗ مَّا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُ‌صُونَ ﴿٢٠﴾


قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِ‌ينَ ﴿١٨٥﴾ وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿١٨٦﴾ فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿١٨٧﴾ قَالَ رَ‌بِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨٨﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٨٩﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٩٠﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٩١﴾




أَلَمْ تَرَ‌ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَىٰ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّ‌سُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّـهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّـهُ بِمَا نَقُولُ ۚ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا ۖ فَبِئْسَ الْمَصِيرُ‌ ﴿٨﴾




وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِّن رَّ‌بِّهِ ۚ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ ﴿١٣٣﴾ وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَ‌بَّنَا لَوْلَا أَرْ‌سَلْتَ إِلَيْنَا رَ‌سُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ ﴿١٣٤﴾ طه
وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ‌ إِذْ نَادَيْنَا وَلَـٰكِن رَّ‌حْمَةً مِّن رَّ‌بِّكَ لِتُنذِرَ‌ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ‌ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٤٦﴾ وَلَوْلَا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَ‌بَّنَا لَوْلَا أَرْ‌سَلْتَ إِلَيْنَا رَ‌سُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٧﴾ فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَىٰ ۚ أَوَلَمْ يَكْفُرُ‌وا بِمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ مِن قَبْلُ ۖ قَالُوا سِحْرَ‌انِ تَظَاهَرَ‌ا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُ‌ونَ ﴿٤٨﴾ قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّـهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٤٩﴾ فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ‌ هُدًى مِّنَ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٠﴾ قصص
إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣٥﴾ قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ ﴿١٣٦﴾ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧﴾ وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿١٣٨﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٣٩﴾




أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا ﴿٩٢﴾




اما مشرکان چه چیزهایی را پرستیده اند :

خورشید،جن،فرشته،انسان،گاو و غیره ...

وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّـهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ ﴿٢٤﴾




وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ‌ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ‌ ۚ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ‌ وَاسْجُدُوا لِلَّـهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿٣٧﴾




وَأَنَّهُ هُوَ رَ‌بُّ الشِّعْرَ‌ىٰ ﴿٤٩﴾




فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَ‌أَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿٧٦﴾ فَلَمَّا رَ‌أَى الْقَمَرَ‌ بَازِغًا قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَ‌بِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿٧٧﴾ فَلَمَّا رَ‌أَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّي هَـٰذَا أَكْبَرُ‌ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِ‌يءٌ مِّمَّا تُشْرِ‌كُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٧٩﴾



وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ الْبَحْرَ‌ فَأَتَوْا عَلَىٰ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَىٰ
أَصْنَامٍ لَّهُمْ ۚ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَـٰهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ

وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّ‌حْمَـٰنِ إِنَاثًا

وَقَالُوا لَا تَذَرُ‌نَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُ‌نَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرً‌ا

مشرکان ارتباطی با خدا نداشتند و راه نزدیکی به او را آلهه میدانستند.
در ایات و روایات هم اشاره شده است که آیا الله دور است یا نزدیک؟ تا او را بخوانیم؟ مشرکان الله را بسیار دور می پنداشتند. اما خداوند میگوید من نزدیکم پس مرا بخوانید....
انها برای کسب منافع و دفع مضار، آلهه را عبادت می کردند و برایشان قربانی می کردند.
برای دفع ضرر سمت اجنه و شیاطین می رفتند
برای جلب منافع سمت فرشتگان ( که البته همان جنیان بودند مگر مواردی اندک مثل هاروت و ماروت در ملک سلیمان )

یا خورشید و ماه و ستارگان و هر چیزی که برایش اله و ربی متصور بودند...
آنها تصور میکردند با عبادت کردن آنها، رضایت آلهه و الله را جلب خواهند کرد و به آنها منافع بیشتری خواهد رسید.
به همین جهت کسی که دارای ثروت و قدرت بیشتر بود از نظر آنها بیشتر مورد تایید خدا و آلهه بود.

عبد شکور;1005764 نوشت:
سلام
بنده بحث را دنبال میکنم...
شما پست قبلی کارشناس محترم را نقل قول کردید ولی هیچ پاسخ استدلالی به ادله قرآنی ایشان ندادید.

سلام

من نمی گویم شما بحث را دنبال نمی کردید، اما از قضاوتتان پیداست با دقت این کار را انجام نداده اید و الا پاسخهای بنده را می دیدید. بحث ما رسید به قوم پیامبر و اینکه آنها فرشتگان را واسطه و شفعای بین خود و خدا قرار داده بودند و اسمائی ساختگی روی آنها می گذاشتند و احتمالاً نمادهایی برایشان می ساختند و می تراشیدند. تا اینجا من و جناب شعیب اختلافی با هم نداریم. اما ایشان می گویند آنها خود این نمادها را نیز تعبد می کردند و من از او پرسیدم و باز پرسیدم و باز پرسیدم: مگر شما خودتان ننوشتید؛ عبادت آن اطاعتی است که توأم با اعتقاد به الوهیت باشد؟ در اینصورت قوم ابراهیم یا قوم پیامبر چه چیز آن بتها و نمادها را اطاعت می کردند؟مگر آنها می توانستند از خودشان حکم صادر کنند یا قادر به حرف زدن بودند؟!

