جمع بندی معجزه ی علمی قرآن

تب‌های اولیه

104 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

میقات;556197 نوشت:

«وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»


و از هر چيز دو جفت آفريديم، شايد متذكّر شويد. (ذاریات، 49)

با سلام و درود

در مورد آیه شریفه فوق و زوجیت، برداشت های تفسیری متفاوت است که در به مهمترین آن ها اشاره می شود:

1. قول مشهور این است که مراد از زوج، صنف و مطلق هر دو چیز متقابل است یعنی آيه به اصناف مختلف موجودات جهان اشاره دارد كه به صورت زوج زوج، در آمده است، مانند شب و روز، نور و ظلمت، دريا و صحرا، خورشيد و ماه، نر و ماده، و ... .

2. زوجیت، به ذرات مثبت و منفی اشاره دارد؛ یعنی تمام اشياى جهان از ذرات مثبت و منفى ساخته شده، و امروزه از نظر علمى مسلم است كه اتم ها از بار الكتريسته منفى (الكترون) و مثبت (پروتون) تشکیل شده اند.

3. مراد از زوجین، زن و شوهر است.

______________
(ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏9، ص 242؛ ترجمه الميزان، ج ‏18، ص 573؛ تفسير نمونه، ج ‏22، ص 376)

بنده نظر خود را عرض ميكنم
چون دسترسي به خداوند براي پرسش نداريم
اين نظرات ميتواند باشد ميتواند نباشد چون استنباط يك يا چند نفر كارشناس است

منکران;557649 نوشت:
[=arial black]درود

[=&quot] "همچنین تفسیر یا تطبیقی که از اهلبیت در تفسیر آیه آمده باشد را می توان بطور قطعی به قرآن نسبت داد[=&quot]. " [=&quot]اینکه گفتین اهل بیت یعنی معصوم.اما محمدی که ما به اون عظمتی و پیامبر خدا میدونیم معصوم نبود بعد چطور میشه انتظار داشت اهل بیت معصوم باشن؟[=&quot]
[=&quot]

[=&quot]تا از گناه گذشته و آینده تو(محمد) در گذریم و نعمت خود را بر تو به حد کمال برسانیم و تورا به راه راست هدایت کنیم . (فتح/آیه 2[=&quot])[=&quot][=&quot]

[=&quot]در آیات اولیه ی سوره عبس،الله،حضرت محمد رو بخاطر روی گردانی از فردی نابینا (عبدالله ابن امّ مکتوم) مورد سرزنش قرار داده و این نشون میده که حضرت محمد معصوم نبوده بلکه در بعضی از مواقع گناهی انجام داده که مورد سرزنش الله قرارمی گرفت[=&quot]:[=&quot]
[=&quot]عبوس و ترشرو گشت چون آنمرد نابینا به حضورش امد و تو چه می دانی شاید او مردی پارسا و پاکیزه صفت باشد اما انکه داراست ای رسول تو به او توجه کنی.اما آنکس که به سوی تو می شتابد و او مرد خدا ترس و با تقوایی است تو از توجه به او خودداری می کنی.(عبس/آیه 1-10[=&quot])[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]در آیه 98 سوره نحل الله صراحتا به حضرت محمد گوشزد می کنه که از شر و وسوسه شیطان در امان نیست چرا که میدونیم معصوم کسیه که شیطان توان نفوذ در اونو نداره[=&quot]:[=&quot][=&quot]

[=&quot]چون خواهی تلاوت قران کنی اول از شر وسوسه شیطان مردود به خدا پناه ببر. (نخل/آیه 98[=&quot]) [=&quot]

[=&quot]ای رسول گرامی آیا ما تورا شرح صدر عطا نکردیم.و بارسنگین گناه را از تو دور داشتیم در حالیکه ان بار سنگین گناه ممکن بودپشت تو را گران دارد. (الانشراح/آیه 1-3[=&quot] ) [=&quot][=&quot]

[=&quot]در سوره یونس الله اشاره به شک و دودلی حضرت محمد به حقانیت قرآن کرده و میگه[=&quot]:[=&quot]

[=&quot]پس هرگاه شک و ریبی از انچه به تو فرستادیم در دل داری از پیشینیان خود و علما اهل کتاب بپرس که همانا این کتابی از جانب خدای تو امد و ابدا در حقانیت ان نباید شک و دودلی به خود راه دهی.و نباید هرگز از آنان که تکذیب آیات خدا کنند باشی که از زیانکاران عالم خواهی شد. (یونس/آیه 94[=&quot]) [=&quot]
[=&quot]
[=&quot]حضرت محمد بارها توسط الله مورد سرزنش قرار گرفته،لذا باید گفت حضرت محمد معصوم (عاری از اشتباه و گناه) نبوده است[=&quot].[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]پس در صورتی که نظر قرآن رو احتمالی بیان میشه ما از کجا منظورشو بفهمیم تا معجزه قلمداد بشه؟شاید منظور دیگه ای داره و اصلا معجزه نیست.درسته؟[=&quot]

[=&quot]ببخشید چرا صحیحه وقتی صدتا مفهوم میشه ازش در آورد؟[=&quot]
[=&quot]اگه اینطوره منم سعدی رو پیامبر میدونم چون در کتابش خبر از یه معجزه داده[=&quot]:[=&quot]
[=&quot]طیران مرغ دیدی توزبندشهوت[=&quot] [=&quot]
[=&quot]بدرای تا ببینی "طیران آدمیت"[=&quot]

[=&quot]طیران آدمیت یعنی پرواز آدمی،یعنی پیش بینی هواپیما
[=&quot]هر مومنی که ادعا کنه این تفسیر وبرداشت منه، به من حق بده که منم اونارو به برداشت وتفسیر خودشون از قرآن متهم کنم که صحت نداشته باشه.
[=&quot]

[=&quot]اینطور باشه اندازه ی یک کتاب 10 جلدی میتونم معجزه جمع کنم.[=&quot]

[=&quot]

[=&quot]6)شاید شما بخواید کورکورانه قبول کنید اما منی که از علامت سوال لبریزم میتونه قابل قبول باشه؟

[=&quot]
[=&quot]7)برای یکی که میخواد از با یه تحقیق وارد یک دینی بشه واقعا قابل قبوله؟شما خودته بذار جای طرف،حقو به کی میدین؟


مثل اینکه نمیشه جلو حرفات ساکت موند
پیامبر معصوم نیست؟
پیامبر معصوم بوده به علاوه حضرت فاطمه و ۱۲ امام
چون انسان با عصمت رو خدا تعیین میکنه نه آدم فانی مثل تو
تو مفسر قرآنی؟بر چه اساسی تفسیر کردی پیامبر گناه کرده؟اون فرد نابینا فهمید پیامبر با اخم بهش نگاه کرده؟صلاحیت تفسیر قرأنو داری؟نکنه خودت به خودت صلاحیت دادی؟
مدرکی داری که نشون بده حضرت محمد باسواد بوده؟
تو که قرآنو تحریف کردی سه سوت!!!
اولین باره میشنوم این حرفو!
فک کنم بعدا بگی امام حسین شهید نشده خودش فوت کرده
بعدش برگردی بگی تو از کجا میدونی شهید شده؟
ببین با یه حرفت نشون دادی چقدر مطالعت بالاست
هیچ انسانی حتی پیامبرا و معصومین غیر قابل نفوذ در برابر شیطان آفریده نشده اند و به واسطه ایمان و معرفت و عصمت بالاشونه که شیطان رو به قلبشون راه نمیدن و راه نفوذ رو بستن و حتی بعضا در این راه از خدا کمک گرفتن مثل حضرت یوسف
بله عزیزم معلم ما دکترای زبان عربی داشته
زبان عربی بعد از فرانسه قاعده مند ترین زبان جهانه و تک تک کلماتش دربر دارنده قواعد زیادین و تاریخچه فوق العاده پیچیده ای دارن
نکنه ازونم بیشتر حالیته؟
متأسفانه خودت جواب خودتو دادی انقدر تو ذهنت سؤاله که جای جواب نمونده
اصلا مگه خودت نمیگی بحث تاپیک راجع به زوجیته؟
پس چرا حرفای بیربط میزنی؟
بله،همونطور که تو بیربط تو پستت مینویسی منم بی ربط به مراحل جنین اشاره کردم
ببین آدمایی مثل تو فط و فراوونن تو اینترنت که فقط هدفشون تخریب اسلامه و بس
جواب نمیخواید بلکه فقط و فقط میپرسید
پیامبر ما خیلی راحت میتونست با ظالما یکی بشه و زندگی مفرح داشته باشه ولی اینکارو نکرد
بر ضد ظلم انقلاب کرد
مطمئنی تو متعصب نیستی؟
حرف هیچ کسو قبول نمیکنی اونوقت حرف از تعصب میزنی؟
لابد اگه حرفاتو قبول کنم متعصب نیستم نه؟
اتفاقا برعکس تو متعصبی
متعصب علیه اسلام
بدترین تفاسیر ممکن رو از آیات میکنی اونم درحالی که معلوم نیست صلاحیت تفسیر رو داشته باشی(که نداری)
نگفتی دینت چیه؟(مطمئنا میگی من و جد و آبادم مسلمون تیرن)
یه آیه نیاوردی چرا؟
بدو بدو برو دنبال آیه دوپهلو بگرد!
نکنه ازین آدمایی هستی که ادعا روشن فکری دارن؟
از تو کله گنده تراشم نتونستن قرآنو نفی کنند چه برسه به تو
یه سؤال؟
اونایی که تو خارج از کشورند و مسلمون میشن چین؟همونایی که روسریشون فقط کاسه صورتشونو نشون میده،نکنه اونام متعصبن؟
مطمئن باش اونا از امثال من و تو بیشتر تو انتخابشون حساس بودن
بازم میگم تو اصلا هدفت پرسش نیست،هدفت تخریبه
یه دونم نیستید ماشالا تو هر انجمنی(هر انجمنی)امثال تو ریختن تا اسلامو نابود کنن
فکر کنم دست نشونده نهاد خاصی هستید
اصلا چرا نمیری با یه آیت الله رو در رو جدل کنی؟
برو ازونا بپرس

منکران;557573 نوشت:
میگی که "قرآن راجع به زوجیت در گیاهان حرف زده
یه جا خوندم تو چند دهه قبل به این موضوع پی برده شد
اصلا بگو بینم آدم درس ناخوانده از کجا میدونه تو گیاه زوجیت هست؟"
تو از کجا میدونی قرآن از یه درس نخوندست؟و قرآن کلام وحیه؟

تو از کجای حرفم متوجه شدی با طرح مسئله ی جنین از کوره در رفتم؟گفتم این معجزه الی در این تاپیک جاش نیست و یه تاپیک جداگانه بهش اختصاص میدم.

شما حتما برای تأیید قرآن از یه کارشناس در زبان عربی سوال کردی،آره؟

من هیچ چیزی رو مطلق نمیدونم تا بگم همه ی یافته های علمی مطلقه.تا الان چیزی که کشف شده در مورد زوجیت علم اونو گفته.حالا حرف وقت علم ردش کرد ما هم با نظر علم جلو میریم.ما مثل شما تعصب نداریم که همه ی گفته های یک کتابو مطلق بدونیم.

معجزه اگه میخوای که بچه ها تو همین سایت گذاشتن.میخوای همونو واست بذارم؟؟؟؟:khaneh:

موفق باشی


ببین بهت که گفتم اگه پیامبر درس خوانده بود و قرآن کلام وحی نبود پس حضرت عیسی و موسی و ... همشون کشک بودن
پیامبرا به ظهور حضرت محمد بشارت داده اند
همشون آورنده یه دین بودن و به دلیل مسائل فرهنگی،تحریف،سطح فکری اقوام،لزوم استمرار در دعوت به دین الهی پشت سر هم مبعوث میشدن
بله دقیقا دوباره میگم معلم ما دکترای عربی داشت و گفته بزرگترین استاد زبان عربی در ایران(اسمش یلدم نیست) قرآنو ترجمه کرده و به ما پیشنهاد کرد به جای ترجمه الهی قمشه ای،ترجمه اونو بخونیم تو کتاب قمشه ای یه سری ایرادات ترجمه هست ولی فکر نکنم خیلی بزرگ باشن(شایدم باشن)

منکران;557649 نوشت:
[=arial black]درود

"همچنین تفسیر یا تطبیقی که از اهلبیت در تفسیر آیه آمده باشد را می توان بطور قطعی به قرآن نسبت داد. " اینکه گفتین اهل بیت یعنی معصوم.اما محمدی که ما به اون عظمتی و پیامبر خدا میدونیم معصوم نبود بعد چطور میشه انتظار داشت اهل بیت معصوم باشن؟

تا از گناه گذشته و آینده تو(محمد) در گذریم و نعمت خود را بر تو به حد کمال برسانیم و تورا به راه راست هدایت کنیم . (فتح/آیه 2)

در آیات اولیه ی سوره عبس،الله،حضرت محمد رو بخاطر روی گردانی از فردی نابینا (عبدالله ابن امّ مکتوم) مورد سرزنش قرار داده و این نشون میده که حضرت محمد معصوم نبوده بلکه در بعضی از مواقع گناهی انجام داده که مورد سرزنش الله قرارمی گرفت:
عبوس و ترشرو گشت چون آنمرد نابینا به حضورش امد و تو چه می دانی شاید او مردی پارسا و پاکیزه صفت باشد اما انکه داراست ای رسول تو به او توجه کنی.اما آنکس که به سوی تو می شتابد و او مرد خدا ترس و با تقوایی است تو از توجه به او خودداری می کنی.(عبس/آیه 1-10)

در آیه 98 سوره نحل الله صراحتا به حضرت محمد گوشزد می کنه که از شر و وسوسه شیطان در امان نیست چرا که میدونیم معصوم کسیه که شیطان توان نفوذ در اونو نداره:

چون خواهی تلاوت قران کنی اول از شر وسوسه شیطان مردود به خدا پناه ببر. (نخل/آیه 98)

ای رسول گرامی آیا ما تورا شرح صدر عطا نکردیم.و بارسنگین گناه را از تو دور داشتیم در حالیکه ان بار سنگین گناه ممکن بودپشت تو را گران دارد. (الانشراح/آیه 1-3 )

در سوره یونس الله اشاره به شک و دودلی حضرت محمد به حقانیت قرآن کرده و میگه:

پس هرگاه شک و ریبی از انچه به تو فرستادیم در دل داری از پیشینیان خود و علما اهل کتاب بپرس که همانا این کتابی از جانب خدای تو امد و ابدا در حقانیت ان نباید شک و دودلی به خود راه دهی.و نباید هرگز از آنان که تکذیب آیات خدا کنند باشی که از زیانکاران عالم خواهی شد. (یونس/آیه 94)

حضرت محمد بارها توسط الله مورد سرزنش قرار گرفته،لذا باید گفت حضرت محمد معصوم (عاری از اشتباه و گناه) نبوده است.

پس در صورتی که نظر قرآن رو احتمالی بیان میشه ما از کجا منظورشو بفهمیم تا معجزه قلمداد بشه؟شاید منظور دیگه ای داره و اصلا معجزه نیست.درسته؟

ببخشید چرا صحیحه وقتی صدتا مفهوم میشه ازش در آورد؟
اگه اینطوره منم سعدی رو پیامبر میدونم چون در کتابش خبر از یه معجزه داده:
طیران مرغ دیدی توزبندشهوت
بدرای تا ببینی "طیران آدمیت"

طیران آدمیت یعنی پرواز آدمی،یعنی پیش بینی هواپیما
هر مومنی که ادعا کنه این تفسیر وبرداشت منه، به من حق بده که منم اونارو به برداشت وتفسیر خودشون از قرآن متهم کنم که صحت نداشته باشه.



اینطور باشه اندازه ی یک کتاب 10 جلدی میتونم معجزه جمع کنم.



6)شاید شما بخواید کورکورانه قبول کنید اما منی که از علامت سوال لبریزم میتونه قابل قبول باشه؟




7)برای یکی که میخواد از با یه تحقیق وارد یک دینی بشه واقعا قابل قبوله؟شما خودته بذار جای طرف،حقو به کی میدین؟



..گفتم کلش رو هم نقل قول بزنم که معلوم بشه حرفای پایین نقل قول های این پست هست.....

منکران;557649 نوشت:
پس در صورتی که نظر قرآن رو احتمالی بیان میشه ما از کجا منظورشو بفهمیم تا معجزه قلمداد بشه؟شاید منظور دیگه ای داره و اصلا معجزه نیست.درسته؟

ببخشید چرا صحیحه وقتی صدتا مفهوم میشه ازش در آورد؟

ظاهر این پست اخرو نخوندی
http://www.askdin.com/thread42234-4.html#post556980
قران فصیح و گویاست. اگه ایاتش رو کنار هم ببینیم. منظورش واضحه
البته از شما نمیشه بیشتر از این توقع داشت
این چنین آن را در دلهای مجرمان راه می دهیم ( سوره ی حجر ایه 12 )
..

