جمع بندی علت عدم اعتقاد به بهشت و جهنم
تبهای اولیه
چرا ی عده ای به بهشت و جهنم اعتقاد ندارن و هر کار دوس دارن میکنن؟
چرا ی عده ای به بهشت و جهنم اعتقاد ندارن و هر کار دوس دارن میکنن؟
باسلام وتشکر .
گرچه همه افراد ی که دست به گناه می زنند از باب عدم اعتقاد نیست بلکه چه بسا افرادی علی رغم اعتقاد به آخرت گرفتار گناه می شوند حال باید در تحلیل مسله گفت :
هر انسانی، فطرتاً خواهان ایمان و پاکی و تقوا است و از کفر و گناه بیزار است. خدا میخواهد همه انسانها، با میل و اراده خود راه حق را بپویند، از این رو انبیاء را با کتابهای آسمانی میفرستد. از سوی دیگر، ایمان را محبوب انسانها قرار میدهد. چنان که قرآن مجید میفرماید:" خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هایتان زینت بخشیده و کفر و فسق و گناه را منفور شما قرار داده است".(1) اما متأسفانه در مراحل بعد، آب زلالی که از آسمان آفرینش در وجود انسانها ریخته شده، بر اثر تماس با محیطهای آلوده و زرق و برقهای ظاهری دنیا صفای خود را از دست میدهد و بوی زشت گناه و کفر و عصیان گیرد.(2)
قرآن مجید دلیل گرایش انسان به گناه را در گریز از مسئولیت و محدودیت نفسانی میداند و میفرماید: "بل یرید الانسان لیفجر أمامه؛ انسان میخواهد آزاد باشد و همه عمر را به گناه بگذراند".(3)
امور ناپسند با طبیعت غریزی و جسمانی انسان موافقت دارد و نفس انسان خواهان انجام آن است. آدمی از غیبت کردن، ارتباط بانامحرم نمودن، دروغ گفتن، مال حرام خوردن و غیره لذت میبرد، چون آن را آسان میبیند و محدودیتی برای او ایجاد نمیکند؛اما تقوا و عمل صالح و پاکدامنی، حفظ زبان و گوش و چشم و بالاخره گناه نکردن با زحمت توأم است. طبیعی است که هر کس زیر بار زحمت و ریاضت نمیرود، مگر افرادی که ایمان به آخرت داشته باشند و به امید ثواب اخروی و نعمتهای بهشتی، از لذت کوتاه، مقطعی و گذرای گناه صرف نظر نمایند.
به عبارت دیگر: گناهان و لذتهای شهوانی و نفسانی، با جنبه جسمانی و مادی انسان سر و کار دارد اما امور معنوی و خوبیها با جنبه روحانی و بعد غیر مادی انسان ارتباط دارد. جنبه مادی و جسمانی وجود آدمی، نزدیک بوده و بیش ترقابل لمس است و انسانها غالباً با آن سر و کار دارند و راحت تراست، اما جنبه روحانی و معنوی،چون همیشه برای انسان محسوس و ملموس نیست، برای انسان سخت تر و مشکل تر است. اما اگر انسان واقعاً به مراحل بالای کمال دست یابد و لذت واقعی معنویات و با خدا بودن را احساس کند، و به فطرت پاک خود برگردد، به سوی گناهان و معاصی نمیرود و حتی برای او سخت خواهد بود که به دنبال این امور برود.
علل و زمینههای گناه:
1- کبر و غرور نمیگذارد که دانایی، در عمل تأثیر گذارد و آن چه لازمه دانستن است، به اجرا درآید، چنان که ابلیس با همةعلم و دانایی که داشت، عصیان ورزید و غرور "انا خیر منه" او را از درگاه رحمت خداوندی بیرون راند. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: "فانّ الکبرسعیدة ابلیس؛(4) خود بزرگبینی و غرور، دام شیطان است" و در کلامی دیگر میفرماید: از "کبر و غرور بپرهیزید،که ریشه و اساس طغیان و سرکشی از فرمان خداوند رحمان است".(5)
2- حرص و طمع: علی(ع) میفرماید: حرص و طمع (شره) ریشه و بنیان بدیها و شرارتها است.(6)
3- دنیاگرایی: "ایاک و حب الدنیا فإنّها أصل کل خطیئة؛(8) علاقه و محبت دنیا را از قلبت بیرون کن که دنیاگرایی اصل و ریشة همه خطاها و گناهها است".
4- غرایز جنسی باعث لذتجوییهای خارج از ضوابط شرعی و قانونی میگردد.
5- فقر: علی(ع) میفرماید: "فقر ممکن است افراد (به خصوص کسانی را که از ایمان و تقوای لازم برخوردار نیستند) به ذلّت نفسانی دچار کند؛ عقل و علمشان را بیتأثیر گرداند، و غم و غصهها به بار آورد.". ممکن است فقیر به خاطر دنیا، به انواع گناه آلوده گردد و به این وسیله آخرتش به دنیا بفروشد. به همین دلیل فقر در همسایگی کفر قرار گرفته است.
6- بیکاری و نداشتن کار سازنده و تفریحات سالم زمینه را برای گرایش به نافرمانی خدا فراهم میسازد.(10)
7- رشد محدود و ناکافی در زمینة مسایل اخلاقی و معنوی.(11)
8- علل و عوامل روانی مثل از دست دادن احساس شخصیت و عزت نفس، عدم اعتماد به نفس،تحقیر و سرکوبی غرایز، امیدها و آرزوهای کاذب (12)
9- شکستها و ناکامیها: دکتر نوابی نژاد معتقد است که نیازهای نوجوانان و جوانان برای احراز هویت، امنیت، استقلال و محبت، گاه آن گونه با شکست مواجه میشود که رفتار ضداجتماعی و آلوده به گناه به عنوان کوششی در جهت کاهش دادن تنشهای انباشته شدة آنان بروز میکند... ناکامیها ممکن است از کمهوشی، فقر فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، یا اختلاف در خانواده، خانوادههای از هم پاشیده، بیمحبتی والدین، نبودن ضوابط اخلاقی و اعتقادی در خانواده، تحقیر و شکست در مدرسه (و محیط کار یا تحصیل)،احساس حقارت ناشی از عیوب جسمانی و یا علل تخیلی یا واقعی ناشی شود.(13) و شخص را به سوی گناه و آلودگی بکشاند.
10- احساس بی نیازی: قرآن مجید علت طغیان انسان را احساس بی نیازی دانسته است. (14)
پینوشتها:
1 . حجرات (49) آیه 7.
2 . تفسیر نمونه، ج22، ص 159.
3 . قیامت (75) آیه 5.
4. معجم غررالحکم، ص 958.
5. همان.
6. همان، ص 36 - 35.
7. همان.
8. همان، ص 878.
9. همان.
11 - 10. دکتر شکوه نوایی نژاد، رفتارهای بهنجار و ناهنجار.
13. محسن قرائتی،گناهشناسی، ص 180 - 172.
14. علق (96) آیه 6-7.