قران ناگهانی بر پیامبر نازل شد؟!

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

beroz;122368 نوشت:
چون در سوره ی قدر می خوانیم: انا انزلناه فی لیله القدر. ما قران را در شب قدر نازل کردیم. پس با توجه به معنای ایه می فهمیم که قران نا گهانی بر پیامبر نازل شد

سلام
علماء می فرمایند قرآن دو نزول داشته است یک نزول دفعی و ناگهانی که این نزول در دوران نوجوانی پیامبر ص محقق شده است در این نزول قلب پیامبر ص میهمان حقایق وحی قرآنی بوده است . در نزول دوم که به نام نزول تدریجی نامیده می شود قرآن طی 23 سال از 40 سالگی تا 63 سالگی بر ایشان نازل شده است . این نزول تا مقام لسان و لفظ بوده و در اختیار همگان قرار داده شده است .
موفق باشید

سلام

یعنی ممکنه شب قدر همان شب بعثت باشد

شبی که جبرئیل نازل شد

و به پیامبر گفت اقرا
یعنی ممکنه قران اونجا یکباره اومده باشد
بعد گفتند به پیامبر(ص) بخوان؟
:Gig:

حامد;122400 نوشت:
سلام
علماء می فرمایند قرآن دو نزول داشته است یک نزول دفعی و ناگهانی که این نزول در دوران نوجوانی پیامبر ص محقق شده است در این نزول قلب پیامبر ص میهمان حقایق وحی قرآنی بوده است . در نزول دوم که به نام نزول تدریجی نامیده می شود قرآن طی 23 سال از 40 سالگی تا 63 سالگی بر ایشان نازل شده است . این نزول تا مقام لسان و لفظ بوده و در اختیار همگان قرار داده شده است .
موفق باشید

جواب كامل و واضح بود یک سوال دیگر: جریان بیت المعمور چیست؟

beroz;122423 نوشت:
جواب كامل و واضح بود یک سوال دیگر: جریان بیت المعمور چیست؟

با سلام
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: یا رسول الله! به ما خبر بده که خداوند بیت المعمور را از چه آفریده است و صفت آن چیست؟
حضرت فرمودند: بیت المعمور، خانه ای است در آسمان چهارم و خدای منان آن را در قرآن بیان کرده است«و الطور*و کتابٍ مسطورٍ*فی رقٍ منشور*و البیت المعمور[1]؛ سوگند به کوه طور، و کتابی که نوشته شده، در صفحه ای گسترده، و سوگند به بیت معمور»بزرگی بیت معمور به حدی است که پانصد سال راه است و چهار درب دارد.
یکی از یاقوت و یکی از زبرجد سبز و دیگری از زر سرخ و چهارمی از نقره خام. بیت المعمور در برابر خانه کعبه نهان شده است و وقتی در روز آدینه موذنان بر روی زمین اذان بگویند و به مسجد جامع بروند به حضرت جبرئیل فرمان می رسد تا به بیت المعمور بیاید.
چون موذنان اذان می گویند آوازی به آسمان می رسد تا هر چه فرشته است در بیت المعمور جمع شوند سپس میکائیل بالای منبر می رود و خطبه می خواند و برای خداوند عزوجل ثنا می گوید و بر محمد و آلش صلوات می فرستد و از بالای منبر فرود می آید و با فرشته ها دو رکعت نماز می گذارد آن گاه میکائیل می گوید:ای فرشتگان! هر ثوابی که خدای منان به واسطه خطبه و نماز خواندن به من عطا فرموده به امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم هدیه کردم.
پس از جانب خدای متعال ندا آید: ای فرشتگان! شما را شاهد می گیرم، هرکس از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم نماز بگذارد و صلوات بر محمد و آلش بفرستد او را می آمرزم و بر آبا و اجداد و اخوان و محبان او رحمت می فرستم.[2]

[1] .طور/4-1.
[2] .برگرفته از کتاب سراج القلوب ،باب شانزدهم،ص26، به نقل از نسیم وحی،ماهانه قرآنی،5،ص41.

beroz;122368 نوشت:
همانطور که می دانیم قران کم کم بر پیامبر نازل شد. برای هر جریان یک ایه . مثل زکاتدادن امیرالمومنین در هنگام رکوع و... اما سوره ی قدر خلاف ای را میگوید. چون در سوره ی قدر می خوانیم: انا انزلناه فی لیله القدر. ما قران را در شب قدر نازل کردیم. پس با توجه به معنای ایه می فهمیم که قران نا گهانی بر پیامبر نازل شد

