:) متن کتاب لبخندها و دلخندها:) همســــران

تب‌های اولیه

143 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

هفت سین

خانمــی با همسرش گفت این چنیـــن:
کای وجــــودت مـایه ی فخـر زمیــن!

ای که هستـی همسـری بس ایــده آل!

خواهشــی دارم.. مکُــــن قال و مقـال!

هفــت سیـــــن تازه ای خواهـم ز تــو

غیـــر خرج عیــد و... غیــر از رختِ نو

"سین" یک ، سیّاره ای، نامــش پـــراید

تا برانــــــم مثــل بــــرق و مثــل باد

"سین" دوم ، سینــــه ریـزی پُر نگیـن

تا پَــــرَد هــوش از سر عمّـــه شهیـن!

"سین" سوم، یک سفـــر سوی فـــرنگ

دیـــدن نادیــــده هـــای رنـگ رنـگ

"سین" چارم، ساعتی شیـــک و قشنگ

تا که گویـم هست سوغـــات فرنـــگ!

"سین" پنجـم ، سمــع دستـورات مــن!

تا ببالــــم مــن به خــود ، در انجمـن!

آنگه، آن بانـــو، کمــی اندیشــــه کرد

رندی و دوز و کلَـک را پیشــــــه کرد!

گفــت با ناز و کرشمـه، آن عیـــــال!!

مـن دو "سین" کم دارم ، ای نیـکـو خصال!

گفت شویش: من کنــــــــــون یـاری کنم

با عیال خویـــــــــش، همکـــــاری کنم !!

"سین" شـشـم ، سنـگ قـبـــری بـهر مـن!

تا ز من عبـــــــرت بگیرد مـــــــــرد و زن!

"سـیـن" هـفـتم، ســوره ی الـحـمـد خـوان...

بـعـد مرگــــــم ، بَـهر شــــوی بـی زبـان!!!

:Graphic (17):

هفت سین

خانمــی با همسرش گفت این چنیـــن:
کای وجــــودت مـایه ی فخـر زمیــن!

ای که هستـی همسـری بس ایــده آل!

خواهشــی دارم.. مکُــــن قال و مقـال!

هفــت سیـــــن تازه ای خواهـم ز تــو

غیـــر خرج عیــد و... غیــر از رختِ نو

"سین" یک ، سیّاره ای، نامــش پـــراید

تا برانــــــم مثــل بــــرق و مثــل باد

"سین" دوم ، سینــــه ریـزی پُر نگیـن

تا پَــــرَد هــوش از سر عمّـــه شهیـن!

"سین" سوم، یک سفـــر سوی فـــرنگ

دیـــدن نادیــــده هـــای رنـگ رنـگ

"سین" چارم، ساعتی شیـــک و قشنگ

تا که گویـم هست سوغـــات فرنـــگ!

"سین" پنجـم ، سمــع دستـورات مــن!

تا ببالــــم مــن به خــود ، در انجمـن!

آنگه، آن بانـــو، کمــی اندیشــــه کرد

رندی و دوز و کلَـک را پیشــــــه کرد!

گفــت با ناز و کرشمـه، آن عیـــــال!!

مـن دو "سین" کم دارم ، ای نیـکـو خصال!

گفت شویش: من کنــــــــــون یـاری کنم

با عیال خویـــــــــش، همکـــــاری کنم !!

"سین" شـشـم ، سنـگ قـبـــری بـهر مـن!

تا ز من عبـــــــرت بگیرد مـــــــــرد و زن!

"سـیـن" هـفـتم، ســوره ی الـحـمـد خـوان...

بـعـد مرگــــــم ، بَـهر شــــوی بـی زبـان!!!

:Graphic (17):

حق به جانب

مردي متوجه شد که گوش همسرش سنگين شده و شنوايي اش کم شده است. به نظرش رسيد که همسرش بايد سمعک بگذارد ولي نمي دانست اين موضوع را چگونه با او درميان بگذارد. به اين خاطر، نزد دکتر خانوادگي شان رفت و مشکل را با او درميان گذاشت.

دکتر گفت: براي اينکه بتواني دقيق‌تر به من بگويي که ميزان ناشنوايي همسرت چقدر است، آزمايش ساده اي وجود دارد. اين کار را انجام بده و جوابش را به من بگو...

« ابتدا در فاصله 4 متري او بايست و با صداي معمولي، مطلبي را به او بگو. اگر نشنيد، همين کار را در فاصله 3 متري تکرار کن. بعد در 2 متري و به همين ترتيب تا بالاخره جواب بدهد.» آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذيرايي نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم. سپس با صداي معمولي از همسرش پرسيد: « عزيزم، شام چي داريم؟
جوابي نشنيد بعد بلند شد و يک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسيد و باز هم جوابي نشنيد. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسيد. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابي نشنيد. اين بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: «عزيزم شام چي داريم؟ »
همسرش گفت: «مگه کري؟! » براي چهارمين بار ميگم: «خوراک مرغ» !!


