عالم مجازی هم محضر خداست+عکس : پاک ماندن در فضای مجازی
تبهای اولیه
عالم مجازی هم محضر خداست.
خواهر من برادر من!
هر حرکتی تو دنیای مجازی انجام میدی مصداقش تو دنیای واقعی رو هم در نظر بگیر.
ببین خدا خشنوده از اون کار یا نه؟
برخوردها اساسی ترین مشکل دنیای مجازی هستند!
برادر من که با قصدی که خودت و خدات می دونین با خانم گرم می گیری،
خواهر من که با عشوه و ناز با آقایون حرف می زنی،
مصداق همین کار تو دنیای واقعی رو هم در نظر بگیر.
به خودت اجازه انجامش رو میدی؟
عالم مجازی هم محضر خــــــــــــداست!
احسنت
دقیقا" به موضوع قشنگی اشاره کردید
موضوعی که نادیده گرفته میشه...به همدیگه میگن داداش و آبجی !!!
حضور در فضای مجازی یک خلوتی برای آدم درست میکند که می ماند، یک مانیتور و شهرفرنگ اینترنت و یک کاربر تنها و خفا و صفا و ...
بکش ترمز دستی را؛
هیچ خلوتی خالی از خدا و نظارتش نیست...
حالا گیریم رفیق ناباب و ذغال خوب هم مهیا بود، پس حیای من و تو کجاست؟
قابلیت(Close) ضربدر ساخته شده برای همین مواقع ...
بعضی از سایت ها و لینک ها و گروه ها، دیدن و نگاه کردنشان هم گناه دارد، بالذت و بی لذت هم ندارد...
بگو روشنفکری رو بی خیال و انگشتت را بگذار رو کلید چپ موس و برنامه را ببند ؛
بگذار خدا بداند استفاده از این انگشت را خوب بلدی ...
نامحـــــــــرم نامحـــــــــــــرم اســــــــت...♥♥♥
چه در دنیـــــــــای حقــــــــیقی ...♥♥♥
چه در دنیای مجــــــــــــازی ...♥♥♥
یادمان نرود:
گاهی به گناه به اندازه یک کلیک فاصله داریم...
یادمان نرود:
[=microsoft sans serif]فضای مجازی هم محضر خداست...[=microsoft sans serif]در روز حساب تمام این سایت ها،...تمام کلیک ها ....یاهو مسنجر...آدی ها..
چت روم ها...به حرف می آیند و گواهی می دهند بر کارهایمان....
نکند که شرمنده شویم....امان از لحظه غفلت که خدا شاهد است و بس.....
گاهی روی مانیتور کامپیوتر بچسبانیم
[=microsoft sans serif]ورود شیطان ممنوع....یاریم کن نگاهم....در این افق فضای مجازی ....
جز برای تو نبیند ....
و انگشتانم ...
جز برای تو ....
کلیدی را فشار ندهند ....
تقوی در دنیای مجازی
_____________
[=microsoft sans serif]
چشمت که به مانیتور می افتد
و انگشتانت که تند و تند کلید های کیبورد را می پیمایند،
خیلی وقت ها پشت شخصیت مجازی ات که پنهان می شوی،
حواست پرت می شود که یک نفر از رگ گردن به تو نزدیک تر است،
حتی وقتی که دلت را سپرده ای به پنجره های توی مانیتور...
راستی،
دنیای مجازی هم جزو محضر خدا هست؟
_____________
«...هُو اَقرَبُ لِلتَقوی»
حرف های خدا جالب است
تقوا چیزیست که می توان فاصله را نسبت به آن سنجید؛
تقوا چیزیست که هر کسی می تواند فاصله با آن را بسنجد و بفهمد؛
تقوا چیزی ست که می توان به آن نزدیک شد؛
تقوا چیزیست که باید دائم به آن نزدیک تر شد..
_____________
حتی اگر کارت خیلی گیر کرده،
اگر میبینی داری کم کم خودت را توجیه میکنی،
اگر میبینی دلت بهانه های مختلف می تراشد،
حواست باشد
_____________
"خداوند راه نجات می نمایاند
برای کسی که تقوا پیشه کند"... (طلاق:۳)
ضرورت یعنی...
