جمع بندی عذاب وجدان به خاطر آزار رساندن به اجنه

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عذاب وجدان به خاطر آزار رساندن به اجنه

به نام خدا
سلام خدمت شما رهروان راه حق
از خدمت شما سوالی دارم که سالهای زیادی هست وقت و افکار من رو درگیر کرده و هرچقدر تحقیق می کنم به نتیجه صد در صد نرسیدم. موضوع مربوط به ۲۰ سال پیش هست که من دختر جوان دم بخت بودم و به دلیل مشکلاتی که داشتم من رو پیش جن گیر بردند و اون شخص که پیرمردی بود بعد به من گفت یک مرد جن عاشق تو هست و نمیگذاره ازدواج کنی

، اون مرد طی آداب و مراحل طولانی من رو سر تشت آب نشاند و با اجنه ارتباط برقرار کرد و پادشاه شان هم آورد و سپس به انها گفت آن مرد جن که عاشق من هست رو بیاورند و سپس گفت او را در شیشه ای تاریک رنگ مانند شیشه دارو که خودش داشت بیندازند و به من هم گفت بهشان بگو که او را در شیشه کنید و منهم گفتم بعد هم شیشه را محکم بسته به من داد و گفت در بیابانی دفن کن.
اما بعد از آن زمان من عذاب وجدان شدید گرفتم که اگر آن مرد با نیروهای ماورایی آن جن را تا ابد حبس کرده باشد من چگونه در محضر خداوند و روز قیامت جوابگو خواهم بود و اکنون هیچ راهی برای جبران کارم یا روشن شدن حقیقت این امر ندارم و بیست سال با عذاب وجدان هر روزه زندگی می کنم، از شما استدعا دارم اگر فرد متخصصی در این زمینه می تواند این معما را برای من بگشاید و من را ار این شرایط نجات دهد لطفا به من کمک کنید اجرتان با امام زمان عج اله تعالی. ممنون از لطف شما.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد کافی

[TD][/TD]

Neda frd;1015600 نوشت:
به نام خدا
سلام خدمت شما رهروان راه حق
از خدمت شما سوالی دارم که سالهای زیادی هست وقت و افکار من رو درگیر کرده و هرچقدر تحقیق می کنم به نتیجه صد در صد نرسیدم. موضوع مربوط به ۲۰ سال پیش هست که من دختر جوان دم بخت بودم و به دلیل مشکلاتی که داشتم من رو پیش جن گیر بردند و اون شخص که پیرمردی بود بعد به من گفت یک مرد جن عاشق تو هست و نمیگذاره ازدواج کنی

، اون مرد طی آداب و مراحل طولانی من رو سر تشت آب نشاند و با اجنه ارتباط برقرار کرد و پادشاه شان هم آورد و سپس به انها گفت آن مرد جن که عاشق من هست رو بیاورند و سپس گفت او را در شیشه ای تاریک رنگ مانند شیشه دارو که خودش داشت بیندازند و به من هم گفت بهشان بگو که او را در شیشه کنید و منهم گفتم بعد هم شیشه را محکم بسته به من داد و گفت در بیابانی دفن کن.
اما بعد از آن زمان من عذاب وجدان شدید گرفتم که اگر آن مرد با نیروهای ماورایی آن جن را تا ابد حبس کرده باشد من چگونه در محضر خداوند و روز قیامت جوابگو خواهم بود و اکنون هیچ راهی برای جبران کارم یا روشن شدن حقیقت این امر ندارم و بیست سال با عذاب وجدان هر روزه زندگی می کنم، از شما استدعا دارم اگر فرد متخصصی در این زمینه می تواند این معما را برای من بگشاید و من را ار این شرایط نجات دهد لطفا به من کمک کنید اجرتان با امام زمان عج اله تعالی. ممنون از لطف شما.

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
عذاب وجدان زمانی معنا پبدا می کند که انسان کار خطایی انجام داده باشد.
در مورد مساله شما، اگر با توجه به آزار و اذیت جن، اجازه تنبیه او وجود داشته باشد (که این امر را می توانید با ایجاد تاپیکی مستقل در بخش حدیث پیگیری نمایید تا همکاران بخش حدیث به آن پاسخ دهند) که مشکلی نیست و اگر نباید چنین تبیهی صورت می گرفت، باز هم گناهی گردن شما نیست. بلکه آن مرد مسئول است و خود او باید پاسخگو باشد.
بعلاوه مواردی هم وجود دارد که اصلا احضاری رخ نداده و به واسطه برخی اموری که شخص مدعی احضار جن، انجام داده، انسان تصور می کند جن را می بیند.
بنابراین چون خطایی از ناحیه شما رخ نداده، مسئولیتی گردن شما نیست و عذاب وجدان معنایی ندارد.
توصیه می کنیم، سعی کنید فکر خود را نسبت به این جریان مدیریت نمایید و به آن توجه ننمایید. اگر چه آمدن فکر این موضوع دست شما نیست، ولی کنترل آن دست شماست. لذا به محض آمدن آن افکار، به جای توجه کردن و غصه خوردن و... سریعا با تغییر مکان، خود را به کاری مشغول کردن، سوره ناس خواندن، انصراف ذهنی ایجاد نمایید و فکر به این موضوع را موقتا از ذهن خارج کنید، تا به مرور و گذر زمان، این مساله از ذهن شما خارج شود.
موفق باشید.

ممنون از توضیحات جنابعالی
جناب استاد مشکل بنده این است که من در این کار همراه آن مرد جن گیر شریک شده ام و همکاری کرده ام درحالیکه آن زمان به ذهن خودم هم رسیدکه نکند خلاف شرع باشد یا باعث حبس او شوم ولی وقعی به این فکر خود ننهادم چون از آن اجنه بسیار عصبانی بودم و می خواستم از شر او رها شوم در حالیکه ما میدانیم کاری که شک داریم گناه است یا نه نباید مرتکب شویم تا زمانی که اطمینان به عدم گناه بودن آن پیدا کنیم.
از طرفی وقتی که خداوند برای کوچکترین اعمال و حتی افکار انسان را مواخذه خواهد کرد و انسان نتیجه کوچکترین عمل خود را می بیند بنده چگونه می توانم راجع به مساله خطیر آخرت و زندگی ابدی خودم که با این موضوع گره خورده بی تفاوت باشم، به همین دلیل است که بنده سالهاست به دنبال شخصی متخصص میگردم تا بتواند جواب صد در صد و قطعی برایم بیابد، از طرفی بنده از ترس عذابهای اخروی خواب و خوراکم بریده و از خداوند منان طلب کمک دارم. موفق و موید باشید.

Neda frd;1015681 نوشت:
ممنون از توضیحات جنابعالی
جناب استاد مشکل بنده این است که من در این کار همراه آن مرد جن گیر شریک شده ام و همکاری کرده ام درحالیکه آن زمان به ذهن خودم هم رسیدکه نکند خلاف شرع باشد یا باعث حبس او شوم ولی وقعی به این فکر خود ننهادم چون از آن اجنه بسیار عصبانی بودم و می خواستم از شر او رها شوم در حالیکه ما میدانیم کاری که شک داریم گناه است یا نه نباید مرتکب شویم تا زمانی که اطمینان به عدم گناه بودن آن پیدا کنیم.
از طرفی وقتی که خداوند برای کوچکترین اعمال و حتی افکار انسان را مواخذه خواهد کرد و انسان نتیجه کوچکترین عمل خود را می بیند بنده چگونه می توانم راجع به مساله خطیر آخرت و زندگی ابدی خودم که با این موضوع گره خورده بی تفاوت باشم، به همین دلیل است که بنده سالهاست به دنبال شخصی متخصص میگردم تا بتواند جواب صد در صد و قطعی برایم بیابد، از طرفی بنده از ترس عذابهای اخروی خواب و خوراکم بریده و از خداوند منان طلب کمک دارم. موفق و موید باشید.

باسمه تعالی
این اول کلام است که آیا حبس کردن جن، با توضیحاتی که بیان نمودید، کار اشتباهی است یا خیر؟ لذا عرض شد تاپیکی در این زمینه ایجاد نمایید (طبق قانون سایت) تا همکاران بخش حدیث به این سوال پاسخ دهند و شما را راهنمایی نمایند.
موفق باشید.

Neda frd;1015600 نوشت:
اون مرد طی آداب و مراحل طولانی من رو سر تشت آب نشاند و با اجنه ارتباط برقرار کرد و پادشاه شان هم آورد و سپس به انها گفت آن مرد جن که عاشق من هست رو بیاورند و سپس گفت او را در شیشه ای تاریک رنگ مانند شیشه دارو که خودش داشت بیندازند و به من هم گفت بهشان بگو که او را در شیشه کنید و منهم گفتم بعد هم شیشه را محکم بسته به من داد و گفت در بیابانی دفن کن.
اما بعد از آن زمان من عذاب وجدان شدید گرفتم که اگر آن مرد با نیروهای ماورایی آن جن را تا ابد حبس کرده باشد من چگونه در محضر خداوند و روز قیامت جوابگو خواهم بود و اکنون هیچ راهی برای جبران کارم یا روشن شدن حقیقت این امر ندارم و بیست سال با عذاب وجدان هر روزه زندگی می کنم، از شما استدعا دارم اگر فرد متخصصی در این زمینه می تواند این معما را برای من بگشاید و من را ار این شرایط نجات دهد لطفا به من کمک کنید اجرتان با امام زمان عج اله تعالی. ممنون از لطف شما.

سلام به شما

شما اصلا مطمئن هستید اون مرد واقعا همچین کاری کرده و یک جن را در یک شیشه حبس کرده؟

اخر از کجا اینقدر مطئنید که این طور تاسف و افسردگی آن هم در عرض 20 سال سرتاپای وجود شما را گرفته؟

خیلی ها نه بلکه تمام این افرادی که ادعای جن گیری میکنند یه مشت دروغ گو و شیادی هستند که برای کاسبی و یا شهرت ادعای همچین توانایی هایی میکنند.در صورتیکه طرف مراجع کننده ممکنه فکر کنه واقعا این فرد جن گیر تونسته جنی رو احضار کنه یا جنی را از بدن فردی دور کنه و ...

اونها کارشون رو برای گول زدن فرد بخوبی بلندند مخصوصا افراد زود باوری مثل شما.
شما چون بجای مراجعه به یک روان پزشک یا روان شناس خبره به یک جن گیر مراجعه کردید توقع که نداشتید اون جن گیر به شما بگه راه رو اشتباه اومدید برگریدد پیش روان پزشک.و شما هم فکر کردید تنها کسی که مشکلتون رو حل میکنه جن گیران هستند.

پس بهتره دیگر به این چیزها فکر نکنید .من که نمیدونم شما بر چه اساس و دلیل این حرف طرف را باور کردید ولی بهتره دیگر به این چیزا هیچوقت فکر نکنید وگرنه عمر خودتون را خراب میکنید.نه جنی در زندگیتون درکار بوده و نه اون پیرمرده جنی رو داخل شیشیه ای حبس کرده.تنها کاری که اون پیرمرد شیاد کرده اینه که فقط عقل شما رو داخل اون شیشه حبس کرده همین!

Neda frd;1015681 نوشت:
مشکل بنده این است که من در این کار همراه آن مرد جن گیر شریک شده ام و همکاری کرده ام درحالیکه آن زمان به ذهن خودم هم رسیدکه نکند خلاف شرع باشد یا باعث حبس او شوم ولی وقعی به این فکر خود ننهادم چون از آن اجنه بسیار عصبانی بودم و می خواستم از شر او رها شوم در حالیکه ما میدانیم کاری که شک داریم گناه است یا نه نباید مرتکب شویم تا زمانی که اطمینان به عدم گناه بودن آن پیدا کنیم.
از طرفی وقتی که خداوند برای کوچکترین اعمال و حتی افکار انسان را مواخذه خواهد کرد و انسان نتیجه کوچکترین عمل خود را می بیند بنده چگونه می توانم راجع به مساله خطیر آخرت و زندگی ابدی خودم که با این موضوع گره خورده بی تفاوت باشم، به همین دلیل است که بنده سالهاست به دنبال شخصی متخصص میگردم تا بتواند جواب صد در صد و قطعی برایم بیابد، از طرفی بنده از ترس عذابهای اخروی خواب و خوراکم بریده و از خداوند منان طلب کمک دارم. موفق و موید باشید.

