عدالت در مستجاب شدن دعا

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدالت در مستجاب شدن دعا

سلام
یکی از دوستان یه چیز جالبی گفت و من هم خیلی به این موضوع فکر کردم.
ایشون گفتن اگه خدا بخواد دعای ما رو مستجاب کنه عدالت نیست.
این بخشی از فرمایشاتشونه

من معتقدم جهانی که توسط خالق خلق شده است تابع قوانین خاصی میباشد که این قوانین هم توسط او خلق شده اند. مثال ساده این قوانین جاذبه، قوانین شیمی و امثال آن میباشند. بر اساس این اعتقاد تمام امور جهان بر پایه این قوانین میگذرد. چیزی که به این قوانین زیبایی میدهد (تعادل) است. همان علامت = مشهوری که ما از آن همه جا استفاده میکنیم. معنی این تعادل این است که همیشه در مقابل عمل خاصی باید انتظار نتیجه خاصی را داشته باشیم. یعنی همیشه در شرایط یکسان، ترکیب اکسیژن و هیدروژن برای ما آب تولید میکند.
این تعادل معنی دیگری از (عدالت) خالق است. به عبارت دیگر خالق در هیج شرایطی تعادل را بر هم نمیزند. در غیر این صورت از عدالت خارج میشود.
این ها همه مقدمه ای بود برای نکته ای که در زیر عرض میکنم:
ما از خالق تصوری در خود ساخته ایم که او میتواند تغییراتی در زندگی ما به نفع ما و یا علیه دشمن ما ایجاد کند. در صورتیکه او هیچ تفییری برای ما به صورت خاص ایجاد نخواهد کرد چون این عدالت نیست. به همین دلیل بسیاری از دعا های ما اجابت نمیشود چون اجابت آنها مساوی است با از عدالت خارج شدن خالق. بگذارید مثالی بزنم:
در خانواده ای بیماری سرطانی وجود دارد. آنها با ذعا، نذز و امثال آن انتضار دارند بیمارشان بهبود یابد ولی بیمار میمیرد. چرا؟ چون اگر فرار بود با نظر خاصی این بیمار شفا پیدا کند در واقع باید به نوعی اثر سلول های سرطانی در بدن او از بین برود. اگر این کار انجام شود قانون طبیعی نقض شده است. اگر خداوند قانون را برای این خانواده نقض کند ولی خانواده دیگری همین مشکل را داشته باشد دیگر او عادل نیست.

ممنون میشم راهنمایی کنید

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد کریم

alisajadi;387356 نوشت:
من معتقدم جهانی که توسط خالق خلق شده است تابع قوانین خاصی میباشد که این قوانین هم توسط او خلق شده اند. مثال ساده این قوانین جاذبه، قوانین شیمی و امثال آن میباشند. بر اساس این اعتقاد تمام امور جهان بر پایه این قوانین میگذرد. چیزی که به این قوانین زیبایی میدهد (تعادل) است. همان علامت = مشهوری که ما از آن همه جا استفاده میکنیم. معنی این تعادل این است که همیشه در مقابل عمل خاصی باید انتظار نتیجه خاصی را داشته باشیم. یعنی همیشه در شرایط یکسان، ترکیب اکسیژن و هیدروژن برای ما آب تولید میکند. این تعادل معنی دیگری از (عدالت) خالق است. به عبارت دیگر خالق در هیج شرایطی تعادل را بر هم نمیزند. در غیر این صورت از عدالت خارج میشود. این ها همه مقدمه ای بود برای نکته ای که در زیر عرض میکنم: ما از خالق تصوری در خود ساخته ایم که او میتواند تغییراتی در زندگی ما به نفع ما و یا علیه دشمن ما ایجاد کند. در صورتیکه او هیچ تفییری برای ما به صورت خاص ایجاد نخواهد کرد چون این عدالت نیست. به همین دلیل بسیاری از دعا های ما اجابت نمیشود چون اجابت آنها مساوی است با از عدالت خارج شدن خالق. بگذارید مثالی بزنم: در خانواده ای بیماری سرطانی وجود دارد. آنها با ذعا، نذز و امثال آن انتضار دارند بیمارشان بهبود یابد ولی بیمار میمیرد. چرا؟ چون اگر فرار بود با نظر خاصی این بیمار شفا پیدا کند در واقع باید به نوعی اثر سلول های سرطانی در بدن او از بین برود. اگر این کار انجام شود قانون طبیعی نقض شده است. اگر خداوند قانون را برای این خانواده نقض کند ولی خانواده دیگری همین مشکل را داشته باشد دیگر او عادل نیست.

