مست باده خم ، ویژه نامه عید سعید غدیر خم

تب‌های اولیه

147 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سرود عيد غدير اميرالمومنين عليه السلام
کيه حيدر
اسم اعظم خدا روى زمينه
حضرت مولا اميرالمومنينه
هر کسى ميخواد پيشه خدا بشينه
على رو ببينه
فاتحه خيبره ساقيه کوثره مرتضى بى بديله
ما کى باشيم اخه خادمه بچه هاش حضرت جبرئيله
ايه ايه قران من على
شيرازه ايمان من على
باباى مهربان من على
مولا مولا يا مرتضى على
من فداتم
خاک پاى نوکراى نوکراتم
کاسه ليسه کنجه ايون طلاتم
عاشق يک سحر صحن و سراتم
گشته نگاتم
حضرت مستطاب شاه عالى جناب قنبرت شاه ما شد
هرکسى خدا رو داد قسم به على حاجتش زود روا شد
اسم تو با طوفان برابره
برقه تيغت غوغاى محشره
وصفت اين پس اسم تو حيدره
مولا مولا يا مرتضى على
کائنات و
گردشه چشماى تو کرده منظم
نجف تو پايتخت کل عالم
تا که ابروهات گره ميخوره توو هم
غوغا ميشه عالم
اخمه تو دوزخه خنده تو بهشت غيرتت اشجع الناس
جلوه رزم تو فاتح کربلا پهلوونى چو عباس
شد عاشورا روح قيام تو
جاى الحقه تنها پيام تو
در کربلا شد زنده نام تو
مولا مولا يا مرتضى على
#قاسم_نعمتی

گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت
در را نه که با دست که با شست نگه داشت

در را نه فقط لشکری از مرحبیان را
در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت

ازبسکه علی بود و ولی بود به والله
در سایه ی اسمش همه را پست نگه داشت

نازم به دهانم که به شادی و به غصه
یک عمر علی گفت و مرا مست نگه داشت

پرونده ی اعمال مرا دید و خوشم که؛
حتی اگر از روی غضب بست، نگه داشت

تا دید که من گریه کن فاطمه هستم
می خواست مرا خط بزند، دست نگه داشت

از هستِ خودش فاطمه دل کند و به این شکل؛
یک عمر برای من و تو هست نگه داشت

درپشت در سوخته در روضه اش آخر
مارا ته آن کوچه ی بن بست نگه داشت

#مهدی_رحیمی

"علی" تجلی سبحان ربی الاعلاست
ثواب بردن نامش تبسم زهراست
#قاسم_نعمتی

السلام علیک یا مولا

از تو دارم هر آنچه دارم را
بهتر از هر چه، اعتبارم را

تو به من عزت و شرف دادی
میدهی هر چه که ندارم را

از تو آموختم مسلمانی
بستم از برکت تو بارم را

خدمت آستان قدس تو بود
روشنی داد روزگارم را

با دم "جامعه "رفیق شدم
یافتم پیش تو قرارم را

هر که رد کرد، لطف تو یک عمر
راه انداخت باز کارم را

گاه گاهی که راه کج رفتم
هی کشیدی تو انتظارم را

**ء**

السلام ای که عادتت احسان
السلام ای امید بی پایان

**ء**

دهمین نــــور آسمان خدا
نظمِ منظومِ کهکشان خدا

دوستدار تو دوستدار خداست
مشـــــــتری یاب آستان خدا

لحن تو مثل لحن قرآن است
ای قدیمی تــــرین لسان خدا

تـــو خدایی ،خدا نکرده مگر...
"جامعه"چیست جز بیان خدا؟

بی تو بودن مسیر گمراهی است
دهمــــــین اصــل امتحان خــــدا

دوستت دارم ای امــام غریب
عاشقم...عاشقت...به جان خدا

سامــرا رفته را بهشت نبر
به هزار و یکی بهانه خدا!

تا بماند به زیر دندانش
تـا ابد طعم آسـتان خدا

**ء**

میروم روضه خوان شوم حالا
با اجــــازه غریب ســـــامرا !

