جمع بندی لطفا مدعیان دموکراسی در ایران تشریف بیاورند!

تب‌های اولیه

210 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Kniumyn;957661 نوشت:
یکی میشه بگه دقیقا چی ربا هست؟ درصد سود بانکها با نرخ تورم ارتباط داره فکر میکنم اگه سوئیس درصد تورم ایرانو داشت نرخ سودش شبیه ایران بود!
اگه سود گرفتن بانک حرامه چرا باید اصلا به مردم وام بدن؟! اگه شما پولتونو تو یه حساب بدون سود بگذارید ارزش پولتون هرسال کم میشه. حداقلش آینه که بانک به اندازه تورم سود بگیره.
بعدش وام با سود زیادی کم هم مشکلات خودشو داره. یکی از دلایل اینکه بحران اقتصادی 2008 اتفاق افتاد این بود که سازمانهایی خصولتی آمریکایی مثل Fannie Mae و Freddie Mac شروع کردن به نام دادن ۴۰ ساله با سود ۲ درصد که باعث شد همه وام بگیرند و خونه بسازند یا بخرند تا اینکه عرضه از تقاضا بیشتر شد و قیمت خونه ها سقوط کرد.

تولید مازاد بر نیاز مشکل مدیریتی است نه مالی . شرکتی که سود ۲ درصد بلند مدت میدهد ارزش ملک در منطقه طی سی سال آینده را تحلیل کرده ، توان مالی کسانی را که این وام را دریافت میکنند سنجیده روی هزینه دیرکرد حساب کرده روی احتمال عدم توان پرداخت درصدی را در نظر گرفته روی سود ۲ درصد هم حسابی جداگانه باز کرده و ..

ربا عدد مشخص ندارد . همانطورکه اشاره کردید تورم تعئین میکند سود تا چه اندازه رباست چه اندازه ربا نیست و مردم با وضعیت موجود توان پرداخت دارند و برای پرداختش باضطرار نمیافتند و ابتدائیات معیشت آنها حفظ میشود و جرم و جنایت مرتکب نمیشوند.

تورم در ایران بالا رود سود بانکها نه تنها کم نمیشود در برابر تقلیل سود با مخالف درگیر هم میشوند
در ایران اقتصاد دولتی است سیاستهای کلی اقتصادی دولتی است اکثر بانکها هم در عین دولتی بودن جنبه منفعت خصوصی هم دارند بانکها و موسسات خصوصی که هیچ ، این درحالی است که
در بخش خصوصی
حداقل امنیت سرمایه گذاری و شغلی نداریم سودی در تولید نیست پس ۹۰ درصد مشاغل خدماتی اند ، نرخ تورم شفاف و واقعی نیست چک ها برگشت میخورند سود دهی مشاغل تضمین حداقلی هم ندارند ولی تضمین ورشکستگی در این اوضاع واردات و دلال بازی دارند ، ولی در عوض بانکها جدا از حقیقت بازار سود ۲۰ درصدی میدهند پول در بانک جمع میشود و در عوض فرصتهای شغلی از بین میرود و فقر شایع میشود.

وام اگر به کسی با سود ۲۴ درصد بدهند رباست .

Kniumyn;957672 نوشت:
یه پیشنهاد داشتم. اگه واقعا نگران بیکاری مردم هستند مسؤولان چرا به مردم یه بیل نمیدن و نمیفرستنشون تو یه زمین چاله بکنند و بعد پرش کنند؟ پول لازمو یا از ثروتمندان مالیات بگیرند یا چاپ کنند. بعد بگذارند ما راحت ماشین لباسشویی کره ای و ماشین ژاپنی بخریم. وارداتشونو آزاد کنن.

تاریخ ثابت کرده مردم ایران وقتی شکمشون سیر باشه میریزن تو خیابون!

شاید به همین دلیل برخی افراد سعی دارن مردم رو گرسنه نگه دارن و زیر وام قرض و بدهی!

دوستان عزیز

مشکلات کشور ما یکی دوتا نیست، در این هیچ اختلاف نظری وجود ندارد، اما

اولا: از جاده انصاف و عدالت نباید خارج شد، و تحت تأثیر جوّ سازی های رسانه های بیگانه نباید قرار گرفت.
ثانیا: رسیدگی و ابراز نظر در خصوص تک تک این مشکلات در یک سایت هم امکان پذیر نیست، چه برسد یک تاپیک...!

