جمع بندی غیبت شناسی، انگیزه های غیبت، راهکارهای درمانی غیبت

تب‌های اولیه

78 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام

ایا اینایی که مینیویسم درسته؟
1)من یه جا خونده بودم که عیبی که میگوئیم باید از نظر خدا عیب باشه پس مثلا کوتاهی قد که از نطر بعضی مردم عیب هست گفتنش اشکال نداره
2)و اینکه غیبت حق الناسه
3)اگر غیبت بشنویم و از اون طرف پشتیبانی نکنیم ایا باید بریم ازش حلالیت بگیریم یا پیش غیبت کننده بریم از اون طرف پشتیبانی کنیم ؟و لو مثلا دو سه سال از ماجرا گذشته باشه
4)اگه داریم یه ویژگی از یه طرف میشنویم و اینکه نمیدونیم که طرف غیبت شونده اگه بشنوه ناراحت میشه یا نه ؟ وظیفه ما چی هست؟

5) من از یکی که الان مسجد می اد سینه زنی خیلی هم مذهبی هست شنیدم که قبلا میرفته دختر بازی میکرده و من ازش دفاع نکردم
الان اینجا این غیبت میشه ؟

6)اگر یه کتابی برا هزار سال پیش پیدا کنیم و اون کتاب درباره زندگینامه یه مومن شیعه نوشته باشه و توش چند تا غیبت نوشته باشه و ما اونا رو بخونیم گناه کردیم؟

aligoogle;317556 نوشت:
1)من یه جا خونده بودم که عیبی که میگوئیم باید از نظر خدا عیب باشه پس مثلا کوتاهی قد که از نطر بعضی مردم عیب هست گفتنش اشکال نداره

باسلام و احترام
در هر صورت، عیبی که متعارف مردم آن را نقص حساب می کنند یا باعث تمسخر و شرمندگی غیبت شونده می شود، اشکال دارد.
aligoogle;317556 نوشت:
2)و اینکه غیبت حق الناسه

غیبت حق الناس هم هست، چون با آبروی طرف بازی شده و باید حلالیت طلبید، مگر این که در حلالیت طلبیدن مفسده ای باشد که در اینصورت باید طلب استغفار کنیم، و اعمال حسنه ای انجام دهیم و ثوابش را به غیبت شونده، اهداء کنیم تا ان شاء الله جبران شود و از ما راضی گردد.
aligoogle;317556 نوشت:
3)اگر غیبت بشنویم و از اون طرف پشتیبانی نکنیم ایا باید بریم ازش حلالیت بگیریم یا پیش غیبت کننده بریم از اون طرف پشتیبانی کنیم ؟و لو مثلا دو سه سال از ماجرا گذشته باشه

در هر صورت، اگر از دستمان بر می آمده که از غیبت شونده، دفاع کنیم می بایست این کار را می کردیم. گاهی اوقات قضایایی که چند سال از آن گذشته، اگر دو مرتبه، بازگو شود، قضیه بدتر شده و تازگی پیدا می کند. مگر این که با دفاعِ مجدد از غیبت شونده، بتوانیم آبروی او را بخریم. و الا در خیلی از موارد، یادآوری عیبِ غیبت شونده خواهد شد، و به جای دفاع از او، باعث آبروریزی و تازه شدنِ عیبت او خواهد شد.
aligoogle;317556 نوشت:
4)اگه داریم یه ویژگی از یه طرف میشنویم و اینکه نمیدونیم که طرف غیبت شونده اگه بشنوه ناراحت میشه یا نه ؟ وظیفه ما چی هست؟

ملاک فقط، ناراحت شدن یا نشدنِ غیبت شونده نیست، بلکه ملاک ذکر عیبِ و خطایِ پنهان یک مومن است و لو انسان کریمی باشد که همه را حلال کند یا از گفتار دیگران ناراحت نشود.
در هرصورت عادت کردن و عادی شدنِ ذکر عیوب دیگران، ناپسند است.
aligoogle;317556 نوشت:
5) من از یکی که الان مسجد می اد سینه زنی خیلی هم مذهبی هست شنیدم که قبلا میرفته دختر بازی میکرده و من ازش دفاع نکردم

ظاهرِ وجهه ی مذهبی مردم را باید نگه داشت و عیوب مخفی و پنهان آنها را با هرسابقه ای که باشند، نباید بر مَلا کرد.
aligoogle;317556 نوشت:
6)اگر یه کتابی برا هزار سال پیش پیدا کنیم و اون کتاب درباره زندگینامه یه مومن شیعه نوشته باشه و توش چند تا غیبت نوشته باشه و ما اونا رو بخونیم گناه کردیم؟

غیبت شونده باید شناخته شده باشد، کسی را که نمی شناسیم، یا نمی بینیم و نمی دانیم در مورد چه کسی صحبت می شود، معلوم نیست غیبت باشد. معمولا اخباری که در کتب ذکر شده، اخباری است که جنبه تاریخی داشته و برای همه روشن بوده، و همه آن را می دانستند و چون همه می دانستند علنی شده، لذا عیبی عَلَنی بوده که فاش شدن در زمان خودش نداشته و الان اگر در کتب ذکر می شود از باب عبرت پذیری از تاریخ است. در هر صورت بستگی به نیت نویسنده دارد که قصد خرده گیری داشته یا نه. ما هم نمی توانیم از جانب نویسنده، برداشتِ نیت بکنیم، لذا حملِ بر نیت خیر و استفاده از تاریخ و عبرت گیری می کنیم.