اما جناب شعیب هربار بجای پاسخ به سئوال بنده، آیات مربوط به قوم ابراهیم و آلهه آنها را می آوردند.
بعنوان مثال: یکی از آیاتی که جناب شعیب به آن استناد کرد آیه زیر است که در حقیقت برای آیات قبل از خودش حکم نتیجه را دارد:

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ
ابراهیم خطاب به قوم خود گفت: آیا بجز خدا چیزی را می پرستید که نه شما را سود می رساند نه زیان؟

شبیه همین جمله را خداوند به رسولش امر می کند تا به مسیحیانی که حضرت عیسی را می پرستیدند بگوید:

قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ۚ وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(5:76)
بگو آیا بجز خدا چیزی را می پرستید که شما را نه سود می رساند نه زیان، در حالی که خدا شنوا و داناست؟

مسلماً مسیحیان در برابر مجسمه دست ساز مسیح بسیار کرنش می کنند و از آن حاجت می خواهند و راز و نیاز می کنند. آیا مسیحیان واقعاً از آن مجسمه حاجت می خواهند یا آن کسی که مجسمه نمادش شده است؟
اما علی رغم باور مسیحیان، آنها واقعاً دارند از چیزی حاجت می طلبند و تبرک می جویند که با دست خود آن را ساخته اند چون مسیح، با آن اوصافی که مسیحیان برایش می شناسند وجود خارجی ندارد. در مورد قوم ابراهیم و حضرت محمد نیز همین است، خداوند خطاب به قوم پیامبر می گوید این ملائکه ای را که شما به عبادتشان مشغولید من در همه آسمانها و زمین نمی شناسم و از آنها سراغی ندارم.
می فرماید کسانی که شرکایی برای خداوند ساخته اند و آنها را تعبد می کنند در حقیقت تعبد نمی کنند مگر ظن و گمان خویش را.

shahed1;1005736 نوشت:
من چیز زیادی از شما نمی خواهم جز پاسخ به سئوالات زیر که الآن برای چندمین بار است ارسال می کنم و جواب نمی دهی:

shahed1;1005736 نوشت:
الآن دوباره می روی و چند روز بعد بر می گردی و باز همان می کنی که در چند پست گذشته انجام دادی بدون اینکه پاسخ سئوالات فوق را بدهی. من می توانم از وضعیت موجود جامعه خودمان مثالهای مشابه زیادی برایت بزنم ولی چون خوشایندت نیست نمی زنم و سعی می کنم بگونه دیگری موضوع را روشن کنم پس لطفاً به سئوالات فوق پاسخ بده!

با سلام
چند بار این سوال شما از قرآن جواب داده شده است (از قرآن جواب داده ام که از پیش خود جواب نگویم)
من تعجب می کنم چرا می گویید که جوابد نداده ام؟؟
از قرآن مگر نیاورده ام:

شعیب;1005706 نوشت:
در آیه 95 سوره صافات به صراحت بیان می کند که مشرکین آنچه را با دستان خود می تراشیدند عبادت می کردند :
أتعبدون ماتنحتون

شعیب;1005706 نوشت:
و همچنین این آیه که حضرت ابراهیم به پرستش مستقیم بت ها توسط قومش اشاره می کند:إنما تعبدون من دون الله أوثـنا و تخلقون إفکا

شعیب;1005706 نوشت:
یـأبت لم تعبد ما لایسمع و لایبصر و لایغنی عنک شیئا

شعیب;1005706 نوشت:
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.

این آیات چه معنایی دارد؟؟
آیا نیاز هست دوباره ترجمه کنم؟؟

این آیات صراحت دارد که مشرکین زمان پیامبران (علیهم السلام) همین بت ها را می پرستیدند و از آنها درخواست و تقاضا داشتند .
چه چیز مانده که جواب نداده باشیم؟؟
چند بار عرض کردیم:

شعیب;1005706 نوشت:
و من با آیه قرآن برای شما ثابت کردم که مردم جاهل همین بت ها را می پرستیدند و از آنها درخواست داشتند و حضرت ابراهیم با شکستن بت ها این مساله را به آنها فهماند که عقیده آنها اشتباه است.

چه چیز را متوجه نشده اید که دوباره نیاز به پاسخ داشته باشد؟؟


shahed1;1005736 نوشت:
با سلام و سپاس

من چیز زیادی از شما نمی خواهم جز پاسخ به سئوالات زیر که الآن برای چندمین بار است ارسال می کنم و جواب نمی دهی:

عبد شکور;1005764 نوشت:
سلام
بنده بحث را دنبال میکنم...
شما پست قبلی کارشناس محترم را نقل قول کردید ولی هیچ پاسخ استدلالی به ادله قرآنی ایشان ندادید.

من از شما تشکر می کنم که بحث را دنبال فرموده اید و حقیقت را بیان کردید.

