مدارک توهین به پیامبر اکرم (ص) در صحیح بخاری

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مدارک توهین به پیامبر اکرم (ص) در صحیح بخاری

با سلام

برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا رو کلیک کنید



برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا رو کلیک کنید
ادرس حدیث صحیح بخاری :ج ۱ ص ۱۲۶و ۱۲۷ حدیث ۱۱۴چاپ بیروت دار الاحیا التراث العربی


برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا را کلیک کنید
صحیح بخاری :ج ۱ ص ۳۶ حدیث ۱۱۴
ترجمه قسمت مشخص شده : بعد از اینکه پیامبر قلم وکاغذ خواست برای نوشتن وصیت نامه ی خویش عمر گفت : بدرستیکه درد و مرض ِ مرگ بر نبی فشار اورده است( هذیان میگه )کتاب خدا نزد ماست و همان برای ما کافی است.



برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا رو کلیک کنید
ادرس حدیث: صحیح بخاری ج ۴ ص ۳۱ حدیث ۳۰۵۳ کتاب الجهاد و السیر . ترجمه قسمت مشخص شده : عمر و همراهانش گفتند : رسول الله هذیان میگوید !!!!



برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا را کلیک کنید
ادرس حدیث : صحیح بخاری ج۴ ص ۶۶ حدیث ۳۱۶۸
ترجمه قسمت مشخص شده:عمر و همراهانش گفتند :این مرد چه میگوید؟هذیان میگوید؟



برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا را کلیک کنید
ادرس حدیث : صحیح بخاری ج ۵ ص ۱۳۷ حدیث ۴۴۳۱
ترجمه قسمت مشخص شده : این مرد هذیان میگوید ؟



برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا را کلیک کنید
ادرس حدیث : صحیح بخاری ج ۸ ص ۶۱ حدیث ۷۳۶۶
ترجمه قسمت مشخص شده :درد و مرض ِ مرگ بر نبی فشار اورده است( هذیان میگه ) کتاب خدا نزد ماست و همان برای ما کافی است.



برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا را کلیک کنید
ادرس حدیث : تاریخ الطبری ج ۳ ص ۱۹۳
ترجمه قسمت مشخص شده : عمر و همراهان گفتند : رسول الله هزیان میگوید .:geryeh: البته این واقعه در دیگر کتب اهل سنت نقل شده که من فقط به ذکر ادرس اونها اکتفا میکنم .
صحیح مسلم ج ۵ ص ۷۵ حدیث ۴۱۲۴
معجم اوسط طبرانی ج ۵ ص ۲۸۸
معجم الزوائد الهیثمی ج ۹ ص ۳۴
کنزل العمال متقی اهندی ج۵ ص ۶۴۴
طبقات ابن سعد ج ۲ ص ۲۴۳
مسند احمد ج ۳ ص ۲۴۳
مسند احمد ص ۲۹۳
کامل ابن اثیر ج ۲ ص ۳۲۰
فتح الباری ابن حجر عسقلانی ج ۸ ص ۱۰۱ دار المعرفه للطابعه و النشر بیروت - لبنان
کشف الغمه ج ۲ ص ۴۷ ابن ابی افتح الاربلی دار الاضواء بیروت لبنان

لینک تصاویر فیلتره !

victoryone;213188 نوشت:
لینک تصاویر فیلتره !

مشکلی نداره. من راحت میبینم.

جالبه دوستمان در ترجمه عمر و هذیان را اضافه میکنه

عمربن علی;215927 نوشت:
جالبه دوستمان در ترجمه عمر و هذیان را اضافه میکنه


سلام

لمّا إشتدّ برسول الله وجعه وذلك قبل وفاته بثلاثة أيام طلب منهم أن ياتوه بالكتف والدّواة ليكتُب لهم كتاباً لا يضلّوا بعده أبداً، فقال عمر بن الخطاب أن رسول الله ليهجر وحسبُنا كتاب الله

صحيح البخاري باب مرض النبي و وفاته ج5 ص138

صحيح مسلم كتاب الوصيه ج2 ص16

مطلبی را از کتاب " سر العالمین و کشف ما فی الدارین " نوشته " ابو حامد الغزالی " از علمای به نام اهل سنت ، بیان می کنم .
این مطلب ( به روایت نشخه جدید مکتبه الشامله ) در ج 1 ص 4 ( باب فی ترتیب الخلافه و المملکه ) آمده است که :

"

ولما مات رسول الله صلى الله عليه وسلم قال قبل وفاته ائتوا بدواة وبيضاء لأزيل لكم إشكال الأمر واذكر لكم من المستحق لها بعدي.