:taghdim:
:ghaiem:

درس از مختار

مرد هوايي به همسر زميني: عجب، مختار دو زن داشته.
واقعا مختار خيلي شجاعست. آدم يا يه زن داره يا مختاره ( مخ داره).


:khaneh::khaneh::khaneh:

تقدیم به...

برنده جايزه نوبل ادبيات در زمان تقديم جايزه خود به همسرش گفت: اين جايزه را به همسر عزيزم تقديم مي كنم كه با نبودش باعث شد من بتونم اين كتاب را تمام كنم!

:gholdor:

بی وفایی

يك زوج در اوايل 60 سالگي، در يك رستوران كوچيك رمانتيك سي و پنجمين سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن. ناگهان يك پري كوچولوِ قشنگ سر ميزشون ظاهر شد و گفت: چون شما زوجي اين چنين مثال زدني هستين و درتمام اين مدت به هم وفادار موندين، هر كدومتون مي تونين يك آرزو بكنين.
خانم گفت: اوووووووه! من مي خوام به همراه همسر عزيزم، دور دنيا سفر كنم.
پري چوب جادووييش رو تكون داد و اجي مجي لاترجي دو تا بليط درجه یک در دستش ظاهر شد.
حالا نوبت آقا بود، چند لحظه فكر كرد و گفت: خب، اين خيلي رمانتيكه ولي چنين
موقعيتي فقط يك بار در زندگي آدم اتفاق مي افته، بنابراين، خيلي متاسفم عزيزم ولي آرزوي من اينه كه همسري 30 سال جوان‌تر از خودم داشته باشم.
خانم و پري واقعا نااميد شده بودن، ولي آرزو، آرزوه ديگه!!!
پري چوب جادوييش و چرخوند و... اجي مجي لاترجي و آقا 92 ساله شد!


;))happy
/:)laughing

خسته از زندگی
گنجشکه با شوهرش دعواش میشه می دوه تو حياتشون داد می زنه پیشی بیا منو بخور


جیجه

گنجشکه شوهرش معتاد شده بود. تو دادگاه داد می زد: جیجه خسته شدم آقای قاضی، جیجه نمی تونم.

قیافه مقتدر

شوهر کسی است که آشغالارو می ذاره دم در و چنان قیافه ای می گیره كه انگار همه خونه رو تمیز کرده يا تازه از سفينه فضايي پياده شده!

وقت شناسی

زن به شوهرش: من پنج دقیقه میرم خونه همسايه، هر نیم ساعت یک بار غذا رو هم بزن …

جوان ناکام
مردي كه ازدواج ناموفقي داشت تصميم گرفت همه گرفتاري‌هايش را به دريا بسپارد؛ اما هر كاري كرد زنش سوار قايق نشد!



:kaf::Graphic (63)::kaf:

لجوج و مجوج

آقای لجوج و زنش، خانم مجوج، دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمی‌زدند.
مجوج وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای لجوج می‌گذاره که: منو فردا ساعت 6 بیدار کن.
صبح زن لجوج ساعت 10 از خواب پا میشه، ‌می‌بینه لجوج براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو زن! ساعت شیشه!

:Graphic (12):

بهشت است و زنش

بچه از باباش می پرسه: بابا! تو بهشت زنها از شوهراشون جدا زندگی می کنند یا با هم هستن؟
بابا كه از دست زن تندخوي خود ناراحت بوده میگه: بچه جون! اگه زنها با شوهراشون یک جا باشن که اونجا دیگه بهشت نمی شه!
در همين آن بود كه زنش كه داشت سخنانش را مي شنيد جلو آمد مرد سخنش را عوض كرد و گفت اصلا بهشت است و زنش.
حورالعين بهشتي هم يه چيزي است شبيه همين مامان ديگه.
خلاصه اين طوري بود كه مرد داستان ما جان سالم به در برد.


:Graphic (57):

قبل از ازدواج

مرد: آره، ديگه نمي‌‌تونم بيش از اين منتظر بمونم
زن: مي‌‌خواهى من از پيشت برم؟
مرد: نه! فکرش را هم نکن
زن: منو دوست داري؟
مرد: البته!
زن: آيا قلبا تمايل داري ي زن ديگه داشته باشي؟
مرد: نه! چرا چنين سؤالى مي‌‌کني؟
زن: منو مسافرت مي‌‌بري؟
مرد: مرتب!
زن: آيا منو مي‌‌زني؟
مرد: به هيچ وجه! من از اين آدما نيستم !
زن: مي‌‌تونم بهت اعتماد کنم؟
.


.


.


: بعد از ازدواج
متن را اين دفعه از پائين به بالا بخوانيد !!!


:Graphic (8):

بدبینه

خانم بدبین سوار سمندی که تازه شوهرش خریده بود میشه صدای خانم تو ماشین میگه: در باز است!
خانم بدبین كمي اين طرف و آن طرف نگاه ميكنه و بعد با کیفش میزنه تو سر شوهرش و میگه : زود باش بگو ببينم کجا قایمش کردی!

