مرگ از دیدگاه مسلمونا؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مرگ از دیدگاه مسلمونا؟

با سلام به همۀ دوستان و تبریک عید سعید فطر:Gol:
خواستم سوالی که از من پرسیده شده بود رو اینجا مطرح کنم، تا جوابای شما رو هم بدونم. خوشحال می شم همراهی کنید:
"مدتیه من حسابی با مساله ی مرگ و مخصوصا مرگ از دیدگاه مسلمونا دچار مشکل شدم. برام حسابی سوال شده که چرا ما با شنیدن اسم مرگ
یاد آتیش و فرشته ی عذاب و جهنم و امثال اینا بیفتیم؟!1 مایی که به حساب خودمون مسلمونیم چرا اینقدر لطف خدا رو دست کم میگیریم.)
بذاریم یه مثال بزنم براتون : مثلا توی کارتونهای خارجی (من حتی توی بازیهای بعضی گوشیها هم دیدم) که یه نفر به محض اینکه میمیره یه هاله از نور دور سرش ایجاد میشه؛ دو تا بال درمباره و آرام و سبک به آسمون میره. یه تصویر واقعا زیبا. اما متاسفانه ما مسلمونا....توی سریالهای ترکی و عربی و ایرانی تا یکی میمیره و یا حتی به کما میره، بدون هیچ قید و شرط و مقدمه ای تالاپ میفته توی جهنم و آتیش و عذاب و ......!!!!!
نمیخوام منکر حساب و کتاب روز معاد بشم اما آیا واقعا تصویری تا این حد ترسناک از مرگ درسته؟! حالا ما رو هیچی ...اما بچه هامون رو دچار شبهه نمیکنه؟"

ممنون می شم اگه جواباتون مختصر و مفید باشه:Gol:

سلام علیکم

انسان از بدو تولد در شکم مادر خود در 3 لفافه از ظلمت بدنیا میاد.

چطور میشود انسانی را که حتی خردسال نیست و بزرگسال است و خود خبر از این 3 لفافه ندارد و نمی داند پرده پنداری هست را به او بفهمونیم که اونطرف داستان اینه؟

رزسفید گرامی

اگر بخواهید همین مراتبب که در قرآن هم آمده را توصیف کنید نمیشود لذا شما هم مانند قرآن باید به زبان تمثیل صحیح و ساده تری برای کودکان عنایت کنید.

در این تمثیل حتی اگر بگوئید روح تحت تاثیر گناه موجودی مانند کنه به وجود او میچسبد هم موضوع کمی دشوار میگردد.

لذا برای کودکان مثال جشنی را مثلا باید زد که در این جشن آدمهای خوب دعوت میشوند ولی آدمهای بد را به این جشن راه نمیدهند چون آدمهای بد به آدمهای خوب بدی کردند .
اونها رو می اندازند در زندان تا موقعی که خدا بدونه اونا آدمهای خوبی شدن درشون بیاره بفرسته توی جشن.

بعد توصیف کنید که این جشن چه زیبائیهائی دارد و مردم در آنجا با هم چگونه اند .

فهمیدن اصل مطلب بعدها برایشان بدین ترتیب به نظر بنده قابل هضم تر خواهد بود.
یاعلیم

[=Verdana]به نام خدا و سلام.
[=Verdana]
[=Verdana]میدونم که این تصور اشتباهیه اما منم این تصور رو دارم. شاید بازگشت اعمال خود ماست. چون همه این طرز فکر رو ندارند. خیلیها زندگی پس از مرگشون رو شیرینتر از زندگی در این دنیاشون میدونند.
[=Verdana]من هم با نظر جناب بینا موافقم که فرمودند: برای کودکان بهشت را به جشن توصیف کنیم .
[=Verdana]ممنون از شما که یه فرصتی هم به ما دادید تا بتونیم نظراتمون رو ارائه بدیم.
[=Verdana] خدا قوت. یا علی:hamdel:

سلام
از دوستانی که تو بحث شرکت کردند واقعا ممنونم:Gol:
البته به این نکته هم توجه کنید که این سوالو یک دانشجو از من پرسیده، پس سطح مخاطب رو هم در نظر بگیرید.
در مورد جوابها هم سر فرصت نظر میدم ( این چند روزه فرصت فکر کردن هم ندارم)
قبلا از دوستانی که به سوال مطرح شده جواب بدن یا حتی نظر شخصیشونو بذارن تشکر میکنم.
در پناه حق:Gol:

رزسفيد;46194 نوشت:
"مدتيه من حسابي با مساله ي مرگ و مخصوصا مرگ از ديدگاه مسلمونا دچار مشکل شدم. برام حسابي سوال شده

سلام و درود:Gol:

ياد مرگ بودن هم سعادتي است.

