مطیع بودن و احترام به شوهر حتی در هنگام راه رفتن و قدم زدن

تب‌های اولیه

51 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

sun;611546 نوشت:
سلام.انشاللله حالتون خوب باشه
ببخشید این سوال یکی از دوستانم هست.میخواستم براشون بپرسم

دوست من چندوقتی هست عقد کرده است.به من میگه که وقتی دارم با شوهرم تو خیابون راه میرم ممکنه من قدمهام تندتر برمیدارم و شوهرم آرومتر برمیداره و باعث میشه من جلوتر از شوهرم حرکت میکنم
میگه شوهرم خیلی ناراحت میشه.میگه وقتی داریم با هم راه میریم تو چرا برای خودت سرت را پایین میندازی و بی توجه میری و حتی گامهایی که برمیداری چندقدمی از من جلوتر میری و این برای یک مرد بی احترامی محسوب میشه.چون برحسب احترام باید زن مطیع شوهر باشه و حتی در قدم گذاشتن کمی عقبتر از شوهر حرکت کنه.چون هم بزرگتر ازت هستم و هم مرد هستم و این یکجور احترام و مطیع بودن را زن را نشون میده

میخواستم ببینم آیا این آقا درست میگن؟آیا واقعا زن جلوتر از شوهرش راه رفتن بی احترامی هست؟

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت خدمت جنابعالی

موضوعی که مطرح کردید می تواند موضوعی شخصی و یا بین فرهنگی باشد، بنابراین اجازه دهید از زاویه ای دیگر و با قطع نظر از اینکه این اقدام بی احترامی است یا خیر، به مسئله پرداخته شود.

ممکن است دوست شما قصد بی احترامی نداشته باشند اما توجه به چند نکته حائز اهمیت است؛

1- صمیمت میان زن و شوهر نشانه هایی دارد که برخی از آنها عبارتند از
_ سطح و کیفیت ارتباط کلامی: هر میزان که ارتباط کلامی همسران بیشتر باشد حاکی از درک متقابل و نیز صمیمیت است و بالعکس
_ تماس چشمی: بین میزان تماس چشمی و صمیمت نیز رابطه مستقیم وجود دارد
_ اسقرار مکانی از قبیل در کنار هم نشستن یا راه رفتن: هر میزان زن و مرد وضعیت استقرار نزدیکتری به هم داشته باشند گویا صمیمت بیشتر است و بالعکس
و...

2- برداشت آقا این است که این رفتار بی احترامی است و انتظاری را مطالبه می کنند که هزینه ای برای همسر ندارد و او می تواند این خواسته همسر را تامین کند

با لحاظ این نکات حتی اگر چنین رفتاری بی احترامی هم نباشد، قابل تصدیق است که بگوییم ضرورت دارد تا دوست شما برای رسیدن به سطح صمیمت بیشتر و جلوگیری از گسلهای عاطفی، به نیاز همسر خود مبنی بر احترام بیشتر، توجه جدی تری نمایند.

در پناه خدای متعال

سلام
من به اسم موضوع این بحث اعتراض دارم.

احترام گذاشتن درست..اما من به شخصه با مطیع بودن مخالفم.

درسته گاهی اوقات شوهر حرفهای خوبی به همسرش میزنه که اطاعت از اونها خیلی خوبه اما درهرصورت که نمیشه مطیع شوهر بود.

[="Times New Roman"][="Black"]منم باشم بهم بر می خوره..:Gig:
.
زن باید پشت سر همسرش راه بره..هرچی هم شوهرش گفت بگه چشم.. ( امیدوارم کسی نیاد این تاپیک رو هم به ازدواج مجدد و صیغه و اینا ربط بده :Nishkhand: )

یکی از فوایدش برای خانوم اینه که اگر یه وقت زمینو مین گذاری کرده بودن آقا منفجر بشه و خانوم نجات پیدا کنه.. :ok:
.
کیه که درک کنه این همه ایثار رو.. [/]

Im_Masoud.Freeman;611979 نوشت:
زن باید پشت سر همسرش راه بره..هرچی هم شوهرش گفت بگه چشم

اقایون قراره که یک خاااااااااااااانووووووووووووووم بگیرن و ببرن توی خونشون..
قرار نیست که کنیز اختیار کنن

[="Times New Roman"][="Black"]

virus3000;611990 نوشت:
اقایون قراره که یک خاااااااااااااانووووووووووووووم بگیرن و ببرن توی خونشون..
قرار نیست که کنیز اختیار کنن

زن مطیع باشه..حرف گوش کن باشه..هرچی شوهرش گفت بگه چشم..
.
ما میزاریمش روی سرمون تا همه بفهمن ایشون غلام اختیار کردند..:ok:[/]

Im_Masoud.Freeman;611992 نوشت:
هرچی شوهرش گفت بگه چشم..

وقرار هم نیست که هرچیزی که شوهرش میگه بگه چشم..

ممکنه بعضی خواسته هاش خیلی بی جا باشه..
منظور اینکه مورد دیدم که شوهر به خانمش گفته که هروقت میریم خونمون باید حتما همه ی کارهای خانوادمون رو بکنی.خب این ظلمه

به نظر من جلو و عقب راه رفتن زن یا شوهر چیز خاصی رو نشون نمیده ولی کلا وجه جالبی نداره برای یک بیننده خارجی!فکر کنم کنار هم راه رفتن قشنگتر دیده بشه.چون خانوم عقب تر هم بره ممکنه کسی از پشت مزاحم بشه! گاهی بعضی جاها واقعا نیازه مرد خانومش رو ساپورت کنه از پشت!

