علویان

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علویان


علویان

« 421- 250 ق / 1030 - 864م»

با آن که قیام صفاریان و جنگ های یعقوب و عمرو، بغداد را از نزدیک مورد تهدید قرار می‏داد، شورش صاحب الزنج هم موجب تزلزل اجتماعی قدرت خلفا می‏شد؛
قیام علویان زیدی در طبرستان و گیلان منجر به ایجاد دولتی انقلابی و پر تحرک در آن نواحی شد که هدف های شیعی و زیدی را دنبال می‏کردند.
از نظر خلفای عباسی این قیام، پیش از واقعه یعقوب لیث صفاری و صاحب الزنج اساس خلافت را تهدید می‏نمود. زیرا قیام علویان در واقع قیام بر ضد مسوده - آل عباس - و متضمن بیرون آوردن علم های سفید - شعار مخالفان عباسیان - و در حقیقت اعلام مخالفت با اساس خلافت آن ها بود.

خلافت عباسی و مخالفان سرسختش

البته کج مآبی ها و بد سیرتی های خلفایی همچون متوکل، در این سال ها موجب سرخوردگی عامه مسلمین از دستگاه خلافت عباسیان شده بود.
به علاوه، غلبه امیران ترک و حکام اطراف، به تدریج از خلافت بغداد جز شبح بی جانی باقی نگذاشته بود.

به همین سبب قیام علویان زیدی در سرزمین طبرستان و گیلان، همچون قیام ابومسلم مروزیدر خراسان، نشانه‏هایی از تلاش مسلمین برای تبدیل خلافت و روی کار آوردن آل ابی طالب، به جای آل عباس جلوه می‏کرد.

از همین رو، هم طاهریان و هم صفاریان، مبارزه خود را با این علویان نشانه‏ای از خوش خدمتی خویش به آل عباس جلوه می‏دادند.

چنان که سامانیان هم، در دفع آن چه نزد خلیفه بغداد فتنه و خروج مخالفان خلافت تلقی می‏شد، مجاهدت خود را به مثابه سعی در تقویت و تحکیم اساس خلافت عباسی، و مبارزه با آن چه که بنیاد مذهب عامه اهل سنت را تهدید می‏کرد، وانمود می‏ساختند.

و این همه، نشان داد که به وجود آمدن دولت علویان در طبرستان بیشتر از تمام حوادث تکان دهنده دیگر آن ایام در نزد خلفای بغداد مایه تهدید بود.

هر چند نهضت زیدیه به سبب تفکر خاصش نسبت به جواز خروج امام، خود خالی از تفرقه و تزلزل دایم نبود. خلیفه عباسی, المستعین که در آن سال ها، هم از جانب ترکان سپاه، و هم از سوی مدعیان خلافت نگران بود، قیام زیدیان را در طبرستان به شدت مایه دغدغه خاطر یافت.

حکومت یکصد و هفتاد سالة علویان

علویان در طول یک صد و هفتاد سال کم و بیش در تاریخ سیاسی و اجتماعی طبرستان موثر واقع شدند. هر چند با گذشت زمان جانشینان آنان به تدریج از داعیه‏های نخستین دور شده, تنها ظاهر و شکل شعارگونه‏ای از آرمان های اولیه را نگه داشتند ،اما دامنه نفوذ این عقیده به تدریج از مرزهای طبرستان، گیلان و دیلم پا بیرون نهاد و مردمان سایر بلاد نیز آیین علویان را پذیرا شدند.

در هر حال امارت زیدیه در دیلم و گیلان همچون امارت ایشان در طبرستان, قربانی منازعات داخلی و اختلاف های مذهبی شد، خاصه آن که, این بار، بر خلاف گذشته, علاقه عموم مردم در حمایت و تأیید آن ها رو به کاستی گذاشته بود.

این که غلام خدمتکاری به نام عمید، توانست بر ضد مولای خود سید ابوطالب معروف به «الثائر» فتنه‏ای راه بیندازد و «مردم گیلان بدو پیوستند و سید را باز گذاشتند»، ضعف و تزلزل اعتقاد عامه را در حق آن ها نشان می‏دهد.

به همین سبب حتی غلبه بعضی داعیان یا مدعیان رهبری، در ادوار بعد هم، نتوانست استمرار مذهب «زیدیه» را در این نواحی تضمین نماید.

طریقه اسماعیلی و مذهب امامی که از عهد ناصر کبیر فعالیت تبلیغی آن ها قابل ملاحظه شده بود، نقش عمده‏ای در تضعیف مذهب زیدیه در این نواحی ایفا کرد.

