جمع بندی علم و science با آخرین دستاورد های علمی

تب‌های اولیه

247 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Miss.Narges;936427 نوشت:
من
خدا رو قبول دارم چون بر خلاف وجود جن و فرشته وس ار امور ماورایی وجود خدا قابل استدلال و برهانپذیر هست.
اما:
با قبول وجود خدا لزوما قبول خلقت دفعی قابل اثبات نیست.
ما از کارهای خدا قرار نیست سر در بیاریم.از کجا معلوم خواست خدا این نبوده که از یک موجود تک سلولی اولیه سایر موجودات پر سلولی از جمله انسان خلق بشن؟ خلقت تدریجی هم فرق نمیکنه یک جور خلقته.حتما نبایستی خلقت دفعی باشه که.
مگر نمیگویند خدا کارش رو با اسباب طبیعی انجام میده نه اینکه مثل جادوگر قهار بگه ای گربه بوجود بیا و گربه از غیب خلق بشه و یا بگه انسان بوجود بیا و بعدش یهو انسانی از غیب خلق بشه؟ بنظر شما کدام یک منطقی ترند؟

بحث سر این نیست که خدا دوست داشت چطور موجودی رو خلق کنه. یهویی یا به مرور زمان.
بحث سر اینه اگه شما خدا و قدرت خدا رو قبول کنید.
اونوقت خلقت یهویی دیگه دور از عقل نیست.
و امکان پذیر است.
یعنی تا اینجای کار هم خلقت از یک موجود و هم خلقت جداگانه تک تک موجودات.
هر دوی این موارد قابل هضم است و اثبات شده.
حالا نکته بعدی اینه.
میگید خدا بر خلاف طبیعت کاری نمیکنه.
امروز با علم شبیه سازی ثابت شد و در آینده با پیشرفت علم بازهم ثابت میشه که خلقت یهویی همه موجودات دور از عقل نیست.
و خلقت یهویی خارج از حیطه طبیعی نیست.
و جادوگری هم نیست.
حالا با وجود تمام این موارد علمی و قابل اثبات و کنار هم قرار دادن دین و علم که مکمل همدیگه هستن.
میگیم خلقت همونی هست که قرآن گفته.
با علم هم در تضاد نیست.
با طبیعت هم در تضاد نیست.

Miss.Narges;936391 نوشت:
خب استاد از نظر شما تشابه ژنتیکی که ادعا میشه بین ما و شامپنزده هاوجود دارد علتش چیست؟ مگر ما از نسل حضرت ادم نیستیم پس این شباهت از کجا میاد؟ البته میدانم تخصص شما زیست شناسی نیست اما به هر حال چون شما مخالف این موضوع هستید خواستم بدونم دلیلی دارید که این شباهت ژنتیکی نمیتونه دلیلی فرگشت انسان از انسان نما های میمون وار باشه؟

ببینید صرف تشابه ژنتیکی دلیل بر این نیست که از نسل یکدیگر باشد؛ خداوند در زمان حضرت صالح(ع) شتری از دل کوه بیرون آورد که کاملا از نظر ژنتیکی به سایر شتران شباهت داشت اما هرگز از نسل آنها نبود.

نیم من;936426 نوشت:
شما اگه خلقت رو بپذیرید. دیگه اینکه نوع آب و خاکی که مثلا انسان و میمون خلق شدن یکی باشه مهم نیست.
بالاخره موجودات باید از آب و خاک خلق بشن.
حالا بعضی از موجودات از یه آب و خاک هستن.
بعضی موجودات از یه آب و خاک دیگه.
بالاخره بی نهایت آب و خاک وجود نداره که هر موجود از یه اب و خاک متفاوت تشکیل بشن که.
برخی از موجودات مشترک میشن.
اصلا نوع اب و خاک چیه که تعیین کننده شباهت ژنتیکی باشه؟ شباهت ژنتیکی مربوط به کروموزمو و دی ان ای هست.چه ربطی به اب و خاک داره؟ میشه بگید چجوری از خلقت اب و خاک شباهت ژنتیکی نتیجه میشه؟

hessam78;936385 نوشت:
این همه سیارات بی ثمر و انفجار ستاره ها!
که هیچ فایده ای ندارد!دلیلش جز تصادف چیست؟

این از نظر شما بی ثمر است، شما زمانی می توانید استدلال کنید که به صورت قطعی بتوانید بی ثمر بودن آنها را اثبات کنید.

hessam78;936385 نوشت:
یک دومینوی طراحی شده انقدر بی نظم و تصادفی نیست که این همه جاندار را به وجود بیاورد و از بین ببرد

تکثر و تطور موجودات را بی نظمی معنا نکنید. از بین رفتن موجودات هم اولا لازمه این ساختار است، و ثانیا ممکن است نقش یک موجود زمانمند باشد، و همواره با تکامل محیط، نیاز به موجوداتی متناسب با محیط جدید باشد.

مسلم;936431 نوشت:
ببینید صرف تشابه ژنتیکی دلیل بر این نیست که از نسل یکدیگر باشد؛ خداوند در زمان حضرت صالح(ع) شتری از دل کوه بیرون آورد که کاملا از نظر ژنتیکی به سایر شتران شباهت داشت اما هرگز از نسل آنها نبود.

نمیدانم راستش چه بگویم.اگر بجز میمونها بین انسان و موجود دیگری مثل گرگ هم شباهتی ژنتیکی وجود داشت اون وقت نمیشد شباهت ژنتیکی انسان و میمون رو بعنوان مدرک حساب کرد.اما مثلا به دست و پاهای شامپانزده و انسان نگاه میکنیم میبینم خیلی شبیه همند و اصولا از نظر هوش هم شامپنزده ها به انسان نزدیکترند.پس شباهت ژنتیکی انسان و شامژانزده عقلانیه.در حالیکه بین انسان و گرگ شباهتی دیده نمیشه و جالب اینکه از نظر ژنوم هم بین انسان و گرگ شباهتی وجود نداره.ژس اینجا بنظر میاد یه خبرایی هست.اما نمیدانم شایدم خدا وقتی حضرت ادم رو شبیه میومن خلق کرد لابد از نظر ژنوم هم خود به خود شبیه شامپانزده میشه.

Miss.Narges;936427 نوشت:
با قبول وجود خدا لزوما قبول خلقت دفعی قابل اثبات نیست.
ما از کارهای خدا قرار نیست سر در بیاریم.از کجا معلوم خواست خدا این نبوده که از یک موجود تک سلولی اولیه سایر موجودات پر سلولی از جمله انسان خلق بشن؟ خلقت تدریجی هم فرق نمیکنه یک جور خلقته.حتما نبایستی خلقت دفعی باشه که.

بله اما اگر خود خداوند فرمود من دفعتا خلق کرده ام چه؟ آیا می توانیم به خاطر یافته های غیر یقینی خودمان سخن خداوند را کنار بگذاریم؟

Miss.Narges;936427 نوشت:
مگر نمیگویند خدا کارش رو با اسباب طبیعی انجام میده نه اینکه مثل جادوگر قهار بگه ای گربه بوجود بیا و گربه از غیب خلق بشه و یا بگه انسان بوجود بیا و بعدش یهو انسانی از غیب خلق بشه؟ بنظر شما کدام یک منطقی ترند؟

نمی شود گفت این خلقت تدریجی منطقی تر از دیگری است! چون حتی بر فرض پذیرش تکامل، باز هم این حرکت از یک خلقت شروع شده است.

irancplusplus;936421 نوشت:
استاندارد من اینجا در حد ریاضیات نیست. در حد فیزیک است.

خب تا اونجا که من اطلاع دارم
فیزیک تابع ریاضیات است نه بالعکس
در جهان،مثلا چیز هایی به صورت ریاضی ثابت میشوند اما مدت ها طول میکشد تا به صورت فیزیکی در آید
مثلا پوزیترون (پاد ماده) دیراک به صورت ریاضی ثابت کرد بعد ها کشف شد

irancplusplus;936421 نوشت:
در فیزیک آزمایشان متعدد انجام می‌شود و متوجه می‌شوند یک قانونی برقرار است

خب آزمایشات متعدد در فیزیک نظری بسیار غریب است
الان مثلا خم شدن نور توسط گرانش که توسط انیشتین پیشبینی شد پس از گذشت 100 سال انجام گرفت
البته این مورد انیشتین با آزمایش ذهنی صورت گرفته بود

irancplusplus;936421 نوشت:
نه با استانداد فیزیک امکان ندارد به صورت تصادفی یک نظم پدید بیاید و مشاهدات گوناگون این را ثابت کرده است.

irancplusplus;936421 نوشت:
از نظر من هیچ نظمی ندارند. نظمشان در حد قوانین فیزیک است و قابل توجیه با معادلات ساده.

خب ببینید
من اقتباسی که از سخنتون کردم اینه که شما زمین رو نظم دار میدونین و الباقی رو بی نظم
ولی اما!!!
ببینید من فرض رو بر این میذارم جهان دارای نظم (بقول راسل)
خدایی که این جهان رو به وجود آورده هم پس باید دارای نظم باشه(چون از بی نظمی گفتین نظم به وجود نمیاد)
در مورد خدا هم شما به یک ناظم معتقد هستین؟با توجه به اینکه گفتید

irancplusplus;936421 نوشت:
به هر حال پیدایش چنین نظمی به صورت خود به خودی عجیب‌تر و غیرمنطقی‌تر از آن است که بگوییم این نظم همیشه از ابتدا در دنیا بوده و کم کم به این مرحله رسیده است.

_________________________

irancplusplus;936421 نوشت:
اگر قوانین فیزیک هیچگاه نقض نشوند خدا از چه راهی باید دخالت کند؟ اگر قرار است نقض شوند و او این قوانین را گذاشته اصلا چرا گذاشته قوانینی که قرار است دم به دم نقض شوند؟ اگر حتی اگر به پیامبری وحی کند همین وحی قوانین فیزیک را نقض می‌کند.
فکر نمی‌کنم اصل عدم قطعیت هم راهی برای دخالت خدا باز کند. به هر حال راه دخالت خدا چیست؟ شاید همۀ دخالت‌های را در همان دانۀ اولیۀ حیات برنامه‌ریزی کرده باشد.

بنظر من خدا اگر وجود داشته باشد و قصد داشته باشد مخلوقی را بیافریند
این یقین را به صورت قانون در مخلوقاتش میتواند به وجود آورد که وجودش را یقینی بداند
به هر حال چون خدای شما دئیستی و شخصی است اگر نظر مخالف یا نقدی میکنم امیدوارم حمل بر جسارت نشه

irancplusplus;936421 نوشت:
شاید دانه‌های بی‌شماری در جهان پراکنده شده باشند و روزی هر یک از آن‌ها رشد خود را آغاز کند.

خب اگر به فیزیک پایبند هستین باید ثابت کنید و الا شاید زیاد است
بقول آن دوست شاید این دنیا جهنم جای دیگری باشد

irancplusplus;936421 نوشت:
اما در مقایسه با تنوع شکل سنگ ریزه‌ها خیلی کمند

متوجه وجه قرابت مثالتون نمیشم
خب سنگریزه انواعی هندسه فضایی داره
جانداران هم همچنین
شکل های مختلف و متفاوت جانداران همچنین

irancplusplus;936421 نوشت:
فکر نمی‌کنم در مقیاس آزمایشگاهی چیز مشابهی بازسازی شده باشد.