مطیع بودن شاید لفظی باشه که خیلی به مذاق خانوما خوش نیاد ولی کنار هم راه رفتن و تا نیم قدم عقبتر راه رفتن خانوما فکر کنم حس بهتری هم به آقایون بده از لحاظ همین که فکر میکنن زن مطیعشونه و ... و هم این که یه جورایی مرد تکیه گاه به نظر میاد! به هر حال این چیزا به آقایون حس بهتری میده
البته نه این که دیگه واسه ورود به جایی هم جلوتر بخوان برندا!!:khaneh:

Im_Masoud.Freeman;612000 نوشت:
خوب من مرد ایده آل رو در نظر می گیرم و میگم زن باید تابع باشه..

واما تابع درحدی که دستور نباشه..
مثلا خانم بگه من دوست دارم فلان لباس رو بپوشم و اقا بگه من راضی نیستم اینو بپوشی چون مثلا از رنگش خوشم نمیاد

یا مثلا خانم فلان چیز رو دوست داشته باشه و اقا سلیقه ی خانم رو مورد تحقیر قرار بده

[=Times New Roman]

virus3000;612005 نوشت:
واما تابع درحدی که دستور نباشه..
مثلا خانم بگه من دوست دارم فلان لباس رو بپوشم و اقا بگه من راضی نیستم اینو بپوشی چون مثلا از رنگش خوشم نمیاد

یا مثلا خانم فلان چیز رو دوست داشته باشه و اقا سلیقه ی خانم رو مورد تحقیر قرار بده

شما اولین نفری نیستید که یا پست دیگران رو متوجه نمیشید یا نمی خواید متوجه بشید..
.
در حالی که منظورم خیلی واضح و مشخص هست باز هم شما حرف دیگری میزنید که نشون میده حرف ساده ی منو متوجه نشدید..
.
.

Im_Masoud.Freeman;611992 نوشت:

خوب من مرد ایده آل رو در نظر می گیرم و میگم زن باید تابع باشه..

virus3000;612005 نوشت:

اقا سلیقه ی خانم رو مورد تحقیر قرار بده

Im_Masoud.Freeman;611992 نوشت:
خوب من مرد ایده آل رو در نظر می گیرم

virus3000;612005 نوشت:

اقا سلیقه ی خانم رو مورد تحقیر قرار بده

سلام. من خودم ازدواج نکرده ام.اما میگن که مرد و زن باید یه روح باشن در دوبدن.
یعنی اونقدر باید صمیمی باشن که دیگه اقا در صحبت با خانوم از لفظ "مطیع بودن!!!!!" استفاده نکنه. بیانات و الفاظ خیلی بهتری هم هستن که به اون وسیله آقا میتونه خانوم رو در انجام کارهای مورد نظرش مجاب کنه. به نظر من اگه این اقا در طول زندگی بخواد نظراتش رو و البته اقتدارش رو اینطوری و با این برخورد اعمال کنه ، بعد از مدتی دچار طلاق عاطفی میشن.

به نظر من اصلا نباید به الفاظی نظیر غلامی و کنیزی فکر کرد. مرد و زن اونقدر باید ظرفیت روحیشون رو بالا ببرن که هم بتونن از برخی علایق بخاطر هم صرفنظر کنن و هم نظرات طرف مقابل رو بپذیرن.
وگرنه نمیتونن سرباز امام زمان تربیت کنن.

اگر مردی از اینکه خانومش جلوتر از خودش راه میره ناراحت بشه و بگه تو باید مطیع باشی ، اگه نره و راه و رسم برخورد مناسب با همسر رو یاد نگیره مفت هم گرونه.

اگه یه روز خواستم زن بگیرم حتما به روشی که مد نظرمه امتحانش میکنم تا ببینم تا ناراحتی هام و غم و غصه هام عکس العملش چیه…

خودمو نا امید نشون میدم تا ببینم میمونه کنارم یا میره…

اونی که تو شرایط سخت کنارم باشه و بهترین تصمیمات و حرفارو بزنه میشه زن زندگی من:hamdel:

فیزیکدان;612017 نوشت:
اگر مردی از اینکه خانومش جلوتر از خودش راه میره ناراحت بشه و بگه تو باید مطیع باشی ، اگه نره و راه و رسم برخورد مناسب با همسر رو یاد نگیره مفت هم گرونه.

من حرفتون رو قبول دارم که نباید مرد اینطوری بگه که مطیع باید باشی. ولی واقعیت اینه که توی ازدواج هر دو طرف باید با روحیات همدیگه آشنا بشن، میشه گفت 99% مردا از این که حس کنن اقتدار دارند لذت میبرند و برعکس خانوما از این که به کسی تکیه کنند لذت می برند.
گاهی همین کارای کوچیک که موضوع همین تاپیک هست باعث میشه یه سری سو تفاهم ایجاد بشه که همه ش به همین دلیله.
ازدواج هم میدون جنگ نیست که زن از یه خواسته شوهرش ناراحت بشه و برعکس!به نظرم برای حفظ خانواده و این که همسرمون هم ناراحتی براش پیش نیاد یکم باید گذشت کرد.حالا بعد از ازدواج خودتون کامل متوجه حرفم میشید.
این که با همین کارای کوچیک که خرجی هم نداره بتونیم همسرمون رو خوشحال کنیم باز خودش خیلیه!مطمئن باشید همسرتون هم این رفتارتون رو میبینن و سعی میکنن همونطور که شما خوشحالش نگه میداری، خوشحالت نگه داره. مگه در موارد استثنا که 1000تا خوبی بزرگ هم بکنی نمیبینه!