سلام خیلی ممنون که جواب میدید

مقام مشورت هم میتونه این باشه که ما برای اینکه بخوایم یکی با یکی دیگه دوست نشه و رفت و امد نکنه بهش چند تا از عیب های اون فرد رو بگیم ؟

[="Tahoma"][="Navy"]

aligoogle;319177 نوشت:
مقام مشورت هم میتونه این باشه که ما برای اینکه بخوایم یکی با یکی دیگه دوست نشه و رفت و امد نکنه بهش چند تا از عیب های اون فرد رو بگیم ؟

بله، یکی از مواردی که ذکر عیب، اشکالی ندارد، جایی است که برای مشورت در مورد ازدواج یا طرح دوستی با کسی، انجام می گیرد. در این مواقع نیز ذکر بعضی از عیوبی که ممکن است به رفاقت یا زندگی زناشویی، اخلال وارد کند، لازم است. البته باید به این نکته توجه داشت که از حد، تجاوز نشود، و به خاطر این جواز، همه عیوب و نواقص طرف را بیرون نریزد، فقط به مواردی که ممکن است در روابط آنها دچار آسیب کند، بسنده نماید، مواردی که اگر گفته نشود، بعداً پشیمانی های جبران ناپذیری را به بار خواهد آورد.[/]

1)اگه یکی از یکی که داره غیر قانونی به باشگاه فوتبال میره (یعنی پول نمیده ) بره فیلم بگیره و تو اینترنت یا تلویزون پخش کنن این غیبت میشه دیگه؟
با توجه به اینکه ما اون فرد رو تابحال ندیدیم و اولین بار میبینیمش
حالا اگه غیبت بشه باید چی کار کنیم؟

2) اگه یه چیزی از یکی بشنویم و طرف رو نشناسیم و ندونیم که متجاهر به فسق هست بازم غیبت میشه؟

[="Tahoma"][="Navy"]

aligoogle;327210 نوشت:
1)اگه یکی از یکی که داره غیر قانونی به باشگاه فوتبال میره (یعنی پول نمیده ) بره فیلم بگیره و تو اینترنت یا تلویزون پخش کنن این غیبت میشه دیگه؟ با توجه به اینکه ما اون فرد رو تابحال ندیدیم و اولین بار میبینیمش حالا اگه غیبت بشه باید چی کار کنیم؟

باسلام
با توجه به شرطی که ذکر فرمودید، اگر کارش مخفیانه بوده و فقط شما از این جریان مطلع هستید و او از این که این عملش آشکار شود، شرمسار خواهد شد، جایز نیست که خبر او را آشکار کنیم. مگر این که خلافِ او، باعث شود که حق عده ای از مردم جامعه خورده شود که در این صورت برای اطلاع دادن به همان گروه و آگاه کردن آنها از حقِ غصبیشان، اشکالی ندارد.
aligoogle;327210 نوشت:
2) اگه یه چیزی از یکی بشنویم و طرف رو نشناسیم و ندونیم که متجاهر به فسق هست بازم غیبت میشه؟

همین که نمی دانیم چه کسی است، برای این که او را بر مسلمان بودن حمل کنیم، موظفیم، زیرا اصل بر این است که در جامعه اسلامی، همه مومن هستند، مگر این که خلاف آن ثابت شود. پس نمی توان اصل را بر فاسق بودن گذاشت و سپس غیبت را تجویز نمود.[/]

مثلا یکی خودشو اعدام بکنه ایا شنیدن این و گفتنش غیبت هست؟
مثلا من شنیدم که یکی قبلا خودشو اعدام کرده حالا نمیدونم که متجاهر به فسق هست یا نه
ایا کسی رو که نمیدونیم متجاهر به فسق هست یا نه بازم غیبت میشه؟

[="Tahoma"][="Navy"]

aligoogle;331917 نوشت:
مثلا یکی خودشو اعدام بکنه ایا شنیدن این و گفتنش غیبت هست؟
مثلا من شنیدم که یکی قبلا خودشو اعدام کرده حالا نمیدونم که متجاهر به فسق هست یا نه
ایا کسی رو که نمیدونیم متجاهر به فسق هست یا نه بازم غیبت میشه؟

باسلام و احترام
کسی که خودش را اعدام می کند، نمی توان او را متجاهر به فسق نامید، متجاهر به فسق کسی است که گناهی علنی انجام دهد و از بر ملا شدنِ آن گناه، إبایی نداشته باشد.
همچنین در مورد کسی که نمی دانیم متجاهر به فسق است یا نه، اصل بر این است که غیبت نکنیم و اصل ایمان داشتن را جاری نماییم. با احتمال، نمی شود مردم را فاسق قلمداد کرد.[/]

من که نفهمیدم شما این مورد رو غیبت دوستید یا نه؟
از یه حاج اقا پرسیدم گفت نه این گناه اشکاراس و غیبت نیست (یعنی متجاهر به فسق هست)
از یه حاج اقای دیگه هم پرسیدم گفت اگه این موضوع پخش بشه میشه شنید ولی اگه پخش نشه غیبته
اگر هم ندونیم که پخش شده یا نشده نشنیدنش بهتره
در مورد غیبت هم شنیده بودم که باید طرف رو بشناسیم
حالا سوال اینجاست که چه قدر باید طرف رو بشناسیم ؟ مثلا اگه برادر همسایمون رو یه چیزی بشنویم اشکال داره؟ با اونکه دیدیمش و باهاش رفت و امد نداریم

مثلا تو این مورد من از یکی از دوستام شنیده بودم که خواهر همسایمون خودشو اعدام کرده بعد بهش گفتم کی اینو گفته گفت همسایمون (خواهرش )
الان این پخش شده دیگه پس اشکال نداره

[="Tahoma"][="Navy"]باسلام
جواب روشن است، در پست قبلی به دقت مطالعه بفرمایید.
با شاید و اما و اگر، نمی توان غیبت مسلمانی را کرد.
همین که بدانیم او مسلمان و مومن است، غیبت جایز نیست و آشنایی به همین اندازه کفایت می کند.
اگر یقین دارید کسی خودکشی کرده است این عمل فاسقانه ای است لذا اطلاع رسانی فقط در مورد خودکشیِ او، ظاهرا اشکالی نداشته باشد.
[/]

با سلام و خسته نباشید
در زندگی موارد زیادی پیش میاد که میخوام بدونم غیبت گناه هست یا خیر.مثلا پدر و مادری متوجه شدند که دوست فرزندشون دروغگو و به اصطلاح زیاد خالی بندی میکنه و میخوان در این باره با فرزندشون صحبت کنند یا چندتا دوست در یک جمعی با هم قرار میگذارن بیرون برن ولی یکی از جمع خودشونو نمی خوان ببرند چون در سفر آدم تنبل و پرانتظاری هست و برای شرح علت کارشون مجبورند بین خودشون در مورداین خصلت دوستشون صحبت کنند یا زن و شوهری برای توجیه اینکه با کدوم دوستاشون نباید رابطه برقرار کنند (بخاطر بعضی از ویژگی های منفیشون) در مورداین خصلت ها با هم صحبت میکنند و هزاران شرایط دیگری که ههممون ممکنه باهاش مواجه شویم.آیا این موارد می تواند غیبت محسوب شود؟ :Gig:

[="Tahoma"][="Navy"]

zarif razavi;334317 نوشت:
با سلام و خسته نباشید
در زندگی موارد زیادی پیش میاد که میخوام بدونم غیبت گناه هست یا خیر.مثلا پدر و مادری متوجه شدند که دوست فرزندشون دروغگو و به اصطلاح زیاد خالی بندی میکنه و میخوان در این باره با فرزندشون صحبت کنند یا چندتا دوست در یک جمعی با هم قرار میگذارن بیرون برن ولی یکی از جمع خودشونو نمی خوان ببرند چون در سفر آدم تنبل و پرانتظاری هست و برای شرح علت کارشون مجبورند بین خودشون در مورداین خصلت دوستشون صحبت کنند یا زن و شوهری برای توجیه اینکه با کدوم دوستاشون نباید رابطه برقرار کنند (بخاطر بعضی از ویژگی های منفیشون) در مورداین خصلت ها با هم صحبت میکنند و هزاران شرایط دیگری که ههممون ممکنه باهاش مواجه شویم.آیا این موارد می تواند غیبت محسوب شود؟ :gig:

باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز و خوش آمدگویی در پیوستن به جمع انجمن حاضر
البته اگر مباحث این تاپیک را از اول مطالعه بفرمایید، سوال شما جواب داده شده است، اما خالی از لطف نیست که بنده در اینجا نکته ای عرض کنم، در مواردی که دنبال اصلاح فردی هستیم یا می خواهیم از خطر سوء خلق او در امان باشیم، ذکر عیوب آن فرد برای دیگران،جهت اصلاح او یا در امان بودن از رفتار سوء او اشکالی ندارد، البته به شرطی که از حق تجاوز نکنیم و عیوب و نواقص دیگر او را که مردم با آن سرو کار ندارند، بر ملا نسازیم، و یا نیتمان از ذکر عیوب او، تنقیص و عیبجویی و کشف اسرار مردم نباشد.[/]

ایا برای اصلاح و اشتی کردن دو نفر میشه از بدی هاشون (پنهان) اطلاع یافت
مثلا دو نفر زن و مرد می خوان طلاق بگیرن به فرض زنه میگه مرده چه ادم خلافکاریه و مرده هم داره عیب و ایراد های زنش رو برای اهل فامیل میگه
اینجا برای کسانیکه اهلیت دارن حکم غیبت شنیدن رو نداره؟

[="Tahoma"][="Navy"]

aligoogle;337110 نوشت:
ایا برای اصلاح و اشتی کردن دو نفر میشه از بدی هاشون (پنهان) اطلاع یافت مثلا دو نفر زن و مرد می خوان طلاق بگیرن به فرض زنه میگه مرده چه ادم خلافکاریه و مرده هم داره عیب و ایراد های زنش رو برای اهل فامیل میگه اینجا برای کسانیکه اهلیت دارن حکم غیبت شنیدن رو نداره؟

باسلام
اگر واقعا برای اصلاح آنها، راهی جز شنیدن و بیان نمودن بعضی از خطاهای پنهانیشان نیست، -به شرط این که سایر عیوب آنها که ربطی به حل شدنِ مسأله ندارد، بیان نشود- گفتن نواقص آنها در نزد کسانی که اطلاع یافتن آنها در امر اصلاح این دو نفر، ضروری به نظر می رسد، اشکالی ندارد.[/]

خیلی ممنون که جواب میدین بی زحمت این درستی یا نادرستی این موارد هم ذکر بفرمایید

1)افشای راز برادر دینیمون بدون اینکه قصد و اراده یا نیت بدی داشته باشیم یا بدون اختیار همین طوری نا خود اگاه از دهنمون در بره گناه محسوب میشه؟
با اونکه بهش قول داده بودیم که به کسی نمیگیم ولی یهو از دهنمون پرید اشکال داره؟
تو اینجور مواقع ممکنه ابروی یک شخصی که خیلی ابروداره برده بشه
2)و اینکه اگه غیبت وقتی گناه محسوب میشه که ما قصد بدی داشته باشیم نه؟
3) اگه یه نفر پیش امام زمان بره و از بدی های پنهان یه نفر دیگه صحبت کنه با توجه به اینکه امام زمان اعمال ما رو میبینه پس غیبت نمیشه چون همه چیز برا امام زمان اشکاراست پس هر کسی که گناهی انجام میده یا فکر بدی میکنه در دید امام زمان متجاهر به فسق هست
4) ایا مثلا در محیط خانه از فامیل یه عمل زشتی که جلو همه فامیل انجام داد (بد حجابی ) و میدونیم که اون اینطوری بیرون خانه بد حجابی نمیکنه ایا بین خودمون که عملش رو دیدیم بگیم اشکال داره ؟ یعنی منظورم اینه که در بین ما تظاهر به فسق کرده؟ اگر احتمال بدیم که دیگه بد حجابی نمیکنه بازم ما که میدونیم قبلا این کار رو جلو ما کرده بیاییم برا خودمون بگیم بازم اشکال داره؟
5) پنهان بودن عیب یعنی اینکه نفر اول و دوم از نفر سوم چیزی دیده اند که نفر چهارم ندیده با این حساب اگه نفر اول و دوم بین خودشون اون عیب رو بگن گناه نیست ولی اگه به نفر چهارم بگن اشکال داره اگر مثلا نفر سوم از عیبش توبه کرد و نفر دوم اون عیب رو فراموش کرد ولی نفر اول بازم یادش بود اگه نفر اول به دومی اون عیب رو بگه تو اینجا غیبت میشه........درسته؟

باسلام

aligoogle;337805 نوشت:
1)افشای راز برادر دینیمون بدون اینکه قصد و اراده یا نیت بدی داشته باشیم یا بدون اختیار همین طوری نا خود اگاه از دهنمون در بره گناه محسوب میشه؟ با اونکه بهش قول داده بودیم که به کسی نمیگیم ولی یهو از دهنمون پرید اشکال داره؟ تو اینجور مواقع ممکنه ابروی یک شخصی که خیلی ابروداره برده بشه