استانلی میلر و.. بود که تائید نشدن
بله امروزه چیزی که تائید شده باشد در مورد آبیوژنسیس نداریم
البته rna ورد تئوری فعلا بیش از همه مطرح است

irancplusplus;936421 نوشت:
شما خدایی انسانوار و با اهداف انسانی در نظر می‌گیرید

بنظر من اگر خدای اینچنینی وجود نداشته باشد دنبال چنین خدایی گشتن بی مورد است

irancplusplus;936421 نوشت:
به هر حال پیدایش چنین نظمی به صورت خود به خودی عجیب‌تر و غیرمنطقی‌تر از آن است که بگوییم این نظم همیشه از ابتدا در دنیا بوده و کم کم به این مرحله رسیده است.

بازهم میگویم آن خدا خود نظمش را چطور آورده
یا باید تسلسل را رد شده ندانید
یا اینکه در آنجا هم همین مشکل است

نیم من;936430 نوشت:
حث سر این نیست که خدا دوست داشت چطور موجودی رو خلق کنه. یهویی یا به مرور زمان.
بحث سر اینه اگه شما خدا و قدرت خدا رو قبول کنید.
اونوقت خلقت یهویی دیگه دور از عقل نیست.
و امکان پذیر است.
یعنی تا اینجای کار هم خلقت از یک موجود و هم خلقت جداگانه تک تک موجودات.
هر دوی این موارد قابل هضم است و اثبات شده.
حالا نکته بعدی اینه.
میگید خدا بر خلاف طبیعت کاری نمیکنه.
امروز با علم شبیه سازی ثابت شد و در آینده با پیشرفت علم بازهم ثابت میشه که خلقت یهویی همه موجودات دور از عقل نیست.
و خلقت یهویی خارج از حیطه طبیعی نیست.
و جادوگری هم نیست.
حالا با وجود تمام این موارد علمی و قابل اثبات و کنار هم قرار دادن دین و علم که مکمل همدیگه هستن.
میگیم خلقت همونی هست که قرآن گفته.
با علم هم در تضاد نیست.
با طبیعت هم در تضاد نیست
من که نگفتم خدا قادر نیست خلقت یهویی داشته باشه.بلکه گفتم شاید خواستش این بوده که خلقت بصورت تدریجی جلو بره.چون شواهد زیست شناسی و زمین شناسی هر دو موید تدریجی هستند نه دفعی.وگرنه برای چی الکی بیاییم بین این دو تا خلقت دعوا کنیم؟ خلقت دفعی هم خدا داشته.مثلا شتر صالح یا تولد حضرت عیسی یا عصای حضرت موسی که به مار تبدیل شد از جمله خلقت های دفعی هستند که بهشون معجزه میگیم.اما در کنارش خلقت تدریجی داریم که با واسطه طبیعت انجام میشه و خدا مستقیما و بدون استفاده از طبیعت اونو انجام نمیده و این دلیل بر این نیست که خدا عجاز باشه.اگر خلقت تدریجی رو نپذیریم ایا میتوان شتر صالح و سایر معجزات رو که نام بردم بعنوان معجزه قبول کرد؟ خیر چون در این صورت خلقت دفعی دیگر چیزی عجیبی نمیشه.

Miss.Narges;936434 نوشت:
اصلا نوع اب و خاک چیه که تعیین کننده شباهت ژنتیکی باشه؟ شباهت ژنتیکی مربوط به کروموزمو و دی ان ای هست.چه ربطی به اب و خاک داره؟ میشه بگید چجوری از خلقت اب و خاک شباهت ژنتیکی نتیجه میشه؟

البته ژنوم به آر ان ای هم بر میگرده. و همچنین آب میتونه به سلول و دی ان ای نفوذ پیدا کنه.
همچنین انواع گازهای شیمیای و ... در تغییر ژنوم نقش دارند.

مسلم;936435 نوشت:
این از نظر شما بی ثمر است، شما زمانی می توانید استدلال کنید که به صورت قطعی بتوانید بی ثمر بودن آنها را اثبات کنید.

درود جناب مسلم بزرگوار
این جمله شما مغالطه طلب برهان از مخالفین هستش
هیچ چیزی را نمی‌توان پذیرفت مگر آن‌ که خود آن اثبات شود.
شما و پیامبران و قرآن گفته است هر چیزی نظم و هدفی دارد پس بر شما لازم است هدفش را بگویید و ثمره آن ها را بگویید!
خودتان میدانید فرد باید مسلمان باشد و حکمت خداوند را پذیرفته باشد تا این ها برایش هدفمند شود! و الا نمیتوانید به صورت خارج دینی ادعایتان را ثابت کنید

مسلم;936435 نوشت:
تکثر و تطور موجودات را بی نظمی معنا نکنید. از بین رفتن موجودات هم اولا لازمه این ساختار است

یک موجود آگاه برای هدفش تصادف رو انتخاب نمیکنه!

مسلم;936435 نوشت:
ثانیا ممکن است نقش یک موجود زمانمند باشد، و همواره با تکامل محیط، نیاز به موجوداتی متناسب با محیط جدید باشد.

تک تک گزارات نیازمند اثبات است
آیا از نظر دینی کاملا چنین چیزی اثبات شده ؟آیا روایاتی نداریم که گفته است دنیا را برای انسان آفریده؟
به صورت یقنی میتوانید ثابت کنید هدف از خلقت موجودات چیست؟انهایی که منقرض شدند در شکل گیری انسان دخالت نداشتند و..

مسلم;936437 نوشت:
بله اما اگر خود خداوند فرمود من دفعتا خلق کرده ام چه؟ آیا می توانیم به خاطر یافته های غیر یقینی خودمان سخن خداوند را کنار بگذاریم؟
مسلما اگر خدا صریحا میگفت که نمیتوانستیم سخن خداوند رو کنتار بگذاریم اما خدا اومده یه داستانی تعریف کرده که نمیشه ازش خلقت دفعی رو برداشت کرد مثلا گفته انسان رو از گل خلق کردیم خب اینجا ممکنه کسی بگه از کجا معلوم خلقت انسان یعنی جهش ژنتیکی یک نوع پامژانزده که طی هزاران سال میشه انسان ؟پس میبیند که خلقت دفعی و معجزوار انسان از گل که طی ان بر اثر قدرت خدا گل به شکل انسان در بیاد و تبدیل به گوشت و استخوانی بشه و بعدش بشه انسان زنده در ایات مربوط به خلقت ادم دیده نمیشه.

مسلم;936437 نوشت:
نمی شود گفت این خلقت تدریجی منطقی تر از دیگری است! چون حتی بر فرض پذیرش تکامل، باز هم این حرکت از یک خلقت شروع شده است.
این موجود تک سلولی هم تدریجی خلق میشه .علم نگفته یهویی خلق میشه.ولی علم نمیگه این موجود تک سولی بدون خالق هوشمند خلق میشه.اصولا در علم صحبت فلسفی به میان نمیاد.اینکه موجود چجوری خلق میشه میشه صحبت علم و اینکه چیزی از بالا بر اون نظارت داره یا خیر این دیگه میشه صحبت فلسفی.توی کتابهای زیست شناسی نیازی نیست بگن خلقت تدریجی نیاز به خالق داره یا خیر.چون این میشه انحراف از بحث زیست شناسی.و مربوطه به فلسفه دینی میشه

Miss.Narges;936439 نوشت:
من که نگفتم خدا قادر نیست خلقت یهویی داشته باشه.بلکه گفتم شاید خواستش این بوده که خلقت بصورت تدریجی جلو بره.چون شواهد زیست شناسی و زمین شناسی هر دو موید تدریجی هستند نه دفعی.وگرنه برای چی الکی بیاییم بین این دو تا خلقت دعوا کنیم؟ خلقت دفعی هم خدا داشته.مثلا شتر صالح یا تولد حضرت عیسی یا عصای حضرت موسی که به مار تبدیل شد از جمله خلقت های دفعی هستند که بهشون معجزه میگیم.اما در کنارش خلقت تدریجی داریم که با واسطه طبیعت انجام میشه و خدا مستقیما و بدون استفاده از طبیعت اونو انجام نمیده و این دلیل بر این نیست که خدا عجاز باشه.اگر خلقت تدریجی رو نپذیریم ایا میتوان شتر صالح و سایر معجزات رو که نام بردم بعنوان معجزه قبول کرد؟ خیر چون در این صورت خلقت دفعی دیگر چیزی عجیبی نمیشه.

معجزه در زمان خودش معجزه است. با توجه به پیشرفت علمی.
مثلا امروز زنده کردن مرده معجزه نیست. امروز از این اتفاقا زیاد میوفته.
امروز خلق یک موجود معجزه نیست. شبیه سازی.
امروز تبدیل کردن اعصاء به مار معجزه نیست. با علوم غریبه میشه.
این موارد زمانی معجزه بودند که علمی پیشرفت نکرده بود.
تمام معجزات پیغمبران رو امروز عرفا و مرتاضین انجام میدن.
معجزه امروز باید متناسب با علم روز باشه.
و در زمان خاص خودش.
امروز دلایلی وجود دارد برای رد فرگشت.
حتی برخی از دانشمندان مدافعاع فرگشت از حرفشون برگشتن.
بخاطر همون دلایل.
اما دلیل اثبات شده ای برای رد خلقت یهویی وجود ندارد.

[=System]

hessam78;936438 نوشت:
در مورد خدا هم شما به یک ناظم معتقد هستین؟با توجه به اینکه گفتید

من گفتم که نظم می‌تواند از بی‌نهایت دور وجود داشته باشد و لزومی ندارد از خدا گرفته شود تا وجودش منطقی باشد.

hessam78;936438 نوشت:
خب اگر به فیزیک پایبند هستین باید ثابت کنید و الا شاید زیاد است
بقول آن دوست شاید این دنیا جهنم جای دیگری باشد

نظریه زیاد است روش انتخاب هم تیغ اوکام است.

hessam78;936438 نوشت:
باید تسلسل را رد شده ندانید

خیر هیچ کس نتوانسته اثبات درستی برای رد تسلسل بیاورد و من مشکلی با آن ندارم.

نیم من;936441 نوشت:
همچنین آب میتونه به سلول و دی ان ای نفوذ پیدا کنه

دئوکسی ریبو نوکلئیک اسید توالی دو رشته ای و نامحلول در آب هسش
غیر قطبییه

نیم من;936444 نوشت:
معجزه در زمان خودش معجزه است. با توجه به پیشرفت علمی.
مثلا امروز زنده کردن مرده معجزه نیست. امروز از این اتفاقا زیاد میوفته.
امروز خلق یک موجود معجزه نیست. شبیه سازی.
امروز تبدیل کردن اعصاء به مار معجزه نیست. با علوم غریبه میشه.
این موارد زمانی معجزه بودند که علمی پیشرفت نکرده بود.
تمام معجزات پیغمبران رو امروز عرفا و مرتاضین انجام میدن.
معجزه امروز باید متناسب با علم روز باشه.
و در زمان خاص خودش.
من فکر کنم شما معنای معجزه رو متوجه نشدید.اگر بنا بر این باشد که کارههای مرتاضان رو معجزه دانست پس دیگر چگونه میتوان به انبیا ایمان اورد وقتی مرتاضان هم کارهای مشابه انبیا انجام میدن؟
معجزه تحدی دارد و هر گز توسط کسی نباید قابل انجام باشه .وگرنه صحت ادعای انبیا زیر سوال میره.به تاپیکهای در رابطه با معجزه سر بزنید

نیم من;936444 نوشت:
امروز دلایلی وجود دارد برای رد فرگشت.
حتی برخی از دانشمندان مدافعاع فرگشت از حرفشون برگشتن.
بخاطر همون دلایل.
اما دلیل اثبات شده ای برای رد خلقت یهویی وجود ندارد.
بنده بازم بگم مدافع فرگشت نیستم.اگرم رد بشه ناراحت نمیشم.ولی برای نظریه خلقت هم دلیلی وجود ندارد.و اگرم دلیلی بر رد نظریه خلقت نیست این دلیل بر تایید کردن خلقت نیست.دقت کنید

Miss.Narges;936427 نوشت:
وجود خدا قابل استدلال و برهانپذیر هست

البته مربوط به این تاپیک نیست ولی سوال شد برام
وجود خدا چگونه توسط برهان ثابت میشه؟
اگر مایل بودین دلیلتون رو در تاپیک جناب سعدی تحت عنوان محکم ترین استدلال بفرمایید تا ببینیم این براهین چه چیزی را ثابت میکند!
[SPOILER]بنده بعید میدانم خدایی که انسان را برای آزمایش کردن در این دنیا آورده باشد نتواند اسباب را طوری بچیند
که همه وجودش را یقینی بدانند!
و برای شناخت خودش!انقدر قایم باشک بازی در آورد[/SPOILER]

irancplusplus;936448 نوشت:
خیر هیچ کس نتوانسته اثبات درستی برای رد تسلسل بیاورد و من مشکلی با آن ندارم.