منکران;557649 نوشت:
در آیات اولیه ی سوره عبس،الله،حضرت محمد رو بخاطر روی گردانی از فردی نابینا (عبدالله ابن امّ مکتوم) مورد سرزنش قرار داده و این نشون میده که حضرت محمد معصوم نبوده بلکه در بعضی از مواقع گناهی انجام داده که مورد سرزنش الله قرارمی گرفت:
عبوس و ترشرو گشت چون آنمرد نابینا به حضورش امد و تو چه می دانی شاید او مردی پارسا و پاکیزه صفت باشد اما انکه داراست ای رسول تو به او توجه کنی.اما آنکس که به سوی تو می شتابد و او مرد خدا ترس و با تقوایی است تو از توجه به او خودداری می کنی.(عبس/آیه 1-10)

بهتر بود قضیه اش رو هم میگفتی.
پیامبر(ص) مشغول تبلیغ و دعوت سران قریش به سوی اسلام بود در این میان عبدالله که مردی نابینا و فقیر است با وضعیت خاص وارد مجلس می شود و آداب مجلس را رعایت نکرده دنبال پیامبر اکرم(ص) می گردد و حرف او را قطع می کند و تقاضای آموزش آیاتی از قرآن کرده و حرف خود را مدام تکرار می کند و آرام نمی گیرد زیرا دقیقاً متوجه نبود که پیامبر(ص) با چه کسانی مشغول صحبت است،
ایا این که پیامبر چهره اش رو اینجا عبوس کرده گناه هست؟ هر چند که رفتار خوبی هم نبوده و خدا در موردش اون ایات رو گفته.....ولی ایا اون مرد نابینا رو آزار داده؟؟

منکران;557649 نوشت:
در آیه 98 سوره نحل الله صراحتا به حضرت محمد گوشزد می کنه که از شر و وسوسه شیطان در امان نیست چرا که میدونیم معصوم کسیه که شیطان توان نفوذ در اونو نداره:

چون خواهی تلاوت قران کنی اول از شر وسوسه شیطان مردود به خدا پناه ببر. (نخل/آیه 98)


شیطان توی ذهن ادمو وسوسه میکنه و فکر هایی رو توی ذهن ادم میندازه..... خدا گفته وقتی میخوای قران بخونی از این وسوسه ها به خدا پناه ببر.... خواستم فقط بگم یه وقت ربطش به اعمال پیامبر ندیم!

منکران;557649 نوشت:
ای رسول گرامی آیا ما تورا شرح صدر عطا نکردیم.و بارسنگین گناه را از تو دور داشتیم در حالیکه ان بار سنگین گناه ممکن بودپشت تو را گران دارد. (الانشراح/آیه 1-3 )

واقعا که!
اون کلمه گناه رو از کجا اوردی؟؟؟؟؟
وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ
الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ
میشه بگی کلمه "ذنب" ( گناه) کجای این آیات هست؟؟؟
ترجمه اش اینه: و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتيم؟
[بارى] كه [گويى] پشت تو را شكست..
....
در ضمن توی ایه ی 6 هم خدا میگه: آرى با دشوارى آسانى است
..
که یعنی منظور سختی هایی بوده که پیامبر در طول انجام ماموریتش کشیده!!!
واقعا که....

منکران;557649 نوشت:
پس هرگاه شک و ریبی از انچه به تو فرستادیم در دل داری از پیشینیان خود و علما اهل کتاب بپرس که همانا این کتابی از جانب خدای تو امد و ابدا در حقانیت ان نباید شک و دودلی به خود راه دهی.و نباید هرگز از آنان که تکذیب آیات خدا کنند باشی که از زیانکاران عالم خواهی شد. (یونس/آیه 94)

خدا سرگذشت یه عده از بنی اسراییل رو گفته! که وقتی که حقیقت براشون اومد تکذیب کردن و بعدش گفته اگر از اون چیزی که به سوی تو نازل کردیم تردید داری.....
از کجا میدونی شاید فقط یه هشدار نبوده؟....که اخرش خدا هم میگه پس از تردید کنندگان نباش....
فقط اون چیزی که ریشه اش از توی دلت اومده رو برداشت میکنی....نه فقط اینجا....و ایات دیگه......
و اینجا هم شاید فقط هشدار بوده.

منکران;557649 نوشت:
شاید شما بخواید کورکورانه قبول کنید اما منی که از علامت سوال لبریزم میتونه قابل قبول باشه؟

...بی شک آنان خودشان سفیهان هستند! ولی نمی دانند! ( سوره بقره ایه 13 ).
...
این چنین آن را در دلهای مجرمان راه می دهیم ( سوره ی حجر ایه 12 )

امیدک;557829 نوشت:

اتفاقا برعکس تو متعصبی
متعصب علیه اسلام
بدترین تفاسیر ممکن رو از آیات میکنی اونم درحالی که معلوم نیست صلاحیت تفسیر رو داشته باشی(که نداری)

دوست عزیزم برای کی صحبت میکنی
لحن این اقا رو نمی بینی؟ حرفای طلب کارانه اش رو نمیشنوی؟
...هنگامی که ترس پیش آید، می‏بینی آنچنان به تو نگاه می‏ کنند، و چشمهایشان در حدقه می‏ چرخد، که گویی می‏خواهند قالب تهی کنند! اما وقتی حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهای تند و خشن خود را با انبوهی از خشم و عصبانیت بر شما می‏گشایند در حالی که در آن نیز حریص و بخیلند; آنها ایمان نیاورده‏ اند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد; و این کار بر خدا آسان است ( سوره ی احزاب ایه 19 )
الان که خدا بهش مهلت داده و کاریش نداره راحت نشسته هر طور دلش خواست حرف می زنه!....
....چه کسی می‏تواند آنان را که خدا گمراه کرده است هدایت کند؟ و برای آنها هیچ یاوری نخواهد بود ( سوره ی روم ایه 29 )
....
این چنین آن را در دلهای مجرمان راه می دهیم.
به آن ایمان نمی آورند و همانا روش پیشینیان نیز چنین بوده است
( سوره حجر ایات 12 و 13 )
...
بعضی چیزا هست که باعث میشه این اقا نتونه منصفانه قضاوت کنه.....
مثل شخصی که خدا توی قران بهش اشاره کرده که هم ایات قران رو شنید و هم تدبر کرد.... اما:
آرى او انديشيد و سنجيد
پس مرگ بر او که چگونه سنجید

باز هم مرگ بر او که چگونه سنجید
پس نگاهی کرد
و چره در هم کشید و عجولانه دست به کار شد
آنگاه پشت کرد و تکبر و
رزید
و سرانجام گفت این چیزی جز ( همان ) سحر پیشینیان نیست!
(سوره ی مدثر آیات 18 تا 24 )
..
تو فقط کسی را می توانی انذار کنی که از این یادآوری پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد....( سوره ی یس ایه 11 )
..
و هر کس از یاد خداوند رحمن روی گردان شود شیطانی را بر او مسلط می سازیم که همواره همنشین او خواهد بود
و آنها این گروه را از راه باز می دارند در حالی که گمان می کنند هدایت یافتگان آنها هستند! ( سوره ی زخرف آیات 35 تا 37 )
..

ببین منم بلدم از خودم تفسیر کنم آیه ۲ سوره فتح
نگاه کن:
خدا منظور این بوده که اگه ممکن بوده پیامبر گناهی در گذشته کرده باشه(مثلا قبل از زمان بعثت و نزول وحی) بدون اینکه متوجهش شده باشه و یا احتمال وقوعش (به واسطه موقعیت) وجود داشته‌،به واسطه ی نعمت فتح عطاشده(افزایش ایمان) گناهان احتمالی نادانسته گذشته بخشوده شده(یک حالت اطمینان بخشی به پیامبر در رابطه با گذشته قبل از بعثت و وحی جهت عدم نگرانی از گذشته) و از گناهان آینده در امان نگاه داشته شده مثل همون قضیه فرد نابینا
اون پیرمرده فهمید پیامبر بهش با اخم نگاه کرده؟
دقت کن خودت نوشتی خدا به پیامبر انذار داده و مانع ارتکاب گناه بزرگش شده پس حرفی باقی نمیمونه
حالا یه سؤال مگه من مفسرم؟
اصولا حتی در مقام شک هم نباید درباره قرآن نظر داد و این گناهه پس من و تو صلاحیت تفسیر نداریم
بای بای

به جون مادرم این بشر ول کن معامله نیست
به خدا قرآن تفاسیرش خیلی خفنه و کار هر کس نیست خرمن کوفتن
دیدی من چطور تفسیر کردم؟
ببین همون علم جنابعالی باعث روشن شدن تعداد زیادی از معجزات شده
مثال دقیقش مراحل رشد جنین(خودمم ازش اندر کفم)
از کاربر 1212 هم خیلی ممنونم توی پست من هم حرفای خیلی خوبی زده و در حد یه کارشناسه واسه خودش
امیبدوارم هر جا هست سالم و سلامت و موفق باشه

امیدک;557829 نوشت:
مثل اینکه نمیشه جلو حرفات ساکت موند پیامبر معصوم نیست؟ پیامبر معصوم بوده به علاوه حضرت فاطمه و ۱۲ امام چون انسان با عصمت رو خدا تعیین میکنه نه آدم فانی مثل تو تو مفسر قرآنی؟بر چه اساسی تفسیر کردی پیامبر گناه کرده؟اون فرد نابینا فهمید پیامبر با اخم بهش نگاه کرده؟صلاحیت تفسیر قرأنو داری؟نکنه خودت به خودت صلاحیت دادی؟ مدرکی داری که نشون بده حضرت محمد باسواد بوده؟ تو که قرآنو تحریف کردی سه سوت!!! اولین باره میشنوم این حرفو! فک کنم بعدا بگی امام حسین شهید نشده خودش فوت کرده بعدش برگردی بگی تو از کجا میدونی شهید شده؟ ببین با یه حرفت نشون دادی چقدر مطالعت بالاست هیچ انسانی حتی پیامبرا و معصومین غیر قابل نفوذ در برابر شیطان آفریده نشده اند و به واسطه ایمان و معرفت و عصمت بالاشونه که شیطان رو به قلبشون راه نمیدن و راه نفوذ رو بستن و حتی بعضا در این راه از خدا کمک گرفتن مثل حضرت یوسف بله عزیزم معلم ما دکترای زبان عربی داشته زبان عربی بعد از فرانسه قاعده مند ترین زبان جهانه و تک تک کلماتش دربر دارنده قواعد زیادین و تاریخچه فوق العاده پیچیده ای دارن نکنه ازونم بیشتر حالیته؟ متأسفانه خودت جواب خودتو دادی انقدر تو ذهنت سؤاله که جای جواب نمونده اصلا مگه خودت نمیگی بحث تاپیک راجع به زوجیته؟ پس چرا حرفای بیربط میزنی؟ بله،همونطور که تو بیربط تو پستت مینویسی منم بی ربط به مراحل جنین اشاره کردم ببین آدمایی مثل تو فط و فراوونن تو اینترنت که فقط هدفشون تخریب اسلامه و بس جواب نمیخواید بلکه فقط و فقط میپرسید پیامبر ما خیلی راحت میتونست با ظالما یکی بشه و زندگی مفرح داشته باشه ولی اینکارو نکرد بر ضد ظلم انقلاب کرد مطمئنی تو متعصب نیستی؟ حرف هیچ کسو قبول نمیکنی اونوقت حرف از تعصب میزنی؟ لابد اگه حرفاتو قبول کنم متعصب نیستم نه؟ اتفاقا برعکس تو متعصبی متعصب علیه اسلام بدترین تفاسیر ممکن رو از آیات میکنی اونم درحالی که معلوم نیست صلاحیت تفسیر رو داشته باشی(که نداری) نگفتی دینت چیه؟(مطمئنا میگی من و جد و آبادم مسلمون تیرن) یه آیه نیاوردی چرا؟ بدو بدو برو دنبال آیه دوپهلو بگرد! نکنه ازین آدمایی هستی که ادعا روشن فکری دارن؟ از تو کله گنده تراشم نتونستن قرآنو نفی کنند چه برسه به تو یه سؤال؟ اونایی که تو خارج از کشورند و مسلمون میشن چین؟همونایی که روسریشون فقط کاسه صورتشونو نشون میده،نکنه اونام متعصبن؟ مطمئن باش اونا از امثال من و تو بیشتر تو انتخابشون حساس بودن بازم میگم تو اصلا هدفت پرسش نیست،هدفت تخریبه یه دونم نیستید ماشالا تو هر انجمنی(هر انجمنی)امثال تو ریختن تا اسلامو نابود کنن فکر کنم دست نشونده نهاد خاصی هستید اصلا چرا نمیری با یه آیت الله رو در رو جدل کنی؟ برو ازونا بپرس
اگه عقیده ی مخالف شما رو عصبی میکنه نشونه ی اینه که پاسخ درست و حسابی ندارید. "برتراند راسل" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من برای هر پستی که ارسال میکنم کلی وقت صرف میکنم تا مطالبم با عقل و منطق در تضاد نباشه و وقت اینو ندارم تا به پستایی مثل پست شما که بوی جنگ ازش پخش میشه جواب بدم.من هدف جنگ نیست،اندیشیدنه.ـــــــــــــــــ بدرود

نوشه ی جناب 1212ـــــــــــــــــــــــ """""""""واقعا که! اون کلمه گناه رو از کجا اوردی؟؟؟؟؟&& وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ میشه بگی کلمه "ذنب" ( گناه) کجای این آیات هست؟؟؟ ترجمه اش اینه: و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتيم؟ [بارى] كه [گويى] پشت تو را شكست..""""""""""""""ــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــ پاسخ : به ترجمه ی الهی قمشه ای مراجعه کن.

میقات;557666 نوشت:
با سلام و درود چند نکته عرض می شود: 1. عصمت پیامبر و ائمه علیهم السلام با ادله قرآنی و روایی و عقلی و ... به اثبات رسیده و این آیات، منافاتی با عصمت ندارند. که البته پرداختن به موضوع عصمت، موجب خروج از موضوع تاپیک است. 2. قدرمتیقن و آن چه از اهلبیت وارد شده را بطور قطع می توان به قرآن نسبت داد، لذا مراد قرآن روشن است. 3. از طرفی اعجاز قرآن از جهات و طرق مختلف قابل بررسی و اثبات است. 4. دیگر این که وقتی ثابت شد قرآن در قدر متیقنش صادق و راستگو است، نسبت به بقیه موارد آن و با توجه به اثبات نبوت و ...، اعتماد و پذیرش حاصل می شود. به عنوان مثال، شخصیتی مانند مولوی را قرار نیست صد در صد آثارش را بخوانیم تا ثابت شود او فردی حکیم بوده است بلکه با مطالعه و تحقیق برخی از آثارش می توان به این نتیجه رسید. در قرآن هم وقتی قدر متیقن قرآن برای ما ثابت می شود، نسبت به ظرائف و زوایای دیگر آن، به آن اعتماد می کنیم. 5. کسی که می خواهد در باره حقانیت قرآن تحقیق کند ابتدا بایستی تاحدودی نبوت پیامبر صلی الله علیه وآله برایش ثابت شده باشد. البته از طریق قرآن و با اثبات این قدر متیقن ها (محکمات)، نیز می توان به معجزه بودن قرآن و نیز به نبوت آورنده آن پی برد. لذا نمی توان کاملا و بدون اعتقاد به توحید و نبوت به سراغ قرآن رفت. اما از موضوع اصلی دور نشویم: در مورد آیه شریفه، قدر متیقن، همان وجود زوجیت و جفت بودن و نر و ماده بودن موجودات است. این را ما در موجودات بسیاری می بینیم و برایمان ثابت شده است. می ماند مواردی که برای ما هنوز ناشناخته است که آن موارد را هم با توجه به اعتماد به قرآن که نسبت به قدر متیقن و محکمات، برایمان ثابت شده است، می پذیریم. اگر چه در همان موارد نیز گفته شده که نر و ماده بودن، هر دو می تواند در یک موجود، وجود داشته باشند.
2)اول باید ثابت شه معصومن********** 3)اما بعضی موارد علمی قرآن به وسیله ی پیشرفت علم رد شده مانند آفرینش انسان و آسمان و زمین.********** 4)"به عنوان مثال، شخصیتی مانند مولوی را قرار نیست صد در صد آثارش را بخوانیم تا ثابت شود او فردی حکیم بوده است بلکه با مطالعه و تحقیق برخی از آثارش می توان به این نتیجه رسید." مثلا مولوی آثار مختلف داره در صورتی که قرآن اینطور نیست.(و پاسخ شماره ی 3 )********** 5)ما اگه بخوایم نبوت پیامبر رو ثابت کنیم و در نتیجه قرآن،باید از صفر شروع بشه.یعنی با اثبات خدا.بعد اثبات کنیم این خدا همون خدای ادیانه و الی آخر که اینجا جاش نیست.ــــــــــــــــــــــــــ تا وقتی مطلق ثابت نشه به حدس و گمان اعتمادی نیست که قبلا هم گفتم،ابهام+چندین مفهوم=شک در پاسخ ها

1212;557865 نوشت:
واقعا که! اون کلمه گناه رو از کجا اوردی؟؟؟؟؟ وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ میشه بگی کلمه "ذنب" ( گناه) کجای این آیات هست؟؟؟ ترجمه اش اینه: و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتيم؟ [بارى] كه [گويى] پشت تو را شكست..
به ترجمه ی الهی قمشه ای مراجعه کن.

