مرگ و نتیجه سختی زندگی دنیایی

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مرگ و نتیجه سختی زندگی دنیایی

مرگ و نتیجه سختی زندگی دنیایی

( زندگي پس از مرگ )
قسمت اول

از آنجا که مرام زندگی والاتر از آن است که بتوان طالع یا سعادت و بدبختی را بدان اطلاق نمود 1 ، از این رو یک قسم انقلابات و تحریکات مخصوصی در مقاصد و تصورات نهایی ما احداث می گردد . گیتی در حقیقت جولانگاهی است که روح در عرصه آن جد و جهد نموده و می کوشد که به ارتقا و بلندی سوق یابد و حصول بدین مراتب ، جز از راه مجاهدت ، کار ، فداکاری و زحمت و رنج ، به طریق دیگری برای هیچ کس میسر نمی گردد .
رنج و تعب ، خواه جسمانی باشد ، خواه اخلاقی ، یکی از عوامل لازمه تکامل و وظیفه قوی و نیرومندی برای ترقی و پیشرفت محسوب می شود 2 . همانا به واسطه رنج و محنت است که می توانیم خود را بهتر بشناسیم و بر هوی و هوس های نفسانی خویش تسلط یافته و بیشتر حب خیرخواهی و محبت نسبت به دیگران را در خود ایجاد نمائیم .
آن چیزی را که موجود در طی زندگی خود مجبور است جستجو نموده و آن را دریابد تواما علم و محبت است .
هر قدر انسان بیشتر بر دانش و فضیلت خود بیفزاید ، عشق و محبت او زیادتر گشته و در نتیجه بیشتر ترقی و پیشرفت می کند .
رنج و تعب ، تنها وسیله ای است که ما را به اسبابی که باعث آن رنج و تعب شده است آگاه می کند ، تا آن که بالاخره آن اسباب را مقهور خود کرده و دیگر بکار نبریم . خلاصه رنج و تعب ، در واقع نوعی محبت بسیار شدید نسبت به اشخاصی که مورد رنج و تعب واقع می شوند ، احداث می نماید .
درد و رنج ، یعنی وسیله یا اسباب تزکیه و تصفیه نفس ، مدرسه ای است که انسان در آن درس بردباری و حوصله ، استقامت ، پاکدامنی ، توکل و تمام مزایای اخلاقی و تکالیف صعب و دشوار را آموخته و تحصیل می کند .
درد و رنج به مثابه کوره ملتهب و پر آتشی است که حس خودخواهی و تکبر و نخوت در آن به کلی ذوب گشته و از بین می رود .
گاهی اتفاق می افتد که اشخاص رنج دیده ، در موقعیت های تاریک و تنگی گرفتار گشته و در این هنگام ، خود داری ، از آن ها سلب شده ، خدا را منکر و به دنیا ناسزا داده و می گویند :
عدالتی در کار نیست !
ولی بعد از آن که مصائب و بلایای وارده از آن ها دور گشت ، اشخاص مزبور خود را مورد آزمایش قرار می دهند ، می بینند که آن مصائب گرچه ظاهرا به نظر آن ها منافی با عدالت بوده است ، ولی باطنا به خیر و صلاح ایشان تمام شده و از اینجاست که می فهمند تنها چیزی که باعث ارتقا و حصول بدین مقامات عالی تر و بهتر شده ، همین مصائب و بلایا بوده 3 و در این حال حس خیرخواهی ، شفقت و رحمت به بیچارگان بیشتر در نظر آن ها جلوه نموده و دستگیری از واماندگان ، بیشتر و بهتر به جهت ایشان میسر می گردد .
زحمت و رنج ، منش و طرز سلوک اشخاص را جلا می دهد . احساسات و عواطف قلبی خشن را تلطیف و بی غل و غش نموده و اشخاص متکبر و خودخواه را متواضع می سازد .
رنج و تعب به منزله حجار یا مجسمه ساز ماهری است که روح ما را حجاری نموده و بهترین ترکیب و کامل ترین تناسب و ظرافت و زیبائی را به او اهدا می نماید .
بلی ، تنها همین رنج و تعب است که یک نوع جنبش و حرکت مخصوصی به وجود ما داده ، از پیرایه های دنیوی و علاقه مندهای مهمل منصرف ساخته و در عوض یک نوع استعداد در ما تولید کند که چیزهایی را که حقیقتا عالی و زیباست احساس نمائیم .
در اثر این گونه تعلیمات ، ترس و دهشت مرگ در احدی راه نخواهد یافت ، زیرا مردن هیچ نیست غیر از یک تغییر شکل و تجدید حیاتی که حتما برای موجود لازم و واجب است و در حقیقت هیچ ذی روحی در عالم نمی میرد و مرگ فقط یک کیفیت ظاهری است و تنها چیزی که در موقع مرگ از بین رفته و تغییر می کند ، ترکیب خارجی این بدن جسمانی است .
ولی عامل مهم حیات ، روح ، عبارت از وحدتی است که به هیچ وجه تغییر نکرده و همیشه باقی است . این روح با جسم سیاله ای که همیشه با او همراه است ، پس از آن که از این بدن مادی مفارقت کرد و تمام کمالات و قوای اخلاقی و عقلانی را که عبارت از انوار ، آمال ، تقوی ها ، قدرت ها و غیره باشد که روح آن ها را در طی زندگی های دنیوی کسب نموده و به دست آورده است ، با خود به عالم دیگر می برد .