:Graphic (44)::Graphic (45)::Graphic (44):

انواع سیاست :d

مرد بی سیاست
زن ضعفم زد سرم رفت یه دقیقه لالمونی بگیر.:|


مرد با سیاست
عزیزم چقدر لب هات همدیگر را در آغوش می گیرن تو دل برو میشی و زیبا.:>Wacko


:Black (8)::Black (3)::Black (8):

نشانه های زن و شوهر


زن و مرد از راهي مي رفتند، ماموران آنها را ديدند وآنها را خواستند. از آنها پرسيدند: شما چه نسبتي با هم داريد؟
جواب دادند: زن و شوهريم.
ماموران مدرك خواستند،
گفتند: نداريم!
ماموران گفتند: چگونه باور كنيم كه شما زن و شوهريد؟!
گفتند: براي ثابت كردن اين امر نشانه‌هاي فراواني داريم!
اول اينكه آن افرادي كه منظور شما هستند دست در دست هم مي‌روند،
ما دستهايمان از هم جداست!
دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت كردن به هم نگاه مي‌كنند،
ما رويمان به يك طرف ديگر است!
سوم آنكه آنها هنگام صحبت كردن و راه رفتن، با هم با احساس حرف مي زنند،
ما احساسي به هم نداريم!
چهارم آنكه آنها با هم بگو بخند مي كنند،
مي بينيد كه ما غمگينيم!
پنجم، آنها چسبيده به هم راه مي روند،
اما يكي از ما جلوتراز ديگري مي رود!
ششم آنكه آنها هنگام با هم بودن بستني، كيك، يا چيزي مي‌خورند،
ما هيچ نمي‌خوريم!
هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترين لباس‌هايشان را مي پوشند و عطر مي‌زنند و آراسته اند،
ما لباس‌هاي كهنه تنمان است!
هشتم،...
ماموران گفتند
خيلي خب،
برويد،
برويد،..
فقط برويد... !


:ok5:مرد وقتي از كنار مأمور مي‌گذشت به او گفت البته بماند كه اين ارتباط ما حاصل آن عشق ناپخته و دوستي قبل از ازدواج مان است.


:Black (4)::Black (6)::Black (11):

مطمئن باشید
قابل توجه خانم های محترم
وقتی یه آقا میگه یه کاری رو انجام میده، حتما انجام میده
لازم نیست هر شش ماه یه بار یادآوری کنید.


:Black (10):

خیانت؟؟!!
ﺁﯾﺎ ﺍﺯ احتمال علاقه شوهر ﺧﻮﺩ به ديگران ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﺪ؟؟
ﻣﺎ ﮐﺒﺎﺏ ﭘﺰ " ﭘﻠﯿﻦ " ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﺒﺎﺏ ﭘﺰ ﺑﮑﻮﺑﯿﺪ ﺗﻮ ﺳﺮﺵ که ﺻﺪﺍ ﮐﺒﺎﺏ ﺳﻠﻄﺎﻧﯽﺑﺎ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﺪﻩ


:Black (2):

خریدار
مرد رو كرد به همسرش و گفت: جيگر....عسل......هلو......نفس........شیرین.....آلبالو.......طلا......الماس.......نقره.......مس.......آهن پاره........دمپایی کهنه.......نون خشک....... خریداریم!!!


:Black (10):


نعمت مردانه

مردا همه نعمتن:-/
میگی نه؟:-/

مرد یعنی
چای احمد
برنج محسن
آبليموي مجید
کشک کامبیز
سوهان حاج حسين
سس بیژن
سس بهروز
پشمک حاج عبدالله
دوغ آبعلي
سوياي سبحان
عرقيات نادر
نعمت های الهی را قدر بدانید:-bd


:iran:

کمیته انضباطی

ﺁﻗﺎﻫﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺶ ﮔﻞ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻬﺶ ﺩﺍﺩﻩ
ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﻣﯿﮕﻪ: گله؟!
ﺁﻗﺎﻫﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﺗﺎ ﻧﻈﺮ ﮐﻤﮏ ﺩﺍﻭﺭ ﭼﯽ ﺑﺎﺷﻪ؟
ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﻧﻈﺮ ﮐﻤﮏ ﺩﺍﻭﺭﻭ ﻧﻤﯿ ﺪﻭﻧﻢ ﻭﻟﯽ ﻧﻈﺮ ﮐﻤﯿﺘﻪ ﺍﻧﻀﺒﺎﻃﯽ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﮔﺸﻨﻪ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯽ!


laughinglaughing

دل پاک

زن به شوهر كارگرش: قربون اون دل پاکت که مثل یخچال خونه هیچی توش نیست!!!


:Graphic (7):

در خانه ما رونق اگر نيست صفا هست
آنجا كه صفا هست در آن نور خدا هست

محبت تمام و کمال

نصيحت آقاي دست و دلباز به پسرش كمال: پسرم دلبندم،


همیشه در بيرون از منزل و در مسافرت ها با مهر و محبت تمام محكم دستان همسرتان را در دست بگیرید،

چون اگه رهاش کنی ممكنه اون بره خرید!