بله در سایت های دیگر فرمایشتون رو دیدم!
https://forum.hammihan.com/thread186243.html
خب این بحث ریاضی و فلسفی حالا من مشکلی ندارم چون
خدای شما با بنده کاری ندارد:d

http://www.askdin.com/showthread.php?t=51527&page=2
در این تاپیک جناب هادی همکه قبلا صحبت کردیم سی پلاس پلاس میزنن!
به صورت ریاضی اشتباه منطقی در رد تسلسل به کار بردند؟

irancplusplus;936448 نوشت:
نظریه زیاد است روش انتخاب هم تیغ اوکام است.

خب تیغ اوکام گزاره ساده تر رو لحاظ میکنه
بین دو گزاره
وجود خدای پیچیده تر آفریننده جهان
و جهان
دومی رو انتخاب میکنه

irancplusplus;936448 نوشت:
من گفتم که نظم می‌تواند از بی‌نهایت دور وجود داشته باشد و لزومی ندارد از خدا گرفته شود تا وجودش منطقی باشد.

بله متشکر@};-

[=System]

hessam78;936452 نوشت:
ین دو گزاره
وجود خدای پیچیده تر آفریننده جهان
و جهان
دومی رو انتخاب میکنه

من تیغ اوکام را روی این دو گزاره آزمایش می‌کنم:
1) حیات با تصادف شروع شده است.
2) نظم حیات همیشه بوده است.

گزارۀ اول باید تعداد زیادی فرض در نظر بگیرد که مراحل تشکل نظم را توجیه کند. اما گزارۀ دم نیازی به هیچ یک از این فرض‌ها ندارد. تیغ اوکام می‌گوید نظریۀ با فرض‌های کم‌تر ارجح است. بنابراین من زیاد به پیدایش تصادفی حیات علاقه‌ای ندارم مگر آن که در آزمایشگاه این واقعه را بازسازی کنند که به نظرم چون آن قاعدۀ نظم خود به خود به وجود نمی‌اید برقرار ات هیچ گاه این اتفاق نخواهد افتاد.

به علاوه فکر می‌کنم تیغ اوکام ترجیح می‌دهد کل حیات از یک نقطه آغاز شده باشد.

اما ماجرا زیاد هم ساده نیست. media چیزی است که به نظرم قابل انکار نیست. media محیطی است که در آن قوانین فیزیک به طور نقض ناپذیری اجرا می‌شود و سوال اینجاست که چرا اجرا می‌شوند؟ پاسخ این پرسش جز با پذیرش وجود media ممکن نیست. این media می‌تواند خود خدا باشد، مخلوق خدا باشد، حاوی خدا باشد و یا ممکن سلسله‌ای بی‌نهایت از mediaها موجود باشند.

توجه کنید که بحث من اینجا کاملا علمی است نه اعتقادی. از نظر من دین و اعتقادات ربطی به این مباحث علمی ندارد و این قانون را که تا چیزی ثابت نشود نباید پذیرفت قبول ندارم.

hessam78;936451 نوشت:
لبته مربوط به این تاپیک نیست ولی سوال شد برام
وجود خدا چگونه توسط برهان ثابت میشه؟
اگر مایل بودین دلیلتون رو در تاپیک جناب سعدی تحت عنوان محکم ترین استدلال بفرمایید تا ببینیم این براهین چه چیزی را ثابت میکند!

وجود کسی که ادعا میشه خالق جهانه.(اینکه چگونه و با چه کیفیتی جهان رو خلق کرده مربوط به این براهین نمیشه) رو با برهانهایی تحت عنوان علیت برهان نظم وجوب و امکان.و انسلم و صدیقین تا کنون ارائه داده اند.این براهین حد اقلش اثبات میکنند که جهان تنها نیست و ناظر و خالق دارد.

irancplusplus;936454 نوشت:
من تیغ اوکام را روی این دو گزاره آزمایش می‌کنم:
1) حیات با تصادف شروع شده است.
2) نظم حیات همیشه بوده است.

گزارۀ اول باید تعداد زیادی فرض در نظر بگیرد که مراحل تشکل نظم را توجیه کند. اما گزارۀ دم نیازی به هیچ یک از این فرض‌ها ندارد. تیغ اوکام می‌گوید نظریۀ با فرض‌های کم‌تر ارجح است. بنابراین من زیاد به پیدایش تصادفی حیات علاقه‌ای ندارم مگر آن که در آزمایشگاه این واقعه را بازسازی کنند که به نظرم چون آن قاعدۀ نظم خود به خود به وجود نمی‌اید برقرار ات هیچ گاه این اتفاق نخواهد افتاد.

اما ماجرا زیاد هم ساده نیست. media چیزی است که به نظم قابل انکار نیست. media محیطی است که در آن قوانی فیزیک به طور نقض ناپذیری اجرا می‌شود و سوال اینجاست که چرا اجرا می‌شوند. این چرا جز با پذیرش وجود media ممکن نیست. این media می‌توان را می‌تواند خود خدا باشد، مخلوق خدا باشد، حاوی خدا باشد و ممکن سلسله‌ای بی‌نهایت از mediaها موجود باشند.


خب فیزیک و مکانیک کوانتومی من زیاد اطلاعی ندارم و زیاد وارد هم نیستم!
اما من بر اساس مکانیک کوانتوم جهانی از هیچ نوشته لارنس کراوس دیدم چیزای عجیبی وجود داره
من در مورد قبل بیگ بنگ نظری نمیدم چون شواهد علمی خوب که جامعه علمی بپسنده ندیدم
البته روی نظم هم تعریفاتی میگمارند تا حدی که بی نظمی رو هم نوعی نظم میشمارند برخی

Miss.Narges;936455 نوشت:
رو با برهانهایی تحت عنوان علیت برهان نظم وجوب و امکان.و انسلم و صدیقین تا کنون ارائه داده اند.این براهین حد اقلش اثبات میکنند که جهان تنها نیست و ناظر و خالق دارد.

علیت و علت العلل و امکان وجوب و صدیقین که دریک راستا هستند و نقد شده است چه ایراد بر همین براهین اگماشتند و چه براهین خلف
[SPOILER]هیوم
  1. هیچ چیزی اثبات نمی‌شود مگر آنکه نقیض آن مستلزم تناقض باشد.
  2. هیچ چیز به طور متمایز قابل تصور، مستلزم تناقض نیست.
  3. تصور هر شی موجود به صورت ناموجود، مستلزم امتناع منطقی نیست.
  4. پس موجودی نیست که عدم وجود آن مستلزم تناقض باشد.
  5. در نتیجه، هیچ موجودی که وجودش عقلاً قابل اثبات باشد وجود ندارد.

و کانت(خداباور) و... هم که نقد هایی گذاشتن


[/SPOILER]
برهان آنسلم؟!
یا خدا! این چه برهانیه آخه!چجوری پذیرفتینش

  1. خداوند بنا به تعریف، وجودی است که هیچ چیز کامل تر از او نتواند به تصور درآید. (این تعریف را هم معتقدین و هم غیر معتقدین به خدا می‌پذیرند.)
  2. چیزی که فقط در ذهن وجود دارد یک چیز است و چیزی که هم در ذهن و هم در خارج از ذهن وجود دارد، چیز دیگری است (مثلاً یک نقاشی که فقط در ذهن نقاش است، با چیزی که هم در ذهن او و هم روی بوم نقاشی وجود دارد مغایرت دارد).
  3. چیزی که هم در ذهن و هم در خارج ذهن وجود داشته باشد، کامل تر از چیزی است که فقط در ذهن وجود دارد.
  4. بنابراین خدا باید هم در ذهن و هم در خارج ذهن (یعنی در جهان واقع) وجود داشته باشد، زیرا اگر چنین نباشد، چون می‌توانیم چیزی را که چنین باشد تصور کنیم، پس آن چیز کامل تر از او خواهد بود. اما خدا بر اساس تعریف (که هم معتقدین و هم غیر معتقدین به خدا آنرا قبول دارند) بزرگترین وجود قابل تصور است. بنابرین خدا باید وجود داشته باشد.

    انصافا این برای شما برهان هستش؟من گزاره چهارمش رو هر وقت دپرس میشم میبینم تا روحم شاد شه:d

Miss.Narges;936455 نوشت:
این براهین حد اقلش اثبات میکنند که جهان تنها نیست و ناظر و خالق دارد.

در مورد براهین حرفتون منو یاد سایت حوزه انداخت که میگه صدیقین قوی ترین برهان هستش!
حداقل و حداکثر معنی نداره!برهان ی دونه هم باشه کافیه و چیزی رو کامل ثابت میکنه
برهان نظم هم مثل بقیه اشکلات بسیار عظیم تری چه در تعریف نظم و چه در ناظمش داره!
برهان اگه برهان باشه ی دونش هم کافیه!
و الا میشه مغلطه وینچستر یا چهارنعل گیش Gish Gallop

hessam78;936459 نوشت:
انصافا این برای شما برهان هستش؟من گزاره چهارمش رو هر وقت دپرس میشم میبینم تا روحم شاد شه

صرفا خواستم نامی ازون ببرم.وگرنه من اصلا از برهان انسلم سر در نمیارم اگر میدونستم برهان نیست بیجا میکردم اسمی ازش ببرم.happy

hessam78;936459 نوشت:
علیت و علت العلل و امکان وجوب و صدیقین که دریک راستا هستند و نقد شده است چه ایراد بر همین براهین اگماشتند و چه براهین خلف
با کدام دلایل؟ فلسفه هیوم خود نقد دارد.با چیزی میشه برهان رو رد کرد و از برهان درش اورد که نشه ازش نقد گرفت.شما خود پیرو فلسفه هیوم هستید پس نتیجتا برهانهای خدایایبی رو به نقد میگیرید.
البته بعضیا اینقرد شکاکن که در وجود خود هم شک دارند خب کسیکه در وجود خود شک داره چطور در این شکش که وجود داره یا خیر شکی نداره؟$-)
واقعا عجیبه برام

hessam78;936459 نوشت:
در مورد براهین حرفتون منو یاد سایت حوزه انداخت که میگه صدیقین قوی ترین برهان هستش!
حداقل و حداکثر معنی نداره!برهان ی دونه هم باشه کافیه و چیزی رو کامل ثابت میکنه
به نظر من که قوی و ضعیف دارن.مثلا برهانعلیت میگه جهان و اجزایش پدیده اند و خود به خود بوجود نمیان اما در مورد علت العلل چیز زیادی نمیگه.اما برهان صدیقین علاوه بر اثبات علت العلل میگه این علت العلل نمیتونه نقصی داشته باشه وگرنه واجب الوجود نیست.

hessam78;936459 نوشت:
برهان نظم هم مثل بقیه اشکلات بسیار عظیم تری چه در تعریف نظم و چه در ناظمش داره!
خب این برهان فلسفی نیست تجربیه.بیشتر برای ارام کردن افرادیکه حوصله فلسفه ندارند و با مشاهده سروکار دارند میتونه مفید باشه.

hessam78;936459 نوشت:
برهان اگه برهان باشه ی دونش هم کافیه!
بله ولی بعضیها قویترن و یا بعضیهها قابل فهمترن.ممکنه برای اثبات بعضی چیزها چندین برهان پیدا بشه.بستگی داره از کدوم زاویه که علاقمندی بهش نگاه کنی.مثلا برای قضیه فیثاغورس چندین راه اثبات وجود داره.

