متن کتاب: امروز بهتر از دیروز

تب‌های اولیه

373 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=B Mitra][=B Mitra]96/5/23[=B Mitra]
[=B Mitra]آمدن همسر دوم


[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: فرض کنیم که مردی عادله و شرایط جوریه که می خواهد همسر دوم بگیره (مثلا واجبه) در مثال مناقشه نکنین فرض کنین همه انسان های عاقل و متدین ازدواج دومه این آقا رو تایید می کنن. دو راه هست: از همسر اولش ازدواجشو مخفی کنه.به همسر اولش بگه. اولا کدوم یکی از اینها بهتره و بعد اگر باید به همسرش بگه باید چه ظرافت های روانشاسی رو رعایت کنه با توجه به حساسیت های بیش از حد زنونه ای که درمورد ازدواج مجدد وجود داره؟ راهکار دین چیه؟
[=B Mitra]
پاسخ: سلام برشما
با فرض سؤال شما نكاتي را بيان مي كنم
[=B Mitra]
1- نسخه منحصر به فرد:
[=B Mitra]به طور كلي نمي توان يك نسخه پيچيد كه بگويد بهتر است يا نه. متناسب با شرايط مختلف از جمله روحيات همسر اول و اخلاق و شخصيت ايشان موضوع متفاوت مي شود. اگر همسر اولي از نظر روحي لطمه بخورند و يا روحيات ايشان طوري باشند كه ناسازگاري ايجاد كنند و سبب تلخي روابط خودشان با همسرشان و همسر ديگر شود و فرزندان نيز اين وسط ضايع شوند نگفتن بهتر است. البته مرد بايد طوري رفتار كند كه انصاف را در هر حال رعايت كند و سبب بدگماني و سوء ظن همسر نشود.
[=B Mitra]
2- تحمل رفتار و گفتار تلخ:
[=B Mitra]اگر همسر اول تا حدودي در جريان است با مقدمه چيني و حتي تحمل گوشه كنايه هاي قبل و بعد از ازدواج با او مدارا كند و با حسن گفتار و رفتار كمكش كند تا شرايط را بپذيرد. انصاف مرد نقش مهمي در پذيريش شرايط دارد. نيز مرد بايد طوري رفتار كند كه با آمدن نو به بازار كهن را دل آزار نكند و در گفتار و عمل اين بيت ورد زبان همسر اول باشد:
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت
مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت
[=B Mitra]
3- همسر دوم به مثابه فرزند دوم:
[=B Mitra]همسران وقتي مي خواهند فرزند دوم بياورند ماه ها دقت و مشورت و هماهنگي بين خود و اقوام مي كنند تا با ورود فرزند دوم تو ذوق همسر او نخورد. ولي طبيعي است فرزند اول كه محور توجه بوده حساس مي شود و زودرنج و گاهي درصدد انتقام و اذيت و بهانه گيري و لجبازي در مي آيد. بنابراين ظرافت هاي اين امر مهم است.
فردي كه همسر دوم مي گيرد بايد همه اين دقت ها را داشته باشد به اضافه اين كه با توجه به احساسات زنانه نيش و گوشه كنايه هاي همسر اول را تحمل كند.
[=B Mitra]
4- زمينه چيني:
[=B Mitra] وقتي فرزند دوم متولد مي شود همه تلاش مي كنند تا دل فرزند اول نشكند و دلش را به دست آورند حتي به او مسؤوليت مي دهند و مي گويند تو بايد مراقب او باشي و او همبازي تو است او به تو مي گويد مثلا داداش و ... .
در همسر دوم زمينه چيني خيلي سخت است در فرهنگ ما. چون ازدواج دوم مانند شنا برخلاف مسير جهت آب است و افراد زيادي با نگاه، سكوت معنا دار، غيبت و تمسخر و گوشه كنايه سبب اذيت شدن همسر اول و دوم و شوهر مي شوند يعني به جاي كمك به آرامش شرايط را بدتر مي كنند. قران مي فرمايد الصلح خيرٌ نيز مي فرمايد در كارهاي نيك همديگر را ياري كنيد نيز مي فرمايد و اصلحوا بين اخويكم، تنش ها و كشمكش هاي بين فردي را رفع كنيد و آشتي برقرار كنيد. يعني متدينان در اين موارد به جاي اين كه بگويند كار چه كسي درست بوده يا نبوده به فكر اين باشند كه چگونه مي توانند به موقعيت فعلي كمك كنند.
[=B Mitra]
5- خانواده هاي همساز:
[=B Mitra]بعد از ازدواج با خانواده هايي كه به هماهنگ و اتحاد كمك مي كنند بيشتر رفت و آمد كنند.
[=B Mitra]
6- تظاهر ممنوع:
[=B Mitra]مرد با اخلاص ( نه تظاهر) طوري رفتار كند كه همسر اول واقعا به اين نتيجه برسد كه او دوستش دارد و نقش و فيلم بازي نمي كند.

[=B Mitra]7- معنويت:[=B Mitra] معنويت را در خانواده تقويت كنند.

[=B Mitra]8- همدلي همسردوم: [=B Mitra]همسر دوم اگر بي انصاف و بي اخلاق باشد مي تواند منبع ناآرامي همسر اول باشد، ولي اگر انسان باشد مي تواند آرام بخش او باشد به خصوص اگر با غور در صفات زنانه خود بتواند موقعيت همسر اول را درك كند و روابطي همدلانه ايجاد كند.

[=B Mitra]9- نقش همسر دوم:[=B Mitra] همسر دوم بايد طوري برخورد كند و شوهرش را تشويق كند كه طوري عمل كند كه همسر اول احساس ورشكستكي عشقي نكند.

[=B Mitra]10- عشق كامل:[=B Mitra] مثلث عشق كامل سه ضلع دارد:
الف)- تعهد
ب)- صميميت
ج)- شور و شهوت
مردي كه دو همسر دارد بايد طوري مديريت عاطفي و رقتاري و جنسي كند كه در حق هيچ كدام اجحاف نشود. البته لازم نيست كه اعلام كند به همسران كه عدالت به معناي تساوي نيست بلكه بايد انصاف و عدالت را اجرا كرد. مثلا زني كه به دليل افسرده يا بيمار است طبيعي است كه نياز به توجه و مراقبت بيشتري دارد ولي نبايد در عين حال حق ديگري را ضايع كرد. طوري بايد انصاف محور زندگي شود كه همسر سالم خودش همسرش را تشويق به حمايت عاطفي و معنوي بيشتر از ديگري كند.

[=B Mitra]11- ايمان و عمل نيك؛ مهره مار: [=B Mitra]قرآن مي فرمايد كسي كه ايمان داشته باشد و اعمال نيك انجام دهد خداوند مهر او را در دل ديگران مي اندازد بنابراين شوهر با خودكنترلي ديني (تقوا) بين دو همسر محبوب مي شود.
[=B Mitra]
12- راست فتنه انگيز ممنوع:
[=B Mitra] برخي مي گويند چون قلبا انسان نمي تواند دو نفر را دوست داشته باشد قران گفته است اين ازدواج اشكال دارد. قرآن مي فرمايد بله درست است كه قلبا عشق يكسان به دو همسر ممكن است ولي در رفتار طوري رفتار نكنيد كه سبب اذيت همسر شويد و يا باعث كينه و دشمني گرديد.
نبايد بي جهت دروغ گفت و راست گفتن هميشه لازم نيست اگر راستي فتنه انگيز باشد نگفتنش به. مثلا يكي از همسران آشپزيش بهتر است لازم نيست بگويد و مقايسه كند. مي تواند بگويد هر كلي بويي دارد و تو چيز ديگري هستي.
تذكر فقهي: يكي از مستثيات دروغ براي اين است كه دل همسري شكسته نشود. نبايد اين طور تصور كرد كه اسلام ما را تشويق به دورويي و خلاف واقع گفتن كرده است. در اين مواقع در واقع تبدل موضوع مي شود به اطلاح فقها. يعني مصلحت بيشتر سبب مي شود كه آفات دروغ را نداشته باشد. خوردن شراب حرام است ولي اگر تبديل به سركه شود آن مايع ديگر شراب نيست يعني موضوع عوض شده است. اينجا هم موضوع عوض مي شود و حكم هم در واقع عوض مي شود و دروغي در كار نيست تا رنجشي باشد.
[=B Mitra]
13- مشاوره ازدواج:
[=B Mitra] كسي كه به دلائل منطقي خود مي خواهد زن بگيرد حتما بايد زير نظر روان شناس متدين و متعهد باشد. براي اين ازدواج حتما مشاوره ازدواج ضروري است. حتي در صورت تأييد مشاور لازم است براي ايجاد و تثبيت آرامش به نوبت همراه همسران نيز نزد مشاور بروند. مرد عادل منطقي است و ثبات و هوش هيجاني و انصاف دارد. مرد دو زنه اگر دم دمي مزاج و بي ثبات و بي انصاف باشد زندگي همگي را ويران مي كند مانند راننده معتادي است كه تعادل ندارد و زندگي خود و سرنشينان را به خطر مي اندازد.
[=B Mitra]
14- بررسي دقيق:
[=B Mitra]لازم است مردي كه دو همسر دارد در زندگي افراد موفقي كه دو يا چند همسر دارند و موفق هم بوده اند دقت كند و مانند آنها زندگي خود را اداره كند.
[=B Mitra]
15- بازسازي شناختي:
[=B Mitra]سخنان ما در سازگاري يا ناسازگاري ديگران خيلي مؤثر است: خانمي در مشاوره اول كه شنيده بود همسر زن دوم گرفته گريه مي كرد. چند ماه بعد ديدم آرام است گفتم شما كه خيلي كه قبلا بي قرار بوديد
خنديد و گفت دوستم من را آرام كرده است گفت اين فكر را اشتباه را از سرت بيرون كن كه نو كه اومد به بازار كهنه ميشه دل آزار
بله بگو: نو كه اومد به بازار كهنه ميشه عتيقه و قيمتي

[=B Mitra]
پی نوشت:
انجمن گفت و گوي ديني، بخش مشاوره



[=B Mitra]96/5/24[=B Mitra]

[=B Mitra]دوستي و دوست داشتن در قرآن و روايات


[=B Mitra]نويسنده:محمد همتي
سال نشر:1392
مركزپژوهشهاي سلامي صدا و سيما
• ديباچه
• مقدمه
• فصل اول: جايگاه دوستي در اسلام
o 1. دوستي و دوست‌يابي در اسلام
o 2. حاكمان و مهرورزي به مردم
o 3. زشتي دشمني و كينه‌ورزي در اسلام
o 4. صلح‌طلبي مسلمانان
o 5. قلمروي مهرورزي در اسلام
• فصل دوم: عوامل دوستي و ويژگي‌هاي دوستان
o قسمت اول: عوامل پديدآورنده دوستي
 1. سازگاري خصوصيات روحي
 2. ايمان و عمل صالح
 3. خوش‌خويي
 4. صله رحم
 5. اظهار دوستي
 6. تواضع
 7. گشاده‌رويي
o قسمت دوم: ويژگي‌هاي دوست خوب
 1. دين‌داري و تقوا
 2. كمك به طاعت خدا
 3. امانت‌داري
 4. صداقت در دوستي
 5. وفاداري
 6. آينه دوست بودن
 7. عاقل و دورانديش بودن
 8. حكمت و دانش
o قسمت سوم: ويژگي‌هاي دوستان بد
 1. دوستي براي دنيا
 2. دروغ‌گويان
 3. بخيل و خسيس
 4. ترسو
 5. سخن‌چين
 6. مي‌خواران
 7. حسودان
 8. بي‌علاقه به دوستي
 9. طمع‌كاران
• فصل سوم: انتخاب دوست و شيوه آزمايش دوستان
o 1. آزمايش قلبي
o 2. آزمايش به هنگام نيازمندي و سختي‌ها
o 3. آزمايش به هنگام سختي
o 4. آزمايش به هنگام سفر
o 5. آزمايش به هنگام خشم
o دوست‌يابي صحيح و ثمرات آن
o دوست‌يابي ناصحيح و پي‌آمدهاي آن
 1. پرهيز از خلوت با نامحرم
 2. پرهيز از جلوه‌گري در جامعه
 3. پرهيز از سخن گفتن مهيج
 4. رعايت عفت در رفتارهاي اجتماعي
• فصل چهارم: آداب دوستي
o 1. دانستن خصوصيات دوست
o 2. اعلام دوستي
o 3. حفظ دوستي ديرينه
o 4. گشاده رويي به هنگام ديدار
o 5. ياري رساني و برآوردن نيازهاي دوست
o 6. گرامي داشتن
o 7. همدردي كردن در خوشي و ناخوشي
o 8. ايثار‌گري به دوست
o 9. هديه كردن عيب ها
o 10. چشم‌پوشي از لغزش ها و گذشت از اشتباه‌ها
o 11. مدارا و آسان‌گيري در امور
o 12. جويا شدن از حال دوست
o 13. اعتدال در دوستي
 الف) عدم بدگماني
 ب) عدم اعتماد مطلق
 ج) عدم افراط و تفريط در دوستي
 د) آلوده شدن به گناه به خاطر دوست
o 14. چاپلوسي نكردن
o همراه با برنامه‌سازان
• كتاب‌نامه

[=B Mitra]
http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show.text/page/10/id/1961



[=B Mitra]

[=B Mitra][=B Mitra]96/5/25[=B Mitra]
[=B Mitra]انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه


[=B Mitra]این جمله رو به خاطر بسپرید:
اساسا کار عقل، «هدایت دل» است تا نقطه عاشق شدن.

بعد از آن عقل در معیت دل قرار می گیرد و این دل است که بعد از رسیدن، رهبری می کند.

مراقب دلتان باشید و آن را بی حساب به کسی ندهیدکه اگر شایسته نباشد عقلتان را هم می گیرد.

سن شما همون سنی است که ایجاب می کند که عقل، دل رو تا نقطه ناب عاشق شدن هدایت کنه.

گاهی اوقات یك پسر یا یك دختری میاد میگه من عاشق شدم .بعد قیافشو که نگاه می کنی می بینی سراسر پکر و افسردگيه.
اولین علامت عشق اینه که خبری از افسردگی و اضطراب و عصبانیت نیست؛ عشق منبع انرژیه...

تذكر: اگر در عاشقي حال و روزتان خراب است افسردگي داريد، بي قراري و بي خوابي داريد از روان پزشك كمك بگيريد.


[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت گفت و گوی دینی



[=B Mitra][=B Mitra]96/5/26[=B Mitra]
[=B Mitra]۷ راز دوام یک زندگی مشترک


[=B Mitra]این چند عامل مهم و اثرگذار شاید چندان مورد توجه زو‌ج‌ها نباشند اما در عمل و به لحاظ علمی ثابت شده که در تداوم زندگی مشترک و استحکام پیوند زناشویی نقش به سزایی دارند. به گزارش هافینگتن‌پست، کارشناسان می‌گویند این چند فاکتور اصلی که در ایجاد یک زندگی مشترک شاد و طولانی موثر هستند به شرح زیر است:
[=B Mitra]
جشن ازدواج کم‌هزینه
[=B Mitra]
خیلی از زوج‌های جوان دوست دارند که مراسم ازدواج آنها بسیار باشکوه برگزار شود اما براساس تحقیقات صورت گرفته در دانشگاه «اموری» زوج‌هایی که در مراسم خود صرفه‌جویی بیشتری می‌کنند زندگی مشترک آنها دوام بیشتری دارد. یافته‌های این تحقیقات نشان می‌دهد آمار طلاق در میان زوج‌هایی که هزینه‌های بیشتری در مراسم‌ ازدواجشان صرف شده ۳٫۵ برابر بیش از زوج‌هایی بوده که در این مورد صرفه‌جویی کرده‌اند.
[=B Mitra]
درگیر نشدن با شبکه‌های اجتماعی
[=B Mitra]
براساس تحقیقات دانشگاه بولتون، استفاده از فیسبوک و شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر موجب افزایش نارضایتی از زندگی مشترک و افزایش آمار طلاق شده است. همچنین فکر کردن به طلاق و جدایی در میان زوج‌هایی که از شبکه‌های اجتماعی زیاد استفاده می‌کردند ۳۲ درصد بوده در حالی که این تفکرات برای کسانی که از این شبکه‌ها استفاده نمی‌کردند تنها ۱۶ درصد بوده است.
[=B Mitra]
تماشای فیلم
[=B Mitra]براساس یک مطالعه، زوج‌هایی که به طور مرتب و با همدیگر فیلم تماشا می‌کردند، زندگی‌شان دوام بیشتری داشت. در واقع دیدن فیلم با هم و صحبت کردن پس از آن در ارتباط با شخصیت فیلم‌ها، نرخ طلاق را به نصف کاهش داده است. چراکه گفت‌وگوی دو نفر در ارتباط با شخصیت فیلم‌ها، موجب ایجاد محیطی امن‌تر در خانه و ایجاد یک فضای انتقادی می‌شود.
[=B Mitra]
توجه به همسر
[=B Mitra]روانشناسان معتقدند زمانی که زن یا شوهر از طرف مقابلش حتی برای مسائل کم‌اهمیت نظرخواهی می‌کند، نیازمند توجه اوست. پس حتی در صورتی که این درخواست، شما را از انجام کارهایتان بازمی‌دارد به آن توجه کنید، چون بی‌توجهی در این مواقع به رابطه شما به شدت آسیب می‌زند. نتایج این تحقیقات همچنین نشان می‌دهد از ۱۰ مورد این درخواست‌ها کسانی که به ۹ مورد از آنها پاسخ داده‌اند در مقابل کسانی که تنها یک مورد را جواب داده‌اند زندگی با دوام‌تری دارند.
[=B Mitra]
استفاده از کلمات مثبت و کلیدی
[=B Mitra]اگر با همسرتان اختلافی پیدا می‌کنید بهتر است از لغات مثبت‌تر استفاده کنید برای مثال به جای «من» از کلمه «ما» استفاده نمایید. تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا نشان می‌دهد زوج‌هایی که از کلمه «ما» در دعواهایشان استفاده می‌کنند مشکلاتشان را بهتر از دیگران حل می‌کنند و استرس ناشی از این مشکلات در آنها کمتر از زوج‌هایی است که بیشتر در مشاجراتشان از کلمات من یا تو استفاده می‌کنند. علاوه بر این یافته‌ها نشان می‌دهد استفاده از ضمایر مفرد موجب نارضایتی بیشتر در زندگی مشترک می‌شود.
[=B Mitra]
ارزش قائل شدن برای شریک زندگی
[=B Mitra]تحقیقات صورت گرفته در دانشگاه بوفالو نشان می‌دهد نگاه محترمانه و تحسین‌آمیز به همسر موجب افزایش رضایت از زندگی می‌شود و تحقیقات از ۲۲۲ زوج جوان نشان می‌دهد کسانی که دید مثبتی به همسرشان داشته و او را تحسین می‌کردند زندگی‌های بادوام‌تر و با رضایت بیشتری داشتند.
[=B Mitra]
انجام کارهای رضایت‌بخش برای دو طرف
[=B Mitra]تحقیقات جدید نشان می‌دهد انجام فعالیت‌هایی که تنها یک طرف به آنها علاقمند است و همسر از آن لذت نمی‌برد، موجب کاهش رضایت از زندگی مشترک می‌شود. کارشناسان پیشنهاد می‌کنند زوج‌های جوان در اوقات فراغت خود فعالیت‌هایی را انجام دهند که هر دو از آنها لذت می‌برند.