**ء**

زهر خوردی،پرت نخورد دگر
ضربه ای بر سرت نخورد دگر

حرمتت را شکسته اند ولی
لگدی خواهرت نخورد دگر

خوب شد کوفه دور بود از تو...
سنگ بــر پیکرت نخورد دگر

حجم گـــودال پر نبود از تیر
نیزه دور و برت نخورد دگر

دخترت آمـــد و تو را بوسید
کعب نی، دخترت نخورد دگر

بگذریم از گریز های دگر...
تیــر، آب آورت نخورد دگر

پیش از ابراز ما عطا کردی
سائلی بـــر درت نخورد دگر

یا امیرالمؤمنین علیه السلام»

هر دل که جدا از تو شود دل شدنی نیست
ایمان به جز از راه تو حاصل شدنی نیست
عقلی که گره خورد به عشق تو یقینأ
از سنگ غم حادثه زایل شدنی نیست
هر قدر عبادت شده از اول خلقت
با ضربت تیغ تو معادل شدنی نیست
با ایه اکملت لکم گفت خداوند
دین جز به تولای تو کامل شدنی نیست
ما رو به تجلای شما اهل نمازیم
این قبله به هر سو متمایل شدنی نیست
بی مهر تو ما را چه نمازی چه طوافی؟
بی مهر تو یک رکعت قابل؟...شدنی نیست
ای ابر خطا پوش کرم کن که در این شهر
رحمت به جز از چشم تو نازل شدنی نیست
حسن کردی

امیرالمومنین، امام علی(ع) - مدح

این ذکر را هم عارف آگاه می گوید
هم مست هم دیوانه هم گمراه می گوید

هرکس به هرجا می رسد از ذکرخیر اوست
هم بنده می گوید علی هم شاه می گوید

یک دم جهان از یاعلی خالی نخواهد شد
چون روزها خورشید و شب ها ماه می گوید

پیغمبر از معراج بر می گردد و ذکر
جانم علی جانم علی در راه می گوید

باید به دامان عفاف مادرش شک کرد
نام علی را هرکه با اکراه می گوید

هرکس که از غیر از علی دم می زند اینجا
انگار دارد پیش کوه از کاه می گوید

بی شک ندیده رقص مستی ملائک را
هرکس به این ایوان زیارتگاه می گوید

با خواندن آیات فهمیدیم حق دارد
هرکس به او ((آیینه ی الله))می گوید

#مجتبی_خرسندی

امیرالمومنین، امام علی(ع) - مدح

علی که خٓلق کند،جبر و اختیار یکی ست
مُخيّريم ولی،اختیار دار یکی ست

برای آنکه غرض مستی است از نامش
عشاء نشئگی و مغرب خمار یکی ست

به وقت جنگ علی است و وقت صلح علی
که مقصد از سفرِ رود و آبشار یکی ست

علی هزار نفر وقت کِثرٓت است ولی
کنار فاطمه انگار هر هزار یکی ست

به وحدتی که علی داشته است با آلش
مسیر کرب و بلا تا به انتظار یکی ست

أٓنٓالحٓقٓش به فنا و أنالعَلی به بقاء
برای میثم و منصور گرچه دار یکی ست

درست مثل دو ابروی تو به وقت نبرد
ز هر دو سر اثر زخم ذوالفقار یکی ست

تمام حاصل عمرم همین سه تا اصل است
خدا یکی و علی هم یکی و یار یکی ست

#مهدی_رحیمی_زمستان

صراط المستقیم

دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد

دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:
مؤمنین! یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:

خوب می‌دانید در دستانم اینک دست کیست؟
نام او عشق است، آری می‌شناسیدش: علی‌ست

من اگر بر جنگجویان عرب غالب شدم
با مددهای علی بن ابی‌طالب شدم

در حُنین و خیبر و بدر و اُحُد گفتم: علی
تا مبارز خواست «عمرو عبدود» گفتم: علی

در حرا گفتم: علی، شب با خدا گفتم: علی
تا پیام آمد بخوان «یا مصطفی»! گفتم: علی...

مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحرِم شدم
با «یدُ الله» آمدم تا «فوقِ اَیدیهِم» شدم

تا که ساقی اوست سرمستند «اصحابُ الیمین»
وجه باقی اوست، «اِنّی لا اُحبُّ الآفِلین»

دست او در دست من، یا دست من در دست اوست
ساقی پیغمبران شد یا دل من مست اوست

یکصد و بیست و چهار آیینه با هر یک هزار
ساغر آوردند و او پر کرد با چشمی خمار

آخرین پیغمبر دلداده‌ام در کیش او
فکر می‌کردم که من عاشق‌ترینم پیش او

دختری دارم دلش دریای آرامش، ولی
شد سراپا شور و طوفان تا شنید اسم علی

روزگارش شد علی، دار و ندارش شد علی
از ازل در پرده بود، آیینه‌دارش شد علی...

من نبی‌اَم در کنارم یک «نبأ» دارم «عظیم»
طالبان «اِهدنا» این هم «صراط المستقیم»

چهره‌اش مرآتِ «یاسین»، شانه‌هایش «مُحکمات»
خلوتش «والطور»، شور مرکبش «والعادیات»

هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست
هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست

#قاسم_صرافان

در مدح تو بس است همین قدر که گفته اند:
جوشن نداشت پشت سرت یا ابوتراب

اے اٺفاق ممڪن ناممڪن اے علے
اے جوهر ٺو ، هم ز ٺو پيدا ، هم از خدا

بين ٺو و خدا ، الف الفٺ اسٺ و عشق
علم از ٺو سربلند شد و عالم از خدا
#علیرضا_قزوه

أمیرالمومنین، امام علی(ع) - مدح

از نسل سلمانیم و با تمار مأنوسیم
آری که ماازکودکی با دار مأنوسیم

دلدار ما از روز اول هم علی بوده است
تا روز آخر با همین دلدار مأنوسیم

مقصودما از ذکرهای مختلف مولاست
با یاحق و یا هو و یا کرار مأنوسیم

جانم علی ،جانم علی ،جانم علی جانم
از صبح تا شب با همین تکرار مأنوسیم

تنها به خلوت حق مطلب را ادا کردیم
با عشق این آیینه ی اسرار مأنوسیم

مانند ماهی که فقط با آب مأنوس است
ما نیز تنها با حریم یار مأنوسیم

نشر فضیلت های مولا کاروبارماست
عمری اگر با کاغذ و خودکار مأنوسیم

هرروز نخل خویش را با گریه می بینیم
تا مرگ ، از عشق علی با دار مأنوسیم

#مجتبی_خرسندی

مولانا علی ...

