فلسفه ساخت کعبه و عدم جسمیت خداوند

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فلسفه ساخت کعبه و عدم جسمیت خداوند

فلسفه ساخت کعبه و عدم جسمیت خداوند؛
اگر کعبه به منزله خانه جسمی خداوند یا مکانی که خداوند در ان حلول کرده است باشد ،سازگار با جسمیت خدا بود.در حالی که قران و روایات در باره ساخت کعبه ،آن را نمادی از برکات و هدایت الهی و محل عبودیت وحضرت حق افاضه خیر در قالب "رزاقیت" خود را نمایش داده است. وبا ارائه این حقیقت که آنجا محلی برای وصول قرب الهی است چگونگی سلوک بندگی را با تشریع یک سری اعمال خاص به تصویر کشیده است.
می آموزد آدمی باید از نفس خود هجرت کرده با پاک سازی درون از هرگونه آلودگی ،تعلق،رنگ و هیئت غیر خدایی و با اخلاص ،اقبال و توبه خاص به مقام ربوبی باریاید.1. لذا خداوند دستور ساخت این خانه را داد تا به عنوان قبله در نماز و... دلهای به ظاهر متفرق را به یک سو جمع کرده تا روح توحید را در انها بپروراند.2

چرا یی استقبال(رو به قبله بودن)؛

_ کعبه زمینی و جسمی نمادی ازتوجه به کعبه حقیقی است که مرتبه ای بالاتر از عالم جسمانی است. علامه حسن زاده عاملی مینویسد:[در نماز] توجه به کعبه حقیقی می نمایی که عبارت از دل است که در عالم بدن انسان منزله "کعبه" است ، و به منزله "بیت المعمور" است و در آسمان چهارم به منزله " عرش " است.3

_ کعبه از جهت انتساب به خداوند و شهرت به بیت الله ، شرافت خاصی دارد و موجب توجه دل به اوست ،رعایت و احترام آن لازم است.لذا سفارش شده در حالتهای معنوی خوب رو به قبله باشیم.
امام باقر علیه السلام می فرماید: هرگاه نماز گزار رو به قبله می ایستد به جانب خدای مهربان رو کرده است.4
امام خمینی (ره) مینویسد:نکته باریکی در قبله است و نباید از ان غافل نبود.قبله در لغت ،اسم عمل است نه اسم کعبه، ولی چون این عمل رو به روی این خانه انجام میشود کم کم اسم خود خانه شده است.قبله بر وزن "وجهه" طرز ایستادن و روبه رو شدن با چیزی است که با حضور ذهن انجام میگیرد. که با حالت خبردار می ایستد و با نظم و احترام و با حضور ذهن کلی. اقبال به همراه گسستن از غیر و رنگ پیوستن به او، در عمل آشکار باشد.5

_ توجه به بعد سیاسی –اجتماعی؛ درهر شبانه روز نگاه تمامی مسلمین جهان در کعبه به هم میرسدکه در هیچ یک از ادیان وجود ندارد.و رمز وحدت و استقلال مسلمانان است.

گلادستون (نخست وزیر اسبق انگلیس) در پارلمان این کشور: تا زمانی که نام محمد صلی الله علیه واله در مأذنه ها بلند است و کعبه پا برجا و قران راهنما و پیشوای مسلمانان است ؛امکان ندارد پایه های سیاسی ما درکشورهای اسلامی استوار گردد.6


_ روبه قبله بودن (کعبه)؛یادآور شکنجه گاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه علی بن ابی طالب،پایگاه قیام حضرت مهدی علیه السلام ،محل آزمایش ابراهیم علیه السلام و عبادتگاه تمامی انبیا و اولیااست.



_ همانطور که در امور مادی نیازمن نظم هستیم در عبادات نیز چنین است از جمله استقبال کعبه که نمونه عالی نظم در عبادت است.


1- محمد حسین طباطبایی، المیزان،ج1،ص 298.
2- همان،ج3،ص354.
3-حسین دیلمی،هزار و یک نکته در باره نماز،ص100،نکته103.
4-محمد فرید نهاوندی،رموز نماز ، ،ص65.
5-روح الله موسوی الخمینی،اداب الصلوة ، ،ص128-129.
6-ناصر مکارم شیرازی،تفسیر نمونه،ج4،ص438.