شعیب;1005822 نوشت:

این آیات صراحت دارد که مشرکین زمان پیامبران (علیهم السلام) همین بت ها را می پرستیدند و از آنها درخواست و تقاضا داشتند .
چه چیز مانده که جواب نداده باشیم؟؟
چند بار عرض کردیم:

سلام

در قرآن هیچ آیه ای وجود ندارد که نشان دهد مشرکین دوره پیامبر جامدات و اشیاء مادی را پرستش کرده باشند آنها به خیال خودشان ملائکه را تعبد می کردند و این موضوع نه یک بار بلکه بارها و بارها در قرآن آمده بگونه ای که دیگر هیچ شکی باقی نمی گذارد.
مشرکین ادعا می کردند این خواست خدا بوده که ملائکه را تعبد( = فرمانبرداری) کنند و اگر او نمی خواست هرگز چنین نمی کردند:

وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَٰنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ ۗ مَا لَهُمْ بِذَٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ(43:20)
گفتند اگر خدا می خواست ما هرگز ملائکه را تعبد نمی کردیم، آنها علمی به این موضوع ندارند و فقط حدس می زنند

در سوره نجم نام سه تن از این ملائکه خیالی آمده است و خداوند در مورد این نامگذاری می فرمایند:

إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَىٰ(53:27)
كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، فرشتگان را به نام دختران مى‌نامند

وقتی شما با این آیات روبرو شدید نوشتید:


شعیب;1004974 نوشت:

چرا خدا در ادامه سخن دیدن فرشتگن توسط پیامبر سخن از لات و عزی و منات می کند چون آنها این سه را نمادهای فرشتگان بر روی زمین و به صورت بت ساخته بودند و آن را می دیدند و فرشتگان را نمی دیدند.

بدین ترتیب اندکی نظر خود را تعدیل کردید و بتهای سنگی را نماد ملائکه دانستید و بعد ادعا کردید مشرکین نتنها ملائکه را عبادت می کردند بلکه نمادهای آنها را نیز عبادت می کردند. اینکه ملائکه را عبادت می کردند حرفی نیست چون ملائکه موجوداتی زنده بودند و از طریق نواب خود می توانستند با مردم ارتباط برقرار کنند و احکام الهی را به آنها برسانند اما بتهای سنگی به چه صورت این کار را انجام می دادند، این سئوالی بود که هیچگاه به آن پاسخ ندادید چون حقیقتاً پاسخی هم ندارد.
اما خداوند در قرآن از ملائکه اقرار گرفته و آنها از عبادت قوم پیامبر ابراز بی اطلاعی کرده اند.
پس قوم پیامبر چه چیزی را تعبد می کردند؟

خداوند می فرمایند آنها در اصل شرکای خود(= ملائکه) را عبادت نمی کردند بلکه این ظن و گمانشان بود که داشتند عبادتش می کردند چون لات و منات و عزی تخیلی بیش نبودند و وجود خارجی نداشتند.
حالا بگذار بپذیریم قوم پیامبر، مانند قوم ابراهیم از شرکای خود نمادهایی به شکل تماثیل و اصنام ساخته بودند و عبادتشان می کردند، به چه صورتش را کار نداریم، وقتی در پس آن اصنام و تماثیل هیچ چیزی وجود نداشت در حقیقت آن قوم به پرستش همان مجسمه ها و تماثیل مشغول بودند.
و هیچ واسطه و شفیعی در کار نبود و آن اقوام دلشان را به چیزهایی خوش کرده بودند که نه سودی به حالشان داشتند و نه ضرری.
مثل کرور کرور انسانی که به دنبال یک صلیب راه می افتند، و مثل یک قدیس زنده با آن رفتار می کنند، اگر کسی به آنها بگوید چرا با این موجود بی جان اینگونه رفتار می کنید به نظر شما به او چه می گویند؟
چه کسی پاسخ این سئوال را می داند؟


ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی


[39:3] الا لله الدين الخالص والذيناتخذوا من دونه اولياء ما نعبدهم الا ليقربونا الى الله زلفى ان الله يحكم بينهم فيما هم فيه يختلفون ان الله لا يهدي من هو كذب كفار

دين مطلقا بايد تنها به خدا اختصاص داده شود. كساني كه غير از او اوليايي قرار مي دهند،مي گويند: "ما آنها را معبود خود قرار داديم، فقط براي آنكه ما را به خدا نزديك تركنند؛ زيرا آنها مقربند و مقام بهتري دارند!" خدا درباره اختلافاتشان قضات خواهدكرد. خدا چنين دروغگويان كافري را هدايت نمي كند.

پرستش و عبادت مشروط به وجود دستور و فرمان نیست.

یعنی لازم نیست حتما کسی دستوری بدهد و با اطاعت کردن از او بگوییم او را عبادت کردیم.

عبادت کردن یعنی انجام اعمالی که رضایت خدایان را فراهم میکرد.
بت پرستان سعی می کردند این قوانین را کشف کنند.
مثلا آنها به پای بتها قربانی انجام می دادند.
نذر می کردند
چون تصور می کردند با قربانی و نذر می توانند به منافع برسند.
اما کشف این قوانین چند روش داشت :
1
قدرت و مکنت و عدم نزول عذاب یکی از معیار ها بود.
مثلا فرعون صاحب قدرت و مکنت بسیار بود و به همین جهت مردم را به اطاعت از خود وا می داشت.
او همه را به سنت و شیوه و آیین خود وا میداشت و آن را مورد رضایت خدا می دانست.
معمولا بزرگان هر قبیله و قومی ، سنتهایی ایجاد می کردند و همینها سنتهای جاهلی را شکل می داد.
مشرکان می گفتند این قوانین و سنتها اگر خواست خدا نبود، بر ما عذاب نازل می کرد.
اینکه سنتهای ما چند صد سال ادامه یافته نشانه خواست خداست.