با سلام
شیخ صدوق می گوید: منظور از نزول دفعی قرآن بر پیامبر در شب قدر، علم و آگاهی یافتنِ آن حضرت به محتوای کلی قرآن است.
علامه طباطبایی می فرماید: «
قرآنکریم دارای دو وجود است: وجود ظاهری تفصیل یافته در قالب الفاظ و عبارات است. وجود بسیط که از هرگونه تجزیه، تفصیل و الفاظ خالی می باشد.
وجود
باطنی قرآن، در شب قدر بر قلب آن حضرت نازل شد، سپس به تدریج وجود ظاهری آن، در مدت رسالت پیامبر، نازل گردید.»

برخی تصور کرده اند که واژه «انزال» از باب افعال به معنای نزولدفعی است و واژه «تنزیل» از باب تفعیل به معنای نزول تدریجی است.
و هم چنین، روایاتی که در آنها به این تفصیل نزول دفعی و تدریجی آمده است، باعث پیدایش این دو دیدگاه شده است.
بررسی واژه انزال و تنزیل در لغت وقرآن: در لغت، هر دوواژه از ماده نزول به معنی فرود آمدن است.
در کتبِ لغت، معنای دفعی، از معانی باب افعال ذکر نشده است.
در معانی باب تفعیل، از معنای تکثیر و مبالغه، نام برده شده است. لذا، انزال و تنزیل هر دو متعدی ماده نزول هستند و فرقی باهم ندارند.
استفاده معنی
دفعی یا تدریجی از آن دو، نیاز به قرینه خاص در هر مورد، دارد.


[=Verdana]در[=Verdana] آیات [=Verdana]قرآن[=Verdana]کریم[=Verdana] نیز، این د[=Verdana]و[=Verdana]و[=Verdana]اژه [=Verdana]در[=Verdana] معانی متعددی به کار رفته است:
[=Verdana]در[=Verdana] آیات ذیل «انزال» [=Verdana]در[=Verdana] معنی تد[=Verdana]ر[=Verdana]یج استفاده شده است:
«
[=Verdana]و[=Verdana]کَذلِکَ اَنزَلناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ» (حج/16)،
«
[=Verdana]و[=Verdana]اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» (بقره / 22)
[=Verdana]و[=Verdana]اژه «تنزیل» [=Verdana]در[=Verdana] معنی [=Verdana]نزول [=Verdana]دفعی[=Verdana]، به کار رفته است:
«لوَ
[=Verdana]لا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً [=Verdana]و[=Verdana]احِدَةً» (فرقان / 32)،
«تَنزیلٌ مِن رَبِّ العالَمین» (
[=Verdana]و[=Verdana]اقعه / 80)،
«
[=Verdana]و[=Verdana]نَزَّلناهُ تَنزیلا» (اسراء / 106) [=Verdana]
[=Verdana]در[=Verdana] آیات دیگر، انزال [=Verdana]و[=Verdana] تنزیل، هر د[=Verdana]و[=Verdana] به یک معنا استعمال شده اند [=Verdana]و[=Verdana] آن معنی [=Verdana]و[=Verdana]احد، مطلق [=Verdana]نزول[=Verdana]، مو[=Verdana]رد نظر است:
«
[=Verdana]و[=Verdana]اَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ» (نحل / 44)،
«
[=Verdana]و[=Verdana]قالو[=Verdana]ا یـاَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ» (حجر / 6).
اگر
[=Verdana]در[=Verdana] این د[=Verdana]و[=Verdana] آیه، انزلنا را به معنی [=Verdana]نزول [=Verdana]دفعی[=Verdana] و[=Verdana] «نزّل» را به معنی [=Verdana]نزول[=Verdana] تد[=Verdana]ر[=Verdana]یجی بگیریم، ترجمه آیه چنین خو[=Verdana]اهد شد:
«ما
[=Verdana]قرآن[=Verdana] را به ط[=Verdana]و[=Verdana]ر [=Verdana]دفعی[=Verdana] بر تو[=Verdana] نازل کردیم، تا تو [=Verdana]قرآن[=Verdana] را که به ط[=Verdana]و[=Verdana]ر تد[=Verdana]ر[=Verdana]یجی نازل شده است برای مردم تفسیر کنی.»؛ [=Verdana]و[=Verdana] حال آن که این ترجمه صحیح نمی باشد. [=Verdana]:Sham:
[=Verdana]با تو[=Verdana]جه به مو[=Verdana]ارد کاربرد مختلف این د[=Verdana]و [=Verdana]و[=Verdana]اژه [=Verdana]در[=Verdana]قرآن[=Verdana] و[=Verdana] نیز معانی لغوی[=Verdana] آن د[=Verdana]و[=Verdana]، ادعای [=Verdana]نزول[=Verdana] دفعی [=Verdana]در[=Verdana] «انزال» بد[=Verdana]و[=Verdana]ن دلیل است [=Verdana]و[=Verdana] اثبات آن [=Verdana]در[=Verdana] تمامی موا[=Verdana]ردِ استفاده شده [=Verdana]در[=Verdana]قرآن[=Verdana]، کاری بس مشکل می باشد. [=Verdana]:Sham:
[=Verdana]لذا، [=Verdana]در[=Verdana] این [=Verdana]و[=Verdana]اژه ها، معنای [=Verdana]دفعی[=Verdana] و[=Verdana] تد[=Verdana]ر[=Verdana]یجی، نیاز به قرینه دارد که [=Verdana]در[=Verdana] هر آیه باید به ط[=Verdana]و[=Verdana]ر جداگانه مو[=Verdana]رد بررسی قرار گیرد تا ر[=Verdana]و[=Verdana]شن شو[=Verdana]د که با توجه[=Verdana] به قرائن، دلالت بر کدام معنا دارد. [=Verdana]
[=Verdana]