باسلام
اينكه عالم هستي بر اساس قانون علت ومعلول مي چرخد حرف درستی است و طبق آموزه ای دینی أبی الله أن یجری الامور الا بأسبابها خداوند عالم را بر اساس اسباب عادی آن جلو می برد ولی باید در نظر داشت که اسباب هستی منحصر در امور مادی ومحسوسی که ما می بینیم نمی باشد بلکه طب احادیث ودلایل علمی عوامل معنوی نیز در این راستا تاثیر گذار هستند ودعا نیز یکی از این اسباب می باشد که خداوند در آیه 186سوره بقره می فرماید: وإذا سألک عبادی أنّی فإنی قریب أجیب دعوةالداع إذا دعان که اشاره دارد من نزدیک هستم ودعای دعا کننده وقتی که مرا می خواند اجابت می کنم.
کلام انسانی ونوع آن در اشیاء وپیرامون آن تاثیر گذار است که اگر خوب باشد آثار خوب واگر بد باشد آثار بد دارد واگر به برنامه شهادت آب نگاه کنید با این مساله آشنا می شوید.
یا امام علی علیه السلام می فرماید: بالدعاء یستدفع البلاء یا لایدفع البلاء الا بالدعاء (تصنیف غرر الحکم، ص192) اشاره دارد که بلا به وسیله دعا برطرف می شود.
پس دعا که منشا نزول رحمت الهی است خود از عوامل واسبابی است که در صورت صلاح در رفع امراض تاثیر گذار است.

حاضر:
درست است که خداوند، این جهان را به صورت علت و معلول و سبب و مسبب خلق نموده است و هر چیزی تبعات خاص خودش را دارد و به عنوان مثال، اگر الف باشد، ب می آید و اگر الف نباشد، ب نمی آید؛ ولی این به آن معنا نیست که اگر خداوند، دعای یک شخصی را که برخی از اسباب را تهیه و تدارک ندیده است، به اجابت برساند، مرتکب ظلم شده است و از عدالت خارج شده است. این لطف و کرم خداوند را می رساند. یعنی با این که شخص، مستحق برآورده شدن حاجتش خودش نبود، با این وجود، خداوند، جود و کرم و لطف نموده است و دعای کسی را که مستحق اجابت دعا نبوده، برآورده کرده است. بله در جایی که برآورده شدن درخواست کسی، با حق شخص دیگری در تضاد باشد و موجب ظلم و بی عدالتی نسبت به شخص دیگر شود، در این جا اگر خداوند، درخواست دعاکننده را به اجابت برساند، به آن شخص دیگر ظلم کرده و مرتکب بی عدالتی شده است. بنابراین، ذکر این جمله به صورت مطلق که به اجابت رسیدن دعاها، یعنی بی عدالتی و ظلم خداوند، درست به نظر نمی رسد.

تجربه نیز این را ثابت کرده است. در بسیاری از زمان ها، اشخاص، اسباب و وسایل اجابت دعا را فراهم نمی کنند ولی خداوند، به دلیل جود و کرم و لطف بی کران خودش، دعای آنان را به خاطر مصالح مهمتر به اجابت می رساند. گاهی مواقع، همین عمل خداوند، موجب روی آوردن شخص به سمت خداوند و دین می گردد. به همین خاطر در بسیاری از فرازهای دعاهای وارد شد از معصومین آمده است که ای خدا، دعای ما را به اجابت برسان. اگر ما اهل اجابت دعا نیستیم، توی اهل آن هستی. زیرا دارای جود و کرم و بخشش هستی و به لغزش و گناه ما نگاه نمی کنی.

موضوع قفل شده است