لعن = توهین رسمی و عملی به عقاید دیگران

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

فاتح;545937 نوشت:
ا آنجائیکه بنده فهمیده ام قبول نکردن یک اعتقاد اشتباه و دوری کردن از آن اعتقاد و عمل و همچنین انجام ندادن آن کفایت میکند مگر اینکه لازم باشد به زبان بیاید و اعلام لعن واجب باشد. حال باید نظر استاد را دید.

سلام
دقیقا در پست های اول بنده اینو گفتم - گفتم وقتی نمازم این شکلیه یعنی عثمان رو قبول ندارم وقتی حضرت علی(علیه السلام) رو اول وصی و جانشین میدونم یعنی ابوبکر رو قبول ندارم دیگه چجوری تبری کنم!
فاتح;545937 نوشت:
اما در مورد اهانت به اعتقادات دیگران

خب اهانت به اعتقادات دیگران که کار زشتی است ولی آیا نقد سالم از اعتقادات دیگران هم اهانت و کار زشت بحساب می آید؟


نقد هیچ عقیده ای زشت نیست ما توحید رو در موردش بحث میکنیم این مسائل که دیگه هیچ جز به محک عقل حقایق روشن شدنی نیست
یا حق
فقط یک اصلاح بکنم: گفتم اگر کسی اهل بیت(علیهم السلام) رو هم زبانم لال لعن کنه مراجع شیعه بدون دادگاه میگن واجب القتله! اینو مطمئن نیستم و اشتباه بود که از روی یقین در موردش گفتم

اهل سنت واقعي;545715 نوشت:
هيچ اهل سنتي با شما اظهار وحدت نمي كند اگر مي كردند حكم تكفير و كشتن شما را نمي دادند

خخخخخخخخ پس تبري جز اسرار شيعه هست؟ برادرم بهتر است تجديد نظر در اظهار عرايضتان كنيد گويا شما هم زيارت عاشورا نخوانده ايد

جزء اسرار شیعه نیست؟؟؟!!!
حتما امام صادق می رفت جار می زد و تبری رو رواج می داد؟
جالبه که اسمتو گذاشتی اهل سنت ولی با سیره و سنت ائمه علیهم السلام اصلا آشنا نیستی!!!

بچه محله امام رضا;545984 نوشت:
جزء اسرار شیعه نیست؟؟؟!!!

سلام عليكم
با تشكر
چرا دوست گرامي جز اسرار شيعه هست اما نمي دانم چرا مولا علي ع در خطبه شقشقيه و طالوتيه به نص خلفا را مورد طعن و طرد و لعن قرار داده است

نمي دانم چرا تبري از دشمنان اهل بيت جز اسرار هست اما اين سر بعضا علني هم شده است مانند خطبه 19

جز اسرار هست اما گويا خداوند جاهل به احكام بوده است كه كفار را به مصداق لعن كرده است مانند ابولهب

جز اسرار شيعه هست اما نمي دانم چرا مولا علي ع به مصداق هم لعن مي كردند

لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية

نظرتان در اين مورد چيست؟

" عن أبي سعيد التيمي قال : سمعت عليا عليه السلام يقول : أنا يعسوب المؤمنين ، وعثمان يعسوب الكافرين .
وعن أبي الطفيل : وعثمان يعسوب المنافقين "

( ابوسعید تمیمی می گوید : از علی علیه السلام شنیدم که می فرمود : من یعسوب و بزرگ مومنین هستم و عثمان یعسوب کافرین
و از ابی الطفیل آمده است : و عثمان بزرگ منافقین )

ابوسعيد مي گويد از علي ع شنيده ام يعني ايشان تبري را علني گزارش كرده اند كه در لسان مردم به وضح ديده مي شود

همه مي گويند كه تبري جز اظهارت هست اما نمي دانم شما مذهب جديدي اوردي يا اينكه با تلسكوپ تاريخ پيما فهميده ايد كه تبري جز اسرار هست

بحث در اين باب بسيار زياد هست اگر نياز باشد باز هم مفل بحث خواهيم كرد

بچه محله امام رضا;545984 نوشت:
حتما امام صادق می رفت جار می زد و تبری رو رواج می داد؟


نتنها امام صادق در تبري جار مي زدند بله دستور به اظهار تبري هم مي كردند

إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بـَعْدِى فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ
حـضـرت صـادق عـليـه السـلام حـديث شده است كه فرمود: رسولخدا (صلی الله علیه و اله) فرموده است : هـرگـاه پـس از مـن اهـل ريـب و بـدعـت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد،
اصول كافى جلد2 صفحه :375 ( کتاب الایمان و الکفر - باب مجالسه اهل المعاصی )
سند اين روايت هم صحيح هست نياز باشد بررسي رجالي هم خواهم كرد

بنده اميد وارم با ديدن اين مطالب كمي تجديد نظر در عقايد كنيد ما بنا را بر اين مي گذاريم شما با مباني شيعه اشنايي نداريد و ان شا الله با اشنايي با اين مباني كمي به عقايد خود جهت دهيد

بچه محله امام رضا;545984 نوشت:
جالبه که اسمتو گذاشتی اهل سنت ولی با سیره و سنت ائمه علیهم السلام اصلا آشنا نیستی!!!

با اشاعه اين مطالب فكر كنم براي هر حقيقت جويي روشن شده باشد كه چه كسي پيرو سيره و سنت اهل بيت هست اميدواريم پاسخ هاي محكم و مستدل علمي براي ما داشته باشيد

شهید چمران;545967 نوشت:
سلام علیکم
...
فرمودید لعن معنی دعا داره ولی در عامه معنیش رو به اشتباه توهین میگیرن مثل تولدت مبارک
بحث اینه که شما میگید لعن از نظر ما توهین نیست ولی اونا میگن از نظر ما توهینه شاهدشم بریده شدن سر هاست
همینطور اگر در شبکه های وهابی بروید میبینید میگن توهینه ! بنده خودم یک تکه از برنامشون رو دیدم که اگر اشتباه نکنم خطاب به روحانیون شبکه ولایت بود: و با این مضمون که :شما شعور دارید شما معنی توهین به دیگران رو میفهمید شما که تسبیح لعن میندازی شما احترام به دیگران می فهمی چیه و...
بنابرین در عمل(دقت بفرمایید)در عمل ما نمیتوانیم بگیم لعن توهین نیست حالا دقت کنید:
فرض که همه پذیرفتن لعن توهین نیست ولی لعن یعنی دور باشد از رحمت خداوند تعالی
حالا اگر یک فردی در مورد مقدسات ما با معنیه دعاییش لعن کنه آیا باز ناراحت نمیشویم بنده که قطعا میشوم؟(این دیگه جایی هست که راهی برای عدم پذیرش ادعای بنده نمیگذاره)