Miss.Narges;936462 نوشت:
اگر میدونستم برهان نیست بیجا میکردم اسمی ازش ببرم

دور از جان

Miss.Narges;936462 نوشت:
با کدام دلایل؟ فلسفه هیوم خود نقد دارد.

دلایلشو فکر کنم دیگه جناب مسلم تو این تاپیک نمیذارن بسط و بحث کنیم
در مورد اینکه فلسفه هیوم نقد دارد!صد البته که دارد!
هر آدمی هر فکری هر اندیشه ای رو باید زیر کارد نقد تیکه تیکه کرد

Miss.Narges;936462 نوشت:
با چیزی میشه برهان رو رد کرد و از برهان درش اورد که نشه ازش نقد گرفت

جان؟!
برهان های اسلامی و صدرایی هم نقد دارد! صدرا گزاره ای میگوید هیوم هم نقدی میکند ما برسی میکنم کدام به صواب نزدیک تر است!

Miss.Narges;936462 نوشت:
البته بعضیا اینقرد شکاکن که در وجود خود هم شک دارند خب کسیکه در وجود خود شک داره چطور در این شکش یقین دار؟

خب بقول کانت!برای بدبختی فلسفه همین بس که جهان خارجشو نمیتونه اثبات کنه!
اگه یکی بیاد بگه جهان خارج وجود نداره از لحاظ فلسفی قابل اثبات نیست
حالا قدیما این افراد رو مثل نوشته های منطق مظفر و شیخ الئیس سفسطه گر میگفتن! و دندان سالمشونو میکشیدن تا بدیهیات و این چیزا رو رد نکنه
در مورد شک دکارتی هم که
دکارت میگه من شک میکنم دیگه تو شک خودم نمیتونم شک کنم پس هستم!
چه فلاسفه غربی چه در اصول فلسفه جناب طباطبایی نقد هایی گرفته شده!مثل اینکه اگر تمام چیز ها مانند اجماع نقضین محال دونستنش رو کنار گذاشت میشه گفت هم شک میکنم هم نمیکنم!و ایراداتی که میگیرند درست هستش
طبق فلسفه اسلامی بدیهیات مثل وجود داشتن من قابل اثبات نیست چون مستلزم افتادن به دور و تناقضه

Miss.Narges;936462 نوشت:
.اما برهان صدیقین علاوه بر اثبات علت العلل میگه این علت العلل نمیتونه نقصی داشته باشه وگرنه واجب الوجود نیست.

صدیقین ایرادات فراوانی داره و میشه بحث کرد روش

Miss.Narges;936462 نوشت:
خب این برهان فلسفی نیست تجربیه.بیشتر برای ارام کردن افرادیکه حوصله فلسفه ندارند و با مشاهده سروکار دارند میتونه مفید باشه.

آدم نباید خودشو گول بزنه که!
باید به اطمینان برسه خب

Miss.Narges;936462 نوشت:
بله ولی بعضیها قویترن و یا بعضیهها قابل فهمترن.مثلا برای قضیه فیثاغورس چندین اثبات وجود داره.

خب تو کدوم اثبات
مقدمات برای اثبات نتیجه ضعیف هستند؟
و یا نقدی بر آن وجود دارد؟

خب ی پست بذارم راجب آزمایشات ذهنی!
این آزمایشا خیلی باحالن!پول و دلار نمیخواد جا و مکان نمیخواد وسیله و آزمایشگاه نمیخواد!
تنها ی ذهن سالم!و مقداری سوزاندن فسفر میخواد!
[SPOILER]تعریفشو از همین ویکی پدیا میذارم آزمایش فکری طرحی است که بدون نیاز به آزمون مستقیم، برای آزمایش یک فرضیه یا نظریه ارایه می‌شود. هدف آزمایش فکری این است که بدون نیاز به آزمایش مستقیم نتایج بالقوهٔ یک نظریه را کشف شود یا احیاناً تناقض درونی آن را نشان داده شود. این آزمایش‌ها هم در علوم طبیعی و هم در علوم انسانی و هم حوزه‌هایی چون اخلاق کاربرد دارند. میزان مقبولیت این آزمایش‌ها در رد و قبول فرضیه‌ها یا نظریه‌ها یکی از مسائل مورد بحث در حوزهٔ فلسفهٔ علم بوده‌است
[/SPOILER]
دو تاشو امروز میگم چند تای دیگه رو بعدا
اولیش از کتاب نظریه علمی چیست به معرفی دکتر سروش(حاج عبدال رو نمیگم)

دومی هم آزمایش معروف میمونها
(که بعد ها بصورت آزمایشات واقعی همنوایی سالمون اش در مورد انسان ها اجرا شد)
ﯾﮏ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﭘﻨﺞ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻔﺴﯽ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﻗﻔﺲ ﯾﮏ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ
ﮐﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﻣﻮﺯ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ .
ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺖ، ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻭﺵ ﺁﺏ
ﺳﺮﺩ ﺧﯿﺲ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ، ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺖ
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ
ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻧﺪ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ، ﻫﯿﭻ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺮﺍﺕ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ
ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﺭﻭﺩ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﮔﺮﭼﻪ
ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺍﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﻮﺩ.
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻨﺪ . ﻣﯿﻤﻮﻥ
ﺗﺎﺯﻩ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﻮﺯ ﺍﺯ
ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ. ﻭﻟﯽ
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﮐﺘﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﻓﺮﺍ ﻣﯽ
ﮔﯿﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻡ
ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﺩ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﺮﺍ.
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺿﻊ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽ
ﯾﺎﺑﺪ. ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﺘﮏ
ﺯﺩﻥ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺳﻮﻡ
ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺿﻊ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ
ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯿﺎﺑﺪ. ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ
ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ .
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭘﻨﺠﻢ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮐﺘﮏ
ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣﯽ ﻣﯿﺎﺑﺪ.
ﺣﺎﻻ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﺎ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻣﺸﺎﻥ ﺩﻭﺵ ﺁﺏ ﺳﺮﺩ ﺭﺍ
ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ
ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺭﺍ ﮐﺘﮏ
ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ.

hessam78;936456 نوشت:
البته روی نظم هم تعریفاتی میگمارند تا حدی که بی نظمی رو هم نوعی نظم میشمارند برخی

خیلی تعریف شفافی از نظم ندارم. نظم یک حالت از بی‌نظمی است که ذهن ما آن را تشخیص می‌دهد. نظم یه جور سادگی ریاضی است. باید سعی کرد آن را تعریف کرد. بخواهم به طور کلی بگویم مثل یک صحنۀ sexually attractive است که قابل تعریف نیست اما ذهن انسان به آن واکنش نشان می‌دهد. برخی اقسام نظم از ذهن انسان جدا نیست مثل زیبایی اما شاید برای برخی دیگر بتوان تعریف مستقل‌تری ارائه کرد.

irancplusplus;936477 نوشت:
نظم یه جور سادگی ریاضی است.

خب همونطور که گفتین باید تعریفش کرد

irancplusplus;936477 نوشت:
طور کلی بگویم مثل یک صحنۀ sexually attractive است که قابل تعریف نیست

خب این امر بستگی به ناظر داره
مثلا برای بزغاله یک بزغاله خوشگل مطرح است نه انسان هرچند پیچیده و جذاب!
مثالی بزنم

برای نمونه فرض کنید در اثر وزش باد٬ یک جسم شیشه ای بر روی زمین بیافتد٬ بشکند و ذرات آن بر روی زمین پخش شود. حال ما مجموعه ای از خرده شیشه ها را داریم که بر روی زمین ریخته شده است
آیا این مجموعه هدفمند است؟ ممکن است هنرمندی این مجموعه را ببیند و از شیوه تصادفی پخش شدن این قطعات شیشه لذت ببرد و این مجموعه را حفظ کند٬ بنابر این هدف این مجموعه برای آن شخص میشود نشان دادن هماهنگی و زیبایی!
ممکن است شخص دیگری این صحنه را ببیند و تصمیم بگیرد که این مجموعه را از بین نبرد زیرا باعث میشود که کسی نتواند از آن منطقه عبور کند.
بنابر این روشن است که برای تصادفی ترین و عجیب ترین مجموعه ها نیز همواره میتوان اهدافی و نظم هایی را در نظرگرفت و کدام
مجموعه است که نتواند به سوی هدفی سیر کند؟
بنابر این با این تعریف از نظم میتوان گفت که تمام مجموعه ها منظم هستند
تعریف خیلی مهمه

hessam78;936442 نوشت:
این جمله شما مغالطه طلب برهان از مخالفین هستش
هیچ چیزی را نمی‌توان پذیرفت مگر آن‌ که خود آن اثبات شود.

شما نفرمودید که معلوم نیست اینها هدفمند باشند یا خیر، اگر اینگونه فرموده بودید خب ادعای نفی یا اثبات درکار نبود و ما هم دلیل طلب نمی کردیم، اما شما فرمودید: هدفمند نیستند:

hessam78;936385 نوشت:
این همه سیارات بی ثمر و انفجار ستاره ها!
که هیچ فایده ای ندارد!

یعنی ادعا کردید، خب وقتی بین نفی و اثبات به یک طرف تمایل پیدا کردید باید برای آن دلیل بیاورید.

hessam78;936442 نوشت:
تک تک گزارات نیازمند اثبات است

اینکه ما آنها را هدفمند می دانیم لازم نیست حکمت تک تک آنها را به صورت مشخص بدانیم، بلکه با اعتقاد به وجود خداوند حکیم، حکمت تمامی آنها اثبات می شود ولو آنکه ما آن حکمت را ندانیم؛ یعنی ما دلیل اثباتی کلی برای اثبات حکمت همه چیز داریم، شما یا مبنای ما را قبول دارید یا خیر، اما در این شکی ندارید که با پذیرش این مبنا، روبنا هم منطقی و پذیرفتنی خواهد بود.
پس شما نمی توانید مستقیما به سخن ما اشکال بگیرید، بلکه باید روی مبنای ما بحث کنید.

بنابراین این اشکال شما وارد نیست:

hessam78;936442 نوشت:
شما و پیامبران و قرآن گفته است هر چیزی نظم و هدفی دارد پس بر شما لازم است هدفش را بگویید و ثمره آن ها را بگویید!
خودتان میدانید فرد باید مسلمان باشد و حکمت خداوند را پذیرفته باشد تا این ها برایش هدفمند شود! و الا نمیتوانید به صورت خارج دینی ادعایتان را ثابت کنید

hessam78;936442 نوشت:
یک موجود آگاه برای هدفش تصادف رو انتخاب نمیکنه!

تصادفی که دراعتقادات نفی می شود تصادف به معنای نفی قانون علیت است، اما تصادفی که شما می گویید عین نظم است، مثلا اینکه یک پراید زیر کامیون له می شود این تصادف مصطلح در اعتقادات نیست، این اتفاقا عین نظم و علیت است، چون همه چیز طبق قاعده اتفاق افتاده و قابل محاسبه است.