[=B Mitra]
پی نوشت:
سايت حجاب دات كام، گروه خانواده باحجاب



[=B Mitra][=B Mitra]96/5/27[=B Mitra]
[=B Mitra]به دنبال سراب یا آب؟


[=B Mitra]همه انسان‌ها تشنه كمال هستند ولی بعضی‌ها به دنبال سراب می‌روند، وقتی كسی دنبال سراب برود هم آب به دست نمی‌آورد و هم توان برگشتن را از دست می‌دهد و در نتیجه تلف می‌شود. راه نجات از پوچی‌و یأس این نیست که زندگی را به طور عادی بگذرانیم. اگر انسان بخواهد پوچی و اضطرابش كم شود باید بداند كه دل او، خدا می‌خواهد و باید به دنبال خدا برود.

مولوی می‌گوید: ای آدم‌ها! اگر آب می‌خواهید، آب درون كوزه است، چرا محو گُلِ روی كوزه شده‌اید؟! چرا همین طور قربان ظاهر زیبای كوزه می‌روید، در صورتی كه آب داخل كوزه است و نه در گُل روی كوزه؟

چند بازی عشق با نقش سبو؟
بگذر از نقش سبو و آب جو

چند باشی عاشق صورت، بگو
طالب معنی شو و معنا بجو

صورت ظاهر فنا گردد بدان
عالم معنی بماند جاودان

صورتش دیدی ز معنا غافلی
از صدف درّ را گزین گر عاقلی

یعنی انسان در این دنیا آمده است كه به خدا وصل شود و اگر در این دنیا به دنبال دنیا بدود مثل این است كه انسان تشنه‌ای بخواهد با گُلِ روی كوزه سیراب شود و از محتوای درون کوزه غافل بماند. مشغول‌شدن به صورت و ظاهر دنیا، انسان را در اضطرابِ بی‌ایمانی و تشنگی نسبت به حقیقت نگه می‌دارد. در آخر هم، دنیا دست‌یافتنی نخواهد بود، خدا می‌ماند و آن ارتباطی که انسان توانسته باشد با خدا به‌وجود آورد و دیگر هیچ. تنها راه از بین بردن افسردگی این است كه آرام‌آرام آن را به‌وسیله ارتباط با خدا از بین ببریم. اگر كسی می‌خواهد عمرش حاصلی داشته باشد و پوچ نباشد باید زندگی‌اش زندگی ایمانی باشد، و وارد یک زندگی دینی شود.

وقتی انسان اضطراب‌های خود و دیگران را ارزیابی كند دقیقاً می‌بیند كه ریشه‌ی همه اضطراب‌ها اتصال نداشتن به حق است. و ایمان قلبی تنها وسیله اتصالِ به حق است که باید به دنبال آن بود.


[=B Mitra]
پی نوشت:
نویسنده : اصغر طاهرزاده، آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین



[=B Mitra][=B Mitra]96/5/28[=B Mitra]
[=B Mitra]اعتماد و خلاقیت


[=B Mitra]سه عامل مهم در افزایش اعتماد در انسان ها نقش دارد:
1-انسان دوستی
2-صداقت
3-توانمندی
البته عوامل دیگری نیز نقش دارد ،که در بالا به مهم ترین آنها اشاره شده است . شما در هر نقشی که بر عهده دارید همچون یک پدر و همسر در خانواده و یا مدیر یا کارمند در اداره و یا در نقش یک شهروند ،اگر نتوانید ثابت کنید که انسان دوست هستید و در اعمال خود صادقانه عمل نمی کنید ، ویا در مسوولیتی که پذیرفته اید از قابلیت های لازم برخوردارنیستید ، به سرعت اعتماد دیگران را از دست می دهید و در گذر زمان دیگر قادر نخواهید بود از این ثروت در زندگی و کار بهره برداری نمایید و متاسفانه افرادی که این ثروت ارزشمند را از دست می دهند علیرغم دارا بودن سرمایه مالی ، یا در انزوا قرار می گیرند و یا از ارتباطات صمیمی و صادقانه دور می شوند وتنها شاهد برقراری ارتباطات از طرف دیگران از حیث منفعت طلبی شخصی هستند و اگر از نظر ثروت مالی نیز محروم شوند ،آن ارتباطات نیز رنگ باخته وناپدید می شوند .
نمونه ای از رفتارهای انسان دوستانه را می توان در مادرانی مثال زد که به دور از هر گونه منافع شخصی ،خود را وقف خانواده می کنند و اگرچه در این راه زحمات و سختی های فراوانی را متحمل می شوند ،اما تمامی اعضای خانواده ، او را محور اعتماد خانواده می دانند و حاضرند جان خود را برای او فدا نمایند .
یکی از با ارزش ترین چیزهایی که در زندگی انسان بر سلامت جسم و روان تاثیر گذار است برقراری ارتباطات با انسان ها در مسیر صداقت و صمیمیت است و این می تواند به روح انسان آرامش ببخشد و قدرت ایمنی بدن را در برابر بیماری ها افزایش دهد و متاسفانه در جایی که صداقت و انسان دوستی وجود ندارد این ارتباطات ارزشمند به سرعت قربانی می شود و انسان آرام آرام به سوی انزوا ، تنهایی و اضطراب ،به پیش می رود اگر چه ممکن است در کاخی از ثروت قرار گرفته باشد .

[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت فکر نو


[=B Mitra]

[=B Mitra][=B Mitra]96/5/29[=B Mitra]
[=B Mitra]تحليل روان شناختي وزن شعر كودك


[=B Mitra]هر شیوه ی نوین در شناخت وزن ، می تواند بر اساس داده هایش ، به بررسی موسیقی بپردازد. روش ارزشی وزن شعر کودک نیز از این قاعده مستثنا نیست.
اکنون با پشتوانه ی وزن ارزشی ، به بررسی دو وزن معروف شعر کودک ، یعنی اتل متل توتوله ، گاو حسن چه جوره و وزن یکی بود یکی نبود ، زیر گنبد کبود. می پردازیم . همچنین وزن های لالایی را با هم مرور می کنیم.
[=B Mitra]
الف) اتل متل توتوله / گاو حسن چه جوره
[=B Mitra]وزن این شعر ، این است : غزل غزل غزل گل. این وزن یکی از پرکاربردترین وزن های شعر کودک است. با بررسی اجمالی ، می توان دریافت که هر شاعری نزدیک به نصف شعرهایش را در این قالب ، می سراید. این وزن ، حاصل تکرار سه نماد غزل و یک نماد گل می باشد. نام این وزن ، مربع غزلی است. دلایل این فراوانی را با هم بررسی می کنیم. با دقتی مختصر در می یابیم که تعداد هجاهای ارکان اصلی در این وزن یکسان است. یعنی سه رکن غزل ، سه هجای کوتاه و سه هجای بلند دارد. این تناسب می تواند یکی از دلایل جذابیت این وزن باشد. نکته دوم، تناوب این هجاهاست. یعنی هجاهای کوتاه و بلند ، به صورت قرینه و یک در میان قرار گرفته اند که ریتم شعر را روان کرده است. نکته سوم این که ، رکن گل در پایان مصراع ، تکمیل کننده ی روانی و شادابی این وزن است. یعنی با ایجاد یک هجای سکوت ، وزن به روان ترین ، حالت ممکن خود می رسد.
[=B Mitra]
ب) یکی بود یکی نبود / زیر گنبد کبود
[=B Mitra]وزن این شعر این است : دانه دانه دانه گل. این وزن نیز تمام ویژگی های یک وزن شفاف را دارد. یعنی تعداد هجاهای کوتاه و بلند یکسان است. و نماد دانه در آن باعث شفافیت وزن شده است. همچنین این هجاها ، به صورت یک در میان کنار هم قرار گرفته اند. این یک در میانی ، باعث روان تر شدن وزن شعر می شود. دیگر این که با دخالت هجای گل ، و استفاده از سکوت وزنی ، شفافیت آن پر رنگ تر شده است. ارزش وزنی این شعر، با اتل متل توتوله ، یکسان است.
تنها تفاوت میان این دو وزن ، در این است که اتل متل توتوله وزن خیزابی و تند است و زیر گنبد کبود، وزنی جویباری و کند است.
[=B Mitra]اما بررسی این دو وزن :[=B Mitra]
در وزن اتل متل توتوله ، نماد غزل همان طور که اشاره شد ، بالا رونده است. یعنی با هجای کوتاه شروع می شود و به هجای بلند ختم می شود. این باعث می شود که تن صدا و حجم صدا افزایش بیابد. این افزایش، تحریک هیجانات و آرام بخشی فعال (Active relaxation) را به مخاطب منتقل می کند. یعنی این وزن ، تحریک هیجانی مخاطب را باعث می شود. این وزن ، به درد شعرهای با هیجان فعال می خورد. پس به کار بردن آن برای شعرهای آرام بخشِ غیر فعال ، و قصه گویی کارآیی ندارد.
در وزنِ یکی بود یکی نبود ، نماد دانه وجود دارد که نماد پایین رونده است. یعنی با هجای بلند شروع می شود و با هجای کوتاه پایان می یابد. این کاهش حجم صدا، نوعی آرام بخشی غیر فعال (Pasive relaxation) را به مخاطب منتقل می کند. پس این وزن ، بیشتر به درد شعرهای ملایم و آرام بخش و حتی برای شروع حالت داستانی و لالایی ها می خورد.
بنابر این می توان گفت که انتخاب اتل متل توتوله در ابتدای شعرها ، دو پیام به مخاطب منتقل می کند. این که به او می گوید ، تو قرار است یک شعر بشنوی ، آن هم شعری که هیجان انگیز است. اما مخاطب با شنیدن یکی بود ، یکی نبود / زیر گنبد کبود، این دو پیام را می گیرد که قرار است تو یک داستان بشنوی، داستانی که آرام بخش است. من به کسی که این دو وزن را برای آغاز شعر و شروع داستان انتخاب کرده اند ، آفرین می گویم.
البته انتخاب این دو وزن، دلیل های دیگری نیز دارد که به دو مورد از آن دلیل ها اشاره می کنم. قصه گو در ابتدای داستان، نیاز دارد تا با این کلمات مخاطب را آماده شنیدن کند. مثل خواندن خطبه در سخنرانی که هم به گوینده و هم به شنونده مهلتی می دهد تا کاملا آماده گفتن و شنیدن شوند. خواننده ی شعر نیز ، با استفاده از این جمله ی منظوم علاوه بر آماده کردن مخاطب، تراز و وزن شعر را نیز کنترل و تنظیم می کرده است.
[=B Mitra]
ج) وزن لالایی
[=B Mitra]بسیاری از خانواده ها می گویند: من برای کودکم ، کتاب لالایی تهیه کرده ام. هر وقت شعرهای آن کتاب را برای کودک می خوانم، خوابش نمی برد. به علاوه که به بی خوابی دچار می شود. در برخی موارد ، کودک خواب آلود، با شنیدن لالایی ، از رختخواب جدا می شود و به هشیاری کامل می رسد. به راستی راز این ، در چیست؟
من برخی از کتاب های لالایی را تهیه کردم و با بررسی آنها متوجه چند نکته شدم. این کتاب های لالایی دارای مشکلات زیادی هستند.
مهم ترین مشکل است که موسیقی و وزن این لالایی ها ، آرامبخش نیست. برخی وزن ها آن قدر تند و خیزابی اند که انسان را به عکس العمل فعال وادار می کنند. انسان در موقع خواب ، نیاز به شنیدن موسیقی ملایم و جویباری دارد. وقتی وزن لالایی ملایم نباشد، تاثیر آن برای خواباندن کودک به عکس می شود. یعنی خواب او را پریشان می کند.
البته مشکلات دیگری نیز در این لالایی ها وجود دارند. مفهوم این لالایی ها ، آرامبخش نیست. بیشتر مفهوم های لالایی های موجود، برخاسته از عقده های بزرگسالان و درددل آنهاست. حتی در کتاب لالایی معصومین ، صحنه ی شهادت حضرت علی اصغر (س) در لالایی آورده شده است. این مفهوم ها ، نه تنها کودک را آرام نمی کند، بلکه ذهن او را پریشان کرده و خوابش را پر از کابوس می کند.

[=B Mitra]
پی نوشت:
وزن ارزشي شعر كودك، يحيي علوي فرد، 1384.



[=B Mitra][=B Mitra]96/5/30[=B Mitra]
[=B Mitra]معرفی کتاب


[=B Mitra]خانواده و تحول در تربیت
• مشخصات کتاب
• تربیت واژه‌ای اسرار آمیز
o تربیت‌
o معلّمی‌
o تربیت کلامی‌
o حفظ شخصیت‌
o تربیت جوان‌
o برخوردها در مدرسه‌
o مهم‌ترین شاخص رشد و موفقیت‌
o راهبردهای عملی در تربیت نوجوانان و جوانان‌
• خانواده و تحوّل در تربیت‌
o اشاره‌
o برابریِ انسانیِ والدین و فرزندان‌
o شناخت منشأ رفتار کودکان و نوجوانان‌
o مکانیزم رفتارهای نا به‌هنجار
o کشف علت بدرفتاری‌
o بی‌رغبتی و تظاهر به بی‌لیاقتی‌
o اهمیت مسأله‌
o برنامه‌ریزی و اختصاص وقت برای فرزندان‌
o راه‌های اساسی ایجاد ارتباط مثبت‌
o نکته‌های کاربردی برای از بین بردن بدرفتاری‌
o عوامل مهم در تربیت کودکان‌
o موقعیت خانوادگی
o ارزش‌های خانوادگی‌
o نقش جنسیّت در پرورش کودکان‌
o موقعیت سنی کودکان‌
o عامل مهم در تربیت فرزندان‌
• تأثیر ساختار خانواده‌
o توضیح
o نوع اوّل: والدین آسان‌گیر
o نوع دوم: والدین سختگیر (مستبد)
o نوع سوم: والدین متعادل‌
o خلاصه نوع رفتار والدین و عملکرد فرزندان‌
o شیوه رفتار والدین و واکنش فرزندان‌
• منابع‌
• گزیده‌ای از منشورات مسجد مقدّس جمکران‌
• پی نوشت ها

مشخصات کتاب:
سرشناسه : فرهادیان رضا، 1327-
عنوان و نام پدیدآور : خانواده و تحول در تربیت رضا فرهادیان
مشخصات نشر : قم مسجد مقدس جمکران 1387.
مشخصات ظاهری : 92 ص.


[=B Mitra]
پی نوشت:
http://ghbook.ir/



[=B Mitra][=B Mitra]96/5/31[=B Mitra]
[=B Mitra]عزت نفس


[=B Mitra]به چگونگی ارزیابی فرد از خودش، عزت نفس گویند. کسانی که از خود ارزیابی منفی دارند، معمولا رفتارهای منفی نشان می دهند و بالعکس.
مهارت های زندگی را به کودک بیاموزید تا به موفقیت های بیشتری دست یابد و در نتیجه از اطرافیان بازخورد مثبت دریافت کند. از رشد استعداد خاص او نیز غافل نباشید.
رفتارهای مثبت او را ببینید و تحسین کنید تا به مرور زمان، نظر مثبت نسبت به خود بیابد.
از سرزنش، تحقیر و کنایه زدن، در مورد شخصیت او بپرهیزید.
هنگامی که کودک سخن می گوید، شنونده ای خوب برای حرف هایش باشید.
وقتی با شما درد دل می کند، اشتباهاتش را به رخ او نکشید و پیوشته نصیحتش نکنید.
با بررسی اشتباهات کودک در فضایی دوستانه، از او بپرسید چه درس هایی از این اشتباهات گرفته است.
با تحسین و تشویق کارهای خوب کودکی که عزت نفس پایین دارد، به او تفهیم کنیم که می تواند کارهای خوب دیگری نیز انجام دهد.

[=B Mitra]
پی نوشت:
نویسنده : علی صادقی سرشت، فلش کارت : به گل ها آب بدهید (حاوی 31 کارت روان شناختی)


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/1[=B Mitra]
[=B Mitra]طبقه بندی موقعیت های تعارض زا


[=B Mitra]موقعیت های تعارض زا به سه صورت تعارض گرایش گرایش، گريز- گريز، گرایش گريز، تقسیم بندی می شود.
[=B Mitra]الف) گرايش ـ گرايش: [=B Mitra]در این تعارض، فرد باید دست كم از بین دو راه مساعد و خوشایند یكی را انتخاب كند.
مثال:
هم ميل به خواب داريم و هم مي خواهيم با دوستانمان چت كنيم.
هم گرايش به رشد عرفاني داريم هم از به ارتباط با نامحرم و ديدن تصاوير جنسي كشش داريم
هم دوست داريم در مسابقه برنده شويم و هم راحت طلب هستيم.
هم دوست داريم از ياران امام زمان باشيم هم طالب لذت هاي آني هستيم

[=B Mitra]ب) گرايش ـ گريز:[=B Mitra]در این تعارض، فرد مجبور است به چیزی رضایت دهد كه هم پیامدهای خوشایند و هم پیام های ناخوشایند دارد.این تعارضسخت ترین نوع تعارض است و معمولا دیرتر از دو نوع دیگر حل می شود .
مثال
از سويي ميل داريم با جنس مخالف خوش و بش كنيم از سويي ميل به دوري از قهر خداوند داريم.
از سويي گرايش ميل به ازدواج داريم ولي به خاطر خانم بودن نمي توانيم در خواست ازدواج به مرد مطلوب خود بدهيم

[=B Mitra]ج) گريز ـ گريز:[=B Mitra]در این نوع تعارض، فرد دست كم از بین دو موقعیت ناخوشایند یكی را انتخاب می كند و هر انتخاب او به نتیجه گیری های منفی منجر می گردد.
مثال
-دو همكار نامحرم كار با نامحرم را نمي پسندند ولي به خاطر شرايط آموزش يا دستور مدير مجبورند با هم همكاري كنند - به دليل مسائل شرعي ميل به داشتن دوست از جنس مخالف ندارد از سويي هم اگر دوست انتخاب نكند انگ امل بودن و اعتماد به نفس نداشتن مي خورد.