خلاصه تنها ثروت و توشه ای که به درد ما خورده و می توانیم آن را به عوالم دیگر منتقل نموده و همراه خود ببریم و از پرتو آن در زندگی آتیه استفاده نمائیم ، همین سرمایه های اخلاقی و عقلانی می باشند .
هنگامی که خورشید زندگانی غروب کرد و وقت موت فرا رسید ، یعنی وقتی که هستی ما مانند صفحات دفتری ورق زده شد و صفحه جدید و سفید دیگری پیش آمد ، در آن موقع است که شخص عاقل ، نامه اعمال گذشته خود را پیش کشیده و با کمال دقت ، مشغول مطالعه و مرور آن ها می شود 4. چه خوشبخت و با سعادت است کسی که در این ساعت ، خویشتن را مخاطب ساخته و به خود می گوید :
ایام و روزگار دنیایی من با حسن وجه ، گذشته و انجام گرفته است ! 5
سعادت مند و فرخنده ، شخصی است که سر طاعت و تسلیم را فرود آورده و با کمال شهامت و شجاعت ، رنج و تعب جسمانی را متحمل گشته است ! زیرا این زحمات و مشقات گرچه در این زندگی دنیایی ، روح را فوق العاده شکنجه داده و در حقیقت او را فرسوده نموده است ، ولی در عوض ، خارج از این عالم جسمانی ، یعنی در عالم روحی ، تمام این زحمات و آلام دور ریخته شده و با هر گونه مرارت و تلخی که روح تا به حال با آن سروکار داشت ، دیگر به هیچ وجه با آن ها تماس و اصطکاکی ندارد و موقعی که شخص عاقل ، این زندگی پرمشقت را به خاطر آورده و از فکر خود می گذراند ، در حقیقت این زحمات و مشقات طولانی را تقدیس می گوید ، و در صورتی که وجدان و قلب او کاملا آرام باشد ، در آن وقت با نوعی صفای ضمیر و بدو ن هیچ گونه وحشت و اضطرابی ، می بیند که موقع رحلت فرا رسیده و وقت آن شده است که این عالم جسمانی را ترک گفته ، به عالم روحی داخل شود .
آیا هرگزپروانه قشنگ طلایی را که با بال های رنگارنگ و الوان خود در هوا پرواز می کند ، مشاهده کرده اید ؟ این پروانه قشنگ در بدو امر ، یعنی هنگامی که در حالت کرمی در غلاف پیله زشت و بی ترکیب خود می زیست ، چندان مورد توجه نبوده و بلکه منفور همه واقع می شده است . اما ملاحظه می کنید همین کرمی که ابتدا با آن وضع کثیف در سطح زمین می خزید ، حال چگونه آزادانه و بدون هیچ بند و مانعی در این جو روشن و تابان پرواز نموده و از گلی به گل دیگر خرامیده و از عطر آن گل ها محظوظ و مکیف می گردد .
کیفیتمرگ نیز با وضعیت این پروانه بی شباهت نیست . انسان نیز ابتدا مانند همین کرم پیله است ، و علت استحاله و تغییر شکل او همانا به واسطه مردن است ، این جسد انسانی یا لباس گوشتی که در حقیقت یک غلاف پست و مسکینی بیش نیست ، به حکم ضرورت بایستی حتما به همان کارخانه طبیعت عودت نماید ! ولی روح ، پس از آن که عملیات خود را انجام داد ، به یک زندگانی بالاتری سوق می یابد .
بنابراین ، مفارقت روح از این بدن جسمانی مادی ، یک استخلاص و رجعتی است به وطن اصلی و حقیقی او 6 .
مرگ بزرگترین کاشف اسرار است ، گاهی اتفاق می افتد که انسان به مصائبی گرفتار آمده و فوق العاده جا را بر خود تنگ و تار می بیند ، در همین هنگام است که خودداری از ما سلب گشته و هر یک خود را مخاطب ساخته می گوید :
چرا من بدین دنیا ی سراسر محنت قدم گذاردم ؟ که ناگهان ، صدایی از درون به ما چنین می گوید :
ای موجود رنجور ، درد و محنت را متحمل شو تا آن که بلند مرتبه و پاک و تصفیه شوی ! بدان که کوکب اقبال تو بلند است و این سرای ناپایدار ، مدفن و ماوی ابدی تو نخواهد بود . بلکه آن عوالمی که در ورای این جهان مادی درخشان و فروزانند ، مسکن و منزلگاه آتیه تو به شمار می روند که قبلا خداوند آن ها را برای تو و مخصوص تو به رسم ارث آماده و مهیا ساخته است .
تو تا ابدساکن این جهان هستی و بایستی که در آن سکونت اختیار کنی ، و الان نیز خود بی خبری که برای ارتقا و پیشرفت خویشتن ، مشغول فراهم کردن توشه مسافرت و انجام کار می باشی 7 .
آری ، عجب سر ( راز ) ی است این سر الهی ! در حقیقت این سر سزاوار پرستش و ستایش است !