هر کاری یک اقتضائاتی دارد اما گاهی باید ترمز کنی
از خودت بپرسی
خود آن کار
چقدر ضرورت دارد؟
_____________
همه این چیزهایی که الآن داری می نویسی اگر او را رودررو میدیدی هم میگفتی؟
_____________
این لبخندی که روی لب تو نشسته و او نمی بیند من را نگران می کند...
_____________
جواب سلام واجب است خود سلام که واجب نیست...
_____________
چرا او باید بداند و بفهمد حالت الآن چطور است؟ داری چه کار میکنی؟ کجایی؟ در چه حالی؟
_____________
اوّل کامل مطمئن شده ای هیچ محرمی نمی تواند کارت را راه بیندازد؟
_____________
حالااگر احوالپرسی نکنی چه می شود؟
_____________
مطمئنی که با ایمیل کارت راه نمی افتد که چت می کنی؟
_____________
تو فهمیدی چقدر ضرورت دارد؟؟؟!!!
_____________
و به مردان و زنان مومن بگو نگاه هایشان را فرو پوشند...
_____________
راستی توی دنیای مجازی
چطور باید نگاه کرد؟
_____________
گرم گرفتن،
شوخی کردن،
تحویل گرفتن،
بگو بخند کردن،
تیکه انداختن،
ابراز احساسات کردن؛
بالاخره دوستی ها در دنیای مجازی هم امتداد دارند دیگر؛
و آدم ها هستند و دوستی هایشان..
تو مطمئناً جلوی نامحرم اینگونه سخن نمی گویی،
امّا گاهی صدها نامحرم اینگونه سخن گفتن تو را می بینند...
_____________
تکنولوژی در خدمت انسان!
_____________
به قول یک دوست:
جیمیل خیلی خوبه، حواسش به نوع برخورد تو با ایمیل ها هست. یهو به یه ایمیلی برچسب میزنه "مهم"، و در توضیح میگه: به خاطر برخورد خاص تو با این ایمیل!
_____________
عجیب است که خدا یک چیزهایی را چه طور یاد آدم می آورد...
_____________
عادت کردن به صحبت با نامحرم
-به حساب اعتماد به نفس، یا تجربه، یا اجبار کاری، یا هر چه که بگذاری-
اولین بدی اش این است
که سختی اش را حس نمی کنیم،
که سر هر کلمه مان ترمز بزنیم و درست سبک و سنگین کنیم،
اضطراب نداریم در گردنه جمله بندی هایمان،
به لب پرتگاه راه رفتن عادت میکنیم...
_____________
اگر انسان شیفته سنگی هم باشد، در قیامت با آن محشور خواهد شد، ببینیم در قیامت با کدام سایت اینترنتی محشور می شویم؟...
_____________
یک موقع هایی فکر کنیم،
به اینکه حضرت بانوی دو عالم (فدایشان شوم)
به خاطر مهمان نابینایی که آمده بود خانه شان،
کامل حجاب کردند؛
گفتند: او هم اگر نبیند، من که میبینم
لازم نیست بگویم دل او فدایشان شوم کجا و دل ما کجا..
بیایید لا به لای حرکت تند انگشت هایمان روی حروف،
هی با خودمان بگوییم:
او هم اگر نبیند، من که میبینم..
رفیق!
یک موقع هایی
اسم مستعار
چاره نمی شود..
بنده در همین سایتی که ایشون به خوبی ان را توصیف کردند پستی به این خوبی ندیدم.عالی است.
واقعا حیا کمیاب شده.ادم سالم کم شده.همیشه مطالعه علمی داریم ولی نمی فهمیم که اول باید اخلاق را درست کرد تقوا داشت تذهیب نفس را شروع کرد.مثل کبک سرشمان را کردیم زیر برف به هیچ عنوان هم سر را بلند نمی کنیم از ظلالت بیرون نمی اییم که نمی اییم.انقدر چرا جهل مرکب زیاد شده.انقدر چرا ظاهر خوب باطن بد زیاد شده.چرا؟چرا؟خوارج هم خیلی نماز می خوندند دعا می خوندند خیلی مقدس بودند .ولی کارشان به کجا کشید اینا همه برای این است که به ظاهر دل بستند از باطن قافل شدند ولی ما چرا وقتی می اییم ان ها را بد می دانیم چرا کاری نمی کنیم مثل انها نباشیم.عزیزاان به جایه اینکه صبح تا شب بشینین پشت کامپیوتر یا کتاب های زیادی بخونید که نفعی برای شما ندارد و خودتان را خسته کنید اخر هم به جایی نرسید بیایید با تذهیب اخلاق خودتان را سعادت مند کنید لذت می خواهید تذهیب نفس کنید احترام می خواهید ادب می خواهید تذهیب نفس کنید دنیا و اخرت می خواهید تذهیب نفس کنید.از شما خواهش می کنم یک کتاب خلاق خوب(مثل معراج السعاده)بگیرید با ان شروع به تذهیب اخلاق کنید اگر پشیمان شدید روزی هزار بار مرا لعن کنید.