Miss.Narges;936443 نوشت:
مسلما اگر خدا صریحا میگفت که نمیتوانستیم سخن خداوند رو کنتار بگذاریم اما خدا اومده یه داستانی تعریف کرده که نمیشه ازش خلقت دفعی رو برداشت کرد

خب پس ما و شما اختلاف مبنایی نداریم.

Miss.Narges;936443 نوشت:
این موجود تک سلولی هم تدریجی خلق میشه

بالاخره شما نقطه آغاز این حرکت را چطور توجیه می کنید؟ آغاز این تدریج

Miss.Narges;936443 نوشت:
علم نگفته یهویی خلق میشه.ولی علم نمیگه این موجود تک سولی بدون خالق هوشمند خلق میشه.اصولا در علم صحبت فلسفی به میان نمیاد.اینکه موجود چجوری خلق میشه میشه صحبت علم و اینکه چیزی از بالا بر اون نظارت داره یا خیر این دیگه میشه صحبت فلسفی.توی کتابهای زیست شناسی نیازی نیست بگن خلقت تدریجی نیاز به خالق داره یا خیر.چون این میشه انحراف از بحث زیست شناسی.و مربوطه به فلسفه دینی میشه

خدا خیرتان بدهد، بنده هم به برخی از دوستان همین را می گویم که قلمرو علوم را گم نکنیم، اما برخی دوستان اصرار دارند علم تجربی را جای فلسفه بنشانند!

مسلم;936557 نوشت:
یعنی ادعا کردید، خب وقتی بین نفی و اثبات به یک طرف تمایل پیدا کردید باید برای آن دلیل بیاورید.

سلام در برابر ادعای دوستان بود

مسلم;936557 نوشت:
پس شما نمی توانید مستقیما به سخن ما اشکال بگیرید، بلکه باید روی مبنای ما بحث کنید.

عرض کردم که درون دینی بله!
برای همین گفتم حکمت را باید چالش کشید
شما قاعدتا برون دینی نمیاید که هدف این همه موجودات رو اثبات کنید!حکیم بودن خدا اثبات شه مخلوقات هم بر مبنای حکمت میشن

مسلم;936557 نوشت:
تصادفی که دراعتقادات نفی می شود تصادف به معنای نفی قانون علیت است، اما تصادفی که شما می گویید عین نظم است، مثلا اینکه یک پراید زیر کامیون له می شود این تصادف مصطلح در اعتقادات نیست، این اتفاقا عین نظم و علیت است، چون همه چیز طبق قاعده اتفاق افتاده و قابل محاسبه است.

باید پیداش کنم تو اصول کافی یا جای دیگه بود خونده بودم!در برابر دین مانی بود اگه اشتباه نکنم!
اما بله منظور شما درست است در مورد دینی

[=System]

hessam78;936497 نوشت:
خب همونطور که گفتین باید تعریفش کرد

زیاد مهم نیست. تعریف دقیق چیست. مثلا می‌توالند این باشد: هر مجموعۀ منسجم از ملکول‌ها که حرکات مشابه و تکراری با فاصله‌های کوتاه یا تکراری دارند.

مهم این است که ذهن انسان می‌داند نظم چیست (و با فکر می‌شود تعریف‌هایی برایش پیدا کند) و می‌داند این نظم در طبیعت به طور اتفاقی نمی‌افتد.

طبیعت مثل یک موجود هوشمند برق و نور و صوت را کشف کرده و گیرنه‌ها و فرستند‌ه‌هایی در حیوانات ساخته است! اگر طبیعت تنها همین قوانین سادۀ فیزیک باشد نمی‌تواند بدون یک دستورالعمل یا چیزی مثل آن. طبیعت مثل یک رابانه بدون سیستم عامل است. تا سیستم عاملی در کار نباشد کار خاصی از آن ساخته نیست. تنها چیزهایی مثل آنچه در فضا می‌بینیم.

Miss.Narges;936455 نوشت:
وجود کسی که ادعا میشه خالق جهانه.(اینکه چگونه و با چه کیفیتی جهان رو خلق کرده مربوط به این براهین نمیشه) رو با برهانهایی تحت عنوان علیت برهان نظم وجوب و امکان

hessam78;936459 نوشت:
علیت و علت العلل و امکان وجوب و صدیقین که دریک راستا هستند و نقد شده است

irancplusplus;936448 نوشت:
من گفتم که نظم می‌تواند از بی‌نهایت دور وجود داشته باشد و لزومی ندارد از خدا گرفته شود تا وجودش منطقی باشد.


دوستان میتوانم درخواست کنم مراقب باشید تاپیک به بحث اثبات وجود خدا کشیده نشود؟!!
@};-

مسلم;936558 نوشت:
خب پس ما و شما اختلاف مبنایی نداریم.

سلام پس چرا معتقدید خلقت دفعی انسان در قران صریح است؟

مسلم;936558 نوشت:
بالاخره شما نقطه آغاز این حرکت را چطور توجیه می کنید؟ آغاز این تدریج

بنده هم میگم نقطه اغازین و حتی تکامل تدریجی هم زیر نظر خدا منتها همراه با علل طبیعی هست.به همین دلیل موجودات نقص هایی داشته و هنوزم دارند.اما اینکه حیات چگونه شکل گرفته به عنوان یک معما باقیست و نظریه درست و منسجمی ارائه نشده

Miss.Narges;936740 نوشت:
سلام پس چرا معتقدید خلقت دفعی انسان در قران صریح است؟

سلام عرض کردم اختلاف مبنایی نداریم، نه اینکه اختلاف نداریم
منظورم این است که ما هر دو قران را به عنوان سخن خداوند و حجتی که اگر حرفی زده باشد قطعی است قبول داریم، اما اختلاف ما روبنایی است، یعنی ما می گوییم قرآن از خلقت دفعی آدم و حوا سخن گفته، و شما معتقدید سخن نگفته!
اما سایر دوستانی که با بنده بحث می کنند برخی شون اصلا قرآن را به عنوان حجت قبول ندارند، یعنی با ما از اساس اختلاف دارند، اختلاف مبنایی دارند.

Miss.Narges;936740 نوشت:
بنده هم میگم نقطه اغازین و حتی تکامل تدریجی هم زیر نظر خدا منتها همراه با علل طبیعی هست.به همین دلیل موجودات نقص هایی داشته و هنوزم دارند.اما اینکه حیات چگونه شکل گرفته به عنوان یک معما باقیست و نظریه درست و منسجمی ارائه نشده

شما اگر برای جهان مادی نقطه آغازینی قائل هستید پس نمی توانید خلقت دفعی را غیر منطقی بدانید، چون تدریج در آغاز که معنا ندارد! بالاخره اولین مخلوق مادی که چیزی قبل از آن نبوده است، آن چطور خلق شده است؟ آدم هم همانطور خلق شده!

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مسلم;936758 نوشت:
سلام عرض کردم اختلاف مبنایی نداریم، نه اینکه اختلاف نداریم
منظورم این است که ما هر دو قران را به عنوان سخن خداوند و حجتی که اگر حرفی زده باشد قطعی است قبول داریم، اما اختلاف ما روبنایی است، یعنی ما می گوییم قرآن از خلقت دفعی آدم و حوا سخن گفته، و شما معتقدید سخن نگفته!
اما سایر دوستانی که با بنده بحث می کنند برخی شون اصلا قرآن را به عنوان حجت قبول ندارند، یعنی با ما از اساس اختلاف دارند، اختلاف مبنایی دارند.

شما اگر برای جهان مادی نقطه آغازینی قائل هستید پس نمی توانید خلقت دفعی را غیر منطقی بدانید، چون تدریج در آغاز که معنا ندارد! بالاخره اولین مخلوق مادی که چیزی قبل از آن نبوده است، آن چطور خلق شده است؟ آدم هم همانطور خلق شده!

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
استاد دقیقا کجا در قرآن از خلقت دفعی صحبت شده؟
قرآن حرف از خلقت حضرت آدم(ع) می زند
اما شما هم می دانید که خلقت با واسطه بوده نه در مقام کن البته به معنای خلقت آغازین و ایجاد وجود
می دانیم آب و خاک از زمین برداشته شده توسط عزرائیل(س)
در خاک و آب وجود ذرات و کروموزوم منتفی نخواهد بود
اگر بگوییم جنس خاک یک جنس عام است
مثل منی و اسپرم
اینچنین همسویی فرگشت با خلقت دور از ذهن نیست
یا علی(س)[/]

رستگاران;936763 نوشت:
استاد دقیقا کجا در قرآن از خلقت دفعی صحبت شده؟

منظور بنده از از خلقت دفعی این نیست که قرآن کریم مستقیما از خلقت دفعی سخن گفته است، بلکه از آیات فهمیده می شود که همه انسان ها از نسل یک زوج به نام آدم و حوا هستند:

«يَأَيهَّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهُْمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَ نِسَاء»؛ اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين) منتشر ساخت‏.(نساء:1)

«هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيهَا»؛او خدايى است كه (همه) شما را از يك فرد آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد.(اعراف:189)

«هُوَ الَّذِى أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَة»؛ او كسى است كه شما را از يك نفس آفريد(انعام:98)

«يَابَنىِ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ»؛ اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد.(اعراف:27)


البته بنده هم معتقد به نص نیستم، اما ظهور این آیات ظهور قوی ای است که نمی توان به راحتی دست از آن برداشت.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مسلم;936831 نوشت:
منظور بنده از از خلقت دفعی این نیست که قرآن کریم مستقیما از خلقت دفعی سخن گفته است، بلکه از آیات فهمیده می شود که همه انسان ها از نسل یک زوج به نام آدم و حوا هستند:

«يَأَيهَّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهُْمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَ نِسَاء»؛ اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين) منتشر ساخت‏.(نساء:1)

«هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيهَا»؛او خدايى است كه (همه) شما را از يك فرد آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد.(اعراف:189)

«هُوَ الَّذِى أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَة»؛ او كسى است كه شما را از يك نفس آفريد(انعام:98)

«يَابَنىِ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ»؛ اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد.(اعراف:27)


البته بنده هم معتقد به نص نیستم، اما ظهور این آیات ظهور قوی ای است که نمی توان به راحتی دست از آن برداشت.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
نمی دانم آیا نص روایی خلقت را نپذیرفتید یا خیر
اما اگر صرفا از قرآن هم استفاده کنیم
نمونه هایی از خلقت مشابه چون حضرت عیسی(س) است که خلقتشان با خلقت حضرت ابوالبشر(س) یکسان است
که در آیه حضور روح در کنار حضرت مریم(س) نشان از تدرجی و خلقت با واسطه دارد
که خود این ماجرا خلقت تدریجی را نشان می دهد
البته آیات مربوط به خلقت جنین هم موید این امر است

و نکته ایی که می توان اینجا استفاده کرد
هر دو نوع خلقت است که وجود داشته
هم دفعی و هم تدریجی
که در آیات جنین از دو خلقت صحبت شده است

اما نکته اشتراکی با فرگشت
خلقت جسم است
که خلقت با واسطه و خلقت به طریق بحث عالم ذر بنظر بتواند موییدی باشد که بتوان با تقریری فرگشت را تحلیل کرد
نظرتان چیست؟
یا علی(س)[/]

رستگاران;936874 نوشت:
نمی دانم آیا نص روایی خلقت را نپذیرفتید یا خیر
اما اگر صرفا از قرآن هم استفاده کنیم
نمونه هایی از خلقت مشابه چون حضرت عیسی(س) است که خلقتشان با خلقت حضرت ابوالبشر(س) یکسان است
که در آیه حضور روح در کنار حضرت مریم(س) نشان از تدرجی و خلقت با واسطه دارد
که خود این ماجرا خلقت تدریجی را نشان می دهد
البته آیات مربوط به خلقت جنین هم موید این امر است