سلام علیکم و رحمة الله،
بله ... دعای خیر در اصل دعای خیر است ولی اگر به کسی بگویی که برایت دعای خیر کردم یا همانجا علنی برایش دعای خیر بکنی علاوه بر دعا کردن به نوعی انتقال محبت و شادباش هم کرده‌اید ... به طرز مشابه کسی که برای کس دیگری دعای شر می‌کند اگر این کارش را به او بگوید یا جلوی روی خودش برایش دعای شر کند و بد او را بخواهد این کار علاوه بر اثر دعایی به نوعی انتقال دشمنی هم در دل خود دارد. البته انتقال دشمنی لزوماً همراه با توهین کردن نیست ... ولی توهین ممکن است از آن برداشت شود ... گاهی حق نداریم این شرایط را برای کسی ایجاد کنیم و گاهی حق داریم و بلکه واجب است.
مثال آن مرد اهل سنت را که چند روز پیش در مسجد دیدم برایتان گفتم که بگویم او با اصل صحبت ما مشکل نداشت و با مصداق صحبت ما مشکل داشت، یعنی او هم اگر می‌دانست که اولی و دومی دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام بودند آنها را لعن می‌کرد، به ادعای خودشان، اما موضوع اینجا بود که به ایشان اولی و دومی طور دیگری معرفی شده بودند که هنوز عکس آنها برایشان ثابت نشده است. حالا جلوی چنین کسی اگر به اولی و دومی لعن بفرستیم از نظر او داریم اولیاء خدا را لعن می‌کنیم و طبیعی است که جبهه بگیرد، اما اگر مصداق نیاوریم و بگوییم بر دشمن خدا و رسول خدا و اهل بیت رسول خدا لعنت آنها هم چه بسا خواهند گفت آمین. همانطور که وقتی ما لعنت بر دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام می‌فرستیم شامل عده‌ای از فرزندان اهل بیت علیهم‌السلام هم می‌تواند بشود که در طول تاریخ به اهل بیت علیهم‌السلام ظلم کرده‌اند، این لعنت از نظر شیعه شامل اولی و دومی هم می‌شود، همچنانکه شامل نمرود و فرعون و آن کسی که یهودیان را یهودی کرد (منظور پیامبر خدا نیست بلکه کسی که ایشان را از اسلام زمان حضرت موسی علیه‌السلام یهودی کرد که در حدیث ذکرش آمده است و از شقی‌ترین مردم شمرده شده است) و پولوس که مسیحیان را مسیحی کرد و افراد دیگری هم می‌شود.

در مورد این قضیه مثلاً ما فتوای بزرگ امام خامنه‌ای را داریم که فرمودند به مقدسات اهل سنت و همسران پیامبر توهین نکنید ... این توهین دقیقاً نسبتش در تعامل با اهل سنت برداشت می‌شود وگرنه کسی که در خانه‌ی خودش در خلوت خودش برخی از آنها را که گمراه می‌شناسد و اطمینان و یقین به دشمنی آنها با دین خدا دارد لعن کند دیگر لعن فرستادن بر آنها و آنها را اسفل‌‌سافلین در سوره‌ی تین دانستن مصداق توهین نخواهد بود چون از نظر خداوند تنها حرف حق زده شده است و کسی هم به دشمنی با مقدسات حقیقی تحریک نشده است.

این در مورد اهل سنت است ... آنها لزوماً دشمنی اهل بیت علیهم‌السلام را در دل ندارند ... مگراینکه در لجاجت با شیعه باشند که گمراه خواهند شد ... این افراد را نه می‌توان لعن کرد و نه می‌توان جلوی ایشان صراحتاً به مقدساتشان لعنت فرستاد ... باید با ایشان بحث علمی کرد و به هدایتشان امیدوار بود ... اما برخی مثل نواصب اینها دشمن اهل بیت علیهم‌السلام هستند، بغض و کینه دارند، خودشان هم شایسته‌ی لعن فرستادن هستند و جلوی ایشان اگر بگویید که ما دشمن شما هستیم اگرچه آنها ناراحت شوند ولی ایرادی ندارد، مثل بحث برائت از مشرکین ...

راستش در این زمینه‌ها هنوز جمع‌بندی کاملی ندارم و ترسم از آن است که جایی را اشتباه بگویم و نتوانم مسؤولیت نظراتم را بپذیرم.
ان شاء الله باقی دوستان و کارشناس محترم پاسخگوی سؤالات احتمالی‌اتان باشند.
با تشکر :Gol:
یا علی

سلام
آنچه ما را از لعن باز می‌دارد، این است
اولاً این رفتار عکس‌العملی متقابل در بر خواهد داشت. یا به همین صورت یا به صورت رفتارهای خشونت آمیز و تکفیر و ....
ثانیاً کثیری از آیات قرآن هست که ما را از ایجاد تفرقه در دین باز می دارد.

کاربر۱۲۳;546264 نوشت:
ثانیاً کثیری از آیات قرآن هست که ما را از ایجاد تفرقه در دین باز می دارد.

كثيري از ايات هست تصريح بر لعن دارد لذا اگر قرار باشد لعن عامل تفرقه باشد خداوند ما را از لعن كردن باز مي داشت همان طور كه از سب باز داشته ولا تسبوا الذين يدعون من دون الله، اگر لعن باعث تفرقه و شكاف باشد خداوند مي فرمود لعن نكنيد همان گونه كه فرموده سب نكنيد
دوم اگر لع باعث تفرقه بود از ضروريات مذهب شيعه نبود
سوم اگر لعن باعث تفرقه و دفع بود خداوند و اهل بيت صريحا و به مصداق لعن نمي كردند
چهارم اگر بازخورد و بازتاب منفي داشت اهل بيت و قران دستور به لعن نمي كردند
در نتيجه ما نمي دانيم شما شما بيشتر از خدا و اهل بيت مي دانيد و يا اينكه دلسوز تر از خدا و اهل بيت شده ايد