:Graphic (10):

هنر جیگر بودن

عاشقي به سخن سعدي چنين حاشيه زده بود:
بنی آدم اعضای یکدیگرند البته اين با خودشان است روده باشند يا جیگر


:Graphic (29):

جيگر بودن هنر است يعني هنر عشق ورزي و مهرورزي را بياموزيم


قال علي (ع) مي فرمايند: «خالِطُوا النَّاسَ مُخالَطَهً إن مُتُّم مَعَها بَكَوا عَليكُم و إن عِشتُم حَنُّوا إليكُم؛»
با مردم آنگونه معاشرت كنيد كه اگر مُرديد بر شما اشك بريزند و اگر زنده مانديد با اشتياق به سوي شما بيايند.
نيز فرمودند رابطه و دوستي اي پايدار است كه ستون هايش بر پي دين استوار شود چون دين پايدار است.

(نهج البلاغه، حكمت 10؛ محمدحسين قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص76.)

عقل و قدرت

روزی دیدند که بهلول از كج خلقي زنش شكوه مي كند.
گفتند: مگر عقلت نمي رسد كه چگونه از عهده اش برآيي؟

گفت: عقلم ميرسد، زورم نمي رسد!


:Graphic (16)::Graphic (16):


عشق جامع

هرگز براي مال و جمال كسي باهاش زندگي نكنين وگرنه رفتن همان و تنها شدن همان ميگي نه؟
بگذار اين طوري برات بگم مرد پيري كه زيبايي تنها معيار ازدواجش نبود به شوخي به همسرش نوشته:


با تمام چفته چولیت، شته شولیت، پته پیسیت، قد یه خیار چولسیده داغونتم!
50 سالگرد ازدواج دو غنچه نوشكفته من و خودت مبارك.
:-/

8-|:-s

دمیدن در پوست مشکلات

دلنوشته يك عروس بعد از اولين دعواي زندگي:
مژده اي دل كه مسيحا نفسي مي‌آيد
شوهر خوب مگر گير كسي مي‌آيد


:ok3:نكته روان شناختي
در ابتداي زندگي زناشويي در بسياري از موقع عروس و داماد يك مشاجره ساده را متورم مي بينند و تصور مي كنند ديگر زندگي آنها به درد نمي خورد و بدبخت شده اند بعد كه پخته تر مي شوند به خام بودن خود مي خندند.

محمدحسين قديري، مادر شوهرت را بكش:هنرمهرورزي، ص34.


:sham:

همسر نق نقو

مرد به همسر نق نقوش: می‌خوای خورشید زندگی من باشی؟
زن: آره.
مرد : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون! (دوري و دوستي)


:Graphic (62):
:Graphic (18):

رمز محبت

نمیدونم چه رمزیه لامصب...
بعضیا میگن “عزیزم” انگار فحش دادن،
ولی بعضیا به آدم میگن ” دیوونه ” انگار دنیا رو به آدم دادن...


8-|#-o

تلاش برا دیده شدن

بعضیام...
مث انگشت کوچیکه پا میمونن....
واسه اینکه به چشم ما بیان خودشون و به در و دیوار میزنن....!!!
بنابراين ميشه گفت: بسياري از خانم هاي بدحجاب والدين و شوهرانشان كور هستند


:Graphic (52):

توجیهات علمی

دختران تحصیل کرده امروزی همسران خوبی از آب در می آیند،
زیرا برای اینکه توضیح دهند که چرا غذا شور یا بی نمک شده است واژه های بیشتری در اختیار دارند!!!

:Graphic (24):

مخی در فرغون

شوهر گفت: دوستت دارم.
زن گفت: منم دوستت دارم.
شوهر گفت: ثابت کن داد بزن تا همه دنیا بفهمند که دوستم داری.
زن در گوشش آهسته زمزمه کرد دوستت دارم.
شوهر گفت: چرا داد نمیزنى چرا نجوا می‌کنى.
زن گفت: چون تو تمام دنیای منى.
و این گونه بود که مخ شوهرش را در فرغون گذاشت و مرد گول خورد و يک سرویس طلا رفت تو پاچش.


:Graphic (56):

تحکیم زندگی

مورد داشتیم آقاهه میره نوار قلب بگیره. خانمش میاد به پرستاره میگه ببین به جز من کسی دیگه تو قلبش نیست!


***


دعاي يه زن: خدايا اگه منو لاغر نمي‌کني، حداقل فاميلاي شوهرمو چاق کن


:Graphic (12):

**آیت الله بهجت: وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است.
ولی ما آن را بسیار دور می بینیم وگرنه این قدر با هم نزاع نداشتیم.




علامت اختصاری عشق :Ebraz Doosti:

عزيزم تو گاو مني. @-)

ناراحت نشو الآن توضيح ميدم:
گ: گلمي؛
ا: آرزومي؛
و: وجودمي؛

حالا ديدي گاو مني!:khobam:

( گفته بود تجزيه ات خوبه مردشور تركيبت رو ببرد):vamonde:

:Black (2)::Black (9):

صادق باش

خانمه با شوهرش، اصغر، بحثش شد بهش گفت: تو زندگي من هميشه باهات صادق بودم، ولی تو با من اصغر بودی.