در این گونه موارد، درست نیست که بدون توجه و عدم فکر کردن، حرفی بزنیم و باعث آبرو ریزی برادر مومنی بشویم، مخصوصا آبروی مردم که باید انسان کنترل زبان خویش را داشته باشد و هر حرفی را بدون فکر و تأمل نزند. بسیاری از گناهانی که مرتکب می شویم به خاطر این است که بدون توجه و فکر، انجام می گیرید در حالیکه کننده ی آن از اول نیت بدی نداشته است. ما خیلی اوقات، چوبِ بی دقتی هایمان را می خوریم. تقوا یعنی همین، یعنی این که همیشه و در همه جا مواظب زبان و اعمال و رفتارمان باشیم.
aligoogle;337805 نوشت:
2)و اینکه اگه غیبت وقتی گناه محسوب میشه که ما قصد بدی داشته باشیم نه؟

عرض شد، همین که بدون فکر حرفی بزنیم و روی جملاتمان دقت نکنیم که چه می گوییم، ممکن است دروغ و غیبت از آب در آید.
aligoogle;337805 نوشت:
3) اگه یه نفر پیش امام زمان بره و از بدی های پنهان یه نفر دیگه صحبت کنه با توجه به اینکه امام زمان اعمال ما رو میبینه پس غیبت نمیشه چون همه چیز برا امام زمان اشکاراست پس هر کسی که گناهی انجام میده یا فکر بدی میکنه در دید امام زمان متجاهر به فسق هست

گناه در هر حالی بد است ، مخصوصا در مقابل امام معصوم، هیچ گاه، امام خوشش نمی آید که جلوی او از مومنی بدون جهت، عیبجویی شود، ائمه ی ما، مأمور به ظاهر هستند، هر چند می توانند از باطن امور آگاه بشوند، اما تا زمانی که نخواهند، مطلع نمی گردند، لذا جایز نیست، جلوی امام معصوم هم از بدی کسی گفته شود.
aligoogle;337805 نوشت:
4) ایا مثلا در محیط خانه از فامیل یه عمل زشتی که جلو همه فامیل انجام داد (بد حجابی ) و میدونیم که اون اینطوری بیرون خانه بد حجابی نمیکنه ایا بین خودمون که عملش رو دیدیم بگیم اشکال داره ؟ یعنی منظورم اینه که در بین ما تظاهر به فسق کرده؟ اگر احتمال بدیم که دیگه بد حجابی نمیکنه بازم ما که میدونیم قبلا این کار رو جلو ما کرده بیاییم برا خودمون بگیم بازم اشکال داره؟

اگر این کار را ترک کرده باشد، غیبت او جایز نیست، حتی اگر احتمال بدهیم، دیگر این کار را نمی کند. در هر صورت عیبجویی و بیان عیوب شخص، که از بعضی پنهان می دارد(ولو برای برخی دیگر علنی انجام می دهد) افشای آن جایز نیست.

aligoogle;337805 نوشت:
5) پنهان بودن عیب یعنی اینکه نفر اول و دوم از نفر سوم چیزی دیده اند که نفر چهارم ندیده با این حساب اگه نفر اول و دوم بین خودشون اون عیب رو بگن گناه نیست ولی اگه به نفر چهارم بگن اشکال داره اگر مثلا نفر سوم از عیبش توبه کرد و نفر دوم اون عیب رو فراموش کرد ولی نفر اول بازم یادش بود اگه نفر اول به دومی اون عیب رو بگه تو اینجا غیبت میشه........درسته؟

انسان در هر حال باید کنترل زبان خویش را داشته باشد و فکر کند که چه می گوید، و تا فکر نکرده، لب به سخن نگشاید، ذکر عیوب افراد، ولو برای همه آشکار باشد، اگر جنبه تنقیص و عیب تراشی باشد(بدون مصلحت و اصلاح گری) غیبت است و جایز نمی باشد، چه بسا ذکر عیوب دیگران که به صورت علنی است و برای همه آشکار است، بر فرض که قائل به غیبت بودن آن نباشیم، اما در هر حال ایذای مومن یا تمسخر او که به حساب می آید، پس در هر حالی ذکر عیوب دیگران، بدون داشتن وجه شرعی و مصالح دینی، جایز نخواهد بود.

[="teal"]هوالعالم
[="darkgreen"][="teal"]
سخن گفتن از دیگری در جمع اهل غیبت
منفعتی نداره و حتی ممکنه اوضاع شما و شخص بدتر ازینی که هست بشه
چرا که ممکنه به هزار و یک نقطه ضعف از فرد مورد علاقه شما اشاره بشه و تمام بدیهاش مثال
طنابی برای سو استفاده از ضعیف یا نادان قرار بگیره و شخص بشتر گرفتار دام پلیدی بشه .
[/][/]
اگر قصد کمک به انسانی دارید
بدون در نظر گرفتن مساله غیبت و بدگویی
با انسانی صاحب معرفت که اهل غیبت نیست مشورت کنید .
بهتره که مشاور آشنای طرف مقابل نباشه همین که با تجربه و عزیز خدا باشه
خودش یعنی دنیایی از فهم
[="navy"]
در نظر داشته باشیم که توی مشورت
هر چقدر مساله رو به نفع خود پیچ و تاب بدیم باز به وجود خود گره زدیم
چرا که مساله بدون طرح سوال اصلی و صادقانه جواب قانع کننده نداشته و درس درستی به ما نمیده .
[/]
[="seagreen"]راه هم که زیاد هست .
من از شما یه چیز دیدم
به آدمی کامل رجوع میکنم و بدون ذکر نام و معرفی و نشانه میگم
که اقای (ناشناس) با کلی ادعا یه همچین دست گلی به آب داده ..[/]

این دیگه غیبت نیست .
ولی اگر حرف یا اتهام درست نباشه تهمتی ست ناروا
که مثل غیبت, آشنا و نا آشنا سرش نمیشه
و ممکنه گناه و عواقب بدش بیشتر از غیبت باشه یا بشه