اهل سنت واقعي;546273 نوشت:
كثيري از ايات هست تصريح بر لعن دارد لذا اگر قرار باشد لعن عامل تفرقه باشد خداوند ما را از لعن كردن باز مي داشت همان طور كه از سب باز داشته ولا تسبوا الذين يدعون من دون الله، اگر لعن باعث تفرقه و شكاف باشد خداوند مي فرمود لعن نكنيد همان گونه كه فرموده سب نكنيد
دوم اگر لع باعث تفرقه بود از ضروريات مذهب شيعه نبود
سوم اگر لعن باعث تفرقه و دفع بود خداوند و اهل بيت صريحا و به مصداق لعن نمي كردند
چهارم اگر بازخورد و بازتاب منفي داشت اهل بيت و قران دستور به لعن نمي كردند
در نتيجه ما نمي دانيم شما شما بيشتر از خدا و اهل بيت مي دانيد و يا اينكه دلسوز تر از خدا و اهل بيت شده ايد

اینکه آیات قرآن کسانی را که غالباً از کفار یا ... هستند لعن بکند جواز این را نمی دهد که ما هم هرکه را صلاح دانستیم لعن کنیم. قرآن حکم کلی پرهیز از تفرقه داده و تک تک مصادیق تفرقه را بیان نکرده همان طور که در هیچ مورد دیگر تک تک مصادیق را بیان نکرده.
دوم اینکه گمان نمی کنم چنین چیزی از ضروریات مذهب شیعه باشد. شما چنین سند و مدرکی دارید؟
سوم و چهارم اینکه در قرآن که گفته شد ملعونین چه کسانی هستند و هیچ جا هم ما را به لعن آن هم لعن کسانی که اهل دین هستند سفارش ننموده. همچنین ممکن است لعن در شرائطی خاص (مثلاً در جامعه ای بسته که خبر کسی به کسی نرسد) موجب ایجاد تفرقه نباشد.
نهایتاً ما نمی دانیم که چرا شما این قدر دلسوز لعن شده اید.

[=&quot]دوستان این نکته را در نظر بگیرید که حتی اگر چیزی مورد دستور صریح باشد، هنگامی که مفسده اش بیشتر از مصالحش باشد (البته معیار سنجش این فساد یا صلاح ملاک هایی شرعی است) آن دستور ولو درست است در مقام عمل اجرا نمی شود. مثلاً جزیه گرفتن از غیر مسلمین که اینک در ایران و دیگر کشور های اسلامی اجرا نمی شود. احکام دیگری هم هست که در کتاب های فقهی آمده اما اینک اجرا نمی شود.

اما تشخیص نتیجه ی اعمال که مصلحت دارد یا مفسده بر عهده ی خود آدمیان است؛ و با روش عقلا تعیین می شود. مثلا وقتی گفته اند لاتقلوا بأیدیکم الی التهلکة (خود را به دست خود در هلاکت میفکنید) دیگر اینکه خودت را در آتش بیندازی یا جلوی ماشین یا از بالای کوه پرتاب کنی را عقل آدمی تعیین می کند و نمی شود گفت چون در قرآن یا حدیث مثلا پرت کردن جلوی ماشین نیامده پس از مصداق ای دستور خارج است.
حال اینکه لعن مقدسات یک مذهب موجب ایجاد تفرقه می شود یا نه، یا موجب رفتار متقابل یا ایجاد دشمنی و تکفیر و کشتار می شود یا نمی شود هم همین طور است لازم نیست در قرآن یا حدیث صریحا آمده باشد.
حال به نظر دوستان لعن مقدسات یک فرد دیگر چه نتیجه ای دارد؟

اهل سنت واقعي;546074 نوشت:
سلام عليكم
با تشكر
چرا دوست گرامي جز اسرار شيعه هست اما نمي دانم چرا مولا علي ع در خطبه شقشقيه و طالوتيه به نص خلفا را مورد طعن و طرد و لعن قرار داده است

نمي دانم چرا تبري از دشمنان اهل بيت جز اسرار هست اما اين سر بعضا علني هم شده است مانند خطبه 19

جز اسرار هست اما گويا خداوند جاهل به احكام بوده است كه كفار را به مصداق لعن كرده است مانند ابولهب

جز اسرار شيعه هست اما نمي دانم چرا مولا علي ع به مصداق هم لعن مي كردند

لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية

نظرتان در اين مورد چيست؟

" عن أبي سعيد التيمي قال : سمعت عليا عليه السلام يقول : أنا يعسوب المؤمنين ، وعثمان يعسوب الكافرين .
وعن أبي الطفيل : وعثمان يعسوب المنافقين "

( ابوسعید تمیمی می گوید : از علی علیه السلام شنیدم که می فرمود : من یعسوب و بزرگ مومنین هستم و عثمان یعسوب کافرین
و از ابی الطفیل آمده است : و عثمان بزرگ منافقین )

ابوسعيد مي گويد از علي ع شنيده ام يعني ايشان تبري را علني گزارش كرده اند كه در لسان مردم به وضح ديده مي شود

همه مي گويند كه تبري جز اظهارت هست اما نمي دانم شما مذهب جديدي اوردي يا اينكه با تلسكوپ تاريخ پيما فهميده ايد كه تبري جز اسرار هست

بحث در اين باب بسيار زياد هست اگر نياز باشد باز هم مفل بحث خواهيم كرد



نتنها امام صادق در تبري جار مي زدند بله دستور به اظهار تبري هم مي كردند

إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بـَعْدِى فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ
حـضـرت صـادق عـليـه السـلام حـديث شده است كه فرمود: رسولخدا (صلی الله علیه و اله) فرموده است : هـرگـاه پـس از مـن اهـل ريـب و بـدعـت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد،
اصول كافى جلد2 صفحه :375 ( کتاب الایمان و الکفر - باب مجالسه اهل المعاصی )
سند اين روايت هم صحيح هست نياز باشد بررسي رجالي هم خواهم كرد

بنده اميد وارم با ديدن اين مطالب كمي تجديد نظر در عقايد كنيد ما بنا را بر اين مي گذاريم شما با مباني شيعه اشنايي نداريد و ان شا الله با اشنايي با اين مباني كمي به عقايد خود جهت دهيد

با اشاعه اين مطالب فكر كنم براي هر حقيقت جويي روشن شده باشد كه چه كسي پيرو سيره و سنت اهل بيت هست اميدواريم پاسخ هاي محكم و مستدل علمي براي ما داشته باشيد

بله همونطور که حدس می زدم شما فقط روایات این باب رو دیدید و سایر روایات رو یا ندیدید یا نتونستید با این روایات جمع کنید، یعنی حضرت امام این روایات رو ندیده بود که هفته وحدت رو تشکیل داد؟ یعنی آیت الله سیستانی این احادیث رو ندیده که میگه اهل سنت برادران ما نیستند بلکه جان ما هستند؟ پس این مطالبتون رو خدمت علما و مراجع هم تقدیم کنید تا در عقائدشون تجدید نظر کنند!!!!