:Graphic (7):

زیبایی مانا و نامانا

با رفق و گذشت و مدارا خانه را براي خود و اهل خانه و والدين خود اقيانوس آرام كنيم.:Ebraz Doosti:


بابا نشست و دستي كشيد بر سر و گونه هاي دخترك خردسالش و گفت: بابايي، من و مامانت با هم تفاهم نداريم و با هم صحبت كرديم تا توافقی از هم جدا بشیم؟
دخترك در حالي كه اشك مي ريخت هق هق كنان پاسخ داد: بـ بـ با بابا جون، اگه می‌تونین توافق کنین چرا جدا میشین؟ خب، توافق كنيد كه با هم بسازيد و گذشت داشته باشيد مگر شما وقتي با دختر خاله بحثم ميشه نمي‌گيد «آدم» بايد مدارا و گذشت داشته باشه؟!


ترک شهوات
امام على (عليه السلام) فرمودند: طَهِّرُوا أنفُسَكُم مِن دَنَسِ الشَّهَواتِ تُدرِكُوا رَفيعَ الدَّرَجاتِ؛
جان هاى خود را از آلودگى شهوت ها پاك سازيد، تا به درجات بلند دست يابيد.

(غرر الحكم، ح6020؛ ميزان الحكمه: ج13، ص80 ؛محمدحسين قديري، شوخ طبعي‌هاي طلبگي،ج2، ص76.)


:dosti:

جراحی جهان بینی

زن به شوهرش: من زشت نیستم هااا، فقط با استانداردهای زیبایی مطابقت ندارم. دماغ منم بزرگ نيست. دنيا كوچيكه.


|-)|-)


بيشتر نگران زيبايي سيرتيم كه ماندگار است يا صورت كه ناماناست؟
ما معمولا نياز به جراحي جهان بيني داريم نه جراحي بيني.

:parvane:

مرد نامقتدر(شیر بی دندان)


اگر خانه ی اقتدار در زندگي زناشويي خراب شود آن خانه از زلزله اختلافات در امان نخواهد بود. البته اقتدار داشتن به معناي خودمحوري، خودشيفتگي، خود عقل كل بيني و استبداد نيست. زن زيركي كه اقتدار شوهرش تقويت مي كند؛ مانند وزير با تدبيري است. اگرچه در ظاهر در مقام شاه نسيت ولي سياست هاي عاقلانه و جامع او اجرا مي شود.

حكايت زير را بخوانيد بعد چند نكته اي خواهم گفت:
کریستف کلمب اگر زن می‌داشت ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند٬چون به‌جای برنامه‌ریزی و تمرکز در مورد این سفر ماجراجویانه باید وقتش را به جواب دادن به همسرش، در مورد سوالات زیر می‌گذراند:
– کجا داری میری؟
– با کی داری میری؟
– كي ميري؟
- واسه چی میری؟
– چطوری میری؟
– برای کشف چی میری؟
– چرا فقط تو بايد بري؟
– تا تو برگردی من چیکار کنم؟!
– می تونم منم باهات بیام؟
-راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین؟
– لیست همسران را بده ببینم!
– حالا کِی برمی‌گردی؟
– واسم چی میاری؟
– تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی٬ این طور نیست؟!
– جواب منو بده؟
– منظورت از این نقشه چیه؟
– چطور ازت خبر داشته باشم؟
– چه می دونم تو اونجا چه غلطی می کنی؟
– راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟!
– من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه؟
– مگه غیر از تو آدم پیدا نمی‌شه؟
– تو همیشه این جوری رفتار می‌کنی!
– خودتو واسه خودشیرینی می‌ندازی جلو؟!
– من هنوز نمی فهمم٬ مگه چیز دیگه ایی هم برای کشف کردن مونده!
-چرا قلب شکسته منو کشف نمی‌کنی؟
– اصلا من می‌خوام باهات بیام!
– فقط باید یه ماه صبر کنی تا مامانم اینا از مسافرت بیان!
– آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن!
– مردم داماد دارند مادرم هم يعني داماد داره!
- راستی گفتی تو کشتی زن هم دارین؟
- بازم نري دير بياي؟
- اصلا گور پدرت خنديدي كه منو نبري؟
- مامانت اينا رو مي‌بري؟ داداشت باشماست؟
- زنش كه نمي خواد باهاش بره؟
- داداشت نگفته چي براش مياره؟

بقیه در پست بعدی...



:kalafeh:


1-قاطعيت: قاطعيت به معناي استبداد و پرخاشگري نيست. مهارت قاطعيت مانند مهارت و هنر خياطي و رانندگي و شنا با مطالعه، مشاوره، يادگيري اي مشاهده اي الگوهاي موفق، قابل آموختني است.
ارتباط مؤثر و خوب چهار ويژگي‌دارد: صريح بودن، صميمي بودن، احترام متقابل، احترام به خودمختاري و آزدي طرف مقابل.


