جمع بندی فراموش کردن خواستگار قبلی

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فراموش کردن خواستگار قبلی

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام

من خواستگاری داشتم که خیلی سخت تونست خانواده خودشون،من و خانوادم رو راضی کنه برای اینکه خواستگاری من بیان

طی این مدت، آشنایی از خودشون و خانوادشون پیدا کردم

یک سالی طول کشید و تلاشهای ایشون من رو به این باور رسوند که واقعا میخوان،حتی خانوادشون هم به این باور رسیدند

اما فامیل نزدیک این آقا با زیرکی تمام کاری میکنن که این وصلت جور نشه(((این مطلب رو مادر آقا پسر به بنده گفتن و توضیح های زیادی دادن)))

واسه همین مادرشون رضایت ندادن تا ما یک مدت محرم بشیم تا آقا پسر درسشون تموم بشه و خیال خانواده من هم برای شناخت بیشتر راحت بشه(و مشکلی در صحبت و در صورت لزوم رفت و آمد پیش نیاد)

حتی بعدش گفتن بدونه اینکه محرم باشیم یا حداقل نامزد بشیم : رفت و آمد بشه تا ببینیم خانواده ها به درد هم میخورن و همینطور پسر ایشون یک سال تمام کار کنن بعد ........ که آقا پسر هم مخالف این قضیه بود

من هم قبول نکردم و جواب رد دادم

اما دوتا بعد این آقا خواستگار داشتم ولی ایشون رو نتونستم از یاد ببرم

در یکی از جلسه های خواستگاری که ناچار بودم برم، فقط این آقا پسر جلوی چشم بنده بود

الان پنج ماه گذشته ولی هنوز نمیتونم فراموششون کنم

سعی نمیکنم هیچوقت یادشون بیفتم ولی واقعا در ذهن من موندن.


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

سلام

فراموش کردن چنین علاقه هایی نیاز به گذشت زمان دارد؛ منتها به طور معمول باید در طی این مدت ایشان را تا حدودی فراموش می کردید. اما اینکه این اتفاق نیفتاده احتمالا به خاطر این است که این وسط مانعی برای فراموش کردن وجود دارد. یکی از اساسی ترین موانع می تواند امید به وصال باشد؛ یعنی تا وقتی شما نتوانید خودتان را صد در صد از رسیدن به ایشان نا امید کنید، فراموش کردن ایشان ممکن نمی شود. بنابراین اولین قدم حل این مسئله است. در کنار این مسئله رعایت نکات دیگری می تواند به شما در این زمینه کمک کند که من ذیل این نکات را خدمت شما عرض می کنم:


۱- به این فکر کنید که عشق بی سر انجام شما یک تمایل شدید و مضر است که دارد جسم و روح شما را می خورد و نابود می کند؛ درست مثل کشش شدید یک معتاد به مواد مخدر که می داند برایش مضر است اما بخاطر کیف و لذتی که دارئ تمایل شدیدی به آن دارد. پس سعی کنید از آن متنفر شوید؛ چون از یک طرف سلامت شما را به خطر انداخته و از طرف دیگر شبیه یک تمایل کثیف مثل اعتیاد است. علاوه بر این همان طور که یک معتاد برای ترک اعتیاد باید سختی و مرارت بکشد، شما هم خودت را برای یک مدت سختی کشیدن آماده کن و فکرم نکن که فراموش کردنش محال است؛ چون وجود عده زیادی از دختران که بعد از یک مدت توانستند عشقشان را فراموش کنند دلیل خوبی است بر اینکه کاملا ممکن است و شما هم می توانی فراموشش کنی.


۲- هر وقت به یاد ایشان می افتید سعی کنید بیشتر به عیوب و نقصها و کارهای بدی که احیانا انجام داده فکر کنید و به تدریج فکر کردن به نقاط منفیش را زیاد کنید تا از ایشان متنفر شوید.