[=Verdana]برخی از سؤالاتی که از صاحبانِ دیدگاه [=Verdana]نزول[=Verdana] دفعی[=Verdana]، باید پرسیده شو[=Verdana]د این است:
1. چه ضر
[=Verdana]و[=Verdana]رتی ایجاب می کرد که [=Verdana]قرآن[=Verdana]، د[=Verdana]و[=Verdana]نزول[=Verdana] داشته باشد، یکی [=Verdana]دفعی [=Verdana]و [=Verdana]در[=Verdana] آسمان، دیگری تد[=Verdana]ر[=Verdana]یجی [=Verdana]و[=Verdana]در[=Verdana] زمین، با این که یک [=Verdana]نزول[=Verdana]، آن هم تد[=Verdana]ر[=Verdana]یجی کفایت می کرد؟ [=Verdana]

[=Verdana]2. مراد از بیت العزّة یا بیت المعمو[=Verdana]ر چیست؟ [=Verdana]

[=Verdana]3. بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه ال[=Verdana]قرآن[=Verdana]» می فرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که [=Verdana]قرآن
[=Verdana] نازل شده، راهنما [=Verdana]و[=Verdana] هدایت گر مردم است [=Verdana]و[=Verdana] این صفات با آن که [=Verdana]قرآن[=Verdana] در[=Verdana] آسمان (بیت العزّة یا بیت المعمو[=Verdana]ر) باشد، سازش ندارد.
زیرا چنان
[=Verdana]قرآنی[=Verdana]، آن هم [=Verdana]در[=Verdana] آسمان، چگو[=Verdana]نه هدایت گر مردم خوا[=Verdana]هد بو[=Verdana]د؟ [=Verdana]
[=Verdana] با توجه[=Verdana] به بیانات فوق[=Verdana]، نمی توان[=Verdana] [=Verdana]نزول[=Verdana] دفعی [=Verdana]قرآن[=Verdana] را پذیرفت.
زیرا
[=Verdana]در[=Verdana] آیات [=Verdana]قرآن[=Verdana]، افرادی مورد[=Verdana] خطاب قرار گرفته اند، که [=Verdana]در[=Verdana] هنگام خطاب، حضور [=Verdana]نداشته اند.:Sham::Sham:
[=Verdana]در[=Verdana]قرآن[=Verdana]، آیات ناسخ [=Verdana]و[=Verdana] منسوخ[=Verdana]، عام [=Verdana]و[=Verdana] خاص، مطلق [=Verdana]و[=Verdana] مقیّد، مبهم [=Verdana]و[=Verdana] مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد[=Verdana]، تأخیر زمانی برخی از [=Verdana]آیات، از برخی دیگر است.
هم چنین،
[=Verdana]در[=Verdana] برخی از ر[=Verdana]و[=Verdana]ایات، نظیر: ر[=Verdana]و[=Verdana]ایات مربوط[=Verdana] به اصحاب کهف [=Verdana]و[=Verdana] مسئله ظهار آمده است: گاه مردم امور[=Verdana]ی را از پیامبر سؤال می کردند [=Verdana]و[=Verdana] آن حضرت می فرمود[=Verdana]: [=Verdana]در[=Verdana] این زمینه به من چیزی [=Verdana]و[=Verdana]حی نشده است، لذا [=Verdana]در[=Verdana] انتظار بمانید تا خدا[=Verdana]و[=Verdana]ند [=Verdana]در[=Verdana]باره آن به من آیاتی را [=Verdana]و[=Verdana]حی کند. [=Verdana]
[=Verdana] صریح آیه 32 فرقان: «[=Verdana]و[=Verdana]قالَ الَّذینَ کَفَر[=Verdana]و[=Verdana]ا لو[=Verdana]لا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً [=Verdana]و[=Verdana]احِدَةً...» [=Verdana]نزول [=Verdana]دفعی[=Verdana] آن را رد می کند.