بنابراین خواهش می کنم برای کنترل تاپیک، فقط روی موضوع تاپیک تمرکز کنید:

دموکراسی در ایران با تمرکز بر قانون اساسی

پیشاپیش از همه شما ممنونم@};-

hamedy12;957653 نوشت:
در ابتدا اینکه اسلام یا باید کامل اجرا بشه ، یا کلا نشه ، چون اجرای نا کامل اسلام عواقبی مثل داعش و القاعده و جبهه النصره و.... رو به همراه داره


من حتی نسبت به اینکه داعش و القاعده را نسخه ای ناقص از اسلام بدانیم هم آلرژی دارم، مطلقا انتساب اینها به اسلام را بر نمی تابم، لطفا اصلا اسم اینها را کنار اسلام نگذارید!! باور کنید نمی توانم تحمل کنم.
اینها هیچ شباهتی به اسلام ندارند.
خود آمریکایی ها هم در به وجود آوردن آنها اعتراف دارند

hamedy12;957653 نوشت:
جمهوری تا حدی با اجرای قوانین 100درصد اسلامی به مشکل می خوره به خاطر ماهیتی که داره

hamedy12;957653 نوشت:
بهترین راهکار حکومت اسلامی هست به شرطی که 100درصد اسلامی باشه نه مثل عربستان


در اینکه اگر حکومت اسلامی باشد درصد خطاها کاهش می یابد و به لحاظ ذات خودش بهتر است بنده هم موافقم! اما ما همیشه نمی توانیم خود یک نظریه را بدون اقتضائات زمانه در نظر بگیریم!
مشارکت دادن مردم در سرنوشتشان خودش یکی از عوامل استحکام قدرت و بقای نظام است.
لذا باید در مقام قانونگذاری اهمّ و مهم کرد که کدام مصلحت مهم تر است.
پیامبر(ص) هم با اینکه معصوم بودند نظر مردم را در امور جویا میشدند، مثلا در جنگ احد، حضرت(ص) با بیرون رفتن از مدینه موافق نبودند اما به نظر اکثریت برای خروج از مدینه احترام گذاشتند، و این خروج هم در شکست نظامی بی تاثیر نبود.
اما این شکست موقت با توجه به دلگرم شدن مردم نسبت به حکومت ارزشش را داشت.

لذا برای تصمیم گیری در این خصوص شما باید مجموع معایب و محاسن را در کنار هم ببینید، در این صورت قطعا رأی به جمهوری اسلامی خواهید داد.

همین الان مردم با اینکه خودشان مسئولین را انتخاب می کنند کاسه کوزه اش را بر سر رهبری و نظام می شکنند، وای به روزی که خودشان هم انتخاب نکنند!

hamedy12;957653 نوشت:
اما در مورد بانکداری بنده هیچ اقدام جدی و واقعی از طرف مراجع مشاهده نکردم

مگر مراجع مسئولیت اجرایی دارند که منتظر اقدام جدی و عملی از سوی آنان هستید؟! وظیفه شان بیان دغدغه ها و نگرانی ها است، و چقدر هم بر این مسئله تأکید کرده اند.

اما بالاخره نظام بانکداری یک مسئله میان رشته ای بین فقه و اقتصاد است، اقتصاد دانان با نگاه اقتصادی زیر بار آن نمیروند، چون در نگاه آنها اگرسود به اندازه تورم باشد تازه وام میشود قرض الحسنه!! همانطور که جناب Kniumyn هم به این مطلب اشاره کرده اند:

Kniumyn;957661 نوشت:
درصد سود بانکها با نرخ تورم ارتباط داره فکر میکنم اگه سوئیس درصد تورم ایرانو داشت نرخ سودش شبیه ایران بود!

Kniumyn;957661 نوشت:
یکی میشه بگه دقیقا چی ربا هست؟ درصد سود بانکها با نرخ تورم ارتباط داره فکر میکنم اگه سوئیس درصد تورم ایرانو داشت نرخ سودش شبیه ایران بود!
اگه سود گرفتن بانک حرامه چرا باید اصلا به مردم وام بدن؟! اگه شما پولتونو تو یه حساب بدون سود بگذارید ارزش پولتون هرسال کم میشه. حداقلش آینه که بانک به اندازه تورم سود بگیره.
بعدش وام با سود زیادی کم هم مشکلات خودشو داره. یکی از دلایل اینکه بحران اقتصادی 2008 اتفاق افتاد این بود که سازمانهایی خصولتی آمریکایی مثل Fannie Mae و Freddie Mac شروع کردن به نام دادن ۴۰ ساله با سود ۲ درصد که باعث شد همه وام بگیرند و خونه بسازند یا بخرند تا اینکه عرضه از تقاضا بیشتر شد و قیمت خونه ها سقوط کرد.