دستگاه خلافت و قیام حسن بن زید

وحشت و اضطرابی که از قیام حسن بن زید در طبرستان «250 ق / 864 م» در بغداد به وجود آمد ظاهراً بیشتر ناشی از آن بود که اندکی پیش از قیام طبرستان، زیدیه در کوفه و واسط هم، به رهبری ابوالحسین یحیی بن عمر- نواده زیدبن علی و معروف به قتیل شاهی - قیام خونینی به راه انداخته بودند (رجب 250 ق / آگوست 864 م).

یحیی هم مثل حسن بن زید در تهیه خروج خویش دعوت به «الرضا من آل محمد» کرده بود و
همچون وی در بیعت, غیر از الزام تمسک به کتاب و سنت؛


  • اقامه عدل،
  • اعانت مستضعفان و
  • نصرت اهل بیت را

در استرداد حق از غاصبان طلب می‏کرد.
این که تعداد زیادی از اعراب هم با زیدیه در کوفه و واسط بر یحیی گرد آمدند و به خصوص این که در بغداد، تختگاه خلیفه هم جمع کثیری از عامه، دعوتش را با علاقه اجابت کردند، خلیفه عباسی, المستعین و اطرافیانش را از قدرت زیدیه وحشت زده کرد، چنان که بعد از شکست و قتل یحیی که به وسیله محمد بن طاهر انجام شد، تأسف و تأثر زیادی را در میان مردم در پی آورد.

مرثیه‏های بسیاری را که در سوگ او سروده شد, و متضمن لعن و نفرین نسبت به قاتلان وی و الهام بخش شاعران عصر بود، به قدری شدید و جدی بود که خلیفه و طاهریان هیچ یک جرأت نکردند سر بریده او را به نشانه پیروزی در معرض تماشای عموم بگذارند.

همین مطلب از یک سو،


  • تزلزل خلیفه و نزدیکانش را در برخورد به غائله زیدیه نشان می داد
و از سوی دیگر،

  • ناخرسندی عموم مردم از خلافت عباسیان را بر ملا می ساخت.

ظهور علویانِ دیگر مثل

  • محمد بن جعفر علوی در ری «250 ق / 864 م» که دعوت به «الرضا» نیز می‏کرد و
  • حسین بن محمد, معروف به کوکبی, در قزوین، که عامل خلیفه را از آنجا بیرون راند، و همچنین
  • قیامهایی که توسط علویان در نینوا، مکه و کوفه «251 ق / 865 م» برپا شد،
خروج زیدیه را در طبرستان برای خلیفه و طاهریان به شدت مایه دغدغه و اسباب دل نگرانی ساخت.

استحکام قدرت طاهریان

به هر حال با توسعه نفوذ طاهریان در طبرستان که به دنبال دفع فتنه مازیار، خروج یحیی و رفع تهدید برخی حکام محلی جبال طبرستان حاصل شد، قدرت طاهریان در قسمت عمده طبرستان که حتی در شهرهای جلگه‏ای آن یعنی؛ آمل، ساری، کلار و رویان نیز تا آن زمان غالباً فقط تسلطی اسمی به نظر می‏رسید، استحکام یافت و عمال آنها در این شهرها در اخذ صدقات و رسوم از رعایا و در جمع خراج از حکام جبال یکه تاز ماندند.

علویان طبرستان گروهی از بزرگان اولاد علی‌ ابن ابی‌طالب به نام ائمه علوی بایزیدی در قرن دوم هجری در طبرستانحسن بن زید ملقب به داعی کبیر در سال ۲۵۰ هجری در آن ناحیه ظهور کرد و عده بسیاری از افراد ناراضی و دست‌نشاندگان خلیفه (مانند طاهریان) او را تقویت کردند. وی به دعوت و نشر آئین تشیع زیدی و طرفداری از خاندان علی پرداخت. قیام کردند.
مرکز حکومت آنان معمولاً آمل بود، انقراض آنان به دست آل زیار و سامانیان صورت گرفت.
[ویرایش] منابع

این مقاله شامل بخش‌هایی به قلم محمد معین (درگذشته در ۲۱ تیر ۱۳۵۰) است. حقوق معنوی آن بخش‌ها برای محمد معین محفوظ است.

