جمع بندی قوه ی غضبیه ام را از دست داده ام

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد امیـد

[TD][/TD]

اپولونیوس;1026052 نوشت:
من مدتی هست که قوه ی غضبیه ام رو از دست داده ام و در جامعه نمیتونم خودمو جمع و جور کنم ( در مقابل نامحرم توانایی مغرور بودن ندارم)


سلام

امام امیرالمؤمنین علی ( صلوات الله و سلامه علیه) می فرمایند: «خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ، وَالْجُبْنُ، وَالْبُخْلُ؛ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَإِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَمَالَ بَعْلِهَا، وَإِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا». یعنی «خصلت‌هاى نيك زنان، خصلت‌هاى بد مردان است (اين خصلت‌ها عبارتند از:) تكبر و ترس و بخل؛ (زيرا) هنگامى كه زن متكبر باشد بيگانه را به خود راه نمى‌دهد و اگر بخيل باشد مال خود و همسرش را حفظ مى‌كند و اگر ترسو باشد از هر چيزى كه ممكن است به آبرو و عفت او صدمه بزند مى‌ترسد (و از آن فاصله مى‌گيرد»[حکمت 234 نهج البلاغه]. منظور این حدیث شریف از اینکه زن باید تکبّر داشته باشد، این است که با نامحرم ارتباط ندارد و دامنش را از آلودگی حفظ می کند. منظور امام ( صلوات الله و سلامه علیه) این نیست که او باید در برابر نامحرم خشمگین باشد و خشم و غضبش را همیشه به نامحرم نشان دهد. خشم و غضب با تکبّرِ زنانه فرق دارد. وقتی فرد نامحرم گناهی مرتکب نشده و قصد سوئی نسبت به خانمِ مؤمن ندارد، چه لزومی دارد خانم نسبت به او با خشم و غضب رفتار کند؟

امید;1026372 نوشت:
منظور امام ( صلوات الله و سلامه علیه) این نیست که او باید در برابر نامحرم خشمگین باشد و خشم و غضبش را همیشه به نامحرم نشان دهد. خشم و غضب با تکبّرِ زنانه فرق دارد. وقتی فرد نامحرم گناهی مرتکب نشده و قصد سوئی نسبت به خانمِ مؤمن ندارد، چه لزومی دارد خانم نسبت به او با خشم و غضب رفتار کند؟

من اگه خشمگین نباشم دچار اضطراب شدید میشوم و اصلا نمیتونم تو جامعه سر نگه دارم
شاید به خاطر این هست که مردم زیادی به چشم سواستفاده بهم نگاه کردند و مورد سو ظن قرار گرفته ام

راستی تفاوت تکبر با خشم و با جرات بودن چیه؟ و تفاوتشون با بی ادبی؟

من مورد ازار زیادی قرار گرفته ام به خاطر ظاهری که دارم اگه مهربون باشم همه فکر میکنن که ابله هستم و سعی میکنن که سو استفاده کنن
جامعه خودش به ما یاد میده که چطوری سازگار بشیم (وقتی خشمگین هستم همه حساب میبرن و تحسین امیز نگاهم میکنن)

اپولونیوس;1026382 نوشت:
شاید به خاطر این هست که مردم زیادی به چشم سواستفاده بهم نگاه کردند و مورد سو ظن قرار گرفته ام

این سؤال مطرح می شود که چگونه می توانید در مورد قصد دیگران از نگاه کردن، مطمئن باشید؟

شاید افرادی که تصور کرده اید به قصد سوءاستفاده نگاه کرده اند، اصلا چنین قصدی داشته اند.

اپولونیوس;1026382 نوشت:
تفاوت تکبر با خشم چیه؟


خشم احساسی ناشی از کینه و دشمنی است که به شکل عصبانیت، نفرت و تحقیر نمایان می شود. اما «تکبّر در زن مؤمن» ناشی از کینه از نامحرم نیست؛ بلکه زن مؤمنی که تکبّر دارد، خود را حفظ می کند و خود را در اختیار نامحرم قرار نمی ندهد.

اپولونیوس;1026382 نوشت:
تفاوت تکبر با با جرات بودن چیه؟

با جرات بودن، به معنای مخالفت و دشمنی با دیگران نیست. با جرات بودن یا جرات مندی یک نوع دفاع از حقوق است. فردی که با جرات است، به حقوق خود و دیگران احترام می گذارد؛ او در مواقع لازم مشورت می کند و از افراد مطمئن کمک می خواهد و خودرأی نیست. فرد با جرات می داند که ممکن است گاهی اشتباه کند و آماده است در صورتی که اشتباهی مرتکب شد و به دیگران ضرری زد، آن را جبران کند. فرد با جرات به تقاضاهای نادرست دیگران به راحتی «نه» می گوید و اگر تقاضایی را درست دانست، به راحتی به آنْ «بله» می گوید. زن مؤمنی که در برابر نامحرم متکبّر است، جرات مند است و می تواند به راحتی با تقاضای نامشروعِ نامحرم مخالفت نماید. او از دشمنیِ فردِ نامحرمی که حدودِ شرعی را رعایت نمی کند نمی ترسد.

