جمع بندی معرفت سرشت ، معرفت پروردگار

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معرفت سرشت ، معرفت پروردگار

با سلام
از نظرگاه اسلام فقط یک چیز در عالم مورد پرستش واقع شده و میشود و آن چیزی نیست بجز الله . این مطلب از عبارت "لا اله الا الله" بدست میاید ؛ "اله" به معنی معبود است و معبود یعنی کسی یا چیزیکه مورد اطاعت و پرستش واقع میشود. با توجه به این مهم وقتی انسان به عالم نظر میافکند مشاهده میکند که فقط یک چیز معبود است و آن "نهاد و سرشت" است . به عبارت دیگر همه موجودات تابع و پیرو نهاد و سرشت خویشتند پس اگر بخواهیم مطلب را به صورت منطقی بیان نماییم میگوییم "فقط یک معبود در عالم وجود دارد و آن الله است" و از طرفی"[=&quot] فقط نهاد و سرشت موجوداتِ عالم معبود و مورد پرستش است" که نتیجه میشود "الله همان نهاد و سرشت موجودات است"

[/]

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد عامل

[TD][/TD]

[="Book Antiqua"][="Black"]


بسم الله الرحمن الرحیم



با عرض سلام و ادب

قیاس شما از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده که مقدمه اول؛ یعنی «آنچه اسلام امر به پرستش آن کرده الله است» صحیح و بی نقص است. اما در مورد اینکه آیا واقعا سرشت و نهاد موجودات مورد پرستش است، باید کمی بیشتر بحث کرد.

در مورد سرشت و نهاد، شما در عبارت خود دوگونه صحبت کردید، یکبار بحث تبعیت از سرشت را مطرح کردید و بار دیگر پرستش نهاد را بیان فرمودید. تبعیت تفاوت شایانی با پرستش دارد. در مورد تبعیت از نهاد، قرآن می فرماید: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‏ سَبيلاً»؛ بگو: «هر كس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى‏ كند و پروردگارتان كسانى را كه راهشان نيكوتر است، بهتر مى‏ شناسد.»(1) منظور از شاکله روحیات و سجایای انسان و به تعبیر بهتر سرشت اوست. بنابراین عمل و یا تبعیت از شاکله امری است که خداوند در قرآن مطرح کرده و به این معناست که انسان برای خود شاکله ای را شکل می دهد و این شاکله سبب صدور افعالی از انسان می شود که البته در حد اقتضاء است و اختیار را از انسان سلب نمی کند، هرچند خود این شاکله هم با تبدیل افعال اختیاری به ملکه در انسان تشکیل شده است و مسبوق به اختیار است. به هر حال تبعیت از این اصل و سرشت، امری طبیعی و واقعی است. اما آیا همین شاکله معبود هم هست؟

نه شریعت و نه عقل انسان، نهادِ موجود ناقص را لایق عبادت نمی داند بلکه در عالم هستی تنها یک موجود لیاقت معبود قرار گرفتن را دارد و آنهم ذات خداوند متعال است. همانطور که امیر المومنین (علیه السلام) می فرماید: «مَا عَبَدْتُكَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ وَ لَا خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ‏ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ»؛ خدایا تو را به طمع بهشت یا ترس از جهنم عبادت نکردم‏ بلکه تو را سزاوار عبادت کردن یافتم پس عبادت کردم.(2) تنها موجود کامل است که سزاوار عبادت کردن و اتکا است.

البته ممکن است در عالم برخی نفس خود یا دیگر موجودات را معبود خویش قرار دهند، همانطور که برخی مشرکین این کار را می کردند، اما این مطلب، انحراف از راه حق بوده و مذموم است. همانطور که قرآن به کرات مشرکین را مذمت کرده و شرک را گناهی نابخشودنی دانسته است.(3) بنابراین پرستش نهاد موجودات را نمی توان به اسلام مستند کرد، هرچند برخی عرفا بحث وحدت وجود را مطرح کرده و تمام مخلوقات را ظهور و نمود خداوند دانسته اند، اما همین عرفا تنها خدای متعال که همان مظهر و بودِ عالم است را معبود حقیقی دانسته اند و هیچ کدام شکی در این زمینه ندارند که عبادت تنها باید برای خدای متعال باشد.

پی نوشت ها:
1. اسراء: 84.
2. ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، (1405)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، اول، قم، دار سيد الشهداء للنشر، ج1، ص404.
3. نساء: 48؛ 116.

[/]

عامل;1027450 نوشت:
آیا واقعا سرشت و نهاد موجودات مورد پرستش است، باید کمی بیشتر بحث کرد.

اگر کمی توجه کنیم متوجه میشویم که هر موجودی خود پرست است و و این خود نامهای متفاون ازجمله سرشت ،خویشتن ِخویش و ... دارد