قال عمر رضي الله عنه دعوا الرجل فإنه ليهجر ... "

مقریزی متوفی سنه 845 ه.ق در " امتاع الاسماع " ج 14 ص 449 از قول واقدی بیان می کند که :

" وقال الواقدي : قال ابن عباس : يوم الخميس ، وما يوم الخميس ؟ ثم بكى حتى بل دمعه الحصى ، قيل : وما يوم الخميس ؟ قال : اشتد برسول الله صلى الله عليه وسلم وجعه فقال : ائتوني بدواة وصحيفة أكتب لكم كتابا لن تضلوا بعده أبدا فتنازعوا ولا ينبغي التنازع عند النبي صلى الله عليه وسلم فقال بعضهم : ما له ؟ أهجر ؟ فقال عمر بن الخطاب - رضي الله تبارك وتعالى عنه .

قال : دعوني فما أنا فيه خير مما تألونني ، فأوصاهم بثلاث : أخرجوا المشركين من جزيرة العرب ، وأجيزوا الوفد بنحو ما تروني أجيزهم ، وانفذوا جيش أسامة - رضي الله تبارك وتعالى عنه - قوموا . "

روایت فوق در صحیحین اهل سنت آمده است .
لذا بر سند آن نمی توان شک کرد زیرا در نزد آنان ، صحیحین بخاری و مسلم ، اصح الکتب بعد القرآن هستند و لذا اصل ماجرا ( که شما از آن به " داستان " تعبیر کردید ) قطعی می باشد .

از طرفی با جمع بین روایات صحیح و همچنین روایاتی که با حذف سند بیان شده است ( مانند کلام غزالی ) به صحت روایات با سند محذوف نیز می رسیم .

از طرفی در میان این روایات می بینیم که تنها کسی که در مقابل کلام پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اعتراض کرد و مانع نوشتن وصیت شد ( چه با لفظ " ان الرجل لیهجر " و چه با لفظ " قد غلبه الوجع " ) کسی نبود به غیر از جناب عمر بن خطاب !!!!!

قطعا همه دوستان این آیه را بارها شنیده اند که :

" و ما اتاکم الرسول فخذوه و نهاکم عنه فانتهوا "

خداوند به صورت کاملا مطلق و بدون شرط و تبصره ، بیان کرده است که کسی حق تمرد از دستورات پیامبر را ندارد و همگان باید از امر و نهی پیامبر ، اطاعت کنند .

گویا جناب عمر در هنگام خواندن این آیات ، به فکر کار دیگر بودند !!!!!!

البته برخی علمای اهل سنت ، نام جناب عمر را آورده اند ( مانند غزالی و ... ) و برخی از متعصبین و معاندین اهل بیت نیز از آوردن نام جناب عمر ، خودداری کرده و فقط لفظ را آوردند ( هجر رسول الله ) ... و زمانی که نام جناب عمر می آید ، برای پنهان کردن عمل شنیع وی ، لفظ را تحریف کرده و می گویند : " قد غلبه الوجع " .!!!!!

البته هیچ شکی نیست که جناب عمر این کلمات قصار را بیاکرده اند .
زیرا اگر متن روایات را بررسی کنیم می بینیم که ، چه آنها که کلمه " الرجل لیهجر " را بیان کردن و چه انان که کلمه " غلبه الوجع " را گفتند ، اشاره می کنند که در آن لحظه صحابه و کسانی که در انجا بودند ، به 2 دسته تقسیم شدند :

1 - گروهی می گفتند که دستور پیامبر را اطاعت کنید (منهم من يقول قربوا يكتب لكم النبي صلى الله عليه وسلم كتابا لن تضلوا بعده )

2 - گروهی دیگر هم مخالفت کرده و می گقتند که کلام جناب عمر را اطاعت کنید ( ومنهم من يقول ما قال عمر )

پس می بینیم که تنها کسی که به خود جرات داد در مقابل کلام رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ایستادگی کند ، جناب عمر بن خطاب بود .

