عدالت خدا در مجازات مشرکان و کافران

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدالت خدا در مجازات مشرکان و کافران

سلام،
چند وقتی است این سؤال برای من پیش آمده است که اعتقاد به وجود خدا یا عدم وجود او، در مرحله اول یک پدیده عقلی و فکری است که معمولا با الگوگیری از پدران، اطرافیان و بزگران ادیان شکل میگیرد. مثلا کسی که در کره زندگی میکند چون جو حاکم بر آن یک جو کمونیستی و بی خدایی است، طبعا او هم این عقیده را میپذیرد، همانطوری که ما نسبت به امام خمینی و بعضی از برگان دین حساسیت و تعصب داریم، آنها هم نسبت به بزرگان دین خود حساسیت دارند و با خود میگویند وقتی بزرگی این طور فکر میکند، ما که سطح فکریمان پایین تر از آنهاست نمیتوانم در حرف او شبهه ای وارد کنیم و عقاید او بی شک و تردید درست است. به خصوص که در کشورها علیه ادیانی غیر از دین رسمی آن کشور تبلیغات منفی مشود، فرد تمایلی به تفحص در باب صحت ادیان دیگر ندارد و دین و آیین خود را برتر از همه میداند. حالا الان که رسانه وها و ارتباطات به حد اعلای خود رسیده و میگویید شاید بویی از اسلام برده باشند، اما در ادوار قدیم هر کسی فقط از دین خود خبر داشت و بس. اگر منفک از دین هم نگاه کنیم، اخلاق، انسانیت و وجدان در کشورهای پیشرفته نیز وجود دارد و حتی در بعضی مواقع متعالی تر از مسلمانان شناسنامه ای میباشد. یعنی خود این آدمهای غیر مسلمان (حالا یا کافر یا مشرک) جدای از اعتقاد به خدا انسانهای شریف و با کمالاتی هستند و منطق پذیریشان به مراتب بهتر است ماست چرا که اگر منطق نداشتند این همه پیشرفت علمی که آنها را در رأس علوم جهان قرار دهد ممکن نبود. قطعا پایه احترام گذاشتن به علم در داشتن منطق قوی است. اگر به آنها با برهان و علت قوی برتر بودن اسلام ثابت شود قطعا ایمان میآورند. اما وقتی فرصت همچنین عرضه ای وجود ندارد، آنها به دین خود اکتفا میکنند و جستجوی فراتر از آن را باطل میدانند. حال باید به خاطر یک بی اطلاعی آنهم نه از روی اختیار بلکه جبر، آنها در آن دنیا این همه عذاب شوند؟ چرا که خدا در سوره آل عمران میفرماید در روز قیامت هیچ دینی را به غیر از اسلام از کسی قبول نمیکدن. گناه این بندگان خدای بی اطلاع چیست؟ آیا صرف یک باور ذهنی اینقدر رنج و عذاب باید در پی داشته باشد؟ این چطور با عدالت خدا سازگار است.
من به تجربه و مطالعه دریافته ام که اکثر انسانهای روی کره زمین فطرتی و طینتی پاک دارند و یک سری هنجارهای رفتاری-اخلاقی-پنداری-گفتاری پذیرفته شده در جوامع بشر را میپذیرند، و از لحاظ حق الناس شاید خیلی وضعشان از ما مسلمانان بهتر باشد، فقط در حق الله مشکل دارند که آنهم دست خودشان نبووده، دست حکومت و رؤسای دین آنها بوده است. آیا انصاف است که بگویید ادیسون که بزرگترین خدمت مادی و دنیوی را به بشریت کرد، به جهنم برود؟

خواهش میکنم شبهه و سؤال بنده را در این زمینه پاسخ دهید تا قانع شوم.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صدیق

esmaeel-e;387271 نوشت:
حال باید به خاطر یک بی اطلاعی آنهم نه از روی اختیار بلکه جبر، آنها در آن دنیا این همه عذاب شوند؟ چرا که خدا در سوره آل عمران میفرماید در روز قیامت هیچ دینی را به غیر از اسلام از کسی قبول نمیکدن. گناه این بندگان خدای بی اطلاع چیست؟ آیا صرف یک باور ذهنی اینقدر رنج و عذاب باید در پی داشته باشد؟ این چطور با عدالت خدا سازگار است.
من به تجربه و مطالعه دریافته ام که اکثر انسانهای روی کره زمین فطرتی و طینتی پاک دارند و یک سری هنجارهای رفتاری-اخلاقی-پنداری-گفتاری پذیرفته شده در جوامع بشر را میپذیرند، و از لحاظ حق الناس شاید خیلی وضعشان از ما مسلمانان بهتر باشد، فقط در حق الله مشکل دارند که آنهم دست خودشان نبووده، دست حکومت و رؤسای دین آنها بوده است. آیا انصاف است که بگویید ادیسون که بزرگترین خدمت مادی و دنیوی را به بشریت کرد، به جهنم برود؟