عامل;1027450 نوشت:
در مورد سرشت و نهاد، شما در عبارت خود دوگونه صحبت کردید، یکبار بحث تبعیت از سرشت را مطرح کردید و بار دیگر پرستش نهاد را بیان فرمودید. تبعیت تفاوت شایانی با پرستش دارد
بنده عرض کردم که یک الهی هست بنام سرشت و نهاد که همه ما آنرا میپرستیم و در معارف دینی آمده که یک اله در عالم وجود دارد پس اگر نهاد همان اله نباشد پس باید یکطرف اشتباه کنند. ما که در خودمان شک نداریم میدانیم و میبینیم که خودپرست هستیم پس باید لا اله الا الله جور دیگر تعبیر و تفسیر کرد البته بدون در تقدیر گرفتن کلماتی مثل اله حقیقی و غیره
مستدام باشید
با سلام اولا بين خود پرستي و خودخواهي تفاوت زيادي وجود دارد. بسياري از انسانها خودخواه هستند اما درعين حال چيز ديگري را مي پرستند. ثانيا از كجا مي دانيد هر موجودي خود پرست است؟ به تعبير ديگر شما يك ادعاي اثبات نشده را در استدلال خود دخالت داديد كه سبب مغالطه مي شود و اول بايد ثابت كنيد همه موجودات خودپرست هستند مثلا شما از كحا به اين نتيجه رسيديد كه سنگ و درخت خودپرست هستند؟ ثالثا اگر هر موجودي خود پرست باشد، بايد به تعداد موجودات خدا و اله داشته باشيم درحالي كه اين نتيجه با صريح عقل و شرع منافات دارد. رابعا اينكه كسي چيزي را بپرستد دليل بر حقانيت آن پرستش نيست. يعني بر فرض كه همه انسان ها خودپرست باشند، اين دليل بر درستي اين كار نيست. همانطور كه عده اي گاو يا موش را مي پرستند و به اين كار هم يقين دارند اما شك نداشتن انها دليل بر درستي اين كار نيست تا بر مطلب ديگري مانند اله واحد در اسلام تطبق شود.

<p>&nbsp;</p>

<p>&nbsp;</p>

<p>سلام علیکم و رحمه الله</p>

هر موجودی که تصور شود خواسته های درونی خود را دنبال میکند اصلا موجودات و مشخصا انسان به گونه ای خلق شده که به خود خواه باشد .شما یک عمل ارادی را بفرمایید که خود خواهی انسان در آن نباشد . انسان را یارای گریز از عبادت الهی نیست در مورد تعدد خدا باید گفت که الله داخل فی الاشیاء لا بممازجه و ... . آری همه چیز در حال عبادت خدا هستند چه آگاهانه و چه غیر آگاهانه.
جمع بندی پرسش: آیا این استدلال: تنها یک معبود در عالم وجود دارد و آن خداوند متعال است؛ از سوی دیگر تنها سرشت و ذات موجودات مورد عبادت قرار می گیرد؛ پس خدا همان نهاد و سرشت موجودات است. صحیح است؟ پاسخ: قیاس مذکور از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده که مقدمه اول؛ یعنی «آنچه اسلام امر به پرستش آن کرده الله است» صحیح و بی نقص است. اما در مورد اینکه آیا واقعا سرشت و نهاد موجودات مورد پرستش است، باید کمی بیشتر بحث کرد. در مورد سرشت و نهاد، گاهی تبعیت مطرح است و گاهی عبادت این سرشت که ایندو تفاوت شایانی با یکدیگر دارند. در مورد تبعیت از نهاد، قرآن می فرماید: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‏ سَبيلاً»؛ بگو: «هر كس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى‏ كند و پروردگارتان كسانى را كه راهشان نيكوتر است، بهتر مى‏ شناسد.»(1) منظور از شاکله، روحیات و سجایای انسان و به تعبیر بهتر سرشت اوست. بنابراین عمل و یا تبعیت از شاکله امری است که خداوند در قرآن مطرح کرده و به این معناست که انسان برای خود شاکله ای را شکل می دهد و این شاکله سبب صدور افعالی از انسان می شود که البته در حد اقتضاء است و اختیار را از انسان سلب نمی کند، هرچند خود این شاکله هم با تبدیل افعال اختیاری به ملکه در انسان تشکیل شده است و مسبوق به اختیار است. به هر حال تبعیت از این اصل و سرشت، امری طبیعی و واقعی است. اما آیا همین شاکله معبود هم هست؟ نه شریعت و نه عقل انسان، نهادِ موجود ناقص را لایق عبادت نمی داند بلکه در عالم هستی تنها یک موجود لیاقت معبود قرار گرفتن را دارد و آنهم ذات خداوند متعال است. همانطور که امیر المومنین (علیه السلام) می فرماید: «مَا عَبَدْتُكَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ وَ لَا خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ‏ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ»؛ خدایا تو را به طمع بهشت یا ترس از جهنم عبادت نکردم‏ بلکه تو را سزاوار عبادت کردن یافتم پس عبادت کردم.(2) تنها موجود کامل است که سزاوار عبادت کردن و اتکا است. البته ممکن است در عالم برخی نفس خود یا دیگر موجودات را معبود خویش قرار دهند، همانطور که برخی مشرکین این کار را می کردند، اما این مطلب، انحراف از راه حق بوده و مذموم است. همانطور که قرآن به کرات مشرکین را مذمت کرده و شرک را گناهی نابخشودنی دانسته است.(3) بنابراین پرستش نهاد موجودات را نمی توان به اسلام مستند کرد، هرچند برخی عرفا بحث وحدت وجود را مطرح کرده و تمام مخلوقات را ظهور و نمود خداوند دانسته اند، اما همین عرفا تنها خدای متعال که همان مظهر و بودِ عالم است را معبود حقیقی دانسته اند و هیچ کدام شکی در این زمینه ندارند که عبادت تنها باید برای خدای متعال باشد. مشکل دیگری که مقدمه دوم دارد این است که ما قادر به اثبات این ادعا نیستیم؛ چراکه علم به همه موجودات نداریم و نمی دانیم آیا آنها نهاد خود را می پرستند یا نه؟ و دخالت این ادعای اثبات نشده، استدلال را دچار مغالطه می کند. از سوی دیگر اگر هر موجودي خود پرست باشد، بايد به تعداد موجودات خدا و اله داشته باشيم درحالي كه اين نتيجه با صريح عقل و شرع منافات دارد.   پی نوشت ها: 1. اسراء: 84. 2. ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، (1405)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، اول، قم، دار سيد الشهداء للنشر، ج1، ص404. 3. نساء: 48؛ 116.  
موضوع قفل شده است