البته فقط همین مرد هم بود که به همراه رفیقش ( ابی بکر ) به خانه وحی حمله کرد و درب خانه را آتش زد و .....


.

ابن حجر عسقلانی در " فتح الباری " ج 8 ص 101 در مورد آن جمله که گفته است ( ان الرجل لیهجر یا قد غلبه الوجع ) می گوید :

" لأنه معصوم في صحته ومرضه لقوله تعالى وما ينطق عن الهوى ولقوله صلى الله عليه وسلم إني لا أقول في الغضب والرضا إلا حقا "

( پيامبر ، چه در سلامتي و چه در هنگام بيماري معصوم است و از روي هواي نفس سخن نمي*گويد ؛ زيرا آن حضرت فرموده*اند : « سخني غير از حق از زبان من خارج نمي*شود ؛ چه در ناراحتي و چه در رضا )

عینی در " عمده القاری " ج 18 ص 62 می گوید :

" قلت نسبة مثل هذا إلى النبي لا يجوز لأن وقوع مثل هذا الفعل عنه مستحيل لأنه معصوم في كل حالة في صحته ومرضه لقوله تعالى * ( وما ينطق عن الهوى ) * ولقوله " إني لا أقول في الغضب والرضا إلا حقا "

( چنين نسبتي به پيامبر جايز نيست ؛ زيرا انجام چنين چيزي از رسول خدا محال است ؛ چرا كه آن حضرت در حالي ؛ چه در سلامي و چه در بيماري معصوم هستند ؛ به دليل آيۀ « ما ينطق .... و به خاطر سخن آن حضرت كه فرمودند : " سخني غير از حق از زبان من خارج نمي*شود ؛ چه در ناراحتي و چه در رضا )

وی در همان کتاب ج 24 ص 81 نیز می گوید :

" ولم يكن ، يقول في الغضب والرضا إلا حقا ، قال الله تعالى : ( وما ينطق عن الهوى ) "

سخن جناب عمر ، از هر لحاظ غلط بوده و مردود است به طوری که خود علمای اهل سنت هم مجبور به رد کردن ان شده اند .

روایت فوق ( مبنی بر عدم اطاعت جناب عمر از امر پیامبر و اعتراض به پیامبر ) آنقدر مشهور و معروف است که ابن ابی الحدید شافعی در " شرح نهج البلاغه " ج 6 ص 51 می گوید :

" و اتفق المحدثون کافه علی روایته "

عمربن علی;215927 نوشت:
جالبه دوستمان در ترجمه عمر و هذیان را اضافه میکنه

قبلا هم در تاپیکهای دیگر خدمتتان عرض شد که در صحیح مثل اسم عمر بوده ، همچنین کتابهای دیگر ولی این بخاری است که اسم عمر را حذف کرده و گفته و قال بعضهم