منکران;555956 نوشت:
در قرآن اومده که ما موجودات رو جفت و زوج آفریدیم و همین به عنوان معجزه ی علمی قرآن قلمداد میشه،درصورتی که با پیشرفت علم ثابت شده تمام موجودات زوج نیستن.مانند حلزون شما چه جوابی برای این موضوع دارید؟

در قرآن کریم کلمه موجودات نیامده است بلکه از کلمه شیء استفاده شده. این دو با هم بسیار فرق دارد.

اگرخداوند میخواست بگوید موجودات همین کلمه را بکار میبرد.

از این جمله میتوان نتیجه گرفت که مثلا ممکن است همه ی موجودات زنده زوج باشند اما نمیتوان نتیجه گرفت که قطعا همه ی موجودات زنده زوج هستند. چون میشود گفت که منظور از شی نوع موجودات است نه تک تک موجودات .

خداوند مثل ما آدمها نیست که در گفتارشان گرفتار خطا میشوند. در قرآن ظرافتهای بسیاری نهفته است تا آتو دست کسی ندهد.

ضمنا اگر دلایلتان صحیح هم باشد به آن اشکالی وارد است و آن اینکه اینها استثناءات است. چون اصل آفرینش بر مبنای زوجیت است و این را نمیتوان انکار کرد.

مثل اینکه بگوییم فلانی بسیار انسان دقیقی است.

ممکن است او در مواردی هم استثناء ن دقیق نباشد اما این استثناءات باعث نمیشود که او را انسان دقیقی به حساب نیاوریم.

[="Tahoma"]

منکران;557900 نوشت:
2)اول باید ثابت شه معصومن********** 3)اما بعضی موارد علمی قرآن به وسیله ی پیشرفت علم رد شده مانند آفرینش انسان و آسمان و زمین.********** 4)"به عنوان مثال، شخصیتی مانند مولوی را قرار نیست صد در صد آثارش را بخوانیم تا ثابت شود او فردی حکیم بوده است بلکه با مطالعه و تحقیق برخی از آثارش می توان به این نتیجه رسید." مثلا مولوی آثار مختلف داره در صورتی که قرآن اینطور نیست.(و پاسخ شماره ی 3 )********** 5)ما اگه بخوایم نبوت پیامبر رو ثابت کنیم و در نتیجه قرآن،باید از صفر شروع بشه.یعنی با اثبات خدا.بعد اثبات کنیم این خدا همون خدای ادیانه و الی آخر که اینجا جاش نیست.ــــــــــــــــــــــــــ تا وقتی مطلق ثابت نشه به حدس و گمان اعتمادی نیست که قبلا هم گفتم،ابهام+چندین مفهوم=شک در پاسخ ها

با سلام و درود

1و2. ثابت شده ولی جای پرداختن به آن این جا نیست.

3. تعالیم قرآن با قطعیات علمی منافات ندارد.

4. این دلیل بر نتوانستن اطمینان یافتن به قرآن نیست. سخن بر روی تعداد کتاب و ... نیست. با بررسی آیات محکمات قرآن (قدر متیقن قرآن) می توان به اطمینان رسید.

5. قدر متیقن قرآن (محکمات) و نیز آن چه از معصومین علیهم السلام در تفسیر قرآن وارد شده است، قطعی است. ولی بیش از آن را به صوت احتمال می توان به قرآن نسبت داد نه قطعی.

.امین.;559623 نوشت:
در قرآن کریم کلمه موجودات نیامده است بلکه از کلمه شیء استفاده شده. این دو با هم بسیار فرق دارد.

اگرخداوند میخواست بگوید موجودات همین کلمه را بکار میبرد.

از این جمله میتوان نتیجه گرفت که مثلا

ممکن است همه ی موجودات زنده زوج باشند اما نمیتوان نتیجه گرفت که قطعا همه ی موجودات زنده زوج هستند. چون میشود گفت که منظور از شی نوع موجودات است نه تک تک موجودات .

خداوند مثل ما آدمها نیست که در گفتارشان گرفتار خطا میشوند. در قرآن ظرافتهای بسیاری نهفته است تا آتو دست کسی ندهد.

ضمنا

اگر دلایلتان صحیح هم باشد به آن اشکالی وارد است و آن اینکه اینها استثناءات است. چون اصل آفرینش بر مبنای زوجیت است و این را نمیتوان انکار کرد.

مثل اینکه بگوییم فلانی بسیار انسان دقیقی است.

ممکن است او در مواردی هم استثناء ن دقیق نباشد اما این استثناءات باعث نمیشود که او را انسان دقیقی به حساب نیاوریم.

درود
سپاس از پاسختون
اما اگه از تفاسیر استفاده کردی مورد قبول واقع نمیشه.میتونید به پست های قبلی مراجعه کنید اونوقت راحت تر میتونیم با هم بحث کنیم دوست عزیز
موفق باشید

میقات;559653 نوشت:

با سلام و درود

1و2. ثابت شده ولی جای پرداختن به آن این جا نیست.

3. تعالیم قرآن با قطعیات علمی منافات ندارد.

4. این دلیل بر نتوانستن اطمینان یافتن به قرآن نیست. سخن بر روی تعداد کتاب و ... نیست. با بررسی آیات محکمات قرآن (قدر متیقن قرآن) می توان به اطمینان رسید.

5. قدر متیقن قرآن (محکمات) و نیز آن چه از معصومین علیهم السلام در تفسیر قرآن وارد شده است، قطعی است. ولی بیش از آن را به صوت احتمال می توان به قرآن نسبت داد نه قطعی.

[=&quot]
درود

1)اینو داخل پرانتز میگم و نیاز به پاسخ نیست و از کنارش بگذرین.در عصر باستان و بعد باستان هم روحانیون هر دین چون چیزی خلاف عقل در کتبشون میدیدن برای اینکه بتونن توجیهشون کنن صدها دلیل و برهان میاوردن گرچه همون دلیل و برهان دقیقا تضاد کتابشون رو نشون میداد اما همونم باز با توجیهات و روایات ساختگی توجیح میکردن و مردم هم نمیفهمیدن اما اندیشمندا با یک گوش میشنیدن و به نقد برمیخواستن.

[=&quot]
)نحل آيه 44: وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم 3
نحل 64: و ما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه

اگه شما به زبان عربی تسلط داره بايد معنای اين جمله شرطی رو بدونید و اون اينكه خداوند ميگه: ما قرآن را نازل نكرديم "مگر" اينكه تو (ای پيامبر) آن را برای مردم توضيح دهی.و قرآن به صراحت ميگه مردم در قرآن اختلاف ميكنن مگر اينكه آنچه را نازل كردم "تو" برای مردم توضيح بدی.امیدوارم این "تو" در آیه رو درک کرده باشین.پس این با عقل جور در نمیاد که مدعیان و مسلمانان دانش نوین خونده بیان و قرآن رو طوری تفسیر کنن که نه پیامبر اینو فهمیده و نه یاران و نزدیکانش.پس اینقد نگید تفسیر.اگه تفسیر از پیامبر دارید بفرمایید رو کنید.ندارید پس تفاسیر نوین رو در اینجا طرح نکنید که خود پیامبر از اونا هیچ درکی نداشته که شما الان مطرح کنید با علم منافاتی نداره.

و در ضمن وقتی از خود پیامبر معجزه درخواست میشد ایشون همیشه تآکیدشون این بود که من هم انسانی هستم همانند شما(اسراء 90-93) و حالا شما بر چه اساسی قائل به معجزه هستید؟

[=&quot]
4_5)شما هنوز این رو مشخص نکردید که کتابی که مبین و در فصاحت و بلاغت حرف اوله و در حد اعجاز چرا آیات متشابه داره که شما الان چندین نوع تفسیر از یک آیه میاری؟[=&quot]

ما میگوییم قرآن خود علم است پس همه چیز در آن منطقی است آیا اشتباه میگویم

[="Tahoma"]

منکران;559725 نوشت:


درود

1)اینو داخل پرانتز میگم و نیاز به پاسخ نیست و از کنارش بگذرین.در عصر باستان و بعد باستان هم روحانیون هر دین چون چیزی خلاف عقل در کتبشون میدیدن برای اینکه بتونن توجیهشون کنن صدها دلیل و برهان میاوردن گرچه همون دلیل و برهان دقیقا تضاد کتابشون رو نشون میداد اما همونم باز با توجیهات و روایات ساختگی توجیح میکردن و مردم هم نمیفهمیدن اما اندیشمندا با یک گوش میشنیدن و به نقد برمیخواستن.




)نحل آيه 44: وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم 3
نحل 64: و ما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه

اگه شما به زبان عربی تسلط داره بايد معنای اين جمله شرطی رو بدونید و اون اينكه خداوند ميگه: ما قرآن را نازل نكرديم "مگر" اينكه تو (ای پيامبر) آن را برای مردم توضيح دهی.و قرآن به صراحت ميگه مردم در قرآن اختلاف ميكنن مگر اينكه آنچه را نازل كردم "تو" برای مردم توضيح بدی.امیدوارم این "تو" در آیه رو درک کرده باشین.پس این با عقل جور در نمیاد که مدعیان و مسلمانان دانش نوین خونده بیان و قرآن رو طوری تفسیر کنن که نه پیامبر اینو فهمیده و نه یاران و نزدیکانش.پس اینقد نگید تفسیر.اگه تفسیر از پیامبر دارید بفرمایید رو کنید.ندارید پس تفاسیر نوین رو در اینجا طرح نکنید که خود پیامبر از اونا هیچ درکی نداشته که شما الان مطرح کنید با علم منافاتی نداره.

و در ضمن وقتی از خود پیامبر معجزه درخواست میشد ایشون همیشه تآکیدشون این بود که من هم انسانی هستم همانند شما(اسراء 90-93) و حالا شما بر چه اساسی قائل به معجزه هستید؟


4_5)شما هنوز این رو مشخص نکردید که کتابی که مبین و در فصاحت و بلاغت حرف اوله و در حد اعجاز چرا آیات متشابه داره که شما الان چندین نوع تفسیر از یک آیه میاری؟

با سلام و درود

این گونه که شما تصور می کنید و نسبت به قرآن و تفسیر آن قضاوت دارید نیست. به این مباحث در کتب و مباحث مربوطه، به تفصیل پرداخته شده و به این قضاوت شما پاسخ داده شده است.

پرداختن به این مطالب باعث خروج از موضوع تاپیک است. لذا می توانید آن را در تاپیک های مربوطه پیگیری فرمایید.

منکران;559724 نوشت:
درود
سپاس از پاسختون
اما اگه از تفاسیر استفاده کردی مورد قبول واقع نمیشه.میتونید به پست های قبلی مراجعه کنید اونوقت راحت تر میتونیم با هم بحث کنیم دوست عزیز
موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام وتشکر
من صحبتهای شما رو که در پاسخ کارشناس دادید خواندم. شما بجای اینکه دلایل را یکی یکی رد کنید ،عذرمیخوام مثل بچه ها شروع کردید به بهانه گیری.

دوست دارید جوابتونو بدم حرفی نیست.

با اجازه استاد میقات

منکران;556261 نوشت:
جناب میقات اینو داخل پرانتز میگم: 1)شما این تفسیرها رو بر چه اساسی میارید وقتی در چندین آیه ی قرآن گفته شده"و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند.آیا پند گیرنده ای هست؟"القمر آیه 22 _القمر آیه 17_الدخان آیه 58_و... .(قرآن را آسان نازل کردیم) لطفا دیگه از تفاسیر بهره نبرید.

1-لطفا بفرمایید مگر انسانهایی مثل من و شما تفاسیر قرآن را ننوشته اند؟ با این تفاوت که تفسیرشان بر اساس علم و تسلط بر آیات و روایات بوده است. چرا نباید از افراد خبره در این علم بهره برد؟

آیا آسان بودن فهم قرآن دلیلی بر آن میشود که از تفاسیر بهره مند نشویم؟
2- هر علمی نیاز به فراگیری دارد. آسان بودن فهم قرآن دلیلی بر این نیست که ما بدون احتیاج به معلمان قرآن که همان علما و مفسرین قرآن هستند میتوانیم بفهمیم که منظور از هر آیه ای چیست.

کسانیکه ایمان نمیاورند یا دنبال یاد گیری قرآن نرفته اند یا اگر هم رفته اند انگیزه اشان از این کار این بوده که آن را بکل رد کنند. وقتی انگیزه الهی نبود و شیطانی شد حتی اگر به فهم قرآن هم برسند آن را تکذیب میکند.

3- اگر مبنایتان ظاهر آیات هم باشد، در این آیاتی که آوردید فرموده است قرآن را برای تذکر و یادآوری آسان کردیم.

یعنی آیات پند دهنده و درس آموز قرآن به گونه ای نقل شده است که انسانها بتوانند به سادگی درکشان کنند و نفرموده برای
علم آموزی آسان کردیم. این دو با هم فرق میکند

منکران;559724 نوشت:
2)کتب تفاسیر یعنی کتاب مقدسی که بهش مقتقدین باید حتما برای فهمش از تفاسیر استفاده کنین.این یعنی نقص

شما رو به هرکی که قبول دارید قسم شمایی که دم از اندیشیدن و تعقل میزنید از این حرفها نزنید.

چه کسی گفته است اگر کسی بخواهد مثلا مسائل ریاضی را حل کند نباید از کتب ریاضی که روش حل مسائل را آموزش داده استفاده کند به این دلیل که این نقص بر علم ریاضیاتست؟؟؟

و آن شخص باید بدون هیچگونه مطالعه ای بتواند پیچیده ترین مسائل ریاضی را بفهمد و حل کند؟


منکران;559724 نوشت:
البته شما که رشتتون در این زمینه هست اشکالی برش وارد نیست اما اون کسی که رشتش در این زمینه نیست و برای فهم قرآن از تفاسیر استفاده نمیکنه گناهش چیه؟

گفتم که شما رو قسم به هر کی که قبول دارید شمایی که دم از اندیشیدن میزنید این حرفها رو نزنید. استدلال شما اینست که کسی که رشته اش ریاضی نیست گناهش چیه که برای فهم ریاضی باید به اهلش مراجعه کند.

وجدانا حرفتون صحیحه؟

هر علمی هرچند آسان هم که باشد نیاز به فراگیری دارد

منکران;559724 نوشت:
اگه کسی قرآنو نفهمیده و بهش ایمان نیاورده چرا باید تاوان مشکلات معانی سنگین قرآن رو بده و جهنمی باشه؟


3)خدا چرا باید کتابی نازل کنه که در حد فهم بندش نباشه؟

همانطور که گفتم اینها همه بهانه جوییست. خداوند فهم قرآن را برای کسانیکه دنبال یادگیری آن میروند آسان میکند. کسانی نمیفهمند اشکال ریشه ای دارند.

در کل انسانها دو دسته اند یا قرآن را میفهمند یا نمیفهمند.

گروه اول که هیچ اما گروه دوم دلیل نپذیرفتنشان اینست که خداوند در فطرت ایشان خداجویی را قرار داده و به طرق مختلف آنها را هدایت کرده اما آنان از این هدایت روبرمیگردانند. این افراد هستند که قرآن را نمیفهمند.

فرض کنید شما میخواهید به یکی از شهرهای شمالی سفر کنید. آدرس را میپرسید اما از راه درست نمیروید و دور میزنید از یکی از جاده هاییکه رو به جنوب است میروید. شما هر چه که از مبدا دور شوید هیچگاه نخواهید توانست به مقصد برسید هرچند که یک نقشه ی کامل هم از راه به همراهتان باشد. هر چه در این نقشه نگاه کنید بیشتر گیج میشوید. مگر اینکه از کسی راه را بپرسید و برگردید در اینصورت است که این نقشه بدرد شما میخورد.

منکران;559724 نوشت:
4)آیا در صدر اسلام هم به تفاسیر توجه میکردن یا به معانی توجه داشتن؟

صدر اسلام هم با امروز فرقی نمیکند. کسی که بخواهد ایمان بیاورد ادله ی کافی برای حقانیت اسلام و ایمان آوردنش وجود دارد این سوالات در قدمهای بعدی پیش میاید

منکران;559724 نوشت:
میرسیم به بحث اصلی:آیا در صدر اسلام هم زوجیت به معنای صنف های مختلف بود و مسلمانان زوجیت رو به معنای کثرت در گونه های مختلف میدونستن؟اگه میدونستن که هیچ،ما مشکلی باهاش نداریم و معجزه قلمداد نمیشه.