تذهیب نفس تذهیب نفس تذهیب نفس
“علم به کثرت تعلم نیست، تنها نوری است که خداوند در قلب کسی که می خواهد او را هدایت کند می تاباند”.[۱]
[۱]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۶۷، ص۱۴۰، باب ۵۲، الیقین و الصبر على الشدائد، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ ق.
[=microsoft sans serif]آنکه می گفت از لغو بپرهیزید که نشانه آنانکه مرا دوست دارند و من نیز آنان را دوست دارم آنست که از لغو دوری می کنند چنانچه نشانه بهشت من آنست که از لغو در آن خبری نیست ، پرهیز از لغو را همیشه و همه جا دوست داشت . او لغو را بیهودگی و دوری از یاد الهی می دانست و می دانست که ما در دنیای مجازی پنداشته شده مان چقدر با لغو و بیهودگی دست و پنجه نرم می کنیم و چقدر حرف بیهوده و لغو می زنیم و چقدر حرف بیهوده و لغو می شنویم و چقدر بیهوده و لغو می بینیم و چقدر لغو و بیهوده نفس می کشیم.
" آنکه گفت از گناه بپرهیزید می گفت از همه گناهان بپرهیزید . او گناه را فقط در تماشای صحنه ای شهوت آلود خلاصه نکرده بود . او غیبت کردن و غیبت شنیدن را گناهی عظیم و نابخشودنی می دانست . و میدانست که در دنیایی که ما مجازی اش خوانده ایم چقدر غیبت بر زبان آورده میشود و چقدر غیبت شنیده میشود . او آبروی انسان ها را ناموس خود میدانست و میدانست که در دنیای مجازی ما چقدر به ناموس الهی تعرض خواهد شد . او بر زبان آوردن و نشر آنچه نمیدانیم را گناه میدانست و میدانست در دنیای مجازی پنداشته ما چه حرفها که ما میان هزاران و بیشتر نفر اشاعه میدهیم بی آنکه از راست و دروغش پرس و جو کرده باشیم .
آنکه خود را ستار میدانست و پرده برداشتن از لغزش های دیگران را تعرض به ستاریت و پرده پوشی خودش میدانست ، میدانست که در دنیای مجازی ما چه آبروهای عزیزی که بر زمین ریخته خواهد شد و چه حریم های محترمی که شکسته خواهد شد و چه خبط هایی که میبایست نادیده گرفته میشدند اما در دنیای مجازی ما جار زده میشدند و چه کوس های رسوایی کسان که فریاد برداشته میشدند . آنکه گفت همدیگر را به تقوای الهی فرا بخوانید میدانست که روزگاری در دنیای مجازی ما دعوت به گناه یک فضیلت پنداشته می شود.
آنکه گفت مباد که گناه در نظرتان کوچک جلوه کند دلش برای دنیایی میتپید که گناهان در آن کوچک جلوه میکردند و ما به بهانه مجازی بودنش انبوه گناهانی که با آنها دست و پنجه نرم میکردیم را به هیچ میگرفتیم . و آنکه گفت مبادا گناه برایتان عادی جلوه کند دلش برای روزگاری میتپید که دل ما برای دوری از گناه نمیتپید . او ساحتی را میدید که ما از شدت رواج و معمولی بودن گناه از اساس در گناه بودن گناه شک کنیم و به آن خو بگیریم و عادت کنیم.