اصلا منظور این آقا این بحثا نبوده
منظورش این بوده که بابا ...مثلا داریم باهم راه میریم!کجااااااا سرعت میگیری!؟!؟!؟؟!:khandeh!: شونه به شونه...آرومتر...خانومتر....

یعنی چطور میشه که در کنار هم حرکت نمیکنن Fool ؟
یعنی این خانم با چه سرعتی در حال حرکته که آقا عقب میمونه ؟ آقا سرعتش کمه یا خانم سرعتش زیاده ؟
خانم پیش فعاله یا آقا تنبله ؟
یعنی الان واقعا این مشکل حساب میشه ؟
مرد واسه چی خواستگاری این خانم اومده؟
این خانم واسه چی رضایت داده؟
اینا به چه امیدی کنار هم زندگی میکنن ؟
همدیگر رو دوست دارن ؟
بچه دو سالن یا به بلوغ فکری رسیدن ؟
خدایا ....

یاس...;612024 نوشت:
منظورش این بوده که بابا ...مثلا داریم باهم راه میریم!کجااااااا سرعت میگیری!؟!؟!؟؟! شونه به شونه...آرومتر...خانومتر....

خب عزیزم ی حرفو چندجور میشه زد..

همونطور که ی دوستت دارم اقا خیلی تو دلش جا میگیره

و بالعکس توهین اقا هرجند منظورش چیزدیگه باشه اونم سخت از ذهنش پاک میشه

*یا زهرا*;612023 نوشت:
من حرفتون رو قبول دارم که نباید مرد اینطوری بگه که مطیع باید باشی. ولی واقعیت اینه که توی ازدواج هر دو طرف باید با روحیات همدیگه آشنا بشن، میشه گفت 99% مردا از این که حس کنن اقتدار دارند لذت میبرند و برعکس خانوما از این که به کسی تکیه کنند لذت می برند.
گاهی همین کارای کوچیک که موضوع همین تاپیک هست باعث میشه یه سری سو تفاهم ایجاد بشه که همه ش به همین دلیله.
ازدواج هم میدون جنگ نیست که زن از یه خواسته شوهرش ناراحت بشه و برعکس!به نظرم برای حفظ خانواده و این که همسرمون هم ناراحتی براش پیش نیاد یکم باید گذشت کرد.حالا بعد از ازدواج خودتون کامل متوجه حرفم میشید.
این که با همین کارای کوچیک که خرجی هم نداره بتونیم همسرمون رو خوشحال کنیم باز خودش خیلیه!مطمئن باشید همسرتون هم این رفتارتون رو میبینن و سعی میکنن همونطور که شما خوشحالش نگه میداری، خوشحالت نگه داره. مگه در موارد استثنا که 1000تا خوبی بزرگ هم بکنی نمیبینه!

عزیز من ببین. درسته من ازدواج نکردم اما تو زندگیم اینقدر مسائل و مشکلات بوده که خیلی از چیزها رو میفهمم. همین چیزای کوچیکه که جمع میشه رو هم تلنبار میشه و میشه عقده. به قول حاج آقا در سریال پرده نشین: چرا کاری میکنی که یه زخم کوچیک تبدیل به جراحت بزرگ بشه.
من میگم این آقا باید یاد بگیره که چه طوری رفتار کنه. صرف اقتدار گرا بودن باعث نمیشه که مرد هر جور خواست نظرش رو اعمال کنه. این یه مهارت اساسی زندگیه که یاد بگیرن چطور با هم حرف بزنن که باعث ایجاد سوء تفاهم نشه.
اگه دقت داشته باشید آقایون در بحث ابراز محبت به گونه ایی هستند که کلامی لبراز نمیکنن. در صورتی که همین الان برنامه این شب ها داره میگه که باید محبت رو ابراز کنید این ابراز محبت کلامی باعث میشه فیزیولوژی بدن تغییر کنه، قربونت برم بون ابراز کلامی فایده نداره. این اکسیژن عاطفی رو انسان نیاز داره.
پیامبر هم میفرماید این سخن مرد به زن که دوستت دارم هرگز از دل زن بیرون نمیره.
این یه مثال کوچک بود از دریای وسیع مهارت های زندگی.

(کسری );612022 نوشت:
اگه یه روز خواستم زن بگیرم حتما به روشی که مد نظرمه امتحانش میکنم تا ببینم تا ناراحتی هام و غم و غصه هام عکس العملش چیه…

خودمو نا امید نشون میدم تا ببینم میمونه کنارم یا میره…

اونی که تو شرایط سخت کنارم باشه و بهترین تصمیمات و حرفارو بزنه میشه زن زندگی من


یه توصیه: هرگز این کارو نکن. زن تو زندگی یه تکیه گاه میخواد نه این که زیر غم خورد بشه. تو اگه میخوای زنگی خوبی داشته باشی همون اول به زنت بگو نمیذارم اب تو دلت تکون بخوره

خواهشا برنامه این شبها شبکه یک رو که الان داره پخش میشه همه نگاه کنن

virus3000;612030 نوشت:
ی حرفو چندجور میشه زد

خب لابد خیلی اینکار خانم تکرار شده! غیر مستقیم هم دوزاریش نیفتاده!...اینم قاطی کرده اینطوری گفته!