2

یکی از روش ها ارتباط گرفتن با شیاطین و اجنه است.
خداوند می فرماید مشرکان در واقع از اجنه اطاعت می کردند نه فرشتگان.
در ایه ای از قران نیز به ارتباط گیری برخی از مردم با جنیان اشاره شده است.
این ارتباط با اجنه تنها از طریق افراد خاصی امکان سنت شدن داشت.
مثلا ساحرانی که فرعون داشت.
یا ساحرانی که در کنار بزرگان هر قوم بود.
یا خود بزرگان قوم با اجنه در ارتباط بودند.

------

همیشه مشرکان در برابر پیامبران چند دلیل می آوردند

اول اینکه به بشر بودن آنها ایراد می گرفتند.
آنها قبول نداشتند بشر بتواند رسول خدا باشد.
لذا آنها بشر را عبادت نمی کردند.
پیامبران می گفتند ما بشری هستیم لکن به ما وحی میشود
اما مشرکان می گفتند مشکل در بشر بودن شما است. باید فرشتگان یا همان اجنه با شما باشند و الا شما با ما فرقی ندارید.

دوم اینکه از پیامبران میخواستند با ملایکه نازل شوند مثلا فرعون همین را می خواهد.
البته مشرکان با شیاطین ارتباط داشتند اما تصور می کردند آنها ملائکه خدا و فرزندان او هستند.
به همین جهت از شیاطین اطاعت می کردند.

سوم از پیامبران می خواستند اگر حق هستند چرا مشرکان عذاب نشدند و نمی شوند.
همینکه پدران آنها به همین شیوه عمل کردند نشان میدهد خدا از انها راضی است و الا عذابشان می کردد و به آنها قدرت و مکنت نمی داد.

بیت المعمور;1006045 نوشت:

یکی از روش ها ارتباط گرفتن با شیاطین و اجنه است.
خداوند می فرماید مشرکان در واقع از اجنه اطاعت می کردند نه فرشتگان.
در ایه ای از قران نیز به ارتباط گیری برخی از مردم با جنیان اشاره شده است.
این ارتباط با اجنه تنها از طریق افراد خاصی امکان سنت شدن داشت.
مثلا ساحرانی که فرعون داشت.
یا ساحرانی که در کنار بزرگان هر قوم بود.
یا خود بزرگان قوم با اجنه در ارتباط بودند.

با سلام

ارتباط با اجنه و تعبد آنها به این معنا نیست که مشرکان آنها را می دیدند، قرآن این مطلب را تایید نمی کند بلکه پرستش اجنه همان شیطان پرستی می باشد چون شیطان از جنس جن بوده و این شیاطین جنی هستند که شیاطین انسی را وسوسه می کنند یا به قول قرآن به آنها وحی می کنند و بدینسان خیل کثیری از انسانها را عبد و بنده خود می سازند. اصل شرک و بت پرستی همین تعبد شیاطین است و در فرهنگ قرآن مشرک به کسی گفته می شود که بجای کلام خدا، کلامی را تعبد کند که توسط شیاطین جنی به شیاطین انسی وحی شده است.
مثلاً خداوند در کتابش حرام و حلال را مشخص کرده، کسانی که از پیش خود حیوانات و آبزیان را حرام و حلال می کنند چنانچه کسی از آنها تبعیت کند در اصل شیطان را تعبد کرده و او را شریک خدا ساخته است، خداوند در کتابش چنین افرادی را مشرک می نامد:

وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ ۗ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ ۖ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ(6:121)
چیزی را که خداوند در کتابش از آن بعنوان رزق حلال اسم نبرده نخورید، یقیناً آن چیز فسق است و قطعاً شیاطین به اولیای خود وحی می کنند تا با شما به مجادله و بگو مگو برخیزند، اگر از شیاطین و اولیاء آنها اطاعت کنید بی تردید مشرک خواهید بود.

آری اصل و اساس شرک تعبد من دون الله است و خداوند برای تبیین آن حدود نود درصد آیات قرآن را به این معضل بزرگ و خانمان سوز اختصاص داده است.

وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا
ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻴﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﺟﻦ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻰ ﺑﺮﺩﻧﺪ ، ﭘﺲ [ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﻦ ]ﺑﺮ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﻭ ﺗﺒﺎﻫﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻓﺰﻭﺩﻧﺪ ،(٦)

وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا
ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﻧﺲ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ [ ﺟﻨﻴﺎﻥ ]ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻧﺒﻮّﺕ ] ﺑﺮﻧﻤﻰ ﺍﻧﮕﻴﺰﺩ !(٧)

مهم نیست که اجنه دیده میشدند یا نمی شدند

مهم این است که بت پرستان جنیان را فرشته می پنداشتند و آنها را دختران خدا می دانستند و با جنیان ارتباط بر قرار می کردند و از جنیان اطاعت می کردند.

البته همانطور که گفته شد بت پرستان ، عبادت می کردند.

