عقد اجباری دختر توسط مادر

تب‌های اولیه

77 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

mehsal;653932 نوشت:
خلاصه مادر با هر روشی که شده بود از سوء استفاده از دین بگیرید تا حلال نکردن شیر و قسم خوردن به جان خود دختر را راضی به ازدواج با پسر عمویش کرد
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش به هرحال مادر دختر را راضی کرده به این دقت فرمایید ! یکی از شرایط صحت هر عقدی رضایت طرفین است و همانطور که جناب سجاد فرمودند رضایت قلبی قابل درک بصری و سمعی نیست پس همان رضایت لفظی که تنها راه ابراز رضایت قابل درک است این ازدواج را شرعی وقانونی میکند . وقتی پای شرع وقانون به میان می آید التزام هم به دنبال دارد از جمله التزام به قوانین شرع هم حق طلاق مرد است وزن در مورد حق طلاق تنها میتواند به چند دلیل محدود شرعی و قانونی اکتفا کند که علی الظاهر در این جا وجود ندارد . از طرفی شما از کجا میدانید شاید این دختر با توجه به علاقه ی پسر عمویش به او بتواند ایشان را از خوردن مشروبات مسکر برحذر کند؟ از طرفی چرا فکر میکنید مادر دخترش را فریب داده؟ شاید با دلایل منطقی چشم او را بر واقعیت باز کرده ! شما چطور میتوانید مطمئن باشید که از پسر عموی دختر بیشتر واجد شرایط خوشبخت شدن دختر بودید ؟ اگر فقط عشق دنیایی ضامن خوشبختی بود !!!مطمئن باشید هیچ دایه ای دلسوز تر از مادر نیست زیرا چه بسا عشق های آتشین که دراثنای ماه عسل به خاکستری سرد تبدیل شده ودل ها هوس عشقی دیگر را تجربه میکنند (باور کنید در پرونده های شکایت های خانوادگی از هر 15 پرونده حداقل به یک پرونده ی مرتبط با موضوع بر میخوریم که اول عاشق بودم واکنون فارغ .) واما بعد !اگر هردو توسط مادر فریب خوردید پس عواقب آن هم حقتان است زیرا یا بسیار ساده لوح بودید واز احکام حقوقی وشرعی موضوع بی اطلاع بودید ویا مطلع بودید وقبول کردید که در هر دو صورت فعلا" کار از کار گذشته وبهتر است هرکدام به راه خود بروید ودر زندگی یکدیگر دخالت نکنید که در این صورت هم از نظر شرعی وهم از نظر حقوقی خلاف شرع وجرم است پس از این به بعد مراقب باشید فریب نخورید حتی فریب دل تان را !

••ostad••;655866 نوشت:
مطمئن باشید هیچ دایه ای دلسوز تر از مادر نیست
سلام خواهر گرامی
با احترام عرض کنم که شما بهتر از بنده میدونید که صرف یک جملهء کتابی نمیشه نتیجه گیری کرد
شما که در پرونده های حقوقی دستی دارید دیگه چرا؟!

چند نمونه برای شما بیارم که مادری بخاطر اینکه خودش بتونه به کارهای.... برسه ، دخترش رو هم به فساد اخلاقی کشیده؟
اگر مایل باشید کلیپ مادری که عضو داعش شده و پسرش رو هم با خودش برده برای شما میذارم
میخواین ماجرای مادری که سه فرزندش رو توی چاه انداخت تا بتونه شوهر کنه رو بنویسم؟
و..................

آیا شما عملکرد این مادرها رو هم با همین جملهء کتابی و تئوریک که:

"هیچ دایه ای دلسوزتر از مادر نیست" ، توجیح می فرمایید؟

Reza-D;655869 نوشت:
سلام خواهر گرامی
با احترام عرض کنم که شما بهتر از بنده میدونید که صرف یک جملهء کتابی نمیشه نتیجه گیری کرد
شما که در پرونده های حقوقی دستی دارید دیگه چرا؟!

Reza-D;655869 نوشت:
آیا شما عملکرد این مادرها رو هم با همین جملهء کتابی و تئوریک که: "هیچ دایه ای دلسوزتر از مادر نیست" ، توجیح می فرمایید؟
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش خیر برادر بزرگوار دقت بفرمایید بنده عرض کردم
••ostad••;655866 نوشت:
واما بعد !اگر هردو توسط مادر فریب خوردید پس عواقب آن هم حقتان است زیرا یا بسیار ساده لوح بودید واز احکام حقوقی وشرعی موضوع بی اطلاع بودید ویا مطلع بودید وقبول کردید که در هر دو صورت فعلا" کار از کار گذشته وبهتر است هرکدام به راه خود بروید ودر زندگی یکدیگر دخالت نکنید که در این صورت هم از نظر شرعی وهم از نظر حقوقی خلاف شرع وجرم است پس از این به بعد مراقب باشید فریب نخورید حتی فریب دل تان را !
بزرگوار عرض کردم عواقب این همه ؛ فعلا" التزامات شرعی وحقوقی است که دخالت در آنها گناه وجرم است و هیچ چاره دیگری نیست زیرا حتی اگر آن را فریب هم بدانیم اکنون! عملا" دخالتی نمیتوان کرد در این مورد ! حالا اگر قرار است بحث ادامه یابد بهتر است درباره ی مضرات فریب دادن دراین موارد ویا شاید هم صلاح دیدن و دلسوزی مادرانه وحتی پدرانه وعواقب ان از نظر شرع ؛ قانون وعرف وتجربه بحث شود موفق باشید