معجزه هم که نباشد. همین که ثابت کرده شما در مساله ای که درموردش هیچ علمی ندارید خود را صاحب نظر دانسته اید کافیست

منکران;559724 نوشت:
اگه نه که پس چرا پیامبر براشون شرح نداد که زوجیت یعنی کثرت گونه های مختلف تا علم مسلمونا به خطا نره و الان ما اینجا در این مورد به شبهه بر نخوریم؟


شما از کجا میدانید پیامبر شرح نداده ؟ یا اصلا از کجا میدانید که در لسان عرب زوجیت به همین معنا هم نیامده؟

مگر حالا علم مسلمانها به خطا رفته؟ پایین بودن سطح آگاهی شما دلیلی بر این نیست که همه به مشکل برمیخورند؟

منکران;559724 نوشت:
آیا خود پیامبر هم نمیدونست؟پس یعنی علم پیامبر ناقصه.اگه میدونست پس چرا اینو به مسلمونا نگفت؟پس یعنی پیامبر به گمراهی مسلمونا راضی بود

همانطور که گفتم این مساله ارتباطی به گمراهی مسلمانان ندارد. به عکس اسلام مسلمانان را به فراگیری علوم تشویق میکند تا خودشان هم برای فهم مجهولاتشان تلاش کنند.

قرآن کتاب هدایت است نه حل المسائل. پیامبر اسلام هم به فرموده قرآن فقط بشیر و نذیر است نه معلم فیزیک و نجوم و زیست شناسی

منکران;559724 نوشت:
و شما چطور میگین که"ثانیا: اگر اشارتی هم به نر و ماده بودن موجودات باشد باز هم چنین شبهه ای وارد نیست، زیرا در علم زیست‌ شناسی ثابت شده که هیچ موجود زنده‌ای از قانون لقاح جنسی (نر و ماده) مستثنی نیست. " شبهه ای وار نیست؟میشه بفرمایین انسان دوجنسیتی در چه دسته قرار داره؟بعضی گیاه ها هستن که گونه ی نر و ماده ی جدا از خودشون ندارن مثل شیب زمینی که شکوفه ی نر و ماده رو در خودش داره.میتونین در اینترنت سرچ کنین hermaphroditic (هرمافرودیت)

این آخری را هم در پست قبلیم پاسخ دادم. شما که اینقدر طرفدار عقل و اندیشه اید چگونه استئناءات را مبنای اثبات نظریه های علمی میدانید؟

منکران;559724 نوشت:
و در مورد مورد اولتون هم یه چیز یادم رفت که گفتین:1". قول مشهور این است که مراد از زوج، صنف و مطلق هر دو چیز متقابل است یعنی آيه به اصناف مختلف موجودات جهان اشاره دارد كه به صورت زوج زوج، در آمده است، مانند شب و روز، نور و ظلمت، دريا و صحرا، خورشيد و ماه، نر و ماده، و ... ."میشه بفرمایین زوج خورشید و زمین چیه؟


وقتی منظور از صنف دوچیز متقابل باشد زوج خورشید میشود ماه زوج زمین میشود آسمان

همه اشیاء از مولکول تشکیل شده اندو ساختار تشکیل دهنده مولکولها اتم از دو قطب مثبت و منفی تشکیل شده است.

یک گیاه که میخواهد رشد کند یک برگ از یک طرف ساقه و برگ دوم از طرف مقابل آن جوانه میزند

انسان از جسم و روح آفریده شده میفرماید: واذاالنفوس زوجت

بدن انسان و حیوانات و حتی حشرات همه متقارن است . مغز دو نیمکره روبروی هم میباشد. دو چشم ، دو ابرو ، دو لب دو ردیف دندان ، دو سوراخ بینی ، دو دست دو پا و دو شش دو کلیه دو روده و اعضایی هم که این میان مشترکند متقارن میباشند . استثناءاتی هم اگر باشد نمیتواند باعث انکار این تقارن و زوجیتها باشد به نظرم همینها کافیست برای اثبات اصل زوجیت .

.امین.;559872 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام وتشکر
من صحبتهای شما رو که در پاسخ کارشناس دادید خواندم. شما بجای اینکه دلایل را یکی یکی رد کنید ،عذرمیخوام مثل بچه ها شروع کردید به بهانه گیری.

دوست دارید جوابتونو بدم حرفی نیست.

با اجازه استاد میقات

1-لطفا بفرمایید مگر انسانهایی مثل من و شما تفاسیر قرآن را ننوشته اند؟ با این تفاوت که تفسیرشان بر اساس علم و تسلط بر آیات و روایات بوده است. چرا نباید از افراد خبره در این علم بهره برد؟

آیا آسان بودن فهم قرآن دلیلی بر آن میشود که از تفاسیر بهره مند نشویم؟
2- هر علمی نیاز به فراگیری دارد. آسان بودن فهم قرآن دلیلی بر این نیست که ما بدون احتیاج به معلمان قرآن که همان علما و مفسرین قرآن هستند میتوانیم بفهمیم که منظور از هر آیه ای چیست.

کسانیکه ایمان نمیاورند یا دنبال یاد گیری قرآن نرفته اند یا اگر هم رفته اند انگیزه اشان از این کار این بوده که آن را بکل رد کنند. وقتی انگیزه الهی نبود و شیطانی شد حتی اگر به فهم قرآن هم برسند آن را تکذیب میکند.

3- اگر مبنایتان ظاهر آیات هم باشد، در این آیاتی که آوردید فرموده است قرآن را برای تذکر و یادآوری آسان کردیم.

یعنی آیات پند دهنده و درس آموز قرآن به گونه ای نقل شده است که انسانها بتوانند به سادگی درکشان کنند و نفرموده برای
علم آموزی آسان کردیم. این دو با هم فرق میکند

شما رو به هرکی که قبول دارید قسم شمایی که دم از اندیشیدن و تعقل میزنید از این حرفها نزنید.

چه کسی گفته است اگر کسی بخواهد مثلا مسائل ریاضی را حل کند نباید از کتب ریاضی که روش حل مسائل را آموزش داده استفاده کند به این دلیل که این نقص بر علم ریاضیاتست؟؟؟

و آن شخص باید بدون هیچگونه مطالعه ای بتواند پیچیده ترین مسائل ریاضی را بفهمد و حل کند؟


گفتم که شما رو قسم به هر کی که قبول دارید شمایی که دم از اندیشیدن میزنید این حرفها رو نزنید. استدلال شما اینست که کسی که رشته اش ریاضی نیست گناهش چیه که برای فهم ریاضی باید به اهلش مراجعه کند.

وجدانا حرفتون صحیحه؟

هر علمی هرچند آسان هم که باشد نیاز به فراگیری دارد



3)خدا چرا باید کتابی نازل کنه که در حد فهم بندش نباشه؟

همانطور که گفتم اینها همه بهانه جوییست. خداوند فهم قرآن را برای کسانیکه دنبال یادگیری آن میروند آسان میکند. کسانی نمیفهمند اشکال ریشه ای دارند.

در کل انسانها دو دسته اند یا قرآن را میفهمند یا نمیفهمند.

گروه اول که هیچ اما گروه دوم دلیل نپذیرفتنشان اینست که خداوند در فطرت ایشان خداجویی را قرار داده و به طرق مختلف آنها را هدایت کرده اما آنان از این هدایت روبرمیگردانند. این افراد هستند که قرآن را نمیفهمند.

فرض کنید شما میخواهید به یکی از شهرهای شمالی سفر کنید. آدرس را میپرسید اما از راه درست نمیروید و دور میزنید از یکی از جاده هاییکه رو به جنوب است میروید. شما هر چه که از مبدا دور شوید هیچگاه نخواهید توانست به مقصد برسید هرچند که یک نقشه ی کامل هم از راه به همراهتان باشد. هر چه در این نقشه نگاه کنید بیشتر گیج میشوید. مگر اینکه از کسی راه را بپرسید و برگردید در اینصورت است که این نقشه بدرد شما میخورد.


صدر اسلام هم با امروز فرقی نمیکند. کسی که بخواهد ایمان بیاورد ادله ی کافی برای حقانیت اسلام و ایمان آوردنش وجود دارد

این سوالات در قدمهای بعدی پیش میاید



معجزه هم که نباشد. همین که ثابت کرده شما در مساله ای که درموردش هیچ علمی ندارید خود را صاحب نظر دانسته اید کافیست



شما از کجا میدانید پیامبر شرح نداده ؟ یا اصلا از کجا میدانید که در لسان عرب زوجیت به همین معنا هم نیامده؟

مگر حالا علم مسلمانها به خطا رفته؟ پایین بودن سطح آگاهی شما دلیلی بر این نیست که همه به مشکل برمیخورند؟

همانطور که گفتم این مساله ارتباطی به گمراهی مسلمانان ندارد. به عکس اسلام مسلمانان را به فراگیری علوم تشویق میکند تا خودشان هم برای فهم مجهولاتشان تلاش کنند.

قرآن کتاب هدایت است نه حل المسائل. پیامبر اسلام هم به فرموده قرآن فقط بشیر و نذیر است نه معلم فیزیک و نجوم و زیست شناسی

این آخری را هم در پست قبلیم پاسخ دادم. شما که اینقدر طرفدار عقل و اندیشه اید چگونه استئناءات را مبنای اثبات نظریه های علمی میدانید؟


وقتی منظور از صنف دوچیز متقابل باشد زوج خورشید میشود ماه زوج زمین میشود آسمان

همه اشیاء از مولکول تشکیل شده اندو ساختار تشکیل دهنده مولکولها اتم از دو قطب مثبت و منفی تشکیل شده است.

یک گیاه که میخواهد رشد کند یک برگ از یک طرف ساقه و برگ دوم از طرف مقابل آن جوانه میزند

انسان از جسم و روح آفریده شده میفرماید: واذاالنفوس زوجت

بدن انسان و حیوانات و حتی حشرات همه متقارن است . مغز دو نیمکره روبروی هم میباشد. دو چشم ، دو ابرو ، دو لب دو ردیف دندان ، دو سوراخ بینی ، دو دست دو پا و دو شش دو کلیه دو روده و اعضایی هم که این میان مشترکند متقارن میباشند . استثناءاتی هم اگر باشد نمیتواند باعث انکار این تقارن و زوجیتها باشد به نظرم همینها کافیست برای اثبات اصل زوجیت .

جناب پاسخ خای شما تماما بحث های تکراریه که شما دوباره دارین مطرح میکنین و من هم پاسخ هاشون رو دادم و دوباره نیازی نمیبینم درموردشون بحث کنم.مثل اینکه شما تمام پست ها رو مطالعه نفرمودین.

من تنها یک سوال ازتون دارم:
معنی فصاحت و بلاغت یعنی چی؟

لطفا جوابشو حالا از اینترنت از کتاب از شخصی بپرسین خلاصه از هرجا شده جوابشو بهم بگین.

[="Tahoma"][="Navy"]

منکران;555956 نوشت:
در قرآن اومده که ما موجودات رو جفت و زوج آفریدیم و همین به عنوان معجزه ی علمی قرآن قلمداد میشه،درصورتی که با پیشرفت علم ثابت شده تمام موجودات زوج نیستن.مانند حلزون شما چه جوابی برای این موضوع دارید؟

سلام
بیان قوانین طبیعی مانند بیان قوانین ریاضی نیست چه اینکه اولی استثناء پذیر و دومی استثناء ناپذیر است
لذا اگر قانونی در خصوص عالم طبیعت در لسان شرع بیاید به معنای قانون غالب و اکثری است و نه مطلق
یا علیم[/]

منکران;560232 نوشت:

جناب پاسخ خای شما تماما بحث های تکراریه که شما دوباره دارین مطرح میکنین و من هم پاسخ هاشون رو دادم و دوباره نیازی نمیبینم درموردشون بحث کنم.مثل اینکه شما تمام پست ها رو مطالعه نفرمودین.

من تنها یک سوال ازتون دارم:
معنی فصاحت و بلاغت یعنی چی؟

لطفا جوابشو حالا از اینترنت از کتاب از شخصی بپرسین خلاصه از هرجا شده جوابشو بهم بگین.

سلام

توجه داشته باشید این دومین پست من در این تاپیک بود که جنابعالی همچنان بدون پاسخ گذاشتید .

باشه دوست دارید من هروقت اینجا امدم پستهای این تاپیک رو میخوانم و جواب میدم.

درمورد فصاحت و بلاغت هم باید خدمت شما عرض کنم این دو کلمه به معنای توانایی فهماندن غرض و منظور گوینده هست نه به معنای توضیح و تشریح مسائل علمی.

.امین.;560355 نوشت:
سلام

توجه داشته باشید این دومین پست من در این تاپیک بود که جنابعالی همچنان بدون پاسخ گذاشتید .

باشه دوست دارید من هروقت اینجا امدم پستهای این تاپیک رو میخوانم و جواب میدم.

درمورد فصاحت و بلاغت هم باید خدمت شما عرض کنم این دو کلمه به معنای توانایی فهماندن غرض و منظور گوینده هست نه به معنای توضیح و تشریح مسائل علمی.

1)درخواست کفار برای معجزه و پاسخ پیامبر:
آیا من فرد بشری بیشترم؟(اسرا/93)

شما بازم بیا معجزه بساز

2)این تفاسیری که شما آوردی فقط تنها نظرات شخصی یه عده مسلمون که رفته علم جدید خونده.
تفاسیری که الان جامعه ی مسلمون داره میکنه چیزیه که نه پیامبر اونو میدونسته نه درکش کرده.الان خودشم تو شوکه که ای وای واقعا حرفم اینقد علم گنده گنده توش داشت؟؟؟!!!

3)بذار فصاحت و بلاغت رو بهتر معنی کنیم:
"فصاحت به معنای شيوايی كلمات و روانی تلفظ آنها و گوش‌نواز بودن سخن؛و بلاغت به معنای رسايی و گويايی و دقت تعابير در فهماندن مقصود است.(مصباح يزدی،قرآنشناسی،ج 1،ص 150)"

قرآن را برای وعظ و اندر به فهم آسان کردیم (قمر/40)

الف)پاسخ برای زوجیتی که شما برای توجیح آوردی با رسایی و گویایی و دقت در فهماندن مقصود همخونی نداره.میدونی چرا؟چون کتابی که برای وعظ و اندرز به فهم آسونه و رسایی و گویایی و دقت در فهموندن مقصودش داره سخن چندهزار پهلو نمیاره که ما الان اینجا وایسیم آقایان چندین تفسیر بیارن و خودشونم ندونن کدوم درسته.

ب)حالا میگی برای وعظ و اندرز فهمش آسونه نه سوالات علمی،من از شما میپرسم:
شما که برای هر آیه از قرآن چندصد تفسیر داری چه آیات به اصطلاح علمی چه غیر علمی این معنیش آسون بودن فهم قرآن برای پند و اندرزه؟
ما که هر چی از آیه میفهمیم شما صد نوع تفسیر میاری که نه شما ایه رو بد فهمیدی،بعد ادعات چیه که برای وعظ و اندرز فهمش آسونه نه مطالب علمیش؟

محی الدین;560283 نوشت:
سلام بیان قوانین طبیعی مانند بیان قوانین ریاضی نیست چه اینکه اولی استثناء پذیر و دومی استثناء ناپذیر است لذا اگر قانونی در خصوص عالم طبیعت در لسان شرع بیاید به معنای قانون غالب و اکثری است و نه مطلق یا علیم

درود

میتونین از پاسخی که به جناب امین داده شد استفاده کنید.

منکران;561281 نوشت:
درود

میتونین از پاسخی که به جناب امین داده شد استفاده کنید.


سلام
جواب بنده جواب منطقی برای سوال شماست
اما جواب شما به آقای امین ارتباطی به جواب بنده ندارد
و اما در مورد ساده بودن مواعظ قرآن :
بله مواعظش روشن واضح و همه فهمه اما قرآن کلام سهل ممتنعه
همونجایی که از پاداش بهشت صحبت می فرماید میگه اینها مثله خوب این نکته برای خواصه که بفهمن مساله خیلی بالاتر از این الفاظ و معانی ظاهری است
اینو دیگه عوام نمیفهمه بلکه عرصه تلاش فکری و روحی خواصه که الحمد لله این امت خواص کم نداشته . سعی کردن و رسیدن و دیدن که بله قضیه خیلی بالاتر از ایناس
اما اینکه میگید قرآن موعظه ای ساده است و نمیتونه چند پهلو باشه من یک مثال طبیعی براتون میارم
دست آفریده خداست اما از همین دست دهها و صدها کار متفاوت برمیاد با اینکه به ظاهر خیلی ساده است
اما اونی که میخواد یک ربات درست کنه میفهمه چه اعجازی در ساخت این دست وجود داره تازه بعد از سالها تحقیق تونستن رباتی بسازن که فقط میتونه یک لیوان برداره
بله یک جمله ساده قرآن هم برای زبان فهمش پر از راز و رمزه اما اینو اهلش میفهمن نه هرکسی
بهتره بهره خودتونو از کلام شگفت الهی انکار حقایقش قرار ندید
خدا با شما جنگ نداره شما هم از سفره قرآن بهره خودتونو بردارین
یا علیم

منکران;561280 نوشت:
1)درخواست کفار برای معجزه و پاسخ پیامبر:
آیا من فرد بشری بیشترم؟(اسرا/93)

شما بازم بیا معجزه بساز

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


این حرف شما حرف جدیدی نیست ما هم قبولش داریم اما در جای خود....