پس قبل از مشورت گرفتن
یا باید به اطمینان کامل برسید
یا فعلا فقط برای جستجوی راه رسیدن به حقیقته مساله, مشورت کنید .
[="navy"]
کلا برای مشورت و رفع معایب شخص
یا باید صداقت و معرفت مشاور بالا باشه
یا باید با شخص مورد نظر شما غریبه باشه
یا باید مساله رو بدون کوچکترین اشاره به شخص مورد نظر , مطرح کنید.
[/]

برای رسوایی
افشا و رسوایی شخص
بعد از حصول اطمینان
با مدرک کافی
بی طمع و بدون سو استفاده
گناهی که نداره هیچ

ثوابم داره ![/]

[="darkgreen"]روزگاریست که سودای بتان دین من است[/]

1)ایا زدن عکس افراد مجرم (مثلا یه دزدی کرده یا یه ادم کشته یا اختلاص کرده) و بردن نامشون گناه ابروریزی نیست؟ یا یه کسی این کار رو تو پنهان کرده باشه و دوست نداشته باشه کسی اینو بفهمه غیبت نیست ؟
چون بعضی موقع ها شاید دیده بشه که تو روزنامه ها عکس یه نفر رو زدن که مثلا زده یکی رو زخمی کرده و ازش مقداری پول دزدیده و بعضی موقع ها هم میبینیم که افرادی که اختلاص میکنن اسمشون یا صورتشون رو نشون نمیدن
چرا؟

aligoogle;338857 نوشت:
[="darkgreen"]توی جامعه برای هر کدام ازین افراد و اعمالی که انجام میدن
مسئول گماشته شده !
تا نامه اعمال خوب یا بد خود را سنگین یا سبک کنند .

حکم رسوایی کامل افرادی که ما با اونها سر و کاری نداریم
وظیفه ما نیست و خوبیه این محرومیت یا معذوریت به اینه که حقی هم به گردن ما نیست .

مگر اینکه ببینیم و دم نزنیم !
البته نه با حدس و گمان بلکه با یقین

اگر دیدی دزد از دیوار یه خونه بالا میره
کمترین و بهترین کاری که میتونی انجام بدی
اینه که به مسئولین امنیت دنیا یا جامعه مربوطه اطلاع بدی !
اگر اینکارو نکنی حقی به گردن گرفتی
ولی اگر اینکارو بکنی دیگر مسئول نیستی و به وظیفه الهی و انسانی خودت عمل کردی ...

اما باز اگر فقط به شک و شبهه اطلاع دادیم و طوری وانمود کردیم که شخص مشکوک همون دزده
و باعث ابرو ریزی کسی شدیم شک نکنم که گناه کردیم .

یعنی وقتی من میبینم یکی از دیوار خونه کسی بالا میره و شک دارم به اینکه طرف دزده یا صاحبخانه و امکان پرسش وجود نداره ... کافیه زنگ بزنم و بگم من دیدم فلان جا شخصی از دیوار نمیدونم خانه خودش یا مردم بالا میره ...[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

aligoogle;338857 نوشت:
1)ایا زدن عکس افراد مجرم (مثلا یه دزدی کرده یا یه ادم کشته یا اختلاص کرده) و بردن نامشون گناه ابروریزی نیست؟ یا یه کسی این کار رو تو پنهان کرده باشه و دوست نداشته باشه کسی اینو بفهمه غیبت نیست ؟
چون بعضی موقع ها شاید دیده بشه که تو روزنامه ها عکس یه نفر رو زدن که مثلا زده یکی رو زخمی کرده و ازش مقداری پول دزدیده و بعضی موقع ها هم میبینیم که افرادی که اختلاص میکنن اسمشون یا صورتشون رو نشون نمیدن
چرا؟

باسلام
این که گفته می شود غیبت جایز نیست، غیبتِ شخص مومن است، نه هر شخصی؛
کسی که آدم کشی می کند، دزدی می کند مومن نیست، فاسق است، احترامی ندارد، مگر این که توبه کرده باشد، خداوند متعال در قرآن درباره شخصی که زنا کرده می فرماید:
النور : 2 الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنين‏

یعنی این که هر کدام از زن زناکارو مردزناکار باید صد ضربه شلاق بخورند و هیچگونه رأفتی نباید در این زمینه در دین خدا به خرج بدهید اگر ایمان داشته باشید، و باید گروهی از مومنین عذاب آنها را مشاهده کنند.
همانطور که درآیه ملاحظه می فرمایید، خداوند متعال می گوید باید عده ای بیاند و در ملأ عام، زناکاران را مجازات کنند تا همه ببینند و عبرت بگیرند
پس در برخی موارد، فاش کردن خطای بعضی از گنهکاران، مخصوصا گناهانی که حق الناسی لازم است تا دیگران عبرت بگیرند و ترک کنند و همچنین افراد، گول این اشخاص را نخورند و این افراد در جامعه شناخته شده باشند.
اما این که در برخی موارد اسم اینها برده نمی شود یا شطرنجی نمایش داده می شود، به خاطر این است که هنوز جرم آنها اثبات نشده و فقط در حدِّ یک محکوم هستند، وقتی اثبات شد، دیگر منعی در حذف تصویر آنها نیست. البته در برخی موارد به خاطر مصالحی دیگر ممکن است باز هم پس از هویدا شدن جرم و اثبات خطای آنها قیافیشان نمایان نگردد.[/]

اگر غیبت شنیدیم وظیفمون چیه؟
بعضی موقع ها اگه بگیم غیبت کردی طرف ناراحت میشه فکر میکنه که داریم بهش خرده میگیریم
تو اینجور موقع ها همین کافیه که بگیم که فلانی ادم خوبی هست؟
(در این مواقع طرف ممکنه که نفهمه که گناه کرده )

aligoogle;348349 نوشت:
اگر غیبت شنیدیم وظیفمون چیه؟
بعضی موقع ها اگه بگیم غیبت کردی طرف ناراحت میشه فکر میکنه که داریم بهش خرده میگیریم
تو اینجور موقع ها همین کافیه که بگیم که فلانی ادم خوبی هست؟
(در این مواقع طرف ممکنه که نفهمه که گناه کرده )

سلام. توی همون مجلس از طرف دفاع کنید مثلا بگید من فکر نمی کنم این طور که می گید باشه . ای اصلا این طور نیست. اگر هم دیدید اصرار به ادامه غیبت دارند به یک بهانه ای مثل تماس با تلفن مجلس رو ترک کنید.