زمزم;84311 نوشت:
فلسفه ساخت کعبه و عدم جسمیت خداوند

سلام
بنابر عقیده ما مسلمین خداوند در روز دحو الارض زمین را از محل کعبه کنونی گسترانده است . لذا کعبه اول ظهور خشکی است که ما در آن پدید آمدیم . کعبه نماد ظهور است نماد تجلی اولین الهی است که همه رو بدان سو دارند . کعبه مانند وجه الهی ، قلب زمین است . در نمازمان هم بدانسو روی می کنیم تا نمادی از روی کردن دل به تجلی اول خدا باشد .
موفق در پناه حق

بسم الله الرحمن الرحیم



علّت طواف خانه اينست كه خداوند تبارك و تعالى بفرشتگان فرمود:

(بقره - آیه30): إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَه من ميخواهم در زمين جانشين قرار دهم
قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماء ، فرشتگان عرضه داشتند آيا قرار ميدهى در زمين كسى را كه افساد كند و خونريزيها نمايد؟!

امّا بعد پشيمان شدند و بعرش پناه برده و استغفار كردند، خداوند عزّ و جلّ دوست داشت كه ساير بندگان و عبادت‏كنندگان، مانند ملائكه عبادت كنند، لذا در آسمان چهارم محاذى عرش خانه‏اى قرار داد كه بدان ضراح مى‏گفتند،

سپس در آسمان دنيا خانه‏اى بنا نهاد كه آن را بيت المعمور مى‏گفتند و آن محاذى ضراح بود، آنگاه خانه كعبه را وضع نمود در برابر بيت المعمور و محاذى آن، و آدم ابو البشر را دستور داد تا بگرد آن طواف كند، و خداى عزّ و جلّ بر آدم گناهش را ببخشود و اين امر در اولاد آدم تا روز قيامت جارى گشت.

( عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 91)

كعبه را از آنرو به اين نام خوانده‏اند كه شكل آن مربّع است، و كعبه از آنرو مربّع شده است كه محاذى بيت المعمور است، و آن بيت مربّع است، و آن بدين سبب مربّع شده است كه محاذى عرش است،

و عرش مربّع است، و آن بدين جهت مربّع شده است كه كلماتی که اسلام روى آن بنا شده چهار است، و آن چهار كلمه عبارتست از:

سبحان اللَّه، و الحمد للَّه، و لا اله الّا اللَّه، و اللَّه اكبر. (من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 190)

با سلام به دوستان
مسلما کعبه دلالت بر خانه جسمانی خداوند نمی کند چون اگر كعبه به عنوان خانه جسماني خداوند بود يا بسان مكاني كه حضرت حق در آن حلول مي كند، اين با جسم نبودن خداوند ناسازگار بود و حال آن كه براساس آيات قرآني و هم چنين اسناد تاريخي در باب ساختن كعبه، مكه نمادي از بركات الهي، هدايت بشر، (آل عمران، آيه 96) و محل اجتماع، (بقره، يه 125) براي عبوديت حضرت حق تلقي شده است.

خداوند متعال با افاضه خير فراوان دنيوي بر اين مكان كه قبل از آن خشك، لم يزرع بود، رزاقيت خود را به عرصه نمايش درآورد، (ابراهيم، آيه 37) و با ارائه اين حقيقت كه آنجا محلي است براي وصول به مقام قرب الهي، چگونگي سلوك بندگي را براي هدايت جهانيان به تصوير كشيد.

چنان كه با مقرر فرمودن يك سلسله اعمال تشريعي در ايام خاص كيفيت سير عبودي را به انسان ها خاطرنشان مي سازد كه آدمي بايد از نفس خود هجرت كرده و با پاك سازي خود از هرگونه آلودگي، تعلق، رنگ و هيئت غيرخدايي و با اخلاص، اقبال و توبه خاص به مقام قرب ربوبي باريابد، (الميزان، ج 1، ص 298).

علاوه بر آن كه خانه خود را نشانگر مقام ابراهيم، حريم امن و حج توانمندان تلقي فرمود كه هر يك نشان دهنده عظمت مقام حضرت حق اند و به واقع چه نشاني گوياتر و رساتر از اين موارد كه هر سال هزاران نفر در اين مكان مجتمع گشته و با انجام مناسك و اعمالي، عبوديت خداوند را به نمايش گذارند كه اين خود براي ديگر مردمان بيدارگر و تحول آفرين است، (همان، ج 3، ص 354).

خداوند دستور ساخت اين خانه را صادر فرمود تا به عنوان قبله در نماز، در كشتن گوسفندان و در مواجهه اموات، يادآور خويش به مردم باشد. مضافاً بر آن كه همه دل هاي به ظاهر متفرق را به يك سو جمع نموده و روح توحيد و يكي بودن را در آنها بپروراند و به واسطه آن دين خود را زنده و پايدار سازد،(همان، ج 6، ص 142). ملاحظه فرموديد كه در تمام اين تحليل ها غرضي جسماني و مادي نهفته نبود تا ساختن كعبه با جسم نبودن خدا ناسازگار باشد، بلكه هدف از برپايي چنين مكان شريفي جز نماد و نشاني از مسائل معنوي و فرامادي چيز ديگري نيست.

موضوع قفل شده است