با سلام
تعبد و قبول یک دین، بر اساس ادله و شواهدی نظیر معجزه، خبردادن پیامبر قبلی است. بنابر این روال، با ظهور اسلام و معجزات رسول اسلام بخصوص معجزه جاودیان ایشان که قرآن است و نیز شهادت و خبر دادن حضرت عیسی ع به نبوت ایشان، دین اسلام ثابت می شود که در جای خود بحث شده است. حال کسی که از وجود دین اسلام خبر داشته باشد و فرصت مطالعه و تحقیق را داشته باشد ولی به دلیل عناد و تعصب یا دلایل غیر موجه همانند اینکه این دین مطابق دین اباء و اجدادی شان نیست یا احکامش سخت است یا غیره از قبول آن سرباز زند، قطعا باید منتظر مجازات باشد. ایه شریفه « و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین»(آل عمران، 85) این حکم در مورد کسانی است که علم به این قضیه دارند یا اگرچه جاهلند ولی فرصت برطرف کردن جهل خود را دارند و به اصطلاح جاهل مقصرند.

اما کسی که به هر دلیل از وجود دین اسلام و حجیت آن اطلاع ندارد، حال به دلیل تبلیغات شدید رسانه ای باشد یا به هر دلیل دیگر،این شخص در زمره کسانی است که قران کریم آنان را مستضعف می داند و حکم آنان جداست. مستضعف كسى است كه حجت و دليل به او نرسيده باشد و بوجود اختلاف (در مذاهب و عقايد كه محرك بر تحقيق است) پى نبرده باشد.(تفسیر نورالثقلین، ج1 ص 539) البته مستضعفی که حکمش متفاوت از افراد عالم است، دارای اقسامی است. از بررسى آيات قرآن و روايات استفاده مى‏شود افرادى كه از نظر فكرى يا بدنى يا اقتصادى آن چنان ضعيف باشند كه قادر به شناسايى حق از باطل نشوند، و يا اينكه با تشخيص عقيده صحيح بر اثر ناتوانى جسمى يا ضعف مالى و يا محدوديتهايى كه محيط بر آنها تحميل كرده قادر به انجام وظائف خود به طور كامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند آنها را مستضعف مى‏گويند.(تفسیر نمونه،ج4 ص 87و 88) این افراد وضعیت دیگری دارند و برخورد دیگری با آنان می شود. دلیل این مطلب نیز این است که بهشت و جهنم، نتیجه اعمال اختیاری انسان در دنیاست و قطعا عمل بر اساس معرفت و شناخت است و ما تا چیزی را ندانیم کاری را انجام نمیدهیم. بنابراین کسانی که مستضعف به این معنا به شمار می روند، یا معرفتی کسب نکرده اند یا اگر کرده اند به خاطر خفقان و شدت عمل محیط حاکم و عدم توانایی بر مهاجرت از انجام اعمال مبتنی بر معرفتشان ناتوان هستند، نباید با دو دسته مومن و کافر معاند و عالم مخلوط شوند.
بنابراین، اگر کسی واقعا مستضعف باشد( فکری یا بدنی و اقتصادی) به صورتی که قدرت بر شناخت حق را نداشته باشد یا اگر شناخته قدرت بر انجام تکالیف مبتنی بر آن را ندارد و قدرت بر مهاجرت را نیز ندارد، عذاب نخواهد شد.

سلامٍ علیکم،
ممنو از پاسختان. اما منظور من این بود که چرا پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسأله عقلی باید انقدر مجازات داشته باشد. درست مانند این است که شاگردی که معلم از او خواسته معادله ای را اثبات کند، در این کار به دلیل ضعف عقلی و هوش کم نتواند این کار را بکند، و معلم او را شکنجه های دردناک بکند که چرا نتوانستی اثبات کنی. قضیه اثبات عقلی خدا نیز همین است، یعنی یک فردی باید فردی که به جای خدا بت را میپرستد، صرفاً به خاطر پیروی از بزرگان مکتب خود به این جهل گرفتار شده و عقل او نیز در این حد حکم کرده که حرف بزرگان را باید بی چون و چرا پذیرفت و دیگر نیازی به جستجو و کنکاش بیشتر نیست، حال به خاطر یک اشتباه عقلی باید آخرت او نابود شود، یعنی خدا اینقدر سخت گیر است؟

esmaeel-e;392197 نوشت:
ممنو از پاسختان. اما منظور من این بود که چرا پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسأله عقلی باید انقدر مجازات داشته باشد. درست مانند این است که شاگردی که معلم از او خواسته معادله ای را اثبات کند، در این کار به دلیل ضعف عقلی و هوش کم نتواند این کار را بکند، و معلم او را شکنجه های دردناک بکند که چرا نتوانستی اثبات کنی. قضیه اثبات عقلی خدا نیز همین است، یعنی یک فردی باید فردی که به جای خدا بت را میپرستد، صرفاً به خاطر پیروی از بزرگان مکتب خود به این جهل گرفتار شده و عقل او نیز در این حد حکم کرده که حرف بزرگان را باید بی چون و چرا پذیرفت و دیگر نیازی به جستجو و کنکاش بیشتر نیست، حال به خاطر یک اشتباه عقلی باید آخرت او نابود شود، یعنی خدا اینقدر سخت گیر است؟