یکی به سمت نجف می رود، یکی کعبه
خدا در اصل یکی هست و طرز راه دوتاست

#مهدی_رحیمی_زمستان

أمیرالمومنین، امام علی(ع) - مدح

چو شهر علم نبی گشت در علی بشود
بدا به حال هر آن کس که بر علی بشود

غدیر صحنه ی اوج ولایت است ببین
پیمبر آمده از هر نظر علی بشود

خدا شود به خداوند اگر که یک پله
از این که هست علی بیشتر علی بشود

چه محشری شده بر پا به روی بار شتر
حساب کن که نبی ضرب در علی بشود

در این معادله اصلا درست هم این است
خبر رسان که نبی شد خبر علی بشود

نه این که نام علی حافظ ابوالبشر است
قرار بود دعای سفر علی بشود

تبر به دست اگر بت شکن شد ابراهیم
نبی ست بت شکن اما تبر علی بشود

چه در غدیر چه در خیبر و چه در محشر
قرار هست فقط یک نفر علی بشود

به غیر فاطمه آن هم نه در تمام جهات
نمی شود که کسی این قَدَر علی بشود

فقط برای حسین است این فضلیت که؛
پدر علی و هر آن چه پسر علی بشود

نه هر جدال که در اوج جنگ کرب و بلا
حسین تر شود عباس تر، علی بشود

چه در زمان نبی و چه در دل محراب
همیشه باعث شق القمر علی بشود

#مهدی_رحیمی_زمستان

أمیرالمومنین، امام علی(ع) - مدح

در آسمان شب سیزده، که ماه دوتاست
سحر یکی ست، ولی لحظه ی پگاه دوتاست

تو هم خدایی و هم نیستی خدای جهان
یکی ست چشم در این صورت و نگاه دوتاست

یکی به سمت نجف می رود یکی کعبه
خدا در اصل یکی هست و طرز راه دوتاست

اگر که کعبه نشین بوده ای نجف پس چیست؟
فقط برای تو انگار بارگاه دوتاست

برای کعبه علی و برای من پسرش
دلیل ماندن پیراهن سیاه دوتاست

یکی به صلح،حسن شد یکی به جنگ،حسین
کمان یکی ست ولی تیر های شاه دوتاست

خدا بخیر کند جنگ چشمهایت را
در این نبرد که فرمانده ی سپاه دوتاست

#مهدی_رحیمی_زمستان

ڪسے ڪہ مثل ڪسے نیست ، مثل او تنهاسٺ
ڪسے شبیہ خودش ، بـے نظیر مے آید
خبر دهید ڪه: دریا به چشمہ خواهد ریخٺ
خبر دهید به یاران: غدیر مے آید
#مرتضی_امیری_اسفندقه