ببینید جناب منکران، انسان با قاطی کردن مسائل هیچ وقت راه به جایی نخواهد برد جز اینکه ضررش متوجه خودش خواهد شد.

کاملا مشخصه جنابعالی فارغ از هرگونه قیدوبندی ، بدون توجه به مضامین آیات شریفه و بدون توجه به آیات مشابه دیگر قصد دارید اعمال نظر کنید.

اصلا مگر نه اینکه شما منکر قرآن کریم هستید؟ پس چگونه است که با توسل به خود قرآن میخواهید حرفتان را ثابت کنید؟

در این آیات و آیات مشابه دیگر سخن کفار این نیست که ای پیامبر تو چرا بعنوان یک بشر این معجزات را نداری. حرف کفار اینست که اصلا تو

چرا باید مثل ما یک بشر باشی؟

چرا نباید یک ملک باشی با آن تواناییها...

و البته معلومه که پیامبر هم یک بشر بودند نه ملک پس خود خداوند هم به این مساله تکیه میفرماید که تو یک بشر مثل خود ایشانی و باید در زندگیت مانند خود ایشان باشی نه تافته جدابافته.
چنانچه در زندگی همه پیامبران ساده زیستی بعنوان یک اصل به چشم میخورد.

در ادامه ایات این مساله را خاطرنشان میکند که:

تنها چیزی (توجه کنید میفرماید تنها چیزی)

که بعد از آمدن هدایت ، مانع مردم میشد که ایمان بیاورند این بود که میگفتند: آیا خداوند بشری را بعنوان رسول فرستاده است؟

از سوی دیگر در روایات هم از امیرالمونین علیه السلام آمده است که خداوند میتوانست همه گنجهای زمین و وحوش و پرندگان را در خدمت پیامبرش قرار میداد؛ اما اگر این کار را میکرد دیگر امتحان کردن انسانها معنی و مفهومی نداشت

پس این معجزاتی که شما آنها را رد میکنید ارتباطی به آیات قرآنی ندارد و چیزی سوای آن هست.

اما اینکه شما آیات قرآن را معجزه نمیدانید مساله ای نیست... معجزه نه، ولی آیه و نشانه که هستند. خود خداوند درباره معجزات 9 گانه حضرت موسی میفرماید: فی تسع آیات بینات.

منکران;561280 نوشت:

2)این تفاسیری که شما آوردی فقط تنها نظرات شخصی یه عده مسلمون که رفته علم جدید خونده.

تفاسیری که الان جامعه ی مسلمون داره میکنه چیزیه که نه پیامبر اونو میدونسته نه درکش کرده.الان خودشم تو شوکه که ای وای واقعا حرفم اینقد علم گنده گنده توش داشت؟؟؟!!!

خیر اینچنین نیست. تفاسیر قرآن کریم بر پایه آیات و احادیث میباشد.

انطباق آن با مشاهدات علمی روز کاری است که خود انسانها انجام میدهند. اما درست و غلطش نمیتواند در اصل صحت قرآن خدشه ای وارد کند.

بعنوان مثال درباره ی همین آیه ای که شما میفرمایید معجزه نیست ، گوشه ای از روایاتی که به آن اشاره شده است و بقول شما علم گنده گنده هم درش هست:

*- «امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: خداوند ميان چيزهايی که با هم دشمن‌اند، الفت برقرار کرده و ميان چيزهايی که با هم الفت دارند، دوری افکند؛ و با جدايی افکندن ميان آنچه با هم الفت دارند، دلالت بر جدايی افکننده و با الفت دادن ميان آنچه با هم در تضاد هستند، دلالت بر تأليف کننده‌ی آنها نمود و اين همان چيزی است که خداوند در کتاب خود فرمود: «وَ مِن کُلِّ شِیءٍ خَلَقنا زَوجَينِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرُونَ» (بحارالانوار، ج4، ص 305‌)

*- امام رضا علیه‌السلام: «خداى تعالى با اين كه (به سبب آن که) شعور را شعور كرد، به اين معنا شناخته شد كه كسى او را داراى شعور نكرده، و با اين كه جوهرها را جوهر كرده، شناخته شده به اينكه خودش جوهر ندارد، و با اينكه بين موجودات ضديت برقرار كرد، شناخته شده به اينكه خودش ضد ندارد، و با اينكه بين بسيارى از موجودات مقارنه قرار داده شناخته شده به اينكه خود قرين ندارد. او بود كه بين نور و ظلمت، خشكى و ترى، خشونت و نرمى و سرد و گرم ضديت برقرار كرد، و باز او بود كه بين دو چيز ناسازگار الفت و بين دو چيز نزديك به هم جدايى انداخت، و با همين جدايى انداختن‌ها فهماند كه جدا كننده‏اى در كار است، و با اين الفت اندازی‌ها فهماند كه الفت دهنده‏اى در بين است، و در همين مقام فرموده: «وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ».

بين قبل و بعد جدايى انداخت تا معلوم شود خودش قبل و بعدى ندارد، غريزه‏هايى كه در موجودات هست شهادت مى‏دهد به اينكه پديد آورنده و سازنده غريزه‏ها، خود غريزه ندارد. و با اينكه وقت را وقت كرد فهمانيد كه وقت كننده‌ی وقت، خود وقت ندارد، و با اينكه بعضى از موجودات حجاب بعضى ديگر شد، فهماند بين خود او و خلقش حجابى نيست‌» (توحيد صدوق، ص 34)

د – همین که هیچ چیزی قائم به خود نیست و برای پیدایش و بودنش نیازمند به غیر از خود است، خود دلیلی بر زوجیت است، چنان چه هیچ بی‌اثری در چرخه‌ی حیات وجود ندارد، پس اگر در چرخه‌ حیات و ارتباط اجزای آن با یک دیگر، فاعل باشد، زوج آن مفعول می‌شود و اگر مفعول باشد، زوج آن فاعل است. لذا امام رضا علیه‌السلام در قانون زوجیت عامه می‌فرمایند:
«ولم يخلق شيئا فردا قائما بنفسه دون غيره للذى اراد من الدلالة على نفسه واثبات وجوده فالله تبارك وتعالى فرد واحد لا ثانى معه يقيمه ولا يعضده ولا يكنه ، والخلق يمسك بعضه بعضا باذن الله ومشيته» .(بحارالانوار، جلد 10، ص 316)

ترجمه:
و (خداوند) چيزى را نيافريده كه فرد و قائم به نفس باشد و نياز به غير خود نداشته باشد. چنين كرد تا مردم را به خويش ‍ راهنمايى كند و هستى خود را اثبات نمايد. پس خداوند تبارك و تعالى تنهايى است كه چيز ديگرى با او نيست كه هستى او به آن بستگى داشته باشد و او را كمك كند و مستور دارد و آفريده ها همه هر كدام ، ديگرى را مى‌گيرند، هستى هر يك قائم به هستى ديگرى است و اتصال آنها به فرمان و خواست خداوند است‌. (بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج10، ص 316 )

منکران;561280 نوشت:

3)بذار فصاحت و بلاغت رو بهتر معنی کنیم:
"فصاحت به معنای شيوايی كلمات و روانی تلفظ آنها و گوش‌نواز بودن سخن؛و بلاغت به معنای رسايی و گويايی و دقت تعابير در فهماندن مقصود است.(مصباح يزدی،قرآنشناسی،ج 1،ص 150)"

قرآن را برای وعظ و اندر به فهم آسان کردیم (قمر/40)

الف)پاسخ برای زوجیتی که شما برای توجیح آوردی با رسایی و گویایی و دقت در فهماندن مقصود همخونی نداره.میدونی چرا؟چون کتابی که برای وعظ و اندرز به فهم آسونه و رسایی و گویایی و دقت در فهموندن مقصودش داره سخن چندهزار پهلو نمیاره که ما الان اینجا وایسیم آقایان چندین تفسیر بیارن و خودشونم ندونن کدوم درسته.



درباره فصاحت و بلاغت هم توضیح داده شد.

شما فکر میکنید چون قرآن بلیغ و فصیح است پس باید در یک جمله همه چیز را شرح داده باشد درصورتیکه چنین نیست ؛ خیلی از آیات قرآن بدون در نظر گرفتن دیگر آیات یا حتی بدون در نظر گرفتن ادامه آیه( کاری که بسیاری از منکرین کلام وحی میکنند) قابل فهم نیست و گمراه کننده است. و این اشکالی بر آن نیست چون این خاصیت کلام بشری هست... و برای اینکه این اشکال پیش نیاید کافیست انسان کمی وقت بگذارد...

منکران;561280 نوشت:

ب)حالا میگی برای وعظ و اندرز فهمش آسونه نه سوالات علمی،من از شما میپرسم:
شما که برای هر آیه از قرآن چندصد تفسیر داری چه آیات به اصطلاح علمی چه غیر علمی این معنیش آسون بودن فهم قرآن برای پند و اندرزه؟
ما که هر چی از آیه میفهمیم شما صد نوع تفسیر میاری که نه شما ایه رو بد فهمیدی،بعد ادعات چیه که برای وعظ و اندرز فهمش آسونه نه مطالب علمیش؟


کسی که ایمان آورده است با این آیات متذکر میشود.

فذکر انما انت مذکر. به پیامبر میفرماید: تذکر بده که

تو نیستی جز یک تذکر دهنده و قرآن هم از لحاظ پندگیری و تذکر ، آسان شده است. ولقد یسرناالقران لذکر...

(چنانچه این آیات هم در ادامه ی آیاتی است که ذکر اقوام پیشین و تکذیبهایشان و فرو رفتن در عذاب آمده است..

انسان با قرائت قرآن و تدبر در آن و بکار بستن پند و اندرزهای قرآنی در زندگی است که ایمانش افزوده شده و قوه ی تشخیص حق از باطل را میدهد

بنابراین میفرماید: چرا در قرآن تدبر نمیکنید؟

اگر قرار بود فصاحت و بلاغت قرآن آن چیزی باشد که شما انتظار دارید(یعنی لقمه را جویدن و در دهان انسانها گذاشتن بدون اینکه خودشان هیچ تلاشی کنند) چرا باید امر به تدبر میشد؟

واقعا چه دلیلی دارد که مثلا بخواهیم ثابت کنیم مطالب قرآن توسط علوم بشری هم ثابت شده است؟؟؟ آن هم علومی که هر روز در حال تغییر است.

[="Tahoma"]با سلام و درود

دوستان بزرگوار، به موضوع تاپیک، در خصوص آیه شریفه و زوجیت اشیاء، توجه داشته و در این خصوص مطلب بنویسند.

میقات;561548 نوشت:
با سلام و درود

دوستان بزرگوار، به موضوع تاپیک، در خصوص آیه شریفه و زوجیت اشیاء، توجه داشته و در این خصوص مطلب بنویسند.

سلام علیکم

جناب پرسش کننده میخواهند با استناد به مساله بلاغت و فصاحت قرآن کریم و با این توجیه که پیامبر اسلام یک بشر عادی هست پس نباید معجزه ای داشته باشد، آیه شریفه را از باب اعجاز مردود اعلام کنند.

اگر این مدعا بدون پاسخ گذاشته شود فکر میکنند دلایلشان صحیح بوده.

.امین.;561458 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


این حرف شما حرف جدیدی نیست ما هم قبولش داریم اما در جای خود....

ببینید جناب منکران، انسان با قاطی کردن مسائل هیچ وقت راه به جایی نخواهد برد جز اینکه ضررش متوجه خودش خواهد شد.

کاملا مشخصه جنابعالی فارغ از هرگونه قیدوبندی ، بدون توجه به مضامین آیات شریفه و بدون توجه به آیات مشابه دیگر قصد دارید اعمال نظر کنید.

اصلا مگر نه اینکه شما منکر قرآن کریم هستید؟ پس چگونه است که با توسل به خود قرآن میخواهید حرفتان را ثابت کنید؟

در این آیات و آیات مشابه دیگر سخن کفار این نیست که ای پیامبر تو چرا بعنوان یک بشر این معجزات را نداری. حرف کفار اینست که اصلا تو

چرا باید مثل ما یک بشر باشی؟

چرا نباید یک ملک باشی با آن تواناییها...

و البته معلومه که پیامبر هم یک بشر بودند نه ملک پس خود خداوند هم به این مساله تکیه میفرماید که تو یک بشر مثل خود ایشانی و باید در زندگیت مانند خود ایشان باشی نه تافته جدابافته.
چنانچه در زندگی همه پیامبران ساده زیستی بعنوان یک اصل به چشم میخورد.

در ادامه ایات این مساله را خاطرنشان میکند که:

تنها چیزی (توجه کنید میفرماید تنها چیزی)

که بعد از آمدن هدایت ، مانع مردم میشد که ایمان بیاورند این بود که میگفتند: آیا خداوند بشری را بعنوان رسول فرستاده است؟

از سوی دیگر در روایات هم از امیرالمونین علیه السلام آمده است که خداوند میتوانست همه گنجهای زمین و وحوش و پرندگان را در خدمت پیامبرش قرار میداد؛ اما اگر این کار را میکرد دیگر امتحان کردن انسانها معنی و مفهومی نداشت

پس این معجزاتی که شما آنها را رد میکنید ارتباطی به آیات قرآنی ندارد و چیزی سوای آن هست.

اما اینکه شما آیات قرآن را معجزه نمیدانید مساله ای نیست... معجزه نه، ولی آیه و نشانه که هستند. خود خداوند درباره معجزات 9 گانه حضرت موسی میفرماید: فی تسع آیات بینات.

خیر اینچنین نیست. تفاسیر قرآن کریم بر پایه آیات و احادیث میباشد.

انطباق آن با مشاهدات علمی روز کاری است که خود انسانها انجام میدهند. اما درست و غلطش نمیتواند در اصل صحت قرآن خدشه ای وارد کند.

بعنوان مثال درباره ی همین آیه ای که شما میفرمایید معجزه نیست ، گوشه ای از روایاتی که به آن اشاره شده است و بقول شما علم گنده گنده هم درش هست:

*- «امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: خداوند ميان چيزهايی که با هم دشمن‌اند، الفت برقرار کرده و ميان چيزهايی که با هم الفت دارند، دوری افکند؛ و با جدايی افکندن ميان آنچه با هم الفت دارند، دلالت بر جدايی افکننده و با الفت دادن ميان آنچه با هم در تضاد هستند، دلالت بر تأليف کننده‌ی آنها نمود و اين همان چيزی است که خداوند در کتاب خود فرمود: «وَ مِن کُلِّ شِیءٍ خَلَقنا زَوجَينِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرُونَ» (بحارالانوار، ج4، ص 305‌)

*- امام رضا علیه‌السلام: «خداى تعالى با اين كه (به سبب آن که) شعور را شعور كرد، به اين معنا شناخته شد كه كسى او را داراى شعور نكرده، و با اين كه جوهرها را جوهر كرده، شناخته شده به اينكه خودش جوهر ندارد، و با اينكه بين موجودات ضديت برقرار كرد، شناخته شده به اينكه خودش ضد ندارد، و با اينكه بين بسيارى از موجودات مقارنه قرار داده شناخته شده به اينكه خود قرين ندارد. او بود كه بين نور و ظلمت، خشكى و ترى، خشونت و نرمى و سرد و گرم ضديت برقرار كرد، و باز او بود كه بين دو چيز ناسازگار الفت و بين دو چيز نزديك به هم جدايى انداخت، و با همين جدايى انداختن‌ها فهماند كه جدا كننده‏اى در كار است، و با اين الفت اندازی‌ها فهماند كه الفت دهنده‏اى در بين است، و در همين مقام فرموده: «وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ».

بين قبل و بعد جدايى انداخت تا معلوم شود خودش قبل و بعدى ندارد، غريزه‏هايى كه در موجودات هست شهادت مى‏دهد به اينكه پديد آورنده و سازنده غريزه‏ها، خود غريزه ندارد. و با اينكه وقت را وقت كرد فهمانيد كه وقت كننده‌ی وقت، خود وقت ندارد، و با اينكه بعضى از موجودات حجاب بعضى ديگر شد، فهماند بين خود او و خلقش حجابى نيست‌» (توحيد صدوق، ص 34)

د – همین که هیچ چیزی قائم به خود نیست و برای پیدایش و بودنش نیازمند به غیر از خود است، خود دلیلی بر زوجیت است، چنان چه هیچ بی‌اثری در چرخه‌ی حیات وجود ندارد، پس اگر در چرخه‌ حیات و ارتباط اجزای آن با یک دیگر، فاعل باشد، زوج آن مفعول می‌شود و اگر مفعول باشد، زوج آن فاعل است. لذا امام رضا علیه‌السلام در قانون زوجیت عامه می‌فرمایند:
«ولم يخلق شيئا فردا قائما بنفسه دون غيره للذى اراد من الدلالة على نفسه واثبات وجوده فالله تبارك وتعالى فرد واحد لا ثانى معه يقيمه ولا يعضده ولا يكنه ، والخلق يمسك بعضه بعضا باذن الله ومشيته» .(بحارالانوار، جلد 10، ص 316)

ترجمه:
و (خداوند) چيزى را نيافريده كه فرد و قائم به نفس باشد و نياز به غير خود نداشته باشد. چنين كرد تا مردم را به خويش ‍ راهنمايى كند و هستى خود را اثبات نمايد. پس خداوند تبارك و تعالى تنهايى است كه چيز ديگرى با او نيست كه هستى او به آن بستگى داشته باشد و او را كمك كند و مستور دارد و آفريده ها همه هر كدام ، ديگرى را مى‌گيرند، هستى هر يك قائم به هستى ديگرى است و اتصال آنها به فرمان و خواست خداوند است‌. (بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج10، ص 316 )


درباره فصاحت و بلاغت هم توضیح داده شد.