دقت بفرمایید
[=tahoma][=tahoma]در بخاری آمده

[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]باب قول المریض قوموا عنی حدثنا إبراهیم بن موسى حدثنا هشام عن معمر ح وحدثنی عبد الله بن محمد حدثنا عبد الرزاق أخبرنا معمر عن الزهری عن عبید الله بن عبد الله عن ابن عباس رضی الله عنهما قال لما حضر رسول اله صلى الله علیه وسلم وفی البیت رجال فیهم عمر بن الخطاب قال النبی صلى الله علیه وسلم هلم اکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده فقال بعضهم ان النبی صلى الله علیه وسلم قد غلب علیه الوجع وعندکم القرآن حسبنا کتاب الله فاختلف أهل البیت فاختصموا منهم من یقول قربوا یکتب لکم النبی صلى الله علیه وسلم کتابا لن تضلوا بعده ومنهم من یقول ما قال عمر فلما أکثروا اللغو والاختلاف عند النبی صلى الله علیه وسلم قال رسول الله صلى الله علیه وسلم قوموا قال عبید الله وکان ابن عباس یقول إن الرزیة کل الرزیة ما حال بین رسول الله صلى الله علیه وسلم وبین ان یکتب لهم ذلک الکتاب من اختلافهم ولغطهم.(1)[/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]حدثنا إسحاق بن إبراهیم أخبرنا وکیع عن مالک بن مغول عن طلحة بن مصرف عن سعید بن جبیر عن ابن عباس أنه قال یوم الخمیس وما یوم الخمیس ثم جعل تسیل دموعه حتى رأیت على خدیه کأنها نظام اللؤلؤ قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم ائتونی بالکتف والدواة ( أو اللوح والدواة ) اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده ابدا فقالوا ان رسول الله صلى الله علیه وسلم یهجر[/][/]

[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]وحدثنی محمد بن رافع وعبد بن حمید قال عبد أخبرنا وقال ابن رافع حدثنا عبد الرزاق أخبرنا معتمر عن الزهری عن عبید الله بن عبد الله بن عتبة عن ابن عباس قال لما حضر رسول الله صلى الله علیه وسلم وفى البیت رجال فیهم عمر بن الخطاب فقال النبی صلى الله علیه وسلم هلم اکتب لکم کتابا لا تضلون بعده فقال عمر ان رسول الله صلى الله علیه وسلم قد غلب علیه الوجع وعندکم القرآن حسبنا کتاب الله فاختلف أهل البیت فاختصموا فمنهم من یقول قربوا یکتب لکم رسول الله صلى الله علیه وسلم کتابا لن تضلوا بعده ومنهم من یقول ما قال عمر فلما أکثروا اللغو والاختلاف عند رسول الله صلى الله علیه وسلم قال رسول الله صلى الله علیه وسلم قوموا قال عبید الله فکان ابن عباس یقول إن الرزیة کل الرزیة ما حال بین رسول الله صلى الله علیه وسلم وبین ان یکتب لهم ذلک الکتاب من اختلافهم ولغطهم[/][/][=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]
[/][/]
قد غلب علیه الوجع یعنی چه ، مگر قران درباره پیامبر صلی الله نفرموده ما ینطق عن الهوی [/][/]. ان هو وحی الا یوحی
[=tahoma][=tahoma][=&quot]
[/]
[/]
[/][=tahoma][=tahoma][=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]1.[/][/][=tahoma][=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]صحیح البخاری - البخاری - ج 7 - ص [/][/][/][=tahoma][=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]9[/][/][/][/][=tahoma]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]2.صحیح مسلم - مسلم النیسابوری - ج 5 - ص 75 – 76و ضمنا در کتابهای زیر نیز این مطلب آمده است [/][/][=&quot]
مسند احمد بن حنبل ج4 ص290- دارصادر/
طبقات الکبری لابن سعد ج2 ص243- دارصادر[/]
[/]
[/]