کاربر۱۲۳;546284 نوشت:
اینکه آیات قرآن کسانی را که غالباً از کفار یا ... هستند لعن بکند جواز این را نمی دهد که ما هم هرکه را صلاح دانستیم لعن کنیم.

دوست گرامي خداوند در قران منافقين را لعن كرده است وقتي منافق بودن كسي براي ما مسجل شد او را لعن مي كنيم، اين كه از خوئدتان فتوا مي دهيد گويا فكر كرده ايد تبيين كننده قران هست و مي گويد نبايد هر كسي را لعن كرد خداوند در قران يكي از ويزگي هاي منافقين را دروغ گو بودن مي داند ان الكنافقين لكاذبون مولا علي ع هم عمر و هم ابوبكر را در صحيح مسلم كاذب مي داند لذا انها كمناق هستند و ما طبق قران منافقين را لعن مي كيم

کاربر۱۲۳;546284 نوشت:
قرآن حکم کلی پرهیز از تفرقه داده و تک تک مصادیق تفرقه را بیان نکرده همان طور که در هیچ مورد دیگر تک تک مصادیق را بیان نکرده

پاسخ اين جماه را داديم و گفتيم اگر لعن عامل برا تفرقه باشد خودش مي شود يكي از مصادق تفرقه لذا اگر عامل تفرقه باشد ديگر خدا تصريح بر لعن نمي كرد و به قول شما انرا جز عوامل تفرقه مي اورد ، حالا شما به ما عوامل تفرقه را از قران تخريج كن ببينيم چه هست و جه نيست و لعن در كجا جاي دارد هههههه

کاربر۱۲۳;546284 نوشت:
دوم اینکه گمان نمی کنم چنین چیزی از ضروریات مذهب شیعه باشد. شما چنین سند و مدرکی دارید؟

يا شما شيعه نيستيد يا جهل به مباني شيعه داريد، عجيب هست كه تولي و تبري جز فروعات مذهب شيعه هست و شما مي گويد جز ضروريات نيست خخخخ عجب شيعه اي هستيد كه ضروريات انرا نمي دانيد

کاربر۱۲۳;546284 نوشت:
سوم و چهارم اینکه در قرآن که گفته شد ملعونین چه کسانی هستند و هیچ جا هم ما را به لعن آن هم لعن کسانی که اهل دین هستند سفارش ننموده. همچنین ممکن است لعن در شرائطی خاص (مثلاً در جامعه ای بسته که خبر کسی به کسی نرسد) موجب ایجاد تفرقه نباشد.

شما ادعا داريد لعن نبايد بشود و انكار قران مي كنيد ما بايد براي شما دليل بياوريم؟ شما بفرماي ببينم در كجا قران براي لعن تخصيص زماني زده است كه چنين ادعايي داريد

کاربر۱۲۳;546284 نوشت:
نهایتاً ما نمی دانیم که چرا شما این قدر دلسوز لعن شده اید.

حرفتان مانند اين هست به من بگويد چرا اينقدر دلسوز شده ام و نماز را تبليغ مي كنم، اين سخن شما هم جهل شما به اساس مذهب شيعه را نمايش مي دهد زيرا فرار از لعن يعني انكار قران و انكار لعن يعني ثبوت اينكه شخص شيعه نيست، بنده از شما سوال مي كنم به نظرتان چرا اهل بيت اينقدر دلسوز لعنم شده اند كه شما نيستيد؟


إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بـَعْدِى فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ
حـضـرت صـادق عـليـه السـلام حـديث شده است كه فرمود: رسولخدا (صلی الله علیه و اله) فرموده است : هـرگـاه پـس از مـن اهـل ريـب و بـدعـت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد،
اصول كافى جلد2 صفحه :375 ( کتاب الایمان و الکفر - باب مجالسه اهل المعاصی )

يا مسثلا چرا خداوند در قران ابولهب را علني لعن كرده است به نظرم شما از خدا هم دلسوز تر شده ايد و براي امت اسلامي همانند جماعت عمريه ان طور دل مي سوزانيد كه پيغمبر نسوزاند زريرا انها معتقدند پيغمبر جانشنين انتخاب نكرد اما شما مي خواهيد انتخاب كنيد حال اين قضيه شماست قران دستور به لعن مي دهد شما هم دلسوز شده ايد مي گويد نبايد بشود

بچه محله امام رضا;546329 نوشت:
بله همونطور که حدس می زدم شما فقط روایات این باب رو دیدید و سایر روایات رو یا ندیدید یا نتونستید با این روایات جمع کنید، یعنی حضرت امام این روایات رو ندیده بود که هفته وحدت رو تشکیل داد؟

به نظرم شما كمي نااگاهي به تبري داريد، مسئله تبري ارتباطي با وحدت ندارد وحدت به معناي كنار زدن اعتقاد يك مذهب نيست لذا اگر وحخدت قرار باشد شما حقيقت را كنار بزنيد بايد منتظر لعن خداوند باشيد

اما در رديه به سخنان شما بايد بگويم امام خميني هم مطالب جالبي را فرموده است كه نياز هست شما هم بخوانيد

آیت الله خمینی در کتاب " المکاسب المحرمه " ج 1 ص 250 - 251 چنین می گوید :

والانصاف أن الناظر في الروايات لا ينبغي أن يرتاب في قصورها عن اثبات حرمة غيبتهم ، بل لا ينبغي أن يرتاب في أن الظاهر من مجموعها اختصاصها بغيبة المؤمن الموالي لأئمة الحق ( ع ) ....... فلا شبهة في عدم احترامهم بل هو من ضروري المذهب كما قال المحققون ،
بل الناظر في الأخبار الكثيرة في الأبواب المتفرقة لا يرتاب في جواز هتكهم والوقيعة فيهم ، بل الأئمة المعصومون ، أكثروا في الطعن واللعن عليهم وذكر مسائيهم .
فعن أبي حمزة عن أبي جعفر عليه السلام قال : قلت له : إن بعض أصحابنا يفترون ويقذفون من خالفهم فقال الكف عنهم أجمل ثم قال يا با حمزة إن الناس كلهم أولاد بغاة ما خلا شيعتنا ( الخ ) . والظاهر منها جواز الافتراء والقذف عليهم ... "

"انصاف آن است كه كسى كه به اين روايات بنگرد نبايد شك كند كه اين روايات از اثبات حرمت غيبت آنان قصور دارد ، بلكه نبايد شك كند كه آنچه از مجموع آنها ظاهر مى شود آن است كه روايات حرمت غيبت اختصاص به غيبت مؤمن اهل ولايت امامان حق عليهم السلام دارد . . .
بنابر اين شبهه اى در نامحترم بودن اهل خلاف وجود ندارد ، بلكه اين از ضروريات مذهب شيعه است چنان كه محققان گفته اند . بلكه از اين بالاتر ، كسى كه در اخبار بسيارى كه در ابواب مختلف وارد شده بنگرد شك نمى برد در جواز هتك حرمت و بدگويى نسبت به آنان ، بلكه ائمه معصومين بسيار بر آنان طعن و لعن مى كردند و زشتيهاى آنان را بر می شمردند .