کاری بسیار زیبا در مدح امیرالمؤمنین

ساقی بیا ز حیدر کراّر دم بزن
زآن غزوه ها که بود علمدار دم بزن

از آن شبی که جای نبی خفت هم بگو
از سنّ و سال خود و خدا گفت هم بگو

از آن رکوع و برکت و جود و عطا بگو
بابی که باز بود به روی گدا بگو

اصلاً بیا بگو که علی عشق مطلق است
اصلاً بیا بگو حق علی و علی حق است

شاهی که خاک را به نظر کیمیا کند
اعجاز اوست خادمه مس را طلا کند

باید ورق به وسعت محشر بیاورم
شاید دو خط ز مدحت حیدر بیاورم

سلمان یکی ز معجزه های نگاه اوست
حرزی ز نام فاطمه پشت و پناه اوست

فهمید از نوشتن نهج البلاغه اش
خیلی زیاد بود به زهرا علاقه اش

دست خدا و دست علی در یقین یکیست
فرمانروا و حضرت یعسوب دین یکیست

بیت محقرش که بهشت است، پس یقین
اهل بهشت جای گرفتند در زمین

معراجِ مصطفی نفسِ مرتضی دمید
هر جا که روی کرد، به غیر از علی ندید

تا سجده کرد حضرت پروردگار را
دادند قدسیان همه از کف قرار را

حیدر اگر نبود، زمین بی مدار بود
قهطیِ مهر در همه جا آشکار بود

کعبه به یمن مقدم او سینه چاک داد
لات و هُوَل به دست علی بر زمین فتاد

از راه کهکشان که خبر داشت بگذریم
بر آسمان و عرش نظر داشت بگذریم

نَفْسِ نفیسِ آیه ی تطهیر حیدر است
کفاّر را بگو که فقط شیر حیدر است

فضل علی هرآنچه که گشتم رصد نشد
در جنگ هم حریف علی عَبْدُوَدْ نشد

اول وصّیِ احمد و، خیبرشکن علی است
ذکر قنوت حضرت اُمُّ الحسن علی است

مِهرِ علی قبولیِ حج و مناسک است
زوج علی ملیکه ی خیلِ ملایک است

شاهنشهی که عرش الهی به دست اوست
میدان رزم هم به نگاهی به دست اوست

مردی که تیغِ او دل لشگر شکافته
او را نبی و فاطمه بهتر شناخته

مرهَب کُشی که قدرت او لایزال بود
دشمن ز دست او بگریزد، محال بود

شَانِ نزول آیه ی هُمْ راکعون علی است
غزوه به غزوه، مردِ هُمُ الغالبون علی است

وقتی لباس جوشنِ خود تن کند علی
یک تن ندیده پشت به دشمن کند علی

سلطانِ بی بدیل و یل کارزار کیست
آقای با وقار و شَهِ تکسوار کیست

دشتی ز کفر آمده رو در روی علی
خم هم نیامده به روی ابروی علی

تا دست می برد به روی ذوالفقارِ خود
لشگر رود به فکر برای فرار خود

جولانِ تیغِ او همه را مات می کند
این دشت را اسیر مکافات می کند

در جنگ هر که آمده، احساس بیم کرد
با ضربه ای به سر علی آن را دو نیم کرد

راهِ نفس به سینه ی دشمن که بند شد
فریاد یاعلیِ ملایک بلند شد

حتی نگاهِ شیر خدا زَهره می درد
از ترس هم پرنده ز شاخه نمی پرد

هوهوی ذوالفقار علی رعد و برق داشت
حالا بگو که تیغِ علی از چه فرق داشت

رضاباقریان

غدیر با علی غدیر می شود
نبی! بگو وگر نه دیر می شود

علی حقیقتا خود پیمبر است
اگر چه ظاهرا وزیر می شود

میان این همه صحابه رسول
چرا فقط علی امیر می شود

علی شدن که کار هر کسی نبود
علیست آنکه بی نظیر می شود

غدیر، مصطفی عجب دمی گرفت
میان دست خود چه پرچمی گرفت

سرود تک عید سعید غدیر خم
...
بر دلها باز نور هدايت تابيده
تو اين صحرا گل ولايت روئيده
هميشه رولبها، ذکر علي مولا
مي وزه نسيم بهاري، از ميون هر سبزه زاري
تو غدير دل بيقراري، مي خونه قناري
بيا و تو شوري به پا کن، باشراب اين خم صفا کن
طليعه خورشيد و ماهو، تو با هم نيگا کن
علي علي مولا ياحيدر(3)
*****
حکم بلغ تا به محمد شد نازل
مرغ دل کرد توي غدير خم منزل
شده جهان مدهوش،برای نطقش گوش
مي گه حکم رب جلي رو، مي خونه«مَن کُنتُ وَلي» رو
گرفته تو دستاي پاکش، دو دست علي رو
هر کي پاي عهدش نشسته، از غدير خم مست مسته
از چاله به چاه افتاده اون، که پيمان شکسته
علي علي مولا يا حيدر(3)
*****
تا که دنيا باشه از اين پيمان آگه
روي دست بيعت ما حک شد هجده (به کف دست راستتان نگاه کنيد)
که تا جهان بر پاست، فقط علي مولاست
هميشه غلامش مي مونم، فداي علی خون وجونم
منم مث سلمان و مقداد، هميشه مي خونم
اُکمَلتُ لَکُم رَحمَه الله، اَتمَمتُ لَکُم نِعمَه الله
يعني که محمد رسول و، علي حجت الله
علي علي مولا ياحيدر(3)
*****

اَشهَدُ اَنَ علیاً حُجَة الله
#عید_غدیر
این کیست که بالاتر از او دستِ کسی نیست
این کیست که جز دامنِ او دسترسی نیست

این کیست که در سِیطَره اش بود و نبود است
عالم سَرِ این سفره به غیـر از قفسی نیست

این کیست که حتی همه ی هولِ قیامت
در پیشِ تجلّیِ ظهورش قَبَسی نیست

این کیست که در هولِ هراس آورِ محشر
جز سایه ی او هیچ کجا دادرَسی نیست

این کیست که یک عُمر نبی گفت و ستودش
بالاتر از این دستِ خدا دستِ کسی نیست

صد جام به شُکرانه ی این باده شکستیم
تا هست علی تا به اَبَد باده پرستیم
-
خورشید اگر آب کند پا به سَرَش را
جبریل اگر فرش کند بال و پَرَش را

اَفلاک اگر خاک شود یا که غباری
از پایِ تو گر سُرمه کِشَد چشم تَرَش را

شب پُر کند از پولک و مهتاب و ستاره
دامانِ تو را تا که ببیند سحرش را

اینها همه هیچ اند در آنجا که خداوند
رو کرده به شکل تو تمامِ هنرش را

نام تو چه دارد که به هنگام رَجَزها
از هیبتِ آن شیر دریده جگرش را

ای شاهِ سواران نظری کُن به پیاده
حالا که خدا دست اُخُوَت به تو داده
-
آرامش طوفانیِ گیسویِ تو عشق است
طوفانِ تماشاییِ اَبرویِ تو عشق است

با آتشِ هر ضربه یِ دستِ تو خدا گفت
تیغی بزن ای مرد که هوهویِ تو عشق است

بر تیغه ی شمشیرِ تو حَک کرده خداوند
بر پهنه یِ هر معرکه بازویِ تو عشق است

خورشید طلوع می کند از کُنجِ حریمَت
یعنی که در این خاک فقط کویِ تو عشق است

سجاده ام از جنسِ غبارِ قدمِ توست
این قبله که داریم فرا رویِ تو عشق است

سر تا به قدم هرچه که داریم فدایت
عشق است اگر سر بِدَوانیم به پایت
-
هر شعر که در عرش خدا گفت علی بود
هر شور که در خلقتِ ما گفت علی بود