[=arial]سلام

بعضی از کلمات و عبارت ها که در کلام تان به کار برده اید، به خوبی نشان می دهد که فردی تحصیل کرده هستید. من حتی می توانم رشته تحصیلی شما را با توجه به کلمات تان حدس بزنم. شما فردی درس خوانده هستید. می دانید که جنّ از آتش خلق شده و جسم ندارد. پس چطور می توان موجودی که جسم ندارد و موجودی مُجرّد است را با یک جسم حبس کرد و در درون یک شیشه زندانی نمود؟؟!!

شما متأسفانه تلقین پذیریِ بالایی دارید و با داشتنِ دانش و سوادِ بالا به راحتی حرفِ یک پیرمرد که معلوم نیست چه تحصیلاتی داشته را باورکرده اید و مدت ها زندگی خودتان را با یک حرفِ بی سند و مدرک به کام خود تلخ نموده اید.
کجای دین و درسی که خوانده اید دستور داده شده که حرف افراد را بی سند و مدرک باور کنید؟؟!!

Neda frd;1015600 نوشت:
به نام خدا
سلام خدمت شما رهروان راه حق
از خدمت شما سوالی دارم که سالهای زیادی هست وقت و افکار من رو درگیر کرده و هرچقدر تحقیق می کنم به نتیجه صد در صد نرسیدم. موضوع مربوط به ۲۰ سال پیش هست که من دختر جوان دم بخت بودم و به دلیل مشکلاتی که داشتم من رو پیش جن گیر بردند و اون شخص که پیرمردی بود بعد به من گفت یک مرد جن عاشق تو هست و نمیگذاره ازدواج کنی

، اون مرد طی آداب و مراحل طولانی من رو سر تشت آب نشاند و با اجنه ارتباط برقرار کرد و پادشاه شان هم آورد و سپس به انها گفت آن مرد جن که عاشق من هست رو بیاورند و سپس گفت او را در شیشه ای تاریک رنگ مانند شیشه دارو که خودش داشت بیندازند و به من هم گفت بهشان بگو که او را در شیشه کنید و منهم گفتم بعد هم شیشه را محکم بسته به من داد و گفت در بیابانی دفن کن.
اما بعد از آن زمان من عذاب وجدان شدید گرفتم که اگر آن مرد با نیروهای ماورایی آن جن را تا ابد حبس کرده باشد من چگونه در محضر خداوند و روز قیامت جوابگو خواهم بود و اکنون هیچ راهی برای جبران کارم یا روشن شدن حقیقت این امر ندارم و بیست سال با عذاب وجدان هر روزه زندگی می کنم، از شما استدعا دارم اگر فرد متخصصی در این زمینه می تواند این معما را برای من بگشاید و من را ار این شرایط نجات دهد لطفا به من کمک کنید اجرتان با امام زمان عج اله تعالی. ممنون از لطف شما.

با سلام خدمت شما

بهشون میگن عاشق ولی در اصل هوس است!

جنهای عاشق، مسلمان نیستند و کافر یا از قبیله شیطان هستند و حبس آنها در شیشه یا حتی قتل آنها به روشی که دعانویس انجام داده هم امری درست و هم بیخطر است.

جن عاشق به هیچ صراطی هدایت نمیشه چون شیطان و بسیار سرکش و موذی است و باید برای خلاصی دائم ازش یا حبسش کرد یا کشتش!

تازه چون از طریق پادشاه و حاکم شان این عمل صورت گرفته قبیله این جن با شما کاری ندارند!

این قبیل جنها وحشی و مارد هستند و حتی در قرآن هم آیاتی در خصوص طردشان با شهاب ثاقب و ... آمده

امير مؤمنان(ع): در تمام مدت حضور در حمام، حتي الامکان كاملاً عريان نباشيد، زيرا عريان بودن مطمع شيطان خواهد بود

امير مؤمنان (ع) فرمايد: هر كس عريان شود شيطان به او بنگرد و طمع نمايد پس لُنگ ببنديد.


نکات عمومی که بعضا در مستحبات دین آمده:

-توصیه میکنم اذان در نماز را بلند بخوانید. و اگر صدای تلویزیون موقع اذان دادن بلند باشه خوبه.

-توصیه اکید اینکه نقاشی و تصاویر حیوانات در منزل نباشد و نیز حیواناتی مثل گربه، سگ و... در منزل نگهداری نکنید! ماهی و پرنده اشکال ندارد! اگر گربه و چنین حیواناتی در منزل دارید بعد بیرون کردن حیوان، تمام جاهایی که آنجا قدم زده و بوده را بشورید

-گوش دادن به آهنگهای شیطان پرستی ممنوع!

-موقع ورود به حمام سوره های فلق و ناس بخوانید. موقع ورود به مکان تاریک و یا ریختن آب داغ روی خود ، بسم الله الرحمن الرحیم بگویید.

-لخت نخوابید البته اینجا منظورم کسانی است که سوره فلق و ناس قبل خواب نمیخوانند و بطور کلی همه دختران و زنان را شامل میشود!

-در حمام تا زمانی که لازم نیست عورت خود را پوشیده نگه دارید.

-قبل در آوردن لباسها همیشه بگویید بسم الله الرحمن الرحیم


-در حمام آواز نخوانید و گریه نکنید و فریاد نکشید

-وقتی نجس شدید مثل حالت جنابت، غسل کنید و با جنابت نخوابید یا اگه آن موقع نمیتوانید آن ناحیه را بشورید و لباس تمیز بپوشید تا بعدا که غسل میکنید.

-بهداشت و پاکیزگی در منزل را رعایت کنید

-خوشبو بودن هم خوبه

-زمان رابطه جنسی که قصد لخت شدن دارید نیز بسم الله بگویید ولی خواندن سوره ناس و فلق بهتر است

-از خودبینی بپرهیزید!

سلام دوست عزیز
خیلی خیلی ممنون از توضیحات مهمی که نوشتید، واقعا خیلی تسلی بخش بود برای من و خیلی به من کمک کرد اتفاقا منهم در طی یه سری مطالعات تا حدی به این نتیجه رسیده بودم که اونها از دسته اجنه کافر یا شیاطین هستند ولی تا به حال شخصی مثل شما اینقدر جامع و از روی علم خاص بهم توضیح نداده بود فقط به این نتیجه رسیده بودم که برای خلاصی از اجنه کافر شاید راهی جز حبس و در بند کردن اونها نیست اما الان با توضیحات شما که نشون میده در این زمینه اطلاعات تخصصی احتمالا دارید خیلی تسلی خاطر پیدا کردم، قبلا هم از شخص اهل فن شنیده بودم که فقط اجنه از نوع کافر یا شیطانی هستند که به انسان نزدیک میشن رابطه می گیرن یا آزار می رسانن. و با گفته های شما مساله برایم روشنتر شد. تنها سوالی که هنوز باقی می ماند این است آیا واقعا کشتن و حبس اجنه کافر شرعا توجیح پذیر است؟ و اجازه آن وجود دارد؟ یعنی آیا در شرع صراحتا بیان شده که آنها به هیچ عنوان قابل هدایت نیستند و باید حبس بشن یا کشته بشن! خیلی خیلی از لطف شما ممنون هستم، همیشه دعاگوی تان خواهم بود، در پناه خداوند منان باشید، مولا علی شفیع و یاورتان باشد. یا علی

Neda frd;1015835 نوشت:
سلام دوست عزیز
خیلی خیلی ممنون از توضیحات مهمی که نوشتید، واقعا خیلی تسلی بخش بود برای من و خیلی به من کمک کرد اتفاقا منهم در طی یه سری مطالعات تا حدی به این نتیجه رسیده بودم که اونها از دسته اجنه کافر یا شیاطین هستند ولی تا به حال شخصی مثل شما اینقدر جامع و از روی علم خاص بهم توضیح نداده بود فقط به این نتیجه رسیده بودم که برای خلاصی از اجنه کافر شاید راهی جز حبس و در بند کردن اونها نیست اما الان با توضیحات شما که نشون میده در این زمینه اطلاعات تخصصی احتمالا دارید خیلی تسلی خاطر پیدا کردم، قبلا هم از شخص اهل فن شنیده بودم که فقط اجنه از نوع کافر یا شیطانی هستند که به انسان نزدیک میشن رابطه می گیرن یا آزار می رسانن. و با گفته های شما مساله برایم روشنتر شد.

تنها سوالی که هنوز باقی می ماند این است آیا واقعا کشتن و حبس اجنه کافر شرعا توجیه پذیر است؟ و اجازه آن وجود دارد؟ یعنی آیا در شرع صراحتا بیان شده که آنها به هیچ عنوان قابل هدایت نیستند و باید حبس بشن یا کشته بشن! خیلی خیلی از لطف شما ممنون هستم، همیشه دعاگوی تان خواهم بود، در پناه خداوند منان باشید، مولا علی شفیع و یاورتان باشد. یا علی

با سلام

خدا رو شکر که به آرامش رسیدید

در این علوم برای مقابله با جنها راههایی هست:

1- طرد و دور کردن که با دستورات، جن را دور میکنند که موکلینِ(فرشته یا جن مومن) دستورات، شیاطین را با زدن یا شهاب ثاقب و... می رانند! مثلا ایاتی میخوانید که جنها دور میشوند

2- استفاده از حرز و دعا مانند حرز معصومین نازنین که از انواع شرور خصوصا شر شیاطین جنی و انسی، فرد را مصون میدارد یا خواندن سوره و ایاتی مثل معوذتین، ایت الکرسی و..

3- حبس یا قتل جن سمج و بسیار سرکش و وحشی که شخص ماهری باید آنرا انجام دهد و...

حبس و قتل جن از روی اجبار است چون جن سمج و بسیار موذی است باید آنرا حبس کرد تا از شرش در امان باشیم! این قبیل جنیان، کافر و شیطانی هستند لذا حبس و قتل آنان کاملا جایز است! و در واقع خودشان هیچ راهی جز حبس یا قتلشان جلویمان نمیگذارند! خصوصا جن عاشق که اصلا هیچ جوری ول کن نیست! مثلا با دعا یا ایاتی وی را دور میکنند ولی باز دوباره برمیگردد و شرارت میکند!

حتی حمل حرز هم مشکل را کامل حل نمیکند لذا راهی غیر از قتل و حبس نمی ماند!

انسانی که دست از شرارت برندارد را مجبوریم حبس کنیم یا اعدامش کنیم یا بکشیمش مثل داعشی ها و شروران! جن عاشق هم اینگونه است!

قتل یا سوزاندن و عذاب دادن جن عواقب خطرناکی دارد لذا باید شخص فرد ماهری باشد.

در مورد کشتن جن، اول جن را میترسانند و با وی اتمام حجت میکنند و ... در صورتی پذیرا نبود وی را میکشند یا حبس میکنند!

اگر بدون اتمام حجت یا بدون احضارِ حُکّام جن این عمل انجام شده باشد، چه بسا قبیله آن جن به قاتلش حمله ور میشوند

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
الف: لطفا از بیان مطالبی که مستند صحیح و دقیقی ندارد خود داری فرمایید که ثمره ای غیر از تشویش اذهان عمومی ندارد و در برخی موارد باعث دامن زدن به مساله و مشکل می شود.
ب: مواردی مانند حبس جن و.. چنانچه توضیح دادیم طبق مقررات سایت باید در بخش قرآن و حدیث پیگیری شود.

استاد عزیز ممنون از راهنمایی شما، بنده سوال رو به آنجا فرستادم ولی پاسخی دریافت نکرده ام.