شما فکر میکنید چون قرآن بلیغ و فصیح است پس باید در یک جمله همه چیز را شرح داده باشد درصورتیکه چنین نیست ؛ خیلی از آیات قرآن بدون در نظر گرفتن دیگر آیات یا حتی بدون در نظر گرفتن ادامه آیه( کاری که بسیاری از منکرین کلام وحی میکنند) قابل فهم نیست و گمراه کننده است. و این اشکالی بر آن نیست چون این خاصیت کلام بشری هست... و برای اینکه این اشکال پیش نیاید کافیست انسان کمی وقت بگذارد...


کسی که ایمان آورده است با این آیات متذکر میشود.

فذکر انما انت مذکر. به پیامبر میفرماید: تذکر بده که تو نیستی جز یک تذکر دهنده و قرآن هم از لحاظ پندگیری و تذکر ، آسان شده است. ولقد یسرناالقران لذکر...

(چنانچه این آیات هم در ادامه ی آیاتی است که ذکر اقوام پیشین و تکذیبهایشان و فرو رفتن در عذاب آمده است..

انسان با قرائت قرآن و تدبر در آن و بکار بستن پند و اندرزهای قرآنی در زندگی است که ایمانش افزوده شده و قوه ی تشخیص حق از باطل را میدهد

بنابراین میفرماید: چرا در قرآن تدبر نمیکنید؟

اگر قرار بود فصاحت و بلاغت قرآن آن چیزی باشد که شما انتظار دارید(یعنی لقمه را جویدن و در دهان انسانها گذاشتن بدون اینکه خودشان هیچ تلاشی کنند) چرا باید امر به تدبر میشد؟

من بدون حدیث بهتون جواب میدم.کتابی معتبرتر از کتاب ملا مجلسی که هر چه حدیث مضخرفی رو در کتابش جا داده نبود؟

شعرا آیه ی 7:
مگر در زمین ننگریسته اند که چقدر در آن از هر گونه جفت های زیبا رویانیدیم؟

طه آیه ی 53:
و از آسمان آبی فرود آورد پس به وسیله ی آن رستنی های گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم.

رویاندن و رستن برای گیاهان به کار میره و در آیه هم گفته جفت آفریدیم (نر و ماده).درصورتی که قبلا در پست های پیشین گفتم گیاهان تک جنسیتی هم داریم.

[="Tahoma"][="Navy"]

منکران;562838 نوشت:
من بدون حدیث بهتون جواب میدم.کتابی معتبرتر از کتاب ملا مجلسی که هر چه حدیث مضخرفی رو در کتابش جا داده نبود؟

شما انسان وقیحی هست
بهتره تشریف ببرید به همان فضای وقاحت آمیزی که دوست دارید توش باشید
خدا به شما و ایمان و باور شما نیاز نداره
بلکه شمایید که سراپا به او و هدایت و دینش نیاز دارید[/]

[="Tahoma"]سلام.

منکران;562838 نوشت:
رویاندن و رستن برای گیاهان به کار میره و در آیه هم گفته جفت آفریدیم (نر و ماده).درصورتی که قبلا در پست های پیشین گفتم گیاهان تک جنسیتی هم داریم.

در برخی گیاهان هر دو اندام نر و ماده یکجا جمعند. (مانند درختان انجیر، زیتون و بعضی انواع گردو)
این گیاهان تک جنسیتی نیستند. به آنها یک پایه گفته می‌شود و گیاه یک پایه شامل هر دو گلهای نر و ماده و بصورت مجزا می‌باشد.
عمل گرده افشانی در آنها میتواند با توجه به نوع گامت، توسط باد (مانند گردو) و یا توسط حشرات (مانند زیتون) انجام پذیرد.
لذا بحث جفت بودن در مورد آنها نیز صادق است.

منکران;562838 نوشت:
من بدون حدیث بهتون جواب میدم.کتابی معتبرتر از کتاب ملا مجلسی که هر چه حدیث مضخرفی رو در کتابش جا داده نبود؟

شعرا آیه ی 7:
مگر در زمین ننگریسته اند که چقدر در آن از هر گونه جفت های زیبا رویانیدیم؟

طه آیه ی 53:
و از آسمان آبی فرود آورد پس به وسیله ی آن رستنی های گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم.

رویاندن و رستن برای گیاهان به کار میره و در آیه هم گفته جفت آفریدیم (نر و ماده).درصورتی که قبلا در پست های پیشین گفتم گیاهان تک جنسیتی هم داریم.

شما علامه دهر هم که باشی حق نداری به کتب روایی مسلمانان چنین توهینی کنی.

در این کتاب اگر حدیث جعلی هم آمده دلیلی بر آن نیست که احادیث صحیحش هم باید رد کرد. آنهم وقتی که میتوان صحت این احادیث را بررسی و ثابت کرد.

من پاسخ شما رو در پستهای قبلی دادم نیازی به بحث دوباره نیست که مجددا آن را پیش کشیدید. اگر میتوانید پاسخهای داده شده را جواب دهید.

همچنین تشکر از برادر بزرگوارمون جناب استوار که بحث علمیش را هم توضیح دادند.

اگه دقت کنیم حلزونه خودش از نشانه های شگفتی خداست
بهتره یادمون نره قرآن خدا نیست بلکه بخشی از سخنان خداست
قرآن با اون همه عظمت جلوی عظمت خدا چیزی نیست
خدا محدود به قرآن نیست
خدا به راحتی میتونه استثنا هایی رو خلق کنه که موجب شگفتی بشر بشه
مانند انسان هایی که از بدو تولد حالت جسمی عادی ندارند(خدا همه شان را شفا دهد) و آفرینش جن که بعضا ممکنه ببینیمشون و یا موجودات عجیب الخلقه و ...
اینها شگفتی خداست نه خطا در کلام او
چنین موازین و قوانین دقیق و بی عیب و نقص علمی در طبیعت رو چه کسی جز خدا آفریده؟
چرا در میان حیوانات فقط انسان ناطق و متفکره؟
خدا جلوی چشممونه و ما چشمامونو بستیم
زوجیت موضوعی اثبات شده است و در اکثر اجزای طبیعت وجود داره و حقیقتی انکار ناشدنیه و این استثناعات قدرت خدا رو نشون میده نه اینکه باعث انکارش بشه
(البته با کمی دقت زوجیت در درون اون حلزون هم صدق میکنه)
خدا در کار های خودش به کلمات قرآن محدود نیست!
این ها همه نشونه است برای امتحان کردن انسان ها،برای جداسازی افراد منحرف و مؤمن
جدا کردن افرادی که منتظرند با گوچکترین لغزش، خدا و دین و تمام پیامبران رو انکار کنند
آموزه های قرآن زیباترین آموزه هاست
حقایق مخفی زیادی وجود داره که فعلا کشف نشده
مطمئن باشید تا ظهور امام زمان ، این مشکلات در تفسیر بعضی آیات هست و حالا حالا ها باهاشون دست به گریبانیم
و فقط باید از خدا بخوایم هدایتمون کنه به راه درست
هیچکس مجبور نیست مسلمان باشد یا اصلا دین داشته باشد
شما آزادید در انتخاب راه
خدا در قرآن به پیامبر گفته هرکس به راه بیاد به نفع خودشه و هرکس راه گمراهی پیش بگیرد به ضرر خودش
و تو بر آنها وکیل و محافظ نیستی
پیامبرم نتونست آدمای این چنینی رو به راه بیاره چه برسه به ما!
دوست عزیز تو هم وسیله ای هستی برای گمراهی و امتحان شدن ما
پس لطفا دست بردار و به ما و دینمون کاری نداشته باش
به اندازه کافی بهت جواب دادیم[emoji4]

سلام و عرض ادب.

امیدوارم که منظور جناب منکران، توهین نبوده باشد.

مزخرف به سخنی دروغ، بیهوده و بدون اصالت گفته می‌شود که ظاهر آن را زیبا و آراسته جلوه دهند.
خب در این مقام، برخی از روایات موجود در بحار با انتساب دروغین به معصوم(ع) ظاهرشان زیبا جلوه داده می‌شود.
و با این حساب شاید منظور ایشان این بوده که عمده این قبیل روایات نسبت به کتب اربعه ، در بحار وجود دارد.

لذا اگر منظور جناب منکران مورد فوق است، بهتر است به صراحت اعلام کنند که قصدشان توهین و بدگوئی نبوده.
و در غیر اینصورت، باید بدانند که این شگرد ناپسند و مذموم در مباحث علمی جائی ندارد و بجز تحقیر شخصیت گوینده، سودی نخواهد داشت.

میقات;556197 نوشت:

«وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»


و از هر چيز دو جفت آفريديم، شايد متذكّر شويد. (ذاریات، 49)

با سلام و درود

در مورد آیه شریفه فوق و زوجیت، برداشت های تفسیری متفاوت است که در به مهمترین آن ها اشاره می شود:

1. قول مشهور این است که مراد از زوج، صنف و مطلق هر دو چیز متقابل است یعنی آيه به اصناف مختلف موجودات جهان اشاره دارد كه به صورت زوج زوج، در آمده است، مانند شب و روز، نور و ظلمت، دريا و صحرا، خورشيد و ماه، نر و ماده، و ... .

2. زوجیت، به ذرات مثبت و منفی اشاره دارد؛ یعنی تمام اشياى جهان از ذرات مثبت و منفى ساخته شده، و امروزه از نظر علمى مسلم است كه اتم ها از بار الكتريسته منفى (الكترون) و مثبت (پروتون) تشکیل شده اند.

3. مراد از زوجین، زن و شوهر است.

این که مراد از زوجین فقط زن و شوهر باشد که ادعایی مسخره است. در مورد ذرات هم که وجود ذره خنثی ( نوترون) باطل کننده این ادعا است و نیز از نظر علمی ثابت شده که خود این ذرات هم از ذرات دیگری تشکیل شده اند که کوچکترین ذره کشف شده به نام کوارک هیچ زوجی ندارد.
و درباره مورد اول یعنی اصناف نیز باید بگویم که اساسا تصور زوجیت بدون درنظر گرفتن واحدی که تفکیک پذیر نباشد امکان پذیر نیست. مثلا زن و مرد (انسان)-نر و ماده (جانور)-زوج و فرد (عدد)-گرمی و سردی (دما)-بیش و کم (مقدار)-فاعل و مفعول ( فعل)-بزرگ و کوچک ( اندازه) و الی آخر. اگر بپرسند زوج زن چیست می گوییم مرد اما زوج انسان چه؟

میقات;556198 نوشت:
دانش زیست‌ شناسی جدید اثبات کرده که همه جانداران حتی حیوانات ابتدایی تک سلولی (آمیب‌ها) و کرم‌ها از راه جفت‌گیری تولید مثل می‌کنند. و نیز علم زیست ‌شناسی ثابت کرده است که موجوداتی مانند کرم‌ها که از راه تقسیم شدن تکثیر می‌شوند دارای هر دو دستگاه تناسلی نر و ماده هستند

این مطلب فقط اثبات می کند که اندام تناسلی کرم ها و تک سلولی دارای زوج است نه خود آنها.زیرا آنها یک موجود حساب می شوند.و اینکه بگوییم موجودی خودش زوج خودش است مغالطه ای بیش نیست.

نقل قول:
من بدون حدیث بهتون جواب میدم.کتابی معتبرتر از کتاب ملا مجلسی که هر چه حدیث مضخرفی رو در کتابش جا داده نبود؟

ببخشيد ها نمی دونم اسم این سخنتون رو چی بذارم به جاش ((....))) می گذارم که خودتان پر کنید به نظر خودتان توهین به علمای یک مذهب که در سایتی قرار دارید که انجم شیعه است درست است ؟؟؟

این از جهل است علامه مجلسی چه کرده است از خودش حدیث آورده است یا از کتب دیگران؟؟
استاد صدرا فرمودند :

مصادر بحارالانوار
مؤلف بحارالانوار هنگام نقل روايات و احاديث، مدرك و منبع آن را نيز نقل مى‏كند و حتى به ارزيابى نيز دست مى‏زند و اگر سندى داراى اشكال باشد آن را بيان مى‏دارد.
در مجموع مى‏توان گفت كه بحارالانوار از 386 كتاب از شيعيان و 20 كتاب لغت و 66 كتاب اخبار اهل سنت گرد آمده است؛ البته بحار كتاب‏هاى ديگرى از اهل سنت را نيز به مناسبت‏هاى مختلف معرفى كرده است.
علامه مجلسى معتقد است تنها راه موفقيت و نجات بشر استفاده از علوم و احاديث اهل‏بيت است؛ زيرا راه آشنايى با قرآن و علوم الهى تنها با مراجعه به اهل آن يعنى احاديث اهل‏بيت عليهم‏السلام ميسر است.

http://www.askdin.com/thread13767.html
استاد رسا فرمودند :

ايشان هدف از نوشتن اين كتاب را به دسترسي آسان دانش پژوهان به احاديث معصومين، پراكندگي احاديث و تجمع آنها، از بين رفتن كتابها و نسخه‌هاي خطي روايي، گرايش مردم ( به خصوص در اصفهان) به صوفيان و دوري از احاديث معصومين ـ عليهم السّلام ـ و... مي‌داند.

لازم به ذكر است كه اين كتاب، شامل كل روايات معصومين نمي‌باشد و شاهد بر اين مدعا، كتاب «مستدرك» است كه بعدها نوشته شده است علاوه بر آن علامه مجلسي از كتب مشهور و متواتر و معروف، روايات كمتر نقل كرده است مانند: كتب اربعه، صحيفه سجاديه، نهج البلاغه و... .(4)

امام خميني در توصيف اين كتاب مي‌فرمايد:

كتاب «بحارالانوار» كه تأليف عالم بزرگوار محدث عالي مقام، محمد باقر مجلسي است مجموعه‌اي است كه قريب چهارصد كتاب و رساله كه در حقيقت يك كتاب‌خانه‌اي كوچكي است كه با يك اسم نام برده مي‌شود. صاحب اين كتاب چون ديده كتاب‌هاي بسياري از احاديث است كه به واسطه كوچكي و گذشتن زمان، از دست مي‌رود. تمام آن كتاب‌ها را بدون آن كه التزام به صحت آنها داشته باشد در يك مجموعه به اسم بحار الانوار فراهم كرده است.(5)

4. بحارالانوار، ج53، مقدمه جناب آقاي شعراني.

5. امام خميني، كشف الاسرار، تهران، موسسه نشر آثار امام خميني، ص319.

فلذا حرفی می زنید یک ذره دقت کنید این حرف شما یعنی توهین به تمام مصادری که علامه آورده است ک خیلی زیبا نیست


عصران;564377 نوشت:
این که مراد از زوجین فقط زن و شوهر باشد که ادعایی مسخره است. در مورد ذرات هم که وجود ذره خنثی ( نوترون) باطل کننده این ادعا است و نیز از نظر علمی ثابت شده که خود این ذرات هم از ذرات دیگری تشکیل شده اند که کوچکترین ذره کشف شده به نام کوارک هیچ زوجی ندارد.
و درباره مورد اول یعنی اصناف نیز باید بگویم که اساسا تصور زوجیت بدون درنظر گرفتن واحدی که تفکیک پذیر نباشد امکان پذیر نیست. مثلا زن و مرد (انسان)-نر و ماده (جانور)-زوج و فرد (عدد)-گرمی و سردی (دما)-بیش و کم (مقدار)-فاعل و مفعول ( فعل)-بزرگ و کوچک ( اندازه) و الی آخر. اگر بپرسند زوج زن چیست می گوییم مرد اما زوج انسان چه؟

این مطلب فقط اثبات می کند که اندام تناسلی کرم ها و تک سلولی دارای زوج است نه خود آنها.زیرا آنها یک موجود حساب می شوند.و اینکه بگوییم موجودی خودش زوج خودش است مغالطه ای بیش نیست.

سلام

از همان جمله اولتان مشخصه که بدون دلیل موجه فقط قصد نقد کردن دارید . با اینحال با این جمله خودتان پاسخ خودتان را دادید.

بهتره قبل از اینکه وارد بحثی شوید یک مختصر نگاهی به پاسخهای داده شده بیندازید.

در مورد ذره خنثی توضیح داده شد که منظور از زوجیت اینست که هیچ چیزی فرد و قائم به ذات خود نیست. نوترون هم فرد و قائم به ذات نیست.