بر این اساس، ر
[=Verdana]و[=Verdana]ایاتی که حاکی از [=Verdana]نزول [=Verdana]دفعی [=Verdana]قرآنند[=Verdana]، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه، کنار گذاشته می شوند.[=Verdana]
شیخ مفید
[=Verdana]در[=Verdana] پاسخ به ادّعای [=Verdana]نزول [=Verdana]دفعی[=Verdana] قرآن[=Verdana] می گوید[=Verdana]: این سخن، مضمو[=Verdana]نِ خبر [=Verdana]و[=Verdana]احدی است که نه مو[=Verdana]جب علم [=Verdana]و[=Verdana] نه مو[=Verdana]جب عمل است.
این که قسمتی از
[=Verdana]قرآن[=Verdana] به دنبال اسباب [=Verdana]نزولی[=Verdana] که حادث می شو[=Verdana]ند، نازل گشته است برخلاف مضمو[=Verdana]ن حدیث مزبو[=Verdana]ر دلالت دارد.
زیرا این گونه
[=Verdana] آیات، مشتمل است بر حکم آن حوا[=Verdana]دث [=Verdana]و[=Verdana] ذکر آنچه اتفاق افتاده است [=Verdana]و[=Verdana] این ممکن نیست، مگر اینکه [=Verdana]نزول
[=Verdana]این آیات، بعد از تحقق اسباب [=Verdana]نزول[=Verdana] باشد. [=Verdana]در[=Verdana] بیان دیدگاه [=Verdana]نزول[=Verdana] تد[=Verdana]ر[=Verdana]یجی، ابتدا، ذکر یک مثال خالی از فایده نیست.
اگر شخصی که مشغو
[=Verdana]ل حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیر[=Verdana]و[=Verdana]ن می آید، بگو[=Verdana]ید: آب قنات ر[=Verdana]و[=Verdana]ز جمعه بیر[=Verdana]و[=Verdana]ن آمد، آیا معنای این سخن ا[=Verdana]و[=Verdana] این است که همه آب قنات ر[=Verdana]و[=Verdana]ز جمعه بیر[=Verdana]و[=Verdana]ن آمد؟
یا اینکه
[=Verdana]در[=Verdana] عرف زبان [=Verdana]و[=Verdana] محا[=Verdana]و[=Verdana]رات عقلاً [=Verdana]و[=Verdana] عموم[=Verdana] مردم می گو[=Verdana]یند: یعنی شر[=Verdana]و[=Verdana]ع خر[=Verdana]و[=Verdana]ج آب، ر[=Verdana]و[=Verdana]ز جمعه بو[=Verdana]ده است. بنابراین [=Verdana]و[=Verdana]قتی خدا[=Verdana]و[=Verdana]ند می فرماید: «ما [=Verdana]قرآن[=Verdana] را [=Verdana]در[=Verdana] شب قد[=Verdana]ر[=Verdana] نازل کردیم.» یعنی شر[=Verdana]و[=Verdana]ع [=Verdana]نزول [=Verdana]قرآن [=Verdana]در[=Verdana] شب قدر[=Verdana] بود[=Verdana]ه است. [=Verdana]

[=Verdana]

دلایل دیدگاه نزول تدریجی

1. تصریح قرآن: آیه شریفه «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» (فرقان / 32)؛ خداوند در پاسخ سؤال کافران که پرسیدند: چرا قرآن بر رسول خدا به طور یکجا نازل نشد، در مقام انکار برنیامد و نفرمود: چنین نیست وقرآن به طور یکجا نیز بر رسول خدا نازل شده است؛ بلکه در مقام اثبات برآمد و فرمود: همان طور است که می گویید؛ قرآن به طور دفعی نازل نشده است.