فیزیکدان;612033 نوشت:
همین چیزای کوچیکه که جمع میشه رو هم تلنبار میشه

پس مشکل از خود ما هم هست که همچین چیزای کوچیکی رو توی دلمون نگه می داریم. زندگی واقعا ارزش نداره به خاطر هر چیز کوچیکی دلخوری ایجاد کنیم.واقعا فراموش کردنش سخت نیست.

فیزیکدان;612033 نوشت:
من میگم این آقا باید یاد بگیره که چه طوری رفتار کنه.

من حرف اون آقا رو توجیه نمیکنم و قبول دارم که می تونس بهتر خواسته ش رو بگه ولی آیا این مساله به حدی بغرنج هست که کسی رو که ازدواج کرده با این حرفا از زندگی و شوهرش زده کنیم؟نه! اتفاقا خانوما یه هنرهایی دارند که می تونند بدون داد و بیداد کردن بعضی از اخلاقای شوهرشون رو اصلاح کنن. همه که کامل نیستن.بعضی وقتا باید صبوری کرد و تغییرات رو ایجاد کرد

*یا زهرا*;612045 نوشت:
پس مشکل از خود ما هم هست که همچین چیزای کوچیکی رو توی دلمون نگه می داریم. زندگی واقعا ارزش نداره به خاطر هر چیز کوچیکی دلخوری ایجاد کنیم.واقعا فراموش کردنش سخت نیست

خوب من نگفتم تو دلش نگه داره. این یه حرف کلی بود.

*یا زهرا*;612045 نوشت:
من حرف اون آقا رو توجیه نمیکنم و قبول دارم که می تونس بهتر خواسته ش رو بگه ولی آیا این مساله به حدی بغرنج هست که کسی رو که ازدواج کرده با این حرفا از زندگی و شوهرش زده کنیم؟نه! اتفاقا خانوما یه هنرهایی دارند که می تونند بدون داد و بیداد کردن بعضی از اخلاقای شوهرشون رو اصلاح کنن. همه که کامل نیستن.بعضی وقتا باید صبوری کرد و تغییرات رو ایجاد کرد

من نگفتم زده بشه جانم. ولی مردی که سر یه موضوع کوچیک اینطوری میکنه باید ببینی که بعدا سر تربیت فرزند چطور برخورد میکنه؟ آیا میتونی گارانتی کنی که این طرز برخورد فقط در همین یه مورد کوچیک خلاصه میشه؟
در ضمن این خواهر امده فقط یه سوال پرسیده. اگه بخواد با چهار تا خط نوشته بره بزنه زندگیشو داغون کنه که اون هم مفت گرونه. اینجا محل تبادل افکاره نه مطب روانشناس. ان شاء الله که سوال پرسنده هم به این مطلب توجه دارن.

یاس...;612044 نوشت:
خب لابد خیلی اینکار خانم تکرار شده! غیر مستقیم هم دوزاریش نیفتاده!...اینم قاطی کرده اینطوری گفته!

الله اعلم.خدا میدونه

نباید زود قضاوت کرد

فیزیکدان;612050 نوشت:
من نگفتم زده بشه جانم. ولی مردی که سر یه موضوع کوچیک اینطوری میکنه باید ببینی که بعدا سر تربیت فرزند چطور برخورد میکنه؟ آیا میتونی گارانتی کنی که این طرز برخورد فقط در همین یه مورد کوچیک خلاصه میشه؟
در ضمن این خواهر امده فقط یه سوال پرسیده. اگه بخواد با چهار تا خط نوشته بره بزنه زندگیشو داغون کنه که اون هم مفت گرونه. اینجا محل تبادل افکاره نه مطب روانشناس. ان شاء الله که سوال پرسنده هم به این مطلب توجه دارن.

ب هرحال یک مقدار حرفاتون تند و تیزه:Cheshmak:
به نظرم همین تبادل افکار هم باید با در نظر گرفتن روحیات طرف مقابل باشه نه با تندی و محکوم کردن.
به هرحال هرکسی یه نظری داره

البته جواب کارشناسی رو استاد ابتدای بحث دادن. من به این خواهر توصیه میکنم که به بقیه نظرات به عنوان نظرات جانبی نگاه کنن.
البته این حرف هم که خانوم ها هنرهایی دارن که میتونن مسایل رو جفت و جور کنن کاملا درسته. و این که همه کامل نیستن هم کاملا درسته. با لاخره این آقا یه خوبیای عظیمی داشته که شما بهش جواب + دادین. ان شاء الله که میره مطالعه میکنه و مهارت ارتباط با همسر رو یاد میگیره و شما هم .