مضاف بر اينكه شما ادعا هايي را در زمينه سري بودن لعن كرديد كه بنده مهر بطلان بر ان مهملات را از ايات و روايات ثابت كردم لذا از انحراف بحث پرهيز كنيد و بيايد از مطالبي كه اساس نداشت و انرا نگارش كرديد دفاع كنيد لطفا شما فرموديد تبري سر هست و بنده ان را باطل كردم و به شكل علمي هم باطل نمودم پس بياييد از عقايدتان كه مخالف با اهل بيت هست دفاع كنيد

ايا شما دينتان را از غير ائمه مي گيري؟ پيغمبر فرمودند اني تاركم فيكم ثقلين كتاب الله و عترتي نگفته فلان شخص و فلان اقا

بچه محله امام رضا;546329 نوشت:
پس این مطالبتون رو خدمت علما و مراجع هم تقدیم کنید تا در عقائدشون تجدید نظر کنند!!!!

علما عقايدشان بسيار واضحخ و مشخص هست گويا شما نتنها مخالفت با قران و اهل بيت مي كنيد بلكه با عقايد علما هم اگاهي نداريد

ایت الله میلانی حفظه الله تعالی و لعن مصداقی


ایت الله العظمی فقیه امامی و لعن علنی

جناب برادر من مقلد امام خامنه اي هستنم و ايشان دستور به لعن داده اند اگر مقلد علما هستيد چرا اينقدر از انها و عقايدشان دور هستيد؟

[h=2]لعن دشمنان اهل بیت از منظر مقام معظم رهبری حفظه الله تع[/h]

کاربر۱۲۳;546315 نوشت:
دوستان این نکته را در نظر بگیرید که حتی اگر چیزی مورد دستور صریح باشد، هنگامی که مفسده اش بیشتر از مصالحش باشد (البته معیار سنجش این فساد یا صلاح ملاک هایی شرعی است)

ببخشيد گويا شما فقيه عاليقدر صاحب افتا هم هستيد :khaneh:

فتواهايتان را از كجا مي اوريد؟

نمي دانيم شما يبشتر از قران و اهل بيت و علما مي فهميد يا اينكه مذهب جديد را خلق نموده ايد

آیت الله خمینی در کتاب " المکاسب المحرمه " ج 1 ص 250 - 251 چنین می گوید :

والانصاف أن الناظر في الروايات لا ينبغي أن يرتاب في قصورها عن اثبات حرمة غيبتهم ، بل لا ينبغي أن يرتاب في أن الظاهر من مجموعها اختصاصها بغيبة المؤمن الموالي لأئمة الحق ( ع ) ....... فلا شبهة في عدم احترامهم بل هو من ضروري المذهب كما قال المحققون ،
بل الناظر في الأخبار الكثيرة في الأبواب المتفرقة لا يرتاب في جواز هتكهم والوقيعة فيهم ، بل الأئمة المعصومون ، أكثروا في الطعن واللعن عليهم وذكر مسائيهم .
فعن أبي حمزة عن أبي جعفر عليه السلام قال : قلت له : إن بعض أصحابنا يفترون ويقذفون من خالفهم فقال الكف عنهم أجمل ثم قال يا با حمزة إن الناس كلهم أولاد بغاة ما خلا شيعتنا ( الخ ) . والظاهر منها جواز الافتراء والقذف عليهم ... "

"انصاف آن است كه كسى كه به اين روايات بنگرد نبايد شك كند كه اين روايات از اثبات حرمت غيبت آنان قصور دارد ، بلكه نبايد شك كند كه آنچه از مجموع آنها ظاهر مى شود آن است كه روايات حرمت غيبت اختصاص به غيبت مؤمن اهل ولايت امامان حق عليهم السلام دارد . . .
بنابر اين شبهه اى در نامحترم بودن اهل خلاف وجود ندارد ، بلكه اين از ضروريات مذهب شيعه است چنان كه محققان گفته اند . بلكه از اين بالاتر ، كسى كه در اخبار بسيارى كه در ابواب مختلف وارد شده بنگرد شك نمى برد در جواز هتك حرمت و بدگويى نسبت به آنان ، بلكه ائمه معصومين بسيار بر آنان طعن و لعن مى كردند و زشتيهاى آنان را بر می شمردند

کاربر۱۲۳;546315 نوشت:
حال به نظر دوستان لعن مقدسات یک فرد دیگر چه نتیجه ای دارد؟

پس از منظر شما خداوند از روي عبس و جهل و ناداني مقدسات كفار را لعن كرده است خخخخخخخخ

شما به ما بگو لعن بر مقدسات وهابيت يعني ابوسفيان و معاويه و يزيد و لعن بر اسرائيل و امريكا چه بازخوردي دارد كه شما عامل به ان هستيد؟ هر پاسخي داديد منا اينحا همان پاسخ را مي دهيم

اهل سنت واقعي;546363 نوشت:
خداوند در قران يكي از ويزگي هاي منافقين را دروغ گو بودن مي داند ان الكنافقين لكاذبون مولا علي ع هم عمر و هم ابوبكر را در صحيح مسلم كاذب مي داند لذا انها كمناق هستند و ما طبق قران منافقين را لعن مي كيم

به مطالبتان دقت کنید: یکی از نشانه های منافقان دروغگویی است. یعنی هر منافقی دروغگو است. اما آیا هرکه دروغ گفت منافق است؟ (همان ماجرای هر گردویی گرد است و لی هرگردی که گردو نیست.) اگر این باشد تقریبا همه ما دروغ گفته ایم وباید منافق باشیم و هی خودمان و دیگران را لعن کنیم. ما موظف نیستیم از درون افراد پرس و جو بکنیم، حکم ظاهری این افراد اسلام است ولو در درجهٔ پایین. معاملهٔ پیامبر و امام هم با اینها معامله با مسلمان بوده.