[="Tahoma"][="Navy"]

aligoogle;348349 نوشت:
اگر غیبت شنیدیم وظیفمون چیه؟ بعضی موقع ها اگه بگیم غیبت کردی طرف ناراحت میشه فکر میکنه که داریم بهش خرده میگیریم تو اینجور موقع ها همین کافیه که بگیم که فلانی ادم خوبی هست؟ (در این مواقع طرف ممکنه که نفهمه که گناه کرده )

باسلام و تبریک میلاد باسعادت امام باقر علیه السلام.

امام باقر (عليه السلام):

من اغتيب عنده اءخوه المومن فنصره واءعانه نصره الله فى الدنيا والاخرة و من اغتيب عنده اءخوه المومن فلم ينصر (و لم يعنه ) ولم يدفع عنه وهو يقدر على نصرته وعونه الاخفضه الله فى الدنيا و الاخرة

كسى كه در حضور او از برادر مومنش غيبت شود و او به ياريش برخيزد، خداوند در دنيا و آخرت او را يارى دهد و كسى كه در حضور او از برادر مومنش غيبت شود و او - با آن كه مى تواند ياريش كند - به يارى او برنخيزد و از وى دفاع نكند، خداوند او را در دنيا و آخرت پست گرداند.
تا آنجا که می توانیم باید از غیبت جلوگیری کنیم، به طرفِ مقابلمات تذکر بدهیم، یا او را از ادامه بحث متوقف کنیم یا مجلس را ترک کنیم، و یا اگر می توانیم از غیبت شونده در موضع دفاع برآییم.[/]

حالا یکی به من کمک کنه
از سر نادونی نشستم پشت سر یه بنده خدایی غیبت کردم حالا هم روم نمیشه بهش بگم تا شاید حلالم کنه .میگید چکار کنم؟ راهی هست؟:Graphic (59):

[FLV][/FLV]

سادات;348383 نوشت:
من فکر نمی کنم این طور که می گید باشه

خب هست..دروغ بگیم که غیبت نکنیم....بعضی وقتا هم مخاطب طرف من هستم....مثلا مادرم یا مادربزرگم..کی روش میشه...
هر وقتم به مامان گفتم بدش اومده و فکر میکنن داریم از اون طرف که ازش شاکین دفاع میکنیم!:ok:

و اینکه
مثلا منو خواهرم از دست بابام یا مامان یا هرکسی عصبانیم..برا هم میگیم چی کار کرده و نکرده...غیبت میشه؟

هو المحبوب

roya8;373853 نوشت:
حالا یکی به من کمک کنه
از سر نادونی نشستم پشت سر یه بنده خدایی غیبت کردم حالا هم روم نمیشه بهش بگم تا شاید حلالم کنه .میگید چکار کنم؟ راهی هست؟:Graphic (59):

سلام
تو پست 41 ام همین تاپیک جناب گمنام بزرگوار مطالب مفیدی راحع به کفاره غیبت بیان کردند مطالعه کنید اگه باز سوالی بود بفرمایید تا
ان شاءالله اساتید محترم پاسخگو باشند.

یاعلی.

سوال:
غیبت چیست؟ انگیزه های غیبت و راه های درمان آن کدام است ؟

جواب:
غیبت یکی از آفات زیانبار زبان که از گناهان بزرگ به شمار می رود غیبت است .
غیبت به کسر غین بر وزن زینت در لغت یعنی پشت سر دیگران بدگویی کردن و سخن ناخوشایند گفتن .
مفهوم غیبت در اصطلاح شرع :
قال النبی (صلی الله علیه و آله) : « هل تدرون ما الغیبة ؟ قالوا : الله و رسوله اعلم قال : ذکرک اخاک بما یکره . قیل : ارایت ان کان فی اخی ما اقول ؟ قال : ان کان فیه ما تقول فقد اغتبته ، فان لم یکن فیه فقد بهتّه .[1]
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به اصحاب خویش فرمودند : آیا می دانید که غیبت ، چه معنائی دارد ؟ گفتند که : خدا و رسولش آگاه ترند . آن حضرت فرمودند :غیبت اینست که برادر دینی خود را به آن چه که ناپسند اوست . یاد کنی . سئوال شد : حتّی اگر آنچه را در وی دیده ایم ، نقل کرده باشیم ؟
فرمودند : اگر رفتاری را که در او وجود دارد بگوئی ، غیبت کرده ای و اگر چیزی را که در او نیست بگوئی ، به او تهمت بسته ای
.
عن الصادق (علیه السلام) : « هو أن تقول لأخیک فی دینه ما لم یفعل و تبّث علیه امراَ قد ستره الله علیه لم یقم علیه فیه حدّ .[2]
امام صادق (علیه السلام) در تعریف میفرمایند: غیبت آن است که آنچه را برادرت در دینش انجام نمی دهد بگوئی ، و امری را که خداوند بر دیگران پنهان داشته ، و برای آن حدّی قرار نداده ، آشکار نمائی .

انگیزه های غیبت بنا بر استقراء مرحوم آیت الله شبر در کتاب الاخلاق در دوازده عامل خلاصه میشوند :
1. دشمنی ، که فردی از راه غیبت کردن و بدگویی ، سعی در تسکین خود کند .
2. همراهی نمودن با دیگران در استهزاء و مورد تمسخر قرار دادن و ریختن آبرو و شرف افراد ، تا دوستانش از گرد او پراکنده نشوند .
3. شمردن خطاهای دیگران برای موجّه جلوه دادن کار غلط خود . مثلا اینکه بگوید : اگر من حرام خوردم فلانی و فلانی هم می خورند . اگر من فلان کار اشتباه را کردم فلانی نیز آن کار را انجام داده است .
4. گاهی به خیال اینکه شاید کسی وی را مورد سرزنش قرار دهد ، پیشاپیش دیگرا را مورد هجوم و طعن قرار می دهد . تا جایی که از اثرسخن دیگران را در مورد خود بی اثر سازد .