[=B Mitra]
پی نوشت:
محمدحسین قدیری، كتاب صدهزاران دام و دانه است اي خدا، سايت انجمن گفت و گوي ديني



[=B Mitra]96/6/2[=B Mitra]

[=B Mitra]پیامدهای تعارض

[=B Mitra]وقتی تعارض وجود ندارد، حالت هیجان تفكر و فیزیولوژی ما در سطح بهنجار و متعادل است. از طرف دیگر تعارض ها حالت هیجانی را آشفته می کنند، به فعالیت شناختی آسیب می رسانند و ممكن است تعادل حیاتی بدن را مختل نمایند. پس می توان گفت كه اختلال های بالقوه تعارض شامل اختلال های هیجانی، شناختی و فیزیولوژیكی است.
[=B Mitra]اختلال هیجانی تعارض به صورت دودلی، اضطراب، زودرنجی، خشم و افسردگی و احساس گناه است.
تعارض علاوه بر این كه در تهییچ پذیری تأثیر دارد اختلال شناختی نیز تولید می كند. تحت شرایط تعارض زا، الگوی تفكر ِ شخص اغلب آشفته می شود و كاهش حافظه و … به وجود می آید.
«تعارض» كیفیت تصمیم گیری شخص را تحت تأثیر قرار می دهد؛ تصمیم گیری منطقی و جستجوی فعال اطلاعات و درك بی طرفانه آن را از فرد سلب می كند.

[=B Mitra]
پی نوشت:
محمدحسین قدیری، كتاب صدهزاران دام و دانه است اي خدا، سايت انجمن گفت و گوي ديني


[=B Mitra]96/6/3
[=B Mitra][=B Mitra]نحوه صداکردن همسر


[=B Mitra]سیره امام علی«ع» و حضرت زهرا«س»
حضرت امیر وقتی می خواستند حضرت زهرا«س» را صدا کنند می فرمودند:
نفسی لک الفدا (جان علی به فدایت)
حبیبتی زهرا بنت رسول الله
زهرا جان
و
جوابی که از حضرت زهرا«س» می شنیدند:
روحی لک الفدا(روحم به فدایت علی)
ابوتراب
ابالحسن
علی جان
زیبا صداکردن زن و مرد، بهترین شیوه برای
ابراز محبت است

پیامبراکرم«صلوات الله علیه»فرمودند :
سه چیز است که محبت شخص را درباره دیگری خالص می کند.
یکی از آنها این است که طرف مقابل را به اسمی صدا بزند که وی می پسندد.
(کافی، ج2، ص643)


[=B Mitra]
پی نوشت:
کانال آداب همسرداری


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/4[=B Mitra]
[=B Mitra]زندگی با عشق زیباتر شود


[=B Mitra]در زمانی روزگاری پیش تر
چند گامی رو عقب تر،بیشتر

بُد عروسی خسته و زار و غمین
علتش مادر شوهر بود و همین!

زندگی اش چون جهنم کرده بود
او عروسش نه،مثالِ برده بود

وز دخالتهای بی جا و حسد
داده ما لِش مغزِ او را چون نمد

عاقبت آن دخترک عاصی بگشت
بهر چاره در پی حامی بگشت

پُر س پُرسان چاره را از این و آن
یافت در عطّاری یک نکته دان

نزد عطار از پی چاره برفت
گیج و منگ و مات و آواره برفت

گفت ای عطار نیک و مهربان
دارویی ده مهلک و آسیبِ جان

تا دهم داروی سمی بر عدو
خود رهایی یابم از آزار او

گفت عطار آن عدویت کیستی؟
شوهرت یا مادرش یا چیستی؟

او هَوو باشد و یا همسایه است؟
هر که با تو،دشمن او بی مایه است

دارویی دارم عدوی جان و دل
می کُشد کم کم ورا مانند سِل

گفت آن دختر که مادر شوهر است
پُر زکینه،شرّ و هم بد گوهر است

زندگی ام تلخ کرده آنچنان
خون بُوَد در سفره ی من جایِ نان

دیگر از آزار او من خسته ام
چشم امیدم به اینجا بسته ام

گر رهانی گردنم از قید بند
زندگی شیرین شود مانند قند

گفت فهمیدم دگر قصه مگو
داروی دردت به نزد من بجو

قطره ای دارم چکان در آب او
کم کَمَک گردانَد آن،بی تاب او

ذره ذره خود اثر خواهد نمود
هر زمان حالش بَتَر خواهد نمود

منتهی یک شرط دارد گوش کن
مدتی جامِ محبت نوش کن

بایدَت چهره گشاده داریَش
ظاهرا می کوش در غمخواری اش

اعتمادش را تمامه جلب کن
این چنین جانش تو راحت سلب کن

دخترک خوشحال و شاد و با امید
زان همه آشوب و غم هایش رهید

تا به خانه با خودش تکرار کرد
"مهرورزی" دشمنی انکار کرد

روزها در خدمتِ مادر شوهر
از مرور کینه ها بودش حذر

روز و شب خدمت بکردی بی دریغ
شد محبت در اثر مانند تیغ

قطع کردی ریشه ی هر کینه را
سرد کردی آتشِ دیرینه را

کم کَمَک یخ های کینه آب شد
دخترک زین ماجرا بی تاب شد

مِهر مادر شوهرش بیداد کرد
سرزمین جان او آباد کرد

هر دو چون تخم محبت کاشتند
رسم و راه دشمنی برداشتند

دخترک زار و پشیمان گشته بود
زان رهی کو بی مهابا رفته بود

رفت نالان پیش عطار از گله
گفت ای عطار بگشا این گره

من پشیمان گشته ام از قتل او
او شبیه مادرم شد نی عدو

پاد زهی ده که خنثی اش کند
زان جفاها زود منهایش کند

من نمی خواهم دگر مرگ ورا
این غلطها را چرا کردم چرا؟

گریه می کرد و به سر می زد عروس
من مقصر بودم و لوس و عبوس

گفت عطار حکیم و نکته دان
بس کن این زاری و این اشک و فغان

نکته ای گویم تو را تا خوش شوی
زین سپس در معرفت با هُش شوی

آنچه دادم تا بگیری جان او
بی اثر بود و تهی از رنگ و بو

خواستم تا مهر آموزم تو را
ریشه ی کین و حسد سوزم ورا

مِهرهای تو چنان سحر عظیم
دشمنت را کرد چون یار قدیم

تو محبت کردی و مهر و وفا
جان او کردی از آن کینه جدا

مرده بود او و تو زنده داشتی
جای قهر و کین محبت کاشتی

زندگی با عشق زیبا تر شود
آن که عاشق باشد او مِهتر شود

هم چنان با مهر باش و معرفت
با محبت خیر گردد عاقبت


[=B Mitra]
پی نوشت:
سيده نسيم طباطبايي، ماهنامه خانه خوبان، شماره 87



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/5[=B Mitra]
[=B Mitra]ملاک لهو و مطرب بودن در موسيقي درماني


[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: ملاک لهو و مطرب بودن در موسيقي چيست؟ از چه موسيقي‌اي براي موسيقي‌درماني کمک بگيريم که گرفتار گناه نشويم و از فوايد موسيقي‌درماني بهره ببريم؟
[=B Mitra]
پاسخ: موسيقي‌اي که موجب حرکات کنترل‌نشده و غيرطبيعي باشد و انسان را از ياد خدا غافل کند مطرب و لهو است. اگر موسيقي‌درماني لهوي نباشد به نظر مَراجعي که موسيقي غيرلهوي را حرام نمي‌دانند، اشکال ندارد.

[=B Mitra]
پی نوشت:
سيدمحمدتقي علوي، مشاوره زير گنبد فيروزه اي، ج4، ص 67



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/6[=B Mitra]
[=B Mitra]موسيقي‌ درماني و رقص‌ درماني


[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: اگر زن و شوهر با استفاده از موسيقي ‌درماني و رقص ‌درماني بتوانند مشکلات جنسي و سرد مزاجي خود را درمان کنند آيا مجازند از اين دو کمک بگيرند؟
[=B Mitra]
پاسخ: استفاده از موسيقي مطرب و هر امر حرام ديگر براي معالجه جايز نيست؛ مگر آنکه دارويي منحصر به ‌فرد باشد؛ آن هم به مقدار ضرورت؛ و تحقق اين انحصار هم، امروزه مشکل است.

[=B Mitra]
پی نوشت:
سيدمحمدتقي علوي، مشاوره زير گنبد فيروزه اي، ج4، ص 65


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/7[=B Mitra]
[=B Mitra]نغمه درماني


[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: آيا اجازه داريم از نغمات و دستگاه‌هاي تلاوت قرآن براي درمان بيماري‌هاي رواني مانند اضطراب و افسردگي استفاده کنيم؟ اگر بيشتر از محتوا بر خود نغمات تمرکز شود چطور؟ با توجه به اينکه برخي نغمات موسيقي شادند و برخي غمگين، اگر کسي بدون شناخت تأثير نغمه‌هاي غمگين، براي درمان بيمار از نغمه‌هاي غمگين استفاده كند و سبب تشديد اضطراب و افسردگي بيمار شود، مقصر و گناه کار است؟

[=B Mitra]پاسخ: استفاده از نغمات قرآني براي درمان بيماران مانعي ندارد، ولي همان‌گونه که بيان شد اين کار نبايد توسط افراد غيرمتخصص انجام شود و در صورت تخلف و آسيب به بيمار، شخصي که آسيبْ مستند به اوست ضامن است. ضمناً در استفاده از قرآن مجيد توجه به معاني آيات تأثيري به‌مراتب قوي‌تر از شنيدن نغمه‌ها دارد.

[=B Mitra]
پی نوشت:
سيدمحمدتقي علوي، مشاوره زير گنبد فيروزه اي، ج4، ص 67


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/8[=B Mitra]
[=B Mitra]ميانجي گري


[=B Mitra]اسماعيل فرزند امام صادق مرد خوبي بود. با همسرش اختلافي بينشان درگرفت او را زد. همسر او به منزل پدرش رفت. اسماعيل بيمار شد. امام صادق به ديدن عروسش رفت. تا از دل او در آورد به گفت اين بيماريش كفاره اين است كه تو را زده است. او را ببخش. بعد هديه به او داد و از دلش در آورد.
*****
منصور دوانقي امام را احضار كردند. امام با دوتن از يارانش به راه افتادند كه نزد منصور بروند شب به محلي رسيدند دربان درها را بسته بود. ياران امام به او گفتند در را باز كن گفت نه دير وقت است. به امام گفتند اجازه مي دهيد ايشان را بزنيم وارد شويم. امام فرمودند هرگز. امام پشت در نشستند و به تدريج با دربان گفتگو و همدلي كردند. دربان در باز كرد به به امام گفت بفرماييد داخل. امام به همراهانش گفت اين طوري بهتر است يا آن گونه كه شما گفتيد؟

[=B Mitra]
پی نوشت:
حجت الاسلام و المسلمين دكتر ناصر رفيعي، شب قدر، شب 21 رمضان، 1395



[=B Mitra]96/6/9[=B Mitra]

[=B Mitra]موانع ازدواج


[=B Mitra]سؤال:اينجانب گزارش‌گر ‌يکي از روزنامه‌هاي کثير‌الانتشار کشور هستم و گزارشي را جهت مشکلات و موانع ازدواج در جامعه تهيه‌کرده‌ام که در آن، بیشتر پسرها، تأمين مسکن و مخارج زندگي را مانع ازدواج اعلام کرده‌اند، ولي بانوان مشکل بی‌اعتمادی به آقايان را عنوان کرده‌اند. مي‌خواستم خواهش کنم اگر ممکن است، بفرمایيد: از نظر شما موانع ازدواج جوانان چیست؟
[=B Mitra]
پاسخ: در وضع فعلي موانعي بر سر راه ازدواج است که عمدۀ آن موانع که بسياري از موانع را در بر دارد، تجمّل‌گرايي است. اگر ساده‌زيستي در جامعه حکم‌فرما شود، ازدواج آسان خواهد شد و آنچه شما فرموده‌ايد و گزارش تهيه کرده‌ايد، راجع ‌به پسرها واقعيّت است؛ چون در وضع فعلي ازدواج‌ها بر تجمّل‌گرايي بنا شده است و همه بايد به‌فکر رفع آن باشيم؛ امّا در مورد دخترها، گرچه بی‌اعتمادی يکي از موانع است؛ ولي مانع عمده و فراگير نيست و مانع اصلي همان تجمّل‌گرايي و پرتوقّعي خانم‌هاست. يک خانم معمولاً راضي نيست با يک معلم یا يک طلبه که شغل آن‌ها از نظر دين اسلام بهترين شغل‌هاست، ازدواج کند. چرا؟ بسياري از دخترها وقتي مي‌بينند که پدر آن‌ها نمي‌تواند جهيزيه‌هاي تشریفاتی بدهد، از ازدواج امتناع مي‌کنند. بسياري از خانم‌ها چون مي‌بينند، خواستگار آن‌ها خانۀ مستقل و هزينه‌هاي تجمّلي براي زندگي و مخارج ازدواجِ‌ گِران ندارد، جواب منفي مي‌دهند.
*******
[=B Mitra]سؤال: پدرجان، شوهري متديّن مي‌خواهم؛‌ در يک کلام بگويم شوهري علي‌گونه مي‌خواهم. ‌آيا اين آرزوي زيادي است؟‌ آيا در زير اين آسمان خداوند، چنين مرداني نيستند؟
[=B Mitra]
پاسخ: خواست شما و توقّع شما در ازدواج، شما را خانه‌نشين مي‌کند. شما بايد در ازدواج سخت‌گیر نباشید و حرف ديگران را گوش بدهيد، شما بايد تابع پدر و مادر باشيد. من دعا مي‌کنم در ازدواج موفّق باشيد.

[=B Mitra]
پی نوشت:
پاسخ به پرسش‌های ازدواج و خانواده، نويسنده: آيت الله العظمي حسين مظاهري،انتشارات مؤسسه فرهنگی- مطالعاتی الزهرا«س»


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/10[=B Mitra]
[=B Mitra]معرفی کتاب


[=B Mitra]کتاب یاس بهشتی
نویسنده: گروهی از نویسندگان
ناشر: اداره کل پژوهش های صدا و سیما
مقدمه
بخش اول: شخصيت‌شناسي
بخش دوم: سيره‌شناسي
بخش سوم: انديشه‌شناسي
بخش چهارم: متون ادبي
بخش پنجم: ايده‌ها و موضوعات برنامه‌سازي
بخش ششم: منبع‌شناسي در موضوع حضرت فاطمه زهرا عليها السلام

[=B Mitra]
پی نوشت:
اداره کل پژوهش صدا و سیما


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/11[=B Mitra]
[=B Mitra]ابراز پشیمانی یا ...


[=B Mitra][=B Mitra]سؤال: وقتی خانمم از دستم ناراحت است با ابراز پشیمانی و یا درخواست بخشش کار را بدتر می کند، توصیه شما در این موارد چیست؟
[=B Mitra]
پاسخ: اگر چنین اتفاقی افتاد، و شما واقعا مقصر بودید؛
1.از او عذر خواهی کنید. و سعی کنید رفتارهایی که واقعا صحیح نبوده و شما انجام داده اید و باعث شکستن دل او شده اید و به نوعی کینه از این قضیه دارد، باید قول بدهید که تکرار نکنید.( اما کینه و رفتار او نا مناسب بوده و نابجا بوده و حق باشماست، در این صورت بستگی دارد که روحیه خانمتون چه جوریه؟ در برخی از موارد از باب همراهی می توان از او معذرت خواهی کرد ولی در توضیح قضیه می توانید صحیح بودن رفتار خودتان را توضیح دهید و فکر نکند واقعا شما مقصر هستید)
2.اگر دلیلی داشتید توضیح دهید.( بهتر است در یک فرصت مناسب، این موضوع را با هم گفتگو و مورد بررسی قرار دهید)
3.البته در برخی از موارد خانم ها به خاطر اینکه مورد توجه و ناز و نوازش قرار بگیرند، از این کارها انجام میدهند.
4. به مهر و محبت خودتان ادامه دهید.
5. اگر جور نشد، باید صبور باشید، خانم ها وقتی ببینند که همسرشان به آن ها بیشتر توجه می کند و مورد مهر و محبت خود قرار می دهد؛ به مرور زمان حتما فراموش می کنند.( در حقیقت خیلی در مورد آن موضوع حساسیت نشان ندهید)
6. یک کادوی خوب هم در این شرایط می تواند کمک کند.

[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت انجمن گفت و گوی دینی/ انجمن مشاوره/ کارشناس: نشاط/1394.11.19


[=B Mitra]96/6/12[=B Mitra]

[=B Mitra]شناخت اختلالات


[=B Mitra]توضيحى درباره اختلالات روانى بدهيد و بيان كنيد چگونه مى توان فهميد فردى دچار اختلال روانى و رفتارى است؟

[=B Mitra]قبل از پرداختن به اختلالات روانى، بايسته است مقدمه اى در اين زمينه ذكر شود؛ اكثر ما دورانى از احساس اضطراب، افسردگى، رنجيدگى و احساس كهترى يا بى كفايتى در روبه رو شدن با مشكلات زندگى را تجربه كرده ايم... .
به فرموده قرآن «ما انسان را در رنج آفريديم»؛ يعنى انسان از آغاز زندگى حتى از آن لحظه اى كه نطفه او در قرارگاه رحم واقع مى شود، مراحل زيادى از مشكلات و درد و رنج ها را طى مى كند تا متولد شود و بعد از تولد در دوران طفوليت و سپس جوانى و از همه مشكل تر دوران پيرى با انواع مشقات و رنج ها مواجه است و اين طبيعت زندگى دنياست و كسى كه در دوره هايى از زندگى، طعم تنهايى، شك به خويشتن و يأس را نچشيده باشد، بايد او را استثنايى به شمار آورد.