باسلام
همانطور که عرض شد، اگر این فردبه هر دلیلی توان رسیدن به حق را نداشته باشد، حال یا به واسطه تبلیغات شدیدی که وجود دارد یا هر دلیل دیگری توان شناخت راه حق و صواب را نداشت، عذابی نیز نخواهد داشت. اما وقتی که با اختیار خود دین حق را نپذیرفت، عذابی که میکشد به واسطه این است که خودش آنرا انتخاب کرده است. البته همانطور که در آیات و روایات نیز بیان شده، بهشت و جهنم، اثر وضعی اعمال خود ماست و وضعیت این انسان، شبیه کسی است که انگشت در چشمان خودش کرده و خودش را کور کند. انگاه به دیگران بگوید چرا من کور شده ام من که تنها یک اشتباه کردم. مثلا قران کریم می فرماید کسانی که از اموال یتمیان می خورند، آتش میخورند و آتش را در شکم خود وارد میکنند.«[=arial]إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا»(النساء/10) همینطور سایر اعمال ما، در آن دنیا مجسم میشود و هر کسی بر اساس اعمالی که انجام داده است و برایش ملکه شده است، در ان دنیا محشور میشود. بهشت و جهنم را خود ما می سازیم و اینطور نیست که کسی جهنم را برای خودش بسازد و بتواند به بهشت وارد شود و بالعکس. حتی کسانی هستند که به واسطه گناهانشان به جهنم میروند و به واسطه ملکاتی که کسب کرده اند و زنگارهایی که بر روحشان وارد کرده اند مدتی در عذاب آنجا می مانند و پس از خالص شدن و رهایی از ان کثافات، توان ورود به بهشت را می یابند. مسئله تجسم اعمال و اینکه انسان ها در ان دنیا و در صحرای محشر به صورتی متناسب با اعمال و ملکاتشان محشور میشوند موید همین مطلب است.
بنابراین، انسان با کارهای اختیاری خودش، روح خودش را به صورتی در می آورد و بهشت و جهنم خود را می سازد و نعمت و عذاب آن دنیا، دقیقا بر اساس اعمالی است که انجام میدهد و نتیجه وضعی اعمال خود اوست دقیقا مثل همان کس که انگشت در چشمش فرو میکند، چشمش کور میشود.
پس خدا سخت گیر نیست، بلکه خداوند عادل و حکیم است و متناسب با ا عمال و رفتار انسان بهشت و جهنمش ساخته میشود و نتیجه قهری کارهای خودمان است نه اینکه خدا این کار را بکند.

صدیق;394362 نوشت:
باسلام
همانطور که عرض شد، اگر این فردبه هر دلیلی توان رسیدن به حق را نداشته باشد، حال یا به واسطه تبلیغات شدیدی که وجود دارد یا هر دلیل دیگری توان شناخت راه حق و صواب را نداشت، عذابی نیز نخواهد داشت. اما وقتی که با اختیار خود دین حق را نپذیرفت، عذابی که میکشد به واسطه این است که خودش آنرا انتخاب کرده است. البته همانطور که در آیات و روایات نیز بیان شده، بهشت و جهنم، اثر وضعی اعمال خود ماست و وضعیت این انسان، شبیه کسی است که انگشت در چشمان خودش کرده و خودش را کور کند. انگاه به دیگران بگوید چرا من کور شده ام من که تنها یک اشتباه کردم. مثلا قران کریم می فرماید کسانی که از اموال یتمیان می خورند، آتش میخورند و آتش را در شکم خود وارد میکنند.«[=arial]إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا»(النساء/10) همینطور سایر اعمال ما، در آن دنیا مجسم میشود و هر کسی بر اساس اعمالی که انجام داده است و برایش ملکه شده است، در ان دنیا محشور میشود. بهشت و جهنم را خود ما می سازیم و اینطور نیست که کسی جهنم را برای خودش بسازد و بتواند به بهشت وارد شود و بالعکس. حتی کسانی هستند که به واسطه گناهانشان به جهنم میروند و به واسطه ملکاتی که کسب کرده اند و زنگارهایی که بر روحشان وارد کرده اند مدتی در عذاب آنجا می مانند و پس از خالص شدن و رهایی از ان کثافات، توان ورود به بهشت را می یابند. مسئله تجسم اعمال و اینکه انسان ها در ان دنیا و در صحرای محشر به صورتی متناسب با اعمال و ملکاتشان محشور میشوند موید همین مطلب است.
بنابراین، انسان با کارهای اختیاری خودش، روح خودش را به صورتی در می آورد و بهشت و جهنم خود را می سازد و نعمت و عذاب آن دنیا، دقیقا بر اساس اعمالی است که انجام میدهد و نتیجه وضعی اعمال خود اوست دقیقا مثل همان کس که انگشت در چشمش فرو میکند، چشمش کور میشود.
پس خدا سخت گیر نیست، بلکه خداوند عادل و حکیم است و متناسب با ا عمال و رفتار انسان بهشت و جهنمش ساخته میشود و نتیجه قهری کارهای خودمان است نه اینکه خدا این کار را بکند.

اون فرد که بدون تقصیر است مجازات نمیشه ولی ایا به کمال هم میرسد؟
اگر بگوییم بله میرسد ضرورت دین رو در رسیدن به کمال نقض کردیم.
اگر بگویییم نه عدالت خدارو!

وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ
به یاد آور زمانی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم

مطابق این ایه همه انسانها قبل از اینکه به این عالم مادی و جسمانی بیایند قبلا در عالم ذر بوده اند و در انجا امتحان داده اند ولی چیزی از ان امتحان اولیه را بخاطر ندارند همانطور که دوره جنینی شان را با اینکه کاملا جسمانی بوده است را بخاطر ندارند پس این عالم جسمانی فرصت و امتحانی دیگر است

و این هم احادیثی در مورد عالم ذر:

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ بُكَيْرِ بْنِ أَعْيَنَ قـَالَ كـَانَ أَبـُو جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنَّ

اللَّهَ أَخَذَ مِيثَاقَ شِيعَتِنَا بِالْوَلَايَةِ لَنَا وَ هُمْ ذَرٌّ يَوْمَ أَخَذَ الْمـِيـثَاقَ عَلَى الذَّرِّ بِالْإِقْرَارِ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّةِ وَ

عَرَضَ اللَّهُ جَلَّ وَ عـَزَّ عـَلَى مـُحـَمَّدٍ ص أُمَّتـَهُ فـِى الطِّينِ وَ هُمْ أَظِلَّةٌ وَ خَلَقَهُمْ مِنَ الطِّينَةِ الَّتِى خُلِقَ مِنْهَا آدَمُ وَ خـَلَقَ

اللَّهُ أَرْوَاحَ شـِيـعـَتـِنـَا قَبْلَ أَبْدَانِهِمْ بِأَلْفَيْ عَامٍ وَ عَرَضَهُمْ عَلَيْهِ وَ عَرَّفَهُمْ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَرَّفَهُمْ عَلِيّاً وَ نَحْنُ نَعْرِفُهُم
ْ فِى لَحْنِ الْقَوْلِ
[=system] اصول كافى جلد 2 صفحه 321 روايت 9

امام باقر (ع) میفرماید:
خدا از شيعيان ما آنگاه كه در عالم ذر بود، به ولايت ما پيمان گرفت ، روزى كـه از هـمـه در عـالم ذر پيمان مى گرفت ، و نيزبربوبيت خود و نبوت محمد صلى اللّه عـليـه وآله پـيـمـان گرفت ، و خداى جل و عز امتش را كه مانند سايه ها بودند بـه مـحـمـدصـلى اللّه عـليـه وآله در گل ارائه فرمود، و آنها را از گلى آفريد كه آدم را از آن آفريد، و خدا ارواح شيعيان ما را دو هـزار سـال پـيـش از بـدنـهايشان آفريد، و ايشان را برپيغمبر صلى اللّه عليه وآله عرضه داشت، حضرت آنها را شناخت و على هم آنها را شناخت و ما آنها را از سياق گفتار مى شناسيم.

رسول الله (ص) میفرماید : اگر مردم میدانستند علی (ع) از چه زمانی به امیرالمومنین لقب یافت حقیقتا منکر فضیلت او نمی شدند و او وقتی امیرالمومنین نامیده شد که هنوز روح در بدن آدم دمیده نشده بود زیرا خداوند در عالم ذر مردم را بر نفس خودشان گواه گرفت فرمود : آیا من پروردگار شما نیستم و محمد (ص) پیغمبر شما و علی (ع) امیرالمومنین بر شما نیست پس همه خلایق از روی میل و رغبت یا به اکراه و اجبار گفتند آری.
[=arial] تفسیر جامع جلد 2 صفحه 482

الحمد لله رب العالمین

mona690;394440 نوشت:
اون فرد که بدون تقصیر است مجازات نمیشه ولی ایا به کمال هم میرسد؟
اگر بگوییم بله میرسد ضرورت دین رو در رسیدن به کمال نقض کردیم.
اگر بگویییم نه عدالت خدارو!

ببینید نبوت از اصول دین است پس باید با عقل تشخیص داده بشه نه نقل
یعنی فردی هم که حرف حق بهش نرسیده به خاطر شرایطی که درش زندگی میکنه خودش وظیفه تحقیق داره.پس به کمال نرسیدنش تقصیر خودش است.البته خدا قطعا سختی هایی که در این راه متحمل میشود رو در نظر میگیرد
مثل سلمان فارسی که در پیدا کردن دین حق سختی زیدی کشید ولی پاداشی که خداوند بهش داد قطعا ارزشش از اون سختی ها بیشتر است که در حدیث امده: [=arial narrow]سلمان منّا اهل البيت

در همه انسان ها حس خداجویی وجود داره . به نظر من ادم هر جا باشه راحت میتونه به وجود خداوند پی ببرد
مشکل اینجاست بیشتر انسان ها در این باره فکر نمی کنند .
فقط می خورن میخوابن.

ابوالفضل;394557 نوشت:
در همه انسان ها حس خداجویی وجود داره . به نظر من ادم هر جا باشه راحت میتونه به وجود خداوند پی ببرد
مشکل اینجاست بیشتر انسان ها در این باره فکر نمی کنند .
فقط می خورن میخوابن.