*یا زهرا*;612053 نوشت:
ب هرحال یک مقدار حرفاتون تند و تیزه
به نظرم همین تبادل افکار هم باید با در نظر گرفتن روحیات طرف مقابل باشه نه با تندی و محکوم کردن.
به هرحال هرکسی یه نظری دار

خدا خیرت بده. من چه میدونم روحیات طرفی که این سوال رو کرده چطوریه؟؟؟ همین جا میگم که اگه کسی اینقدر روحیاتش ضعیفه و سست عنصره که نظرات اعضا روش تاثیر مستقیم میذاره خوب نیاد سوال بپرسه یا اگه میپرسه فقط نظر کارشناس رو بخونه.
در ضمن من دوستای زیادی دارم که خیلی خیلی خیلی هم بساز اند و تا حالا به شوهرشون کمتر از آقا نگفتن و خیلی هم معتقدن. ولی بالاخره وقتی مسایل بزرگ تو زندگی پیش میاد و میبینی که شوهرت نمیکشه همشون میگن که احساس سرخوردگی شدید میکنن.

در ضمن خانوم سوال کننده باید خیلی ظرفیتشون بالا باشه و همون طور که *یا زهرا* گفتن نباید اصلا بیاید این سوال رو به عنوان یه مشکل مطرح کنید. شما هرچند هم که شوهرتون مهارت ها رو یاد بگیره یا نه باید وظایف شرعی و اخلاقی رو انجام بدید و به خدا توکل کنید. خدست که مودت و رحمت رو بین همسران ایجاد میکنه .

[=arial black]به نظرمن مساله اصلی این آقافقط خاص جلوترراه رفتن نیست کلا دوست داره خانمش احترام بیشتری براش قائل باشه در واقع از بی توجهی خانمش ناراحت میشه درکل مردا دوست دارن به زنشون احاطه داشته باشن این براشون اعتمادبه[=arial black] نفس میاره پس اصلاموضوع ناراحت کننده ای نیست :ok::Sokhan:

خوب واقعا زشته دو نفر که با هم میرن بیرون یکیشون جلو بیوفته .:no:

ممنون از نظر دوستان.بعضی ها موضوع را بد متوجه شدند.منظور این آقا هم این نیست که من جلو بروم و تو پشت سر من راه بیا.منظورش اینه که وقتی با هم بیرون میریم شونه به شونه هم راه بریم.نه اینکه تو سر به هوا برای خودت میری و من هم دنبالت بیام.یا اینکه جلو و عقب از هم راه بریم.منظورش اینه که اگر کسی ما را با هم دید متوجه بشه که زن و شوهر هستیم.نه شاید یه فردی که احساس غریبگی باهاش میکنی و ازش فاصله داری.البته دوستم که در فاصله نیم متری از شوهرش راه نمیره.ولی خب شوهرش میگه قدم به قدم هم راه بریم.با هم راه بریم. با هم...

سلام دوستان ... بابا چی همه شلوغ اش کردین ... خب بنده خدا میخواسته با خانومش پیش هم باشن دیده بچه مذهبیه از یه راهی وارد شده ک خانوم اش راحت تر قبول کنه ... دیگه این همه داغ کردن نداره ... منظور این بنده خدام این نبوده ک حتما من چن قدم جلوتر باشم چون باز اونجوری میگه چرا اینقد یواش راه میری منظورش این بوده ک حالا ک اومدیم باهم راه بریم چ خوبه ک کنار هم باشیم ... اینجور مباحث پیش میاد تویه زندگی ... حالا اون خانومم اینقد عجله نکنه ک چیزی ازش کم نمیشه ... ب همین راحتی ... مسائل اینقد بزرگ نیس ک ... ولی جا داره دست مریزاد ب خانومشون بگم ک از آقاشونم جلو میزنن والا ما تویه پیاده روی قدم زدن آقامون میشه پیاده روی تند با مانع ما ... بهشون بگین یه تست دو میدانی بدن قبول میشن هاااااا :khandeh!: .... موفق باشین ...

sun;611546 نوشت:
سلام.انشاللله حالتون خوب باشه
ببخشید این سوال یکی از دوستانم هست.میخواستم براشون بپرسم

دوست من چندوقتی هست عقد کرده است.به من میگه که وقتی دارم با شوهرم تو خیابون راه میرم ممکنه من قدمهام تندتر برمیدارم و شوهرم آرومتر برمیداره و باعث میشه من جلوتر از شوهرم حرکت میکنم
میگه شوهرم خیلی ناراحت میشه.میگه وقتی داریم با هم راه میریم تو چرا برای خودت سرت را پایین میندازی و بی توجه میری و حتی گامهایی که برمیداری چندقدمی از من جلوتر میری و این برای یک مرد بی احترامی محسوب میشه.چون برحسب احترام باید زن مطیع شوهر باشه و حتی در قدم گذاشتن کمی عقبتر از شوهر حرکت کنه.چون هم بزرگتر ازت هستم و هم مرد هستم و این یکجور احترام و مطیع بودن را زن را نشون میده

میخواستم ببینم آیا این آقا درست میگن؟آیا واقعا زن جلوتر از شوهرش راه رفتن بی احترامی هست؟

با عرض سلام
موضوع تاپیک نکته ی بسیار مهمی را یادآوری می کند.من هم با احترام زن به مرد موافقم. انتخاب همسر، محصول تعقل، اندیشه و هدفی متعالی برای ماست .اگر ما بپذیریم که در زندگی مشترک هدفی متعالی در میان است وآن رسیدن به کمال و آرامش وتربیت فرزند است.این نکات جزیی خود به خود بی اهمیت می شود.مهم این است که مرد را یک همراه و همسفر در زندگی ببینیم، نه یک حریفِ قدر و با او با احترام رفتار کنیم. اگر غرور مرد خدشه دار نشود از هیچ تلاش و اقدامی برای آسایش خانواده فروگذار نخواهد نکرد.