البته بيشتر مردم به رغم اينكه با مشكلات عديده اى مواجه هستند، به اختلال هاى روانى دچار نمى شوند؛ آنها به نحوى با مشكلات خود كنار مى آيند و به فعاليت خود ادامه مى دهند. اما در مقابل افرادى هستند كه در برابر ناملايمات، فشارها و مشكلات، تسليم و به اختلال هاى روانى مبتلا مى شوند و براى ادامه زندگى نياز به كمك دارند. دانش روان پزشكى، روان شناسى بالينى و مشاوره و نيز ساخت و توليد داروهاى روان گردان، همه به منظور كمك به افرادى است كه در مقابل تنيدگى ها و فشارهاى زندگى، دچار مشكل شده اند و تعادل روانى خود را از دست داده اند.
يكى از راه هاى شناخت افراد داراى اختلال روانى، رفتارهاى نابهنجارى است كه انجام مى دهند. در اينجا اين سؤال مطرح مى شود كه بر اساس چه ملاك هايى، رفتار بهنجار را از رفتار نابهنجار تميز دهيم؟

در اين مورد اتفاق نظر كلى وجود ندارد؛ اما بر اساس ويژگى هايى مى توان گفت كه فرد واجد آنها دچار اختلال روانى است. اين ويژگى ها عبارت است از:

[=B Mitra]1. پريشانى شخصى ؛ [=B Mitra]افرادى كه دچار اختلال روانى هستند، به شدت احساس رنج و ناراحتى مى كنند. اين گونه افراد مضطرب، افسرده يا تحريكاتى و تكانشى هستند و نمى توانند رفتارهاى خود را كنترل كنند. از اين رو ممكن است دچار بى خوابى، بى اشتهايى و انواع دردهاى بدنى باشندو همواره از يك ناراحتى عميق در زندگى خود رنج مى برند.
[=B Mitra]
2. غيرانطباقى بودن رفتار ؛
[=B Mitra]يعنى رفتار آنها پيامدهاى زيانبارى براى فرد يا اجتماع دارد. مثل فردى كه آنقدر مشروب مى خورد كه نمى تواند شغل خود را حفظ كند يا فردى كه چنان از جمعيت مى ترسد كه نمى تواند با اتوبوس به محل كارش برود.

[=B Mitra]3. تخطّى از هنجارها ؛ [=B Mitra]هر جامعه اى معيارهايى ويژه يا ارزش هايى براى رفتارهاى قابل قبول دارد. اگر فرد به طور مشخص، از معيارهاى پذيرفته شده جامعه منحرف گردد، ناهنجار تلقى مى شود.

[=B Mitra]4. مغاير بودن با اهداف ؛[=B Mitra] معمولاً رفتار افراد نابهنجار، با اهدافشان ناسازگار است؛ مثلاً براى رهايى از بعضى مشكلات، اقدام به كارهايى مى كنند كه مشكلات آنها را دو چندان مى كند. به عنوان نمونه برخى افراد براى رسيدن به آرامش روحى، به مواد مخدر يا الكل پناه مى برند!!

[=B Mitra]5. خطرناك بودن ؛ [=B Mitra]افراد نابهنجار براى خود و ديگران، يك تهديد به حساب مى آيد، زيرا كنترلى بر رفتار خود ندارند و هر لحظه ممكن است به اقدام خطرناكى دست بزنند.

[=B Mitra]6. نداشتن فهم و درك صحيح؛ [=B Mitra]افراد نابهنجار عليرغم اينكه ابزار شناخت حقيقت را دارند اما از نيروى تعقل و تفكر و خردورزى استفاده نمى كنند. «لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها».
قرآن كريم با تعبيرهاى مختلف به اين حقيقت اشاره مى كند و مى فرمايد انسان هاى ناسالم و افراد غيرمؤمن، داراى درك، فهم و تعقل نيستند. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ».
به عبارت ديگر در نگرش اسلامى؛ حماقت، سفاهت و كودنى از نشانه هاى نابهنجارى است «وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلاّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ»؛ «هيچ كس از دين ابراهيم (توحيد) رويگردان نمى شود مگر كسى كه نفس خود را خوار كند».

[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت پرسمان



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/13[=B Mitra]
[=B Mitra]آرايش پسران


[=B Mitra][=B Mitra]اما به راستی چرا پسران ایرانی آرایش می کنند؟
آرایش پسران سالانه چقدر هزینه می برد؟
آیا بی برنامگی کشور جوان ها را به سمت آرایش کردن سوق داده است؟
[=B Mitra]

[=B Mitra]دو روانشناس و مشاور خانواده به این سوال پاسخ می دهند.[=B Mitra]
سید احمد جلیلی مشاور انجمن روانشناسی ایران در رابطه با علت آرایش مردان می گوید: کلیه مشکلات را با هم و در یک بسته باید دید و اینگونه نباشد که مانند فیلی که در تاریکی هست کسی دست به خرطوم آن بزند و بگوید لوله است و دیگری دست به پای آن بزند و بگوید ستون است ولی از دور اگر درست به آن نگاه کنند مشخص است که فیل است. این مسائل هم جزء جزء نگاه کردن ندارد.
دکتر جلیلی در پاسخ به این سؤال که: آیا به نحوی در پسرانی که آرایش می کنند گرایش و خوی دخترانه وجود ندارد گفت: ممکن است وجود داشته باشد و یا نباشد، اکنون آنقدر آرایش مردان فراگیر است که اگر بگوییم احساسات دخترانه در این افراد هست آنوقت هویت جنسی در جامعه از بین می رود. من فکر نمی کنم در همه این افراد تمایلات دخترانه وجود دارد.
وی افزود: این یک نوع عصیان بر علیه مکانیزم هایی است که می گوید این کار را بکن و آن کار را نکن. اینگونه امر و نهی ها واکنش ایجاد می کند و اغلب واکنش ها بیمارگونه است، باید از امر و نهی های بیهوده جلوگیری کرد و کارهای هدایتی را نیز انجام داد. سؤالی که مسئولان باید پاسخ دهند این است که چرا در سی و چند سال اخیر جامعه ما از نظر اخلاقی روز به روز در حال سقوط است؟

قبح آرایش مردان در جامعه ما ریخته شده است
آرایش مردان و پسران، بی هویتی یا طغیان؟
دکتر اصغر کیهان نیا، مشاور خانواده و متخصص رفتار درمانی با برشمردن علت آرایش مردان گفت: آرایش مردان چند علت دارد، یکی از این علل نداشتن اعتماد به نفس است. افراد هر چقدر اعتماد به نفس پایینی داشته باشند یعنی از درون قوی نباشند نیاز دارند که ظاهر خود را با تزئینات و آرایش بیارایند تا به اعتماد به نفس برسند غافل از اینکه با این کار خود را در انظار عموم کوچک می کنند.
علت دوم، توجه است. جوانها نیاز به توجه دارند، نیاز به دیده شدن دارند بنابراین آرایش می کنند تا دیده شوند.
وی افزود: علت سوم، رسانه ها مانند اینترنت، ماهواره و... است. دیدن آرایش برخی مردان در خارج از کشور توسط این رسانه ها باعث می شوند که جوان ها الگو بگیرند.
مورد چهارم که پنهان است و کسی زیاد به آن توجه نمی کند اعتراض است، اعتراض به مقررات و سختگیری های خانه، مدرسه، دانشگاه، محیط و مسئولین است. جوان ها وقتی نسبت به چیزی اعتراض دارند آنچه را که مسئولین می گویند درست برعکس آن را اجرا می کنند.
دکتر کیهان نیا ادامه داد: پنجم، افزایش زیبایی است، برخی از مردان فکر می کنند هر چقدر زیباتر باشند و آرایش کنند بهتر می توانند جنس مخالف را جذب کنند. در صورتی 20 درصد از اینگونه افراد با آرایش می توانند جنس مخالف را جذب کنند، 80 درصد دختران از اینگونه پسران متنفرند. دختران اعتقاد دارند که مرد نباید آرایش کند و زیر ابرو بردارد، مرد باید اقتدار و کلام قوی داشته باشد.
این فارغ التحصیل رشته رفتارشناسی افزود: زنها، مردی که مقتدر است را بیشتر دوست دارند تا مردانی که فانتزی هستند و ادای دختران را در می آورند، فقط در طبقه فرودست، کم اطلاع و کم خرد اینگونه افراد مورد توجه قرار می گیرند. دخترانی که عقل گرا هستند هیچوقت به مردانی که آرایش می کنند توجه نمی کنند.
وی با انتقاد از فرهنگ سازی غلط تلویزیون گفت: مثلاً من کارگری را می شناسم که زیر ابروهای خود را بر می دارد و آرایش می کند، وقتی که یک کارگر این کار را می کند اوج فرهنگ سازی غلط را می توان مشاهده کرد. قبح آرایش مردان در جامعه ما ریخته شده است، وقتی که تلویزیون برنامه ای می گذارد که در آن مجری و یا هنرپیشه زیر ابروهای خود را برداشته و آرایش کرده چه انتظاری می توان از افراد جامعه داشت. نباید به اینگونه افراد میدان داد، وقتی که تلویزیون یک هنرپیشه را با این وضع نشان می دهد باید منتظر بماند که افراد جامعه از ظاهر این فرد الگو بگیرند و آرایش کنند.


[=B Mitra]
پی نوشت:
سايت شاخه طوبي



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/14[=B Mitra]
[=B Mitra]تهذیب و ورزش


[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: مهم ترين درخواست مقام معظم رهبري از جوانان چيست؟
[=B Mitra]
اگر در یک جمله کوتاه از من بپرسند که شما از جوانان چه می خواهید، خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش. من فکر می کنم که جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند. تحصیل اعم از تحقیق و کارهای علمی هم است. چون این نیرو در جوانان هست، بایستی در کار تحصیل خیلی تلاش کنند. هر کاری هم بخواهید بکنید، در دوران جوانی می شود کرد، یعنی در هر سه زمینه هم زمینه علمی، هم در زمینه تهذیب نفس، هم در زمینه ورزش باید در دوره جوانی کار کنید. البته همه می دانند که در دوره پیری، ورزش این قدر تأثیری که در دوره جوانی دارد، ندارد. اما غالبا تهذیب نفس را نمی دانند، خیال می کنند انسان باید بماند، پیر که شد، عبادت و تهذیب نفس کند. در حالی که آن وقت تهذیب نفس مشکل است، و گاهی محال است. در دوره پیری، تهذیب نفس سخت است، اما در دوره شما- در دوره جوانی- تهذیب نفس خیلی آسان است. به هر حال جوانان این سه کار را باید جدی بگیرند.

[=B Mitra]
پی نوشت:
برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با هزاران تن از دانشجویان، هنرمندان و نخبگان المپیادها ۷/۲/۷۷.
محمدحسین قدیری، نرم افزار ورزيدگي در زندگي، اندرویدی(رایگان)، سایت گفت و گوی دینی



[=&quot]
دانلود:‌ نرم افزار:
https://t.me/zendegiearam110/2290
https://t.me/zendegiearam110/2411[=&quot]

[=B Mitra][=B Mitra]96/6/15[=B Mitra]
[=B Mitra]آیات دلداری


[=B Mitra]وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا (احزاب، 58)

گاهی برای خاطر کسی سختی می‌کشی، به‌خاطر دلدادگی‌ات به او، آزار و اذیت می‌بینی اما او عین‌خیالش نیست و بی‌تفاوت از کنارت می‌گذرد. فرمود: من این‌گونه نیستم. اگر کسی از شما مؤمنان، بدون آن‌که مرتکب عمل زشتی شده باشد مورد اذیت قرار گرفت، من پشتش درمی‌آیم. کسی که به شما آزار رسانده قطعاً تهمت و گناه بزرگی به گردن گرفته است و جزای عملش را می‌بیند.


[=B Mitra]
پی نوشت:
نویسنده: محسن سیمائی،مجله خانه خوبان شماره ۹۳، آذر ۹۵،کانال خانه خوبان



:goleroz:

[=B Mitra][=B Mitra]96/6/16[=B Mitra]
[=B Mitra]چه وقت کودک را تشویق یا نصیحت کنیم؟


[=B Mitra]باید هنگامی کودک را تشویق نمود که تشنۀ تشویق باشد،
و به تعبیردیگر: کودک منتظر تشویق از سوی شما باشد، در این صورت این تشویق در بالندگی کودک نقش بسزایی خواهد داشت.
تشویق و محبّت بیش از حد، مثل کود زیاد است که به گُل داده می شود، همان طور که کود زیاد عامل فساد گل می شود، محبّت و تشویق زیاد نیز در تخریب اخلاق کودک تأثیری عمیق دارد.
اگر می خواهید کودکتان را نصیحت کنید، آنجا نیز طوری رفتار کنید که کودک شما برای نصیحت آماده باشد؛
مثلاً، برای او قصه یا حکایتی را نقل کنید، و سپس اصل مطلب را در جایی حساس که رسیدید بگویید: ادامۀ این قصه بماند برای بعد، اینجا می بینید که این کودک از شما می خواهد تا بقیۀ حکایت را برای او بازگو کنید. در این صورت شما می توانید از این فرصت طلایی استفاد کنید، و تا حد امکان و لازم به نصیحت و پند و اندرز کودکتان بپردازید.

[=B Mitra]
پی نوشت:
آیت الله محی الدین حائری شیرازی


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/17[=B Mitra]
[=B Mitra]پیامد هرزه نگاری


[=B Mitra]از مهم ترین پیامدهای منفی هزره نگاری اینترنتی بر بهداشت روان کودکان چیست؟
الف)بلوغ زودرس ـ رفتارهای پرخطر جنسي در صورت خواندن نوشته ها و داستان ها،دیدن فيلم و تصویرهای مستهجن و ارتباط با منحرفان جنسي
ب) فشار عصبي شديد و تندخويي در صورت تأخیر در ازدواج
ج)الف و ب
د)هيچ كدام
پاسخ: ج

[=B Mitra]
پی نوشت:
كتاب صدهزاران دام و دانه است اي خدا، سايت انجمن گفت و گوي ديني

[=B Mitra][=B Mitra]96/6/18[=B Mitra]
[=B Mitra]دوستت دارم
[=B Mitra]
دو دانشجوي شيعه و سني با هم دوست و هم دانشگاهی بودند و در خوابگاه در اتاقي مشترك زندگی می کردند.
روزی دوست سني عازم سفر شد. دوست شیعه تماس گرفت و از او خواهش کرد تا زودتر برگردد.
دوستش هرکاری کرد تا دلیل را بپرسد، او گفت خواهش مي كنم فقط برگرد كار خیلی مهمي باهات دارم.
دوست سني زود برگشت. وقتی رسید گفت: مشکل چیه؟
او به دوستش گفت: مي خواستم بگويم كه خيلي دوستت دارم.
دانشجوي سني با تعجب و ناراحتي گفت: این همه راه منو برگردوندی تا بگی دوستت دارم؟
دانشجوي شيعي لبخندی زد و گفت: دوست بزرگوارم خودت انصاف داشته باش. به نظرت منطقیه پیامبر عزيزمان سه روز مردم رو توی آفتاب گرم و داغ غدير نگه داره تا بقيه برسن و عده ای هم رو که جلوتر رفتن بگه برگردین تا به همه بگه من علی (ع) رو دوست دارم؟ و مردم هم با شادي به علي تبريك بگويند؟!!
..............
عید غدیر خم بر همه عزیزان شيعه و سني مبارک

[=B Mitra]
پی نوشت:
نرم افزار لبخندها و دلخندها، سایت گفت و گوي ديني


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/19[=B Mitra]
[=B Mitra]بازگرداندن مورچه به خانه


[=B Mitra]کتاب در محضر لاهوتیان ، زندگینامه ، شیوه سلوکی و کرامات عارف بصیر و سالک خبیر حضرت جعفر آقای مجتهدی به نوشته محمدعلی مجاهدی (پروانه) می باشد .
هنگامی که حضرت آقای مجتهدی در قم اقامت داشتند با مسجد مقدس جمکران و کوه خضر (در نزدیکی روستای جمکران) بسیار مأنوس بودند. در آن زمان هنوز مسجد همان حالت قدیمی خود را داشت و معنویت عجیبی بر فضای آن حاکم بود و ایشان می فرمودند: مسیر عبور حضرت ولی عصر- ارواحنا فدا- از زمینی که مسجد مقدس جمکران در آن واقع است، هنوز روشن و عطرآگین است و جان آدمی را می نوازد و آدمی را به خضوع و خشوع وا می دارد :
بر زمینی که نشان کف پای تو بود سالها سجده صاحبنظران خواهد بود

کوه خضر نیز از اماکن مورد علاقه ایشان بود و در آنجا خلوت می کردند و به دعا و توّسل می پرداختند. آن سال تصمیم گرفته بودند که اربعینی را در کوه خضر رفتند و در اتاقی که در آنجا بود ساکن شدند و ارتباطشان را جز با معدودی از دوستان قطع کردند.

آخرین روز از ماه مبارک رمضان فرا رسیده بود و حضرت آقای مجتهدی فرموده بودند که در آخرین روز ماه مبارک، مهمان آقای حاج میرزا یدالله غروی خواهم بود. حجت الاسلام حاج میرزا یدالله غروی از علاقمندان و اطرافیان حضرت آیت الله االعظمی مرحوم مرعشی نجفی بودند و با حضرت آقای مجتهدی نیز الفتی دیرینه داشتند، منزل مسکونی ایشان در خیابان بهار بود و دوستان بعد از افطار برای دیدار آقای مجتهدی در آنجا جمع شده بودند و حضرت آقای مجتهدی پاسی از افطار گذشته بود که آمدند.

ایشان در مدت این چهل روز به خاطر روزه داری و غذای بسیار کمی که مصرف کرده بودند و نیز به علت شب زنده داری ها و ریاضات شرعی، به طور محسوسی لاغر و تکیده شده بودند ولی طراوت وجودی شان بیشتر از پیش به نظر می رسید. پس از ورود به خانه و احوال پرسی از دوستان، دست و روی خود را در آب زلال حوضی که در وسط حیاط بود شستشو دادند و بعد دستمالی از جیب پیراهن بلند عربی خود درآوردند و همین که آن را باز کردند تا دست و روی خود را خشک کنند، حال ایشان منقلب شد! و انقلاب حالشان به خاطر مورچه ای بود که در داخل دستمال دیده بودند! دستمال را آهسته جمع کرده و در جیب خود گذاشتند و فرمودند: من ناخواسته این مورچه را از لانه خود دور کرده ام و آوارگی او را نمی توانم تحمل کنم! باید بروم! قبض او مرا آزار می دهد!

دوستان هرچه اصرار کردند که شما خسته اید و تازه از راه رسیده اید، اجازه دهید تا با ماشین سواری شما را تا کوی خضر همراهی کنیم، قبول نکردند و فرمودند :
تاوان این غفلت، پیاده رفتن به کوه خضر و پیاده برگشتن است!
حضرت آقای مجتهدی پیاده به کوه خضر رفتند و در جایی که بیتوته می کردند مورچه را به لانه خود رهنمون شدند و پس از گذشت چند ساعت به قم بازگشتند .

لطافت روحی یک عارف سالک باید تا به چه حدی رسیده باشد که نتواند آوارگی یک مورچه را از لانه خود تحمّل کند! و بعد با پیاده رفتن به کوه خضر و پیاده برگشتن، آن هم پس از چهل روز روزه داری و ریاضت شرعی، خود را مجازات نماید که چرا به هنگام برچیدن دستمال از زمین دقّت لازم را نداشته است!