••ostad••;655871 نوشت:
حالا اگر قرار است بحث ادامه یابد بهتر است درباره ی مضرات فریب دادن دراین موارد ویا شاید هم صلاح دیدن و دلسوزی مادرانه وحتی پدرانه وعواقب ان از نظر شرع ؛ قانون وعرف وتجربه بحث شود
کاملاً بجا و منطقی میفرمایید
برای همین کلام شما ، پست قبلی رو پاک کردم. ضمناً برای نظم ، یه تاپیک جدید میزنم و در اونجا به همین بحثی که سر فصلش رو فرمودید میپردازم
یاعلی(ع)

Reza-D;655872 نوشت:
و اما مورد دیگه: هر دو؟!!!!!!!!!! هر دو رو از کجا آوردید؟!
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش از همان جا که ایشان هم پذیرفته اند یک سال منتظر بمانند تا دختر نظرش را در ارتباط با عقد پسر عمو بگویند به اولین پست مراجعه کنید . :Gol:

••ostad••;655874 نوشت:
از همان جا که ایشان هم پذیرفته اند یک سال منتظر بمانند تا دختر نظرش را در ارتباط با عقد پسر عمو بگویند به اولین پست مراجعه کنید

من که اون پست رو پاک کردم ، چرا نقل قول زدید آخه؟!

انتظار دخترها و پسرها ، در اکثر موارد به دلیل احترامی هست که میخوان حفظ بشه. بخاطر اینه که نمیخوان حرمت ها شکسته بشه

[SPOILER]

نتیجه ای که تا الان از بحث گرفتم ، این بوده که مشکل دقیقاً از همین احترام گذاشتنه

چون احترام که میذاری ، نه تنها کسی تحسینت نمیکنه ، بلکه بهت میگن:
غلط کردی ، میخواستی نکنی!!!

[/SPOILER]

[="Tahoma"][="Black"]

Reza-D;655557 نوشت:
ببخشید طولانی شد
حالا شما میفرمایید عاقد علم غیب که نداره اینها رو بدونه ، کاملاً درسته
میفرمایید اینها تقصیر دین نیست ، این هم قبول کاملاً درسته

ولی تو رو به مولا نگید این عقد صحیحه!
یا نفرمایید دختر به راحتی و مثل آب خوردن و خیلی شیک و مجلسی میتونست بگه نه!

با تشکر از توضیحات شما آقا رضای گرامی

تو همین داستانی که فرمودید دین تقصیری هم ندارد ، دو حالت وجود دارد :
1. یا دختر به هر علتی واقعا راضی شده به عقد و با رضایت ظاهری که حاکی از رضایت باطنی اوست ، صیغه عقد جاری گشته که عقد صحیح است
2. یا دختر واقعا راضی نبوده و به ظاهر بیان رضایت کرده یا اصلا به ظاهر هم بیان رضایت نکرده که عقد صحیح نیست.

این که چه شرایطی برای دختر پیش آمده که بیچاره مجبور به عقد شده در یکی از دو حالت بالا جای می گیرد و تکلیف او از نظر دینی هم مشخص است اگر مورد دیگری مانده بفرمایید تا توضیح داده شود.[/]

من هربار که با دختری بودم به هم دیگه علاقه مند شدیم و قرار ازدواج گذاشتيم، ولي بعد از مدتي كه باهم بوديم واز همديگه سیر شدیم از ازدواج نفرت پیدا کردیمیه حرفی رو بردارانه میگم بی خیال این عشق وعاشقی بشو،اگر دختر زیبا هستش بابای پولداری داره داداشای محترم واداری داره تا پارتی بشن برات تو وام گرفتن و...... ومادر پاکدامنی داره بگیرش، بزار زیبایی وپورداری برات اولویت داشته باشه ایمان هم داشته باشه که میشه یه فرشته

خدایا پناهم تویی;655924 نوشت:
اگر دختر زیبا هستش بابای پولداری داره داداشای محترم واداری داره تا پارتی بشن برات تو وام گرفتن
:moteajeb:

سجاد;655910 نوشت:
با تشکر از توضیحات شما آقا رضای گرامی

تو همین داستانی که فرمودید دین تقصیری هم ندارد ، دو حالت وجود دارد :
1. یا دختر به هر علتی واقعا راضی شده به عقد و با رضایت ظاهری که حاکی از رضایت باطنی اوست ، صیغه عقد جاری گشته که عقد صحیح است
2. یا دختر واقعا راضی نبوده و به ظاهر بیان رضایت کرده یا اصلا به ظاهر هم بیان رضایت نکرده که عقد صحیح نیست.

این که چه شرایطی برای دختر پیش آمده که بیچاره مجبور به عقد شده در یکی از دو حالت بالا جای می گیرد و تکلیف او از نظر دینی هم مشخص است اگر مورد دیگری مانده بفرمایید تا توضیح داده شود

حرف شما درسته
فقط یک سؤال:
آیا اگه این پدرها و مادرها روز قیامت باید جواب خدا روبدن؟ (این ظلم یا هر ظلم دیگه)
یا اونجا هم مثل دنیا ، همیشه حق با پدر و مادره و فرزندان هیچ حق و حقوقی ندارن؟

[="Black"]

mehsal;653932 نوشت:
مادر دختر از پسر عمو خوشش می اید و میخواهد او دامادش شود

mehsal;653932 نوشت:
مادر با هر روشی که شده بود از سوء استفاده از دین بگیرید تا حلال نکردن شیر و قسم خوردن به جان خود دختر را راضی به ازدواج با پسر عمویش کرد

