جمع بندی لطفا درباره دیگران زود قضاوت نکنیم

تب‌های اولیه

73 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

IMAGE(<a href="http://media.jamnews.ir/Editor/3" rel="nofollow">http://media.jamnews.ir/Editor/3</a>(63).jpg)

[=Times New Roman][=arial, helvetica, sans-serif]زود قضاوت نکنیم


[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]معلم عصبانی دفتر را روی میز کوبید و داد زد:سارا!

دخترک خودش را جمع و جور کرد،سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت:بله خانوم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد،تو چشم های سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و دادم زد:چند بار بگم مشق هاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ها؟!

فردا ماردت رو میاری مدرسه...می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم.

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد؛ بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت:

خانوم! مادرم مریضه، اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن. اون وقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد. اون وقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه. اون وقت...اون وقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم. اون وقت قول میدم مشقامو.....

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت: بشین سارا

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد.

چه خوب است آدم ها زود قضاوت نکنند، زود انگشت اتهام به یکدیگر دراز نکنند....

همیشه به یاد داشته باشید خیلی زود دیر میشود....


من خیلی وقتها درباره برخی ها بدون اطلاع یا شناخت و فقط با دانسته های کمم قضاوت نابجا کردم.
همینجا از همشون که خیلی هم زیادن عذرخواهی می کنم.
یه روزی رفته بودیم استخر. یکی از دوستان که اصولا ادعای زیادی نداشت زیرآبی میرفت. جوانی در اوج غرور اومد و او رو به مسابقه دعوت کرد.
مسابقه شروع شد و اون جوون بعد پنج شش متر سر از آب بیرون آورد و سریعا برگشت و به عقب نیگاه کرد.
او بدون نیگاه کردن به جلو، بدون سنجیدن شرایط، بدون هیچ منطقی، فقط و فقط با بهتر پنداشتن خودش فکر کرده بود که حتما ازش جلو می افته. ولی ای دریغ که مسابقه رو باخت.

خیلی وقتها من دیگران رو همینطوری قضاوت کردم. فکر میکردم ازشون جلوترم، فکر میکردم بیشتر می فهمم یا تو کاری خبره ترم. بدون هیچ منظقی کارهاشون رو اشتباه خوندم یا سرزنششون کردم.
اونا که اینجا نیستن ولی خداشون که هست. خدا خودش میدونه که از انجام این کارهام پشیمونم. الان بیشتر اونها در اوج اقتدارن و دارن یکه تازی میکنن و من از همه عقبترم.

گاهی هم ناعادلانه مورد قضاوت قرار گرفتم.

زندگی به من یاد داد قضاوت بی مورد در مورد کسی نکینم شاید روزی ما اینگونه قضاوت شویم.

سلام علیکم

Farzandeh-Shahid;775579 نوشت:
کسانی که در کشورهای خارجی ایمان میارن ظاهر خوبی ندارن
براساس رافت و عطوفت دین اسلام مسلمان میشن
اگه این جور باشه که با تندی باهاشون برخورد کنی که امر به معروف هیچ شخصی به دین اسلام ایمان نمیاره
پیامبر اسلام معروف بوده به مهربانی نه تند و افراطی بودن

پیامبر(ص) ما پیامبر رحمت بود اما در مقابل گژ روی هم به شدت می ایستاد. اینکه اعتقاد و درون مهم است درست اما آیا توجیهی برای ظاهر نامناسب میشود؟ سوال رو میشه اینجوری هم مطرح کرد: مومن قلبی و ظاهری بهتره یا مومن قلبی؟ مسلما مومن قلبی و ظاهری بهتر است. البته این دلیل بر نگاه نامناسب به مومن باطنی نمیشود. اما مسائل باید تفکیک شود.


ما ایرانی هستیم.
بیایید نقص های فرهنگیمان را با هم ریشه کن کنیم.
پس از این پس هرگز:

هرگز از دوشیزه ها نپرسیم:
چرا ازدواج نمیکنی؟

وقتی ازدواج کردند، نپرسیم:
کی بچه دار میشید؟

وقتی بچه دار شدند، نپرسیم:
کی براش یه همبازی میاری؟

از بچه ها نپرسیم:
پدرتو بیشتر دوست داری یا مادرت؟

هرگز به بچه های بیشتر از دو سالتون شیر مادر ندهید و شخصیت آنها را وابسته دهانی نسازید!

از بچه های فامیل راجع به معدل درسیشان نپرسیم.

سرزده به خانه کسی نرویم!

راجع به متراژ و قیمت خانه صاحبخانه از او سوال نپرسید.

وقتی برایمان مهمان می آید، تلویزیون را خاموش کنیم!

از عروس و داماد خود، به فرزندانمان بدگویی نکنیم.

وقتی پدر یا مادری فرزندش را تنبیه کرده، جلوی بچه، طرفداری بچه را نکنیم!

در تربیت فرزند دیگران، حتی نوه هایمان هیچ دخالتی نکنیم!

