جمع بندی قدیم بودن یا حدوث بودن قرآن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قدیم بودن یا حدوث بودن قرآن

با سلام
چندتا سوال دارم
1- قدیم بودن و حدوث بودن قران
2- قدیم به ذات بودن
3- اینکه می گن تشبیه به ذات خدا هستند یعنی چی؟
رو بفرمایید خواهشا خیلی ساده بفرمایید از کلمات و مباحث فقهی و حوزوی سنگین استفاده نکنید.
ممنون.
می خوام بدونم

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صادق

javad_joon;736806 نوشت:
با سلام
چندتا سوال دارم
1- قدیم بودن و حدوث بودن قران
2- قدیم به ذات بودن
3- اینکه می گن تشبیه به ذات خدا هستند یعنی چی؟
رو بفرمایید خواهشا خیلی ساده بفرمایید از کلمات و مباحث فقهی و حوزوی سنگین استفاده نکنید.
ممنون.
می خوام بدونم

باسلام وتشکر .
برای اراء پاسخ جامع وکامل اجازه دهید از این جا بحث را شروع نمایم :
یکی از مطالب بحث برانگیز میان متکلمان مسلمان،‌ فرقه ها و مکاتب قدیم این بوده که آیا قرآن قدیم است یا حادث،جایگاه این بحث بیش تر میان دو فرقه بزرگ اشاعره و معتزله ( كه هر دو از اهل سنت است ) بود. آنان به این گونه بحث ها دامن می زدند. بر اثر تحلیل های نادرستی که القا می کردند، جنگ های زیادی بر پا شد. البته جای طرح این گونه مباحث، مربوط به علم کلام و در حوزه عقاید است. با این حال چون این بحث به نوعی می تواند از بهانه تفاوت فهم بعضی از آیات قرآنی ایجاد شده باشد، از این رو بعضی از مفسران، مطالبی را در این باره (بحث قدیم و حادث بودن قرآن) ارایه کردند که به خلاصه بعضی اشاره می کنیم:
علامه طباطبایی تحقیق و تحلیل جامعی ارائه کرده اند. این تحقیق به گونه ای است که به طور معمول با خواندن آن، هر گونه
شبهه ای در مورد قدیم یا حادث بودن قرآن، رفع می شود:
قديم يا حادث بودن كلام، تابع سنخ وجودش خواهد بود. علم الهى كه كلام او است، به خاطر قديم بودن ذات خدا قديم است، ولى زيدى كه ديروز نبود و امروز هست شد، به خاطر اينكه از وجود پروردگارش كشف مى‏كند، حادث است. وحى نازل بر رسول خدا (ص) بدان جهت كه تفهيم الهى است، و تفهيم حادث است، نيز حادث است، ولى بدان جهت كه در علم خدا است- و علم او را كلامش دانستيم و علم صفت ذاتى او است- پس وحى نيز قديم است، مانند علمش به همه چيز، چه قديم و چه حادث.
از بحث اين معنا به دست آمد كه قرآن كريم را اگر بدان جهت در نظر بگيريم كه عبارت است از آياتى خواندنى و دلالت مى‏كند بر معانى ذهنى مانند ساير كلمات، قرآن نه حادث است ،نه قديم، بله به وساطت حدوث اصوات كه معنون به عنوان كلام و قرآن اند ،حادث است.
اگر بدان جهت در نظر گرفته شود كه معارفى است حقيقى و در علم خدا، مانند علم خدا به ساير موجودات، قديم خواهد بود، چون خود خدا قديم است . به اين حساب اگر مى ‏گوييم قرآن قديم است، معنايش اين است كه علم خدا قديم است. هم چنان كه‏ مى‏گوييم زيد حادث، قديم است . درست هم گفته ‏ايم ،چون علم خدا به زيد حادث، قديم است.