آیا نوترون که خنثی است به تنهایی میتواند وجود داشته باشد؟

با در نظر گرفتن اینکه زوجیت به معنای دو جنس متقابل هم هست زوج انسان که مرئی است جن میباشد که نامرئیست. (جن و انس)

جانوران: جمادات و نباتات- حیوانات و انسانها.

موجودات: زنده و غیر زنده.

اعداد: اعدادی که نهایت دارند در مقابل اعداد بی نهایت.

اما درمورد واحد تفکیک ناپذیر مثل اندازه و مقدار .اینها شی محسوب نمیشود.

کرمها هم مثل همان ذرات خنثی ، واحد و قائم به ذات نیستند.

خداوند میتوانست کل موجودات نر و ماده را به شکل کرمها خلق کند بدون اینکه اشکالی به اصل زوجیت وارد شود و شما بدانید که اندامهای تناسلی نر و ماده میتواند از هم جدا هم باشد

سلام.

عصران;564377 نوشت:
کوچکترین ذره کشف شده به نام کوارک هیچ زوجی ندارد.

جناب عصران، حال که قصد دارید از طریق علمی بر مطالب بیان شده در قرآن خدشه وارد کنید، من با شما وارد کارزار علمی می‌شوم.
هر چند ظاهر مطلبی که مرقوم نمودید بیانگر این است که از فیزیک ذرات بنیادین آگاهی زیادی ندارید، اما حقیر بنا را بر ظاهر نمیگذارم.

بسم الله ...

ابتدا به شکل زیر دقت کنید:



همانگونه که جدول بالا نشان می‌دهد ما سه نسل کوارک داریم که در هر نسل دو نوع کوارک مقابل هم قرار دارند: u در مقابل d و c در مقابل s و t در مقابل b و البته با بارهای الکتریکی متضاد.
همه مواد پایداری که شما اکنون می‌شناسید، در هسته اتمهای خود دو نوع کوارک بالا و پایین (u و d) را دارا هستند.
حتی همین کوارکهای بالا و پائین، هر کدام دو نوع دارند در مقابل هم. شامل کوارک بالای قرمز و آبی و کوارک پایین قرمز و سبز.

آیا هنوز هم معتقدید کوارکها زوج ندارند؟

.امین.;564703 نوشت:
از همان جمله اولتان مشخصه که بدون دلیل موجه فقط قصد نقد کردن دارید . با اینحال با این جمله خودتان پاسخ خودتان را دادید.

بهتره قبل از اینکه وارد بحثی شوید یک مختصر نگاهی به پاسخهای داده شده بیندازید.


از همان جمله اولتان مشخصه که بدون دلیل موجه فقط قصد اتهام زدن دارید.بهتره قبل از اینکه وارد بحثی شوید یک مختصر نگاهی به پاسخهای داده شده بیندازید.در کدام کتاب لغت شی به انسان تعبیر شده است و با چه مجوزی زوجین به زن و شوهر محدود شده است اگر این به نظر شما جالب است به نظر من مسخره است.
.امین.;564703 نوشت:
در مورد ذره خنثی توضیح داده شد که منظور از زوجیت اینست که هیچ چیزی فرد و قائم به ذات خود نیست. نوترون هم فرد و قائم به ذات نیست.

آیا نوترون که خنثی است به تنهایی میتواند وجود داشته باشد؟


اول باید به این نکته اشاره کنم اگر چیزی حق باشد تلاش برای انکار آن حقانیت آن را آشکارتر خواهد کرد و این مضمون در آیات و روایات بسیار وارد شده است.
ما اول درباره چیزی بحث می کنیم و بعد به سراغ منظور آن خواهیم رفت. در اینجا هم بحث مربوط به چگونگی خلقت است و بحث قائم به ذات بودن مربوط به چرایی خلقت و خالق آن است پس لطفا خلط مبحث نفرمایید. وجود ذرات یک فرضیه علمی نیست که بعدا بتوان آن را رد کردبلکه بسیاری از متخصصان با میکروسکوپهای پیشرفته آن را مشاهده کرده اند.و باید بالاخره یک مدل ارائه داد که نوترون و پروتون و الکترون هر کدام یک زوج داشته باشند در حالی که اگر بخواهیم آنها را زوج هم حساب کنیم از نظر ریاضی محال است.
.امین.;564703 نوشت:
با در نظر گرفتن اینکه زوجیت به معنای دو جنس متقابل هم هست زوج انسان که مرئی است جن میباشد که نامرئیست. (جن و انس)

جانوران: جمادات و نباتات- حیوانات و انسانها.

موجودات: زنده و غیر زنده.

اعداد: اعدادی که نهایت دارند در مقابل اعداد بی نهایت.

اما درمورد واحد تفکیک ناپذیر مثل اندازه و مقدار .اینها شی محسوب نمیشود


بیشتر چیزهایی که برشمردی مغالطه است مثلا مریی و نامریی بودن برای انسان و جن یک صفت ذاتی نیست که بر مبنای آن آن دو را زوج هم بدانیم و نیز آیا قبل از آفرینش انسان جن بدون زوج بوده است؟ . زن و مرد دو جنس برای نوع انسان هستند که می گوییم انسان زن و انسان مرد.هر وقت خواستی دو جنس را بیان کنی باید اول نوع آن را مشخص کنی. برای فهم بهتر توصیه می کنم موضوع "نوع و جنس" در علم منطق را مطالعه کنی و اگر قانع نشدی من در خدمت هستم.
بد نیست بدانی بر فرض درستی گفتار تو در مورد اعداد - اعداد بی نهایت زوج اعداد نهاتدار محسوب می شوند نه خود عدد. در ضمن بین اعداد بی نهایت و نهایتدار تناظر یک به یک برقرار نیست. و نیز این اعداد که برای آنها زوج در نظر گرفته ای همان مقدار است که خودت گفتی شی محسوب نمی شود و زوج ندارد.
.امین.;564703 نوشت:
کرمها هم مثل همان ذرات خنثی ، واحد و قائم به ذات نیستند.

خداوند میتوانست کل موجودات نر و ماده را به شکل کرمها خلق کند بدون اینکه اشکالی به اصل زوجیت وارد شود و شما بدانید که اندامهای تناسلی نر و ماده میتواند از هم جدا هم باشد


دقت نکردی در اینجا اصلا خدا در قرآن نگفته که می توانستم و کردم.

استوار;564848 نوشت:
جناب عصران، حال که قصد دارید از طریق علمی بر مطالب بیان شده در قرآن خدشه وارد کنید، من با شما وارد کارزار علمی می‌شوم.
هر چند ظاهر مطلبی که مرقوم نمودید بیانگر این است که از فیزیک ذرات بنیادین آگاهی زیادی ندارید، اما حقیر بنا را بر ظاهر نمیگذارم.

بسم الله ...


احسنت و همچنین افسوس. احسنت به اینکه به سراغ مطالب علمی رفتی و افسوس از اینکه از آن نتایج غلط گرفتی . عکس و مطالبی که آوردی دارد داد میزند که برداشت غلط کردی . اولا تعداد ذرات در عکس فرد است وثانیا خودت می گویی سه نسل کوارک داریم و از همه مهمتر تو داری اقسام و اجناس نوع کوارک را مزدوج می کنی در حالی که من می گویم خود نوع کوارک خود نوع اتم خود نوع مولکول زوجشان چیست؟
و بالاخره تمام احتمالات را رد کردم تا احتمال خود را تقویت کنم که اگرچه فقط یک احتمال است و مطمئن نیستم و آن بحث ماده و ضد ماده است که دوستان می توانند در این باره تبادل نظر کنند. پادماده( Antimatter) مانند ماده از ذراتی به نام ضدذره تشکیل شده‌است، که با ذرات معمولی فرق دارند. در ضد ماده بار هسته منفی و بار ذرات مداری مثبت است که معکوس ماده‌است.
اگرچه این هم چیز جدیدی نیست و قبل از قرآن هم مشابه آن بیان شده است. مانند یین و یانگ در باور بوداییان و یا سپنتامینو و انگرمینو در باور زرتشتیان و حتی اعراب جاهلی که در زبان خود همه چیز حتی خدا را به مذکر و مونث تقسیم کرده بودند.
از سخن گوشواره ای سازم تا کنی آویزه ی گوشت
تا خود را آزاد گردانی از این ذهن مندرس پوشت
اول باید به این نکته اشاره کنم اگر چیزی حق باشد تلاش برای انکار آن حقانیت آن را آشکارتر خواهد کرد و این مضمون در آیات و روایات بسیار وارد شده است.

عصران;564900 نوشت:
دقت نکردی در اینجا اصلا خدا در قرآن نگفته که می توانستم و کردم.

ببخشید این سیستم من و اینترنتم دائما آزارم می دهد . مطلب فوق بدین صورت اصلاح می شود:
دقت نکردی در اینجا خدا اصلا در قرآن نگفته که می توانستم و نکردم بلکه گفته توانسته و کردم.
در ضمن اشکال زوج نبودن گیاهان که در قرآن آمده هنوز به قوت خود باقیست.

عصران;564900 نوشت:
از همان جمله اولتان مشخصه که بدون دلیل موجه فقط قصد اتهام زدن دارید.بهتره قبل از اینکه وارد بحثی شوید یک مختصر نگاهی به پاسخهای داده شده بیندازید


اول اینکه من به شما سلام کردم. واذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها

دوم اینکه امیدوار بودم با آن حرفم شما رو متوجه لحن بدی که درگفتارتان دارید بکنم که متاسفانه بد بود بدتر شد. بنابراین از شما عذر میخوام اگر اشتباها اتهامی زده باشم.

عصران;564900 نوشت:
در کدام کتاب لغت شی به انسان تعبیر شده است و با چه مجوزی زوجین به زن و شوهر محدود شده است اگر این به نظر شما جالب است به نظر من مسخره است

در تمام تفاسیر قرآن کریم کلمه " شی" به معنای هرآنچیزی است که در خارج تحقق میابد از جمله موجودات زنده و انسانها

ضمنا بدن انسانها چیزی جدای از عالم ماده نیست که مشمول این قانون نشود.

فعلا بااجازه

[="Tahoma"]سلام.

عصران;564900 نوشت:
احسنت و همچنین افسوس. احسنت به اینکه به سراغ مطالب علمی رفتی و افسوس از اینکه از آن نتایج غلط گرفتی .

سپاسگزارم از حس نوع‌دوستی و دلواپسی جنابعالی

عصران;564900 نوشت:
عکس و مطالبی که آوردی دارد داد میزند که برداشت غلط کردی . اولا تعداد ذرات در عکس فرد است وثانیا خودت می گویی سه نسل کوارک داریم

آیا ادعا شده زیر مجموعه‌های یک مجموعه‌ بزرگتر، باید تعدادشان زوج باشد و نه فرد؟!
مجموعه ذرات بنیادی، چند زیر مجموعه دارد که یکی از آنها کوارک‌ است.
مجموعه کوارکها خودش سه زیر مجموعه دارد که یکی از آنها کوارک نسل اول است.
کوارک نسل اول دو نوع است: کوارک بالا و پائین
کوارک بالا دو نوع است: کوارک قرمز و آبی
کوارک پائین دو نوع است: کوارک قرمز و سبز

عصران;564900 نوشت:
از همه مهمتر تو داری اقسام و اجناس نوع کوارک را مزدوج می کنی در حالی که من می گویم خود نوع کوارک

آیه 49 سوره ذاریات: « و من کل شیء خلقنا زوجین ... »
از نظر منطقی تعریف کامل یک شیء آنست که هم علل درونی آن را بیان کند و هم علل بیرونی آن را.
با این وصف، در حالت عام از کوارک نمیتوان تعریف دقیقی که علل درونی و بیرونی را شامل شود ارائه داد. اما از زیر مجموعه آن مانند کوارک نسل اول چرا.

عصران;564900 نوشت:
از سخن گوشواره ای سازم تا کنی آویزه ی گوشت
تا خود را آزاد گردانی از این ذهن مندرس پوشت

ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی / تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر / کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
وجه خدا اگر شودت منظر نظر / زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی

استوار;565122 نوشت:
سلام.

سپاسگزارم از حس نوع‌دوستی و دلواپسی جنابعالی

آیا ادعا شده زیر مجموعه‌های یک مجموعه‌ بزرگتر، باید تعدادشان زوج باشد و نه فرد؟!
مجموعه ذرات بنیادی، چند زیر مجموعه دارد که یکی از آنها کوارک‌ است.
مجموعه کوارکها خودش سه زیر مجموعه دارد که یکی از آنها کوارک نسل اول است.
کوارک نسل اول دو نوع است: کوارک بالا و پائین
کوارک بالا دو نوع است: کوارک قرمز و آبی
کوارک پائین دو نوع است: کوارک قرمز و سبز

آیه 49 سوره ذاریات: « و من کل شیء خلقنا زوجین ... »
از نظر منطقی تعریف کامل یک شیء آنست که هم علل درونی آن را بیان کند و هم علل بیرونی آن را.
با این وصف، در حالت عام از کوارک نمیتوان تعریف دقیقی که علل درونی و بیرونی را شامل شود ارائه داد. اما از زیر مجموعه آن مانند کوارک نسل اول چرا.


اگر می خواهی از نظر علم منطق مدرن وارد شوی که پیشنهاد می کنم به نظریه مجموعه ها و زیر مجموعه ها در منطق فازی که بسیاری از پیشرفت ها و اختراعات علمی بر مبنای آن صورت گرفته است مراجعه کنی و اگر از نظر منطق قدیم به موضوع نوع و جنس نگاهی بینداز.من در نظر ابتداییم گفتم کوارک زوج ندارد تا دوستان را به موضوع ماده و ضد ماده رهنمون کنم اگر شما که خود را آگاه از علم ذرات بنیادین می دانی ماده و ضد ماده را پیگیری می کردی متوجه می شدی که نوع کوارک هم یک پاد ماده متناظر با خود دارد تا بعدا اگر مثلا یک داشمند کشف کرد که کوارک بالا هم چند قسم دیگر دارد مجبور نباشی توجیه جدید بیاوری.

استوار;565122 نوشت:
ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی / تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر / کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
وجه خدا اگر شودت منظر نظر / زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی

من آن شعر را گفتم تا به مطلب پایینش دقت کنی نه آنکه با هم مشاعره کنیم. به هر حال اگر می خواهی بحث را اینگونه ادامه بدهی من از این بحث خارج می شوم.
چو سقراط نوشم من این پیمانه ی زهر
تا تو خود دانی و خود را بنامی علامه ی دهر

سلام.

عصران;565158 نوشت:
من در نظر ابتداییم گفتم کوارک زوج ندارد تا دوستان را به موضوع ماده و ضد ماده رهنمون کنم اگر شما که خود را آگاه از علم ذرات بنیادین می دانی ماده و ضد ماده را پیگیری می کردی متوجه می شدی که نوع کوارک هم یک پاد ماده متناظر با خود دارد

تلاش شما برای راهنمائی دوستان قابل تقدیر است.
هر چند موضوع ضد ماده را بواسطه ناپایداریش مرتبط به بحث نمی‌دانم، اما اگر از نظر شما این مطلب می‌تواند مؤید مسئله زوجیت باشد، پس دیگر بحثی باقی نمی‌ماند.
در موردش تحقیق کنید و نتیجه را اطلاع رسانی نمایید.

عصران;565158 نوشت:
من آن شعر را گفتم تا به مطلب پایینش دقت کنی نه آنکه با هم مشاعره کنیم. به هر حال اگر می خواهی بحث را اینگونه ادامه بدهی من از این بحث خارج می شوم.

شما ذهن مخاطبتان را مندرس پوش توصیف نمودید و پاسخ مناسب خدمتتان ارسال شد.
در مورد ادامه دادن به بحث هم هر طور صلاح می‌دانید عمل کنید.

عصران;564900 نوشت:
بهتره قبل از اینکه وارد بحثی شوید یک مختصر نگاهی به پاسخهای داده شده بیندازید.


بسم الله الرحمن الرحیم

در ادامه ، جناب عصران باید خدمت شما عرض کنم که متوجه نشدم این صحبتهایتان در کجای تاپیک آمده که شما مجبور شدید تکرار مکررات کنید. اگر آدرسش را برای ما هم بگذارید خیلی ممنون میشم

عصران;564900 نوشت:
در کدام کتاب لغت شی به انسان تعبیر شده است


جناب عصران تفسیر قرآن نیاز به اطلاعات قرآنی و آشنایی با زبان عربی دارد. اینطوری نیست که چون ما در زبان فارسی مثلا کلمه "اشیا ء" را برای غیرجانداران بکار میبریم فکر کنیم که در زبان عرب هم تنها همین استعمال از آن شده است. شی در زبان عرب به معنای هرچیزی هست که وجود دارد.

عصران;564900 نوشت:
و با چه مجوزی زوجین به زن و شوهر محدود شده است اگر این به نظر شما جالب است به نظر من مسخره است.