هرگاه برای تولد بچه ای کادو میبرید، اگر خواهر یا برادری دارد، حتما برای آنها هم چیزی ببرید.

هدایایی را که برای ما مناسب نبودند، به دیگران هدیه نکنیم!

بدون اجازه همسایه، مهمانی با صدای موزیک بلند در منزل نگیریم!

در مکان های عمومی، اگر فرد سالمندی ایستاده، شما ننشینید.

در مترو و اتوبوس به افراد زل نزنید!!

موقع رانندگی، داخل ماشین بغلی را نگاه نکنید!

وقتی چراغ سبز میشود، با بوق اعلان نکنید!

به رانندگی خانومها خرده نگیرید!

وقتی پیاده راه میروید، اخم نکنید.

وقتی دوستانتان را بعد مدتی میبینید، هرگز نگویید:
چقدر پیر شدی!
یا از بین رفتی..
راجع به ظاهر کسی قضاوت نکنید!

به آرامی غذا بخورید.
مخصوصا وقتی مهمان هستید، بیشتر از "کنار هم غذا خوردن" لذت ببرید تا خود غذا!

باران که می آید، کنار پیاده روها آهسته برانیم!!

هنگام برف، شاخه درختان جلو خانه را تکان دهیم.

به رستورانهای فست فود که میروید، خودتان ظرف غذایتان را داخل سطل بیندازید!

همیشه زباله های خود را تفکیک کنید.

تمام وقتتان را صرف سریالهای بی سر و ته ترکی نکنید!!
به ورزش و مطالعه و یا دیدن فیلم های روز سینما بها دهید!!

پولهای شما برای بانک های شهر نیستند!
بیشتر خرج خودتان کنید
و تا جایی که امکان دارد، به مسافرت بروید.

اگر متاهل هستید، هرگز بدون اطلاع همسرتان به جایی نروید! همیشه او را در جریان بگذارید.

همیشه "حلقه ازدواج" در دستتان باشد!
اگر کوچک شده، در اسرع وقت سایز آن را درست کنید و به دست کنید.

همیشه با توجه به محیط، پوشش خود را تعیین کنید.
در خیابانها و مکان های عمومی نیازی به آرایش زیاد نیست!

در محیط کار، لباس رسمی بپوشید و هرگز صندل راحتی به پا نکنید
یا صندل تابستانه با جوراب نپوشید.

هر سال به دندانپزشکی بروید!
اگر سالی یک دندان خراب را هم درست کنید، دندانهایتان همیشه سالم میمانند!

به افراد بیمار یا معتاد یا اقلیت ها به چشم یک انسان عادی نگاه کنید
و با آنها رفتار عادی و محترمانه داشته باشید!

هرگز کشور خود را با تمام کاستی هایش، مسخره نکنید
و اجازه ندهید دیگران نیز حرمت شکنی کنند!!

[h=2] زود قضاوت کردن اخر و عاقبتش[/h]
[=inherit]پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستا...ن شد. او پس از اینکه جواب تل[=inherit]فن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد.

او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟

پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی، هرچه سریعتر خودم را رساندم و اکنون، امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را انجام دهم ,,,

پدر با عصبانیت گفت:"آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟ اگر پسر خودت همین حالا میمرد چکار میکردی؟
پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: "من جوابی را که در کتاب مقدس انجیل گفته شده میگویم" از خاک آمده ایم و به خاک باز می گردیم ,,, شفادهنده یکی از اسمهای خداوند است ,,, پزشک نمیتواند عمر را افزایش دهد ,,, برو و برای پسرت از خدا شفا بخواه ,,, ما بهترین کارمان را انجام می دهیم به لطف و منت خدا ,,,

پدر زمزمه کرد: (نصیحت کردن دیگران وقتی خودمان در شرایط آنان نیستیم آسان است ),,,

عمل جراحی چند ساعت طول کشید و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بیرون آمد ,,, خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد ,,,

و بدون اینکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حالیکه بیمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی دارید، از پرستار بپرسید ,,,

پدر با دیدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک دید گفت: "چرا او اینقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقیقه صبر کند تا من در مورد وضعیت پسرم ازش سؤال کنم؟
پرستار درحالیکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش دیروز در یک حادثه ی رانندگی مرد ,,, وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتیم، او در مراسم تدفین بود ,,, و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد با عجله اینجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند."