کافی;1015872 نوشت:
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
لطفا از بیان مطالبی که مستند صحیح و دقیقی ندارد خود داری فرمایید

قسمتهایی از تعویذ امام کاظم علیه السلام

بِاللَّهِ اسْتَفْتَحْتُ وَ اسْتَنْجَحْتُ وَ تَعَزَّزْتُ وَ اسْتَنْصَرْتُ وَ تَقَوَّیْتُ وَ احْتَرَزْتُ وَ اسْتَعَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِقُوَّةِ اللَّهِ ضَرَبْتُ عَلَی أَعْدَائِی وَ قَهَرْتُهُمْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ اسْتَعَنْتُ عَلَیْهِمْ بِاللَّهِ وَ فَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ - وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ شَاهَتْ وُجُوهُ أَعْدَائِی فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ - صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ غَلَبْتُ أَعْدَاءَ اللَّهِ بِکَلِمَةِ اللَّهِ

یَا مُتَفَضِّلُ تَفَضَّلْ عَلَیَّ بِالْأَمْنِ وَ السَّلَامَةِ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ حُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ بِالْمَلَائِکَةِ الْغِلَاظِ الشِّدَادِ - وَ مُدَّنِی بِالْجُنْدِ الْکَثِیفِ وَ الْأَرْوَاحِ الْمُطِیعَةِ یَحْصُبُونَهُمْ بِالْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ وَ یَقْذِفُونَهُمْ بِالشِّهَابِ الثَّاقِبِ وَ الْحَرِیقِ الْمُلْهَبِ وَ الشُّوَاظِ الْمُحْرِقِ وَ النُّحَاسِ النَّافِذِ - وَ یُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ

ذَلَّلْتُهُمْ وَ زَجَرْتُهُمْ وَ عَلَوْتُهُمْ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِ طه وَ یس وَ الذَّارِیاتِ وَ الطَّوَاسِینِ وَ تَنْزِیلٍ وَ الْحَوَامِیمِ وَ کهیعص وَ حم عسق وَ ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ وَ تَبارَکَ وَ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ وَ بِمَواقِعِ النُّجُومِ وَ بِ الطُّورِ وَ کِتابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ. وَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ. إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ فَ وَلَّوْا مُدْبِرِینَ وَ عَلَی أَعْقَابِهِمْ نَاکِصِینَ وَ فِی دِیارِهِمْ جاثِمِینَ - فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ. فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ. وَ أُلْقِیَ السَّحَرَةُ ساجِدِینَ


قسمتهایی از تعویذ امام علی علیه السلام

اطْرُدُوا عَنْ صَاحِبِ هَذَا الْکِتَابِ کُلَّ جِنِّیٍّ وَ جِنِّیَّةٍ وَ شَیْطَانٍ وَ شَیْطَانَةٍ وَ تَابِعٍ وَ تَابِعَةٍ وَ سَاحِرٍ وَ سَاحِرَةٍ وَ غُولٍ وَ غُولَةٍ وَ کُلِّ مُتَعَبِّثٍ وَ عَابِثٍ یَعْبَثُ بِابْنِ آدَمَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

قسمتهایی از تعویذ امام سجاد علیه السلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ صَدَدْتُ أَفْوَاهَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الشَّیَاطِینِ وَ السَّحَرَةِ وَ الْأَبَالِسَةِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ السَّلَاطِینِ وَ مَنْ یَلُوذُ بِهِمْ بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْأَعَزِّ وَ بِاللَّهِ الْکَبِیرِ الْأَکْبَرِ

قسمتهایی از تعویذ امام صادق علیه السلام

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی فِی یَوْمِی هَذَا وَ فِیمَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ کُلِّهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ قَرِیبٍ أَوْ بَعِیدٍ ضَعِیفٍ أَوْ شَدِیدٍ بِشَرٍّ أَوْ مَکْرُوهٍ أَوْ مَسَاءَةٍ بِیَدٍ أَوْ بِلِسَانٍ أَوْ بِقَلْبٍ فَأَخْرِجْ صَدْرَهُ وَ أَلْجِمْ فَاهُ وَ أَفْخِمْ لِسَانَهُ وَ اسْدُدْ سَمْعَهُ وَ اقْمَحْ بَصَرَهُ وَ ارْعَبْ قَلْبَهُ وَ اشْغَلْهُ بِنَفْسِهِ وَ أَمِتْهُ بِغَیْظِهِوَ اکْفِنَاهُ بِمَا شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ بِحَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ اکْفِنِی شَرَّ مَنْ نَصَبَ لِی حَدَّهُ وَ اکْفِنِی مَکْرَ الْمَکَرَةِ وَ أَعِنِّی عَلَی ذَلِکَ بِالسَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ وَ أَحْیِنِی مَا أَحْیَیْتَنِی فِی سِتْرِکَ الْوَاقِی وَ أَصْلِحْ حَالِی کُلَّهُ

قسمتهایی از تعویذ امام کاظم علیه السلام

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنَا بِسُوءٍ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَفَأَعْمِ عَنَّا عَیْنَهُ وَ أَصْمِمْ عَنَّا سَمْعَهُ وَ اشْغَلْ عَنَّا قَلْبَهُ وَ اغْلُلْ عَنَّا یَدَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا کَیْدَهُ وَ خُذْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ


قسمتهایی از تعویذ امام باقر علیه السلام

زَجَرْتُکُمْ مَعَاشِرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ بِمِقْدَارٍ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ
لَا مَنْجَی لَکُمْ جَمِیعاً مِنْ صَوَاعِقِ الْقُرْآنِ الْمُبِینِ وَ عَظِیمِ أَسْمَاءِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لَا مَلْجَأَ لِوَارِدِکُمْ وَ لَا مُنْقِذَ لِمَارِدِکُمْ


قسمتهایی از تعویذ امام کاظم علیه السلام

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی وَ بِأَهْلِی وَ أَوْلَادِی وَ أَهْلِ عِنَایَتِی شَرّاً أَوْ بَأْساً أَوْ ضَرّاً فَاقْمَعْ رَأْسَهُ وَ اعْقِدْ لِسَانَهُ وَ أَلْجِمْ فَاهُ

قسمتهایی از تعویذ امام رضا علیه السلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا أَخَذْتُ بِسَمْعِ اللَّهِ وَ بَصَرِهِ عَلَی أَسْمَاعِکُمْ وَ أَبْصَارِکُمْ وَ بِقُوَّةِ اللَّهِ عَلَی قُوَّتِکُمْ لَا سُلْطَانَ لَکُمْ عَلَی فُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ وَ لَا عَلَی ذُرِّیَّتِهِ وَ لَا عَلَی أَهْلِهِ وَ لَا عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ سَتَرْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِی اسْتَتَرُوا بِهِ مِنْ سَطَوَاتِ الْجَبَابِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ جَبْرَئِیلُ عَنْ أَیْمَانِکُمْ وَ مِیکَائِیلُ عَنْ یَسَارِکُمْ وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَامَکُمْ وَ اللَّهُ یُطِلُّ عَلَیْکُمْ بِمَنْعِهِ نَبِیَّ اللَّهِ وَ بِمَنْعِ ذُرِّیَّتِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مِنْکُمْ وَ مِنَ الشَّیَاطِینِ

یحبّونه;1015876 نوشت:
قسمتهایی از تعویذ امام کاظم علیه السلام

بِاللَّهِ اسْتَفْتَحْتُ وَ اسْتَنْجَحْتُ وَ تَعَزَّزْتُ وَ اسْتَنْصَرْتُ وَ تَقَوَّیْتُ وَ احْتَرَزْتُ وَ اسْتَعَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِقُوَّةِ اللَّهِ

ضَرَبْتُ عَلَی أَعْدَائِی وَ قَهَرْتُهُمْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ اسْتَعَنْتُ عَلَیْهِمْ بِاللَّهِ وَ فَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ - وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ شَاهَتْ وُجُوهُ أَعْدَائِی فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ - صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ غَلَبْتُ أَعْدَاءَ اللَّهِ بِکَلِمَةِ اللَّهِ

یَا مُتَفَضِّلُ تَفَضَّلْ عَلَیَّ بِالْأَمْنِ وَ السَّلَامَةِ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ حُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ بِالْمَلَائِکَةِ الْغِلَاظِ الشِّدَادِ - وَ مُدَّنِی بِالْجُنْدِ الْکَثِیفِ وَ الْأَرْوَاحِ الْمُطِیعَةِ یَحْصُبُونَهُمْ بِالْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ وَ

یَقْذِفُونَهُمْ بِالشِّهَابِ الثَّاقِبِ وَ الْحَرِیقِ الْمُلْهَبِ وَ الشُّوَاظِ الْمُحْرِقِ وَ النُّحَاسِ النَّافِذِ - وَ یُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ

ذَلَّلْتُهُمْ وَ

زَجَرْتُهُمْ وَ عَلَوْتُهُمْ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِ طه وَ یس وَ الذَّارِیاتِ وَ الطَّوَاسِینِ وَ تَنْزِیلٍ وَ الْحَوَامِیمِ وَ کهیعص وَ حم عسق وَ ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ وَ تَبارَکَ وَ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ وَ بِمَواقِعِ النُّجُومِ وَ بِ الطُّورِ وَ کِتابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ. وَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ. إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ فَ وَلَّوْا مُدْبِرِینَ وَ عَلَی أَعْقَابِهِمْ نَاکِصِینَ وَ فِی دِیارِهِمْ جاثِمِینَ - فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ. فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ. وَ أُلْقِیَ السَّحَرَةُ ساجِدِینَ


قسمتهایی از تعویذ امام علی علیه السلام

اطْرُدُوا عَنْ صَاحِبِ هَذَا الْکِتَابِ کُلَّ جِنِّیٍّ وَ جِنِّیَّةٍ وَ شَیْطَانٍ وَ شَیْطَانَةٍ وَ تَابِعٍ وَ تَابِعَةٍ وَ سَاحِرٍ وَ سَاحِرَةٍ وَ غُولٍ وَ غُولَةٍ وَ کُلِّ مُتَعَبِّثٍ وَ عَابِثٍ یَعْبَثُ بِابْنِ آدَمَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

قسمتهایی از تعویذ امام سجاد علیه السلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ

صَدَدْتُ أَفْوَاهَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الشَّیَاطِینِ وَ السَّحَرَةِ وَ الْأَبَالِسَةِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ السَّلَاطِینِ وَ مَنْ یَلُوذُ بِهِمْ بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْأَعَزِّ وَ بِاللَّهِ الْکَبِیرِ الْأَکْبَرِ

قسمتهایی از تعویذ امام صادق علیه السلام

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی فِی یَوْمِی هَذَا وَ فِیمَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ کُلِّهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ قَرِیبٍ أَوْ بَعِیدٍ ضَعِیفٍ أَوْ شَدِیدٍ بِشَرٍّ أَوْ مَکْرُوهٍ أَوْ مَسَاءَةٍ بِیَدٍ أَوْ بِلِسَانٍ أَوْ بِقَلْبٍ فَأَخْرِجْ صَدْرَهُ وَ أَلْجِمْ فَاهُ وَ أَفْخِمْ لِسَانَهُ وَ اسْدُدْ سَمْعَهُ وَ اقْمَحْ بَصَرَهُ وَ ارْعَبْ قَلْبَهُ وَ اشْغَلْهُ بِنَفْسِهِ وَ

أَمِتْهُ بِغَیْظِهِوَ اکْفِنَاهُ بِمَا شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ بِحَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ اکْفِنِی شَرَّ مَنْ نَصَبَ لِی حَدَّهُ وَ اکْفِنِی مَکْرَ الْمَکَرَةِ وَ أَعِنِّی عَلَی ذَلِکَ بِالسَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ وَ أَحْیِنِی مَا أَحْیَیْتَنِی فِی سِتْرِکَ الْوَاقِی وَ أَصْلِحْ حَالِی کُلَّهُ

قسمتهایی از تعویذ امام کاظم علیه السلام

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنَا بِسُوءٍ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ

فَأَعْمِ عَنَّا عَیْنَهُ وَ أَصْمِمْ عَنَّا سَمْعَهُ وَ اشْغَلْ عَنَّا قَلْبَهُ وَ اغْلُلْ عَنَّا یَدَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا کَیْدَهُ وَ خُذْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ


قسمتهایی از تعویذ امام باقر علیه السلام

زَجَرْتُکُمْ مَعَاشِرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ بِمِقْدَارٍ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ
لَا مَنْجَی لَکُمْ جَمِیعاً مِنْ صَوَاعِقِ الْقُرْآنِ الْمُبِینِ وَ عَظِیمِ أَسْمَاءِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لَا مَلْجَأَ لِوَارِدِکُمْ وَ لَا مُنْقِذَ لِمَارِدِکُمْ