عبادت یعنی انجام اعمال و رفتاری که رضایت آلهه را جلب کند.
اصلا اهمیتی ندارد که بت یا اله به آنها فرمانی داده باشد.
مثلا آنها برای بتها قربانی می کردند
یا برای ماه یا خورشید قربانی می کردند
چون تصور می کردند این کار رضایت آن خدایان را جلب می کند.
بت پرستان از فرزندان خدا اطاعت می کردند و اصلا به نبوت اعتقادی نداشتند.
فرعون هم به خاطر همین مورد اطاعت قرار گرفت.
لذا سنتها و آیین مشرکان از طریق بزرگان هر قوم و اجنه شکل می گرفت.
گاهی اوقات بزرگان هر قوم خودشان یک روش و سنت پایه گذاری می کردند و گاهی اوقات با اجنه ارتباط داشتند.

إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٠﴾

مَا هَـٰذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يُرِ‌يدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَـٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّ‌حْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ

در آیات بسیاری این مطلب ذکر شده است
که بت پرستان بشر را رسول خدا نمی دانستند.
آنها اولیائشان شیطان و طاغوت بود.

در مورد شیطان توضیح دادم اما طاغوت

طاغوت چون قدرت و مکنت داشت مورد اطاعت واقع میشد. همانطور که قبلا گفتم قدرت و مکنت و ثروت نشانه های روی آوردن و جلب نظر خدایان بود.
مشرکان بر این عقیده بودند که خدایان هر کسی که مورد رضایتشان بود را صاحب قدرت و مکنت و ثروت می کردند.
به همین جهت بت پرستان تابع سنتهای بزرگان و ثروتمندان میشدند. تا مثل آنها مورد توجه خدایان قرار بگیرند.
اگر دقت کنید بت پرستان همیشه می گویند چرا فلانی که ادعای نبوت دارد ثروت ندارد؟ چرا قدرت ندارد؟
فرعون همینگونه استدلال میکند.
در طرف مقابل هر گاه خدایان از کسی روی می گرداندند او را به فلاکت و بدبختی می انداختند.

با این توضیحات کاملا مشخص است که سنتها و آیین مشرکان چگونه شکل می گرفت
از طریق طاغوت یا بزرگان قوم ( چون قدرت و ثروت و مکنت داشتند و این نشانه روی آوردن خدایان به آنها بود )
از طریق اجنه و ارتباط گرفتن انسانها با آنها و بالعکس

بیت المعمور;1006057 نوشت:
مَا هَـٰذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يُرِ‌يدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَـٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

مشرکان بر این عقیده بودند که خدایان هر کسی که مورد رضایتشان بود را صاحب قدرت و مکنت و ثروت می کردند.

سلام و عرض ادب

مشرکان محدود به بت پرست ها نمی شوند

مشرکانی هستند که سنگ و چوب و طلا و اهن و ... را منصوب به اولیای خدا کرده اند ( اولیایی مانند عیسی (سلام بر او ) یا دیگر اولیاء !!! )

و آنرا وسیله تقرب خود به خدا می دانند !!!

امیر مومنان ( سلام بر او ) از این مشرکان اعلام برائت کرده اند و فرموده اند :

پيامبر خدا مرا فرا خواند و فرمود:«در تو نمونه اي از عيسي (سلام بر او) است.
يهود با وي دشمني ورزيدند ، تا آن جا که به مادرش تهمت زدند؛
و نصارا او را دوست داشتند ، تا آن جا که وي را در جايگاهي قرار دادند که جايش نبود

شروحیل;1006059 نوشت:
سلام و عرض ادب

مشرکان محدود به بت پرست ها نمی شوند

مشرکانی هستند که سنگ و چوب و طلا و اهن و ... را منصوب به اولیای خدا کرده اند ( اولیایی مانند عیسی (سلام بر او ) یا دیگر اولیاء !!! )

و آنرا وسیله تقرب خود به خدا می دانند !!!

امیر مومنان ( سلام بر او ) از این مشرکان اعلام برائت کرده اند و فرموده اند :

پيامبر خدا مرا فرا خواند و فرمود:«در تو نمونه اي از عيسي (سلام بر او) است.
يهود با وي دشمني ورزيدند ، تا آن جا که به مادرش تهمت زدند؛
و نصارا او را دوست داشتند ، تا آن جا که وي را در جايگاهي قرار دادند که جايش نبود

با سلام

قرآن می فرماید که عیسی و عزیر ، ابن الله نیستند.

برخی مسیحیان که به تدریج گسترش یافتند تصور می کردند عیسی ، فرزند خداست.
علت چنین اعتقادی بر می گردد به تولد عیسی.
عیسی چون پدر نداشت باعث شد چنین اعتقاد باطلی شکل بگیرد.
و به همین جهت بخشی از آیات الهی در رد چنین اعتقادی است.
آل عمران
إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ
ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻋﻴﺴﻲ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ [ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ] ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺁﺩم ﺍﺳﺖ ﻛﻪ [ ﭘﻴﻜﺮ ] ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻙ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ : [ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ] ﺑﺎﺵ ; ﭘﺲ ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ [ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ] ﺷﺪ .(٥٩)

پس اینکه کسی مجسمه ای بسازد و آن را به کسی نسبت بدهد، ارتباطی با شرک ندارد.