۳- هر گونه نشانه ای که شما را به یاد او می اندازد از بین ببرید و اگر نمی شود آن ها را از خودتان دور کنید. حتی جایی که شما را به یاد او می اندازد نروید.


۴- با اشتغالات فکری و عملی اوقات زندگیتان را طوری پر کنید که وقت فکر کردن به او را نداشته باشید. همچنین اوقات فراغت و بیکاریتان را هم با تفریحات و بازیها و مطالعه و کارهای متنوع و جذاب سپری کنید.


۵- شرکت در محیط های جمعی مثل جمع های مختلف دوستانه و فامیلی؛ رفتن به سفرهای دست جمعی و شرکت در کلاسهای مختلف می تواند به شما کمک کند.


۶- از تنهایی بپرهیزید


۷- از فعالیتهای ورزشی خصوصا جمعی غافل نشوید؛ چون با تخلیه انرژی به آرامش شما کمک زیادی می کند.


۸- جذابیت های قلبی دیگر را در خودتان تقویت کنید؛ مثل ارتباط محبت امیز بیشتر با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی


۹- ارتباط عاشقانۀ قلبی با خدا و اهل بیت علیهم السلام برقرار کنید زیرا اگر محبت آنها در دلتان شعله بکشد، محبت‌های دیگر از دل شما خارج خواهد شد.


۱۰- اگر خواستگار خوب داشتید هرچه زودتر ازدواج کنید؛ چون محبت جدید، محبت قبلی را کم رنگ می کند؛ بخاطر اینکه آنچه شما را به طرف این عشق بی سر انجام جلب می کند، نیاز شما به عشق و محبت به جنس مخالف است که یک ازدواج عاشقانه این نیاز را رفع خواهد کرد و موجب آرامش شما خواهد شد. در این صورت راحت تر می توانید از دست آن عشق مزاحم خلاص شوید. البته در شرایطی که همان ابتدا خواستگاری احساس خاصی به خواستگار جدید نداشتید - مثل همین مورد هایی که برایتان پیش آمده است - بهترین راه حل این است که با هماهنگی با خانواده ها، تعداد جلسات خواستگاری را کمی کش دهید و همان اول فرد مورد نظر را رد نکنید؛ مخصوصا در مواردی که آن فرد از نظر خانوادیتان مورد تایید است. منتها سعی همزمان فرد مورد نظر را از لحاظ عقلی هم کاملا بررسی کنید تا قبل از غلبه احساس بر عقل بتوانید تصمیم عاقلانه ای بگیرید. هر زمان که احساس کردید فرد مورد نظر مورد مناسبی برای شما نیست، رابطه را قطع کنید.


۱۱- از دعا غافل نشوید؛ چون دلی که شکسته است و چشمی که اشک دارد به خدا نزدیکتر است. پس با آه و ناله درِ خانۀ خدا و مقربان درگاهش بروید و با اصرار حاجت خود را طلب کنید تا هم انشا الله حاجتتان بر آورده شود و دلتان از این علاقه خالی شود و هم اینکه به برکت پناه بردن به خدا و ارتباط قلبی با درگاه الهی، از نظر روحی آرام و سبک شوید.

پست های مرتبط:

http://www.askdin.com/thread44095.html
http://www.askdin.com/thread30250.html

پیروز و سربلند

سلام.اشکال شما اینجا بوده ک تا چن مرحله از مراحل خواستگاری پیش رفتین فک کردین همه چی تمومه ولی خب عقد همه چی رو تموم میکنه ... این مسئله با گذشت زمان و البته راهکارهایی ک مشاور سایت فرمودن رفع میشه ولی واسه اینکه دوباره این اتفاق واست نیفته سعی کن قبل از عقد ب خواستگارات فقط و فقط ب عنوان یه مورد خواستگاری نگاه کنی نه شوهر آینده ات ... حتی اگه یه روز ب عقدتون مونده باشه ... موفق باشی ...

موضوع قفل شده است