جمع بندی محدودیت یا انسانیت؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
محدودیت یا انسانیت؟

پازل;916816 نوشت:
بین این دومورد کدوم رفتار پسندیده تر هست؟کسی که نماز میخونه حجابشو رعایت نمیکنه،بانامحرما راحت باشه ،ودر مقابل نامحرما برقصه؟
یا
کسی که نماز نمیخونه اما این موارد ذکر شده رو رعایت میکنه؟

سلام
یک سوال معروفی در این زمینه از کنکوریا میپرسن همینو میشه به نماز تعمیم داد
اگر فردی به شما بگه راس ساعت 4 صبح مبلغ 1 میلیارد در فلان مکان به شما رایگان هدیه میده!
شما میگین ولش کن بابا بزار بخوابم ؟یا نیم ساعت جلوتر خودتونو آماده میکنین؟بنظر من این مسئله به یقین دینی مربوطه!که تا چه حد اون دینیو که پذیرفتین قطعی میدونین و حرفاشو مسلم


با سلام

بعضی وقتها میگم چرا باید خودمونو اونقدر محدود کنیم و دین داشته باشیم؟
بهتر نیست مثل انسان زندگی کنیم ورفتار انسانی داشته باشیم و بهم کمک کنیم فارغ از جنسیت؟
این همه افراد تو این دنیا هستن ،مگه مسلمونن؟ خیلی از انسانهای بزرگ دین ندارن .چه کاهای بزرگی هم برای بشریت انجام دادن.
چون دین نداشتن ،حجاب نداشتن جهنم میرن؟
یعنی فقط اونایی که مسمونن میرن بهشت بقیه میرن جهنم؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

پازل;917913 نوشت:
با سلام

بعضی وقتها میگم چرا باید خودمونو اونقدر محدود کنیم و دین داشته باشیم؟


سلام وعرض ادب
دین محدودیت می آورد، ولی مگر هر محدودیتی عیب است. جواب سوال شما در سوال بعدیتان است.

پازل;917913 نوشت:
بهتر نیست مثل انسان زندگی کنیم ورفتار انسانی داشته باشیم و بهم کمک کنیم فارغ از جنسیت؟

دیندار زندگی کردن عین همان انسانی زندگی کردن است. چون همین دین در نامه 31 نهج البلاغه امام علی علیه السلام به فرزندشان می فرمایند: «آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند؛ وانچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند». آیا ما جمله ای بهتر از این در انسانی زندگی کردن داریم؟ اگر همین جمله عمل می شد الان در روی کره زمین فقر، جنگ، خشونت، تبعیض و دهها مشکل دیگر نبود.
جنسیت حداقل برای بقای نسل بشر یک امر عادی است. اگر ما بدنبال انسانیت هستیم چرا با بی حجابی خود جوانی که قدرت ازدوج ندارد را به فساد بکشیم. شما تصور کنید جوانی که در اوج شهوت است وامکان زندگی ندارد ویا دیدن دختران بی حجاب وزنان بی حجاب تحریک می شود، این جوان گناهش چیست؟ بنده تصورم این است که بی حجابی اگر واقعا عاقلانه فکر کنیم خود از بارزترین مصادیق خوخواهی است نه انسان دوستی.
اگر جنسیت را در نظر نگیریم باید روابط آزاد مردان وزنان را را هم قبول داشته باشیم تا ثمره اش بردگی جنسی زنان باشد واین وسط، زنانی که چهره وقیافه خوبی دارند در بورس باشند وکسانی که چهره خوبی ندارند بدنبال گدایی جنسی باشند. الان دختران ویترینی در این کشورهای غربی پیشرفته ثمره همین در نظر گرفتن جنسیت است وزن جایگاه خود را از دست داده است. ودر سینما وجامعه تبدیل به یک برده جنسی شده است.
کتاب «دختران عفاف را بر می گزینند» مطالعه بفرمایید از وندی شیلت.

پازل;917913 نوشت:
چون دین نداشتن ،حجاب نداشتن جهنم میرن؟

فعلا تقسیم بهشت وجهنم در دست ما نیست. ومولفه های زیادی در آن دخیل هستند. اینکه کسی مستضعف فکری باشد یا نباشد. اما اگر از لحاظ اجتماعی بحث کنیم باید همه را در نظر بگیریم تا خواست ومیل خودمان را.