وقتی بانکها سود بالا ندن تورمی اتفاق نمی افته اگر هم باشه 24 درصد نمیشه!

عرضه و تقاضا یعنی همین
وقتی بانک سود 24 درصد بده بازار به سمت تورم پیش میره
هر چقدر هم بزنیم تو سر تولید کننده(بخوانید وارد کننده) که گرون نکن !
یا بزنیم تو سر دلال که جنسی رو که از کشاورز میخری 100 تومن نفروش 2000 تومن فایده نداره!

وقتی بانک سود 24 درصد نده مردم پولشون رو روی کار تولیدی سرمایه گذاری میکنن
شاید سال اول سودش کم باشه یا سوددهی نداشته باشه اما بعد از چند سال این سوددهی به بیش از 50 درصد در سال می رسه با برنامه ریزی
(حتی گاهی به بیش از این مقدار هم می رسه در برخی مشاغل)

که متاسفانه در ایران چون دولت متولی همه امور هست با این کار قصد داره تمام نقدینگی بازار رو جذب کنه بدون در نظر گرفتن عواقب این کار که همون تورم بالا هست

وام برای آغاز کارهای تولیدی باید بدون سود باشه یا با سود ناچیز، تا چرخه تولید راه بیافته

درآمد بانک از طریق عقود باید باشه
مثلا با کارخانه برای تهیه مواد اولیه قرارداد ببنده و پس از تولید سود بین بانک و تولید کننده تقسیم بشه
یا باواردکننده قرارداد بسته بشه و پس از ورود و فروش جنس سود تقسیم بشه
یا برای ساخت مسکن قرار داد بسته بشه و پس از ساخت و فروش سود تقسیم بشه
و....

شما چرخه اقصادی کشورهایی رو سیستم بانکداری ((واقعا )) اسلامی رو رعایت می کنن ببینید می فهمید که این بهترین نوع سیستم هست

کسانی که منبع درآمد مناسب دارن درآمدشون رو با کمک بانک بیشتر می کنن و به سپرده ها سود واقعی ((نه کاذب)) تعلق می گیره
بانک حق الزحمه خودش رو بر میداره

یعنی هر سه طرف سود می کنن بدون ایجاد تورم کاذب

از طرفی برخی فقط برای حفاظت از پولشون ، پولشون رو در بانک میزارن(بدون سود)
(چون میدونن تورم انقدری نیست که از ارزش پولشون کم بشه)

و این پول برای راه اندازی تولیدی ها استفاده می شه و باعث رونق تولید و بهره وری و ایجاد شغل برای مردم میشه که از هر سود مالی بهتر هست
چون جامعه ای که بیکار نداشته باشه کمتر به فساد های مختلف دچار میشه!

این یه توضیح مختصر درباره این نوع بانکداری هست

مسلم;957689 نوشت:

من حتی نسبت به اینکه داعش و القاعده را نسخه ای ناقص از اسلام بدانیم هم آلرژی دارم، مطلقا انتساب اینها به اسلام را بر نمی تابم، لطفا اصلا اسم اینها را کنار اسلام نگذارید!! باور کنید نمی توانم تحمل کنم.
اینها هیچ شباهتی به اسلام ندارند.
خود آمریکایی ها هم در به وجود آوردن آنها اعتراف دارند

خوب در بهترین حالت می شه اسلام آمریکایی!

وقتی حاکم و مردم نسبت به اجرای قوانین 100 درصد اسلامی کوتاهی کنن همچین مسائلی پیش میاد
وقتی حاکم و مردم میترسن از اینکه یه موقع با اجرای 100 درصد قوانین اسلامی به منافعشون لطمه ای وارد بشه همچین مشکلاتی پیش میاد

خداوند سرنوشت قومی رو تغییر نمیده تا خودشون بخوان

تا وقتی حاکمیت و مردم فقط نوک دماغشون رو ببینن و برای آینده بهتر تلاش نکن و برنامه ریزی دقیق نداشته باشن همین آش و همین کاسه!
از دل همین مردم با یه تلنگر مستکبرین داعش و دیگر مشکلات بیرون میاد.