امید;1026395 نوشت:
تکبّر در زن مؤمن

چگونه با تکبر باشم؟

اپولونیوس;1026403 نوشت:
چگونه با تکبر باشم؟


توصیه امام امیرالمؤمنین علی (صلوات الله و سلامه علیه) برای حفظ خانم مؤمن از ارتباطی است که گناه آلود است. زن متکبّر با نامحرم شوخی نمی کند. حریم را حفظ می کند. مؤدّبانه سؤال می پرسد و مؤدبانه پاسخ می دهد. او به غیر از موارد ضروری با فرد نامحرم کاری ندارد. خواسته های خود را با عشوه و ناز مطرح نمی کند و با وقار حرف می زند. این همان موضوعی است که در آیه شریفه 32، سوره مبارکه احزاب خداوند متعال می فرماید: (يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا)؛ یعنی « اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد؛ اگر تقوا داريد، با ناز سخن مگوييد؛ تا آنكه در دلش بيمارى است، طمع نورزد و به گفتارى شايسته سخن گوييد».

اپولونیوس;1026403 نوشت:
چگونه با تکبر باشم؟

سلام ...
من نظرم رو میگم شاید اشتباه باشه .

به نظره من شما در درون جمع با دیگران هم دلی میکنید ؛ دوست دارید با همه صحبت کنید ؛ همه رو دوست خودتون میدونید و این مساله باعث میشه به درون خودتون راهشون بدید ؛ و وقتی با دیگران همدلی میکنید ؛ اونها خیال بد میکنند .

بخندید و همدلی کنید و با دیگران مهربان باشید اینها چیزهای بدی نیستند .

شما مشگلتون با آدمهایی هستش که هرز میروند . چند تا راه بهتون یاد میدم .

1. اگر جایی هستید که میتونید محیط رو ترک کنید ؛ به راحتی سرتون رو بندازید پایین و محیط رو ترک کنید ؛ قبل از اینکه شرایط حاد تر بشه ؛ وقتی هم دارید محیط رو ترک میکنید ناراحت این نباشید که دیگران میگن اجتماعی نیست و ... شاکی بودن خودتون رو هم اعلام کنید .

2. با برخی از آدمها باید صحبت کنید ؛ ولی نمیخواهید بهشون روو بدید ؛ برین وجلوی آینه تمرین کنید ؛ به چشمهای طرف خیره بشید و بدون اینکه احساسی از خودتون نشون بدید ؛ بدون اینکه عصبانی بشید ؛ بدون اینکه بخندید ؛ بدون اینکه ناراحت بشید ؛ بدون اینکه خوشحال بشید ؛ حرف خودتون رو بزنید مانند آدم آهنی .

3. اخم و چشم غره ؛ این رو باید حتما جلوی آیینه تمرین کنی ؛ اخم شدید ؛ بعدش هم چشم غره ؛ باید از چشمات بترسه ... آماده فریاد زدن هم باش ؛

4. تا جایی که میتونی آداب و معاشرت رو حفظ کن ؛ ولی اگر جایی دیدی که نمیتونی شخصی رو با آداب و معاشرت سره جاش بشونی ... آماده داد و بیداد هم باش ؛ نترس ؛ هیچ اتفاقی نمیوفته . فحش نده ؛ حرف های چندش آور هم نزن ؛ فقط صدات رو ببر بالا و بلند بلند صحبت کن ؛ اگر صدات رو میبری بالا ؛ دیگه حق نداری از Body Language استفاده کنی و غرشمال بازی در بیاری ... صدات رو بالا میبری و اعتراض میکنی .

بالا بردن صدا هیچ ایرادی نداره ؛ فقط نباید رفتارت از کنترل خارج بشه ...

نباید داغ بکنی
نباید صدات بیش از حد بالا بره
نباید دستات بلرزه
نباید صورتت قرمز بشه
نباید چرت و پرت بگی
نباید بدنت زیاد حرکت بکنه

قوه غضبيه ديگه چيه؟!
تا وقتي ادمها رو برا خودت گنده كني خودت رو كوچيك ميبيني
تو اين دنيا هيچكس مهم نيست جز خودت !