و نکته ایی که می توان اینجا استفاده کرد
هر دو نوع خلقت است که وجود داشته
هم دفعی و هم تدریجی
که در آیات جنین از دو خلقت صحبت شده است

اما نکته اشتراکی با فرگشت
خلقت جسم است
که خلقت با واسطه و خلقت به طریق بحث عالم ذر بنظر بتواند موییدی باشد که بتوان با تقریری فرگشت را تحلیل کرد
نظرتان چیست؟

با سلام و احترام
ببینید من هم معتقدم که در خصوص خلقت و کیفیت آن نصی وجود ندارد، بنده هم سخنم را روی کیفیت خلقت در قرآن نبردم، عرضم این است که قرآن کریم می فرماید همه انسان ها از نسل یک زن و شوهر هستند، وقتی چنین شد دیگر خود به خود فرگشت در مورد انسان به مشکل بر می خورد! چون طبق فرگشت زن و شوهر اولیه ای وجود ندارد، بلکه انسان های امروزی از نسل انسان های اولیه هستند که جهش ژنتیکی داشته اند.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مسلم;937187 نوشت:
با سلام و احترام
ببینید من هم معتقدم که در خصوص خلقت و کیفیت آن نصی وجود ندارد، بنده هم سخنم را روی کیفیت خلقت در قرآن نبردم، عرضم این است که قرآن کریم می فرماید همه انسان ها از نسل یک زن و شوهر هستند، وقتی چنین شد دیگر خود به خود فرگشت در مورد انسان به مشکل بر می خورد! چون طبق فرگشت زن و شوهر اولیه ای وجود ندارد، بلکه انسان های امروزی از نسل انسان های اولیه هستند که جهش ژنتیکی داشته اند.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خب مسئله اینه که فرگشت بر اساس مشاهدات و تحلیل اون شکل گرفته
ممکنه در جایی مسائلی مشاهده شود اما با تحلیل متفاوت نتایج متفاوت بدست بیاید
در این امر شباهت ژنتیکی و جسمی چیزی نیست که بتواند با خلقت و فرگشت تضاد ایجاد کند
چون در سطوح پایین توالی ژن را دلیل شباهت و نزدیکی می دانند که این شباهت در بین فرزند و پدر و مادر هم مشاهده می شود
حال در خلقت ما خاک و آب داریم که بر اساس فرض من اینها حامل ژن گونه های مختلف و تغییر و تبدیل اوست
در خلقت موجودات دیگر هم شبیه به همین صادقه

یا علی(س)[/]

رستگاران;937290 نوشت:
خب مسئله اینه که فرگشت بر اساس مشاهدات و تحلیل اون شکل گرفته
ممکنه در جایی مسائلی مشاهده شود اما با تحلیل متفاوت نتایج متفاوت بدست بیاید
در این امر شباهت ژنتیکی و جسمی چیزی نیست که بتواند با خلقت و فرگشت تضاد ایجاد کند
چون در سطوح پایین توالی ژن را دلیل شباهت و نزدیکی می دانند که این شباهت در بین فرزند و پدر و مادر هم مشاهده می شود
حال در خلقت ما خاک و آب داریم که بر اساس فرض من اینها حامل ژن گونه های مختلف و تغییر و تبدیل اوست
در خلقت موجودات دیگر هم شبیه به همین صادقه

با سلام مجدد
منظورتان را متوجه نشدم، بحثی که بنده مطرح کردم فقط روی این است که دانشمندان معتقد به فرگشت انسان ها را از نسل دو انسان نمیدانند!
شما دقیقا طرفدار کدام نظریه اید؟ انسان ها را از نسل آدم و حوا می دانید یا خیر؟

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مسلم;937313 نوشت:
با سلام مجددمنظورتان را متوجه نشدم، بحثی که بنده مطرح کردم فقط روی این است که دانشمندان معتقد به فرگشت انسان ها را از نسل دو انسان نمیدانند!شما دقیقا طرفدار کدام نظریه اید؟ انسان ها را از نسل آدم و حوا می دانید یا خیر؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
من معتقد به شریعت امامیه هستم و هرچه در آن به طور دست اول برسد هستم ان شاء الله
ان شاء الله بعد هم هست
اما بین دو نظریه از زاویه دیدم تفاوتی نمی بینم مگر در تحلیل مشاهدات اختلافه
اگر در بحثم با دوستان دقت کرده باشید از ایشان خواستم بگویند الان روزه یا خیر
مسلما الان که صحبت می کنیم یکطرف زمین روز و طرف دیگر شبه
با شیوه مشاهده و تحلیل می توان نتیجه متفاوت گرفت
فرگشت با مشاهده توالی ژنی و شباهت های موجود می گوید سیر تکاملی شکل گرفته و مذهب ما قائل به خلقت آدمیان از نسل حضرت آدم(س) است
البته با توجه به نکاتی
1-تنها نسل حضرت آدم(س) در عالم نیست بلکه آخرین نسل نسل ایشان است و نسل کنونی و بعد هم انسان هایی خواهند بود بر اساس نص هایی
2- خلقت حضرت آدم(س) خلقت دفعی از عدم نبوده بلکه از خاک و آب زمین بدن مبارکشان خلق شده و روح دمیده شده
3- نسل ایشان هم مانند ایشان از خاک هستند
که با تبیین این نکات من به این دید می رسم
عاملی مشترک بین نسل جدید و حضرت ابوالبشر(س) است که خاک یا مواد و ذرات موجود در خاکه
که هرچیزی در خاک می تواند باشد و در آب
مثل آب منی که حاوی اسپرم است که ژنوم نسل اجداد هست خب تا اینجا اگر بگوییم در خاک ژن هست فرگشت هم توالی ژنی و شباهت را مطرح می کنداین نقطه مشترک
بعد نکته اختلاف بین فرگشت و خلقت وجود اسکلت های میلیون سالی است که جدای از وجود یا عدم وجود نص دقیق سن خلقت و.. در نصوص
اینجا با توجه به برداشته شدن خاک زمین باز مشکلی ایجاد نمی کند یا من نمی بینم چون همان خاک می تواند حاوی ژن موجودات و انسان های گذشته باشدکه اینجا با تغییر تحلیل و زاویه دید این اختلاف مرتفع می شود
و یک مسئله دیگر تبارک الله احسن الخالقین است اینجا خدا خودش را بعد خلقت ابوالبشر(س) با این جمله خطاب می کندخب این احسن در مقابل و قیاس به چیزیست چرا بعد از خلقت این گفته شده؟خب اینجا در مقایسه است که البته با توجه به دید من وجود انسان یا تکامل در خلقت را می توان متصور شددر دیدگاه دین انسان برترین و اشرف مخلوقات است که از نظر اشرافیت می تواند برتری هایی داشته باشد که جای بحث و بررسی دارد
اما ایراد اصلی که به فرگشت وارد می شود حلقه وصل گونه ها است که اگر نشود حلقه وصلی یافت این نیافتن تا به امروز البته احتمالا نشان از تاثیر خلقت دارد و حلقه وصل نمایان می شود البته باید بیشتر بررسی شود
پس نتیجه من با تغییر تحلیل فرگشت به شیوه تکامل به خلقت می رسم
البته ایشان می گویند تصادفی من می گویم اراده اللهی که انتخابی باشد یا تصادفی
اون حلقه گم شده همین اراده اللهی می تواند باشدالبته با جوانب مسائل دین و گویا در دین وارد تحلیل جزئیات نشده یا ما مطلع نیستیم
یا علی(س)[/]

رستگاران;937320 نوشت:
2- خلقت حضرت آدم(س) خلقت دفعی از عدم نبوده بلکه از خاک و آب زمین بدن مبارکشان خلق شده و روح دمیده شده
3- نسل ایشان هم مانند ایشان از خاک هستند
که با تبیین این نکات من به این دید می رسم
عاملی مشترک بین نسل جدید و حضرت ابوالبشر(س) است که خاک یا مواد و ذرات موجود در خاکه
که هرچیزی در خاک می تواند باشد و در آب
مثل آب منی که حاوی اسپرم است که ژنوم نسل اجداد هست خب تا اینجا اگر بگوییم در خاک ژن هست فرگشت هم توالی ژنی و شباهت را مطرح می کنداین نقطه مشترک

خب ما حرفی نداریم، اما معتقدین فرگشت چنین جمعی را نمی پذیرند!
فرگشت از تبدیل موجودات به هم می گوید که همواره روند صعودی داشته اند، یعنی از یک تک سلولی شروع شده و به انسان ختم شده! هرگز بین این مراتب خاک را نمی آورند، چون خاک بودن یک روند نزولی است، اینکه ما بگوییم مثلا اجداد شامپانزده و انسان تبدیل به خاک شده اند و از خاک آنها انسان درست شده است این را هرگز معتقدین به فرگشت نمی پذیرند، چون این تکامل نمی شود اینجا سیر نزولی طی شده! اینجا موجودی که تا حد شامپانزده رشد پیدا کرده تمام تکامل خویش را از دست داده و به خاک تبدیل شده! این از نظر ایشان تکامل نمی شود!
لازم نیست در این خصوص با بنده چانه زنی کنید؛ من در این خصوص اعتراضی ندارم، چون بنده فقط دنبال اثبات آدم و حوا به عنوان پدر و مادر این نسل هستم که نظر شما ، نظر بنده را تأمین می کند، منظورم این است که فرگشتیان زیر بار نظر شما نمیروند، هیچکدامشان! شما در حقیقت برای جمع بین دو نظر، رقیب را از میدان خارج کرده اید و فقط اسمش را باقی گذاشته اید!
می توانید از دوستانی که در همین تاپیک طرفدار فرگشت هستند سوال کنید ببینید چنین جمعی را می پذیرند یا خیر!

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مسلم;937380 نوشت:
خب ما حرفی نداریم، اما معتقدین فرگشت چنین جمعی را نمی پذیرند!
فرگشت از تبدیل موجودات به هم می گوید که همواره روند صعودی داشته اند، یعنی از یک تک سلولی شروع شده و به انسان ختم شده! هرگز بین این مراتب خاک را نمی آورند، چون خاک بودن یک روند نزولی است، اینکه ما بگوییم مثلا اجداد شامپانزده و انسان تبدیل به خاک شده اند و از خاک آنها انسان درست شده است این را هرگز معتقدین به فرگشت نمی پذیرند، چون این تکامل نمی شود اینجا سیر نزولی طی شده! اینجا موجودی که تا حد شامپانزده رشد پیدا کرده تمام تکامل خویش را از دست داده و به خاک تبدیل شده! این از نظر ایشان تکامل نمی شود!
لازم نیست در این خصوص با بنده چانه زنی کنید؛ من در این خصوص اعتراضی ندارم، چون بنده فقط دنبال اثبات آدم و حوا به عنوان پدر و مادر این نسل هستم که نظر شما ، نظر بنده را تأمین می کند، منظورم این است که فرگشتیان زیر بار نظر شما نمیروند، هیچکدامشان! شما در حقیقت برای جمع بین دو نظر، رقیب را از میدان خارج کرده اید و فقط اسمش را باقی گذاشته اید!
می توانید از دوستانی که در همین تاپیک طرفدار فرگشت هستند سوال کنید ببینید چنین جمعی را می پذیرند یا خیر!