  • فرهنگ فارسی دکتر معین

علویان طبرستان سرزمین دیلم
کرانه های جنوبی دریای خزر به دلیل داشتن کوهای سر به فلک کشیده و نیز فراوانی آب و جنگلهای وسیع ، از سایر نقاط ایران ممتاز است .
در گذشته برای هر ناحیه ای از این منطقه بزرگ ، نامی ویژه وجود داشت ، شرقی ترین قسمت ، گرگان بود و پس از آن طبرستان ، آن گاه رویان ، گیلان و دیلم .
دیلم قسمت کوهستانی گیلان تا قزوین بود ، بعد ها نام طبرستان به مازندران تغییر یافت .
مسلمانان پس از گشودن شهرهای مختلف ایران در نواحی مرکزی و شرقی ، متوجه شمال شدند ، اما مقاومت شدید مردمان این ناحیه به همراه دشواری راه ها و فراوانی جنگلهای انبوه ، کار فتح طبرستان و دیلمستان را دشوار کرد . ابتدا گرگان مورد هجوم قرار گرفت و تنها پس از گذشت یک قرن مسلمانان توانستند به طبرستان نفوذ کنند . کار مسلمان شدن اهالی دیلم حتی از این نیز دیرتر صورت گرفت و تنها در قرن سوم به آهستگی با مسلمان شدن مردم ، این قسمت نیز به سرزمینهای اسلامی پیوست .
قبل از آن طاهریان حاکمانی به آمل بفرستند ، دولتهای محلی که ریشه در ایران ساسانی داشتند قراردادهایی با مسلمانان می بستند که عموما مورد بی اعتنایی قرار می گرفت و تنها با لشکرکشیهای مجدد قرارداد نوینی جایگزین یا اجرا می شد . بعضی از این دولتهای محلی تا قرنها حکومت خود را در برخی از نواحی شمال نگاه داشتند .
در آغاز قرن سوم مازیار که از فرمانروایان طبرستان بود اظهار اسلام کرد . او به دلیل شورش خود علیه خلافت عباسی به سال 224 ه . به اسارات آنان در آمد و به بغداد برده شد . در آن جا وی را به قتل رساندند . بعد از وی طاهریان بر طبرستان حکم می راندند .
علویان طبرستان
علویان ، فرزندان و نوادگان امام علی بن ابیطالب ( ع ) را گویند . آنان همراه با عموزادگان خود که بعدها خلفای عباسی نام گرفتند ، با بنی امیه مبارزه می کردند با سقوط بنی امیه ، عباسیان خلافت را تصاحب کردند و نسبت به علویان ظلم فراوان در پیش گرفتند .
علویان با قیامهای مختلفی بر ضد عباسیان در مصر ، یمن ، حجاز ، عراق و ایران کوشیدند آنان را سرنگون کنند ، اما تنها موفق شدند در برخی از نواحی دولتهایی را به وجود آورند . حکومت علویان در طبرستان یکی از این دولتها بود .
داعیان علوی
در سال 250 هجری مردم طبرستان از دست حاکمان طاهری به خاطر ستمی که در حق آنان روا می داشتند به خشم آمدند . آنان برای چاره جویی ، از علویان ری کمک خواستند ، زیرا از قبل نسبت به آنها علاقه مند بودند . عاقبت حسن بن زید علوی ( داعی کبیر ) را یافتند . او به طبرستان آمد پس از چندی تلاش ، به سال 254 ه . بر طبرستان چیره گشت . حکومت وی مورد تهدید خلافت بغداد ، طاهریان و نیز صفاری ها بود . این رقیبان گرچه با حمله بر طبرستان غلبه می کردند ، اما توانایی نگهداری آن را نداشتند و مجددا حسن بن زید داعی علوی بر منطقه تسلط می یافت . وی تا سال 270 ه که زنده بود حکومت را در دست داشت .
..