پازل;917913 نوشت:
یعنی فقط اونایی که مسمونن میرن بهشت بقیه میرن جهنم؟

خیلی ها میرن بهشت ولی مسلما کسی که با علم به خطا بودن امری وگناه داشتن آن بر آن اصرار ورزد، وبدنبال اجرای خواست نفسش باشد دیگر خداییش هوای نفس است واز خدای رحمان نباید انتظار بهشت داشته باشد. چون بهشت او هوای نفسش بوده است.

[="Tahoma"][="Navy"]

پازل;917913 نوشت:
ا سلام

بعضی وقتها میگم چرا باید خودمونو اونقدر محدود کنیم و دین داشته باشیم؟
بهتر نیست مثل انسان زندگی کنیم ورفتار انسانی داشته باشیم و بهم کمک کنیم فارغ از جنسیت؟
این همه افراد تو این دنیا هستن ،مگه مسلمونن؟ خیلی از انسانهای بزرگ دین ندارن .چه کاهای بزرگی هم برای بشریت انجام دادن.
چون دین نداشتن ،حجاب نداشتن جهنم میرن؟
یعنی فقط اونایی که مسمونن میرن بهشت بقیه میرن جهنم؟


سلام
انسانیت جز با قبول محدودیتها ممکن نیست.
اگر شما بخواهید به فقیری کمک کنید محدودیت مالی خود را پذیرفته اید
اگر بخواهید به یک بیمار رسیدگی کنید محدودیت وقت و فراغت خود را پذیرفته اید
اگر بخواهید بطور رایگان به یک دانش آموز تنگدست کمک کنید محدودیت دیگری را قبول کرده اید
اگر بخواهید در هنگام عصبانیت به کسی آسیبی نزنید محدودیتی را پذیرفته اید
اگر بخواهید به قوانین احترام بگذارید انواعی دیگر از محدودیتها را پذیرفته ایدوووو
هر نوع از اقسام انسانیت را که شما نگاه کنید بدون پذیرش نوعی از محدودیت نیست
دین چیزی جز نسخه کامل و جامع انسانیت نیست. نسخه ای که نه با عقل و اندیشه محدود بشری بلکه با عقل و اندیشه قدسی ارائه شده است.
مطمئنا یک برنامه کاملتر و جامعتر از هر چیز محدودیتهای بیشتری دارد.
تنها تفاوت این نسخه جامع با نسخه های ناقص این است که اگر شما را در بعدی محدود می کند توان این را دارد که در بعدی دیگر که حد و مرزی برایش قابل تصور نیست رهایی و آزادگی به شما بدهد همان رهایی و آزادگی که اهل تزکیه و معرفت از آن سخن رانده اند و به ترنم توصیفش همگان مشتاق گشته اند.
یا علیم[/]

نوشت:
دیندار زندگی کردن عین همان انسانی زندگی کردن است.

این زیاد جای بحث دارد. خیلی از احکام مسلم اسلام در زمان پیامبر به وضوح امروزه غیر انسانی است. مثلا از بردگی جنسی سخن گفتید و می‌دانیم که کنیزان در اسلام بردۀ جنسی بودند آن هم نه به معنای مجازی‌ای که شما گفتید در معنای واقعی و حتی بین مردان به طور شرعی قابل دست به دست شدن بودند. اگر قوانین دین را پویا در نظر بگیریم شاید این قوانین هم قابل اصلاح باشند. اما در کل نمی‌شود انسانیت را محدود به دین دانست. به هر حال دین شاید بتواند به حفظ انسانیت کمک کند اما ظاهرا حدود انسانیت همه در دین ذکر نشده‌اند.

خدا قبل از این که یه قرآنی بیرون از ما نازل کند یک قرآنی درون ما نازل کرده است و آن انسانیت است. آیا رها کردن قرآن درون از نظر خدا جایز است؟

the_will_to_believe;934188 نوشت:
این زیاد جای بحث دارد. خیلی از احکام مسلم اسلام در زمان پیامبر به وضوح امروزه غیر انسانی است. مثلا از بردگی جنسی سخن گفتید و می‌دانیم که کنیزان در اسلام بردۀ جنسی بودند آن هم نه به معنای مجازی‌ای که شما گفتید در معنای واقعی و حتی بین مردان به طور شرعی قابل دست به دست شدن بودند. اگر قوانین دین را پویا در نظر بگیریم شاید این قوانین هم قابل اصلاح باشند. اما در کل نمی‌شود انسانیت را محدود به دین دانست. به هر حال دین شاید بتواند به حفظ انسانیت کمک کند اما ظاهرا حدود انسانیت همه در دین ذکر نشده‌اند.