فرشته برمیگردد;1026606 نوشت:
سلام ...
من نظرم رو میگم شاید اشتباه باشه .

به نظره من شما در درون جمع با دیگران هم دلی میکنید ؛ دوست دارید با همه صحبت کنید ؛ همه رو دوست خودتون میدونید و این مساله باعث میشه به درون خودتون راهشون بدید ؛ و وقتی با دیگران همدلی میکنید ؛ اونها خیال بد میکنند .

بخندید و همدلی کنید و با دیگران مهربان باشید اینها چیزهای بدی نیستند .

شما مشگلتون با آدمهایی هستش که هرز میروند . چند تا راه بهتون یاد میدم .

1. اگر جایی هستید که میتونید محیط رو ترک کنید ؛ به راحتی سرتون رو بندازید پایین و محیط رو ترک کنید ؛ قبل از اینکه شرایط حاد تر بشه ؛ وقتی هم دارید محیط رو ترک میکنید ناراحت این نباشید که دیگران میگن اجتماعی نیست و ... شاکی بودن خودتون رو هم اعلام کنید .

2. با برخی از آدمها باید صحبت کنید ؛ ولی نمیخواهید بهشون روو بدید ؛ برین وجلوی آینه تمرین کنید ؛ به چشمهای طرف خیره بشید و بدون اینکه احساسی از خودتون نشون بدید ؛ بدون اینکه عصبانی بشید ؛ بدون اینکه بخندید ؛ بدون اینکه ناراحت بشید ؛ بدون اینکه خوشحال بشید ؛ حرف خودتون رو بزنید مانند آدم آهنی .

3. اخم و چشم غره ؛ این رو باید حتما جلوی آیینه تمرین کنی ؛ اخم شدید ؛ بعدش هم چشم غره ؛ باید از چشمات بترسه ... آماده فریاد زدن هم باش ؛

4. تا جایی که میتونی آداب و معاشرت رو حفظ کن ؛ ولی اگر جایی دیدی که نمیتونی شخصی رو با آداب و معاشرت سره جاش بشونی ... آماده داد و بیداد هم باش ؛ نترس ؛ هیچ اتفاقی نمیوفته . فحش نده ؛ حرف های چندش آور هم نزن ؛ فقط صدات رو ببر بالا و بلند بلند صحبت کن ؛ اگر صدات رو میبری بالا ؛ دیگه حق نداری از Body Language استفاده کنی و غرشمال بازی در بیاری ... صدات رو بالا میبری و اعتراض میکنی .

بالا بردن صدا هیچ ایرادی نداره ؛ فقط نباید رفتارت از کنترل خارج بشه ...

نباید داغ بکنی
نباید صدات بیش از حد بالا بره
نباید دستات بلرزه
نباید صورتت قرمز بشه
نباید چرت و پرت بگی
نباید بدنت زیاد حرکت بکنه

سلام

ممنونم از راهنماییت

اتفاقا من تبحر خاصی تو این رفتارها دارم و تو جمع هم اصلا قاطی بقیه نمیشم قیافم هم جدی هست و دسیپلین بالا

راستش جدیدا متوجه شدم که گویا انچه که منو از حالت نرمال خارج میکنه حالات فیزیلوژیکیه
من علایم دیگه ای هم دارم مثلا اضطراب تا حدی که نمیتونم راست بایستم ....یا حتی ناشیانه راه رفتن
در حالیکه قبلا یک پارچه اعتماد به نفس بودم همه کیف میکردن
نقص عملکرد قلب باعث اضطراب میشه و....

امید;1026460 نوشت:

توصیه امام امیرالمؤمنین علی (صلوات الله و سلامه علیه) برای حفظ خانم مؤمن از ارتباطی است که گناه آلود است. زن متکبّر با نامحرم شوخی نمی کند. حریم را حفظ می کند. مؤدّبانه سؤال می پرسد و مؤدبانه پاسخ می دهد. او به غیر از موارد ضروری با فرد نامحرم کاری ندارد. خواسته های خود را با عشوه و ناز مطرح نمی کند و با وقار حرف می زند. این همان موضوعی است که در آیه شریفه 32، سوره مبارکه احزاب خداوند متعال می فرماید: (يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا)؛ یعنی « اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد؛ اگر تقوا داريد، با ناز سخن مگوييد؛ تا آنكه در دلش بيمارى است، طمع نورزد و به گفتارى شايسته سخن گوييد».