آنکه گفت عالم محضر خداست با عینک های ما عالم را تکه تکه نکرده بود . او همآنکه گفت تقوا ، تقوا را برای همیشه و همه جا میخواست و انکه گفت نفس، نفس را در همه جا میگفت و آنکه از خطر شیطان گفت از خطر شیطان در همه جا گفت . همه جا بی آنکه لحنش در گذر از دنیای حقیقی - به قول ما - به سوی دنیای مجازی - به قول ما - تغییر کرده باشد . گفت اتقوا الله و رعایت تقوای الهی را در مجاز پنداری های ما هم میخواست . گفت مراقب هوای نفس باشید که ان النفس لاماره بالسو و دلش میخواست در آوردگاه ساحت های نو نیز تازیانه تقوا بر گرده نفس رام نشده نشسته باشد و مهارش در دست گرفته شده باشد . آنکه گفت گناه ، همه گناهان را میگفت . اگر دروغ را گناه میدانست فرقی میان دنیای حقیقی و مجازی نمیگذاشت ، اگر تهمت زدن و تهمت شنیدن را حرام خوانده بود فرقی میان حقیقی و مجازی اش نگذاشته بود . اگر از تیرهای شیطان ما را بر حذر میداشت نگران چشم هایی که در مقابل دنیای مجازی پنداشته در تیررس کمان داران شیطان قرار داشتند هم بود . او فریب واژه ها و سایه ها را نخورده بود .ه همه همه عالم را میگفت . آفاق و انفسش را . ازل و ابدش را . زمین و آسمانش را . غیب و شهادتش را . پنهان و پیدایش را . ما تبدون و ما تکتمون " و آنچه ما حقیقی نامش میدهیم و آنچه مجازی صدایش میکنیم را . و همو که گفت در محضر خدا معصیت نکنید منظورش این بود که در محضر خدا معصیت نکنی
آنکه گفت حقیقت و مجاز ، حقیقت دیگری جز آنچه ما میپنداریم را قصد کرده بود و مجاز دیگری غیر آنچه ما مجاز میپنداریم . حقیقتِ حقیقت از نگاه او آن یکی بود که یکی بود و هیچ نبود جز او ، وحده لا اله الا هو . جز وجه ذوالجلال او بود که نبود و مجاز بود . بعدها بود که مجازی ها برای خود حقیقتی قائل شدند . دنیایشان را جدی گرفتند و همان دنیای مجازی را به حقیقی و مجازی تقسیم کردند . خورشید را به فراموشی سپردند و برای سایه ها اصالت قائل شدند و ما فریب واژه ها و سایه ها را خوردیم . دنیای حقیقی دنیای خورشید او بود و دنیای مجازی عالم سایه های وهم آلود ما . آنکه میگفت از کویر مجاز به خنکای حقیقت کوچ کنید از هجرت الی الله میگفت که انی مهاجر الی ربی انه هو العزیز الحکیم
" آنکه گفت تقوا ، تقوا را برای همیشه و همه جا میخواست و انکه گفت نفس، نفس را در همه جا میگفت و آنکه از خطر شیطان گفت از خطر شیطان در همه جا گفت . همه جا بی آنکه لحنش در گذر از دنیای حقیقی - به قول ما - به سوی دنیای مجازی - به قول ما - تغییر کرده باشد . گفت اتقوا الله و رعایت تقوای الهی را در مجاز پنداری های ما هم میخواست . گفت مراقب هوای نفس باشید که " ان النفس لاماره بالسو " و دلش میخواست در آوردگاه ساحت های نو نیز تازیانه تقوا بر گرده نفس رام نشده نشسته باشد و مهارش در دست گرفته شده باشد . آنکه گفت گناه ، همه گناهان را میگفت . اگر دروغ را گناه میدانست فرقی میان دنیای حقیقی و مجازی نمیگذاشت ، اگر تهمت زدن و تهمت شنیدن را حرام خوانده بود فرقی میان حقیقی و مجازی اش نگذاشته بود . اگر از تیرهای شیطان ما را بر حذر میداشت نگران چشم هایی که در مقابل دنیای مجازی پنداشته در تیررس کمان داران شیطان قرار داشتند هم بود . او فریب واژه ها و سایه ها را نخورده بود . *"
و سر انگشتانتان و چشم هایتان باشید
" کـــل اولئک کان عنه مسئـــولا "
و بدانیم و آگاه باشیم كه
خــدا
هم یك كاربر همیشه آنلاینِ اینجاست !