سجاد;654492 نوشت:
با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

سلام.
جناب سجاد
همانطور که می دانید طبق نظر برخی مراجع برای ازدواج دختره باکره اگر رشیده اشد یا نباشد و با برخی شروطی که برخی می گذارند نیاز به اذن ولی دارد ولی چیزی که اتفاقی بین همه علما است این است که برای ازدواج نیازی به اذن مادر نیست.
حال فرض کنید مادری از روی احساسات و مطالب نادرستی که در ذهن دارد شخصی را برای دختر خود می پسندد و با هزار روش از جمله همین مطالبی که ذکر شده مثل این که شیرم را حلالت نمی کنم!! و ... بخواهد دختر را مجبور به ازدواج کند تکلیف دختر در این شرایط چیست در صورتی که یقین دارد که چنین ازدواجی هم دنیا و هم آخرت او را خراب خواهد کرد؟
برای پسر چطور؟ یعنی اگر مادر پسری با همین روشها خواست پسرش را مجبور به ازدواج با فردی کند،تکلیف شرعی پسر و رضایت خداوند در اینجا چیست در صورتی که یقین دارد انتخاب مادر نادرست است ولی مادر اصرار بیجا و غلط بر این موارد دارد؟[/]

[="Tahoma"][="Black"]

Reza-D;655951 نوشت:
حرف شما درسته
فقط یک سؤال:
آیا اگه این پدرها و مادرها روز قیامت باید جواب خدا روبدن؟ (این ظلم یا هر ظلم دیگه)
یا اونجا هم مثل دنیا ، همیشه حق با پدر و مادره و فرزندان هیچ حق و حقوقی ندارن؟

با تشکر از پاسختان

هر چند این سؤال ارتباطی با مبحث احکام شرعی ندارد ، اما قطعا هر کسی که ظلم بکند باید پاسخ دهد و تفاوتی بین پدر و مادر یا دیگران نیست.

چرا همچین سؤالی براتون پیش آمده ، بله شأن پدر و مادر خیلی بالاست و به همین خاطر تفاوت هایی هست اما شما کجا دیدید در کدام بیان الهی که پدر و مادر نباید پاسخ بدهند و فقط فرزندان پاسخگو هستند ؟![/]

رحمت;655967 نوشت:
سلام.
جناب سجاد
همانطور که می دانید طبق نظر برخی مراجع برای ازدواج دختره باکره اگر رشیده اشد یا نباشد و با برخی شروطی که برخی می گذارند نیاز به اذن ولی دارد ولی چیزی که اتفاقی بین همه علما است این است که برای ازدواج نیازی به اذن مادر نیست.
حال فرض کنید مادری از روی احساسات و مطالب نادرستی که در ذهن دارد شخصی را برای دختر خود می پسندد و با هزار روش از جمله همین مطالبی که ذکر شده مثل این که شیرم را حلالت نمی کنم!! و ... بخواهد دختر را مجبور به ازدواج کند تکلیف دختر در این شرایط چیست در صورتی که یقین دارد که چنین ازدواجی هم دنیا و هم آخرت او را خراب خواهد کرد؟
برای پسر چطور؟ یعنی اگر مادر پسری با همین روشها خواست پسرش را مجبور به ازدواج با فردی کند،تکلیف شرعی پسر و رضایت خداوند در اینجا چیست در صورتی که یقین دارد انتخاب مادر نادرست است ولی مادر اصرار بیجا و غلط بر این موارد دارد؟

عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

در فرض سؤال و در شرایطی که بیان شد یعنی در جایی که دنیا و آخرت دختر یا پسری با چنین تصمیمی از بین می رود ، به هیچ وجه آنها مجبور به پذیرش خواست مادر نیستند و شرعا مسؤولیتی برای تبعیت از اوامر مادر ندارند .

اما ناگفته نماند که برخی از فرزندان متأسفانه به جهت محبت و علاقه غیر عاقلانه ای که به کسی پیدا می کنند ، مصلحت را درست تشخیص نمی دهند و نمی توان در بسیاری از موارد حق را به فرزندان داد!

در پناه حضرت حق باشید

سجاد;656147 نوشت:
چرا همچین سؤالی براتون پیش آمده ، بله شأن پدر و مادر خیلی بالاست و به همین خاطر تفاوت هایی هست اما شما کجا دیدید در کدام بیان الهی که پدر و مادر نباید پاسخ بدهند و فقط فرزندان پاسخگو هستند؟!

چون هر چی که تا الان دیدم و شنیدم ، در بالای 99 درصد موارد فقط بحث حقوق والدین مطرح بوده بطوری که آدم حس میکنه که اون یک درصد رو هم برای بستن دهان فرزندان مطرح میکنن که اگر فرزندی اعتراض کرد ، اون یک درصد رو بهش نشون بدن و بگن: دیدی یک طرفه نبود!
سجاد;656161 نوشت:
تا زمانی که دلیل نیاورید و ادعای خود را مستند به ادله نکنید نمی توان این ادعا و عدد خاص را پذیرفت

و اما دلیل:
استارتر همین تاپیک اومده گفته که مادر این دختر با سوء استفاده از اسلام و با دوز و کلک و دروغ و حیله دخترش رو مجبور کرده با پسری که دوست نداره ازدواج کنه. یعنی این مادر چند کار منفی کرده:

1 - از دروغ و فریب استفاده کرده

2 - درحالیکه میدونسته اجازه با جد پدریه ، خودش سعی کرده برای دختر تصمیم بگیره

3 - دخترش رو به کسی داده که دوسش نداره

4 - به اون پسر هم نگفته دخترم دوست نداره و گناه اون پسر هم به گردنشه

5 - یک پسر عاشق رو از رسیدن به دختر مورد علاقه ش محروم کرده

اما با این وجود شما و چند نفر دیگر از دوستان محترم در این سایت ، دارید به آب و آتش میزنید و از هر روزنه ای استفاده میکنید تا اثبات کنید که مقصر دختر بوده و نه مادر

پس نفرمایید چرا همچین سؤالی برای من پیش اومده
من برای تشخیص عدالت در یک تفکر ، به نوشته های روی کاغذ نگاه نمیکنم برادر ، به عملکرد نگاه میکنم

سجاد;656148 نوشت:
ناگفته نماند که برخی از فرزندان متأسفانه به جهت محبت و علاقه غیر عاقلانه ای که به کسی پیدا می کنند ، مصلحت را درست تشخیص نمی دهند و نمی توان در بسیاری از موارد حق را به فرزندان داد!

برادر گرامی

الف) بجز در مواردی که خطری خود فرزند یا خانواده رو تهدید کنه ، در سایر موارد این به خود فرد مربوط میشه که با چه کسی ازدواج کنه. دیگران فقط میتونن راهنمایی کنن یا اینکه از کارهایی که زیان کلی داره جلوگیری کنن

مثلاً پدر و مادری نمیخوان فرزندشون با یک معتاد ازدواج کنه. خب این حرف معقوله و حتی اگر لازم باشه باید باهاش برخورد بشه (مگر اینکه کار بجاهای باریک بکشه)

اما مثلاً پدر یا مادر مصلحت میدونن که فرزندشون با یک فرد همشهری ازدواج کنه ، اما فرزند دلش میخواد با یک فرد از یک شه دیگه ازدواج کنه ، عواقبش رو هم قبول میکنه. اینجا دیگه به کسی ارتباطی پیدا نمیکنه و نهایتاً میتونن راهنماییش کنن و دلایلشون رو بگن ، نه اینکه مجبورش کنن!

ب) منظور شما رو از مصلحت میدونم ، حرفم رو به منظور پدر و مادرهاست
آیا مصلحتی که مد نظر اونهاست ، همونیه که توی ذهن شماست؟

اجازه بدید برخی از این مصلحت ها رو با هم مرور کنیم

1 - از طایفهء من نیست! سطحشون پایینه!
2 - قدش خیلی کوتاهه! خودم یه بهترشو برات میگیرم! :Gig:
3 - جد هفتمش با جد هفتم ما دعوا داشتن!
4 - وضع مالیشون خوب نیست!
5 - از قیافش خوشم نمیاد!
6 - دختر خواهر خودم چشه که میخوای اینو بگیری؟!!
7 - من قولت رو به پسر برادرم دادم ، نمیتونم بدمت یکی دیگه!
8 - مادرش سر سفرهء شام خودشو برام گرفت منم دیگه دختر بهشون نمیدم!
9 - برای من هدیه نخریدن! عمراً دیگه بذارم پا بذارن توی خونه!
10 - یه عمر بزرگت کردم ، بذار بمیرم بعد برو دل بده به دختر مردم!
11 - همینطوری دلم نمیخواد برات بگیرمش :moteajeb:

[="Tahoma"][="Black"]

Reza-D;656152 نوشت:
چون هر چی که تا الان دیدم و شنیدم ، در بالای 99 درصد موارد فقط بحث حقوق والدین مطرح بوده بطوری که آدم حس میکنه که اون یک درصد رو هم برای بستن دهان فرزندان مطرح میکنن که اگر فرزندی اعتراض کرد ، اون یک درصد رو بهش نشون بدن و بگن:
دیدی یک طرفه نبود!

از دو حال بیشتر خارج نیست. یا فرزندان حقوق چندانی در اسلام ندارن
یا اگر دارن کارشناسان و سخنرانان کمتر مطرح میکنن

و من فکر میکنم مورد دوم بیشتر صدق کنه. دلایلش رو هم میدونم ولی خب موضوع تاپیک نیست
(مگر اینکه اجازه بدید که در اون صورت خواهم گفت)

با تشکر از اظهار نظرتان

تا زمانی که دلیل نیاورید و ادعای خود را مستند به ادله نکنید نمی توان این ادعا و عدد خاص را پذیرفت بنابراین لطفا در تاپیک جداگانه ای مطرح نمایید تا اگر با احکام شرعی مرتبط باشد بنده یا دیگر کارشناسان این انجمن پاسخگو باشیم .

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;656161 نوشت:
تا زمانی که دلیل نیاورید و ادعای خود را مستند به ادله نکنید

بخاطر شلوغ نشدن همون پست رو مجدد ویرایش کردم (پست 64)
لطفاً دوباره مطالعه بفرمایید دلیلش رو عرض کردم برادر

من واقعیت هارو میگم،هیچ سانسوری رو حرف دلم نمیزنم خواه پند گیر خواه نگیر برادر عزیزم