حسن بن زید توانست تعداد زیادی از مردم آن دیار را که هنوز زردشتی مانده بودند مسلمان کرده و در قلمرو خویش احکام شرع اسلام را پیاده کند . وی شیعه زیدی بود . زیدیه فرقه ای از شیعیان بودند که پس از امام سجاد ( ع ) ، امامت فرزند وی زیدبن علی ( ع ) را پذیرفتند و گمانشان آن بود که هر علوی که شمشیر به دست بگیرد و قیام کند امام خواهد شد . کسانی که دست این داعی علوی اسلام آوردند شیعه زیدی شدند . بدین سان تشیع زیدی در طبرستان راه یافت .
جانشین حسن بن زید ، برادرش محمد بن زید بود . وی عنوان داعی یافت و تا سال 287 که طی نبردی با سامانیان در گرگان کشته شد ، حکومت علویان را در طبرستان رهبری می کرد .
با کشته شدن وی برای مدتی سامانیان طبرستان را گرفتند ، اما علوی دیگری که ناصر کبیر شهرت داشت در دیلم در کار تبلیغ و ارشاد مردم به دین اسلام بود . وی به مدت چهارده سال بدین کار ادامه داد و توانست اسلام را تا قلب سرزمین دیلم گسترش دهد .
ناصر کبیر توانست به سال 301 ه مجددا حکومت علویان را بر طبرستان مستحکم کند . وی تا سال 304 ه بر این دیار حکومت کرد . ناصر کبیر مردی دیندار ، عادل و نیکوسیرت بود . تمامی مورخان او را به خاطر صفات نیکش ستوده اند . وی کتابهایی نیز در علوم اسلامی نوشته است .
جانشین وی حسن بن قاسم بود که داعی صغیر لقب داشت . وی درگیر شورش داخلی علویان بود ، اما با وجود همه مشکلات توانست تا سال 316 ه که کشته شد ، حکومت علویان را نگاه دارد .
پس از وی تا ابتدای حکومت آل زیار ، تعدادی از علویان ظاهرا ریاستی داشتند ، اما به طور رسمی حکومت علویان از میان رفت . با این وجود ، سادات علوی قشری با نفوذ در گیلان و طبرستان باقی ماندند ، چنانکه گاه از طرف فرمانروایان این خطه ، حکومت برخی از نواحی به آنها سپرده می شد .
علویان و سامانیان
طبرستان از آغاز مشکلات بی شماری را بر سر راه خلافت اموی و عباسی ایجاد کرده بود . اینک نیز که اسلام را پذیرفته بود سر سازش با خلافت عباسی را نداشت ، زیرا علویان ، رقیبان سرسخت عباسیان ، حکومتی مورد رضایت مردم در این دیار به وجود آورده بودند . ابتدا سپاهی به فرماندهی موسی بن بغا و مفلح ترک از طرف بغداد روانه طبرستان شد . آنها طبرستان را اشغال کردند ، اما با شنیدن خبر مرگ خلیفه بزرودی بازگشتند .
چندی بعد یعقوب به بهانه تعقیب فراریان قلمرو خود راهی طبرستان شد . وی می خواست با سرنگون کردن علویان رضایت خلیفه بغداد را جلب کند . سپاه وی وارد طبرستان شد ، اما به دلیل ناسازگاری آب و هوا عقب نشست .
سرانجام عباسیان ، طبرستان را به دولت سامانی واگذاشتند . در جنگی که سپاه سامانی با محمد بن زید علوی صورت داد داعی علوی کشته شد و طبرستان در اختیار دولت سامانی قرار گرفت .
با قیام ناصر کبیر ، سامانیان از طبرستان بیرون رانده شدند ، احمد بن اسماعیل سامانی به سال 301 ه از بخارا راهی طبرستان گردید ، اما در نزدیکی این شهر توسط غلامانش کشته شد و طبرستان همچنان در دست علویان باقی نماند .
سرداران دیلمی
حکومت علویان در طبرستان متکی بر مردم دیلمی و طبرستانی بود . از این رو کسانی که از دیلمیان در سایه این دولت قدرت یافتند و به امیری سپاه علویان رسیدند . یکی از این امیران ، ماکان بن کاکی نام داشت که فرماندهی سپاه داعی صغیر بر عهده وی بود . با کمک ماکان ، داعی توانست سپاه سامانی را در سال 310 ه . شکست دهد .
هنگامی که داعی و ماکان به فتح ری و قم رفتند ، اسفارین شیرویه سردار دیلمی ، طبرستان را گرفت . مرداویج بن زیار که از یاران وی بود داعی صغیر و اسفار را کشت و توانست قلمرو وی را که طبرستان ، ری ، قزوین ، زنجان و قم بود ، تحت فرمانروایی خود در آورد .
بدین ترتیب با از میان رفتن علویان و حذف سامانیان از طبرستان آل زیار قدرت را به دست گرفتند .