[="times new roman"]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
البته و صد البته که توهین به پیامبر مکرم اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در کتب معروف و معتبر اهل سنت از جمله مطالبی است که هیچ کس نمی تواند آنرا منکر شود. این توهین ها به قدری واضح هستند که تنها عین روایت و ترجمه تحت الفظی آن مقصود را می رساند و هیچ نیازی به طول و تفسیر ندارد. بنده نیز در اینجا چند نکته را در خصوص مطلب بیان می کنم:
1) بزرگ و پیامبر و عزیز وهابیت جناب ابن تیمیه حرانی در ج 8 ص 65 و 66 از کتاب منهاج السنه خود از ارباب صحیحین ( بخاری و مسلم ) نقل می کند که : (( عمر گفت خدا در سه مورد با من موافق [ و با پیامبر مخالف ] بود. یکی از آنها این بود : { روزی به پیامبر گفتم هر زن محرم و نامحرمی به خانه تو می آید. این وضع مناسب تو نیست ای پیامبر چنین اجازه ای نده. در اینجا بود که آیه حجاب نازل شد . } ))
2 ) دو باره جناب ابن تیمیه در ج 6 ص 69 از کتاب منهاج السنه خود می نویسد : (( زنان قریشی در مقابل پیامبر بی حجاب نشسته بودند و با ایشان صحبت می کردند ، تا اینکه عمر وارد خانه شد و زنان سریع حجاب کردند. )) در اینجا می توانید ( العیاذ بالله ) شهوت ران بودن پیامبر را به خوبی در کتاب بزرگ وهابیت و شیخ الاسلام اهل سنت ببینید. این آقا از هیچ توهین به پیامبر فروگزار نبوده و در ادامه روایت می آورد : (( پیامبر به عمر گفت شیطان از رفتن به سوراخی که تو در آن رفته ای هراس دارد [ ولی زنان بی حجاب که ابلیسکی از شیطان هستند از ماندن در کنار من ابایی ندارند. ]
3 ) در روایت سوم از کتاب صحیح بخاری آمده که پیامبر به هنگام دریافت وحی دچار جنون شد و قصد خودکشی داشت.
4) در ج 6 ص 25 از کتاب صحیح بخاری آمده که (( چون مدتی بر پیامبر وحی نشد در نبوت خود شک کرده و قصد خود کشی نمود.
5) در ج 3 ص 160 از کتاب صحیح بخاری و ج 8 ص 294 از کتاب فتح الباری آمده که مدتی شیطان بر پیامبر به جای جبریئل وحی می کرد.
6 ) در ج 4 ص 1922 از کتاب صحیح بخاری آمده که پیامبر برخی آیات قرآن را فراموش می کرد و برخی از اعراب بادیه نشین و عایشه به او یاد آوری می کردند.
7) در ج 5 ص 982 از کتاب صحیح بخاری پیامبر را در اوج بی حیایی نشان می دهد.
8 ) در ج 1 ص 206 از کتاب سنن ابی داوود ماجرایی را آورده که عده ای از مردم چند ساربان مسلمان را می کشند و شتر ها را می دزدند. وقتی آنها را دستگیر می کنند پیامبر دستور می دهد که دست و پایشان را ضربدری قطع کنند و به چشمانشان میله داغ بکشند و در گرما رها کنند تا بمیرند. ابی داوود می گوید که این کار پیامبر قبل از آیه حد صورت گرفته است. اهل سنت گرامی آیا اینست همان رحه للعالمین از دید شما ؟ آیا چنین پیامبر خشنی می تواند خلق عظیم داشته باشد ؟ قضاوت با خودتان
و
.
.
.
.

من در اینجا تنها یک نکته را بیان می کنم:
بنابر نظر ابن تیمیه حکم کسی که به پیامبر توهین کند و به ایشان دشنام دهد قتل است ( مجموع فتاوی ج 7 ص 451 ). به نظر اهل سنت گرامی حکم کسانی که اینچنین جساراتی را به پیامبر کرده اند چیست ؟ آیا شما دوباره اصرار دارید که مراسم ختم بخاری داشته باشید ؟
اینها تنها قطره ای از اقیانوس می باشد . بنده در حدود 15 روایت توهین آمیز به پیامبر و زنان پیامبر و سایر پیامبران و بزرگان دین از صحیحین بخاری و مسلم و نزدیک 30 روایت صحیح السند از سایر صحاح در مورد اهانت مستقیم به پیامبر و اولیا الله جمع آوری کرده ام که انشاالله آنها را با تصویر کتاب و صفحه مورد نظر و سایر جزییات در اختیارتان قرار خواهم داد.
موفق باشید
و منالله التوفیق[/]

[=times new roman]بسم الله الرحمن الرحیم

توهین به پیامبر درصحیح البخاری پیامبری که گوشت حرام میخورد!!