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اگر طرفداران فرگشت مرگ و تبدیل به خاک شدن را انکار کنند که بنظر شواهد قویی را رد می کنند
اما تا جایی که من می دانم شباهت توالی ژنی را دلیلی بر شباهت گونه ها در کنار شباهت جسمی بیان می شود
که خب اگر تفاوت ها را جهش ژنی بدانیم
با شناخت از خلقت در مذهب امامیه تفاوت و جدایی احساس نمی شود
حتی اگر خلقت در نظر امامیه را بنگریم
به نوعی فرگشت با همین سیر مطرحه البته
از تکامل به جزء و جزء به کل
مثل خلقت نوری و ذری
بنظر طرفداران این فرگشت که سعی دارند با خلقت مقابله کنند بهتر است اول خلقت از نظر دیدگاه امامیه که ما در مقام بحث با ایشان هستیم را مطالعه کنند
اما خلقت حضرات آدم(س) و حوا(س) نیز بنظر با پذیرفتن وجود ژن در آب و خاک می توان به عنوان یک جهش انتخابی در نظر گرفت

که البته فکر نکنم حتی دین مخالف جسم انسان و شباهتش به موجودات باشد
که اگر مخالفان و مواففان فرگشت و جمع این دو نظر متن را می خوانند منتظر نقدشان می مانم
البته در این موضوع سعی در مباحثه داشتم .
همان شروع از تک سلولی هم تا جایی که من می دانم در آب بوده که باز ردی بر خلقت نخواهد بود.
یا علی(س)[/]

رستگاران;937389 نوشت:
اگر طرفداران فرگشت مرگ و تبدیل به خاک شدن را انکار کنند که بنظر شواهد قویی را رد می کنند


ببینید شاه کلید تفاوت اینجاست شما می گویید ژن سابق تبیل به خاک شده و ژن بعدی از آن گرفته شده و موجود تولید می شود! اما آنها این واسطه بودن خاک را قبول ندارند، میگویند از طریق توالد هست که ژن به نسل بعدی انتقال می یابد.
آنها می گویند هر نسلی برای بقاء و سازگاری با محیط یک سری صفات جدید کسب می کند که این صفات اکتسابی از طریق ژنتیکی و توالد به نسل بعدی منتقل می کند و به مرور زمان نسل ها نسبت به نسل های پیشین ارتقاء یافته و تکامل می یابند.
در هر صورت اینکه موجودی تبدیل به خاک شود و از آن خاک موجود بعدی ایجاد شود مطلقا منظور ایشان نیست.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مسلم;937411 نوشت:

ببینید شاه کلید تفاوت اینجاست شما می گویید ژن سابق تبیل به خاک شده و ژن بعدی از آن گرفته شده و موجود تولید می شود! اما آنها این واسطه بودن خاک را قبول ندارند، میگویند از طریق توالد هست که ژن به نسل بعدی انتقال می یابد.
آنها می گویند هر نسلی برای بقاء و سازگاری با محیط یک سری صفات جدید کسب می کند که این صفات اکتسابی از طریق ژنتیکی و توالد به نسل بعدی منتقل می کند و به مرور زمان نسل ها نسبت به نسل های پیشین ارتقاء یافته و تکامل می یابند.
در هر صورت اینکه موجودی تبدیل به خاک شود و از آن خاک موجود بعدی ایجاد شود مطلقا منظور ایشان نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ایشان مشاهداتی داشته اند و بر اساس آن نظریه تکامل را داده اند
در صورتی که برای این مشاهدات و همسویی با خلقت تحلیل اینچنینی هم مطرحه
حلقه های بین. گونه ها کجا هستند و چگونه؟
خب وقتی موجودی می میرد تبدیل به خاک می شود اما ژنوم آن می تواند. باقی بماند یا کمتر از ژنوم
خب معمولا در علوم تجربی تا وقتی تحلیل و نظریه بهتری نباشد که قابل دفاع باشد نظریه قبلی باقی است
تحقیقات بنیادی مهمه
خب ما همچین تحلیلی را به ایشان ارائه می کنیم
نمونه های تکامل انتخابی در طبیعت در زمان ما هم مشاهده می شود
مثل میوه هایی که از پیوند دو درخت ایجاد می شوند
یا موجودات ترایاخته
یا علی(س)[/]

ديندار;936339 نوشت:
جناب حسام 78 سوالی از شما دارم امیدوارم منصفانه پاسخ دهید؟ آیا پیامبر می توانست و منطقی بود که بدون شواهد و مدارک علمی کشف شده در قرن 1800، به همه بگوید شما همانا پسر عموی شامپانزه ها هستید!!! ؟؟؟ یا قبل تر از پیامبر حدود شاید 1000 سال قبل از اسلام، مثلا موسی،

درود بر شما جناب دیندار پوزش بابت تاخیر
ببینید من میگم این فرمایش شما صحیح
حالا من از شما میپرسم درسته خداوند دینی رو برای 1400 سال بعدش بگه که مختص عقل و زمانه اون دوران هستش؟
اگر شما میگویید گفتن مطالب علمی 1400 سال بعد در قبل مشکل آفرین است صورت عکس آن هم صادق است

ديندار;936339 نوشت:
الان خیلی ها پذیرفته اند که این داستان سمبلیک هست

در دین رد شدن که نداریم
هر چیزی که اشتباهش نشان داده شود گفته میشود سمبلیک است و معنایش چیز دیگر

ديندار;936339 نوشت:
اتفاقا مفاهیم آموزشی بالایی هم در این داستان سمبلیک وجود دارد

هیچ مفاهیم علمی برای غیر مسلمانان در داستان آفرینش وود ندارد

ديندار;936339 نوشت:
البته استادان و پاسخ دهندگان این سایت بدلیل این که عمدتا از آقای مصباح یزدی تبعیت می کنند حاضر به پذیرش این مساله نیستند.

ربطی ندارهت
و فروم های کشیش های مسیحی هم بحث داشتیم اکثرا همینطور بودن
یا فرد باید رشته اش دین شناس باشد و خودش به دینی معتقد نباشد تا به درستی واکاوی کند
وقتی ملتزم به دینی شد به هر نحو مجبور به دفاع از آن خواهند شد

ديندار;936339 نوشت:
کلا پیامبر این داستان را بصورت خواب دیده است

نمیدونم

ديندار;936340 نوشت:
چطور شد که فرگشت در یک زمان منجر به ایجاد دایناسورها و حیوانات عظیم الجثه خلقت گردید که بر زمین حاکم شدند؟ و در زمانی دیگر منجر به ایجاد موجودی هوشمند و بسیار عاقل همچون انسان گردید که اکنون بر زمین حاکم است؟

خب این در تعریف فرگشت وجود داره
کتاب ارنست مایر که تازه چاپ شد دوباره رو بفرمایید التفات نمایید
انتخاب طبیعی ویژگی های مثبت را حفظ میکند
در آن شرایط و محیط
انقراض کرتاسه-پالئوژن (Cretaceous-Paleogene)
شرایط مناسب دایناسور ها نبود

ديندار;936340 نوشت:
در زمانی دیگر منجر به ایجاد موجودی هوشمند و بسیار عاقل همچون انسان گردید که اکنون بر زمین حاکم است؟

فرگشت در همه زمان ها رخ میدهد این زمان و آن زمان ندارد مطلوبات محیطی حفظ میشود همین
انسان هم ممکن است منقرض شود!حکم فرمایی دایناسور ها که بیشتر از انسان بود

ديندار;936340 نوشت:
چطور شد که دایناسورها منقرض شدند، راستی علم درباره دلایل منقرض شدن دایناسورها به چه نتایجی رسیده است؟

http://bigbangpage.com/science-content/%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%86-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B6-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B1%D8%AE-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F/

ديندار;936340 نوشت:
آیا اگر دایناسورها منقرض نمی شدند انسان می توانست همانند امروز آزادانه بر روی
زمین زندگی کند؟

این موضوع قابلیت پیشبینی ندارد معلوم نیست

ديندار;936340 نوشت:
آب از نظر علمی چطور در زمین بوجود آمده است؟ نظریه هایی وجود دارد که می گویند از شهاب سنگ ها به زمین منتقل شده است. لطفا نظریات علمی موجود در زمینه پیدایش آب بر روی زمین هم بگویید.

http://bigbangpage.com/science-content/%D8%B1%D9%85%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B4%D8%A7%D8%A1-%D8%A2%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86/

نتایج یک پژوهش جدید درباره تفاوت مغز مردان و زنان
آیا تفاوتهای آناتومیکی بین زنان و مردان، نظیر اندامهای جنسی، موی صورت و موارد مشابه، شامل مغز نیز می‌شود؟ یافتن پاسخی برای این پرسش مناقشه برانگیز همواره مشکل بوده است. اکنون، بزرگترین پژوهش انجام شده در نوع خود برای عکس‌برداری از مغز، نشان میدهد الگوهای خاصی وجود دارند که به جنسیت مرتبط هستند و بطور کلی شباهتها بسیار بیشتر از تفاوتها می‌باشند.
برای دهه‌های متوالی، پژوهشگران مغز دریافته‌اند که بطور میانگین حجم مغز مردان اندکی بیشتر از حجم مغز زنان است، حتی هنگامی که اندازه بزرگتر بدن مردان را لحاظ کنیم. اما تا کنون بسیار مشکل بوده که مشخص کنیم دقیقا کدامیک از زیرساختارهای مغز حجم بزرگتر یا کمتری دارند. اکثر پژوهشهای قبلی بر روی گروه‌های کوچکی انجام شده بود که معمولا از صد نمونه مغز فراتر نمی‌رفت و غیر ممکن بود که به یک نتیجه کلی رسید. اما در پژوهش اخیر، گروهی از محققان تحت سرپرستی روانشناسی بنام استوارت ریچی، از داده‌های موجود در بانک زیستی بریتانیا استفاده کردند. تا کنون پانصد هزار نفر از داوطلبان بریتانیایی‌ برای مشارکت در این بانک داده‌ها ثبت نام نموده‌اند و مغز گروهی از آنان، شامل ۲۷۵۰ زن و ۲۴۶۶ مرد بین ۴۴ تا ۷۷ سال، با عکس‌برداری ام.آر.آی مورد مطالعه قرار گرفت. ریچی و همکارانش حجم ۶۸ ناحیه از مغز داوطلبان و نیز ضخامت ناحیه کورتکس را اندازه‌گیری کردند که ناحیه چین‌خورده لایه خارجی مغز است و تصور می‌شود نقش مهمی در آگاهی، زبان، حافظه و درک داشته باشد.
با تنظیم داده‌ها بر مبنای سن، آنها دریافتند که بطور میانگین زنان کورتکس‌های ضخیمتری در مقایسه با مردان دارند. مجموعه‌ای از تست‌های عمومی هوش و درک نشان داده است که داشتن کورتکس‌های ضخیمتر موجب کسب امتیاز بالاتر می‌شود. با اینحال، حجم اغلب نواحی زیر کورتکس در مردان بیشتر از زنان است. نظیر هیپوکامپوس که در حافظه و درک فضایی نقش دارد، آمیگدالا که با احساسات، حافظه و قدرت تصمیم گیری مرتبط است، استریاتوم که با یادگیری، خویشتن داری و پاداش‌دهی ارتباط دارد و تالاموس که در پردازش و انتقال اطلاعات سنسوری به سایر نواحی مغز نقش بازی می‌کند. تنظیم داده‌ها بر مبنای اندازه کلی مغز نشان داد که حدود ۱۴ ناحیه زیرکورتکسی در مردان بزرگتر و ۱۰ ناحیه زیرکورتکسی در زنان بزرگتر است..
http://www.daneshagahi.com/scientists-posts/94-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%BA%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86

خبر ویژه:

اولین جنین انسان در آمریکا با استفاده از روش کرایسپر ویرایش ژنی شد.
محققان نشان دادند که می توان DNA جنین انسان را به طور موثری بهبود بخشید.