مسلم;957689 نوشت:

در اینکه اگر حکومت اسلامی باشد درصد خطاها کاهش می یابد و به لحاظ ذات خودش بهتر است بنده هم موافقم! اما ما همیشه نمی توانیم خود یک نظریه را بدون اقتضائات زمانه در نظر بگیریم!
مشارکت دادن مردم در سرنوشتشان خودش یکی از عوامل استحکام قدرت و بقای نظام است.
لذا باید در مقام قانونگذاری اهمّ و مهم کرد که کدام مصلحت مهم تر است.
پیامبر(ص) هم با اینکه معصوم بودند نظر مردم را در امور جویا میشدند، مثلا در جنگ احد، حضرت(ص) با بیرون رفتن از مدینه موافق نبودند اما به نظر اکثریت برای خروج از مدینه احترام گذاشتند، و این خروج هم در شکست نظامی بی تاثیر نبود.
اما این شکست موقت با توجه به دلگرم شدن مردم نسبت به حکومت ارزشش را داشت.

لذا برای تصمیم گیری در این خصوص شما باید مجموع معایب و محاسن را در کنار هم ببینید، در این صورت قطعا رأی به جمهوری اسلامی خواهید داد.

همین الان مردم با اینکه خودشان مسئولین را انتخاب می کنند کاسه کوزه اش را بر سر رهبری و نظام می شکنند، وای به روزی که خودشان هم انتخاب نکنند!

کسی که از تاریخ درس نگیره محکوم به تجربه تلخ خواهد بود!
تاریخ ثابت کرده مانند صفین و .... اگر مردم در تعیین حاکمیت دخیل باشن اتفاقات ناگوار پیش خواهد اومد.

بهترین راهکار حاکمیت اسلامی با قبول بی چون و چرای مردم هست البته حاکم صد در صد اسلامی
یعنی اگه 99 درصد هم باشه باز مشکل پیش میاد

به همین دلیل تا زمانی که مردم واقعا از ته دل نخوان اون حاکم 100 درصدی نمیاد(منجی)
اگر اعتقادی به منجی نباشه نام اسلام رو بردن اشتباه هست

طبق گفته سید خمینی

انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت- ارواحنافداه- است(صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۲۷ )


مسلم;957689 نوشت:

مگر مراجع مسئولیت اجرایی دارند که منتظر اقدام جدی و عملی از سوی آنان هستید؟! وظیفه شان بیان دغدغه ها و نگرانی ها است، و چقدر هم بر این مسئله تأکید کرده اند.

اما بالاخره نظام بانکداری یک مسئله میان رشته ای بین فقه و اقتصاد است، اقتصاد دانان با نگاه اقتصادی زیر بار آن نمیروند، چون در نگاه آنها اگرسود به اندازه تورم باشد تازه وام میشود قرض الحسنه!!

دقیقا مسئولیت مرجعیت سمت دهی به حرکت مردم هست
مگر مراجع نبودن که تنباکو رو حرام اعلام کردن! و...

وقتی مرجعیت حکم قطعی ندهد و با گناهی که از اون (( جنگ با خدا )) یاد شده انقدر راحت رد بشه و حکم جهاد نده ... !!
جهاد فقط تفنگ دست گرفتن نیست ، عزم جدی و راسخ خودش یه نوع جهاده مانند جهاد اکبر(جهاد با نفس)

در مورد نحوه سوددهی بانکها توضیح دادم

در آخر

سید خمینی
ما تکلیف داریم آقا! این‌طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان(عج) هستیم، پس دیگر بنشینیم تو[ی] خانه‌هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم: “عجّل علی فرجه”، عجّل، با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او، و فراهم کردن این که مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید. ان‌شاء‌الله ظهور می‌کند.”صحیفه امام ج ۱۸، ص ۲۶۹٫)

شایا;957668 نوشت:
سلام
من این حرفا رو خیلی شنیدم. خواستم ببینم برای این حرفاتون ارجاعی هم میتونین بدین؟ مثلا از چه زمانی به بعد به جای تبلیغ شرکت نکردن در انتخابات اعلام میکردن شرکت کنید؟ در کدوم برنامه ها مثلا؟ چون خیلی از برنامه هاشون برای دانلود هست. اگه میشه اسم دو تا از برنامه هاشون که یکی تبلیغ به رای ندادن و دیگری تبلیغ به رای دادن کرده بگید کفایت میکنه برای تحقیق من.
تشکر