[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت پندآموز



:parandeh::parandeh::parandeh:

[=B Mitra][=B Mitra]96/6/20[=B Mitra]
[=B Mitra]شکوفایی، روان شناسی مثبت گرا (درک جدیدی از نظریه شادکامی و شکوفایی)
[=B Mitra]
سلیگمن در نظریه اولیه خودش که شادکامی اصیل نام داشت ادعا کرده بود که 3 عامل اصلی : هیجانات مثبت، درگیری مثبت در کارها (غرقه شدن) و معناداشتن زندگی موجب شادکامی و در نتیجه رضایت از ندگی در افراد می شود. اما بعد از مدتی متوجه شد که گویا نظریه اش دربردارنده همه مطلب نیست، به همین دلیل چند سال را صرف پژوهش کرد و سپس نظریه شکوفایی را مطرح کرد، بر اساس این نظریه جدید شادکامی افراد تنها در سایه رسیدن آنها به شکوفایی محقق می شود. و رسیدن به شکوفایی نیز به نوبه خود موجب بهزیستی همه جانبه فرد می شود. از این 5 عامل، 3 عامل مربوط به نظریه شادکامی اصیل هستند، یعنی : هیجانات مثبت، غرقه شدن و معناداری زندگی و دو عامل اضافه شده عبارتند از : روابط مثبت و دستاورد یا پیشرفت (حرکت رو به جلو در زندگی)
عنوان کتاب : شکوفایی، روان شناسی مثبت گرا (درک جدیدی از نظریه شادکامی و شکوفایی)

نوشته : مارتین ای پی سلیگمن
ترجمه: امیر کامکار، سکینه هژبریان
انتشارات : روان
چاپ اول زمستان 1392

[=B Mitra]
پی نوشت:
http://positive-psychologist.persianblog.ir/


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/21[=B Mitra]
[=B Mitra]فوايد كسب و كار حلال


[=B Mitra]مهم ترین فواید كسب و کار حلال که در کتب علمی و ديني بیان شده عبارتند از:
تندرستی،
افزایش عقل،
اعتبار اجتماعی،
نورانی شدن قلب،
تحلیل نرفتن عقل،
اجر جهاد در راه خدا،
قدرتمند و قوی شدن،
دفع و رفع افکار مزاحم،
آرامش و نشاط در زندگی،
مؤثر در بيان سخنان پاک،
محبوب خدا و ائمه شدن،
تسهیل امر ازدواج (که خود نیمی از ایمان را حفظ می کند)،
به بار آمدن فرزند صالح،
آمرزش و کفاره گناهان،
تقویت اعتماد به نفس،
گشایش رحمت خدا،
معنابخشی به زندگی،
احساس ارزشمندی،
شکوفایی خلاقیت،
رفع نیاز همنوع،
نه دهم عبادات
خودکفایی.

[=B Mitra]
پی نوشت:
كتاب: محمدعلي قديري، بوسه بر دست 3، ص69.


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/22[=B Mitra]
[=B Mitra]درخت تنومند عشق


[=B Mitra]چرا عشق‌هاي هنجار بعد از سال‌ها ريشه دارتر مي‌شود؟ در عشق واقعي زن و مرد با جلسات متعدد و تحقيقات متعدد از كانال‌هاي مختلف و مشاوره جذب تفكر، نگرش و ويژگي‌هاي منحصر به فرد و فطرت پاك هم مي‌شوند. عشق واقعي، برخلاف عشق‌هاي هوس محور، بيشتر ريشه در شناخت عميق از نگرش، تفكر و صفات پايدار خود و ديگري دارد، نه زيبايي ظاهري.

برخي از كتاب ها يا مجلات تاريخ مصرف دارند. برخي كتاب ها ماندگار هستند مانند قرآن و ديوان حافظ كتاب شخصيت ما بايد طوري باشد كه تاريخ مصرف نداشته باشد. هنگام خواستگاري همسر آينده بايد شيفته و عاشق تفكر و ذهنيت شما شود . دود عشق از كنده شناخت عميق بلنده مي شود.

هرگز از اندام خود براي شيفته كردن خواستگار و يا همسر استفاده نكنيد، چون اين زيبايي ظاهري زودگذر است و با بيماري يا پيري محكوم به فرسودگي است. ولي اتفاقي كه براي افكار و ذهن شما مي افتد دقيقا متضاد اين حالت خواهد بود هرچه سن بالاتر رود تفكر و شناخت، پخته‌تر و زيباتر و فرد سازگارتر مي‌شود، برخلاف زيبايي ظاهري كه با بيماري و بالارفتن سن پژمرده تر مي‌شود.

[=B Mitra]علف شيرين به دهن بزي
[=B Mitra]صد در صد با اين مثل موافق هستيم كه علف بايد به دهن بزي شيرين بيايد. و بايد پسر و دختر به دل هم بنشينند.
پس هرگز ازدواج نكنيد تا بعدا همسرتان به دلتان بنشيند
و اگر به اشتباه بدون اين كه به دل هم نشسته باشيد ازدواج كرده ايد، به هيچ وجه فرزندآوري را ابزاري براي ايجاد محبت بين خود قرار ندهيد.
خود واقعي تان باشيد اگر مجبور شويد هر 5 دقيقه همه آنچه را كه دلتان مي‌خواهد درباره‌اش حرف بزنيد بخوريد مجبوريد پيوسته كتاب شخصيت خود را بر خلاف طبع خود، ويرايش كنيد اين تظاهر و دوري از خود بودن، شما را مضطرب خواهد كرد، چون پيوسته نگرانيد كه رابطه شما خراب شود اصل رابطه بسيار كسل كننده خواهد شد. بعد از ازدواج هم براي تضمين رابطه همسران بايد از نظر عاطفي و احساسي سخي باشند نه خسيس.يعني بايد عاقلانه گزينش كرد و عاشقانه زندگي كرد.

[=B Mitra]
پی نوشت:
محمدحسین قدیری، كتاب صدهزاران دام و دانه است اي خدا، سايت انجمن گفت و گوي ديني



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/23[=B Mitra]
[=B Mitra]10 ویژگی برتر افراد بسیار موفق


[=B Mitra]هر انسانی دارای یک "الگوی قهرمان" است که در اعماق ذهن خود با آن زندگی می‌کند. گاه به آن نزدیک می‌شود، و گاه کیلومترها از آن فاصله می‌گیرد. اما چرا اینگونه است؟ چون باید "هزینه‌ی قهرمان شدن" را بپردازد که عبارت است از: پذیرش مسئولیت ها، پرورش قابلیت ها، و آمادگی برای جذب مهارت ها.اگر می‌خواهید که در زندگی موفق باشید، باید خودتان را همان طور که یک باغ را برای برداشت بهترین محصول پرورش می‌دهید، پرورش دهید. افراد موفق در همه جا ویژگی های مشترکی دارند که مسلما تصادفی و یا شانسی نیست.
در این جا ویژگی های افراد بسیار موفق را باهم مرور می‌کنیم. شما چندتا از آنها را دارید؟
[=B Mitra]
1.انگیزه
[=B Mitra]شما باید انگیزه‌ای برای سخت کار کردن داشته باشید تا مطمئن شوید که کارها انجام می‌شود. زمانی که می‌بینید کارها در حال تکمیل شدن است به خود افتخار خواهید کرد و در صورت لزوم می‌توانید مسئولیت آن را نیز برعهده بگیرید. اهداف شما محرک شما هستند که باعث می‌شود تصور برتر و خوب بودن از خود داشته باشید.

[=B Mitra]2.خوداتکایی
[=B Mitra]شما باید مسئولیت هایی را برعهده بگیرید و در قبال آنها پاسخ گو باشید. همچنین باید قادر باشید تصمیمات سختی بگیرید و آنها را عملی کنید.

[=B Mitra]3.اراده
[=B Mitra]شما قدرت این را دارید که به جای تردید کردن و تعویق انداختن در انجام کارها، به پیشواز آن ها بروید و آنها را انجام دهید. اگر چیزی را بخواهید آن را بدست خواهید آورد. موفق‌ترین افراد جهان کسانی هستند که بروی اهداف خود تمرکز کرده‌اند و مداوم در تلاش بوده‌اند.

[=B Mitra]4.صبر
[=B Mitra]باید همیشه و در همه حال، در شکست و ناکامی صبور باشید. شخصی تلقی کردن شکست ها یک شکست بزرگ است.

[=B Mitra]5.صداقت
[=B Mitra]نیاز به گفتن ندارد اما این ویژگی یکی از مهم ترین ویژگی‌هایی است که می‌توانید در خود پرورش دهید. صداقت بهترین سیاست برای هر کاری است که انجام می‌دهید. یک رنگی و صداقت برای شما شخصیت ایجاد می‌کند و تعریف می‌کند که شما چه کسی هستید.

[=B Mitra]6.ارتباط
[=B Mitra]با دیگران در ارتباط باشید زیرا شما را به موفقیت ها و دستاوردهای بیشتر و بااهمیت‌تری می‌رساند.

[=B Mitra]7.خوشبینی
[=B Mitra]موفقیت ها و خوبی های بسیاری در این دنیا برای بدست آوردن وجود دارد و شما می‌دانید که چه چیزی ارزش مبارزه را دارد. خوشبینی یک استراتژی برای ساختن آینده ای بهتر است، اگر باور نداشته باشید که آینده می‌تواند بهتر باشد نمی‌توانید قدم بردارید و مسئولیت ساختن آینده خود را برعهده بگیرید.

[=B Mitra]8.اعتماد به نفس
[=B Mitra]شما باید به خودتان اعتماد داشته باشید. به همین سادگی. هنگامی که اعتماد تزلزل‌ناپذیر و راسخی به خود داشته باشید یک گام به موفقیت نزدیکتر هستید.

[=B Mitra]9.ارتباطات
[=B Mitra]شما برای ارتباط و توجه به ارتباط برقرارکنندگان اطراف خود کار می کنید. مهم ترین چیز این است که چیزی را که گفته نمی‌شود، بشنوید. هنگامی که ارتباطات وجود داشته باشد، اعتماد و احترام هم به دنبال آن می‌آید.
هیچ کس نمی‌خواهد متوسط باشد. متوسط بودن زمانی اتفاق می‌افتد که افراد برنامه‌ریزی ندارند. اگر می خواهید به موفقیت برسید، صفاتی را که شما به موفقیت خواهد رساند در خود پرورش دهید و برای به کار بردن آنها در هر روز زندگی خود، برنامه‌ریزی کنید. در عین بزرگی متواضع باشید و شجاع و مصمم، وفادار و بی‌باک باشید. این چیزی است که شما هستید و همیشه بوده‌اید.

[=B Mitra]10. شور و علاقه
[=B Mitra]اگر می‌خواهید به موفقیت برسید و اگر می‌خواهید زندگی کنید شور و شوق است که شما را به آن می‌رساند. 10 درصد زندگی چیزی است که شما تجربه می‌کنید و 90 درصد آن چگونگی واکنش شما در مقابل آن است. و نکته پایانی آنکه؛ اگر کاری را که دوست داریم داشته باشیم، آنگاه کار نمی کنیم، زندگی می کنیم، لذت می بریم، عشق می کنیم. امیدوارم همواره عالم، عامل عاشق باشید.

[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت فکر نو



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/24[=B Mitra]
[=B Mitra]يار هم غمخوار هم


[=B Mitra]بیا تا مونس هم یار هم غمخوار هم باشیم
انیس جان غم فرسودهٔ بیمار هم باشیم

دوای هم شفای هم برای هم فدای هم
دل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشیم

به هم یک تن شویم و یکدل و یکرنگ و یک پیشه
سری در کار هم آریم و دوش بار هم باشیم

حیات یکدیگر باشیم و بهر یکدیگر میریم
گهی خندان ز هم گه خسته و افکار هم باشیم

جمال یکدیگر کردیم و عیب یکدیگر پوشیم
قبا و جبه و پیراهن و دستار هم باشیم

غم هم شادی هم دین هم دنیای هم گردیم
بلای یکدیگر را چاره و ناچار هم باشیم

بلاگردان هم گر دیده گرد یکدیگر گردیم
شده قربان هم از جان و منت دار هم باشیم

یکی گردیم در گفتار و در کردار و در رفتار
زبان و دست و پا یک کرده خدمتکار هم باشیم

[=B Mitra]لايه‌هاي حمايت و همدلي
[=B Mitra]يكي از روحانيون مي‌گويد: وقتي مادر خانم برادر بزرگم از دنيا رفت. براي مراسم ترحيم و تسليت‌گويي به روستاي هراتمه، از توابع شهر مباركه در اصفهان رفتم. از من خواستند تا در مجلس سخنراني كنم. هنگام سخنراني گفتم: « اسلام به خاطر رعايت حال صاحب عزادار و خانواده ميت، به ما دستور داده كه با حمايت‌هاي «رفتاري»، «مادي»، «عاطفي»، «شناختي» و «معنوي» با آنها همدلي كنيم و مواسات؛ متأسفانه در شرايط عزا و سوگ پذيرايي از مردم بار مضاعفي است بر داغديدگان. اسلام به نزديكان و همسايگان صاحب عزا توصيه مي‌كند تا چند روز به آنها غذا بدهند و غذا خوردن از صاحب عزا كراهت دارد....»
وقتي سخنم به اينجا رسيد متوجه شدم مردم همهمه مي‌كنند و زير لب چيزي مي‌گويند گويي حضار مي‌خواستند مطلبي را به بنده منتقل كنند. از فردي كه نزديك جايگاه بود پرسيدم موضوع چيست؟
گفت: در اين روستا مردم همگي كمك مي‌كنند تا با همدلي با صاحب عزا، مراسم باشكوهي برگزار ‌شود. بعد از مراسم، صاحب عزا و مردم در حلقه مهر و محبت اهل محل پذيرايي مي‌شوند. از اين سنت حسنه و نيكوي آنها تشكر كردم و گفتم اين روستا و معمولا مردم غيور و با محبت لر در اين سنت نيكوي اسلامي واقعا الگو هستيد. البته بايد دقت كنيد در جمع آوري كمك به كسي اجحاف نشود و احدي تو رودربايستي قرار نگيرد.

[=B Mitra]وظيفه علمي و عملي
[=B Mitra]تك تك آحاد مردم، روحانيون، مراجع، دانشگاهيان، مربيان و معلمان و رسانه ها و دولت از نظر اسلام وظيفه دارند اين سنت نيك را در مقام نظرپردازي و عملياتي احيا كنند.

[=B Mitra]كتاب درماني
[=B Mitra]شهيد ثاني (زين الدين عاملي)، عالم بزرگ شيعه، پنج فرزند محبوب خود را يكي پس از ديگري از دست داد. بعد از رحلت فرزند پنجم براي تسكين خود، نزديكان و هر عزادار ديگري كتابي نوشتند با نام مُسكِّنُ الفُؤأدِ عندَ فَقْدِ الأحبِّ و الأولادِ. نشر جوانه رشد كه كتاب هاي روان‌شناسي چاپ مي‌كند آن را با عنوان «اسلام در كنار داغديدگان» ترجمه كرده است. توصيه مي‌شود كه بخوانيم و به دوستان و نزديكان عزادار هديه بدهيم. وقتي دختر دلبند و شيرين زبان عالمي در سن دوازده سالگي از دنيا مي‌رود. اين پدر داغدار كتاب شهيد ثاني را با نام «آرام بخش دلها در مصيبت و بلايا» ترجمه كرد و در مقدمه كتاب خطاب به عزيزان عزادار همدلانه و ياورانه چنين نوشت:

...او نوشت،
با سوز دل و آه بر لب؛
تا تو با درد، بگشايي،
اما با صبري زيبا و دلي آرام ببندي.[1]

تذكر: اين كتاب در برخي از سايت هاي ديني موجود است.
آرام بخش دلها در مصيبت و بلايا، ترجمه شيخ عبدالحميد واسطي، انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردي علوم و معارف اسلام، مشهد.


[=B Mitra]
پی نوشت:
محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان، (حكايتي از حجت الاسلام و المسلمين حاج آقا محمدعلي قديري)، 1395



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/25[=B Mitra]
[=B Mitra]۵ دلیل برای اینکه همسرتان را مقدم بر والدین تان بدانید