2- آزادي زن: متن بالا طنز بود. اگر در مقام سخن از زن هم باشيم حتما از سختي كارهاي زنانه و نقش پر مشقت مادرانه و خانواده داري (نه خانه داري) سخن خواهيم گفت ولي در اين طنز، زنان را به سختي كار مردان براي شيرين‌تر شدن زندگي توجه مي دهد.. وقتي يك مرد نفقه و مهريه مي‌دهد و زن حتي براي كارهاي خانه مي تواند اجرت بگيرد نمي‌توان به اسلام ايراد گرفت چرا ارث مرد دو برابر است. زن آزادي اقتصادي دارد و اسلام دست او را نبسته است و حتي اذن پدر در ازدواج او براي پيشگيري از مكر و فريب ديگران و حمايت از دختر است. زن حساس است مثل گل. گاهي به خاطر نوسان هيجاني و حساسيت زنانه ممكن است گوشه كنايه بزند يا غرولند كند ولي در كل عقربي است كه نيش شيريني دارد نه سمي، يكي از حقوق زن هم اين است كه شوهر اين نازك نارنجي ها و حساسيت‌هاي متناسب با طبع زنش را درك كند و با او با نرمش در گفتار و مداراي در رفتار برخورد كند. اگر زن گل زندگي نبود مردان در طول تاريخ تلاش نمي‌كردند با ازدواج اين گل را مالك شوند و بر خارهاي اين مسير صبوري كنند. تحقيقات اخير روان شناسي مثبت ثابت كرده است كه ازدواج يكي از منابع مهم شادكامي است.


3- مرد نامقتدر به مثابه شير بي‌دندان: اگر از چيزي بترسيم همان به سرمان مي‌آيد. خيلي از زناني كه مردانشان خيانت مي‌كنند و يا در سر دارند ازدواج دوم كنند يا تجديد فراش، به خاطر اين است كه زنانشان ملايم نيستند و خودشان را براي خود مردي مي دانند. اين طوري اقتدار مرد را از بين مي‌برند. مردي كه مقتدر نيست مانند شيري است كه دندان‌ها و پنجه‌هايش را كشيده باشند.

4- مهم‌ترين راه‌هاي نفوذ به قلب مرد: تمكين و توجيه نكردن براي گريز و ابزار قرار ندادن آن براي تنبيه مرد يا گرفتن حق السكوت، مشروط نكردن عشق به او به چيزهاي ديگر (مانند دوستت دارم به شرطي كه برويم فلان شهر زندگي كنيم)، هنر آشپزي و رسيدن به شكم مرد، تقويت اقتدار مردانه.


5- تقويت اقتدار: تقويت اقتدار مردانه به معني ناديده گرفتن حق خود نيست، تقويت اقتدار مردانه مانند آبشاري است كه روي كوه مي‌سازيم درست است كه آب با پمپ بالا فرستاده مي‌شود، ولي اين آب جاري مي‌شود و به پايين مي‌آيد. يعني سود اقتدار به خود زن هم مي‌رسد.
6- تعميم: حكايت زير درست است درباره مرد بود ولي هر رابطه را شامل مي شود. مثلا مادرشوهر نبايد از ريز و كلان زندگي پسرش دخالت كند به ذوق و سليقه دخترش احترام بگذارد براي شما پرده نارنجي جذاب است ولي او كه در متن زندگي است صورتي را مي پسندد

(محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان، 1395 )


:Graphic (16):

:Graphic (55)::Graphic (11):



ایمان گزینشی

آقاي لاكردار كه از سخنان خداوند فقط ازدواج متعدد را قبول دارد:
ﺍﻱ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺴﺖ ﺍﻳﻤﺎﻥ!
ﺍﮔﺮ ﺷﻮﻫﺮﺗﺎﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﺯﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،
ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﻦ 4 ﻧﻔﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﻭﺣﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺩﺭ ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ
ﺣﮑﻢ 4 ﻧﻔﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯿﺪ!
ﮐﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ. ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ!


:Graphic (1):

شانس آدم

چيزهايي که حوا نمی تونسته به حضرت آدم بگه
1-آدمت می کنم.
2- میرم خونه مامانم.
3- از شوهر مردم یاد بگیر.
4- مادرت اينا گفت، خواهرت اونا گفت،
5- من قبل از تو 100 تا خواستگار داشتم.
6-مامانم اينا اين طورن مامانم اينا اون طورن و..


:Graphic (30):

روان شناسی رنگ ها

زن: تا دیر نشده، برای شوهرتون یه کلاس رنگ شناسی بذارید.
امروز به خودم اومدم دیدم یه ماه و نیمه که دارم از یه مسواک مشترک استفاده می‌کنم.


:ghaiem:
:kalafeh::geryan:

حکومت مستقل

قاضي: انگيزه شما از ازدواج چي بود؟
مرد: اعتراف میکنم یکی از انگیزه های ازدواج کردنم
خارج شدن از حکومت پدر و ایجاد حکومت مستقل برای خاموش و روشن کردن کولر در تابستان بوده!