از اين جا معلوم مى‏شود بحث ‏هايى كه در باره قدم و حدوث قرآن به راه انداخته بودند، بحث ‏هايى بى‏فايده بود، زيرا اگر كسی كه مى‏گويد قديم است، مقصودش از قرآن حروفى باشد كه خواندنى است و صوت هايى رديف شده و تركيب يافته و بیانگر معانى خويش است و مى‏خواهد بگويد چنين قرآنى مسبوق به عدم نبوده، بر خلاف وجدان خود سخن گفته است . اگر مقصودش اين است كه خدا عالم به آن بوده و به عبارت ديگر علم خدا به قرآن قديم بوده، اين اختصاص به قرآن ندارد تا منّتش را بر قرآن بگذاريم، بلكه علم خدا به تمامى موجودات قديم است، چون ذاتش قديم است و علمش هم عين ذاتش است، زيرا مقصود از علم مورد بحث علم ذاتى است. (1)
اما بعضی دیگر از مفسران از راه مدلول آیاتی که در مورد نسخ و نیز حفظ قرآن آمده،نتیجه ای تفسیری می گیرند که حادث بودن قرآن را اثبات می کند:
آنچه از آيه شریفه«ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ؛ (2)
ما هيچ آيه‏اى را نسخ و يا تأخير نمي اندازيم مگر آن كه بهتر و يا مانند آن را مي آوريم، آيا نمي دانى كه خداوند بر هر چيزى قادر است» استفاده مي شود كه قرآن محدث است و قديم نيست،زيرا كه قديم نمي تواند نسخ شود. علاوه خداوند براى آن مثل و مانند ثابت كرده ،به نحوى كه خود مي تواند آن را ايجاد كند. هر چيزى كه در دائره قدرت آمد(بیاید) عنوان فعل (عمل) دارد و فعل نمي تواند قديم باشد. (3)
از اين آيه " إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ"(4)
یعنی: ما قرآن را فرستاديم و ما آن را محافظت می کنیم نیز بر مى‏آيد: كه قرآن، حادث است نه قديم، زيرا چيزى كه نازل شده و محفوظ است، جز حادث، نمى‏تواند باشد.(5)
در روایات اسلامی احادیثی وجود دارد مبنی بر این که قرآن از این باب که کتاب هدایت و کلام خدا است ،مورد توجه قرار گیرد و چنین متفاهم است که بحث ها و جدل هایی که راه به جایی نمی برد، رها شود.
جعفر بن محمّد بن مسرور از ريّان بن صلت روايت كرده كه به امام رضا سلام الله علیه عرضه داشتم: قرآن در نظر شما چگونه است و در باره آن چه مي فرمائيد؟ فرمود: قرآن كلام خداست، از آن نگذريد، (قدم فراتر ننهيد) و از غير آن راه مجویيد كه گمراه خواهيد شد.
شرح: از الفاظ روايت پيداست كه ريّان بن صلت نظر حضرت را در باره مسأله نوظهورى كه در آن عصر در محافل علمى مورد بحث بوده مي خواسته، و آن اين بوده كه آيا قرآن مجيد حادث است يا قديم، امام در پاسخ هشدار مي دهد كه بدانيد قرآن كتاب هدايت و عمل است و بايد از قرآن پيروى كرد و از انوارش منوّر شد، و به اصول اعتقادي اش معتقد و به دستورات عملي اش عامل بود، امّا اينكه حادث است يا قديم ، مطلبى نيست كه به درد دنيا يا آخرت بخورد.(6)

پی نوشت ها:
1.طباطبایی، تفسير الميزان،ترجمه موسوی همدانی، قم انتشارات جامعه مدرسین، 1374 هجری شمسی، چاپ پنجم ، ج‏14، ص 351
2. بقره(2)آيه 106.
3. شیخ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن،ترجمه مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، 1360 هجری شمسی،چاپ اول، ج‏1، ص 306.
4. حجر(15) آیه 9.
5. همان، ج‏13، ص 172.
6.مستفید حمید رضا، و غفاری علی اکبر،ترجمه عيون أخبار الرضا،تهران، انتشارات صدوق، 1372 هجری شمسی،چاپ اول، ج‏2، ص 91.