جنابان.دختر به ازدواج راضی نشده.مجبور شده.هیچ علاقه ای هم به پسر نداشته.مادر هم ازین اعتماد من به قسم خود سوء استفاده کرده.چند روز پیش پسر با کلیدی که مادر به او داده بوده وارد خانه شده و در اتاق دختر را هم شکسته و دختر را بزور و بدون هیچ رحمی مجبور به ارتباط جنسی کرده و هدف او نیز حامله کردن دختر بوده.مادر از همان اول تصمیمش بر این بوده که به اینصورت دختر را مجبور به ازدواج با پسر کند.علی رقم اینکه به روح پدر دختر قسم خورده بود که هیچ دخالتی در ازدواج او نکند و اجازه ندهد هیچکس هم اینکار را بکند.دختر باید چه کند؟پسر موفق به ارتباط جنسی کامل نشه چون دختر جیغ و داد کرده و همسایه ها به کمک او رفته اند.مادر هم در عقد دختر هیچ شرطی مبنی بر عدم ارتباط جنسی قرار نداده.یعنی پسر هر موقع بخواهد مجاز به اینکار است.توروخدا به ما کمک کنید.مادر دختر ظلمی بزرگ دارد به او روا میکند و هیچ کمکی از من بر نمی اید؟اخر کدام مادری حاضر میشود به دستور خودش یک پسر به دخترش تجاوز کند و او را حامله کند؟هیچ شرطی در عقد قید نشده که بتوان ازان برای جدایی استفاده کرد.پسر هم در همه امور با دختر مثل برده رفتار میکند و کم مانده او را کتک بزند.

از طرفی راضی شدن دختر تا حدودی بخاطر قسم خوردن مادر به یک سال عقد با پسر و پس از ان اجازه دارد با هر کس که دوس میداشت ازدواج کند و اجازه دخالت بهیچ کس در این امر را نمیدهد.حتی خودش هم دخالت نمیکند.دختر خیال کرد این یک سال را باید پسر را تحمل کند و تا حدودی او را بشناسد و بعد ازان با هرکس که دوست میداشت ازدواج میکند.بخاطر همین تا حدودی عقد را پذیرفت.ولی الان مادر زیر قسمش زده و میخواهد اورا مجبور به ازدواج کند.باز هم این عقد رواست؟

Reza-D;656152 نوشت:
و اما دلیل:
استارتر همین تاپیک اومده گفته که مادر این دختر با سوء استفاده از اسلام و با دوز و کلک و دروغ و حیله دخترش رو مجبور کرده با پسری که دوست نداره ازدواج کنه. یعنی این مادر چند کار منفی کرده:

1 - از دروغ و فریب استفاده کرده

2 - درحالیکه میدونسته اجازه با جد پدریه ، خودش سعی کرده برای دختر تصمیم بگیره

3 - دخترش رو به کسی داده که دوسش نداره

4 - به اون پسر هم نگفته دخترم دوست نداره و گناه اون پسر هم به گردنشه

5 - یک پسر عاشق رو از رسیدن به دختر مورد علاقه ش محروم کرده

اما با این وجود شما و چند نفر دیگر از دوستان محترم در این سایت ، دارید به آب و آتش میزنید و از هر روزنه ای استفاده میکنید تا اثبات کنید که مقصر دختر بوده و نه مادر

پس نفرمایید چرا همچین سؤالی برای من پیش اومده
من برای تشخیص عدالت در یک تفکر ، به نوشته های روی کاغذ نگاه نمیکنم برادر ، به عملکرد نگاه میکنم

بزرگوار!

موضع بحث را فراموش نکنید قرار شد شما از احکام دینی صحبت بکنید و دلیل بیاورید که در این احکام و در 99 درصد موارد حقوق پدر و مادر رعایت شده !
نه اینکه یک قضیه خارجی که استارتر محترم تاپیک بیان کرده (که قطعا اطلاعات ما از این قضیه در همین حد است و حتی صحبت های مادر و دختر و پسر عمویش را نشنیده ایم که شنیدن آن ، حداقل نیاز یک قضاوت صحیح است) را دلیل بر سخنان خود بیاورید ؛ حتما می دانید که این دلائل موجب استناد ادعای شما نیست.

در پناه حضرت حق باشید

Reza-D;656156 نوشت:
منظور شما رو از مصلحت میدونم ، حرفم رو به منظور پدر و مادرهاست
آیا مصلحتی که مد نظر اونهاست ، همونیه که توی ذهن شماست؟

اجازه بدید برخی از این مصلحت ها رو با هم مرور کنیم

1 - از طایفهء من نیست! سطحشون پایینه!
2 - قدش خیلی کوتاهه! خودم یه بهترشو برات میگیرم!
3 - جد هفتمش با جد هفتم ما دعوا داشتن!
4 - وضع مالیشون خوب نیست!
5 - از قیافش خوشم نمیاد!
6 - دختر خواهر خودم چشه که میخوای اینو بگیری؟!!
7 - من قولت رو به پسر برادرم دادم ، نمیتونم بدمت یکی دیگه!
8 - مادرش سر سفرهء شام خودشو برام گرفت منم دیگه دختر بهشون نمیدم!
9 - برای من هدیه نخریدن! عمراً دیگه بذارم پا بذارن توی خونه!
10 - یه عمر بزرگت کردم ، بذار بمیرم بعد برو دل بده به دختر مردم!
11 - همینطوری دلم نمیخواد برات بگیرمش

با تشکر از اظهار نظرتان

سخن عجیبی است قطعا منظور از مصلحت این حرف های .... نیست !! و منظور مصلحت واقعی است که شما هم به عنوان پدر چند صباحی دیگر ان شاء الله متوجه آن خواهید شد

در پناه حضرت حق باشید

[="Tahoma"][="Black"]

mehsal;656188 نوشت:
از طرفی راضی شدن دختر تا حدودی بخاطر قسم خوردن مادر به یک سال عقد با پسر و پس از ان اجازه دارد با هر کس که دوس میداشت ازدواج کند و اجازه دخالت بهیچ کس در این امر را نمیدهد.حتی خودش هم دخالت نمیکند.دختر خیال کرد این یک سال را باید پسر را تحمل کند و تا حدودی او را بشناسد و بعد ازان با هرکس که دوست میداشت ازدواج میکند.بخاطر همین تا حدودی عقد را پذیرفت.ولی الان مادر زیر قسمش زده و میخواهد اورا مجبور به ازدواج کند.باز هم این عقد رواست؟

با تشکر از اظهار نظرتان

درباره قضیه شخصیه نمی توانیم قضاوتی داشته باشیم و برای این منظور باید به دادگاه ها مراجعه کرد اما سؤال ابتدایی شما را اگر ملاک قرار دهیم پاسخ همان است که عرض شد.