ممنونم از راهنماییتون

ممکنه در مورد درمان اضطراب پس از سانحه هم راهنماییم کنید
متشکرم

اپولونیوس;1026627 نوشت:
اضطراب پس از سانحه

اختلال اضطراب پس از سانحه (ptsd) عبارت است از مجموعه ای از علایم نوعی (سندروم) که در پی مواجهه با حوادث آسیب زای زندگی پیدا می شوند. فرد به صورت ترس و درماندگی به این تجربه پاسخ می دهد، اتفاق را دائما در ذهن خود مجسم می کند و در عین حال می خواهد از یادآوری آن اجتناب کند. نشانه های عمده این اختلال عبارتند از :
الف) احساس بیهودگی همراه با بی علاقگی به فعالیت های قبلی و احساس بیگانگی با دیگران
ب) بازسازی مکرر فاجعه در خاطرات و رویدادها
ج) اختلال خواب ، اختلال در تمرکز یافتن و زیاده گوش به زنگ بودن

برای اینکه بتوان تشخیص این اختلال را مطرح کرد، علایم مزبور باید لااقل یک ماه طول کشیده و بر حوزه های مهمی از زندگی بیمار نظیر حوزه های خانوادگی و شغلی او باید تاثیر چشمگیری نهاده باشد.

ادامه دارد...

اپولونیوس;1026627 نوشت:
درمان اضطراب پس از سانحه

درمان اختلال اضطراب پس از سانحه:

- درمان دارویی با تجویز روانپزشک
- فردی که دچار این اختلال شده، نمی تواند به گذشته برگردد و آن اتفاق را تغییر دهد یا آن را فراموش کند؛ اما می تواند یاد بگیرد به صورت دیگری درباره جهان و زندگی فکر کند. در درمان این اختلال، روان درمانگر به بیمار کمک می کند حادثه را به زبان بیاورد و به تدریج برخورد مناسب تری با آن داشته باشد.

جمع بندی پرسش: می دانیم خشم و غضب برای دفع ضرر است. مدتی است که قوه غضبیّه ام را از دست داده ام و نمی توانم در برابر نامحرم مغرور باشم. چه کار کنم؟ پاسخ: امام امیرالمؤمنین علی ( صلوات الله و سلامه علیه) می فرمایند: «خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ، وَالْجُبْنُ، وَالْبُخْلُ؛ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَإِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَمَالَ بَعْلِهَا، وَإِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا». یعنی «خصلت‌هاى نيك زنان، خصلت‌هاى بد مردان است (اين خصلت‌ها عبارتند از:) تكبر و ترس و بخل؛ (زيرا) هنگامى كه زن متكبر باشد بيگانه را به خود راه نمى‌دهد و اگر بخيل باشد مال خود و همسرش را حفظ مى‌كند و اگر ترسو باشد از هر چيزى كه ممكن است به آبرو و عفت او صدمه بزند مى‌ترسد (و از آن فاصله مى‌گيرد)»(1). در این حدیث شریف منظور از اینکه زن باید تکبّر داشته باشد، این است که با نامحرم ارتباطِ غیرضروری نداشته باشد و دامنش را از آلودگی حفظ نماید. منظور امام ( صلوات الله و سلامه علیه) این نیست که او باید در برابر نامحرم خشمگین باشد و خشم و غضبش را همیشه به نامحرم نشان دهد. خشم و غضب با تکبّرِ زنانه فرق دارد. وقتی فرد نامحرم گناهی مرتکب نشده و قصد سوئی نسبت به خانمِ مؤمن ندارد، چه لزومی دارد خانم نسبت به او با خشم و غضب رفتار کند؟    توصیه امام امیرالمؤمنین علی (صلوات الله و سلامه علیه) برای حفظ خانم مؤمن از ارتباطی است که گناه آلود است. زن متکبّر با نامحرم شوخی نمی کند. حریم را حفظ می کند. مؤدّبانه سؤال می پرسد و مؤدبانه پاسخ می دهد. او به غیر از موارد ضروری با فرد نامحرم کاری ندارد. خواسته های خود را با عشوه و ناز مطرح نمی کند و با وقار حرف می زند. این همان موضوعی است که در آیه شریفه 32، سوره مبارکه احزاب خداوند متعال می فرماید: (يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا)؛ یعنی «ای همسران پیامبر، شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد؛ اگر تقوا داريد، با ناز سخن مگوييد؛ تا آن کسی كه در دلش بيمارى است، طمع نورزد و به گفتارى شايسته سخن گوييد».     پی نوشت: 1: علی بن ابی طالب، معروف به امیرالمؤمنین، نهج البلاغه. با تصحیح صبحی صالح، انتشارات هجرت، 1395ه.ق، حکمت 234، ص509و510.  
موضوع قفل شده است