چشمت که به مانیتور می افتد
و انگشتانت که تند و تند کلید های کیبورد را می پیمایند،
خیلی وقت ها پشت شخصیت مجازی ات که پنهان می شوی،
حواست پرت می شود که یک نفر از رگ گردن به تو نزدیک تر است،
حتی وقتی که دلت را سپرده ای به پنجره های توی مانیتور...
یه لحظه یاد خواب برادرم افتادم.
برادرم تو خواب پدر بزرگم که پارسال فوت کرده رو دیده بود میگه گفتش می خوای عروسی کنی گفتم شما از کجا فهمیدی پدر بزرگم گفته از اینجا میگه رفتیم تو یه اتاق اونجا یه صفحه بود تو دیوار که این دونیا رو نشون میداد میگفت شما نمیدونید ولی همه چی اینجا نشون داده میشه ما از اینجا میبینم .

[=arial]بِســــــمِ الله الـــرّحمــــنِ الـــرّحـــیمِ
وَلاَ تَــتَّــبِعُـــواْ خُـطُــوَاتِـــ الـشَّــیْطَـــانِ
و از گام هـای شیــطـان پیــروی نـکنیــد ...
بقــــره 208
امـان از همـه ایـن لـحظه هـا که جـای پـای مـان را نگاه نمی کنیم
تـا وقتـی کـه شایـد خیـلی دیــر بـاشـد ./.
درسته
ولی به نظرتون خداوند میتونه در یک حالت شبیه به قیامت
فیلم و کتاب زندگی هر شخصی رو بوسیله فرشتگان چیره بر فضای سایبر و سیلیکون, قیامت رو بر پا کنه؟
[=arial]خدايا خودت مواظبِ حرکاتِ انگشتانِ دستم باش ...
[=arial]
خدایا خودت مواظب توبه ام باش ...
[=arial]خدایا خودت به انگشتانم بیاموز که ...
[=arial]روشن ترین ثانیه ها را رقم زنند ...
[=arial]
یعنی صورت ها را نمیتوان اینجا دید
[=arial]اما بسیاری سیرت های واقعی شان را اینجا نشان میدهند[=arial]فقط اینجا...
[=arial]

[=arial]اينجا فضاي مجازيست![=arial]جايي كه كمبود هاي زندگي بي هزينه جبران ميشود![=arial]
اينجا مهندس شدن؛پولدار شدن؛ خوشتيپي و زيبايي به راحتي دست يافتني ست!
اينجا جايي ست كه
[=arial] شاهزاده سوار بر اسب دخترا[=arial]ن شدن آسان! و[=arial] پري روياهاي پسران[=arial] راحت است![=arial]اينجا بازار فروش آدم هاي ايده ال است![=arial]اينجا همه روشنفكر هستن و از نيچه و فوكو جمله ميگـــــــن!
[=arial]
اينجـــــــا بي هزينه ميتوان بهترين بود!
كافي ست كمي
[=arial]دورووووووووووووووغ [=arial]بلد باشي![=arial]و ايمان و انسانيت رو قرباني كني!
پیشگاهِ خالق،احساس حقارت میکنی؟
روزوشب ذکرت شده مهدی بیا مهدی بیا
با ریا بر اهل دل عرض ارادت میکنی
تا به خلوت میرسی دل می دهی برمعصیت
عاقبت جانانه از شیطان اطاعت میکنی!!
میگریزی از حشیش و شیشه،کُلاً اعتیاد
از همین ها بَد،تو بر اینترنت عادت میکنی
گفتگویت باز میباشد به روی دیگران
گاه با نامَحرم ومَحرم که خلوت میکنی
حرفهایت هست آیا در خور شخصیتت؟
یا به هنگام نوشتن گو که دِقّت میکنی؟
یک سوال منطقی دارم جوابم را بده
با امام عصر خود اینگونه هم چت میکنی؟
بهلول حبیبی زنجانی
آنکه گفت حقیقت و مجاز ، حقیقت دیگری جز آنچه ما میپنداریم را قصد کرده بود و مجاز دیگری غیر آنچه
ما مجاز میپنداریم . حقیقتِ حقیقت از نگاه او آن یکی بود که یکی بود و هیچ نبود جز او ، وحده لا اله الا هو .