آرزوی خوشبختی برای ایشان دارم.

من هروقت فکر ازدواج زیاد به سرم میزنه. میام تاپیکای اسک دین رو میخونم که فکرش کلا از کله م بپره.

سلام

شهادت هشتمین ستاره امامت و ولایت رو به همه مسلمین جهان تسلیت عرض میکنم ...

من سوالی داشتم ک میدونم جاش اینجا نیست اما تازه واردمو عجله برای اقدامش انشاالله مدیران و مسئولین شکایتی نداشته باشن ...

میخاستم بدونم اخر صلوات محمدی ک ب و عجل فرجهم ختم میشه رو میشه نفرستاد ؟؟؟
مورد مقبول خدا قرار میگیره؟؟؟

با تشکر :Gol:

خب بنده خدا حق داشته. کاملا درکش میکنم. من خودم وقتی با مامانم بیرون میرم، همیشه ی خدا چند قدم از من جلوتر میره. یعنی تا برسیم خونه
من زبونم مــو درمیاره از بس که میگم مامان تو رو خدا یکم آروم تر برو :ghati:

در نتیجه خیلی خیلی کم با مامانم بیرون میرم. اونم فقط در شرایط اضطراری :Nishkhand:

میگم مادر گرامی مثلا باهم اومدیم بیرونا، آخه چرا اینقدر جلوتر میری؟
یه بار اینقدر جلو زده بود که هر چقدر تند میرفتم نمی رسیدم بهش. حالا الان نـدو، کِی بـدو :ghash:

اصلا پشت سرشم نگاه نمیکنه ها ببینه من هستم؟ نیستم؟ :Nishkhand:

ولی شوهر دوست تون، بنده خدا راست میگه. آدم خیلی ناراحت میشه وقتی با کسی میره بیرون و اون چند قدم جلوتر میره.

salam1990;614259 نوشت:
من هروقت فکر ازدواج زیاد به سرم میزنه. میام تاپیکای اسک دین رو میخونم که فکرش کلا از کله م بپره.


دقیقا
اصلا خوندمش و نظرات رو دیدم هنوز تو بهت ام
یعنی چی اخه
زنه یا برده
:Moteajeb!:
حتی در راه رفتن مطیع باشه!!!
فقط کسی که تایپیکو زدی دعای خیر من بدرقه راهت که عبرتی شد برام ترشی 100 ساله شدم به مذهبی جماعت شوهر نکنم

sun;611546 نوشت:
میگه شوهرم خیلی ناراحت میشه.میگه وقتی داریم با هم راه میریم تو چرا برای خودت سرت را پایین میندازی و بی توجه میری و حتی گامهایی که برمیداری چندقدمی از من جلوتر میری و این برای یک مرد بی احترامی محسوب میشه.چون برحسب احترام باید زن مطیع شوهر باشه و حتی در قدم گذاشتن کمی عقبتر از شوهر حرکت کنه.چون هم بزرگتر ازت هستم و هم مرد هستم و این یکجور احترام و مطیع بودن را زن را نشون میده

این دقیقا یه تفکر غلط تو جامعه بوده البته در دوران های قدم که مثل اینکه هنوز پس مانده های این تفکر وجود دارد کاش زودتر ریشه تمامی تفکرات جاهلانه خشکیده شه
اینکه تصور میکردند چون مرد هستند در شان و منزلتشان نیست هم قدم با زنانشان راه بروند و معمولا مرد جلو راه میرفت زن همچون شاگرد یا خدمتکار در پشت سر مرد
زن و مرد شایسته است با هم قدم بردارند در یک ردیف راه بروند نه اینکه یکی عقب راه بره دیگری جلو،
راه رفتن زنان در پشت مردان یک نوع توهین به زن محسوب میشه اعتماد به نفس زن رو میگیره و اون رو تحقیر میکنه
مردی که از دیده شدن زنش در کنارش خجالت بکشه آفت به عقایدش زده شده
بهتره یاد بگیریم ما ازدواج نکردیم یکی کنیز شود دیگری ارباب، ازدواج کردیم با هم کامل شیم، در کنار هم قدم برداریم ، با هم تصمیم گیری کنیم به این میگن زندگی مشترک

neg@r;615046 نوشت:
اینکه تصور میکردند چون مرد هستند در شان و منزلتشان نیست هم قدم با زنانشان راه بروند و معمولا مرد جلو راه میرفت زن همچون شاگرد یا خدمتکار در پشت سر مرد
زن و مرد شایسته است با هم قدم بردارند در یک ردیف راه بروند نه اینکه یکی عقب راه بره دیگری جلو،