(پیامبر(ص) ما پیامبر رحمت بود اما در مقابل گژ روی هم به شدت می ایستاد. اینکه اعتقاد و درون مهم است درست اما آیا توجیهی برای ظاهر نامناسب میشود؟ سوال رو میشه اینجوری هم مطرح کرد: مومن قلبی و ظاهری بهتره یا مومن قلبی؟ مسلما مومن قلبی و ظاهری بهتر است. البته این دلیل بر نگاه نامناسب به مومن باطنی نمیشود. اما مسائل باید تفکیک شود.)
سلام علیکم
در تکمله جناب عامل باید گفت موضوعی کمی خلط شده!ایمان چیزی نیست مگر تصدیق قلبی و مومن نیازمند تصدیق قلبی (همراه با تفکر)و عمل صالح است.
قرآن ادعاي مؤمن بودن را بدون عمل نيك, ادعايي دروغين مي داند: «وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ »سوره نور 24 و مي گويند: «به خداوند و پيامبر (او) گرويديم و اطاعت كرديم.» آنگاه دسته‌اي از ايشان پس از اين (اقرار) روي بر مي‌گردانند, و آنان مؤمن نيستند. امام علي ـ عليه السّلام ـ نيز با همين بيان مي فرمايد: «كسي كه به دستورات الهي عمل كند, فقط او است كه مؤمن است.»کافی جلد 2 ص 38

کفش کودک را دریا برد,
کودک روی ساحل نوشت:دریای دزد!
آنطرف تر مردی که صید خوبی داشت,
روی ماسه ها نوشت:دریای سخاوتمند!
موجی آمد ونوشته ها را شست.
دریا آرام گفت:از قضاوت دیگران نهراس,اگر میخواهی دریا باشی…

Farzandeh-Shahid;775579 نوشت:
کسانی که در کشورهای خارجی ایمان میارن ظاهر خوبی ندارن

براساس رافت و عطوفت دین اسلام مسلمان میشن

اگه این جور باشه که با تندی باهاشون برخورد کنی که امر به معروف هیچ شخصی به دین اسلام ایمان نمیاره

پیامبر اسلام معروف بوده به مهربانی نه تند و افراطی بودن


مشخص است که رافت و عطوفت در اسلام بیشتر است و غالب بر مجازاتهایش ولی نباید از این ور بام افتاد که فقط رافت و عطوفت
ترحم بر پلنگ تیز دندان
بسی ظلمت بود بر گوسفندان
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ

روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسيار دردش گرفت ...
یک روحانی او را دید و گفت :
حتما گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند:
عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار :
در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک یوگيست به او گفت :
این چاله و همچنين دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعيت وجود ندارند!!!
یک پزشک:
برای او دو قرص آسپرین پایين انداخت!
یک پرستار:
کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس :
او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پيدا کند!
یک تقویت کننده فکر :
او را نصيحت کرد که : خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبين :
به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بيرون آورد...!

اگه فردی رو دیدین که اشتباهی کرده

بجای قضاوت و سرزنش کردن دستشو بگیرین...!

پرسش:
آیا می توان از روی ظاهر اشخاص به باطن آنها پی برد و در مورد آنها قضاوت کرد؟

پاسخ:
قضاوت از ظاهر انسانها نه تنها در شأن انسان مؤمن نیست، بلکه حتی در شأن یک فرد عاقل هم نیست! خداوند درباره قضاوت زود هنگام می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...»؛ اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است ...(1)
امام صادق (علیه السلام) نیز در قالب موعظه به عبدالله بن جندب می فرماید: «طوبی لمن جعل بصره فی قلبه و لم یجعل بصره فی عینه. لاتنظروا فی عیوب الناس کالارباب و انظروا فی عیوبکم کهیئة العبید.»؛ خوشا به حال آن کسی که بینش یا بینایی اش در دلش باشد نه در چشمش! در عیوب مردم مانند ارباب نظر نیافکنید، بلکه به جای آن در عیوب خود مانند یک بنده نگاه کنید!(2)

البته قضاوت نکردن از روی ظاهر به این معنا نیست که انسان به مظاهر دینی و عرفی بی توجه باشد، چرا که اعتقاد انسان به چیزی مستلزم اجرای قوانین و لوازم آن اعتقاد هم هست. مثلا کسی که خود را معتقد به اسلام می داند، نباید ضروریات دین اسلام را کنار بگذارد. امام صادق (علیه السلام) در مورد مرجئه فرمودند: ایمان یک ادعا است در حالی که کفر یک اعتراف است. وقتی کسی ادعای ایمان می کند، باید شاهد بیاورد و ایمان بدون عمل، ادعای بدون شاهد است و عمل نشانه ایمان است.(3)

نکته: بین حسن و قبح فعلی و حسن و قبح فاعلی تفاوت عمیقی است. کار بد و ناروا از هر کسی حتی بزرگان سر بزند، قابل تقبیح است، و البته فعل خوب نیز از هر شخصی صادر شود، قابل تحسین و پاداش است. بدین ترتیب باید جلوی افعال قبیح در جامعه گرفته بشود، اما حق توهین و یا دید بد نسبت به فاعل آن عمل را نداریم، چرا که ممکن است این شخص متوجه بد بودن کار خود نباشد و یا بعدا توبه کند. پس حکم فعل از فاعل جداست.

________
(1) حجرات/ 12.
(2) بحارالانوار، ج 78، ص 284.
(3) اصول کافی، ج3، ص66.

موضوع قفل شده است