:abroo:

تعدد زوجات

قاضي: چرا زن دوم گرفتيد؟! برات كم گذاشته بود؟
مرد: زنم به شبكه هاي اجتماعي معتاد شده بود. خيلي تذكر دادم ولي به خودش نمي آمد. تو خونه حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که هیچکی بهش توجه نمیکنه.
قاضي: الان راضي هستي؟
مرد: بله فعلا حكم چراغ سبز رو دارم اگه خدا بخواد مگه اين كه ايشان هم چراغش زرد بشه.


:Graphic (31):

نیمه گمشده
آدما زود نیمه گم شدشونو پیدا میکنن، ولي من تو پيدا كردن لنگه جورابم سال هاست مشكل دارم!
:khaneh:

مردتندخو
وقتي آقاي لاكردار ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﻧﻪ زنش داشت ﻧﻤﺎﺯ مي‌خوند ﻭ ﺩﻋﺎ ‌مي‌كرد.
ﺗﺎ اونو ﺩﯾﺪ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﯾﺎﺍﺍﺍﺍ ﺍﯾﻨﺎﻫﺎﺵ ﺧﻮﺩ بي‌غيرتشه؟!:shad:

انصاف در اسراف
مردان موفقيتشون رو مديون زن اولشون هستند و زن دومشون رو مديون موفقيت شون!!! پس انصاف داشته باش.
:samt:

سخن در خواب
زن: باز هم دیشب در خواب حرف میزدی
مرد: اقلا بگذار وقتی خواب هستی، من چند کلمه حرف بزنم :Khandidan!:

نو بودن
اگر دیدید مردی در ماشین رو برای خانمش باز کرد بدانید یا ماشین نوست یا خانومش
:Nishkhand:

ساده لوح
ساده لوحی با زنش دعوا می كرد.
زن گفت: گیر عجب مرد ساده ای افتادم.
مرد گفت: خودت گیر عجب مرد ساده ای افتادی.:ghash:

انصاف آلاچیقی با صفا

شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن ،بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟

مهین خانم یه بادی به غبغب انداخت و گفت:آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش می‌چرخه، اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم رفتن اروپا برای من هم یه پالتوی خیلی قشنگ آورده بود، تو کار های خونه هم نمی گذاره دست از سیاه به سفید بزنه، وقتی هم که حامله بود دیگه هیچی، اینقدر بهش می رسید حالا هم که بچه اشون به دنیا اومده تا پوشک بچه رو هم این عوض میکنه، آره شکر خدا خوشبخت شد بچه‌ام.


شهین خانم گفت شکر خدا، ببینم پسرت چیکار می‌کنه از زنش راضیه!؟

مهین خانم یه آهی کشید و یه پشت چشم اومد که ای خواهر نگو که دلم خونه ، پسر بد بختم هر چی در میاره همش خرج مسافرت این دختره می‌کنه، انگار زمین خونه اشون میخ داره اون سال اول که اصلاً توی خونه بند نبودن، اصلاً فکر نمی‌کرد که بابا این بدبخت خرج این همه سفر رو از کجا بیاره، بعدش هم عیدیه رفتن دبی، دختره برا ننه‌اش رفته بود یه پالتو خریده بود ۱۰۰ دلار، پسره شده حمال خونواده زنش، طفلک بچه‌ام توی خونه عین یه کلفت کار میکنه، زنه دست از سیاه به سفید نمی‌زنه، حامله که شده بود این پسره دیگه رسماً شده بود زن خونه، بعد هم که زایمان کرد حتی پوشک بچه‌اش رو میده این پسر بد بخت عوض می‌کنه.

نكته عرفاني:
انصاف و معادانديشي از زيباترين ويلاها و با صفاترين آلاچيق‌هاي دنيا هستند. آنها كه از آنها استفاده كرده اند مي‌گويند كه زير سقف آنها از گرماي سوزان اختلافات و تنش ها در امان خواهيم بود و به خودمان و فرزندانمان خوش خواهد گذشت. آیت الله بهجت فرمودند وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است. ولی ما آن را بسیار دور می‌بینیم، وگرنه این قدر با هم نزاع نداشتیم.


(محمدحسين قديري، عروس كشون: هنرمهرورزي، ص34.) zendegiearam5@



جنگ زن و مرد

کلمه مُردن با لفظ مَرد آغاز مي‌شود و کلمه زندگي با زن!
پس اي زن ببال به خودت. اِاِا نشد ها.
حالا كه غرور گرفتت، بدان كه مرد مثل مردن آرامش مياره و زن مثل زندگي بدبختي.
اينا شوخي بود گول اين حرفا را نخوريد به زندگيتون سفت بچسبيد، وگرنه از قديم گفته‌اند ابلهان دعوا كنند زن و شوهر باور كنند
(بزن او لبخند قشنگه رو).
;)


:Graphic (55):

چرا؟؟؟!!
مرد: خدایا چرا زنم را زیبا و عاطفي آفریدی؟
خدا: برای اینکه زنت را دوست داشته باشی.
مرد: پس چرا او را این قدر دور از منطق آفریدی؟
خدا : تا او بتونه تو را دوست داشته باشه!