اگر فکر کردیم و به این نتیجه نرسیدیم که خدا وجود دارد و جس خداجویی را حس نکردیم تکلیف چیست؟

Kinzie Kensington;394569 نوشت:
اگر فکر کردیم و به این نتیجه نرسیدیم که خدا وجود دارد و جس خداجویی را حس نکردیم تکلیف چیست؟

نماز بخوانید!
والله و به لله این همه دنیا و زمین و آسمان و عقل و قدرت فکر و روح و جن و آب و خاک و خواب و ... الکی و خود به خود به وجود نیومده ها عزیز؟ یک قدرتی بوده که این همه چیز را با این نظم وصف نشدنی آفریده. و آن قدرت الله جل و جلاله هست.
چرا نمی اندیشید؟!

ترجمه قرآن را بخوانید و نماز را با حضور قلب بخوانید باشد که رستگار شوید!

و من الله توفیق

seyed.taghavi;394789 نوشت:
نماز بخوانید!
والله و به لله این همه دنیا و زمین و آسمان و عقل و قدرت فکر و روح و جن و آب و خاک و خواب و ... الکی و خود به خود به وجود نیومده ها عزیز؟ یک قدرتی بوده که این همه چیز را با این نظم وصف نشدنی آفریده. و آن قدرت الله جل و جلاله هست.
چرا نمی اندیشید؟!

ترجمه قرآن را بخوانید و نماز را با حضور قلب بخوانید باشد که رستگار شوید!

و من الله توفیق

من ترجمه و تفسیر قرآن رو هم خواندم و متقاعد نشدم! برای نظم و بقیه چیزهایی هم که گفتید توضیح های علمی وجود دارد. چیزی که بدون نیاز به خدا قابل توضیح دادن است نشانی برای وجود خدا نمی تواند باشد.

mona690;394440 نوشت:
اون فرد که بدون تقصیر است مجازات نمیشه ولی ایا به کمال هم میرسد؟
اگر بگوییم بله میرسد ضرورت دین رو در رسیدن به کمال نقض کردیم.
اگر بگویییم نه عدالت خدارو!

افرادی که نسبت به دین و راه حق جاهل هستند و در این جهل خود هیچ تقصیری ندارند و به اصطلاح جاهل قاصر هستند، تکلیف دیگری دارند. در مورد وضعیت این افراد و کسانی که قبل از رسیدن به سن بلوغ و یا تمییز از دنیا رفته اند و دین حق را با اختیار و عقل خود انتخاب نکرده اند، برخورد دیگری میشود. تعابیر و نظرات در مورد وضعیت این اشخاص متفاوت است. قطع به یقین این افراد به جهنم نخواهند رفت. اما اینکه چه میشوند برخی معتقدند که این افراد گرچه به جهنم نمیروند ولی به بهشت نیز نمیروند زیرا بهشت رفتن مستلزم این است که نفس انسان به مرحله ای از کمال رسیده باشد و رسیدن به کمال نتیجه وضعی کارها و اعمال اختیاری انسان است و چون این افراد در این دنیا اعمالی نداشته اند تا به تناسب آن دارای کمال شوند، توان ورود به بهشت را ندارند.( كلم الطيب در تقرير عقايد اسلام، ص: 24)برخی از روایات نیز مبین این نکته هستند که این افراد اگر به دنبال دشمنی با دین خدا نباشند و در حد توان نسبت به انجام کارهای منافی اخلاق و عفت خودداری کرده باشند، اهل بهشت میشوند، و این نیز به واسطه لطف خداوند است نه استحاق انان.( بحار الانوار، ج69 ص 162) البته ممکن است که این افراد به واسطه لطف خداوند به درجات بالای بهشت نتوانند برسند ولی به بهشتهای مادی که دارای لذتهای مادی و مشتهیات نفسانی است برسند.
هرچند در هر صورت، این مطلب هیچ ربطی به عدالت خداوند ندارد. عدالت او مقتضی این است که کسی که کارهای نیک انجام داده را به جهنم نبرد. اما آیا اگر کسی که کاری را انجام نداده است و خداوند او را بهشت نبرد به او ظلم شده است. بله اگر او را به جهنم ببرند با عدالت خداوند سازگار نیست. زیرا خداوند متعال فرموده است که زمانی انسانها را عذاب میکند که کلام و حکم خود را به ایشان برساند و آنان از قبول آن سرباز بزنند و اعمالی مخالف آن انجام دهند.«و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا»(اسراء، 15) ولی بهشت و نعمتهای آن نیز مزد کارهای نیک اختیاری است. و این شخص که کار نیک اختیاری انجام نداده است. اما به واسطه سبقت رحمت و لطف الهی بر غضبش به او لطف میکند.
ادیان نیز گرچه برای رسیدن انسان به کمال آمده اند اما کمال نیز دارای درجات زیادی است و چنین نیست که تمام دیندارن دارای کمالی یکسان باشند و درجه انان در بهشت به یک اندازه باشد. بنابراین اگر خداوند این افراد را به بهشت ببرد، منافاتی با حکمت ادیان ندارد.

Kinzie Kensington;394888 نوشت:
من ترجمه و تفسیر قرآن رو هم خواندم و متقاعد نشدم! برای نظم و بقیه چیزهایی هم که گفتید توضیح های علمی وجود دارد. چیزی که بدون نیاز به خدا قابل توضیح دادن است نشانی برای وجود خدا نمی تواند باشد.