[=B Mitra][=B Mitra]۱. نشان دهنده احترامی است که برای همسرتان قائلید.
[=B Mitra]وقتی همسرتان بداند که برای شما قبل از والدینتان است، پیوند زناشویی عمیق‌تری بین شما ایجاد خواهد شد. اگز زنی به جای اینکه مستقیم با همسرش حرف بزند، برای مشاوره مرتب پیش والدین خود برود، حس بی‌اعتمادی ایجاد خواهد شد. درمورد مرد هم همینطور است. اگر مثل یک زوج درمورد مشکلاتتان با هم حرف بزنید و با هم به دنبال راه‌حل باشید، ازدواجتان مستحکم‌تر خواهد شد. می‌توان با والدین مشورت کرد، ولی بهتر است در زمانی باشد که هر دو شما حضور داشته باشید نه اینکه پشت سر هم حرف بزنید. البته این به آن معنا نیست که نمی‌توانید زمانی را به تنهایی با والدینتان دردودل کنید، به این معنی است که رفتن پیش والدین برای چاره‌جویی نباید اولین واکنش یا واکنش عادی شما باشد.
[=B Mitra]
۲. به همسر و والدینتان نشان می‌دهد که ازدواج محکم و باثباتی دارید.
[=B Mitra]اگر یکی از دو طرف یا هر دو آنها عادت داشته باشد که مدام پیش والدینش برود و درمورد همسرش شکایت کند، ازدواجتان خراب خواهد شد. مادر دختر جوانی مدام خصوصیات منفی همسر دخترش را از زبان او می‌شنید، نه خصوصیات بد بزرگ چیزهای کوچکی مثل نامرتب بودن، زیاد تماشا کردن تلویزیون و از این قبیل. وقتی این اتفاق می‌افتد، والدینتان تصور خواهند کرد که با یک بازنده ازدواج کرده‌اید، حتی بااینکه خصوصیات فوق‌العاده‌ای دارد که عاشق آن هستید. اگر بخاطر شکایت‌ها و بدگویی‌های مداوم شما، والدینتان تصویر بدی از همسرتان پیدا کنند، ممکن است نتوانند مشاوره خوبی به شما بدهند و حتی تشویقتان کنند که ترکش کنید. این مسئله به جز درمواردی که واقعاً کسی مورد آزار همسر خود باشد، می‌تواند برای ازدواجتان مخرب باشد. وقتی همسرتان را به اولویت اول زندگی‌تان تبدیل کنید، والدین و همسرتان متوجه خواهند شد که ازدواجتان تا چه اندازه برایتان مهم است.
[=B Mitra]
۳. صمیمیت به مراتب قوی‌تری بین شما و همسرتان ایجاد خواهد کرد.
[=B Mitra]وقتی تمرکزتان روی همسرتان باشد، خواهید توانست نیازهای همدیگر را برآورده کنید. تقسیم عمیق افکار و تجربیات عشقی بین شما ایجاد خواهد کرد که به هیج ترتیب دیگری قابل تجربه نخواهد بود. چنین صمیمیتی در یک رابطه به مراتب صمیمی‌تر را به روی شما باز خواهد کرد. اگر احساس نکنید که اولویت اول زندگی همسرتان هستید، صمیمیت واقعی برای شما قابل حصول نخواهد بود. اگر اجازه دهید که آن اولویت اول والدینتان باشد و نه همسرتان، رابطه‌تان صدمه خواهد دید.
[=B Mitra]
۴. وقتی اوضاع زندگی سخت می‌شود، می‌توانید روی همدیگر حساب کنید.
[=B Mitra]وقتی همدیگر را در راس لیست اولویت‌های خود قرار دهید، دیگر سوالی از وفاداری بر جا نخواهد ماند. زوجی درمورد زمانی که مرد شغل خود را از دست داده بود می‌گفتند. مرد می‌گفت، «همسرم همیشه کنارم بود و تشویقم می‌کرد. حتی وقتی بیزنسم شکست خورد، باز کنارم بود. می‌دانستم بااینکه ممکن است والدین و دوستانم بخاطر اینکه این ریسک را کرده بودم سرزنشم کنند، ولی او همیشه کنارم بود.» هیچکس خودش تصمیم به شکست خوردن نمی‌گیرد، ولی اگر این اتفاق بیفتد، آرامش‌بخش است که بدانید همسرتان برای انگیزه دادن به شما کنارتان است. این شامل چالش‌های دیگر زندگی هم می‌شود. وقتی برای همدیگر اولویت باشید، در سختی‌ها هم کنار هم خواهید ماند. همسر شما دستگاه حمایتی اصلی شماست. برخوردار بودن از عشق و حمایت والدین عالی است ولی در آخر این همسرتان است که هر روز کنارتان است.
[=B Mitra]
۵. وقتی والدین‌تان به آخر عمر خود برسند، بودن همسرتان در کنارتان بسیار آرامش‌بخش خواهد بود.
[=B Mitra]قوی نگه داشتن رابطه‌ با همسرتان همه دلشکستگی‌های زندگی را برای شما آسان‌تر می‌کند، مخصوصاً این یکی. اگر در تمام مدت به والدینتان احترام می‌گذاشته‌اید و دوستشان داشتید و در عین حال همسرتان اولویت اصلی زندگی‌تان بوده باشد، خاطراتتان شیرین‌تر و ازدواجتان قوی‌تر خواهد بود.
[=B Mitra]
احتیاط!
[=B Mitra]در تمام این موارد، به هیچ عنوان نباید پدر و مادرتان را از خودتان دور کنید. باید به ترتیبی آنها را در جریان زندگی‌تان قرار دهید که هم خودتان و هم همسرتان از آن راضی باشید. داشتن رابطه عاطفی با والدین برای استحکام خانواده الزامی است. شما و همسرتان می‌توانید در عین اولویت دادن به همدیگر، آن ارتباط را با والدینتان ایجاد کنید.

[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت مردمان



[=B Mitra]96/6/26[=B Mitra]

[=B Mitra]انواع اختلالات


[=B Mitra]انواع بيمارى هاى روانى و دسته بندى آنها را مختصرا توضيح دهيد.
اختلال هاى روانى براساس طبقه بندى متن تجديد نظر شده راهنماى تشخيصى و آمارى اختلال هاى روانى انجمن روانپزشكى آمريكا (DSM-IV-TR)عبارتند از:
[=B Mitra]
1. اختلال هايى كه معمولاً نخستين بار در دوره شيرخوارگى، كودكى يا نوجوانى تشخيص داده مى شود.
[=B Mitra]شامل عقب ماندگى ذهنى، بيش فعالى، اضطراب هاى دوره كودكى، اختلال هاى مربوط به خوردن مثل بى اشتهايى و ساير انواع انحراف از رشد طبيعى مى شود.

[=B Mitra]2. اختلال هاى شناختى.[=B Mitra] شامل اختلال هايى است كه در آن ها نشانه ها مستقيما مربوط به آسيب مغزى يا وجود يك وضع غيرعادى در محيط زيست شيمايى مغز است؛ ممكن است در نتيجه پيرى، بيمارى هاى تباه كننده دستگاه عصبى مثل سفيليس، آلزايمر، يا فروبرى مواد سمى مثل مسموميت ناشى از سرب يا الكليسم شديد ايجاد مى شوند.
[=B Mitra]
3. اختلال هاى مربوط به مصرف مواد.
[=B Mitra] شامل استفاده از الكل، باربيتورات ها، آمفتامين ها، كوكائين و داروهاى ديگر كه تغييرات رفتارى ايجاد مى كند.

[=B Mitra]4. اسكيزوفرنيا و ساير اختلال هاى روان پريشى.[=B Mitra] شامل گروهى از اختلال ها با ويژگى هاى فقدان تماس با واقعيت، پريشانى هاى بارز انديشه و ادراك و رفتار عجيب و غريب.

[=B Mitra]5. اختلال هاى خُلقى. پريشانى حالت خلقى؛[=B Mitra] شخص ممكن است به شدت افسرده، يا به طور غيرعادى سرخوش باشد و يا بين دوره هايى از سرخوشى و افسردگى نوسان كند.

[=B Mitra]6. اختلال هاى اضطرابى.[=B Mitra] شامل اختلال هايى است كه در آنها اضطراب نشانه اصلى اختلال است (مانند اضطراب فراگير يا اختلال هاى وحشت زدگى، وسواس فكرى - عملى و...).

[=B Mitra]7. اختلال هاى جسمانى شكل.[=B Mitra] نشانه هاى اختلال جسمانى است، ولى هيچ گونه مبناى عضوى براى آنها نمى توان يافت و به نظر مى رسد كه نقش اصلى با عوامل روانى است مانند بيمارى هيسترى (مانند خانمى كه از پرستارى مادر عليل خود منزجر است، ناگهان دچار فلج دست مى شود) و بيمارى هاى خيالى (اشغال فكرى بيش از حد درباره سلامتى و ترس از بيمارى، بى آنكه جايى براى نگرانى باشد).

[=B Mitra]8. اختلال هاى تجزيه اى. [=B Mitra]تغييرات موقت در كاركردهاى هشيارى، حافظه، يا هويت شخصى به علت مشكلات هيجانى از جمله اين اختلال ها يا دزدودگى (شخص به دنبال يك تجربه هيجانى نمى تواند چيزى را درباره گذشته خود به ياد آورد)، چند گانگى شخصيت.

[=B Mitra]9. اختلال هاى جنسى و هويت جنسى.[=B Mitra] شامل نارضايتى جنسيتى، اختلال عملكرد جنسى مانند ناتوانى جنسى، زود انزالى و سردمزاجى و... بيزارى جنسى و اختلال درد جنسى.

[=B Mitra]10. اختلال هاى خوردن.[=B Mitra] مانند بى اشتهايى عصبى، پرخورى.

[=B Mitra]11. اختلال هاى خواب.[=B Mitra] مانند بى خوابى، بدخوابى، پرخوابى، اختلال كابوس، خوابگردى، دهشت خواب، نابهنجارى خواب.

[=B Mitra]12. اختلال هاى كنترل تكانه ها.[=B Mitra] مانند اختلال انفجارى، دزدى بيمارگونه، آتش افروزى بيمارگونه، قماربازى بيمارگونه، وسواس، مو كنى و... .

[=B Mitra]13. اختلال هاى سازگارى.[=B Mitra] مانند اختلال سازگارى همراه با خُلق افسرده و همراه با اضطراب.

[=B Mitra]14. اختلال هاى شخصيت.[=B Mitra] الگوهاى ديرپايى از رفتار غيرانطباقى، شامل شيوه هاى نارس و نامناسب براى كنار آمدن با فشار روانى يا حل مشكلات. براى مثال چند مورد از اختلال هاى شخصيتى را نام مى بريم: شخصيت خودشيفته، شخصيت وابسته، شخصيت وسواسى، شخصيت ضداجتماعى و....

[=B Mitra]
پی نوشت:
سایت پرسمان




[=B Mitra][=B Mitra]96/6/27[=B Mitra]
[=B Mitra]پنج روش ویژه برای کنترل خشم


[=B Mitra][=B Mitra]الف آرامش آموزی : [=B Mitra]تنفس عمیق و تصویرسازی ذهنی آرامش می تواند احساس خشم شما را فروکش می کند . تنفس عمیق از دیافراگم بطور مکرر کلمه ای که بار آرامش دارد مثل سخت نگیر یا آرام باش تکرار کنید . انجام حرکات آرام یوگا همانند ورزش نرم و آرام تنش عضلات شما را کم می کند و شما را آرام تر می کند .

[=B Mitra]ب بازسازی شناختی :[=B Mitra] وقتی شما عصبی می شوید افکارتان بسیار اغراق شده و کاملآ نمایشی می شود . تلاش کنید تا افکار منطقی تری را جایگرین این گونه فکرها بکنید . برای مثال بجای اینکه به خودتان بگویید چقدر وحشتناک یا بدبخت شدم به خودتان بگویید این مسئله من را ناراحت کرد اما دنیا که آخر نشده است و عصبانی شدن هم مشکلی را حل نمی کند.

[=B Mitra]ج تخلیه انرژی :[=B Mitra] وقتی خشم بر شما مستولی می شود تخلیه انرژی از طریق پرداختن به فعالیت های جسمی یا خلاق مفید و اثربخش است .

[=B Mitra]د حل مسئله : [=B Mitra]استفاده از یک شیوه منظم و هدفمند برای رسیدن به یک هدف خاص که عمدتآ حل یک مشکل است . مراحل حل مسئله ۱- از تعریف مشکل ۲- شناسایی عوامل بوجودآورنده مشکل ۳- راه حل ها را شناسایی کنید ۴- بهترین راه حل را انتخاب کنید ۵- در صورتیکه اگر مفید نبود در صورت راه حل دیگری انتخاب شود .
[=B Mitra]
ه تغییر محیط :
[=B Mitra] شاید در بعضی موقعیت ها هیچ چیز به اندازه فاصله گرفتن از محیط تحریک کننده و برانگیزنده خشم و انتخاب یک محیط آرام و بدون تنش برای کنترل خشم مفید نباشد . البته رها کردن موقعیت می تواند کاملآ موقتی است .

[=B Mitra]
پی نوشت:
http://public-psychology.ir/http://public-psychology.ir/


:Graphic (44)::Graphic (44):
:Graphic (46):

[=B Mitra][=B Mitra]96/6/28[=B Mitra]
[=B Mitra]ایجاد همکاری در کودکان


[=B Mitra]در مطلبی که گذاشتیم نمونه هایی از مدل صحبت هایمان با کودکان گفتیم که بالطبع وقتی خودمان این جملات را میشنویم احساس مثبتی از هیچ یک برایمان به همراه ندارد . جملاتی که می توانید از آنها به جای این جملات استفاده کنید از قرار زیر است :
1.برای کودک خود آن چیزی را که می بینید را با مثال هایی توضیح دهید اطلاعاتی در مورد شرایط موجود. کودکان اطلاعات را بهتر قبول می کنند تا متهم شدن را.
عزیزم آب داره از توی وان بیرون میریزه بجای "تو همیشه شیر آب را باز می گذاری تو خیلی بی مسئولیتی!"
به جای اه دست شکلاتیتو زدی مبلو کثیف کردی که باز بگیم عزیزم دستتو مالیدی به مبل بیا تمیزش کنیم.

2. دادن اطلاعات کافی در مورد کاری که بایستی انجام دهند."عزیزم من میخوام تلفن بزنم "بجای "تلفن را قطع کن مگه نشنیدی"

3.خواسته خود را تا می توانید کوتاه بیان کنید.بچه ها از توضیحات بیش ار حد متنفرند."جای هسته میوه توی سطل آشغاله" بجای "این چه و ضعیه همه آشغال ها رو ریختی روی زمین "
کوتاه ولی مفید و کارآمد.

4.در مورد احساسات خود به آنها بگویید. ولی در مورد شخصیت و عمل کرد آنها حرفی نزنید."وقتی در اتاق را باز می گذاری مگس میاد و این منو ناراحت میکنه" بجای "باز در و باز گذاشتی آخه تو چرا اینقدر حواس پرتی"

5.گاهی خواسته هایتان را بصورت یادداشت های کوچک برای آنها بیان کنید.

6. به جای سرزنش، تحقیر، توهین، احساس گناه دادن به کودکتون خیلی واضح خواسته تون رو ابراز کنید و کار خوب رو بهشون یاد بدین.

منبع: كتاب " به بچه ها بگوييد از بچه ها بشنويد"
نويسنده: آدل فابر - الين مازليش
مترجم: نفيسه معتكف
ناشر: دايره


[=B Mitra]
پی نوشت:
http://www.morsalpub.com/



[=B Mitra][=B Mitra]96/6/29[=B Mitra]
[=B Mitra]نقش عواطف مادري در تربيت فرزند


[=B Mitra]سلمان مي گويد:
روزي فاطمه زهرا عليها السلام را ديدم كه مشغول آسياب بود.
در اين هنگام فرزندش حسين گريه مي كرد و بي تاب بود.
عرض كردم:
براي كمك به شما آسياب كنم يا بچه را آرام نمايم؟ ايشان فرمود: من به آرام كردن فرزند اولي هستم، شما آسياب را بچرخانيد

[=B Mitra]
پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج 43، ص 280، حضرت زهرا علیها السلام رفتار با فرزند، ص 35.

:madar:

[=B Mitra][=B Mitra]96/6/30[=B Mitra]
[=B Mitra]معرفی کتاب


[=B Mitra]چگونه زیستن
• مشخصات کتاب
• فصل اوّل: شناخت‌
• فصل دوم: سلام کردن‌
• فصل سوم: مصاحبت با نیکان‌
• فصل چهارم: خوردن و آشامیدن‌
• فصل پنجم: احسان به پدر و مادر
• فصل ششم: تواضع‌
• فصل هفتم: خوش‌خلقی‌
• فصل هشتم: امانت‌داری(46)
• فصل نهم: مشورت(55)
• فصل دهم: امید(63)
• فصل یازدهم: خوش‌رویی‌
• فصل دوازدهم: نظم و انضباط
• فصل سیزدهم: نیکی در عمل‌
• فصل چهاردهم: حضور در نماز
• فصل پانزدهم: تلاوت قرآن‌
• فصل شانزدهم: وفای به عهد
• فصل هفدهم: توکّل‌
• فصل هجدهم: عفو با قدرت‌
• فصل نوزدهم: اکرام به مهمان‌
• فصل بیستم: تلاش و ثمره آن‌
• فصل بیست و یکم: نظافت در پوشش‌
• فصل بیست و دوم: صبر
• فصل بیست و سوم: عدالت در قضاوت‌
• فصل بیست و چهارم: طلب حکمت‌
• فصل بیست و پنجم:اخلاص‌
• فصل بیست و ششم: نوازش ایتام‌
• فصل بیست و هفتم: همسایه‌
• فصل بیست و هشتم: دشمنی با ستم‌
• فصل بیست و نهم: ادب‌
• فصل سی‌ام: امداد به مظلومان‌
• فصل سی و یکم: بخل‌
• فصل سی و دوم: معرفت نفس‌
• فصل سی و سوم: پرهیز از خشم‌
• فصل سی و چهارم: غیبت‌
• فصل سی و پنجم: خدمت به مردم‌
• فصل سی و ششم: توبه‌
• فصل سی و هفتم: ایثار بر مساکین‌
• فصل سی و هشتم: کبر
• فصل سی و نهم: شکر نعمت‌
• فصل چهلم: سکوت‌
• پی نوشت ها
عنوان و نام پدیدآور : چگونه زیستن : ادبی، اجتماعی، اخلاقی، روایی ویژه مدرسین/رضا فرهادیان . ؛ [برای] موسسه فرهنگی تربیتی توحید .
مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمکران، 1388.

[=B Mitra]
پی نوشت:
http://www.ghbook.ir


[=B Mitra][=B Mitra]96/6/31[=B Mitra]
[=B Mitra]خوشی و خوشبختی


[=B Mitra]خوشی و خوشبختی در اثر اخلاق نیک پدید می گردد.
ای کسی که طالب سعادت و خوشبختی می باشی و میل داری تمام امور بر وفق مراد و دلخواه تو انجام گیرد، بدان که جمیع نیکی ها و بدی ها و ناکامی ها از درون تو خیزد ،
اگر خواهی همیشه خوش باشی و در تمام امور موفق گردی اول خود را اصلاح کن و صفات بد و ناشایسته را از خود زائل گردان ،
هر چه هست در خود تو است و از باطن تو به خارج سرایت می نماید و اشتباهاً خیال می کنی از خارج به تو رسیده ، آن چه در اطراف تو است به شکل قلب تو در می آید ، تصادفات خارجی خیلی کم است ،
اگر متوجه اعمال و اخلاق خود شوی و (عدالت) و درستکاری در زندگانی بکار ببری و با هر ناملایمی به کنار آئی و با اطرافیان خود به صداقت و درستی و مهربانی رفتار کنی و حسد و بغض و کینه و طمع را کنار گذاری همه آنها با تو دوست صمیمی می گردند و در سختی ها و گرفتاری ها تو را کمک می نمایند و نیز آزاری به تو نمی رسانند.
تمام گرفتاری ها و نقطه های ضعف و سیاه که در زندگانی بشر دیده می شود اگر خوب دقت کنی می فهمی که ناشی از ضعف ایمان و فقدان تقوی پدید گشته ، اگر ایمان و تقوی در دل رسوخ نماید و انسان دارای فکر بلند و همت عالی گردد ، در قلب او نور عقل و دانش طلوع می نماید که به آن راه و روش زندگانی با شرافت خود را پیدا می کند و به اندازه قوت و صفای قلب امور خارجی را مطیع خود می گرداند.
خوشبختی و بدبختی بسته به طرز فکر ما است ، تو خود آینه و نماینده عالمی و عالم نیز آینه و نماینده تو است ، اگر تو نسبت به امور جهان بد بین باشی و موجودات را زیبا و مصفا نبینی بلکه همه چیز را بد و نامرتب بینی ، بدان که اینها ناشی از فساد اخلاق تو است و تمام زشتی ها و نادرستی ها که می بینی (1) و اشتباها خیال می کنی امور طبیعی غیر مرتب و سرنوشت ظالم و تو بدبخت می باشی زیرا که هر کس امور عالم را از دریچه قلب خود می بیند ، باطن خود را از کثافات اخلاق زشت تصفیه نما تا عالم را زیبا و مصفا و خوب بینی و همه را نیک و با خود دوست پنداری.
آدم بدبین مردمان نیک را نفهم و رفقا را بد جنس و زیر دستان را نادرست می داند ، به احدی اطمینان ندارد ، هرگز با مردمان بدبین معاشرت نکنید که شما را متهم می گردانند.
1. خود شکن آئینه شکستن خطا است

[=B Mitra]
پی نوشت:
کتاب روش خوشبختی بانو امین، سایت گفت و گوی دینی


گوش کن …. صدای نفس های
پاییز
را می شنوی ؟

و این زیباترین فصل خدا می آید…

غم و اندوهت
را به برگ درختان آویزان کن …

چند روز دیگر می ریزند

[=B Mitra][=B Mitra]96/7/1[=B Mitra]
[=B Mitra]عزا و پيشگيري از افسردگي


[=B Mitra]"فرق است بين غم و افسردگي، غم حالتي است گذرا و همه گير كه طول مدت و شدتش زياد نيست ولي افسردگي حالتي است كه استمرار دارد شدتش از غم عادي بيشتر است و استمرار دارد. لذت و رضايت زندگي را مي گيرد و ...فرد غمديده بعد از مجلس غم مثل روضه بر امام حسين-ع- و مجلس ترحيم كنترل خلق (حالت هيجاني مستمر )خود را دارد و آگاهانه و ارادي غم را از دل بيرون مي كند. بنابراين با دوستش برخورد مي كند با تبسم با او مواجه مي شود و با او مزاح مي كند.
افسردگي مجموعه اي از نشانه هاست كه بارزترينش عدم احساس لذت (anhedonia) و خلق پايين (depressed mood)است. در عدم احساس لذت او از ديدار دوست صميمي اش، رنگين كمان،روابط انساني با نزديكان، غذاي لذيذ، كمدي و...به وجد نمي آيد.
فرد افسرده از احساس پوچي و بي معنايي زندگي و فعاليت هاي روزانه كار، مدرسه و...رنج مي برد.