سلام
از کسی که تا این حد به دنبال دلیل و مدرک است ، انتظار می‌رود خودش نیز در بیان سخنان راه استدلال و ارائه مدرک را در پیش بگیرد
درحالیکه می‌بینیم شما ادعایی می‌کنید و هیچ نیازی هم نمی‌بینید دلیلی برای آن ارائه کنید:

شایا;957078 نوشت:
غرب با به وجود آمدن عقل گرایی و تفکرات لیبرالیستی و پولهای سرمایه داری به این تکنولوژی ها دست یافته


شما ابتدا با ارائه دلایل و مدارک معتبر اثبات بفرمائید که پیشرفت غرب صرفاً نتایج انجام مواردی است که ما با آنها مخالف هستیم
و بعد هم اثبات بفرمائید که این پیشرفت صحیح بوده. بعد به دنبال پاسخ سوال زیر باشید:

شایا;957137 نوشت:
من فکر میکنم شما پست من رو نخوندین. جنگ جهانی یا بد بودن لیبرالیسم و وجود سوسیالیسم نمیدونم چه ربطی به حرفای من داشت
صحبت من این بود که چطور آدم میتونه با لیبرالیسم و سرمایه داری مخالف باشه ولی با نتایج اون موافق باشه

پ.ن:
بنده پاسخ شما را خواهم داد و برای آنچه خواستید مدراک ارائه خواهم کرد
اما امیدوارم شما نیز برای ادعاهای خود مدرک ارائه کنید و ضمناً هدفتان واقعاً تحقیق باشد
یعنی اگر فهمیدید اشتباه می‌کردید ، حقیقتاً نظر و روش خود را تغییر بدهید

Reza-D;957744 نوشت:
سلام
از کسی که تا این حد به دنبال دلیل و مدرک است ، انتظار می‌رود خودش نیز در بیان سخنان راه استدلال و ارائه مدرک را در پیش بگیرد
درحالیکه می‌بینیم شما ادعایی می‌کنید و هیچ نیازی هم نمی‌بینید دلیلی برای آن ارائه کنید:


شما ابتدا با ارائه دلایل و مدارک معتبر اثبات بفرمائید که پیشرفت غرب صرفاً نتایج انجام مواردی است که ما با آنها مخالف هستیم
و بعد هم اثبات بفرمائید که این پیشرفت صحیح بوده. بعد به دنبال پاسخ سوال زیر باشید:

پ.ن:
بنده پاسخ شما را خواهم داد و برای آنچه خواستید مدراک ارائه خواهم کرد
اما امیدوارم شما نیز برای ادعاهای خود مدرک ارائه کنید و ضمناً هدفتان واقعاً تحقیق باشد
یعنی اگر فهمیدید اشتباه می‌کردید ، حقیقتاً نظر و روش خود را تغییر بدهید


سلام
بله حتما دلایل خودم را ذکر میکنم. و البته اگه جایی به نظرتون اشتباهی وجود داره حتما بفرمایید تا راجع بهش تحقیق بیشتری بکنم.
قسمت اول استدلال من اینه که کشورهای های توسعه یافته عامل اصلی پیشرفت تکنولوژی هستند.لینک.
قسمت دوم هم اینه که عامل توسعه یافتگی یک کشور با اندیشه سیاسی(لیبرالیسم) و نظام اقتصادی(سرمایه داری) ارتباط نزدیکی دارد. البته حتما موارد موثر دیگه ای هستند که مهم هستند که شاید سواد بنده به آنها نرسد و اگر اخلالی در استدلال من ایجاد میکنند بفرمایید.
حالا سوال من اینه که اگر شما با لیبرالیسم و سرمایه داری مشکل دارید چطور با نتایج آن مشکل ندارید؟
منظورتان از صحیح بودن پیشرفت هم متوجه نشدم. اگر میشه توضیح بیشتری بدین.
خوشحال میشم هم جواب سوال بالا هم جواب سوالی که در پست قبل مطرح شد بفرمایید.
تشکر

پرسش
طبق قانون اساسی فقط کسی میتواند وارد مناصب حکومتی کلان ایران شود که توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شود. و شورای نگهبان متشکل از شش فقیهی است که مستقیم از سوی رهبری تعیین میشوند و شش نماینده ای که توسط شخصی که او انتخاب کرده انتخاب میشوند! آیا این دموکراسی است؟

پاسخ
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
قانون اساسی بعد از تدوین به رأی عموم مردم گذاشته شد و قریب به اتفاق مردم به آن رأی مثبت دادند قانونی نبوده که مسئولین خودشان بنویسند و خودشان امضاء کنند و سپس اجرا کنند!
علاوه بر اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی طبق اسلام نوشته شده، نه سلایق اشخاص که بگوییم آنها به گونه ای نوشته اند که خودشان در قدرت بمانند!!