سلام
صد در صد بله. معلومه که باید نظم و علمی وجود داشته باشد. خوب اگر همه ی نظم دنیا ماورایی بود که همه ایمان می آوردند.

در ضمن من نظم کنونی رو عرض نکردم بلکه گفتم چطوری پیدایش پیدا کردند؟ در حالی که انسان تنها چند هزار سال یا نهایتا نسل اول انسان ها که چند میلیون سال پیش میزیستند چطوری فلسفه بافی میکنند برای پیدایش دنیا؟
شما میتونی با علم به من ثابت کنی که چجوری این همه نظم یهو به وجود اومد و خلق شد؟

[="Indigo"]

صدیق;394937 نوشت:
افرادی که نسبت به دین و راه حق جاهل هستند و در این جهل خود هیچ تقصیری ندارند و به اصطلاح جاهل قاصر هستند، تکلیف دیگری دارند. در مورد وضعیت این افراد و کسانی که قبل از رسیدن به سن بلوغ و یا تمییز از دنیا رفته اند و دین حق را با اختیار و عقل خود انتخاب نکرده اند، برخورد دیگری میشود. تعابیر و نظرات در مورد وضعیت این اشخاص متفاوت است. قطع به یقین این افراد به جهنم نخواهند رفت. اما اینکه چه میشوند برخی معتقدند که این افراد گرچه به جهنم نمیروند ولی به بهشت نیز نمیروند زیرا بهشت رفتن مستلزم این است که نفس انسان به مرحله ای از کمال رسیده باشد و رسیدن به کمال نتیجه وضعی کارها و اعمال اختیاری انسان است و چون این افراد در این دنیا اعمالی نداشته اند تا به تناسب آن دارای کمال شوند، توان ورود به بهشت را ندارند.( كلم الطيب در تقرير عقايد اسلام، ص: 24)برخی از روایات نیز مبین این نکته هستند که این افراد اگر به دنبال دشمنی با دین خدا نباشند و در حد توان نسبت به انجام کارهای منافی اخلاق و عفت خودداری کرده باشند، اهل بهشت میشوند، و این نیز به واسطه لطف خداوند است نه استحاق انان.( بحار الانوار، ج69 ص 162) البته ممکن است که این افراد به واسطه لطف خداوند به درجات بالای بهشت نتوانند برسند ولی به بهشتهای مادی که دارای لذتهای مادی و مشتهیات نفسانی است برسند.
هرچند در هر صورت، این مطلب هیچ ربطی به عدالت خداوند ندارد. عدالت او مقتضی این است که کسی که کارهای نیک انجام داده را به جهنم نبرد. اما آیا اگر کسی که کاری را انجام نداده است و خداوند او را بهشت نبرد به او ظلم شده است. بله اگر او را به جهنم ببرند با عدالت خداوند سازگار نیست. زیرا خداوند متعال فرموده است که زمانی انسانها را عذاب میکند که کلام و حکم خود را به ایشان برساند و آنان از قبول آن سرباز بزنند و اعمالی مخالف آن انجام دهند.«و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا»(اسراء، 15) ولی بهشت و نعمتهای آن نیز مزد کارهای نیک اختیاری است. و این شخص که کار نیک اختیاری انجام نداده است. اما به واسطه سبقت رحمت و لطف الهی بر غضبش به او لطف میکند.
ادیان نیز گرچه برای رسیدن انسان به کمال آمده اند اما کمال نیز دارای درجات زیادی است و چنین نیست که تمام دیندارن دارای کمالی یکسان باشند و درجه انان در بهشت به یک اندازه باشد. بنابراین اگر خداوند این افراد را به بهشت ببرد، منافاتی با حکمت ادیان ندارد.

مگه عدالت خدا این نیست که هر چیز رو در جای خودش قرار بده
من یه جا خوندم در مورد مخلوقتش یعنی اگه برای کسی کمالی تعیین میکنه امکانات رسیدن به اون کمالم بهش بده البته فک کنم این حکمت خدا میشه!...
به هر حال این مسئه اونو نقض میکنه دیگه[/]

mona690;395348 نوشت:

مگه عدالت خدا این نیست که هر چیز رو در جای خودش قرار بده
من یه جا خوندم در مورد مخلوقتش یعنی اگه برای کسی کمالی تعیین میکنه امکانات رسیدن به اون کمالم بهش بده البته فک کنم این حکمت خدا میشه!...
به هر حال این مسئه اونو نقض میکنه دیگه

یه اختیار هم توی مخلوقات هست بعضی موقع ها با اینکه خالق چیزی رو درست سر جای خودش قرار داده مخلوق تغییرش میده.
یه مثال
فرض کن خداوند به یه بچه یتیمی یه روزی ی میرسونه اما فرض کن یه از خدا غافلی میاد با یه چماق میزنه سر بچه یتیم
همون روزی رو میریزه شکم خودش

mona690;395348 نوشت:
مگه عدالت خدا این نیست که هر چیز رو در جای خودش قرار بده
من یه جا خوندم در مورد مخلوقتش یعنی اگه برای کسی کمالی تعیین میکنه امکانات رسیدن به اون کمالم بهش بده البته فک کنم این حکمت خدا میشه!...
به هر حال این مسئه اونو نقض میکنه دیگه