5. مبرّا ساختن خود از عمل اشتباهی که به وی منسوب گشته است . در اینجا برای دور کردن خود از اشتباه مورد بحث نیکی های خویش را ذکر می نماید .
6. آن که شخصی بخواهد با کوچک کردن دیگران ، خود را بزرگ سازد . مثلا بگوید : فلانی نادان است ، فهم او پائین است ، و ...و قصدش این باشد که بگوید .. من از او برترم .
7. حسد ورزیدن نسبت به فردی که به علت خصوصیاتی ، مورد احترام و تعریف دیگران می باشد ، و غیبت کننده با آشکار نمودن عیبها و نواقص وی ، می خواهد تا جلوه ی آن صفت نیک را در ذهن اطرافیان از بین ببرد.
8. از دیگران موجبات غیبت ، شوخی و بذله گویی است ، که فرد با یاد کردن از دیگران ، اطرافیان رامی خنداند.
9. مسخره کردن افراد که به جهت تحقیر دیگران انجام می پذیرد . این تحقیر گاهی حضوری و زمانی در غیاب آنها واقع می شود .
10. بیان تعجب از کار زشت دیگران ، مثلاَ فردی بگوید : عجب کاری از فلان کس دیدم .... .
11. دلسوزی به حال مردم ، به این صورت که به جهت دلسوزی به حال افراد ، مشکلات و گرفتاری های آنان را بیان می نماید .
12. خشم بر عمل زشت ، گاهی انسان در قبال عمل زشت دیگران به خاطر خداوند ، خشم گرفته ، انجام دهنده ی آن را غیاباَ سر زنش نماید .
در سه قسمت اخیر ( غیبت به جهت ابراز تعجب – دلسوزی به حال مردم – خشم بر عمل زشت ) ، چنانچه فردی با خلوص نیت ، مطالبی را بگوید ، ولی نام انجام دهنده ی آن را بر زبان نیاورد ، اشکالی ندارد.[3]

پيامدهاى زيانبار غيبت

غيبت آثار مخرّب زيادى در جامعه انسانى دارد كه اگر دست كم گرفته شود خطر آن بيشتر خواهد بود، اضافه بر اين، آثار سويى از نظر روحانى و معنوى و عقوبتهاى الهى دارد كه در روايات به آن اشاره شده است.در مورد اول امور زير را مىتوان بر شمرد:
1ـ غيبت مهمترين سرمايه جامعه يعنى «سرمايه اعتماد» را از بين مىبرد، زيرا غالب اشخاص داراى نقاط ضعفى هستند كه سعى در كتمان آن دارند اگر آنها پوشيده بمانند، اعتماد مردم نسبت به يكديگر باقى و بر قرار خواهد بود.
ولى كشف آنها بى اعتمادى عجيبى ايجاد مىكند، و مىدانيم اساس تعاون و همكارى اجتماعى، اعتماد متقابل افراد جامعه نسبت به يكديگر است، و بدون آن جامعه بشرى به جهنم سوزانى تبديل مىشود كه مشكلات زندگى اجتماعى را دارد، ولى منافع آن از بين خواهد رفت.

2ـ غيبت سرچشمه سوء ظن نسبت به همگان است، زيرا هنگامى كه عيوب مخفى جمعى از افراد از طريق غيبت آشكار گردد، انسان نسبت به همه پاكان و نيكان هم بدبين مىشود، و مىگويد: لابد آنها نيز در خلوت هاى خود چنين كارهايى دارند كه ما نمىدانيم، و «بر هر كه بنگرى به همين درد مبتلا است».

3ـ غيبت يكى از اسباب اشاعه فحشاء است چرا كه هنگامى كه گناهان مخفى افراد از طريق غيبت آشكار گردد، ديگران نيز تشويق به گناه مىشوند، و اصولا ابهّت گناه از بين مىرود، و عذر و بهانهاى براى آلودگان مىشود كه اگر ما چنين مىكنيم فلان كس كه از ما بهتر و آگاهتر است نيز مرتكب اين عمل مىشود.
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مىخوانيم كه فرمود:
«مَنْ قالَ فى مُؤْمِن مارأتْهُ عَيْناهُ وَ سَمِعَتْهُ اُذُناهُ فَهُوَ مِنَ الَّذِينَ قالَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ: اِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ اَنْ تَشيْعَ الْفاحِشَةُ فِى الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ اَلِيْمٌ; كسى كه درباره مؤمنى آنچه را چشمش (از بدىها) مىبيند، و گوشش مىشنود و بگويد، او از كسانى است كه خداوند متعال در حق آنان فرموده: كسانى كه دوست دارند، كارهاى زشت در ميان مؤمنان شايع شود، عذاب دردناكى دارند.[4]

4ـ غيبت، گنهكاران را در گناهشان جسور مىكند، زيرا مادام كه پرده از اعمال انسان برداشته نشده است شرم و حيا مانع از گناهان بيشتر و علنىتر است اما هنگامى كه كوس رسوايى كسى را بر سر بازار زدند از ارتكاب گناه پروايى نخواهد داشت.

موارد جواز غیبت

اگر چه غیبت از جمله گناهان کبیره است و خدای متعال در قرآن کریم و نیز از زبان حضرات معصومین به شدت از آن نهی فرموده است لکن موارد استثنائی نیز هست که بر این کلّیت بار گردیده و حرام دانسته نشده است .
موارد استثناء غیبت :

داد خواهی :
کسی که مظلوم واقع شده هنگامی که نزد قاضی برای دادخواهی و شکایت می رود ناچار است ستمهای ظالم را بازگو نماید و از حق خود دفاع و بر علیه او اقامه دعوی نماید و این غیبت محسوب نمی شود . و در واقع این یکی از حقوق مظلوم این است که فریاد دادخواهی کشیده و ظلم ظالم را بر شمرد .
خدای متعال در باره می فرماید :
« لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَميعاً عَليماً.[5]
خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بديها (ى ديگران) را اظهار كند مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد .
استمداد از دیگران برای جلوگیری از منکرات :
آن هنگام که انسان به تنهایی نمی تواند جلوی یک منکر را بگیرد ناگزیر است با یاری طلبی از دیگران یا ارگانها و مقامات ذیربط امنیتی و قضایی ،سعی می کند از منکر بزرگ جلوگیری نماید . معرفی منکر در اینجا غیبت محسوب نشده و از باب امر به معروف و نهی از منکر است.