اهل سنت واقعي;546363 نوشت:
يكي از مصادق تفرقه لذا اگر عامل تفرقه باشد ديگر خدا تصريح بر لعن نمي كرد و به قول شما انرا جز عوامل تفرقه مي اورد ، حالا شما به ما عوامل تفرقه را از قران تخريج كن ببينيم چه هست و جه نيست و لعن در كجا جاي دارد هههههه

این را توضیح دادم خدمتتان؛ بله، خداوند صریحاً لعن کرده است چه کسانی را؟ کسانی را که لعنشان موجب ایجاد تفرقه در دین نیست. آنچه باعث ایجاد تفرقه در دین باشد بنابر آیات بسیاری نهی شده است.

اهل سنت واقعي;546363 نوشت:
يا شما شيعه نيستيد يا جهل به مباني شيعه داريد، عجيب هست كه تولي و تبري جز فروعات مذهب شيعه هست و شما مي گويد جز ضروريات نيست خخخخ عجب شيعه اي هستيد كه ضروريات انرا نمي دانيد

شما می گویید تبری جزو دین است من البته موافقم. اما لعن جزو ضروریات مذهب تشیع است را از خودتان می افزایید. تبری داشتن غیر از لعن کردن است. تبری بیزاری جستن است و دوست نداشتن. اگر توضیح بیشتر نیاز بود با مثال خدمتتان عرض می کنم.

اهل سنت واقعي;546363 نوشت:
يا مسثلا چرا خداوند در قران ابولهب را علني لعن كرده است به نظرم شما از خدا هم دلسوز تر شده ايد و براي امت اسلامي همانند جماعت عمريه ان طور دل مي سوزانيد كه پيغمبر نسوزاند زريرا انها معتقدند پيغمبر جانشنين انتخاب نكرد اما شما مي خواهيد انتخاب كنيد حال اين قضيه شماست قران دستور به لعن مي دهد شما هم دلسوز شده ايد مي گويد نبايد بشود

ذوست گرامی اولاً ادب و آداب بحث و گفت و گوی برادرانه را رعایت بکنید تا ما هم بتوانیم رعایت بکنیم. ثانیاً ابولهب آیا جزو افراد دین بود که از تفرقه در آن منع شده؟ قرآن از تفرقه در دین منع کرده است و لعن مقدسات یکی از مذاهب اسلام موجب ایجاد تفرقه است. از ایجاد تفرقه با مشرکان و کفار منع نکرده است. بلکه در بسیاری مواقع دستور به تبری از آنها داده است. دوست گرامی ما دلسوز آن همه آیه ای هستیم که از تفرقه پرهیز می دهد. گفتم اینکه چه چیزی موجب تفرقه است با تشخیص عقلا است. ما دلسوز آن شیعیانی هستیم که (برخلاف من و شما که راحت زندگی مان را می کنیم ) به خاطر همین گونه دشمنی پراکنی ها در حال کشته شدن وحشیانه هستند. دلسوز آن مسلمانانی که در نقاط مختلف دنیا کشته می شوند ولی جدایی مسلمین سبب می شود که نتوانند کاری برایشان بکنند (غیر از محکوم کردن).

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
به مطالبتان دقت کنید: یکی از نشانه های منافقان دروغگویی است. یعنی هر منافقی دروغگو است. اما آیا هرکه دروغ گفت منافق است؟ (همان ماجرای هر گردویی گرد است و لی هرگردی که گردو نیست.) اگر این باشد تقریبا همه ما دروغ گفته ایم وباید منافق باشیم و هی خودمان و دیگران را لعن کنیم. ما موظف نیستیم از درون افراد پرس و جو بکنیم، حکم ظاهری این افراد اسلام است ولو در درجهٔ پایین. معاملهٔ پیامبر و امام هم با اینها معامله با مسلمان بوده.

دوست گرامي الاعاق يكفي اشاره، متاسفانه بايد براي شما همه چي را توضيح داد ، پيغمبر فرمودند دشمن مولا علي منافق هست فلا يحبني الا مومن فلا يغضني الا مناقف حخالا شما را چه مي شود كه مولا صريحا انها را دشمن خود مي داند؟ اينها ادله هاي مختلف در منافق بودن انهاست مضاف بر اينكه شخضي مثل من و تو به كسي نگفته منافق بلكه وقتي مولا علي ع صريح كسي را كذاب مي داند لذا در منافق بودنش شكي نيست زيرا مولا علي ع علي مع القران و القرالن مع علي هست

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
کسانی را که لعنشان موجب ایجاد تفرقه در دین نیست.

از كي تا بحال لعن منافقان باعث تفرقه هست؟ اگر لعن منافقين باعث تفرقه هست خدا چرا انها را لعن كرده است؟ چرا اهل بيت لعن كرده اند؟ نكند اهل بيت به اندازه شما هم قران نخوانده بودند

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
آنچه باعث ایجاد تفرقه در دین باشد بنابر آیات بسیاری نهی شده است

در كامنت هاي قبلي هم ادعا بر وجود ايات مختلف در اين زمينه كرديد اما ما اياتي نديدم حالا زحمتي بكشيئد اين ايات را به ما نشان دهيد عجيب هست كه اهل بيت به اندازه شما قران نخموانده بودند زيرا خلفايي را لعن كرده بودند كه طبق منظر شما اهل بي باعث تفرقه در امت شدند

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
شما می گویید تبری جزو دین است من البته موافقم. اما لعن جزو ضروریات مذهب تشیع است را از خودتان می افزایید.

تبري يعني برائت جستن و برائت همراه با لعن هست يعني شما با لعن كردن از كسي برائت مي جوييد برايتان فتواي امام را اوردم اما متاسفانه از نقد ان فرار كرديد

والانصاف أن الناظر في الروايات لا ينبغي أن يرتاب في قصورها عن اثبات حرمة غيبتهم ، بل لا ينبغي أن يرتاب في أن الظاهر من مجموعها اختصاصها بغيبة المؤمن الموالي لأئمة الحق ( ع ) ....... فلا شبهة في عدم احترامهم بل هو من ضروري المذهب كما قال المحققون ،
بل الناظر في الأخبار الكثيرة في الأبواب المتفرقة لا يرتاب في جواز هتكهم والوقيعة فيهم ، بل الأئمة المعصومون ، أكثروا في الطعن واللعن عليهم وذكر مسائيهم .
فعن أبي حمزة عن أبي جعفر عليه السلام قال : قلت له : إن بعض أصحابنا يفترون ويقذفون من خالفهم فقال الكف عنهم أجمل ثم قال يا با حمزة إن الناس كلهم أولاد بغاة ما خلا شيعتنا ( الخ ) . والظاهر منها جواز الافتراء والقذف عليهم ... "