واقعیت عالم این است که یک خالق داریم و بقیه مخلوقات هستند.

اما مشرکان تصورات اشتباهی نسبت به عالم دارند.

خیلی از چیزهایی که ما تصور می کنیم اشتباه است.
مشرکین عملگرا و تجربه محور بودند.
آنها کتاب های الهی را اساطیر الاولین می دانستند.

آنها به ''وجدنا علیه آبائنا'' باور داشتند. نه چیزی که در کاغذها و کتابها نقل میشود...

آیه تقرب به الله :

مشرکان خداوند را دور از دسترس بشر می دانستند.
آنها برای جلب منافع و دفع ضرر و برای داشتن زندگی خوب، اقدام به جلب نظر و رضایت آلهه می کردند.

چون خدایان، فرزندان خدا و در دسترس بودند.

خداوند به همین جهت می فرماید انی قریب

من نزدیکم دور نیستم.

مشرکان به همین جهت به عبادت خدایان می پرداختند تا به خدا نزدیک تر شوند و از این طریق به ثروت و قدرت و مکنت بیشتر برسند.

شروحیل;1006059 نوشت:
سلام و عرض ادب

مشرکان محدود به بت پرست ها نمی شوند

[/COLOR][/SIZE]

در قرآن گروه بندی داریم

مثلا اهل کتاب
مشرکین
کفار
منافقین

وقتی ما آیات مربوط به مشرکین را بررسی میکنیم به چنین اعتقاداتی دست پیدا می کنیم.

البته بنده تعداد کمی از آیات را آوردم و الا در دسته بندی هایم شاید بیش از 300 آیه مهم درباره توحید و شرک وجود دارد.

شرک اعتقادی اینطور بود که عرض کردم.

اما هر دین و آیینی می تواند دچار شرک اعتقادی یا عملی بشود.

مثلا مسیحیتی که عیسی را پسر خدا و خدا میداند
کاملا با اسلامی که ائمه و اصحاب پیامبر را مخلوق خدا می داند
زمین تا آسمان فرق می کند.

پس ما اعتقاد به این نداریم که اینها نسبت فامیلی با خدا دارند
اما در قران به صراحت اعلام شده که مشرکین بین خدا و جنیان ارتباط فامیلی بر قرار می کردند و فرشتگان را دختر خدا می دانستند.
یا می فرماید مسیحیان ، عیسی را پسر خدا می دانستند.

این یک اعتقاد واقعی بود.
اینطور نبود که آنها بگویند جنیان یا عیسی ، مخلوق و بنده خدا هستند.

بیت المعمور;1006054 نوشت:

مهم این است که بت پرستان جنیان را فرشته می پنداشتند و آنها را دختران خدا می دانستند و با جنیان ارتباط بر قرار می کردند و از جنیان اطاعت می کردند.

قرآن چنین چیزی نمی گوید، اگر مدرکی داری رو کن! این سخن روایات است نه قرآن. آنچه قرآن می گوید این است که خالق اصلی این بنات الله و ابناء الله همین شیاطین جنی بودند که آن را به ذهن شیاطین انسی می انداختند.
از این رو کسانی که امثال عیسی و فرشتگان را به خدایی گرفته بودند و تعبدشان می کردند در حقیقت شیطان را ولی گرفته و پرستش می کردند.

بیت المعمور;1006068 نوشت:

مثلا مسیحیتی که عیسی را پسر خدا و خدا میداند
کاملا با اسلامی که ائمه و اصحاب پیامبر را مخلوق خدا می داند
زمین تا آسمان فرق می کند.

مسیحیان احبار و رهبان و علمای دین خود را نیز به خدایی می گرفتند، آیا احبار و رهبان نیز با خداوند ارتباط فامیلی داشتند؟

shahed1;1006069 نوشت:
قرآن چنین چیزی نمی گوید، اگر مدرکی داری رو کن! این سخن روایات است نه قرآن. آنچه قرآن می گوید این است که خالق اصلی این بنات الله و ابناء الله همین شیاطین جنی بودند که آن را به ذهن شیاطین انسی می انداختند.
از این رو کسانی که امثال عیسی و فرشتگان را به خدایی گرفته بودند و تعبدشان می کردند در حقیقت شیطان را ولی گرفته و پرستش می کردند.


الأنعام
وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ
[ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ] ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﺷﺮﻳﻜﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺟﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺟﻬﻞ ﻭ ﺑﻲ ﺩﺍﻧﺸﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻲ ﺍﻧﮕﺎﺷﺘﻨﺪ ; ﻣﻨﺰّﻩ ﻭ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(١٠٠)

shahed1;1006070 نوشت:
مسیحیان احبار و رهبان و علمای دین خود را نیز به خدایی می گرفتند، آیا احبار و رهبان نیز با خداوند ارتباط فامیلی داشتند؟

خیر علمای دین، فرزند خدا نیستند.

قبلا هم گفتم آنها هر کسی را فرزند خدا نمی دانستند.
مثلا طبق آیات قرآن
جبت و طاغوت و جنیان و فرعون و مانند آن به عنوان معبود شناخته شدند.
ولی من ادعا نکردم همه آنها فرزند خدا بودند.