عقد آزمایشی دائمی هم معنا ندارد یعنی نمی توان پذیرفت که دختر عقد دائم شده تا پسر را آزمایش کند و خود انتخاب نماید چون بعد عقد حق جدایی و طلاق با او نیست تا بتواند انتخاب کند مگر موقع عقد ، حق وکالت در طلاق را شرط ضمن عقد کرده باشند که در این صورت دختر می تواند با این حق ، طلاق را درخواست نماید و بدین صورت پسر را انتخاب کند.

در پناه حضرت حق باشید[/]

[=arial narrow]سلام خدمت کارشناس عزیز و دوستان محترم
ازدواج؛ مددکاری نیست
ازدواج؛ روان درمانی نیست!
ازدواج؛ ایفای نقش پدر و مادر برای خواستگار نیست!
ازدواج؛ ترحم کردن و اعانه دادن نیست!
ازدواج؛ هدفش آرامش است؛ آرامش دو نفر! نه فدا شدن و نابودی تو برای آرامش دیگری!


علل و عوامل ازدواج های ناخواسته (تحمیلی)


ازدواج تحمیلی از جمله ازدواجهای اشتباهی است که می تواند پیامدهای خطرناکی را به همراه داشته باشد. ازدواج تحمیلی می تواند ناشی از عوامل زیر باشد:
الف) علل فردی
- ترس از فقدان خواستگار در آینده
- ترس از تهدید خواستگار
- ترس از افزایش سن و کاهش فرصت ازدواج
- رهایی از تنهایی و اضطراب
- لجبازی با خواستگاران قبلی
- اصرار خواستگار
- رهایی از سوالات اطرافیان
- فقدان خواستگاران متعدد
- فرار از تحصیل
- ترحم و دستگیری از خواستگار
- پیروی از لذات نفسانی
ب) علل خانوادگی
- رهایی از شرایط نامناسب خانة پدری
- رهایی از امر و نهی های خانواده و کسب استقلال
- رها ساختن والدین از اضطراب
- مشکلات و نیازهای اقتصادی خانواده
- نفوذ و فشارهای والدین
- رفع کدورت فامیلی
ج) علل اجتماعی
- رهایی از تحقیرهای اجتماعی
- ورود به دنیای بزرگسالی و کسب احترام
- رهایی از قضاوت های نادرست اجتماعی
- رهایی از برچسب های اطرافیان
- کسب جاه و مقام و تغییر موقعیت طبقاتی. [1]

پی نوشت :
1. محمدرضا، ضمیری، دختران و ازدواج تحمیلی، کتاب زنان ش24، به نقل از سایت حوزه دات نت، 8/9/92


اهداف و آثار ازدواج
:
1- حفظ انساب (نسب و نسل فرد محفوظ می ماند)
2- برخورداری از سكون و آرامش
3- حفظ نوع بشر
4- داشتن فرزندان صالح
5- مودت و رحمت
6- ارضای غریزه جنسی
7- بازداشتن از گناه
8- توسعه رزق
9- عشق واقعی در ازدواج تجربه می شود
10- ازدواج به زندگی معنای بیشتری می بخشد
11- ازدواج مانعی برای احساس تنهایی است
12- پیمودن مسیر زندگی با ازدواج لذت بخش تر می شود
13- ازدواج برایمان اعتبار می آفریند
14- با ازدواج جامعه بهتری خواهیم داشت
15- ازدواج باعث می شود خودمان را بهتر بشناسیم
16- ازدواج باعث رشد ما می شود. [1]
یادآوری: ازدواجی که منطبق بر اصول نباشد و یا منطبق بر انتخابی غلط باشد، آرامش و... را از ما سلب مي کند.

پی نوشت :
1.سایت تبیان دات نت، تاريخ مراجعه 4/9/92


ازدواج با انگيزه هاي غلط :


ازدواج با انگيزه هاي زير مثل ساختن خانه و برج روي رمل و ماسه است دوام ندارد و در برابر زلزله مقاوم نيست.
1. جبران
2. كمبودهاي شخصي
3. فرار از تنهايي
4. به خاطر جذابيت ظاهري
5. پُز دادن با موفقیت مادی شریک زندگی
6. پز دادن باموفقیت معنوی شریک زندگی
7. ارتقاء یافتن علمی یا معنوی توسط همسر
8. فقط ارضاي جنسي
9. انگيزه مالي
10. انتقام از دیگری(همسر یا...)
11. فقط داشتن فرزند
12. همرنگ دیگران شدن
13. رفع مشكل بي كاري
14. کسب تسهیلات متأهلی
15. فرار از مشکل خانوادگي( اعتياد والدين، سوء استفاده جنسي و جسمي و..)
16. فرار از ناپدری یا نامادری
17. فرار از افسردگي
18. ازدواج به دلیل بالا رفتن سن
19. ازدواج به دلیل دوری از خانواده(جایگزین پیدا کردن و فرار از تنهایی)
20. ازدواج به دلیل زیبایی ظاهری
21. به خاطر عشق و وابستگي رواني شديد
22. به خاطر ترس از بالا رفتن سن و ترشیدگی به دليل پا فشاري دیگران [1]
23. نجات يك انسان( از تنهايي، خودكشي، فقر و..)