زياد نگران نباشيد دوره زمونه عوض شده و الان ميگن اول خانم ها فرمايند بعد آقايون:khaneh:

neg@r;615046 نوشت:
این دقیقا یه تفکر غلط تو جامعه بوده البته در دوران های قدم که مثل اینکه هنوز پس مانده های این تفکر وجود دارد کاش زودتر ریشه تمامی تفکرات جاهلانه خشکیده شه
اینکه تصور میکردند چون مرد هستند در شان و منزلتشان نیست هم قدم با زنانشان راه بروند و معمولا مرد جلو راه میرفت زن همچون شاگرد یا خدمتکار در پشت سر مرد
زن و مرد شایسته است با هم قدم بردارند در یک ردیف راه بروند نه اینکه یکی عقب راه بره دیگری جلو،
راه رفتن زنان در پشت مردان یک نوع توهین به زن محسوب میشه اعتماد به نفس زن رو میگیره و اون رو تحقیر میکنه
مردی که از دیده شدن زنش در کنارش خجالت بکشه آفت به عقایدش زده شده
بهتره یاد بگیریم ما ازدواج نکردیم یکی کنیز شود دیگری ارباب، ازدواج کردیم با هم کامل شیم، در کنار هم قدم برداریم ، با هم تصمیم گیری کنیم به این میگن زندگی مشترک

خوبه که تو همین صفحه آخری خانوم استارتر تاپیک توضیح دادن راجع به این قضیه
اول بخونید بعد قضاوت کنید راجع به تون آقا

چرا زن عقبتر راه بره و مرد جلوتر . زن مطیع و رام مرد باشه و مرد هم یله و وحشی و بی قید

این مزخرفات چیه دیگه ! خدائیش اینها سواله ؟

کدام مردی کلفت گرفته برای خانه اش و خودش نوکر و حمال آن خانواده نبوده ؟

mehrant;615088 نوشت:
خوبه که تو همین صفحه آخری خانوم استارتر تاپیک توضیح دادن راجع به این قضیه
اول بخونید بعد قضاوت کنید راجع به تون آقا

اولا من درباره این نوع تفکر صحبت کردم که هم اکنون هم در برخی جاها دیده میشه
من کی گفتم اون آقا!!!!!!!!!
بنده هم چشم داشتم دیدم استارتر تاپیک در صفحه آخر چی گفتند ولی روی صحبت ایشان نقل قول زدم که روی هوا چیزی نگفته باشم
جالبه همه تو سایت دنبال این هستند یه سوتی از کسی پیدا کنند

virus3000;611990 نوشت:
اقایون قراره که یک خاااااااااااااانووووووووو وووووم بگیرن و ببرن توی خونشون..
قرار نیست که کنیز اختیار کنن

سلام

اگر کسی پشت سر همسرش راه بره کنیزش میشه ؟؟؟

پس این حدیث تکلیفش چی میشه بزرگوار؟

پیامبر(ص) فرمود: اگر سجده بر غیر خدا جایز بود، به زن فرمان می‌دادم که شوهر خویش را سجده کند.

صبوره زهراء;615224 نوشت:
اگر کسی پشت سر همسرش راه بره کنیزش میشه ؟؟؟

پس این حدیث تکلیفش چی میشه بزرگوار؟

پیامبر(ص) فرمود: اگر سجده بر غیر خدا جایز بود، به زن فرمان می‌دادم که شوهر خویش را سجده کند.

یعنی شما اعتقاد دارید زن باید پشت سر شوهرش راه برود؟
این حدیث پیامبر میتواند به احترام گذاشتن زن از شوهرش دلالت داشته باشد نه مطیع بودن بی چون و چرا، که این احترام هم کاملاً دو طرفه باید باشد.
البته بنده هیچ وقت نتونستم بفهم چرا تمامی احادیث ائمه در خصوص زنان بیان شده و کمتر حدیثی میشه یافت که مردی رو مورد خطاب قرار دهد.
اما از جدا از بحث روایات و حدیث، راه رفتن زنان آنهم پشت سر مردان معنی و مفهومی جز کنیز بودن و خدمتکار بودن زنان نخواهد داشت مگر نه اینکه سلاطین نیز همواره جلوی خدمتکاران خود راه میرفتند
بزرگوار زندگی مشترک باید حرمتش نگه داشته شود زن و شوهر اگر کنار هم راه بروند هیچ اتفاق خاص و بی حرمتی صورت نمیگیرد این نشان اهمیت دادن به شخصیت زن است
بهتر است در زندگی مشترک به ارزش انسانی زن و شوهر نگاه شود نه جنسیتشان، راه رفتن عقب تر از شوهر نشان بزرگی و حرف شنوی از شوهر نیست نشان خرد شدن شخصیت زن است
من یه خانم هستم از اینکه پشت سر همسرم راه بروم احساس حقارت میکنم حالا شما رو نمیدانم

در کل در این باره بنده از نظر خودم مینویسم ممکن است جایی را اشتباه نوشته باشم اگر نوشته ام بنده را ببخشید و راهنمایی کنید این نظر شخصی بنده است یا حق

سفیر عدالت;615231 نوشت:
ابتدا اینکه خیلی بهتر است که زن چند قدم پشت سر مردش بردارد که چند دلیل ساده برایشان دارم 1اینکه مرد دوست دارد همچون سدی دربرابر هجوم تیر نگاهها ی مردم از همسرش مراقبت نماید 2مراقبط از چشم سارقان وباج گیران و امثال اینها 3سوم اینکه زن میتواند از پشت مراقب چشم مردش باشد که نکند خطایی انجام دهد 4وچهارم اینکه مرد دوست ندارد همسرش جلوتر از او راه برود نشان غیرت مرد نسبت به همسرش است و من تظمین میکنم اگر مرد غیرتمدارو زن هم ازهمسرش پیروی کند هیچ وقت جدایی و طلاقی در کار نخواهد بود >