وقتی شما کسی را فرزند خدا میدانید، مشرک شدید

آیا این را قبول ندارید؟

مثلا کسی که فرشتگان را دختر خدا می داند
عیسی و عزیر را پسر خدا میداند

آیا قبول دارید که اعتقادی مشرکانه است؟

بیت المعمور;1006062 نوشت:
با سلام

مشرکان خداوند را دور از دسترس بشر می دانستند.
آنها برای جلب منافع و دفع ضرر و برای داشتن زندگی خوب، اقدام به جلب نظر و رضایت آلهه می کردند.
.

سلام و عرض ادب

دوست گرامی

کسی که خدا را دور می داند ، و به جای خواستن حاجت از خداوند ، به طلا و آهن منصوب به اولیاء خدا دخیل می بندد ،
و به دنبال جلب رضایت خدایان خیالی خود است
مشرک نیست؟

غیر خدا هر آن کس را که شما می‌خوانید
بندگانی مانند شمایند
پس اگر راست مى‌گوييد،
آنان را بخوانيد، تا شما را اجابت کنند
اعراف 194

مخلوق دانستن یا ندانستن ربطی به شرک ندارد

این که شخص غیر خدا را صاحب اثر بداند ( ولو اولیاء خدا را ) ، شرک است


shahed1;1005937 نوشت:
در قرآن هیچ آیه ای وجود ندارد که نشان دهد مشرکین دوره پیامبر جامدات و اشیاء مادی را پرستش کرده باشند آنها به خیال خودشان ملائکه را تعبد می کردند و این موضوع نه یک بار بلکه بارها و بارها در قرآن آمده بگونه ای که دیگر هیچ شکی باقی نمی گذارد.

چرا اینقدر رفت و برگشتی بحث می کنید موضع خودتان را مشخص کنید که اینقدر بحث طول نکشد
آیا شما شک دارید که در زمان ابراهیم و نوح مردم همین بت ها را می پرستیدند؟؟
این را جواب دهید(بارها بحث رفت و برگشتی انجام داده اید ) واضح بگویید.
اگر آری. که هیچ
اگر نه . با این آیات چه می کنید:
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.
:إنما تعبدون من دون الله أوثـنا و تخلقون إفکا

این ها را جواب دهید تا بحث را ادامه دهم.

shahed1;1005937 نوشت:
بدین ترتیب اندکی نظر خود را تعدیل کردید و بتهای سنگی را نماد ملائکه دانستید و بعد ادعا کردید مشرکین نتنها ملائکه را عبادت می کردند بلکه نمادهای آنها را نیز عبادت می کردند. اینکه ملائکه را عبادت می کردند حرفی نیست چون ملائکه موجوداتی زنده بودند و از طریق نواب خود می توانستند با مردم ارتباط برقرار کنند و احکام الهی را به آنها برسانند اما بتهای سنگی به چه صورت این کار را انجام می دادند، این سئوالی بود که هیچگاه به آن پاسخ ندادید چون حقیقتاً پاسخی هم ندارد.
اما خداوند در قرآن از ملائکه اقرار گرفته و آنها از عبادت قوم پیامبر ابراز بی اطلاعی کرده اند.
پس قوم پیامبر چه چیزی را تعبد می کردند؟

خداوند می فرمایند آنها در اصل شرکای خود(= ملائکه) را عبادت نمی کردند بلکه این ظن و گمانشان بود که داشتند عبادتش می کردند چون لات و منات و عزی تخیلی بیش نبودند و وجود خارجی نداشتند.
حالا بگذار بپذیریم قوم پیامبر، مانند قوم ابراهیم از شرکای خود نمادهایی به شکل تماثیل و اصنام ساخته بودند و عبادتشان می کردند، به چه صورتش را کار نداریم، وقتی در پس آن اصنام و تماثیل هیچ چیزی وجود نداشت در حقیقت آن قوم به پرستش همان مجسمه ها و تماثیل مشغول بودند.
و هیچ واسطه و شفیعی در کار نبود و آن اقوام دلشان را به چیزهایی خوش کرده بودند که نه سودی به حالشان داشتند و نه ضرری.
مثل کرور کرور انسانی که به دنبال یک صلیب راه می افتند، و مثل یک قدیس زنده با آن رفتار می کنند، اگر کسی به آنها بگوید چرا با این موجود بی جان اینگونه رفتار می کنید به نظر شما به او چه می گویند؟
چه کسی پاسخ این سئوال را می داند؟


با عرض پوزش
به علت بحث رفت و برگشتی و طولانی شدن بحث منتظر جواب پست قبل می مانم تا این پست را جواب دهم.

شروحیل;1006086 نوشت:
سلام و عرض ادب

دوست گرامی

کسی که خدا را دور می داند ، و به جای خواستن حاجت از خداوند ، به طلا و آهن منصوب به اولیاء خدا دخیل می بندد ،
و به دنبال جلب رضایت خدایان خیالی خود است
مشرک نیست؟

غیر خدا هر آن کس را که شما می‌خوانید
بندگانی مانند شمایند
پس اگر راست مى‌گوييد،
آنان را بخوانيد، تا شما را اجابت کنند
اعراف 194

مخلوق دانستن یا ندانستن ربطی به شرک ندارد

این که شخص غیر خدا را صاحب اثر بداند ( ولو اولیاء خدا را ) ، شرک است


با سلام

هر چیزی اثری دارد.
لکن استقلال در اثر متعلق به خدا است.
بله من قبول دارم نباید چنین اعتقادی داشت چون اعتقادی مشرکانه است.