منبع : تاریخ ادبیات ایران
عکس : آرشیو

[="darkred"]مهمترین محورهای تاریخ زیدیان طبرستان عبارتند ا[/]ز:[/b]
1. حسن بن زید معروف به داعی کبیر پس از تشکیل حکومت، در اعلامیه ای «حی علی خیر العمل» را به اذان اضافه کرد و دستور داد تا «بسم الله الرحمن الرحیم» را در نماز با صدای بلند ادا کنند. در نماز صبح قنوت را واجب کرد.( ، تاریخ طبرستان، ص239-240).
2. زیدیان شمال ایران پس از داعی صغیر از جهت سیاسی رو به ضعف نهادند و جزء مقاطع کوتاهی موفق به بر پایی حکومتی یک پارچه نشدند.
3. از این مقطع تاریخی به بعد امامان زیدی به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) امامانی که از اولاد و بستگان ناصر کبیر هستند و به مکتب ناصریه منتسب هستند.
ب)دیگر امامان زیدی که از دیگر شاخه های سادات حسنی و حسینی بودند و به مکتب هادویه (مکتب امام هادی الی الحق موسس دولت زیدیه یمن) منتسب هستند.
4. بر اساس گزارشها در قرن ششم، حداقل در سه مقطع زیدیان ایران و یمن رهبری واحدی را پذیرفتند:
الف. پذیرفتن رهبری امام زیدیه ایران، ابوطالب اخیر یحیی بن احمد بن حسین هارونی (د. 520 هـ ق) در یمن؛
ب. تبلیغ و پذیرش دعوت امام زیدیه یمن متوکل علی الله احمد بن سلیمان (د. 566 هـ ق) در شمل ایران؛
ج. پذیرش امامت منصور بالله عبدالله بن حمزه، یکی دیگر از امامان یمنی توسط زیدیان شمال ایران
5. حضور آنان تا دوران صفویه که با تسلط صفویه به مرور مذهب زیدیه در ایران از بین رفت.(زیدیان شمال ایران در قرن هشتم هجری بر اساس نسخه ای تازه یاب، مجله هفت آسمان، ص115-120 ؛ تحول و تطور دولت زیدیه یمن، ص70-73).
[/]

ا

[="red"]مهمترین و موثرترین امامن زیدی شمال ایران عبارتند از:[/]
1. حسن بن زید بن محمد بن اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب(عیهم السلام)معروف به داعی کبیر و موسس دولت زیدیه شمال ایران که نزدیک به بیست سال بر طبرستان حکومت کرد و در همان جا درگذشت.
2. داعی صغیر یا داعی جلیل؛ ابو محمد حسن بن قاسم بن حسن بن علی بن عبد الرحمن شجری بن قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب(علیهم السلام).
3. الثائر فی الله ابو الفضل جعفر بن محمدحسینی از برادر زادگان ناصر کبیر که از سال 320 هـ ق تا 350 هـ ق رهبر زیدیان بود و در روستای «میانده» به خاک سپرده شد.
4. ابوعبدالله مهدی محمد بن حسن بن قاسم که فرزند داعی صغیر بود. که در سال 353 هـ ق مردم را به خود دعوت کرد. در نهایت وی در «هوسم»( رودسر کنونی است ) از توابع دیلم به سال 359 هـ ق در گذشت.
5. مؤید بالله احمد بن حسین هارونی حسنی او در سال 380 هـ ق بیشتر مناطق غرب مازندران کنونی را حوزه فعالیت خود قرار داد. پس از مدت کوتاهی به کمک برادرش ابوطالب هارونی به بزرگترین امام زیدیه در آن دوره تبدیل شد. وی در نهایت به سال 411 هـ ق در سن هفتاد دو سالگی از دنیا رفت.
6. حسین ناصر از نوادگان ناصر کبیر که در نبمه دوم قرن پنجم در گیلان و دیلم وبخشهای غربی مازندران کنونی امام زیدیه و حاکم بلا منازع بود. او در سال 472 هـ ق در هوسم از دنیا رفت و همانجا به خاک سپرده شد.
7. هادی حقیقی از نوادگان امام زین العابدین، هم زمان با قدرت یافتن اسماعیلیان در الموت به سال 472 هـق مدعی امامت بود و به مقابله با آنان پرداخت. او در سال 490 هـ ق به دست فدائیان اسماعیلیه کشته شد و در «کلار» به خاک سپرده شد.
8. ابو رضای کیسمی که همزمان با هادی حقیقی در رقابت با او از سال 472 هـ ق در سرزمین گیلان مدعی امامت بود و پس از هادی حقیقی رهبری همه مناطق دیلم و گیلان را به دست گرفت؛ اما پس از مدت کوتاهی از دنیا رفت و در «کیسم» گیلان به خاک سپرده شد.
9. ابوطالب اخیر از نوادگان موید بالله هارونی که از 502 هـ ق تا 520 هـ ق علی رغم درگیریهای داخلی بعنوان امام زیدیه، رهبری زیدیان را در دست داشته است.
مهمترین امامان بعدی عبارتند از: سلیمان بن اسماعیل از نوادگان ابوالفضل ثائر بالله و هم دوره با قیام ابوطالب اخیر، شریف حسن گرگانی(د. 527 هـ ق)، سید اشرف بن زید(د. 544 هـ ق)، سید علی بن محمد غزنوی(د. 566 هـ ق) و سید محمد بن اسماعیل داوودی که در سه دهة پایانی قرن ششم هجری برای تصاحب منصب امامت زیدیه با سید علی غزنوی رقابت می کرد.