2. مضامین قرآن: از ظاهر برخی از آیات (آیه سؤال از اصحاب کهف: 23 و 24؛ آیه تغییر قبله: بقره / 144؛ و آیه ظهار: مجادله / 2) چنین حاصل می شود که پیامبر حکم برخی از امور و پاسخ بعضی از سؤالات را نمی دانستند؛ لذا منتظر نزول آیاتی درباره آن ها می شدند. بدیهی است که اگر قبلاً کل قرآن بر آن حضرت نازل شده بود، چنین انتظاری معنا نداشت.

حکمت و آثار نزول تدریجی قرآن

الف: قوت قلب پیامبر
تجدید
وحی بر پیامبر موجب دل گرمی آن حضرت می شد و از عوامل ثبات و پایداری ایشان در دعوت و مبارزه به شمار می رفت.
ب: تأکید بر حقانیّت دعوت و پشتیبانی مداوم از پیامبر: ارتباط مستمر به واسطه نزول تدریجی آیات تأیید و تأکید بر دعوت رسالت و موجب آسان شدن تحمّل مشکلات و پایداری در دین می شد.
ج: مصالح مرتبط با مردم: در مقاطع زمانی و مکانی و متناسب با شرایط فردی، اجتماعی، سیاسی و رویدادهای تاریخی وجود شبهات و پرسش های مخالفان و موافقان و تغییر تدریجی آداب و رسوم و خرافات جاهلی، اقتضا می کرد که آیات قرآن به مرور نازل شود.
و اجرای همزمان احکام و قوانین شرعی برای افرادی که تازه اسلام را پذیرفته اند، سخت و دشوار بود. لذا با نزول تدریجی آن موارد، احکام و قوانین به صورت گام به گام و مرحله ای به اجرا درآمد. فایده دیگر آن امکان حفظ و صیانت از آیات قرآن توسط مردم بود.
د: مصالح مرتبط با قرآن: انسجام و پیوستگی میان آیات قرآن و نبود اختلاف و تعارض به رغمِ نزول تدریجی آن، کلام الهی و وحیانی بودن آیات و در نهایت، معجزه بودن قرآن را به اثبات می رساند.

ان الله و ملائکته یصلون علی نبی یا ایها الذین امنوا صلو علیه و سلموا تسلیما

ممنون

يك سوال اينجا مطرح می شه و اون اینه که : شما نزول دفعی رو قبول ندارید؟

حامد;122400 نوشت:
سلام
علماء می فرمایند قرآن دو نزول داشته است یک نزول دفعی و ناگهانی که این نزول در دوران نوجوانی پیامبر ص محقق شده است در این نزول قلب پیامبر ص میهمان حقایق وحی قرآنی بوده است . در نزول دوم که به نام نزول تدریجی نامیده می شود قرآن طی 23 سال از 40 سالگی تا 63 سالگی بر ایشان نازل شده است . این نزول تا مقام لسان و لفظ بوده و در اختیار همگان قرار داده شده است .
موفق باشید

رضا;122433 نوشت:
با سلام
شیخ صدوق می گوید: منظور از نزول دفعی قرآن بر پیامبر در شب قدر، علم و آگاهی یافتنِ آن حضرت به محتوای کلی قرآن است.
علامه طباطبایی می فرماید: «
قرآنکریم دارای دووجود است: وجود ظاهری تفصیل یافته در قالب الفاظ و عبارات است. وجود بسیط که از هرگونه تجزیه، تفصیل و الفاظ خالی می باشد.
وجود باطنی قرآن، در شب قدر بر قلب آن حضرت نازل شد، سپس به تدریج وجود ظاهری آن، در مدت رسالت پیامبر، نازل گردید.»



beroz;122449 نوشت:
يك سوال اينجا مطرح می شه و اون اینه که : شما نزول دفعی رو قبول ندارید؟

با سلام
دوست گرامی گویا شما مطالب را کامل نمیخوانید؟
جوب شما داده شده اگر دقت کنید

متوجه شدم. متشکرم.

موضوع قفل شده است