در مورد برخی از احکام باید فضای قبل از اسلام وبعد از اسلام را در نظر بگیریم تا متوجه شویم که اسلام در آن مورد چکار بزرگی انجام داده است. وقتی قبل از اسلام برده را اصلا انسان حساب نمی کردند ودر مورد زنان برده اصلا قانونی وجود نداشت وآنها علی الاطلاق مال صاحبشان بودند وهر طور دلش می خواست رفتار می کرد.

اما بعد از ظهور اسلام قوانینی وضع شد که زمینه آزادی همین کنیزها را فراهم کرد. مثلا وقتی کنیزی فرزندی از صاحب خود داشت بعد از مردن او از سهم پسرش آزاد می شد و دیگر کنیز نبود. در حالی که قبل از اسلام چنین نبود. و یا احکام متعدد اسلامی همچون بحث کفاره ها که یکی از آنها آزاد کردن برده است. و از این طریق این افراد آزاد می شدند.
صاحب کنیز در اسلام حق کشتن او را ندارد و باید در قبال کارش خوراک او را تامین کند در حالی که قبل اسلام اصلا چنین نبود. اسلام کاری کرد که به مرور زمان کنیز و برده از روی زمین برداشته شد و در مجامع اسلامی زن جایگاه باارزشی دارد، اما در قرن 21 در مهد اروپا و در فرانسه و آمستردام هنوز هم دختران ویترینی هستند که بمعنای واقعی برده جنسی می باشند ویا دختران مد لباس و بازیگر که فقط در خدمت مردان برای لذت بردن هستند. در زمینه اعترافات بازیگران زن هالیووود شنیدنی است. خدمتی که اسلام به زن کرد هیچ مکتب وجریان دیگری نکرده است.

اگر اسلام در مرحله اول می گفت کنیز داشتن حرام است. چه بسیار کنیزهایی که در جنگ ها اسیر شده بودند و وجود داشتند و باید آواره می شدند، و مثل دختران ویترینی موجود در اروپای امروز برای یک لقمه نان نه تنها یک نفر که باید سراغ دهها نفر می رفتند. و به آنها سرویس می دادند.

محدودیت ویا انسانیت

سوال
چه ضرورتی دارد بجای ایجاد محدودیت دینی مثل برخی از غربی ها انسانی زندگی کنیم؟

جواب
زندگی انسانی که در آن همه راحت بوده وحقوقشان رعایت شود بدون قبول برخی از محدودیت ها محقق نمی شود. وبهترین نوع این انسانی زندگی کردن هم در سایه عمل به معارف اجتماعی دین بدست می آید. چون دین همه ابعاد ونیازهای متنوع انسانی را در نظر گرفته است، در حالی که در غرب صرفا جنبه مادی وبعد تجربی رشد پیدا کرده و گسترش داده شده است ونسبت به نیازهای معنوی وروحی انسان بی تفاوت بوده اند وآثار آن در کشتار دیگران و عدم وجود احساسات عاطفی (روابط سرد) بروز یافته است.
بنابراین زندگی اجتماعی سالم و شاداب بر پایه عمل به وظیفه (که نمونه آن در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام آمده است وهمچنین خیلی از آیات قرآنی همچون؛ آیه 113 سوره بقره که اساس بعثت انبیاء را ایجاد زندگی اجتماعی سالم بیان داشته است) با شخصی که قانون مجبورش می کند چنین زندگی کند تفاوت دارد. اولی موجب ایجاد جامعه ای شاداب و روابط عاطفی بین اعضای خود می شود؛ اما دومی نتیجه ای جز روبط سرد ندارد.
زندگی انسانی بدون محدودیت های اجتماعی ممکن نیست واسلام با ایجاد روحیه تعاون وحس همنوع دوستی این فضا را ایجاد می کند.
وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ‏ فِي‏ الْخَلْق‏.[1]
امام علی در نامه معروف خود به مالک اشتر می فرماید: قلبت را از گذشت ومحبت به رعیت پر کن، وبه آنها نیکی کن، وبرای آنها همانند درنده ای که خوردن آنهار ا غنیمت بشمارد نباش، چون مردم دو گروه هستند یا بردار دینی ات هستند ویا همانند تو در خلقت می باشند.
این اصلی است اجتماعی که امام به مالک تذکر می دهد که ما باید با دیگران به نیکی ومحبت رفتار کنیم چرا که یا برادر دینی ما هستند ویا همانند ما انسان می باشند. وفکر نمی کنم مبنایی زیباتر از این برای زندگی انسانی داشته باشیم.


[/HR][1] . شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص427، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق.
موضوع قفل شده است