قسمتهایی از تعویذ امام کاظم علیه السلام

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی وَ بِأَهْلِی وَ أَوْلَادِی وَ أَهْلِ عِنَایَتِی شَرّاً أَوْ بَأْساً أَوْ ضَرّاً فَاقْمَعْ رَأْسَهُ وَ اعْقِدْ لِسَانَهُ وَ أَلْجِمْ فَاهُ

قسمتهایی از تعویذ امام رضا علیه السلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا أَخَذْتُ بِسَمْعِ اللَّهِ وَ بَصَرِهِ عَلَی أَسْمَاعِکُمْ وَ أَبْصَارِکُمْ وَ بِقُوَّةِ اللَّهِ عَلَی قُوَّتِکُمْ لَا سُلْطَانَ لَکُمْ عَلَی فُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ وَ لَا عَلَی ذُرِّیَّتِهِ وَ لَا عَلَی أَهْلِهِ وَ لَا عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ سَتَرْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِی اسْتَتَرُوا بِهِ مِنْ سَطَوَاتِ الْجَبَابِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ جَبْرَئِیلُ عَنْ أَیْمَانِکُمْ وَ مِیکَائِیلُ عَنْ یَسَارِکُمْ وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَامَکُمْ وَ اللَّهُ یُطِلُّ عَلَیْکُمْ بِمَنْعِهِ نَبِیَّ اللَّهِ وَ بِمَنْعِ ذُرِّیَّتِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مِنْکُمْ وَ مِنَ الشَّیَاطِینِ

باسمه تعالی
در مورد ادعیه نسبت به در امان بودن از آزار جن، که بحث نداریم و قطعا در روایات وجود دارد و کرارا در همین سایت هم، مستندا به آن اشاره شده است.( اگر چه شما تعویذات مطرح شده را هم بدون ادرس و سند آوردید) و اصلا سوال تاپیک در این زمینه نبود.
عرض بنده در رابطه با مستند بودن، ناظر به آن مطالبی است که در مورد جن عاشق و حبس و کشتن و... مطرح نمودید.
مستند شما نسبت به این نوع احکام صادره چیست؟
اگر سند قابل قبول و متقن در اختیار دارید، در جایگاه خود بیان نمایید و الا از بیان مطالب بدون دلیل و سند خود داری فرمایید.

کافی;1015909 نوشت:
باسمه تعالی
در مورد ادعیه نسبت به در امان بودن از آزار جن، که بحث نداریم و قطعا در روایات وجود دارد و کرارا در همین سایت هم، مستندا به آن اشاره شده است.( اگر چه شما تعویذات مطرح شده را هم بدون ادرس و سند آوردید) و اصلا سوال تاپیک در این زمینه نبود.

عرض بنده در رابطه با مستند بودن، ناظر به آن مطالبی است که در مورد جن عاشق و حبس و کشتن و... مطرح نمودید.
مستند شما نسبت به این نوع احکام صادره چیست؟
اگر سند قابل قبول و متقن در اختیار دارید، در جایگاه خود بیان نمایید و الا از بیان مطالب بدون دلیل و سند خود داری فرمایید.

باسلام

همه این مواردی که ذکر کردم از کتاب مهج الدعوات است. همه چیز رو که معصومین نباید گفته باشند تا ما انجامش دهیم یا رعایتش کنیم! خصوصا چنین اموری را باید آموزش عملی درست داده شود و نمیتوان در کتب نقل و شرح کرد!

در همین دعاها و حرزها سخن از زدن و دور کردن و حتی قتل دشمن هست چه جن باشد چه انس!

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی فِی یَوْمِی هَذَا وَ فِیمَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ کُلِّهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ قَرِیبٍ أَوْ بَعِیدٍ ضَعِیفٍ أَوْ شَدِیدٍ بِشَرٍّ أَوْ مَکْرُوهٍ أَوْ مَسَاءَةٍ بِیَدٍ أَوْ بِلِسَانٍ أَوْ بِقَلْبٍ فَأَخْرِجْ صَدْرَهُ وَ أَلْجِمْ فَاهُ وَ أَفْخِمْ لِسَانَهُ وَ اسْدُدْ سَمْعَهُ وَ اقْمَحْ بَصَرَهُ وَ ارْعَبْ قَلْبَهُ وَ اشْغَلْهُ بِنَفْسِهِ وَ أَمِتْهُ بِغَیْظِهِ وَ اکْفِنَاهُ بِمَا شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ بِحَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ اکْفِنِی شَرَّ مَنْ نَصَبَ لِی حَدَّهُ وَ اکْفِنِی مَکْرَ الْمَکَرَةِ وَ أَعِنِّی عَلَی ذَلِکَ بِالسَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ وَ أَحْیِنِی مَا أَحْیَیْتَنِی فِی سِتْرِکَ الْوَاقِی وَ أَصْلِحْ حَالِی کُلَّهُ

حال بجای دعا و حرز میتوان بطور عملی وارد شد و دشمن را از پای درآورد!

مثلا ما برای مقابله با یک انسان شرور و داعشی از نفرین و لعن و دعاهای دفع شر و ردّ شر به خود شرور و... میتوانیم استفاده میکنیم همانطور که معصومین استفاده کردند و بطور عملی هم از انواع تسلیحات جنگی یا حبس و... هم میتوانیم استفاده میکنیم!

در بحث مقابله با جن مارد داعشی هم اینگونه است یعنی متخصص این علوم یا دعانویس ماهر، هم بطور عملی میتواند از سلاحهای مختلف استفاده کند و هم میتواند از دعا و حرز برای دور کردن و مقابله سود برد!

نمونه ای از کتاب مهج الدعوات: مُتَوَکِّل، به دلیل جایگاه فَتْح بِنِ خَاقَان نزدش، او را بزرگ می‌داشت و بیش از دیگر مردمان و بیش از فرزندان و خاندان خویش به خود نزدیک می‌ساخت. خواست تا جایگاه او را بدیشان بنماید. فرمان داد تا همه‌ی مردم، از بزرگان خانواده‌اش و دیگر شخصیت‌ها تا وزیران و امیران و سران لشکر و سپاهیان و طبقات برجسته‌ی مردم، بهترین لباس خویش را به برکنند و با گران‌ترین زیور آلات و نشان‌ها خود را بیارایند و پیاده در رکاب او بیرون آیند و جز او و فَتْح بِنِ خَاقَان، به ویژه در سَامَرَّاء، کسی سوار نباشد. همراهان، به ترتیب موقعیت، پیاده به راه افتادند. روز بسیار گرمی بود. در میان بزرگان، حضرت اَبُو اَلْحَسَن عَلی بِنِ مُحَمَّد عَلَیْهِمَاالسَّلَام را نیز آورده بودند. گرما و سختی حضرتش را می‌آزرد.

زَرَافَة گوید:جلو رفتم و گفتم:سرورم! به خدا، بر من سخت است که شما از این ستمگران این مایه آسیب و آزار می‌بینید! و دست حضرتش را گرفتم. به من تکیه داد و فرمود:«زرافه! ماده شتر صالح (پیامبر) نزد خدا آبرومندتر (یا ارزشمندتر) از من نبود.»

هم چنان پرسش‌هایم را مَطَرح می‌کردم و بهره‌مند می‌شدم و گفتگو می‌کردم تا مُتَوَکِّل پیاده شد و فرمان داد مردم بروند. مرکب‌ها را پیش آوردم.
سوار شدند و به خانه‌هاشان رفتند. استری نیز برای آن حضرت آوردم. سوار شدند. من نیز سوار شدم و به سوی خانه راه افتادیم. (وقتی رسیدیم،) حضرتش پیاده شد. او را بدرود گفتم و به خانه‌ی خویش رفتم.

فرزندم مربی شیعی مذهبی داشت که عالم و با فَضْل بود. عادتم چنین بود که به غذای نیم روز دعوتش می‌کردم. آمد و به گفتگو پرداختم. داستان سوار شدن مُتَوَکِّل و فتح و پیاده رفتن بزرگان و شخصیت‌ها را در رکاب ایشان گفتم و نیز آن چه را از امام هادی عَلَیْهِ السَّلَام دیدم و سخن حضرتش را که: «ماده شتر صالح نزد خدا از من گرامی‌تر نیست.»

او داشت غذا می‌خورد. ناگهان دست کشید و گفت:تو را به خدا، خودت این را شنیدی؟!
گفتم:به خدا خودم شنیدم. گفت:بدان، مُتَوَکِّل سه روز بیش زنده نخواهد ماند و به هلاکت خواهد رسید! هشیار باش و آن چه را باید نگاه دار و آماده باش که مرگ او غافلگیرتان نسازد و دارایی‌تان را در آشوب کار از دست ندهید! گفتم:از کجا می‌گویی؟

گفت: مگر داستان صالح عَلَیْهِ السَّلَام و شترش را در قرآن نخوانده‌ای که: «تنها» سه روز در سرایتان بیاسایید! این وعده‌ای است بی‌دروغ»؟! سخن امام، باطل نتواند بود.

زَرَافَة گوید: به خدا، روز سوم، مُنْتَصِر (فرزند مُتَوَکِّل) همراه بغا و وَصِیف و ترکان بر مُتَوَکِّل یورش آوردند و او و فَتْح بِنِ خَاقَان را کشتند و تکه تکه کردند؛ چنان که از یکدیگر باز شناخته نمی‌شدند و (این چنین) خداوند بهره‌مندی و فرمان روایی را از او ستاند.

حضرت هادی عَلَیْهِ السَّلَام را پس از این ماجرا دیدم و داستان مربی فرزندم و سخن او را باز گفتم:

فرمود: «راست گفت. وقتی کار آن چنان بر من سخت شد، به گنجینه‌هایی که از پدرانمان به ما ارث رسیده و از دژها و جنگ افزارها و سپرها دست نایافتنی‌تر است - روی آوردم؛ به دعای ستم دیده (و نفرین) بر ستمگر. دعا خواندم و خداوند او را نابود ساخت.»

عرض کردم: سرورم، اگر می‌شود به من بیاموزید. حضرتش آن را به من آموخت. این بود:

اللَّهُمَّ إِنِّی وَ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ عَبْدَانَ مِنْ عَبِیدِکَ نَوَاصِینَا بِیَدِکَ تَعْلَمُ مُسْتَقَرَّنَا وَ مُسْتَوْدَعَنَا وَ تَعْلَمُ مُنْقَلَبَنَا وَ مَثْوَانَا وَ سِرَّنَا وَ عَلَانِیَتَنَا وَ تَطَّلِعُ عَلَی نِیَّاتِنَا وَ تُحِیطُ بِضَمَائِرِنَا عِلْمُکَ بِمَا نُبْدِیهِ کَعِلْمِکَ بِمَا نُخْفِیهِ وَ مَعْرِفَتُکَ بِمَا نُبْطِنُهُ کَمَعْرِفَتِکَ بِمَا نُظْهِرُهُ وَ لَا یَنْطَوِی عَنْکَ شَیْءٌ مِنْ أُمُورِنَا وَ لَا یَسْتَتِرُ دُونَکَ حَالٌ مِنْ أَحْوَالِنَا - وَ لَا لَنَا مِنْکَ مَعْقِلٌ یُحَصِّنُنَا وَ لَا حِرْزٌ یَحْرُزُنَا وَ لَا هَارِبٌ یَفُوتُکَ مِنَّا وَ لَا یَمْتَنِعُ الظَّالِمُ مِنْکَ بِسُلْطَانِهِ وَ لَا یُجَاهِدُکَ عَنْهُ جُنُودُهُ وَ لَا یُغَالِبُکَ مُغَالِبٌ بِمَنْعَةٍ وَ لَا یُعَازُّکَ مُتَعَزِّزٌ بِکَثْرَةٍ أَنْتَ مُدْرِکُهُ أَیْنَ مَا سَلَکَ وَ قَادِرٌ عَلَیْهِ أَیْنَ لَجَأَ فَمَعَاذُ الْمَظْلُومِ مِنَّا بِکَ وَ تَوَکُّلُ الْمَقْهُورِ مِنَّا عَلَیْکَ وَ رُجُوعُهُ إِلَیْکَ وَ یَسْتَغِیثُ بِکَ إِذَا خَذَلَهُ الْمُغِیثُ وَ یَسْتَصْرِخُکَ إِذَا قَعَدَ عَنْهُ النَّصِیرُ وَ یَلُوذُ بِکَ إِذَا نَفَتْهُ الْأَفْنِیَةُ وَ یَطْرُقُ بَابَکَ إِذَا أُغْلِقَتْ دُونَهُ الْأَبْوَابُ الْمُرْتَجَةُ ویَصِلُ إِلَیْکَ إِذَا احْتَجَبَتْ عَنْهُ الْمُلُوکُ الْغَافِلَةُ تَعْلَمُ مَا حَلَّ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَشْکُوهُ إِلَیْکَ وَ تَعْرِفُ مَا یُصْلِحُهُ قَبْلَ أَنْ یَدْعُوَکَ لَهُ فَلَکَ الْحَمْدُ سَمِیعاً بَصِیراً لَطِیفاً قَدِیراً اللَّهُمَّ إِنَّهُ قَدْ کَانَ فِی سَابِقِ عِلْمِکَ وَ مُحْکَمِ قَضَائِکَ وَ جَارِی قَدَرِکَ وَ مَاضِی حُکْمِکَ وَ نَافِذِ مَشِیئَتِکَ فِی خَلْقِکَ أَجْمَعِینَ سَعِیدِهِمْ وَ شَقِیِّهِمْ وَ بَرِّهِمْ وَ فَاجِرِهِمْ أَنْ جَعَلْتَ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانٍ عَلَیَّ قُدْرَةً فَظَلَمَنِی بِهَا وَ بَغَی عَلَیَّ لِمَکَانِهَا وَ تَعَزَّزَ عَلَیَّ بِسُلْطَانِهِ الَّذِی خَوَّلْتَهُ إِیَّاهُ وَ تَجَبَّرَ عَلَیَّ بِعُلُوِّ حَالِهِ الَّتِی جَعَلْتَهَا لَهُ وَ غَرَّهُ إِمْلَاؤُکَ لَهُ وَ أَطْغَاهُ حِلْمُکَ عَنْهُ فَقَصَدَنِی بِمَکْرُوهٍ عَجَزْتُ عَنِ الصَّبْرِ عَلَیْهِ وَ تَغَمَّدَنِی بِشَرٍّ ضَعُفْتُ عَنِ احْتِمَالِهِ وَ لَمْ أَقْدِرْ عَلَی الِانْتِصَارِ مِنْهُ لِضَعْفِی وَ الِانْتِصَافِ مِنْهُ لِذُلِّی فَوَکَلْتُهُ إِلَیْکَ وَ تَوَکَّلْتُ فِی أَمْرِهِ عَلَیْکَ وَ تَوَعَّدْتُهُ بِعُقُوبَتِکَ وَ حَذَّرْتُهُ سَطْوَتَکَ وَ خَوَّفْتُهُ نَقِمَتَکَ فَظَنَّ أَنَّ حِلْمَکَ عَنْهُ مِنْ ضَعْفٍ وَ حَسِبَ أَنَّ إِمْلَاءَکَ لَهُ مِنْ عَجْزٍ وَ لَمْ تَنْهَهُ وَاحِدَةٌ عَنْ أُخْرَی وَ لَا انْزَجَرَ عَنْ ثَانِیَةٍ بِأُولَی وَ لَکِنَّهُ تَمَادَی فِی غَیِّهِ وَ تَتَابَعَ فِی ظُلْمِهِ وَ لَجَّ فِی عُدْوَانِهِ وَ اسْتَشْرَی فِی طُغْیَانِهِ جُرْأَةً عَلَیْکَ یَا سَیِّدِی وَ تَعَرُّضاً لِسَخَطِکَ الَّذِی لَا تَرُدُّهُ عَنِ الظَّالِمِینَ وَ قِلَّةِ اکْتِرَاثٍ بِبَأْسِکَ الَّذِی لَا تَحْبِسُهُ عَنِ الْبَاغِینَ فَهَا أَنَا ذَا یَا سَیِّدِی مُسْتَضْعَفٌ فِی یَدَیْهِ مُسْتَضَامٌ تَحْتَ سُلْطَانِهِ مُسْتَذَلٌّ بِعَنَائِهِ مَغْلُوبٌ مَبْغِیٌّ عَلَیَّ مَغْضُوبٌ وَجِلٌ خَائِفٌ مُرَوَّعٌ مَقْهُورٌ قَدْ قَلَّ صَبْرِی وَ ضَاقَتْ حِیلَتِی وَ انْغَلَقَتْ عَلَیَّ الْمَذَاهِبُ إِلَّا إِلَیْکَ وَ انْسَدَّتْ عَلَیَّ الْجِهَاتُ إِلَّا جِهَتُکَ وَ الْتَبَسَتْ عَلَیَّ أُمُورِی فِی دَفْعِ مَکْرُوهِهِ عَنِّی وَ اشْتَبَهَتْ عَلَیَّ الْآرَاءُ فِی إِزَالَةِ ظُلْمِهِ وَ خَذَلَنِی مَنِ اسْتَنْصَرْتُهُ مِنْ عِبَادِکَ وَ أَسْلَمَنِی مَنْ تَعَلَّقْتُ بِهِ مِنْ خَلْقِکَ طُرّاً وَ اسْتَشَرْتُ نَصِیحِی فَأَشَارَ إِلَیَّ بِالرَّغْبَةِ إِلَیْکَ وَ اسْتَرْشَدْتُ دَلِیلِی فَلَمْ یَدُلَّنِی إِلَّا عَلَیْکَ فَرَجَعْتُ إِلَیْکَ یَا مَوْلَایَ صَاغِراً رَاغِماً مُسْتَکِیناً عَالِماً أَنَّهُ لَا فَرَجَ إِلَّا عِنْدَکَ وَ لَا خَلَاصَ لِی إِلَّا بِکَ أَنْتَجِزُ وَعْدَکَ فِی نُصْرَتِی وَ إِجَابَةَ دُعَائِی فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ الَّذِی لَا یُرَدُّ وَ لَا یُبَدَّلُ - وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ وَ قُلْتَ جَلَّ جَلَالُکَ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُکَ - ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ وَ أَنَا فَاعِلٌ مَا أَمَرْتَنِی بِهِ لَا مَنّاً عَلَیْکَ وَ کَیْفَ أَمُنُّ بِهِ وَ أَنْتَ عَلَیْهِ دَلَلْتَنِی - فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی یَا مَنْ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ وَ إِنِّی لَأَعْلَمُ یَا سَیِّدِی أَنَّ لَکَ یَوْماً تَنْتَقِمُ فِیهِ مِنَ الظَّالِمِ لِلْمَظْلُومِ وَ أَتَیَقَّنُ لَکَ وَقْتاً تَأْخُذُ فِیهِ مِنَ الْغَاصِبِ لِلْمَغْصُوبِ لِأَنَّکَ لَا یَسْبِقُکَ مُعَانِدٌ وَ لَا یَخْرُجُ عَنْ قَبْضَتِکَ مُنَابِذٌ وَ لَا تَخَافُ فَوْتَ فَائِتٍ وَ لَکِنْ جَزَعِی وَ هَلَعِی لَا یَبْلُغَانِ بِیَ الصَّبْرَ عَلَی أَنَاتِکَ وَ انْتِظَارِ حِلْمِکَ فَقُدْرَتُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ فَوْقَ کُلِّ قُدْرَةٍ وَ سُلْطَانُکَ غَالِبٌ عَلَی کُلِّ سُلْطَانٍ وَ مَعَادُ کُلِّ أَحَدٍ إِلَیْکَ وَ إِنْ أَمْهَلْتَهُ - وَ رُجُوعُ کُلِّ ظَالِمٍ إِلَیْکَ وَ إِنْ أَنْظَرْتَهُ وَ قَدْ أَضَرَّنِی یَا رَبِّ حِلْمُکَ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ وَ طُولُ أَنَاتِکَ لَهُ وَ إِمْهَالُکَ إِیَّاهُ وَ کَادَ الْقُنُوطُ یَسْتَوْلِی عَلَیَّ لَوْ لَا الثِّقَةُ بِکَ وَ الْیَقِینُ بِوَعْدِکَ فَإِنْ کَانَ فِی قَضَائِکَ النَّافِذِ وَ قُدْرَتِکَ الْمَاضِیَةِ أَنْ یُنِیبَ أَوْ یَتُوبَ أَوْ یَرْجِعَ عَنْ ظُلْمِی أَوْ یَکُفَّ مَکْرُوهَهُ عَنِّی وَ یَنْتَقِلَ عَنْ عَظِیمِ مَا رَکِبَ مِنِّی فَصَلِّ اللَّهُمَّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَوْقِعْ ذَلِکَ فِی قَلْبِهِ السَّاعَةَ السَّاعَةَ قَبْلَ إِزَالَةِ نِعْمَتِکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَیَّ وَ تَکْدِیرِهِ مَعْرُوفَکَ الَّذِی صَنَعْتَهُ عِنْدِی وَ إِنْ کَانَ فِی عِلْمِکَ بِهِ غَیْرُ ذَلِکَ مِنْ مُقَامٍ عَلَی ظُلْمِی فَأَسْأَلُکَ یَا نَاصِرَ الْمَظْلُومِ الْمَبْغِیِّ عَلَیْهِ إِجَابَةَ دَعْوَتِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ خُذْهُ مِنْ مَأْمَنِهِ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ وَ افْجَأْهُ فِی غَفْلَتِهِ مُفَاجَاةَ مَلِیکٍ مُنْتَصِرٍ وَ اسْلُبْهُ نِعْمَتَهُ وَ سُلْطَانَهُ وَ افْضُضْ عَنْهُ وَ فُلَ جُمُوعَهُ وَ أَعْوَانَهُ وَ مَزِّقْ مُلْکَهُ کُلَّ مُمَزَّقٍ وَ فَرِّقْ أَنْصَارَهُ کُلَّ مُفَرِّقٍ وَ أَعِرْهُ مِنْ نِعْمَتِکَ الَّتِی لَمْ یُقَابِلْهَا بِالشُّکْرِ وَ انْزَعْ عَنْهُ سِرْبَالَ عِزِّکَ الَّذِی لَمْ یُجَازِهِ بِالْإِحْسَانِ. وَ اقْصِمْهُ یَا قَاصِمَ الْجَبَابِرَةِ وَ أَهْلِکْهُ یَا مُهْلِکَ الْقُرُونِ الْخَالِیَةِ وَ أَبِرْهُ یَا مُبِیرَ الْأُمَمِ الظَّالِمَةِ وَ اخْذُلْهُ یَا خَاذِلَ الْفِئَاتِ الْبَاغِیَةِ وَ ابْتُرْ عُمُرَهُ وَ ابْتَزَّ مُلْکَهُ وَ عِفَّ أَثَرَهُ وَ اقْطَعْ خَبَرَهُ وَ أَطْفِئْ نَارَهُ وَ أَظْلِمْ نَهَارَهُ وَ کَوِّرْ شَمْسَهُ وَ أَزْهِقْ نَفْسَهُ وَ اهْشِمْ شِدَّتَهُ وَ جُبَّ سَنَامَهُ وَ أَرْغِمْ أَنْفَهُ وَ عَجِّلْ حَتْفَهُ وَ لَا تَدَعْ لَهُ جُنَّةً إِلَّا هَتَکْتَهَا وَ لَا دِعَامَةً إِلَّا قَصَمْتَهَا وَ لَا کَلِمَةً مُجْتَمِعَةً إِلَّا فَرَّقْتَهَا وَ لَا قَائِمَةَ عُلُوٍّ إِلَّا وَضَعْتَهَا - وَ لَا رُکْناً إِلَّا وَهَنْتَهُ وَ لَا سَبَباً إِلَّا قَطَعْتَهُ وَ أَرِنَا أَنْصَارَهُ وَ جُنْدَهُ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَرْحَامَهُ عَبَادِیدَ بَعْدَ الْأُلْفَةِ وَ شَتَّی بَعْدَ اجْتِمَاعِ الْکَلِمَةِ وَ مُقْنِعِی الرُّءُوسِ بَعْدَ الظُّهُورِ عَلَی الْأُمَّةِ وَ اشْفِ بِزَوَالِ أَمْرِهِ الْقُلُوبَ الْمُنْقَلِبَةَ الْوَجِلَةَ وَ الْأَفْئِدَةَ اللَّهِفَةَ وَ الْأُمَّةَ الْمُتَحَیِّرَةَ وَ الْبَرِیَّةَ الضَّائِعَةَ وَ أَدِلْ بِبَوَارِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَ الْأَحْکَامَ الْمُهْمَلَةَ وَ السُّنَنَ الدَّاثِرَةَ وَ الْمَعَالِمَ الْمُغَیَّرَةَ وَ التِّلَاوَاتِ الْمُتَغَیَّرِةَ وَ الْآیَاتِ الْمُحَرَّفَةَ وَ الْمَدَارِسَ الْمَهْجُورَةَ وَ الْمَحَارِیبَ الْمَجْفُوَّةَ وَ الْمَسَاجِدَ الْمَهْدُومَةَ وَ أَرِحْ بِهِ الْأَقْدَامَ الْمُتْعَبَةَ وَ أَشْبِعْ بِهِ الْخِمَاصَ السَّاغِبَةَ وَ أَرْوِ بِهِ اللَّهَوَاتِ اللَّاغِبَةَ وَ الْأَکْبَادَ الظَّامِئَةَ وَ أَرِحْ بِهِ الْأَقْدَامَ الْمُتْعَبَةَ وَ أَطْرِقْهُ بِلَیْلَةٍ لَا أُخْتَ لَهَا وَ سَاعَةٍ لَا شِفَاءَ مِنْهَا وَ بِنَکْبَةٍ لَا انْتِعَاشَ مَعَهَا وَ بِعَثْرَةٍ لَا إِقَالَةَ مِنْهَا وَ أَبِحْ حَرِیمَهُ وَ نَغِّصْ نَعِیمَهُ - وَ أَرِهِ بَطْشَتَکَ الْکُبْرَی وَ نَقِمَتَکَ الْمُثْلَی وَ قُدْرَتَکَ الَّتِی هِیَ فَوْقَ کُلِّ قُدْرَةٍ وَ سُلْطَانَکَ الَّذِی هُوَ أَعَزُّ مِنْ سُلْطَانِهِ وَ اغْلِبْهُ لِی بِقُوَّتِکَ الْقَوِیَّةِ وَ مِحَالِکَ الشَّدِیدِ وَ امْنَعْنِی مِنْهُ بِمَنْعَتِکَ الَّتِی کُلُّ خَلْقٍ فِیهَا ذَلِیلٌ وَ ابْتَلِهِ بِفَقْرٍ لَا تَجْبُرُهُ وَ بِسُوءٍ لَا تَسْتُرُهُ وَ کِلْهُ إِلَی نَفْسِهِ فِیمَا یُرِیدُ إِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ وَ أَبْرِئْهُ مِنْ حَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ وَ أَحْوِجْهُ إِلَی حَوْلِهِ وَ قُوَّتِهِ وَ أَذِلَّ مَکْرَهُ بِمَکْرِکَ وَ ادْفَعْ مَشِیَّتَهُ بِمَشِیئَتِکَ وَ أَسْقِمْ جَسَدَهُ وَ أَیْتِمْ وُلْدَهُ وَ انْقُصْ أَجَلَهُ وَ خَیِّبْ أَمَلَهُ وَ أَزِلْ دَوْلَتَهُ وَ أَطِلْ عَوْلَتَهُ وَ اجْعَلْ شُغُلَهُ فِی بَدَنِهِ وَ لَا تَفُکَّهُ مِنْ حُزْنِهِ وَ صَیِّرْ کَیْدَهُ فِی ضَلَالٍ وَ أَمْرَهُ إِلَی زَوَالٍ وَ نِعْمَتَهُ إِلَی انْتِقَالٍ وَ جَدَّهُ فِی سَفَالٍ وَ سُلْطَانَهُ فِی اضْمِحْلَالٍ وَ عَاقِبَتَهُ إِلَی شَرِّ مَآلِ وَ أَمِتْهُ بِغَیْظِهِ إِذَا أَمَتَّهُ وَ أَبْقِهِ لِحُزْنِهِ إِنْ أَبْقَیْتَهُ وَ قِنِی شَرَّهُ وَ هَمْزَهُ وَ لَمْزَهُ وَ سَطْوَتَهُ وَ عَدَاوَتَهُ وَ الْمَحْهُ لَمْحَةً تُدَمِّرُ بِهَا عَلَیْهِ فَإِنَّکَ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکِیلًا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ

یحبّونه;1015921 نوشت:
باسلام

همه این مواردی که ذکر کردم از کتاب مهج الدعوات است. همه چیز رو که معصومین نباید گفته باشند تا ما انجامش دهیم یا رعایتش کنیم! خصوصا چنین اموری را باید آموزش عملی درست داده شود و نمیتوان در کتب نقل و شرح کرد!


باسمه تعالی
اتفاقا یحث در همین اموزش عملی است که از کجا بدانیم این آموزش عملی مورد تایید است؟ مگر راهی غیر از شریعت وجود دارد؟

یحبّونه;1015921 نوشت:
باسلام

همه این مواردی که ذکر کردم از کتاب مهج الدعوات است.


در کجای این بیانات امده که جن عاشق را حبس کنید؟

متاسفانه بیان نمودن سخنان بدون سند و دلیل، (که باید جن عاشق را حبس نمود و....) باعث تشویش اذهان عمومی و تلقی به قبول برای کسانی می گردد که با چنین مسائلی درگیرند.
چه بسیار افرادی که با شنیدن و خواندن چنین مطالبی تحت تاثیر قرار گرفته و حتی از جهت روحی آسیب دبده اند.
بعلاوه که مدعیان تسخیر جن فراوانند و به محض دیدن مشکلی، با ادعاهای کاذب و دروغین خود برای خود شهرت و یا منبع درآمدی کسب می کنند و لذا توصیه ما به استارتر تاپک این است که به سخنان آن شخص اعتمادی نکند و ذهن خود را درگیر ننماید.

Neda frd;1015600 نوشت:
به نام خدا
سلام خدمت شما رهروان راه حق
از خدمت شما سوالی دارم که سالهای زیادی هست وقت و افکار من رو درگیر کرده و هرچقدر تحقیق می کنم به نتیجه صد در صد نرسیدم. موضوع مربوط به ۲۰ سال پیش هست که من دختر جوان دم بخت بودم و به دلیل مشکلاتی که داشتم من رو پیش جن گیر بردند و اون شخص که پیرمردی بود بعد به من گفت یک مرد جن عاشق تو هست و نمیگذاره ازدواج کنی

، اون مرد طی آداب و مراحل طولانی من رو سر تشت آب نشاند و با اجنه ارتباط برقرار کرد و پادشاه شان هم آورد و سپس به انها گفت آن مرد جن که عاشق من هست رو بیاورند و سپس گفت او را در شیشه ای تاریک رنگ مانند شیشه دارو که خودش داشت بیندازند و به من هم گفت بهشان بگو که او را در شیشه کنید و منهم گفتم بعد هم شیشه را محکم بسته به من داد و گفت در بیابانی دفن کن.
اما بعد از آن زمان من عذاب وجدان شدید گرفتم که اگر آن مرد با نیروهای ماورایی آن جن را تا ابد حبس کرده باشد من چگونه در محضر خداوند و روز قیامت جوابگو خواهم بود و اکنون هیچ راهی برای جبران کارم یا روشن شدن حقیقت این امر ندارم و بیست سال با عذاب وجدان هر روزه زندگی می کنم، از شما استدعا دارم اگر فرد متخصصی در این زمینه می تواند این معما را برای من بگشاید و من را ار این شرایط نجات دهد لطفا به من کمک کنید اجرتان با امام زمان عج اله تعالی. ممنون از لطف شما.


[=arial]دیو[=arial] با مردم در نياميزد مترس
بل بتـــــرس از مردمان ديوسار


[=arial]بهترین کار این هست که از آن پیرمرد شیاد و دیو صفت به مقامات شکایت کنی هر چه آنها حکم کنند دیگر چیزی بر گردن شما نیست.
مشاوره هم فراموش نشود.

دوستان عزیز، به لطف خداوند و یاری سرور و مولایم آقا صاحب الزمان بعد از چهل روز توسل به ایشان و مادرشان مشکل بنده دیروز دقیقا در روز چهلم توسلم به حضرت با معجزه و عنایت ایشان حل شد و باید بگم نه تنها اون مشکل بلکه تمام مشکلات دیگه ام حل شد. آن جن کافر، مسلمان شد و از بند رها شد و دیگه به کسی آزار نمیرساند.
درست در شبی که با استیصال تمام با خدای خودم معامله کردم و عهد بستم که اگر این سری مشکل پیچ در پیچ اخروی و دنیوی ام را حل کند زندگی و عمر خودم را وقف راه آقا و مولام امام زمان خواهم کرد مخصوصا وقف هدایت بیماران سرطانی بی ایمانی که ممکن است کافر از دنیا بروند.

دوستان خواهشی که من از شما دارم این است که به هیچ عنوان برای حل مشکلات ماوراءالطبیعه خود پیش دعا نویس و ساحران نروید و بدونید که اکثر دعا نویس های نوعی که مردم نزد اونها میروند ساحر هستند، خیلی از دعاهایی که روی کاغذ نوشته میشه و به شما داده میشه سحر و جادو هست و به شدت از همه اونها دوری کنید وگرنه راه شیطان رو به خانه خانواده و روح خودتان باز می کنید. تنها و تنها به یک نفر مراجعه کنید و آن محضر امام جن و انس حضرت صاحب الزمان است از طریق توسل به ایشان.
اگر بخت تان بسته، اگر مشکل طلسم و سحر و جادو و .... دارید فقط و فقط به سرور کائنات آقا امام زمان مراجعه کنید.

دوستان عزیز، خواهران و برادران گرامی ام، خواهش میکنم استدعا میکنم به نزد دعا نویسان و... به هیچ عنوان و برای هیچ مشکلی مراجعه نکنید که فقط و فقط پای شیاطین را با دست خود به زندگی خود باز کرده اید و مشکلات تان پیچ در پیچ تر و بغرنج تر خواهد شد، خواهش میکنم از تجربه ای من در اینجا میگذارم استفاده کنید و به بیراهه نروید. من سالها سرگردان بودم چون امام زمانم رو نمی شناختم ولی شما مستقیم به پیش خود حضرت بروید و بدانید که حضرت هزاران بار از شما مشتاق تر است که شما به نزدشان بروید.

خوشا به حال آنان که این سخن را آویزه گوش فرا دهند و عرض خود را فقط و فقط نزد ایشون ببرند و بدانند که این حضرت نبودند که غایب بودند بلکه این کم لطفی خود ما غیبت خود ما و غافل بودن خود ما شیعیان است که از وجود ایشان که کلید خیر و برکت و رحمت عالم کائنات به لطف خدا هستند غافل هستیم و در نتیجه از این دریای بی کران لطف و رحمت بی بهره مانده ایم در اصل خودمان را بی بهره کرده ایم.

دوستان عزیز این احادیث پیامبر رو در مورد ساحران و کسانی که به ایشان مراجعه می کنند نشنیده ایم. آیا نشنیده ایم که پیامبر فرمودند هر کس به ساحران و کاهنان مراجعه کند هر سه کتاب خدا ( تورات، انجیل و قرآن) را کافر شده است
آیا به احادیث که در مورد سحر و ساحری توسط ائمه و پیامبر گفته شده و عاقبت دحشتناک کسانی که دست به سحر می برند در عالم آخرت واقف نیستیم، آیا نمیدانیم که قرآن صراحتا اعلام می کند کسی که دست به سحر آلاید کافر شده است.
دوستان به در خانه امام زمان تان که قطب عالم امکان هستند بروید و فقط و فقط از ایشان مسئلت جویید مخصوصا اگر مشکلاتی مثل سحر جادو طلسم بستگی و ... دارید مطمئن باشید تنها کلید راه حل توسل به امام زمان است و بس و لطفا وقت خود را با بیراهه رفتن و گناه عظیم مراجعه و مشاوره با دعانویسان که اغلب ساحر هستند تلف نکنید.