"انصاف آن است كه كسى كه به اين روايات بنگرد نبايد شك كند كه اين روايات از اثبات حرمت غيبت آنان قصور دارد ، بلكه نبايد شك كند كه آنچه از مجموع آنها ظاهر مى شود آن است كه روايات حرمت غيبت اختصاص به غيبت مؤمن اهل ولايت امامان حق عليهم السلام دارد . . .
بنابر اين شبهه اى در نامحترم بودن اهل خلاف وجود ندارد ، بلكه اين از ضروريات مذهب شيعه است چنان كه محققان گفته اند . بلكه از اين بالاتر ، كسى كه در اخبار بسيارى كه در ابواب مختلف وارد شده بنگرد شك نمى برد در جواز هتك حرمت و بدگويى نسبت به آنان ، بلكه ائمه معصومين بسيار بر آنان طعن و لعن مى كردند و زشتيهاى آنان را بر می شمردند

طبق فتواي امام لعن و طعن از ضروريات هست گويا شما مذهب جديدي ساخته ايد كه با اساس مذهب شيعه در مبارزه هستيد

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
ذوست گرامی اولاً ادب و آداب بحث و گفت و گوی برادرانه را رعایت بکنید تا ما هم بتوانیم رعایت بکنیم. ثانیاً ابولهب آیا جزو افراد دین بود که از تفرقه در آن منع شده؟ قرآن از تفرقه در دین منع کرده است و لعن مقدسات یکی از مذاهب اسلام موجب ایجاد تفرقه است.

بي ادبي ما را نشان دهيد وگرنه ادعاي باطل نكنيد

دوم شما گفتيد لعن باعث تفرقه هست بنده گفتم اگر لعن باعث تفرقه باشد قران لعن نمي كرد و دستور به لعن نمي داد لذا ما انها را لعن مي كنيم منتظر اوردن ايات كه فرموديد اگر لعن باعث تفرقه شود بايد دوري حجست را بياوريد تا ما هم استفاده كنيم

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
از ایجاد تفرقه با مشرکان و کفار منع نکرده است

يعني شما مي خواهيد بگويد ما يك مومن و مسلمان را لعن مي كنيم؟ دوست گرامي كسي را كه ما لعن مي كنيم يا ظالم هست و يا كافر و يا منافق اين هم طيبق قران هست بنده نمي دانم شما كه قران نمي خوانيد چرا ادعا مي كنيد در قران از لعن تفرقه انگيز تبري جسته كجاست ايا ت چرا نمي اوري و فرار مي كنيد؟

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
دوست گرامی ما دلسوز آن همه آیه ای هستیم که از تفرقه پرهیز می دهد.

كجاست ايات؟ اگر چنين اياتي هست چرا علما دستور به لعن داده اند؟ چرا قران لعن كرده است؟ چرا اهل بيت لعن كرده اند؟ نكند شما نسخه جديد از قران داريد كه يك ايه هم براي ادعايت اقامه نمي كني :khaneh:

کاربر۱۲۳;546374 نوشت:
ما دلسوز آن شیعیانی هستیم که (برخلاف من و شما که راحت زندگی مان را می کنیم ) به خاطر همین گونه دشمنی پراکنی ها در حال کشته شدن وحشیانه هستند. دلسوز آن مسلمانانی که در نقاط مختلف دنیا کشته می شوند ولی جدایی مسلمین سبب می شود که نتوانند کاری برایشان بکنند (غیر از محکوم کردن).

امروزه جماعتی حكم تكفیر شیعه را می دهند چون ما خلافت خلفایشان را قبول نداریم و علمایشان می گویند من اكفر خلافت و امامت ابوبكر و عمر فهو كافر و مراتب را از ان بالاتر برده اند ومخحالفین خلفا را حكم قتل می دهند ان قال ابابكر و عمر لیس بامیم هدی یقتل یقتل اگر كسی خلافت خلفا را قبول نكند كشته می شود كشته می شود دوستان توجه كنند كه بعضی ها از روی ناگاهی فكر می كنند شیعه را به قاتل لعن می كشند اما این طور نیست اینها ما را می كشند چون خلافت خلفا را قبول نداریم و ربطی به لعن ندارد اگر تبری باعث شیعه كشی شود نباید جز ضروریات و فروعات مذهب شیعه می بود فلذا اهل بیت از همه ما اگاه تر هستند و انها می دانستند در اینده به خاطر لعن شیعه می كشند و دیگر فتوا به لعن نمی دادند پس لعن بهانه هست اینها می خواهند تبری را از ما حذف كنند حواستان باشد اینها بدنبال فتنه جدید هستند اگاه باشید با بصیر باشید شما اگر شما اگر لعن هم نكنید باز هم شما را می كشند زیرا فتوا به قتل شما ها داده اند بردران شیعه عزیز من از شما استدعا دارم در این دوره این كه فتنه ها به سمت شیعه بسیار هست دست از تكفیر و منافق دانستن علما بردارید ما باید یكی شویم و نه اینكه بین خودمان شكاف ایجاد كنیم تا جماعت عمریه ان فتنه اندلوس را بر سر ما ساری و جاری كنند لذا از همه تقاضا دارم اول دست از تكفیر هم بداریم و سپس یكی شویم تا بتوانیم در مقابل دشمنان یك دست شویم و ان وقت می توانیم با اهل سنت وحدت داشته باشیم مادامی كه وحجدت نزد خودمان حفظ نشود یقینان نمی توانیم وحدت میان فریقین داشته باشیم لذا همان طور كه اقا فرمودند دست از تهمت و توهین به هم برداریم و بعدا وخدت با غیر شیعه داشته باشیم

سلام و عرض ادب

دوستان عزیز ضمن تشکر از مباحث مفید شما آداب مباحثه را رعایت نمایید و از اتهام زنی به همدیگر خود داری کنید

مصالح و اولویت های جهان اسلام را رعایت کرده و بر طبل اختلاف و تفرقه در بین مسلمانان در این برهه تاریخی نکوبید

انچه الان جوامع مسلمانان و جهان اسلام نیاز دارد وحدت حول مشترکات دینی است نه این که خلفای انها را لعن کنیم .موضوع لعن در جای خودش جای بحث دارد ولی الان اولویت و مساله اصلی جهان اسلام نیست .