[=Droid Arabic Naskh]توهین های بی شمار به پیامبر گرامی اسلام در مذهب سقیفه تمام نشدنی ست و این بار روایتی از صحیح ترین کتب ایشان می اوریم که در ان امده پیامبر از گوشتی میخورد که نام بسم الله بر ان نرفته و برای بتها ذبح شده :

۵۱۸۰ – حَدَّثَنَا مُعَلَّى بْنُ أَسَدٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ العَزِيزِ يَعْنِي ابْنَ المُخْتَارِ، أَخْبَرَنَا مُوسَى بْنُ عُقْبَةَ، قَالَ: أَخْبَرَنِي سَالِمٌ، أَنَّهُ سَمِعَ عَبْدَ اللَّهِ، يُحَدِّثُ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: أَنَّهُ لَقِيَ زَيْدَ بْنَ عَمْرِو بْنِ نُفَيْلٍ بِأَسْفَلِ بَلْدَحٍ، وَذَاكَ قَبْلَ أَنْ يُنْزَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الوَحْيُ، فَقَدَّمَ إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سُفْرَةً فِيهَا لَحْمٌ، فَأَبَى أَنْ يَأْكُلَ مِنْهَا، ثُمَّ قَالَ: «إِنِّي لاَ آكُلُ مِمَّا تَذْبَحُونَ عَلَى أَنْصَابِكُمْ، وَلاَ آكُلُ إِلَّا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ»
«سالم به نقل از پدرش عبد اللّه‏ بن عمر مي‏گويد: رسول خدا فرمود: من زيد بن عمرو بن نُفَيل را ديدم در اسفل بلدح (وادی غربي مكة) . { و این قبل از زمانی بود که بر پیامبر وحی نازل شود } سفره ایی جلو او گذاشتم که در گوشت بود . او نخورد و گفت: من از آن چه كه شما ذبح بر انصاب مي‏كنيد نمي‏خورم و فقط آن را كه به نام خدا كشته مي‏شود مي‏خورم.»
صحیح البخاری – ص ۲۰۹۵ – كتاب الذبائح و الصيد و التسمية ، باب ما ذبح علي النصب و الاصنام – تعليق مصطفى البغا

در این جا چند نکته است از جمله این که پیامبر گوشتی را جلوی عبدالله عمر میگذارد که موقع ذبح بسم الله گفته نشده و برای بتها ذبح شده ولی عبدالله عمر از امتنا میکند از خوردن ان !! این به این معناست که عبدالله عمر میفهمیده ان گوشت حرام است ولی پیامبر نعوذبالله ان را حلال میدانسته !!

نکته دوم این که در روایت گفته شده وَذَاكَ قَبْلَ أَنْ يُنْزَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الوَحْيُ، یعنی قبل از اینکه بر پیامبر وحی نازل شود .. اگر بگویند این به این معناست که این جریان قبل از اسلام بوده و پیامبر هنوز حلال و حرام را نمیدانسته که این مضحک و خنده دار است چون وقتی دین اسلام نیامده و احکام موجود نبوده چطور عبدالله میتوانسته حلال و حرام را تشخیص بدهد ولی پیامبر نداند ! و اگر بگویند معنای این جمله این است که هنوز حکم حلال و حرام نازل نشده ولی جریان بعد از بعثت بوده بازهم خنده دار است چون وقتی حکمی نازل نشده عبدالله عمر از کجا میدانسته حرام است ولی پیامبر نمیدانسته
نکته سوم و توهین دیگر این است که پیامبر را متهم میکنند ذبیحه خود را برای بتها انجام میداده تَذْبَحُونَ عَلَى أَنْصَابِكُمْ !! ایا این مخالف نظر جمهور علمای سنی نیست که گفته اند :
در رابطه با عبادت پيامبر عليه الصلاه و السلام به شريعتي ديگر قبل از اسلام … در ابتداي كتاب صلاة گفته شد كه نظر مختار ما عدم عبادت آن حضرت طبق شريعت ديگر است و نظر جمهور علماء هم همين است .
حاشية رد المحتار ، ابن عابدين ، ج ۱ ، ص ۹۷ .
با این نظر کاملا مشهود است که پیامبر هیچ بتی را عبادت نکرده تا بخواهد برای انها ذبیحه ایی داشته باشد .
در نتیجه این روایت به صراحت توهین به پیامبر است .

پیامبری که گوشت حرام میخورد

نکته : معنای انصابکم : (۶) أنصاب: جمع نصب وهى أحجار كانت حول الكعبة يذبحون عليها للأصنام.

موضوع قفل شده است