البته بنده که هميشه از اين سعادت فراريم:khandeh!:

رزسفيد;46194 نوشت:

که چرا ما با شنيدن اسم مرگياد آتيش و فرشته ي عذاب و جهنم و امثال اينا بيفتيم؟!1 مايي که به حساب خودمون مسلمونيم چرا اينقدر لطف خدا رو دست کم ميگيريم.)

ببينيد هروقت ما پاي سخن يک عالم ديني نشستيم ديدم که تمامي عباداتمون اشکال داشته! بعد دوباره درستش مي کنيم يه حديثي يا روايتي پيدا ميشه دوباره مي بينيم که اي دل غافل تمام اعمال به فنا رفت و اين سيکل ادامه دارد...

البته به زندیگینامه عرفا هم که دقت می کنیم هر وقت با یه عالم دینی مواجه شدن یه نکته گفتن که 40 ، 50 سال عبادتش به فنا رفته:khandeh!:

پس نباید هیچ وقت دلمون رو به عباداتمون خوش کنیم و مثلاً بگیم این مقدار نماز شب خوندم یا 10 تا 20 تا پست توی اسک دین زدم:khandeh!:

امّا چرا غربی ها از از مرگ تصویر مثبت تری دارند. :

1-نمی دونن اونجا چه خبره:Nishkhand:

2-نکیر رو منکر رو نمی شناسن:Nishkhand:

3-دل خجسته ای دارند.:Nishkhand:

یاد شعری افتادم که فکر کنم بیانش خالی از لطف نیست

آزمودم عقل دور اندیش را **** عاقبت دیوانه سازم خویش را

در واقع این دیوانه در این استعاره از اروپایی هاست یعنی چون اگاهی ندارند تصورشون اینگونه است.

البته بنده با این شعر موافق نیستم و دوست دارم این اندک عقلی که دارم حفظش کنم:khandeh!:

ما که همه ی امیدمون به رحمت و مغفرت خداست .:Gol:

زنده ایم به امید

((اللهم عجل لولیک الفرج))

یا علی

:Sham:

قضاوت;48764 نوشت:

با سلام و تشکر
من این جوابو برای سوال کننده فرستادم؛ و چون از سطح اطلاعاتش آگاهی نداشتم کلی و ساده نوشتم:

«من کاری به دیدگاه سایر ادیان دربارۀ مرگ ندارم پس فقط از دیدگاه اسلام جواب میدم. ما مسلمونا اعتقاد داریم که زندگی 3 مرحله است: حیات دنیوی، برزخ و حیات اخروی. برای خروج از یک مرحله و ورود به مرحلۀ بعدی یک گذرگاه لازمه. وقتی کسی بخواد دنیا رو ترک کنه وارد دالان مرگ میشه که فرد رو از دنیا به برزخ منتقل میکنه؛ وقتی هم حیات برزخی تموم بشه افراد به وسیلۀ اسبابی که یکیش دمیده شدن صور توسط حضرت اسرافیله وارد حیات اخروی میشن –که البته زندگی جاودانۀ هر انسانی همون جاست-. حالا اگه حیات ددر دنیا رو با حیات در آخرت مقایسه کنیم میبینیم که دنیا در مقابل آخرت هیچ ارزشی نداره، چراکه ناپایداره؛ پس هرقدر هم خوب باشه بزرگترین عیبش اینه که جاودانه نیست. تنها فایدهای که داره اینه که اثر دنیا توی آخرت ظاهر میشه. یعنی درسته که ما دنیا رو از دست میدیم ولی فرصتهای دنیوی رو به نتایج اخروی تبدیل میکنیم. رابطۀ کارها و نتیجۀ اونا هم مستقیمه:
کارخوب در دنیا (اعمال صالح) = نتیجۀ خوب در آخرت (ثواب)
کار بد در دنیا (اعمال سیئه) = نتیجه بد در آخرت (عقاب)
پس هر انسانی که خدا رو به عنوان تنها خالق و پروردگار قبول داشته باشه و دستوراتی که پیامبر(ص) از جانب خدا فرستاده رو هم انجام بده، نتیجۀ خوبی هم در آخرت میگیره؛ چراکه خدا آفریدگار ماست و هرچه که خوبه و برای بهتر زندگی کردن لازم داریم به عنوان "دستورات دینی" برامون فرستاده. پس دلیلی نداره که شخصی که ایمان و عمل صالح داره، نگران آخرت باشه و از مرگ بترسه.
ولی یه سوال پیش میاد: "اگه قضیه به همین سادگیه پس چرا بزرگان دین و اولیا و انبیا، نه تنها مردم رو از عذاب الهی میترسوندن بلکه خودشونم نگران مرگ بودن؟"
این مساله دلایل مختلفی داره، منجمله:
ا- هیچ انسانی از خودش مطمئن نیست. نه از اینکه تا حالا همۀ وظایفشو درست انجام داده مطمئنه و نه از اینکه تا آخر عمر مؤمن باقی میمونه خیالش راحته! چراکه شیطان همیشه در کمینه و انسانو تا لحظۀ مرگ رها نمیکنه.
2- انسانها فطرتا ضرر رو از خودشون دفع میکنن –چه ضرر حتمی و چه ضرر احتمالی-، خوف عذاب پس از مرگ هم به عنوان یک ضرر احتمالی میتونه شخص رو به مراقبت از اعمالش واداره.
3- درجۀ وجودی دنیا نسبت به آخرت خیلی ضعیف تره. حالا تصور کنید که فرد قراره زندگی جاودانه و ملکوتیه خودشو به وسیلۀ حیات کوتاه ملکی و پر از تزاحمات مادی دنیا رقم بزنه، خب مسلمه که باید نگران باشه؛ چراکه استفادۀ حداکثری از لحظه لحظۀ عمر دنیوی وعمل به تک تک دستورات دین، اون هم در دنیای محدود و با بدن مادی در کنار نفس اماره و وسوسههای شیطان خیلی دشواره!»