صرف خواندن و کمک خواستن شرک نیست اما کمک خواستنی که همراه با اعتقاد مشرکانه باشد، بله عملی شرک آمیز است.
اعتقاد باطل مثل همینکه شخصی را مستقل در اثر بدانید.

شعیب;1006098 نوشت:
چرا اینقدر رفت و برگشتی بحث می کنید موضع خودتان را مشخص کنید که اینقدر بحث طول نکشد
آیا شما شک دارید که در زمان ابراهیم و نوح مردم همین بت ها را می پرستیدند؟؟
این را جواب دهید(بارها بحث رفت و برگشتی انجام داده اید ) واضح بگویید.
اگر آری. که هیچ
اگر نه . با این آیات چه می کنید:
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ
آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ
گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند.
:إنما تعبدون من دون الله أوثـنا و تخلقون إفکا

این ها را جواب دهید تا بحث را ادامه دهم.

با سلام

من که این را چندین بار پاسخ دادم!
چون شما می خواهید دوباره پاسخ می دهم: بله قوم ابراهیم همان بتها را پرستش می کردند چون موجوداتی که این بتها نماد آنها شده بودند ، و شرکای آن قوم محسوب می شدند، ظن و گمانی بیش نبودند و وجود خارجی نداشتند.
بعنوان مثال، صلیب منسوب به حضرت عیسی را خدمتتان عرض کردم که مسیحیان در حد یک قدیس زنده با آن رفتار می کنند، آن را می بوسند، در برابرش تعظیم می کنند و خیلی کارهای دیگر در حالی که صلیب عیسی و آن عیسایی که به صلیب کشیده شد حقیقت خارجی نداشتند.

بیت المعمور;1006102 نوشت:
با سلام

صرف خواندن و کمک خواستن شرک نیست اما کمک خواستنی که همراه با اعتقاد مشرکانه باشد، بله عملی شرک آمیز است.

سلام و عرض ادب

دوست گرامی

شرک را تعریف کنید!

شروحیل;1006104 نوشت:
سلام و عرض ادب

دوست گرامی

شرک را تعریف کنید!

با سلام

شرک جنبه های مختلفی دارد

وقتی می گوییم

لا اله الا الله

باید قبول کنیم که فقط یک خدا وجود دارد.

دیگر نمیتوان پذیرفت غیر خداوند در هستی و صفات مانند خدا باشند.

لیس کمثله شی

پس خداوند فرزند ندارد، همسر و فامیل ندارد.

لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

هیچ کس در علم و قدرت با او شریک نیست.

بله مخلوقات هم عالم هستند و قدرت دارند و حتی ممکن است قدرتهای خارق العاده داشته باشند.

لکن حقیقت علم و قدرت خداوند، نامحدود و مستقل است.

همچنین خداوند تنها شارع هستی است.

هر کسی که ادعا کند او شارعی در کنار خداوند است، شرک است.

به همین جهت با بدعت گذار برخورد سختی میشود.

نه پیامبران و نه جنیان و نه فرشتگان و نه انسانها

هیچ کس حق قانونگذاری به نام الله را ندارد.

یعنی هیچ کس نمیتواند بگوید قانون من قانون خدا است.

مشرکان اصولا به نبوت اعتقادی نداشتند و تعداد زیادی از آیات را قبلا ذکر کردم.
آنها کتب الهی را اساطیر الاولین و باطل دانسته و بشر بودن رسولان را مقتضی انکار آنها می دانستند.

اما شرک در ادیان الهی مربوط به تحریف کتب الهی و بدعت گذاری است که در حوزه شریعت بیشتر نمود پیدا می کند.

بیت المعمور;1006079 نوشت:
الأنعام
وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ
[ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ] ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﺷﺮﻳﻜﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺟﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺟﻬﻞ ﻭ ﺑﻲ ﺩﺍﻧﺸﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻲ ﺍﻧﮕﺎﺷﺘﻨﺪ ; ﻣﻨﺰّﻩ ﻭ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(١٠٠)

شما حرف بنده را به خودم بر می گردانید؟!
مطلبی که برایتان نوشتم در واقع ترجمه همین آیه بود ، قوم پیامبر، که شرکایشان ملائکه بودند و به خیال خود آنها را تعبد می کردند، در حقیقت جن را پرستش می کردند چون این جنیان بودند که برای خداوند دختران و پسران را خلق می کردند و به مردم القاء می نمودند. خود ملائکه نیز اقرار کرده اند که قوم پیامبر آنها را پرستش نمی کردند بلکه جن را می پرستیدند.
باز هم می گویم آن چیزی که شما درباره ملائکه و جن نوشتید و بنده سندش را خواستم، ربطی به این آیه ندارد بلکه آن را به مشرکین قریش نسبت داده اند، گفته اند که قریشیان معتقد بودند خداوند با دختری از جنس جن ازدواج کرده و آن جن ملائکه را به دنیا آورده است!

موضوع قفل شده است