ادامه دارد در :

[B]مرگ و نتیجه سختی زندگی دنیایی


قسمت دوم


[/B]
منبع : کتاب " زندگی پس از مرگ – مسیو لئون دنی ، ص 195 تا 204 " با اختصار و اضافات
زیرنویسها :
1- به مطالب زیر مراجعه شود :
[=Symbol]· مقصود از زندگی چیست ؟ http://mahsan.parsiblog.com/Posts/510/
[=Symbol]· چرایی وجود و حضور دیگران در سرنوشت ما – محمد صالحي – http://mahsan.parsiblog.com/-1549197.htm
2- آیات :
[=Symbol]· ا حسب الناس ان يترکوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنونعنکبوت ، آیه 2
آيا مردم گمان کردند همين که بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟!
[=Symbol]· لقد خلقنا الانسان في کبدبلد ، آیه 4
که ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگى او پر از رنجهاست)!
3- عسى ان تکرهوا شيئا و هو خير لکم و عسى ان تحبوا شيئا و هو شر لکم و الله يعلم و انتم لا تعلمون – بقره ، آیه 216
چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن که خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد.
4- و کل انسان الزمناه طائره في عنقه و نخرج له يوم القيامة کتابا يلقاه منشورا ، اقرا کتابک کفى بنفسک اليوم عليک حسيبا – اسرا ، آیه 13 و 14
و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آويخته‏ايم؛ و روز قيامت، کتابى براى او بيرون مى‏آوريم که آن را در برابر خود، گشوده مى‏بيند! (اين همان نامه اعمال اوست!) ، (و به او مى‏گوييم:) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خويش باشى!
5- فمن ثقلت موازينه فاولئک هم المفلحونمومنون ، آیه 102
و کسانى که وزنه اعمالشان سنگين است، همان رستگارانند!
6- اليه مرجعکم جميعا وعد الله حقا انه يبدؤا الخلق ثم يعيدهیونس ، آیه 4
بازگشت همه شما بسوى اوست ! خداوند وعده حقّى فرموده ؛ او آفرينش را آغاز مى‏کند ، سپس آن را بازمى‏گرداند .
7- الدنیا مزرعه الاخره – ابن ابى جمهور احسائى، عوالى اللآلى، ج 1، ص 267.
این دنیای زمینی ، محل کشت و تهیه توشه برای سفر آخرت است .

محمد صالحی – 5/ 1 / 90 – http://mahsan.parsiblog.com

سلام
اگر پست ها کمی کوتاه تر بود بسیار عالی میبود.

با سلام و ادب:Gol:

خلاصه مطلب اینکه: رنج و سختی و عذاب برای اهل ایمان در دنیا به مثابه امتحان برای رشد و تعالی و کفاره گناه بمنظور پاک شدن و آمادگی جهت دیدار حضرت حق جل و علا محسوب می شود و برای کفار، نتیجه طبیعی امور طببیعی عالم و اشتباهات خودشان در تدبیر امور و نیز نوعی سنت الهی برای بیداری و هشدار در جهت کسب زمینه های هدایت.

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است