:ghash::shad::shad::ghash:

:Graphic (7):

مگه کری؟!
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است...
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو...
«ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد»
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم.
سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:
«عزیزم، شام چی داریم؟» جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: « عزیزم شام چی داریم؟»
و همسرش گفت:
« مگه کری!؟ » برای چهارمین بار میگم: « خوراک مرغ »!!
حقیقت به همین سادگی و صراحت است. مشکل، ممکن است آن طور که ما همیشه فکر میکنیم، در دیگران نباشد ؛ شاید در خودمان باشد...


:Graphic (16):

ما.. ما...

خانم با عصبانیت به شوهرش گفت: تو که دیگر شورش را در آوردی چون دائم می گویی خانه من، تلویزیون من، پسر من!

مرد: حق با شماست دیگه نميگم! عزيزم،
حالا ممکنه بگی شلوار ما کجاست!؟
بايد برويم كار ديرمان شده!!
راستي زباله ها را هم بيرون نذاشتيم،
قسطها را هم پرداخت نكرديم.
براي روز زنمون هم يادمون رفته كادو بگيريم.

:Graphic (45):

موتور گازیه...

مشاور: خصوصيات همسر شما چيه؟
اوس رضا موتوری: زن خوبيه هااا، ولي گاهي نمي دونم چرا مثل موتور گازي ميشه؟

مشاور عينكشو برداشت و با تعجب گفت: ميشه بيشتر توضيح بدهيد:


اوس رضا: بله،

1- پرخرج،
2- یکدنده،
3- کم ظرفیت،
4- پرسر و صدا،
5- خيلي حساس و كند.


:Graphic (25):

آدم باشیم

مرد: به نظر تو خوشبخت ترین زن دنیا چه کسی بوده است؟

زن گفت: حوا.


مرد پرسید: چرا؟


زن گفت: برای این‌که نه مادرشوهر داشته و نه خواهر شوهر و از همه مهم‌تر شوهرش آدم بوده.


اگر انصاف دركار باشد مشكلات حل مي شود.
آیت الله بهجت فرمودند: وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است، ولی ما آن را بسیار دور می بینیم وگرنه این قدر با هم نزاع نداشتیم.

:dosti:

اگه...اگه...



مردان می‌گويند امان از دست این خانمها! :vamonde:
اگه شام نخواهیم، میگن: ذلیل مرده شام با كی كوفت كردی!؟
اگه زیاد بگیم دوستت دارم، میگن: باز چه نقشه ای تو سرته؟!
اگه لباس‌های معمولی بپوشیم، میگن: تو اصلا" سلیقه نداری.
اگه تیپ بزنیم بریم سر كار، میگن: ببینم با كی قرار داری؟
اگه زیاد بهشون زنگ بزنیم، میگن: به من اعتماد نداری.
اگه نگیم دوستت دارم، میگن: پای كس دیگه‌ای وسطه.
اگه زنگ نزنیم، میگن: انگار سرت خیلی شلوغه.
اگه تو خونه زیاد بخندیم، میگن: دیونه شدی.
اگه شام بخواهیم، میگن: فقط فكر شكمشه.
اگه كم بخندیم، میگن: بخت النحس.
شما بگین ما چیکار کنیم؟...:god:

:hey::hey:

فرشته مهربون

مردی داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: اگر یک قدم دیگه جلو بروی کشته می‌شوی. مرد ایستاد و در همان لحظه آجری از بالا افتاد جلوی پایش. مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرش را نگاه کرد اما کسی را ندید. به هر حال نجات پیدا کرده بود. به راهش ادامه داد. به محض این‌که می خواست از خیابان رد بشود باز همان صدا گفت: بایست! مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعتی عجیب از کنارش رد شد. بازهم نجات پیدا کرده بود.
مرد پرسید: تو کی هستی؟
جواب داد: من فرشته مهربون تو هستم.
مرد كه همسري بد خلق داشت فکری کرد و گفت: پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می‌کردم کدام گوری بودی؟!!

:ajab::ajab:

آیین مهرورزی

[=#000000][=#00FF00][=+0]از محبت تلخها شیرین شود[/][/][/]
وز محبت مسها زرین شود

از محبت دردها صافی شود

وز محبت دردها شافی شود

از محبت خارها گل می شود

وز محبت سرکه ها مل می شود

از محبت دار تختی می شود

وز محبت بار تختی می شود

از محبت سجن گلشن می شود

بی محبت روضه گلخن می شود

از محبت نار نوری می شود

وز محبت دیو حوری می شود

از محبت سنگ روغن می شود

بی محبت موم آهن می شود

از محبت حزن شادی می شود

وز محبت غول هادی می شود

از محبت نیش نوشی می شود

وز محبت شیر موشی می شود

از محبت سقم صحت می شود

وز محبت قهر رحمت می شود

از محبت مرده زنده می شود

وز محبت شاه بنده می شود

از محبت گردد او محبوب حق

گرچه طالب بود شد مطلوب حق

مولوی


موضوع قفل شده است