به نام خداوند جان و خرد
با خواندن این موضوع بسیار غمگین شدم
نه به دلیل اینکه شروع کننده مشکلی دارند بلکه به این دلیل که هنوز هم عده ای از ملت ما برای حل ساده ترین مشکلات خود مثل ازدواج به جای رجوع به متخصص مشاوره و روان درمانی
به کلاهبردار ترین و کثیف ترین افراد بشر مراجعه میکنند.
تاسف برای اینکه اگر بزرگترین افراد علمی شیعه نظیر علامه طباطبایی ره سخنی که مطابق درک ما از مسائل نباشد را در کتب خود بیاورند شروع به اشکال گیری و گاهی تمسخر میکنیم
اما بی منطق ترین مسائل را از زبان یک پیر مرد که اصلا معلوم نیست چه سوادی دارد می پذیریم و باور میکنیم
تاسف برای اینکه به جای رجوع به اهل بیت السلام به شیاد ها و بی سواد ها مراجعه میکنیم
تاسف برای اینکه به خودمون اجازه میدیم با علم کم و ناچیز خود و به صرف آشنایی بسیار مختصر با مطلبی در یک سایت دینی برای مردمی که خودشون کوهی از مشکلات دارند نسخه پیچی کنیم
تاسف برای بی توجهی به گزاره های عقلی و پا فشاری و بر جهالت ها
تا کی در یک سایت شیعه باید شاهد این تاپیک ها باشیم؟
پایان سخنم با شعری از حکیم ابوالقاسم فردوسی

خرد بهتر از هر چه یزدان بداد
ستایش خرد را به از راه داد
کسی کو خرد را ندارد زپیش
دلش گردد از کرده خویش ریش

بارها در این سایت در خصوص فرق دعانویس واقعی با ساحر نوشتم و گفتم که ساحران برای موجه جلوه دادن کارشان، خود را دعانویس معرفی میکنند!

برخی ساحرند و طلسمات و سحر را بعنوان دعا دست مردم میدهند!

برخی ساحر نیستند ولی سوادشان در این زمینه در حد مطالعه چند کتاب علوم غریبه و شنیده هاست و همینطوری یه چیزی مینویسند دست مردم میدن یا جواب میده یا نه!!! و بیشتر ادای متخصص این علوم رو در میارند!

برخی استاد دارند و یادگیری این علوم زیر نظر وی انجام میگیرد که این قبیل هم در ایران شناخته شده نیستند!

متاسفانه در بین افرادی که استاد داشته اند و چیزهایی آموخته اند، کسانی هستند که آن تقوای واقعی در ایشان نمود پیدا نکرده! خصوصا در بین اهل سنّت!

این خانم اگر بعد از مراجعه به آن پیرمرد، مشکلش حل شده و ازدواج کرده و آن پیرمرد هم از آیات قرآن و ادعیه معصومین استفاده کرده و شخص متدینی بوده و عمل غیرشرعی انجام نداده، پس شخص شیادی نبوده و نباید به وی سریع تهمت بزنید!

بله شیادانی هستند که شبیه همین عمل این پیرمرد را بصورت نمایشی انجام میدهند که هم خطرآفرین است و هم سر مردم شیره می مالند!

در ضمن بنده پست اول تاپیک رو سریع خوندم و واژه جن گیر رو ندیدم! و کاربر مذکور هم واضح اشاره نکردند که وی دعانویس بوده یا جن گیر یا ...؟؟؟؟ دعانویس هم میتواند جن عاشق را حبس کند ولی به وی جن گیر نمیگویند!

لذا بنده توصیه میکنم اگر به دعانویس مراجعه میکنید حتما از چند شخص مومن و متقی پرس و جو کنید و احتیاط کنید!


شیخ بهایی و برخی بزرگان عارف و متّقی، به این علوم آگاهی داشتند و دعانویسی کردند و میکنند. و روحانیون دعانویس هم داریم پس مراقب باشید همه را متهم نکنید!
خود معصومین علیهم السلام هم دعانویسی میکردند!

تجربه بنده اینکه خود بخود چنین مشکلاتی مثل جن عاشق و سحر و... بروز نمیکند لذا در اولین قدم باید به درگاه خداوند توبه و استغفار و گریه زیاد و تضرع کرد تا راه خلاصی را پیشش بگذارد! حتی ممکن است خداوند دعانویس مومنی را در مسیرش قرار دهد و بدست وی مشکل حل شود یا ...

Neda frd;1015681 نوشت:
ممنون از توضیحات جنابعالی
جناب استاد مشکل بنده این است که من در این کار همراه آن مرد جن گیر شریک شده ام و همکاری کرده ام درحالیکه آن زمان به ذهن خودم هم رسیدکه نکند خلاف شرع باشد یا باعث حبس او شوم ولی وقعی به این فکر خود ننهادم چون از آن اجنه بسیار عصبانی بودم و می خواستم از شر او رها شوم

Neda frd;1015968 نوشت:
دوستان عزیز، به لطف خداوند و یاری سرور و مولایم آقا صاحب الزمان بعد از چهل روز توسل به ایشان و مادرشان مشکل بنده دیروز دقیقا در روز چهلم توسلم به حضرت با معجزه و عنایت ایشان حل شد و باید بگم نه تنها اون مشکل بلکه تمام مشکلات دیگه ام حل شد.
آن جن کافر، مسلمان شد و از بند رها شد و دیگه به کسی آزار نمیرساند.

ضمنا خود این جملات و خوابها حاکی از آنست که

1- واقعا مشکلاتی از سوی جنّهای کافر بوده!

2- آن پیرمرد واقعا جن کافری را حبس کرده و نمایشی نبوده!

وقتی ائمه نازنین خطاب به جنیان کافر میگویند :

زَجَرْتُکُمْ مَعَاشِرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ یا لَا مَنْجَی لَکُمْ جَمِیعاً مِنْ صَوَاعِقِ الْقُرْآنِ الْمُبِینِ یا وَ اغْلُلْ عَنَّا یَدَهُ وَ خُذْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ

این همان زجر و حبس و در بند کردن آن جنّیان کافر و شرور است! کلمات این نازنینان، روحانیت و کرامتی دارد و معمولی نیست!

اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنَا بِسُوءٍ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ فَأَعْمِ عَنَّا عَیْنَهُ وَ أَصْمِمْ عَنَّا سَمْعَهُ وَ اشْغَلْ عَنَّا قَلْبَهُ وَ اغْلُلْ عَنَّا یَدَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا کَیْدَهُ وَ خُذْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ

زَجَرْتُکُمْ مَعَاشِرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ بِمِقْدَارٍ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ
لَا مَنْجَی لَکُمْ جَمِیعاً مِنْ صَوَاعِقِ الْقُرْآنِ الْمُبِینِ وَ عَظِیمِ أَسْمَاءِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لَا مَلْجَأَ لِوَارِدِکُمْ وَ لَا مُنْقِذَ لِمَارِدِکُمْ

سلام دوست عزیز ممنون از توضیحات شما
نکته قابل توجه در طی این جریان برای خود منهم این بود که این جن هدایت شد و نباید در بند می مانده، پس این شاید می تواند اثباتی باشد که جن کافر هم نباید تا ابد توسط جن گیر محبوس باشد و انسان چنین اجازه ای ندارد که به صرف کافر بودن جن آنرا حبس ابدی کند این البته برداشت شخصی بنده است بعد از این جریان وگرنه بنده علم و تخصصی در این زمینه ندارم.

از طرف دیگر اگر بنده در پست قبلی به شدت از رفتن نزد دعا نویسان نهی کردم به همین دلیل بود که تشخیص انسان مومن خدا ترس که آشنا به علوم غریبه باشد توسط فرد بسیار مشکل است به دلایل مختلف:

اولین و مهمترین دلیل:
از آنجایی که بعد از نزول قرآن عده ای از یهودیان سحر و جادو به وسیله هتک حرمت آیات قرآنی نعوذ بالله ایجاد کردند و رواج دادند از اینرو بسیاری از مردم با دیدن شکل و شمایل ظاهری طلسم که مانند ادعیه مذهبی مان است فرض بر شرعی بودن آن کرده و آنرا مجاز می پندارند غافل از اینکه آن نوشته ها سحر بوده و پای شیاطین را به روح و زندگی شان باز کرده اند

دلیل دوم: وجود انسانهای شیطانی که خود را دعا نویس می نامند ولی در واقع ساحر هستند

نه تنها اکثر شاید همه ساحران و جادوگران در ایران خود را دعا نویس می نامند بلکه از آن بدتر اینکه متاسفانه افراد زیادی که تعداد آنها روز به روز رو به افزونی میرود، با سوء استفاده از ادعیه و اذکار دینی و حتی نام ائمه اطهار به کار خود صورت موجه دینی داده اند و به بهانه دادن اذکار الهی برای رفع مشکل مردم در این خلال به عنوان دعا نویسی برای آنان سحر و طلسم و جادو درست کرده به نام دعا و دعا نویسی می فروشند و متاسفانه امروزه شاهد ظهور و بهتر است بگوییم هجوم باورنکردنی این افراد سود جوی شیطانی در سرتاسر اینترنت و کانالهای تلگرام وجامعه ایران هستیم که متاسفانه این گروه خصوصا گروه مردم معتقد و با ایمان رو مورد هدف اغوای خود قرار داده و از شرایط زندگی های مشقت بار امروزی که دامنگیر مردم بی نوا شده به نحو احسنت برای اهداف شیطانی خود استفاده می کنند و چه انسانهای بی گناه و بی خبری که به امید توسل به ادعیه الهی به دام آنها می افتند و آسیبهای جبران ناپذیر و در بسیاری موارد حتی مهلک متحمل می شوند.

و به همین دلیل بود که تاکید این حقیر بر وجوب توسل به امام زمان نه تنها در اینگونه موارد بلکه البته در تمام مسائل پیش رو در زندگی بود چرا که در این زمانه پرفتنه که حق و باطل بسیار با هم در آمیخته، قدرت تشخیص حق از باطل بسیار سخت است تنها راه نجات شیعه آن است که دست در دست امام زمانش حرکت کند که در غیر اینصورت چنان در پیچ و خم فتنه های پیش روی گم خواهد شد که چه بسا این گم شدن تا ابدیت ادامه خواهد داشت، گم شدنی بی پایان و ابدی!!!!
مگر نه اینست که در آخر زمان مومنان چنان غربال میشوند که به جز مومنان واقعی کسی با ایمان باقی نخواهد ماند و در آخر زمان ایمانها به سخت ترین نحو ممکن به آزمایش گذاشته می شود به فرموده مولا علی ع، پیمودن این راه پر خطر چگونه بدون یاری وهدایت مولای مان امکان پذیر است؟

البته همانطور که میدانیم این حقیقت میسر نخواهد شد مگر با ترک همه گناهان و انجام واجبات که امیدوارم خداوند همه ما را در انجام آن موفق بدارد که البته خود این امر هم با توسل به ائمه قابل نائل شدن خواهد بود و سپس مرحله توسل و ارتباط قلبی با امام زمان است و مشورت و توسل به ایشان برای انجام هر مهمی و هر حاجتی است و البته کسب اجازه از ایشان برای انجام کار

دوستان شیوع باورنکردنی سحر و دعا نویسی، عرفان های کاذب خانمان سوز ازجمله عرفان های نو ظهور در متن جامعه ایران آه را از نهاد هر انسانی بر می انگیزد، چه بر سر این جامعه آمده است و به کدامین سو این چنین چشم بسته و بی مهابا می تازد.

عاقلان و فرزانگان و مومنان را چه شده است که به داد این مردم بیچاره نمی رسند، چرا اطلاع رسانی و آگاهی سازی در این جامعه در پایین ترین سطح خود قرار دارد. چگونه است که ستاد های آگاهی رسانی سازمان یافته به طور موثر تری در جامعه وجود ندارد.

شیعیان ما را چه شده است؟؟ چگونه آگاهان و مومنان ما در قیامت در محضر پروردگار خود جوابگوی بی مسئولیتی و کم کاری خود در قبال جامعه، هم نوعان و هم‌کیشان خود خواهند بود!!!!!! چگونه هلاک شدن مردمان سرزمین مان حتی مومنان را شاهد بودیم ولی جز پرداختن به امور زندگی خود و عافیت طلبی کاری نکردیم یا اگر هم‌کردیم چندان در خور توجه نبود یا اینکه کافی نبود و یا اینکه موثر نبود.