استفتاء :
از جمله مواردی که غیبت جایز است استفتاء ( پرسش) از حکم شرعی است ، به این معنی که انسان گاهی در مقام سئوال از حکم شرعی ناگزیر می شود مورد مسأله را بیان کند و در اینجا ممکن است نام فرد یا افرادی برده شود که در این جریان دست داشته اند و از ذکر نام خود ناراضی باشند . در این گونه موارد اگر مسأله مهم و حیاتی باشد اشکالی ندارد .

جهت هشدار :
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله )فرمودند :
« اترکون عن ذکر الفاجر حتی لایعرفه الناس ، اذکره بما فیه یحذره الناس » . [6]
آیا از گفتن آن چه درباره فاجر و گناهکار می دانید خودداری می کنید تا مردم او را نشناسند ؟ عیوب وی را برای مردم بازگو کنید تا از او کناره گیری کنند و بر حذر باشند .
نکته :مؤمنین باید بدانند مرز بین موارد جواز غیبت با موارد ممنوعه بسیار ظریف و نزدیک است ، به خصوص اینکه نظر حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در این حدیث اخلاقی شریف فاجر بودن افراد است . به صرف یک خطا و گناه کسی فاجر نمیشود فاجر کسی است که برنامه او محصور در دنیای دنی و عصیان پروردگار بوده و عوارض گناه او فراتر از محدوده خویش و در راستای آلوده کردن و انحراف دیگران و اجتماع است .

لقب مشهور :
اگر کسی به نام و یا لقبی مشهور باشد هر چند آن لقب در اصل بیان کننده ی عیب و نقص اوست ولی با مرور زمان زشتی آن از بین رفته است ، به گونه ای که اگر کسی او را با آن نام یا لقب صدا بزند ناراحت نمی شود ، ذکر او با این نام و لقب مانعی نداشته و غیبت محسوب نمی شود .
در مقام مشورت ( نصح المستشیر ):
مورد دیگری که غیبت کردن جایز است مقام شور و مشورت است اگر کسی در امور مهم شخصی یا اجتماعی از قبیل ازدواج و معاملات و بکارگیری و عزل و نصب کارمندان و مسئولان با انسان مشورت کند در صورتی که احتیاج به ذکر نقاط ضعف و عیوب وی باشد اظهار عیب اشکالی ندارد ، بلکه گاهی لازم نیز هست .
غیبت بدعت گذار (در دین ) :
اگر کسی می بیند شخصی مردم را گمراه می کند و می خواهد به هر عنوانی از قبیل نوآوری و آسان سازی خیالی دین و یا خوش آمد دشمنان و ابرقدرتها و مستکبرین ، بدعتی در دین خدا و احکام آن ایجاد نماید ، مؤمن برای مقابله با این بدعت شخص بدعت گذار و مفسد می تواند از او بدگویی نموده و غیبت نماید .
در این گونه موارد نه تنها گناهی در نامه اعمال او ثبت نمی شود بلکه خدای متعال اجر و ثواب نیز به می دهد .
چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از قول رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند :
« اذ رأیتم اهل الریب و البدع من بعدی فاظهروا البرائة منهم .... » .
امام صادق (علیه السلام) از قول جد گرامی خویش حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله) فرمودند :
هر گاه پس از من اهل ریب ( کسانی که در دین القای شبهه می کنند ) و بدعت را دیدید ، از آنها به طور علنی برائت بجوئید و بیزاری خود را از آنان آشکار نمایید .

غیبت متجاهر به فسق :
از مواردی که غیبت کردن ( حتی بدون وجود مصلحتی ) جایز است غیبت افراد متجاهر به فسق است ، زیرا با وجود تجاهر و علنی کردن فسق و گناه ، غیبت مصداق پیدا نمی کند .
امام صادق (علیه السلام) از پدر بزرگوارشان امام محمد باقر (علیه السلام) نقل می فرمایند که فرمود :
« ثلاثة لیس لهم حرمة ، صاحب هوی مبتدع و الامام الجائر و الفاسق المعلن بالفسق » . [7]
فرمودند : سه نفر هستند که احترام ندارند .
1. هوی پرست بدعتگذار .
2. سلطان ستمگر .
3. کسی که آشکارا معصیت می کند ( متجاهر به فسق ) .
و نیز فرمودند :
« من القی جلباب الحیاء من وجهه فلا غیبة له » . [8]
کسی که نقاب حیا را از چهره بر افکند غیبت ندارد .

قضاوت و صحبت و نظر در مورد بازیگران و مجریان ایرانی و خارجی غیبت و تهمت حساب میشود؟
جواب:
تهمت که کلا کارِپسندیده ای نیست و صفت انسان های ضعیف است، چون ابزاری برای دفاع از خود ندارند و دارای حقارت باطنی هستند، دروغی به دیگران افعال و صفاتی را نسبت می دهند.
اما غیبت اشخاص شناخته شده ای مثل مجریان و بازیگران: اگر مسلمان باشند و لو خطایی کرده باشند، اجازه نداریم، گناهِ پنهان او را که فقط خود ما یا عده ی قلیلی می دانند، فاش کرده و به همه بگوئیم، چون همین که عملِ او پنهانی انجام گرفته،
احتمال این هست که از بر مَلا شدنش، شرم داشته و ان شاء الله توبه خواهد کرد. اما در مورد عیوب آشکار و ظاهری که از آنها همه می دانند و از بازگو شدن آنها ناراحت نمی شوند، اگر قصد تمسخر نداشته باشیم، اشکالی ندارد.

اما مجریان و بازیگران خارجی، اگر مسلمان نیستند، آشکار کردن خطاهای غیابی آنها اشکالی ندارد، چون برای خود در این جنبه، احترامی قائل نیستند چه بسا به طور علنی هم انجام بدهند.


[/HR][1] » . محجة البیضاء ج5 ص 256 .»

[2] » . کافی ج 2 ص 357 .»

[3] اقتباس از کتاب الاخلاق مرحوم آیت الله سید عبدالله شبّر ره با ترجمه حسین بهجو و علی مشتاق عسکری

[4] اصول كافى، جلد 2، صفحه 357.

[5] نساء، 148.

[6] محجة البیضاء ج5 ص 711.

[7] وسائل الشیعة ج12ص289

[8] بحارالانوار ج72ص233

موضوع قفل شده است