سوگند به شبهایِ تماشاییِ مکه
نامی که محمد به حرا گفت علی بود

وِردی که به هنگامِ قنوتش به لبش داشت
ذکری که نبی وقتِ دعا گفت علی بود

آن نغمه که در کوچکی ام مادرم آموخت
با کودکِ اُفتاده زِ پا گفت علی بود

لالاییِ ما بود همین نام که هرشب
با زمزمه و گریه ی ما گفت علی بود

تا لحظه یِ مرگم لبم از نام تو گویاست
یا حضرتِ حیدر تپشِ سینه ی زهراست
#حسن_لطفی

أمیرالمومنین،امام علی(ع) - مدح

ای هست من زهست تو یامرتضی علی
دست خداست دست تو یا مرتضی علی

چشم كسی ندیده به هنگام کارزار
یك بار هم شكست تو یا مرتضی علی

اوج تمام بال و پر هر پرنده ای
باشد همیشه پست تو یا مرتضی علی

بیچاره دشمنت که به تیغت دو نیم شد
به به؛به ضرب شصت تو یامرتضی علی

مشكل گشای خلقی و حل میشود فقط
كار همه به دست تو یا مرتضی علی

ساقی كوثری و دو دستت پیاله است
هستم خراب و مست تو یا مرتضی علی

#محمد_حسن_بیات_لو

بر عید غدیر ، عید اکبر صلوات
بر چهره ی نورانی حیدر صلوات

بر فاطمه این عید هزاران تبریک
بر یک یک اهل بیت کوثر صلوات

کامل شد اسلامِ پیغمبر از این دست
دستی نمی آید بالاتر از این دست

از عرش آمد زود چون وحی آخر بود
بیعت بگیرد دشت سرتاسر از این دست

آنکه شقُّ القمرش سوره ی قرآن من است
بارها گفته علی، ماه نجف، جانِ من است

‏شكرخدا كه نام علی دراذان ماست
ما شيعه ايم،عشق علي دردهان ماست

از يا علی زبان و دهان خسته كی شود
اصلا زبان برای همين دردهان ماست

ما عاشق علی شده ايم و بدون شك
اين حق پاكدامنی مادران ماست

دادند دو دريا چو به هم دست تَولیٰ
شد ولوله و غلغله در عرش معلیٰ

گفتند ملائك همگي عيد مبارك
اين عيد به هر پيرو توحيد مبارك

قلبم عجیب بــه گفتن این جمله راضی است
اسلام بی ولای "علی" صحنه سازی است

حقّا كه حقيقتاً علی حق باشد
حق است علی زحق كه برحق باشد

ديديم خطی به دفتر لم يزلی
حق با علی وعلی مع الحق باشد

تقدیر به سرنوشت خود می بالید
آن روز خدا که حق به حقدار رسید

با دست نبی دست علی بالا رفت
تا کور شود هر آنکه نتواند دید

سجده به پای شاه نجف هم عبادتیست
انگشترت دهی به گدا این چه عادتیست

دنیا ندید این عملت این چه حکمتیست
خاک دو پای دُل دُلتان هم که قیمتیست

اگر گيری وضو با آب زمزم
اگر سجاده گردد عرش اعظم

اگر گويی اذان بر بام افلاك
و با تكبير گردد سينه ات چاك

اگرضرب المثل گردد خضوعت
به حمد و قل هوالله در ركوعت

اگر باشد به توحيدت تعهد
اگر گردی شهيد اندر تشهد

مبادا بر نماز خود بنازی؛
علی را گر نداری بی نمازی

علی جان؛

این چه ‌عشقیست که‌عاشق به‌عجب می‌افتد؟
لیلی‌اش کیست که‌مجنون به طرب می‌افتد؟

«طـاق ایـوان طلایت چه شکوهی دارد»
بس بلند است؛ سرم رو به عقب می‌افتد

نوکرِ حیدر شدن شأن و مقام قنبر است
ما در اوجِ اوج هم باشیم عبد قنبریم

علی جان؛

بیتی که یاد و نام تو در آن نوشته شد
یک بیت ساده نیست، بیت المقدس است!