سلام

یه چیزی

نکیر و منکر کلا وحشتناکن یا بستگی داره اعمال ادما چطوری باشه؟

حقيقت «مرگ » ، انتقال از جهانى به جهان ديگر است ; نه فنا و نيستى ; بنابراين ، امر وجودى است و مخلوق خداوند متعال است . از نظر قرآن کريم ، ماهيت حيات و موت هر دو امر وجودى است (آفريدنى هستند) ; از طرف ديگر ، ماهيت آن دو ـ به جز حيات حقيقى که مخصوص خداوند است ـ نسبى است ; يعنى مرگ ، سبب انتقال از نشئه اى به نشئه ديگر است ; پس هر نشئه اى نسبت به ما بعدش «موت » حساب مى شود ; چنان که حيات نيز ذو مراتب است ; همان گونه که در طبيعت ديده مى شود .
همچنين از نظر قرآن کريم ، «حيات دنيا» قليل است ; ولى جهان آخرت سراسر حيات است ; مرگ در آن جا وجود ندارد .


مهم ترين آيه اى که در قرآن کريم درباره آماده شدن براى مرگ بيان شده ، اين است : «کلّ نفس ذائقة الموت ثمّ إلينا ترجعون ; (عنکبوت ،57) هر نفسى چشنده مرگ است ، آنگاه به سوى ما باز گردانيده خواهيد شد .»
اين آيه شريف ، بر قطعى بودن مرگ دلالت دارد و حيات پس از مرگ را اثبات مى کند; زيرا کلمه «ذائقة» به معناى احساس خارج شدن روح از بدن و منتقل شدن به عالم و زندگانى ديگر است ; چون احساس نمودن را به کسى مى گويند که زنده است و تمام احساسات و ادراکات خود را که در حيات دنيايى داشته ، بعد از مرگ نيز به همراه دارد;
بنابراين ، از اين آيه بر مى آيد که انسان بعد از اين دنيا در عالم برزخ نيز به حيات خود ادامه مى دهد و با توجه به اين توضيحات ، اثبات حيات بعد از مرگ و ترسيم واقعيت مرگ براى انسان ها ، آنها را براى پذيرش اين حقيقت آماده مى کند

هانیه;48828 نوشت:
سلام

یه چیزی

نکیر و منکر کلا وحشتناکن یا بستگی داره اعمال ادما چطوری باشه؟

نكير و منكر در واقع دو فرشته مهربان خداوند هستند و با مومنان راستين و بندگان صالح خداوند به مهرباني و با شفقت رفتار ميكنند ولي با كافران و معصيت كاران به شدت رفتار مي كنند .
موضوع قفل شده است