نکته دوم:
مسئله صلاحیت سنجی برای داوطلبان مدیریت ها کلان حکومتی از مسائلی نیست که مختص به ایران باشد، بلکه یک مسئله ای است که ضرورت آن آشکار است و در سایر دموکراسی ها در جهان نیز وجود دارد؛ به عنوان نمونه در انگلستان، نخست وزیر، وزیر کشور را تعیین می‌کند و وزارت کشور، طبق قانون، مسؤولیت نظارت عالی بر بررسی و تأیید و رد صلاحیت‌های نامزدهای نمایندگی مجلس را بر عهده دارد(1)
یا طبق اصل 25 قانونی اساسی این کشور سنجش صلاحیت داوطلبان پارلمان بر عهده شورای قانون اساسی این کشور است.

همچنین در سیستم حکومتی این کشور، کاندیداتوری منفرد برای حضور در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری مشروط به ارایه‌ی 1000 امضا از شخصیت‌های معتبر کشور است که در ضمن از چهره‌های حزبی و وابسته به حاکمیت هستند می‌باشد و در مورد کاندیداتوری منفرد برای مجلس، ارایه‌ی 500 امضا کافی است (2)
و طبق اصل 58 قانون اساسی این کشور مسئوليت‏ نظارت‏ بر حسن‏ اجراي‏ قانون‏ انتخابات‏ رياست‏ جمهوري‏ بر عهده‏ شوراي‏ قانون اساسی است.

نکته سوم:

ساختار هر حکومتی متناسب با اهدافش شکل می گیرد، وگرنه منطقی نیست که یک حکومت یک هدفی داشته باشد اما ساختار و مدلش به گونه ای باشد که مانع رسیدن به آن هدف شود.
حکومت اسلامی یعنی حکومتی که قرار است مجری اسلام باشد، بنابراین طبیعتا هر کسی نمی تواند متولی امر باشد، چون هم باید از نظر قدرت اجرایی، هم پایبندی به اسلام، هم پایبندی به قانون اساسی و ولایت فقیه و سایر شرائط احراز صلاحیت شده باشد، چون اگر کسی روی کار بیاید که فاقد این صلاحیت ها باشد با اهداف حکومت اسلامی در تعارض است، و خود حکومت هدف خویش را نقض کرده است!

اما اشکال شما به لیبرال ها بیشتر وارد است تا به حکومت های اسلامی، چون هدف از حکومت های اسلامی همانطور که عرض شد اجرای دین و حکم خداست، اما هدف حکومت های لیبرال دموکراسی اصالت آزادی است، پس مردم باید حق داشته باشند هر کسی را خواستند انتخاب کنند، شاخص فقط خواست مردم است، ولو آنکه ناکارآمدترین انسان را انتخاب کنند! چون شاخصی جز آزادی و خواست مردم وجود ندارد، اما همانطور که گذشت باز می بینیم حتی آنها هم نهادها و ارگان هایی دارند که صلاحیت کاندیداها را احراز می کنند!!
پس وجود یک مرجع برای تشخیص صلاحیت ها حداقل در حکومت هایی که شاخص و هدف دارند، لازم و ضروری است.

نکته چهارم:
شورای نگهبان کسی را انتخاب نمیکند فقط صلاحیت ها را احراز می کند، این مردم هستند که انتخاب می کنند! ملاک های انتخاب و رد صلاحیت ها هم سلیقگی نیست بلکه در قانون بیان شده است و شورای نگهبان که شاخص در تعیین ایشان عدالت و آگاه به مقتضیات زمان است، این وصف تعیین شده است مانع بروز چنین مفاسدی خواهد شد.