پی نوشت :
1. محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان،ص35، شماره46.


درسته که ازدواج تحمیلی هم برای دختر و هم برای پسر اتفاق میافته(به دلایل مختلف)،ولی فعلا دختر به هر دلیلی(یا به اصرار و یا به دلیل شخصی این ازدواج رو پذیرفته)راهش اینه که به دادگاه مراجعه کنه و قاضی خیلی راحت میتونه کمکش کنه و طبق گفته ی دوستان طلاق صورت میگیره(در شرایطی با مهر و در شرایطی بدون مهر)

اگه ازدواج به قصد آشنایی بیشتر باشه وشرط عدم تمکین هم تو مدت مشخص شرط نشده باشه،درسته که دختر و پسر میتونن با هم مباشرت داشته باشن ولی اجباری نمیتونه باشه،که در این صورت هم پسر حق پیدا میکنه که همسرشو طلاق بده و یا به دادگاه مراجعه کنه و دختر هم میتونه تو دادگاه موضوع رو کامل پیش قاضی بازگو کنه
لازم نیست که حتما شرایط طلاق گرفتن در عقد قید بشه
همینکه میگین از دختر بیگاری میکشه همین یه دلیل موجهه
و دلیل دیگه برای طلاق گرفتن شرب خمره که دلیل قطعی طلاق محسوب میشه
جملات ابهام زیادی دارن،مثلا بودن شخص سوم که شما هستید و اینکه تو جملاتتون گفتید که کدوم مادری که حاضره که به دخترش تعددی بشه و اینکه از یه طرف میگید که از دختر بیگاری میکشه و از طرفی دیگه میگید که مادره کلید خونه رو بهش داده،چطور بیگاری میکشه(یعنی با هم زیر یه سقف هستن) پس دادن کلید اینجا نقشش چیه
[=arial narrow](در صورت نامزدیه که استفاده از کلمه تجاوز در اینجا درسته و آشنایی و کلید دادن و ندادن معنا پیدا میکنه)
و اینکه دختر برای چی تن به ازدواج داده،طبق این گفته های شما،هیچ دلیل برای ازدواج با این آقا وجود نداره
حتی دلیل اجبار هم اینجا ناکارامده و ابهامات دیگه ،در هر صورت رفتن پیش قاضی برای شما ضروریه mehsal
در صورت تهدید یا اجبار به ادامه زندگی میتونید به دادگاه ویژه خانواده معرفی میشید که چون شکایت از طرف شما صورت میگیره،در ابتدا تحت حمایت قانونی قرار میگیرید تا تهدیدی متوجه شما نباشه

[=arial narrow]

[=arial narrow]
در اسلام اجازه دختر جزو
[=arial narrow]شرط اصلی [=arial narrow]برای ازدواجه و اجازه ی پدر [=arial narrow]مهر تاییدی[=arial narrow] میشه برای ازدواج دختر باکره ولی اینکه بعضی بیان بگن که اینکه اسلام گفته پدر خودش پسر رو انتخاب میکنه برای دخترش و دختر نقشی تو انتخاب نداره دیگه واقعا به [=arial narrow]دور از حقیقت نگریه[=arial narrow] و بی انصافیه
در ضمن
[=arial narrow]هیچ کدوم از مراجع بزرگوار[=arial narrow] نیومدن نگفتن که وقتی پدر مشروب خوره و یا اینکه کم عقله و یا اینکه کلا صلاحیت تایید همسر برای دخترش رو نداره (حالا به هر دلیلی)،عدم اجازش باعث جلوگیری از ازدواج بین دو نفر دختر و پسر میشه
بهتره ار فتوای مراجع تو حالت های مختلف اطلاع پیدا کنیم تا برداشت شخصی از دین نکنیم
[=arial narrow]در ضمن ناگفته نمونه که در جاهایی دختر رشیده بنا به فتوای بعضی از مراجع،در حالت های خاصی اصلا اجازه پدر رو لازم نداره و لازم نیست که پدر مهر تاییدی بزنه

[=arial narrow][=arial narrow]ترتیب ازدواج دختر در صورت ممانعت ولی[=arial narrow]


[/HR]

[=arial narrow]دختری كه به سن بلوغ و رشد رسیده در امر ازدواج آزاد و مختار است و هیچ كس حتی پدر و مادر حق ندارند ازدواج با شخص معینی را بر او تحمیل نمایند. صحت عقد مشروط است به اذن و رضایت او، و بدون رضایت او عقد ازدواج استوار نخواهد شد. ‎ اجازه دختر برای صحت عقد ازدواج ضرورت دارد، لیكن در این جا مسأله دیگری مطرح است كه آیا علاوه بر اذن دختر، اجازه ولی شرعی یعنی پدر و جد پدری نیز برای صحت عقد ضرورت دارد یا نه؟
در مورد عقد دوشیزه باكره، بعد از انتخاب و رضایت خودش، باید از پدر یا جدپدری او نیز كسب اجازه كرد و با صلاح دید و مشورت آن ها اقدام نمود. در این مورد نیز اجازه دختر شرط اساسی بلكه ركن عقد است
[=arial narrow]سقوط اجازه ولی در صورت ممانعت غیر موجه[=arial narrow] :[=arial narrow]>>>[=arial narrow]
[=arial narrow]ذیل ماده 1043 قانون مدنی مقرر می دارد:[=arial narrow]
و هرگاه پدر یا جد پدری( بدون علت موجه) از دادن اجازه مضایقه کند, اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نمایدو شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده است, پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید
در صورت محجور بودن پدر و جد پدری اجازه ولی ساقط میشه
[=arial narrow]
متن کامل:
[=arial narrow]
[=arial narrow]http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=165052[=arial narrow]