سوال سوم رو پاسخ ندادید
ممنون میشم

javad_joon;737837 نوشت:
سوال سوم رو پاسخ ندادید
ممنون میشم

باسلام وتشکر .
با توجه به پاسخ جامعه پیشین فراز سوم پرسش تان جوابش روشن است این قسمت پاسخ قبل را مجددا بدقت بخوانید :
قديم يا حادث بودن كلام، تابع سنخ وجودش خواهد بود. علم الهى كه كلام او است، به خاطر قديم بودن ذات خدا قديم است، ولى زيدى كه ديروز نبود و امروز هست شد، به خاطر اينكه از وجود پروردگارش كشف مى‏كند، حادث است. وحى نازل بر رسول خدا (ص) بدان جهت كه تفهيم الهى است، و تفهيم حادث است، نيز حادث است، ولى بدان جهت كه در علم خدا است- و علم او را كلامش دانستيم و علم صفت ذاتى او است- پس وحى نيز قديم است، مانند علمش به همه چيز، چه قديم و چه حادث.
از بحث اين معنا به دست آمد كه قرآن كريم را اگر بدان جهت در نظر بگيريم كه عبارت است از آياتى خواندنى و دلالت مى‏كند بر معانى ذهنى مانند ساير كلمات، قرآن نه حادث است ،نه قديم، بله به وساطت حدوث اصوات كه معنون به عنوان كلام و قرآن اند ،حادث است.
اگر بدان جهت در نظر گرفته شود كه معارفى است حقيقى و در علم خدا، مانند علم خدا به ساير موجودات، قديم خواهد بود، چون خود خدا قديم است . به اين حساب اگر مى ‏گوييم قرآن قديم است، معنايش اين است كه علم خدا قديم است. هم چنان كه‏ مى‏گوييم زيد حادث، قديم است . درست هم گفته ‏ايم ،چون علم خدا به زيد حادث، قديم است.
از اين جا معلوم مى‏شود بحث ‏هايى كه در باره قدم و حدوث قرآن به راه انداخته بودند، بحث ‏هايى بى‏فايده بود، زيرا اگر كسی كه مى‏گويد قديم است، مقصودش از قرآن حروفى باشد كه خواندنى است و صوت هايى رديف شده و تركيب يافته و بیانگر معانى خويش است و مى‏خواهد بگويد چنين قرآنى مسبوق به عدم نبوده، بر خلاف وجدان خود سخن گفته است . اگر مقصودش اين است كه خدا عالم به آن بوده و به عبارت ديگر علم خدا به قرآن قديم بوده، اين اختصاص به قرآن ندارد تا منّتش را بر قرآن بگذاريم، بلكه علم خدا به تمامى موجودات قديم است، چون ذاتش قديم است و علمش هم عين ذاتش است، زيرا مقصود از علم مورد بحث علم ذاتى است. .

نکته اضافه بر مطلب قبل این که :
کسانی که تصور کرده اند قران حادث است ونه قدیم گمان نموده اند که اگر قران فدیم تلقی شود موجب تشبیه بدات خداوند می شود
ینع ذات خدا قدیم است قران هم قدیم پس دو قدیم وجود خواهد داشت در حالی که دو قدیم وجود ندارد بلکه قدیم که او همامن ذات خداوند است بقیه همه حادث اند .
ولی با توجه به مطالب قبل معلوم می شود که این سخن درست نیست و محذوری یاد شده رخ نمی دهد .

javad_joon;736806 نوشت:
1- قدیم بودن و حدوث بودن قران

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
امام هادی (ع) بحث درمورد حادث یا مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن را بدعت اعلام کرده و ورود به این بحث را ممنوع کرده اند.
توحید صدوق ص 224 - زندگی امام هادی . باقر شریف قرشی ص 380 .
والسلام علی من اتبع الهدی

navid;743812 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
امام هادی (ع) بحث درمورد حادث یا مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن را بدعت اعلام کرده و ورود به این بحث را ممنوع کرده اند.
توحید صدوق ص 224 - زندگی امام هادی . باقر شریف قرشی ص 380 .
والسلام علی من اتبع الهدی