ای شیعیان مومن چگونه جوابگوی امام زمان مان خواهیم بود، چگونه تاکنون از شرمندگی نمرده ایم!!!! وا حسرتا

آیا فکر کردیم که با حفظ نماز و روزه و نماز شب و زیارت، کمی صدقه و خیرات و دستگیری از این و آن وظیفه و دین خود را نسبت به دین خدا و امام زمان در این زمانه پرآشوب و پر فتنه که از دین خدا جز ادعا چیزی نمانده ادا کرده ایم و دنیا و آخرت مان هم ان شاءالله آباد است!!!!! بقیه هم که دین ندارند هم به ما ربطی ندارند!!، بقیه هم که در حال غرق شدن هستند هم که به درک، خودشان می خواهند غرق شوند! دین خدا م که مظلوم است، به ما چه!

آیا میدانیم چقدر جوان روز به روز در حال غرق شدن و از دست دادن ایمان هستند، چقدر جوان تشنه حقیقت هستند اما ایمانشان در حال نابودی است چون از دین هیچ به جز ضد دین ندیدند ونفهمیدند، چه انسانهایی بی گناه و از روی جهالت به ورطه کفر و بی دینی افتاده اند یا در حال افتادن هستند.

اما ما چه کردیم! همه را در یک گروه و دسته گمراه "و الضالین و مغصوب علیهم" قرار دادیم و ساده از کنار همه گذشتیم خود را "انعمت علیهم" پنداشتیم و خدا را بر هدایت و ایمان خود شکر کردیم، با خیال راحت زندگی کردیم و در خواب غفلت خود ماندیم و وای بر ما، وای بر ما که امام مان را تنها گذاشتیم با غم هایش با تنهایی اش با گریه هایش با غریبی اش.

چه انسانهای بی گناهی که به دام شیاطین افتادند و چه بسا قابل هدایت و نجات یافتن بودند ولی کسی نبود تا نجات شان دهد چون نجات دهندگان در خوابند، چه جوانهایی که خودکشی کردند هرچند قابل نجات بودند، چه انسانهایی که امام زمان شان را گم کر ده اند ولی کسی نیست تا آنها را به امام شان برساند، چه جوانهایی که بیگناه به دام عرفان های کاذب افتادند و بیگناه از بین رفتند و ...

و ما که نشسته ایم و به عاقبت خود دل خوشیم ...،

Neda frd;1016136 نوشت:
سلام دوست عزیز ممنون از توضیحات شما
نکته قابل توجه در طی این جریان برای خود منهم این بود که این جن هدایت شد و نباید در بند می مانده، پس این شاید می تواند اثباتی باشد که جن کافر هم نباید تا ابد توسط جن گیر محبوس باشد و انسان چنین اجازه ای ندارد که به صرف کافر بودن جن آنرا حبس ابدی کند این البته برداشت شخصی بنده است بعد از این جریان وگرنه بنده علم و تخصصی در این زمینه ندارم.

از آنجایی که بعد از نزول قرآن عده ای از یهودیان سحر و جادو به وسیله آیات قرآنی نعوذ بالله ایجاد کردند و رواج دادند از اینرو بسیاری از مردم با دیدن شکل و شمایل ظاهری طلسم که مانند ادعیه مذهبی مان است فرض بر شرعی بودن آن کرده و آنرا مجاز می پندارند غافل از اینکه آن نوشته ها سحر بوده و پای شیاطین را به روح و زندگی شان باز کرده اند

،

باسلام

بنده هم اگر توانایی لازم رو داشتم جن عاشق و هر جن ماردی رو یا میکشتم یا حبس میکردم تا انسانی از شرش در امان بماند!

براساس منطق شما، یک انسان داعشی هم که به انواع تجاوزات و اعمال پلید دست زده، نباید حبس ابد یا کشته و اعدام شود!

اون جنِّ کافرِ شرورِ سرکشِ متجاوز برای این بخشیده شد که دیگر شاکی از وی شکایتی نداشت و با معجزه آقا مسلمان و لذا آزاد شد!


با قرآن سحر و جادو نمیکنند و حرف شما کاملا بی پایه است!

طلسمات دو گونه است یک نوع آن قوای شیطانی را برای امری مثل فلج کردن، سحر و... فعال میکند و نوع دیگر طلسمات قرآنی و... که قوای روحانی را برای امور خیر،دفع شر،کسب رزق و.... تحریک میکند!

میتوان از آیات قرآن و اسماء الله استفاده کرد و طلسمات مختلف ساخت همانطور که شیخ بهایی و سایر بزرگان چنین کردند و میکنند!

برخی طلسمات شبیه جدول است که هم جادوگران چنین طلسماتی دارند و هم در علوم غریبه انواع مختلف این طلسمات وجود دارد ولی از نظر کاربرد و .. کاملا متفاوت است! بخاطر همین شباهت ظاهری برخی فرق دعا و سحر را نمیتوانند تشخیص دهند!

البته جادوگران مرتب و درست نمینویسند یا از نجاست برای نوشتن استفاده میکنند در حالیکه دعانویسان از محلول خوشبو و روحانی استفاده و مرتب و در کاغذ پاک و با طهارت و وضو و... دعانویسی میکنند

سلام دوست عزیز
منظور بنده این نیست که می توان با استفاده از آیات قرآن استغفروالله کسی را سحر کرد ولی یکی از دلایل آن است که متاسفانه بعضی ساحران استغفروالله با هتک حرمت آیاتی از قرآن یا هتک حرمت اسماء الهی با شیاطین رابطه ایجاد کرده و سحر درست می کنند. البته ممنون از توضیح شما، به همین دلیل بنده تصحیصی در نوشتار قبلی برای روشن تر شدن موضوع و عدم سوء تفاهم ایجاد کردم.

البته اینرا هم عنوان کنم که بنده به انواع طلسمات و دعا ها و هرچه از این قبیل که با اسماء الهی و آیات قرآن ایجاد می شود شخصا بسیار مشکوک هستم و معتقدم شاًن کلام خدا و قرآن بسیار بالاتر از آن است که بر روی کاغذ نوشته شود به منظور کارهایی از این قبیل و برای منظور های خارقالعاده ماوراءالطبیعه و من شخصا به خواندن قرآن و دعا ها معتقد هستم تا به نوشتن آنها

بنده شخصا به اینکه ائمه دعا می نوشته اند یا به آن توصیه کرده اند باورمند نیستم.

Neda frd;1016185 نوشت:
سلام دوست عزیز
منظور بنده این نیست که می توان با استفاده از آیات قرآن استغفروالله کسی را سحر کرد ولی یکی از دلایل آن است که متاسفانه بعضی ساحران استغفروالله با هتک حرمت آیاتی از قرآن یا هتک حرمت اسماء الهی با شیاطین رابطه ایجاد کرده و سحر درست می کنند. البته ممنون از توضیح شما، به همین دلیل بنده تصحیصی در نوشتار قبلی برای روشن تر شدن موضوع و عدم سوء تفاهم ایجاد کردم.

البته اینرا هم عنوان کنم که بنده به انواع طلسمات و دعا ها و هرچه از این قبیل که با اسماء الهی و آیات قرآن ایجاد می شود شخصا بسیار مشکوک هستم و معتقدم شاًن کلام خدا و قرآن بسیار بالاتر از آن است که بر روی کاغذ نوشته شود به منظور کارهایی از این قبیل و برای منظور های خارقالعاده ماوراءالطبیعه و من شخصا به خواندن قرآن و دعا ها معتقد هستم تا به نوشتن آنها

بنده شخصا به اینکه ائمه دعا می نوشته اند یا به آن توصیه کرده اند باورمند نیستم.

پس این همه حرز و دستور از ائمه نازنین برای چی بوده؟ چرا خودشون حرز مینوشتند و همراهشون بوده؟ چرا به دیگران حرز میدادند؟

بله برخی دستوراتی وجود دارد که با استفاده از آیات قرآنی و اسماءالله هست اما نباید از آن استفاده کرد. این قبیل دستورات که بنده دیدم اکثرا اهل سنت مروجش هستند چون مثل شیعه، اعتقادی درست و حسابیی در اخفاء این علوم و اینکه به هرکسی نباید آموزش داد ندارند! البته برخی مثلا شیعیان هم این مسیر را میروند!

بنده خودم مشکلم با علوم غریبه از وجود این قبیل افراد و چنین دستوراتی شروع شد! اما این دلیل نمیشود کل علوم غریبه را علوم گمراه کننده و.. نامید! کسی با قرآن و اسماءالله نمیتواند با شیاطین ارتباط برقرار کند بلکه با قوای روحانی رابطه ای شکل میگیرد و...

مثلا طلسم یا دعای افزایش محبت شوهر به همسر مشکلی ندارد مگر اینکه شخص بخواهد از آن برای تسخیر شوهر و... استفاده کند!

همین خواص سوره های قرآن، حرزهای ائمه و ... که در مفاتیح هم هست اینها هم شامل علوم غریبه میشود!

آیت الله خامنه ای:

۱. دریافت یا پرداخت مبلغی به عنوان اجرت نوشتن دعا‌های وارده اشکال ندارد.

۲. اگر دعا‌ها از ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نقل و روایت شده باشند و یا مضامین آن‌ها حق باشد، تبرّک جستن به آن‌ها اشکال ندارد. همانگونه که تبرّک جستن به دعا‌های مشکوک به این امید که از معصوم (علیه‌السلام) باشند، اشکال ندارد.

اصل دعانویسی مورد تأیید اسلام است
https://hawzah.net/fa/news/view/85095

پرسش:
بنده دختر جوان دم بخت بودم و به دلیل مشکلاتی که داشتم من را پیش جن گیر بردند و آن شخص که پیرمردی بود به من گفت یک مرد جن عاشق تو هست و نمیگذارد ازدواج کنید و با اجنه ارتباط برقرار کرد و پادشاه شان هم آورد و سپس به انها گفت آن مرد جن که عاشق من هست را بیاورند و سپس گفت او را در شیشه ای تاریک رنگ مانند شیشه دارو که خودش داشت بیندازند و به من هم گفت به آنها بگو که او را در شیشه کنید و من هم گفتم بعد هم شیشه را محکم بسته به من داد و گفت در بیابانی دفن کن.
اما بعد از آن زمان من عذاب وجدان شدید گرفتم که اگر آن مرد با نیروهای ماورایی آن جن را تا ابد حبس کرده باشد من چگونه در محضر خداوند و روز قیامت جوابگو خواهم بود و اکنون هیچ راهی برای جبران کارم یا روشن شدن حقیقت این امر ندارم و بیست سال با عذاب وجدان هر روزه زندگی می کنم. چه باید کرد؟


پاسخ:
عذاب وجدان زمانی معنا پبدا می کند که انسان کار خطایی انجام داده باشد.
در مورد مساله شما، اگر با توجه به آزار و اذیت جن، اجازه تنبیه او وجود داشته باشد که مشکلی نیست و اگر نباید چنین تبیهی صورت می گرفت، باز هم گناهی گردن شما نیست. بلکه آن مرد مسئول است و خود او باید پاسخگو باشد.
بعلاوه مواردی هم وجود دارد که اصلا احضاری رخ نداده و به واسطه برخی اموری که شخص مدعی احضار جن، انجام داده، انسان تصور می کند جن را می بیند.
در واقع مدعیان تسخیر جن فراوانند و به محض دیدن مشکلی، با ادعاهای کاذب و دروغین، برای خود شهرت و یا منبع درآمدی کسب می کنند و لذا توصیه ما به شما این است که به سخنان آن شخص اعتمادی نکند و ذهن خود را درگیر ننماید و چون خطایی از ناحیه شما رخ نداده، مسئولیتی گردن شما نیست و عذاب وجدان معنایی ندارد.
توصیه می کنیم، سعی کنید فکر خود را نسبت به این جریان مدیریت نمایید و به آن توجه ننمایید. اگر چه آمدن فکر این موضوع دست شما نیست، ولی کنترل آن دست شماست. لذا به محض آمدن آن افکار، به جای توجه کردن و غصه خوردن و... سریعا با تغییر مکان، خود را به کاری مشغول کردن، سوره ناس خواندن، انصراف ذهنی ایجاد نمایید و فکر به این موضوع را موقتا از ذهن خارج کنید، تا به مرور و گذر زمان، این مساله از ذهن شما خارج شود.
موفق باشید
.

موضوع قفل شده است