زنی که پشت شوهرش راه میره بیشتر در معرض نگاه چشم چران ها قرار خواهد داشت چون مرد حواسش به همسرش نیست و نمیتونه مانع نگاه دیگران به همسرش شود از طرفی خیلی ها اصلا ممکنه متوجه نشن ایشان همسر این آقا هستند شاید تصور کنند دو فرد رهگذر هستند که دارند رد میشوند وقتی زن و شوهری به موازات هم و کنار هم راه بروند همه میفهمند این خانم و آقا با هم نسبتی دارند با هم بیرون آمده اند ولی اونجور که شما گفتید شک دارم کسی متوجه رابطه این دو نفر شود. در مورد کیف قاپ ها که اشاره فرمودید دوست عزیز مگه همیشه از جلو کیف آدم رو میزنن که مرد جلوتر برود تا راه رو برای زن امن کند. اما در مورد نظارت زن بر شوهرش، دوست عزیز شوهر از جلو راه میره چشم آدم هم رو صورت آدم قرار دارد پشت سرش که نیست زن باید بتونه خط نگاه مردش رو دنبال کنه یا نه، از چرخاندن کله شوهر که متوجه چشم چرانی شوهرش نمیشه
به نظر من راه رفتن زن و مرد کنار هم به زن آرامش میدهد، مانع از چشم چرانی دیگران میشود، زن احساس شخصیت میکند به دیگران هم مالکیت این دو خود رو نسبت به هم نشان میدهد اینجوری نه زنی نگاهش پی شوهر این زن میرود نه مردی در پی چشم چرانی خواهد بود. از همه مهمتر میتونند با هم صحبت کنند در مسیر.

صبوره زهراء;615224 نوشت:
سلام

اگر کسی پشت سر همسرش راه بره کنیزش میشه ؟؟؟

پس این حدیث تکلیفش چی میشه بزرگوار؟

پیامبر(ص) فرمود: اگر سجده بر غیر خدا جایز بود، به زن فرمان می‌دادم که شوهر خویش را سجده کند.


عزیزم من منکر حدیث پیامبر نیستم. اما منظورم با آقایونی بود که زن رو کنیز میدونستند . زن از هیچ لحاظ " وظیفه اش " کارهای خونه و اینها نیست..خانومهایی هم که این کارهارو انجام میدند بخاطر لطفشونه.

البته شوهر داریم تا شوهر.

شوهری که خانومش رو واقعا مثل کنیز می بینه و بهش ظلم میکنه واقعا قابل ستایشه یا شوهری که زحمات خانمش رو قدردانی می کنه!!!

منظورم رو کامل متوجه نشدید شما

لایرا;614933 نوشت:

دقیقا
اصلا خوندمش و نظرات رو دیدم هنوز تو بهت ام
یعنی چی اخه
زنه یا برده
:Moteajeb!:
حتی در راه رفتن مطیع باشه!!!
فقط کسی که تایپیکو زدی دعای خیر من بدرقه راهت که عبرتی شد برام ترشی 100 ساله شدم به مذهبی جماعت شوهر نکنم

منم بیشتر بخاطر این گفتم که چقدر گذشت و محبت کم شده. خانوما هم که افکار فمینستی دارن ماشالا:khandeh!:
وقتی قرار باشه سر چیزای به این الکی بحث و اعصاب خوردی پیش بیاد همون بهتر مجرد بمونیم و هرطور دوس داریم راه بریم.

سفیر عدالت;615231 نوشت:
خیلی بهتر است که زن چند قدم پشت سر مردش بردارد

چند قدم پشت سر همسر راه رفتن که خیلی بده. چون خانوم از پشت میتونه مورد آزار و اذیت واقع بشه و تا بخواد شوهرش رو صدا کنه اون طرف فرار کرده رفته.

من خودم با پدرم هر وقت از بچگی میرفتم بیرون، به خصوص توی جاهای شلوغ پدرم همیش منو راهنمایی میکرد که جلوتر ازش راه برم و خودش از پشت حائل میشد. همسرم هم دقیقا همین کارو میکنه. یعنی یک بار خودم ازش خواستم و بعد از اون این کارو میکنه.
ولی توی جای خلوت به نظرم جوری باید زن و مرد راه برند که احترامشون حفظ بشه.کنار هم راه رفتن بهترین راه حله. ولی من خودم دوست دارم جوری راه برم که به اندازه 5 سانت (نه بیشتر) عقب تر از شوهرم راه برم! حس خوبی داره اینجوری، قشنگ هم دیده میشه از دور:Nishkhand:

ﻣﻦ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻭﻗﺖ ﻧﻜﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﻧﻆﺮاﺭﻭ ﺑﺨﻮﻧﻢ ﻭﻟﻲ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺷﺨﺼﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ ﻫﻢ ﺭﺩﻳﻒ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭاﻩ ﺑﺮﻡ ﻧﻪ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻧﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺑﻨﻆﺮ اﻳﻨﺠﻮﺭﻱ ﺑﻬﺘﺮﻩ

موضوع قفل شده است