اینکه بگویید در مقام اجرا درست اجرا نمی شود، چنین نگرشی ناشی از کمی بدبینی است، رهبری کسی نیست که برای انتخاب افراد اهل رانت و مانند آن باشد، ساده زیستی خود و خانواده ایشان که مورد اعتراف شبکه های برون مرزی نیز هست به خوبی نشان می دهد که ایشان اهل سوء استفاده و بهره وری دنیوی از این مقام نیست تا مثلا کسانی را برای شورای نگهبان برگزیند که اهداف ایشان را دنبال کرده و ایشان را در قدرت نگه دارند!!!

علاوه بر اینکه روی کار آمدن افراد با خطوط فکری مختلف که تفاوت های جدی با هم دارند، و نیز راهیابی حتی انسان های مستقل به مجلس و حتی ریاست جمهوری نشان می دهد که این افکار صحت نداشته، و ناشی از نوعی بدبینی است که جز تلقین های شبکه های خبری غربی هیچ دلیلی بر آن نیست.

نکته پنجم:
دوری که می فرمایید در تمام حکومت ها وجود دارد، امکان ندارد هیچ حکومتی تشکیل شود و چنین دوری در آن نباشد! هر حکومت ایجاد شود بالاخره حاکمانی که برای اولین بار روی کار آمدند وظیفه دارند قانون اساسی را طراحی کنند و در آن تبیین کنند که حاکمان بعدی چطور روی کار بیایند!!
قطعا شاخصی تعیین می کنند که هر کسی روی کار نیاید، آنها حتی وصف عدالت را هم در قانون اساسی به عنوان «قید»ی برای حاکمان و مسئولین نمی آورند!

علاوه بر اینکه تأیید حقوقدانانی که قوه قضاییه معرفی می کند از سوی مجلس هم مانعی در برابر دور محسوب میشود.

نکته ششم:
ما هرگز اعتقاد نداشته و نداریم که نسخه ای بهتر از نسخه موجود امکان ندارد، چون تنها طرحی که می توانیم بگوییم بهتر از آن وجود ندارد طرحی است که از جانب معصوم باشد، اما این که گمان شود راهکارهای دیگر مانند جمع آوری امضاء از شخصیت های معتبر کشوری که در برخی کشورها اجرا میشود راه بهتری برای تشخیص صلاحیت هاست به نظر صحیح نمی رسد، چرا که:

الف) اگر قرار باشد مثلا یک شخص با هزار امضاء به جمع کاندیداهای انتخابات بپیوندد این ظاهرش زیباست اما این اولا مشکل را دو چندان می کند چرا که باید دوباره صلاحیت امضا کنندگان را کسی تأیید کند، یعنی در قانون بیاید چه کسانی و با چه شرایطی امضایشان معتبر است و باید دوباره نهادی بر تشخیص صلاحیت امضا کنندگان نظارت کند!

ب) فرض کنید قانون بر این بنا شود که هر کسی از هزار نفر یا حتی 500 نفر از شخصیت ها امضاء جمع کند میتواند بدون نظارت وارد گود انتخابات شود، به نظرتان بنده و شما یا حتی بالاتر از من و شما چندتا امضا می توانستند جمع کنند؟ آیا این قانون موجب میشد که همه مردم آزادانه بتوانند نامزد انتخابات شوند؟! آیا این شخصیت هایی که شما هموم آنها را قبول ندارید مرجع خوبی در تشخیص بوده و عادلانه امضاء می کردند؟ آیا احزاب و شخصیت های وابسته به جناه هل نامزدهای رقیب، و حتی نامزدهای محبوب مستقل را تأیید می کردند یا از رقیب تراشی برای نامزد موافقشان پرهیز می کردند!!

ج) آیا با این قانون راه تأیید صلاحیت را برای اشخاصی که صلاحیت ندارند اما پول و ثروت و نفوذ بسیاری دارند هموار نمی ساخت؟ قطعا چنین شخصیتی به انتخابات راه پیدا خواهد کرد.

د) شیوه امضاء جمع کردن برای ورود به لیست انتخابات امتحانش را پس داده است و نشان داده است می تواند فسادزا بوده و زمینه رشوه گیری و رانت و مانند آن را به دنبال داشته باشد همانطور که زمزمه هایی از آن در خصوص لیست شورای شهر تهران مطرح شد که البته بنده در صحت و سقم آن ابراز نظر نمی کنم، فقط می خواهم عرض کنم این احتمال به شدت وجود دارد.
________________________________
1. جعفر بوشهری، حقوق اساسی تطبیقی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ص 150.
2. قانون اساسی فرانسه، اداره کل توافق‌های بین‌المللی، تهران، ص290.

موضوع قفل شده است