به گزارش MIT Technology Review اولین تلاش اعلام شده برای ایجاد یک جنین تغییر ژنتیک داده شده انسان در دانشگاه علوم و سلامت اورگان، پورتلند آمریکا انجام شده است.

این خبر در تاریخ 4 مرداد 1396 منتشر شده است.

https://www.technologyreview.com/s/608350/first-human-embryos-edited-in-us/
==================================
دانشمندان می گویند، اکنون شاهد ششمین انقراض بزرگ هستیم

هنگامی که به بچه ها درباره انقراض ،در مدرسه آموزش داده می شود، با آنها درباره موجوداتی که از سیاره ما ناپدید شده اند و آنهایی که در معرض خطر قرار دارند صحبت می شود؛ اما به ندرت به آنها گفته می شود که ما در حال حاضر شاهد یک رویداد انقراض جمعی هستیم - یک پدیده فوق العاده نادر که اکثریت گونه ها در جهان از بین می روند.
این گونه پدیده انقراض تا کنون پنج بار در تاریخ زمین رخ داده است و آنچه در حال حاضر در حا وقوع است ششمین رویداد انقراض بزرگ خواهد بود.
براساس یک مطالعه که اخیرا در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده است، جمعیت حیوانات در سراسر سیاره زمین به سرعت در حال کاهش است به شکلی که محققان می گویند روند «نابودی زیستی» در حال وقوع است.
اکولوژیست ها و متخصصان زیست شناسی در این تحقیق نوشتند: "تا اکنون 50 درصد از تعداد گونه های جانوری که زمانی زمین را با ما شریک بودند، شامل میلیاردها جمعیت، از بین رفته اند"
http://www.businessinsider.fr/us/biological-annihilation-sixth-mass-extinction-2017-7/
http://www.pnas.org/content/early/2017/07/05/1704949114.full
=======================
https://www.youtube.com/watch?v=XWOHS_WzXWg
یک ویدئوی کوتاه و بسیار جالب از چگونگی توانایی حل یک مسئله ۸ قسمتی توسط کلاغ
حل مسئله با استفاده از ابزار
================

برداشت‌های نادرست در مورد حوای میتوکندریایی

برداشت نادرست اول: حوای میتوکندریایی تنها زن دوران خود بوده است!
رد برداشت نادرست:
یکی از برداشت‌های نادرست در مورد حوای میتوکندریایی این است که چون نسل تمام زنان زندهٔ دنیا از طرف مادری به او می‌رسد پس او تنها زن دوران خود بوده است.بررسی‌های دی‌ان‌ای هسته‌ای نشان می‌دهد که جمعیت انسان‌های باستان هیچ‌گاه از چند ده هزار نفر کمتر نبوده است. سایر زنان هم عصر حوای میتوکندریایی نیز نوادگانی در بین انسان‌های امروزی دارند ولی در زنجیرهٔ فرزندان هر یک از آنها تا به امروز حداقل یک مرد بوده است که این امر باعث قطع دی‌ان‌ای میتوکندری می‌شود که فقط از طریق مادر به فرزند می‌رسد؛ ولی بر خلاف این زنان، حوای میتوکندریایی را می‌توان مستقیماً از طرف مادری به تمام انسان‌های امروزی متصل نمود.

برداشت نادرست دوم :حوای میتوکندریایی هم‌زمان با آدم
کروموزوم Y میزیسته است!
رد بداشت نادرست دوم:
از دیگر برداشت‌های نادرست در مورد حوای میتوکندریایی این است که او هم‌زمان با آدم کروموزوم Y می‌زیسته است و شاید هم با او ملاقات یا آمیزش داشته است. آدم کروموزوم Y نیز همانند حوای میتوکندریایی در آفریقا می‌زیسته است ولی زمان حیات او بین ۵۰۰۰۰ تا ۸۰۰۰۰ سال پس از حوای میتوکندریایی بوده است.

برداشت نادرست سوم :حوای میتوکندریایی جدیدترین نیای مشترک انسان‌های امروزی است!
رد برداشت:

حوای میتوکندریایی جدیدترین نیای مشترک انسان‌های امروزی از طرف مادری است. به خاطر اینکه انتقال میتوکندری دی‌ان‌ای فقط از مادر به فرزند است، ردیابی نیاکان مادری کار نسبتاً ساده‌ای است. جدیدترین نیای مشترک انسان‌های امروزی را می‌توان حتی در ۵۰۰۰ سال اخیر یافت.
دانشگاه اکسفورد و نیچر

http://m.mbe.oxfordjournals.org/lookup/pmid?view=long&pmid=8450756

https://www.nature.com/articles/srep38565
این مقاله در مورد بازوی رباتیکی که به مغز متصل شده و از مغز فرمان میگیره!و تحت کنترلش حرکت میکنه
که میبینیم اندام بدن چیزی تحت عنوان روح و... ندارد و همه چیز مغز است
================
مطالعه دانشگاه هاروارد پرده از تاثیر تمرین ذهن آگاهی بر مغز برمی دارد.
مطالعات بسیاری بر روی مزایای فیزیولوژیک ذهن آگاهی صورت گرفته اند که از جمله جدیدترین آنها مطالعه ای است که دردانشگاه هاروارد انجام شده است. در این مطالعه با استفاده از MRI مغز 16 نفر از شرکت کنندگان در دوره، دو هفته پیش از شروع دوره و نیز پس از اتمام دوره هشت هفته ای مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که پس از دوره تراکم ماده خاکستری در هیپوکامپ، که مسئول یادگیری و حافظه است، افزایش یافته و نیز در ساختارهایی از مغز که با خودآگاهی، شفقت و درون نگری درارتباط اند نیز حجم ماده خاکستری بیشتر شده بود.
http://www.collective-evolution.com/2014/12/11/harvard-study-unveils-what-meditation-literally-does-to-the-brain/
==========================
عاشق این یکی مقاله ام
خیلی باحاله
چرا بعضی از مردم در حرف های سطحی دیپاک چاپرا، معانی عمیق می بینند؟

گروهی از پژوهشگران برای اولین بار به توضیح گرایش انسان ها به مزخرف پرداختند. گوردن پنیکوک و تیمش متوجه شدند، افرادی که بیشتر مستعد پذیرش مزخرفات هستند در تست کلامی(verbal) و سیالی (fluid) هوش نمرات پایین تری می گیرند، از تئوری های توطئه خوششان می آید و بیشتر مشتاق روش های درمانی حاشیه ای هستند. نتایج این تحقیقات در نشریه ی قضاوت و تصمیم گیری منتشر شده است :

http://journal.sjdm.org/15/15923a/jdm15923a.pdf

برای ارزیابی، آنها یک سری جمله ساختند که از نظر دستوری درست بود اما فاقد هرگونه معنایی بود.به طور مثال یک نمونه از جملات مزخرفی که طراحی کردند این بود : "معنای پنهان، زیبایی بی نظیر انتزاعی را دگرگون می کند." جمله ای کاملن بی معنی که عمیق به نظر می رسد به دلیل اینکه از کلمات شعاری استفاده می کند . کلماتی مانند "پنهان" ، " دگرگونی"، "انتزاعی" و "زیبایی".در واقع عوض کردن ترتیب همین کلمات نیز می تواند جمله ای شبه عمیق بیافریند : "معنای انتزاعی، زیبایی بی نظیر پنهان را دگرگون می کند."

برای ارزیابی در دنیای واقعی، پژوهشگران به توئیتر روی آوردند چرا که به خاطر محدودیت 140 کارکتریش قابلیت زیادی برای مزخرف گویی دارد.به عنوان نمونه آنها دنبال توییت های دیپاک چاپرا (پزشک و نویسنده ای که مبلغ مزخرفات است) بودند.یک نمونه از توییت های وی این بود : " توجه و نیت از سازکارهای ابراز هستند" . درکنار این توییت ها هشتگ #شعور_کیهانی هم زده می شد.واکنش ها به توییت ها متنوع بود.

برای تشخیص فاکتورهایی که ممکن است فردی را مستعد خواندن توییت چاپرا و دریافت معانیش کند پنیکوک و تیمش، تفکر تحلیلی شرکت کنندگان، تمایل به دسته بندی اشتباه یک زمینه ی دانش با دیگری (مانند مشاهده ی یک چیز مادی به عنوان یک چیز روحانی) و تمایل به حفظ باورهای غیرقابل قبول را، ارزیابی کردند .در مجموعه ای از مطالعات پژوهشگران برای شرکت کنندگان به صورت تصادفی سخنان شبه عمیق، توییت های دیپاک چاپرا و تست های توانایی های شناختی و استدلالی را همراه چند مقیاس ارائه دادند تا فاکتورهایی مانند اعتقادات شخصی و تمایل به تئوری توطئه را ارزیابی کند.

به طور کلی، آزمون شوندگان نمره ای مشابه به مزخرفات ساخته ی پژوهشگران و توئیت های دیپک چوپرا دادند.علاوه بر این پژوهشگران به دنبال این بودند که بفهمند چه عواملی، شما را به یک تشخیص دهنده ی قوی مزخرفات بدل می کند یا به قول نویسندگان «نسبت به مزخرف واکسینه می شوید» .آنها متوجه شدند افراد وقتی قوای تحلیل شناختی بهتری دارند و نسبت به وقایع فراطبیعی شکاک هستند، احتمال کمتری دارد که به مزخرفات، امتیاز بالایی بدهند.

این یافته ها در تایید ترفند های کسانی خواهد بود که محصولات خاصی را بازاریابی می کنند . کلماتی که عمیق و باورپذیر هستند قانع کننده تر از ترم هایی مانند دیتا و شواهد برای مخاطبانشان خواهد بود. این نوع از تمایلات، استعدادی را در جامعه طنین انداز می کند و افرادی را به روش های کاذب درمانی برای درمان سرطان یا هر مشکل دیگری ترغیب می کند.

ترجمه : پوریا اکبری
بقول شوپنهاور:کشیش ویکفیلد؛خصمت را گیج کن :با گزافه گویی محض می توانی خصمت را گیج و سردرگم کنی.این ترفند امکان پذیر است زیرا آدمی معمولا تصور می کند هر حرفی با معنی است

اپتوژنتیک (Optogenetics) روشی نو در کنترل مغز

دانشمندان در چند ساله اخیر متوجه شده اند که می توان با روش اپتوژنتیک رفتار های مغز را کنترل کرد و حتی به مغز فرمان داد.

اپتوژنتیک به معنی توانایی تحریک سلول های عصبی خاص در مغز توسط یک باریکه از نور است. این تکنولوژی را مهمترین پیشرفت چند دهه اخیر در رشته علوم اعصاب میدانند، ولی در حال حاضر بدلیل نیاز به دستکاری ژنتیکی استفاده از آن محدود به آزمایشگاه می باشد.

برای اعمال این تکنیک باید ابتدا بافت مورد نظر را با استفاده از مهندسی ژنتیک به نحوی تغییر داد تا بتواند به نوعی پروتئین حساس به نور بسازد. این پروتئین بطور طبیعی توسط نوعی جلبک ساخته میشود.
======================
تیولا[۱] یا عروس دریایی نامیرا با نام علمی نوتریکولا[۲] از آب‌سان‌زیان است که می‌تواند بعد از بلوغ جنسی، از مرحلهٔ مدوسا یا عروس دریایی به مرحلهٔ پولیپ بازگردد و تنها گونهٔ جانوری است که می‌تواند به دورهٔ نابالغی بازگردد. این گونه نامیرایی زیستی دارد. بازگشت به مرحله ی پولیپ یک نوع فنا ناپذیری است . بنابراین هیچ وقت جانور به علت کهولت سن نمی میرد.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DB%8C%D9%88%D9%84%D8%A7

موضوع قفل شده است