اولا شما مشخص کنید که مخاطبتان در این تاپیک چه کسی هست؟ جناب منکران یا مایی که آمدیم با ایشان مناظره میکنیم؟

اگر گوشه ای از پاسخهای ما را خوانده باشید که همینطور هم هست باید بدانید که ما ادعا نکرده ایم که منظور از زوجین فقط زن و شوهر هست. شما چگونه چنین نسبتی را به ما میدهید؟


لطفا توجه بفرمایید:

"در آیات متعددی از قرآن به زوجیت درانسانها و میوه ها و گیاهان و همه اشیاء اشاره شده است.

در لغت عرب ״زوج״ منحصر به ״ نر و ماده״ نیست بلکه به هر دو چیزی گفته می شود که قرینه همدیگر باشند و به چیزهای مقارن و مشابه و متضاد نیز اطلاق می گردد. انسان تا قرنها گمان می کرد که مسئله زوجیت و وجود جنس نر و ماده فقط در مورد بشر و حیوانات و برخی گیاهان مثل خرما صادق است ،تا اینکه در سده های اخیر دانشمندان به وجود زوجیت در جهان گیاهان به صورت یک قانون کلی پی بردند ..."

ثانیا اگر قصدتان اینست که بگویید چون منظور از شی انسانها نیستند پس منظور از ازواج هم نرو مادگی نیست باید بگویم اگر خود قرآن را هم در این میان مرجع میدانید نباید چنین حرفی بزنید.

- «سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ»

«پاك [خدايی ] كه از آنچه زمين می روياند و [نيز] از خودشان و از آنچه نمی دانند، همه را نر و ماده گردانيده است.»


در این آیه خداوند متعال زوجیت را نه تنها به گیاهان بلکه به انسانها و همچنین چیزهایی که نمیشناسندشان نسبت میدهد


- «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها
زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها»

«اوست آن كسى كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد»


و انزل من السماء ماء فاخرجنا به
ازواجا من نبات شتی» طه 53
«واز آسمان آبي فرو فرستاديم و بوسيلة آن جفت هايي از گياهان گوناگون رويانديم»



«أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ»


«مگر در زمین ننگریسته اند که چه قدر در آن از هرگونه جفت های زیبا رویانیده ایم؟»

در سال 1731میلادی، دانشمند سوئدی «کارل لینه» نظریه خود را مبنی بر وجود زوجیت در بین گیاهان اعلام کرد که تعجب بسیاری را برانگیخت. بعد از مدتی، کتاب وی از طرف کلیسا مورد نهی شدید قرار گرفت. به هرحال دیری ‌نپایید که این نظریه، مورد قبول و تایید مجامع علمی قرار گرفت و هم اکنون همه آن را پذیرفته‌اند.

حال بفرمایید اگرمنظور از زوج در این آیات نرینگی و مادینگی نیست پس منظور چیست؟

عصران;564900 نوشت:
اول باید به این نکته اشاره کنم اگر چیزی حق باشد تلاش برای انکار آن حقانیت آن را آشکارتر خواهد کرد و این مضمون در آیات و روایات بسیار وارد شده است.


لطفا بفرمایید ما چه چیزی را انکار کردیم ؟ قصد ما اثبات آیات است با رجوع به دیگر آیات و روایات معتبر. بهتر بود این سخن را به استاتر تاپیک میگفتید.

عصران;564900 نوشت:
ما اول درباره چیزی بحث می کنیم و بعد به سراغ منظور آن خواهیم رفت. در اینجا هم بحث مربوط به چگونگی خلقت است و بحث قائم به ذات بودن مربوط به چرایی خلقت و خالق آن است پس لطفا خلط مبحث نفرمایید.

اولا که زوجیت عمومی را خود قرآن کریم به کل اشیاء نسبت داده است. شما این را چگونه رد میکنید؟

ومن کل شیء خلقنا زوجین.

شما از یک طرف میگویی زوجیت فقط زن و شوهری نیست از طرف دیگر با این نقدتان زوجیت عمومی را که در کل اشیاء است رد میکنی.

اما اگر دلیل شما صحیح هم باشد که به نظر چنین نیست، باید گفت که در اینجا دقیقا بحث قائم به ذات نبودن و
نیاز اشیاء به زوجیت برای بقاء شان مطرح است. یعنی برای ایجاد یک شی و بقای آن (گرچه آن شی کوچکترین بخش یک ذره ی اتمی باشد) لازم است دست کم دوتا از این کوارکها (که میفرمایید زوجی ندارد) در کنار هم قرار گیرند.

عصران;564900 نوشت:
وجود ذرات یک فرضیه علمی نیست که بعدا بتوان آن را رد کردبلکه بسیاری از متخصصان با میکروسکوپهای پیشرفته آن را مشاهده کرده اند.و باید بالاخره یک مدل ارائه داد که نوترون و پروتون و الکترون هر کدام یک زوج داشته باشند در حالی که اگر بخواهیم آنها را زوج هم حساب کنیم از نظر ریاضی محال است.


ببینید شما در اینجا به چیزی متوسل شده اید که یک زمانی بشر برای انکار زوجیت گیاهان به آن استناد میکرد. تا زمانیکه علم بشری کامل نشده نمیتوان به هر آنچه که فکر میکنیم از نظر علمی صحیح است استناد کنیم.
علاوه بر آن اینکه شما زوجیت را به میل خودتان معنی میکنید.

عصران;564900 نوشت:
بیشتر چیزهایی که برشمردی مغالطه است مثلا مریی و نامریی بودن برای انسان و جن یک صفت ذاتی نیست که بر مبنای آن آن دو را زوج هم بدانیم و نیز آیا قبل از آفرینش انسان جن بدون زوج بوده است؟ . زن و مرد دو جنس برای نوع انسان هستند که می گوییم انسان زن و انسان مرد.هر وقت خواستی دو جنس را بیان کنی باید اول نوع آن را مشخص کنی. برای فهم بهتر توصیه می کنم موضوع "نوع و جنس" در علم منطق را مطالعه کنی و اگر قانع نشدی من در خدمت هستم.

بد نیست بدانی بر فرض درستی گفتار تو در مورد اعداد - اعداد بی نهایت زوج اعداد نهاتدار محسوب می شوند نه خود عدد. در ضمن بین اعداد بی نهایت و نهایتدار تناظر یک به یک برقرار نیست. و نیز این اعداد که برای آنها زوج در نظر گرفته ای همان مقدار است که خودت گفتی شی محسوب نمی شود و زوج ندارد.



همانطور که قبلا هم اشاره کردم برای تفسیر قرآن نیاز به داشتن اطلاعات قرآنی و آشنایی با زبان عربی است ،
در لغت عرب ״زوج״ منحصر به ״ نر و ماده״ نیست بلکه به هر دو چیزی گفته می شود که قرینه همدیگر باشند و به چیزهای مقارن و مشابه و متضاد نیز اطلاق می گردد.

عصران;564900 نوشت:
دقت نکردی در اینجا اصلا خدا در قرآن نگفته که می توانستم و کردم.


ببینید در اینکه خدا میتوانست چنین کاری بکند شکی نیست، چه بسا خلقت چنین نمونه های استثنائی به معنای قدرتنمایی خداوندست بر اینکه به انسانها بفهماند همه چیز منحصر به همان قوانین طبیعی که شناخته اند نیست.

اما غرض از آن حرف ما این بود که زوج نبودن کرمهای خاکی مانعی بر اصل زوجیت نیست بلکه برعکس خود ثابت کننده زوجیت است اما به شکلی متفاوت از آن که برای ما جاافتاده

است.

عصران;564900 نوشت:

اولا تعداد ذرات در عکس فرد است وثانیا خودت می گویی سه نسل کوارک داریم و از همه مهمتر تو داری اقسام و اجناس نوع کوارک را مزدوج می کنی در حالی که من می گویم خود نوع کوارک خود نوع اتم خود نوع مولکول زوجشان چیست؟


قرآن کریم میفرماید:

و

من کل شیء خلقنا زوجین. و از هرچیزی زوجی آفریدیم. نفرموده است و کلشی خلقنا زوجین. همه چیز را زوج خلق کردیم. اگر به این مساله توجه کنید خیلی مسائل برایتان روشن خواهد شد.

[="Tahoma"]با سلام و درود

آیاتی که در مورد زوجیت موجودات، سخن می گویند:

«وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»؛ و در آن از تمام ميوه ‏ها دو جفت آفريد (پرده سياه) شب را بر روز مى ‏پوشاند در اينها آياتى است براى گروهى كه تفكر مى ‏كنند. (رعد، 3)

همین مضمون در آیات (رحمن، 52) و (طه، 53) نیز آمده است.

«أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ»؛ آيا آنان به زمين نگاه نكردند كه چقدر از انواع گياهان پرارزش در آن رويانديم؟! (شعراء، 7)

همین مضمون در آیات (حج، 5)، (لقمان، 10)، (ق، 7) و (طه، 53) نیز آمده است.

«سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ»؛ منزه است كسى كه تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين مى ‏روياند، و از خودشان، و از آنچه نمى ‏دانند! (یس، 36)

«وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»؛ و از هر چيز دو جفت آفريديم، شايد متذكّر شويد! (ذاریات، 49)

«هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها»؛ او خدايى است كه (همه) شما را از يك فرد آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد. (اعراف، 189)


نکات تفسیری:

1. گاهی قرآن سخن از زوجیت میوه ها، در مرتبه بعدی از زوجیت گیاهان، در مرتبه بعدی از زوجیت چیزهایی می گوید که انسان ها نمی دانند، و در مرتبه بعدی از زوجیت همه اشیای جهان می گوید.

2. هدف نهایی بیان زوجیت، تذکر نشانه های الهی و به کار انداختن اندیشه انسان است: «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»(رعد، 3)

3. معانی کلمه زوج:

الف: در حیوانات، به هر کدام از نر و ماده ای که قزینه یکدیگرند، زوج می گویند.

ب: در غیر حیوانات، به هر کدام از دو چیز قرینه همدیگر (مثل یک لنگه کفش) زوج می گویند.

ج: به هر چیزی که مقارن دیگری باشد و مشابه آن باشد زوج می گویند.

د: به هر چیزی که مقارن دیگری باشد و متضاد آن باشد زوج می گویند.(المفردات في غريب القرآن، ص 384، ماده زوج)

[="Tahoma"]
چند نکته:

1. زوجیت در میوه ها و گیاهان از قرن هیجدهم کشف گردید و قبل از آن به جز در مواردی مثل «نخل» مشخص نبود؛ لذا ای آیات نوعی رازگویی علمی و اعجاز علمی قرآن بوده است.

2. زوجیت عم می همه اشیاء، از آیه 49 ذاریات، به خوبی استفاده می شود ولی تطبیق آن بر الکترون و پروتون، قطعی نیست؛ زیرا امروزه ذرات بنیادین دیگری به نام کوارک ها شناخته شده اند که دارای بار مثبت و منفی هستند.
لذا باز هم نمی توان به طور قطعی ادعا کرد که «زوجین» در این آیه، همان کوارک u و d باشد، بلکه احتمالا می توانند این مطالب، (الکترون، پروتون، کوارک ها، و ...) از مصادیق زوجین محسوب شوند. همان گونه که ممکن است اصناف موجودات (شب و روز و ...) نیز از مصادیق آن محسوب شوند.

3. هر چند مصداق دقیق زوجین در آیه (ذاریات، 49) مشخص نیست، ولی بیان زوجیت عمومی در همه اشیاء، یکی از اشارات علمی قرآن و رازگویی های آن است که در صدر اسلام کسی از آن اطلاعی نداشته است.

4. اشکال اساسی که باعث پیدایش گمان تعارض بین قانون زوجیت عمومی موجودات قرآن با مسأله بکرزایی شد، این است که گمان کرده اند همیشه لغت زوج به معنای نر و ماده اصطلاحی است؛ در حالی که معنای کلمه زوج اعم است و هر دو چیز متقارن مشابه یا متضاد را شامل می شود.
پس تعارضی بین آیات قرآن در مورد قانون عمومی زوجیت و مسأله بکرزایی نیست. (پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ص 285و286)

[="Tahoma"]لقاح (زایا کردن) گیاهان و ابرها:

«وَ أَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَ مَا أَنتُمْ لَهُ بخازِنِينَ»
ما بادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، و شما را با آن سيراب ساختيم در حالى كه شما توانايى حفظ و نگهدارى آن را نداشتيد.(حجر، 22)

برخی از مفسران، آیه فوق را اشاره به لقاح گیاهان، و برخی اشاره به لقاح ابرها، و برخی اشاره به هر دو دانسته اند.(ر.ک: تفسير منهج الصادقين، ج ‏5، ص 157؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏6، ص 513؛ تفسير نمونه، ج ‏11، ص 61)

نکته:

1. کلمه «لواقح» می تواند به چهار معنا تصور شود تا هر کدام مصداقی برای آیه شریفه باشند:
بادها را زایا و آبستن (حامل ابر) فرستادیم.
بادها را زایا و آبستن (گرده گیاهان) فرستادیم.
بادها را زایا کننده و آبستن کننده (ابرها) فرستادیم.
بادها را زایا کننده و آبستن کننده (گیاهان) فرستادیم.

2. لقاح در این آیه، می تواند چیزی فراتر از لقاح ابرها و گیاهان باشد و لقاح ابرها و گیاهان، دو مصداق برای لقاح باد است. ممکن است در آینده با پیشرفت علمی بشر، تأثیرات ابرها در موارد دیگری نیز اثبات شود.

3. اشاره قرآن به لقاح ابرها (حجر، 22) می تواند نوعی اعجاز علمی قرآن بشمار آید، چرا که این مطلب تا سال های اخیر برای بشر روشن نشده بود؛ اما اشاره قرآن به لقاح گیاهان هر چند مطلب شگفت آوری است اما اعجاز علمی قرآن به شمار نمی آید؛ چرا که انسان ها حتی قبل از اسلام، به صورت اجمالی از تأثیر گرده افشانی برخی گیاهان اطلاع داشتند. (پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ص 292و293)

میقات;565757 نوشت:
لقاح (زایا کردن) گیاهان و ابرها:

«وَ أَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَ مَا أَنتُمْ لَهُ بخازِنِينَ»
ما بادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، و شما را با آن سيراب ساختيم در حالى كه شما توانايى حفظ و نگهدارى آن را نداشتيد.(حجر، 22)

برخی از مفسران، آیه فوق را اشاره به لقاح گیاهان، و برخی اشاره به لقاح ابرها، و برخی اشاره به هر دو دانسته اند.(ر.ک: تفسير منهج الصادقين، ج ‏5، ص 157؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏6، ص 513؛ تفسير نمونه، ج ‏11، ص 61)

نکته:

1. کلمه «لواقح» می تواند به چهار معنا تصور شود تا هر کدام مصداقی برای آیه شریفه باشند:
بادها را زایا و آبستن (حامل ابر) فرستادیم.
بادها را زایا و آبستن (گرده گیاهان) فرستادیم.
بادها را زایا کننده و آبستن کننده (ابرها) فرستادیم.
بادها را زایا کننده و آبستن کننده (گیاهان) فرستادیم.

2. لقاح در این آیه، می تواند چیزی فراتر از لقاح ابرها و گیاهان باشد و لقاح ابرها و گیاهان، دو مصداق برای لقاح باد است. ممکن است در آینده با پیشرفت علمی بشر، تأثیرات ابرها در موارد دیگری نیز اثبات شود.

3. اشاره قرآن به لقاح ابرها (حجر، 22) می تواند نوعی اعجاز علمی قرآن بشمار آید، چرا که این مطلب تا سال های اخیر برای بشر روشن نشده بود؛ اما اشاره قرآن به لقاح گیاهان هر چند مطلب شگفت آوری است اما اعجاز علمی قرآن به شمار نمی آید؛ چرا که انسان ها حتی قبل از اسلام، به صورت اجمالی از تأثیر گرده افشانی برخی گیاهان اطلاع داشتند. (پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ص 292و293)

1)بارها گفتم از تفاسیر من درآوردی استفاده نکنید.لطفا کلام واحد بیارید که هدایتگر باشه نه گمراه گر.

2)هر وقت علم اثبات کرد ما هم با پیشرفت علم جلو میریم.

3)در 300 الی 400 سال قبل میلاد در مورد آب و هواشناسی کتاب نوشته شده و حالا نمیشه مدعی شد که لقاح ابرها اعجاز علمی باشه.شما اگه گفته ها و پیشبینی های اپیکور رو ببینی قرآن در مقابلش به چشم نمیاد.

از این پاسختون هم ممنونم " اما اشاره قرآن به لقاح گیاهان هر چند مطلب شگفت آوری است اما اعجاز علمی قرآن به شمار نمی آید؛ چرا که انسان ها حتی قبل از اسلام، به صورت اجمالی از تأثیر گرده افشانی برخی گیاهان اطلاع داشتند. (پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ص 292و293)"

با سلام خدمت دوستان محترم
تاپیک جاری بعلت خروج از بحث و مطالب خارج از موضوع و همچنین عدم حضور کارشنان بزرگوار تا اطلاع ثانوی قفل می باشد
خداوند متعال ادب مباحثه را به همه ما عنایت فرماید
موفق باشید

موضوع قفل شده است