رهنمود های حکیمانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب را در باره اهمت وحدت و شناخت دشمنان اصلی و مشترک مسلمانان را فراموش نکنیم و سعی کنیم با الگو قرار دادن آنها درست و با بصیرت و هوشیارانه عمل نماییم

با تشکر

موضوع تا حضور کارشناس بسته خواهد بود

شهید چمران;542192 نوشت:

دقیقا لعن مزاحمت عقلی داره توهین به عقاید دیگران اصلا منطقی نیست
نکته بعد اینکه چرا شما تبری رو مساوی لعن کردن گرفتید! اصلا این طور نیست.

در مورد تقیه که مشخصه جان افراد در خطره و حکم اینه که شما فرمودید اما اگر آن افراد اقلیت بودند و کاری از دستشان بر نمی آمد شما اجازه دارید به عقایدشان توهین کنید؟؟؟
کسی که باید با استدلال عقایدش زیر سوال بره و هدایت بشه رو با لعن دشمن خودمون میکنیم لعن مخربه! چه نیازی هست محب اهل بیت(علیهم السلام) لعن کنه؟! مگه فقط به اعلام علنیه همین که شما جوری نماز میخونی که عثمان نخونده یعنی من این آقا رو قبول ندارم! وقتی صیغه رو قبول دارم یعنی عمر رو قبول ندارم وقتی میگم امام علی(علیه السلام) اول وصیه یعنی ابوبکر رو قبول ندارم و غاصب میدانم نیاز هست بازم بیام و لعن کنم که درگیری و نفرت پیش بیاد آخه چقدر سر یک مسئله باید کشته بشن؟!
التماس دعا

با سلام و عرض ادب

1) کسی که مختصری با روح تعالیم اسلامی آشنائی داشته باشد متوجه می گردد در برخورد با مخالفین بحث هدایت و هدایتگری به سوی حق سخن اول را می زند؛ لذا در تمامی جنگهایی که در صدر اسلام، چه در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و چه در زمان برخی از ائمه علیهم السلام اتفاق افتاده ما بدون استثناء با دعوت به حق و هدایتگری قبل از شروع جنگ مواجه می شویم و در سفارش حضرت رسول صلی الله علیه وآله به امیر المؤمنین علیه السلام نیز می خوانیم که حضرت می فرمایند اگر یک نفر به دست تو ایمان بیاورد بهتر از شتران سرخ مو خواهد بود.

همچنین وقتى به امام علی عليه السَّلام گزارش دادند كه برخى از ياران شما شاميان را ناسزا مى گويند، حضرت آنان را فرا خواند و فرمودند: «إِنّى أَكرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبّابِينَ وَلكِنَّكُم لو وَصَفْتُم أَعْمالَهُمْ وَذَكَرْتُمْ حالَهُمْ، كانَ أَصْوَبَ فى الْقَولِ وَأَبْلَغَ فِى الْعُذْرِ»؛[1]دوست ندارم دشنام دهنده باشيد، اما اگر كردار آنان را بازگو كنيد و روش آنان را تشريح كنيد، به حقيقت نزديك تر و عذرى رساتر براى شما خواهد بود.

چنین رویه ای بیانگر آن است که دستور اهل بیت علیهم السلام در برخورد ابتدایی با مخالفین بر اساس اصل هدایتگری و راهنمائی آنان بوده است؛ همچنان که چنین امری رویه و دستور عملی همه انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ بشر بوده است.

2) در صورتی که بیان هدایت و راهنمائی افراد به سوی هدایت فایده ای نبخشید؛ بلکه برخورد مخالفین جز عناد با حق و ستیزه گری با آن نبوده باشد، در چنین حالی بیزاری از اعتقاد آنان و یا بیزای از افرادی که خود سردمدار کفر و نفاق بوده اند، دستور دینی ما می باشد؛ همچنان که قرآن کریم در توصیف سیره حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید: «قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَداً »؛[2] براى شما مؤمنان بسيار پسنديده و نيكوست كه به ابراهيم و اصحابش اقتدا كنيد كه آنان به قوم خود گفتند: ما از شما و بت‏هاى شما كه به جاى خدا مى‏ پرستيد به كلّى بيزاريم.

بنابراین اعلان انزجار از اعتقادات و افراد زمانی خواهد بود که هدایتگری آنان به سوی حق فایده ای نبخشد؛ که در این صورت این تبری و بیزاری خود شاخه ای از حقیقت دینی ما را تشکیل خواهد داد؛ زیرا زمانی حقیقت تولی جلوه گر خواهد بود که همراه با تبری بوده باشد.

در قرآن کریم نیز مشاهده می گردد که مساله ی لعن و موارد استعمال آن در مورد کفار و منافقین و معاندین بوده است؛ نه در مورد کسانی که امیدی به هدایتگری آنان وجود داشته است و در این هنگام این اشکال :«با لعن ما مخالف ما ناراحت می گردد»، معنایی نخواهد یافت؛ زیرا در این صورت سؤال می شود: پس فلسفه ی لعن بر چه اساسی استوار است؟ اگر قرار باشد که احترام به عقاید افراد ولو کفار معاند آنقدر دارای اعتبار و ارزش باشد، چگونه چنین امری با تشریع لعن سازگاری خواهد داشت؛ زیرا لعن برای اعلان بیزاری است و معلوم است که چنین امری موافق طبع لعن شده نخواهد بود.

بله اگر گروهی معتقد به اعتقادی بودند که آن اعتقاد را منطبق بر حق می دانستند(همچون همه ی فرق اسلامی که عقاید خود را مبتنی بر قران و سنت می دانند) و امید هدایت آنان وجود داشت و یا حتی از باب اتمام حجت بر آنان؛ باز در اینجا باید بطلان اعتقاد آنان تذکر داده شود نه اینکه در ابتدای امر به سراغ لعن و تبری از اعتقادات و افراد مورد احترام آنان برویم.

3) در مورد برخورد با اهل سنت که به هر حال محب کسانی اند که ما اعتقادا آنان را ظالم می دانیم؛ ما دلیل شرعی ای مبنی بر آنکه به اعتقادات آنان آشکارا بی احترامی کنیم و یا آشکارا صحابی مورد احترام آنان را لعن کنیم نداریم؛ بلکه چنین امری مخالف سیره ی اهل بیت علیهم السلام و دستورات عملی آنان بوده است و این امر(اعلان انزجار آشکارا) نیز جز ترویج دشمنی میان شیعه و سنی، عملا به نتیجه ای نخواهیم رسید.

موفق باشید.


[/HR] [1] . نهج البلاغه، خطبه 201، شرح محمد عبده، مطبعه الاستقامه، مصر.

[2] . ممتحنة( 60) آيه 4.

موضوع قفل شده است