(زیدیان شمال ایران در قرن هشتم هجری بر اساس نسخه ای تازه یاب، مجله هفت آسمان، ص112-130).

[=&quot]علویان به تعمیر و بازسازی بارگاههای ائمه علاقه زیادی داشتند. و به زیارت آن مشاهد می رفتند. برای تعمیر این اماکن پولهای خیلی زیادی خرج می کردند. محمد بن زید حسنی معروف به داعی الی الله، دستور تعمیر نجف و کربلا را صادر کرد. او بیش ار 20 هزار درهم در این راه خرج کرد.
قام الداعي إلى الله محمد بن زيد الحسني عليه السّلام أمر بعمارة المشهدين: مشهد أمير المؤمنين عليه السّلام، و مشهد الحسين عليهما السلام، و قيل: إنه أنفق في عمارتهما عشرين ألف درهم، و بلغ عضد الدولة الغاية في تعظيمهما و عمارتهما و الأوقاف عليهما، و كان يزور كل سنة و لقد عيّر بني العباس، و نعى عليهم قبيح أفعالهم في تخريب قبر الحسين بن علي عليهما السلام مولاهم أبو الحسين
[=&quot][1]

[=&quot][1][=&quot] -[=&quot]الحدائق الوردية في مناقب الأئمة الزيدية، ج‏1، ص: 227[=&quot].




زیدیان در یمن
[=&quot]در نیمه قرن سوم هجری هنگامی که سرزمینهای اسلامی دست خوش حوادث شده بودند و حکومت عباسیان رو به ضعف نهاده بود، یکی از نوادگان قاسم رسّی، به نام یحیی بن حسین بن قاسم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب(علیهم السلام) ملقب به الهادی الی الحق المبین که از برجسته ترین شخصیت های علوی در زمان خود شد، در شبه جزیره عرب و در شهر مدینه به سال 245 هـ ق/ 859 م به دنیا آمد. او در سال 280 پس از ورود به یمن به عنوان امام زیدیه دعوت به خویش کرد و از مردم بیعت گرفت[=&quot] اما اندکی بعد به دلیل عدم استقبال مردم به حجاز بازگشت. امام هادی الی الحق مجددا در سال 284ق برای دعوت مردم به یمن بازگشت و سلسله امامان زیدی یمن را پایه گذاری کرد[=&quot] .[=&quot]این سلسله با بیش از ده قرن با فراز و نشیب هایی دوام یافت و حدود پنجاه امام در راس آن قرار گرفتند. هادی الی الحق یحی بن حسین، صعده را مرکز فعالیت خود قرار داد. شهری که تا به امروز مرکز زیدیه با گرایش هادویه است. البته تذکر این نکته ضروری است که امام هادی و جانشینان او تا قرن ها موفق نشدند بر تمام یمن تسلط پیدا نمایند . دوران امامت آنان معمولا با کشمکش ها و درگیری با سایر حکومت ها و رقیبان اعم از داخلی و خارجی همراه بوده است[=&quot].

منابع:
[=&quot]الهادی الی الحق، یحیی بن حسین، الاحكام في الحلال والحرام، تصحیح أبو الحسن علي بن أحمد بن أبى حريصه، [=&quot] الطبعة الاولى 1410 ه‍ ق - 1990 م
[=&quot]یحی بن حسین بن قاسم بن محمد، انباء الزمن، تصحیح محمد عبدالله ماضی.
[=&quot]هارونی، یحیی بن حسین، الافادة فی تاریخ ائمة الزیدیة، تحقیق محمد یحیی سالم عزان.

موضوع قفل شده است