بك روان شناس معروف سه نشانه براي افسردگي بيان مي كند:
ديد منفي نسبت به:
1- خود،
2- آينده
3- جهان
علل افسردگي
افسردگي مانند اغلب اختلالات رواني توليد عوامل گوناگون زير است:
1-رواني،
2- زيستي( ژنتيك، سرشت و هورمون ها،)
3- اجتماعي،
4- معنوي( گناه، عذاب وجدان و...)

[=B Mitra]سئوال:
با عزاداري بر امام حسين (ع) آيا نشانه هايي از بيماري بالا (افسردگي) را در خود مي بيند يا برعكس يا...؟
[=B Mitra]می گویند: عزای بر امام حسین (ع ) سبب افسردگی و پژمردگی می شود.
ولي نمی گویند کدام افسرده ای:
1- از خانه بیرون می زند و پر تب و تاب است.
2- مي گويد هيهات من الذله.
3- برنامه گروهی دارد.با مردم معاشرت و هماهنگي در حضور در مراسم دارد.
4- به جای احساس ناامیدی از خدا می خواد که به او زندگی حسینی و مرگ حسینی بدهد.
5- نذر می کند و با ذوق و شوق آن را آماده مي كند و به دست عزاداران مي رساند.
6- در سخنرانی شرکت می کند و سینه زنی.
7- فرزند خردسالش را با مهرباني ساعت ها به بغل می گیرد و مدت ها با نشاط در مراسم حاضر می شود و با فرزندش از هر وقت دیگر مهربان تر است.

[=B Mitra]تذكر روان شناختي
[=B Mitra]افراد باورها و بينش هاي مختلفي دارند اگر مراسم سخنراني يا مرثيه حال بيماران رواني مانند افراد افسرده را بد مي كند نبايد آنها در اين مراسم بروند يا آنها را به اين مراسم برد. فرد افسرده نظام باورها و بينش هايش گرفتار خطاهاي شناختي مي شود و مضطرب است؛ خود، ديگران و آينده و دنيا را تيره و تار مي بيند و نااميد است نمي تواندتحليل درستي از نهضت كربلا و گرفتاري و بلاها بكند و نمي فهمد كه اين كه حضرت زينب فرمودند به غير از زيبايي چيزي نديدم و يا مفهوم جمله حضرت قاسم كه فرمود شهادت نزد من از عسل شيرين تر است يعني چه؟
بنابراين مي توانيم از جلوه هايي از عاشورا استفاده كنيم كه به او كمك مي كند مانند بيان داستان هاي شفابخش و كرامات امام حسين و حضرت زينب و رقيه، بيان صفات و داستان هاي آرام بخش اهل بيت خوردن تربيت سيدالشهدا به قصد شفا، خوردن نذري، توسل ديگران و دعاي ديگران براي شفاي او بيماران، همراه داشتن قرآن،
"

[=B Mitra]
پی نوشت:
محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان؛ نيز رك: كانال زندگي آرام


[=B Mitra][=B Mitra]96/7/2[=B Mitra]
[=B Mitra]انواع اشك وگریه


[=B Mitra][=B Mitra]1. گریه غم: [=B Mitra]گريه امام حسين به خاطر از دست دادن گوهر نابی مانند علي اصغر، علي اكبر و ابالفضل.
[=B Mitra]2. گریه پشیمانی: [=B Mitra]این که من به نسبت به گناه از نور خودم را محروم کرده ام و ازمحبوب فاصله گرفته ام.
[=B Mitra]3. گریه رأفت: [=B Mitra]هنگام شنیدن ذبح شدن شیر خوار با تیر سه شعبه حرمله.
[=B Mitra]4. گریه شوق: [=B Mitra]هنگام شنیدن این که بهشت دری به نام حسین(ع) دارد و عزادار واقعی امام حسین (ع)از وارد بهشت می شود.
[=B Mitra]5.گریه فراق و جدايي: [=B Mitra]گريه حضرت يعقوب در فراق حضرت يوسيف (عليهم السلام). گریه به خاطر این که می ترسد به دلیل گناهش روز قیامت از خدا و امام حسین (ع) جدا شود.
[=B Mitra]6.گریه تظاهر و ریا:[=B Mitra] این گریه امری ناپسند است و با این گریه انسان قصد دارد به دروغ خودش را نزد مردم خوب و حسینی جلوه دهد که سبب دوری انسان از حق می شود. و گاهی برای فریب دیگران و کسب امتیاز است (اشک تمساح).
[=B Mitra]7. گریه عجز و ناتوانی: [=B Mitra]این گریه امری ناپسند است، این که گریه کنم و بگویم شیطان از من زور است و نمی گذارد رفتار و گفتار و پندارم همسو با امام حسین (ع) باشد.
[=B Mitra]8. تباکی:[=B Mitra] در تباکی ما خود را وادار کردن خود به گریه می کنیم و در احساس و رفتارخود را شبیه عزا دار واقعی می کنیم. که با مراقبت به گریه واقعی می رسد. این گریه برای کسی که اشکی ندارد و ممکن است به دلیلی مثل قساوت و...نتواند گریه کند برای رسیدن به ثواب گریه برای امام حسین (ع) است و پسندیده می باشد.
[=B Mitra]9.گریه فیزیولوژیکی: [=B Mitra]در این جا با یک فرایند بازتابی (مثل پلک زدن و اشک ریختن با وجود شی خارجی در چشم ) و فیزیولوژیکی و طبیعی و غیر اردای روبرو هسیم که فرد به دلیل استرس درونی زیاد مانند ضربه شدید بر بدن، گرسنگی طفل و.. گریه می کند. از این جهت که بیانگر سلامت بدن است مثبت است.
[=B Mitra]10. گریه بیمارگونه:[=B Mitra] این امر نشانه بیماری روانی است که در اثر افسردگی (ازدست دان معنای زندگی، احساس بی ارزشی و...) به وجود می آید.
[=B Mitra]11.گریه خوف از عذاب: [=B Mitra]وقتی انسان بداند که در برابر نعمت های خدا ناسپاسی گناه کرده است از ترس از عذاب گریه و تضرع می کند و توبه.
گریه بر امام حسین و اصحاب ایشان (عليهم السلام ) می تواند شامل موارد مثبت شود.

[=B Mitra]
پی نوشت:
محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان؛ كانال زندگي آرام



[=B Mitra][=B Mitra]96/7/3[=B Mitra]
[=B Mitra]هنر تحریک عاطفه‌
[=B Mitra]

[=B Mitra]روضه‌خوانی هنر تحریک عاطفه‌هاست نه قصابی شهدا[=B Mitra]
خیلی ها روضه می خوانند، ولی روضه‌خوانی هنری است که در بر هر کس نیست. بعضی از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام در تلاشند تا با صراحت گویی در بیان مصیب، عاطفه ها را تحریک کنند، اما با این کار بیشتر اعصاب مردم را درهم می ریزند و زجرشان می دهند. ممکن است مردم با این گونه مصیبت خوانی ضجه بزنند ولی این ضجه ها چندان دلنشین نیست. هنر روضه خوانی آن است که عاطفه‌ها به کمال خویش برسد، و اشکها با ضجه همراه شوند. متأسفانه بعضی از مداح ها هنوز روضه‌خوانی را خوب فرا نگرفته اند از این رو مجبورند هرسال اهل‌بیت علیهم‌السلام را به وضع فجیع تری به شهادت برسانند. پس ناچار کتابها را زیر و رو می کنند تا نقلی و یا اشاره‌ای پیدا کرده و با اضافات و افاضات خودشان به آن، روضه‌ای فجیع تر و خشن تر از سال گذشته بخوانند. اما حقیقت این که روضه‌خوانی هنر تحریک عاطفه‌هاست نه قصابی شهدا. متأسفانه حکایت بسیاری از روضه‌خوان‌ها این شده که در ابتدای مصیبت، از امام زمان علیه‌السلام و سادات اهل مجلس عذر خواهی می‌کنند، آیا نمی شود به گونه‌ای روضه‌خوانی کرد که احتیاجی به عذرخواهی از امام زمان علیه السلام و سادات اهل مجلس نباشد؟! چرا باید به گونه ای وارد جزئیات مصائب مخدّرات عالیات اهل‌بیت علیهم‌السلام شد، که موجبات هتک حرمت آنها فراهم شود؟! آیا نمی‌توان با اشارات هنرمندانه این مصائب مهم را بیان کرد؟! اگر برای خانواده آنها نیز چنین اتفاقاتی می‌افتاد، این‌گونه به وصف آن می پرداختند؟ آری، مصیبت را نباید پنهان داشت، ولی حرمت حرم رسول‌الله صلی الله علیه و آله را نیز باید نگاه داشت. مصیبت‌خوانی را باید از دعبل آموخت که نه با خواندن چنین روضه‌هایی، بلکه با شعرهای هنرمندانه خویش مورد تحسین امام رضا علیه‌السلام واقع شد. البته روضه‌خوانانی این چنین در زمان ما نیز کم نبوده و نیستند و بسیاری از مردم تشنه روضه‌خوانی آنها هستند. شاید سخنان شیوای مقام معظم رهبری در این رابطه بهتر این موضوع را انتقال دهد:
«ما در مشهد يك منبرىِ معروفى داشتيم خدا او را رحمت كند مال پنجاه سال قبل است؛ مرحوم ركن الواعظين. او منبر مي‌رفت و مردم پاى منبر روضه‌خوانى او مثل ابر بهار گريه مي‌كردند؛ در حالى كه خودش هم بارها مي‌گفت من اسم نيزه و خنجر نمى‌آورم. واقعاً هم نمى‌آورد؛ بنده ده‌ها منبر از او ديده بودم. حادثه را آنچنان هنرمندانه تصوير مي‌كرد كه مجلس را منقلب مي‌ساخت؛ بدون اين‌كه بگويد «كشتند»، بدون اينكه بگويد «تير زدند»، بدون اين‌كه بگويد «شمشير چنين زدند» يا «خنجر چنين زدند»؛ اينها را نمي‌گفت. می‌توان با شيوه‌هاى هنرمندانه، روضه‌خوانىِ خوب كرد و گرياند.»

[=B Mitra]
پی نوشت:
بیانات مقام معظم رهبري، در دیدار با مداحان.1389/3/13


[=B Mitra][=B Mitra]96/7/4[=B Mitra]
[=B Mitra]عزاداري و افسردگي


[=B Mitra][=B Mitra]آیا توصیه به گریه در عزای امام حسین (ع) باعث افسردگی فرد نمی‌شود؟[=B Mitra]
روان شناسان سه سطح گریه کردن را شناسایی کرده‌اند:
[=B Mitra]
سطح اول زمینه‌ای جسمی و فیزیولوژیکی دارد.
[=B Mitra]آسیب دیدن عضوی از بدن همچون ضربه‌ای که به‌زانو می‌خورد، بی‌اختیار آه و ناله را بلند می‌کند و اشک و زاری را نمایان می‌سازد. این سنخ گریه همانند نالیدن و اشک ریختن نوزادان، در نخستین ماه‌های زندگی است. باآنکه کودکان به‌تدریج از این سطح فراتر می‌روند و گریه آنان علت‌های دیگری پیدا می‌کند اما همچنان عامل درد جسمی را تا همه عمر درروان ساختن دانه‌های اشک پابرجا و اثرگذار است.
[=B Mitra]
در سطح دوم، هیجانات و عواطف
[=B Mitra]، قافله‌سالار کاروان اشک و آه‌اند. زبانه خشم و سرمای غم هر دو گریه‌آورند. نوجوانی که به ارزیابی دیگران اهمیت می‌دهد، می‌تواند درد برآمده از ضربه‌ای را که به زانویش خورده است تحمل کند و آه و ناله سر ندهد، اما وقتی احساس کند غرورش پامال اهانتی رنج‌آور شده است، نمی‌تواند جلو سیلاب اشک‌هایش را بگیرد.
روی خاکی و نم چشم مرا خوار مدار
چرخ فیروزه طرب خانه از این‌کهگل کرد
در این سطح، رنج یار، هجران محبوب و مرگ عزیز ما را سوگوار و داغدار می‌کند و ریزش بی‌امان اشک‌ها، راز سربه‌مهر محبت را می‌گشاید و دلدادگی ما را به عالم و آدم نشان می‌دهد.
می‌گریم و مرادم از این چشم اشک‌بار
تخم محبت است که در دل بکارمت

[=B Mitra]در سطح سوم، هیجان‌های عمیق‌تر انسان[=B Mitra]، اندوه ساز، سوز انگیز و گریه‌آورند. اینجا عشق... عشق فراتر از عقل جزئی‌نگر، سلسله‌جنبان است.
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردان‌اند
جفری کاتلر در زبان اشک‌ها از پژوهش‌هایی یاد می‌کند که بر روی مواد تشکیل‌دهنده اشک‌های گوناگون صورت گرفته است. او می‌نویسد: شیمیِ اشک افسردگی با شیمیِ اشک شوق متفاوت است در اولی موادی سمی یافت شده است و در دومی اجزائی آرامش‌بخش.

برای سنجش محتوای اشک‌های سطح سوم، یعنی سطح عشق و انسانیت، به دلیل دشواریاب بودن آن، کاری صورت نگرفته است. گریه‌های ما برای امام حسین (ع) ویاران فداکارش چه نوع گریه‌ای است؟
انتظار می‌رود گریه مسلمان دین‌باور و آزاده و ظلم‌ستیز، در عزای سالار شهیدان، هم نشانی از محبت پاک او به ارزش‌های سترگ انسانی باشد و هم عامل حرکت آفرینی برای نزدیک شدن به کانون محبت و معرفت الهی.
این‌که رسول گرامی اسلام، به دختر بزرگوارش فرموده است: "هر چشمی در روز قیامت گریان است، مگر چشمی که برای مصائب حسین (ع) گریه کند. چنین کسی در روز قیامت خندان و شادان از نعمت‌های بهشتی است."
و این‌که سید بن طاووس، از قول همان رسول والایی‌ها یادآورمان کرده است: "کسی که خود در مصیبت ما گریه کند و دیگران را هرچند اندک گریان سازد، بهشت را برایش ضمانت می‌کنیم."، به این خاطر است که فرد عزادار نخست از طریق گریه کردن، دوستدار و مهرورز آن مظهر پاکی‌ها می‌شود و سپس با گرما و نیروی محبت در مسیر فضیلت‌های انسانی گام برمی‌دارد و این همان تبیینی است که امام رضا (ع) در روز اول محرم به یکی از یارانش کرده است:" اگر خوش داری تا با ما در درجات عالی بهشت باشی، برای حزن ما محزون باش و برای شادی ما شاد، و بر تو باد دوستی و پیروی از ما، چراکه هرگاه شخص سنگ‌ریزه‌ای را هم دوست بدارد، خداوند او را با آن محشور گرداند."
معلوم است گریه‌ای با چنین سرچشمه‌های زلال و سوگیری‌های روش دیگر خواستگاهی از درد جسمانی و یا از افسردگی روانی ندارد.


[=B Mitra]
پی نوشت:
دکتر محمود گلزاری، روان‌شناس و استاد دانشگاه، ماهنامه سپیده دانایی شماره ی 61



[=B Mitra][=B Mitra]96/7/5[=B Mitra]
[=B Mitra]ده توصیه نماینده آیت الله العظمی سیستانی به مبلغان


[=B Mitra]مشورت با روان شناسان و جامعه شناسان
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، در آستانه فرا رسیدن ایام سوگواری محرم و آمادگی روحانیون و مبلغان برای تبلیغ دین اسلام و معارف اهل بیت(ع) در این ماه، مؤسسه امام علی(ع) لندن که توسط حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی کشمیری نماینده آیت الله سیستانی در اروپا اداره می شود، مجموعه ای از توصیه های عمومی و مهم را خطاب به خطبا، سخنرانان و مبلغان ماه محرم 1438 قمری منتشر کرد. این توصیه ها عبارتند از:

1. تنوع مطالب؛ چراکه جامعه به مطالب متنوع معنوی، تربیتی، تاریخی و غیره نیاز دارد و از این رو سخنران باید مجموعه ای از موضوع ها و مطالب را آماده کند تا آن را در بخش های مختلف تبلیغ و منبر خود به مردم ارائه کند.

2. خطیب باید با فرهنگ زمانه همراه باشد و برای رسیدن به این هدف، سخنران باید شبهات اعتقادی روز را رصد کند و علاوه بر آن رفتارها و افکار شایع در جامعه تبلیغی خود را بشناسد؛ چراکه آشنایی مبلغ با افکار و رفتارها و فرهنگ جامعه باعث می شود مردم گرد منبر حسینی جمع شوند و استقبال بیشتری داشته باشند.