البته ورود کردن به بحث و کسب اطلاع در مورد بحث دو مقوله جداست ما در مورد اینکه قرآن حدوث است یا قدیم بحث نکردیم بلکه در مورد مفهوم این دو موضوع بحث کردیم

javad_joon;750898 نوشت:
البته ورود کردن به بحث و کسب اطلاع در مورد بحث دو مقوله جداست ما در مورد اینکه قرآن حدوث است یا قدیم بحث نکردیم بلکه در مورد مفهوم این دو موضوع بحث کردیم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
چه بحث در این مورد و چه کسب اطلاع در این مورد کاری بیهوده است و جایز نمی باشد

http://www.askdin.com/thread51840.html
سوال :
قدیم بودن یا حدوث بودن قرآن ؟

پاسخ :
برای اراء پاسخ جامع وکامل اجازه دهید از این جا بحث را شروع نمایم :
یکی از مطالب بحث برانگیز میان متکلمان مسلمان،‌ فرقه ها و مکاتب قدیم این بوده که آیا قرآن قدیم است یا حادث،جایگاه این بحث بیش تر میان دو فرقه بزرگ اشاعره و معتزله ( كه هر دو از اهل سنت است ) بود. آنان به این گونه بحث ها دامن می زدند. بر اثر تحلیل های نادرستی که القا می کردند، جنگ های زیادی بر پا شد. البته جای طرح این گونه مباحث، مربوط به علم کلام و در حوزه عقاید است. با این حال چون این بحث به نوعی می تواند از بهانه تفاوت فهم بعضی از آیات قرآنی ایجاد شده باشد، از این رو بعضی از مفسران، مطالبی را در این باره (بحث قدیم و حادث بودن قرآن) ارایه کردند که به خلاصه بعضی اشاره می کنیم:
علامه طباطبایی تحقیق و تحلیل جامعی ارائه کرده اند. این تحقیق به گونه ای است که به طور معمول با خواندن آن، هر گونه
شبهه ای در مورد قدیم یا حادث بودن قرآن، رفع می شود:
قديم يا حادث بودن كلام، تابع سنخ وجودش خواهد بود. علم الهى كه كلام او است، به خاطر قديم بودن ذات خدا قديم است، ولى زيدى كه ديروز نبود و امروز هست شد، به خاطر اينكه از وجود پروردگارش كشف مى‏كند، حادث است. وحى نازل بر رسول خدا (ص) بدان جهت كه تفهيم الهى است، و تفهيم حادث است، نيز حادث است، ولى بدان جهت كه در علم خدا است- و علم او را كلامش دانستيم و علم صفت ذاتى او است- پس وحى نيز قديم است، مانند علمش به همه چيز، چه قديم و چه حادث.
از بحث اين معنا به دست آمد كه قرآن كريم را اگر بدان جهت در نظر بگيريم كه عبارت است از آياتى خواندنى و دلالت مى‏كند بر معانى ذهنى مانند ساير كلمات، قرآن نه حادث است ،نه قديم، بله به وساطت حدوث اصوات كه معنون به عنوان كلام و قرآن اند ،حادث است.
اگر بدان جهت در نظر گرفته شود كه معارفى است حقيقى و در علم خدا، مانند علم خدا به ساير موجودات، قديم خواهد بود، چون خود خدا قديم است . به اين حساب اگر مى ‏گوييم قرآن قديم است، معنايش اين است كه علم خدا قديم است. هم چنان كه‏ مى‏گوييم زيد حادث، قديم است . درست هم گفته ‏ايم ،چون علم خدا به زيد حادث، قديم است.