سجاد;656292 نوشت:
با تشکر از اظهار نظرتان
سخن عجیبی است قطعا منظور از مصلحت این حرف های .... نیست !! و منظور مصلحت واقعی است که شما هم به عنوان پدر چند صباحی دیگر ان شاء الله متوجه آن خواهید شد

بزرگوار لطفاً به عرض بنده دقت بفرمایید. در همون پست خدمت شما گفتم که منظور شما از مصلحت رو میدونم
بله میدونم که منظور از مصلحت این حرفها نیست و منظور شما برادر عزیز رو میدونم

اما شما به عنوان یک کارشناس و یک فرد با فرهنگ چنین دیدگاهی دارید
ولی متاسفانه تعریفی که خیلی از افراد در نقش های مختلف (از جمله در نقش پدر و مادر) از مصلحت دارند دقیقاً شبیه به همین مثال هاست که خدمتتون عرض کردم

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

قبلاً هم من می گفتم که برخی حق دادن های بیش از حد به پدر و مادرها باعث سوء استفادهء اونها میشه
اما پاسخ میگرفتم که:

بذار پدر بشی بعد میفهمی

الان بنده پدر شدم ولی ذره ای از حرفهام عقب نشینی نکردم

باید عرض کنم که به نظرم همین الان که 36 سال سن دارم بهتر از خیلی پدر و مادرهای 60 - 70 ساله میدونم خیر و مصلحت چیه و انشاالله فردا هم که فرزند من بزرگ بشه ، تمام سعیم رو میکنم که:

1 - بجای اینکه ماهی برای فرزندم بگیرم ، ماهی گیری رو یادش بدم

2 - فرزند رو انسان بدونم و نه کالا ، در نتیجه راهنماییش میکنم ، نه اجبار

3 - انتخاب درست رو بهش یاد میدم ولی اجازه میدم خودش تصمیم گیرنده باشه

4 -

مصلحت فرزند رو ، "ایجاد موقعیت بهتر برای فرزند" معنا میکنم
نه مثل برخی از پدر و مادر ها که
مصلحت فرزند رو ، "ایجاد موقعیت بهتر برای خود" معنا میکنن

Friend-good;656371 نوشت:
در اسلام اجازه دختر جزو شرط اصلی برای ازدواجه و اجازه ی پدر مهر تاییدی میشه برای ازدواج دختر باکره ولی اینکه بعضی بیان بگن که اینکه اسلام گفته پدر خودش پسر رو انتخاب میکنه برای دخترش و دختر نقشی تو انتخاب نداره دیگه واقعا به دور از حقیقت نگریه و بی انصافیه

سلام دوست عزیز
یه توضیح درمورد این بخش از فرمایش شما که نقل قول کردم عرض می کنم

صرف نوشتن چند جمله بر روی یک کاغذ و گذاشتن اسم قانون بر روی اون ، ضمانت اجرایی برای اون قانون نمیشه
(مشکلی که در خیلی از بخش ها وجود داره ولی چون موضوع بحث نیست بهش نمیپردازم)

بیاین این حکم رو که شما و سایر دوستان فرمودید یه بررسی کنیم

ابتدا این پست که همین مطلب رو برای دوست عزیز دیگری توضیح دادم ببینید(شماره 25):
http://www.askdin.com/thread47645-3.html#post655396



حالا به این مطلب توجه بفرمایید:مراجعه به دادگاه بر علیه بزرگان خانواده ، توسط فرزند خانواده ، تنها در صورتی بدون پیش آمدن عواقب بعدی خواهد بود که:الف) یا خانوادهء این جوان از سطح فهم ، درک و آگاهی بالایی برخوردار باشن که دادگاه رفتن فرزند براشون عیب نباشه

ب) یا جوان بسیار جسور (یا حتی بی پروا و بی حیا) باشه که بدون ترس به دادگاه مراجعه کنه و حقش رو بگیره

نکته اینجاست که هر کدوم از دو حالت بالا برقرار باشه (والدین عاقل باشن یا فرزند جسور باشه) ، اصلاً دیگه ازدواج تحمیلی پیش نخواهد آمد!
چون هانوادهء عاقل که فرزندشون رو اجبار نمیکنن
فرزند جسور و بی پروا هم که زیر بار زور نمیره
به عبارتی ازدواج تحمیلی زمانی پیش میاد که:الف) یا بزرگترهای اونها انسانهای منطقی و با فهم کاملی نیستن

ب) یا جوان انسانی هست سر به زیر و دوست دارِ احترام به بزرگترها

در اینجا هم در هر دو حالت مراجعهء فرزند به دادگاه غیرممکنه!
چون پدر و مادری که فهم و درکِ ساده ترین مسادل رو ندارن ، دادگاه رفتن فرزند رو به هیچ وجه برنمیتابن
فرزندی هم که نمیخواد بی پروایی کنه و میخواد حرمت نگه داره ، هرگز خونوادش رو به دادگاه نمیکشونه

امیدوارم موضوع رو خوب بیان کرده باشم
موضوع قفل شده است