3. مبلغ باید در نقل آیات قرآن و روایات دقت داشته باشد و روایات و مطالب را از کتب معتبر نقل کند؛ چراکه بی دقتی در انتخاب منبع مطالب و حکایت ها و روایت ها باعث می شود مردم به مطالب بین شده در منبر حسینی بی اعتماد یا کم اعتماد شوند.

4. مبلغان باید مراقب باشند در منبر خود از بیان خواب، رؤیا و داستان های خیالی پرهیز کنند که بیان این گونه مطالب موجب بی اعتبار شدن منبر می شود و باعث می شود منبر به عنوان یک ابزار بی ارزش رسانه ای جلوه کند که با سطح آگاهی و معلومات شنوندگان تناسبی ندارد.

5. بیان روان و سلیس و منظم مطالب و موضوعات روی منبر و دسته بندی مطالب و انتخاب عبارت های مناسب و زیبا و جذاب و تاثیرگذار.

6. تمام میراث به جای مانده از اهل بیت علیهم السلام بزرگ و عظیم و زیبا است، اما مهارت یک سخنران خوب این است که مطالبی را از میان روایات انتخاب کند که برای مردم با ادیان و مذاهب و سلیقه های فکری مختلفی که دارند جذابیت داشته باشد. و از اهل بیت(ع) نیز روایت شده که فرموده اند اگر مردم زیبایی های سخنان ما را بدانند از ما پیروی می کنند و زیبایی سخنان اهل بیت(ع) همان میراثی است که از ارزش های انسانی سخن می گوید و طبیعی است که ملت های مختلف چنین سخنان و فرهنگ و دینی را دوست داشته باشند.

7. طرح مشکلات اجتماعی و ارائه راه درمان آنها؛ چرا که خوب نیست یک سخنران در منبر خود فقط مشکلات را بیان کند، اما منبر او هیچ نقشی در درمان و حل این مشکلات نداشته باشد و از این رو از سخنرانان و مبلغان انتظار می رود با افراد متخصص و روانشناس و جامعه شناس مشورت کنند تا راه حل های مناسبی برای مشکلات اجتماعی بیابند.

8. منبر حسینی نباید به اختلافات شیعه در زمینه فکر و عزاداری دامن بزند؛ چراکه وارد شدن به این اختلافات موجب می شود منبر طرفدار یک گروه خاص از شیعیان باشد و باعث ایجاد هرج و مرج اجتماعی و دو دستگی میان شیعیان شود در حالی که منبر باید نماد وحدت و نور حسینی باشد.

9. اهتمام به مسائل فقهی و بیان احکام مورد ابتلای مردم در زمینه معاولات و عبادات و بیان روشن و قابل فهم این مسائل برای مردم.

10. تمرکز بر اهمیت مرجعیت و حوزه علمیه و پایگاه علما؛ چراکه مراجع راز قدرت مذهب امامیه و عظمت و شکوه آن هستند.
از خداوند متعال می خواهیم به همه توفیق خدمت به راه سیدالشهدا(ع) را عنایت کند و همه ما را در دنیا و آخرت به برکت امام حسین(ع) آبرومند سازد.


[=B Mitra]
پی نوشت:
http://hawzahnews.com/detail/News/394950


[=B Mitra][=B Mitra]96/7/6[=B Mitra]
[=B Mitra]مقام صبر


[=B Mitra]مادر زن حاج سید هاشم یکی از زنان نیرومند، پرخاشگر و تندخو بود و بسیار سید هاشم را اذیت می کرد.
وی روزی به خدمت علامه قاضی می رسد و می گوید:
آزار زبانی و کارهای مادر زنم بی حد شده است و صبر من نیز تمام؛ می خواهم که اجازه بدهید، زنم را طلاق دهم.
ایشان فرمودند: آیا همسرت را دوست داری؟
گفتم: بله.
فرمودند: زنت نیز تو را دوست دارد؟
گفتم: آری.
فرمودند: هرگز راه طلاق نداری! برو و صبر پیشه کن! تربیت تو به دست زنت می باشد.
جریان گذشت و بنده طبق دستور استاد عمل می نمودم؛ تا اینکه یک شب تابستانی که خسته و گرسنه و تشنه به منزل آمدم؛ مادر زنم از شدت گرما لب حوضچه نشسته و بر روی پاهایش آب می ریخت.
با ورود من، ناسزا و فحش شروع شد. بنده هم تا این وضعیت را دیدم، داخل اتاق نرفتم و از راه پله ها به سوی بام حرکت نمودم. ولی او دست بردار نبود صدایش همین طور بلند و بلندتر می شد؛
حتی همسایه ها نیز می شنیدند.
تا اینکه صبرم تمام شد. کلام استادم در مقابل دیدگانم بود. بی آنکه جوابی بدهم، به پایین آمده از خانه خارج شدم.
در کوچه و خیابان بدون هدف و ناراحت می گشتم؛ ناگهان حالتی نورانی پیش آمد و دری بر رویم باز شد؛ دیدم من دو تا شده ام یکی سید هاشمی که مورد ناسزا و فحش واقع شده و دیگری من که بسیار عالی و مجرد می باشم و نه ناسزا به او گفته شده و نه به او می رسد.
این اولین تجردی بود که در کربلا برایم پیدا شد. و این در برایم باز نشد مگر به خاطر تحمل و صبر و اطاعت از استاد، که اگر نبود، آن غمناکی ها و پریشانی ها همچنان بود .

[=B Mitra]
ماخذ : کتاب ناگفته های عارفان ج 2




[=B Mitra]96/7/7[=B Mitra]

[=B Mitra]لباس تنگ و آرايش غليظ


[=B Mitra]باربارا دي آنجليس مي گويد: در يكي از مشاوره هايم زني مدام از اين موضوع شكايت مي كرد كه نمي تواند مرد مناسبي براي ازدواج خود بيابد و فقط مردان نامناسب را به سمت خود جذب مي كنند كه انها نيز تنها يك انتظار از او دارند. ان هم برقراري رابطه جنسي است.

اگر شما يك مرتبه آن زن را ملاقات مي كرديد خيلي سريع متوجه مشكلش مي شديد او نسبت به موقعيتش بسيار بد لباس به تن مي كرد. به گونه اي صورتش را آرايش مي كرد كه نامناسب جلوه داده مي شد، با موهاي بيش از اندازه تافت خورده و آرايش غليظش و لباس هاي تنگ انتظار يافتن مرد مناسب و ايده آلي را نيز داشت.

زنان بايد به اين موضوع واقف باشند كه مردان موجودات بسيار بينايي هستند پس زماني كه با چشم سرشان موضوعي را ببينند در مورد آن زياد فكر و فلسفه بافي نمي كنند. اگر زني بد لباس باشد تصور مردان اين است كه او يك زن فاسد و خيابان گرد است. اگر زني با عقلانيت خود، لباس متناسب با موقعيتش را بپوشد، مردان فكر مي كنند كه او زني بسيار روشن فكر و عاقل است. زنان نيز باريك بين هستند لباس و ظاهر بيروني مرد را معرف باطنيات و موقعيت اجتماعي او مي دانند. اگر پوششي داشته باشيد كه متناسب با باطنيات و احساس دروني شما نباشد اعلام كرده ايد كه براي خود واقعي خود ارزشي قائل نيستيد. بنابراين اگر افرادي جذب شما شوند كه با شما سنخيتي نداشته باشند، تعجب نكنيد. اگر لباسي براي جلب توجه ديگران به تن مي كنيد هرگز توقع نداشته باشيد به شخصيت واقعي و تفكرات واقعي دست يابند. هرگز توقع نداشته باشيد افرادي متناسب با زندگي خودتان را پيدا كنيد تا شما را به طور كامل جدي بگيرند. اگر عادت به تمايلات نفساني ديگران پيدا كرده ايد از كجا اطمينان مي يابيد كه آنها شما را براي آنچه واقعا هستيد مي پسندند؟ البته اگر در رابطه سالم و مشروع و متعهدانه هستيد هيچ اشكالي ندارد لباس هايي كه همسرتان دوست دارد او را خوشحال و ارضا كنيد و خودتان نيز از اين كار لذت ببريد. وقتي لباس هاي معمولي و نه خيره كننده در بين مردم مي پوشيد، بيشتر جذاب و خواستني مي باشيد كه در لباس تنگ و زننده هستيد.


[=B Mitra]
پی نوشت:
باربارادي آنجليس، قوانين واقعي يك ازدواج، آزاده سخايي منش، ص172



[=B Mitra][=B Mitra]96/7/8[=B Mitra]
[=B Mitra]عوامل خیال پردازی


[=B Mitra]عوامل و ریشه های داخلی و خارجی خیال پردازی عبارتند از:
1- ضعف نفس
2- ترس
3- عدم مراقبت چشم و گوش
4- ناهنجاری های اخلاقی، از قبیل بدبینی، سوء ظن، حسد، دشمنی و...
5- خودکم بینی
6- ضعف عقل و اندیشه
7- ضعف جسم و ناتوانی بدنی
8- بیکاری
9- عدم پرهیزکاری دینی و عدم انس با ذکر خدا
10- کسالت و افسردگی افراطی
11- مشکلات خانوادگی
12- مشکلات اقتصادی

[=B Mitra]علاج خیال پردازی
[=B Mitra]1- تلاش برای تمرکز یافتن افکار و تمرین تمرکز
2- تلاش برای توجه در نماز
3- ذکر خدا گفتن
4- دوری از تنهائی
5- کنترل احساسات و چشم
6- تقویت خردمندی با مطالعه تاریخ، مشورت، تجربه اندوزی
7- داشتن موضوعات مفید فکری
8- روحیه تلاش و کاری داشتن
9- کنترل و عدم افراط و تفریط در رفاقت ها، محبت ها، دوستی ها و دشمنی ها، تکلم و...
10- اهمیت دادن به وقت
11- داشتن حداقل یک مهارت فنی
12- گرایش به رشته های ذوقی، هنری، ورزشی
13- علاج روحیات منفی اخلاقی مانند: حسادت، ترس و...

[=B Mitra]
پی نوشت:
فرهنگ جوان، مهدي نيلي پور، ص444



[=B Mitra][=B Mitra]96/7/9[=B Mitra]
[=B Mitra]عباس ام البنین


[=B Mitra]سوار در مشک را می گشاید و گلوی عطشناک مشک را به خنکای زلال آب می سپارد .
اگر قرار به نوشیدن آب هم باشد اول مشک را برای بچه های حسین باید سیراب کرد .
عجب صدای دل انگیزی است غلغل فرو شدن آب درز گلوی مشک .
راستی !تو چرا آب نمی نوشی ای اسب ؟
وای که من چه غافل شدم از تو .
چرا سر بر گردانده ای و خیره به من نگاه می کنی ؟
آتش می زند نگاه تو این دلم ای اسب !
بنوش از این آب زلال گوارا ٬ بنوش !
حق توست که از این آب بنوشی ٬ نه حق نیست . فریضه است بر تو نوشیدن این آب .
بار سنگینی از این پس بر دوش توست . پس بنوش ای اسب باوفای من .
گریه می کنی ؟ اینجا چه جای گریه است ؟
ممنونم از همدلی و همدردی ات . ولی تو اگر آب ننوشی در این جدال سنگین پیش رو چگونه می توانی تاب بیاوری و جست و خیز کنی مقاومت کنی ؟
تو را به حق خودم بر تو سوگند می دهم که بنوشی . آهان ! باز هم !
آنقدر بنوش که بتوانی یک جنگ سنگین نابرابر را تاب بیاوری .
من؟! به من فکر نکن . من جگرم سوخته ی عطش کودکان حسین است .
این جگر به خوردن آب خنک نمی شود . فقط به بردن آب خنک می شود .
جگر مرا فقط نگاه رضایت سکینه خنک می کند .
اما بردن همین آب هم توش و توان می خواهد . راهی که پیش روست راه هموار و بی دغدغه ای نیست . آکنده از دشمن است . دشمن که همه مسئله اش این است که آب به جبهه ی حسین نرسد . عبور دادن این آب و به سلامت رساندن این مشک مستلزم جنگی دلاورانه و خونین است . و این جنگ توان می خواهد . تو اگر آب بنوشی نه در رگ های تو که در رگ های جبهه حسین خون تازه می دود .
برای تو که عباسی نجنگیدن دشوارتر است از جنگیدن .
پس برای تو ٬ این آب نیست ٬ توش و توان جنگیدن است . ابزار دفاع از حرم آل الله است . این ابزار را از دست فرو مگذار . ابن سعد درست فهمیده است که اگر حسین و یارانش به آب دست پیدا کنند و جان بگیرند احدی از سپاه او را زنده نمی گذارند . این آب را بنوش تا بتوانی وظیفه ات را در مقابل حسین به نحو احسن به انجام برسانی .
وظیفه در مقابل حسین .
وظیفه در مقابل حسین !
راستی مادر چه وسواس و عتاب و خطابی داشت برای وظیفه در مقابل حسین .
سی سال پیش بود یا بیست و نه سال ؟ من پنج ساله بودم یا چهار ساله ؟
می خواستم بخوابم و مادر در کنار بسترم نشسته بود و مثل همیشه برایم شعر تعویذ می خواند :
اعین بالواحد/ من عین کل حاسد / قائمهم و القاعد / مسلمهم و الجاحد / صادرهم و الوارد / مولودهم و الوالد /
(از چشم هر حسود به خدا می سپارمش . حسودان نسشته و ایستاده . حسودان مسلمان و حسودان کافر . آینده و رونده . از فرزندان حاسد و پدران حاسد . به خدا می سپارمش به خدای واحد . )
من بی مقدمه پرسیدم : مادر ! چطور شد که شما همسر پدر شدید ؟ پدری که امیرالمومنین است و وصی خاتم المرسلین است ؟
مادر شروع کرد به قصه گفتن ; قصه وصلت با پدر .
و من به جای این که بخوابم لحظه به لحظه بیدارتر می شدم .
باغی سر سبز و خرم و با طراوت بود با درختانی انبوه و سرشار از میوه و شاخه هایی تو به تو . جایی که من نشسته بودم از کنارم نهری زیبا و زلال و گوارا می گذشت .
به آسمان نگاه کردم . چقدر نزدیک بود . ماه چقدر زیبا و دوست داشتنی در حال درخشش بود و انبوهی از ستارگان در اطرافش پرتوافشانی می کردند .
و من به آسمان می اندیشیدم که چگونه بدون ستون افراشته شده است و به قدرت و عظمت خداوند که این همه زیبایی را خلق کرده است .
ناگهان دیدم که ماه از آسمان جدا شد آرام و خرامان فرود آمد و در دامان من نشست و به دنبال آن سه ستاره از آسمان جدا شدند و فرود آمدند و در دامان من به دور ماه حلقه زدند .
و من غرق در حیرت و شگفتی بودم که از هاتفی شنیدم : بشارت باد بر تو ای فاطمه که یک ماه و سه ستاره از دامن تو پدید می آیند که پدرشان سرور و مولای خلایق بعد از رسول الله است .
وقتی من این رویا را برای مادرم می گفتم ٬ پدر در آستانه خیمه ایستاده بود و ما او را نمی دیدیم . مادرم موهای مرا شانه می کرد و در اندیشه بود که چه می تواند باشد تعبیر این رویای شیرین .
بر دلش گذشت و گفت : تو با برترین خلق عالم امکان بعد از رسول الله ازدواج می کنی و حاصلش چهار پسر خواهد بود . اولی همچون ماه و سه پسر دیگر چون ستاره .
و من نمی دانم که مادر خود چقدر یقین داشت به این تعبیر .
پدر گفت حرفهایتان را شنیدم . رویای تو صادق است دخترم ! و شاهدش اکنون در خیمه من نشسته است .
سه روز بود که عقیل برادر علی بن ابیطالب مهمان پدر بود و ما که رسم نداریم تا سه روز از مهمان بپرسیم که به چه منظور آمده است پدر هیچ سوالی از او نکرده بود .
روز اول پیش پایش شتری قربانی کرده بود و این سه روز را به پذیرایی و اختلاط و گشت و گذار گذرانده بود .
و بعد از سه روز عقیل به حرف آمد و ماموریتش را از جانب علی برای خواستگاری از من مطرح کرد و . . .
و چنین شد که من به خانه ی پدرت در آمدم . و تو نه آن سال و نه سال بعد که ده سال بعد پا به این جهان گذاشتی .
و وقتی تو به دنیا آمدی ٬ طلایه ی رویای من محقق شد . درست مثل ماهی که از آسمان فرو آمده باشد و در دامن من نشسته باشد .
کلام مادر به اینجا که رسید ناگهان برق بی سابقه ای در چشم هایش درخشید . با جدیتی بی نظیر اما همراه با ملاطفت مرا از جا بلند کرد مقابل خودش نشاند و گفت :
ببین ! عباس من !
نسبت تو و فرزندان فاطمه ٬ نسبت برادر با برادر و خواهر نیست . همچنان که نسبت من با علی ٬ نسبت همسر و شوهر نیست .
نمی دانم به دست تضرع کدام دخیل بسته ای یا دعای نیمه شب کدام دل شکسته ای یا نفس اعجازگر کدام رسول کمر به کرامت بسته ای خدا لباس کنیزی این خاندان را بر تنم پوشاند . این لباس آنقدر بر تن من گشاد بود که من در آن گم می شدم . اگر خدا دست مرا نمی گرفت .
این وصلت ٬ هزار پا از سر من زیاد بود . اگر دست خدا مرا از زمین بلند نمی کرد .
تو مبادا گمان کنی که ما همسان و همشأن این خانواده ی بی نظیریم .
اینها تافته های جدا بافته عالمند . اینها زمینی نیستند . آسمانی اند. خاکی نیستند ٬ افلاکی اند .
اینها جانشین و کارگزاران خدا در زمینند .
خدا به اهل زمین منت گذاشته است که این دردانه های خود را چند صباحی راهی زمین کرده است .
آسمان و زمین و ماه و خورشید ٬ از صدقه سر اینها آفریده شده است .
پدرت معلم مسیح بوده است در گهواره نور و منادی کلیم بوده است در کوه طور .
مبادا پدر را با لفظ خالی پدر صدا کنی .
مبادا حسن و حسین را برادر خطاب کنی .
مبادا زینب و ام کلثوم را خواهر بخوانی .
آقای من! و بانوی من !
این صمیمانه ترین خطاب تو باشد با سروران و موالی ات .
مبادا از پشت سرشان قدمی فرا پیش بگذاری .
مبادا پیش از آنها دست به غذا ببری .
مبادا پیش از آنها آب بنوشی .
فرامین تو را همواره به کار بسته ام مادر!
اما اکنون چه کنم که بردن آب در گرو خوردن آن است؟
اکنون چه کنم که دفاع از جانان مستلزم داشتن جان است ؟!

[=B Mitra]
پی نوشت:
سيدمهدي شجاعي، سقاي آب و ادب، ص 25


موضوع قفل شده است