جز وجه ذوالجلال او بود که نبود و مجاز بود . بعدها بود که مجازی ها برای خود حقیقتی قائل شدند . دنیایشان را جدی گرفتند و همان دنیای مجازی را به حقیقی و مجازی تقسیم کردند . خورشید را به فراموشی سپردند و برای سایه ها اصالت قائل شدند و ما فریب واژه ها و سایه ها را خوردیم . دنیای حقیقی دنیای خورشید او بود و دنیای مجازی عالم سایه های وهم آلود ما . آنکه میگفت از کویر مجاز به خنکای حقیقت کوچ کنید از هجرت الی الله میگفت که انی مهاجر الی ربی انه هو العزیز الحکیم
دنیای مجازی و غیر مجازی نداریم
همه یک دنیاست
او همآنکه گفت تقوا ، تقوا را برای همیشه و همه جا میخواست و انکه گفت نفس، نفس را در همه جا میگفت
و آنکه از خطر شیطان گفت از خطر شیطان در همه جا گفت . همه جا بی آنکه لحنش
در گذر از دنیای حقیقی - به قول ما - به سوی دنیای مجازی - به قول ما - تغییر کرده باشد .
گفت اتقوا الله و رعایت تقوای الهی را در مجاز پنداری های ما هم میخواست . گفت مراقب هوای نفس باشید
که ان النفس لاماره بالسو و دلش میخواست در آوردگاه ساحت های نو
نیز تازیانه تقوا بر گرده نفس رام نشده نشسته باشد و مهارش در دست گرفته شده باشد . آنکه گفت گناه ، همه گناهان را میگفت .
اگر دروغ را گناه میدانست فرقی میان دنیای حقیقی و مجازی نمیگذاشت ، اگر تهمت زدن
و تهمت شنیدن را حرام خوانده بود فرقی میان حقیقی و مجازی اش نگذاشته بود . اگر از تیرهای شیطان ما را بر حذر میداشت
نگران چشم هایی که در مقابل دنیای مجازی پنداشته در تیررس کمان داران شیطان قرار داشتند هم بود .
او فریب واژه ها و سایه ها را نخورده بود .ه همه همه عالم را میگفت . آفاق و انفسش را . ازل و ابدش را . زمین و آسمانش را .
غیب و شهادتش را . پنهان و پیدایش را . ما تبدون و ما تکتمون " و آنچه ما حقیقی
نامش میدهیم و آنچه مجازی صدایش میکنیم را . و همو که گفت در محضر خدا معصیت نکنید منظورش این بود که در محضر خدا معصیت نکنی
شیطان در محیط مجازی هم بعد از یک دختر و یک پسر نفر سوم
میشود!
****
فرقی
نمی کند در فضای حقیقی باشد یا مجازی، پیامک باشد یا کامنت، کلامی باشد یا نوشتاری،
تلفنی باشد یا حضوری؛ این را قبل از آنکه ادب سخن بر ما دیکته کند، تقوا حکم می کند
که ارتباط با نامحرمت را به حداقل برسانی و یک فرد مذهبی وقتی روی سخنش با جنس
مخالف است باید بداند که فعل ها را همیشه جمع ببندد. و همیشه خدا یادش باشد که
شیطان برای اضافه شدن به گفتگوهای دو نفره، نیازی به دعوتنامه ندارد!(نه در دنیای
حقیقی نه دنیای مجازی…)
دنیاست،
مجازی بودنش فریبت ندهد!

یادمان نرود عالم مجازی هم محضر خداست
چقدر زیبا فرمود امام خمینی(ره)
عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید...
حضرت لقمان : پسرم هنگامی که اراده ی گناه کردی!! به جایی برو که خدا تو را نبیند .... "الاخلاق ص۱۹"
بترس از اون روزی که خدا بلوتوثِ تو رو پخش کنه....
چرا بعضیا فک میکنن تو فضای مجازی هر رفتاری که دوست داشتن
میتونن انجام بدن؟مگه خدا حضور نداره؟؟؟؟؟!!!..
حواست با من هست چی گفتم؟؟؟؟؟