باسلام
حکمت خداوند اقتضای این را دارد که وقتی انسانی را خلق میکند اسباب هدایت و کمال او را هم فراهم کند و عدالت خداوند نیز اقتضای این را دارد که به بنده ای از بندگانش ظلم نکند. اما گاهی این موجود و انسان در اثر شرایط اجتماعی و مادی، توان رسیدن به کمال لایق خود را در این دنیا ندارد. خب با توجه به این شرایط، و اینکه خداوند او را به جهنم نمیبرد، پس به او ظلم نکرده. تنها میتوان گفت که درست است که ظلم نکرده ولی او که قادر مطلق است میتوانست شرایط را به صورتی مهیا کند که او به راه حق برسد، خصوصا در مورد کسانی که به اختیار خود، خودشان را از رسیدن به راه حق و دین حق محروم نکرده اند، همانند بچه ها یا دیوانگان یا افرادی که در جنگلها یا بیابانها به دور از ابزارهای اطلاع رسانی بوده اند یا در جاهایی بوده اند که فشار شدید تبلیغاتی انان را از فکر کردن محروم کرده بوده است و نظر حق به آنان نرسیده بوده است. در این موارد، از یک طرف قطعا شخص دچار عذاب نمیشود و از سوی دیگر نتیجه وضعی این شخص این است که به قرب الهی نرسیده است همانند درختی که به واسطه ماندن در لای درختان تنومند و بزرگ، کوچک و نهیف مانده است. در این صورت، مشکل از خورشید و آب باران نیست که به او نرسیده، بلکه مشکل از مزاحمهایی است که در کنار او وجود داشته است. البته ممکن است وضعیت این اشخاص در آن دنیا به صورتی باشد که بتوانند به درجاتی از قرب وکمال الهی برسند.

Kinzie Kensington;394888 نوشت:
من ترجمه و تفسیر قرآن رو هم خواندم و متقاعد نشدم! برای نظم و بقیه چیزهایی هم که گفتید توضیح های علمی وجود دارد. چیزی که بدون نیاز به خدا قابل توضیح دادن است نشانی برای وجود خدا نمی تواند باشد.

باسلام
اگر شما واقعا و بدور از تعصب بیجا، تحقیق کرده باشید و حتی از توضیحات کارشناسان خبره قانع نشده باشید، اشکالی ندارد. اما غالبا اینطور نیست و انسان خیال میکند که قانع نشده یا خوب تحقیق کرده است. البته هرچند این تاپیک مربوط به افعال خداوند و عدالت اوست، اما در مورد این که فرمودید برای نظم و ... توضیح های علمی وجوددارد، خوب است در تاپیک های مرتبط دنبال بحث را بگیرید و سوال خود را مطرح کنید. مطمئن باشید، وضع به این راحتی که شما می فرمایید نیست. و حداقل بهترین و ساده ترین تبیین برای خلقت جهان و نظم موجود در آن، استفاده از وجود خداوند است.