از اين جا معلوم مى‏شود بحث ‏هايى كه در باره قدم و حدوث قرآن به راه انداخته بودند، بحث ‏هايى بى‏فايده بود، زيرا اگر كسی كه مى‏گويد قديم است، مقصودش از قرآن حروفى باشد كه خواندنى است و صوت هايى رديف شده و تركيب يافته و بیانگر معانى خويش است و مى‏خواهد بگويد چنين قرآنى مسبوق به عدم نبوده، بر خلاف وجدان خود سخن گفته است . اگر مقصودش اين است كه خدا عالم به آن بوده و به عبارت ديگر علم خدا به قرآن قديم بوده، اين اختصاص به قرآن ندارد تا منّتش را بر قرآن بگذاريم، بلكه علم خدا به تمامى موجودات قديم است، چون ذاتش قديم است و علمش هم عين ذاتش است، زيرا مقصود از علم مورد بحث علم ذاتى است. (1)
اما بعضی دیگر از مفسران از راه مدلول آیاتی که در مورد نسخ و نیز حفظ قرآن آمده،نتیجه ای تفسیری می گیرند که حادث بودن قرآن را اثبات می کند:
آنچه از آيه شریفه«ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ؛ (2)
ما هيچ آيه‏اى را نسخ و يا تأخير نمي اندازيم مگر آن كه بهتر و يا مانند آن را مي آوريم، آيا نمي دانى كه خداوند بر هر چيزى قادر است» استفاده مي شود كه قرآن محدث است و قديم نيست،زيرا كه قديم نمي تواند نسخ شود. علاوه خداوند براى آن مثل و مانند ثابت كرده ،به نحوى كه خود مي تواند آن را ايجاد كند. هر چيزى كه در دائره قدرت آمد(بیاید) عنوان فعل (عمل) دارد و فعل نمي تواند قديم باشد. (3)
از اين آيه " إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ"(4)
یعنی: ما قرآن را فرستاديم و ما آن را محافظت می کنیم نیز بر مى‏آيد: كه قرآن، حادث است نه قديم، زيرا چيزى كه نازل شده و محفوظ است، جز حادث، نمى‏تواند باشد.(5)
در روایات اسلامی احادیثی وجود دارد مبنی بر این که قرآن از این باب که کتاب هدایت و کلام خدا است ،مورد توجه قرار گیرد و چنین متفاهم است که بحث ها و جدل هایی که راه به جایی نمی برد، رها شود.
جعفر بن محمّد بن مسرور از ريّان بن صلت روايت كرده كه به امام رضا سلام الله علیه عرضه داشتم: قرآن در نظر شما چگونه است و در باره آن چه مي فرمائيد؟ فرمود: قرآن كلام خداست، از آن نگذريد، (قدم فراتر ننهيد) و از غير آن راه مجویيد كه گمراه خواهيد شد.
شرح: از الفاظ روايت پيداست كه ريّان بن صلت نظر حضرت را در باره مسأله نوظهورى كه در آن عصر در محافل علمى مورد بحث بوده مي خواسته، و آن اين بوده كه آيا قرآن مجيد حادث است يا قديم، امام در پاسخ هشدار مي دهد كه بدانيد قرآن كتاب هدايت و عمل است و بايد از قرآن پيروى كرد و از انوارش منوّر شد، و به اصول اعتقادي اش معتقد و به دستورات عملي اش عامل بود، امّا اينكه حادث است يا قديم ، مطلبى نيست كه به درد دنيا يا آخرت بخورد.(6)

پی نوشت ها:
1.طباطبایی، تفسير الميزان،ترجمه موسوی همدانی، قم انتشارات جامعه مدرسین، 1374 هجری شمسی، چاپ پنجم ، ج‏14، ص 351
2. بقره(2)آيه 106.
3. شیخ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن،ترجمه مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، 1360 هجری شمسی،چاپ اول، ج‏1، ص 306.
4. حجر(15) آیه 9.
5. همان، ج‏13، ص 172.
6.مستفید حمید رضا، و غفاری علی اکبر،ترجمه عيون أخبار الرضا،تهران، انتشارات صدوق، 1372 هجری شمسی،چاپ اول، ج‏2، ص 91.

موضوع قفل شده است