بر سینه‌ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه سینا نمی‌دهم

____________
#موید

بر سینه‌ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه سینا نمی‌دهم

______

خدا نام ولی را بُرد بالا
پیام ینجلی را برد بالا

"تمام دست‌ها" بودند آنجا
ولی دست "؏ـلـــی" را برد بالا

#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است

از روز ازل به ما دو زمزم دادند
با عشق على شور دمادم دادند

هر چند غدير زاده هستيم ولى
ما را پر و بال در محرم دادند

#رضا_محمدى

در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد
آیینه خواست کشف کند آن را، وا کرد چشم و دید نمیفهمد

از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری*
هرکس که دل نداد نمی نوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد

یک عمر اگرچه غرق شد آنگونه در واژه های معجزه آمیزت
دریای اشکهای تو را در چاه ابن ابی الحدید نمیفهمد

گفتی که تن به سجده نمی دادم معبود را اگر که نمی دیدم
گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بایزید نمیفهمد

شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند
شهد شهود "فزت و رب" ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد

*امیرالمومنین(ع) :
ینحدر عنی السیل... (نهج البلاغه، خطبه شقشقیه)

#سید_محمد_مهدی_شفیعی

#مدح_و_مناجات_امام_علی_علیه_السلام

نام تو احسن الاسماست علی یاحیدر
زینت عرش معلاست علی یاحیدر

مهر تو مهر قبول عمل امروزم
هم امان نامه فرداست علی یاحیدر

بو ذرت خاک سیه را چو زر ناب کند
قنبرت را دم عیساست علی یاحیدر

در تو می دید خدا صورت خود را ، آری
چهره در آینه پیداست علی یاحیدر

بردن و خواندن آیات برائت به حرم
شیر مردی چو تومیخواست علی یاحیدر

تا به دست تو شود غیر خدا نفی ابد
ذوالفقارت شبیه لاست علی یاحیدر

دست،بالای دست است اگرچه بسیار
دست تو از همه بالاست علی یاحیدر

هر نفس،هر طپش قلب علی یازهراست
ضربان دل زهراستعلی یاحیدر

نیست باکم زحساب و زکتاب محشر
کار اگر دست تو مولاست علی یاحیدر

#حسین_میرزایی

عیدتون مبارک
.
رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست
تا بوده علی بوده و تا هست علی هست
.
.
.
احمد زند آیا نفسی غیر علی؟! نه
بالا برود دست کسی غیر علی؟! نه

چو ماه گشت دف لا اله الا الله

نواخت از شعف لا اله الا الله

چه بیم محتسب امشب؟که با ولای علی

خوشیم در کنف لا اله الا الله

علی ولی خدا و خدا ولی علی ست

که کعبه شد نجف لا اله الا الله

چو گنج در ولای علی نهان شده است

به غمزه در صدف لا اله الا الله

هر آنکه گفت علی حق و حق علی ست، به حق

زده ست بر هدف لا اله الا الله

می ولایت حیدر به کوزه ی توحید

شکفته روی رف لا اله الا الله

علی پرست تواند خدا پرست شود

علی ست هر طرف لا اله الا الله

کسم علی ست در آن بی کسی که می خوانند:

به عزت و شرف لا اله الا الله

محمود حبیبی کسبی

زمان برای تو مامور امرِ قِف شده بود

زمین ز گردشش انگار منصرف شده بود

برای کشف تجلی حق دل کعبه

به رکن رکن خودش تازه منکشف شده بود

شکافت سینه برایت که آبرو گیرد

ملات کعبه برای تومنعطف شده بود

تو بین کعبه نبودی سه روز در واقع

سه روز کعبه به دور تو معتکف شده بود

به ناز چشم تو خورشید سر فرود آورد

به حسن تام تو مهتاب معترف شده بود

تو وصف هرچه خدا گفت ازخودش بودی

به نام نامی تو هست، مُتَّصِف شده بود

بهشت و حور و قصور و جنان و غلمانش

برای بوسه به پای تو موتلف شده بود

جهان برای رسیدن به قدر و منزلتت

اسیر جعل براهین مختلف شده بود

به چاه ذلت و خواری فتاده بود آنکه

زراه حب و ولای تو منحرف شده بود

تمام عالم امکان به زیر دین شماست

یکی ز لطف فروانتان حسین شماست

جهان پس از جلوات تو بین کف مانده

و محوسیر شهنشاه لو کشف مانده

بهشت با همه ی طاقهای زرینش

اسیر جلوه ایوان در نجف مانده

رکاب حلقه گیتی پس از رسیدن تو

ز شمس چشم قشنگ تو با شرف مانده

تمام عرش برای تو ریسه بندان است

به زیر پلک فلک اشکی از شعف مانده

نشسته پای قدمهای تو به ساز و طرب

به دست جن و ملک، تار و عود و دف مانده

تو تیر حضرت حق بودی و ز چله رها

شدی و تا به ابد در دل هدف مانده

تویک طرف و همه هستی خدا یک سمت

خدا کنار تو مولا همان طرف مانده

کسی که گنج ولای تو را رها کرده

چونان بزیست که در حسرت علف مانده

خدا که دید به عشق توشور و همهمه را

برای عاشقیت آفرید فاطمه را

تو آمدی که به عالم، خودت پدرباشی

به باغ بندگی حق، خودت ثمر باشی

به دست خالی عالم نگاه کردی تا

بیایی و به دوعالم خودت گوهر باشی

عزیز بودن یوسف بهانه بوده که تا

تو درجهان برسی و عزیز تر باشی

نبی برای تو خورشید بود و تو دورش

طواف می کنی انگار تا قمر باشی

قمر تجلی عباس توست در واقع

توکهکشانی و باید وسیعتر باشی

حسن ، حسین ، اباالفضل، راستی محسن

نشد علی ، پدر چارتا پسر باشی

برای ناز تو، زینب خدا به تو بخشید

که صاحب گوهر و زین بیشتر باشی

نبی به عقد تو آورد دختر خود را

خدانکرده نباشد که بی سپر باشی

کسی که باده نخورد، از صفا چه می فهمد؟

نجف ندیده کسی، عشق را نمی فهمد!

محمد علی رضاپور

کسی که جام سعادت به دست آدم داد

به قدر ظرفیت هرکسی از این غم داد

چگونه آنکه ندارد به دل غم حیدر

شود به او نسب دودمان آدم داد

خدا ز چهره دنیاییش نقاب انداخت

میان کعبه علی را نشان عالم داد

هدف علیست، نبی با روایت لولاک...

به منکران وصی اش جواب محکم داد

غدیر واقعه بی نظیر تاریخ است

که حق ولایت خود را به شخص اعلم داد

اگر بهشت وصال علی نبود چرا

خدا به منکر او وعده ی جهنم داد

چگونه رد کند از در گرسنه را هیهات

کسی که لقمه خود را به قاتلش هم داد

کلاغ را چه به عشق علی ولی چه کنم

جلای صحن طلاییش کار دستم داد

برای ما چه مقامی شود از این بهتر

غلام حلقه به گوش غلام او قنبر

علی اکبر نازک کار

[=&quot]روزى پيغمبر اكرم ص بسيار شاد و خرم وارد بر امير المؤمنين
وارد شد بر او سلام كرد. جواب داد. على (عليه السلام)
عرض ‍ كرد يا رسول الله هيچگاه نديده بودم
مانند امروز شاد و خرم باشيد. فرمود آمده ام تو را بشارت دهم . يا على
در اين ساعت جبرئيل بر من نازل شد، گفت خداى سلامت مى رساند و
مى گويد على را بشارت ده ، شيعيان مطيع و عاصيش اهل بهشتند.
همين كه على (عليه السلام ) اين سخن را شنيد به سجده افتاد آنگاه
دست بسوى آسمان دراز نموده عرض كرد پروردگارا! گواه باش بر من كه
نيمى از حسنات خود را به شيعيانم بخشيدم . امام حسن (عليه
السلام ) نيز همين كار را كرد. امام حسين (عليه السلام ) هم گفت
خدايا گواه باش من هم نصف حسنات خود را به شيعيان پدرم بخشيدم .
پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود شما از من سخاوتمندتر
نيستيد من نيز نيمى از حسنات خود را به شيعيان على بخشيدم .
خداوند خطاب كرد: كرم شما از من بيشتر نيست من تمام گناهان
شيعيان على را بخشيدم و آمرزيدم .

[=&quot]بشارة المصطفى

زیارت غدیریه
حاج آقای میثم مطیعی