عدالت خدا در مجازات مشرکان و کافران
پرسش: با توجه به اينكه فرزندان پيرو دين پدران خود هستند چرا بايد افراد خدوم و دانشمنداني كه در كشور هاي ديگر زندگي مي كنند به صرف غير مسلمان بودن و حتي با داشتن اخلاق حسنه انساني و رعايت حقوق ديگران ، به دليل اينكه ديني غير از اسلام دارند جهنمي باشند ؟
پاسخ:
تعبد و قبول یک دین، بر اساس ادله و شواهدی نظیر معجزه، خبردادن پیامبر قبلی است. بنابر این روال، با ظهور اسلام و معجزات رسول اسلام بخصوص معجزه جاودیان ایشان که قرآن است و نیز شهادت و خبر دادن حضرت عیسی ع به نبوت ایشان، دین اسلام ثابت می شود که در جای خود بحث شده است. حال کسی که از وجود دین اسلام خبر داشته باشد و فرصت مطالعه و تحقیق را داشته باشد ولی به دلیل عناد و تعصب یا دلایل غیر موجه همانند اینکه این دین مطابق دین اباء و اجدادی شان نیست یا احکامش سخت است یا غیره از قبول آن سرباز زند، قطعا باید منتظر مجازات باشد. ایه شریفه « و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین»(1) این حکم در مورد کسانی است که علم به این قضیه دارند یا اگرچه جاهلند ولی فرصت برطرف کردن جهل خود را دارند و به اصطلاح جاهل مقصرند.
اما کسی که به هر دلیل از وجود دین اسلام و حجیت آن اطلاع ندارد، حال به دلیل تبلیغات شدید رسانه ای باشد یا به هر دلیل دیگر،این شخص در زمره کسانی است که قران کریم آنان را مستضعف می داند و حکم آنان جداست. مستضعف كسى است كه حجت و دليل به او نرسيده باشد و بوجود اختلاف (در مذاهب و عقايد كه محرك بر تحقيق است) پى نبرده باشد.(2) البته مستضعفی که حکمش متفاوت از افراد عالم است، دارای اقسامی است. از بررسى آيات قرآن و روايات استفاده مى‏شود افرادى كه از نظر فكرى يا بدنى يا اقتصادى آن چنان ضعيف باشند كه قادر به شناسايى حق از باطل نشوند، و يا اينكه با تشخيص عقيده صحيح بر اثر ناتوانى جسمى يا ضعف مالى و يا محدوديتهايى كه محيط بر آنها تحميل كرده قادر به انجام وظائف خود به طور كامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند آنها را مستضعف مى‏گويند.(3) این افراد وضعیت دیگری دارند و برخورد دیگری با آنان می شود. دلیل این مطلب نیز این است که بهشت و جهنم، نتیجه اعمال اختیاری انسان در دنیاست و قطعا عمل بر اساس معرفت و شناخت است و ما تا چیزی را ندانیم کاری را انجام نمیدهیم. بنابراین کسانی که مستضعف به این معنا به شمار می روند، یا معرفتی کسب نکرده اند یا اگر کرده اند به خاطر خفقان و شدت عمل محیط حاکم و عدم توانایی بر مهاجرت از انجام اعمال مبتنی بر معرفتشان ناتوان هستند، نباید با دو دسته مومن و کافر معاند و عالم مخلوط شوند.
بنابراین، اگر کسی واقعا مستضعف باشد( فکری یا بدنی و اقتصادی) به صورتی که قدرت بر شناخت حق را نداشته باشد یا اگر شناخته قدرت بر انجام تکالیف مبتنی بر آن را ندارد و قدرت بر مهاجرت را نیز ندارد، عذاب نخواهد شد.
با این وجود ممکن است به ذهن برسد که چرا پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسأله عقلی باید انقدر مجازات داشته باشد. درست مانند این است که شاگردی که معلم از او خواسته معادله ای را اثبات کند، در این کار به دلیل ضعف عقلی و هوش کم نتواند این کار را بکند، و معلم او را شکنجه های دردناک بکند که چرا نتوانستی اثبات کنی. قضیه اثبات عقلی خدا نیز همین است، یعنی یک فردی باید فردی که به جای خدا بت را میپرستد، صرفاً به خاطر پیروی از بزرگان مکتب خود به این جهل گرفتار شده و عقل او نیز در این حد حکم کرده که حرف بزرگان را باید بی چون و چرا پذیرفت و دیگر نیازی به جستجو و کنکاش بیشتر نیست، حال به خاطر یک اشتباه عقلی باید آخرت او نابود شود، یعنی خدا اینقدر سخت گیر است؟
اما دقت در مطالب بالا روشن میکند که اگر این فردبه هر دلیلی توان رسیدن به حق را نداشته باشد، حال یا به واسطه تبلیغات شدیدی که وجود دارد یا هر دلیل دیگری توان شناخت راه حق و صواب را نداشت، عذابی نیز نخواهد داشت. اما وقتی که با اختیار خود دین حق را نپذیرفت، عذابی که میکشد به واسطه این است که خودش آنرا انتخاب کرده است. البته همانطور که در آیات و روایات نیز بیان شده، بهشت و جهنم، اثر وضعی اعمال خود ماست و وضعیت این انسان، شبیه کسی است که انگشت در چشمان خودش کرده و خودش را کور کند. انگاه به دیگران بگوید چرا من کور شده ام من که تنها یک اشتباه کردم. مثلا قران کریم می فرماید کسانی که از اموال یتمیان می خورند، آتش میخورند و آتش را در شکم خود وارد میکنند.«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا»(4) همینطور سایر اعمال ما، در آن دنیا مجسم میشود و هر کسی بر اساس اعمالی که انجام داده است و برایش ملکه شده است، در ان دنیا محشور میشود. بهشت و جهنم را خود ما می سازیم و اینطور نیست که کسی جهنم را برای خودش بسازد و بتواند به بهشت وارد شود و بالعکس. حتی کسانی هستند که به واسطه گناهانشان به جهنم میروند و به واسطه ملکاتی که کسب کرده اند و زنگارهایی که بر روحشان وارد کرده اند مدتی در عذاب آنجا می مانند و پس از خالص شدن و رهایی از ان کثافات، توان ورود به بهشت را می یابند. مسئله تجسم اعمال و اینکه انسان ها در ان دنیا و در صحرای محشر به صورتی متناسب با اعمال و ملکاتشان محشور میشوند موید همین مطلب است.
بنابراین، انسان با کارهای اختیاری خودش، روح خودش را به صورتی در می آورد و بهشت و جهنم خود را می سازد و نعمت و عذاب آن دنیا، دقیقا بر اساس اعمالی است که انجام میدهد و نتیجه وضعی اعمال خود اوست دقیقا مثل همان کس که انگشت در چشمش فرو میکند، چشمش کور میشود.
پس خدا سخت گیر نیست، بلکه خداوند عادل و حکیم است و متناسب با ا عمال و رفتار انسان بهشت و جهنمش ساخته میشود و نتیجه قهری کارهای خودمان است نه اینکه خدا این کار را بکند.

(1)- آل عمران/ 85
(2)- تفسیر نورالثقلین، ج1 ص 539
(3)- تفسیر نمونه،ج4 ص 87و 88
(4)- النساء/10

موضوع قفل شده است